انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 1 از 6:  1  2  3  4  5  6  پسین »

یک خانواده ی خوب چگونه خانواده ای است؟


مرد

jems007
 



خانواده مهم‌ترين نهاد اجتماعي و كوچ‌كترين هسته جامعه مي‌باشد كه از زن و مرد و فرزنــــدان تشكيل مي‎شود. اساس و ركن اصلي خانواده به عنوان زير بناي جامعه، ازدواج است و بدون ترديد يكي از وقايع و مراحل مهم زندگي هر انسان همين مرحله مي‌باشد. ازدواج فرآيندي از تعامل بين زن و مرد است كه تحت شرايط و مراسم قانوني، ‌شرعي و عرفي برگزار مي‌گردد و عمل آن مورد پذيرش شرع،‌ قوانين و تشكيلا‌ت اجتماعي است.

انسان در سايه ازدواج به كمال مي‎رسد. خداوند انسان را با اندكي تفاوت ساختماني و عاطفي در دو جنس آفريد و آرامش و نيك‎بختي را در پيوستن به هم و ازدواج قرار داد. خواند در قرآن مجيد مي‌فرمايند: «خداوند براي شما از جنس خودتان جفتي بيافريد كه در كنار او آرامش يابيد و با هم انس گيريد و ميان شما رأفت و مهرباني برقرار نمود.» واقعيت اين است كه سعادت و خوشبختي را تنها مي‌توان در زندگي خانوادگي سالم و موفق جستجو كرد. جايي كه محبت و عاطفه انسان را از محبت‌هاي بي‌پايه و سطحي بي‌نياز مي‎كند،‌ جايي كه با تلا‌ش دو انسان اميدوار و با نشاط، ‌محيطي سرشار از دوستي و احساس مسؤوليت فراهم مي‌آيد.

عامل موفقيت خانواده چيست؟ چرا برخي ازدواج‌ها موفق و برخي ديگر ناموفق‌اند؟ تفاوت بين افرادي كه سال‎ها در زندگي زناشويي خود كامياب هستند و كساني كه پيوسته با مشكل مواجه‌اند چيست؟ با آن كه بيشتر زوج‎ها با آرزوهاي بسيار زندگي زناشويي را آغــاز مي‎كنند، چرا برخي فقط براي مدتي شادي را تجربه مي‎كنند و برخي ديگر زندگي را با شور و شعف ادامه مي‎دهند؟

بررسي‎ها نشان داده‎اند كه خانواده‌هاي موفق در ارضاي نياز‌هاي اساسي با يكديگر مشابه هستند:

  • با يكديگر ارتباط توأم و با تفاهم دارند و در موقعيت‌هــاي گوناگون ستايش و قدرداني از يكديگر را ابراز مي‎كنند.
  • زمينه‎هاي تشويق جهت رشد و شكوفايي يكديگر را فراهم مي‎كنند.
  • علا‌وه بر عشق و محبت نسبت به يكديگر به ازدواج و تشكيل خانواده نيز عشق مي‎ورزند و در حفظ بنيـاد خانواده تلا‌ش مي‎كنند.


خانواده محل انتقال سنت‌ها، باورها و انواع مختلف شناخت‌هاست. (از شيوه غذا خوردن گرفته تا افكار سياسي) نخستين قدم‌هاي اجتماعي شدن را كودك در خانواده بر مي‌دارد و به موجودي اجتماعي تبديل مي‌شود. خانواده از زمان اسم‌گذاري بر كودك او را در مسير و شبكه خويشاوندي قرار مي‌دهد بنابراين خانواده نخستين هويت اجتماعي فرد را فراهم مي‌آورد.

بنابراين چگونگي رشد و تربيت فرد در خانواده، در وجود يك خانواده سالم و ايده‌آل نقش پررنگي دارد. همسران جوان براي ايجاد همدلي با يكديگر نياز به فرصت‌هايي در ابتداي زندگي زناشويي دارند.از همين روي به موازات ايجاد اين همدلي و حتي براي به وجود آوردن آن بايد براي يكديگر در حكم آينه‌اي باشند كه هم خوبي‌ها و هم نارسايي‌ها را نشان دهند و هم براي بهتر زيستن خود تلاش مشترك داشته باشند. در ارزيابي روابط خانوادگي، هر يك از اعضا بايد بدانند كه اعضاي ديگر نزديک‌ترين و محرم‌ترين افراد در زندگي او به شمار مي‌آيند. به خانواده به عنوان بخشي از وجود خود، حامي و پشتيبان نگاه كنيد و براي خوشبختي اعضاي آن تلاش نماييد.

گاهي اوقات اعضاي خانواده از يك مسأله دو برداشت متفاوت دارند. اما آن‌ها را با يكديگر مطرح نمي‌كنند در نتيجه نمي‌توانند اين برداشت‌هاي متفاوت را درك كنند. از همين رو بروز يك مسأله ساده ممكن است به يك بحران تبديل شود ... براي شناخت ريشه اختلاف‌هاي خانوادگي بايد با روان‌شناسي زن و مرد آشنا شد و فهميد كه زن يا مرد به چه اموري بها مي‌دهند و نظام ارزش‌هاي آن‌ها چيست. به طور معمول زن به وابسته بودن، كسب امنيت عاطفي و مورد حمايت واقع شدن اهميت مي‌دهد. درحالي كه مرد مي‌خواهد مستقل و خودمختار باشد و براي آزادي عمل ارزش قايل است. چاره كار هم اين است كه زن و مرد از خود انعطاف نشان دهند و به آگاهي برسند.



مهارت‎هاي لا‌زم براي تشكيل خانواده موفق

يك خانواده موفق و خوشبخت از ابتدا اطاعت از خداوند و رضايت پروردگار را محور فعاليت‌هاي خود قرار مي‎دهد.

وجود معيارهاي صحيح و منطقي در انتخاب همسر و تشكيل خانواده در حفظ و استمرار و موفقيت آن سهم به‌سزايي دارد.

در خانواده‌هاي موفق مهارت ايجاد ارتباط صحيح و مناسب بين افراد آن خانواده چشمگير مي‌باشد.

وجود خلق و خوي نيكو و اخلا‌ق و رفتار پسنديده از جمله خصايص خانواده موفق مي‌باشد.

علا‌وه بر اين كه بايد نسبت به همسر و افراد خانواده مهر و محبت قلبي ورزيد،‌ اين مهر و محبت را بايد با زبان نيز اظهار كرد و يكي از دلا‌يل موفقيت خانواده‌ها اظهار محبت و علا‌قه به صورت کلامي مي‌باشد.

خانواده‌هاي موفق در برخورد با مسايل و مشكلا‌ت زندگي به جاي انتخاب روش پرخاش‌گرانه،‌ خشونت‎آميز و بدبينانه از روش‎هـــاي گفتگوي مسالمت‎آميز، صميمانه و خوش‎بينانه استفاده مي‎كنند.

داشتن تعهد، ‌وفاداري، ‌اعتقـاد، ‌انصاف، صميميت، پذيرش متقابل، سعه صدر، ‌تفاهم و اعتماد متقابل بين افراد خانواده از ديگر ويژگي‎هاي يك خانواده موفق مي‎باشد.

افراد خانواده‎هاي موفق با نگرش مثبت نسبت به يك‎ديگر و با مشورت و هماهنگي در امور زندگي، ‌تعليم و تربيت فرزندان،‌ فعاليت‎هاي اجتماعي،‌ اوقات فراغت و چگونگي صرف آن،‌ ديد و بازديدهاي خانوادگي و نظايـر آن را تنظيم و برنامه‎ريزي مي‎كنند. در اين خانواده‎ها تعيين اهداف زندگي و برنامه‎ريزي در سرلوحه امور قرار دارد.

اين خانواده‌ها اوقاتي را براي بحث و گفتگوي خانوادگي اختصاص مي‌دهنــد، از بحث‌هاي بي‌نتيجه دوري مي‌كنند و به مسايل از نقطه نظر طرف مقابل نيز نگاه مي‌نگرند.

احترام متقابل در خانواده‌هاي موفق و خوشبخت يك اصل است. انسان از كرامت و شخصيت والا‌يي برخوردار است و به كرامت انساني خويش علا‌قه‎مند مي‎باشـد، به همين دليل دوست ندارد در معاشرت‎هاي اجتماعي مورد تحقير قرار گيرد. در محيط خانواده نيز احترام متقابل باعث جلب مودت و رضايت مي‎شود و به محيط خانه صفا و صميميت و آرامش مي‎بخشد.

در خانواده‌هاي موفق انتظارات افراد از يكديگر مشخص است.اعضاي خانواده گاهي در فضايي محرمانه،‌ محبت‎آميز و صميمانه به ارزيابـــي افكار و روابط يكديگر مي‌پردازند و از يكديگر توقعات بي‌جا ندارند.

گذشت و عفو عنصر اصلي استمرار، استحكام و موفقيت اين خانواده ها مي‎باشد.

در خانواده‌هاي موفق امتيازات مثبت افراد هميشه در نظر گرفته مي‌شود و خطاها به صورت غير‌مستقيم و با بياني متين و آرام تذكر داده مي‌شود.

در خانواده‌هاي خوشبخت و موفق نه مرد‎سالا‌ري وجود دارد و نه زن‎سالا‌ري؛ به بيان ديگر رابطه سلطه‎گرانه و سلطه‎پذيرانه چه از طرف مرد و چه از طرف زن و چه فرزندان براي كانون گرم خانواده آفت بزرگي به شمار مي‌رود.

موارد سؤ تفاهم يا مسايل مورد اختلا‌ف در چارچوب خانواده مطرح و از پيــشداوري،‌ تصميم‎هـــاي نادرست ،غيرمنطقي و شكل‎گيري افكار منفي پرهيز مي‎شود.

در اين خانواده‌ها يک راهنما و قانون مشخص و از پيش تعيين شده وجود دارد.

اعضاي يک خانواده سالم به خلوت يکديگر و لحظاتي که دوست دارند به تنهايي به سر ببرند احترام مي‎گذارند و هرگز اين حريم را زير پا نمي‌گذارند.

همکاري و ياري رساند به ديگر اعضاي خانواده براي همه اعضاي يک خانواده موفق ارزش تلقي مي‌گردد و آن‌ها از صميم قلب اين‌کار را انجام مي‌دهند نه با اکراه يا از سر اجبار.

در چنين خانواده‌اي اعضا بيشتر راغب هستند که اوقات فراغت خود را با يکديگر بگذرانند تا با گرو‌ه دوستان، همسيه‌ها و....

اعضاي يک خانواده موفق مشکلات را تأييد مي‎کنند و به راه حل مي‌روند.
لوتی جون تولدت مبارک
     
  ویرایش شده توسط: jems007   
مرد

jems007
 
خانواده مهم ترین گروهی است که رشد روان شناختی، تعاملات هیجانی و اعتمادبه نفس هر فرد در آن شکل می گیرد. برای بسیاری از ما خانواده جایی است که نیرومندترین عشق ها و نفرت ها را در آن تجربه می کنیم، از عمیق ترین رضایت ها لذت می بریم و از دردناک ترین دل شکستگی ها رنج می کشیم. برای آنکه خانواده بتواند سالم و طبیعی باقی بماند و کارکرد خود را حفظ کند نیاز دارد ویژگی های ۱۰گانه زیر را داشته باشد:

۱) اعضا به طور متقابل از هم محافظت و حمایت می کنند و نسبت به هم تعهد دارند

از مهم ترین کارکردهای خانواده این است که افراد یکدیگر را مورد حمایت قرار می دهند. یک عضو خانواده سالم می تواند حس کند در صورت رخداد هرگونه استرس و فشار روانی افراد خانواده او را حمایت می کنند و به او کمک خواهند کرد. به نظر می رسد خانواده هایی که در آنها به دنبال هر اختلاف بین اعضای خانواده این حمایت و محافظت از بین می رود، نمی توانند این نیاز اعضا را که همان نیاز به پشتوانه احساسی و عاطفی است، تامین کنند.

۲) در حالی که به استقلال و تفاوت های فردی احترام می گذارند رفاه و امکان تکامل اعضا را از کوچک تا بزرگ تامین می کنند

گاهی والدین بر این باورند که به ازای امکانات و رفاهی که در اختیار فرزندان خود قرار می دهند فرزندان نیز باید در همه زمینه ها تابع کامل والدین باشند و هیچ اختیار و استقلالی برای آنها در نظر گرفته نمی شود. در خانواده هایی که نیاز استقلال افراد تامین نمی شود فرزندانی وابسته و با اعتمادبه نفس ضعیف تربیت می شوند که در ادامه نمی توانند زندگی مستقلی داشته باشند و با مشکلات جدی روبرو خواهند بود. مهم آن است که حدی از اختیارات افراد با توجه به سن و مسوولیت پذیری شان وجود داشته باشد.

۳) روابط زن و شوهر با احترام و حمایت دوطرفه همراه است و هریک از آنها سهم برابری از قدرت و مسوولیت دارد

شاید بهترین کلمه ای که این مفهوم را توضیح می دهد خود کلمه «همسر» باشد. در خانواده سالم هر یک از همسران سهم برابری از قدرت (هر چند در زمینه های متفاوت) دارند و از سوی دیگر به ازای قدرتی که دارند دارای مسوولیت هستند.

۴) والدین برای پرورش، محافظت و اجتماعی شدن بچه ها و مراقبت از دیگر اعضای آسیب پذیرخانواده، اقتدار و رهبری موثری دارند

در بسیاری موارد دیده ایم که والدین به بهانه هایی مانند اینکه «با فرزند خود رفیق هستیم» قدرت لازم را برای تربیت و محافظت از دست می دهند و وظایف خود را به عنوان رهبران خانواده از یاد می برند. این سوء تفاهم وجود دارد که والدین نباید قوانین خاصی را در خانه وضع کنند زیرا در آن صورت به عنوان والدینی «زورگو» شناخته می شوند. در حالی که وضع قوانین و داشتن اقتدار لازم برای اجرای آنها لازمه خانواده سالم است. در خانه ای که قانون و اقتدار لازم وجود ندارد، فرزندان نمی توانند به منبع اقتدار تکیه کنند و در نتیجه هیچ گاه احساس امنیت کافی که از ملزومات اصلی رشد فرزندان است نخواهند داشت. نتیجه اجتماعی چنین روش فرزندپروری، افرادی خواهد بود که در جامعه نیز قانون را رعایت نمی کنند.

۵) الگوهای روابط بین فردی از ثبات، شفافیت و نیز پیش بینی پذیری برخوردار است

بسیار مهم است که روابط اعضای خانواده از ثبات و امکان پیش بینی پذیری برخوردار باشد. حتما با مواردی که در آن چنین نیازی نادیده گرفته می شود مواجه شده اید. پدری که خسته است به خاطر بی حوصلگی به رفتارهای صحیح فرزند خود با عدم توجه و حتی پرخاشگری واکنش نشان می دهد. در حالی که در روز دیگری که به اصطلاح «سرحال» است حتی رفتارهای اشتباه فرزندش را نادیده می گیرد و هیچ واکنشی در قبال آنها ندارد. در چنین شرایطی فرزند نمی تواند رفتار پدر را در برابر رفتارهای خود پیش بینی کند و در نهایت جوی از عدم آرامش بر روابط بین فردی حاکم می شود.

۶) خانواده سالم به میزانی انعطاف پذیری دارد که می تواند پاسخگوی نیاز به تغییر باشد، به طور موثری از عهده مشکل ها و استرس ها برآید و دشواری هایی را که حین عبور از مراحل مختلف چرخه زندگی پدید می آید، مدیریت کند

در مراحل متفاوت، نیازهای خانواده تغییر پیدا می کند. برای مثال در مرحله ای فرزندان به تدریج زندگی مستقلی پیدا می کنند، ازدواج می کنند و از خانواده جدا می شوند. دوباره زن و شوهر وقت بیشتری با یکدیگر خواهند داشت. در حالی که شاید برای سال ها به علت وجود فرزندان چنین فرصتی را نداشته اند. بدیهی است در چنین شرایطی نیازهای خانواده تغییر می کند و خانواده دیگر نمی تواند همان روش هایی را به کار ببرد که در چند سال گذشته انجام می داده است. خانواده سالم این انعطاف پذیری را دارد که در هر مرحله خاص با توجه به نیازهای همان مرحله روش های خود را تغییر دهد.

۷) ارتباطات بین افراد خانواده، بسته نیست و با قوانین و توقعات روشن و تعاملات لذت بخش همراه است. این ارتباطات دارای حدی از ابراز احساسات و پاسخدهی همدلانه هستند

بسیار مهم است که خانواده بتواند بستری فراهم کند که در آن اعضای خانواده با احساس امنیت، بتوانند احساسات خود را بروز دهند. از مهم ترین عواملی که این امکان را فراهم می کند پاسخ های همدلانه ای است که دیگر اعضای خانواده به احساسات فرد می دهند. این موضوع که افراد به صحبت های یکدیگر گوش می دهند، قضاوت نمی کنند، سرزنش نمی کنند و به دنبال یافتن مقصر نیستند در ایجاد جو همدلی و در نتیجه وجود تعاملات لذت بخش نقش بسزایی دارد. در خانواده سالم، در مقایسه با جامعه، تحمل بیشتری برای ابراز احساسات افراد وجود دارد.

۸) حل مساله و فرآیند رفع تعارض ها به نحو موثری صورت می گیرد

فرآیند حل مساله به خصوص در مواردی که خانواده با مشکلی مواجه شده بسیار حیاتی است. خانواده سالم دارای سازوکارهایی است که به کمک آنها می تواند تعارض بین اعضا، حتی تعارضاتی جدی و در ظاهر حل نشدنی را رفع کند. درحالی که در خانواده هایی که چنین امکانی وجود ندارد حتی مشکلاتی ساده و به ظاهر بی اهمیت ممکن است تبدیل به گره هایی باز نشدنی شود و فشارهای روانی بسیار جدی بر اعضای خانواده وارد می کند.

۹) بین همسران، یک سیستم مشترک فکری آنها را قادر می سازد اعتماد متقابل پیدا کنند، مشکلات را مدیریت و با نسل قبل و بعد ارتباط برقرار کنند، ارزش های اخلاقی را محترم بدانند و به جامعه خود اهمیت دهند

سیستم فکری نسبتا مشترک بین همسران به ایجاد خانواده ای سالم کمک شایانی می کند. خانواده، حاصل یک قرارداد اجتماعی (یعنی ازدواج) است. ماهیت اجتماعی (و نه انفرادی) این قرارداد منجر می شود که خانواده های هر یک از همسران نقش مهمی در حفظ و ادامه چنین قراردادی داشته باشند. به همین دلیل، داشتن ارتباطی موثر با خانواده همسر، به خصوص در جوامعی که سنت، نقش پررنگ تری دارد کمک زیادی به سلامت خانواده می کند. این برداشت که «من می خواهم با او ازدواج کنم و با پدر و مادرش که کاری ندارم!» باوری ناکارآمد است که می تواند آرامش و حیات خانواده را با خطرات جدی مواجه کند.

۱۰) خانواده سالم منابع مالی برای ایجاد امنیت اقتصادی پایه دارد و از خویشاوندان، شبکه دوستان، جامعه و سیستم های بزرگ تر اجتماعی حمایت روانی اجتماعی دریافت می کند

خانواده برای آنکه بتواند کارکرد خود را حفظ کند باید منابع مهمی در زمینه های متفاوت داشته باشد. منابع مالی کافی برای حس امنیت اقتصادی در اختیار دارد. منابع حمایتی لازم را از شبکه دوستان و دیگر واحدهای اجتماعی دریافت می کند. در واقع شبکه ارتباطی گسترده خانواده با جامعه به حفظ تعادل و عملکردهای آن کمک شایانی می کند.

در مجموع خانواده ای را می توان کارآمد و موفق دانست که ویژگی های فوق را هر چه بیشتر داشته باشد.
لوتی جون تولدت مبارک
     
  ویرایش شده توسط: jems007   
زن

 
خانواده دو ویژگی عمده دارد:

1) قدمت : قدیمی ترین نهاد اجتماعی ، خانواده است .

2) همگانی بودن : هر کس که در نهاد خانواده به دنیا می آید عضو آن نهاد بوده و ممکن است در اثنای زندگی ، خانواده جدیدی را تشکیل دهد ؛ اما ارتباط وی با خانواده قبلی قطع نشده و خانواده گسترش می یابد بویژه اینکه در اسلام ، هر مرد تا پایان عمر،خانواده را با خود به دنبال می کشد .
-اگر خانواده همگانی است ، پس چرا برخی از افراد به صورت مجرد زندگی می کنند؟ همگانی بودن براساس فطرت و غریزه انسان است و هر فرد در سن خاصی این غریزه را نشان داده و مجموعه ای را تحت نظر می گیرد .
منظور از فطری بودن خانواده،طبیعی بودن آن می باشدمثل فطری بودن توحید و خداپرستی ، به ندرت می توان بر خلاف فطرت و طبیعت عمل کرد و جزء موارد استثنایی است .
     
  
زن

 
ویژگی های خانواده سالم و متعادل
خانواده یک واحد کو چک اجتماعی است که با پیمان ازدواج یک زن و مرد شکل می گیرد و با تولید و تکثیر فرزندان، توسعه و استحکام می یابد. جوامع بزرگ تر نیز از همین واحدهای کوچک تشکیل می شوند. بشر ازآغاز، زندگی خانوادگی را به عنوان بهترین نوع زندگی برگزیده است و در همه ی زمان ها و مکان ها بدان پایبند بوده و هست. این نوع زندگی از امتیازات انسان محسوب می شود و فایده های گو ناگونی دارد. از جمله این که زن و مرد را از پریشانی، بی هدفی و ولگردی نجات می دهد و به خانواده وابسته و دلگرم می سازد. به این ترتیب، آن ها از نعمت انس، مودت و لذت جویی های مشروع زنا شویی بهره مند می شوند. در کانون گرم و با صفای خانواده، فرزندان مشروعی رشد و نمو می کنند. پرورش فرزندان و انس با آنان، یکی از بهترین لذت های زندگی است. وابستگی کودکان، نوجوانان و جوانان به خانواده نیز فایده های زیادی دارد. موجب می شود که از ولگردی و انواع مفاسد اخلاقی و اجتماعی، انحرافات جنسی، ارتکاب جنایت و بزهکاری، و اعتیاد، به مقدار زیادی مصون بمانند. بنابر این، سلامت و سعادت جامعه تا حدود زیادی، به وضع خانواده ها و کیفیت روابط بین زن و شوهر، و والدین و فرزندان بستگی دارد. هر چه روابط بهتر و سالم تر باشد، زن و مرد زندگی شیرین تر و باصفاتری دارند و فرزندانشان نیز بیش تر به خانواده وابسته می مانند و در برابر انحراف مصونیت پیدا می کنند. خانواده در طول تاریخ در جوامع متفاوت وظایف متعددی را برعهده داشته است. مهم ترین این وظایف که مانع ازهم پاشیدگی خانواده و گرایش آن به سوی آسیب های اجتماعی مانند اعتیاد، طلاق و....می شود، به شرح زیر است:



1.کارکرد زیستی، تولید مثل و بقای نسل

وجود فرزندان در خانواده، موجب استحکام بنای خانواده می شود، رابطه ی زن و شوهر را انسجام بیش تری می بخشد و باعث گرمی کانون خانوادگی می شود. در مورد تعداد فرزندان خانواده در جوامع گوناگون نگرش های متفاوتی وجود داشته و دارد.

2.پرورش و آموزش کودکان و نوجوانان
یکی از وظایف اساسی در خانواده فراهم کردن محیط مساعد برای پرورش کودکان، و محیط خانه، محیط یاددهی و یادگیری از راه های متفاوت، به ویژه تقلید است. کودکان و نوجوانان قسمت عمده ای از عمر خود را در این محیط صرف می کنند و در فضای خانواده رشد می یابند. تحقیقات انجام شده در موارد اثر بخشی خانواده در ایفای نقش تعلیمی و تربیتی خود مؤید این مطلب است که خانواده ها باید نقش خود را در این زمینه به خوبی ایفا کنند. و بپذیرند که محیط گرم خانواده زمینه را برای رشد ابعاد گوناگون شخصیت کودکان مساعد می سازد و در سلامت جسم و روان، و تعادل وجود آنان مؤثر است. خانواده از نظر میراث بیولوژیکی و میراث اجتماعی، بر فرزندان تاثیر قابل ملاحظه ای دارد.

3.ارضا و اقناع میل جنسی
آدمی دارای غرایز و نیازهای متعدد و متفاوتی است که این نیازها و سائق ها، ستون های شخصیتی او را می سازند. ارضای به موقع و به اندازه ی آن ها، در سلامت جسم و روان وی تأثیر قابل ملاحظه ای دارد. یکی از این نیازها، نیاز جنسی است. اساس خانواده که محور اصلی کلیه ی اجتماعات بشری محسوب می شود، بر غریزه ی جنسی مبتنی است. این غریزه خود کشش دلپذیری است که زن و مرد را به سوی ازدواج می کشاند و بقا و تداوم خانواده را تضمین می کند. در سایه ی ارضای آن، علاوه بر نیاز جسمانی، فرد از لحاظ اخلاقی، فکری وروانی به آرامش می رسد. عشق و تمنایی که در نهاد آدمی به ودیعه نهاده شده است، فعلیت می یابد و موجبات رشد و شکوفایی ابعاد دیگر آدمی فراهم می آید.

4.تأمین امنیت جسمی و روحی اعضای خانواده
از وظایف مهم خانواده، تامین امنیت جسمی و روحی برای هر یک از اعضای خانواده است تا از این طریق، سکون و آرامش افراد حاصل شود. نبود امنیت در خانواده برای زن، مرد یا فرزندان و ارضا نشدن نیازهای عاطفی آنان می تواند زمینه ساز سرخوردگی، اضطراب شدید، افسردگی، احساس بی کفایتی، انحرافات اخلاقی، افزایش جرم و جنایت، اعتیاد و خود کشی در جامعه شو د.

و یژگی های خانواده ی متعادل
جنبه های ممتاز و برجسته ی خانواده ی متعادل کدام است و اصولا بیان آن ها چه اثراتی را دربر دارد ؟ خصوصیات خانواده ی متعادل را می توان در دو بعد بررسی کرد:
در زمینه ی ارتباط با همسر
در زمینه ی ارتباط با فرزند
اولین و مهم ترین تاثیر بیان خصوصیات مذکور، ارائه ی ضوابط روشن و متقن به منظور ارزیابی هر خانواده ازحیث میزان تعادل و استحکام روابط درونی خویش است.

مناسبات با همسر، در خانواده ی متعادل
الگوهای حاکم بر مناسبات با همسر، بر چه مبانی و قواعدی استوار است؟ بررسی و تحلیل تجربه های موفق، و کندوکاو در روابط متقابل مرد و زن، عنوان های زیر را پیش روی ما قرار می دهد:
1.بینش تکاپویی در برابر بینش جزمی (دگماتیک )

بینش را اگر به منزله ی طرز تلقی به خصوص، نحوه ی خاص برخورد با مسائل، و نوع ویژه ای از نگریستن به موضوعات در نظر بگیریم، تعیین کننده ی شیوه ها و خط مش های زندگی ماست. بینش ها، روش ها را می آفرینند و تنظیم کننده ی روابط ما با جهان درون و جهان بیرون هستند. در خانواده ی متعادل، زن و مرد از بینش تکاملی و تحولی برخوردارند. این ویژگی، فرد را برمی انگیزد تا نقطه نظر ثابت و غیر قابل تغییری نسبت به زندگی و همسر خود اتخاذ کند. برای مثال، نگرش تحولی، روابط زندگی را پدیده ای بسته، جبری و گریز ناپذیر نمی پندارد. بلکه آن را همچون جریان سیال و انعطاف پذیری تلقی می کند و برای دگر گونی آن، در خود جسارت و جرات اقدام می بیند.

2.تبادل عاطفی در برابر انجماد عاطفی
از بهترین و پرشکوه ترین تجلیات زندگی متعادل، سرمایه گذاری انسانی یا دادوستد عاطفی بین هر یک از زوج هاست. در هیچ مرحله ای از زندگی، نمی توان از عواطف احساس بی نیازی کرد. دادوستد عاطفی در دو زمینه قابل بررسی و مطالعه است:
تبادل عاطفی در ابتدای زندگی
تبادل عاطفی در ادامه ی زندگی
مشی عاطفی در آغاز ازدواج، با شور و حرارت خاصی، حضور وافر و موثری دارد. لیکن پس از مدتی، به لحاظ ناآگاهی و غفلت یکی از زوجها یا هر دو، نبض زندگی کند می شود و عواطف سرشار و با حرارت، فرو کش می کند. لحظه های ملال از راه می رسند و گله ها و شکوه ها، هر آن بر پیکره ی زندگی، تازیانه می زنند. در نتیجه، زن و شوهر مستأصل و درمانده، متحیر می شوند که چرا زندگی به این مرحله تنزل کرده است. آن ها از این حقیقت غافلند که عاطفه به همان اندازه که برای یک شروع خوب ضروری است، برای ادامه ی زندگی خوب نیز لازم است.

3.مثبت گرایی در برابر منفی گرایی
مثبت گرایی را می توان «هنر خوب دیدن » نامید که خود «هنر چگونه دیدن »است. زمانی قابلیت خوب دیدن را کسب می کنیم که چشم هایمان را اینگونه تربیت کنیم. شخصیت های بزرگوار و کریم النفس، آن چنان بر تمامی اعضا و جوارح خود تسلط دارند که هر طور بخواهند و اراده کنند، می بینند. از این رو، مقدمه ی «مثبت گرایی »،«مثبت نگری »است. ابتدا باید خوبی ها و جنبه های مثبت ها را دید و سپس بدان ها گرایید. اعضای خانواده ی متعادل با اتخاذ مثبت نگری و مثبت گرایی، در دو زمینه که شامل توجه به جنبه های خوب و برجسته ی زندگی به ویژه همسر است و نیز خویشتن داری از نگاه به نا محرم و کف نفس، یکی ا ز عوامل موفقیت را احراز می کنند.

4.تفاهم در برابر تخاصم
اگر بتوانیم خود را در نقطه نظر همسرمان قرار دهیم، به گونه ای که نحوه ی تفکر و بینش او را نسبت به مسائل عینا درک کنیم و از دیدگاه او به مسائل و دنیا بنگریم، به مرز تفاهم با همسر خود رسیده ایم. در چنین موقعیتی، رابطه ی حسنه به مفهوم عمیق آن بر زندگی ما سایه می افکند. موقعیت هایی که در آن ها، تفاهم به عنوان عاملی تعادل بخش حضور می یابد، دو گونه هستند:
تفاهم در خلوت
تفاهم درحضور دیگران
آنچه که در خلوت زندگی و فرصت های شخصی برای هر یک از دو زوج فراهم می شود، حائز اهمیت اساسی است. زن و شوهر باید برای لحظه هایی که دور از هیاهوی زندگی در کنار هم هستند، ارزش خاصی قائل شوند و این لحظه ها را «برای هم» و «با هم » باشند. تفاهمی که زاییده ی چنین فرصتی است، رشد می کند و در حضور دیگران به بار می نشیند. مبنای تفاهم در خلوت و در حضور یکدیگر، احساس ارزشی است که هر یک برای شخص مقابل قائل است. با این زمینه ی مناسب، زوج ها فرصت می یابند که درحضور دیگران، تفاهم خود را حفظ، و حتی با جدیت خاصی، حریم یکدیگر را مراعات کنند.به ویژه زمانی که همسرشان به ایراد مطالبی مناسب در حضور جمع می پردازد، هم فکر ی و هم دلی خود را با علامت تصدیق و تائید ابراز دارند و مطالب بی جا و غیر ضروری او را با سکوت و پیشنهاد خویش، به مسیر گفت و گوهای ثمر بخش و سازنده باز گردانند. بدترین همسران، آن هایی هستند که بلافاصله اثر سخن همسرشان را در دیگران خنثا می کنند.

5.هم گرایی در برابر واگرایی
یکی از عوامل تعیین کننده ی مو فقیت و شکست در زندگی، نحوه ی مدیریت کانون خانواده است. چنانچه خانواده به صورت یک حوزه ی متشکل، وحدت یافته و منظم اداره شود، تصمیمات، اندیشه ها، و کنش ها به سوی یک کانون جهت می یابند و مرکزیت مقتدر و متحدی به وجود می آید. زن و شوهر در این کانون درکنار یکدیگر قرار می گیرند و به مرور زمان، قطب واحدی در تصمیم گیری و هدایت زندگی شکل می گیرد. چنین کیفیتی «هم کنشی »و یا «هم گرایی »نام دارد و از طریق آن، خط مشی خانواده برای حال و آینده، روشن و مشخص می شود و الگوی مطلوبی برای تنظیم مناسبات هر کدام از زوج ها فراهم می آید. در این جا اصطلاحا هم گرایی را مترادف با هماهنگی را مترادف با هماهنگی و واگرایی را مترادف با ناهماهنگی آورده ایم.

6.رفاقت در برابر لجاجت
روح حاکم بر خانواده ی «هم گرا »صمیمیت، یکدلی، یکرنگی و در یک کلمه «رفاقت »است. و جو غالب بر خانواده ی «واگرا »بیگانگی، فاصله ی عاطفی و در یک کلمه «لجاجت »است. هم گرایی در خانواده ی متعادل، حوزه ی وحدت یافته ای را می آفریند
که بستر مساعدی برای شکوفایی و خلاقیت اعضای خانواده است. واگرایی به نوبه ی خود طرحی از خانواده را در می افکند که همچون دو حوزه ی جداگانه، شاهد به هدر رفتن ارزش ها ی زندگی است که صرف اصطحکاک و تقابل می شود. اولین نام برای تحصیل روحیه ی رفاقت در زندگی مشترک، پذیرش همسر است. آن هایی که همسر شان را آن گونه که «هست » می پذیرند، نه آن چنان که «می خواهند باشد»، به این مرحله ی ارزشمند نائل می شوند که دوستی و رفاقت در روابط متقابلشان موج می زند.

7.منطق در برابر زور
تعادل در زندگی مشترک زمانی بر قرار می شود که روابط متقابل بر پایه های عقلانی استوار باشد. آدمی به دلیل حب نفس (خود دوستی )، پیوسته به جانب منا فع شخصی گرایش دارد و سیاست جلب منفعت و دفع ضرر را بر خط مشی های دیگر ترجیح می دهد. چنین نگرشی در زندگی دوران تجرد تا حدودی عملی و امکان پذیر است، ولی در زندگی مشترک، به لحاظ پیدایش روابط و مناسبات جدید، سلیقه های شخصی زن و شوهر در تقابل با یکدیگر قرار می گیرند؛ چون هر یک از دریچه ی منفعت شخصی به زندگی می نگرد و ترجیحات او، از انواع نفسانی است تا عقلانی.

8.شادکامی در برابر تلخ کامی
در این جا سخن از مهم ترین عامل تعادل در خانواد ه، یعنی مسرت زندگی و خوش رویی است که گویی تمام جنبه های حیات انسانی را در خود متبلور می کند. روابط اجتماعی، مشحون از تبادلات روحی و عاطفی میان انسان هاست. باید بپذیریم که در خلأ زندگی نمی کنیم و ناگزیر از زندگی در جمع هستیم. هر نوع حالت روحی ما، اعم از شادی و غم، خواه ناخواه تأثیرات فوری و شخصی بر اطرافیان ما بر جای می گذارد. از این رو، انتخاب نوع تأثیر بر دیگران، بر عهده ی خود ماست. این که علاقه مند باشیم بر دیگران تأثیر مثبتی بگذاریم، یا دیگران خاطره ی نامطلوبی از ما در ذهن داشته باشند، بستگی به نوع گزینش ما دارد. هر نوع عاطفه اعم از شادکامی و یا تلخ کامی ما، بر همسر اثر تعیین کننده و مشخصی بر جای می گذارد. ما خود نیز از تأثیرات مسلم و انکار ناپذیر روحیه ی همسرمان برکنار نیستیم. روحیات زن و شوهر به مثابه ظروف مرتبط عمل می کنند.

9.آگاهی در برابر ناآگاهی
از آفت هایی که هر خانواده را تهدید می کند، رشد خواسته ها و انتظارات زوج ها از یکدیگر است؛ به گونه ای که این قبیل توقعات به مرزی غیر منطقی می رسند و با مطرح شدن آن ها، آرامش به زندگی به هم می ریزد. نقطه ی بحران در زندگی زمانی فرا می رسد که انتظارات غیرمنطقی و تأمین نشده روی هم انباشته می شوند، آستانه ی مقاومت زن و شوهر به تدریج کاهش می یابد. و در یک لحظه ی غیرقابل پیش بینی، درگیری به جود می آید. خانواده های متعادل با تنظیم و تدوین انتظارات و توقعات، راه را بر ورود هر عامل تفرقه و تزلزل در زندگی سد می کنند، خواسته ها را در قالب بایسته ها می ریزند و روح تفاهم و هم دلی را در زندگی تسری می بخشند. این مهم هنگامی مقدور است که زن و شوهر از حقوق خود و همسرشان به خوبی و وضوح آگاهی یابند.

10.بزرگ منشی در برابر کودک منشی
زوج ها بیش از هر مجموعه ی انسانی دیگری که تصور شود، باید از بزرگ منشی نسبت به یکدیگر برخوردار باشند. از لوازم بزرگ
منشی، گذشت، عفو و تعامل با اطرافیان، به ویژه همسر است. نقطه ی مقابل چنین خصیصه ای، روش مقابله به مثل، شتابزدگی در انتقام و سیاست ضربه در برابر ضربه است که تحت عنوان «کو دک منشی »از آن یاد می کنیم.

منا بع:
1.احدی، حسن و جمهری، فرهاد. روان شناسی رشد. انتشارات پردیس. تهران. 1380.
2.ارونسون، الیوت. روان شناسی اجتماعی. ترجمه ی دکتر حسین شکر کن. انتشارات رشد. تهران. 1384.
3.اتکینسون و دیگران. زمینه ی روان شناسی (ج2).ترجمه ی دکتر محمد نقی براهنی و دیگران. انتشارات رشد. تهران. 1381.
4.شیخی، دکتر محمد تقی. تحلیل و کاربرد جمعیت شناسی. انتشارات اشراقی. تهران. 1378.
5.کو ئن، بروس. درآمدی به جامعه شناسی. انتشارات توتیا. تهران 1375.
6.گلمن، دانیل. هوش هیجانی. ترجمه ی نسرین پارسا. انتشارات رشد. تهران. 1383.
7.گیدنز، آنتونی. جامعه شناسی. ترجمه ی منوچهر صبوری. نشر نی. تهران.1378.
8.هیلز، دانیل. رهنمودهای سلامت از زیستن (ج1). ترجمه ی دکتر الهه میرزایی و دیگران. انتشارات فروردین. تهران. 1376.
برگرفته از: مجله ی مشاور مدرسه
     
  

 
مشخصه های یک خانواده خوشبخت چیست ؟

سوالات متعددی داشتیم در مورد مشخصه های یک خانواده خوشبخت، یادآور می شویم، چشم انتظار معجزه نباشید، خوشبختی تصادفی نیست، راه و رسم آن را در زندگی باید آموخت، خوشبختی بدین معنی نیست که خانواده درگیر مشکلات و اختلافات نشود ما باید یاد بگیرید چگونه اختلافات و مشکلات و بحران های زندگی را مدیریت کنیم.
- طبق نظر اکثر روان شناسان و آموزه های ادیان بشری، خانواده خوشبخت، اعضای آن معقتدند و هیچگاه از یاد خدا غافل نمی شوند و در لحظه لحظه زندگی به او توکل می کنند، لذا با این انرژی مثبت عظیم مشکلات را ناچیز می بینند.

- یکی از مهمترین مشخصه های خانواده خوشبخت، خوش اخلاقی، خوش خلقی و خوش رفتاری در میان اعضاء آن است، قدرت کنترل عصبانیت خود را داشته باشید. راه هایی به کار برید تا در صورت بروز عصبانیت رفتار ناشایسته ای از خود بروز ندهید.

- همکاری، همفکری، هماهنگی، رمز بقای خانواده خوشبخت است، با هم ورزش کنید، عبادت کنید، سرود و ترانه بخوانید و…

- مشکلات بخش لاینفک زندگی است، خانواده آگاه، با مشکلات با صبر و حوصله برخورد می کنند.

- در میان اعضای خانواده الفاظ خودخواهانه به طور کلی رد و بدل نمی شود، چرا که اعضا به گفتگو و مشورت منطقی معتقدند و احساس مسولیت می کنند.

- به خاطر داشته باشید عملکردهای شماست که داستان زندگی تان را ترسیم می کند، خانواده با برنامه ریزی در زندگی برای رسیدن به چشم انداز جمع با یکدیگر مشارکت فعال می کنند.

- خانواده خوشبخت با هدفمند و برنامه ریزی به پیش می روند، اگر از خود توقع زیادی نداشته باشد، سال ها در همان پله ای که بوده درجا می زند. پس به اهداف بلند فکر کنید. (اما هرگز از مرز واقع نگری خارج نشوید).

- افراد به یکدیگر اعتماد دارند و از این اعتماد سو استفاده نمی کنند، اعتماد یکی از پایدارترین ویژگی های خانواده موفق است.

- تا جایی که بتوانند همراه همدیگر هستند، در میهمانی ها و کارهای مربوطه به خانه تنها ظاهر نمی شوند، همدلی و همفکری بقای خانواده خوشبخت است

- مرتب از اوضاع شکایت نمی کنند و نق نمی زنند و دیگران را مقصر عدم موفقیت خود قلمداد نمی کنند، برای آینده خود طرحی نو در اندازید.

- برای زندگی خود قوانینی در نظر می گیرند و سعی نمی کنند از آنها سرپیچی کنند

- خانواده خوشبخت به سلیقه، عقاید و حریم یکدیگر آگاهند و به آن احترام می گذارند و از حدود مشخص شده خود فراتر نمی روند.

- نگران سلامتی روحی و جسمی یکدیگرند و از هم مراقبت می کنند، اگر مشکلی به وجود آید، در حل آن می کوشند.

- چیزی را از یکدیگر پنهان نمی کنند، صرفه جویی و پس انداز کردن جزو برنامه های اقتصادی یک خانواده موفق است.

- دیکتاتوری، زور و قدرت طلبی بر خانواده خوشبخت غالب نیست، هیچ کس خود را برتر از دیگری و در مقام قدرت نمی بیند.

- همه اعضای خانواده خوشبخت در کنار هم احساس امنیت و آرامش می کنند نه ترس و اضطراب یا تنش و درگیری.

- زن و شوهر به خاطر همدیگر زندگی می کنند، اول خود بعد دیگران، زندگی آنها به خاطر فرزند، ترس از طلاق، حرف مردم، مهریه و… ادامه ندارد.

- زن و شوهر در کنار یکدیگرند نه رودررو و رقیب هم، بلکه رفیق هم هستند و خانواده های خوشبخت می کوشند فرزندان خوب و خوشبختی نیز به جامعه تحویل دهند.

- زن و مرد می توانند هر روز به دنیای اختصاصی یکدیگر نزدیکتر شوند، آنها در مسائل خصوصی و زندگی دیگران دخالت نمی کنند.

- علاقه، عشق، محبت، صفا و یکدلی خود را هم در رفتار و هم در گفتار به یکدیگر ابراز می کنند.

- از یکدیگر انتظار بیجا و توقع نامناسب ندارند

- داشتن مهارت کلامی و هنر مذاکره، باب آشتیهای پردوام را به روی ما می‌گشاید.

- انسانهای بزرگ می بخشند و فراموش می کنند، و از گذشته و نقاط ضعف دیگری برای ضربه زدن استفاده نمی کنند.

- اعضای خانواده خوشبخت رازدار و از همه لحاظ به یکدیگر وفادارند

- خوشبخت کسی است که با تمرین صبح با لبخند برخیزد و با لبخند به بستر رود

- از حدس و گمان پیروی نکنید

- هیچگاه از تغییر نترسید. گاهی اوقات تغییرات نقش مهمی در زندگی تان خواهند داشت و علی رغم انتظارتان عمل خواهد کرد.

- به خاطر بسپارید که نفرت، حسادت و خشم ؛ مخرب وجود آدمی هستند و روح و قلب فردی را که آنها را در وجودش نگهداری می کند ذره ذره نابود می کنند. احساسات زشت، چهره زشتی به شما می بخشند. این احساسات نه تنها بر روح شما اثر می گذارند، بلکه عواقبی همچون اختلال در خواب، سردرد، کمردرد و حتی سکته قلبی را نیز به شما تقدیم می کنند.

- در زندگی به آن چیزی می رسید که همیشه به آن فکر می کنید. و آن چیزی را به دست می آورید که همواره طلب کرده اید.

- خانواده های خوشبخت در زندگی نقش یک قربانی را بازی نمی کنندیا سعی نمی کنند با یادآوری تجربه های تلخ گذشته برای خود بهانه بسازند. این کار فقط تضمین می کند که یأس، عدم پیشرفت و عدم موفقیت در انتظارشان است.

- خانواده خوشبخت، درد خود را شناسایی می کنند، تا هرچه سریع تر خود را از مهلکه مسبب بروز آن درد خلاص کنند. به این نکته واقف باشید که همین درد می تواند انگیزه ای برای بروز یک تغییر در زندگی شما باشد.

- تابوها و فیلترهایی که جلوی چشم شما را گرفته اند تا دنیا را زیبا نبینید، دور می اندازند.
«چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید»
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زنده اندیشان به زیبایی رسند

آنقدر زیباست این بی بازگشت

کز برایش می توان از جان گذشت

salavati-vahid.blogfa.com
hi dr!
     
  

 
زنان حساس تر از مردان هستند و همسری موفق تر است که به این حساسیت ها توجه کامل داشته باشد

مردانی که می دانند، خوشبخت ترند
در بسیاری از موارد زنان و مردان دارای نقاط مشترکی هستند اما به جرات می توان گفت که زنان حساس تر از مردان هستند و همسری موفق تر است که به این حساسیت ها توجه کامل داشته باشد.
۱- وحشتناک ترین سوالی را که می توان از یک زن پرسید، سن اوست. بنابر این توصیه می شود هیچ گاه از خانم ها در مورد سنشان سوال نکنید و در ضمن حواستان باشد هیچ جا سن همسر خود را فاش نسازید!
۲- خانم ها بر روی جهیزیه شان حساسیت فوق العاده ای دارند و آن را جزیی از وجودشان می دانند. تحقیر یا تمسخر جهیزیه همسرتان در حقیقت تحقیر یا تمسخر خود اوست.
۳- در حضور همسرتان از هیچ زنی تعریف نکنید. حتی اگر آن زن هشتاد ساله باشد.
۴- برای یک مرد موفق دستپخت همسرش، بهترین است، حتی اگر این چنین نباشد. اگر یک روز غذا طعم خوبی نداشت، در حین صرف غذا مثل همیشه آن را با میل بخورید و در یک فرصت مناسب عیب آن یک وعده را با بیانی خوش بازگو کنید. هر چه باشد یک روز که هزار روز نمی شود، می شود؟
۵- همسر شما برای شما مدل یا رنگ موهایش را عوض می کند. چنان چه رنگ یا مدل موی او مورد پسندتان نبود، یک باره این مساله را عنوان نکنید، بلکه در همان لحظه از مدل یا رنگ جدید تعریف و تمجید کنید و در یک فرصت مناسب با چنین جملاتی، نظر واقعی تان را بگویید:” راستی عزیزم فکر نمی کنی مدل موی قبلی ات خیلی بیشتر به تو می آمد و جوان تر نشانت می داد” یا ” عزیزم باید اعتراف کنم رنگ موی قبلی ات زیبایی ات را چند برابر می کرد.”
۶- با همسر خود مشورت کنید. این کار در بسیاری از موارد راهگشاست و حتی اگر سودی هم نداشته باشد با این کار به همسرتان احساس موجودیت می بخشید.
۷- روز تولد همسرتان و همچنین سالگرد ازدواجتان را فراموش نکنید. هدیه و نوع آن چندان اهمیتی ندارد؛ برای همسرتان مهم این است که شما این دو روز را به خاطر داشته باشید. اگر شده فقط به او تبریک بگویید.
۸- برای همسران مهم است که احترام خانواده های یکدیگر را نگاه دارند، اما قبول کنید که خانم ها روی این قضیه به خصوص بر روی مادرشان حساسیت فوق العاده ای دارند. مرد زرنگ و موفق سعی می کند بیش از همسرش به او نزدیک شود.
۹- هیچ گاه به عقاید و اعتقادات همسرتان توهین نکیند، اگر چه آن عقاید مسخره و خرافی باشند، نه این که بر این عقاید غلط صحه بگذارید اما از راه صحیحش وارد شوید.
۱۰- هیچ گاه در مقابل همسرتان ابراز عجز و ناتوانی نکنید. اگر ازدواج را خانه ای فرض کنید، مرد ستون این خانه را تشکیل می دهد که اگر خللی در آن بوجود آید، خانه یک باره فرو می ریزد. همیشه سعی کنید در مشکلات قوی باشید و این قدرت را به همسرتان نیز انتقال دهید و دلگرمش سازید.
۱۱- هیچ گاه با همسرتان لجبازی نکنید، جون از پیش بازنده اید!
۱۲- چنانچه همسر شما نقطه ضعفی دارد به رخش نکشید. شما و همسرتان رفیق هم هستید نه رقیب.
۱۳- سعی نکنید همسرتان را با کسی مقایسه کنید مگر این که هدفتان این باشد که بین آن دو کینه و دشمنی به وجود آورید. هر کسی خصوصیاتی دارد، و هیچ کس با آن دیگری قابل قیاس نیست.
۱۴- هیچ گاه سعی نکنید جلوی گریه و اشک ریختن همسرتان را بگیرید. خانم ها به مراتب بیشتر از مردان گریه می کنند و با اینکار به آرامش می رسند.
۱۵- بیش از آن که شوهر همسرتان باشید، دوست او باشید
hi dr!
     
  

 
نحوه خوابیدن با شخصیت شما ارتباط دارد

زندگی ما، مقدار خواب ما و به طور کلی نحوه استراحت ما در طول شب به طور غیر محسوسسی با گذر زمان تغییر می کند. با این حال یکی از محققان خواب معتقد است که نحوه خوابیدن ما گویای واقعیاتی در مورد شخصیت ما می باشد.

به طور کلی تحقیقات نشان می دهد که نحوه خوابیدن افراد به ۶ دسته کلی تقسیم می شوند.
نکته جالب در مورد این اظهار نظر این است که انچه در مورد ارتباط نحوه خوابیدن فرد و شخصیت وی بیان می شود کمی غیر قابل انتظار است.
طبق این تحقیق از جمله موقعیت های فرد در هنگام خوابیدن عبارتند از:
۱- موقعیت جنینی(Fetus position): 41 % از شرکت کنندگان در این تحقیق به صورت خمیده و چمباتمه زده می خوابند. گفته می شود که زنان دوبرابر مردان در این وضعیت می خوابند و به نظر می رسد که این شایع ترین نحوه خوابیدن می باشد. این گونه افراد ظاهری خشک و جدی دارند. و گاهی به نظر می رسد که خجالتی باشند ولی به سرعت گرم می شوند.
۲- موقعیت کتابی(Log position): این وضعیت همان طور که در شکل نیز پیداست به گونه ای است که فرد کاملا صاف به پهلو خوابیدن است و دست ها نیز افتاده به پهلو است.این نحوه خوابیدن بیشتر مربوط به افرادی اجتماعی، سهل گیر هستند که به راحتی اعتماد می کنند و به نظر می رسد که به راحتی گول می خورند.مطالعات نشان می دهد که ۱۵% از افراد به این سبک می خوابند.
۳- موقعیت مشتاق یا آرزومند(Yearner position): حالتی که فرد به پهلو خوابیده در حالی که دستانش به سمت جلو باز است. ۱۳% از افراد به این صورت می خوابند. این گونه افراد به نظر می رسد که روشن فکر هستند و لی تا حدودی نیز عیبجو ، بد گمان و مظنون ولجوج می باشند .یعنی روی تصمیمی که می گیرند پافشاری می کنند.
۴- موقعیت سرباز( Soldier position):در این موقعیت فرد به پشت می خوابد در حالیکه دستانش در دو طرف بدن رها است. این گونه افراد ساکت، محتاط و بدوند هیاهو هستند ، ایده ال گرا و طرفدار استانداردهای بالا در زندگی می باشند. درصد خرو پف این افراد به دلیل نحوه خوابیدن آنها بالاست و باعث می شود که خواب راحتی نداشته باشند.
۵- موقعیت افتاده به روی شکم(Freefall position): در این مدل خوابیدن فرد به روی شکم خوابیده در حالی که دستان خود را به زیر بالش گذاشته و سر وی به طرفی متمایل است.تقریبا ۷% از افراد به این سبک می خوابند.این افراد بی پروا،اجتماعی هستندکه کمتر با انتقاد کنار می ایند.
۶- موقعیت ستاره دریایی(Starfish position): در این موقعیت فرد به پشت خوابیده در حالی که دستانش نزدیک سر یا بالش رها شده است. ۵%افراد به این صورت می خوابند. این افراد شنوده های خوب، مددکار و یاور هستند. دوست ندارند که در مرکز توجه باشند.
با تمام این تعاریف باید گفت که افرادی که به هریک از مدل های گفته شده می خوابند دقیقا شخصیت های ذکر شده را ندارند. از طرفی تعداد اندکی از افراد نیز در هیچ یک از موقعیت های گفته شده نمی خوابند.
نکته جالب دیگر در این تحقیق نشان داد که تنها ۵% از افراد کاملا خود را با پتو می پوشانند در حالی که اغلب افراد قسمتی از بدن خود-مثل پا، دست- را بیرون از پتو قرار میدهند.
hi dr!
     
  

 
یه خانواده خوب خانواده ای هستش که همه پشت هم باشن و به حقوق همدیگه احترام بزارن
من عاشق سینه بزرگم
     
  
زن

 
خانواده ای توش احترام به بزرگتر و احترام به نظر کوچیکتر و هم فکری و مشورت توش باشه البته عشق بین زن و مرد با این که کافی نیست ولی میتونه مشکلات زیادی رو حل کنه...ولی همه چیز بر پایه ی گذشت هستش اینکه هر چیز کوچیکی رو بزرگ و مشکل دار جلوه ندیم
گفت بی احساسی....
میگم در حدی نیستی که حست کنم...چه برسه بخوام احساسی خرجت کنم....
     
  
مرد

 
خانواده ای كه توش آرامش باشه و اعتماد به یکدیگر
     
  
صفحه  صفحه 1 از 6:  1  2  3  4  5  6  پسین » 
خانه و خانواده

یک خانواده ی خوب چگونه خانواده ای است؟

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA