ارسالها: 297
#31
Posted: 19 Mar 2013 13:12
گاهی دلم می خواهد نباشم
گاهی دلم میگیرد
گاهی دلتنگم
گاهی دلگیر
گاهی دلم هیچی نمیخواهد
گاهی دلم کلی چز می خواهد
دلم گاهی هوای تو را میکند
دلم گاهی بیهوا میتپد
. . .
دیگر هیچ مزه ای دلچسب نخواهد بود...
من تمام حس چشاییم را...
روی لبانت...
جا گذاشته ام
ارسالها: 489
#33
Posted: 23 Mar 2013 12:33
دیــگـر عـاشـقـے نـمـے کـنـم
نــہـ از تـرس [ تـــ♥ـو ] و عـشـق [ تــ♥ـــو ]
نــہـ ،
مــלּ چشـمـانـم را
بــہـ روے حـمـاقــت بسـتـه ام
هـمـیـלּ . . . ! ! !
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ویرایش شده توسط: behnaz1989
ارسالها: 489
#35
Posted: 23 Mar 2013 13:03
دوس دارم ببرمت یه جای شلوغ ,خیلی شلوغ ,وایستم اون وسط نگات کنم!
بگم اینارو میبینی؟بگی آره!
بگم تو هیاهوی همه این آدما ,بازم من چشمام فقط دنبال تو میگرده ,
دلم برای تو تنگ میشه...
صداهاشونو می شنوی؟بگی آره!
بگم تو اوج همین صداها دلم دنبال صدای تو میگرده...
بگم حالا چشماتو ببند ,بگو چه حسی داری!
بگی انگار گم شدم بین یه عالمه غریبه ,بگم اگه نباشی گم میشم بین یه دنیا غریبه ..
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ارسالها: 3747
#36
Posted: 19 Apr 2013 23:26
تو مهربانتر از آنی که فکر می کردم
درست مثل همانی که فکر می کردم
شبیه ... ساده بگویم کسی شبیهت نیست
هنوز هم تو چنانی که فکر می کردم
تو جان شعر منی و جهان چشمانم
مباد بی تو جهانی که فکر می کردم
تمام دلخوشی لحظه های من از توست
تو آن آن زمانی که فکر می کردم
درست مثل همانی که در پی ات بودم
درست مثل همانی که فکر می کردم
زمانی که خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شد .پیرشدنت شروع میشود
ارسالها: 75
#37
Posted: 20 Apr 2013 00:03
هر روز خاطره ها را ورق بزن......یادی زمن کن من سطرآخرم...یک نقطه....یک سکوت....
گفت بی احساسی....
میگم در حدی نیستی که حست کنم...چه برسه بخوام احساسی خرجت کنم....
ارسالها: 3650
#38
Posted: 23 Apr 2013 15:29
گر تـــو گرفتـــــــارم کنـــــــی من با گرفتـــــاری خوشم
گر خـــوار چون خــــارم کنی ای گل بدان خواری خوشم
والاتــــــرین گوهــــــر تویـــی داروی جـان پرور تویی
درمـــــان دردم گـــــــر تویــی در کنج بیمـــاری خوشم
آرد گـــرم غـــــم جــــــــان به لب کی آیـدم افغان به لب
بــا هر چــــه خواهــــــد یار من در عالم یـــاری خوشم
ای بهتـرین غمخــــــــــــوار دل ای محـــــرم اسـرار دل
خواهـــــــــی اگـــــــر آزار دل بــا آن دل آزاری خــوشم
روزی اگــــر کامـــــم دِهــــی یا آن که دشنــامـــــم دِهی
با این خوشــم، با آن خوشم با هرچه خوش داری خوشم
تـــــا گشتــــــه ام یــــــار تو من از جان برم بار تو من
عشــــق است اگر بــــار گَران با این گَران باری خوشم
گــــــر وصل و گــر هجران بود گر درد و گر درمان بود
شـــاد و خوشـــــم با این و آن آری خوشم، آری خوشـم
آرزووووووووووووووووووووووووو
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 70
#40
Posted: 12 Jul 2013 02:00
اونی که براش میمیرم زیر خاک ارمیده. به یادش و با خاطراتش دل خوشم. هنوزم دوستت دارم
وقتي که سگها در بيابان از گرگها رشوه ميگيرند و مترسکان با کلاغ ها تباني مي کنند چه باور به وفاي انسانها