ارسالها: 287
#4
Posted: 4 Dec 2011 03:37
دوست ندارم راجبش فکر کنم اما خدا نصیب نکنه
شاید ان نقطه نورانی دشت , چشم گرگان بیابان باشد .
ارسالها: 476
#5
Posted: 11 Dec 2011 08:05
تجربه تلخيه با تحقيق و حوصله بيشتر ميشه جلوشو گرفت
دلم طواف نگاه تو را طلب کرده
تمام روز مرا چشمهات،شب کرده
شعار نيست که بيمارم از تبسم تو
بيا معاينه کن اين وجود تب کرده♥♥♥♥♥
ارسالها: 1131
#7
Posted: 16 Apr 2012 05:23
همیشه هم جدایی سخت نیست.
اگه یه ازدواج رو از روی اجبار انجام بدین،اونوقت متوجه میشین که هر لحظه کنار دیگری بودن براتون دردناک تر از هزار سال تنهاییه.
بعدشم همه که موقع جدا شدن فرزند ندارن،پس اشتباهه رو یه موضوع که کمی تبصره این تاپیک هست،زیاد مانور بدین.
ولی در کل اگه طلاق بد یا ناپسند بود،در تمام دنیا یه مسءله عادی نبود.این ما هستیم که طلاق رو زشت و ناپسند جلوه دادیم،به خاطر افراط هامون.
حتی اگر نباشی، می آفرینمت!
چونان که التهاب بیابان،
سراب را...
ارسالها: 57
#8
Posted: 26 May 2012 22:58
هیچ وقت به موفقیت قبل نمیرسی
اون پسرى كه گوشه ى اتاقش كف دستى ميره اما احساسات دختر مردم رو واسه يه سكس به بازى نميگيره ، ناموسأ يه دونه باشه .
ارسالها: 889
#9
Posted: 27 May 2012 03:47
از دوست دخترم جدا شدم که ضربه ی روحی که خوردم صد برابر طلاق بوده. کلا طلاق باید آخرین آخرین آخرین راه حل باشه... در مورد مهریه هم خدمتتون بگم که من یه دوستی دارم که معلم پیمانی بود و الآن یکی دو ساله استخدام رسمی شده. ایشون با یه خانم دکتر ازدواج میکنه با مهریه حدود هفتصد یا هشتصد سکه. هنوز سر خونه زندگیشون نرفتن خانم دگتر مهرشو اجرا گذاشت. بدون هیچ مشکلی که با هم داشته باشن. اونم باید هر ماه تمام حقوقشو بده بابت حماقتی که انجام داده.
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....