ارسالها: 3119
#21
Posted: 16 Oct 2011 07:31
تيز كردن هوش كودكان!؟
مسوولیتهای مادری یا پدری تمامی ندارند. وقتی بچهدار شوید، ناخودآگاه وظایف زیادی پیدا خواهید كرد. شما باید علاوه بر غذا دادن، شستن لباسها، رسیدگی مرتب، تحمل گریه و بیقراریهای كودك در 24 ساعت و خواندن هزار باره داستانهایی كه فرزندتان دوست دارد، بهفكر درآوردن پول و درآمد كافی برای زندگی، تهیه غذا، لباسهای قشنگ و سایر هزینههای لازم و غیرلازم كه كودكتان را خوشحال میكند، باشید.
هدف شما از انجام تمام این سرمایهگذاریها امید رسیدن به یك سود بزرگ است و آن چیزی نیست جز یك بچه دوست داشتنی، صالح و سالم كه شما را دوست داشته و قدردان محبتهایتان باشد. البته بهتر میشود اگر فرزند دوست داشتنی، پرمحبت و سالم شما، یك فرد باهوش و یا حتی نابغه نیز باشد. هر چند در گذشته تصور میشد هوش عاملی است كه تنها بهوسیله ژنتیك تعیین میشود، ولی امروزه دانشمندان عقیده دارند محیطی كه فرزند شما در آن رشد میكند و نیز فردی كه كودك را بزرگ میكند نقش بسیار مهمی در تعیین میزان هوش كودك دارند. در واقع والدین میتوانند كمك بسیار زیادی به باهوشتر شدن فرزندشان كنند.
30 امتیاز IQ تا 3 سالگی
دكتر دیوید پرلماتر، یكی از متخصصان برجسته اعصاب كه كتابهای زیادی در زمینه افزایش هوش كودكان نوشته، عقیده دارد كودك از تولد تا 3 سالگی شانس بهدست آوردن 30 امتیاز IQ را دارد.
وظیفه شما بهعنوان یك والد این است كه مطمئن شوید فرزندتان آن امتیازها را كاملا بهدست آورده است. برای گرفتن كامل این امتیازها، باید تنها چند توصیه ساده را انجام دهید مانند تغذیه با شیر مادر به مدت حداقل یك سال، جلوگیری از مواجهه زودرس شیرخوار با تلویزیون و سعی در آموزش استفاده از ابزارآلات ساده موسیقی به بچهها. البته با وجود آنكه موارد فوق همگی منطقی و ثابت شده هستند، ولی برخی از پزشكان آنها را توصیه نمیكنند. چراكه معتقدند وظایف والدین بهاندازه كافی سخت و پیچیده است و نباید بار اضافی دیگری بردوش پدر و مادر قرار داد. بهعقیده دكتر كیتلین استاد اطفال و ژنتیك دانشگاه پزشكی واشنگتن بهتر است والدین ذهنیت خود را تنها به پرورش یك سری خصوصیات خاص در فرزندانشان متمركز نكنند. توجه بیش از اندازه به پرورش یك سری خصوصیات خاص ممكن است موجب دست كم گرفته شدن دو مسأله اصلی یعنی تغذیه مناسب و عشق و محبت شود.
یك خبر خوب
اگر شما جزو والدین رقابتجو هستید و دوست دارید همیشه از بقیه جلوتر باشید، لابد خوشحال خواهید شد اگر بدانید تغذیه مناسب نه تنها به سالمتر بودن فرزند شما كمك میكند، بلكه مغز وی را نیز قوی میكند. نكتهای كه هرگز نباید فراموش كنید آن است كه تغذیه فرزند شما از دوران بارداری و از داخل رحم مادر شروع میشود. پس از به دنیا آمدن، نوبت دوران شیرخوارگی و تغذیه با شیر مادر میرسد.
به باور بسیاری از محققان شیرمادر یك غذا و وسیله بسیار مهم برای رساندن مواد مغذی و ضروری به نوزاد است. اگر چه نوزاد میتواند همین مواد را با استفاده از شیر خشكهای كامل نیز دریافت كند، نباید فراموش كرد تغذیه با شیر مادر یك ارتباط عاطفی قوی میان مادر و فرزندش ایجاد میكند.
آن روی سكه
به عقیده بسیاری از دانشمندان، والدین باید در نظر داشته باشند هوش اجتماعی یعنی واكنشهایی كه شخص در وضعیتها و موقعیتهای اجتماعی مختلف نشان میدهد به همان اندازه IQ مهم است. حتما تاكنون اشخاص زیادی را دیدهاید كه علیرغم داشتن سطح IQ بالا، در پستهای پایین مشغول به كار هستند و به حق خود نمیرسند. آنها مهارتهای اجتماعی لازم برای آنكه خودشان را نشان داده و بر مشكلات موجود غلبه كنند، ندارند. شما نمیتوانید بچههایتان را فقط مجبور به درس خواندن و شاگرد اول شدن كنید و انتظار داشته باشید كه هوش و مهارتهای اجتماعی خودبهخود در آنها ایجاد شوند. در این مورد، دكتر كتی پازك خاطر نشان میكند كه بازی كردن و انجام فعالیتهای معمول روزانه نظیر ساختن یك خانه با استفاده از اسباببازیها و یا رفتن به سوپرماركت به یادگیری و افزایش هوش اجتماعی كمك میكند. زیرا فعالیتهایی سازنده، اجتماعی و معنیدار هستند. دكتر پازك استاد روانشناسی دانشگاه تمپل در پنسیلوانیا كتابهای زیادی در زمینه یادگیری كودكان نوشته است. به باور دكتر پازك، هر اندازه بچهها نیاز به مداخله والدین در كارهایشان دارند، بههمان اندازه نیز لازم است زمانی را برای خودشان داشته باشند. بچهها در لحظات سكوت و آرامش میآموزند فضاهای درون خودشان را پر كنند و متوجه موارد جالب و غیرعادی شوند. اگر شما بخواهید تمامی فعالیتهای فرزندتان را در تمام اوقات كنترل و در آنها مداخله كنید، خطرش این است كه به فرزندتان اجازه نخواهید داد تا بتواند خودش خلاهای درونش را پر كند.
7 نكته برای تقویت هوش بچه
1) تغذیه مناسب را از دوران بارداری شروع كنید: برای بچهها، داشتن تغذیه مناسب كاملا ضروری است. مادرها باید رساندن ویتامینها و مواد مغذی لازم به فرزندانشان را حتی پیش از بهدنیا آمدن آنها شروع كنند. برای اطمینان از اینكه در آینده فرزند باهوش و سالمی خواهید داشت، قبل از هر چیز باید برای فرزندتان یك رژیم غذایی مناسب و كامل در نظر بگیرید. بهعقیده دكتر كیتلین، اگر چه تكامل مغزی پس از تولد روی میدهد و مغز قادر است خود را با تغییرات محیطی سازگار كند، اما تغذیه بد دوران بارداری دارای آثار منفی مشخص و برجستهای است كه میتواند در تمام طول زندگی فرزند شما ادامه داشته باشد.
2) شیر مادر، 8 امتیاز: بسیاری از دانشمندان بر این باورند كه تغذیه شیر مادر در طی سال اول 8 امتیاز IQ برای فرزند شما بههمراه خواهد داشت. شیرمادر یك نوع چربی بسیار مهم برای عملكرد مغزی دارد. یك خبر خوب برای مادرانی كه قادر نیستند به بچههایشان شیر بدهند آن است كه امروزه سازندگان شیرخشكهای جدید این نوع چربی را به ساختمان شیر خشك اضافه كردهاند.
3) تماس با تلویزیون را محدود كنید: برخی از مردم فكر میكنند كه تلویزیون در طول سالهای رشد و تكامل برای بچههای آنها مضر است. ولی به گفته دكتر پرلماتر، تلویزیون فقط تا 2 سالگی مشكلزاست. طبیعت یك سویه و یك طرفه تلویزیون موجب جلوگیری از تشویق كودك به یادگیری و استفاده از مهارتهای كلامی میشود. برای یادگرفتن استفاده مناسب از زبان، كودك باید بتواند پاسخهای صحیح و مناسب را از كسانی كه اطرافش هستند، بگیرد.
4) بازی كردن: دكتر پازك معتقد است، به همان اندازه كه مهم است یك كودك چه چیزی را یاد بگیرد، چگونگی یاد گرفتن آن مطلب نیز اهمیت دارد. بههمین دلیل است كه وی والدین را تشویق میكند كه وقت بازی كافی به بچههایشان بدهند. این موضوع به افزایش قدرت یادگیری طبیعی بچهها در محیطهای معمولی روزانه كمك میكند.
5) نواختن موسیقی، 6 امتیاز: مواجهه زودرس با آموزشهای موسیقی اثر بسیار خوبی روی فرزند شما دارد. به گفته پرلماتر، مهارت بازی با یك ابزار موسیقی در 4 سالگی میتواند IQ بچهها را تا 6 امتیاز بالا ببرد. ممكن است فكركنید فرزندتان در آن سن برای انجام این كار آماده نیست ولی واقعیت این است كه آنها در 4 سالگی میتوانند بهراحتی طرز استفاده از ابزار موسیقی را یاد بگیرند.
6) آرام و طبیعی باشید: اگر چه روشها و دستورالعملهای متعددی برای بزرگ كردن بچهها وجود دارند، ولی مهمترین توصیهای كه دانشمندان به والدین میكنند، حفظ آرامش، خونسردی و رفتار طبیعی است. دكتر گیتلین معتقد است باید والدین را تشویق كرد تا به استعدادها و غرایزشان اعتماد داشته باشند. روشهای بسیار زیادی برای تربیت صحیح یك كودك وجود دارد كه اغلب آنها درست است و نباید در استفاده از آنها دچار آشفتگی شد.
7) مداخلات اجتماعی را تقویت كنید: تعیین اینكه یك كودك به چه مقدار مداخله اجتماعی نیاز دارد آسان نیست. ولی یك چیز مسلم است و آن اینكه این موضوع به فرزند شما كمك میكند مهارتهای اجتماعیاش را (كه برای زندگی آینده بسیار ضروری هستند) توسعه دهد.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 105
#22
Posted: 19 Dec 2011 08:13
سوالات جنسی کودکان:مامان من چه جوری دنیا امدم ؟[font#DF0101][/font]
آموزش مسائل جنسی به فرزندان خوب یا بد ؟
ایرانیان به دلیل فرهنگ خاصی که دارند همیشه از پاسخ به این گونه سوالات فرزندانشان پرهیز می کنند اما این مسئله نیز لازم به آموزش دارد مانند اینکه شما به کودکتان یاد می دهید که چگونه قاشق و چنگال را برای غذا خوردن در دست بگیرد، یا چگونه به دستشویی برود و ....
همیشه یک سوال برای کودکان در سنین پایین مطرح است و این سوال است :
" مامان من چه جوری دنیا امدم ؟ "
مادر در پاسخ می گوید :
ما از خدا خواستیم کودکی به من و پدرت بدهد و او از آسمان برای ما کودکی فرستاد، یا پاسخ های دیگری به این سبک .
با تفکیک سنی میشود گفت که سوالات بچه ها در مورد مسایل جنسی از پنج سال به بالا شروع میشود و والدین باید در این سن واقعیتها را به زبان خیلی ساده برای بچه ها توضیح دهند و اگر جواب دادن به سوال را جایز ندانستند اصلاً جواب ندهند زیرا در صورتی که جواب دهید ناخودآگاه حس جنسی کودک پویا می شود .
مناسب ترين زمان برای آموزش مسائل جنسی به کودک و نوجوان زمانی است که او سوالی را در اين زمينه مطرح می کند.
ارائه آموزش به نوجوانان و کودکان را به روش مستقيم و غير مستقيم باید دنبال شود. آموزش مستقيم از طريق صحبت کردن است، اما نبايد به گونه اي مطرح شود که باعث بيداري زودرس شود.
به نظر ميرسد، مادران بيش از پدران در انتقال اطلاعات جنسي به فرزندان نقش دارند و در بسياري موارد نيز پدران اين وظيفه را از خود سلب کرده و به مادران واگذار ميكنند.
با توجه به مراحل رشد کودک، به پرسشهاي او پاسخ دهيد. هر چه سن او کمتر است پاسخها را عينی تر و با لحن جدی بگوييد. جواب آنها را حداکثر در دو تا سه جمله بدهيد. بچههای ده- دوازده ساله به اطلاعات بيشتری نياز دارند که ميتوان از طريق کتابها، جزوهها و کلاسهای آموزشی به آنها دست يافت.
اما بهترین دوران برای بازگویی این مسائل سن بین 7 تا 12 سال است . منظور از این مقاله این نیست که تمام جزئیات مسائل جنسی را مطرح کنید فقط اینکه با توجه به سن فرزندتان به او پاسخ دهید، نباید اطلاعات به گونهای باشد که باعث بیداری زودرس جنسی گردد .
دوره نوجوانی از بحرانیترین دورههاست. زمانی است که دختر و پسر به جنس مخالف دلبستگیهای فکری و جنسی پیدا می کنند . تاثیر نیرومند تمایلات جنسی، جایگزین بسیاری از تصورات و مفاهیم ذهنی می شوند، آثار دلبستگی جنسی در رفتار آنان آشكارا منعكس میشود.
باید در این سنین بسیار مراقب بچه ها بود و آنها را با نکات مهمی آشنا کرد زیرا بسیاری از تجاوزات جنسی در این سنین اتفاق می افتد و مهم ترین دلیل آن عدم اگاهی فرزندانمان است، پس در سن مناسب فرزندانمان را با این مسائل آشنا کنیم.
چراغی در دست، چراغی در دلم.
زنگار ِ روحم را صیقل میزنم.
آینهای برابر ِ آینهات میگذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم
ارسالها: 105
#23
Posted: 19 Dec 2011 08:13
نوزاد در چه سنی هویت خود را میشناسد?
آیا نوزاد بدن خود را میشناسد؟
نوزاد شناختی از بدن خود ندارد. فقط به تدریج است که محدودیت هایی را که به "او" و "نه وفرد" دیگری مربوط میشود را میشناسد. این مرحله عموماً "مرحلۀ آئینه" نامیده میشود زیرا زمانی که نوزاد در آئینه نگاه میکند، تصویر خودش را در آن تشخیص میدهد.
نوزاد در چه سنی هویت خود را میشناسد؟
پاسخ به این سئوال مشکل است. آنچه که درباره اش مطمئن هستیم، این است که کودک حدود دو سالگی، میان جسمش و انعکاس آن در آئینه ارتباط برقرار میکند. اما تا رسیدن به این مرحله، پیشرفتش تدریجی است.
حدود چهار ماهگی، نوزاد از مشاهدۀ تصویر خودش در آئینه لذت میبرد و در مقابل آن سر و دست خود را تکان میدهد. اما اگر در مقابل کودک دیگری هم قرار بگیرد، همین کارها را میکند. در عوض، اگر مادرش مقابلش باشد، او را به خوبی خواهد شناخت. ضمناً، این یک مرحلۀ در حال گذر است.
حدود هفت یا هشت ماهگی، توجهش به آیینه ها بیشتر میشود. و در این سن، او دیگر بدن خود را به واسطۀ دست ها یا دهانش جستجو میکند و بین چهرۀ افراد خانواده اش و دیگران تمایز قائل میشود. این همه چیز نیست، او شروع میکند به حرف زدن از طریق واکنش ها و اشاره های صورتش. همچنین او کم کم میتواند نسبت به شخص خودش آگاهی به دست آورد.
حدود 12 تا 18 ماهگی، از اینکه میفهمد حرکات قابل مشاهده در آئینه متعلق به او هستند، متعجب میشود. بعد از 18 ماهگی، درمییابد که تصویر درون آئینه کسی جز خودش نیست. این پدیده میتواند آرامش او را مختل کند، ممکن است با برگرداندن نگاهش، از مواجه شدن با آئینه خودداری کند.
برخی والدین میگویند که کودک شان پیش از دو سالگی خودش را میشناسد. اما چگونه میتوان از این موضوع مطمئن شد؟ متخصصان برای این کار از ترفندهای مختلفی استفاده میکنند:
زمانی که نوزاد خود را در آئینه نگاه میکند، بدون اینکه صدایی تولید کنید، بروید پشت او. اگر زمانی که شما را دید، به سمت تان چرخید، به این معناست که مرحلۀ آئینه را پشت سر گذاشته است. او فهمیده است که تصویر شما در آئینه انعکاس شماست، وگرنه به نگاه کردن به سمت مقابلش ادامه میداد؛
بدون اینکه حس کند لکۀ کوچکی رنگ روی پیشانی اش بگذارید، سپس او را مقابل یک آئینه قرار دهید. اگر برای لمس کردن لکه به سمت آئینه بیاید، به این معناست که او هنوز تشخیص نداده که تصویرش، انعکاس او در آئینه است. در عوض، اگر او لکه را لمس کرد، او فهمیده آنچه که میبیند، انعکاسش در آئینه است.
در گذاشتن یک آئینه در اتاق کودک شک نکنید.
مطمئناً این آئینه مرکز توجهش خواهد شد. بهتر است آئینه ای را که انتخاب میکنید، نشکن باشد، اگر این آئینه بزرگ هم باشد کودک میتواند خودش را به طور کامل ببیند (بهتر است آئینه را در سطح زمین نصب کنید).
چراغی در دست، چراغی در دلم.
زنگار ِ روحم را صیقل میزنم.
آینهای برابر ِ آینهات میگذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم
ارسالها: 105
#24
Posted: 19 Dec 2011 08:17
اگر نمی خواهید بچه ها جیغتان را در بیاورند!
چهره گریان یک کودک در کوچه و بازار که برای خرید یک وسیله یا خوراکی جیغ و فریاد راه انداخته، برای همه ما آشناست؛ کودک ناامیدی که به دلیل برآورده نشدن خواسته اش اشک می ریزد و پدر یا مادری که با چهره ای در هم سعی می کند او را از محیط دور و آرام کند.
واقعیت این است که خرید کردن به همراه کودکان برای بسیاری از والدین کاری دشوار و طاقت فرساست و گاهی پس از خرید چنان خستگی و پریشانی گریبانگیر والدین می شود که از رفتن به بازار پشیمان می شوند.
اگر والدین بدانند که باید نیازهای کودک را تقسیم بندی کنند و متناسب با آن نسبت به درخواست کودک واکنش نشان دهند، کمتر دچار مشکل می شوند.
باید دانست که علت تمام رفتارهای کودک از خود والدین ناشی می شود. بچه ها آینه تمام نمای والدین هستند.
اگر به این موضوع علاقه مند شده اید حتما ادامه آن را بخوانید.
رشد شخصیت کودک
حامد سیامکی خبوشان کارشناس ارشد روان شناسی و عضو نظام مشاوره و سازمان روان شناسی کشور می گوید: خرید کردن چه به تنهایی و چه همراه والدین یکی از فرآیندهای اجتماعی شدن و رشد شخصیت کودک است.
مشاهده کنش والدین و نحوه تعاملات آن ها با فروشندگان و افراد غریبه در سازگاری اجتماعی کودک با دیگران بسیار موثر است.
الگوی خرید به ۲ بخش قابل تفکیک است. یکی خرید با والدین و دیگری خریدی که به تنهایی انجام می شود.
باید دانست کودکان در زمینه های مختلف آینه تمام عیار والدین هستند و خرید به عنوان یکی از شاخص های تعاملات اجتماعی است که می تواند جرات مندی، تصمیم گیری، اراده و قانع بودن را در کودک شکل دهد.
کودکی که به همراه والدین به خرید می رود ضمن دریافت محرک های دیداری و شنیداری از محیط توجه همه جانبه به کالاها، نحوه درخواست از فروشنده، نحوه ارائه پول، نپذیرفتن کالاهای غیرضروری، چانه زدن ، دریافت مانده پول، ارزش گذاری کالا از نظر قیمتی و کیفیت، نگهداری از پول به هنگام خرید و نحوه مقایسه کالاهای شبیه به هم را یاد می گیرد.
ضمن این که داشتن مهارت خرید کردن توسط کودک در مراحل بعدی زندگی، رشد تکمیلی شخصیت وی محسوب می شود و پس از آن خرید با حضور مستقیم و یا غیرمستقیم والدین انجام می شود.
سرزنش نکردن کودک به هنگام خرید، احترام گذاشتن به انتخاب های کودک و نظرخواهی به هنگام خرید باعث افزایش اعتماد به نفس کودک می شود. استفاده از بازارهای متنوع خرید براساس نیازمندی ها، صحبت کردن درباره علل انتخاب در شکل گیری و رشد تفکر و عقلانیت کودک نقش بسیار موثری دارد و تمام این اتفاقات به طور ناخودآگاه در او رخ می دهد.
وی با بیان این که در هنگام خرید کردن بچه ها می توانند پنهان کاری، پرتوقع بودن، دروغ گویی و ... را بیاموزند، می گوید: کودکان در هنگام خرید از بزرگ ترها می توانند رفتار و گفتارمتناقض و نادرست بسیاری بیاموزند.
یکی از شایع ترین شکایات والدین به هنگام خرید با کودکان این است که کودکان اصرار و پافشاری زیادی برای خرید وسایل یا اسباب بازی یا پوشاک می کنند و آن ها را به دردسر می اندازند.
توجه نشان دادن به تقاضای کودک و اجابت سریع درخواست های او باعث تثبیت این رفتار در کودک می شود.از طرفی دادن وعده و وعید بسیار از سوی والدین، شرط گذاری نکردن و موکول نکردن تامین نیاز کودک به آینده از جمله عواملی است که باعث می شود این رفتار کودک ادامه پیدا کند.
والدین بهتر است نیازهای کودک را در ۳ زمینه طبقه بندی کنند:
«غیرمهم و غیرضروری»
«مهم، غیرضروری»
«مهم و ضروری»
والدین باید متناسب با این نیازها واکنش مناسبی نشان دهند.
والدین برای برآوردن نیازهای دسته اول با بیان این که «فعلا نیاز نداری، ضرورتی ندارد بخری» باید کودک را نسبت به غیر مهم و غیرضروری بودن نیازش آگاه کنند و قاطعانه«نه» بگویند.
درباره نیازهای مهم و غیرضروری والدین باید با جملاتی مثل «الان وقتش نیست» یا «الان نیاز نداری» برآوردن آن را با توجه به صلاحدید خود و به طور منطقی به تعویق اندازند. والدین هم چنین می توانند محتاطانه خرید یک کالای دیگر را جایگزین خواسته کودک کنند .
درباره نیازهای مهم و ضروری هم باید والدین حساب شده و منطقی خرید کنند.
راهکارها
بدیهی است هماهنگی پدر و مادر به هنگام تصمیم گیری برای خرید و احترام گذاشتن آن ها به نظر یکدیگر و انتخاب مناسب مکان های خرید از دیگر عوامل بازدارنده بهانه گیری های کودک است.
گفت و گو درباره خریدهای غیرضروری و نخریدن بعضی وسایل به کودک یاد می دهد که او هم می تواند از برخی نیازهایش چشم پوشی کند.طبیعی است که والدینی که خود به خرید فراوان علاقه دارند و دائم در حال خرید وسایل غیرضروری هستند، نمی توانند توقع داشته باشند کودکشان رفتار دیگری در پیش بگیرد.
گاهی والدین با عملکرد خود، کودک را به انجام رفتار نامناسب و بهانه گیری در خرید ترغیب می کنند. والدینی را درنظر بگیرید که هر بار که به بازار می روند، بدون دلیل و بدون توجه به نیاز کودک برای او خرید می کنند. این کودک در طول زمان پرتوقع می شود و همواره باید با خرید کردن مرکز توجه باشد.
هم چنین والدین باید قبل از رفتن به بازار برای خرید هدف گذاری کنند. به کودک بگویند کجا می روند و چه چیزی می خواهند بخرند. خرید کردن بدون هدف، آفت است و بسیاری از بهانه گیری های بچه ها از همین نقطه شروع می شود. اگر کودک به چیزی نیاز دارد می گوییم فلان چیز را می خریم اما اگر نیازی ندارد لازم نیست چیزی بگوییم. او فقط قرار است بداند کجا می رویم و چه چیزی می خریم.به طور کلی تامین سریع نیازهای غیرضروری کودک خود به خود باعث افزایش سطح توقع در وی می شود.
چراغی در دست، چراغی در دلم.
زنگار ِ روحم را صیقل میزنم.
آینهای برابر ِ آینهات میگذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم
ارسالها: 105
#25
Posted: 19 Dec 2011 08:17
چطور خردسالان را در مرگ عزیزان همراهی کنیم ؟!
مرگ بخشی غیر قابل گریز از زندگی است و کودکان باید آن را درک کنند و راههایی را آموزش ببینند تا بتوانند این پدیده کاملا طبیعی را بپذیرند.
کودکان هر قدر هم که کم سن و سال باشند نسبت به مرگ بی اطلاع نیستند. و در باره آن در داستانها شنیدهاند یا در تلویزیون دیدهاند، یا اینکه با جسم بی جان حشرات یا پرندگان در اطراف محل زندگی برخورد کردهاند. یا حتی ممکن است مرگ یک حیوان خانگی یا یکی از اعضای خانواده را تجربه کرده باشند.
علاوه بر اینها، جنبههای دیگری از مرگ هم وجود دارد که کودکان خردسال نمیتوانند درک کنند. برای مثال، آنها نمیفهمند که مرگ ابدی است و اجتناب ناپذیر و برای همه اتفاق میافتد. خردسالان نمیتوانند درک کنند که "مرده" یعنی کسی که بدنش دیگر فعالیتهای عادی زندگی را ندارد.
شاید کودکان فکر میکنند کسی که مرده هنوز میخورد، میخوابد و کارهای عادیاش را انجام میدهد، فقط این کارها را در آسمانها یا اعماق زمین انجام میدهد و در ذهن خود همیشه منتظر بازگشت کسی هستند که از دنیا رفته است و به مرگ به عنوان یک اتفاق موقتی نگاه میکنند
به خصوص وقتی مرگ والدین یا خواهر و برادر یک کودک خردسال فرا میرسد، او نمیتواند مرگ آنها را باور کند و درک نمیکند که این پدیده میتواند برای آنها هم اتفاق بیفتد.
کودکان خردسال در مقابل مرگ واکنشهای متفاوتی نشان میدهند. اگر طفل شما در این شرایط به شما چسبید و از شما جدا نشد یا سبک سخن گفتن وی به شکل سخن گفتن زمان کودکیاش برگشت یا ناگهان از رفتن به مهد کودک سابقش امتناع ورزید، یا واکنشهایی نظیر آن از خود نشان داد هرگز تعجب نکنید
حتی ممکن است تمام برنامه متداول روزانه وی مختل شود و همه چیز در نظرش بد و آزار دهنده شود و در واقع با خود در ستیز میافتد تا بفهمد چرا بزرگترها تا این اندازه اندوهگین هستند
برخی کودکان هم هستند که نسبت به مرگ هیچ واکنشی نشان نمیدهند.
کودکانی هم هستند که واکنشهای متناوب بروز میدهند یعنی نوعی مواجهه با مرگ، با شادمانی و بازیهای روزمره آنان ترکیب میشود. این نوع واکنش هم کاملا طبیعی است
درک این موضوع و واکنش کودکان نسبت به مرگ به گونهای است که هر کودکی به اندازه ظرفیت و تحمل خود از آن برمیدارد. و این شرایط دردناک و تالم آور آن قدر طول میکشد تا کودک احساس کند میتواند با امنیت خاطر این احساس را از وجودش بیرون کند. به خصوص در مواردی که متوفی والدین یا خواهر و برادر کودک باشند، توجه داشته باشید که این پروسه ممکن است ماهها یا حتی سالها طول بکشد
گاهی هم در مرگ نزدیکان، کودکان رفتارهای عجیبی نشان میدهند که بیشتر نشان از بیماری دارد، اما بدانید که این واکنشها هم کاملا طبیعی هستند و از همراهی و کمک به او غافل نشوید تا بتواند از این مسیر سخت عبور کند و پدیده مرگ را هم درک کند و هم با آن کنار بیاید.
چراغی در دست، چراغی در دلم.
زنگار ِ روحم را صیقل میزنم.
آینهای برابر ِ آینهات میگذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم
ارسالها: 105
#26
Posted: 19 Dec 2011 08:27
فرزندم مدام خسته است!
خستگی یکی از نشانه هایی است که پزشکان تمایل دارند آن را "غیر تخصصی" بنامند. چند توصیه برای اینکه بفهمیم خستگی کودک علامت مشکوکی است یا اینکه نشانۀ کارکرد خوب بدن اوست.
یک کودک خسته، طبیعی است؟
برای یک بزرگسال حس کردن خستگی، شناختن و بیان کردن آن آسان است. این کار برای کودکان کمی سخت تر است، حتی اگر بتوانند صحبت کنند. اگر بعضی از بچه ها میگویند که خسته هستند، بعضی دیگر بدون استفاده از کلمات خستگی شان را نشان میدهند، از جمله: تمایل به خواب در هر جایی، عصبانیت، ناامیدی، مشکل در تمرکز و ... .
خستگی نتیجۀ طبیعی تمام فعالیت های جسمی و فکری است. اما اگر با خوابیدن از بین نرود، نباید نادیده گرفته شود.
وقتی فرزندم خسته است، چه واکنشی نشان دهم؟
در ابتدا بررسی کنید که دلیل خستگی در زندگی روزانه اش وجود وجود نداشته باشد. آیا او زمان کافی برای خواب بعد از مدرسه دارد؟ آیا فعالیت های خارج از مدرسه اش بیش از اندازه زیاد و شدید نیستند؟
ضمناً مطمئن شوید که بهداشت فردی اش به خوبی رعایت میشود. آیا به اندازه کافی میخوابد؟ آیا خوابش از کیفیت خوبی برخوردار است؟ آیا تغذیه اش متعادل است؟
احساسات منفی نیز میتوانند خستگی را با خود به همراه داشته باشند. اگر محیط خانواده مساعد نباشد یا کودک در محل زندگی اش احساس آرامش نداشته باشد، ممکن است از لحاظ روانی دچار خستگی شود. حرف زدن او با شما شاید باعث شود که مشکلش را بیان کند.
اگر کودک شما از بهداشت مناسبی در زندگی برخوردار است اما خستگی اش همچنان پابرجاست، مشورت با متخصص اطفال ضروری خواهد شد. دلایل جسمی خستگی بسیار متعدداند، بنابراین مشاهدۀ علائمی که همراه خستگی است برای پزشک مفید خواهد بود.
خستگی و افسردگی در بین کودکان
به غیر از بیماری های جسمی، خستگی باید از منظرهای دیگری نیز مورد بررسی قرار گیرد زیرا ممکن است خستگی به دلیل وجود افسردگی باشد.
علاوه بر خستگی، کودک افسرده اغلب اظهار بی حوصلگی میکند، ارزش خود را پایین میآورد (با بیان چنین جملاتی: من به در نخور هستم، موفق نمیشوم و...)، و دیگر از چیزی لذت نمیبرد حتی کارهای مورد علاقه اش. در صورت وجود چنین نشانه هایی، مشورت با متخصص اطفال یا حتی روانپزشک متخصص اطفال نیز ضروری است: درمان ها مفید هستند و میتوانند مانع از بازگشت افسردگی در سن بلوغ یا بزرگسالی شوند.
چراغی در دست، چراغی در دلم.
زنگار ِ روحم را صیقل میزنم.
آینهای برابر ِ آینهات میگذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم
ارسالها: 476
#27
Posted: 19 Dec 2011 08:41
براى فهم صحيح كودكان بايد مقدارى كودك بودن را تجربه كرد
دلم طواف نگاه تو را طلب کرده
تمام روز مرا چشمهات،شب کرده
شعار نيست که بيمارم از تبسم تو
بيا معاينه کن اين وجود تب کرده♥♥♥♥♥
ارسالها: 511
#29
Posted: 4 May 2012 07:48
تأثیر شعر و موسیقی بر روحیهٔ کودکان
همه می دانیم تربیت صحیح انسان ها از دوران کودکی آغاز می گردد و هر آنچه که کودک به عنوان عادت های پسندیده آموزش می بیند، در دوره های بعدی زندگی حتی در بزرگ سالی نیز، آن عادت ها را به کار خواهد برد. آغاز فراگیری عادت های پسندیده که مهم ترین دورهٔ یادگیری انسان ها را تشکیل می دهد، همان دورهٔ قبل از دبستان است. آموزش عادت های صحیح بهداشتی به کودکان قبل از دبستان با کمک شعر و موسیقی، بهتر است. البته زمانی می توان گفت که موسیقی کار خود را در تعلیم و تربیت و ایجاد روحیه و شور و نشاط به کودکان با موفقیت انجام داده که همهٔ شرایط لازم رعایت گردد؛ یعنی در این امر مهم، هم شاعر، هم آهنگساز، و هم معلمی کارآزموده، نقش آفرینی نمایند.
این، همان تخصصی بودن رشتهٔ کودک را می رساند. موفقیت در آموزش و اطلاع رسانی به کودکان به کمک شعر و موسیقی، نتیجه های باورنکردنی را با خود به همراه دارد که علاوه بر تعلیم و تربیت و ایجاد عادت صحیح و پسندیده می توان به شادابی و توان مندی اشاره کرد که باز با کمک موسیقی در کودکان پدیدار می گردد و این موفقیت در آموزش با کمک شعر و موسیقی، تأثیر خود را در رشد و شکوفائی بهتر کودکان خردسال گذارده و زمینهٔ مطلوبی را برای گام نهادن در دوره های بعدی زندگی ایجاد خواهد کرد که باز موسیقی می تواند جلوه های شگرفی را در آن دوره ها با خود به همراه آورد و با داشتن اثرهای تفریحی، آموزشی، روحی و روانی در خودسازی انسان ها (کودکان امروز و زنان و مردان فردا) نقش مهمی را بازی نماید. به هر حال، تأثیرهای موسیقی در کودکان بسیار زیاد است و به همین دلیل، می توان از این وسیله برای آموزش بهتر، مؤثرتر و ماندگارتر استفاده نمود، چرا که موسیقی و شعر با روحیهٔ کودک بسیار سازگار است و هر آنچه را که هدف آموزش باشد و از طریق شعر و موسیقی به او تعلیم داده شود، فرا می گیرد.
الاغ با اون خریتش از خیلی ها بهتره
ارسالها: 511
#30
Posted: 4 May 2012 07:51
شب ادراری (ناتوانی كنترل ادرار)
عدم كنترل ادرار یكی از شایعترین علل مراجعه به روانپزشك یا متخصص كودكان می باشد.كودكانی كه به سن پنج سالگی می رسند باید توانائی نگهداری و كنترل ادرار خود را كسب كنند .حال اگر با رسیدن به سن پنج سالگی با سطح رشدی مناسب بدون هیچ دلیل جسمی و مشكلات پزشكی و یا مصرف برخی داروها ( ادرار او رها )،كنترل ادرار صورت نگیرد و این مسئله دو بار در هفته به مدت سه ماه پیاپی باشد، فرد مبتلا به اختلال بی اختیاری ادرار خواهد بود.
شب ادراری ممكن است خواه عمدی و خواه غیر عمدی باشد. در واقع ترس، اضطراب، از دست دادن مهر و محبت والدین، تولد كودك دیگر، جلب نظر والدین، ترس از تنبیه و در بچه های بزرگتر مشكل در مدرسه و دوستان و در كل هیجانات مختلف در كودك مهمترین علل بیماری هستند.
وجود نشانه های نظیر مكیدن انگشت، كج خلقی، لجبازی و سایر مشكلات رفتاری همراه با این اختلال گزارش است، زیرا عدم كنترل ادرار نیز به نوبه’ خود بر روان كودك اثر می گذارد و سر زنش یا تنبیه از طرف والدین باعث احساس ناراحتی و ضعف شده و بر شدت عدم كنترل ادرار می افزاید، والدین باید سعی كنند با آرامش و صبر با كودكان برخورد كنند، باید از توبیخ و تنبیه كودك خودداری كرد و با این عمل او را متوجه ساخت كه عدم كنترل ادرار عمل زشت و شرارت نیست بلكه نوعی بیماری است.
محققان عقیده دارند چنانچه والدین در فهم كودك و نیازهای او بكوشند و با وی رابطه عاطفی صحیح بر قرار كنند بیماری به سهولت درمان میشود. به طور خلاصه درمان با تلفیق روشهای زیر انجام می گیرد:
▪ تشویق كودك به بیان مشكلات خود و اصلاح رابطه كودك و اعضای خانواده.
▪ از بین بردن جو اضطراب زا برای كودك .
▪ بیدار كردن كودك برای ادرار كردن در شب در فواصل معین و آشنایی كودك با آداب توالت رفتن.
▪ دادن مایعات به مقدار كم، مخصوصا نوشیدنیهایی كه در آنها كافیین وجود دارد مثل: چای، قهوه، نوشابه.
▪ تهیه و نصب ورقه بالای تخت كودك به این منظور كه شبهایی كه كودك خشك بود، توسط خودش یك ستاره یا خورشید روی آن علامت زده شود و می توان به منظور تشویق یك جایزه در ازای مثلا ده ستاره به او داد.
▪ دارو درمانی هم در بهبود این اختلال موثر است، اما به هر حال موفقیت آن همراه با موارد بالا می باشد
الاغ با اون خریتش از خیلی ها بهتره