ارسالها: 70
#151
Posted: 19 May 2013 21:34
حال میکنم
وقتي که سگها در بيابان از گرگها رشوه ميگيرند و مترسکان با کلاغ ها تباني مي کنند چه باور به وفاي انسانها
ارسالها: 108
#152
Posted: 19 May 2013 23:22
منم چون همیشه همه جا میگردم و یه عادتیم دارم اینکه حتی یه دونه هم دوست ندارم و نمیخوامم داشته باشم(چه پسر چه دختر)حتی مسافرتمم تنهاییه!!!
از اونجاییم که پاترول همیشه خودروی گشتی بوده این اسمو انتخاب کردم ولی حتی یه بارم سوار پاترول نشدم!!! ۶۹۲۱ هم یادش بخیر یه زمانی خط تلفنم بود...........
خود را فدا کنم بهتر از آنست که دیگران را نابود کنم
ارسالها: 489
#153
Posted: 22 May 2013 13:21
چون اسم خودمو و تاریخ تولدم
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 63
#156
Posted: 7 Jul 2013 09:24
چون قزوینیم و قزوین رو دوست دارم.
فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک بسپارند تا اجزا بدنم ذرات خاک ایران را تشکیل دهد.
(کوروش کبیر)
ارسالها: 332
#157
Posted: 7 Jul 2013 09:52
۱- عشق الویس پیزلی من و کشته
۲- عدد مقدس ۶۹ که شهره عام و خاصه
گل بی رخ یار خوش نباشد
بی باده بهار خوش نباشد
طرف چمن و طواف بستان
بی لاله عذار خوش نباشد
تنهایی - loneliness
ارسالها: 101
#158
Posted: 7 Jul 2013 09:54
ام خودم و شهر خودم
باید مرد باشی تا بفهمی؛
«احساس» یک زن؛
«فروشی» نیست، «هدیه» است ...!