ارسالها: 12930
#22
Posted: 3 Jan 2013 20:12
شنوندههایی از جنس مذکر
اگر تا به حال فکر میکردید فقط شوهر شماست که به حرفهایتان گوش نمیدهد و به اندازه کافی به صحبتهایتان اهمیت نمیدهد، سخت در اشتباهید. اتفاقا این موضوع خیلی هم شایع است و تا به حال، خانمهای زیادی در سرتاسر دنیا از این بابت گله کردهاند.
«ای بابا! چرا هیچی نمیگی؟ ازت پرسیدم نظرت چیه؟ مثل اینکه 2ساعته دارم با تو صحبت میکنم. اصلا به حرفهام گوش میدادی یا نه؟ حواست کجاست؟ اصلا به من توجه نمیکنی.انگار با دیوار حرف میزنم. غیر از آهان و سر تکان دادن، کار دیگهای نمیتونی بکنی؟ آخه، پس من حرفهام رو به کی بگم؟ اون وقت هی بگو چرا این قدر با شهلا و ماندانا حرف میزنی. مثلا تو همسر منی. من دوست دارم حرفها و درد دلهامو قبل از هر کسی به تو بگم. خوابت برد؟ ما را ببین! 2 ساعته داریم با کی صحبت میکنیم.»
شیوع این مشکل باعث شد که محققان در تحقیقات و بررسیهای وسیع به دنبال علت و پاسخی برای این سۆال باشند که چرا مردها خوب گوش نمیدهند. محققان بعد از بررسیها و تحقیقات، به نتایج جالبی رسیدند که دانستن آن برای آقایان لازم است، تا وقتی همسرشان با عصبانیت فریاد میزند که چرا به من توجه نمیکنی، پاسخی برای این سۆال اعتراضآمیز داشته باشند. عجله نکنید و جواب را در انتهای مقاله بخوانید.
صدای تو سخت است
به نتایج یکی از این تحقیقات توجه کنید تا دیگر از همسرتان انتظار نداشته باشید به همه صحبتهایتان گوش بدهد و تمام کلماتی که از حنجره مبارکتان خارج میشود را کاملا درک کند و بهخوبی بشنود. این تحقیق که توسط گروه روانپزشکی دانشگاه شفیلد انجام شد، نشان داد شنیدن صدای مردان و زنان باعث فعال شدن قسمتهای جداگانهای از مغز مردها میشود. دانشمندان فعالیت مغز 12 مرد را بعد از شنیدن صدای زن مورد مطالعه قرار دادند و به این نتیجه رسیدند که صدای زنها در مردان باعث فعال شدن و تحریک قسمتی از مغز میشود که برای پردازش صداهای پیچیده مانند موسیقی از آن استفاده میشود.یا به عبارت دیگر صدای زنان قسمتی از مغز مردها را که مربوط به ایجاد تصورات ذهنی است، فعال میکند. همین نشان میدهد شنیدن و فهمیدن صدای خانمها برای آقایان سختتر و مشکلتر است. نتیجه این تحقیق در سپتامبر سال 2006 در نشریه تصویر ذهنی به چاپ رسید.
این رشته سر دراز دارد
یک وقت فکر نکنید فقط همین یک تحقیق انجام شده است؛ نه خیر. این تحقیقات پیش از این هم انجام شده و نتایج مشابهی هم به دست آمده که همه بیگناهی آقایان محترم در نشنیدن حرفهای همسر عزیزشان را به اثبات میرساند.یک تحقیق دیگر که در جولای 2001 در گروه رادیولوژی انجام شد هم نشان داد زنان و مردان به شکلهای متفاوتی میشنوند و فرایند شنیدن در زنان و مردان با هم تفاوت دارد. در این تحقیق، محققان دانشگاه ایندیانا فعالیت مغز 20 زن و 20 مرد را بعد از شنیدن یک عبارت داستانی بررسی کردند.آنها هنگام شنیدن صدا، عملکرد مغناطیسی تصویر و تجسم ذهنی مغز (FMRI) را مورد بررسی قرار دادند. پس از بررسی مشاهده شد در بیشتر آقایان نیمکره چپ مغز فعال شد اما در بیشتر خانمها هر دو نیمکره مغزی هنگام شنیدن صدا فعالیت نشان داد. بنابراین تحقیق، میتوان گفت مردان اصولا از لحاظ درک محرکهای شنیداری، کمی عقبتر از زنان هستند؛ حالا این صدا و محرک میخواهد از همسرشان باشد یا از منبع دیگری.
این هم همان جوابی که از اول قولش را داده بودیم. تجربه نشان داده استفاده از این جمله برای خیلیها کارساز بوده اما مراقب باشید ممکن است این نسخه برای شما جواب ندهد؛ «عزیزم! من خیلی تلاش میکنم که به حرفها و صحبتهایت گوش بدهم اما چه کنم که مغزم از درک خواسته قلبیام عاجز است»
البته پیش از این هم مقایسه عملکردهای ذهنی پسران و دختران نشان دادهبود که پسرها محرکهای بصری، یعنی همان تصاویر را بهتر میتوانند پردازش کنند؛ یعنی اگر بخواهند چیزی را بفهمند، بهتر است تصویر آن مفهوم را ببینند تا اینکه بخواهند درباره آن توضیحی بشنوند. این موضوع حتی در مورد روابط زناشویی هم صدق میکند، به طوری که مردان در مسائل جنسی، بیشتر تحت تاثیر محرکهای بصری همسرشان هستند تا هر محرک دیگری.
جوابی در آستین
این تحقیقات توجیه خوبی برای کوتاهی بعضی آقایان در خوب نشنیدن حرفها و صحبتهای همسرشان محسوب میشود. طفلک آقایان! چقدر بیخود متهم میشوند، چه زجری میکشند وقتی همسرشان بارها و بارها بهشان میگوید: «چرا گوش نمیدهی؟ یا چرا به من توجه نمیکنی؟».به همین خاطر، ما هم به این آقایان محترم که بدون هیچ قصد و منظوری همسرشان را ناراحت میکنند، پیشنهاد میکنیم این جمله را به یاد داشته باشند تا دفعه بعد که به نشنیدن و بیتوجهی متهم شدند جوابی در آستین داشته باشند و به جای اینکه سکوت کنند و همسرشان را عصبانیتر کنند، از آن استفاده کنند.این هم همان جوابی که از اول قولش را داده بودیم. تجربه نشان داده استفاده از این جمله برای خیلیها کارساز بوده اما مراقب باشید ممکن است این نسخه برای شما جواب ندهد؛ «عزیزم! من خیلی تلاش میکنم که به حرفها و صحبتهایت گوش بدهم اما چه کنم که مغزم از درک خواسته قلبیام عاجز است».
گوش شنوای آقایان
گوش دادن به صحبتهای همسرتان خیلی از اختلافات شما را حل میکند: مشکل اساسی زوجها در این است که آنها یاد نگرفتهاند به صحبتهای یکدیگر گوش کنند. شاید فکر کنید دوران نامزدی بهترین دوران زندگی شما بوده است، ولی آیا میدانید چرا؟ بله، کاملا واضح است چون در این دوران هر دوی شما با تمام وجود سعی میکردید به حرفهای یکدیگر گوش کنید و بهترین رفتار را از خود نشان دهید. ولی اکنون بعد از سالها زندگی دچار گرفتارهای مالی، شغلی، اجتماعی و مسایل مربوط به فرزندان شدهاید و فرصت کافی برای یکدیگر ندارید. یکی از عوامل بسیار مهم برای داشتن یک ازدواج موفق شنیدن و گوش دادن به صحبتهای طرف مقابل است.
گوش دادن مانند باز و بسته کردن شیر آب :
درست نیست که هر موقع دوست داشتید گوش کنید و هر موقع نخواستید گفتههای او را قطع کنید و خودتان به صحبت کردن ادامه دهید. شما باید در درون خود حسی را به وجود آورید که نسبت به طرف مقابلتان علاقهمند شده و با اشتیاق به صحبتهای او گوش دهید. همین اشتیاق باعث میشود که به یکدیگر نزدیکتر و صمیمیتر شوید. گوش دادن بدان معنا نیست که اصلا اظهارنظر نکرده و عقایدتان را ابراز نکنید. منظور این است که کاملا به طرف مقابل خود توجه کرده و با او احساس نزدیکی و صمیمیت کنید. در این حالت طرف مقابل متوجه میشود که شما واقعاً به او اهمیت میدهید و برای او ارزش قائل هستید. گرچه شنونده ی واقعی بودن زیاد هم آسان به نظر نمیآید ولی با تمرین این مهارتها به تدریج میتوانید در این کار پیشرفت کنید و از بودن در کنار همسرتان یک عمر لذت ببرید. حال که یاد گرفتید چگونه به صحبتهای یکدیگر گوش دهید، احساس نزدیکی بیشتری با همسرتان پیدا میکنید و احتمالا میخواهید بهترین دوست او نیز باشید. بنابراین برای این که بهترین دوست همسرتان نیز باشید.
به این توصیههای ارزشمند توجه کنید :
مشکلات زندگیتان را با هم حل کنید: اگر به اجبار در زندگی دچار بحران شدید، یکدیگر را تنها نگذارید و پشت هم باشید. همین عمل باعث میشود پایههای زندگی مشترکمان محکمتر بنا شود.به تفاوتهای شخصیتان توجه کنید: شما و همسرتان با دو شخصیت و دو رفتار متفاوت با یکدیگر ازدواج کردهاید.میگنا دات آی آر.شما میتوانید با خواندن کتابهایی در زمینه ی خانواده ی موفق متوجه اینگونه تفاوتهای شخصیتان شوید و به جای این که مرتب نقاط ضعف همسرتان را به رخ او بکشید و در حال انتقام گرفتن از او باشید، روی نقاط ضعف و قوت یکدیگر کار کنید و باعث پیشرفت و رشد شخصیتیتان شوید. تصور نکنید تنها به دلیل اینکه در کنار همسرتان هستید و با او زندگی میکنید، بنابراین دوست او نیز هستید. در زندگی مشترک باید یاد بگیرید صبر داشته باشید، همسرتان را درک کنید و همواره با عشق و محبت با او برخورد کنید تا به یک زندگی ایدهآل دست یابید.
چرا مردان سکوت می کنند؟
دلیل عمده سکوت کردن مردها :
- مرد احتیاج دارد که به مسأله خود بیندیشد و راه حلی منطقی برای آن بیابد.
- وقتی برای سۆال یا مسأله ای جواب حاضر ندارد هیچگاه این موضوع را اعلام نمی کند و به غار تنهایی خود می رود تا جواب را پیدا کند.
- او ناراحت شده و زیر فشار قرار دارد. در این مواقع او آرامشی می خواهد تا دوباره بر شرایط خود مسلط شود. او نمی خواهد حرص بزند یا عملی انجام دهد که دوباره پشیمان شود.
- مرد نیاز دارد که خود را بیابد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 63
#24
Posted: 13 Oct 2013 02:26
۶ اشتباه خانمها در رابطه جنسی
اشتباه ۱: منتظر ماندن برای مرد برای شروع
ممکن است به صورت یک عادت برایتان درآید: همسرتان شروع میکند و شما به او واکنش میدهید. ممکن است اسیر این کلیشه سنتی باشید که مرد همیشه باید اولین حرکت را آغاز کند. شاید هم میترسید که توجهی به شما نشود.
از مردهای زیادی میشنویم که میگویند از اینکه مجبورند همیشه این خودشان باشند که برای زمان و نحوه انجام رابطهجنسی با همسرشان تصمیم بگیرند، خسته شدهاند.
راهحل: برای شروع فکر کنید. اگر خجالتی هستید، با کمی طنازی شروع کنید و شامی عالی برای همسرتان تدارک ببینید.
اشتباه ۲: نادیده گرفتن این مسئله که مردها موجوداتی بصری هستند
اینکه شوهرتان به جای یک کیف دستی برایتان یک لباسزیر زیبا میخرد، دلیل منطقی دارد. چون از دیدن شما در آن لباس لذت میبرد.
خانمهای زیادی از این شکایت میکنند که چرا مردها آنها را در لباسهای سادهای که جذاب نیستند آنقدرها دوست ندارند، بااینکه برای آنها لباس شوهرشان اصلاً تفاوتی در میزان جذابیتشان ندارد. دلیل: مردها به محرکهای بصری بیشتر واکنش میدهند اما خانمها بیشتر به محرکهای حسی، لمسی، صدا، بو، کلمات و احساسات برای تحریک واکنش میدهند.
راهحل: لباسخواب ساده قدیمی را کنار بگذارید -- حداقل برای بعضی شبها. لازم نیست برای جذاب دیده شدن در نظر همسرتان، حتماً لباسهای غیرعادی تنتان کنید، اما اگر در انتخاب لباسخوابتان به جز راحتی، جذابیت خودتان در آن لباس را هم در نظر بگیرید مشکل حل خواهد شد.
اشتباه ۳: داشتن ایدههای غیرواقعی درمورد نحوه کارکرد بدنتان
باور نکنید که زنهای «واقعی» از واژن ارگاسم میشوند یا انزال خانمها مسئلهای طبیعی است.
خانمها متقاعد شدهاند که این کار تجربه جنسیشان را تقویت میکند اما فقط ۵ تا ۶ درصد از خانمها به طور طبیعی انزال میکنند و با امتحان کردن آن ممکن است به عضلات کف لگنتان صدمه بزنید.
راهحل: ریلکس باشید. تلاش برای اینکه به طریقی خاص به ارگاسم برسید، رابطهجنسیتان را خراب میکند.
بیشتر خانمها برای ارگاسم نیاز به تحریک کلیتوریس دارند. ازآنجا که کلیتوریس عصبهای زیادی در خود دارد، رابطه جنسی دهانی یا تحریک توسط دست بسیار برایتان عالی است. کمی رُل بازی کردن هم به خانمها کمک میکند زودتر به ارگاسم برسند.
اشتباه ۴: زیاد فکر کردن
نگران این هستید که رسیدنتان به ارگاسم خیلی طول کشیده است؟ یا از امتحان کردن موقعیتی که شکمتان در آن شُل آویزان میشود واهمه دارید؟
اگر بخواهید بیشتر از احساسی که در آن لحظه دارید، به عملتان توجه کنید، تبدیل به یک هنرپیشه میشوید نه یک معشوق.
محققان روابطجنسی در تحقیقات خود نشان دادهاند که زنانی که اینکار را میکنند ارگاسمهای بسیار کمتری دارند اما به تعداد بیشتری ارگاسم تظاهر میکنند.
راهحل: حواستان را به چیزی درمورد زمان حال برگردانید--حسی که همسرتان به شما میدهد، نگاه او به شما، عشقتان به او و ...
اشتباه ۵: تمرکز بیش از حد به آلتتناسلی همسرتان
مطمئناً مردها از اینکه آلتتناسلیشان را لمس کنید لذت میبرند اما دوست دارند روی بقیه قسمتهای بدنشان هم توجه داشته باشید. در اکثر موارد خانمها فقط روی ناحیه تنالسی شوهرشان تمرکز میکنند.
راهحل: از جایی دیگر از بدنش شروع کنید. مثلاً گردن، یا اینکه کمی ماساژش دهید. با نوک سینههایش بازی کنید. پاهایش را بمالید و برای عشقبازی از همه بدن او استفاده کنید.
اشتباه ۶: تمرکز کم به خودتان
نوازشش میکنید، به او لذت میدهید و کاری میکنید همه آرزوهایش به حقیقت بپیوندد. اما خودتان چه؟ شما چه میخواهید، چه دوست دارید؟ فانتزیهای شما چیست؟
اگر این فکر که «کاش دستش یک میلیمتر آنطرفتر بود» در سرتان است اما به زبان نمیآوریدش هیچوقت زمان خوبی در رابطهجنسی نخواهید داشت.
راهحل: حرف بزنید. بدن زن بسیار پیچیده است. تازمانیکه خودتان نگویید، او هیچ چیز درمورد بدن شما نخواهد دانست.
روحشان به اندازه اندوهت شاد باد
از دردهای کوچک است که آدم مینالد، وقتی ضربه سهمگین باشد، لال میشود آدم.
خدا کند که نه...!!! نفرین نمی کنم که مباد
به او که عاشق او بودم زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط
ارسالها: 9253
#26
Posted: 9 Nov 2013 18:45
دوست داشتن آرام اما عمیق
سال های اول آشنایی پر است از هیجان و دلتنگی های مداوم اما فراموش نکنید تا ابد عاشق یکدیگر بودن با زندگی مثل تازه عروس و داماد ها خیلی فرق می کند.
شاید در ماه ها و حتی سال اول، همسرتان دوست داشته باشد لحظه لحظه اش را در کنار شما بگذراند و به محض فاصله گرفتن از شما، تلفن همراه تان را پیامک باران کند، اما زندگی همیشه به این شکل نمی گذرد.
واقعیت این است که یک عشق بالغ، به معنای چسبیدن به یکدیگر نیست. هیجان عشق آرام آرام از زندگی شما فاصله می گیرد و جایش را به یک دوست داشتن عمیق اما آرام می دهد.
بعد از گذشت مدتی از همخانه شدن شما و همسرتان، هر دوی شما زمانی را برای تنها بودن، پیشرفت کردن در کار، وقت گذراندن با گروهی از دوستان و خانواده و حتی مطالعه در اتاقی جداگانه نیاز خواهید داشت.
قرار نیست گذشت سال ها شما را از هم جدا کند، اما باور کنید که عشق شما با جدا شدن دست های تان از یکدیگر تمام نمی شود.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 14491
#27
Posted: 14 Nov 2013 18:08
بدگمانی کابوس زندگی
بدگمانی کابوس زندگی حسادت زمانی که در حد اعتدال باشد، احساسی کاملا طبیعی است.این حس همچنین میتواند به حالتی بیمارگونه، افراطی، خفقانآور و غیرقابل تحمل درآید و سلامت روانی و زندگی زناشویی را به خطر اندازد.
بنابر یک تحقیق کانادایی، گروهی از بزرگسالان از میان مهمترین مشکلات زناشویی، حسادت را در رده دوم این گروه قرار دادند. چنانچه این حس که در حد اعتدالش، جزء لاینفک رابطه عاشقانه بین زن و مرد به شمار آید، زمانی که از حد خود خارج شده و به حالتی افسار گسیخته در آید، برای زوجین مضر خواهد بود. زمانی که ببینید زن بسیار زیبایی به همسرتان نزدیک میشود و در این هنگام نیشگونی در قلبتان احساس کنید، این احساس غیرطبیعی نیست. اما حتی اگر بنا باشد بیش از حد ساده لوح و آسانگیر نباشیم، در هر حال پاییدن و جاسوسی کردن و سوءظن برای هر دو طرف مضر است.
«کجا بودی؟ با کی غذا خوردی؟ اون احمقی که فکر میکرد خوشگله چی برات تعریف میکرد و برای چی وقتی داشتی به حرفهاش گوش میدادی بهش لبخند میزدی؟ به کی زنگ میزنی؟» فرد حسود زمانیکه حسادتش بیمارگونه باشد، زندگی خود و همسرش را به یک جهنم واقعی تبدیل میکند.
چنانچه حسادت بهصورت کنترل نشده و کنترل نشدنی باقی بماند، به سرعت برای زوجین مضر و شوم خواهد شد. فرد بدگمان با افکار پارانوئید به سرعت به فرد آزاردهندهای تبدیل میشود و تنها هدفش آن است که به هر قیمتیکه شده و از هر طریقی که ممکن باشد «حقیقت» هولناکی را کشف کند؛ همان حقیقتی که قلب او را شکسته و زندگیاش را به تباهی می کشاند: شریک زندگیاش او را فریب میدهد. واکنش تند و کینه توزانهای که در برابر ترس از دست دادن همسر و یا تهدیدی ساده از خود بروز میدهد معمولا با حس خود کمبینی و کاهش عزت نفس همراه است. چنانچه فرد حسود به سهولت بهخود بقبولاند که همسرش به او وفادار نیست، بر این باور است که حقیقتا درخور عشقی که همسرش نسبت به او دارد، نیست.
چنین فردی مرتبا در ظن و بدگمانی بهسر میبرد، به هیچ کس اعتماد ندارد و به محض آنکه تلفن همراه همسرش روی پیغام گیر و یا خاموش باشد و جوابی از طرف او نشنود، در ذهنش یک سناریو ساخته و برای خودش خیالبافی میکند! در حالیکه خود را درون زندانی که با دستهای خودش ساخته حبس میکند، گفتههای دیگران را بد تعبیر کرده و از کاه کوه میسازد. سوءظن و بیاعتمادی لحظهای او را رها نکرده و پیوسته پریشان و ناراحت میکند و این مشکل میتواند تا جایی پیش رود که زندگی زناشوییاش را به نابودی کشاند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 9253
#28
Posted: 14 Nov 2013 19:11
هدف از ازدواج چیست؟
هدف از تشکیل خانواده، تأمین نیازهای مادی و معنوی انسان از جمله دستیابی به سکون و آرامش است. دستیابی به این اهداف والا، نیازمند توجه جدی به خانواده میباشد. در حقیقت خانواده یعنی گروهی، متشکل از افرادی که از طریق نسب یا سبب و رضاع با یکدیگر به عنوان شوهر، زن، فرزندان، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی به نام خانه زندگی میکنند.
خانواده به عنوان اوّلین کانونی که فرد در آن قرار میگیرد دارای اهمیت شایان توجهی است. اوّلین تأثیرات محیطی که فرد دریافت میکند از محیط خانواده است و حتی تأثیرپذیری فرد از سایر محیطها میتواند نشأت گرفته از همین محیط خانواده باشد.
خانواده پایه گذار بخش مهمی از سرنوشت انسان است و در تعیین سبک و خط مشی زندگی آینده ، اخلاق ، سلامت و عملکرد فرد در آینده نقش بزرگی بر عهده دارد. عواملی چون شخصیت والدین ، سلامت روانی و جسمانی آنها ، شیوههای تربیتی اعمال شده در داخل خانواده، شغل و تحصیلات والدین و وضعیت اقتصادی و فرهنگی خانواده، محل سکونت خانواده، حجم و جمعیت خانواده، روابط اجتماعی خانواده و بینهایت متغیر دیگر در خانواده وجود دارند که شخصیت فرزند، سلامت روانی و جسمانی او، آینده شغلی، تحصیلی، اقتصادی، سازگاری اجتماعی و فرهنگی، تشکیل خانواده او و غیره را تحت تأثیر قرار میدهند.
انحرافات خانواده، عدم سلامت روانی خانواده، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از لحاظ تأثیری که روی اعضاء خود دارد جامعه را نیزتحت تأثیر قرار میدهد.
افراد، پیوند میان خانواده و اجتماع هستند. افراد پرورش یافته در خانواده وارد اجتماع میشوند و ویژگیهای سالم یا ناسالم خود را که در خانواده دریافت کرده وارد اجتماع میکنند. از این لحاظ سلامت یک جامعه به سلامت خانوادههای آن وابسته است.
● اهمیت ازدواج
تـردیـدی نـیست که ازدواج ومیل به زناشویی زن ومرد از غرایز اولیه نوع بشر است وهر انسانی به صـورت طبیعی علاقه مند به ازدواج وتولیدمثل می باشد, به تعبیر دیگر, هر انسانی در صدد است کـه از طـریق تولید مثل، حیات موقت وپایان پذیر خویش را از طریق بقای فرزند دایمی سازد, در عـیـن حال، چگونگی بقای نسل نیز برای وی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، چه این که هر فرد بـشـر هـمـان گـونـه کـه به سلامت خویش می اندیشد, به سلامت فرزند خویش نیز اهتمام دارد وهمان گونه که به دنبال سعادت خویش است، سعادت فرزند خود را نیز می خواهد, زیرا در حقیقت فرزند خود را تداوم وجود خویش دانسته وسعادت وی را از سعادت خویش جدا نمی داند.
علی (ع) در نامه معروفش به امام حسن مجتبی (ع) می فرماید: و وجدتک بعضی بل وجدتک کلی، حتی کان شیئا لو اصابک اصابنی وکان الموت لواتاک اتانی فعنانی من امرک ما یعنینی من امر نفسی .
آنـچـه در سـخن علی (ع) آمده، همان ندای فطرت است که هر فرد انسان فرزندش را جزء خویش، بـلـکه تمام هستی خویش می داند که از طریق او بقا وتداوم می یابد, بنابراین، مرگ فرزند را مرگ خـویـش تـلـقـی مـی کـند وهمان گونه به سرنوشت فرزندش می اندیشد که به سرنوشت خویش می اندیشد, واز طرفی از دیرباز انسانها متوجه تاثیر سلامت پدر ومادر در سلامت فرزند بوده اند. از این جهت در طول تاریخ، همه ملل در انتخاب همسر, امور زیادی را مراعات نموده وامر ازدواج را بـا ملاحظه شرایط زیادی انجام می داده اند که همه این شرایط لااقل به تصور آنان برای سلامت جسمی ویا سعادت معنوی فرزندانشان اهمیت داشته است .
در ایـن زمینه توصیه های فراوانی از حکیمان جوامع ملل مختلف نقل شده ومردمان به آن پای بند بـوده ودر امـر مـقـدس ازدواج، آنها را مراعات می نموده اند, چنان که از پیامبر اکرم(ص)ودیگر امامان مـعـصوم نیز چنین توصیه های ارزنده ای را در کتب مختلف مشاهده می کنیم . به عنوان نمونه، پیامبر اکرم(ص)می فرماید: انظر فی ای نصاب تضع ولدک فان العرق دساس, بنگر که فرزندت را از چـه فـامـیلی به دست می آوری، چه این که اخلاق وخصایص هر فامیلی در نسل آنها باقی می ماند (وانـحـرافـهای اخلاقی آنان تاثیر سوء خود را در فرزندان آنها نیز به جا خواهد گذاشت). بنابراین، همگان باید در انتخاب همسر دقت کافی کنند واز بهترین افراد برای خویش همسر برگزینند
● انگیزههای ازدواج
انگیزه های غلط برای ازدواج هنگام ازدواج بیشتر با گوشهایت مشورت کن تا با چشم هایت (آلوفن بیسمارک) بـعضی اوقات افراد دم بخت به دلایل عجیب و غریبی ازدواج می کنند. گاهی نـیز دلایل خوب و موجهی برای انتخاب فرد به خصوصی در سر دارند. آیا شما هم تحت فشار هسـتـیـد کـه هرچه زودتر ازدواج کنید؟ پس بهتر است نگاهی هم به این «دلایل بد» برای ازدواج بیندازید:
▪ ازدواج کردن فقط به خاطر پول
فــرض می کنیم فردی که شما شیفته و عاشقش شده اید شـخـص ثـروتـمـندی بـاشـد؛ کـه خـوش بـه سعادتان. البته عـاقـلانـه هم نیست که با آدمی که کاملاً بی پول اسـت وهـیچ قــصدی هم ندارد که در آیـنـده در تأمین هزینه های زندگی سهمی داشته باشد، ازدواج کنید، مگر آن کـه حـاضـر باشید روزی ۱۸ ساعت با کمال رضایت کار کنید تا قادر باشـید مخارج سنگین زندگی را تـأمین کنید. اما ازدواج کردن با یک نفر تنها به خاطر پول، صـرفنـظـر از احـسـاس شـمـا نسبت به آن فرد، تقریباً همواره اشتباه است.
▪ ازدواج به خاطر دور شدن از خانه والدین
وقـتـی وضـعیت در خانه پدری، شوم و اندوه بار باشد، ازدواج یک راه گریز محسوب می شـود. تعجبی ندارد که خیلی ها این راه گریز را انتخاب می کـنـند. اما معمولاً این مسیری است که شما را از چاله در آورده و به چاه مـی انـدازد! یکی دو سال دیگر در خـانه پـدر و مادر ماندن، بهتر از آن است که با نخستین پیشنـهاد ازدواج ، تن به تأهل دهید، چون آن وقـت مـمـکـن است شریک زندگی تان تا آخر عمر سبب رنجش و آزار شما گردد.
▪ علاقه والدین شما به فرد مورد نظر
البـتـه جـای تـعــجب دارد که والـدین شـمــا واقعاً همسر آینده شما را دوست بدارند! اما دوست داشتن ایـن فـرد از سـوی آنها دلـیل کافی برای مد نظر قرار دادن ازدواج با آن فرد نیست. سال های آینده، زمانی که آنها درگذشتـند و از میان شما رفتند شما کماکان باید اسیر فرد رؤیاهای آنان باشید. فردی که شاید مرد یا زن رؤیاهای شما نباشد.
▪ خواهان فرزند بودن
بله. «بچه دار شدن» قوی ترین محرک برای بسیاری از افراد در ازدواج است – اما آیا شما حاضرید فرزندان خود را در شرایط نه چندان ایده آل پرورش دهید؟ موضوع اینجاست: زمانی که بچه ها بزرگ می شوند و دنبال زندگی خودشان بروند شـما مجدداً با آن فرد خواهید بود.
هیچ کس کامل نیست، امـا حـداقل کسی را برگزینید که بتواند برای فرزندانتان پدر یا مادر خوبی باشد؛ همـچـنـین خود شـما به وی علاقه داشته باشید و برایش احترام قائل باشید. در غـیر این صـورت گـزیـنه دیـگری را مد نظر قرار دهید مثلاً کودکی را به فرزندخواندگی بپذیرید.
▪ کسی که به خاطر شما همسرش را کنار گذاشته
معمولاً این گـونـه ازدواج ها زیـاد دوام نخـواهـد آورد و پـــایه ای برای یک رابطه درازمدت نخواهد بود. ایـن سناریو را در نظر بگیرید: فردی که شخصی را می یابد که حاضر است به همسر یا نامزد خـود خیانت کند، مسـلـماً رابطه آنها استحکامی نخواهد داشت.
زیـرا کسی کـه تـوسـط شـما بـه فـرد دیگری خیانت کرده، روزی نـیـز به خود شما خیانت خواهد کرد.
▪ یافتن یک ناپدری یا نامادری برای فرزندتان
اگر توانستید فرد مناسبی را بیابید به شما تبریک می گوییم. اما اگر تردید دارید دست نـگـه داریـد. داشتن یـک نـامـادری یـا ناپدری بی رحم، برای فرزند شما به مراتب سخت تر و ناگوارتر است از این که فقط یک پدر یا مادر دلسوز و مهربان بالای سرش باشد.
▪ فشار اجتماعی
تمام دوستان شما ازدواج کرده اند، اما شما هنوز مجرد هستید...امـا مطمئن باشید که تا الان یکی دوتای آنها طلاق گرفته اند! پس، خودتان باشید. هنگــامی که مثلاً خاله شما در مورد این که آیا تصمیم به ازدواج دارید یا نه از شما سؤال می کند، توجهی نکنید.
بهتر است تنها باشید تا این که با کسی ازدواج کنید که سبب بـدبـخـتـی شـمـا گــردد. هیچگاه تنها به خاطر آنکه متأهل شوید معیارهای خود را پایین نیاورید. هر کس با عشق الهی متحد شود اندکی از بهشت را در زمین می آفریند (کاترین پاندر)
● عملکردهای خانواده هستهای
ابتدا نیاز است تا تعریفی از خانواده هستهای داشته باشیم:
▪ خانواده هسته ای: خانواده ای است کوچک ، متشکل از زن و شوهر و احتمالاً فرزند یا فرزندان. از ویژگیهای آن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
محدودیت ابعاد خانواده از لحاظ اسلاف: خانوادهها معمولا جدا از والدین یا اقوام زوجین حیات میگذرانند.
محدودیت خانواده از نظر تعداد فرزندان: خانوادهها به حسبü معمول با تعداد اندکی از کودکان تشکیل میشود. چنانکه در مواردی جایگزینی نسل(به جهت کمی زادوولد) دچار اشکال میگردد.
▪ افقی بودن هرم قدرت : در خانوادهü هستهای به طور معمول، تصمیمات اساسی خانه از طریق گفتوگو و تبادل نظر اتخاذ میشود.
▪ نومکانی: خانواده هستهای به حسب معمول در محلی جدا از والدین یاü اقوام زوجین تشکیل میشود و همین امر در افقی شدن هرم قدرت موثر است.
بعضی چون پارسنز بر این عقیدهاند که چنین خانوادهای بسیار عقلانی است. زیرا عقل و منطق همواره بر آن حاکم است و در اتخاذ تصمیمات اساسی، هر یکاز ساکنان خانه که دارای منطق قویتری است، حق تصمیمگیری مییابد. جامعه هستهای با جامعه جدید صنعتی سازگار است و بالاترین امکان تحرک جغرافیایی را فراهم میآورد.
اگبرن در چند دهه پیش هفت کارکرد برای خانواده در نظر گرفت:
۱) تولید کالای اقتصادی و خدماتی
۲) تعیین پایگاه اجتماعی برای فرزندان
۳) آموزش فرزندان
۴) آموزش مذهب به کودکان و نوجوانان
۵) تولید نسل
۶) حمایت
۷) عطوفت و محبت و روابط اجتماعی خانواده
بسیاری از جامعهشناسان کارکرد جامعهپذیری را در مقایسه با کارکرد آموزشی، دارای مفهومی عمیقتر یافتند. زیراکه شامل کلیه یادگیریهای غیررسمی نیز میشود.
باتامور برای نظام خانواده هستهای، چهار کارکرد عمده را مطرح میکند:
۱) کارکرد جنسی
۲) کارکرد اقتصادی
۳) کارکرد تولید مثل
۴) کارکرد تعلیم و تربیت
کینکزلی دیویس پس از تشریح روابط متقابل اعضای خانواده، چهار کارکرد اساسی زیر را برای خانواده عنوان میکند:
۱) کارکرد تولید مثل
۲) کارکرد نگهداری کودکان نابالغ
۳) کارکرد کاریابی و ایجاد پایگاه اجتماعی برای فرزندان
۴) کارکرد جامعهپذیری
علاوه بر این مرداک نیز با توجه به تاکیدش بر جهانی بودن خانواده، چهار کارکرد فوق را مورد تایید قرار میدهد.
تیبیتز در سال ۱۹۳۴ شش کارکرد اساسی خانواده را به صورت زیر مطرح کردند:
۱) تولید مثل
۲) محافظت
۳) اجتماعی کردن
۴) تنظیم روابط جنسی
۵) عاطفه و همراهی
۶) پایگاه اجتماعی
جامعهشناسان نیز با اندک تفاوتهایی همین کارکردها را درنظر گرفتند. مثلا ناید هارت علاوه بر کارکردهای تولید مثل، اجتماعی کردن و تعیین پایگاه اجتماعی به کارکردهای محافظت روانی از اعضای خانواده، کاهش و از میان برن تنشها و همچنین خانهداری و گذران اوقات فراغت نیز تاکید کرده است.
پارسونز نیز دو کارکرد اساسی زیر را برای خانواده هستهای منزوی زمان خود قائل است:
۱) کارکرد اجتماعی کردن کودکان
۲) کارکرد شکوفایی و ثبات شخصیت بزرگسالان
این دو کارکرد تنها در روابط صمیمی و محبتآمیز خانواده امکانپذیر است. خانواده که گروهی منزوی و جدا از خویشاوندان است و بر اساس انتخاب آزاد و عشق و علاقه زن وشوهر به یکدیگر تشکیل میشود، کارکرد اجتماعی کردن کودکان را که دارای ابعاد عاطفی نیز هست به عهده دارد.
جامعهشناسانی که خانواده را به صورت یک سیستم، یک گروه و یا یک نهاد خاصی در نظر میگیرند، خانواده را در برابر جامعه خشن با روابط رسمی نگاه میکنند و از آنجا که خانواده را گروهی کوچک میدانند که صمیمیت و محبت ویژگی اساسی و غیرقابل تفکیک آن است، خانواده را بهترین مکان برای یکی از مهمترین کارکردها یعنی اجتماعی کردن نسل جوان در نظر میگیرند.
کونیک معتقد است به سبب تبدیل امروزین خانواده به یک محیط خصوصی، جدایی آن با جامعه بزرگ و کاهش وابستگیش به محیط خارج، روابط انسانی دورن خانواده عمیقتر شده است.
به گونهای که کونیک از محیط کوچک خانواده به عنوان مهمترین گروه صمیمی نام میبرد.
از این رو کونیک کارکردهای خانواده را تولید و امتداد نسل، جامعهپذیری و انتقال فرهنگ بیان داشته است.
کونیک مهمترین کارکرد خانواده را تولید شخصیت اجتماعی-فرهنگی میداند. خانواده، نوزاد یعنی موجودی بیولوژیکی را به شکل فردی فردی با شخصیت اجتماعی-فرهنگی با عناصر فرهنگی جامعه خود و با رفتارهای اجتماعی و قابلیتهای اجتماعی به جامعه تحویل میدهد. وظیفه تربیتی جدید به عهده خانواده گذاشته شده است. خانواده در چارجوب درونی خود که به صورت عمده از نظارت و دخالتهای اجتماعی آزاد است، کودکان را تربیت میکند. دیگر محور تربیتهای کودکان ارزشهای شغلی و یا اقتصادی نیست. بلکه بر تربیت انسانی که قادر به غلبه بر شرایط زندگی زمان است تاکید میشود. خانواده در جهان دگرگون شونده فعلی، انسانی مستقل و آزاداندیش تربیت میکند.
ارنست برجس مهمترین کارکرد خانواده امروزی را پرورش و حفظ شخصیت اعضای آن میداند. یه عقیده وی خانواده به منزله یک واحد شخصیتهای متعامل است که مهمترین وظیفه آن تشدید محبت بین زن و شوهر و پرورش شخصیت فرزندان است. در صورت فقدان فرزند، ایجاد محبت بین زن و شوهر و تقویت مبانی آن مهمترین وظایف است. بنابراین هرگاه محبت بین زن و شوهر رو به ضعف رود و عطوفت نیز ناپدید گردد، انتظارات از نقشهای متقابل از بین میرود و خانواده دیگر دارای نظام نخواهد بود.
دکتر آقابخشی سه کارکرد زیر را به عنوان مهمترین کارکردهای خانواده برگزیده است:
۱/)جامعهپذیری فرزندان
۲) نقش اقتصادی و حمایتی پدر
۳) روابط اجتماعی اعضای خانواده
ناید هارت دو کارکرد زیر را در خانواده هستهای مهم میداند:
۱)گذران اوقات فراغت جمعی خانواده با یکدیگر
۲) اجتماعی کردن و تربیت کودکان
بطور کلی وظایف و کارکردهای خانواده را میتوان به صورت زیر برشمرد.
۱) کانون مهر و الفت
۲) تنظیم روابط جنسی و جواب نیازهای جنسی زن و مرد
۳) تولیدمثل
۴) پرورش شخصیت کودکان خانواده
۵) انتقال مواریث مذهب و فرهنگی به نسل بعدی
۶) جامعهپذیری(فرهنگپذیری) یا اجتماعی کردن کودکان خانواده
۷) ایجاد احساس امنیت برای اعضاء خانواده و حمایت از آنها
۸) کارکرد عاطفی، یعنی توسعه رفتارهای عاطفی خود و فرزندان خانواده
۹) تعیین پایگاه اجتماعی(جواب به نیازهای عضویتهای اعضاء خانواده)
۱۰) کسب احترام برای اعضای خودی
۱۱) کارکرد(حمایت) اقتصادی(کار، تولید، مصرف و پسانداز)
همه کارکردهای خانواده بخصوص ایجاد احساس امنیت برای اعضاء خانواده و حمایت از آنهادر صورتی میتواند در خانواده جاری باشد که خانواده از آسیبهای اجتماعی دور بماند. در این شرایط است که خانواده با استفاده از مجموعه کارکردهای خود و به ویژه کارکردهایی که مجموعه کارکرد عاطفی خانواده را تشکیل میدهد میتواند امور تربیتی کل خانواده را در دست بگیرد و به پرورش شخصیت متعادل کودکان و نوجوانان خود بپردازد.
بدیهی است اگر در هر کدام از کارکردهای خانواده خللی ایجاد شود، خود موجب بروز نوعی رفتار در خانواده میگردد که ممکن است کل خانواده یا برخی اعضای آن را به سمت آسیبهای اجتماعی بکشاند و یا در مورد کودکان و نوجوانان آنها را دچار فقر عاطفی بنماید. پس رابطه آسیبهای اجتماعی با کارکردهای خانواده نوعی رابطه متقابل است و در صورت عدم انجام کارکردها، میتواند موجب تخریب خانواده شود و تنها راه حفظ سلامت خانواده، دور نگه داشتن آن در آسیبهای اجتماعی یعنی اجرای متناسب کارکردهای اجتماعی خانواده است.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#29
Posted: 14 Nov 2013 19:16
استفاده از کاندوم برای پیشگیری از بارداری ناخواسته
استفاده از کاندوم تنها روشی است که هم از بارداری ناخواسته جلوگیری میکند و هم مانع انتقال عفونتهای مقاربتی میشود.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، باورهای نادرستی در مورد روشهای مختلف از جمله استفاده از قرص و آییودی وجود دارد و برخی باوجود همه تلاش ما مبنی بر نادرست خواندن این باورها هنوز به آنها اعتقاد دارند؛ باورهایی مانند قرص نازایی میآورد! آییودی باعث عفونت میشود!
و بسیاری باورهای دیگر خوشبختانه این باورها درمورد استفاده از کاندوم وجود ندارد و همه میدانند کاندوم تاثیر و تداخل عملی یا هیچ دارویی که مصرف میکنند با بیماریای که به آن مبتلا هستند ندارد. به همین دلیل مشارکت آقایان در بحث سلامت باروری و خانواده بیشتر شده است.
مساله دیگری هم که در مورد کاندوم شایان ذکر است، عدم محدودیت برای استفاده از این روش است. از آنجا که این محصول دارویی نیست، میتوان آن را از هر فروشگاه لوازم بهداشتی یا حتی سوپرمارکتهای بزرگ خریداری کرد.
برای استفاده از آن لازم نیست هیچ معاینه و بررسیای توسط پزشک انجام شود و هرگز عارضهای در اثر استفاده از آن گزارش نشده است. درصد بسیار اندکی که به دلیل حساسیت به لاتکس کاندوم دچار خارش و قرمزی اندام تناسلی میشدهاند نیز امروزه میتوانند از محصولات دیگر کاندوم که به بازار آمده است استفاده کنند. انواع مختلف کاندوم در سیستم ارائه خدمات دولتی وخصوصی در دسترس همگان وجود دارد.
انواع کاندوم
تمامی این کاندومها که با اسانسها، بوها و رنگهای خاص و متنوع در بازار هستند، چه انواع خاردار و چه نوع خطدار و... از نظر اثربخشی یکساناند. این تنوع فوقالعاده فقط برای جلب رضایت انواع سلیقههاست. ممکن است نوع خاردار با سلیقه یک زوج سازگار باشد اما از نظر دیگری خوشایند نباشد.
اثربخشی کاندوم در صورت استفاده صحیح ۹۷ درصد است. رنگ، بو، اسانس و دیگر خصوصیاتی که شرکتهای واردکننده کاندوم یا تولیدکنندههای داخلی برای تبلیغ ذکر میکنند دلیلی بر اثربخشی بهتر نیست.
کاندومهایی که از خارج وارد میشوند در آزمایشگاه غذا و داروی وزارت بهداشت بررسی میشود و اگر کیفیت و استاندارد بودن آنها مورد تایید قرار گرفت، وارد بازار خواهند شد.
شناسایی کاندوم استاندارد
بسیاری از مردم تصور میکنند جنس کاندوم از لاستیک یا پلاستیک است و میگویند یک تکه پلاستیک چرا اینقدر گران است؟ شاید لازم باشد برای درک این موضوع که جنس کاندوم از لاتکس است یک آزمایش انجام دهند.
یک نایلون را در گوشه حیاط خانه رها کنید، بعد از مدتی خواهید دید این کیسه پلاستیکی کثیف میشود و خاک میگیرد اما همچنان وجود دارد اما اگر لاتکس (کاندوم) را حتی در بسته خودش که تمیز است گوشه حیاط بگذارید پس از مدتی وقتی در آن را باز میکنید، میبینید اثری از آن وجود ندارد و پودری شده است.
این آزمایش به شما نشان میدهد شرایط مراقبت و نگهداری از کاندوم چقدر حساس است و نباید آن را در جای گرم و در معرض نور آفتاب قرار دهید. وقتی شما یک کاندوم را خریداری میکنید لازم است حتما به علامت استاندارد روی آن توجه کنید.
کاندوم شما چه در بستههای ۳ تایی باشد، چه ۱۲ تایی و چه ۱۴۴ تایی باید روی هر بسته علامت استاندارد داشته باشد و تاریخ انقضا روی هر بسته به طور مجزا حک شده باشد. اگر تاریخ انقضا روی جعبه کاندوم باشد ولی روی هر بسته تکی این تاریخ نباشد آن را استفاده نکنید و دور بیندازید چون به سلامت و استانداردبودن آن باید شک کرد.
دقت کنید تاریخ روی جعبه و روی هر بسته تکی کاندوم یکسان باشد، در غیر این صورت هم به استانداردبودنش شک کنید.
نکته بعدی این است که چون در کشور ما آب و هوای متنوع وجود دارد و در مناطقی با هوای گرم و خشک، آفتاب شدید، رطوبت بالا و شرجی فراوان کاندوم خراب میشود، لازم است وقتی کاندوم را میخرید و باز میکنید به ظاهر آن و به ویژه تاریخ تولیدش دقت کنید تا مطمئن شوید سالم است.
سعی کنید کاندومی را بخرید که خیلی از تاریخ تولیدش نگذشته باشد، مثلا کاندومی که ۴ یا ۵ سال تاریخ مصرف دارد و درموقع خرید میبینید روی بستهاش نوشته ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ و یک سال دیگر به انقضای آن مانده است، نخرید چون این دغدغه را ایجاد میکند که در طول ۳ یا ۴ سال گذشته در چه شرایطی نگهداری شده آیا در انباری گرم بوده یا در شهری با رطوبت بالا پس سعی کنید کاندومی بخرید که تاریخ مصرفدار باشد به ویژه اگر عادت دارید بستههایی با تعداد بالا خریداری کنید.
نگهداری کاندوم
کاندوم را نباید نزدیک بخاری یا شوفاژ گذاشت. اگر کمد یا کشوی شما چسبیده به شوفاژ باشد یا اگر قفسه شیشهای دارید که نور لامپ فلورسنت مهتابی به آن مستقیم میتابد نباید کاندوم را در آن قرار دهید. دقت کنید کاندوم در کشوی بغل تختی یا کمدی باشد که کنار پنجره نباشد و آفتاب، گرما و نور به آن نرسد زیرا در این صورت حتی اگر در جعبهاش هم باشد فاسد میشود.
ضمنا لزومی ندارد کاندوم را در یخچال بگذارید. کافی است تاریخ داشته باشد و در شرایط طبیعی اتاق درون جعبهاش نگهداری شود.
نحوه استفاده کاندوم
کاندوم را با دست باز کنید، نه با قیچی سپس با کنارههای انگشت فویل را بگیرید و کاندوم را بردارید. دقت کنید ناخنتان یا انگشتر و حلقه شما میتواند آسیبرسان باشد و لاتکس حساس را پاره کند.
پس از استفاده هم حتما آن را گره بزنید یا در دستمال کاغذی بپیچانید و به صورت بهداشتی دفع کنید. یادتان باشد وقتی کاندوم را باز میکنید نباید پودری باشد، حالت روغنی و چربی ملایم و حالت کششی آن نشانه سلامت کاندوم است.
اگر حس کردید خشک است و شکننده، اصلا ریسک نکنید و حتی اگر تاریخ مصرف داشت آن را دور بیندازید. چرا که سلامتتان را به خطر میاندازد و انتقال عفونت هم محتمل است و یا به بارداری ناخواستهای تن خواهید داد که خوشایند نخواهد بود.
کاندومهای خاص
نوع خیلی نازک «اولتراتین» کاندوم در بازار وجود دارد که همه مشخصات نگهداری صحیح و اصول باز کردن و استفاده را باید برای آن رعایت کرد. این محصول کمی گرانتر است اما خیلی نازک است و برای کسانی که متقاضی آن هستند، مطلوب گزارش شده است.
اگر این کاندوم نازک در اثر تماس با ناخن یا فلز انگشتری شما پاره شد حتما دقت کنید روش اورژانس پیشگیری از بارداری را اجرا کنید. منظورم استفاده از قرص لوونورژسترول است که حداکثر تا ۱۲۰ ساعت فرصت دارید با استفاده از آن مانع بارداری شوید. تاکید میکنم هر چه زودتر در صورت نیاز، از این روش استفاده کنید چون ساعت اول بهتر از ساعت دوم است.
در موارد حساسیت به لاتکس باید از کاندومهایی از جنس پلییورتان استفاده کرد که هم مقاومتر است و هم دیرتر پاره میشود. این کاندوم ها هنوز در ایران ساخته نمیشود ولی به بازار وارد میشود و در دسترس است. هیچ حساسیتی نمیدهد و برای افراد معدودی که به لاتکس حساسند مناسب است.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#30
Posted: 14 Nov 2013 19:17
نقش تخمک در تعیین جنسیت
مردان دارای اندام جنسی مردانه و زنان دارای اندام جنسی زنانه هستند، این اندامها هرکدامشان کار بخصوص را انجام میدهند و در حقیقت مکمل یکدیگر محسوب میشوند.
به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، اندام جنسی مردانه اسپرم تولید میکند و اندام جنسی زنانه تخمک، مرد اسپرم تولید شده در بیضههایش را توسط مایع منی و آلت تناسلیاش به مهبل زن وارد میکند، این اسپرمهای تولید شده بعد از انزال در مهبل زن باقی میمانند و عدهای از آنها موفق میشوند از مجرای دهانه رحم که در داخل مهبل زن قرار دارد، عبور کنند.
رحم که اندام تولید مثلی زن است، یک اندام گلابی شکل است که انتهای گلابی شکل آن رو به پایین است.
اسپرم بعد از وارد شدن به رحم زن در طول آن حرکت میکند و بالا میرود، اگر در این هنگام تخمکی در رحم زن موجود باشد، عمل لقاح از بهم پیوستن دو گامت تکمیل میشود و جنین تشکیل میگردد، این جنین اگر که در داخل رحم مادر لانهگزینی کند، سبب بارداری مادر و تولد نوزاد خواهد شد و اگر نتواند لانهگزینی کند از بدن دفع خواهد گشت.
مردان کالا دو نوع گامت تولید میکنند، یکی گامت ایکس دار (x) و دیگری گامت ایگرگ دار (y)، تفاوت این دو گامت در کروموزوم شماره ۲۳ آنها است، زنها نیز کلا یک نوع گامت تولید میکنند و آن نیز فقط کرومزوم شماره ۲۳ x شکل را دارد، اگر که گامت ایکس دار مرد با تخمک ایکس دار زن لقاح کند، فرزند دختر خواهد شد و اگر که گامت ایگرگ دار مرد با تخمک ایکس دار زن لقاح انجام دهد، جنین حاصله پسر خواهد شد.
پس تا اینجا میبینیم که پسر یا دختر شدن فرزند بستگی به مرد دارد نه زن و این مرد است که با دو نوع گامت خودش مشخص میکند که جنین پسر باشد یا دختر، در شرایط ایده آل شانس پسر یا دختر شدن جنین برابر یعنی ۵۰ – ۵۰ است و بستگی به این دارد که در موقع لقاح کدام اسپرم خودش را زودتر به تخمک برساند تا آن را بارور سازد.
اما در زندگی طبیعی شرایط ایدهآل کمتر اتفاق میافتد و عوامل محیطی بسیاری بر شانس لقاح هریک از اسپرمهای X دار یا Yدار تاثیر خواهند گذاشت.
عوامل محیطی همچون تغذیه مادر، میزان سلامت روحی روانی او، زمان مقاربت، میزان ph مهبل مادر در هنگام مقاربت، عوامل اجتماعی و ... همه و همه میتوانند در پسر یا دختر دار شدن زن تاثیر بگذارند.
سیکل ماهیانه زنان شامل یک سری از تغییراتی است که در دوران بارداری زن به جز در زمان حاملگی و از بعضی افراد در زمان شیردهی روی میدهد. در هر سیکل، یک تخمک و گاهی دو یا بیشتر از تخمدان آزاد میشوند و تغییراتی در رحم صورت میگیرد، چنانچه باروری تخمک صورت گرفت رحم جهت حاملگی آماده باشد. هر سیکل قاعدگی حدود ۲۸ روز است.
در هر چرخه تخمدانی، تعدادی از فولیکولهای اولیه، تحت تاثیر هورمون FSH، شروع به رشد مینمایند و در شرایط طبیعی، یکی از فولیکولها رشد کرده به بلوغ میرسد. در داخل فولیکول، تخمک وجود دارد که از برخورد تخمک با اسپرماتوزوئید، کروموزوم X یا Y وارد تخمک میشود و تخم حاصل، تبدیل به جنین دختر یا پسر خواهد شد.
در سر هر اسپرم، ناحیهای وجود دارد که به بار الکتریکی حساس است و در جذب اسپرم به طرف تخمک، نقش اصلی را دارد. به محض ورود اسپرم به داخل تخمک، لقاح انجام شده و در اطراف تخمک، غشایی مقاوم ایجاد میشود که اجازۀ ورود اسپرمهای دیگر را به تخمک نمیدهد.
پس از لقاح و تخمک، تخم تشیکل شده، بعد از چند روز (سه الی شش روز) به رحم میرسد و لانه گزینی جنین انجام میگردد و جنین به رحم میچسبد. در این زمان ممکن است زن باردار دردی احساس کند که ناشی از لانه گزینی است. از زمانی که سلولهای خونی مادر و جنین، با هم ارتباط برقرار میکنند، انجام تست گروایندکس میتواند مقدار هورمون HCG را نشان دهد و بارداری مشخص گردد.
اسپرمهای مولد پسر، در محیطهای قلیایی، فعالیت بهتری دارند و اسپرمهای مولد دختر، در محیط اسیدی، دوام بیشتری دارند.
زمان مقاربت
مطالعات نشان می دهد که اسپرم حاوی کرموزم X یا اسپرم ماده عمر طولانی تری از اسپرم نر دارد که حامل کرموزم Y است.
در حالیکه کرموزم مرد جنبندگی بیشتری دارد. میزان جنبندگی اسپرم مرد به دو طریق اندازه گیری می شود: درصد حرکتی که اسپرم به نمایش می گذارد و کیفیت این حرکت، که به آن پیشروی رو به جلو می گویند. جنبندگی ضعیف به این معناست که اسپرم در شنا کردن به سمت تخمک مشکل دارد.
متخصصین می گویند اسپرمی که حامل کرموزم Y است سریعتر انرژی خود را مصرف می کند تا اسپرمی که حامل کرموزم X است. هر چه اسپرم سریعتر به سمت تخمک شنا کند زودتر انرژی خود را از دست می دهد. اسپرم ها فقط به اندازه نیاز خود در سفری که باید طی کنند انرژی مصرف می کنند. این انرژی توسط میتوکندری ها تامین می شود که برای زنده بودن اسپرم ضروری است و اسپرم های X میتوکندری بیشتری از اسپرم های Y حمل می کنند.
اسپرمی که سریعتر حرکت می کند شانس بیشتری برای زودتر رسیدن به تخمک دارد و البته زودتر هم انرژی خود را از دست می دهد و می میرد. به همین دلیل است که دانستن زمان تخمک گذاری برای تعیین جنسیت مهم است.
خانم ها می توانند زمان تخمک گذاری خود را مشخص کنند. و با دانستن آن برای تعیین جنسیت فرزند خود با دقت بیشتر اقدام کنند. اسپرم می تواند در زمان ۲۰ دقیقه تا ۲ ساعت به لوله های رحمی برسد. و این اسپرم ها می توانند در داخل بدن زن چهار تا هفت روز زنده بمانند.
خوب حال می دانید که جنسیت فرزند شما با مشخصات کرموزم آن مشخص می شود. جنسیت کودک با بیست و سومین جفت از کرموزم هایی که از والدینش به ارث می برد تعیین می شود.
تخمک زن حامل یک کروموزم X است و مردان هم اسپرم های حامل کرموزم X دارند و هم اسپرم های حامل کرموزوم Y. و این اسپرم مرد است که مشخص می کند بچه دختر باشد یا پسر!
همانطور که قبلاً گفته شد اسپرم های X که منجر به فرزند دختر می شوند جنبندگی کمتر و عمر بیشتر دارند. بنابراین نزدیکی زودتر از موعد تخم گذاری احتمال دختر شدن فرزند شما را افزایش می دهد.
همانطور که می دانید خانم ها ۱۴ روز قبل از شروع سیکل ماهیانه خود تخمک گذاری می کنند و زمان نزدیکی شما نباید دیرتر از ۴ روز مانده به زمان تخمک گذاری انجام شود. بنابراین در این مدت بیشتر اسپرم های حامل کرموزم Y از بین می روند و کروموزم های X هنوز زنده هستند.
اگر تخمک گذاری ۵ روز قبل از نزدیکی انجام شود، اسپرم های حاوی کروموزم X در رحم انتظار تخمک را می کشند. اگر یک کرموزم X تخمک را بارور کند، بچه دختر خواهد بود و شما به هدف خود رسیده اید.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم