ارسالها: 489
#141
Posted: 13 Apr 2013 00:06
این مطلب واسه من خیلی جالبه و واقعا ذهنم رو درگیر کرده! چیش؟ مفهومش و معنیش! خداشاهده راس میگم
ما مسلح به الله اکبریم
بر صف دشمنان حمله میبریم
ما همه پیرو خط رهبریم
بر صف مشرکان حمله میبریم
لا اله لا اله لا اله الا الله
لا اله لا اله لا اله الا الله
وحده وحده وحده وحده
انجز انجز انجز وعده
نصر نصر نصر عبده
لا شریک لا شریک لا شریک له
انجز وعده و نصر عبده
انجز وعده و نصر عبده
الله اکبر خمینی رهبر
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ارسالها: 489
#142
Posted: 14 Apr 2013 00:04
حَمدی اولوکایا، موسس و مدیر عامل شرکت « چُبانی» است که در طول شش سال که از آغاز فعالیتش میگذرد، حدود ۲۰ درصد از بازار شش و نیم میلیارد دلاری ماست در آمریکا را در کنترل خود گرفته است. نام آقای اولوکایا که کرد ترکیه است، در فهرست میلیاردرهای سال ۲۰۱۳ مجله فوربس قرار دارد.
به گزارش فایننشال تایمز، موسسه « چُبانی » در مجموع حدود دو هزار کارمند در استخدام خود دارد و محصول خود را در دو کارخانه که بزرگترین مراکز تولید ماست در جهان هستند، تولید میکند. «چُبانی» پر فروشترین ماستی است که در بازار آمریکا به فروش میرسد.
حمدی اولوکایای ۴۱ ساله میگوید راز موفقیتش بازگشت به موضوعات اساسی و اولیه در شناخت بازار و پیروی از غریزه خود بوده است.
وی سال ۲۰۰۵ به این اندیشیده است که اگرچه ماستهای آمریکا، عمدتا ماست میوهای و ماستهای شیرین و آغشته به شکر هستند، ماست واقعی همان ماستی است که در مناطقی مثل کوهستانهای مناطق کردنشین تولید و مصرف میشود و قاعدتا باید یک چنین محصولی بسیار بهتر از ماستهای شیرین به فروش برسد.
وی با دریافت یک وام یک میلیون دلاری از اداره کمک به تجارتهای خرد در آمریکا توانست اولین کارخانه خود را خریداری کند.
پس از آن آقای اولوکایا مصطفی دوئان، یک کارشناس با تجربه ماستبندی را از ترکیه به آمریکا آورد. آنها به مدت ۱۸ ماه انواع ماستهای محصول آمریکا و ماستهای وارداتی را آزمایش کرده و بالاخره روش ویژه ماستبندی خود را تثبیت کردند.
آنها میدانستند که بازار آمریکا به ماست شیرین عادت کرده، ولی از خلال صحبت با مصرف کنندگان متوجه شدند که بسیاری از آنها ماستهای طبیعی را که در کشورهای اروپایی و خاورمیانه رایج است ترجیح میدهند.
آقای اولوکایا در عین حال به این نکته نیز توجه کرد که الگوی مصرف مواد غذایی در آمریکا به سمت مواد طبیعی و کاستن از شکر و مواد مصنوعی گرایش پیدا کرده است. همین نکات ساده راز موفقیت بنای امپراطوری ماستبندی در آمریکا بود.
حمدی اولوکایا در حال حاضر در آمریکا صاحب دو کارخانه است؛ یکی کارخانهای قدیمی در ایالت نیوجرسی که سابقا به شرکت تولید کننده محصولات غذایی « کرَفت» تعلق داشت و دیگری کارخانه جدیدی که با هزینه ۴۵۰ میلیون دلار در ایالت آیداهو احداث شده است.
موسسه چُبانی سال ۲۰۱۱ یک کارخانه دیگر نیز در اتریش راه اندازی کرد و به سرعت به سومین تولید کننده ماست در آن کشور بدل شد. این مؤسسه در نظر دارد که در سال جاری فعالیتهای خود در بریتانیا را نیز آغاز کند.
حمدی اولوکایا نمونهای از مهاجرینی است که به آمریکا مهاجرت کرده و سرنوشتی موفق و برجسته برای خود رقم زدهاند و به قول معروف «آرزوی آمریکایی» در مور آنها محقق شده است.
در شرایطی که باراک اوباما قصد دارد قوانین و شرایط مهاجرت به آمریکا را به شکلی بنیادین اصلاح کند، مدافعان این طرح افرادی مانند آقای اولوکایا را نماد مهاجرین موفقی میدانند که با نوآوریهای اقتصادی به رونق بازار کار و تولید در جامعه آمریکا کمک کردهاند
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ارسالها: 24568
#143
Posted: 14 Apr 2013 01:58
فیزیک خیلی آسونتر می شد، اگه به جای سیب خود درخت رو نیوتن افتاده بود
یکی از شاخص ترین مزیت های سیم کارت های اعتباری اینه که می تونی به بعضیا که حوصله شونو نداری بگی «شارژ ندارم»
- هیکل یارو شبیه نیم رخ چنگاله، بعد هر موقع می پرسی کجا بودی میگه باشگاه!
- روانشناسی معکوس : سر سفره دیدم غذا خیلی شور شده به مامان گفتم چرا اینقد غذا بی نمکه؟ گفت: اتفاقا من کلی نمک خالی کردم تو غذا ... گفتم هاااااااا ! اگه الان می گفتم غذات شوره می گفتی ما اصلا یک ماهه نمک نداریم تو خونه!
- امروز همون روزی هستش که همیشه قراره توش رژیم بگیریم و درس بخونیم و مرتب و منظم بریم سر کلاس درس و سرکار. بعله امروز همون شمبه ننگین است!
- یه روزی دوستای مامانم با دختراشون اومده بودن خونمون. همه داشتند پرتقال پوست می کندند که من وارد شدم. بر خلاف انتظار شما هیشکی دستشو نبرید!
- فقط اینجاست که وقتی راننده میخواد دنده عقب بگیره همه سر نشینان هم بر میگردن و به عقب نگاه می کنن!
- ما آدم ها مشکل بینایی داریم، هرکس به ما زیاد نزدیک شود، دیگر دیده نمی شود
- بارندگی ها شروع شد، دوستانی که از مترو استفاده می کنن از فردا لباس و وسایل شنا فراموش نشه
- عامل اصلی گرایش من به تحصیلات عالیه جمله تشویق آمیز بابام مبنی بر «اشکال نداره بابا جون جامعه حمّالم می خواد» بود.
- ولی اینکه با این همه تورم هنوز «رنگارنگ» صد تومنه نشون میده نامردا قبلا چقد گرون می فروختنش!
- من یکی که مشکل مالی ندارم، چون اصلا مالی ندارم که بخوام مشکلشو داشته باشم!
- وقتی به زوج های عاشق میگن مرغ عشق، به زوج های مشکل دار هم باید بگن انگری بردز
- یکی از فانتزیام اینه که یکی از این دختر مایه دارا گرفتارم بشه. بعدش باباش بیاد یه چک بنویسه بده بهم بگه پاتو از زندگی دختر من بکش بیرون .... منم قبول کنم!
-
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 2642
#144
Posted: 14 Apr 2013 15:53
نوشته ای از ویلاگ یه خانوم محترم که خیلی شجاع هستن:
یک وقت هایی فکر میکنم مرد بودن چقدر می تواند غمگین باشد. هیچ کس از دنیای مردانه نمی گوید. هیچ کس از حقوق مردان دفاع نمیکند. هیچ انجمنی با پسوند «... مردان» خاص نمیشود. مرد ها نمادی مثل رنگ صورتی ندارند. این روزها همه یک بلند گو دست گرفته اند و از حقوق و دردها و دنیای زنان می گویند. در حالی که حق و درد و دنیای هر زنی یکی از همین مردها است. یکی از همین مردهایی که دوستمان دارند. وقتی میخواهند حرف خاصی بزنند هول می شوند. حتی همان مرد هایی که دوستمان داشتند ولی رفتند...
یکی از همین مرد های همیشه خسته. از همین هایی که از 18 سالگی دویدن را شروع میکنند. و مدام باید عقب باشند. مدام باید حرص رسیدن به چیزی را بخورند. سربازی، کار، در آمد، تحصیل... همه از مرد ها همه توقعی دارند. باید تحصیل کرده باشند. پولدار، خوشتیپ، قد بلند، خوش اخلاق، قوی... و خدا نکند یکی از اینها نباشند...
ما هم برای خودمان خوشیم! مثلن از مردی که صبح تا شب دارد برای در آمد بیشتر برای فراهم کردن یک زندگی خوب برای ما که عشقشان باشیم به قولی سگ دو می زند، توقع داریم که شبش بیاید زیر پنجره مان ویالون بزند و از مردی که زیر پنجره مان ویالون می زند توقع داریم که عضو ارشد هیات مدیره ی شرکت واردات رادیاتور باشد. توقع داریم همزمان دوستمان داشته باشند، زندگی مان را تامین کنند، صبور باشند و دلداریمان بدهند، خوب کار کنند و همیشه بوی خوب بدهند و زود به زود سلمانی بروند و غذاهای بد مزه مارا با اشتیاق بخورند و با ما مهمانی هایی که دوست داریم بیایند و هر کسی را که ما دوست داریم دوست داشته باشند و دوست های دوران مجردیشان را فراموش کنند و نان استاپ توی جمع قربان صدقه مان بروند و هیچ زن زیباتری را اصلن نبینند و حتی یک نخ هم سیگار نکشند!
مرد ها دنیای غمگین صبورانه ای دارند. بیایید قبول کنیم. مرد ها صبرشان از ما بیشتر است. وقت هایی که داد میزنند وقت هایی هم که توی خیابان دست به یقه می شوند وقت هایی که چکشان پاس نمیشود وقت هایی که جواب اس ام اس شب به خیر را نمیدهند وقت هایی که عرق کرده اند وقت هایی که کفششان کثیف است تمام این وقت ها خسته اند و کمی غمگین. و ما موجودات کوچک شگفت انگیز غرغروی بی طاقت را دوست دارند. دوستمان دارند و ما همیشه فکر میکنیم که نکند من را برای خودم نمیخواهد برای زیبایی ام میخواهد، نکند من را برای شب هایش میخواهد؟ نکند من را برای چال روی لپم میخواهد؟ در حالی که دوستمان دارند؛ ساده و منطقی... مرد ها همه دنیایشان همین طوری است. ساده و منطقی... درست بر عکس دنیای ما.
بیایید بس کنیم. بیایید میکرفون ها و تابلو های اعتراضیمان را کنار بگذاریم. من فکر میکنم مرد ها، واقعن مرد ها، انقدر ها که داریم نشان میدهیم بد نیستند. مردها احتمالن دلشان زنی میخواهد که کنارش آرامش داشته باشند. فقط همین. کمی آرامش در ازای همه فشار ها و استرس هایی که برای خوشبخت کردن ما تحمل میکنند. کمی آرامش در ازای قصر رویایی که ما طلب میکنیم... بر خلاف زندگی پر دغدغه ای که دارند، تعریف مردها از خوشبختی خیلی ساده است.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 3502
#145
Posted: 14 Apr 2013 20:26
در تصاویر حکاکی شده بر سنگ های تخت جمشید،
هیچکس عصبانی نیست!
هیچکس سوار اسب نیست!
هیچکس را در حال تعظیم نمیبینید!
در بین این صدها پیکر تراشیده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد!
اینها اصالت ما هستند: مهربانی، خوشرویی، قدرت، احترام، ادب، نجابت
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3502
#146
Posted: 14 Apr 2013 20:51
شراب از دیدگاه ابن سینا !!!
جستاری که می خوانید نگاهی به کتاب قانون در طب تالیف شیخ الرئیس ابوعلی سینا می باشد؛ که در آن ابن سینا شراب را نه حرام بلکه جایز برای سلامتی دانسته است تا آنجا که در شعری می گوید:
شراب را چه گنه گر که ابلهی نوشد
گهی به تیغ برد دست و گهی به سوی نجق
چو بو علی می ناب ار خوری حکیمانه
به حق حق که وجودت به حق شود ملحق
حلال گشت به فتوای عقل بر دانا
حرام گشت به فتوای شرع بر نادان
شراب سفید و رقیق برای کسانی که مزاج گرم دارند خوب است و سر درد نمی آورد و ممکن است بمناسبت رطوبت بخشی، سردرد ناشی از التهاب معده را از بین ببرد و یا سبک تر گرداند. شراب صاف شده همراه انگبین و نان نیز – بویژه اگر قبل از نوشیدن به مدت دو ساعت با هم آمیخته گردند-همان کار را انجام دهند.
برای کسی که فربهی و نیرومندی آرزو می کند، شراب شیرین و غلیظ توصیه می شود، لیکن باید از بند آمدن ها بر حذر با شد. برای کسی که سرد مزاج و بلغمی است شراب سرخ و کهنه بی فایده نیست و علت آنرا سابقا بیان کردیم. قبل از هضم شدن و سرازیر شدن لقمه نباید مایعی به میان آید. اگر غذا بد کیموس باشد نباید موقع خوردن آن و حتی بعد از هضم آن نوشابه ای خورد زیرا مواد آبکی، میموس بد را تا نقاط دور دست بدن می برد. نوشیدن شراب بر روی میوه و بویژه بر روی خربزه خوب نیست.
نوشیدن شراب باید با پیمانه های کوچک شروع شود و این روش بهتر از نوشیدن با پیمانه های بزرگ تر است. کسی که به شراب عادت داشته باشد چنانچه در هنگام غذا خوردن سه پیمانه سر کشد زیانی نمی بیند. اگر به شراب خو نگرفته است و دارای تن سالم است، چنانچه بعد از رگ زدن مقداری از آن بنوشد بی فایده نیست. کسانی که بیماری زهره دارند و کسانی که ترمزاجند از شراب بهره می بینند، زیرا شراب زهره را می راند و رطوبت را پخته می گرداند.
هر قدرعطر شراب بیشتر، بوی آن در افزایش و مزه آن لذیذتر باشد ، نوع آن بهتر است. شراب بهترین غذا رسان به تمام بخش های بدن است. شراب بلغم را می گدازد، صفرا را از ادرار و مشابه آن بیرون می راند، سودا را می لغزاند و آسان بیرون می کند و بازگشت آن مانع می شود؛ هر بند آمده ای را بدون اینکه گرمی بیگانه را زیاد بکار برد آب می سازد و می گدازد. انواع شراب را در جای خود توصیف خواهیم کرد.
کسی که مغزش نیرومند است و با شرب شراب به آسانی مست نمی شود و مغز وی بخارهای بالا رو و نا پسندیده را پذیرا نیست و از شراب بجز گرمای مناسب مزاج را نمی پذیرد، از تاثیر شراب چنان صفای ذهنی بر او دست می دهد که ذهن های دیگر به آن نمی رسد.
در اشخاصی که حالت مغز بر عکس آن است، کنش های شراب نیز برعکس می باشد.
کسی که سینه اش بی توان است و در فصل زمستان نفس تنگی بر او عارض می شودنباید زیاد شراب بخورد و اگر بخورد معده اش نباید پر از طعام باشد و باید در غذایش ماده جریان اندازنده ای باشد تا اگر معده از شراب و طعام انباشته شد بیرون براند و بهتر آنست که جهت آسودگی آب انگبین بنوشد و آنرا باز بیرون دهد و بعد دهان را با سرکه و انگبین و رخساره را با آب سرد بشوید.
بدان که: شراب کهنه را باید در رده داروها قرار داد نه رده غذاها. شراب نو رسیده برای کبد خوب نیست و کبر را بر اثر باد کردن و اسهال دادن به شورش می اندازد. بهترین شراب ها آن است که نه کهنه و نه بسیار تازه است بلکه در میانه قرار دارد، صاف است و سفیدی اش به سرخی می زند، خوش بوست و طعم آن بین ترش و شیرین یعنی میخوش است .
بهترین شراب که شراب شسته نام دارد آن است که سه پیمانه پونه کوهی و یک پیمانه آب را هم بحدی بجوشانند که حجم آن به دو سوم اولیه برسد.
کسی که از خوردن شراب احساس سوزش می کند باید بعد از نوشیدن آن انار و آب بمکد و فدای آنروز در ناشتا شربت افسنطین بنوشد و کمی غذا بخورد و استحمام کند.
بدان : شراب آمیخته با آب معده راسست و تر می گرداند و زودتر مستی می آورد، زیرا آبی که در آن است آنرا زودتر بمقصد می رساند.
شراب آمیخته با آب، پوست را صیقل می دهد و نیروهای روانی را تشدید می کند.
کسی که خود را خردمند می داند نباید ناشتا، قبل از اینکه اندام های تر مزاجش آب کافی خود را دریافت کنند شراب بخورد و نباید کمی بعد از حرکات دشوار و خسته کننده شراب میل نماید، زیرا در این حالات مغز و پی آسیب می بینند و ترنجیدگی ، بهم خوردن عقل و یا بیماری ها روی می آورند و یا مواد دفعی گرم پدید می آیند.
برخی معتقدند اگر انسان یک یا دو بار در ماه مست شود خوبست زیرا نیروهای روانی سبکبار میشود و می آسایند و ادرار و عرق بیرون می روند، مواد دفعی می گدازند و بویژه مواد بیرون ریختنی معده آب می شود و دفع می گردند.
شراب خوردن خردسالا بدان می ماند که چوب نازک سوزان را در آتش بیاندازند.پیران تا می توانند بنوشند. جوانان باید اندازه نگهدارند که اندازه نکوست. شراب مناسب برای جوانان، شراب کهنه و آمیخته با آب انار یا آب سرد و این مانع می شود که آسیب ببینند و مزاجشان بسوزد...
قانون در طب/تالیف شیخ الرئیس ابن سینا/کتاب اول
ابن القفطی/تاریخ الحکما/چاپ لایپزیک..
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 489
#147
Posted: 16 Apr 2013 01:12
تدابیر امنیتی وقتی صدای پا میشنوید که میاد سمت اتاق:
۱ – مینیمایز کردن تمام صفحات نت!
۲– سایلنت کردن گوشی و قرار دادنش به صورت پشت و رو!
۳ – Sign Out مسنجر!
۴ – گذاشتن یک کتاب ۸۷۶۹۸ صفحه ای جلوی چشم !
۵ – باز کردن New Tab و جست و جو در مورد اون موضوعی که استاد گفته!
6 – بهم ریختن موهام ، کشیدن یک آه عمیییییق (یعنی چقد این درس سخته) و اخم کردن و نگاه ملتمسانه به کتاب !
و سرانجام بعد این همه کار آخرشم صدای پا از جلوی اتاق رد میشه و این همه تلاش شما بی نتیجه میمونه!
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ارسالها: 24568
#148
Posted: 23 Apr 2013 18:25
شوخی یک بدبخت با خدا
بارالها !
شما یه روزهایی حوصله داری حماسه می آفرینی؛
یه سری رو آفریدی توی امریکا، سواحل کالیفرنیای جنوبی، در خانواده ای به غایت مرفه؛
قد ۲ متر؛
چشما آبی؛
پوست برنزه؛
هیکل ردیف؛
تفریحش سرفینگه (موج سواری)؛
پیانو و گیتار و ویالونم میزنه؛
۵ تا زبان حرف میزنه!
کلاً بزرگترین هیجان زندگیش سورپرایز پارتی هایی بوده که براش گرفتن... و در آرامش مطلق هپیلی اور افتر میشه و...
یه روز دیگه حوصله نداشتی...
همینجور با گِل اضافیا، یه قبیله آدم بیچاره ساختی، ریختی تو یه کشورای وسط خاور میانه...
این وضع اینترنتشونه!
قدا همه ۱۵۸
دماغا همه آفساید
همه نوع مریضی رو هم که واحدشو پاس کردن
اون وضع تفریحشونه...
وسط یه جنگ به دنیا اومدن...
در حین جنگ داخلی بزرگ شدن...
ایشالا دوباره جنگ میشه تو جنگ دومیه حتماً میمیرن...
حوصله نداری نساز پدر جان.. نساز..
(ما که هنوز سوسک نشدیم ایشالا شما هم که خوندید نشید!!! شوخی بود دیگه)
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#149
Posted: 25 Apr 2013 23:12
اولین برنامه خبری شبکه ماریا تی وی مصر که
همه مجریان و گردانندگان اون پوشش کامل حجاب و روبنده اسلامی دارند پخش شد!
زن مجری شبکه در ابتدای برنامه اخبار از بینندگان زن این تلویزیون خواست که
اگر در هنگام پخش برنامه های این شبکه مردی در حال تماشای تلویزیون هست
او رو از اطاق بیرون کرده و فقط خانمها مجاز به دیدن برنامههای این شبکه هستند!
زن مجری ماریا تی وی اعلام کرد:
دیدن چشمهای من (تنها قسمت بدن مجری که عاری از حجاب است)
از صفحه تلویزیون برای مردها به لحاظ شرع اسلامی مجاز نیست!
پس از این " هشدار" ، برنامه اخبار شبکه شروع شد.
;
;
;
;
;
بیخود نیست که انیشتین میگه:
حماقت هیچ مرزی ندارد !!
آخه یعنی اینا عقلشون نمی رسه حالا که هیچ جای بدنشون معلوم نیست
خب چه لزومی داره تصویر پخش بشه ؟
کلاً صدا رو پخش کنند دیگه... !!!!!!!!!!!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#150
Posted: 29 Apr 2013 18:53
سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود در این میان نوه اش آمد و گفت: بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه میخری؟
او نوه اش را خیلی دوست می داشت، گفت: حتماً عزیزم، حساب کرد ماهی ۵۰۰ دلار حقوق بازنشستگی میگیرم و حتی در مخارج خانه هم می مانم. شروع کرد به خواندن کتاب های موفقیت.
در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود: قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید. او شروع کرد به نوشتن.
دوباره نوه اش آمد و گفت: بابا بزرگ داری چه کار می کنی؟
پدربزرگ گفت: دارم کارهایی که بلدم را مینویسم. پسرک گفت: بابابزرگ بنویس مرغ های خوشمزه درست می کنی. درست بود.
پیرمرد پودرهایی را درست می کرد که وقتی به مرغ ها میزد مزه مرغ ها شگفت انگیز می شد.
او راهش را پیدا کرد. پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد اما صاحب آنجا قبول نکرد، دومین رستوران نه، سومین رستوران نه، او به ۶۲۳ رستوران مراجعه کرد و ششصدوبیست و چهارمین رستوران حاضر شد از پودر مرغ استفاده کند.
امروز کارخانه پودر مرغ کنتاکی در ۱۲۴ کشور دنیا نمایندگی دارد و اگر در آمریکا کسی بخواهد عکس سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را جلوی در رستورانش بزند، باید ۵۰ هزار دلار به این شرکت پرداخت کند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند