ارسالها: 476
#61
Posted: 10 Jun 2012 02:36
شبی غمگین ، شبی بارانی و سرد
مرا در غربت فردا رها کرد ، دلم در حسرت دیداراو ماند
مرا چشم انتظار کوچه ها کرد ، به من می گفت تنهایی غریب است
ببین با غربتش با من چه ها کرد ، تمام هستی ام بود و ندانست
که در قلبم چه آشوبی به پا کرد ، او هرگز شکستم را نفهمید
اگرچه تا ته دنیا صدا کرد.
دلم طواف نگاه تو را طلب کرده
تمام روز مرا چشمهات،شب کرده
شعار نيست که بيمارم از تبسم تو
بيا معاينه کن اين وجود تب کرده♥♥♥♥♥
ارسالها: 61
#62
Posted: 10 Jun 2012 02:57
بهش گفتم عسلم جوگیر شد
گفتم هو خر الکی چته
بی ثمرتین روز'روزیست که نخندیده باشی
ارسالها: 6561
#64
Posted: 26 Jun 2012 19:31
بهش ميگفتم بارونم
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 6561
#65
Posted: 26 Jun 2012 19:32
بهش ميگفتم بارونم
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
ارسالها: 2554
#67
Posted: 20 Jul 2012 20:36
دوست دارم بود
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 549
#69
Posted: 20 Jul 2012 20:59
عزیزم ظهر میبینمت !
میخندم...ساده میگیرم...ساده میگذرم...بلند می خندم و با هر سازی میرقصم...نه اینکه دل خوشم! نه اینکه شادم و از هفت دولت آزاد!
مدتی طولانی شکســــتم،زمین خوردم،سخــــتی دیدم،گــــریه کردم و حالا...
برای 'زنده ماندن' خودم را به 'کوچه ی علی چپ' زده ام
ارسالها: 476
#70
Posted: 4 Aug 2012 10:03
عسيسم جيگرتو بخورم پس كى مياى
دلم طواف نگاه تو را طلب کرده
تمام روز مرا چشمهات،شب کرده
شعار نيست که بيمارم از تبسم تو
بيا معاينه کن اين وجود تب کرده♥♥♥♥♥