انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 12 از 23:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  22  23  پسین »

The World Of Kids | دنیای کودکان


زن

 
داشتن کودکی شاد و با استعداد با این 50 کار!


شاید شما نتوانید به فرزند خود یاد بدهید که خوشحال باشد ولی فراهم کردن امکانات و بستر مناسب برای خوشبختی و شاد زیستن فرزند، هدیه‌ای است که فقط شما می‌توانید به فرزندتان بدهید.
دوران کودکی همواره به عنوان بهترین و شاد‌ترین دوره زندگی انسان شناخته شده است. کودکی دنیائی از معصومیت و پاکی در کنار شادی و سبکبالی را در ذهن تداعی می‌کند.اما مسئله اینجاست که شادی و نشاط آموختنی نیست و شکوفایی استعدادهای او هم نباید بدون در نظر گرفتن علائق او باشد.
شاید شما نتوانید به فرزند خود یاد بدهید که خوشحال باشد ولی فراهم کردن امکانات و بستر مناسب برای خوشبختی و شاد زیستن فرزند، هدیه‌ای است که فقط شما می‌توانید به فرزندتان بدهید. در همین رابطه ما روشهایی را به شما پیشنهاد می‌کنیم که می‌توانند شما را در فراهم کردن این خوشبختی در سایهٔ به ظهور رساندن استعدادهای خدادادی او، به فرزندتان یاری دهند.
۱. به فرزند خود اجازه دهید علائق خود را کشف کند. به بازی‌ها و فعالیتهایی که او انتخاب می‌کند توجه نشان دهید. این گونه بازی‌ها می‌تواند اطلاعات بسیاری درباره استعدادهای نهفته فرزندتان در اختیار شما قرار دهد.
۲. فرزند خود را روی طیف وسیعی از تجارب قرار دهید. این امر باعث فعال شدن استعدادهای نهفته می‌گردد. فکر نکنید چون او علاقه‌ای نشان نمی‌دهد، بنابراین استعدادی هم در آن زمینه ندارد.
۳. بگذارید مرتکب اشتباه شود. اگر همه کار‌ها را به طور کامل و بی‌نقص انجام دهد، هرگز برای کشف و گسترش یک استعداد، خطر نخواهد کرد.
۴. سؤال بپرسید. با پرسیدن سؤالهای اساسی از قبیل: چرا آسمان آبی است؟ به کودک خود کمک کنید تا با شگفتیهای دنیا مواجه شود. به اتفاق هم پاسخ سؤال را بیابید.
۵. پروژه‌های خانوادگی ویژه‌ای را طرح ریزی نمایید. فعالیتهای مشترک می‌تواند استعدادهای جدید را بیدار کند و گسترش دهد.
۶. کودک را مجبور به یادگیری نکنید. این امید که برای پیشرفت و رشد دادن استعدادهای کودکان، باید هر روز درسهای خاصی را به آنان آموخت، ممکن است آنان را مضطرب یا دلزده سازد.
۷. انتظارات سطح بالایی داشته باشید، اما این انتظارات باید واقع بینانه باشند.
۸. در انجام کار‌ها، کودک خود را سهیم کنید. بگذارید او با انجام کار‌ها موفقیت را در ذهن خود مجسم کند. بگذارید ببیند که شما درگیر فعالیتهای معنادار هستید و به او اجازه دهید درگیر این فعالیت‌ها شود.
۹. محیطی را فراهم آورید که به لحاظ تحریکات حسی غنی باشد. مواد و اسبابهایی را در خانه قرار دهید که حواس کودک را تحریک می‌کنند، موادی از قبیل: نقاشی با انگشت، آلات موسیقی و عروسک‌های خیمه شب بازی.
۱۰. شور و اشتیاق خود را به یادگیری فعال حفظ کنید.
۱۱. کودک خود را با برچسب زدن به او محدود نکنید. این برچسب‌ها ممکن است شرایطی را به او تحمیل نماید که با استعدادهای ذاتی‌اش همخوانی ندارند.
۱۲. به عنوان خانواده و با یکدیگر به بازی بپردازید.
۱۳. برای فعالیتهایی نظیر خواندن، گوش دادن به موسیقی و صحبت کردن برنامه زمانی منظم در نظر بگیرید.
۱۴. مواردی را برای کودک در نظر بگیرید که همواره بتواند با رجوع به آن‌ها به دنیای خود دسترسی داشته باشد.
۱۵. بگذارید فرزندتان به فعالیتهای گروهی که مورد علاقه‌اش هستند، بپردازد.
۱۶. برای پرورش خلاقیت کودک خود داستانهای طنز آمیز برایش بخوانید.
۱۷. فعالیتهایی را که فرزندتان انجام می‌دهد مورد انتقاد یا قضاوت قرار ندهید. اگر احساس کند مورد ارزشیابی قرار می‌گیرد، احتمالا «شکوفاسازی استعدادهای خود را پیگیری نخواهد کرد.
۱۸. با کودک خود بازی کنید و از این طریق سرزندگی و شوخ طبعی خود را به او نشان دهید.
۱۹. خانواده را در موفقیتهای خود سهیم کنید. درباره اتفاقات خوشایندی که طی روز اتفاق افتاده‌اند، صحبت کنید تا عزت نفس او از این طریق افزایش یابد.
۲۰. کاری کنید که فرزندتان به کامپیو‌تر خانه، مدرسه یا یک کتابخانه عمومی دسترسی داشته باشد.
۲۱. به صحبتهای کودک خود گوش فرا دهید. چیزهایی که او به آن‌ها اهمیت بسیاری می‌دهد، می‌تواند سرنخی از استعدادهای خاصی باشد که از آن‌ها برخوردار است.
۲۲. فضای خاصی را در خانه برای پرداختن به فعالیتهای خلاقانه در نظر بگیرید.
۲۳. هنگامی که کارهای روزمره‌ای را که به عهده فرزندتان گذاشته‌اید، با موفقیت انجام می‌دهد، حس مسئولیتش را در انجام کارهای خانه مورد قدردانی قرار دهید.
۲۴. بصورت خانوادگی از مکانهای جدید دیدن کنید.
۲۵. بازی‌های بازپاسخ به فرزند خود بدهید. اسباب بازی‌هایی مانند سر هم کردن قطعات و عروسکهای دستی باعث تشویق بازیهای تخیلی می‌شود.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
ادامه

۲۶. بگذارید در روز تا حدی به رویا‌پردازی و کنجکاوی بپردازد.
۲۷. داستانهای الهام بخشی را بخوانید که قهرمانانشان در زندگی موفقیت‌هایی را کسب کرده‌اند.
۲۸. با دادن جایزه به فرزند خود رشوه ندهید. از مشوقهایی استفاده کنید که به کودک این پیام را منتقل می‌کنند که یادگیری نباید به خاطر گرفتن جایزه باشد.
۲۹. اجازه بدهید فرزندتان به گروههای همسالی بپیوندد که همگام با استعدادهای او هستند.
۳۰. برای برانگیختن علائق کودک، درباره خبرهایی که می‌شنوید، با او به بحث بپردازید.
۳۱. سوگیریهایی جنسیتی را تشویق نکنید. برای کودک خود هم اسباب بازی‌ها و فعالیتهای زنانه و هم مردانه تدارک ببینید.
۳۲. از مقایسه کودک خود با دیگران اجتناب ورزید. به او کمک کنید تا عملکرد فعلی خود را با عمکرد گذشته‌اش مقایسه کند.
۳۳. سعی کنید پدر یا مادری اقتدارگرا باشید.
۳۴. برای برانگیختن علائق و استعدادهای فرزندتان از موقعیتهای گروهی یا جمعی (خارج از منزل) بهره ببرید. با هم به کتابخانه، موزه، کنسرت، یا مسابقه بروید.
۳۵. پاداشهایی به فرزندتان بدهید که نقاط قوتش را تقویت می‌کند.
۳۶. کودکتان را به صحبت درباره آینده‌اش تشویق کنید. از دیدگاههای او حمایت کنید بدون آنکه به سمت حیطه یا رشته‌ای خاص هدایتش نمایید.
۳۷. کودک خود را با افراد جالب و موفق آشنا کنید.
۳۸. خانه خود را به عنوان فضایی برای یادگیری تلقی کنید. فضای آشپزخانه و آشپزی برای آموزش ریاضیات و علوم بسیار مناسب است.
۳۹. در احساسات با یکدیگر سهیم شوید. سرکوبی حوادث می‌تواند به سرکوبی استعدادهای کودک بیانجامد.
۴۰. کودک خود را تشویق به خواندن کنید.
۴۱. ابداعات و ساخته‌های کودک خود را به شوخی نگیرید.
۴۲. با کودک خود فعالیتهایی را انجام دهید که در ارتباط با علائق و استعداد‌هایش است.
۴۳. به کودک خود بیاموزید که به قوه شهود خویش اعتماد کند و به ظرفیت‌هایش اعتماد داشته باشد.
۴۴. به کودک خود حق انتخاب بدهید. این عمل، قدرت اراده او را مستحکم و حس نوآوری را در وی بیدار می‌کند.
۴۵. به کودک خود یاد بدهید که برای شکوفا ساختن استعداد خویش چگونه از کتاب‌ها استفاده کند. به عنوان مثال، برای یادگیری» درست کردن چیزی «از کتابهای» چگونه... «استفاده کند.
۴۶. در گوشه‌ای از خانه فضایی را برای به نمایش گزاردن ساخته‌ها و جایزه‌های کودک اختصاص دهید.
۴۷. کودک خود را تشویق کنید تا در حیطه‌هایی که با مشکل مواجه است، دست و پنجه نرم کند و کلنجار برود. به او کمک کنید تا با هر محدودیتی رو در رو شود.
۴۸. رابط بین دنیای واقعی و استعدادهای خاص کودک خود باشید. به او کمک کنید راهی برای نشان دادن استعداد‌هایش بیابد.
۴۹. کودک را با مطالبی آشنا کنید که درباره افتخارات و استعدادهای کودکان است. کتابهایی مانند» مهندس کوچکی که می‌توانست... «می‌تواند نگرش» می‌توانم انجام دهم «را تشویق کند.
۵۰. کودک خود را‌‌ همان طور که هست بپذیرید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
علل دروغگویی کودکان

به گزارش گروه علمی باشگاه خبرنگاران؛متخصصان روانشناسی در كانادا هشدار دادند: تنبیه بدنی یا مقررات سخت و شدید باعث می‌شود كه كودكان برای پنهان كردن خطاهای خود، بیشتر به دروغگویی متوسل شوند.


پروفسور ویكتوریا تالوار از دانشگاه مك گیل و دستیارش پروفسور كانگ لی از دانشگاه تورنتو در مطالعات خود دو گروه از كودكان را كه درگروه سنی 3 و4 ساله بودند در شرایط مختلف با هم مقایسه كردند. گروه اول در یك مدرسه خصوصی ثبت‌نام شده بودند كه این مدرسه به روش‌های سنتی مثل استفاده از تركه و فلك برای تنبیه دانش‌آموزان اداره می‌شد. گروه دوم نیز در یك مدرسه خصوصی دیگری ثبت نام شده بودند كه شیوه اداره آن با سیستم‌های آزادانه‌تر و با مقررات آسانتر بود. رفتار تك تك كودكان به طور جداگانه در هر دو مدرسه تحت مطالعه قرار گرفت.

به گزارش یونایتدپرس، در ادامه آزمایشات از كودكان خواسته شد در یك بازی «حدس بزن» شركت كنند. متخصصان كه در این بازی با كودكان همراه بودند از آنها درخواست می‌كردند كه وقتی در اتاق تنها هستند دزدكی به اسباب بازی كه داخل اتاق گذاشته شده بود، نگاه نكنند. تقریبا اكثر كودكان وقتی تنها می‌شدند به رغم توصیه متخصصان، این كار را انجام می‌دادند.

اما نتایج ارزیابی‌ها معلوم كرد كودكانی كه در گروه اول یعنی در مدرسه خصوصی با روش سنتی و تنبیهی ثبت‌نام كرده بودند در پاسخ به این سوال كه آیا دزدكی اسباب بازی را دیده‌اند تقریبا همگی‌شان دروغ می‌گفتند و جواب منفی می‌دادند، در حالی كه كودكان در گروه دوم كه در مدرسه تنبیه نمی‌شدند، فقط حدود 50 درصد در مورد نگاه كردن به اسباب بازی دروغ می‌گفتند.

بعلاوه معلوم شد كودكانی كه به دلیل تنبیه شدن توانستند بار اول دروغ بگویند در پاسخ به سوالات بعدی درباره جزئیات و مشخصات اسباب‌بازی، خیلی بهتر پاسخ‌های غیرصحیح و فریب دهنده می‌دادند تا معلوم نشود كه دروغ گفته‌اند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
این کوچولوها گناه دارند

عنوان پدر و مادر به صرف تولد بچه به والدین او تعلق نمی‌گیرد. قرار گرفتن در این جایگاه حیاتی یک فرآیند طولانی مدت را می‌طلبد و البته تلاش برای طی کردن صحیح این مسیر. خب! از آنجا که هیچ چیز به شکل مطلق وجود ندارد و همه روال‌ها به صورت نسبی جلو می‌روند نباید توقع داشت همه پدر و مادر‌ها 100 در صد همه آن‌چیزی را که باید به لحاظ منطق و احساس پیش بگیرند انتخاب کنند. مهم اما تلاش است وتلاش برای پدر و مادر خوب بودن و برای ارائه فرزندی با کمترین مشکلات رفتاری و اخلاقی به جامعه تا جایی که در حد ظرفیت خانواده است. همه این‌ها اصولی غیر قابل انکار است که البته بیشتر پدر و مادر‌ها از چم و خم آن‌ها باخبرند. اما وقتی پای اختلاف زن و شوهری به میان می‌آید همه چیز فرق می‌کند.
گاهی اوقات پدر و مادر‌ها فراموش می‌کنند که نباید درست مقابل چشمان فرزندان‌شان داد و قال راه بیندازند و به همدیگر بد و بیراه بگویند. گاهی اوقات پدر و مادر‌ها فراموش می‌کنند که این موجودات نحیف مستعد پذیرش دو حالت روحی و روانی متضاد و متفاوت هستند و البته این فراموشکاری گاهی اوقات کار دست این والدین و فرزندان‌شان می‌دهد. هیچ‌گاه به این فکر کرده‌اید حتی زمانی که اختلافات به اوج می‌رسد و چه بسا پای بحث آزار دهنده طلاق به ماجرا باز می‌شود، چطور باید چنین شرایطی را مدیریت کنید؟ مدیریت شرایط بحران سبب می‌شود فرزندان شما کمترین صدمات روحی را در این ماجرا متحمل شوند.


اضطرب اولین ارمغان اختلافات والدین


بهتر است قبل از این‌که دوباره و درست مقابل چشمان فرزند کم سن و سال خود خشم‌تان را نشان دهید و اختلافات زن و شوهری را علنی کنید از اولین ارمغان چنین اتفاقی باخبر شوید. دکتر کتایون خوشابی، روانپزشک کودک در این باره توضیح می‌دهد: « اختلافات خانوادگی و مشاجرات بین والدین در هر سنی می‌تواند عوارض روان‌شناختی جدی برای کودکان را در پی داشته باشد. اگر مقاطع سنی را تقسیم‌بندی کنیم باید گفت این اختلافات در رده سنی ۰تا ۳ سال آسیب‌هایی را به جای می‌گذارد. هرچند معمولا قبل از ۳ سالگی خاطره‌ای به شکل واضح در ذهن بچه‌ها از گذشته باقی نمی‌ماند. اما بعد از 3 سال و با توجه به رشد تفکر و شناخت کودکان در این سنین آسیب‌ها و تبعات آن می‌تواند تا حدودی متفاوت باشد. با همه این احوال در بین کودکان ۰ تا ۳ سال که شاهد مشاجرات و درگیری‌های والدین هستند سطح اضطراب بالا می‌رود و احساس ناامنی به وجود می‌آید. نتیجه چنین شرایطی معمولا حالت وابستگی بچه به مادرش است. بچه‌ها در این اوضاع دیگر نمی‌خواهند از مادر خود جدا شوند. به هر حال یکی از سخت‌ترین سنین بچه‌ها بین ۱۵ ماهگی تا ۳ سالگی است که بچه حالت استقلال طلبی دارد و به شدت لجباز می‌شود. نافرمانی و حرف ناشنوی از دیگر مشکلات این سنین است. حال در این شرایط طبیعی است که اختلافات علنی بین پدر و مادر چنین رفتارهایی را در کودک تشدید می‌کند. این شدت در قالب بهانه‌گیری‌های بیشتر و گریه‌های بیشتر نمود پیدا می‌کند و در عین حال اضطراب جدایی از مادر هم کاملا به چشم می‌آید. به طوری که کودک به هیچ عنوان دوست ندارد از مادر جدا شود و به شکل عجیبی به مادر خود می‌چسبد.»

وقتی کودک از پدر یا مادرش می‌ترسد
تا به حال به این نکته فکر کرده‌اید که پرخاشگری شما نسبت به همسرتان چه ذهنیتی برای کودکتان خواهد ساخت؟ تعجب نکنید. اگر او از شما یک غول بی‌شاخ و دم ساخت و ترسش را علنی کرد. حالا خیلی هم فرقی نمی‌کند پدرش باشید یا مادرش دکتر خوشابی در این مورد می‌گوید: «در بسیاری از موارد کودک از یکی از والدین که پرخاشگری بیشتری دارد، می‌ترسد و در صورتی که آن والد بخواهد به فرزندش نزدیک شود بچه دچار حالت بی‌قراری می‌شود و گریه سر می‌دهد و البته در عین حال سعی می‌کند خودش را از والدین دور کند چون ناخودآگاه احساس ناامنی در کودک رشد کرده و در صورتی که پرخاشگری از طرف والدین ادامه پیدا کند کودک ممکن است به طور کلی اعتمادش را به بزرگسالان از دست بدهد و به افراد بزرگسال به عنوان موجوداتی ستیزه‌جو و پرخاشگر نگاه کند که ممکن است به او صدمه بزنند.»

وقتی بحث جدایی به میان می‌آید

لطفا حین مشاجرات زن و شوهری نگاهی هم به دور و اطرافتان بیندازید. مهم نیست اگر فقط می‌خواهید همسرتان را بترسانید یا حتی اگر تصمیم جدی گرفته‌اید. مهم این است که هرگز با داد و قال صحبت از ترک کردن و جدایی را درست مقابل کودک پیش نکشید. وقتی صدای‌تان را در سر انداخته‌اید و فریاد می‌زنید، کمی هم حواس‌تان به دور و اطرافتان باشد. کوچولوی شما گوشه‌ای ایستاده و با نگاه نگرانش چشم از شما برنمی‌دارد. او جمله به جمله حرف‌های‌تان را به خاطر می‌سپارد. توصیه دکتر خوشابی به چنین پدر و مادرهایی این است كه: «اگر در مشاجرات صحبت از رفتن، ترک کردن و طلاق به میان بیاید کودک به شکل فزاینده‌ای احساس عدم امنیت می‌کند. اینجا باز هم کودک‌‌ همان حالت چسبندگی به مادر را پیدا می‌کند، چون حالا دیگر نگران است که شاید او را برای همیشه از دست بدهد. در واقع چنین حالت وابستگی نسبت به مادر یکی از واکنش‌های همیشگی کودک در این اوضاع است که اصل آن به اضطراب و احساس نا‌امنی برمی‌گردد. در صورتی که تنش‌های بین والدین به صورت مداوم باشد و مرتب تکرا رشود، علائم دیگری مانند افسردگی هم در کودک شکل می‌گیرد. در چنین مواقعی احساس بی‌حوصلگی و خستگی در کودک به چشم می‌آید. بچه‌ها علاقه به بازی را از دست می‌دهند و نسبت به اسباب‌بازی بی‌تفاوت می‌شوند. حتی ممکن است مشکل خواب پیدا کنند. عدم وزن‌گیری هم می‌تواند از دیگر تبعات چنین مشکلی باشد. بچه‌ها وقتی در این شرایط قرار می‌گیرند زودرنج و حساس می‌شوند و با کوچک‌ترین بهانه‌ای به گریه می‌افتند. این علائم در صورت تداوم همگی می‌توانند ناشی از افسردگی باشند که به خاطر تنش‌های بین پدر و مار ایجاد شده است. در این صورت باید حتما به روانپزشک یا روان‌شناس کودک مراجعه کرد.»
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
نقاشی بچه‌ها حرف می‌زند

بچه‌ها معمولا ناراحتی‌ها و نگرانی‌های‌شان را در نقاشی‌های خود نشان می‌دهند. بنابراین والدین به وضوح می‌توانند احساس بچه‌ها را از داخل نقاشی‌های آن‌ها استخراج کنند. به عنوان مثال اگر در نقاشی یک کودک او خودش را به مادر نزدیک کشیده باشد و بعد بین خود و مادرش با پدر خانواده فاصله‌ای انداخته باشد، نشان دهنده ترس کودک از پدرش است. البته برعکس این قضیه هم کاملا مصداق پیدا می‌کند. بنابراین نقاشی‌ها می‌توانند زبان گویای احساس بچه‌ها در اختلافات بین پدر و مادرشان باشند.

وقتی کودک خودش را مقصر می‌داند

در اختلافات زن و شوهری هرگز پای بچه‌ها را به عنوان مقصر به ماجرا باز نکنید. خودتان بهتر از هر کسی می‌بینید که اگر فقط یک نفر در این غائله بی‌تقصیر باشد، او هیچ‌کس جز کودک شما نیست. دکتر خوشابی در این باره می‌گوید: «گاهی پیش می‌آید که در اختلافات بین والدین به نوعی کودک خودش را مقصر می‌داند و متهم می‌کند. به خصوص وقتی که والدین القائاتی به فرزندشان می‌کنند مانند این‌که «از دست تو خسته شدم»، «به خاطر تو ماندم، اگر نه تا به حال پدرت را ترک کرده بودم»، «تو بچه بدی هستی». در چنین اوضاعی بچه احساس می‌کند مشکلات و تنش‌های بین پدر و مادرش به دلیل رفتار نامناسب او است و چون او رفتار مناسب نداشته است پدر و مادرش با هم درگیر شده‌اند. این اتفاق بین بچه‌های بیش‌فعال و بد قلق شدت بیشتری پیدا می‌کند چون بار‌ها این جمله را شنیده‌اند‌ که مسئول همه این مشکلات آن‌ها هستند. چه بسا گاهی رفتارهای یک بچه بیش فعال سبب اختلافاتی بین پدر و مادر شود که البته نباید هرگز چنین موضوعی به بچه گفته شود. در غیر این صورت احساس گناه و افسردگی تنها چیزی است که به سراغ کودک می‌آید و آن وقت است که می‌خواهد خودش را به عنوان یک میانجی بین ارتباط پدر و مادرش قرار دهد که همین مسئله سبب می‌شود کودک از یکی از دو والد در برابر دیگری حمایت کند و همین موضوع فشار بسیار زیادی را به کودک می‌آورد.



با بچه‌ها درددل نکنید!


دکتر کتایون خوشابی به والدین توصیه می‌کند از درددل کردن با کودک در مورد اختلافات بین خود و همسرشان بپرهیزند. او می‌گوید: «وقتی مادر یا پدر راجع به مشکلاتش با بچه‌ها درددل می‌کند به واقع فشار و استرس زیادی را به او تحمیل می‌کند چون بچه ناخودآگاه می‌خواهد در نقش یک میانجی وارد میدان شود که این اتفاق به نفع هیچکس نخواهد بود. با این اوصاف بهتر است حتی المقدور از تنش در خصوص کودکان جلوگیری کرد. پدر و مادر‌ها باید یاد بگیرند کنترل بیشتری بر خشم و عصبانیت خود داشته باشند و در صورتی که نمی‌توانند خودشان را کنترل کنند حداقل بچه‌‌ها را از محیط مشاجره دور کنند یا از آن‌ها بخواهند در اتاقشان بمانند و اجازه ندهند کودک وارد دعوای آن‌ها شود. مادران سعی کنند به هیچ وجه فرزندان خود را سنگ صبورشان نکنند و مشکلات‌شان را حل کنند و در عین حال هم از فرزندان‌شان حمایت لازم را به عمل آورند. بچه‌ها نباید احساس کنند والدین‌شان انسان‌های ضعیفی هستند و به کمک احتیاج دارند.»
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
اگر والدین تصمیم به جدایی دارند

بهتر است در صورتی که اختلافات خانوادگی به شدت بالا گرفته و بنابر اتخاذ تصمیمات جدی است، هرگز مقابل بچه‌ها از جملاتی مثل این‌ها استفاده نشود «می‌خواهم از این زندگی بیرون بروم»، «طلاق می‌خواهم»، «بچه‌ها را هم نمی‌خواهم، فقط می‌خواهم بروم» اگر واقعا بنا به جدایی است هیچ لزومی ندارد بچه‌ها از اول تا آخر با جزئیات در جریان قرار بگیرند. دکتر خوشابی در این باره می‌گوید: «در صورت تصمیم به جدایی قطعی از طرف والدین لزومی ندارد کودک در جریان همه چیز قرار بگیرد، چون دوباره سطح اضطراب و نگرانی او بالا می‌رود. به خصوص نباید از بچه‌ها در این باره یا در مورد این‌که می‌خواهد با کدامیک از دو والد زندگی کند، نظرخواهی شود، چون بچه‌ها معمولا در سنین زیر ۱۲ سال قادر به تصمیم‌گیری نیستند و بهتر است پدر و مادر در این رابطه خودشان تصمیم بگیرند و هر زمان که تصمیم‌شان درباره همه چیز قطعی شد ماجرا را به کودک اعلام کنند. اگر بچه‌ها مجبور به تصمیم‌گیری برای انتخاب پدر و مادرشان شوند همواره نسبت به والدینی که او را برای زندگی انتخاب نکرده‌اند احساس گناه خواهند کرد و این حس آن‌ها را آزار خواهد داد. بهتر است پدر و مادر‌ها این نکته را فراموش نکنند که بچه‌ها همیشه هر دو والد را دوست دارند و می‌خواهند کنار هر دوی آن‌ها زندگی کنند. بنابراین هرگز آن‌ها رادر شرایط تصمیم‌گیری به خصوص در سنین زیر ۱۲سال قرار ندهید.»


پشت سر هم بدگویی نکنید

شما سنگ صبوری مقاوم‌تر از فرزندتان پیدا نکرده‌اید؟ بهتر است همیشه به خاطر بسپارید که یک کودک خردسال هرگز نمی‌تواند یک گوش شنوا برای بدگویی‌های شما پشت سر همسرتان باشد. قدرت درک‌تان را بالا ببرید و فرد دیگری را برای گوش کردن به دلخوری‌ها‌ی‌تان انتخاب کنید. دکتر خوشابی در این ‌باره می‌گوید: «والدین هرگز نباید پشت یكدیگر با کودک‌شان صحبت کنند و نباید یکدیگر را تحقیر کنند، چون در صورت چنین اتفاقی کودک را با یک احساس منفی نسبت به خود روبه‌رو می‌کنند. اگر بنا واقعا به جدایی است بهتر است پدر و مادر این موضوع را در یک جلسه خانوادگی مطرح کنند و به کودک اطلاع دهند. در این جلسه پدر و مادر باید برای کودک روشن کنند که این آن‌ها هستند که نمی‌توانند با هم زندگی کنند. اما هرکدام فرزندشان را بیشتر از هر چیزی در این دنیا دوست دارند و اختلافات بین آن‌ها هیچ ارتباطی به رابطه تک تک آن‌ها با کودک ندارد. به طور کلی متاسفانه زوجین در کشور ما یاد نگرفته‌اند که با صلح از هم جدا شوند. جو کینه ورزی و انتقام‌جویی به حدی است که یكی از مواقع زوجین برای جدایی از بچه‌ها به قصد گروکشی استفاده می‌کنند که این مسئله بیشترین صدمات روان‌شناختی را به کودک منتقل می‌کند. از طرف دیگر در صورت طلاق ملاقات مرتب و همیشگی کودک با والد غیر سرپرست جزء الزامات است.»


شرایط حضانت

متاسفانه وقتی طلاق قطعی می‌شود و پای بچه‌ها به میان می‌آید بحث بر سر حضانت ناخودآگاه آغاز می‌شود. ناصر پورملکی، وکیل دادگستری در مورد شرایط حضانت این طور توضیح می‌دهد: «قانون مدنی حضانت پسر‌ها را تا ۷ سالگی و حضانت دختر‌ها را تا ۹ سالگی به مادر می‌دهد. البته شرایط می‌تواند بنا به مسائل مختلف متغیر باشد. مثلا اگر مادر شغل آبرومندی نداشته باشد یا حتی همین شرایط راجع به پدر وجود داشته باشد آن وقت است که بابت سلب صلاحیت اخلاق حضانت دست به دست می‌شود. گاهی اوقات هم به دلیل مشکلات اخلاقی مانند اعتیاد و مسائل دیگر این احتمال وجود دارد که حضانت بچه‌ها از هر دو والد سلب شود و در این صورت بچه به بهزیستی سپرده می‌شود. اما در صورتی که یکی از والدین حضانت کودک را عهده‌دار شود طرف دیگر حق دارد که یک روز در هفته ۲۴ ساعت فرزند خود را ملاقات کند. معمولا این روز بنا به شرایط پدر و مادر‌ها در دادگاه تعیین می‌شود. البته این یک مسئله عرفی یا رسمی است که می‌تواند از ۲۴ ساعت به ۴۸ ساعت و شرایط دیگر هم تغییر کند. ضمن این‌که نباید اشتباه کرد که مسئله حضانت متفاوت از بحث ولایت است، چون حضانت فقط به معنای نگهداری است اما ولایت به معنی سرپرستی قطعی كودك است که در واقع شکل غیر قابل سلبی دارد. بنابراین ولایت همیشه با پدر بچه است یعنی به طور کلی حق نگهداری و سرپرستی بچه با پدر اوست و حضانت صرفا به معنای نگهداری است که امکان سلب آن هم در شرایط مختلف وجود دارد.»
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
اهمیت راست دستی و چپ دستی در کودک


نوزاد انسان نه راست دست و نه چپ دست است، ولی در ماههای اول زندگی کم کم به یکی از دستها تمایل بیشتری را نشان می‌دهد. در شش ماهگی اکثر نوزادان دو دست را بطور مساوی بکار می‌برند و در پایان سال اول زندگی تمایل به یکی از دستها قابل مشاهده و تشخیص است.

در طی دومین سال نیز کودکان گاهی دست اصلی خود را به دیگری تغییر می‌دهند، ولی تعداد این تغییر کمتر از سال اول است و بطوری که تعداد تغییر در سومین سال زندگی کمتر از سال دوم می‌شود تا این که در شش سالگی دیگر تقریبا ترجیح دستی ثابت باقی می‌ماند.

هر نیمکره مغز کنترل یک قسمت از بدن را بر عهده دارد و به این ترتیب نیمکره چپ مغز کنترل طرف راست بدن و نیمکره راست مغز کنترل چپ بدن را کنترل می کند



درغالب مردم طرف راست بدن به علت فعال بودن نیمکره چپ نسبت به طرف چپ بدن انها برتری دارد. بدین معنی که بیشتر از چشم و گوش و دست و پای راست خود استفاده می کنند . اما در برخی ها طرف چپ برتری دارد . اما افرادی نیز وجود دارند که طرف راست یا چپ انها تماما برتری ندارد بلکه بخشی از اندام طرف راست و بخشی از اندام های طرف چپ انها برتر می باشد.

در اینگونه افراد عدم غلبه طرفی مغز وجود دارد . البته همیشه این غلبه مشکل ساز نیست. اما وجود برتری جانبی مغز می تواند کارایی افراد را افزایش دهد.

برتری یکی از دستها بر دیگری بهتر از وجود تردید در کودک است. برقراری برتری در یکی از دستها موجب احساس ثبات و اطمینان و کسب مهارتهای کامل حرکتی در فعالیتها می‌شود، اما جواب به این سوال که برتری کدام بهتر است؟ به فرهنگ جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، بستگی دارد.

دلیل قاطع و روشنی وجود ندارد که بگوییم راست دسته بر چپ دسته برتر هستند؛ اما سنت موجود این است که راست دستی را ترجیح می‌دهند و در فرهنگ ایران نیز همین ترجیح وجود دارد. در واقع راست دستی یک قرارداد فرهنگی ــ اجتماعی است که بیشتر مردم به حفظ آن متمایل هستند.



برای کودک بین سه تا پنج سالگی سالهای مهمی از نظر چپ دست یا راست دست شدن است. در این مدت کودک رفته رفته در بکار بردن یکی از دستها تاکید بیشتری می‌کند. اگر کودک را به حال خود رها کنیم، ممکن است خودبه‌خود راست دست شود، ولی این امکان وجود دارد که وی عادت به چپ دستی بکند. پس بهتر است که راست دستی یا چپ دستی فرزند خود را مشخص کنیم.

با انجام فعالیت های زیر برتری هر کدام از اندامهای فرزند خود را مشخص کنید

1)یک توپ در فاصله دو یا سه متری کودک قرار دهید و از او بخواهید بدود و توپ را شوت کند

انگاه مشخص کنید کدام پا را برای شوت کردن استفاده کرده ان پا پای برتر است یا از او بخواهید

برایتان لی لی کند پای برتر پایی است که کودک بر زمین می گذارد.



2)کاغذ یا مقوایی رابه شکل یک لوله به قطر نیم تا یک سانتی متری درست کنید و به کودک بدهید تا از داخل سوراخ ان یک هدف ریز را نگاه کند انگاه چشمی را که مورد استفاده قرار داده است (یعنی چشم برتر را ) یادداشت کنید.

3)ساعت مچی تان را به وی بدهید تا امتحان کند و توجه کنید که صدای ان را می شنود یا خیر :

انگاه یادداشت کنید که از کدام گوش خود استفاده کرد است چپ یا راست.

4)نخ و سوزن پلاستیکی یا .... به وی بدهید تا نخ را از داخل سوزن عبور دهد سپس ملاحظه کنید که با کدام دست نخ را عبور می دهد.

چنانچه در این تست ها به این نتیجه رسیدید که کودک برتری طرفی کامل دارد یعنی تمام اندامهای چپ یا تمام اندامهای راست او برتر است تمرینهای مربوط به هماهنگی چشم و دست را شروع می کنیم.



آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
صفات جنسی که نوجوانان را می ترساند


بلوغ به معناي رسيدن و كامل شدن است و در اصطلاح به مرحله اي از رشد و تكامل در مسير زندگي هر فرد اطلاق مي شود كه به تغييرات خاص جسماني و توانايي باروري جنسي منجر مي شود. سن رسيدن به بلوغ متفاوت است. متخصصان اطفال آمریکا نوعی طبقه بندی کلی را مطرح می کنند که برای ادامه مباحث ما در رابطه با دوره نوجوانی مفید است.

به این صورت که به سنین 10 سالگی تا 14 سالگی در دخترها و به سنین 12 تا 15 سالگی در پسرها اوایل نوجوانی می گویند و به دو سال پس از آن اواسط نوجوانی اطلاق می کنند و ادامه این سنین تا زمان شروع بزرگسالی را اواخر نوجوانی می گویند. اين تفاوتها در سن بلوغ به همان اندازه كه مربوط به خود فرد است، به مسايل اجتماعي هم مربوط مي شود.

در این دوران تغییر ظاهر نوجوان موجب بروز نگرانی هایی برای او می شود که بیشتر ممکن است به علت بروز صفات ثانویه جنسی باشد. درمرحله بعد از بلوغ، صفات ثانويه جنسي كاملا ظاهر شده و اعضاي تناسلي و توليد مثل كامل می شود.

تغييرات ناگهاني و سريعي كه هنگام بلوغ اتفاق مي افتد موجب سراسيمه شدن، دستپاچگي و نگراني نوجوانان مي شود و در خيلي از موارد به بروز رفتارهاي ناهنجار و غير مطلوبي در آنان منجر مي شود.

بلوغ، دوره منفي گرايي

نوجوان در اوايل بلوغ دچار منفي بافي مي شود و نگرش و رفتاري منفي درپيش مي گيرد. جملاتي همچون »نه! خودم از پسش بر م يآيم « ،» به من نگوييد چه كار بكنم و چه كار نكنم كاري به كارم نداشته باشيد « در اين دوره به وفور شنيده مي شود.

اين روش و كوشش جديدي است تا نوجوان به والدين و اطرافيان خود بگويد و بفهماند كه نوجوانان، افكار و رفتاري دارند كه مربوط به خودشان است.

منفي بافي در واقع وسيله اي كلامي براي بيان خشم است چون در مراحل بلوغ ) قبل از بلوغ، بلوغ جنسي و بعد از بلوغ ( نوجوان با تغييرات و مشكلاتي مواجه مي شود، بايد والدين و يا آنان كه به نوجوان نزدك اند به آرامي و با توضيح كافي او را در جريان اين تغييرات قرار دهند.

آغاز نوجوانی، شروع نگران یها

دوران بلوغ که با اوایل نوجوانی آغاز می شود، دوران دگرگونیهای عظیمی است. دراین دوران نه تنها تغییرات جسمی مهمی در نوجوان پدید می آید بلکه دگرگونیهای برجسته اجتماعی و روانی نیز در او ایجاد می شود.

بیشتر والدین از آشفتگی دوران بلوغ آگاه اند و دوران بلوغ را با احساساتی متناقض به خاطر می آورند. مانند بهترین زمان یا بدترین زمان، سن دانایی یا سن نادانی، بهار امید یا زمستان ناامیدی که این احساسات حاکی از فراز و نشیبهای رفتاری و روانی یک نوجوان دارد. او گاهی شاداب، خوشحال، سرزنده و گاهی پژمرده، اندوهگین و ساکت است.

نگرانی تازه

نوجوانان و جوانان به دلیل تشدید انگیزه های جنسی و ترس شدید از نتایج فعالیت جنسی، نسبت به امورجنسی حساس هستند.این حساسیت مفرط که با ترشح هورمو نهای جنسی توأم است تمایلات جنسی نوجوان را تشدید می کند که باید از طریق مشروع و قانونی با آن برخورد شود.

مهمترین نگرانی های دوره اول بلوغ عبارت اند از: نگرانی درباره عادی بودن،نگرانی درباره خصایص جنسی، نگرانی درباره قد،نگرانی درباره وزن،نگرانی درباره آلت تناسلی ،نگرانی درباره خصایص ثانوی جنسی (مثل رشد سینه در دختران، رشد ریش و سبیل در پسران( که در این زمینه والدین و مربیان با دادن آگاهی های مناسب باید منشأ این نگرانیها را از نوجوان بزدایند.

یکی از بزرگترین نگرانیهای نوجوانان، نگرانی از ظاهر خود است. تغییر در شکل بدن، رویش ناخواسته مو در برخی از نواحی بدن و جوشهای صورت.

هیچ شکی نیست که نوجوانان وقت زیادی را در جلوی آینه می گذرانند. اگر نوجوانتان از آنچه در آینه می بیند ناراضی است که در واقع عده کمی در این موقعیت راضی هستند، این مساله می تواند آسیبی به اعتماد بنفس او باشد. سعی کنید از تمسخر ظاهر نوجوانتان خودداری کنید حتی اگر قصد بدی نداشته باشید و به صورت غیر جدی و ملایم آن را مطرح کرده باشید.

همچنین تمسخر چیزی که موجب نگرانی نوجوانتان است، کاری خطاست حتی اگر آن مساله برایتان چیزی احمقانه و بی ارزش باشد. سعی کنید به نوجوانتان توضیح دهید که سایر افراد به ندرت متوجه جزییاتی می شوند که خودمان متوجه آنها هستیم. هر قدر نوجوانتان در مورد خود احساس مطلو بتری داشته باشد، اعتماد به نفس بیشتری خواهد داشت و توانایی بیشتری برای رویارویی با این مشکلات موقتی خواهد یافت
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
چگونه توقع بچه ها را کم کنیم ؟


بچه‌ها، به‌خصوص پرتوقع‌ترها، از شنیدن کلمه نه که راحت و سریع، از دهان والدین خارج می‌شود و تکلیف را یکسره می‌کند، بیزارند و برای خواسته‌های رنگارنگ‌شان، تنها انتظار شنیدن یک بله جادویی را دارند.

دختر کوچولو، هفت، هشت ساله به نظر می‌رسید و از همان نیم‌ساعتی که توی موبایل‌فروشی، کنار من ایستاده بود، پیدا بود که هیچ وقت در زندگی‌اش، «نه» نشنیده؛ چون آن‌قدر برای خریدن یک تلفن مد روزتر، گریه کرد که کم مانده بود آقای فروشنده، گلکسی را دودستی تقدیم کند تا شاید این جوی روان اشک‌هایش خشک شود. مادرش که هم معذب شده بود، هم کلافه، در پاسخ به نگاه کمی متعجب من گفت: «با این‌که هر دقیقه، یک هوس تازه می‌کنه، ولی من طاقت ندارم بهش نه بگم. آخه من همین یک بچه رو دارم. بعضی وقتا هم نگران می‌شم نکنه دارم لوسش می‌کنم؟!»

بچه‌ها، به‌خصوص پرتوقع‌ترها، از شنیدن کلمه نه که راحت و سریع، از دهان والدین خارج می‌شود و تکلیف را یک‌سره می‌کند، بیزارند و برای خواسته‌های رنگارنگ‌شان، تنها انتظار شنیدن یک بله جادویی را دارند. با این حال، گاهی پدر و مادر، در اجابت خواسته‌های فرزندشان، دچار تردید می‌شوند، چون نمی‌دانند آیا او می‌تواند مسوولیت داشتن آن‌چه را درخواست کرده، به‌عهده بگیرد یا درباره چگونگی استفاده صحیح از آن، آگاهی دارد.

بخریم یا نخریم؟

اگر قرار است برای کودک، وسیله‌ای خاص مثل رایانه و لپ‌تاپ شخصی، تلفن همراه شخصی و...، تهیه شود، بهتر است برای این کار، دلیل قانع‌کننده‌ای وجود داشته باشد یا نیاز به خرید آن از سوی والدین، احساس شود. خریدن وسایل غیرضروری، به صرف این‌که «بچه‌های مردم هم دارند» یا «بچه من دوست داره وسایلش رو مد باشه»، چندان درست نیست. خرید این وسایل، در صورت تمایل پدر و مادر، باید با گذاشتن قانون‌ها و محدودیت‌ها همراه باشد و نظارت و کنترل والدین، حتما در مورد آن‌ها اعمال شود.

گول نخورید

«تو، پدر یا مادر خوبی نیستی. من رو دوست نداری. پدر و مادر دوستم رو ببین. تا لب تر می‌کنه، هر چیزی که می‌خواد، براش آماده می‌کنن». این‌ها نمونه‌ای از بازی‌های کلامی کودکانه است که هدف‌شان، گول زدن شماست! بچه‌ها می‌خواهند شما را دچار احساس گناه کنند تا به خواسته‌هایشان برسند. وقتی خواسته‌های بچه‌ها برآورده نمی‌شود، سراغ این حرف‌ها می‌روند و پدر و مادر را از نظر احساس و میزان محبت‌شان، زیر سوال می‌برند. بهترین راه این است که شما، پای اصول خود بایستید و یک نه قاطعانه بگویید؛ زیرا صلاح کودک خود را بهتر از هر کس دیگر، حتی خود او می‌دانید.

چه کنیم که «وجدان‌درد» نگیریم

همه پدرها و مادرها دوست دارند تا آن‌جا که ممکن است، خواسته کودک‌شان را برآورده کنند، اما باید بدانند که این تقاضاها، چه‌قدر منطقی و قابل تامل هستند. وقتی فرزندتان، خواسته‌ای از شما دارد، به شرایط خانواده خودتان فکر کنید و ببینید خرید این وسیله خاص، چه اثرات مثبت یا منفی، برای شما و فرزندتان دارد. سپس، با جمع‌بندی این موارد، تصمیم‌گیری کنید.


در جواب کودکان پرتوقع، چه باید گفت؟

1) نه شنیدن را به آن‌ها بیاموزید. اگر خواسته‌شان غیرمنطقی و زیاده‌خواهی است، کوتاه و قاطع، با نگاهی جدی، آن را رد کنید.
2) از توجیه خود و دادن توضیح اضافه بپرهیزید.
3) در صورت گفتن نه، قاطع باشید. کودک نباید با غر زدن و گریه، جواب منفی شما را به مثبت تبدیل کند!
4) بعد از هر «نه» گفتن، یک جمله مثبت به او بگویید تا بتوانید قانعش کنید.


آیا کم‌توقع بودن کودک، عیب نیست؟

کم‌توقعی در کودک، باید از جوانب مختلف، مورد ارزیابی قرار بگیرد. عوامل مختلف که معمولا جزو خصوصیات سرشتی کودک هستند، می‌توانند موجب این پدیده باشند که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
.1 اعتمادبه‌نفس کم کودک و هراس از مورد ارزیابی قرار گرفتن خواسته‌ها و توقعاتش
.2 اعتمادبه‌نفس بالای کودک که نمی‌خواهد خواسته‌هایش را از دیگران طلب کند
.3 تنوع‌طلبی کم و علاقه کم به قرار گرفتن در موقعیت‌ها و خواسته‌های متفاوت و غیرتکراری
.4 ریسک‌پذیری کم کودک به دلیل هراس از وجود یک آسیب در هر خواسته
.5 ترس از عدم پذیرش از جانب والدین و دوستان، در صورت بیان توقع
.6 کم بودن ایده‌آل‌انگاری در کودک
گروه دوم عوامل، مربوط به اختلالات روانی کودکان است که از آن جمله می ‌وان به افسردگی کودک، اضطراب و ترس از زیاده‌خواهی، بی‌معنی بودن توقعش یا احتمال سرکوب از جانب والدین اشاره کرد.
گروه سوم عوامل نیز عوامل محیطی هستند که از آن جمله می‌توان به اضطراب والدین- که باعث می‌شود کودک احساس کند در صورت بیان خواسته‌اش، باعث تنش خواهد شد- افسردگی والدین، صفات شخصیتی خاص مانند سختگیری، بی‌توجهی، ایده‌آل‌گرایی و... اشاره کرد
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
پنج جمله خوب و هفت جمله بد برای کودکان


من تو را دوست دارم ولی این کار تو را نمی‌پسندم: اگر می‌خواهید لفظی را به کودک بیاموزید، کار خوب و بد را برایش مشخص کنید. به او بیاموزید ما کار خوب و کار بد داریم، نه بچه خوب و بچه بد. هدف از وضع قوانین، آموزش رفتارهای مناسب است نه تنبیه کودک. اگر چه به رفتار ناپسند او اعتراض می‌کنید ولی محبت خود را از او قطع نمی‌کنید.


از تو می‌خواهم مشکل مرا حل کنی
اگر کودک کاری انجام داده که باعث رنجش شما شده، به او بگویید که دچار مشکل شده‌اید. مثلا ً به او بگویید: «صدای بلند تلویزیون باعث می‌شود دچار سردرد شوم» و از او بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. در این صورت او که خود را دشمن شما نمی‌بیند خود را موظف می‌داند کاری انجام ندهد که برای شما مشکل آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیت دهد، رفتار بد را خاتمه خواهد داد.


خـودت تـصـمـیم بگیر
کودک و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار شماست، بهتر است بگویید: «بچه‌ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید، یا از اتاق خارج شوید.» اگر بعد از ۵ دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت، بگویید: «خوب می‌بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید.» این جمله، شما را از داشتن نقش منفی نجات می‌دهد، زیرا آنها می‌دانند این تصمیم آنها بوده که منجر به این نتیجه شده است. به این ترتیب کودک مسئول عمل خودش است.


احساس تو را درک می‌کنم
وقتی کودک عصبانی می‌شود جملاتی را به کار می‌برد تا دیگران را متوجه احساس خود کند. مثلا ً می‌گوید: «از تو متنفرم» یا «خیلی بدی». جملاتی هستند که همه ذهن او را پرکرده است. شما می‌توانید به او کمک کنید تا جمله مناسب را به کار ببرد.


آیا دوستت چیزی گفته که واقعیت ندارد و تو عصبانی شده‌ای؟
« افراد متفاوت، نـیازهای متفاوتی دارند. اغلب کودکان در اعتراض به والدین می‌گویند: «عدالت را رعایت کنید و منصف باشید» و این جملات زمانی مطرح می‌شوند که کودک می‌خواهد وسیله خاصی برایش تهیه شود؛ صرفاً به این دلیل که برای برادرش تهیه شده است. باید به کودکان بیاموزیم «انصاف و عدالت این است که هر فرد، هر چه را نیاز دارد تهیه کند. اگر شما به عینک نیاز دارید و خواهرت به کفش، هر کدام وسایل مورد نیاز خود را خریداری خواهید کرد و این است اجرای عدالت. گمان نمی‌کنم زمانی که خواهر شما به عفونت گوش مبتلاست و آنتی بیوتیک مصرف می‌کند لازم باشد شما هم آنتی‌بیوتیک مصرف کنی"!
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 12 از 23:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  22  23  پسین » 
خانه و خانواده

The World Of Kids | دنیای کودکان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA