ارسالها: 96
#374
Posted: 31 Oct 2021 23:07
طوری باشه که مهمونی بره به سمت یه سکس توپ ضربدری
+++ دنیای بی سکس یعنی هیچ +++
ارسالها: 444
#378
Posted: 1 Nov 2021 09:13
هفته آخر شهریور امسال بود که باغ یکی از دوستان دعوت بودیم . شش تا خانواده که با هم رفت و آمد داریم . اونایی که اصفهان زندگی میکنند میدونند که سمت شهرکرد و سامان هوای آخر شهریور عالیه حتی شبها سرد میشه . از صبح که حرکت کردیم و بساط صبحانه بین راهی با آش و تخم مرغ محلی و ... به راه شد شوخی ها شروع شد تا رسیدیم باغ . البته ویلای قشنگی داخل باغ ساخته بود . با رسیدن به باغ آقایون رفتیم سمت اماده کردن ناهار جوجه کباب و خانومها رفتن لباس عوض کنند . نگو همه هماهنگ کرده بودند و چند روز قبل رفته بودند و لباس هاس ست ورزشی گرفته بودند . با دیدن خانومم داخل اون لباس فیت کم مونده بود راست کنم . شاه کصی شده بود .بقیه خانومها هم دست کمی نداشتند . نگاه بچه ها روی زنهای همدیگه می چرخید . مخصوصا خانوم دوستم که ورزشکار هست و اندامش فوق العاده خودنمایی می کرد . بعد از ناهار و کمی استراحت و شوخی های دوستان و ... به پیشنهاد صاحب باغ رفتیم سراغ زمین و تور والیبال که لاقل بچه ها از تبلت و ایکس باکس جدا بشند و تحرکی داشته باشند که سر و کله خانوم ها پیدا شد . اوناهم اومدن داخل بازی و تیم مقابل ما شدند . یکطرف اقایون یکطرف خانوم ها و بچه ها تماشاچی که البته داخل بازی هم میومدند . تیم خانومها ضعیف بود که پیشنهاد دادند زن و شوهرها داخل یک تیم باشند . حالا خانومها با اون لباس های چسبان بیوفتن وسط اقایون که چپ و راست میخوردیم بهم دیگه و باید کیرهامونو صاف میکردیم تا مشخص نباشه .
وسطهای بازی یکی از دوستان به بهانه تشویق با دست میزد رو کون خانومش که یواش یواش همه گیر شد و منم مثل بقیه رو کون خانومم میزدم و خانومها هم هیچ اعتراضی نداشتند . چند ساعتی بازی کردیم و با شروع تاریکی اقایون رفتیم سمت درست کردن شام و خانومها رفتن دوش بگیرند .جالبه که دو سه نفری باهم میرفتن زیر دوش . شام اماده شد ماهم رفتیم دوش بگیریم که دوستم گفت ماهم باهم بریم که بساط کل کل شروع شد که اگه رفتیم همونجا می کنیمت . اونم گفت من واسه شبم برنامه دارم شما هر غلطی خواستید باهم بکنید. خلاصه بعد از شام و دورهمی و مسابقه واسه بچه ها و خانواده ها ، بچه هارو فرستادیم طبقه بالا و خانومها رفتن که بچه هارو بخوابونند ماهم نشستیم پای بساط مشروب . نیم ساعتی که گذشت خانوم ها اومدند و اعلام کردند که بخوابیم و صبح زود بیدار بشیم و بریم کنار رودخونه صبحانه رو اونجا بخوریم .
دو تا اتاق بود و شش تا خانواده . هر دو خانواده داخل یک اتاق و دوخانواده داخل هال . ما داخل هال خوابیدیم . یکمی که گذشت حس کردم از اونطرف هال و داخل اتاق ها صدا ناله ضعیف و ضربات صعیف میاد . خواستم نگاه کنم چه خبره که خانومم گفت نگاه نکن و اومد داخل بغلم که سکس کنیم . بعد از دوسال سکس ناگهانی بدجور حشریم کرد در حالیکه رفقا همه مشغول تلمبه زنی بودند. دوبار ارضا شدم و خیلی خوش گذشت . دستشویی رفتن بعد از سکس هم که قوز بالاغوز بود . یکی یکی خانومها میرفتن و بعد آقایون. بساط خنده ای شده بود از بس متلک بهم گفتیم . یکی از دوستان داخل اتاق با صدای بلند گفت بابا برید بخوابید صبح زود باید بلند بشیم یدونه نوبت توالت و حمام هم به ما بدید که با صدای خنده همه ویلا رفت رو هوا .
فرداش فهمیدیم که این برنامه مشترک خانومها بوده . اونا راحت تصمیم گرفتند و مردهارو در عمل انجام شده قرار دادند . سه روز عالی داشتیم . بدون بی احترامی ، بدون تجسس در کار دوستان ، با تعامل کامل و همکاری دوستان . خانومم میگفت خستگی دو سال کرونا از تن همه خانومها در رفت .
تصمیم داریم اول زمستان با شروع بارش برف بریم سمت محلات چشمه های آبگرم و ویلای خصوصی بگیریم و ایشالا خانومها همت کنند با خرید مایوهای یک شکل همگی با هم بریم داخل استخرهای اب گرم .
اندام خانوم های دوستانم ، پاهای سفید ، سینه های درشت و ... هنوز جلوی چشمم هستند و مطمئنا بقیه دوستان هم همین حس و حال دارند .
با خانومم هم که حرف میزنیم چیزی به روی هم نمیاریم و فقط از خاطرات شیرین سفر حرف میزنیم
دوستدار روابط آزاد خانومم هستم