ارسالها: 2801
#281
Posted: 9 Mar 2014 23:48
shah2000: تخیلی بود دیگه؟
فک کن ۱٪ من نگفته باشم!
کسی از زیر نیش حرفام در نمیره، شک نکن 
هر بی‌لیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 3080
#282
Posted: 9 Mar 2014 23:52
hassen: فک کن ۱٪ من نگفته باشم!
کسی از زیر نیش حرفام در نمیره، شک نکن
پس چرا صابونت به تن من نخورده تا الان؟
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 2801
#283
Posted: 10 Mar 2014 00:00
shah2000: پس چرا صابونت به تن من نخورده تا الان؟
به تن خیلیا نخورده، فقط تو که نیستی
اونایی هم که خورده یه کم سرعتشون زیاد بود ترمزشونو کشیدم
هر بی‌لیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 3080
#284
Posted: 10 Mar 2014 00:03
hassen: به تن خیلیا نخورده، فقط تو که نیستی
من اینجوری نمیتونم زودتر دست به کار شو پوکیدیم از بس بهمون گفتن خوبی
hassen: اونایی هم که خورده یه کم سرعتشون زیاد بود ترمزشونو کشیدم
افسر راهنمایی رانندگیم بودی رو نمیکردی ناکس؟
الان دلم میخواد یه حاشیه واسم ساخته بشه
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 2801
#285
Posted: 10 Mar 2014 00:24
shah2000: من اینجوری نمیتونم زودتر دست به کار شو پوکیدیم از بس بهمون گفتن خوبی
فعلا که خوبی، گاماس گاماس ریکا 
shah2000: افسر راهنمایی رانندگیم بودی رو نمیکردی ناکس؟
بدتر از اون، کا گ ب 
shah2000: الان دلم میخواد یه حاشیه واسم ساخته بشه
تاپیکُ اشتباه اومدی
هر بی‌لیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 3080
#286
Posted: 10 Mar 2014 00:35
hassen: فعلا که خوبی، گاماس گاماس ریکا
زبون مازنی اصیل که میگن همینه ها
hassen: بدتر از اون، کا گ ب
ام آی ایکس و سی آی ای کلاسش بیشتر بودا البته موسادم هستش که ما قبولش نداریم به کل
hassen: تاپیکُ اشتباه اومدی
میگم یه فاز عجیبی گرفتم پس بگو
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 2801
#287
Posted: 10 Mar 2014 00:50
shah2000: زبون مازنی اصیل که میگن همینه ها
shah2000: ام آی ایکس و سی آی ای کلاسش بیشتر بودا البته موسادم هستش که ما قبولش نداریم به کل
CIA که دیگه بدجور خراب کاری کرده دیگه اُبهت نداره
MI6 هم شهرتش بخاطر در دست رس نبودن بود که الان دیگه کاملا مشخصه و همه میدونن محلش کجاست
موسادم دیگه تر زد بعد قضیه سوریه
shah2000: میگم یه فاز عجیبی گرفتم پس بگو
حاله نور دیدی؟؟
هر بی‌لیاقتی رُ تو قلبتــــون جا ندید!!
جای آفتـــابه تو بــوفه نیست . . .
ارسالها: 3080
#288
Posted: 11 Mar 2014 00:04
فرق تقلب کردن پسرا و دخترا:
1_ پسرا:
(بغل دستی): پس احمد اینم کتاب صفخه 240 جوابش نیست که لامصب!!! اون برگه آچاری که بهت دادم از گلوت پایین نره ایشاله . مرضو ننوشتم سریع جزوتو ببین پیدا میکنی جوابشو فقط سریعا بچه ها منتظرن
(پشت سری): مهدی جواب سوال 4رو ته کفشم نوشتم ، گرفتم بالا زود بنویس داداش اگرم خواستی درش بیار نوبتی بده بره!!!!
2_دخترا:
الههههههههههههه ه ه ه ... الههههههههه ه ه ه ...
(الهه در حال نوشتن به طرز وحشیانه ای همراه با یک لبخند ملیح !!!)
مهشییییییییددددد مهشیییییییییییییییدددد توروخدا مهشییییییییییدددد
(مهشید: ننوشتم بابا برگم سفیده اه . دو دقیقه بعد: استاد برگه هامون تموم شد یه برگه میدید؟!!!!!!)
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 161
#289
Posted: 11 Mar 2014 00:09
shah2000: (بغل دستی): پس احمد اینم کتاب صفخه 240 جوابش نیست که لامصب!!! اون برگه آچاری که بهت دادم از گلوت پایین نره ایشاله . مرضو ننوشتم سریع جزوتو ببین پیدا میکنی جوابشو فقط سریعا بچه ها منتظرن
(پشت سری): مهدی جواب سوال 4رو ته کفشم نوشتم ، گرفتم بالا زود بنویس داداش اگرم خواستی درش بیار نوبتی بده بره!!!!
2_دخترا:
الههههههههههههه ه ه ه ... الههههههههه ه ه ه ...
(الهه در حال نوشتن به طرز وحشیانه ای همراه با یک لبخند ملیح !!!)
مهشییییییییددددد مهشیییییییییییییییدددد توروخدا مهشییییییییییدددد
(مهشید: ننوشتم بابا برگم سفیده اه . دو دقیقه بعد: استاد برگه هامون تموم شد یه برگه میدید؟!!!!!!)
واقعا تقلب پسرافرق داره یه بارسرجلسه امحان حرارت پسرپشت سرمن از۴ورق امتحانم ۳تاشو از زیردستم کشیده ودزدیده بودو دست به دست میچرخوندنش توکلاس مراقب بیچاره به زور ازشون پس گرفت خداییش مراقب امتحانمون ادم خوبی بود ودلش سوخته بود
خدایا...
دیگه بسمه...
بریدم رحم کن
.........
زندگی پانتومیم است حرف دلت رابه زبان اوری باخته ای
ارسالها: 3080
#290
Posted: 11 Mar 2014 00:23
behna:
واقعا تقلب پسرافرق داره یه بارسرجلسه امحان حرارت پسرپشت سرمن از۴ورق امتحانم ۳تاشو از زیردستم کشیده ودزدیده بودو دست به دست میچرخوندنش توکلاس مراقب بیچاره به زور ازشون پس گرفت خداییش مراقب امتحانمون ادم خوبی بود ودلش سوخته بود
حتما باید میدزدید ازت؟چرا خودت ندادی؟ها؟
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
صفحه 29 از 54