انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
گفتگوی آزاد
  
صفحه  صفحه 15 از 20:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  20  پسین »

Ashtray | پست اول خوانده شود | زیر سیگاری


زن

 

تـــنـــم بـــوی سیگار می دهد
و تـــخــت خــوابِ یــک نـــفره بـــوی تــــو ،
بــــر روی دیــــوار
ســـاعـتــی بــا حــرکت عـــقــربــه هـــای بــی مــقــصــد
و صـــدای پــســتـچــی شـــهر ...
کــه ایــن بــار هــم فــقــط از ســر
کــوچــه گـــذشــــت !!!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
  بازگفت    
  ویرایش شده توسط: anything   
مرد

 

درد مرد را مرد میفهمد یا دود سیگار...

Maryy


  بازگفت    
  
مرد

 
همیشه دقیقا وقتی پر از حرفی....
وقتی بغض می كنی
وقتی داغونی
وقتی دلت شكسته
دقیقا همین وقتا انقد حرف داری ولی
فقط می تونی بگی 'بیخیال سیگارتو میکشی
اسب نفس بریده را طاقت تازیانه ندارد
  بازگفت    
  

 
حواسم را به تو . . .
حوصله ام را به سیگار می سپارم ...
دود می شوم آنقدر غلیظ که سرفه ات می گیرد ...
حواسم هست که سرفه می کنی !!!
حواست هست که دود می شوم . . .

من سالها عاشق شدم بی او ...
ی حس بی تفسیرِ وحشتناک . . .
  بازگفت    
  
زن

 
لب هایم آلزایمر گرفته و لبخند را فراموش کرده است...
سیگار را میشناسد و بس . . .
همین نزدیکی بود ...
کجاست فندک شکسته ی من ؟!
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
  بازگفت    
  
مرد

 


اینکه جدیدا سیگار می کشم خیلی بده
اما دلیلش خیلی بدتره

بعضیا فک می کنن با خیلیام
خیلیام فک می کنن با بعضیام
قشنگیش اینه که من موندم و تنهایــــــــــی هام



نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
  بازگفت    
  
زن

 


دود سیگار باز می پیچد مثل "تو" لا به لای افکارم
طعم شیرین بوسه ات پیداست
در نفس های تلخ و بیمارم ...
SH.M
  بازگفت    
  
زن

andishmand
 
طعم تلخ قهوه
پک های عمیق و با فاصله به سیگار
یک نگاه سرد و آرام
... خیره به خالی پر از دود اتاق
و صفحه برفکی تلویزیون همراه با خشی خشی بم
...تکمیل میشود خواب آلودگی روز های من
... چقدر وقت دارم ...
... چقدر وقت دارم ... به هیچ چیز ... فکر نکنم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
  بازگفت    
  
زن

andishmand
 
این گونه نیا که هر از چند گاهی باشد
نیا دنیایم را آرامشم را سکوت اجباری روزهایم را نریز به هم ...
که مجبور باشم مدیون قهوه خانه شوم
از بس که خاکستر و دود سیگار مهمانش می کنم
نیا لعنتی
اینگونه گذرا نیا ...
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
  بازگفت    
  
مرد

 
سیگار را به آتش کشیدم بلکه خاطره هایم را آتش بزند
دود سیگار را بلعیدم بلکه به خاطره ها برسد و با خود آنها را بیرون بیاورد
افسوس که خاطره هایم در وجودم خاکستر شد، پراکنده شد.
حال باید دانه دانه های خاکسترش را بیرون بکشم
ای کاش از اول که یک تکه بود راهی برای رهایی اش پیدا می کردم
خدا کند مهربانی رسمی شود که از قلبهای پاک میجوشد نه آنکه فریب و دروغی باشد که بر زبانها جاری می شود
------------------
Signature
  بازگفت    
  
صفحه  صفحه 15 از 20:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  20  پسین » 
گفتگوی آزاد

Ashtray | پست اول خوانده شود | زیر سیگاری

رنگ ها Bold Style  Italic Style  Center Image Link  URL Link   List Insert YouTube video   
:up2::laugh::tease::-(:up::handshake::winking::flowers:بیشتر...

 
 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA