ارسالها: 468
#111
Posted: 26 Feb 2013 19:38
اينجا زمين است ... حوا بودن تاوان سنگيني دارد!
در سرزمين من ... هيچ کوچه اي ... بنام هيچ زني نيست ... و هيچ خياباني ...
بن بست ها اما ... فقط زنها رو ميشناسد انگار ...
در سرزمين من ... سهم زنها از رودخانه ها ... تنها پل هايي است ... که پشت سر آدمها خراب شده اند
اينجا ... نام هيچ بيمارستاني مريم نيست ... تختهاي زايشگاه ها اما ... پر از مريم هاي درد کشيده اي است که هيچ يک
مسيح را آبستن نيستند !
من ميان زنهايي بزرگ شده که شوهر برايشان حکم برائت از گناه را دارد ... !!!!!!!!
نميدانم چرا شعار از لياقتم... صداقتم ... نجابتم و ... ميدهي
تويي که ميدانم اگر بداني بکارتم به تاراج رفته ... انگ هرزه بودن ميزني و ميروي!
اما بگرد ... پيدا خواهي کرد ...
اين روزها صداقت و لياقت و نجابتي که تو ميخواهي زياد ميدوزند !
امروز پول تن فروشيم را به زن همسايه هديه کردم... تا آبرو کند جلو نامزد دخترش !
و در خود گريستم ... براي معصوميت دل دختري که بيخبر دلش را به دست مردي سپرده که ديشب
تن سردم را هوسبازانه به تاراج برد و بي شرمانه ميخنديد از اين پيروزي !
روي حرفم.. دردم با شماست
اگر زني را نميخواهيد ديگر يا برايش قصد تهيه زاپاس را داريد
به او مردانه بگوييد داستان از چه قرار است
آستانه درد او بلند است
يا ميماند ... يا ميرود
هردو درد دارد!
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !
ارسالها: 468
#113
Posted: 4 Apr 2013 18:43
בخـتـَرے 15 سآلــہ ، نـوزآבے 1 سآلــہ بــہ بـَغـَل בآشـت ...!
مـَرבم زيــر لـَب بـِهـِش ميــگـفتـَن فـآحـشــہ ...!
امآ هيـچ كـَس نـميــבآنـسـت كــہ بــہ او בر 13 سآلـگـے تـَجآوز شـבه بـُوב ...!
پــسرے 23 سآلــہ رو مـَرבم تـَنبـَل چآقآلـو صـבآش ميكـَرבن ...!
امآ هيـچ كـَس نـميــבآنـسـت پــسر بـخـآطـر بيـمآريـشـہ كــہ اضافـہ وَزن בآره ...!
مـَرבے 75 سآلـہ رآ مـَرבم بــے ريـخـت صـבآش ميـكـَرבن ...!
امآ هيـچ كـَس نـميــבآنـسـت كــہ مـَرב زيـبآيــے صـورَتـَش رآ בر رآه حـفـظ وَطـَنـش فـבآ كـَرבه ...!
وَ هـَر روز مـَرבم مـَن وَ تـو رآ بـہ غـَلـَط قـضآوَت ميـكـنـَنـב ...!!
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !
ویرایش شده توسط: Sahar1986
ارسالها: 468
#114
Posted: 4 Apr 2013 18:47
خـوش بـحآلـَت فـآحـشــہ ...
از هـمآن اوَل ميـבآنــے از تـو چـہ مـے خوآهـَنـב ...
خـوش بـحآلـَت كـہ كسـے تـو رآ بآ حـَرف هآے عـآشـقـونـہ خآم نمـے كـنـב ...
خـوش بـحآلـَت كـہ از هـمآن اوَل ميـבآنــے آבم هآے كـنآرت مـُوَقـَتـے هـَسـتـنـב
وَ بآ طـلوع خـورشيـב تـَركـَت مـے كـنـنـב ...
خـوش بـحآلـَت كـہ هيـچ وَقـت انـتـظآرَشان رآ نمـے كشـے ...
وَ مـے دآنـے شآيـَב بـَرآے شـَب ديـگـَرشآن فـآحـشـہ בيـگـَرے رآ בر آغـوش בآشـتــہ بآشـَنـב ...
مـَن فـآحـشـہ نـَبوבم ،هـيـچ كـבوم از ايـن هآ رآ هـَم نمــے בآنـستـَم
شآيـَב بـَرآے هـَمـيـن اسـت كـہ حآلآ مـَعشوقـہ مـَن هـَم בر آغـوش تـو مــے خـوآبـَد .
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !
ویرایش شده توسط: Sahar1986
ارسالها: 489
#116
Posted: 5 Apr 2013 11:31
امروز مادری دخترش را برای نان فروخت..!! امروز دختر 10 ساله ای مادر شد .!! امروز دختری در ماشین شیشه دودی با پسری همخواب شد . . . .... امروز دختری در التماس چشمانش در چهار دیوار زن شد..!! امروز مادری در مقابل پسر 3 ساله اش با مردی همخواب شد..!! امروز عشق دختر باکره را با اسکناس سبز سنجیدند! امروز...
دلم برای امروز گرفت!!! نمیدانم دنیای شما کثیف است یا چشمان من فاحشه ...!!
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ارسالها: 489
#118
Posted: 11 Apr 2013 01:02
نوشتم باکره!
تمام مردهای شهر داد زدند "زن باید از جوانیش و سکس لذت ببرد"
میدانم شما به فکر امروز هستید و فردا وقت که همسر میشود دنبال باکره بودن دختر هستید!
مردهای شهر من همان هایی هستند که وقتی چیزی به نفع خودشان باشد میگویند حق طبیعی یک زن است و وقتی به ضرر شان باشد میگویند زن چنین حقی ندارد..
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ارسالها: 489
#119
Posted: 12 Apr 2013 23:29
دخترك گل فروش شیشه تمام ماشینا رو زده بود
هیچی گیرش نیومده بود ، الا نگاه های تحقیر آمیز
نگاش به اونور خیابون افتاد
خانمی كه اونور خیابون ایستاده بود رو دید
راننده ها هی میگفتن : خانم چند ؟
دخترك تو دلش گفت : آخه اون خانم گل هم نمیفروشه !!
از اون روز همش منتظر اینه كه بزرگ بشه !!
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ویرایش شده توسط: behnaz1989
ارسالها: 455
#120
Posted: 7 Jul 2013 19:53
دلم گرفته . . .
کاش باران ببارد
میخواهم زیر باران
به راحتی قدم بزنم
تا کسی اشکهایم را نبیند
کاش میشد کمی خندید
اما گاهی خنده بر لبانت خشک میشود
انگاه که
کودکی بخاطر پدر مجبور میشود دست فروشی کند
و. . .
دختری بخاطر مادر و پدر خود به فروش خودميانديشد. . .
من سالها عاشق شدم بی او ...
ی حس بی تفسیرِ وحشتناک . . .