ارسالها: 2801
#279
Posted: 9 Mar 2014 23:31
امروز تو کلاس پایگاه داده قرار بود کوئیز بدیم..
همه شاکی که اُستاد ما نخوندیمُ از این حرفا
که اُستاد گفت کاغذ میذارم تو دستم یه نفر بیاد برداره!
خلاصه یکی از خانومای پُرادعا از نظر ظاهر و زیبایی رفت و برداشت و بنا به کوئیز گرفتن شد..
حالا اُستاد گفت اسم بنویسید ۲۵ صدم میدم، سوالا رُ بنویسید ۲۵ صدم دیگه میدم
بتونید راه حل ارائه بدید نیم نمره میدم
حالا ۳ تا سوال بود و ۷ نمره
که باقیشم موند برای جواب کامل سوال
بعده گفتن سوالها، ۵ دقیقه نشده بود که دیدم تکتک بچهها با فحش دارن بلند میشن..
منو این دوستم نشستیمُ نوشتیم ، دیگه آخرای کار از دخترا همون خانوم و ۵ نفر دیگه مثلا داشتن به مخشون فشار میاوردن و از پسرا منو دوستم بودیم که دیگه بصورت کاملا معلوم داشتیم با مشورت سوالا رُ حَل میکردیم و جوابارُ تو یه کاغذ به هم پاس میدادیم
آخرای کار اُستاد گفت ۵ مین دیگه تمومه دختره دید هیچی نداره شروع کرد به گیر دادن به ما که استاد اینا دارن مشورتی حَل میکنن، هی گفت و نمک ریخت تا اُستاد گفت اینا باز حَل میکنن شما چی خانوم ..... ؟
آخر کار که داشتیم برگههارُ میدادیم این دختره باز گفت اُستاد با تقلب که حساب نیست.. مام میتونیم اینجوری حَل کنیم و کُلی قیافه بگیریم!
منم بهش گفتم؛ خانوم .... شما قیافت در حَد شیافه ، حالا واسه ما میخوای بری تو قیافه ؟!
دختره دیگه صبر نکرد با دوستش یه چی گُفتن که نشنیدم و رفتن!
حالا اُستاد هم خندش گرفته بود و هم میخواست برام سیاست کنه، گفت به خاطر این حرکت ۲ نمره بت میدم برا پایان ترم
هر بیلیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 3080
#280
Posted: 9 Mar 2014 23:37
hassen: منم بهش گفتم؛ خانوم .... شما قیافت در حَد شیافه
تخیلی بود دیگه؟
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!