ارسالها: 10
#92
Posted: 1 Jul 2016 16:58
اره من 19سال دارم و تا حالا موقعیت های زیادی برای سکس داشتم اما سعی کردم خودمو کنترل کنم و گفتم باشه برا بعد از ازدواج و از این چیزا اما بعد از اینکه دیگه موقعیت تموم شد هر بار از خودم بدم اومد با این افکار پوسیدم
کور شوم لال شوم کر شوم محال است که من خر شوم
ارسالها: 1135
#95
Posted: 16 Oct 2016 11:41
اره
تو زندگیم خیلی شده متنفر شدم از خودم
امروزم یکی از همون روزاست
من خودم از قضاوت مردم فرار کردم خونه نشین شدم میام لوتی
اونوقت خودم قضاوت میکنم کس دیگه رو بدون شناخت ازش بدمم میاد بدون شناخت
اصن من کیم بخوام قضاوت کنم
امروز یکی از اون روزایی که خیلی متنفرم از خودم
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 1135
#97
Posted: 16 Oct 2016 11:49
shimajo0n: اره گاهی وقتا
تو همون شیمایی؟
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 3599
#99
Posted: 28 Mar 2017 01:13
بله ... زمانی که خودمو به خاطرسربلندی یکی تحقیر و فدامی کنم و اون به جای نفس دادن به من.. مارمولکانه و خوش خط و خالانه خاکم می کنه دفنم می کنه ازخودم متنفر میشم از خودم بدم میاد چندشم میشه حالم از خودم بهم می خوره که چرا دوست دارم عدالت رو درمورد همه پیاده کنم جزخودم و آن ستمگر ... ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 1135
#100
Posted: 12 Apr 2017 21:12
اره دیگه اینکه عصبیم یه کارای میکنم بعضی موقع ها بعد به خودم میام میبینم پیشمونی هم هیچ فایده ای نداره (تو لوتی منظورم نیست)
یا اینکه نمیدونم تقصیر منه تقصیر روزگاره بعضی موقعق ها انقدر گرفتارم یا انقدر سرگرم یه چیزیم از دوروم خبر ندارم این خودش خیلی بده حاا زندگی سخت شده ولی دلیل نمیشه که ادم نامرد باشه اصن ادم از خودش بدش میاد
جدیدانم یه نمه زیاد نه یه نمه یاد گرفتم راحت میگم به من چه راحت میگذره خوب طرف به یه امیدی سمتت اومده نه هم شد حرف
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم