انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 13 از 23:  « پیشین  1  ...  12  13  14  ...  22  23  پسین »

The World Of Kids | دنیای کودکان


زن

 
ادامه

مناسب سن خودت رفتار کن!
گاه والدین به رفتار کودک انتقاد می‌کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگ‌ترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶ ساله‌ای که نمی‌داند چه می‌خواهد و گریه می‌کند، یا کودک ۴ساله‌ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می‌کند، هر دو متناسب سنشان عمل می‌کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید «مناسب سن خودت عمل کن» بگویید: «به نظر می‌رسد خیلی عصبانی هستی»، «می‌دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده‌ای» این جملات به کودک آرامش می‌دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.


آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟
پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنه‌آمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب می‌آید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژه‌ها استفاده می‌کند و با بیان این واژه‌ها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می‌کند و مانع از پدید آمدن رابطه‌ای مثبت بین پدر و مادر با کودک می‌شود. « آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ مگر تو کری؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ ...» این پدر و مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه‌آمیز و کنایه‌دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می‌کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین‌آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه‌های خیالی انتقام، پر می‌سازد و در نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می‌شود.

به تو قول می‌دهم که ...

به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می‌کند که «وعده داده نشده‌اش» اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده‌ها باعث می‌شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده می‌شودکه او رابه باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب می‌آورد و فکر می‌کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیدا خواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد. از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده‌ای ناخواسته می‌دهد، وعده‌ای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می‌کشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب‌آمیز باشیم.


چـرا مـثـل ... نـیستی؟
با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـی‌کـنـنـد در مرتبه پایین‌تری قرار گرفته‌اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین‌تر از دیگری احساس کند، روحیه خود را می‌بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.


چی بهت گفتم؟
چرا سوالی را می‌پرسید که خودتان جواب را می‌دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی می‌پرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می‌زند و می‌گذرد. اگر از رفتار او رنجیده‌اید بگویید: «من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن».


ندو وگرنه می‌افتی!
علی‌رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می‌شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می‌کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: «قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش‌هایت مطمئن باش». در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده‌اید نه ناتوانی کودک.


شوخی کردم

دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می‌کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می‌شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.
منبع: کودک سالم
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
چگونه هوش هیجانی کودکان را بالا ببریم؟


● نکاتی برای بالا بردن هوش هیجانی کودک:

۱) با همدلی گوش دهید: وقتی کودکتان احساساتش را بیان می کند با همدلی و از نزدیک به حرف او توجه کنید و مانند آینه ای آنچه او به شما ابراز کرده را باز گو کنید. مثلا اگر فکر می کنید کودک شما به خاطر اینکه شما وقت زیادی را با کودک تازه به دنیا آمده می گذرانید، احساس تنهایی و رهاشدگی می کند، از او بپرسید که آیا چنین احساسی دارد؟اگر او تأیید کرد به او بگویید: حق با توست مامان خیلی با نی نی مشغول شده است. سپس از زندگی و کودکی خود داستانهایی برای او بگویید که نشان دهد حرف او را فهمیده اید و با او همدردی می کنید. مثلاً وقتی که خواهر و پدرتان با هم به پارک رفته بودند و شما را نبرده بودند! اینکه چگونه شما به پدر و مادرتان احساس خود را گفتید و آنها چگونه کمک کردند که شما احساس بهتری پیدا کنید. این حرفها به کودک شما نشان می دهد که او تنها نیست و این احساس نا خوشایند او هم از بین خواهد رفت.

۲) بر احساسات کودک نام بگذارید: کودکان نوپا که هنوز کلمات کافی نیاموخته اند و درک رابطه علت و معلولی را کامل ندارند، روشی برای ابراز احساسات خود بلد نیستند. سعی کنید به کودک یاد بدهید که به احساسات خودش برچسب بزند و نام آنها را یاد بگیرد. اگر او از اینکه نمی توانید او را به پارک ببرید نا امیدانه دست و پا می زند تا شما را راضی کند، به او بگویید که می دانید او از این که نمی تواند به پارک برود ناراحت است.

حتی می توانید به او یاد بدهید که می توان درباره یک اتفاق احساسات متناقضی داشت مثلاً طبیعی است که اولین روز مهد کودک او همزمان هیجان زده باشد و بترسد. اگر کودک شما ناراحت است و اتفاق خاصی برای او نیفتاده است ببینید به تازگی چه وقایعی در اطراف او رخ داده مثلاً اسباب کشی کرده اید و یا شما و همسرتان با هم جرو بحث داشته اید. اگر نمی دانید علت ناراحتی او چیست به بازیهای او توجه کنید و ببینید چه می کند. اگر عروسک مادر در بازی او زیاد داد می زند شاید بتوانید حدس بزنید که علت ناراحتی او چیست؟

۳) به احساسات کودک اهمیت بدهید: به جای اینکه به کودک خود بگویید دلیلی برای ترس و ناراحتی تو وجود ندارد. به او توجه کنید و با او همدردی کنید. مثلاً اگر از اینکه نتوانسته به تنهایی پازلی را کامل کند، عصبانی شده و قشقرق به پا می کند؛ به او بگویید می دانم که واقعاً ناامیدکننده است که آدم نتواند یک پازل را تمام کند. بهتر است بدانید وقتی به او می گویید که واکنش نامناسبی داشته او فکر می کند نباید احساسات خود را بیان کند و باید بر آنها لگام بزند.

۴) قشقرق ها را به کلاس درس تبدیل کنید: اگر هنگام رفتن به دندانپزشکی و مطب دکتر فرزندتان هیجان زده شده و قشقرق به پا می کند، قبل از رفتن با او صحبت کنید و او را برای رفتن آماده کنید. به او توضیح دهید که در مطب چه چیزهایی در انتظار اوست و برای چه باید به آنجا بروید. درباره زمانی که شما هم می خواستید به یک مکان تازه بروید و هیجان داشتید صحبت کنید و مثلاً به او بگویید که چگونه از اولین روزی که سر کار می رفتید واهمه داشتید و چطور ترستان ریخت. صحبت کردن و آماده کردن کودک قبل از رفتن به مکانهای تازه به او کمک می کند که بهتر با شرایط تازه کنار بیاید و کمتر قشقرق به پا کند.

۵) حل مساله را به او یاد بدهید: ممکن است فکر کنید که این کار برای یک کودک نوپا زود است اما حتی از همین سنین هم می توان به کودک مهارتهای حل مساله را یاد داد. وقتی با کودکان دیگر اختلاف پیدا می کند، محدودیتها را برایش مشخص کنید و او را راهنمایی کنید که به راه حل مناسب دست پیدا کند. مثلاً اگر خواهر کوچکترش مداد او را برداشته و نمی دهد و دارند با هم کشمکش می کنند و مداد را از دست هم می کشند، به او بگویید می دانم که از دست خواهرت عصبانی هستی چون مدادت را برداشته اما حق نداری او را بزنی بلکه می توانی مداد دیگری به او بدهی و مال خودت را از او بخواهی. به نظرت چه کارهای دیگری می توانی بکنی تا مدادت را از او پس بگیری؟ اگر او راه حلی نداشت از او بخواهید یک نفس عمیق بکشد و مطمئن شود که فک و دستان و پاهایش محکم و بی حرکت هستند و آنوقت با به دست آوردن کنترل خشمش از او بخواهید که با صدای محکم و بدون خشم احساسش را بگوید: من از عصبانیت دیوانه می شوم وقتی خواهرم وسایل مرا بر می دارد. به او نگویید که نباید عصبانی شود. لازم است کودک هم بداند که هر انسانی حق دارد خشمگین شود اما تا جایی که به خودش وکسی آسیبی نرساند.

۶) خودتان الگو باشید: بهتر است به خودتان هم توجه کنید و ببینید که در مقابل حرکات و رفتار کودکتان چه عکس العملهایی از خود نشان می دهید. لازم است وقتی شما هم از دست او عصبانی می شوید در کلام و لحن صدایتان این خشم بروز نکند. مثلاً اگر وقتی کودک گریه می کند و چیزی می خواهد که نمی توانید و نباید به او بدهید؛ نه تنها او را نزنید بلکه هرگز به او نگویید: تو منو دیوونه می کنی!! بلکه بگویید این رفتارت مرا عصبانی و ناراحت می کند. در این حالت کودک می تواند بفهمد که رفتارش را دوست ندارید و با خود او مشکلی ندارید. در ضمن یادتان باشد که از انتقادهای بیش از حد خودداری کنید. چون با این کار اعتماد به نفس او را جریحه دار می کنید.

یادتان باشد به احساسات منفی خودتان هم اهمیت بدهید و بدانید که با پنهان کردن احساسات بد خود نمی توانید کودکانی بدون ناراحتی بار بیاورید. بلکه تنها با این کار او را گیج می کنید و موجب می شوید او خیال کند که بابت احساسات منفی اش باید شرمنده باشد و احساس گناه کند. بنابراین بهتر است به او نشان دهید که شما هم عصبانی و ناراحت می شوید اما سعی می کنید احساسات خود را با روش مناسبی کنترل کنید تا به کسی آسیبی نرسد. تنها در این حالت است که کودک هم یاد خواهد گرفت چطور و چگونه در شرایط مختلف از هوش هیجانی خود استفاده بکند.



● ۶ گام برای تقویت هوش هیجانی کودک

۱) با همدلی گوش دهید.

۲) بر احساسات کودک نام بگذارید.

۳) به احساسات کودک اهمیت بدهید.

۴) قشقرق ها را به کلاس درس تبدیل کنید.

۵) حل مساله را به او یاد بدهید.

۶) خودتان الگو باشید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
تابستان و تاثیر بازی های رایانه ای بر سلامت روان كودكان


برخی دیگر از والدین نیز تلاش دارند بازی های رایانه ای كودكان خود را كنترل كنند اما در نهایت تسلیم خواست كودكانشان می شوند. این درحالی است كه هرچند بازی های رایانه ای، می تواند میزان سطح اطلاعات كودكان و نوجوانان را افزایش دهد اما از سوی دیگر می تواند بر تمایلات و گرایش های آنان تاثیرگذار باشد.بازی های رایانه ای با همه فوایدش از كاستی ها و آسیب هایی نیز برخوردار است اما به نظر می رسد آسیب های فردی و روان شناختی آن از سایر خطرات بیشتر باشد در حالی كه اغلب والدین در مورد نوع بازی ها و نحوه استفاده از این بازی ها و همچنین خطرات و تهدیدهای آن برای سلامت روان كودكان خود اطلاعات كافی ندارند.
علاوه برآن، اختصاص ساعات زیادی برای بازی های رایانه ای، آسیب های جسمانی فراوانی از جمله بروز تیك ها، فشارهای عصبی، سردرد، چشم درد، چاقی، كمر درد، دردهای مفصلی انگشتان و مچ دست، كم خوابی و بی خوابی، اختلال در اشتها و خارج شدن ستون فقرات از حالت طبیعی به همراه دارد.برخی از كارشناسان نیز معتقدند تماس بیش از حد با بازی های رایانه ای موجب اعتیاد كودكان به اینگونه بازی ها می شود.آسیب های اخلاقی و از بین بردن رابطه فكری و عاطفی فرزندان و والدین از دیگر آسیب های بازی های رایانه ای است كه كودكان را تهدید می كند.
مدیر گروه سلامت روانی و اجتماعی دانشگاه علوم پزشكی تهران در این باره به خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید: اینترنت و بازی های رایانه ای به عنوان یك محصول رسانه ای، حكم شمشیر دو لبه و سكه دو رو را دارد.دكتر 'شهرام خرازی ها' می افزاید: مواجهه كودكان و نوجوانان با سایت های اینترنتی و اینگونه بازی ها هم تبعات مثبت و هم تبعات منفی به همراه دارد.وی خاطرنشان می كند تحقیقات نشان داده است كه مغز كودكان و نوجوانانی كه بطور مداوم با سایت ها و بازی های رایانه ای، سر و كار دارد در مقایسه با مغز دیگر هم سن و سال های خود، فعال تر، خلاق تر و دارای سرعت عمل بیشتری است.
مدیر گروه سلامت روانی و اجتماعی دانشگاه علوم پزشكی تهران ادامه می دهد: بازی های رایانه ای، خلاقیت كودكان را شكوفا می كند و به نیازهای آنها برای تجربه كردن هیجان، پاسخ فوری می دهد.خرازی ها گفت: علاوه برآن، مهارت های حركتی انگشتان دست كودكان و نوجوانان در اثر مشغول شدن با كیبورد -صفحه كلید- و بازی های رایانه ای به تدریج افزایش می یابد در نتیجه این گروه از بچه ها در كار با رایانه نیز سریع تر از سایر كودكان عمل می كنند.وی خاطرنشان كرد اما در كنار این فواید مضرات قابل توجهی نیز در بازی های رایانه ای، گزارش شده است كه نمی توان به راحتی از كنار آنها گذشت و آن را نادیده گرفت.
مدیر گروه سلامت روانی و اجتماعی دانشگاه علوم پزشكی تهران اظهار داشت: اگر زمان صرف شده برای وبگردی و بازی های رایانه ای، بسیار طولانی باشد، عوارضی مانند اضافه وزن، تاری دید، نزدیك بینی، كم حوصلگی و بی حوصلگی، كم خوابی و در نتیجه چرت زدن در طول روز و افت تحصیلی، پرخاشگری، خشونت ورزی و گاهی حتی تمایل و اقدام به اعمال بزهكارانه و خلاف قانون گریبانگیر كودكان و نوجوانان می شود.
خرازی ها ادامه می دهد: كودكان به تدریج به اینترنت و بازی های رایانه ای، معتاد می شوند و مانند یك معتاد به مواد مخدر، هنگام دسترسی نداشتن به اینترنت و بازی های رایانه ای به هردلیلی، احساس می كنند كه چیزی كم دارند.وی اضافه می كند: این كودكان برای فراهم آوردن امكانی برای ورود به سایت و بازی های مورد نظر برمی آیند و در این مسیر ممكن است حتی قراردادهای عرفی خانواده و جامعه و قوانین جاری را زیر پا بگذارند.به گفته مدیر گروه سلامت روانی و اجتماعی دانشگاه علوم پزشكی تهران ،كودكانی كه با اینترنت و بازی های رایانه ای انس گرفته اند كم كم بر دنیای مجازی شخصی خود متمركز می شوند، از دیگران دوری و ارتباطات خود را محدود می كنند.
خرازی ها می گوید: اینگونه كودكان مانند معتادان به مواد مخدر، انزواطلبی پیشه كرده و همه وقت و هم و غم خود را صرف اینترنت و بازی های رایانه ای و تهیه بازی های جدیدتر و مهیج تر و كشف سایت های جالب تر می كنند.وی خاطرنشان می كند خطرات بازی های رایانه ای و اینترنت تا آنجاست كه اخیرا در یكی از كشورهای غربی در پی افزایش آمار معتادین رایانه ای، كلینیك ترك اعتیاد رایانه ای راه اندازی شده است.مدیر گروه سلامت روانی و اجتماعی دانشگاه علوم پزشكی تهران، افسردگی را یكی از پیامدهای مهم اعتیاد به اینترنت و بازی های رایانه ای عنوان می كند و می افزاید: اینترنت و بازی های رایانه ای، یك جهان مجازی و شخصی برای كاربران می آفریند؛ كاربران به تدریج از دنیای اطراف كناره می گیرند، از تعامل با دیگران می پرهیزند و سر در لاك خویش فرو می برند.
خرازی ها ادامه می دهد: در چنین شرایطی فرد حمایت همنوعان خویش را از دست می دهد و با دیگران احساس بیگانگی می كند و از همین نقطه زمینه افسردگی ایجاد می شود.
وی می گوید: كاربران با لب و لوچه آویزان و ابروان در هم فرو كشیده در نهایت بی حوصلگی چشم از جهان زنده برگرفته و به جهان مجازی بازی های رایانه ای و اینترنت می دوزند؛ آنان ساعت ها مانند مسافری یكه و غریب بی هیچ همراه و همسفر در جاده های بی انتها پرسه می زنند.
مدیر گروه سلامت روانی و اجتماعی دانشگاه علوم پزشكی تهران خاطرنشان می كند كودكان و نوجوانان معتاد به اینترنت مانند رانندگانی هستند كه بی اعتنا به علایم راهنمایی و رانندگی، اتومبیل اسقاطی خود را در جاده های خاكی به هر سو می رانند تا آنكه بالاخره وارد تونل افسردگی می شوند.
خرازی ها تصریح می كند برخی از كودكان، والدین را بطور مداوم به خرید بازی های رایانه ای و پرداخت پول برای دستیابی به تسهیلات اینترنتی از جمله اینترنت پر سرعت وا می دارند و متأسفانه پدر و مادرها هم از این امر اطاعت می كنند و در برابر خواسته فرزندان سر تسلیم فرو می آورند.
وی تاكید می كند البته این اطاعت محض كاملا غلط و غیر قابل دفاع است و در دراز مدت حكم باج دادن به فرزند را پیدا می كند.
مدیر گروه سلامت روانی و اجتماعی دانشگاه علوم پزشكی تهران یادآور می شود كودكان و نوجوانانی كه ساعات متمادی در اینترنت پرسه می زنند و به بازی های رایانه ای می پردازند، برای درس خواندن و به ویژه فراگیری نكات و مباحث جدید ، وقت كم می آورند.
خرازی ها می گوید: برخی از كودكان در ساعات تحصیل در مدرسه برای تعطیل شدن و بازگشت به منزل لحظه شماری می كنند تا هر چه زودتر خود را در عالم بازی های رایانه ای غرق كنند، گاهی حتی از رفتن به مهمانی های فامیلی یا دوستانه مرسوم سرباز می زنند تا برای بازی و وبگردی وقت كم نیاورند.
وی خاطرنشان می كند روابط عاطفی اینگونه كودكان با والدین و خواهر و برادر های خود مخدوش می شود و در زنگ های تفریح و گاه حتی سر كلاس به معرفی بازی ها و سایت های جدید و یا مورد علاقه می پردازند و با تشریح لذتی كه حین بازی و یا مشاهده سایت می برند می كوشند تا این لذت را با همكلاسی ها تقسیم كنند.
به گفته مدیر گروه سلامت روانی و اجتماعی دانشگاه علوم پزشكی تهران ، پسرها معمولا بیش از دخترها اسیر و درگیر بازی های رایانه ای و به ویژه سایت های مستهجن می شوند چون این بازی ها بیشتر برای مردان طراحی می شوند و سهم زنان در دنیای مجازی رایانه ای كمتر از مردان است.
خرازی ها تاكید می كند بازی های رایانه ای مانند دیگر محصولات رسانه ای – فیلم ، سریال و...- باید درجه بندی سنی شوند كه در حال حاضر 'بنیاد ملی بازی های رایانه ای' نسبت به تدوین و اجرای نظام رده بندی سنی این محصولات رسانه ای اقدام كرده است.
وی می گوید: نظام رده بندی از این ظرفیت برخوردار است كه به یكی از اساسی ترین راهبردهای نظام اجتماعی كشور برای محافظت در برابر پیامدهای سوء گسترش بازی های رایانه ای و رفع آثار و تبعات منفی این پدیده گریزناپذیر تبدیل شود.
به هرحال با نگاهی به انبوه بازی های موجود در بازار در می یابیم كه اغلب این بازی ها وارداتی و محصول كشورهای دیگر است كه در ساخت هریك از این بازی ها اهدافی را دنبال می كنند بنابراین مسوولان و والدین باید نسبت به اینگونه بازی ها حساس باشند و آنها را به دقت برای فرزندان خود انتخاب كنند و بر ساعات بازی با رایانه نیز نظارت داشته باشند.
بی تردید استفاده بیمارگونه از بازی های رایانه ای یا اینترنت ، كودكان و نوجوانان را از فعالیت های مفید و سازنده ای مانند فعالیت های درسی، ورزش كردن و ارتباط با دوستان و والدین، باز می دارد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
کوچولوها چگونه احساسات را یاد می گیرند


از بدو تولد تا سه ماهگی

ممکن است اینطور به نظر برسد که کودک خیلی شما را نمی فهمد؛ اما او دقت بسیاری به شما دارد و می تواند بفهمد که چه احساسی دارید. مادری که دوقلوهای هفت هفته ای دارد، می گوید یک روز آنها در خیابان یکدفعه شروع به گریه کردند و من واقعاً کلافه شده بودم.

خیلی تعجب کردم که دو قلوها دقیقاً از حالت صورت من متوجه شدند که من عصبانی هستم. کودکان در این سن می توانند حالت شادی یا ناراحتی را تشخیص دهند. اما اگر همیشه سرشار از شادی نیستند، نگران نباشید.

یک درگیری معمولی یا مشکل ناراحت کننده و گریه آور در حضور کودک تان دقیقاً به او می آموزد که عصبانیت، احساس پوچی و ناراحتی طبیعی است. آنچه اهمیت دارد، این است که به او کمک کنید تا احساسات خود را تنظیم کند (زمانی که گریه می کند او را آرام کنید). همان طور که می دانید، کودکان حالات و احساس را تقلید می کنند؛ بنابراین اگر شما زیاد لبخند بزنید، کودک تان هم ممکن است زیاد لبخند بزند و این حس شادی را به وجود می آورد.



از سه تا هشت ماهگی

شما و کودک تان پس از سپری کردن ماه های اولیه که کودک فقط در خواب بسر می برد، واقعاً با هم صمیمی شده اید. او حالا آگاه تر شده و توانایی نشان دادن احساسات بیشتری را پیدا کرده است. وقتی صدای موسیقی بسیار بلند است، می ترسد و وقتی شما حباب کف صابون درست می کنید، لذت می برد! او حتی می تواند چیزی شبیه به یک مکالمه را با خودش زمزمه کند. این یک نوع گشایش در کار است.

فراموش نکنید که کودک شما با یک روش به شما پاسخ و واکنش نشان می دهد و به همسرتان با روشی کاملاً متفاوت. مثلا ممکن است زمانی به سمت مادرش برود که ناراحت یا خسته است و زمانی که می خواهد بازی کند، به سمت پدر. کودکان از همان سنین پایین می فهمند که پدران بیشتر با آنها بازی های فیزیکی انجام می دهند و از روی روش احساسی هر کدام از والدین، انتظارات خود را شکل می دهند.

هشت تا دوازده ماهگی

یک مرتبه کودک شما پر جنب و جوش می شود. او ارتباط جدیدی را میان خودش و اشیا می بیند. زمانی که کوچک تر بود، از نگاه کردن به چیزی شادمان می شد؛ اما اکنون می خواهد آن چیز را کشف کند و قبل از انجام این کار احتمالاً به شما نگاه می کند تا کار او را تایید کنید. کودکان شروع به درک حالات اطرافیان خود می کنند تا بیاموزند چگونه واکنش نشان دهند. اگر چیزی را ببینند که برایشان ناآشناست (مثل یک روبات اسباب بازی یا یک فرد جدید) معمولاً ابتدا به مادرشان نگاه می کنند.

اگر مادر شادمان به نظر برسد، به آن چیز ناآشنا نزدیک می شوند، اما اگر نگران باشد، به آن نزدیک نخواهند شد. یکی دیگر از راه های شناسایی این حالات، تدبیر است؛ مثلاً اینکه چه چیز باعث شده مادر فقط کمی لبخند بزند و یا چرا وقتی می خواهد یک قاشق لوبیا سبز را در دهان او بگذارد، معده اش را ماساژ می دهد؟ یا زمانی که او می خزد و به اجاق نزدیک می شود، چرا به او اخم می کند؟ کودکان یاد می گیرند تا در مورد برخی رفتارهای والدین چه احساسی داشته باشند.



دوازده تا هجده ماهگی

در این مرحله کودکان معنای ارتباط با اطرافیان را می فهمند و هر چه بیشتر می فهمند که افراد مهم در زندگی آنان چه کسانی هستند، کمتر دوست دارند که آنها ترکشان کنند. کودک شما نیز در نهایت به همین مرحله خواهد رسید. کلید موفقیت این است که سعی کنید نگرانی او را برطرف کنید. زمانی که در حال ترک منزل و خداحافظی با کودک هستید، او را ببوسید و با او خداحافظی کنید. اما آیا این کار فقط برای خداحافظی است؟

البته نقاط عاطفی کودک پیچیده نیست. حس همدردی نیز در این سن شروع می شود. مادری می گوید، دخترش از زمانی که تقریباً یکساله بوده، سعی در آرام کردن او داشته است! او می گوید «فرزندم زمانی که من ناراحت بودم، مرا می بوسید. او این کار را در مورد کودکان دیگر نیز انجام می داد». کارشناسان مطمئن نیستند که آیا کودک در این سن رفتار والدینش را تقلید می کند یا اینکه می داند رفتارش می تواند به دیگران کمک کند. حس همدردی علامتی است که نشان می دهد میزان رابطه آگاهانه کودک نوپا با شما در حال گسترش است.

کودک می فهمد که شما ممکن است احساس خاصی داشته باشید، اما لازم نیست که خود او هم همان احساس را داشته باشد. همه این حالات اولیه پایه های احساسات کودک شما را تشکیل می دهند. کم کم متوجه می شوید که برای نشان دادن حس عصبانیت، اشتیاق، لذت یا احساس ناراحتی و بیهودگی (که ممکن است شما را به دنبال یافتن راه حل بفرستد) از خود صداهای خاصی در می آورد.


آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
روش های مقابله با بدغذایی کودک


روش های مقابله با بدغذایی کودک
والدين اگر هيجان زده باشند و به كودك فشار بياورند سبب كندي جريان ترشح معده كودك و مانع از هضم غذاي وي مي شوند.
نی نی سایت:

چرا كودك از خوردن امتناع مي كند و چه بايد كرد؟


امتناع كودك از خوردن ممكن است به دلايل زير باشد:

فعاليت زياد و در نتيجه خستگي

فعاليت كم و در نتيجه كمتر گرسنه شدن

نخوابيدن

كم بودن فاصله بين تنقلات با غذاهاي اصلي

اظهار نظر مبني بر دوست نداشتن غذا توسط بزرگترها.



اما در عين حال اين امر ممكن است وسيله اي باشد كه كودك مي خواهد عدم وابستگي و استقلالش را نشان دهد. اين خود بخشي از مراحل تكامل اوست. والدين اگر هيجان زده باشند و به كودك فشار بياورند سبب كندي جريان ترشح معده كودك و مانع از هضم غذاي وي مي شوند. بعلاوه كودك از توجه والدين لذت مي برد و مي آموزد كه امتناع از خوردن، يكي از راه هاي جلب توجه آنان است. كودك معمولا غذاي بخصوصي را براي مدتي دوست دارد و بعد ممكن است به غذاي ديگري علاقه نشان دهد. يعني كودك غذايي را كه تا ديروز دوست داشت و مي خورد، امروز از خوردنش امتناع مي كند. در اين مورد، والدين با تغييراتي از قبيل تغيير در درجه حرارت و يا نوع پخت، يا شكل غذا (به عنوان مثال دادن شير گرم يا سرد، دادن تخم مرغ آب پز يا نيمرو و... ) و تعريف و تمجيد از غذا مي توانند آن را مورد پسند و دلخواه كودك كنند. اگر كودك باز هم از خوردن امتناع كرد، والدين بايد صبور باشند و كودك را به اجبار وادار به خوردن نكنند و پس از تمام شدن غذا، بشقاب او نيز با ساير بشقاب ها برداشته شود. بدين ترتيب هم كودك ياد مي گيرد كه زمان صرف غذا نامحدود نيست و هم باعث مي شود در وعده غذايي بعد، به اندازه كافي گرسنه باشد و غذا بخورد. نتايج مطالعات نيز نشان داده است كه دريافت انرژي هر كودك از يك وعده غذايي به وعده ديگر بسيار متفاوت است ولي كل انرژي دريافتي روزانه بطور قابل توجهي ثابت است. بدين معني كه معمولا كودك كمبود كالري و مواد مغذي در يك وعده را، در وعده بعد جبران مي كند. لذا وظيفه والدين انتخاب و ارائه مواد غذايي مغذي و مناسب است.

اگر كودك به خوردن بعضي از غذاها علاقه نشان نمي دهد چه بايد كرد؟

اگر كودك علاقه كافي براي خوردن بعضي از انواع غذاها را ندارد مادر بايد آن غذا را به روش هاي مختلف درست كند تا همان ماده غذايي با مزه و طعم جديد مورد استفاده كودك قرار گيرد و اگر باز هم از خوردن امتناع كرد مي توان از جانشين هاي آن ماده غذايي استفاده نمود.

بعضي از مادران شكايت دارند كه كودكشان گوشت تكه يا تخم مرغ نمي خورد و يا شير كم مي خورد و يا شيريني زياد طلب مي كند. در زير چند پيشنهاد براي راهنمايي اين مادران اورده شده است.

براي كودكاني كه گوشت تكه اي نمي خورند:

بهتر است گوشت را به قطعات بسيار كوچك و ريز تقسيم كنيد كه به خوبي پخته شود مثلا به صورت حليم گندم درآيد.

قطعات بسيار ريز گوشت را مخلوط با حبوبات كاملا بپزيد و نرم كنيد. همراه با يك قاشق غذا خوري روغن زيتون و يك قاشق مرباخوري آب ليمو ترش يا آب نارنج تازه به كودك بدهيد.

گوشت چرخ كرده را به صورت كوفته قلقلي درآوريد يا به صورت مخلوط با گوجه فرنگي بجاي سس روي ماكاروني بريزيد يا كتلت (مخلوط كوشت و سيب زميني و تخم مرغ) به شكل هاي كوچك و زيبا تهيه كنيد و يا به صورت مخلوط با آب گوجه فرنگي و لوبيا و برنج (لوبيا پلو) بپزيد.

از گوشت مرغ يا ماهي استفاده كنيد.

اگر كودك هيچيك از انواع گوشت را نمي خورد از جانشين هاي آن استفاده كنيد؛ مثل زرده تخم مرغ، سفيده تخم مرغ، عدس، پنير با بادام يا گردو، لوبيا چيتي پخته شده، بادام زميني بدون پوست، شير و ماست.

برنج را در آب گوشت يا مرغي كه مي پزيد بريزيد و به صورت كته نرم، با انواع سبزي ها يا عدس ، به او بدهيد.

كودكاني كه اصلا گوشت نمي خورند بايد از نظر دريافت آهن مورد توجه باشند.

براي كودكاني كه تخم مرغ سفت شده را نمي خورند:

تخم مرغ سفت شده را با كمي كره يا شير نرم كنيد.

زرده و سفيده تخم مرغ را بزنيد و داخل سوپ بريزيد و بگذاريد چند جوش بزند.

زرده و سفيده تخم مرغ را با كمي شير (2 قاشق غذاخوري) مخلوط كرده و در روغن بپزيد (خاگينه)

سيب زميني پخته شده و تخم مرغ سفت شده را رنده كنيد و به آن كمي كره يا روغن زيتون بزنيد (تقريبا مثل سالاد الويه ولي بدون سس مايونز) يا به آن ماست و روغن زيتون يا كمي شير اضافه كنيد.

تخم مرغ را بزنيد و با نصف استكان ماست در ته قابلمه اي كه براي او كته درست مي كنيد بريزيد (مثل ته چين)

ماكاروني را بپزيد، آب كش كنيد، يك تخم مرغ را بزنيد و با يك استكان شير مخلوط كنيد، كمي پنير در آن رنده كنيد و با ماكاروني دم كنيد.

تخم مرغ را بزنيد و با كمي خامه و آب ليمو به سوپ او اضافه كنيد و بگذاريد بپزد (از مصرف تخم مرغ خام يا نيم پز پرهيز كنيد).

براي كودكاني كه شير مادر يا هيچ شير ديگري را نمي خورند:

ماست را جانشين شير كنيد و دوغ و ماست را در وعده هاي غذايي كودك بگنجانيد.
در بعضي از غذاها از شير استفاده كنيد. مثلا آرد و كره و شير را به سوپ اضافه كنيد. ماكاروني و شير و پنير درست كنيد. به كودك شير برنج و فرني بدهيد.
با شير و كره و پنير و كمي آرد، سس درست كنيد و روي ماكاروني يا روي سبزي هاي پخته شده بريزيد.

براي كودكاني كه سبزي يا ميوه نمي خورند:

كودكان ممكن است در اين سن يك نوع ميوه يا سبزي را نخورند و نوع ديگر را بهتر بپذيرند. هر كدام را كه بهتر مي خورند بيشتر بدهيد. اما گهگاه سبزي ها يا ميوه هايي را كه نمي خورند باز امتحان نموده و پيشنهاد كنيد.

سبزي هايي مثل كرفس و هويج را بپزيد (نه خيلي زياد كه له شود بلكه كمي ترد باشد) و بگذاريد كودك آن را با دست بردارد و بخورد.

سبزي ها را ريز كرده و در سوپ او بريزيد.

كمي ماست چكيده بر روي سبزي هاي پخته بريزيد يا سبزي را با نان و پنير به او بدهيد.

اگر ميوه نمي خورد، آن را رنده كرده يا به تكه هاي كوچك تقسيم كنيد و با كمي خامه يا ژله به او بدهيد (مثل سالاد ميوه)؛ يا در تهيه ژله به جاي آب، آب ميوه بريزيد؛ يا ژله درست كنيد و تكه هاي بسيار كوچك ميوه را به ژله اضافه نمائيد (فراموش نكنيد ميوه و سبزي ها را قبل از مصرف خوب شسته و ضد عفوني نمائيد).

براي كودكاني كه شيريني زياد مي خورند:

چون عادت به خوردن مواد شيرين از كودكي ايجاد مي شود، لذا براي پيشگيري از ايجاد اين عادت بايد:

خريد شيريني و درست كردن غذاهاي شيرين را كاهش دهيد.

در غذاهاي شيريني كه استفاده مي كنيد، شكر كمتري استفاده نمائيد.

مواد شيرين مثل بستني و شكلات را به عنوان جايزه به كودك ندهيد بلكه مقدار كمي از آن را جزو برنامه غذاييش بگذاريد. از عكس برگردان يا برچسب هاي رنگي بعنوان جايزه استفاده كنيد.

مراقب دندان هاي كودك نيز باشيد و بعد از مصرف مواد شيرين حتما دندان هاي او را مسواك بزنيد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
تنبیه در کودکان خوب است یا بد


پدر یا مادر به كودك خود علاقه‌مند است و می‌خواهد فرزندش به درستی تربیت شود، از این‌رو ممكن است گاه دست به خشونت بزند، ‏غافل از آن كه این روش نمی‌تواند منتج به نتیجه دلخواه تربیتی شود و حتی در بسیاری از موارد این‌گونه تربیت كاركردی منفی می‌یابد. به اعتقاد كارشناسان امور تربیتی ،تنبیه كودكان به معنای درست آن هم گاهی اوقات از سوی والدین ضروری است چون كودكان در سنین ‏كودكی به علت ویژگی‌های طبیعی این دوره، ممكن است مرتكب خطاهای زیادی شوند. در این صورت والدین بایستی آنها را راهنمایی ‏كنند و درست و نادرست بودن آن كارها را با ملایمت به آنها گوشزد كنند ولی از سرزنش و ملامت و تنبیه بدنی آنها باید پرهیز شود. از سوی دیگر تربیت گاهی كه منجر به تنبیه بدنی كودكان می‌شود در زمانی روی می‌‌دهد كه آنها لجبازی می‌كنند و بنا به دلایلی ‏كارهایی انجام می‌دهند كه تا حدودی بر درست نبودن آنها آگاهی دارند. در اینجاست كه آن تناقض شكل می‌گیرد وگرنه ما باید بپذیریم ‏كه رفتارهای اشتباه لازمه رشد كودكان است هرچند كه نیازمند راهنمایی‌های سازنده بزرگ‌ترها نیز هستند.‏
یکی از اهداف مهم تربیتی این است که واکنش‌ها سریع و منسجم باشند. همچنین یک رفتار مناسب باید به‌طور تدریجی و گام به گام به کودک آموخته شود؛ بنابراین باید حوصله به خرج داد و زود خشمگین و عصبانی نشد.
برای در پیش گرفتن برنامه‌های تربیتی بدون نیاز به تنبیه بدنی، توجه به این نکات می‌تواند حائز اهمیت باشد:

1 - رفتاری را که از فرزندان خود انتظار دارید به‌طور مشخص بیان کنید.
2 - به‌طور دقیق به فرزندتان بگویید چه انتظاراتی از او دارید. به‌طورکلی صحبت نکنید زیرا باعث سردرگمی‌اش می‌شوید.
3 - میزان آگاهی خود را از توانایی‌ها و محدودیت‌های سنی کودکان افزایش دهید تا به اشتباه، انتظار یک فرد بالغ را از یک کودک نداشته باشید.
4 - بپذیرید که فرزندتان باید اشتباهات زیادی بکند تا بالاخره بتواند رفتار صحیح را بیاموزد. پس به او فرصت دهید و خطاهای او را نوعی تجربه و فرصت برای یادگیری تلقی کنید. بدین‌ترتیب با سرزدن کوچک‌ترین اشتباهی از فرزندتان او را تنبیه نمی‌کنید.
5 - اگر فرزندتان رفتاری ناشایست مرتکب شد، بی‌آنکه با او برخورد کنید، سر او داد نزنید ولی قاطع باشید اما تاخیر در برخورد مناسب با کودک باعث می‌شود که او رفتار نادرست خود را فراموش کند و نیازی به اصلاح آن احساس نکند.
6 - توقع نداشته باشید کودکان کاملا تحت فرمان شما باشند. بعضی از آنها آرام هستند و بعضی دیگر سرکش و نافرمان. سعی کنید به روشی آنها را قانع کنید. اگر با یک خواسته آنها مخالفت می‌کنید فقط به‌طور لفظی مخالفت نکنید بلکه پیگیر باشید تا کودک متوجه شود شما کاملا جدی و قاطع هستید.
7 - به فرزندتان بیاموزید هر عملی نتیجه‌ای دارد. به او بگویید: «اگر به این رفتار ناشایست خود ادامه بدهی از فلان امتیاز محروم خواهی شد.» این بهترین تنبیه است. بسیاری از والدین گمان می‌کنند مجازات همیشه باید با داد و فریاد یا تنبیه فیزیکی توأم باشد. درصورتی که محروم کردن فرزند از چیزی که دوست دارد، بهترین تنبیه به شمار می‌رود. بدین‌ترتیب نتیجه رفتارهای نامناسب او از طریق تعیین جریمه به او آموخته می‌شود.
انتظارات غیرواقع‌بینانه از فرزندتان نداشته باشید. آیا باید از یک کودک خجالتی و کمرو توقع داشته باشید که فورا به غریبه‌ها سلام کند؟ به او فرصت دهید که کم‌کم با دیگران آشنا شود



8 - فراموش نکنید هیچ‌گاه مجازات‌های غیرواقعی برای فرزندتان درنظر نگیرید. مثلا نگویید: « اگر فلان کار را انجام دهی دستت رو می‌شکنم! » زیرا امکان دارد کودک فکر کند شما واقعا چنین کاری خواهید کرد! 9 - وانمود نکنید شما خیلی مهربان هستید و قدرت کافی برای برخورد مناسب با کودک را ندارید؛ ‌بلکه شخص دیگری مانند آقادزده! آقاپلیسه یا آقای دکتر توانایی انجام این کار را دارند! مثلا هیچ‌گاه نگویید: « اگر بچه خوبی نباشی به آقا دکتره می‌گم به‌ات آمپول بزنه! » شما که این تهدید را اجرا نخواهید کرد؛ اما بدین‌ترتیب فرزند شما علاوه بر اینکه می‌فهمد رفتار ناشایست او هیچ مجازاتی در پی ندارد؛ ترس کودک از آمپول و دکتر را هم به‌دنبال خواهد داشت.

10 - البته بعضی کودکان قانع نمی‌شوند و به محض گرفتن وسیله‌ای از آنها، شروع به گریه می‌کنند؛ بدون آنکه تصور کنید در حال اذیت کردنش هستید، گریه‌اش را تحمل کنید و بدانید در این هنگام شما در حال آموزش او هستید تا یاد بگیرد نباید بی‌محابا با هر وسیله‌ای بازی کند یا هر کاری می‌خواهد انجام دهد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
درباره مرگ به کودکان دروغ نگوييد


یک روانشناس خانواده با بیان این که والدین در پاسخ به پرسش های کودکان در مورد مرگ دروغ نگویند گفت: لازم نیست که همه واقعیت را بگوییم اما باید حتماً واقعیت را بگوییم و همیشه با کودکان روراست باشیم.


دکتر هانیه رضایی روانشناس خانواده در مورد چگونگی رفتار والدین در مورد سؤال های بیشمار کودکان گفت: پرسیدن سؤال هایی هم چون مرده یعنی چه، من کی می میرم، یکی به من بگه کسی که می میره کجا می ره کاملا طبیعی است و نیازی به دروغ گفتن یا جواب سر بالا دادن ندارد چرا که با دروغ گفتن به کودکان، فقط باعث سردرگمی آن ها می شویم و شاید حتی کودک را مجبور کنیم برای رفع عطش کنجکاویش به دیگران متوسل شود.
این روانشناس خانواده افزود: البته با این که هرگز نباید به فرزندانمان دروغ بگوییم، اما این اصلاً به این معنا نیست که همیشه راستگو بودن سهل و آسان است، بی تردید لحظاتی پیش می آید که یافتن واژه مناسب، درست و قابل فهم برای کودک بسیار دشوار است.
رضایی تأکید کرد: توجه داشته باشید که باید در مورد موضوعی مثل مرگ، صریح و شفاف صحبت کنید. هرگز از تعابیر استعاری مثل "پدر بزرگ فقط به خواب رفته است" استفاده نکنید. این حرف که به طور شایع توسط والدین بکار می رود باعث می شود که کودک از خوابیدن بترسد یا دچار کابوس شبانه شود. هم چنین نباید بگویید که "پدر بزرگ به مسافرت رفته است". چون اگر پدر بزرگ برنگردد، کودک اعتمادش را به شما از دست خواهد داد. بهترین کار این است که بر اساس اعتقاداتتان از توضیحات مذهبی استفاده کنید.
وی تصریح کرد: توجه داشته باشید ساده صحبت کنید و از گیج کردن او بپرهیزید. هنگام پاسخ دادن، سن و میزان و درک او را در نظر داشته باشید؛ مثلا به یک کودک دو تا چهار ساله کافی است بگویید: وقتی انسان یا حیوانی نتواند نفس بکشد و بدنش حرکت کند مرده است. اما به کودک چهار تا 6 ساله لازم است علاوه بر آن توضیح دهید که کسی که مرده، قلبش نمی زند و چیزهایی که می میرند دیگر هرگز بر نمی گردند. سعی کنید هنگام صحبت کردن با کودک احساساتتان را کنترل کنید، زیرا ممکن است که کودک بترسد، البته این بدان معنا نیست که غم و اندوه خود را کاملا از کودک پنهان کنید.
رضایی افزود: می توانید از مثال هایی که کودک تجربه کرده است برای توضیح مرگ استفاده کنید. مثلا در مورد ماهی ای که از تنگ آب بیرون افتاده بود یا مرگ حیوان خانگی همسایه تان صحبت کنید. هم چنین می توانید از مرگ برگ های درختان در زمستان بگویید تا مفهوم مرگ برایش قابل درک تر شود و به این نتیجه برسد که این موضوع یک اتفاق طبیعی است نه یک مسئله ترسناک. اگر فرزندتان بالای 6 سال دارد، لازم است برای او توضیح بدهید که "هیچ کس به طور دقیق نمی داند که چه زمانی می میرد، اما مرگ برای همه اتفاق می افتد و موضوعی کاملاً طبیعی است.
وی بیان داشت: ممکن است کودک از تصور این که شما نیز ممکن است روزی بمیرید نگران شود و در این مورد سئوالاتی بپرسد. متأسفانه اغلب والدین فکر می کنند اگر در مورد موضوعی که کودک را نگران کرده صحبت نکنند و سؤالات کودک را نشنیده بگیرند، به کاهش اضطراب او کمک کرده اند در صورتی که این فکر اشتباه است، زیرا این کار به جای از بین بردن اضطراب، به ترس و اضطراب بیش تر کودک دامن می زند. بهتر است به جای این کار به او بگویید که "خیلی بعید است که من قبل از پیر شدن بمیرم پس لازم نیست که در مورد این موضوع نگران باشی زیرا تا آن زمان تو دیگر بزرگ شده ای."
منبع : jamejamonline.ir
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
یوگا مانع بروز مشکلات روانی در نوجوانان می‌شود


محققان دانشگاه هاروارد دریافتند که تمرینات یوگا در جلوگیری از بروز مشکلات روحی و روانی نوجوانان بسیار موثر است

به گزارش ایرنا، تمرینات تنفسی،آرامشی و مدیتیشن انجام شده در یوگا باعث می‌شود که نوجوان خلق و خوی آرام‌تری داشته باشند و حالت‌های عصبی کمتر در آنان دیده شود.

نوجوانانی که یوگا می‌کنند در انجام تمام امور آرامش بیشتری دارند و تصمیمات بهتری اتخاذ می‌گیرند.

نکته جالب توجه برای پزشکان این است که وضعیت تحصیلی این نوجوانان نسبت به دانش آموزانی که در برنامه روزمره خود تمرینات یوگا ندارند به مراتب بهتر است

به گفته متخصصان بهترین روش برای تشویق نوجوانان به انجام حرکت ورزشی و توجه به سلامت فردی، نحوه زندگی والدین است چراکه فرزندان به طور مستقیم از آنان الگو برداری میکنند.

تحقیقات نشان می‌دهد که میزان رضایت والدین از فرزندانی که ورزش می‌کنند و مخصوصا یوگا انجام می‌دهند بیشتر است و کمتر در خانه با آنان مشکل پیدا می‌کنند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 


راه هایی برای جلوگیری از بدزبانی کودکان


وقتي كودكان شروع به بدزباني، تمسخر، پرخاش، استفاده از كلمات نامطلوب و گاه فحش دادن مي كنند، ما به شكلي غمناك، متوجه قدرت شگفت آور كودك در تقليد كلمات خوب و بد خودمان و اطرافيان مي شويم.




به گزارش سه نسل به نقل از فارس ، بدزباني،‌ تنها از راه آموختن و مواجه شدن با كلمات نامناسب به وجود مي آيد، بنابراين بايد موقعيت هايي را كه طي آن ممكن است كودك اين كلمات نامطلوب را بشنود، محدود كنيد. يعني مواظب برنامه هاي تلويزيوني كه كودك مي بيند، دوستاني كه با آنها رفت و آمد داريد و طرز صحبت خود باشيد تا بتوانيد اين كلمات را از مجموعه لغاتي كه كودك به كار مي برد حذف كنيد. توصيه هاي زير به شما كمك مي كند در تربيت كودك خود تأثيرگذار وموفق تر باشيد.

1. بدزباني كودك را ناديده بگيريد:

اگربه طور اتفاقي،‌ كودكتان واژه ناشايستي را به كار برد، سعي كنيد به بد زباني او، بي توجهي نشان دهيد. وانمود كنيد كه آن را هرگز نشنيده ايد، بنابراين هرگونه تأثير آن را بر خودتان از بين برده و بازي او را به يك بازي يك نفره تبديل كنيد، چيزي كه اصلاً براي كودكان جالب نيست.

2. ازخوش زباني كودك تعريف و تمجيد كنيد:

بگذاريد كودك بداند چه نوع گفتاري را مي پسنديد. هر بار كه بدزباني نمي كند به اين امر اشاره كنيد. براي مثال بگوييد «خوشم مي آيد وقتي سؤالي از تو مي پرسم آرام جواب مي دهي.» در عمل به او نشان دهيد كه كدام گفتار وي، بدزباني شمرده مي شود.

3. خودتان هم بدزباني نكنيد:

از آن جا كه مي دانيد بدزباني شيوه اي است كه كودك براي اعمال كنترل بر شما به كار مي گيرد، پس خودتان بدزباني نكنيد. او ممكن است به دنبال راه هايي باشد تا عمداً شما را عصباني كند و با بدزباني، توجه شما را به خود جلب كند. پس از شركت در اين بازي خودداري كنيد.

4. بدزباني را به كودك آموزش ندهيد :

پاسخ دادن به كودك در حالت عصبانيت، تنها به او مي آموزد چگونه بدزباني كند. هر چند دشوار است ولي وقتي با عصبانيت سر شما فرياد مي كشد، شما متقابلاً اين كار را انجام ندهيد،

بلكه سعي كنيد با احترام گذاشتن به كودك، احترام گذاشتن به ديگران را به او آموزش دهيد. نسبت به كودك خود مؤدب باشيد، گويي كه او ميهمان است.




5. با كودك همان گونه حرف بزنيد كه مايليد با شما حرف بزند:

به كودك بياموزيد چگونه از بياني كه شما دوست داريد، استفاده كند. در بين صحبت ها از اين كلمات استفاده كنيد. «ممنونم، لطفاً، متأسفم و...» هم چنين به او بياموزيد تنها آن چه گفته مي شود، بدزباني محسوب نمي شود، بلكه گاهي لحن سخن گفتن هم ناخوشايند به نظر مي رسد.

6. براي كودك توضيح دهيد كه بدزباني يعني چه :

لازم است فكر كنيد آيا كودك بدزباني مي كند يا فقط شيوه بيانش اين گونه است ؟ در اين ميان مي توان مواردي از اين دست را ذكر كرد : طعنه زدن، به كار بردن اسم كوچك برخي افراد، با فرياد پاسخ گفتن و سرپيچي گستاخانه، بدزباني تلقي مي شود ولي حالات امتناع ساده مانند «نمي خواهم كه» غرغر كردن و پرسش هايي مانند «آيا بايد» تنها اظهار عقيده محسوب مي شوند نه بدزباني.

7. بر گفتار دوستان، رسانه ها و خودتان نظارت كنيد:

توجه كنيد كه خودتان و اطرافيانتان چگونه صحبت مي كنيد. دقت كنيد كه كودكان، تا حد امكان كمتر سخن ناخوشايند، نيش دار و يا دو پهلو بشنوند و ياد بگيرند.

8. به دليل بدزباني، كودك را تنبيه نكنيد:

تنبيه را براي موارد مهم و رفتارهاي زيان باري بگذاريد كه براي خود كودك و ديگران آزار دهنده و خطرناك است. بدزباني هم، در بدترين حالت، آزاردهنده است ولي هيچ تجربه اي در دست نيست كه نشان دهد با تنبيه كردن به دليل بي احترامي، كودك، مؤدب و محترم مي شود. مجازات، تنها ترس را مي آموزد و نه احترام را.

9. لقب دادن را آموزش ندهيد :

گاه والدين، به راحتي همان القاب تمسخر آميزي را كه كودك به زبان مي آورد به سرش فرياد مي كشند، براي مثال : «كودن! نمي داني كه نبايد به كسي لقب بد داد». اين كار به كودك اجازه مي دهد تا همان كلماتي را كه شما استفاده مي كنيد، به كار ببرد. خشم خود را كنترل كرده و به او توضيح دهيد كه چه طور و چرا اين قدر عصباني شده ايد.

10.به دليل لقب دادن، كودك را تنبيه نكنيد:

اگر كودك را به دليل لقب دادن مجازات كنيد، هرگاه از او دور باشيد از اين واژه ها استفاده مي كند. اعمال مجازات شديد براي درمان بدزباني به كودك مي آموزد كه چگونه كاري را پنهان انجام دهد.

11. از به كار بردن القاب طنز آميز و خودماني پرهيز كنيد :

از صدا كردن كودك خود با القايي كه گاه به دليل احساس صميمي بودن از آن ها استفاده مي كنيد ولي نمي خواهيد او براي صدا كردن ديگران از آن ها استفاده كند، اجتناب كنيد. به عنوان مثال گفتن كلمه وروجك يا شيطون، مي تواند به دليل تقليد كودك از شما استفاده شود.

12. اجازه ندهيد به كودك، القاب بد بدهند:

راه هاي مطلوبي را به كودك پيشنهاد كنيد تا زماني كه ديگران به او لقب مي دهند، از طريق آن ها واكنش نشان دهد. براي مثال بگوييد «وقتي دوستت با اسم بدي شما را صدا زد، به او بگو تا موقعي كه اسم بدي شما را صدا زد، به او بگو تا موقعي كه اسم خودم را صدا نكني با تو بازي نمي كنم و جواب تو را نمي دهم.»

13. اسامي بد و خوب را براي كودك مشخص كنيد:

به طور دقيق براي كودك توضيح دهيد كه از چه نام هايي نبايد استفاده كند. تنها در اين صورت مي توانيد از او انتظار داشته باشيد كه لقب هاي «مجاز» و «غير مجاز» را بشناسد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
انگيزه در کودکان


تعاون و همکاري از ملزومات يک زندگي هدفمند و مسئولانه در اجتماع است که مي تواند به ارتقاي سطح فرهنگ جامعه و تعالي کشور در همه زمينه ها منجر شود. کارشناسان معتقدند که خانواده به عنوان يک نهاد اجتماعي از اين امر مستثني نيست و زندگي سالم و رشد دهنده براي همه اعضاي خانواده در گروي تعاون و همکاري است. روحيه همکاري براساس روش هاي درست تربيتي از ابتداي کودکي شکل مي گيرد. مهم ترين شيوه براي ايجاد روحيه در فرزندان، پرورش مسئوليت پذيري آن ها است. اگر از همان دوران کودکي، نقش و ارزش وجودي فرزندان را در کانون خانواده براي آنان روشن سازيم، با ايجاد عزت نفس در آنان مي توانيم مسئوليت هايي را در حد توان وعلاقه آنان برايشان تعريف کنيم. در اين راستا، مي توان با ايجاد علاقه نسبت به فعاليت هاي گوناگون و توجه دادن آنان به توانايي هايشان شروع کرد و در ادامه راه ، با دادن مسئوليت هايي در حد توان ، و تشويق به هنگام، روحيه همکاري و تعاون را در فرزندان پديد آورد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 13 از 23:  « پیشین  1  ...  12  13  14  ...  22  23  پسین » 
خانه و خانواده

The World Of Kids | دنیای کودکان

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA