ارسالها: 2890
#221
Posted: 3 Oct 2015 20:19
رموز ارتباط با قوم شوهر !
یکی از سخت ترین رابطه هایی که ما برقرار می کنیم، با خانواده شوهر است. وقتی ما ازدواج می کنیم، اکثر ما توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند. زمانی که این اختلاف نظرها یا اختلاف در زمینه رسم و رسوم و غیره وارد خانواده شما شد، کشمکش و درگیری شروع می شود. بنابراین چقدر درگیری قابل تحمل و پذیرفتنی است؟ این موضوع بستگی به افرادی دارد که وارد بحث می شوند. بنابراین یک قاعده کلی درمورد خانواده شوهر این است که از احساساتتان به عنوان یک راهنما کمک بگیرید.
اگر می خواهید رابطه تان بحرانی نشود،به نکات زیر توجه کنید:
خودتان را با شرایط وفق دهید: زوجها در اوایل ازدواج اغلب تصور میکنند که رابطه شان با خانواده همسر باید یکی از بهترین رابطهها باشد.اما وقتی بچه دار میشوند، ناچارا درگیر کارها و وظایف بیشتری میشوند و نوع رابطه شان تغییر مییابد. در این بین مادربزرگها و پدربزرگها و همچنین دیگر بستگان سعی میکنند که بفهمند چگونه میتوانند خودشان را با این وضعیت وفق دهند.اگر زمانی تعارضی بوجود آمد ، هیچ وقت نگذارید همسرتان احساس کند که باید بین شما و خانواده اش یکی را انتخاب کند.
رازهای خانه را برملا نکنید!: با همسرتان توافق کنید که چه چیزهایی را نباید به خانواده همسرتان بگویید. یادتان باشد که هر خانواده جدیدی رازهای خودش را دارد و برملا شدن این رازها هم استقلال خانواده جدید را زیر سوال می برد و هم راه را برای دخالت خانواده ها باز می کند.
هرگز نباید مسائل مالی تان را با خانواده همسر در میان بگذارید: زمانی که خانواده همسر سعی می کنند زوج را از لحاظ مالی حمایت کنند یا اهداف مالی در سر دارند، عاقلانه آن است که موضوع را عوض کنیم. مطمئنا در بیشتر موارد خانواده همسر سعی می کنند که به فرزند و یا عروس و دامادشان کمک کنند اما اگر آنها این قصد را داشته باشند که روش زندگی خودشان را بر زندگی فرزندشان پیاده کنند، نشان می دهد که آنها قصد دخالت و فضولی در زندگی شما را دارند. دلیلی ندارد که خانواده ها از فرزندانشان به خاطر نحوه خرج کردن پولشان، یا پس انداز کردن آن یا حتی مقدار درآمد ماهیانه شان عیبجویی کنند. اگر نیاز مبرمی به پول پیدا کردید عاقلانه تر آن است که از افراد دیگری پول قرض بگیرید. بهترین راه این است که برخی مسائل زندگیتان را بین خودتان خصوصی و شخصی کنید و در خانواده های همسرتان نفوذ نکند.
نظرخواهی نکنید، اگر...: ببینید، والدین همسر یا والدین خودتان چه طور شخصیتی دارند. اگر جنبه این را دارند که فقط در مقام مشورت با آن ها حرف بزنید، خب حرف بزنید اما اگر حس می کنید نظرخواهی کردن مساوی است با در منگنه قرار گرفتن و آن ها نظر رابا دستور اشتباه می گیرند، در کل نظرخواهی نکنید.
دخالت نکنید!: بله! درست خواندید! بعضی ها درباره مسائل خانواده همسر در ظاهر و باطن دخالت می کنند و بعد راه را برای دخالت متقابل باز نگه می دارند. مثلا می گویند نظرت در مورد این خواستگار جدید چیست؟ این جور وقت ها وسوسه نشوید و بگویید: «هر جور که خودتان صلاح می دانید».
سعی کنید با مادرشوهرتان رابطه مخصوصی ایجاد کنید. زمانی را با همدیگر بگذرانید. اجازه دهید او بفهمد که شما چقدر به نظرات و عقایدش احترام میگذارید. مطمئن باشید به حمایتهای وی نیاز پیدا خواهید کرد
فامیل شوهر,خانواده همسر,دخالت خانواده ها
مراقبت از بچه هایتان را به خانواده همسرتان نسپارید: شاید سخت ترین مورد بین همسر و خانواده همسر بچه ها هستند. نگهداری فرزندتان توسط خانواده همسر یک اشتباه بزرگ است.
حتی اگر آنها صلاحیت و توانایی این کار را داشته باشند اما نگهداری فرزندتان توسط آنها می تواند به یک موضوع ناراحت کننده بین شما تبدیل شود. خانواده همسر پدربزرگ و مادربزرگ هستند نه یک مراقب. اگر پدربزرگ و مادربزرگ ها در نقش یک مراقب باشند آنها می توانند تمام رفتارهای شخصی خودشان را وارد تربیت بچه شما بکنند. در این صورت بچه ها دو سری پدر و مادر خواهند داشت و خانواده همسر هم حق دخالت بیشتری در تربیت و شکل گیری شخصیت فرزند شما دارند.
نگرانی های خانواده همسر را به مهربانی پاسخ دهید: برای بیشتر افراد، ارتباط برقرار کردن با خواهرشوهر و مادرشوهر بسیار سخت است. حتی اگر مادرشوهرشان را به عنوان بهترین دوستشان بدانند. موارد بسیاری وجود دارد که زن ها توسط مادرشوهرانشان احساس تحقیر و سرزنش می کنند. تنها علت قابل قبول آن حس حسادتی است که در این رابطه وجود دارد.
بسیاری از مادرشوهرها نگران نحوه رفتار کردن عروسشان با پسرشان هستند. حتی اگر رابطه عروس و مادرشوهری بسیار دوستانه باشد، مادرشوهر هر شب با عروس تماس می گیرد تا ببیند عروسش برای دردانه اش بعد از پشت سر گذاشتن یک روز سخت کاری چه غذایی درست کرده است. زیرا او نمی تواند تحمل کند که پسرش بعد از یک روز سخت کاری یک غذای آماده و سطحی بخورد.
درچنین مواردی بهترین طرز برخورد با مادرشوهر، تشکر کردن از اوست. اجازه دهید هرآنچه که می خواهد انجام دهد، و به یاد داشته باشید که این شما هستید که هر شب همسرتان را در خانه می بینید. اگر او فکر می کند شما تنبلید پس چه کسی کارهای خانه پسرش را انجام می دهد؟ او همسر و فرزند شما را دوست دارد و می خواهد بهترین کارها را برای آنها انجام دهد.
بدگویی همسرتان را نزد خانواده اش نکنید: قانون بعدی با فامیل شوهر این است که آنها هرگز نباید از رفتارهای همسرمان که برای ما ناخوشایند است آگاه شوند. هرگز.
پدر و مادرها عیوب فرزندانشان را خوب می دانند، و نیازی به یادآوری آنها نیست. انجام دادن این کار مشکلات عدیده ای را سبب می شود. اگر همسرتان مشکلاتی دارد با دوستانتان در میان بگذارید نه با مادرشوهرتان. زیرا زمانی که مشکلتان با شوهرتان حل شد، هرآنچه که شما درمورد همسرتان با مادرشوهرتان مطرح کردید به خاطرش می ماند. بهترین راه این است که مشکلات زناشویی تان را با دوستانتان و یا غریبه ها مطرح کنید یا در دفتر خاطراتتان یادداشت کنید.
با خانواده شوهرتان صمیمی شوید: سعی کنید با مادرشوهرتان رابطه مخصوصی ایجاد کنید. زمانی را با همدیگر بگذرانید. اجازه دهید او بفهمد که شما چقدر به نظرات و عقایدش احترام میگذارید. مطمئن باشید به حمایتهای وی نیاز پیدا خواهید کرد.
خواهر شوهرشما وضعیت خاصی دارد. کسانی که احساس کمبود محبت و توجه میکنند معمولا از خودشان مطمئن نیستند. زمانیکه وی راجع به موضوعی حرف میزند که شما را ناراحت میکند، - سخت است – اما دندانهایتان را بهم فشار دهید، لبخند بزنید، و موضوع را عوض کنید.
به این راه فکر کنید: داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسرتان نعمتی است که در آینده فرزندانتان به شما هم خواهند داد.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#222
Posted: 3 Oct 2015 20:22
همسر غیرتی یا حسود ؟
غیرت، از نعمتهای گران سنگی است که خدای حکیم، از سر حکمت، در نهاد آدمیان نهاده است. آدمی اگر از موهبت غیرت، بی بهره می بود، از نعمت عظیمی بی بهره بود. و اگر کسی این موهبت را ببازد، زیانی کلان کرده است.
بر آدمی واجب است که این گوهر ارجمند را پاس بدارد. اما این جانمایه گرانمایه، باید در جای بایسته و شایسته اش بکار برده شود تا ثمره خجسته به بار آورد و از کیان شرافت و حریم نجابت فرد و خانواده و جامعه حفاظت کند. اما اگر نابجا بکار رود یا بیجا برانگیخته شود، زیانبار میگردد. و اگر «غیرت»، به «حسادت» بدل شود، ایمانسوز میگردد.
از آموزه ها و مهارتهایی که زوجهای جوان(و غیر جوان) باید فرا گیرند، آن است که «غیرت» همسرشان را برنیاشوبند و آن را بدل به «حسادت» نکنند.
برخی از زوجها که این مهارت را نیاموخته اند، ناخواسته و بی توجه، کارهایی میکنند که سبب تحریک تخریبی غیرت همسرشان میشوند و نیروی مثبت غیرت را به صفت منفی حسادت بدل مینمایند، که ستیز و بدگمانی و دشمنی و کینه ورزی را در پی دارد.
اگر زن یا مرد، با خویشان و دوستان و آشنایان نامحرم، به ویژه اگر جوان و زیبا باشند، بی پروا سخن بگوید و بخندد و شوخی کند و حرفهای غیر ضروری بزند، طبیعی است که همسرش می رنجد و غیرتش برمی انگیزد. البته این کارها، جدای از غیرت ورزی همسر، مجوز شرعی و اخلاقی نیز ندارد و خلاف سلوک عفیفانه و منش نجیبانه است و مفسده هایی در پی دارد. غیرت ورزی در این عرصه، غیرت ورزی بجا و شایسته و بایسته است.
سخن ما، در اینجا، با بیغیرتان و بیعفتان نیست؛ بلکه سخن با زوجهایی است که خواسته یا ناخواسته، حریمها را می شکنند و باعث رنجش همسرشان میشوند.
خدای سبحان به همسران پیامبر (و نیز همه زنان و مردان) فرمان میدهد که هنگام سخن گفتن با نامحرمان و معاشرت با ایشان، حریم بگیرند و حتی صوت و لحن گفتارشان، عفیفانه باشد تا مبادا در دلهای شهوت آلود، ایجاد طمع شود و زمینه گناه فراهم آید.
به آیات زیر توجه داشته باشید:
«... لا تَخضَعنَ بِالقَولِ فَیَطَمَعَ الذِی فی قَلبِهِ مَرَضٌ فَقُلنَ قَولاً مَعُرفا؛(احزاب- 32) به ناز و کرشمه، سخن مگویید تا مبادا آن کس که دلش بیمار است، طمع ورزد. پس، به نیکی سخن گویید.»
و نیز خداوند به پیامبرش فرمان میدهد که مردان و زنان مۆمن را بفرماید که هنگام رویارویی با یکدیگر، چشمانشان را فرو خوابانند و دامنهاشان را پاک و پاس بدارند:
«قُل لِلمۆمنینَ یَغُضّوا مِن أبصارِهِم وَ یَحفَظُوا فُروجَهُم ذلِک أَزکی لَهُم إنَاللّه خبیرٌ بِما یَصنَعونَ وَ قُلْ لِلمۆمناتِ یَغضُضنَ مِن أبصارِهِنَ وَ یَحفَظنَ فُروجَهُنَ وَ لایُبدینَ زینَتَهُنَ ...؛(نور- 24) به مردان مۆمن بگو دیدههاشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند، که این کار برای ایشان پاکیزهتر است. خدا به آنچه میکند آگاه است. و به زنان مۆمن بگو دیدگانشان را فرو خوابانند و پاکدامنی ورزند و زیورها (و زیباییها)شان را آشکار نکنند ... .»
این آموزههای قرآنی، جانمایههای نجابت و سلامت روان و اخلاق اند و مراعات آنها موجب صیانت حیات و خرمی زندگانی میشود و دلها و جانها را «حفاظ دار» میکند و بوستان حیات زوجهای جوان (و همگان) را در برابر پارهای از «آفات حیات»، مصونیت می بخشد.
موعظه و عبرت
گاهی خود همسر وسیله ارتباط همسرش با جنس مخالف را فراهم میکند و بعد، از این ارتباط، رنج میبرد! مثلاً مردی به انگیزه ای (مانند طمع یا نیاز به درآمد همسرش) زمینه کارکردن همسرش با مردان را فراهم میکند و سپس از ارتباط کاری زنش با مردان، رنج میبرد. به ویژه اگر زنش جوان و زیبا باشد و در ارتباط با دیگران، حریم نگیرد.
بطور مثال در زندگی حضرت ابراهیم (ع) می خوانیم که: حضرت ابراهیم با موافقت و حتی پیشنهاد ساره، با هاجر ازدواج کرد. اما بعدا حساسیت ساره به جوش آمد و به حضرت ابراهیم گفت که هاجر و اسماعیل را از پیش چشم او دور کند. خدا هم به ابراهیم فرمان داد که آنان را از نزد هاجر به جایی دور (مکه) ببرد. خدا به ابراهیم نفرمود که برابر ساره و برانگیختگی حساسیتش مقاومت کند. آیا این حکایت قرآنی نباید برای ما مایه پندگیری و عبرت آموزی باشد؟ البته حضرت ابراهیم در برانگیختگی حساسیت ساره، تقصیری نداشت، اما طبیعت بشر، چنین است.
حسادت و غیرت یکدیگر را تحریک نکنید
من همیشه به مردها ی جوان توصیه می کنم، که شما در معاشرت با نامحرم و حتی محرم کاری نکنید و حرفی نزنید که زنانِ خود را وادار به حسادت کنید. به دختران جوان هم سفارش می کنم، که در برخوردشان با مردهای بیگانه، کاری نکنند و حرفی نزنند که حسّ حسادت و غیرت شوهرانشان را تحریک نمایند.
این حسادت ها بدبینی می آورد و پایه های محبّت را سُست می کند و از ریشه می سوزاند.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#223
Posted: 3 Oct 2015 20:25
نیازهای اساسی زن و شوهر در زندگی زناشویی
در این مطلب برخی از اساسیترین آن تفاوتها که در زندگی و رفتار با همسرتان به کار میآید، ذکر شده است.
زنان و مردان، نه تنها از نظر جسمی، بلکه در بسیاری موارد از نظر روانشناسانه و نیازهای اساسی نیز متفاوتند. در این مطلب برخی از اساسیترین آن تفاوتها که در زندگی و رفتار با همسرتان به کار میآید، ذکر شده است.
1 - مردان خواهان موفقیت بوده، زنان نیاز به تعلق پذیری دارند.
2 - زنان روحیه لطیف و حساس تری داشته و نیاز دارند احساسات خود را بزبان بیاورند، در پاسخ مردان می خواهند راه گشا و منجی باشند.
3 - مردان به شغلشان به دید جزئی از وجودشان مینگرند، زنان به خانواده خود چنین نگرشی دارند.
4 - مردان بیشتر هدف گرا بوده، اما زنان بیشتر گرایش به برآورده شدن نیازهای فعلی زندگی خود دارند.
5 - تصمیم گیری مردان بیشتر بر پایه اندیشه بوده، اما زنان بیشتر احساسی و با درک مستقیم تصمیم میگیرند.
6 - مردان جسم گرا و زنان رابطه گرا میباشند.
● نیازهای مردان :
1 - یک شریک جنسی خوب.
2 - یک همدم اهل تفریح.
3 - یک همسر جذاب.
4 - یک منزل دنج و آرام.
5 - تحسین، احترام، اعتبار، همکاری، پذیرش.
6 - یک همسر حمایت کننده و مشوق.
7 - یک همسر وفادار.
● نیازهای زنان :
1 - عطوفت و مهر ورزی.
2 - گفتگو و درد دلهای صمیمانه. ارتباط تعاملی و همدلانه.
3 - صداقت و صراحت.
4 - حمایت مالی.
5 - همسری که خانواده اولویت زندگی وی باشد.
6 - همسری دلسوز، محافظت کننده، پشتیبان.
7 - امنیت، اعتماد بنفس و تائید.
8 - یک همسر وفادار و متعهد.
9 - جدی گرفتن مشکلات کوچک آنها.
10 - توجه و رغبت نشان دادن به احساسات، عقاید، پیشنهادات و کارهای روزمره آنها.
11 - احساس اینکه آنها یک شریک عشق ورزی میباشند و نه تنها یک ابزاری جنسی.
12 - قدردانی از زحمات آنها.
13 - همسری که در حضور دیگران به آنها احترام گذاشته و به وجودشان ببالد.
14 - بخشی از زندگی شوهر خود بودن: همسری که اهداف و مسائل شغلی خود را با آنها در میان می گذارد.
15 - در آغوش گرفتن آنها.
16 - پذیرش آنها همانگونه که هستند. به آنها اجازه دهیم تا کامل نباشند و زیبایی ظاهری، شخصیت و موفقیتهای آنها را تصدیق کنیم.
17 - همسری که پدر خوبی برای فرزندان آنها باشد.
18 - یک هدیه کوچک و یا یک یادداشت عاشقانه از سوی همسران خود.
19 - یک مرد با اعتماد بنفس.
20 - یک مرد قدرتمند (از لحاظ جسمی، مالی و یا شخصیتی) اما در عین حال مهربان.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#224
Posted: 3 Oct 2015 21:19
جنس مخالف را این جوری ببینید بهتر است
واقعیت این است که علی رغم آنکه بسیاری از ما فکر می کنیم جنس مخالف خود را می شناسیم، نوع رفتارها نشان می دهد که اینطور نیست. هر روز مردان زیادی با حرف ها و رفتارهایشان زنان را می رنجانند و زنان فراوانی با آنچه می گویند و انجام می دهند، مردان را عصبانی و خشمگین می کنند.
بخش عمده صدماتی که زنان به مردان و مردان به زنان وارد می کنند، ریشه در ناآگاهی و عدم شناخت آنها از یکدیگر دارد. واقعیت این است که علی رغم آنکه بسیاری از ما فکر می کنیم جنس مخالف خود را می شناسیم، نوع رفتارها نشان می دهد که اینطور نیست. هر روز مردان زیادی با حرف ها و رفتارهایشان زنان را می رنجانند و زنان فراوانی با آنچه می گویند و انجام می دهند، مردان را عصبانی و خشمگین می کنند.
اینها حکایت از این دارد که این دو جنسیت، به ویژگی های و حساسیت های طرف مقابل اشراف ندارند. واقعیت این است که زنان و مردان، تفاوت های فراوانی با یکدیگر دارند. هر چه ما تفاوت های فردی زن و مرد را بیشتر بشناسیم، از با هم بودنمان بیشتر لذت می بریم و کمتر موجب رنجش و اذیت یکدیگر می شویم. در این شماره نیز به یکی دیگر از این تفاوت ها اشاره می کنیم:
یکی از تفاوت های جدی زن و مرد این است که اولویت اول مردان، شغل آنهاست و اولویت اول زنان، عشق و زندگی مشترکشان است. توجه به این تفاوت فردی و رعایت نکاتی در این باره، می تواند در بهبود همسران تاثیر فوق العاده ای داشته باشد؛ همانطور که عدم توجه به آن می تواند هزینه های سنگینی را بر خانواده تحمیل کند و سرمایه های عاطفی زندگی را به خطر بیندازد.
قابل توجه زنان :
اولویت اول مردان، شغلشان است
به طور کلی مردان بیش از هر چیزی برای شغلشان اهمیت قائلند و همواره آن را در اولویت قرار می دهند؛ هنگامی که مرد، علاوه بر اینکه ثبات شغلی دارد، روز به روز هم پیشرفت کاری بیشتری داشته باشد و موقعیت بهتری پیدا کند، احساس موفقیت و ارزشمندی خواهد کرد و ارتقای شغلی و مالی، به او احساس اقتدار و اعتماد به نفس بیشتری می دهد.
در نقطه مقابل، وقتی مرد از لحاظ شغلی شکست می خورد و یا علیرغم تلاش بی وقفه پیشرفت قابل توجهی نمی بیند، آنچنان به هم می ریزد که حتی ممکن است احساس درماندگی کند و اعتماد به نفس خود را به کلی از دست بدهد.
اینکه اولویت اول مردان شغلشان است، به هیچ وجه به این معنا نیست که به موضوعات دیگر زندگی، از جمله خانواده و همسر خود بی اعتنا هستند؛ بلکه معنایش این است که همه چیز، بعد از شغل برایشان اهمیت دارد. از نظر یک مرد، همسر خوب کسی است که بتواند آرامش و امنیت را در خانه به وجود بیاورد و حفظ کند تا اوبتواند در آوردگاه شغلی خود، تمرکز لازم را داشته باشد. وقتی زن، بنا را بر ناسازگاری، تنبلی و لجبازی می گذارد یا به واسطه عدم حضورش در خانه، امنیت خانه را زیر سوال می برد، مرد را دچار استرس می کند و این نگرانی و به هم ریختگی مرد، به شغلش منتقل می شود. در واقع او احساس می کند که با وجود چنین زنی، نمی تواند پله های موفقیت را طی کند.
آرامش و امنیت خانه را حفظ کنید
برای نفوذ به قلب یک مرد، شما باید بتوانید با حضور و رفتارتان در خانه آرامش و امنیت ایجاد کنید؛ حتی اگر شاغل هستید، باید تمام همت شما بر این باشد که اشتغال، به امنیت و آرامش خانه آسیبی نزند. وقتی حضور زن در خانه کمرنگ باشد یا فضای خانه، آشفته و به هم ریخته شود، وقتی غذا آماده نیست و بچه ها سر و سامان درستی ندارند، مرد تمرکزی را که لازمه موفقیت شغلی است، از دست می دهد.
شغل او را محترم بشمارید
به شغل همسرتان احترام بگذارید و آن را جدی تلقی کنید. هرگز سعی نکنید اثبات کنید که شغلش اهمیت چندانی ندارد و او کار مهمی نمی کند. دقت کنید که هر تقاضایی از مرد دارید، با در نظر گرفتن شغل و محدودیت های کاریش باشد؛ مثلا اگر می خواهید با همسرتان به خرید بروید یا برای ثبت نام مدرسه بچه ها اقدام کنید، از یک هفته قبل به او اعلام کنید و از او بخواهید که قرارها و برنامه های کاری اش را به گونه ای تنظیم کند که هفته بعد بتواند شما را همراهی کند. از درخواست های ناگهانی و یکباره اجتناب کنید؛ مثلا اینکه ناگهان با او تماس بگیرید و به او بگویید که امروز زودتر به خانه بیاید، او را ناراحت می کند. در واقع وقتی شما چنین درخواستی می کنید، او احساس می کند که برای شغل او ارزشی قائل نیستیدو شرایط کاری اش را درک نمی کنید. برای همین حتی اگر کاری هم نداشته باشد، ممکن است واکنش منفی نشان دهد و درخواست شما را اجابت نکند.
قابل توجه مردان :
اولویت اول زنان، عشق و زندگی مشترک است
برای یک زن، هیچ چیز مهمتر از رابطه عاشقانه و زندگی مشترک نیست. او دوس تدارد احساس کند که مردش به او توجه می کند و به زندگی و مسائل آن اهمیت می دهد. او می خواهد اولویت اول مردش نیز مانند خودش، عشق و زندگی اش باشد و وقتی می بیند که مرد، شرایط عاطفی و احساسی او را درک می کند، خستگی و احساس تنهایی او را می فهمد و به آن توجه و واکنش مثبت نشان می دهد، احساس خوشبختی می کند و البته در نقطه مقابل، وقتی احساس کند که مرد به او توجهی ندارد و خانه را تنها یک خوابگاه می بیند که شب ها به آنجا برمی گردد و غذایی می خورد و می خوابد، احساس ناامیدی می کند. او رویاهای خود را به نوعی بر بادرفته می بیند و همه آنچه را که در خلوت و خیال خود در دوران مجردی تصور کرده بود، نابود شده تلقی می کند.
توجه، محبت و عشق
اینکه شما یک مرد هستید و مشغله های فراوانی دارید و به آن دلبستگی نیز دارید، قابل درک است اما یادتان باشد موفقیت شغلی شما، تا حد زیادی به آرامش فکری شما وابسته است. این آرامش، ناشی از رابطه گرم و شیرینی است که در خانه تدارک می بینید و همسرتان می تواند به شما انتقال دهد. ضمن اینکه باید بپذیرید همسر و خانواده، یکی از اولویت های بسیار مهم زندگی شماست و اساسا بخش قابل توجهی از تلاش های شما برای این است که رفاه و آرامش بیشتری را برای خانواده تدارک ببینید.
تفاوت های فردی زن و مرد
حتی اگر بسیار پرمشغله هستید، حتما باید رسیدگی و توجه به همسر را یکی از این مشغولیت های مهم خود بدانید و اگر لازم بود، گاهی بخشی از مشغله های کاری خود را حذف کنید و یا به دیگران واگذار کنید. به هر حال شما چاره ای ندارید جز اینکه «نه گفتن» در محیط کار را یاد بگیرید. گاهی شما ناخواسته، برای اینکه به انتظارات دیگران در محیط کاری پاسخ مثبت بدهید، به همسرتان ظلم می کنید و از وقتی که باید برای او صرف کنید، کم می گذارید.
تلاش های کاری شما تا جایی خوب و ضروری است که به خانواده تان آسیب نزند. مطمئن باشید همسر و فرزندان شما بیش از اینکه به امکانات مالی و رفاهی ناشی از تلاش های شغلی تان نیاز داشته باشند، به حضور، توجه و محبت شما نیاز دارند. سعی کنید از محل کار، کمی زودتر به خانه برگردید ودر خانه، مشغول روزنامه، تلفن، تلویزیون، کامپیوتر و غیره نشوید و فقط برای خانواده تان وقت بگذارید.
درباره آنچه که در خانه گذشته است، از همسرتان سوال کنید، با فرزندان خود صحبت کنید، همبازی شوید وبه همسرتان ابراز محبت کنید و اجازه دهید که از دغدغه ها ونیازهایش با شما صحبت کند و شما نیز شنونده فعالی باشید؛ یعنی کنار او بنشینید، به او نگاه کنید، دستانش را بگیرید و نشان دهید که اکنون تمام وقت و توجه تان معطوف اوست.
شغلتان را به خانه نیاورید
متاسفانه برخی از مردان وقتی به خانه می آیند، گویی فقط دفتر کارشان را تغییر داده اند؛ آنها اگرچه به خانه آمده اند ولی از لحاظ ذهنی و جسمی، همچنان به رتق و فتق امور کاری مشغولند و اگرچه به ظاهر در خانه هستند، ولی عملا حضورندارند! آنها یا با تلفن همراه مشغول صحبت درباره کارهای امروز و فردا با همکاران خود هستند یا اینکه ذهنشان به کلی درگیر مشغله های کاری است.
شما باید به طور جدی خود را وادار کنید به محض اینکه پایتان به خانه رسید، همه دغدغه های کاری خود را رها کنید و آنها را پشت در بگذارید و سپس وارد حریم خانه شوید. اگر مکالمات تلفنی شغلی زیادی دارید و زیاد با شما تماس می گیرند، حتما لازم است که تلفن همراه خود را در خانه خاموش کنید؛ درست مانند وقتی که با کسی در محل کارتان جلسه ای مهم دارید؛ شما معمولا در اتاق را بسته نگه می دارید و پاسخ کسی را نمی دهید! به این شکل به همسرتان می گویید که برای او و زندگی با او، اهمیت و احترام ویژه ای قائل هستید و این به زن احساس دلگرمی و امنیت می دهد!
کلام آخر اینکه یادمان باشد دغدغه های هر کس، برای خودش ارزشمند و قابل احترام است. هم نگرانی های شغلی مرد باید درک شود و مورد توجه و تشکر قرار گیرد و هم توجهی که زن به بهبود روابط مشترک و زندگی عاشقانه دارد، حائز اهمیت و قابل تقدیر است. زوج های موفق کسانی هستند که نیاز طرف مقابل خود را درک می کنند و علاوه بر اینکه سعی می کنند تقاضاهای خود را از همسرشان تعدیل کنند، به نیازها و درخواست های طرف مقابل نیز اعتنا و توجه جدی دارند.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ویرایش شده توسط: SARA_2014
ارسالها: 2890
#225
Posted: 3 Oct 2015 21:23
من چی می گم، همسرم چی می گه !
بسیاری از بگو مگوهای همسران ریشه در عدم شناخت تفاوت های فردی و روحی زن و مرد دارد.
ویژگی های متفاوت و گاه متضاد همسران ، هر یک را به برداشت های عجیب و غریب از رفتار دیگری وا می دارد. تفاوت های زن و مرد در سخن گفتن ...
صحبت کردن
یکی از مهمترین بحثهای روانشناسی امروز، تفاوت های زن و مرد در سخن گفتن می باشد.توجه به تفاوت ها و عادت های کلامی زن و مرد ،باعث جلو گیری از ناراحتی و دل چرکینی های زن و شوهر می شود، چرا که بسیاری از بگو مگوهای همسران ریشه در عدم شناخت تفاوت های فردی و زوایای متفاوت روحی زن و مرد دارد. متاسفانه در دبیرستان و دانشگاه هیچ آموزشی در زمینه شناخت جنس مقابل داده نمی شود و کلاسهای آمادگی ازدواج هم فراوانی بسیار کمی دارند.
ویژگی های متفاوت و گاه متضاد همسران ، هر یک را به برداشت های عجیب و غریب از رفتار دیگری وا می دارد. مثلاً اگر زنی به خاطر حس تملک و تک طلبی، از سر ناآگاهی شوهرش را سین جین می کند، مرد نیز از سر ناآگاهی، این رفتار زن را به حساب بی اعتمادی وی می گذارد. در صورتی که اگر مرد به درستی و دقت حس زن را درمی یافت، می توانستدر این رفتار، نشانه های عشق همسر به خود را، به وضوح بیابد. این تفاوت ها در میان فرزندان دختر و فرزندان پسر نیز مشهود است. دختران به محض رسیدن به خانه تمام وقایع و اتفاقات مدرسه را بی آنکه مورد سوال قرار بگیرند بی کم و کاست تعریف می کنند؛ اما پسران حتی اگر مورد سوال نیز قرار بگیرند، کمتر حاضر به گزارش اتفاقات مدرسه می شوند.
پی بردن به این تفاوت ها یک مهارت است و داشتن چنین مهارتی، ضریب تحمل را افزایش و سوء تفاهم ها را کاهش می دهد. به طور مثال اگر زنی بداند آستانه تحمل شنوایی مردان اندک است، سعی خواهد کرد که در حد امکان، سخنش را کوتاه کند تا مطابق با ظرفیت شنوایی همسر خود عمل کرده باشد و همچنین اگر مرد بداند که زن هنگام سخن گفتن از او انتظار برقراری ارتباط چشمی دارد، با نگاه مستقیم به وی او را متوجه خوب گوش کردن خود می کند. همچنین اگر مرد بداند که غالباً سخن گفتن زن از طلاق و ابراز ندامت وی از ازدواج از روی احساسات ناپایدار زنانه است، مراقب خواهد بود که در تقابل با زن، چنین سخنانی بر زبان نیاورد. چرا که مرد آگاه می داند این گونه سخنان از سوی مرد و زن از دو فضای کاملاً متفاوت بر می خیزد و نه سخن زن مانند سخن مرد است و نه شنیدن او مانند شنیدن مرد.
به چند تفاوت گفتاری زن و مرد توجه کنید :
الف- غالباً خانم ها نسبت به آقایان از توانایی کلامی بیشتری برخوردار هستند. در واقع «حرف زدن» حق مادرزادی زنان و «سکوت کردن» از حقوق مادرزادی مردان است.
ب- اطاله کلام و پرداختن به جزییات از طبیعت زنان و کم حرفی و خلاصه و مفید سخن گفتن از ویژگی های مردان است.
ج- وقتی زن از لحاظ احساسی ناراحت است، موافقت کسی را نمی خواهد؛ تنها خواسته اش این است که همسرش به سخنان او گوش دهد، اما مرد ناراحت قصد دارد شنونده را با خواسته ی خود موافق کند تا مسئله و مشکل مورد نظر را اصلاح نماید.
د- زنان وقتی می خواهند حرف بزنند، منتظر نوبت خود می مانند و صبر می کنند تا اجازه حرف زدن به آن ها داده شود؛ اما مردان پایبند این امر نیستند و عقیده دارند اگر کسی بخواهد حرف بزند، می زند.
هـ- زن شکوه و شکایت می کند، چون می خواهد بهتر درک شود؛ اما مرد شکایت می کند تا با زن مساوی شود و به قول معروف کم نیاورد.
ز- زنان با درد دل کردن، بسیاری از ناراحتی های خود را از بین می برند؛ اما مردان با صحبت نکردن در مورد مسائل، این کار را انجام می دهند».
البته خصلت های بالا عمومیت ندارد، ولی نوعاً زنان و مردان این گونه رفتار می کنند، البته ممکن است مردی در این زمینه خصلت زنانه یا زنی خصلت مردانه داشته باشد.
به تو ثابت می کنم...
در چگونگی این گفتگو، سخن فراوان است. گاه زن و یا شوهر، مطلب حقی دارد که می خواهد با گفتگو آن را به دیگری ثابت کند؛ در اینجا دیگر گفتگو بر سر مشکلات نیست؛ بلکه گفتگو به منظور اثبات امری به دیگری است که در اصطلاح «جدل» گفته می شود. جدل بی اشکال است؛ اما باید مراقب باشیم که همراه با توهین، تحقیر، بی ادبی، بی حرمتی و خلاف گویی نباشد «جایی که مجبور به مخالفت با نظر همسر خود هستیم، با آرامش، ادب و محبت به تحلیل مسئله بپردازیم و سپس به کمک خود او به نتیجه ی صحیح برسیم.»
بحث های بی نتیجه !
در بسیاری از موارد، زوج ها بر سر مسائلی بگو مگو می کنند که اساساً بی فایده و بیهوده است. یعنی مطلب مورد بحث، کم اهمیت و یا حتی بسیار پر اهمیت است، اما بحث بر سر آن نتیجه ای نخواهد داشت! در اصطلاح به این نوع گفتگو «مراء» گفته می شود. در مراء که نوعی زورآزمایی کلامی است، هر یک از طرفین گفتگو می خواهد سخن خود را به کرسی بنشاند. در واقع مراء جدال بی حاصل است. مصداق زن و شوهری است که یک ساعت بگو مگو می کنند اما به جایی نمی رسند.
در آموزه های دینی، توصیه ی بسیار بر ترک مراء شده است؛ زیرا پیوندها را سست، شخصیت را خرد، کینه ها را پر رنگ و بالاخره زندگی را تخریب می کند.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «از فروتنی است که انسان مراء را ترک کند؛ هر چند حق با او باشد» همچنین در روایت دیگری آمده است که بعد از کفر، هیچ چیز به اندازه ی مراء باعث دلمردگی نمی شود. اگر زن و یا شوهر، به تجربه دریافته است که همسر وی در پذیرش مسئله ای مقاومت می کند، هرگز نباید بر سر آن بگومگو کند؛ چرا که جر و بحث ها، بگو و مگوهای بی حاصل و جدال های بی سرانجام، نشاط و مهر و محبت را در زندگی کم رنگ می کنند.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#226
Posted: 3 Oct 2015 21:25
ساز سازگاری را کوک کنید !
ساز سازگاری را کوک کنید!زنان و مردان روشهای اخلاقی خاص خود را دارند خصوصیاتی ارثی و اکتسابی که به مرور زمان آن را درونی و بر طبق آن رفتار و عمل میکنند. برخی آموختهاند در زندگی مشترک در برابر هر واقعهای سریع عکسالعمل نشان دهند و برخی دیگر با آرامش و قدم به قدم پیش میروند. تفاوت در نوع واکنشها و عملکردها تاثیر بسیاری بر روابط زوجین میگذارد. عدهای برای تصمیمگیری نیاز به زمان بیشتری جهت تجزیه و تحلیل مسائل داردند و در مقابل برخی سریعتر عمل می کنند .
گاه تفاوت در تصمیمگیری و نوع واکنشها نسبت به مسائل روزمره زندگی زن و مرد را تحت تاثیر قرار داده و تنشهای بسیاری ایجاد می کند تا جایی که رفتارها سخت و غیر قابل تحمل میشود به عنوان مثالزنی که سریع تصمیمگیری و عمل میکند در برابر مردی که با خونسردی تمامی امور را مدیریت میکند واکنش نشان داده و ممکن است وی را «بیخیال، خونسرد و یا ... بنامد و یا معکوس آن مرد زن را فردی عجول، بیملاحظه و.... خطاب کند». این جملات سبب آزردگی زوجین از یکدیگر شده و استمرار این برخورد به مرور زمان منجر به پررنگ شدن و ایجاد تنش مابین زوجین میشود .
بدیهیست یک فرد بالغ و عاقل به تنهایی قادر خواهد بود تمامی امور روزمره خود را مدیریت نماید آنچه سبب تفاوتها میشود نحوه عملکرد، سنجش و ارزیابی افراد از موقعیتها است. هر فرد روند خاص خود را برای مدیریت زندگی خویش بر میگزیند و مسائل را به شکل منحصر به فرد خود مورد پردازش و تحلیل قرار می دهد ولی آنچه باید مد نظر قرار گیرد این است: «زمانی که زن و مرد یک زندگی مشترک را شروع می کنند متعهد میگردند در تمامی امور هم پا و همراه هم قرارگیرند».
آموختن مهارتهای ارتباطی نقش بسزایی در زندگی مشترک خواهد داشت. در زمان تاهل حتی تصمیات فردی نیز بر زندگی طرف مقابل و یا فرزندان تاثیرات بسیاری میگذارد. با توجه به اهمیت موضوع شایسته به نظر میرسد زن و مرد تمامی تلاش خود را برای آموختن روشهای همراهی یکدیگر بیاموزند.
ممکن است زن و یا مرد احساس کند همسرش فردی عجول و یا برعکس خونسرد و بیخیال است و یا اینکه در مورد نحوه مدیریت زندگی اختلاف نظرهای بسیاری وجود داشته باشد البته بروز این موارد طبیعی به نظر میرسد. اختلاف نظر امری اجتنابناپذیر است زوجین در مواقعی که نظرات یکسانی ندارند دو راه بیشتر پیش رو ندارند میتوانند با هم مخالفت و یکدیگر را با چسبهای متفاوت صدا زنند و زندگی خود و فرزندان را سرشار از استرس، تنش نمایند و یا اینکه سعی کنند تفاوتهای فردی یکدیگر را بپذیرند. شاید در ابتدا مشکل به نظر میرسد ولی زمانی که دو طرف سعی کنند یکدیگر را همانگونه که هست بپذیرند و با استفاده از روشهای صحیح ارتباطی به توافق برسند مسلماً به مرور زمان این روش شان درونی شده و با شناخت بیشتری که نسبت به یکدیگر پیدا کرده اند تصمیمات صحیح تری اتخاذ می کنند.
برای داشتن زندگی سعادتمند همراهی زوجین در تمامیمقاطع نه تنها کافی بلکه ضروری به نظر میرسد نگاه آینده نگرانه زوجین به روابطشان آموختن روشهای مناسب برای همقدم و همراه شدن با یکدیگر را در تمامیحیطههای زندگی مشخص خواهد نمود نکات ذکر شده در ذیل کمک بسیاری به زوجین جهت همگام شدن با یکدیگر مینماید:
۱ – شناخت کامل
بهتر است زن و مرد همان طورکه قبل از ازدواج در دوران نامزدی تلاش میکنند یکدیگر را بشناسند این روند را در زندگی مشترک سرلوحه خویش قرار دهند و لحظه به لحظه در پی شناخت عمیقتر از روحیات و خلقیات یکدیگر باشند. شناخت فقط قبل از ازدواج نیست آدمی روز به روز در حال تغییر و تحول است بهتر است قبل از تعهد به ازدواج مشاورههای ازدواج صورت گیرد و هر دو فرد نسبت به خصوصیات اخلاقی یکدیگر به شناخت کاملی برسند.
۲- همراه شوید:
زمانی که زن و یا مردی احساس کند همسرش در تصمیمگیریها در کنارش نیست و یا با عجله تصمیمگیری و پیشی میگیرد تصور خواهد کرد مورد توجه نبوده و دچار یأس و ناکامی می شود برقراری یک ارتباط عاطفی مناسب لازم به نظر می رسد در این شرایط باید همسر را به یک گفتگوی موثر دعوت کرده و به دور از هرگونه توهین و تحقیر خواستهها مطرح شود چنانچه زوجین بر روی یک خط فکری قرار گیرند و سعی کنند با یکدیگر هماهنگ شوند در مدت زمان کمتری بر مشکلات و اختلاف نظرها فائق خواهند آمد.
۳- در شرایط بحرانی روبروی هم قرار نگیرید:
در تمامیخانوادهها شرایط بحرانی بهوجود میآید آنچه اهمیت دارد هماهنگ شدن روحی و عاطفی زوجین با یکدیگر است. مسلماً تعلقات و حمایت عاطفی به زوجین کمک بسیاری کرده تا شرایط بحرانی را پشت سر بگذارند. زمانی که زن و مرد به هر دلیلی دچار استرس و شرایط روحی نامناسب باشند بهتر است از هرگونه مشاجره دوری کرد .
۴- درکنار هم راه روید :
برای شروع روانشناسان روش جالبی را مطرح میکنند. چنانچه زن و مرد احساس کنند نمیتوانند در زندگی مشترک با یکدیگر هماهنگ شوند بهتر است از این تکنیک استفاده کنند روانشناسان معتقدند تغییر و تحول درونی بسیار مشکل است و بهتر است برای شروع تغییر از بیرون به درون رفت به عنوان مثال یک فرد عجول برای تغییر بهتر است ابتدا بهصورت فیزیکی و بیرونی سعی نماید امور روزانه خود را با آرامش انجام دهد مثلاً آرام راه رود، سعی کند تمامیکارهای که تا بهحال با سرعت انجام میداده حال به آرامی انجام دهد بدین معنا که نوع تغییر مورد نظر را در رفتار خود نمایان سازد به عنوان مثال اگر میخواهید اطرافیانتان شما را فردی موفق بدانند همانند انسانهای موفق صحبت و رفتار کنید واکنشهای بدنی و رفتاری بر نوع احساس و افکار انسانها تأثیر فراوانی میگذارد.
این روش برای همسران بسیار موثر است جدا از اینکه تلاش نمایند از نظر روحی و عاطفی به یکدیگر نزدیک شوند بهتر است در عملکرد و رفتارشان نیز اینگونه رفتار کنند در خیابان در حین خرید رفتن به میهمانی هم پا و هم قدم یکدیگر حرکت نمایند و همراهی همسر در هر شرایطی سبب اطمینان خاطر و احساس خوشایند امنیت میگردد. نتیجه این احساس مثبت بوجود آمدن صمیمت و عشق بیشتر مابین زوجین میباشد. زن و مرد نیاز دارند درشرایط نامساعد در کنار و همراه همدیگر قرار گیرند در شرایط بحرانی درک طرف مقابل و همدلی به آنان کمک بسیاری میکند تا به یکدیگر آرامش ببخشند.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#227
Posted: 3 Oct 2015 21:27
یک توصیه عشقی مهم
شل شدن مرزهای خانوادگی یک تاثیر دیگر هم دارد و آن این که شما پای صحبت دیگران می نشینید، از تجربه های آنها می شنوید و زندگی تان را با زندگی آنها مقایسه میکنید .
شما همان طور که بعد از ازدواج یک خانه مستقل دارید، باید مرزهای مستقل و چارچوبهای مشخص هم داشته باشید و درست مثل یک مرزبان، از حریم خانوادهتان دفاع کنید. به قول معروف، حرمت امامزاده را متولیاش نگه میدارد و حرمت خانواده شما را شما.
اگر فکر می کنید دیگران در زندگیتان دخالت می کنند، اگر همسرتان از این شکایت دارد که چرا اسرار خانه تان را جایی بازگو کرده اید و اگر فکر میکنید دیگران گاهی از درددلهای شما سوءاستفاده میکنند، وقتش رسیده در مرزبندیهای خود تجدیدنظر کنید. شما با اینکه هنوز فرزند پدر و مادرتان هستید اما نمی توانید سیر تا پیاز زندگیتان را برای آنها تعریف کنید. نمیتوانید به اسم درددل هم که شده، مشکلات زندگی، ایرادهای همسرتان و ناکامیهایتان را به دوست و خواهر و فامیل بگویید.
دخالت دیگران در زندگی شما درست به دلیل همین مرزهای متزلزل است. شل شدن مرزهای خانوادگی یک تاثیر دیگر هم دارد و آن این که شما پای صحبت دیگران می نشینید، از تجربه های آنها می شنوید و زندگی تان را با زندگی آنها مقایسه میکنید و سرخورده میشوید. شما بدون آنکه بدانید فردی را به زندگی خود راه دادهاید تا با تعاریف مبالغهآمیز درباره زندگیش شما را به مقایسه واداشته و از زندگی دلسردتان کند.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#228
Posted: 3 Oct 2015 21:33
رازهایی که آقایان دوست دارند خانم ها در مورد آنها بدانند
روانشناسان در مطالعه نقش های هر جنس، به نکات و نتایجی رسیده اند و رازهای آقایان را مشخص کرده اند. رازهایی که آنها دوست دارند خانم ها در مورد آنها اطلاع داشته باشند.
1. آقایان با اعمالشان می گویند "دوستت دارم"
بعضی آقایان ترجیح می دهند نه با حرف بلکه با عمل نشان دهند که دوستتان دارند. آنها با تعمیرات وسایل در خانه، تمیز کردن حیاط یا حتی بیرون گذاشتن سطل آشغال یا هر کاری که خانه را برایتان تبدیل به جای بهتری کند، می گویند "دوستت دارم".
2. فعالیت های مشترک، پیوندهای محکمتری را رقم می زنند.
آقایان با انجام کارهای مشترک با طرف مقابلشان و نه فقط با در میان گذاشتن افکار یا احساساتشان، روابط خود را محکم تر می کنند. برای بسیاری از آقایان ورزش باعث می شود که با طرف خود صمیمی تر شوند.
3. آقایان تعهد را جدی می گیرند.
آقایان به ترسیدن از تعهد مشهور هستند. ولی شواهد نشان می دهد که آنها تعهد را جدی می گیرند. آنها زمان طولانی تری متعهد می مانند زیرا می خواهند مطمئن شوند که تا ابد روی عرشه کشتی زندگی مشترک می مانند. در یک تحقیق در مورد آقایانی که در حال حاضر متأهل هستند، 90 درصد آنها اعلام کردند که اگر به گذشته برمی گشتند با همین فرد ازدواج می کردند.
4. او واقعاً گوش می دهد.
شما وقتی به حرف های کسی گوش می دهید شاید لابلای حرف های او "بله"، "درسته" و از این حرف ها بگویید. بدین ترتیب نشان می دهید که به حرف های او گوش می کنید. ولی بعضی ها اینطور نیستند. چون مردی هیچ حرفی نمی زند دلیل نمی شود که اصلاً به شما گوش نمی کند. او ترجیح می دهد در سکوت به شما گوش کند و در مورد حرف هایتان فکر کند.
5. آقایان به زمان مخصوص به خودشان نیاز دارند.
با آنکه فعالیت های مشترک از اهمیت بالایی برخوردارند، ولی آقایان به زمانی مختص خودشان نیاز دارند. موضوع مورد علاقه آنها هرچه باشد، از گلف گرفته تا باغبانی، بدنسازی و غیره، باید آنها را تشویق کنید که سرگرمی هایشان را دنبال کنند و شما هم زمانی را برای خودتان داشته باشید. وقتی هر دو طرف زمانی را فقط به خودشان اختصاص دهند، چیزهای بیشتری برای همدیگر خواهند داشت.
6. آقایان از پدرانشان یاد می گیرند.
اگر می خواهید بدانید مرد موردنظرتان در رابطه اش چطور عمل خواهد کرد، باید پدرش را بشناسید. اینکه آنها با هم چه رفتاری دارند و رفتار پدر طرفتان با همسرش چطور است، به شما نکاتی در مورد رفتار همسر آینده تان با شما یاد خواهد داد.
7. آقایان زودتر از خانم ها بی خیال می شوند.
خانم ها مدت زمان طولانی تری نسبت به آقایان تجربیات بد و منفی خود را به یاد خواهند داشت و استرس، اضطراب و غم را زود فراموش نمی کنند. در مقابل، آقایان کمتر روی رویدادهای ناخوشایند می مانند و سعی می کنند زود آنها را فراموش کنند. بنابراین وقتی شما سعی می کنید در مورد بحث دیشب سر حرف را باز کنید، همسرتان آن را کاملاً فراموش کرده است.
8. آنها به سپاسگزاری پاسخ می دهند.
نشان دادن مراتب سپاسگزاری از او در نحوه برخورد و رفتار او تأثیر بسیار بزرگی می گذارد. مطالعات نشان داده اند که پدران وقتی همسرانشان از کمک آنها سپاسگزاری می کنند، بیشتر به آنها کمک می کنند.
9. آقایان ایما و اشاره و کنایه های شما را درک نمی کنند.
آقایان ممکن است سیگنال هایی مانند لحن حرف زدن یا ایما و اشاره های شما را متوجه نشوند. به خصوص اینکه آنها از روی چهره شما نمی توانند غمگین بودنتان را تشخیص دهند. اگر می خواهید پیام خود را به او برسانید، باید مستقیماً در مورد پیامی که می خواهید بدهید، حرف بزنید.
10. آقایان همیشه آمادگی رابطه جنسی را ندارند.
بر خلاف تصور خانم ها، آقایان همیشه حوصله رابطه جنسی را ندارند. آنها اغلب تحت فشار استرس کار، خانواده و پرداخت قبض ها هستند. استرس تمایل فرد به رابطه جنسی را از بین می برد. اگر همسرتان حاضر به رابطه جنسی نیست، دلیلش این نیست که دیگر شما را دوست ندارد، او فقط خسته است و روز سختی را پشت سر گذاشته است.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#229
Posted: 3 Oct 2015 21:38
۴ روش برای اینکه بفهمید بعد از خیانت دوباره اعتماد کنید یا خیر !
خیانت و بیوفایی اعتماد رابطه را برهم میزند. اگر به دنبال نشانههایی هستید که بفهمید میتوانید دوباره اعتماد کنید یا خیر، با ما همراه باشید.
اجازه بدهید صادق باشیم...
هیچ تضمین ۱۰۰ درصدی وجود ندارد که همسرتان دوباره خیانت نکند. هیچ تضمین ۱۰۰ درصدی هم نیست که شما تا آخر با هم بمانید. همچنین، هیچ ضمانتی هم نیست که همسرتان دوباره خیانت کند! همینطور ضمانتی برای برهم خوردن دوباره رابطهتان وجود ندارد.
این واقعیت همه زندگیها و روابط است. پیشبینی آنها تقریباً غیرممکن است.
این احتمال وجود دارد که وقتی عاشق همسرتان شدید و شما دو نفر زندگیتان را شروع کردید، هیچ وقت حدس نمیزدید که بخواهد به شما خیانت کند. شاید نگرانیها و دغدغههای خودتان را داشتهاید اما احتمال اینکه فکر کرده باشید همسرتان خیانت کند بسیار کم است.
بااینحال او اینکار را کرد !
حالا، اگر تصمیم دارید که اعتماد از دست رفته را دوباره بسازید و رابطهتان را ترمیم کنید، ممکن است ذهنتان مملو از ترس شکسته شدن دوباره دلتان و خیانت دوباره همسرتان باشد. این ترسها قابل درک هستند و ممکن است سر راه ساختن دوباره رابطهتان قرار گیرند.
موضوع گیجکنندهای است.
دلتان نمیخواهد دروغ بشنوید و دوباره بخاطر خیانت صدمه ببینید و میدانید که باید محتاط باشید. این احتیاط ممکن است شما را از رفتن به استقبال التیام رابطه و رشد آن که برای نجات رابطهتان مهم است، عقب بکشاند.
به نظر میرسد در عین اینکه یک قدم به جلو برمیدارید، چندین قدم به عقب میروید.
اگر راه قابلاطمینانی بود که میفهمیدید همسرتان واقعاً به شما راست میگوید و واقعاً تغییر کرده است یا نه خیلی خوب بود.
اما هیچ راهی وجود ندارد.
اما، میتوانید عاقل و هوشیار باشید و درعین حال احتیاطی که شما را عقب نگه میدارد را رها کنید. میتوانید به نشانههایی که در همسرتان، خودتان و رابطهتان میبینید خوب دقت کنید چون به شما کمک میکنند بهترین تصمیم را برای آیندهتان بگیرید.
اگر میخواهید بفهمید باید دوباره اعتماد کنید یا نه، به دنبال این ۴ نشانه باشید...
۱: ارتباط و گفتگو بیشتر از اینکه بسته باشد، باز است.
گفتگو و ارتباط سالم رمز موفقیت هر رابطه است --مخصوصاً رابطهای که بعد از خیانت در حال ترمیم است. با خودتان فکر کنید و زمانی را به خاطر آورید که احساس ریلکس بودن و راحتی داشتید، طوریکه تصور میکنید شما و همسرتان واقعاً به دقت به حرفهای هم گوش میکردهاید.
بعد، به وقتی فکر کنید که هرکدام از شما سرسختانه سر حرف خودتان ایستاده بودید و به نظر میرسید که هیچکدام از شما به حرفهای دیگری گوش نمیکند.
اینها نشانههای باز و بسته بودن گفتگوی بین شماست. خیلی مهم است که ببینید آیا این احساس آزادی و باز بودن گفتگو را در مکالماتتان میبینید یا خیر.
و وقتی آن لحظههایی که گفتگوی بازی با همسرتان دارید را میفهمید--حتی اگر فقط چند لحظه طول بکشند--ببینید چه میکردهاید، چطور حرف میزدهاید و از چه کلمات و لحنی استفاده میکردید. سعی کنید از بعد آن بیشتر از آن روشهای گفتگو استفاده کنید.
۲: شفافیت بیشتری وجود دارد.
شفافیت زمانی اتفاق میافتد که طرفی که خیانت کرده است در دسترس کامل همسر خود قرار میگیرد. این یعنی دیگر هیچ رازی پنهان نمیکند. ایمیل، پیامهای تلفنی، هر حساببانکی خصوصی یا هر چیز دیگر او از دسترس همسرش دور نیست.
این نوع دسترسی باید با تمایل کامل خود فرد باشد تا برای ساختن دوباره اعتماد از دست رفته موثر باشد. اگر فردی که خیانت کرده است برای این شفافیت احساس فشار یا اجبار کند، دوری بیشتری بین دو طرف اتفاق میافتد.
دو طرف میتوانند راههای دیگری هم برای شفافیت به کار گیرند. دو طرف میتوانند توافق کنند که هر چه که در ذهنشان بود را با هم در میان بگذارند، حتی سختترین مسائل را. آنها حقیقت خودشان و هرچه که میخواهند را به زبان میآورند.
ممکن است چندان با این روش احساس راحتی نکنید اما میتواند به طرقی انجام شود که ارتباطتان را محکمتر کند.
حتی اگر همسرتان تمایلی به در دسترس قرار دادن و شفافیت کامل نشان نداد، می توانید درخواستی اینچنینی از او داشته باشید، «کمکم کن بفهمم که چرا نمیخوای با من کاملاً شفاف باشی.» بعد خوب به پاسخی که میدهد گوش کنید. ممکن است دلیل قانعکنندهای داشته باشد.
۳: به نظر میرسد هر دو شما در یک تیم هستید.
این شبیه به آن تمرینی است که در بالا عنوان کردیم که تفاوت زمانیکه گفتگوی باز و زمانیکه گفتگوی بسته با هم دارید را به خاطر بیاورید. از احساسی که زمان همکاری با هم دارید و زمانیکه به نظر میرسد در دو تیم مخالف هستید، آگاه شوید.
به احتمال بسیار زیاد شما هر دو در یک تیم هستید و ایدهها و نظرات همدیگر را نادیده نمیگیرید. این را میفهمید که میتوانید خیلی چیزها از همسرتان یاد بگیرید، حتی اگر طریقی خاص برای برخورد با یک موقعیت داشته باشید و یا حتی اگر انتخابتان با همسرتان کاملاً متفاوت باشد.
در یک تیم بودن مربوط است به داشتن ارتباط باز و همه اینها به دیدگاه کلی شما نسبت به همسرتان برمیگردد. اثبات اینکه حق با شماست یا روش شما بهترین روش است اهمیت کمتری دارد.
۴: میتوانید نشانههایی از پیشرفت مشاهده کنید.
گفتگوی باز، حس اینکه در یک تیم هستید و شفافیت همه نشانههای پیشرفت در رابطه شماست. نکته مهم برای زوجهایی که بعد از خیانت میخواهند رابطهشان را بازسازی کنند این است که ممکن است پیشرفتهایی اتفاق بیفتد اما یک نفر (یا هر دو شما) آن را نمیبیند.
خیلی راحت میتوانید فقط به آنچه که در گذشته اتفاق افتاده فکر کنید و نسبت به تغییرات مثبتی که در رابطهتان در حال رخ دادن است کور شوید.
اگر میخواهید ببینید که درست است بعد از خیانت همسرتان دوباره به او اعتماد کنید یا نه، یک راه قابلاطمینان این است که مطمئن شوید رابطهتان را از دیدگاه زمان حال بررسی میکنید نه گذشته. انکار حسی که بعد از خیانت همسرتان به شما دست داده کار درستی نیست اما بااینحال درست هم نیست که در گذشته زندگی کنید.
عادت کنید که وقتی غرق در گذشته میشوید و زمان حال را فراموش میکنید، متوجه شوید. در چنین مواقعی یک نفس عمیق بکشید، مکث کنید و به زمان حال برگردید. از خودتان بپرسید که آیا آن کلمات و رفتارها با آنچه اکنون اتفاق میافتد سازگاری دارد یا خیر.
اینکه بیشتر به زمان حال فکر کنید به شما این امکان را میدهد که پیشرفتها و تغییرات مثبتی که در رابطهتان پیش میآید را ببینید و حس کنید.
خیانت میتواند اعتماد هر رابطهای را از بین ببرد. اما این نشانهها را به خاطر بسپرید، اینها فقط چند نمونه بودند. راههای زیادی وجود دارد که از طریق آنها همسرتان ممکن است به شما نشان دهد که دوباره میتوان به او اعتماد کرد.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#230
Posted: 3 Oct 2015 21:42
همسرتان خیانت نمیکند به شرطی که ...
قطعا هنوز عاشق هم هستید! اما شاید کافی نیست. برای اینکه همسرتان به یک رابطه پنهانی وارد شود، نهتنها عشق میان شما، بلکه وجود فرزندان یا داشتن یک زندگی به ظاهر آرام هم کافی نیست.
ماجرای خیانت از روزی که همسرتان با نفر سومی صحبت میکند، آغاز نمیشود. سابقه این اتفاق به ماهها و حتی سالها قبل از آشنایی او با زن دیگری برمیگردد. به روزهایی که بیتوجه به خطری که پشت در خانهتان کمین کرده، تنها با خیال اینکه همدیگر را دوست دارید به ریزهکاریهای ارتباطتان بیتوجهی میکردید. اگر میخواهید با این ریزهکاریها آشنا شوید. این صفحه را با دقت بخوانید و توصیههایمان را هر روز در خانه تمرین کنید.
تو یک فرشته نیستی
گرچه حفظ یک رابطه زناشویی سختترین نوع حفظ یک رابطه است اما باید بدانیم در هر رابطهای از هر نوع و هر شکل هر فرد فقط میتواند خود را تغییر دهد نه هیچکس دیگر را. پس به جای کنترل کردن همسرتان و بازی کردن نقش کارآگاه، صادقانه و دور از تعصب به چالشها و مشکلات زندگی مشترک خود نگاه کنید. برای شروع بهتر است نگاهی به رفتارها و باورهای خود بیندازید. سهم شما از فاصلهای که میان شما و همسرتان ایجاد شده چقدر است؟ بهتر است تصویر فرشتهمانندی که از خودتان ساختهاید را پاک کنید و با پذیرفتن اشتباهاتتان برای برطرف کردنشان تلاش کنید.
خسته نشوید
ایمن کردن زندگی مشترک، کار یک روز و 2 روز نیست. ساختن روابط مطلوب نیازمند تلاش مداوم است. گرچه میزان همخوانی و شباهت شما و همسرتان تاثیر مثبت زیادی در دوام یک ارتباط موفق دارد اما آنچه در ایجاد و حفظ رابطه زناشویی اهمیت بیشتری دارد، برخورد مناسب با ناسازگاریها و ناهماهنگیهاست. به عبارت دیگر آنچه موجب شکست در رابطه میشود تفاوتهای شما نیست بلکه نوع نگاهتان به تفاوتهاست، پس مراقب خطرساز شدن نگاهتان باشید.
عادی نشوید
یکی از بهترین راههای دستیابی به صمیمیت و نزدیکی در رابطه زناشویی خلاقیت و جستوجوی راههای تازه است. پختن یک غذای جدید و متفاوت با کمک همان موادی که میدانید همسرتان از خوردنشان لذت میبرد، تماشای یک فیلم خوب در آخر هفته، خرید و یک تفریح تازه برای خلق چند ساعت متفاوت و وقت گذراندن با هم یا حتی ایجاد تنوع و تغییر در ظاهرتان همه راههای به ظاهر ساده اما تاثیرگذاری هستند که کسالت را از زندگی شما دور میکنند. وارد شدن به خانهای که همیشه یک شکل است، خوردن غذاهایی که همیشه یک طعم میدهند و دیدن فردی که هیچ وقت به ظاهرش نمیرسد حتی اگر در روزهای اول ایجاد مشکل نکند به مرور خستهکننده و عادی میشود و بیش از حد عادی شدن همان اتفاقی است که میتواند زندگی مشترکتان را به خطر بیندازد.
صمیمی شوید
مهمترین انگیزه زن و مردی که به سوی روابط فرازناشویی کشیده میشوند، تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است چراکه در چنین رابطهای هیچ یک از طرفین به عیبجویی، سرزنش و تهدید یکدیگر نمیپردازند. پس صمیمیت و دوستی را جایگزین رفتارهای مبتنی بر کنترلگری مانند سرزنش، تنبیه و... کنید.
مثبتها را ببینید
همسرانی که ویژگیهای مثبت یکدیگر را به خاطر میسپارند و نکات منفی یکدیگر را به کل شخصیت هم نسبت نمیدهند و تلاش بیشتری برای تغییر نقاط ضعف خود میکنند، به احتمال بسیار کمی با این بحران روبهرو میشوند. محرمانه نگه داشتن رازها و ناتوانیهای همسر از نشانههای ارتباط موفق است.
قدر شناس باشید
بد نیست بدانید در میان تمامی دلایلي كه ممکن است همسرتان را از شما ناراضی کند، 54درصد موارد به قدرنشناس بودن همسرشان اشاره میکنند. آمارها نشان میدهد که 12 درصد پرخاشگری همسر و 11 درصد نبود شرایط لازم برای بحث در مورد عواطف و احساسات واقعی را دلیل جدایی عاطفی میدانند. فقدان ارزشها و علايق مشترک هم در این میان در مراتب بعد قرار دارد. این آمارها نشان میدهد که مهمترین تفاوت فرد سوم نسبت به شما، رفتار اوست که سبب میشود همسرتان احساس کند خواستنیتر و دوستداشتنیتر است، پس تا دیر نشده، خودتان این حس را در او ایجاد کنید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود