ارسالها: 110
#101
Posted: 26 Aug 2014 15:40
diablo: دوس دختر احمق من تا حالا ۴ بار این کارو کرده و قرص خورده آخرین بار دو هفته پیش ازم خداحافظی کرد و وقتی رسیدم خونش دوتا بسته قرص خورده بود شانس آوردم زود رسیدم ، دو روز پیش گفت ما به درد هم نمیخوریم !!! بعد یک سال
خاک بر سر من کارایی کردم که پدر حروم زادت نکرد
به من میگه تا وقتی چیزی که میخوام نشدی سمتم نیا
موندم با این بیمار چیکار کنم
ولش کن بچه مردومو تا نکشتیش!
از ما گفتن!
آنها که خواندهام همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار میکنم
ارسالها: 350
#102
Posted: 1 Sep 2014 18:51
متاسفانه هم فکر کردم هم انجام دادم دلایلش مفصله اما سالهاست از اون مرحله گذشتم .. اگه یه زمانی دیدم باز حالم رو بد نمیکنه میام و اینجا مینویسم چی شد و چرا ... دلیلش عشقی نبود .
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
چون مرد به عزت ببرندش سر دست
ارسالها: 110
#103
Posted: 2 Sep 2014 08:53
امید رو که از آدم بگیرن نتیجه ش وحشتناکه
خود کشی نتیجه ی فقدان امیده
با امید به فرداهای بهتر به سادگی میتوان ازن سیاهچاله ترسناک به نام خودکشی عبور کرد
دوستان عزیزم همیشه یادتون باشه امروز نیز بکذرد و فرداهای بهنر توی راهه. قوی باشین و امیدوار
آنها که خواندهام همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار میکنم
ارسالها: 350
#104
Posted: 2 Sep 2014 15:29
tooska: دوستان عزیزم همیشه یادتون باشه امروز نیز بکذرد و فرداهای بهنر توی راهه. قوی باشین و امیدوار
و یادتون باشه دوستان همیشه قرار نیست فردا بهتر باشه اسن ماییم که اینده و فرداها رو میسازیم .. فقط واقع بین باشین و به قول شکپیر :
یا به اندازه ارزوهاتون تلاش کنین یا به اندازه تلاشتون ارزو کنین
در حیرتم از مرام این مردم پست
این طایفه زنده کش مرده پرست
تا هست به ذلت بکشندش به جفا
چون مرد به عزت ببرندش سر دست
ارسالها: 2890
#106
Posted: 26 Nov 2014 01:51
چند باری بهش فکر کردم ولی محاله انجامش بدم ...
کار آدم های زیادی افسرده است و نشات از نا امیدی میگیره !
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 30
#107
Posted: 14 Dec 2014 00:44
بارهاشده بهش فکرکردمو تانزدیکیاش رفتم.....
چیزی که تو سرمه همیشه،خدامیدونه یه بارسیم آخربزنمو قیدهمه چی روبزنم
وای از روزی که شریک خاطره هات یه شماره خاموش باشه و یه سیگار روشن
ارسالها: 1135
#108
Posted: 8 Jan 2015 00:52
فکر کردم انجامم دادم ناموفق بوده .....................چرا نمردم
چرا خودکشی کردن گناهه
بابا خسته شدم دیگه مخم رد داده
لامصتبا دقیقه نودوپنج میای رگرو بزنی فکر خواهرت می افتی فکر نه نه اقات فکر مردهات
بابا بکش بیرون از من خدا
نمیخوام این زندگیتو به کی بگم خسته شدم
یه ماشینم نمیزنه که ادم بمیره
یه کی هم نمیاد ادمو بکشه
ملت چقدر بی وجود شدن ها
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 201
#109
Posted: 8 Jan 2015 00:58
فکرآره
ازاین زمین نفرین شده
تاآسمون بکرراهی نیست