ارسالها: 489
#221
Posted: 26 Apr 2013 23:40
با دم شیر بازی نکن ببین تو مث موش شدی
نازی شیطون بلا چرا تو بازیگوش شدی
خوب است از من یاد بگیری که من چطور گل میکشم
مداد زرد(شایدم سبز) من کجاست میخوام یه بلبل بکشم
٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪
گیلاس گیلاس گیلاسی تو مبصر کلاسی
از امتحان فارسی نمره بیست میخواستی
حالا که شدی رفوزه دلم برات میسوزه
گریه نکن زار زار میفروشمت چار هزار
چار هزار قدیمی خاک تو سر...
فلانی پشت میزه چای غلیظ میریزه
پف میکنه به قلیون دودش میره تا تهرون
تهرونیا میخندن در خونشونو میبندن
٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪
آقا دزده سلام
حالت چطوره سلام
اگه هفت تیر بکشی منو بکشی حبس میشی حبس میشی
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ارسالها: 5428
#224
Posted: 19 Oct 2013 01:34
اتل متل توتوله ..گاو حسن چه جوره ..۲-گوجه فرنگی تو نمک آب شده ..دختر سرهنگ تو ماشین گم شده .....۳-این یکی برای دختراست ولی من گاهی که با دخترای فامیل بازی می کردم می دیدم اونا می خونن .. یه دختری روی زمین می نشست یکی می خوند دختری اینجا نشسته ..گریه می کنه ..زاری می کنه .......آخرشم ازش می خواستند که بگه دست کی بالا ..اونم اسم یکی رو می برد و دیگه یادم نمیاد بقیه اش باید چی می شد .۴-اینو نمیشه به حساب شعر کودکی گذاشت ولی بچه بودم ..چقدر این ترانه گوگوش رو دوست داشته حالا هم دارم . شعرشو از همون بچگی حفظم . ترانه نمیاد . آسمون ابریه اما دیگه بارون نمیاد واسه این دل تنها دیگه مهمون نمیاد حالا وقتی اون ترانه رو می شنوم حس می کنم بازم یه بچه شدم . دلم به سوی اون روزا پر می کشه خدایا چی می شد مرگو از بین می بردی و کاری می کردی هر وقت اراده می کردیم بر می گشتیم به اون روزایی که دوست داریم .وخاطره هامونو همان طور که با روحمون در اغوش می کشیم با جسممونم لمس می کردیم . .روزایی که نمی تونستیم به این روزا فکر کنیم ولی حالا می تونیم به اون روزا فکر کنیم .بازم اگه چیزای دیگه ای یادم اومد بعدا می نویسم .پسر دیروز ..مرد امروز و اگه زود نمیرم پیرمرد فردا : ایرانی
ویرایش شده توسط: shahrzadc
ارسالها: 14491
#225
Posted: 3 Nov 2013 20:08
اون چون شقایق بود چون میخک و لاله از مصطفی رحماندوست
امریکا امریکا ننگ ....
...
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 161
#226
Posted: 22 Apr 2014 10:31
دستما ل ابیم زیر درخت البالوگم شده
سواد داری؟نه نه
بی سوادی نه نه
پس تو.....
اخی یادش بخیر اتل متل توتوله
خدایا...
دیگه بسمه...
بریدم رحم کن
.........
زندگی پانتومیم است حرف دلت رابه زبان اوری باخته ای
ارسالها: 1135
#227
Posted: 10 Oct 2014 20:56
یادش بخیر یه شعر بود تو اتوبوس موقع مدرسه رفتن و برگشتن میخوندیم
یکی سینه زنان حرم توپ خونه ابگوشت تموم شد همه رفتن خونه
یه شعر دیگه هم بود اصلا معنیش رو اون موقع نمیدونستم چیه که
این ما می نخورده مستیم عروس نکرده هستیم
سر این شعر ها انقدر کتک خوردم کلا ادم معنی یه چیزی رو ندونه نباید بگه
اینم بود علی شلخته رفت پای تخته خانوم گولش زد دست به......... زد
سر این از خانوم معلممون چقدر کتک خوردم
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 2890
#228
Posted: 2 Dec 2014 22:34
آخ آخ آخخخ ...
یادش بخیر چه دورانی داشتیم ما !
این شعر رو خوب یادمه ... خیلی هم دوستش داشتم ...
جونم دوران کودکی !
آدم تو کودکی های خودش غرق بود ... بهترین و متنوع ترین دوران زندگی ام ...
یه شعر دیگه هم خیلی دوست داشتم :
ما گلیم ما سنبلیم .... ما بچه های بلبلیم
بازززززز میشیم .... بسته میشیم
بازززززز میشیم .... بسته میشیم
اگه به ما آب ندن !
اینجوری میشیم ... اونجوری میشیم
اینجوری میشیم ... اونجوری میشیم
....
یه توپ دارم قلقلیه ... هم خیلی باحال بود !
...
میوه نخور نشسته رویش مگس نشسته اول بشور با دقت بعدا بخور با لذت هم با حال بود !
...
دیگه !
دسته دسته کلاغها میرن به سوی باغها ...
اینم خیلی دوست داشتم ... وای خیلی زیادن ...
چقدر دلم برای اون دوران تنگ شده !
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 62
#229
Posted: 13 Jun 2015 03:44
من یار مهربانم دانا و خوش زبانم
يكي بود يكي نبود ، زير گنبد كبود، پيرزنه نشسته بود . اسبه عصاري مي كرد، خره خراطي مي كرد ، سگه قصابي مي كرد ، گربه هه بقالي مي كرد، شتره نمد مالي مي كرد، موشه ماسوره مي كرد، بچه ي موش ناله مي كرد . پشه رقاصي مي كرد ، كارتنك بازي مي كرد ، فيل آمد آب بخوره ، افتاد ودندانش شكست . داد زد ، فرياد زد:
آي ننه جون دندونكم از درد دندون دلكم !
اوستاي دلاك را بگو مرد نظر پاك را بگو
تابكشد دندونكم تا بره درد از دلكم یادش بخیر من اینوبرای بچه ها میخونم
یکی همهست گربه من ناز نازیه همش به فکر بازیه یه توپ داره قلش میده.........هی اون روزا
یادش بخیر موقع نوبت بازیکن تو بازی این شعرارو میخوندیم دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده،آن مان نباران دو دواسکاچی،ده بیست سه پونزده،
اسب نفس بریده را طاقت تازیانه ندارد