ارسالها: 3620
#11
Posted: 31 Jul 2011 17:13
وقتی شما گرم هستید اما همسرتان سرد است
به طور معمول، حدود ۱۸ ماه پس از زندگی مشترک، یعنی پس از پشت سر گذاشتن مرحله شیدایی، اختلاف در میل جنسی به تدریج خودش را نشان می دهد.
وقتی شما گرم هستید اما همسرتان سرد است :
بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود و استحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است.
اگر از زوجی که سال ها با هم زندگی کرده اند، پیرامون زندگی جنسی آنان بپرسید، به احتمال زیاد با این پاسخ رو به رو می شوید:" به گرمی روزهای نخستین نیست، اما هنوز هم چیز بسیار خوبی است." بله، فروکش کردن شدت اشتیاق جنسی طی زمان برای هر زوجی پیش می آید و عادی است. به طور معمول، حدود ۱۸ ماه پس از زندگی مشترک، یعنی پس از پشت سر گذاشتن مرحله شیدایی، اختلاف در میل جنسی به تدریج خودش را نشان می دهد.
منظور از اختلاف در میل جنسی وضعیتی است که شدت کاهش اشتیاق جنسی در یکی از زوج ها از دیگری بیشتراست. اگر به این اختلاف به اندازه کافی توجه نشود، کم کم حالت غیر عادی به خود می گیرد و به سرد شدن ارتباط جنسی زوج ها می انجامد. از این رو، شما باید پیرامون ارتباط جنسی بیش از پیش اطلاعات به دست آورید.
اغلب افراد ارتباط جنسی را عملی خود جوش و عاشقانه می دانند که به هیچ گونه آموزش یا برنامه ریزی نیاز ندارد. اما توجه داشته باشید رابطه جنسی، که بخش مهمی از زندگی انسان را تشکیل می دهد و حتی در تعیین میزان احساس رضایت از زندگی نقش کلیدی دارد، مانند بسیاری از رفتارهای ما در اثر آموزش و یادگیری جهت دهی مناسب پیدا می کند.
کسب اطلاعات درست درباره مهارت های بهبود روابط بین دو جنس، تقویت احساس مسؤولیت در قبال زندگی جنسی خویش و آگاهی بیشتر درباره روابط جنسی سالم به شما کمک می کند به ارتباط جنسی خود انرژی ببخشید و از خاموش شدن شمعی که روشنی زندگی شما تاحدود زیادی به آن وابسته است جلوگیری کنید.
دکتر پت لاو ، نویسنده کتاب های Hot Monogamy (گرم گرم با یک همسر) و The Truth About Love ( حقیقت عشق)، معتقد است" درک زبانی که همسر شما با کمک آن به شما ابراز عشق می کند" کلید حل اختلاف در میل جنسی است. اگر شما این زبان را بشناسید و به موقع به آن پاسخ دهید، تفاهم جنسی را تقویت کرده اید که نتیجه آن اشتیاق جنسی و گرم شدن ارتباط جنسی است. به نظر دکتر لاو " برای به دست آوردن آن چه که از همسر خود می خواهید، بایدآن چه را که او می خواهد به او بدهید."
درباره خواسته های خود با هم گفت و گو کنید :
شما باید بتوانید درباره مسائل جنسی به راحتی با هم صحبت کنید. اغلب زوج ها در بیان مناسب خواسته های جنسی خود مشکل دارند. آنان به طور معمول درباره این موضوع چیزی نمی گویند یا به شیوه منفی آن را بیان می کنند که خود راه گفت و گو را می بندد. برای مثال، فرض بگیرید شما دوست دارید همسرتان محبت بیشتری به شما بکند. شما می گویید:" تو هرگز به اندازه کافی به من محبت نمیکنی." به نظر سوزان تانسند ،که مدیر مرکز بهبود روابط زوج ها در یکی از شهرهای امریکا است، در این عبارت خواستن مطرح نشده است بلکه نوعی انتقاد به عمل آمده است. به نظر او بهتر است خواسته خود را این گونه مطرح کنیم:" من فکر می کنم پیش از این که این رابطه بهتر است زمان بیشتری را به محبت به هم اختصاص دهیم."
بنابراین باید تفاوت انتقاد و خواستن را به روشنی درک کنیم و به جای استفاده از جملات انتقادی از عبارت هایی مانند" به نظر من به جای ... بهتر است ..." یا " من ترجیح می دهم ..." را به کار ببریم. تانسند ،که کارگاهی را با نام" گرم گرم با تنها همسر خود" برگزار کرده است، می گوید:" شاید باور کردنی نباشد اما وقتی شرکت کنندگان این کارگاه از عبارت" به نظر من به جای ... بهتر است ..." استفاده کردند، رشد چشمگیری در گفت و گو های جنسی آنان به وجود آمد.
وقتی شما خواسته جنسی خود را به شیوه مثبت مطرح می کنید، همسر شما با تکرار عبارت شما و حتی بدون تغییری در آن، کار شما را تایید می کند. اگر چنین نشد، عبارت خود را آن قدر تصحیح کنید تا او چنین کاری بکند.سپس شما از همسر خود به خاطر گوش دادن به خواسته هایتان تشکر می کنید و از اومی بپرسید که آیا دوست دارد در جهت دستیابی به خواسته شما تغییراتی در رفتار خود به وجود آورد. پاسخ او بسته به برخی شرایط و نحوه برخورد شما ممکن است " بله" یا " خیر" باشد.
با استفاده از این شیوه ،که از آن با عنوان " بازتاب آینه ای" یاد می شود، ممکن است همیشه به خواسته خود نرسید، اما اگر بیاموزید که چه گونه عبارت های انتقادی خود را به عبارت های خواهشی تبدیل کنید، یعنی به جای این که همسرتان را متهم کنید خواسته خود را با او در میان بگزارید، و به بازخورد همسرتان توجه کنید، یعنی عبارت خود را با توجه به پاسخ اوتصحیح کنید، شانس بیشتری برای دست یافتن به خواسته خود دارید. این شیوه برخورد باعث می شود صمیمیت شما عمق بیشتری پیدا کند و اغلب این صمیمیت است که میل جنسی را تقویت می کند.
قرار داد جنسی بنویسید و از آن پیروی کنید :
شما و همسرتان گفت و گو های مثبتی درباره خواسته های جنسی خود دارید و خود را نسبت به خواسته های یکدیگر متعهد می دانید. اکنون زمان آن رسیده است که بر اساس پیشنهاد دکتر لانا هوستین، متخصص امور جنسی و نویسنده کتاب How to Have Magnificent Sex ( چه گونه روابط جنسی خود را تقویت کنیم) ، قراردادی در این زمینه داشته باشید.
دکتر هوستین معتقد است مشکل اغلب زوج ها بیان مثبت خواسته ها نیست. به نظر او خستگی کار روزانه حتی قویترین میل های جنسی را هم دفن می کند. او از بسیاری از زوج هایی که برای مشاوره به او مراجعه می کنند، می خواهد: " برای به دست آوردن ثروت جنسی با هم معامله کنید." خواسته های جنسی خود را روی کاغذ بنویسید. برای مثال، شما تصمیم می گیرید که در ماه آینده یکی از شما آغاز کننده این تعامل باشد. کسی که به عنوان آغاز کننده انتخاب می شود باید خواسته های طرف مقابل را برآورده کند.
برای این که قرار داد نتیجه بخش باشد، در ابتدا خواسته های کمتری مطرح کنید. به نظر هوستین این کار مانند ورزش است. در ورزش از سطح فعالیت پایین شروع می کنیم تا به سطح بالاتری برسیم. در ابتدا ممکن است همیشه به ورزش کردن علاقه نداشته باشیم ، اما وقتی به این کار ادامه بدهیم، به تدریج از آن خوشمان می آید. " در ابتدا ممکن است چندان احساس خوشی از آن نداشته باشیم، اما پس از این که وارد معامله شدیم، از این که چنین معامله پر سودی را انجام می دهیم خوشحالیم و اغلب از آرامش حاصل از آن لذت می بریم."
پس از یک ماه درباره نتیجه قرارداد با هم صحبت کنید؛ این که، کدام تجربه ها لذت بخش تر بودند، کدام کارها بهتر جواب دادند و کدام کارها نتیجه ای نداشتند. سپس می توانید نسبت به توسعه بخشیدن توافق های اولیه یا اصلاح آنها تصمیم بگیرید. البته شاید لازم باشد برای کسی که به بندهایی از قرار داد عمل نکرده است، پنالتی هم در نظر بگیرید!
مشکل اختلاف میل جنسی را برطرف کنید :
پس از این که گفت و گوهای جنسی مثبتی داشتید و بر اساس قرارداد عمل کردید، ممکن است با مشکل اختلاف در میل جنسی رو به رو شوید که مشکل بسیار شایعی است. این مشکل در زوج های سنین مختلف بروز می کند و برعکس آن چه ممکن است در ذهن داشته باشید، همیشه مردان نیستند که نسبت به زنان میل جنسی بالاتری دارند. یک زن ، به خصوص در اواسط زندگی، ممکن است در زمانی که مردش در رابطه جنسی کمتر تهاجمی عمل کند، برتری جنسی خاص خودش را به دست آورد.
تغییر جهت میل جنسی بین زوج ها تا حدود زیادی مشکلی ایجاد نمی کند و چیز بدی هم نیست، مگر این که یکی از آنان احساس بیهودگی و ناامیدی داشته باشد یا پس زده شود. این مشکل به طور معمول برای کسی پیش می آید که اشتیاق بیشتری دارد، زیرا او تعامل را آغاز می کند اما مورد بی اعتنایی یا تمسخر قرار می گیرد.
زبان ابراز عشق همسرتان را یاد بگیرید :
دکتر پت لاو برای زوج هایی که اشتیاق کم یا زیادی به تعامل جنسی دارند، پیشنهادهای ویژه ای دارد. یادگرفتن زبان ابراز عشق یکدیگر، در راس فهرست پیشنهادهای او قرار دارند. او معتقد است این کار برای نفوذ به قلب آن چه که باعث بیدار شدن این میل در همسرتان می شود، از خریدن کادو و شوکلات خریدن و گل رز هدیه دادن، نافذ تر عمل می کند.
دکتر لاو این مثال را مطرح می کند: تام دوست دارد روزی یک بار عمل زناشویی داشته باشد، اما همسرش با هفته ای یک بار راضی می شود. چه چیزی همسر او را نرم تر می کند و باعث می شود به خواسته تام بیشتر پاسخ دهد؟ تام باید متخصص برانگیختن اشتیاق در همسرش شود!
چیزی که ممکن است تام از آن اطلاع نداشته باشد، ارتباط بین میل جنسی همسرش و زندگی روزانه وی است. او اغلب می گوید به خاطر نگهداری از بچه ها، خسته است و حس لازم را برای تعامل جنسی ندارد. اما در نظر بگیرید یک روز عصر تام به همسرش بگوید" من یکی دو ساعت می توانم از بچه ها نگهداری کنم، شما راحت باش و هر کاری می خواهی انجام بده." این رفتار سخاوتمندانه ممکن است باعث شود همسر ش موجی از عشق نسبت به تام احساس کند و فضایی را بیافریند که شعله اشتیاق جنسی را برافروزاند.
نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی بالایی دارند :
لاو در کتاب " گرم گرم با یک همسر" برای برقراری تعادل بین زوج های با اشتیاق بالا و پایین پیشنهادهای زیر را مطرح کرده است اگر شما فردی با انرژی جنسی بالا هستید:
بپذیرید که ممکن است زوج شما برای برانگیخته شدن کامل به تحریک بیشتری نیاز دارد. بنابراین، حوصله بیشتری خرج کنید.
از این که آگاهانه اشتیاق جنسی خود را بیشتر و بیشتر تقویت کنید، بپرهیزید. این کار به اختلاف میل جنسی دامن می زند.
به پیش شرط ها و پیش نیازهای جنسی همسرتان برای عشق ورزی توجه کنید. هر چه به او بیشتر توجه کنید، توجه بیشتری به خود داشته اید.
میل جنسی را با عشق اشتباه نگیرید. اگر همسر شما اشتیاق جنسی پایینی دارد، به این معنی نیست که شما را دوست ندارد. اگر چنین باشد، شما فقدان عشق را در سایر زمینه های زندگی نیز می بینید.
انرژی خود را به جهت دیگری سوق دهید. ورزش و تفریحات سالم دیگر به شما کمک می کند.
نکته های کاربردی برای کسانی که اشتیاق جنسی پایینی دارند :
در قبال اشتیاق جنسی خود احساس مسوولیت بیشتری داشته باشید و بخشی از زندگی را به رابطه جنسی اختصاص دهید.
قراردادی را که پیشتر توضیح دادیم، بنویسید و امضا کنید! وقتی حوصله دارید به قرارداد عمل کنید . به شرایطی که باعث تقویت اشتیاق جنسی شما می شود، توجه داشته باشید و در قرارداد بر آنها تاکید کنید.
درباره پیش شرط ها و پیش نیازهای جنسی خود شفاف و منطقی باشید و به نحو مثببتی با همسرتان در میان بگذارید.
اگر دوست ندارید عمل جنسی داشته باشید، بدون پرده به همسرتان بگویید. اگر می خواهید با همسرتان سازش داشته باشید، هنگامی که پاسختان منفی است، نباید احساس پرده پوشی داشته باشید.
اشتیاق ذهنی خود را جشن بگیرید. رضایت شما از این که در چارچوب ذهنی همسرتان قرار گرفته اید و به وجود آوردن اشتیاق بیشتر در خودتان، دلیل خوشی و شادکامی است.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#12
Posted: 31 Jul 2011 17:14
برخورد با ناهمگوني در اميال جنسي
اگـر تـا به حال رابطه جنسی را تجربه کرده باشید، مطمئناً با تـفــاوت هــایی بیـــن میـل و تـحـریکات جنسـی خــود با همسرتان روبه رو بوده اید. برخی افراد تـــصور می کنند که تحریک پذیری جنسی مردها بسیار بیـشتر از زنـان است،اما درواقع اینطور نیست.گاهی اوقات یکی از طرفین سعی می کند تا تحریکات خود را با شریک جنسی اش مطابق کند، اما اگر این تفاوت در امیال جنسی خیلی زیاد باشد، دیگر اینکار هم فایده ای نخواهد داشت.مثلاً اگر شما هر روز سکس بخواهید، درحالیکه همسرتان ماهی یکبار به سکس نیاز دارد، مطمئناً با مشکل مواجه خواهید بود مگر اینکه در كنترل اميال خود مهارت داشته باشید.
مسئولیت ها در برابر توقعات :
هر دو طرف در یک رابطه، نسبت به طرف مقابل خود مسئولیت هایی دارند.
برای همه ی ما پیش می آید که گاهي خسته یا بیمار شویم و انرژی کافی برای انجام رابطه جنسی را نداشته باشیم. اما این مسئله نباید به صورت مشکل هر روزه ما درآید. اگر این مسئله از طرف همسرتان باشد، مطمئن باشید که واقعیت ندارد، فقط بهانه ای است برای اینکه از سکس شانه خالی کند.
وقتی وارد رابطه ای می شوید، علاوه بر مسئولیت های دیگر، مسئولیت های جنسی نیز بر عهده شما قرار می گیرد. اگر بخواهید بطور مداوم از همسرتان سکس بخواهید یا تقاضای سکس او را رد کنید، هیچ سودی از این رابطه نصیبتان نخواهد شد. باید در این زمینه با هم به توافق برسید.
چرا میل جنسی کم می شود؟
با طولانی تر شدن رابطه، تعدد روابط جنسی بین طرفین رو به کاهش می رود. این مسئله کاملاً نرمال است، و به هیچ وجه به این معنا نیست که رابطه ی شما رو به اتمام است.
این کاهش میل جنسی می تواند دلایل مختلفی داشته باشد، مثل استرس و فشارهای روحی، رژیم های غذایی، ورزش، قابلیت دسترسی و مشکلات روابطی. در اکثر مواقع این مشکلات با گذشت زمان به خودی خود حل می شوند، اما بعضی از این مشکلات اینطور نیستند.
اگر مشکل تعدد و تکرار رابطه جنسی به خاطر مشکلات موجود در خود رابطه باشد، بیشتر زوج ها سعی میکنند برای حل آن مشکل، سکس بیشتری با هم داشته باشند، این کار می تواند یک راه حل موقتی باشد، اما قادر نخواهد بود که مشکل را به طور اساسی از بین ببرد. علاوه بر این کیفیت رابطه ی جنسی نیز کاهش خواهد داشت.
حل مشکلات :
بیایید صادق باشیم—بعضی از زوج ها واقعاً برای هم ساخته نشده اند.
اگر میل و کشش جنسی شما به میزان زیادی با میل و کشش جنسی همسرتان تفاوت دارد، و نمی توانید خودتان را با او مطابق کنید، راه حل های کمی پیش روی شماست.
یکی از این راه حل ها میتواند این باشد که آن طرفی که میل و تحریک جنسی بیشتری دارد، به فکر یک شریک جنسی دیگر برای خود باشد. البته این راه حل مشکلات بسیار زیادی را در بر دارد و موجب برهم خوردن اکثر رابطه ها می شود.
در این قسمت راه حل های دیگری برای برخورد با این تفاوت در میل و کشش جنسی برایتان عنوان می کنیم:
گفتگو :
خیلی تعجب می کنم وقتی می بینم که بیشتر افرادی که مشکلاتشان را برای من ایمیل میکنند یا نامه می فرستند، حتی سعی نکرده اند درمورد مشکلات جنسیشان به درستی با همسرشان صحبت کنند. خانمها در این مورد بدتر هستند و تصور میکنند که همسرشان باید خود متوجه این مسئله بشود و لازم نیست که آنها با او صحبت کنند. من واقعاً نمی دانم که همسران این خانم ها از کجا باید پی به این قضیه ببرند!
گفتگو در این زمینه فقط شامل حرف زدن نیست، باید بتوانید خوب گوش بدهید و قلباً قصد حل مشکل را داشته باشید. برای حل این مشکلات فقط کافی است همانطور باشید که برای اولین بار یکدیگر را ملاقات کردید، سعی کنید همانقدر مهربان، بخشنده و به طرفتان علاقه مند باشید.
مصالحه :
گاهی اوقات برای هماهنگ و متعادل کردن رابطه تان مجبورید که با هم صحبت کرده و به توافق برسید.
مثلاً اگر همسرتان می خواهد که دوبار در هفته سکس داشته باشید، اما شما می خواهید سه بار در هفته داشته باشید، می توانید تصمیمی بگیرید که برای هر دو مفید باشد. می توانید دو بار در هفته سکس را با یکدیگر داشته باشید و از آن یک بار اضافی صرفه نظر كنيد. اینکار نیاز شما به سکس را کاملاً پاسخ خواهد داد و حضور همسرتان هم باعث رفع مشکل خواهد شد.
کیفیت در مقابل کمیت :
اکثر مشکلات جنسی ربطی به کیفیت روابط ندارد، گرچه مسئله ای کاملاً مهم است. وقتی رابطه جنسی از کیفیت پایینی برخوردار باشد، زوج ها سعی می کنند تا با افزایش کمیت آن مشکل را بر طرف کنند.
اما این ر اه حل عاقلانه ای به نظر نمی رسد. شما باید سعی کنید سکس را در درجه اول اهمیت در رابطه تان قرار دهید و تا حد ممکن تلاش کنید تا کیفیت رابطه تان بیشتر شود. بیشتر شدن کیفیت رابطه جنسی باعث می شود دو طرف احساس رضایت و خشنودی بیشتری از رابطه داشته باشند و احتیاج به سکس مداوم و بیشتر (سکس کمّی) هم از بین خواهد رفت.
مشاور خانواده :
اگر خودتان نتوانستید به کمک یکدیگر مشکلاتتان را برطرف کنید، باید به مشاور خانواده مراجعه کنید. متخصصین در ضمن بی طرف بودن، با موارد بسیار زیادی از قبیل مشکل شما روبه رو هستند و قادر خواهند بود تجربیات دیگران را در اختیار شما قرار داده و راهنماییتان کنند.
خط آخر اینکه: شما و همسرتان شایسته یک رابطه جنسی تمام و کمال و عالی هستید. اگر نتوانستید چنین رابطه ای را با یکدیگر داشته باشید، احتمالاً برای هم ساخته نشده اید. اما سعی کنید قبل از برهم زدن رابطه تان، همه ی تلاشتان را برای حل این مشکل بکنید، و زود قضاوت نکنید!
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#16
Posted: 6 Nov 2011 17:34
چطور در مورد رابطه جنسي با شوهرتان صحبت كنيد
متداول ترين مشكل جنسي بين زوج هاي خوشبخت چيست؟
چيزي نيست جز عامل "كافي نبودن." زوجها معمولاً در زندگيهاي زناشويي كه محكوم با شدت و تكرار رابطه جنسي است سردرگم ميشوند. اما به عقيده دكتر كيمبرلي شاركي درمانگر جنسي اين يك خبر خوب است. واقعيت اين است كه، "مسائل جنسي در زندگيهاي زناشويي خوب و موفق معمولاً قابل حل هستند." اما بايد درمورد رابطه جنسي با همسرتان صحبت كنيد. در زير به نكاتي اشاره ميكنيم كه براي حرف زدن در اين رابطه با همسرتان كمكتان ميكند.
1. هيچوقت در تختخواب موضوع را به ميان نكشيد.
درست قبل و بعد از رابطه جنسي، وقتي برهنه هستيد، اصلاً زمان خوبي براي بررسي اشتباهات و عملكرد جنسيتان نيست. دكتر شاركي ميگويد، "در اين زمان همه ما بيشتر از زمانهاي ديگر آسيبپذير هستيم." علاوه بر اين، اتاق خوابتان و مخصوصاً تختخوابتان، بايد محل آرامش شما باشد نه محلي براي ايراد نارضايتيها. بايد محلي دلپذير اما خنثي براي اين منظور پيدا كنيد، مثل يك رستوران يا كافيشاپ كه به اندازه كافي براي ريلكس كردن رمانتيك و آرامش بخش باشد.
2. براي حرف زدن برنامه بريزيد.
درست است كه ميتوانيد در همان لحظه هم حرف بزنيد اما الان شايد وقتش نباشد. اگر بيمهابا حرف بزنيد، ممكن است باعث شود همسرتان حالت دفاعي بگيرد. از قبل به او بگوييد كه ميخواهيد با او حرف بزنيد تا هر دو شما فرصت كافي براي فكر كردن به آنچه ميخواهيد بگوييد در اختيار داشته باشيد.
3. با عشق و علاقه به عطش و شور روابط جنسيتان در روزهاي اول ازدواج نگاه كنيد.
گاهي اوقات سهيم شدن در يك حس نوستالژي از آنچه قبلاً انجام ميداديد براي اينكه بتوانيد آزادانه درمورد رابطه جنسي با هم حرف بزنيد هدايتتان مي كند. ميتوانيد بگوييد، "آن موقعها را يادت هست كه ساعتها فقط همديگر را ميبوسيديم؟" يا "وقتهايي كه بغلم ميكردي واقعاً سراپا لذت ميشدم."
4. بدانيد كه او خود به خود نميداند كه چطور بايد به شما لذت بدهد.
اين روزها كمتر مردي هست كه راه و رسم عشقبازي با همسرش را بلد نباشد اما هميشه هم اينطور نيست. مشكل اينجاست كه كارهايي كه قبلاً برايتان لذت بخش بودند ممكن است الان ديگر تاثير نداشته باشند. دليل آن ميتواند بچهدار شدن يا بالاتر رفتن سنتان باشد. اگر خودتان به او نگوييد كه چه ميخواهيد، او از كجا بايد بفهمد؟
5. درمورد چيزي كه ميخواهيد رك و راست باشيد.
اگر ندانيد چه چيز شور و ميل جنسي شما را تحريك ميكند به هيچ وجه نخواهيد توانست آن را به همسران بفهمانيد. اگر قبلاً يك راست وارد تخخواب ميشديد و سر كار اصلي ميرفتيد ولي الان احساس ميكنيد دوست داريد وقت بيشتري را صرف عشقبازي كنيد بايد اين را به همسرتان بگوييد. اگر يك قسمت خاص از بدنتان ديگر مثل قبل محل خوبي براي تحريك شدن نيست بايد آن را به اطلاع او برسانيد.
6. سرزنش يا تحقيرش نكنيد.
براي اينكه به چيزي كه ميخواهيد برسيد لازم نيست بدجنس شويد. با پذيرش ذهني شروع كنيد. اين يعني فرض كنيد كه همسرتان دوست دارد بيشترين لذتها را به شما بدهد. پس بهجاي اينكه بگوييد، "بايد درمورد روابط جنسي مسخرهاي كه داريم با هم حرف بزنيم:، بگوييد، "ميدونم دوست داري من از رابطه مون لذت ببرم اما ميخوام تو هم لذت ببري به خاطر همين مايلم صحبت كنيم تا ببينيم چطور ميتونيم هر دو لذت ببريم."
7. .موضوع را به خودتان برگردانيد.
زاويه صحبت را طوري تغيير دهيد كه انگار موضوع درمورد شماست. مثلاً بگوييد، "به اين ربطي نداره كه تو چه كاري رو اشتباه انجام ميدي، موضوع اينكه كه من چه چيزي دوست دارم." پس به جاي اينكه بگوييد، "هيچوقت به اندازه كافي با من عشقبازي نميكني" بگوييد، "دوست دارم قبل از اينكه سراغ كار اصلي بريم كمي ناز و نوازشم كني."
8. به ايما و اشاره هاي غيركلامي خودتان دقت كنيد.
شايد در كلماتي كه به كار ميبريد دقت كنيد كه به هيچ وجه فرد همسرتان را مقصر نكنيد اما زبان اندامتان چطور؟ زبان اندامتان هم راهي براي بيان احساستان است! سعي كنيد تا ميتوانيد آرام باشيد و بدون عصبانيت و خستگي حرف بزنيد. چند نفس عميق بكشيد، دقت كنيد كه دست به سينه نباشيد و موقع حرف زدن نزديك او بنشينيد.
9. در ذهنتان راه حل داشته باشيد و از ايدههاي او هم استقبال كنيد.
رسيدن به خواستههاي و نيازهايتان درست است اما بايد به حرفهاي او هم گوش بدهيد. اولويتهاي او هم ممكن است تغيير كرده باشد و نيمي از سهم لذت بردن از رابطهجنسي برعهده شماست. با او همفكري كنيد و بهترين زمانها را براي رابطه جنسي تعيين كنيد. شايد هم بد نباشد با هم براي مشاوره برويد. مشاورين ميتوانند راههاي بسيار خوبي براي برگرداندن شور و عشق قديم به زندگيتان به شما پيشنهاد كنند.
10. يادتان باشد اين مكالمه يك طرفه نيست.
حرف زدن درمورد زندگي جنسيتان چيزي نيست كه يكبار در طول زندگيتان درمورد آن حرف بزنيد. اين بحثي هميشگي است. بعضي از زوجها بهطور منظم جلساتي را با هم به حرف زدن درمورد مسائل ديگر زندگي مثل برنامههاي مالي و برنامههاي مربوط به فرزندانشان اختصاص ميدهند. چرا نبايد وقتي را هم براي حرف زدن درمورد زندگي جنسيتان اختصاص دهيد؟
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#17
Posted: 8 Nov 2011 09:23
آقایان و خانم ها ، عدم توجه به نیاز جنسی همسرتان = انگیزه اصلی خیانت
متاسفانه پدیده خیانت های جنسی چه از جانب اقایان و چه از جانب خانم ها در همه جوامع وجود دارد و کشور ما هم مستثنی نیست لذا در این مقاله به اهمیت تامین نیازهای جنسی و احساسی زوجین که مهمترین فاکتور در خیانت میباشد میپردازیم.
سرد شدن جنسی تدریجی آقایان نسبت به همسرشان بعد از ازدواج :
خیلی از خانم ها و حتی آقایان بارها این سوال رو مطرح میکنند که بعد از 6 ماه یکسال یا نهایتا 5 سال رابطه جنسی آنها از 3 مرتبه در روز به یک مرتبه در ماه رسیده و لذت و کیفیت قبل را ندارد.
خب در مواقع لذت ، هراس ، هیجان و ترس هورمن شیمایی در مغز به نام دو پامین ترشح می شود که این هورمون مثل قرص آرام بخش دوز خاصی دارد و بعد از مدتی مغز به این دوز عادت کرده و در نتیجه به دنبال لذت بیشتر و هیجان بیشتری است و با دوز قبلی لذت قبل را از رابطه جنسی نمیبرد . وقتی که دو طرف در ابتدای ازدواج روابط جنسی خود را مدیریت نمیکنند بعد از مدتی طبیعیه که تمایل رابطه جنسی آنها نسبت به یکدیگر عادی و یکنواخت شده و کم کم از کیفیت لذت آن میکاهد دقیقا به همین علته که من بارها در مقالاتم از خانم ها و آقایانی که در دوران عقد هستند خواسته ام رابطه جنسی به صورت کامل را تجربه نکنند چرا که در دوران عقد مدیریت رابطه جنسی به علت شرایط دشوار است .
منظور از مدیریت رابطه جنسی چیست ؟
هر ارتباطی باید قوانین خود را داشته باشد تا به درستی پیش برود اولا بهتر است رابطه جنسی به صورت غیر ارادی بوجود بیاید و بواسطه تحریک احساسی یعنی نقطه آغاز ان نیاز احساسی باشد تا نیاز جنسی یعنی چی ؟ یعنی اینکه غریزه جنسی شما رو به هم نزدیک نکنه بلکه قلب و احساستان شما رو به هم نزدیک کنه این چرخه در خانم ها معمولا وجود داره اما در آقایان اینگونه نیست معمولا آقایان میتوانند بدون داشتن هر گونه احساس حتی با داشتن حس نفرت به کسی با وی رابطه جنسی برقرار کنند و لذت ببرند اما برای خانم ها وجود احساسات چاشنی مورد نیاز برای رابطه جنسی میباشد .
عامل مهم دیگر اینکه همیشه آماده باشید برای غافلگیر شدن و غافلگیر کردن همسر خود برای رابطه جنسی مشروط بر شناخت عوامل روحی یکدیگر یعنی چی ؟ یعنی اینکه اول باید با روحیات همسر خود اشنایی داشته باشید که ایا وی در شرایطی هست که بتوانند معاشقه یا رابطه جنسی داشته باشد یا خیر.
عامل دیگر محل رابطه جنسی اصلا و به هیچ وجه رابطه جنسی زوجها نباید در یک محل خاص ودر یک موقعیت مکانی و زمانی خاص انجام شود از تمام فضاهای خانه ( به شرط نداشتن فرزند ) میتوان برای رابطه جنسی استفاده کرد.
مهمترین عامل پوزیشنهای مختلف نزدیکی را با همسر خود تجربه کنید و به فانتزیهای جنسی همسر خود احترام بگذراید ممکن است همسر شما از انجام اعمالی لذت ببرد که برای شما تعجب آور باشد که این عمل چگونه میتواند لذت داشته باشد اما حقیقت این است که واقعا میتواند از نظر روانی برای وی لذتبخش باشد پس انجامش دهید تا وی را به خود وابسته کنید.
تفاوت گامهای نیاز جنسی آقایان و خانم ها :
آقایان در رابطه جنسی همانند موتور بنزینی عمل میکنند زود روشن شده با سرعت پیشرفته و نهایتا زود بنزین را سوزانده و خاموش می شوند خانم ها همانند موتور دیزلی هستند دیر روشن شده به آرامی پیش میروند کمتر میسوازننند و دیرتر خاموش می شوند پس لازم است اقایان منتظر بمانند تا خانمشان در راه به انها برسد و بعد با سرعت یکنواخت به مقصد ( ارگاسم و انزال ) برسند برای این منظور آقایان باید همسر خود را آماده کنند تا به کاملا به نقطه تحریک برسند .
آقایان توجه کنند بعد از نون شب تامین نیاز جنسی همسرتان از واجب ترین کارها است :
ما در اموزه های دینی و احادیث هم بسیار شاهد هستیم که به این مسئله اشاره شده که از وظایف اصلی مرد همچو زن تامین نیاز جنسی همسر است اقایان توجه کنند خانم ها مثل آقایان نمیتوانند با نیاز جنسی خود مقابله کنند چرا که مردان از ابتدای دوران بلوغ راه های مقابله و مبارزه با این نیاز را پیشه کرده اند اما چون اکثر خانم ها تصوری ازنیاز جنسی ندارند ، نیاز جنسی انها بعد از ازدواج و پس از تجربه رابطه جنسی بیدار می شود و شتاب میگیرد مسلما در این حالت کنترل آن دشوار تر میباشد حال اگر همسر شما گرم مزاج باشد این نیاز در وی شدید تر است و افکار و ذهن وی را مشغول میکند پس بر شما واجب است چه عرفا چه شرعا چه به حکم انسانیت و مرد بودن نیاز جنسی همسر خود را براورده کنید چرا که بخشی از مردانگی شامل همین بخش است که نیاز جنسی و احساسی همسر خود را تامین کنید و اگر به این سطح از توانایی نرسید ه اید برای ازدواج اقدام نکنید . عدم تامین نیازهای زنان توسط شوهرشان میتواند عاملی برای روابط نامشروع و خیانت باشد البته این مورد در آقایان ها صادق است ، نا گفته نماند زنان دیر از اقایان سراغ خیانت میروند چرا که برقراری رابطه جنسی با فردی که نسبت به آن احساس ندارند دشوار است . پس قانون اصلی برای تداوم یک زندگی زناشوئی اهمیت به نیازهای جنسی یکدیگر میباشد.
نتوانستن یا نخواستن تامین نیازهای جنسی همسر ؟
دلیل اصلی امتناء آقایان از رابطه جنسی میتواند به عواملی نظیر خستگی ، به هم ریختگی اعصاب ، کم حوصلگی و عدم شرایط روحی مناسب و پنهان کردن اختلالات جنسی و جسمی باشد . اگر مردی دچار ناتوانی جنسی شده یا قوای جنسی وی نسبت به قبل کمتر شده باید برای درمان اقدام کند ( هر چه زودتر ) ،اگر مردی خسته است همسر وی باید خستگی را از بدن وی رفع کند تا وی برای رابطه آماده شود برای این منظور میتوان از ماساژ استفاده کرد .
اما گاهی پیش میاد مردها نه خسته اند نه مشکل یا ناتوانی دارند و صرفا بهانه می آورند که این ممکن است دلایلی نظیر آنکه شاید نوع خاصی از رابطه جنسی مد نظر شما باشد که با نیازهای همسرتان همخواینن داشته باشد و شاید بالعکس ، شاید شما توانایی ارضا کردن وی را نداشته باشید و صرفا نیازهیا خو درا مدنظر قرار میدید ، شاید وضعیت بدن همسر شما در زمینه نظافت ( وجود موهای زائد و عرق بدن ) باعث آن شود تا ایشان از رابطه با شما پرهیز کنند تا سر وقت پس از نظافت با شما نزدیکی داشته باشند . درگیری ذهنی آقایان بواسطه مشغله کاری میتواند باعث آن شود تا آنها در زمان بروز مشکلات کاری یا خانوادگی از رابطه جنسی اجتناب کنند .
عدم تامین نیازهای جنسی همسر به عنوان مجازات :
بدترین روش ممکنه در زندگی زناشوئی میتواند این باشد که شما برای مجازات کردن همسر خود نیازهای وی را نادیده بگیرید که این مسئله شدیدا منجر به سردی طرف مقابل می شود و ممکن است این سردی همیشگی شود پس ساده بگویم کاری نکنید که دودش تو چشم خودتان برود یادتان نرود موتور جنسی خانم ها دیزلی است اگر سرد شد به سختی گرم می شود چرا که نیاز جنسی انها با احساسات انها رابطه مستقیم دارد .
آقا پیش قدم شود یا خانم ؟
به علت باورهای غلط در جامعه ما زنان تصور میکنند اگر حرفی از نیاز جنسی خود بزنند و از همسرشان بخواهند که نیاز جنسی وی را تامین کند غرورشان شکسته شده ، این در حالیست که تامین نیاز جنسی لطف نیست یک وظیفست اگر قرار باشد همسر شما نیاز جنسی شما ار تامین نکند پس این وظیفه کیست ؟ با این وجود شایسته است مرد آغاز گر و پیشنهاد دهنده به همسر خود باشد . اقایان فکر میکنند اگر همسرشان به رابطه جنسی نیاز داشته باشد خود پیش قدم می شود یا اینکه به زبان می اورد ، چون معمولا اقایان اینگونه هستند و خب اینگونه هم فکر میکنند اما خب در 70 درصد از خانم ها اینگونه نیست و معمولا زنها یا زا نیاز جسنیخ ود حرفی نمیزنند و انتظار دارند خودتان متوجه شوید یا اینکه به صورت غیر مستقیم یا گفتاری یا رفتاری نیازشان را مطرح میکنند پس شما منتظر نشوید.
منت گذاشتن بر سر تامین نیازها :
اکثر مردان تصور میکنند مسئولیت یعنی تامین نیازهای مادی همسر و فرزندان این مسئله غیر طبیعی نیست چرا که به علت دشواری کسب درامد معمولا پس از ازدواج ترسی همیشگی در ذهن مردان بوجود می آید مبنی بر اینکه نکند من نتوانم نیاز ماید همسر و فرزندانم رو تامین کنم برای همین بخش اعظمی از انرژی خود را صرف تامین نیاز مادی میکنند تا اینکه بعد از چند سال تمام انرزیشانصرف این مورد می شود چرا که مردان معتقدند شکم خالی عشق را درک نمیکند و خب البته تا حدی هم درست است . اما برخی از مردان هستند که اگر همسر یا فرزند آنها سنبت به نیاز احساسی با وی صحبت کنند آن مرد در پاسخ به این می اندیشد که چقدر همسرو فرزند قدر ناشناسی دارم چرا که من صبح تا شب برایت امین نیازهای و آسایش انها فعالیت میکنم و خب برخی ها هم که بارها اینو به زبان می اورند . اما تامین نایزهای ماید و احساسی و معنوی باید به موازات هم باشد و این اهمیت دارد .
خیلی از خانم ها هستند که علی رغم داشتن شوهری پولدار و خوشتیپ و خوش قایفه به شوهر خود خیانت کرده اند و خیلی از خانم ها هم هستند که علیرغم داشتن سطح مالی کم عاشق شوهر خود هستند و در هر شرایطی در کنار شوهر خود ایستاده اند . دوست داشتن خریدنی نیست.
سخن آخر خطاب به آقایان :
معمولا من زمانی مقاله مینویسم که احساس کنم نیاز جامعه اقتضای آنرا دارد پس اگر مقاله من رو الان خوانده و به سخن پایانی من رسیده اید برادرانه خواهش میکنم برای تامین نیاز جنسی وا حساسی همسر خود کوتاهی نکنید حتی اگر برای شما خوشایند نیست انرا انجام دهید و لذت رو به همسرتان هدیه کنید ، پدیده خیانت رو به افزایش است و نامه های زیادی از خانم ها دریافت میکنم که شوهرشان نسبت به این نیاز انها بی تفاوت است و شما با محبت کردن و تامین نیاز جنسی و احساسی براحتی میتوانید همسرتان را در اختیار خود داشته باشید اگر احساس نا توانی میکنید برای درمان اقدام کنید .
سخن آخر خطاب به خانم ها :
برخی از خانم ها هستند که با بهانه تراشی از رابطه جنسی با همسر خود امتناء میورزند دو تا اصل را فراموش نکنید برای حفظ مرد خود اورا سیر کنید و البته سیراب نکنید .
اگر نیاز مرد یا زنی تامین نشود با سه حال روبرو هستید سوختن و ساختن ، خیانت ، طلاق که هر سه عامل مذکور در ذهن فرد شکل میگیرد حال به کدامیک عمل کند خدا داند .
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#18
Posted: 8 Nov 2011 09:38
با زیاده خواهی شوهرم در رابطه زناشویی چه کنم؟
شهراد همیشه همسرش را برای رابطه زناشویی در فشار میگذارد. کار به جایی رسیده که نازی از اتاق خوابشان متنفر شده ولی هیچ گاه به شوهرش "نه" نمیگوید،شوهرم همیشه از من رابطه زناشویی میخواهد ،شهراد همیشه همسرش را برای رابطه زناشویی در فشار میگذارد. کار به جایی رسیده که نازی از اتاق خوابشان متنفر شده ولی هیچ گاه به شوهرش "نه" نمیگوید، ولی از راههای دیگر تلافی میکند. آیا این زوج که همیشه در حال کیش و مات کردن همدیگر هستند میتوانند به زندگی شان ادامه دهند؟ آیا این زندگی دوامی دارد؟
نازی میگوید :
چرا شوهر من صبر نمیکند تا یک بار هم که شده من برای رابطه زناشویی پیش قدم شوم؟
شوهر من هیچ وقت در رختخواب مرا راحت نمیگذارد . شاید فکر کنید بعد از ۱۵ سال زندگی زناشویی تمایلات جنسی اش خاموش شده باشد ، اما اینطور نیست – او هر روز از من رابطه زناشویی میخواهد. بعضی اوقات از کار زیاد خسته میشوم و کار رسیدگی به بچهها تمام توانم را میگیرد. اما وقتی که به شهراد میگویم امروز اصلا در موقعیتی نیستم که بتوانم با تو رابطه زناشویی داشته باشم ، اخم میکند و آنقدر اذیتم میکند تا راضی شوم.
من نمیتوانم به شوهرم نه بگویم و این خیلی ناراحتم میکند. رفتارهای شهراد مرا اذیت میکند. چرا شهراد هیچ گاه صبر نمیکند تا من یک بار برای رابطه زناشویی پیش قدم باشم؟
نمی گویم از رابطه زناشویی لذت نمیبرم – او واقعا مرد جذابی است – اما من هم میخواهم بعضی اوقات خودم برای رابطه زناشویی اقدام کنم. وقتی میبینم که نمیتوانم در آن لحظات از لحاظ احساسی با وی ارتباط برقرار کنم از دست خودم عصبانی میشوم.
۱۸ ساله بودم که یکی از دوستانم مرا به شهراد معرفی کرد. بلافاصله عاشقش شدم ؛ او پسری ۲۰ ساله ، و یکی از مهربانترین و دست و دل بازترین پسرهایی بود که تا کنون دیده بودم . ما از نظر اخلاقی و احساسی بهم شباهت داشتیم. به خاطر همین عاشق همدیگر شدیم. یک سال بعد ما با هم ازدواج کردیم.
سالهای سختی داشتیم ، هر دو ما جوان بودیم و در بسیاری موارد بی تجربه ؛ شهراد ساعتهای زیادی در طول روز کار میکرد ، او در حرفه خانوادگی اش تجهیزات لوله کشی فعالیت میکرد . من هم در حال تمام کردن درسم بودم بنابراین نمیتوانستیم وقت زیادی را با هم بگذرانیم.
نازی ادامه میدهد :
اختلافات ما مثل تمام زندگیهای مشترک با شروع زندگی مشترک شروع شد اما با باردار شدن من رابطه ما بهتر شد . من و شهراد تمام انرژی مان را برای بزرگ کردن مانی گذاشتیم ، الان مانی ۱۳ ساله است. همچنانکه روابط مان بهتر میشد ، خانواده مان گسترش پیدا کرد و الان چهار فرزند داریم. الان در خانه به تربیت فرزندانم مشغول هستم و زندگی ام را دوست دارم ، شهراد هم از شغل خود راضی است .
بعد از اینکه آخرین فرزندم بدنیا آمد ، ناگهان متوجه شدیم که اوقات سختی را پیش رو داریم. شهراد از کار اخراج شد و در یک کارخانه داروسازی مشغول بکار شد ، کاری سخت با حقوق ناچیز؛ بنابراین من هم مجبور شدم تا در یک شرکت ارتباطاتی مشغول شوم تا درآمدمان را افزایش بدهم. در این برهه زمانی بود که از لحاظ مالی در موقعیت بسیار بدی قرار داشتیم ، بچهها نمیتوانستند در جشن تولد دوستان شان شرکت کنند چون پولی برای خریدن هدیه نداشتیم و آنها هم نمیتوانستند بدون هدیه به جشن دوست شان بروند. اوضاع بد اقتصادی روی روابط ما هم تاثیر بدی گذاشت، اما هیچ چیز باعث نمیشد که شهراد از رابطه زناشوییی اش دست بردارد.
شهراد در روابط زناشویی یک ماجراجوی پرهیجان بود، همیشه دوست داشت موقعیتها و روشهای جدید را امتحان کند. من تسلیم شهراد میشدم ، چرا که بعد از آن اتفاقی که برایم افتاده بود خودم را گناهکار میدانستم و درخواستهای شهراد را رد نمیکردم. البته اگر درخواستهای شهراد را رد میکردم او به طرز دیوانه واری عصبانی میشد. بنابراین من سعی میکردم که آرامش را در خانه برقرار کنم و با او مخالفت نکنم.
بعضی اوقات با اینکه پول زیادی در خانه نداشتیم برای بچهها کفش و لباس جدید میخریدم. هیچ وقت به شهراد چیزی نمیگفتم ولی او از طریق چک کردن حسابها متوجه میشد ، و آن وقت بود که داد و فریاد میکرد. جالب اینجاست که بعد از دعوا از من تقاضای رابطه زناشویی داشت.
درخواستهای غیرمنطقی و زیاده خواهانه رابطه زناشوییی شهراد و عصبانیتهایش تبدیل به مشکلات بزرگ زندگی ما شده اند. در مقابل فرزندانم چیزی بروز نمیدادم اما در درونم از این زندگی خسته شده بودم. آرزو میکردم میتوانستم رابطه ام را با شهراد قطع کنم.
شهراد میگوید :
همسر من خیلی چیزها را از من پنهان میکند :
در تمام این سالهایی که با هم زندگی کردیم ، همسر من هیچ وقت در مورد رابطه زناشویی با من صحبتی نکرده است. در حقیقت ، او همیشه مشتاق به نظر میرسد. اگر مشتاق نبود ، تقاضای مرا رد میکرد مگر نه؟ من فکر میکنم او باید خیلی هم از من متشکر باشد که من بعد از اینهمه سال هنوز هم او را به همان زیبایی و جذابیتی که روز اول مان دیدم میبینم.
خب ، نازی را سرزنش نمیکنم که احساساتش را با یک مشاور درمیان گذاشته است. اما همسر من کارهایی میکند که همه را از من پنهان میکند ؛ من از این رفتار او دیوانه میشوم. برای مثال ، صورتحساب و کارتهای بانک را از من پنهان میکند ، میخواهد که من متوجه خرج کردنهای او نشوم. برخی اوقات برای بچهها و خانه بی رویه خرج میکند. در طول پنج سال گذشته ، پول زیادی صرف هزینههای بی مورد کرده است. حتی یکبار از خواهرش قرض کرد تا یک صورتحساب را بپردازد و هیچ وقت آن پول را به خواهرش نپرداخت. زمانیکه من متوجه این موضوع شدم ، خیلی عصبانی شدم. نازی عادات بد دیگری هم دارد . او خیلی فراموشکار است. علاوه بر این هیچ محدودیتی برای بچهها تعیین نمیکند و مرا هم از این کار منع میکند.
من همسرم را دوست دارم ، همیشه شخصیت و رفتار او را ستایش میکنم. اما جدا از روابط زناشویی مان ،من از زندگی زناشویی ام راضی نیستم
درست است که من از همان ابتدا در رابطه زناشویی مان پیش قدم بودم اما بگذارید توضیح بدهم : من هیچ وقت نازی را به این کار مجبور نکردم. درست است که میخواستم او به تقاضای من جواب مثبت بدهد اما اگر او درخواست مرا رد میکرد برای من قابل قبول بود. درست است که من آدمی هستم که در رابطه زناشویی زیاده طلبم اما دیو نیستم.
شهراد ادامه میدهد :
زمانیکه من و نازی ازدواج کردیم ، کارمند شرکت حقوقی پدرم بودم ، ۱۲ ساعت در روز کار میکردم و در کلاسهای مدیریتی شرکت میکردم. میدانستم که ازدواج در این زمان برای ما کار آسانی نبود . نازی ناراحت بود که من زمان زیادی را در خانه نمیگذرانم، اما من این کارها را برای او و زندگی مان انجام میدادم.
زمانیکه پدرم فوت کرد ، برادر بزرگترم به خاطر اختلافی که در مورد روشها ی مدیریتی او با هم داشتیم مرا اخراج کرد. بلافاصله یک کار در یک شرکت داروئی پیدا کردم ، اما در آمد من تقریبا نصف آن زمانی شده بود که در حرفه خانوادگی ام مشغول بکار بودم. آن دوران یکی از سخت ترین مراحل زندگی ام بود.
اوضاع در خانه به مراتب بدتر بود. من به نازی اعتماد نداشتم و دفترچه بانک را چک میکردم ، حالا پسر دوم مان هم مثل مادرش پنهان کاری میکند. از مادرش درخواست کرده بود که یک جفت کفش اسکیت گران قیمت برایش بخرد و او را در کلا سهای اسکیت ثبت نام کند و نازی علیرغم اینکه میدانست ما در موقعیت مالی مناسبی نیستیم این را کار را کرد. زمانیکه متوجه این موضوع شدم به شدت عصبانی شدم و با او دعوا کردم.
میدانم که از نظر رابطه زناشوییی زیاده خواهم ، اما اخیرا به یک پزشک مراجعه کردم تا بتوانم خودم را کنترل کنم. توصیههای او کمک زیادی به من کرد ، و او بود که به من و نازی توصیه کرد تا به یک مشاور مراجعه کنیم . شاید ما در روابط مان دچار اشتباه شده ایم و امیدوارم مشاور بتواند به ما کمک کند تا بتوانیم مشکلات مان را حل کنیم.
مشاور میگوید :
تعادل قدرت :
درگیری برای تصاحب قدرت بین زوجهای جوان بسیار مرسوم است. مشکل شهراد و نازی شاید در ظاهر مشکل ارتباط زناشوییی باشد ، اما در حقیقت ، آنها بین شخصیت متجاوز و منفعل خود درگیر هستند.
شهراد آمرانه نیازهایش را از نازی مطالبه میکند- به جای اینکه با یک روش آرام تر این کار را انجام دهد. نازی در برابر شوهرش مخالفتی نمیکرد. این رفتارها یک چرخه ناتمام بود: هر چه شهراد بیشتر از نازی تقاضا میکرد ، بیشتر نازی در سکوت کینه او را به دل میگرفت. با این حال ، من اعتقاد دارم که اگر از همان اول سهم خود را از مشکلات شان میپذیرفتند ، رفتار ناخوشایندشان با یکدیگر تغییر پیدا میکرد.
ابتدا ، این زوج باید رابطه رابطه زناشویی شان را اصلاح میکردند . اگر این زوج نخواهند ببینند که چگونه رفتارشان باعث بوجود آمدن واکنش منفی دیگری میشود ، رابطه شان زودتر از درون پوسیده و خراب میشود.
در قدم بعدی ، ما نقش خانواده دو طرف را در شکل گیری شخصیت این دو نفر بررسی کردیم. شهراد فرزند یک خانواده بسیار موفق و سخت گیر بود و شهراد با این ذهنیت رشد کرد که طبق انتظارات خانواده اش زندگی کند و مسیر شغلی آنها را دنبال کند. برای اینکه ناامیدی شغلی خود را فراموش کند ، در خانه پرخاشگر و ستیزه جو شد ، و حتی نمیدانست که در طلب رابطه زناشویی از همسرش بیش از حد متوقع است. بعد از اینکه شهراد این موضوع را متوجه شد ، بسیار شرمنده شد و قول داد که بیشتر به احساسات همسرش توجه کند.
نازی مانند پدرش فردی سربزیر و متواضع بود ، اما مانند مادرش راههای نادرست بسیاری را امتحان میکرد. در وهله اول ، نازی قبول نمیکرد که شخصیتی انفعالی دارد ، اما بعد از چند جلسه این واقعیت را پذیرفت ، و متوجه شد که با خرج کردنهای بیهوده نباید شوهرش را در فشار مالی میگذاشت. نازی تصمیم گرفت که از این پس در روابط زناشویی خودش پیش قدم بشود . من به نازی گفتم تو فکر میکردی شهراد از تو فقط به عنوان همسری برای ارضای نیازهای جسمی اش میبیند در صورتیکه تو هم همان رفتار را با شهراد داشتی و او را به چشم بانک پولی نگاه میکردی".
مشاور ادامه میدهد :
شهراد نیاز داشت که نیازهای جسمی اش را کنترل کند و مهارتهای ارتباطی اش را بهبود ببخشد. به جای اینکه نازی را به خاطر خرجهای پی در پی سرزنش کند سعی کند که نازی را تشویق کند تا با همدیگر در مورد خرج کردن و برنامه ریزی مالی اقدام کنند.
علیرغم درگیری شدیدی که این زوج با یکدیگر داشتند ،به آنها توصیه کردم که در مقابل فرزندان شان با یکدیگر بحث و جدل نکنند. خیلی مهم است که پدر و مادر در مورد روشهای تربیتی و اموزشی با یکدیگر موافق به نظر برسند. نازی سعی میکرد از این به بعد شهراد را در مورد کارهایی که بچهها میکنند مطلع کند . برای حل مشکل به شهراد پیشنهاد کردم که به پسرش توضیح بدهد که کلاس اسکیت برای ما هزینه زیادی دارد و اگر تو نخواهی به طور مرتب سر کلاسهایت حاضر شوی در قبال هر جلسه ای که غیبت میکنی به ما ضرر میزنی. شهراد این توضیحات را به پسرش داد و او نیز دیگر هیچ اصراری برای شرکت در کلاسهای اسکیت نکرد.
بتدریج اشتیاق رابطه زناشوییی شهراد نیز کاهش پیدا کرد ، و نازی نیز از این موضوع ارامش بیشتری به دست آورده بود. بعد از چند ماه ، نازی در جلسه ای به من گفت " تازگیها به نیازهای شهراد جواب مثبت نمیدهم مگر اینکه واقعا دلم بخواهد و حوصله اش را داشته باشم . و این باعث شده رابطه زناشویی مان کمتر از قبل شود و الان به جایی رسیده ایم که اغلب من در آغاز رابطه زناشویی پیش قدم میشوم". علامت خوب دیگر این بود که نازی دست از خرج کردنهای بیهوه برداشته بود. شهراد میگوید:" هنوز هم من صورتحسابها و شارژ ساختمان را میپردازم. اما دیگر روی خرج و مخارج کنترلی ندارم و این واقعا اوضاع را برای من و نازی آسان تر کرده است.
در نهایت ، نازی و شهراد دوباره احساس کردند که عاشق یکدیگر شده اند. انگار که تازه ازدواج کرده اند و خانواده تشکیل داده اند. به آنها توصیه کردم که مرتب با یکدیگر بیرون بروند ، اکنون شهراد و نازی دو بار در ماه با همدیگر بیرون میروند و این کار به بهبود رابطه شان کمک زیادی کرده است.
اکنون نازی و شهراد بعد از دو سال که از جلسات مشاوره شان میگذرد آماده اند که به تنهایی به جنگ با مشکلات شان بروند ، البته هنوز هم شهراد را به طور جداگانه ملاقات میکنم تا بتواند مشکلات کاری اش را نیز حل کند. هر دو نفر آنها در زمینه بهبود رابطه شان پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده اند و آنقدر با هم صمیمی هستند که حتی قبل از ازدواجشان نیز رابطه ای به این خوبی نداشته اند. سال بعد ، میخواهند جشن پانزدهمین سالگرد ازدواج شان را برگزار کنند . نازی میگوید تغییراتی که در شهراد صورت گرفته را بسیار دوست دارم ، و الان نیز در مورد خودم احساس بهتری دارم . نسبت به آینده مان بسیار خوش بین هستم ، و میدانم که آماده تغییرات بزرگی در زندگی مان هستیم.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#19
Posted: 8 Nov 2011 10:11
آیا از روزمره گی زندگی زناشویی خود خسته شده اید+ 8راه حل
آیا در زندگی زناشویی شما هم هیچ گونه هیجانی وجود ندارد و شما از این زندگی روزمره و تکراری خسته شده اید ، و روتین بودن مسائل روزمره در عشق شما وارد شده است ؟
در دنیای مدرن امروز و زندگی های الان ، زنان و شوهران حداکثر دو بار در روز یکدیگر را می بینند . صبح هنگامی که بیدار می شوند و هر یک آماده می شوند تا به محل کا ر خود بروند و شب هنگام وقتی که از کار برگشته اند و هر دو آن قدر خسته هستند که دیگر قدرت و حوصله ای برای صحبت کردن با یکدیگر ندارند . پس تنها دو بار و آن هم نه به طور کامل یکدیگر را ملاقات می کنند .
اما چطور باید از این شرایط خارج شد ؟
ما هشت توصیه به شما می دهیم که راه گشای شما خواهند بود :
۱) بدون اینکه برنامه خاصی ترتیب بدهید به مسافرت ها ی و یا پیک نیک های کوچک بروید : وقتی که به این کار بپردازید ، می توانید زمانی را به خود و همسرتان اختصاص دهید از خود و صحبت هایی که در این مدت در دلتان مانده بود منتظر فرصتی بودید تا آن را به همسرتان انتقال دهید ، صحبت کنید . بخصوص برای خانم ها صحبت کردن با همسرشان حتی در مورد مسائل روزمره یک نیاز است . و هنگامی که این نیاز تامین نشود باعث می شود که زنان به طور ناخود آگاه از همسر خود دوری کنند . اگر احساس می کنید دچار روزمره گی شده اید حتما یک سفر برای خود ترتیب دهید ، تا از این احساس و خستگی های خانه دور شوید .
۲) همواره سعی نداشته باشید که برای همه ی کار های زندگی تان برنامه ترتیب دهید. در مواقعی هم که بدون برنامه ریزیس کاری را انجام می دهید حتی می تواند برایتان جالب تر از همیشه باشد . زیرا هنگامی که قبل از انچام هر کاری برنامه ریزی کنید دیگر شما به آسانی نمی توانید، حتی کارهای کوچک را انجام دهید . برای مثال همیشه برای آخر هفته ها این برنامه را دارید که به دیدن خانواده ی خود و همسرتان بروید . شاید این کار برای خانم ها کسل کننده نباشد اما مردان تنوع طلبند و از این برنامه هفتگی خسته خواهند شد پس بهتر است برنامه های خود را تغییر دهید و با همسر خود برای تعطیلاتتان برنامه ریزی های جالب و مفتحی را ترتیب بدهید .
۳) کارهای و فعالیت های تازه ای را با همکاری یکدیگر شروع کنید ، زندگی مشترک بر اساس فعالیت های دو نفره پایه ریزی شده است . ورزش های پر هیجان و مفرح را با حضور دیگری و با هم تجربه کنید . ورزش هایی مانند پیاده روی ، دوچرخه سواری و یا ورزش های فکری را آغاز کنید تا از لحاظ روحی به یکدیگر نزدیک تر شوید . ورزش هایی مانند : یوگا و ... .
۴) سعی کنید از جنبه ی جنسی برای یکدیگر جذاب باشید : همان طور که می دانید یکی از پایه های زندگی هر خانواده ای بر اساس روابط جنسی بین زن و مرد شکل می گیرد . و از کلمات عاشقانه بیشتری استفاده کنید ، یکدیگر را با نهایت عشق صدا بزنید تا روابط شما مستحکم تر شود .
۵) به ظاهر خود برسید : فراموش نکنید کار بیرون از خانه و یا رسیدگی به مسائل خانه و فرزندانتان نباید مانع این باشد که شما بزرگترین وظیفه ی خود یعنی همسر بودن را فراموش کنید . به خرید بروید لباس های زیبا با رنگ های شاد را برای خود تهیه کنید ، به خود برسید و همیشه مرتب و تمیز باشید، یادتان باشد که شما در برابر همسر تان وظایفی دارید و اگر این نکات را رعایت نکنید و این روزمرگی ادامه یابد ممکن است همسرتان از شما دوری کند.
۶) با همسرتان صحبت کنید : در بیشتر مواقع خانواده های که مشکل دارند و به بن بست می رسند به این علت است که نمی توانند مشکلات خود را با صحبت کردن بین خودشان حل کنند و قادر به صحبت کردن معمولی با یکدیگر نیستند . و مانند دو فرد غریبه با یکدیگر رفتار می کنند و یا گاهی اصلا زمانی برای اینکه با یکدیگر صحبت کنند را ندارند ، اگر این مطلب در مورد شما صدق می کند می توانید به هنگام صرف شام با یکدیگر صحبت داشته باشید .
۷) از نکات ریز نیز استفاده کنید : نکاتی مانند اینکه میز شامتان را زیبا بیارائید با شمع ها ، گل ها و ... چون مسلما هر شخص سلیقه ی بخصوص خود را دارد و به یکدیگر بدون اینکه مناسبتی در میان باشد هدیه بدهید، به شوهرتان یا خانم تان گل یا هدیه ی که خیلی کران نیاشد هدیه دهید تا به او یاد آور شوید که کسی در دنیا وجود دارد که او را خیلی دوست دارد و به خاطر او زندگی را ادامه می دهد . این نکات کوچک به طور باور نکردنی زندگی تان را تغیر می دهد.
۸) یکدیگر را در حد افراطی محدود نکنید : اگر خانم و یا آقا می خواهد ساعاتی را با دوستانش و یا خانواده اش و بدون شما سپری کند ، ممانعتی با او نداشته باشید . هر انسانی حق دارد آزاد باشد و کارهای شخصی را که میل دارد به تنهایی انجام دهد . و بعلاوه در لحظاتی که از یکدیگر دور هستید ، قدر و ارزش طرف مقابل را می توانید به خوبی درک کنید . و هنگامی که دوباره بخواهید به رابطه تان باز گردید ، قدر با هم بودن را بهتر می دانید و از تمام لحظه هایتان استفاده می کنید
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#20
Posted: 8 Nov 2011 10:14
چطور از خیانت های زناشویی جلوگیری کنیم
98 درصد از افراد درمورد فردی جز فرد مقابلشان در رابطه عشقی خیالپردازی میکنند. با شیوع شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک ، این خیالپردازیها بسیار راحتتر از گذشته شده است، چه بهصورت آنلاین و چه واقعی.
نتایج تحقیقات مختلف درمورد خیانت متفاوت است. وقتی محققان پرسشنامههایی را بین زنان و مردان مختلف پخش کردند و از آنها پرسیدند که آیا تابحال خیانت کردهاند یا نه، به نظر رسید که مردان علاقه زیادی به لاف زدن درمورد خیانتهای خود دارند. اما زنان معمولاً انجام اینکار را پنهان کرده و درمورد آن دروغ میگویند. هِلِن فیشر جامعهشناس اعتقاد دارد که این مسئله علت دارد و آن این است که زنان در طول تاریخ بیشتر از مردان مورد خیانت قرار گرفته اند. درنتیجه خیانت، زنان ، فرزندان و حمایت مالی و اقتصادی خود را از دست داده و حتی در برخی کشورها تحت خشونتهای قانونی قرار میگیرند.
تقریباً نیمی از افرادیکه در روابط متعهد هستند، در نقطهای از رابطه دست به خیانت میزنند. و 98 درصد از افراد درمورد فردی جز فرد مقابلشان در رابطه عشقی خیالپردازی میکنند. با شیوع شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک ، این خیالپردازیها بسیار راحتتر از گذشته شده است، چه بهصورت آنلاین و چه واقعی.
جالب است که ندرتاً افراد همسرشان را به خاطر کسی که با او دست به خیانت زدهاند رها میکنند. و آنهایی که اینکار را میکنند، احتمال طلاق در رابطه دومشان بسیار بالا است زیرا فرد مقابل نمیتواند به کسی که یکبار به خانواده خود خیانت کرده است، اعتماد کند.
پس اگر خیانت سودی به دنبال ندارد، چرا آدمها به هم خیانت میکنند و آیا میتوان جلو خیانت همسر را گرفت؟
برخلاف باور عموم، خیانت معمولاً زمانی اتفاق نمیافتد که فرد از رابطه خود ناخوشنود است. هشتاد درصد از خیانتها به دلیل فرصتی که به دست رسیده است انجام میشوند.
اگر این درست باشد، بنابراین مهم نیست که چند مرتبه با همسرتان رابطه جنسی داشته باشد یا اینکه آشغالها را شبها سر کوچه بگذارید یا نه. ازدواج شما همیشه درمعرض خیانت قرار دارد. دور کردن دوستان از جنس مخالف همسرتان یا محدود کردن زمانی که در اینترنت سپری میکند هم اثری ندارد.
و البته این را هم بگوییم که همیشه کسانیکه مشکل اخلاقی دارند نیستند که خیانت میکنند. در سال 2004، 82 درصد از پاسخ دهندگان به یک تحقیق ابراز کردهاند که خیانت همیشه کاری اشتباه است. و یک تحقیق نشان داده است که تا نیمی از زنان متاهل بعد از ازدواج تا قبل از 40 سالگی حداقل یک عاشق دارند.
پیشگیری از خیانت خیلی ساده است ، راهش راست گفتن است . محققان و روانشناسان اعتقاد دارند که برای اینکه زوجها از بروز خیانت در زندگی زناشویی خود جلوگیری کنند، باید اول قبول کنند که جذب شدن به افراد دیگر مسئلهای کاملاً طبیعی است. و اگر متوجه شدید که درمورد یک فرد دیگر به غیر از همسرتان خیالپردازی میکنید، باید موضوع را به اطلاع همسرتان برسانید. این یعنی درمورد احساساتتان صادق باشید. البته لازم نیست که با گفتن جزئیات مسئله احساسات همسرتان را خدشهدار کنید اما قبل از اینکه نگرانیهایتان به مسئله جدیتری تبدیل شود با همسرتان صادق باشید.
به همسرتان بگویید که چه ویژگی رابطهتان را تحسین میکنید و فکر میکنید رابطهزناشوییتان چه ایرادات و اشکالاتی دارد. کاملاً راحت و معمولی با همسرتان حرف بزنید و احساساتتان را با هم درمیان بگذارید.
حرف زدن درمورد این مسائل را باید با دیدگاهی عادی و طبیعی نگاه کنید نه تهدیدآمیز مگراینکه طرف مقابلتان چیزی را از شما پنهان کند. آنوقت است که آن خیالپردازی به مسئلهای جدیتر تبدیل میشود و ممکن است موجب رفتارهای موزیانه و پنهانکاری شود. همین است که خیانت ایجاد میکند.
دفعه بعدی که با فردی جذاب روبهرو شدید، کسی که از هر لحاظ تجسینش میکردید، حتماً موضوع را با همسرتان درمیان بگذارید. همیشه به اینکه در رابطهتان چه میکنید دقت داشته باشید. این را به یک اولویت زندگیتان تبدیل کنید و از بودن با هم لذت ببرید.
بعد از مدتی خواهید دید که جزء معدود روابط متعهدی خواهید بود که دو طرف کاملاً به هم متعهد هستند.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب