ارسالها: 1095
#101
Posted: 11 Dec 2012 12:17
بویــ گند خيانت تمامــ شهر را گرفته...
مردانــ چشم چرانــ...
زنانــ خائن...
دخترانــ شهوتیــ و پسرانــ شهوتى تر...
پســ چه شد؟؟!!!
چيدانــ يك سيب واين همه تقاص؟؟!!!
بيچاره آدمــ...
بيچاره آدميتــ...
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
ارسالها: 455
#102
Posted: 18 Dec 2012 15:56
دخترک برگشت
چه بزرگ شده بود
پرسیدم پس کبریتهایت کو؟
پوزخندی زد...
گونه اش آتش بود ، سرخ، زرد...
..............
گفتم می خواهم امشب با کبریتهای تو این سرزمین را به آتش بکشم
دخترک نگاهی انداخت ،تنم لرزید..
گفت : کبریتهایم را نخریدند
سالهاست تن می فروشم...
من سالها عاشق شدم بی او ...
ی حس بی تفسیرِ وحشتناک . . .
ارسالها: 455
#103
Posted: 18 Dec 2012 16:04
ﻧﺎﻣﻪ ﻓﺮﯾﺪﻭﻥ ﻓﺮﺧﺰﺍﺩ ﺑﻪ یک فاحشه...
ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﻢ، ﻭ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﻨﮓ ﺍﺳﺖ!
ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ
ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ، ﺗﻦ ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﯽ، ﺑﺮﺍﯼ ﻟﻘﻤﻪ ﻧﺎﻥ!
… ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﮐﺒﯿﺮﻩ ﺍﯼ!…
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﻫﻤﻪ ﺗﺮﺍ ﭘﻠﯿﺪ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻨﺪ،
ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻫﻤﻪ ﺍﻡ
ﺭﺍﺳﺘﯽ ﺭﻭﺳﭙﯽ!
ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ ﭼﺮﺍ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ،
ﺯﻧﯽ ﺯﻧﺎﻧﮕﯽ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺭﺩ ﺭﮒ ﻏﯿﺮﺕ ﺍﺭﺑﺎﺑﺎﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽ
ﺯﻧﺪ !!
ﺍﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻥ ﮐﻠﯿﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﺗﺎ ﻧﺎﻧﯽ ﺑﺨﺮﺩ
ﻭ ﯾﺎ ﺷﻮﻫﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﺍﺵ ﺁﺯﺍﺩﺷﻮﺩ ﺍﯾﻦ»ﺍﯾﺜﺎﺭ« ﺍﺳﺖ !
ﻣﮕﺮ ﻫﺮﺩﻭﺍﺯ ﮏﯾ ﺗﻦ ﻧﯿﺴﺖ؟
ﻣﮕﺮ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺟﺴﻢ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻧﯿﺴﺖ؟
ﺗﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻧﺎﻥ ﻧﻨﮓ ﺍﺳﺖ…
ﺑﻔﺮﻭﺵ ! ﺗﻨﺖ ﺭﺍ ﺣﺮﺍﺝ ﮐﻦ…
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺩﯾﺎﺭﻡ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ
ﮐﻪ ﺩﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﭼﻮﺏ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺩﻧﯿﺎﯾﺸﺎﻥ
ﺷﺮﻓﺖ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﯽ ﺍﺯ ﺗﻦ ﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﯽ
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﯾﻦ .
ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺍﻡ ﺭﻭﺯﻩ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ،
ﻏﺴﻞ ﻣﯿﮑﻨﯽ،
ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﯽ،
ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﻫﺎ ﻧﺬﺭ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺻﺎﻟﺢ ﺩﺍﺭﯼ،
ﺭﻣﻀﺎﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ،
ﻣﺤﺮﻡ ﺗﻌﻄﯿﻠﯽ.
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺎ ﻇﺎﻫﺮﯼ ﻋﺎﻟﻤﺎﻧﻪ،
ﺟﻤﻌﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺩﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻩ ﮐﻨﻢ، ﺯﻫﺪ ﺭﺍ ﺑﺴﺎﻁ ﮐﻨﻢ،
ﻏﺴﻞ ﻫﻢ ﻧﮑﻨﻢ،
ﭼﻬﺎﺭﺷﻨﺒﻪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﺎﻣﺰﺍﺩﻩ ﺻﺎﻟﺢ ﻧﺮﻭﻡ،
ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻓﻄﺎﺭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﺎﺷﻢ،
ﻣﺤﺮﻡ ﻫﻢ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻧﮑﻨﻢ!
ﻓﺎﺣﺸﻪ !!
ﺩﻋﺎﯾﻢ ﮐﻦ...
من سالها عاشق شدم بی او ...
ی حس بی تفسیرِ وحشتناک . . .
ارسالها: 14491
#104
Posted: 18 Dec 2012 16:07
اگر بین دستان تو فاحشه ام بخوانند
بهتر است از این است
باکره ای باشم
در دست هزاران
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 7673
#107
Posted: 27 Jan 2013 18:55
اصــولا آدم هـایی که ارزش دوسـت داشـتـه شـدن را نـدارنـد
درسـت هـمـان آدم هـایـی هـسـتـنـد
کـه مـا مُـصـرانـه سـعـی مـی کـنـیـم
دوسـتـشـان داشـتـه باشـیـم…!
ایـن قـانـون نـیـازی بـه اثـبـات نـدارد
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#108
Posted: 27 Jan 2013 19:19
جسمی شکسته و روحی پُر از خراش عاشق نمی شوم
دلواپسم نباش !
دستانی از تهی ، پاهایی از ورم فکر مرا نکن
امروز بهترم حال مرا نپرس
چیزی مهم که نیست
این دل شکسته گی ، اقرار بی کسی ست درگیر من نشو
همدم نمی شوم مرا ببخش !
آدم نمی شوم شکل خودم شدم ، تلخ و بدون رحم در انتهای خویش
حال مرا بفهم
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#109
Posted: 27 Jan 2013 19:19
موسیقی غمگین ساعت دیواری افسرده ام می کند این وقت شب گنجشک از کجا بیاورم ؟
تا آوازش به زندگی برم گرداند ؟
آه گراهامبل
کاش اختراع نکرده بودی تلفنی را
که زنگ نمی خورد
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 468
#110
Posted: 25 Feb 2013 19:00
فاحشه، فاحشه نيست
يک اسم است به آواي شهواني من و تو
فاحشه يک نقاش است
تمام آنچه که تو نميتواني با زنت انجام دهي
براي توي ناتوان به تصوير ميکشد
فاحشه يک شاعر است
تمام آن بوسه هاي عاشقانه
جانم جانمهاي از ته دل و جاني که زنت نميتواند ارزانيت کند
براي توي مرد نامرد در طبق اخلاص ميگذارد
فاحشه، فاحشه نيست
يک بازيگر است
بهترين بازيگر روي زمين حتي فراتر از اسکار
که تمام ميزانسن هاي توي کارگردان پورنو را
به بهترين و ناب ترن شکل
با نازلترين دستمزد برايت بازي ميکند
فاحشه يک موزيسين است
که تمام آواهاي مسکوت مانده ي دل وامانده ي تو
خفه شده به حنجره ي زير نافت، به پنجه ي سنت و مذهب را
در تمامي گوشه و کناره هاي آوازي راستگاه جنونت
برايت مرکب خواني ميکند حتي!
فاحشه، فاحشه نيست
فاحشه يک روانکاو است
که تمام عقده هاي فرو خورده ي فرويدي تو را درمان ميکند
فاحشه سنگ صبور تمام دردهاي تاريخ بشريته مردانگي است
فاحشگي شغل نيست
عار هم نيست
يک هنر است
فاحشه، فاحشه نيست
يک انسان است
يک انسان بي پناه
که به توي نامرد سرشار از گناه، ميدهد پناه
فاحشه، فاحشه نيست
فاحشه نام مقدس بي پناهي زن است ..
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !