ارسالها: 2557
#51
Posted: 28 Sep 2012 00:10
تا حالا ك بازداشت نشدم
اما شرايطشو تو اين جامعه دارم
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2517
#52
Posted: 20 Nov 2012 02:38
نچ تا حالا نگرفتنم
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 372
#53
Posted: 21 Nov 2012 01:28
یبار نیروی انتظامی اومده بودن دوستمو تو خونش بخاطر سرباز فراری دستگیر کنن.زنگ زدم بهش گفتم خوونه نیستم و دروغ نگو منم گفتم عکس میگیرم نشونت میدم.تا عکسو گرفتم فهمیدن دستگیرم کردن بردن کلانتری .گفتن تا رئیس بیاد.رئیس که اومد همونی بود که دیشبش ماهواره ازم خرید کرد.منو دید ولم کرد
پیدا کردن یک دختر "وفادار" از پیداکردن یک مارمولک پرنده سخنگوی یهودی سرخابی نجار شاخدار 55 ساله در اقیانوس ارام سخت تره
ویرایش شده توسط: wwwrastegar
ارسالها: 130
#54
Posted: 21 Nov 2012 10:47
نچ تا حالا نگرفتنم
سقــوط ؛
تـاوانِ پریــدن با بعضــی هـاست....
ارسالها: 316
#56
Posted: 14 Dec 2012 00:37
....۳ بار تا حالا گرفتنم _ اونم فقط بخاطر اینکه موتورم مدارک نداشت
با دوستم دخترم داشتیم میرفتیم حرم _ که دقیقا قبل از زیر گذر حرم گرفتنمون _ البته چون دوستم چادری و باحجاب بود یارو سرهنگ بهم گفت خودت با ما بیا کلانتری ، خانومتم بفرست خونتون که الاف نشه
۱بارم سر چهارراه ساجدی گرفتنم و رفتیم پاسگاه آبکوخ
۱ بار دیگه هم داداشم از سرکار میومد ساعت ۲ شب _ باموتور رفته بودم دنبالش که مامور اومد گفت اینجا چیکار میکنی؟ گفتم اومدم دنبال داداشم _ گفت این وقت شب ؟ گفتم از سرکارمیاد _ گفت کجا کار میکنه ؟ گفتم ک.هستان پارک شادی _ گفت من به تو مشکوکم _ گفتم به چی ؟؟؟ بی ناموس حرومزاده موند چی یگه ، گفت خیلی داری حرف میزنی ، راه بیوفت بریم پاسگاه
بر پدر مادرش لغنت که مارو تا ۵ صبح الاف کرد _ چون رییس پاسگاه نبود
وقتی اومدم خونه مامانم رنگش پریده بود و دست و پاش داشت میلرزید _ بدبختی من گوشیمو نبرده بودم گ.شی داداشمم شارژ توم کرده بود
این مامورای نیروی انتظامی همشون از سرهنگش گرفته تا سربازش معتادن _ توی پاسگاه آبکوه ساعت ۴ صبح همون شب بود که سربازه داشت به سرهنگ تو اتاق کناریمون میگفت ، جناب امشب باقر نرفته جنس بگیره ، منم هیچی ندارم حالا از کجا بگیریم جناب ؟؟؟؟
یارو هم دماغش و کشید بالا گفت به سرباز زنگنه بگو بیاره _ اونم گفت چشم قربان و رفت
مامورای جمهوری اسلامین دیگه
برین به فلسفه هنر به هرچه بود و هست و نیست . برین به دین برین بدین نگو نپرس چند
http://postimg.org/image/prdpo8iul/
ارسالها: 316
#58
Posted: 14 Dec 2012 01:11
iman1994: من رو ک نمیتونن بگیرن.
شما رابین هودی ؟ یا مرد نامرئی که نمیتونن بگیرنت
برین به فلسفه هنر به هرچه بود و هست و نیست . برین به دین برین بدین نگو نپرس چند
http://postimg.org/image/prdpo8iul/
صفحه 6 از 14