ارسالها: 2890
#161
Posted: 2 Sep 2015 15:03
همسر شما هم لجباز است ؟
لجبازی یک خصوصیت شخصیتی است که باعث می شود افراد کارهای بچگانه بکنند و تصمیم های غیر منطقی بگیرند. گاهی لحن صحبت زن یا شوهرها باعث می شود که همسرشان لجبازی کند.
اولین و مهم ترین توصیه برای رفتار با همسر لجباز، مدارا کردن است. جر و بحث زن و شوهرها و اختلاف نظر های آن ها باعث می شود که گاهی در گفت و گو با یکدیگر جانب انصاف را رعایت نکنند. لجبازی یک خصوصیت شخصیتی است که باعث می شود افراد کارهای بچگانه بکنند و تصمیم های غیر منطقی بگیرند. کمبود اعتماد به نفس، نداشتن خود باوری و احساس شکست باعث لجباز شدن افراد می شود. گاهی لحن صحبت زن یا شوهرها باعث می شود که همسرشان لجبازی کند. بنابراین زوج ها باید در گفتار و رفتارشان دقت لازم را داشته باشند و ببینند چه عمل یا رفتارهایی باعث واکنش همسرشان به صورت لجبازی می شود و سعی کنند از آن عمل ها پرهیز کنند.
نگذارید لجبازی به عادت تبدیل شود
ذکر این نکته هم ضروری به نظر می رسد که اگر همسری بعد از چند بار لجبازی به نتیجه مطلوب و خواسته خود برسد، این رفتار برای او به عادت تبدیل خواهد شد؛ بنابراین اگر مرد یا زنی مطمئن است که به درخواست همسرش جواب مثبت خواهد داد بهتر است در همان ابتدا او را به خواسته اش برساند ولی اگر قرار است به هیچ عنوان، کاری را انجام ندهد یک «نه» محکم و البته منطقی به همسرش بگوید و به هیچ وجه از نظرش برنگردد. در خصوص لجبازی باید به یک نکته کوچک، اما بسیار پر اهمیت توجه داشته باشید آن هم این که گاهی اوقات همسر شما لجبازی می کند، فقط برای این که احساس می کند شما خود را از او برتر می دانید. بنابراین اگر احساس کردید که لجبازی همسر شما به این دلیل است، در رفتار و لحن خود با همسرتان تجدید نظر کنید، طوری که او بداند شما اصلا چنین قصدی را ندارید.
چند توصیه برای رفتار با همسر لجباز
با این حال و اگر همسر لجبازی دارید، باید در رفتارتان یک سری نکات را رعایت کنید تا همسرتان مدام با شما لج و لجبازی نکند.
_ هیچ گاه در برابر لجبازی های همسرتان شما لجبازی نکنید چرا که در این صورت همسرتان هیچ گاه دست از لجبازی برنخواهد داشت و اوضاع زندگی تان هر لحظه بدتر خواهد شد.
_ وقتی که همسرتان عصبانی است، با او بحث نکنید بلکه در آن لحظه او را به آرامش دعوت کنید. همیشه خواسته های تان را در آرامش به او بگویید.
_ بدانید فردی که لجبازی می کند معمولا خودش می داند که حق با او نیست اما هیچ وقت نمی خواهد این را به زبان بیاورد، پس شما نیز اصراری نداشته باشید که او به لجباز بودنش اعتراف کند.
_ همیشه اشتباهات همسرتان را با احتیاط و مهربانی با او در میان بگذارید چرا که اگر او احساس کند، دارید تحقیرش می کنید یا انتقادتان را توهین آمیز به او منتقل می کنید ممکن است با شما لجبازی کند و رفتارهای اشتباهش را نپذیرد و رویه اش را تغییر ندهد.
_ در پایان هم به همسر خود کمک کنید، بیشتر با او حرف بزنید، بنای احترام و قدردانی را در خانه بگذارید و از او بخواهید که عادت لجبازی را ترک کند.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#162
Posted: 2 Sep 2015 15:06
رابطه عاشقانه با 7 تمرین ساده
فکر نکنيد تمام راهکارهاي مربوط به بهبود روابط، مختص زوجهايي است که با هم مشکل دارند؛ حتي اگر در نهايت تفاهم با همسرتان زندگي ميکنيد باز هم نياز است براي حفظ عشق و آرامش زندگيتان کارهايي را به صورت مداوم انجام دهيد چرا که حتي شديدترين و مستحکمترين عشق و علاقهها هم اگر تغذيه و شارژ نشود، قطعا روزي به آخر خواهد رسيد! در اين مطلب شما را با 7 راهکار بسيار ساده که به راحتي ميتوانيد انجام دهيد و با نتيجه باورنکردنياش روبرو شويد، آشنا ميکنيم :
1 + 6 تمرين ساده براي داشتن زندگي زناشويي زيباتر
1) تکنيک شستشو
با لباسهاي کثيفتان چه کار ميکنيد؟ تا چند وقت ميتوانيد آنها را به حال خودشان رها کنيد؟ جز اين است که بالاخره پس از يک يا نهايتا 2 هفته ناچار به شستن آنها هستيد؟! چرا که بعد از مدتي بوي آزاردهنده آنها کمدتان را پر ميکند! رابطه بين افراد (خصوصا همسران) هم از اين قاعده مستثني نيست. پس همانطور که لباسهاي?تان را هر چند وقت يکبار ميشوييد، هفتهاي يک?بار رابطهتان را غبارروبي کنيد! آخر هر هفته، ترجيحا در يک شرايط آرام و عاشقانه، در حالي که هيچ کدام?تان خسته، گرسنه يا عصبي نيستيد، از همسرتان با مهرباني بپرسيد: «من در هفته گذشته چه کارهايي انجام دادم که احتمالا باعث شده از من نااميد شوي يا برنجي؟» پس از گفتن اين جمله، اولين واکنشهايي که دريافت ميکنيد عبارتند از: يک لبخند عاشقانه، يک نگاه متعجب يا جملاتي مثل «اين ديگر چه حرفي است عزيزم؟!، مگر اتفاقي افتاده» و... اما رک و راست بگوييم: هيچکدام از آنها را باور نکنيد! اصرار کنيد تا يک جواب درست و واضح بگيريد.
به همسرتان توضيح دهيد که منظورتان حتي مسائل در ظاهر کوچک و پيشپاافتادهاي است که احيانا باعث رنجشخاطر او شده است. در مرحله بعدي (وقتي جواب را شنيديد) خيلي مراقب واکنش?تان باشيد؛ کاري نکنيد که همسرتان را از گفتهاش پشيمان کنيد! مثلا از او طلبکار نشويد که تو چرا از فلان رفتار من چنين برداشتي کردي يا اينکه چطور با خودت فکر کردي که اگر من شيشه سس را برايت نياوردم يعني به اندازه کافي دوستت ندارم و از اين قبيل حرفها. فقط سعي کنيد عميقا به حرفهايش گوش کنيد و با تمام وجود احساسي را که در آن لحظه تجربه کرده، درک کنيد. اين کار نهتنها صميميت بين شما را دوچندان ميکند، بلکه به شما اين امکان را ميدهد که پيش از وقوع يک جنجال بزرگ، مستقيما با مشکل روبرو شويد و براي حل آن پيشدستي کنيد.
2) ساعت صداقت
اينکه گفته ميشود خواستهها و علايق همسرتان را در اولويت قرار دهيد، يک ايده وحشتناک است چون وقتي يکي از زوجين اين کار را ميکند، متقابلا انتظار دارد همسرش هم همين فداکاري را در حق او انجام دهد ولي متاسفانه در اکثر مواقع چنين بده و بستاني شکل نميگيرد در نتيجه فقط يکي از آن دو هميشه ناچار است خواستههايش را قرباني کند. براي جلوگيري از اين مشکل، هر از چندگاهي، راجع به علايق و نظرات واقعيتان با هم صحبت کنيد - بدون هيچگونه رودر بايستي يا خودسانسوري- اين تمرين کمک ميکند واقعيت را در مورد همه چيز با هم به اشتراک بگذاريد، بدون اينکه موضوعي را بيش از حد براي خود شخصي و خودخوري کنيد.
3)حل و فصل مشاجرهها قبل از خواب
دعواهايي که فقط ظاهرا رويشان سرپوش گذاشته ميشود، در حقيقت از زير ريشه ميدوانند و همچنان زنده ميمانند، در گوشهاي از ذهن پنهان ميشوند و نهايتا مثل يک آتشفشان، فاجعه به بار ميآورند! پس بهترين کار اين است که اجازه ندهيد هيچ کدورتي کهنه شود، هر موضوعي را در همان موقع خودش به نتيجه برسانيد؛ اگر زماني با هم دعوايتان شد، قبل از اتمام همان روز و پيش از اينکه به تختخواب برويد، مشکلتان را کاملا حل کنيد. اگر موضوع دعوا خيلي جدي و گسترده است طوري که بعد از يک جنجال طاقتفرسا همچنان به نتيجه نرسيده، موقتا بحث را کنار بگذاريد ولي حتما با هم توافق کنيد که در يک زمان مشخص راجع به آن صحبت کنيد و هرطور شده موضوع را به نتيجه برسانيد.
4)تهيه فهرست سرگرمي
10 تفريحي که براي هر دو نفرتان سرگرمکننده است کداماند؟ از آنها فهرستي تهيه کنيد و بعد مطمئن شويد در هر ماه حداقل يکي از اين کارها انجام شده و از فهرستتان خط خورده است.
5) خوردن شام دونفره
غذا خوردن در کنار يکديگر، يکي از راههاي بهوجود آوردن رشتههاي الفت و محبت بين همسران است که قدمتي به درازاي تاريخ جوامع بشري دارد! پس زماني را براي اين کار در نظر بگيريد و حين غذا خوردن، راجع به علايق، اهداف و آرزوهايتان صحبت کنيد. اگر احيانا وسط يک مشاجره هستيد يا رابطهتان در تنش است، بگذاريد زمان صرف غذا، به مثابه يک زنگ تفريح برايتان باشد و سعي کنيد در آن لحظات فقط از همراهي کردن هم لذت ببريد.
6) تفريح و شوخيهاي کودکانه
قبل از اينکه شروع به تفريح کنيد، کارهاي زيادي هست که بايد انجام شود؛ مثل دوران کودکي که تا وقتي تکاليفمان را تمام نميکرديم، اجازه بازي کردن نداشتيم. حالا هم قبل از اينکه تفريح و سرگرمي را شروع کنيد، بايد اول اوقات تلخيها و دلخوريها را برطرف کنيد. وقتي اين کار را تمام و کمال به انجام رسانديد، راجع به يک نوع تفريح خلاقانه، هيجاني، سرگرمکننده و تا حد امکان خارج از چارچوب مسئوليت، نظم و... فکر کنيد. مثلا آب بازي يا بازيهاي دويدني! ترجيحا چيزي که تا قبل از اين هرگز امتحانش نکردهايد. اصلا لازم نيست يک تفريح عادي و متعارف مثل پيادهروي، سينما رفتن و... باشد، بلکه فقط بايد به اندازه کافي سرگرمکننده، شاديآور و البته در حد بضاعت ماليتان باشد.
7) براي خودتان دلسوزي کنيد
اگر نتوانيد نسبت به خودتان مهربان باشيد، کار خيلي سختي است که بخواهيد با همسرتان مهربان باشيد و نسبت به او دلسوزي کنيد. به عنوان تمرين براي اين کار، در مواقع سختي، به خودتان توجه کنيد و نسبت به خود بياعتنا نباشيد. از مشکلات، يک فاجعه در ذهنتان نسازيد يا برعکس، آنها را زيادي کوچک فرض نکنيد. سعي کنيد فکر کنيد ببينيد به چه چيزهايي نياز داريد. يک فهرست از برنامههايي که ميتوانيد براي حفظ سلامتتان انجام بدهيد تهيه کنيد.
مهمتر از همه اينکه يادتان باشد کاستيها و اشتباهات بخشي از وجود بشر هستند و کاملا اجتنابناپذيرند، پس خودتان را به خاطر آنها سرزنش نکنيد و تصور نکنيد از بقيه کمتريد.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#163
Posted: 2 Sep 2015 15:08
اندر حکایت مهمانی رفتن همسران
خانم های محترم ، چاره این درد این است که زودتر از معمول آماده شوید و اصلا از همسرتان هم نخواهید که آدرس را بپرسد، بگذارید هر چقدر که می خواهد دور خود بچرخد تا آخر یا خسته شود و یا خودش، خودجوش آدرس را بپرسد.
روزی که خداوند متعال ، انسان های مختلف را با رنگ و زبان و نژاد های مختلف آفرید، زیبایی خلقت را در تفاوت، در عین داشتن ذات پاک خدایی دانست. ما انسانها باهم متفاوتیم، آنقدر متفاوت که می گویند انگار زنان از یک سیاره دیگر آمده اند و مردان هم.
این تفاوت ها، نشانه ای از قدرت بی انتهای خداست و زیباست البته اگر نسبت به آن شناخت داشته باشیم.روانشناسان، در این زمینه نکته جالبی را طرح می کنند، آن ها ریشه تفاوت در رفتار زن و شوهر را مربوط به دوران غار نشینی آنها می دانند، بـا وجود آنکه شرایط زندگی تغییر کرده باز هم زنان و مردان تمایل دارند از برنامه بیولوژیکی خـود پیـروی کننـد. مـردان قـادر هستـند تــا مسیر حرکت خود را بخاطر بسپارند. زیـرا در گذشته مردان می بـایـست شـکـار خـود را ردیـابـی کـرده و آن را گـرفتــه و بـه خـانــه باز میگرداندند،اگر خانم ها این موضوع را بدانند، در موقع رفتن به مهمانی و یا عروسی، اینقدر از شوهر خود نمی خواهند که آدرس را از کسی بپرسد ، از خانم اصرار و از شوهر هم انکار و دست آخر دعوا شود!
خانم های محترم ، چاره این درد این است که زودتر از معمول آماده شوید (حتی شده یکی دو ساعت)و اصلا از همسرتان هم نخواهید که آدرس را بپرسد، بگذارید هر چقدر که می خواهد دور خود بچرخد تا آخر یا خسته شود و یا خودش، خودجوش آدرس را بپرسد و یا با امدادات غیبی و الهی، به طور ناگهانی آدرس را پیدا کند!
از طرف دیگر، زنان دارای دید محیطی بهتری میباشند که بـه آنـها کمک می کند اتفاقات پیرامون مـنـزل خـود را زیـر نـظـر گـرفـتـه و خـطـر در حـال نـزدیـک شدن به خانه را شنـاسایی کنند. مـغـز زنـان قـادر اسـت دامـنـه اطـلاعات وسیـعی را رمزگشایی کند. زنان سریعتر از کامپیوتر می فهمند که آیا مهمانی دوستانه است و یا از روی اکراه؟ آیا از غذاهای شب قبل استفاده شده یا تازه است؟ و می فهمند که چیدمان کوسن ها ، برای پوشاندن لکه های روی مبل است!
یکی دیگر از تفاوت های جالب زن و مرد، تفاوت در حرف زدن آنهاست، به طور معمول خانم ها بیشتر از آقایان صحبت می کنند و مردان کم حرفند. البته گاهی نوع زندگی باعث می شود که آقا یا خانم به کم حرفی یا پرحرفی رو بیاورد. گاهی شرایط و موقعیت خانوادگی ایجاب می کند آقا یا خانمی پر حرف یا کم حرف باشد. معمولاً خانم ها جزئی نگر و آقایان کلی نگر هستند و شاید شما ملاحظه کرده باشید که خانم ها درباره جزئیات خیلی صحبت می کنند، مثلاً وقتی از مهمانی بر می گردید، می بینید خانم چه حرف هایی می زند مثلاً می گوید: آقا اگر آن گلدان را آن جا گذاشته بودند بهتر بود، ای کاش فرش را این جوری انداخته بودند، بهتر بود قاب عکس آن جا نبود و ... دائم در باره جزییات حرف می زند، این از آن جهت است که خانم ها بیشتر جزء نگر هستند، اگر مرد این شناخت را نداشته باشد که چگونه برخورد کند، می گوید: خانم، چه کار به کار زندگی دیگران داری؟ حرف دیگری نیست که بزنی؟ حرف بهتری نداری!؟ سرمان را به درد آوردی! آقا توجه نمی کند که جزء نگری خانم باعث می شود که این جور صحبت کند.
راه حل چیست؟
راه حل آن این است که هر دو سطح ارتباطی شان را به هم نزدیک کنند. البته ممکن نیست که آن ها کاملاً مثل هم بشوند، اما بهتر است آقایان مقداری گوش کننده خوبی باشند و تحمل شان را بالا ببرند.
وقتی دشمنان اسلام به وجود نازنین پیامبر اسلام اشکال می کردند که زیاد گوش می دهد، قرآن می فرماید: او شنونده خوبی است. خداوند متعال تأیید می فرماید: «قل اذن خیر لکم» گوش کردن خیلی خوب است. هنری است که باید انسان آن را داشته باشد، پس بعد از مهمانی، برای این که بتوانید همسرتان را بهتر درک کنید، به سخنان او گوش دهید، آنهم با دقت، به علاوه این که در چشمان او نگاه کنید و حرفش را هم تایید کنید.
همسران محترم با رعایت این نکات از مهمانی رفتن، لذت ببرید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#164
Posted: 2 Sep 2015 21:15
7 نکته درباره تناسب فرهنگی در ازدواج
گاهی پسران و دختران تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند و این تفاوت ها را دیگران نیز به آن ها گوشزد می کنند اما با وجود همه این ها، دوست دارند چشمان شان را روی تفاوت ها ببندند و ازدواج کنند اما عشق به فرهنگ و دیدگاه های همسر تا ابد باقی نخواهد ماند. این عشق از بروز اختلاف ها جلوگیری نمی کند و باورها، اعتقادها و هیجان های انسان غیرقابل تغییرند.
این گونه ازدواجها، ناآگاهانه و نابالغانه هستند و ازدواجی كه از روی آگاهی نباشد و آشنایی طرفین محدود و عاشقانه باشد و آگاهانه به توافق نرسند، میتواند مشكلات زیادی داشته باشد.
او را همان گونه که هست بپذیر
متاسفانه در فرهنگ ایرانی پذیرش آموزش داده نمی شود و فرهنگ تحمل را می آموزیم (اگر شبیه تو نیست تحمل کن)، فرهنگ تحمل فرهنگی است که نهایتا به درگیری و مبارزه ختم می شود و بین زن و مرد فاصله ایجاد می کند.
این که تصور کنید همسرتان به خاطر عشق به شما و نفوذ پذیری تان رفتار و عقایدش را در درازمدت تغییر می دهد، غلط است البته تغییرات اندکی رخ خواهد داد زیرا زن و مرد از یکدیگر تاثیر می گیرند اما مشکل اساسی وقتی است که یکی از طرفین بخواهد به شکل فعال روی دیگری تاثیر گذارد و او را تغییر دهد. آن وقت است که ناخودآگاه مقاومت ایجاد و دردسر شروع می شود.
ببینیم چه می شود!
برخی مردان و زنان آگاهی کاملی از تفاوت ها دارند و می دانند در بعضی از حیطه های مهم با هم اختلاف سلیقه دارند اما جرأت پرداختن و موشکافی موضوع را ندارند و فقط با خود این جمله را تکرار می کنند که ان شاءالله آن چه که من دوست دارم، اتفاق می افتد. مثل پسری که به زندگی با مادرش بعد از ازدواج (زیر یک سقف) ادامه خواهد داد، دختر نیز اعتراض کرده و پسر می گوید حال ببینم چه می شود. سعی کنید به همه مسایل و واقعیت های زندگی جدی نگاه کنید و از آن ها به راحتی نگذرید.
هر کس به کار خود
دختر و پسری که با اعتقادات دینی و اختلاف در نوع اعتقادات ازدواج میکنند، حتی اگر قبل از ازدواج به این توافق رسیده باشند که به مسائل مربوط به مذهب کاری نداشته باشند پس از احساسات پرشور جوانی، در زمینههای مختلف اختلافنظر و احتمالا ناسازگاری خواهند داشت.
برای مثال، ناهماهنگی در انجام فرایض و مراسم دینی میتواند زمینهای برای ناسازگاری باشد. نوع تفریحات و سرگرمیها، نحوه حضور در مهمانیها، مسائل مربوط به طهارت و سایر احکام از مسائلی است که زندگی زوج جوان ما را دچار چالش میکند. تصور کنید در چنین خانوادهای، پای یک کودک هم به میان آید. تربیت و پرورش کودک یکی از زمینههای مهم برای ناسازگاریهای دایمی زن و شوهر خواهد بود.
چهارچوب اعتقادات تا 20 سالگی و تا پایان دوره نوجوانی در فرد شکل میگیرد و در30 تا 40 سالگی به اوج میرسد. بنابراین حتی اگر دختر و پسری در حال حاضر از نظر ظاهری تشابهاتی با هم دارند، نمیتوان مطمئن بود که تفاوتهای اعتقادی آنها در آینده بروز نکند و موجبات ناسازگاری و اختلافات را فراهم نکند. بنابراین در انتخاب همسر باید به خانواده، فرهنگ و محیطی که فرد در آن پرورش یافته است توجه کرد.
خودتان را به آن راه نزنید
گاهی مرد یا زن از پاسخ به بعضی از سوال ها طفره می روند، بحث را به بیراهه می کشانند یا با طنز موضوع را به پایان می رسانند. مثلا نحوه رفت و آمد با خانواده طرف مقابل، نحوه خرج کردن پولی که هر دو درمی آورند یا حق کار کردن زن. با مشاهده چنین جواب هایی از سوی طرف مقابل تان، هرگز به آسانی از آن نگذرید و به طور جدی از او بخواهید در این باره صحبت کند.
فرهنگ گذراندن اوقات فراغت و تفریح خانواده ها با هم تفاوت دارد. خانواده ای در روز تعطیل و اوقات فراغت در خانه می مانند هر کس به اتاق خودش می رود و مطالعه یا موسیقی گوش می کند و خانواده ای دیگر دوست دارند به کشور دیگری بروند و اوقات بگذرانند و... در تعطیلات زن و مرد بیشتر در کنار هم هستند بنابراین مهم است که سرگرمی ها و تفریح ها به هم شبیه باشند.
حیطه بحث برانگیز دیگر، داشتن یا نداشتن فرزند است. لازم است دختر و پسر درباره بچه دار شدن یا نشدن، زمان آن و حتی تعداد فرزندان با هم صحبت کنند تا کمتر دچار مشکل شوند.
وقتی فرهنگ متفاوت است، رفتار اقتصادی هم تفاوت خواهد داشت. برای خانواده ای ممکن است نگهداری و ذخیره پول برای روز مبادا از صرف هزینه های لوکس و سفرهای پرهزینه خیلی مهم تر باشد اما در خانواده ای دیگر پول فقط صرف تفریح و لباس می شود. نباید از بیان نگرش فرهنگی به مسایل مالی هراسی داشت.
زبان مشترک را جدی بگیرید
اگر زن و مرد از دو قوم یا دو ملیت مختلف قصد دارند با هم ازدواج کنند، حتما باید هر دو به یک زبان مشترک مسلط باشند زیرا در غیر این صورت احساسات، افکار درونی، ارتباط کلامی و فکری شان قطع خواهد شد و هر دو آسیب خواهند دید.
رضایت خانواده ها را جلب کنید
در دنیا، ازدواج دو نفر خیلی راحت تر از ما شرقی ها صورت می گیرد. زن و مرد یکی از استرالیا و دیگری از آمریکا هر کدام یک چمدان می بندند، به فرانسه مهاجرت و با هم ازدواج می کنند و رضایت والدین هم اصلا مطرح نیست ولی در فرهنگ ما این موضوع نباید نادیده گرفته شود. رضایت پدر و مادر اصل بسیار مهمی است به خصوص اگر قرار است دو نفر با فرهنگ های مختلف با هم وصلت کنند. باید تلاش کرد رابطه خوبی بین خانواده ها برقرار شود. راضی نبودن خانواده ها می تواند به راحتی ازدواج را به نابودی بکشد.
خانواده جدیدی تشکیل دهید
دختران و پسران جوانی که به شدت به خانواده پدر و مادر وابسته هستند و قصد دارند در دل خانواده های خود خانواده کوچکی تشکیل دهند، در واقع هنوز به بلوغ عاطفی نرسیده اند و اغلب دیده می شود با بروز کوچک ترین اختلافی، دختر یا پسر با خانواده شان علیه طرف مقابل متحد می شوند تا بتوانند به هدف مطلوب برسند. مهم آن است که زن و شوهر در همه مواقع کنار هم باشند و در سختی ها به کمک یکدیگر بشتابند و از هم حمایت کنند.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ویرایش شده توسط: SARA_2014
ارسالها: 2890
#165
Posted: 2 Sep 2015 21:20
اشتباهات رایج زوج های جوان در ابتدای زندگی مشترک
معمولا بین زوج هایی که به خاطر هر مسئله کوچکی با هم جر و بحث می کنند، اشتباهات مشترکی وجود دارد. اشتباهاتی که باعث می شود فاصله بین زوج ها بیشتر و بیشتر شود. زمانی که فاصله بین زن و مردی در زندگی مشترک زیاد شود، آن ها حرف یکدیگر را نمی فهمند و گاهی تا مرز جدایی پیش می روند و از هم جدا می شوند.
فرض کنید که شما در یک اتاقی هستید که به جز نیم متر آن، بقیه اتاق کاملا کثیف است. هر انسان عاقلی برای تمیز کردن این اتاق، قطعا از نیم متر تمیز آن شروع می کند و بعد از آن همه اتاق را تمیز می کند. چه قدر زیباست که اگر زن یا مردی اشتباه کرد ابتدا نکات مثبت شخصیت او و کارهای مفیدی را که انجام داده است یادآوری کنیم و سپس نکات منفی را به او بگوییم. بالاخره باید قبول کنیم که همه ما انسانیم و ممکن است اشتباه کنیم اما در بین زوج های جوان معمولا ۴ عادت اشتباه وجود دارد که ریشه بسیاری از اختلاف های آنان است در ادامه با این ۴ اشتباه آشنا می شوید و راه های جایگزین آن ها را خواهید خواند.
اشتباه اول : فقط دنبال مقصر هستند
بعضی زوج ها مدام به هم ایراد می گیرند و از هم انتقاد می کنند. در زندگی این زوج ها هر اتفاق ناگواری با گفتن جملاتی مانند «چرا کاری کردی که این اتفاق بیفتد؟» همراه می شود. دلیل گفته شدن چنین جملاتی هم این است که این زوج ها فقط به دنبال مقصر هستند و نمی خواهند برای حل مشکل به وجود آمده فکری کنند. در ایرادگیری معمولا زوج ها فقط نقاط منفی یکدیگر را می بینند که باعث می شود یکی از زوجین در موضع قدرت قرار بگیرد و آن قدر به خودش حق دهد تا جز در زمان به کرسی نشستن حرف خودش، راضی نشود. این افراد احساس می کنند که همیشه طرف مقابل شان اشتباه می کند و آن ها هیچ گاه اشتباه نمی کنند و با ایرادگیری به نوعی دنبال تایید خودشان هم هستند.
راه درست : لطفا با دقت گوش کنید
زوج ها بهتر است به جای این که مدام از هم ایراد بگیرند، مهارت گوش کردن را در خودشان بالا ببرند. بعضی مواقع به دلیل این که زن یا مرد به درستی به حرف های همسرش گوش نمی دهد، ممکن است از جمله ای برداشت اشتباه کند و همین عاملی برای جر و بحث شود. گاهی هم ممکن است قصد زن یا مرد از گفتن جمله ای ایرادگیری نباشد ولی چون طرف مقابل به درستی گوش نمی کند، برداشت اشتباهی داشته باشد. بهترین حالت گوش دادن این است که هر فردی فعالانه گوش کند یعنی علاوه بر معنی جمله طرف مقابل، احساسات او را هم درک کند تا منظور او را بهتر بفهمد.
اشتباه دوم : مسئولیت پذیر نیستند
زوج هایی که مدام یکدیگر را مقصر می دانند، به سرزنش طرف مقابل روی می آورند. عادت بد سرزنش کردن زوجین از این ناشی می شود که یکی از آن ها مهارت مسئولیت پذیری را فرانگرفته است. افرادی که مسئولیت پذیر هستند، مسئولیت شکست یا اشتباه را بر عهده می گیرند و در صدد جبران آن بر می آیند.
راه درست : از شخصیت همسرتان حمایت کنید
در مقابل سرزنش کردن، حمایت کردن وجود دارد. وقتی زن یا مردی در زندگی زناشویی اشتباه کوچکی داشته باشد و به جای سرزنش شدن، مورد حمایت همسرش قرار گیرد با همه وجود احساس می کند که همسرش دوستش دارد. وقتی یکی از زوجین از دیگری حمایت می کند، این به این معنی نیست که او دارد از رفتار او حمایت می کند بلکه بدین معناست که از شخصیت طرف مقابل حمایت شده است. حالا اگر شخصیت فردی مورد حمایت قرار گیرد، باعث می شود که فرد رفتار اشتباهش را تکرار نکند.
اشتباه سوم : اشتباهات گذشته را یادآوری می کنند
بعضی زوج ها در زندگی شان از همه جا و از همه افراد شاکی هستند. زمانی که فردی مدام مورد شکایت مستقیم قرار می گیرد ناخودآگاه شخصیتش تخریب می شود. وقتی نکات منفی و اشتباهات گذشته همسرتان را هر روز به او یادآوری کنید، علاوه بر این که احساسات منفی را به او منتقل می کنید، بعد از مدتی خودتان هم خسته می شوید و احساس می کنید که همسرتان درک تان نمی کند.
راه درست : همسرتان را بپذیرید
زوج ها بهتر است به جای شکایت کردن، همدیگر را تشویق کنند. برای تشویق کردن هم می توانید نکات مثبت همسرتان را به او یادآوری کنید. به جای برخورد یا گفتن جملات تند، به او احترام بگذارید و بدانید هیچ چیز به اندازه مورد احترام قرار گرفتن عزت نفس یک انسان را بالا نمی برد. زمانی که همسرتان اشتباه می کند، او ر
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#166
Posted: 2 Sep 2015 21:33
رفتارهای آزاردهنده در زندگی زناشویی
به نظر بسیاری از زن و شوهرهای جوان زندگی مشترک بسیار سخت و حتی گاهی غیر قابل تحمل است. اما بهتر است بدانید با مطالعه بیشتر میتوانید راه های شادتر شدن زندگی را بیابید. رفتارهایی وجود دارد که ناخودآگاه زندگی را به کام شما تلخ میکند که با شناسایی و رفع آن قادر خواهید بود زندگی خوبی داشته باشید.
1- غر زدن های زیاد
یکی از مهمترین انتقادات آقایان ، غر زدن های مدام خانم هاست ، البته من نمی گویم هیچ وقت از شوهرتان ایراد نگیرید و انتقاد نکنید ، ولی انتقاد کردن آداب و روشهایی - مخصوصا در مواجهه با آقایان- دارد که باید آنها را رعایت کنید ، 3 مورد غر زدن داریم که تضمینی زندگی شما را تلخ می کند!
_ مواردی که از آن مدتها گذشته است
مثلا سالها پیش همسر شما کمدی برای خانه خریده است ، شما هم مدت هاست دارید از آن استفاده می کنید ، دلیلی ندارد مدام این مسئله را پیش بکشید و به خرید همسرتان ایراد بگیرید.
_ موارد که تصمیمی که باید در مورد آن - غلط یا درست - گرفته شده است
وقتی در مورد کاری تصمیمی گرفته شد ، بهترین کار این است که هم شما و هم همسرتان هر دو تمام تلاش تان را برای تحقق درست آن تصمیم بکار بگیرید ، مثلا تصمیم گرفتید آخر هفته به مهمانی بروید ، کاری به شرایط نداریم بالاخره تصمیمی است که گرفته شده و بهتر است با همسرتان راه بیایید و به او در این تصمیم کمک کنید.
_ مواردی که شما یا همسرتان کنترلی روی آن ندارید و در واقع کاری از دست تان بر نمی آید
در زندگی مسائلی وجود دارد که شما نمی توانید برای تغییر آن کاری بکنید ، البته همیشه و در هر شرایطی می شود کاری انجام داد ، ولی شاید به دلایل خاص یا به دلیل قرار گرفتن در شرایطی خاص ممکن است شما نتوانید تغییری ایجاد کنید ، در چنین شرایطی بهتر است با همسرتان مدارا کنید و به او کمک کنید تا بالاخره بتوانید زمانی شرایط را تغییر دهید ، دوستی داشتم که در نزدیکی مادرش زندگی می کرد ، خب نزدیک بودن بیش از حد به خانواده هم برای زن و هم برای مرد ، خوب نیست ، ولی شرایطی بود که ایجاد شده بود ، همسر دوستم خیلی مایل نبود آنجا زندگی کند ، ولی واقعا شرایط دوست من طوری نبود که بخواهد خانه را عوض کند ، آنها تقریبا 2 سال آنجا زندگی کردند و بعد شرایطی برایشان فراهم شد که بتوانند مستقل زندگی کنند. پس حواستان را جمع کنید که وقتی شوهرتان کاری خارج از توان یا کنترلش است ، در این موارد غر نزنید و منتظر ایجاد شرایط بهتر باشید.
2 - نگرانی فراوان
یادتان باشد یکی از مهمترین ویژگی های مشترک در زنان موفق این است که می توانند نگرانی خود را کنترل کنند.خانم ها معمولا نگران همه چیز می شوند و معمولا هم به بدترین اتفاق ممکن فکر می کنند ، باور کنید 99 درصد این فکرهای شما هیچ وقت اتفاق نمی افتد ، پس لطفا برای آرامش خودتان و شوهرتان از نگرانی و فکر کردن به اتفاقات منفی دور شوید و مطمئن باشید خیلی از اتفاقات منفی که ما به آن فکر می کنیم هیچ وقت در زندگی ما اتفاق نمی افتند.
3 - مقایسه کردن
اگر می خواهید شوهر خود را تبدیل به یک انسان بداخلاق و بی انگیزه کنید ، بهترین کار ممکن مقایسه کردن است ، باور بکنید یا نکنید بزرگترین مشکلات زناشویی چه از طرف مرد چه از طرف زن منشا مقایسه دارند ، حداقل شما در زندگی تان این اشتباه را مرتکب نشوید ، همسر شما هر کس که باشد ، همسر شماست ، به هیچ وجه به خود اجازه ندهید همسر خود را با کسی مقایسه کنید.
4 - کنایه زدن و تصحیح اشتباهات در جمع
هیچ گاه در جمع به شوهرتان کنایه نزنید و شوخی نکنید ، مثلا شوهر شما دارد در مورد تاریخ سفری که سال گذشته به مشهد داشته در جمع صحبت می کند و می گوید ما بهمن ماه به مشهد رفتیم ، شما سریع می گویید :" نه اواخر دی بود رفتیم" ، این شاید از دید شما خیلی بی اهمیت باشد ، اما همین چیز بی اهمیت به نظر شما ، کم کم همسرتان را ضعیف می کند و باعث می شود نتواند تمام توانایی های خود را در زندگی نشان دهد. کنایه زدن ، تصحیح اشتباهات و انتقاد ، مرد را ضعیف می کند ، خواهش می کنم این رفتار را اگر تا امروز داشتید همین الان کنار بگذارید.
5 - صحبت از مسایل زندگی با دیگران
خانم محترم، خانواده حریمی دارد که باید حفظ شود ، تنها کسی که می توانید از مسائل زندگی خود با او صحبت کنید یک مشاور امین است و نه هیچ کس دیگر ، مشکلات زندگی خود را برای هیچ کس بازگو نکنید.
6 - توقع بیش از حد
زن زرنگ وقتی چیزی می خواهد برنامه می ریزد ، صبوری می کند ، تلاش می کند ناامید نمی شود و در نهایت هم به چیزی که می خواهد می رسد و هم علاقه شوهر به خودش را بیشتر می کند. و برعکس زنی که ناتوان و ضعیف و پرتوقع است از ایراد گرفتن و مقایسه کردن زندگی دیگران و بداخلاقی و ... چیزی کم نمی گذارد ! و اتفاقا او هم به همان چیز می رسد ولی دیگر جایگاهی در قلب شوهرش ندارد.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#167
Posted: 2 Sep 2015 21:37
زندگی میان دنیای شخصی و دنیای دو نفره
حتما درباره بلوغ های ضروری برای ازدواج شنیده اید. بلوغ جسمی، بلوغ اجتماعی، بلوغ فکری، بلوغ اقتصادی و بلوغ عاطفی. بلوغ هایی که اگر به آنها نرسیده باشید، زندگی مشترک می تواند به کامتان تلخ شود.
داشتن حریمی خصوصی در روابط با اطرافیان یکی از نشانه های بلوغ و استقلال عاطفی به شمار می رود. هر چند حریمی که در ارتباط با همسر وجود دارد متفاوت با دیگران است.
مشخص کردن حریم در روابط باید از همان ابتدا صورت گیرد. در غیر این صورت، اگر بعدتر بخواهید برای همسرتان حریم شخصی خود را تعریف کنید، به مشکل برخواهید خورد. همسرتان فکر می کند دارید او را از زندگی خود کنار می زنید و احساس پس زده شدن پیدا می کند. درباره خانواده همسر هم به همین شکل.
داشتن حریم خصوصی باعث می شود کمتر در مسایل خانواده دو نفره شما سرک بکشند و اجازه دهند مسایل تان را خودتان حل کنید.
بنابراین همین حالا که ابتدای راه هستید، این حریم را برای خودتان مشخص کرده و به حریم همسرتان احترام بگذارید. همسرانی که هیچ حریم خصوصی برای خود و همسرشان قائل نیستند غالبا در روابط خود با همسرشان دچار سوءتفاهم هایی جدی می شوند.
حریم خصوصی یا بی اعتمادی؟
برخی فکر می کنند وجود حریم خصوصی نشان دهنده بی اعتمادی همسران به هم است. این تصور از آنجا ناشی می شود که همسران به اشتباه وجود حریم خصوصی را مساوی با دروغگویی و مخفی کاری در نظر می گیرند، در حالی که اگر تصویر درستی از این موضوع داشته باشند متوجه خواهند شد که همسران می توانند به هم اعتماد داشته باشند، موضوعاتی که به بهبود یا عمق بخشی رابطه آنها کمک می کند را از همدیگر مخفی نکنند اما در عین حال هر یک حریمی خصوصی داشته باشند.
این که شما با همسرتان صمیمی و دوست باشید به معنی نفی حریم خصوصی نیست. در زندگی هرکس موضوعاتی وجود دارد که به دلیل تفاوت های مردان و زنان، نمی توان آنها را با همسر خود در میان گذاشت. به عنوان مثال جزیی نگری خانم ها باعث می شود آنها به موضوعاتی توجه داشته باشند که در صورتی که با همسر خود در میان بگذارند، با واکنش منفی او مواجه شوند.
حریم من، قبل و بعد از ازدواج
حریم خصوصی درباره همسران تعریف جدیدی پیدا می کند. حریم خصوصی شما پیش از ازدواج نمی تواند همان حریم بعد از ازدواج باشد. اگر قرار باشد تصور کنید همانطور که والدین یا خواهر و برادر شما مرزهای شخصی شما را رعایت می کرده اند، همسرتان هم باید همانگونه رفتار کند، بعد از مدتی متوجه خواهید شد که در رابطه شما و همسرتان مشکلاتی ایجاد شده است. نزدیکترین فرد به شما از نظر احساسی همسرتان است، پس اگر تمایل به مخفی کردن حجم زیادی از مسائلی دارید، احتمالا ایرادی در رابطه شما وجود دارد.
شاید این سوال برای شما ایجاد شود که چه میزانی از داشتن حریم خصوصی در رابطه همسران ایراد دارد؟ هر چند پاسخ دقیق دادن به این سوال از هر همسری تا همسر دیگر متفاوت است اما می توان خط قرمز مشخصی را برای تمام همسران تعریف کرد. اگر میزان حریم شخصی یا به عبارتی «من» در رابطه همسران بیش از رابطه مشترک آنها یا «ما» است یا کیفیت آن را تحت تاثیر قرار می دهد، همسران باید در تعریف خود از حریم خصوصی تجدید نظر کنند.
تعیین حد و مرزهای حریم
روابط هر کدم از همسران با یکدیگر ویژه و منحصر به فرد است. به همین دلیل نمی توان برای آنها به صورت مطلق قانونی وضع کرد. همسرانی که هر دو شاغل هستند نیاز دارند تا حریم خصوصی متفاوتی نسبت به همسرانی داشته باشند که تنها یکی از آنها شاغل است. در عین حال که شخصیت هر کدام از همسران نیز در این امر تعیین کننده است. به عنوان مثال نیاز افراد درونگرا و برونگرا در داشتن حریم خصوصی و میزانی که آنها برای حریم خصوصی خود در نظر می گیرند متفاوت است. شرایط تربیتی افراد در خانواده ها نیز دراین امر بی تاثیر نیست.
فردی که در خانواده ای پرجمعیت بزرگ شده و همیشه با خواهران یا برادران خود یک اتاق داشته شرایطی متفاوت با فردی دارد که تک فرزند است یا همیشه در خانواد خود اتاقی مجزا داشته است. به خاطر همین دلایل نیز نمی توان نسخه واحدی برای همه همسران پیچید. از طرفی برخی ویژگی های شخصیتی مانند دیر اعتماد کردن یا سوءظن داشتن می تواند موضوع حریم خصوصی در رابطه همسران را با پیچیدگی هایی خاص همراه سازد.
اگر حریم مشخص نکنیم؟
اگر قبل از ازدواج حریم فردی خود را مشخص نکنید، احتمال این که همسرتان یا خانواده او مدام به مسایلی سرک بکشند که مربوط به شماست وجود دارد. اما باید بدانید که حریم شخصی شما برای همسرتان با خانواده اش متفاوت است. مثلا دانستن رقم حقوق زن، برای خانواده همسرش ضرورتی ندارد و جزو حریم خصوصی به حساب می آید اما برای همسرش این طور نیست. اما داشتن یک شکست عشقی در نوجوانی، هم برای همسر و هم برای خانواده او می تواند حریم خصوصی باشد. چرا که اگر کسی از این شکست با خبر نباشد اهمیتی ندارد. اما اگر یک نامزدی به هم خورده داشته باشید که آثار آن هنوز موجود است یا می تواند روی زندگی مشترک شما تاثیر بگذارد، دیگر حریم خصوصی نیست. اما اینجا می توانید در صورت صلاح دید همسرتان، موضوع را با خانواده همسر مطرح نکنید. بنابراین می بینید که حریم خصوصی بسته به شرایط شما دو نفر تعریف می شود. بعضی مسایل نه قابل گفتن به همسر است و نه خانواده او، برخی مسایل را باید هر دو بدانند و برخی مسایل را همسرتان می تواند بداند و خانواده اش ضرورتی ندارد.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#168
Posted: 2 Sep 2015 21:52
خصوصیت های زنان که مردان از آن متنفرند
به همین دلیل از خود آقایون سوال کردیم که اگر قرار باشد یک چیز در خانمها انتخاب کنند که از آن بدشان میآید، چه چیز را انتخاب میکنند؟ و ۱۰ موردی که در زیر میبینید، از جمله متداولترین پاسخها بودند.
۱. اینکه زنها چطور میتوانند حتی سادهترین چیزها را هم پیچیده کنند: شاید این اولین باری نباشد که این را میشنوید، خانمها عادت دارند وقتی چیزی را نمیخواهند، اما نمیتوانند بگویند چرا، موضوع را پیچیده کنند. برای آنها پیچیده کردن مسائل خیلی راحتتر از توضیح دادن است.
۲. کمبود اعتمادبهنفس در خانمها: چطور ممکن است مردی زنی را تحسین کند که قادر به تحسین کردن خودش نیست؟
۳. زنهایی که فکر میکنند همهچیز را میدانند: این هم درست مثل مورد قبلی است. همیشه باید تعادل وجود داشته باشد.
۴. میل شدید زنها برای تغییر دادن مردها : خیلی از زنها با این تصور وارد یک رابطه میشوند که میتوانند نقصهای جزیی فردمقابل خود را عوض کنند. و بااینکه ممکن است در بعضی مسائل درست باشد، اما هیچ چیز برای یک مرد بدتر از این نیست که زن زندگیاش خصوصیات او را نپذیرد.
۵. حسادت خانمها: داشتن حسادت در یک رابطه تاحدی میتواند سالم باشد اما متاسفانه وقتی این حسادت تا جایی پیش میرود که روابط مرد با اجتماع اطرافش را دچار مشکل میکند، او را از زن زندگیاش دورتر میکند.
۶. زنهایی که بیش از حد وابسته هستند: مردی که احساس کند در رابطه خود اسیر شده است، هر کاری که دستش برمیآید انجام میدهد تا آزادی خود را دوباره به دست آورد.
۷. زنانی که در ابتدای یک رابطه سعی میکنند به جای طرف خود تصمیم بگیرند و انتخاب کنند: هیچ اشکالی ندارد که بعد از گذشت چند سال از یک رابطه که زن میفهمد مردش چه میخواهد و چه چیزهایی را دوست دارد به جای او انتخاب کند اما مطمئناً این کار در ابتدای یک رابطه چندان مورد پسند مردان نیست.
۸. زنانی که خصوصیات زنانه ندارند: از دید آقایان زن در هر مقام و منصبی که باشد، باید زنانگی و ظرافت خود را حفظ کند (مثل طرز لباس پوشیدن و نحوه صحبت کردن) و این تنها چیزی است که مردان را وادار به تحسین خانمها میکند.
۹: زنانی که قدرت مراقبت از خودشان را ندارند: مردان کمی در دنیا هستند که بدون جذب شدن به طرف زنی، عاشق او شوند.
۱۰. زنانی که به شدت مادیگرا هستند: برای بیشتر آقایون اینکه زنی فقط به دنبال خریدن آخرین مدل لباس یا رفتن به مسافرتهای تفریحی باشد به هیج عنوان جذاب نیست. زندگی خیلی فراتر از مادیات صرف است.
البته باید هشدار بدهیم که این لیست برای همه موارد و همه آقایان صدق نمیکند. این تحقیق به هیچ عنوان علمی نبوده و فقط جنبه آماری داشته است.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#169
Posted: 2 Sep 2015 21:56
چطور مشکلات ازدواج را به خانواده تان بگویید ؟
وقتی یک زوج جوان در ابتدای زندگی مشترک یا دوران نامزدی با هم به مشکل برمی خورند تا چه حد باید مشکلشان را مخفی کنند؟ آیا باید والدین در جریان قرار بگیرند یا نه؟ آیا باید برای حل مساله مداخله کنند یا نه؟
روی صحبت ما اینجا بیشتر با والدین است. والدینی که از روی محبت، دلسوزی یا به دلیل تجربه بیشتر می خواهند گره از مشکلات فرزند تازه متاهل شده شان بردارند اما نمی دانند با این کار گاهی گره بزرگتری روی مشکلات آنها می زنند. با این حال، نمی توان نقش مشاوره بزرگترها و تجربیات آنها را نادیده گرفت. پس این توصیه ها را بخوانید تا حد وسط را در رفتارتان پیدا کنید.
قضاوت درباره همسر فرزند، ممنوع !
حتی با وجود تمام شواهد به ظاهر محکم علیه همسر فرزندتان، از قضاوت در حضور فرزند خود پرهیز کنید. این کار معمولا باعث تخریب روابط شما و عروس یا دامادتان به دلیل یک قضاوت هیجان مدارانه می شود که متاسفانه به راحتی ترمیم نخواهد شد. بعد از این قضاوت و مداخله شما احساس پشیمانی خواهید داشت چون به احتمال زیاد بسیاری از تنش های دوران عقد و اوایل ازدواج خیلی زود برطرف شده و زن و مرد آشتی می کنند اما شما در این میان جایگاه تان را از دست خواهید داد.
وظیفه والدین در بگو مگوهای فرزندان خود و همسرانشان پیدا کردن متهم نیست زیرا در بیشتر مواقع یا متهمی وجود ندارد و یا اصلا تشخیص آن امکان ندارد پس تلاش کنید کار را به کاردان خبره و بی طرف یعنی مشاور خانواده بسپارید.مداخله بزرگترها گاهی درست کردن خوراک برای شعله ور کردن آتش اختلافات بعدی بین زوج جوان است و این شائبه را به وجود می آورد که دخالت های بی جای شما باعث مشکلات آن هاست.
به جای همه این کارها، سعی کنید شیوه مدیریت اختلافات زناشویی را به فرزندتان بیاموزید. شما با مداخله، ناخواسته به جای خویشتن داری و تدبیر به او هیجان مداری و تحقیر را آموزش می دهید. در حالی که می توانید با عقل اندیشی و میانه داری و تشویق فرزندتان به مشاوره گرفتن از متخصص او را با شیوه درست حل مساله آشنا کنید.گاهی اوقات باید با کناره گیری و واگذار کردن حل مساله به فرزندتان به او بیاموزید که نباید کوچکترین مشکلات خود را از رابطه خود بیرون کشیده و همه را در جریان قرار دهد. به او بیاموزید که بزرگ شده و وقتی وارد زندگی مشترک شده است خودش باید بتواند مشکلاتش را حل کند اما این به معنی عدم حمایت شما نیست.
توصیه به زوج های ناوارد
اگر تجربه حل و فصل بحران های خانوادگی گذشته نشان داده والدین شما از تدبیر و خویشتنداری کافی برخوردار هستند، اشکالی ندارد که مسائل مهم زناشویی خود را برای آن ها طرح کنید و از آنها کمک بخواهید. فقط به خاطر بسپارید مسائل خود را طوری طرح نکنید که احساسات آن ها را علیه همسرتان بر انگیزید بلکه این گونه باشد که می خواهید از تجربه آن ها بهره مند شوید .
در چند مورد می توانید مسئله خود را به طور کامل با والدین تان در میان بگذارید:
وجود بیماری های صعب العلاج در همسرتان که در خواستگاری و آشنایی پنهان شده است و شما به طور قانونی باید از آن ها مطلع می شدید و وجود آن ها ادامه زندگی را مختل می کند.شواهد کافی دال بر وجود اعتیاد. چون رفته رفته و در آینده ای نزدیک مصرف این مواد موجب آشفتگی وسیع در روابط همسرتان با شما و دیگر افراد خواهد شد. وجود شواهد کافی دال بر خیانت. دقت کنید این که احساس می کنید وی به شما خیانت می کند مد نظر نیست بلکه مواردی مد نظر است که خیانت اثبات شده باشد.
کاهش میزان دخالت خانواده ها با چند راهکار
برخی مسائل از جمله آشنا نبودن با مهارت های زندگی، نداشتن استقلال مالی و کمبود اعتماد به نفس راه را برای دخالت والدین هموار می کند. پس ابتدا باید دلایلی را که باعث بروز این دخالت ها شده است مشخص کنید و برای رفع آن بکوشید.
اما در برخی شرایط، دخالت والدین به دلیل وجود مشکل در رفتار زوجین نیست و ریشه در نگاه اشتباه والدین به این موضوع دارد، با این حال نیز شما باید مهارت هایی را بلد باشید تا بتوانید از بروز ناراحتی های بیشتر جلوگیری کنید و میزان دخالت خانواده ها را کاهش دهید.
باید بدانید برخی برخوردها با خانواده همسر هنگام دخالت از جانب آن ها جز این که وضعیت را بدتر می کند، هیچ تأثیری نخواهد داشت. یکی از بدترین انتخاب ها جواب دادن به آنان است. این مقابله کردن تنها اثری که دارد از بین رفتن احترام بین افراد خواهد بود و در طولانی مدت به روابط همسران آسیب های جدی وارد می سازد.
ساده ترین راه برای کم کردن میزان دخالت ها تنظیم روابط به اندازه معقول است. اگر می بینید میزان دخالت ها بسیار زیاد است، میزان زمان حضور در خانه آنها را کاهش دهید. اما قطع رابطه نکنید و کاهش رابطه طوری نباشد که باعث دلخوری شود.
اگر دخالت های خانواده همسر شما ادامه پیدا کرده و راهکارهایی که انجام داده اید موثر نبوده، بهترین گزینه صحبت کردن همسرتان با خانواده اش در این باره است.
اگر شما یا همسرتان می خواهید با خانواده خود در چنین موردی صحبت کنید بهتر است به چند نکته در این زمینه توجه داشته باشید. اول این که در زمان عصبانیت این کار را انجام ندهید. در زمان صحبت حتما به ویژگی های مثبت آنان اشاره کنید و نشان دهید قدردان زحماتشان هستید. توضیح دهید برخی برخوردهای آنان به رغم نیت خوبشان موجب سوءتفاهم شده است. این موارد را به صورت مشخص و با تعیین مواردی که به نظر شما دخالت بوده است، توضیح دهید.
در زمان صحبت به هیچ عنوان آنان را تهدید به قطع رابطه یا برخوردهای دیگر نکنید و البته در هر شرایطی احترام شان را نگه دارید و در آخر هیچ وقت از قول همسرتان و این که او ناراحت شده است با والدین خود صحبت نکنید بلکه موضوع را به عنوان مسئله ای مشترک بین شما و همسرتان مطرح و از ضمایر جمع مانند «ما» استفاده کنید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#170
Posted: 2 Sep 2015 22:11
صلح عاشقانه در 6 قدم
اگر می خواهید رابطه این شما مدتی طولانی ادامه داشته باشد و رابطه سالم و عاشقانه ای داشته باشید، باید بدانید که چطور با مهمترین فرد زندگی تان سازش کنید. سازش بخش مهمی از زندگی است و شما را به توافق و درک دوطرفه می رساند و باعث می شود که هر دوی شما بر سختی های زندگی مشترک غلبه کنید. در زیر به چند نکته مهم و مفید برای رسیدن به سازش در زندگی مشترک اشاره کرده ایم.
چند نکته موثر برای سازش با شریک زندگی
1. مشکل اصلی را پیدا کنید.
خودتان را به دست احساسات نسپارید، بلکه سعی کنید مشکل اصلی را پیدا کنید. اگر مسائل دیگر را نیز مطرح کنید و پیش بکشید، دیگر سازش و آشتی غیرممکن می شود و مشکلتان هرگز حل نمی شود. لازم است که همه اختلافات را کنار بگذارید تا بتوانید مسئله اصلی را شناسایی کنید. شکی وجود ندارد که عشق واقعی بر هر مانعی غلبه می کند. روی مشکل اصلی کار کنید تا رسیدن به سازش برای هر دوی شما راحت تر شود.
2. به حرف های همدیگر گوش دهید.
بگذارید شریک زندگی تان دیدگاهش را بیان کند. این بدان معنا نیست که همیشه باید با حرف های او موافق باشید، ولی مهم است که همه نظرات را بشنوید. فقط به خودتان فکر نکنید، زیرا شما هم ممکن است اشتباه کنید. باید به حرف های هم گوش دهید و اگر لازم شد استثنا قائل شوید.
3. همدلی کنید.
وقتی به حرف های هم گوش می دهید، باید همدلی هم داشته باشید. گاهی فقط اینکه درک داشته باشید و به حرف هم گوش دهید کافی نیست. سعی کنید با احساسات و عواطف او همدلی و درد او را بفهمید. شاید او اشتباه می کند، و متوجه آن نیست و به همین دلیل است که باید سعی کنید بدون دعوا و مرافعه قضیه را حل و فصل کنید. سعی کنید خودتان را جای او بگذارید تا راحت تر به سازش برسید.
4. آنچه می خواهید را تعریف کنید.
اگر ندانید که واقعاً چه می خواهید رسیدن به یک تصمیم مشترک برایتان سخت می شود. فقط شما هستید که می دانید چه چیزی شما را خوشحال می کند و حالتان را خوب می کند. یادتان نرود که خواسته ها و ایده های شریک زندگی تان را نیز در نظر بگیرید.
5. یک راه حل پیشنهاد کنید.
در حالی که سعی می کنید احساسات طرف مقابل تان را درک کنید و خواسته های خود را بیان کنید، مهم است که هر دوی شما همه راه ها و جواب های ممکن برای رسیدن به سازش را پیشنهاد کنید. اگر خواسته قلبی بزرگ شما این است که به توافق برسید، هر دوی شما باید نتیجه مناسبی بیابید. این نتیجه باید تا حداکثر ممکن به نفع هر دوی شما باشد. لازم است که متغیرهای زیادی را در نظر بگیرید تا راه حل مناسبی بیابید.
6. از اینکه کمی کوتاه بیایید نترسید.
البته این به شخصیت شما بستگی دارد. نباید مغرور باشید و وقتی نوبت به خوشبختی تان می رسد باید کمی کوتاه بیایید. هرگز هر دوی شما نمی تواند بطور همزمان همه چیز را داشته باشید. به همین دلیل است که برای رسیدن به سازش باید کوتاه بیایید. بدین ترتیب او هم در صورت لزوم کوتاه می آید. چیز زیادی را از دست نخواهید داد، ولی می توانید از شر مشاجره و دعوا خلاص شوید و خوشبخت زندگی کنید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود