ارسالها: 9253
#31
Posted: 14 Nov 2013 19:22
چه کارهایی را در رابطه جنسی انجام ندهیم !
به گزارش سلامت نیوز کارهایی مانند نبوسیدن همسر در طول رابطه یا مهمتر از آن عدم توجه به ارضاء شدن یا نشدن او صدمات جبران ناپذیری به رابطه ی همسران وارد می کند.
در این مقاله سعی شده تا شما را با کارهایی که به رابطه جنسی شما صدمه وارد میکند آشنا کنیم تا با پرهیز از انجام این کارها رابطه زناشویی خود را محکم تر و با صمیمت بیشتری ادامه دهید.
نبوسیدن : بسیاری از افراد به ویژه زنان زمان برقراری رابطه همسرشان را نمی بوسند. شاید موقعیت این اجازه را به آن ها نمی دهد. با این وجود، بوسیدن همسرتان در طول رابطه بسیار توصیه می شود.
لمس بخش هایی از بدن قبل از آمادگی همسر:در حالی که بسیاری از افراد از این کار لذت می برند اما گفتنی است که قبل از آمادگی همسرتان نباید این کار را انجام دهید زیرا ممکن است موجب ناراحتی و درد در او شود یا به سادگی موجب ترسیدن او شود. بنابراین قبل از انجام این کار و لیسیدن گوش، گردن، شانه یا هر قسمت دیگر بدن اطمینان حاصل کنید که او به اندازه ی کافی هیجان زده است و تحریک شده است.
چشم پوشی از بقیه ی بخش های بدن : لازم است بدانید که باید به بخش های دیگر بدن همسرتان نیز توجه کافی داشته باشید. زانوها، شکم، پشت، کمر مردان نیز مانند این قسمت های بدن زنان بسیار تحریک کننده ی احساسات جنسی آنان می باشند.
انداختن تمام وزن بدن روی همسر: از این کار به شدت بپرهیزید زیرا موجب آزار و ناراحتی همسرتان میشود.
خیلی زود یا خیلی دیر رسیدن به اوج لذت:این به ویژه برای مردان خیلی مهم است. مردان باید توجه کنند که به محض رسیدن به اوج لذت همسر خود را رها نکنند چرا که او ممکن است ارضا نشده باشد. خیلی کم یا زیاد انجام دادن این کار موجبات نارضایتی همسر را فراهم می آورد و آن ها باید توجه کنند که همسرشان نیز در رابطه ارضاء شود. .
ساکت بودن آیا دوست دارید که بدانید همسرتان در چه حالتی است و به اندازه ی کافی لذت می برد یا نه؟ پس خودتان نیز نباید ساکت باشید و زمانی که لذت می برید بیان کنید. گفتن جمله ی ساده ای مانند" احساس بسیار خوبی دارم" کافی است.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#32
Posted: 14 Nov 2013 19:23
انتظارات زنان و مردان از یکدیگر بعد از رابطه جنسی!
یکی از مشکلات عمده بین زوج ها تغییر رفتار آنها و سردی آنها پس از رابطه جنسی می باشد!
معمولا این برداشت ها به علت عدم شناخت جنس مخالف حاصل می شود.
تغییرات مردان پس از انزال و مقاربت:
معمولا آقایان بعد از رابطه جنسی احساس خواب آلودگی و کوفتگی دارند، این حالت کاملا طبیعی است. خیلی از آقایان بعد از مقاربت برای دقایق یا حتی ساعاتی تحریک نمی شوند و نعوظ مجدد در آنها اتفاق نمی افتد که این فرایند هم کاملا طبیعی است و نشانه بیماری یا اختلال جنسی نیست. معمولا اگر بعد از رابطه جنسی با آقایان حرف های عاشقانه بزنید آنها فقط تایید می کنند، آقایان ممکن است موقتا بعد از مقاربت از نظر احساسی کمی سرد به نظر برسند که همانطور که گفته شد این حالت موقتی است. آقایان انتظار دارند بعد از رابطه جنسی کمی فکر کنند و معمولا هم فکرشان بازتر می شود. تمرکز فکری آقایان بعد از مقاربت و انزال ارتقاء می یابد.
تغییرات خانم ها پس از ارگاسم و مقاربت:
بی حال شدن نه به اندازه آقایان اما تا حدی که نیاز دارند در بستر بمانند طبیعی است. زنان بعد از رابطه جنسی نیاز به توجه بیشتری دارند. آنها از اینکه در آغوش گرفته شوند لذت می برند. بعد از رابطه جنسی و ارگاسم احساسات خانم ها برانگیخته می شود و گاها تمایل به صحبت کردن دارند. معمولا خانم ها بر عکس آقایان بعد از ارگاسم به جای فکر کردن به موضوعات دیگر به رابطه ای که تجربه کردند فکر می کنند. زنان نیز همچون مردان تا مدت کوتاهی بعد از ارگاسم تحریک نمی شوند. هستند زنانی که تمایل به تهایی دارند که البته درصد آنها کم است.
توصیه های لازم بعد از مقاربت زوج ها:
بعد از مقاربت به هیچ وجه سریعا تخت یا محلی که همسرتان در کنار شما قرار دارد را ترک نکنید. بعد از مقاربت به یکدیگر پشت نکنید. به صورت و به چشمان هم نگاه کنید. استفاده از واژه هایی نظیر تو بهترین هستی، تو جذاب ترین زن دنیا هستی، تو منو به اوج بردی، دوستت دارم، عاشقتم، تو گرم ترین هستی و ... می تواند اثرات مثبتی در همسرتان ایجاد کند خصوصا در خانم ها. بعد از مقاربت سعی در تحریک جنسی مجدد تا لحظاتی نداشته باشید. بهتر است بعد از مقاربت ابتدا مرد یک نوشیدنی برای خانم بیاورد کلا محبت کردن به خانم ها بعد از رابطه جنسی خیلی ضرورت دارد خصوصا در افرادی که خانم آنها سردمزاج است می تواند به مرور باعث تغییر مزاج شود.
اگر در محلی که مقاربت انجام شده نور چراغ کم است بعد از آن بلافاصله نور محیط را زیاد نکنید. باید همه چیز به آرامی شروع و به آرامی خاتمه پذیرد. شاید انجام این اعمال با توجه به خستگی ناشی از نزدیکی برای آقایان دشوار باشد اما انجام آن می تواند باعث افزایش شیفتگی و گرمی مضاعف همسر نسبت به وی شود.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#33
Posted: 14 Nov 2013 19:25
7 نکته درباره کاهش ميل جنسي زنان
.
شايعترين شکايت جنسي زناني كه با دفتر من تماس ميگيرند، با اين جمله شروع ميشود: «ديگر علاقهاي به رابطهزناشويي ندارم.» حتي زنان جوان اين شکايت را بيان ميکنند. نتايج يک بررسي جديد نشان ميدهد 40 ميليون نفر از زنان آمريکايي چنين شکايتي دارند اما مشکل چيست؟ آيا اين زنان اين مشکل را با شوهرانشان مطرح کردهاند؟...
اولينباري که اين شکايت را از يکي از مراجعانم شنيدم، حيرتزده شدم. صداي گوينده طنيني بسيار نوميدانه داشت، گويي آن زن به مشکلي دائمي گرفتار شده بود. اما تجربه من در درمان هزاران زوج نشان داده است که ميتوان علت کاهش ميلجنسي زنان را شناخت و به زن و شوهرها کمک کرد بر اين مشکل غلبه کنند.
اولين گام در درمان کاهش ميلجنسي اين است که ريشه آن را بشناسيم. آيا کاهش ميل زن علتي دروني دارد؟ آيا به اشکال تصوير ذهنياش از خودش (خودانگارهاش) مربوط ميشود؟ يا اينکه ريشه مشکل را بايد در سابقه روابطزناشويي زوج جستجو کرد؟
آيا روابطزناشويي زن و شوهر قرباني «جنگ قدرت» ميان آنها شده است؟ آيا مشکلي فيزيولوژيک باعث درد و خشکي دستگاه تناسلي زن شده است؟ يا مشکلي عميقتر در ناخودآگاه زن را درگير کرده است که ناشي از شرم يا آسيبهاي رواني يا محيط خانوادهاي است که زن در آن تربيت شده است؟
معمولا يکي دو جلسه درماني نخست به تعيين زمان شروع کاهش ميلجنسي و يافتن علت آن ميگذرد. آشنايي با سوالهايي که من در اين جلسهها ميپرسم، به شما نيز کمک خواهدکرد تا اگر مشکل مشابهي داريد، موقعيت خود را تجزيه و تحليل كنيد: هريک از اين پرسشها به يک حوزه معين مربوط به اختلال جنسي ميپردازد. در بسياري از زنان ممکن است در چند حوزه اختلال وجود داشته باشد.
1. اوج
آيا به ارگاسم (اوج لذت جنسي) ميرسيد؟ براي خانمي که تجربه ارگاسم ندارد يا به اصطلاح دچار «آنورگاسمي» است، بر اهميت اين موضوع تاکيد بسياري ميشود.
روابطزناشويي به لذت، احساس، اشتياق و رهايي نياز دارد. يقينا زنان از رابطهزناشويي فقط رسيدن به اوجلذت يا ارگاسم را نميخواهند اما بدون رسيدن به چنين اوجي، ميلجنسيشان کاهش مييابد و روند تحريک شدنشان کندتر خواهدشد زيرا بدن «عاقل» است. بدن ميگويد: «چرا خودم را براي صعود به کوهي به زحمت بيندازم که در قلهاش براي من چيزي وجود ندارد؟»
پزشک متخصص به زوج ياد ميدهد چقدر طول ميکشد تا زني که ارگاسم را تجربه نکرده است، به اين اوج برسد و چه کارهايي براي رسيدن به اين اوج بايد انجام داد و از چه وسايلي استفاده كرد.
2. درد
آيا هنگام انجام روابطزناشويي احساس درد ميکنيد؟ خشکي، درد هنگام آميزش، گرفتگي عضلات واژن، درد هنگام تحريکشدن، درد کليتوريس و دردهاي پس از درمان سرطان ميتوانند رابطهزناشويي را مختل کنند. در طول سالهاي کارم از مشاهده زنان فراواني که ميگفتند هنگام رابطه زناشوييشان از شدت درد دندانهايشان را به هم ميفشارند، شگفتزده شدهام.
در اغلب موارد يک علت فيزيولوژيک براي احساس درد وجود دارد و زن بايد تحتنظر متخصص زنان يا گاهي فيزيوتراپيست درمان شود. پس از درمان علت فيزيولوژيک درد، درمانگر جنسي به همسران کمک خواهد کرد دوباره چرخ روابط جنسي را به حرکت درآورند.
اگر علت درد هنگام برقراري روابطزناشويي علايم يائسگي باشد، ميتوان با هورمونها يا درمانهاي طبيعي آنها را برطرف کرد و مانع قطع روابط جنسي زوج شد.
شايعترين تشخيصهايي که در اين موارد داده ميشوند عبارتند از: واژينيسموس (گرفتگي عضلات مجراي بيروني واژن)، وستيبوليت (درد در ورودي واژن و اغلب در قوس کفي آن)، ديسپارونيا (درد هنگام روابطزناشويي)، تقريبا همه اين مشكلات قابلحل يا بهبود هستند. لازم نيست حتي يک روز ديگر به تحمل درد ادامه دهيد. به پزشک متخصص دردهاي لگني و درمانگر جنسي مراجعه کنيد.
3. تخيل
در «يک ماه» چندبار به روابطزناشوييتان فکر ميکنيد؟ افکار زنان درباره روابطزناشويي ممکن است از لذت ساده در آغوشگرفتن صبحگاهي شوهر پيش از رفتن به سر کار تا شنيدن يک ترانه عاشقانه که احساسات مثبت يا حتي احساسات قبليشان را در آنها برانگيزد، متفاوت باشد.
براي زناني که دچار کمبود ميلجنسي هستند، همه اين انواع احساسات مثبت سودمند است. حتي اگر كسي در پاسخ به پرسش اول اين بخش، پاسخ بدهد «دو بار در ماه»، به حل مشکل زن اميدوار ميشوم و ميدانم که ميتوانم روابطزناشويي زوج را به مسير طبيعي بازگردانم.
با تشويق زن به اينكه با همسرش بر حداقل يکي از اين افکار مثبت متمرکز شوند و اجازه دهد ميلي پذيرنده در او ايجاد شود که آغازگر رابطه باشد. سرانجام زماني ميرسد که مرد ميتواند تمايل همسرش را احساس کند و بهتدريج شمار اين موارد افزايش مييابد و گرماي روابطزناشويي بازميگردد.
اگر پاسخ زن «صفر» باشد، من بر احساسهاي منفي او درباره روابطزناشويي مانند اينکه «اميدوارم امشب خبري از رابطهزناشويي نباشد» متمرکز ميشوم. وجود اين احساسات منفي بيانگر آن است که فرد به موضوع آگاهي دارد. اگر زن اصولا اجازه ندهد افکار مربوط به روابطزناشويي به ذهنش راه يابد، لازم است عميقتر به بررسي رواني او پرداخت تا علت بيميلي او را دريافت.
4. رابطه
آيا همسرتان به شما احترام ميگذارد؟ به حرفهاي شما گوش ميدهد؟ بار امور زندگي بهطور منصفانهاي بين شما تقسيم شده است؟
پرسيدن چنين سوالهايي از زن اطلاعات بيشتري در اختيار درمانگر ميگذارد تا اينکه فقط از او سوال كند از ازدواجش راضي است يا نه و يک پاسخ ساده دفاعي بشنود.
کيفيت ارتباط ميان دو همسر نقش مهمي در كاهش ميلجنسي زن دارد. در بيشتر زنان «پيوند عاطفي»، اساس تداوم تمايل جنسي است بنابراين او و همسرش بايد بياموزند که چگونه رفتارهايشان را به شيوهاي تغيير دهند که رابطهزناشوييشان از بند «جنگ قدرت» رها شود.
سوالهاي ديگري که بايد از زن پرسيد اينهاست: آيا همسرش برايش جذابيت دارد و نظرش درباره جذابيت خودش براي همسرش چيست؟ آيا از همسرش ميترسد؛ آيا همسرش آدم بدخلقي است؟ از چه وقتي کاهش برانگيختگي جنسياش شروع شد؟ پس از ماهعسل؟ پس از به دنيا آمدن بچهها؟ پس از يائسگي يا بالا رفتن سن؟ آيا مشكل بيوفايي مطرح بوده است؟
5. فيزيولوژي
آيا مشکلات خلقي بر تمايل جنسي شما تاثير ميگذارد؟ افسرده يا مضطرب هستيد؟ براي درمان اختلالهاي خلقي مانند افسردگي داروهايي مانند فلوکستين که ممکن است ميلجنسي را مهار کنند، مصرف ميکنيد؟
آيا قرص ضدبارداري خوراکي مصرف ميکنيد؟ قرصهاي ضدبارداري خوراکي شهرت بدي در کاستن از ميلجنسي و خشکي يا دردناکي واژن دارند.
آيا بارداري و زايمان بر بدن و واژن شما اثر گذاشته است؟ دچار افسردگي پس از زايمان شده بوديد؟ پس از بچهدار شدن هنوز به جذابيت خود توجه داريد؟ تمام توجه شما و شوهرتان به تامين نيازهاي فرزندانشان متمرکز نشده است؟
آيا در سن يائسگي هستيد؟ براي تغييرات جنسياي که در اين دوره رخ ميدهد، درمان شدهايد؟ بسياري از زنان در سن يائسگي علايمي را تجربه ميکنند که روابطزناشويي آنها را مختل ميکند؛ تعريق شبانه که آنها را فرسوده ميکند، کاهش توليد هورمون تستوسترون (که در ميلجنسي زنان هم نقش دارد) و کاهش استروژن که باعث تغييرات در احساس نياز به رابطهزناشويي ميشود، خشکي و تحليلرفتگي واژن و... زنان در گروه سني 45 تا 60 سال بيشتر از کاهش ميلجنسيشان شكايت ميکنند.
آيا به سرطان پستان يا سرطان زنانه ديگري مبتلا بودهايد؟ آيا به دليل برداشتن پستان (که نماد زنانه بسيار آشکاري است) براي درمان سرطان، خودانگارهتان آسيب ديده است؟ آيا به شما گفته شده است که درمانهاي سرطان (شيميدرماني، دارودرماني، پرتودرماني) ممکن است بر رابطه جنسيتان اثر بگذارد؟
آيا شوهرتان به سرطان پروستات مبتلا بوده است؟ او دچار اختلالهاي فيزيولوژيک مختلکننده کارکرد جنسي است؟
6. تحريک
آيا رابطه زناشويي برايتان جذابيت دارد؟ رابطهزناشويي برايتان مفرح است يا به کاري تکراري، روزمره و ملالآور تبديل شده است؟ شما و همسرتان ايدههايي براي تنوع دادن به تجربههاي جنسيتان داريد؟
رفتار همسرتان هنگام رابطه زناشويي چگونه است؟ رابطهتان چقدر طول ميکشد؟ آيا روابطزناشوييتان با شوهرتان قبلا تحريککنندهتر بوده است؟ عملکرد همسرتان خوب نيست؟ تا چه حد درباره شيوههايي که واقعا باعث تحريک شما و رسيدن به ارگاسم ميشود، با همسرتان حرف زدهايد؟ آيا شما و همسرتان هنگام صحبت درباره نيازهاي جنسيتان مهربان و موقعشناس هستيد؟
7. تعداد
چندبار در هفته رابطه زناشويي داريد؟ چندبار در ماه؟ چندبار در سال؟ دانستن پاسخ اين پرسشها و پيوند عاطفي دو همسر بسيارمهم است و اينكه آيا پاسخ زن و مرد به اين پرسشها تفاوت دارد يا يكي است. يک زن دچار کمبود ميلجنسي ممکن است بگويد هفتهاي يکبار اما شوهرش پاسخ دهد: «نه، اون هفتهاي که عادتماهيانه بودي و 9 ماه قبل در هفتهاي که مادرت به ديدن ما آمده بود» اگر زن و شوهر درباره دفعات برقراري رابطه زناشويي توافق نداشته باشند، يعني رابطهشان مختل است.
در بسياري از موارد زوجها به من ميگويند مساله فقط دفعات رابطهزناشويي نيست، بلكه مشاركت زن در رابطه و تمايل او به آن است. گاهي همسر زن انتظارهاي غيرمعقولي درباره دفعات برقراري رابطه زناشويي دارد، در اين موارد ممكن است به اشتباه ميلجنسي زن بهدليل تطبيق نداشتن آن با ميلجنسي شوهر، مختل شمرده شود.
نميتوان براي حل مشکل ميلجنسي شديد يک طرف و ميلجنسي کم طرف ديگر، به سادگي حد ميانه را گرفت. هنگامي که مساله شمار فعاليت جنسي مطرح است، هر همسر بايد به نيازهاي همسر ديگر توجه و درک عميقي از آن پيدا کند. با اينکه اين پرسشها همه ريشههاي ميلجنسي کم را در برنميگيرند، اما اغلب نقطه شروع خوبي براي شروع بحث و يافتن راهي هستند که حل مشکل ممکن است از آن شروع شود.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#34
Posted: 14 Nov 2013 19:28
تغییرات دستگاه تناسلی مردان در طول زندگی
همان طور که می دانیم قدرت جنسی مردها ، با افزایش سن ، کاهش می یابد . همچنان که سطوح هورمون تستو سترون پایین می آید ، توانایی جنسی رو به افول می نهد ، یعنی نعوظ و حفظ آن دشوارتر می گردد . افزایش سن علاوه بر آن ، بر مقدار و کیفیت تولید اسپرم نیز تاثیر می گذارد .
در کل توانایی جنسی مردان بین 40 تا 70 سالگی ، از 60% اولیه به 30% میزان دوره جوانی افت می کند.
از سویی افزایش سن بر نحوه ادرار مردان نیز تاثیر منفی می گذارد طوریکه به دلیل ضعف عضلات مثانه یا بزرگی پروستات و سایر دلایل ، خروج ادرار ضعیفتر و آرامتر می گردد . این تغییرات به همین موارد ختم نمی شود ، بلکه با عبور سن مردان از 30 سالگی ، آلت آنها نیز دچار تغییرات می گردد که در زیر شرح می دهیم :
- ظاهر آلت تناسلی مردان، دو تغییر عمده دارد : سر آلت رنگ براق و یک دست خود را ازدست می دهد که نتیجه کاهش جریان خون در آن ناحیه است و دیگر اینکه موی ناحیه زهار شروع به ریزش می نهد .
- اندازه آلت ؛ با افزایش چربی در ناحیه شکم و زیر شکم ، طول آلت کوتاهتر به نظر می رسد . در افراد خیلی چاق ، آلت کلاً در میان توده چربی و گوشت گم می شود.در کنار این کوتاه شدگی معمولی متناسب با افزایش سن هم قرار دارد که قطر آن معمولاً حدود 1 تا 2 سانتیمتر نسبت به دوره جوانی است.
یک دلیل این کاهش به تصلب شرایین آلت در اثر وجود چربی ها برمی گردد که منجر به کاهش جریان خون به داخل حفره های آلت و انبساط آن می گردد و دلیل دیگر آن کاهش خاصیت کشانی حفره های آلت است . در این دوره ، انداره بیضه ها هم رفته رفته کوچک می شود و قطر آنها حدوداً از 3 به 2 سانتیمتر کاهش می یابد .
- در افراد میانسال به بالا آلت از شق و رقی در حالت نعوظ خارج شده و به صورت قوسی در می آید . نتیجتاً نعوظ و دخول ممکن است همراه با درد باشد .
- حساسیت ، مطالعات نشان می دهد که سر آلت رفته رفته حساسیت اولیه خود را از دست می دهد که این امر رسیدن به اوج لذت و یا نعوظ کامل را دشوار می سازد .
- با وجود همه این تغییرات ، محققان معتقدند که خوشبختانه میل و رضایت جنسی مردان افت شدیدی پیدا نمی کند یعنی اگر مسئله اصلی را در رابطه زناشوئی ارضای طرف مقابل هم بدانیم این امر به اندازه آلت و یا اوج آمادگی فیزیکی بستگی ندارد ، بلکه به تجربه و شناخت بیشتر وابسته است که آنهم نزد این میانسالان فراوان یافت می شود!
دکتر انتظاری
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#35
Posted: 14 Nov 2013 22:58
مردانی که نباید با آنها رابطه برقرار کرد
لیستی از مردهایی تهیه کردهایم که به هیچ عنوان نباید با آنها رابطهای شروع کنید.
مردی که خود را آفتابی نمیکند
در شهری با هم آشنا میشوید که هیچکدام در آن زندگی نمیکنید. تماسهای تلفنی و ایمیلها ارتباط را برایتان شیرین میکند؛ دو ماه بعد از شما خواهش میکند همدیگر را دوباره ببینید و به شهر او سفر کنید.
در مسیر رفت، در هواپیما، وقتی که میخواهید با بغلدستیتان کمی دردودل کنید، میگویید که تصور میکنید کسی که همیشه میخواستید را پیدا کردهاید. سی دقیقه بعد، وقتی هواپیما مینشیند و کسی برای استقبال از شما نیامده است، بغلدستیتان با ترحم به شما نگاه میکند و پیشنهاد میدهد که شما را تا مسیری برساند. این همان زمانی است که باید مستقیم به باجه فروش بلیط بروید و همان لحظه به شهر خودتان برگردید!
مرد حسود
اوایل وقتی گارسون رستوران کمی بیشتر از حالت متداول به شما توجه میکند، کوتاه میآید. اما بعدها وقتی مکالمهتان با یکی از همکاران مرد یا همکلاسیهایتان طول میکشد، تحمل نکرده و از جا در میرود. وقتی میگوید که شما و برادرتان بیش از اندازه همدیگر را بغل میکنید یا حتی دوست دخترتان را به داشتن تمایل به جنس موافق متهم میکند و میگوید که به شما نظر دارد، زمان آن است که ترکش کنید.
بااینکه این تعصبات و توجهات در ابتدای رابطه جالب و خوشایند میآید اما خیلی زود جذابیت خود را از دست داده و بیش از اندازه محدودکننده خواهند بود. و وقتی بالاخره رابطهتان با او را تمام میکنید، مطمئن باشید تا مدتها به دنبال شما با نفر بعدی که با او وارد رابطه میشوید هم خواهد بود!
مردی که دست بزن دارد
این مردی است که شما را مینشاند، بازویتان را میگیرد، موهایتان را میکشد یا کتکتان میزند. بااینکه خودمان بهتر از هر کس دیگری میدانیم که بودن با چنین مردی عین دیوانگی است اما خیلی وقتها به بهانههای مختلف خودمان را گول میزنیم. اما قبل از اینکه این خشونتها مشکل جدیتری برایتان ایجاد کند، باید از رابطه بیرون بیایید.
مرد خیانتکار
بعد از اولین قرار ملاقاتتان، تظاهر به مریضی میکند و قرار نمیگذارد. سعی میکنید فراموش کنید که تولدتان است و شروع به پختن سوپ معروفتان میکنید و به در خانهاش میروید. دو روز بعد، هنوز مریض است اما دعوتتان میکند به خانهاش بروید.
از او میپرسید دوست دارد برایش سوپ داغ کنید و با صدایی آرام میگوید، «عالی میشه اگه اینکارو بکنی.» قابلمه سوپ را از یخچال درمیآورید که روی گاز بگذارید و میبینید که داخل این سوپ قارچ هست درحالیکه سوپی که شما درست کرده بودید قارچ نداشت. خیلی راحت باید نتیجه بگیرید که این مرد یک منبع دیگری برای سوپ درست کردن دارد و تا زمانیکه شما به او اجازه دهید به شما خیانت خواهد کرد.
مرد متکی
ممکن است خیلی از شما اینطور باشید که با هر مردی که آشنا میشوید، میبینید کمکم کارش را رها میکند، ماشینش را میفروشد و حتی گاهی خانهاش را پس میدهد و سر شما سوار میشود. خیلی از مردها، بیشتر از همه موزیسینها، نقاشان و هنرمندان همیشه به دنبال زنهایی قوی هستند که از آنها حمایت کند. این نوع از مردها به هیچ درد شما نمیخورند و باید سریعاً رهایشان کنید.
مرد خیانتدیده
ممکن است با مردی آشنا شوید که به تازگی از رابطهای شکستخورده بیرون آمده باشد. این مردها کلاً بی هیچ دلیلی همیشه عصبانی هستند، هر چقدر هم که رابطه شما ادامه پیدا کند و تصور کنید که اعتماد او را جلب کردهاید، باز هم باید حتی قید خانواده و دوستان دخترتان را بخاطر او بزنید.
مرد خودشیفته
از لباستان خوشش نمیآید؟ آیا اصلاً لازم است درمورد این دسته از مردها صحبت کنیم؟ این مردها کسانی هستند که اگر بچه داشته باشید حتی به چشمان فرزندتان نگاه نمیکند، دوست ندارد خواهر یا مادرتان را ببیند
و دفعه اولی که بخواهید با دوستانتان برنامه بگذارید داد و بیدادش برخواهد خواست. وارد رابطه شدن با چنین مردهایی، بحث و جدلهایی را وارد زندگیتان میکند که خیلی زود خستهتان خواهد کرد.
مرد بخیل
به موانعی که سر راه موفق شدنتان میگذارد خوب دقت کنید. اگر ترفیع رتبهای با افزایش حقوق بگیرید و او سعی کند آن را کوچک جلوه دهد، میتواند اولین تلنگر برایتان باشد. وقتی موقع حرف زدن درمورد شما همیشه از عبارات و اصطلاحات تحقیرآمیز استفاده میکند، دومین تلنگر خواهد بود.
فقط به این دلیل که مردها برایشان سخت است که باور کنند زنی میتواند نانآور باشد، به این معنی نیست که باید خودتان را قربانی کنید تا این را به او بفهمانید. خیلی از مردها اصلاً از پیشرفت زن زندگیشان خوشحال نمیشوند و دستاوردها و استعدادهای شما تاثیر مثبتی بر آنها ندارد.
مردی که شادترین کودکی ممکن را داشته است
مادر او بهترین بوده است؛ پدرش هیچوقت سیگار نمیکشیده، مشروب نمیخورده و به مادرش خیانت نکرده است. از اینکه دوستانش والدینشان را برای همه چیز مقصر میدانند متنفر است درحالیکه او و هفت خواهر و برادرش همیشه سیراب از عشق و محبت خانواده بودهاند،
شاید ابتدا تصور کنید که چقدر جالب است و اولین باری باشد که چنین چیزهایی را میشنوید اما خوب به صدای او توجه کنید، صدایی که ممکن است قصد توجیه کردن خودش را داشته باشد، صدایی که ممکن است شکننده و همراه با بغض باشد. زمانیکه این بغض بشکند، صدای آن همه جا را گرفته و مطمئن باشید که رابطه شما را هم با خود خواهد شکست
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#36
Posted: 14 Nov 2013 23:00
ریشه بدخلقی در زنان
کاری از دست تان برنمی آید؛ علم امروز ثابت کرده است که مغز زنها برای بالا بردن اضطراب، افسردگی و نوسانات خلقی ساخته شده است.
ریشه بدخلقی در مغز زنان
به نظر میرسد که علم امروز این ایده را تایید میکند که مغز خانمها برای بالا بردن اضطراب، افسردگی و نوسانات خلقی ساخته شده است و این مشکل با برنامههای غذایی پر پروتئین و کمکالری لاغری که اغلب دنبال میکنند بدتر هم میشود.
از قدیم زنها بیشتر از افسردگی رنج میبردند. تقریباً یکی از هر چهار زن در نقطهای از زندگی خود به دنبال درمانی برای افسردگی میرود درحالیکه این آمار برای مردان یکی از هر ده نفر است.
این با برخی عوامل اجتماعی قابل توضیح است - زنان در مقایسه با مردان بیشتر به دنبال درمان برای علائم خود هستند. اما در یک تحقیق جدید دو تفاوت عمده در طریقه پردازش سروتونین که همان هورمون شادیآفرین است در زنان و مردان مشخص شد.
بالا بودن میزان سروتونین احساس شادی و رضایت را افزابش داده، اشتها را کاهش میدهد و خواب را تقویت میکند. پایین بودن میزان این هورمون در بدن با افسردگی در ارتباط است. این اطلاعات درمورد سروتونین است که باعث ساخته شدن بسیاری از داروهای ضدافسردگی شده است.
این داروها که شامل پروزاک (Prozac) هستند، با بالا بردن میزان سروتونین موجود در مغز عمل میکنند.
دانشمندان در یک موسسه تحقیقاتی در سوئد از اسکنهای مغز برای کشف سطح سروتونین در زنان و مردان استفاده کردهاند. و نتایج این بررسیها برای خانمها چندان خوشحالکننده نیست.
دانشمندان به میزان مصرف سروتونین در خانمها و آقایان توجه کردند - اینکه چه میزان سروتونین توسط مغز مصرف میشود. اسکنهای آنها نشان داد که خانمها گیرندههای سروتونین بیشتری نسبت به آقایان دارند.
هر سلول در بدن بر روی سطح خود محل گیرنده دارد. اینها معادلهای سلولی از ایستگاههای تعمیرگاهی یا پمپ بنزین هستند که به سلولهایتان سوخت میرسانند. فقط تفاوت آنها این است که محل گیرندههای سلول موادی مثل موادمغذی و هورمونها را وارد و خارج میکند.
درمورد سروتونین، اینکه تا چه اندازه احساس خوشحالی میکنید نه تنها به میزان سروتونین که میسازید بستگی دارد بلکه با این نیز مرتبط است که محل گیرنده کافی در مغز برای به عمل انداختن آن وجود داشته باشد.
این واقعیت که زنانی که در آن تحقیق سوئدی شرکت کرده بودند محل گیرنده سروتونین بیشتری در مغز خود داشتند به نظر خبر خوبی است همینطور یافته دیگری که میگفت خانمها سطح پایینتری از پروتئین دارند که مصرف سروتونین را مختل میکند.
این یعنی سروتونینهای قدیمی شما به گردش ادامه میدهند، از سطح عادی بالاتر رفته و باعث میشوند احساس شادی بیشتری کنید.
بنابراین خانمها نه تنها محلهای بیشتری در مغز خود دارند که میتواند توسط سروتونین فعال شود، بلکه به نظر میرسد که آن را به مدت بیشتری هم میتواند نگه دارد.
اما در واقعیت این تحقیق سوئدی چیز دیگری نشان میدهد. وقتی سلولها با کمبود مادهشیمیایی مثل سروتونین روبهرو باشند، برای گفتن هر ذره از آن هر گیرندهای که دارند را باز میکنند.
طبیعت آنها این است: خانمها نسبت به آقایان هورمون «شادیساز» کمتری تولید میکنند.
خانمهایی که محل گیرنده بیشتری دارند و سروتونین موجود را بیشتر نگه میدارند نشان میدهد که در نقطه اول مقدار کمتری داشتهاند.
تحقیقات و مطالعات دیگر نیز این ایده را تایید میکنند که زنان مقدار سروتونین کمتری به نسبت مردان تولید میکنند. دانشمندان دانشگاه مونترال به این نتیجه رسیدهاند که مغز آقایان به طور متوسط ۵۲ درصد سروتونین بیشتری به نسبت خانمها تولید میکند. دلیل آن میتواند تفاوتهای موجود در هورمونهای جنسی مردان و زنان باشد.
بااینکه یافتهها درمورد تولید کمتر سروتونین در خانمها بحثبرانگیز است، براساس مطالعات انجمن بریتانیا استروژن و تستوسترون، اصلیترین هورمونهای استیروئیدی جنسی، بر رفتار تاثیر میگذارند.
اما استروژن بخاطر نوسانیتر بودن سطح هورمونی تاثیر شگفتتری بر زنان دارد.
استروژن به طور خاص گیرندههای سروتونین در مغز را تحریک میکند.
وقتی سطح هورمونها نوسان مییابد، حساسیت مغز به سروتونین تغییر کرده و ازاینرو مقداری که از قبل نیاز داشتید دیگر کافی نخواهد بود.
این میتواند توضیح دهد که چرا سطح سروتونین در خانمها وقتی میزان استروژن آنها کم است پایین میآید - مخصوصاً در روزهایی که نزدیک به عادتماهیانه آنهاست، بعد از زایمان و در زمان یائسگی.
و مشکل اینجاست که این تاثیر جمعشونده است. درکنار نوسان هورمونها، خانمها استرس و ترومای بیشتری را هم در طول زندگی خود تجربه میکنند (بخاطر اتفاقات مختلف در طول زندگی).
این به مرور زمان توانایی مغز و غده آدرنال برای تنظیم خلق و خو و جنسیت را از بین میبرد و خانمها را بیشتر در معرض افسردگی قرار میدهد.
ناکافی بودن سطح استروژن میتواند موجب افسردگی شود، به همین دلیل است که خانمهایی که نزدیگ به دوران یائسگی هستند از آن رنج میبرند.
پس خانمها مخصوصاً آنها که قبل از عادتماهیانه، بعد از زایمان یا نزدیک به یائسگی هستند برای شادتر بودن باید چه کارهایی انجام دهند؟
اول اینکه حتماً باید با پزشک متخصص زنان صحبت کنید زیرا قرصهای ضدافسردگی خفیف میتواند کمککننده باشد. اگر این داروها نامناسب تشخیص داده شدند، تغییر در سبک زندگی مثل استرس، رژیمهایغذایی بد و ورزش نکردن (حتی کمبود نور خورشید) که همه موجب تخلیه سروتونین میشوند، میتواند مفید باشد.
مصرف پروتئین مثل بوقلمون و پنیر که حاوی مقدار بالایی تریپتوفان هستند که آمینواسیدی است که بدن برای تولید سروتونین مصرف میکند. هم میتواند مفید باشد. اما در مصرف پروتئین زیادهروی نکنید و کالریهای مصرفی خود را نیز کم نکنید.
تحقیقات انجام گرفته در دانشگاه آکسفورد نشان داده است که سه هفته محدود کردن کالریهای مصرفی در هر دو جنسیت زن و مرد، تریپتوفان را کاهش داده و این مسئله در خانمها شدت بیشتری داشته است. رژیمهای غذایی واقعاً خانمها را بدخلقتر میکند.
اما رژیمهای پرپروتئین هم میتواند مشکلساز باشد زیرا بااینکه تریپتوفان از پروتئین ساخته شده است، برای اینکه عمل کند باید از طریق خون وارد مغز شود و برای حفظ جا و مکان خود با دیگر آمینواسیدها بجنگد.
موثرترین راه برای بالا بردن میزان تریپتوفان در مغز خوردن غذاهای حاوی کربوهیدرات است که تولید انسولین را افزایش میدهد. این آمینواسیدهای رقیب را از خون پاک کرده و باعث میشود تریپتوفان بیشتری وارد مغز شود.
به همین دلیل است که خانمها بیشتر از آقایان طرفدار شکلات هستند، مخصوصاً قبل از عادتماهیانه که میزان استروژن در بدن پایین است.
و اگر یک رژیمغذایی پرپروتئین را دنبال میکنید، هفتهای یک یا دو بار یک غذای آزاد داشته باشید تا روحیهتان کمی تقویت شود
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#37
Posted: 14 Nov 2013 23:05
چرا اغلب زنان پس از ازدواج دچار افسردگی میشوند؟
زن و مرد به واسطه نیازهای مختلف جسمی و عاطفی به هم دل می بندند و با هم زندگی مشترك را آغاز می كنند به امید اینكه همیشه بتوانند از عشق ومحبت یكدیگر سیراب شوند...
چرا اغلب زنان پس از ازدواج دچار افسردگی میشوند؟
زن و مرد به واسطه نیازهای مختلف جسمی و عاطفی به هم دل می بندند و با هم زندگی مشترك را آغاز می كنند به امید اینكه همیشه بتوانند از عشق ومحبت یكدیگر سیراب شوند و فارغ از رنج تنهایی مأمن و پناهی برای ابراز عشق و بیان هم دلی بیابند، ودر نهایت از كنار هم بودن به آرامش و لذت برسند.
از آنجا كه مردان به دلایل مختلفی همچون ساختار مغزی و جسمی و نوع فعالیتهایی كه بر عهده نسل مرد قرار داده شده و شرایط اجتماعی و فرهنگی ، پس از سیراب شدن از نیازهای مختلف عاطفی و غریزی به دیگر فعالیتهای روزمره خود مشغول می شوند و رابطه احساسی و عاطفیشان كم رنگ می گردد،
و به سراغ وظیفه اصلی كه همانا كار و موقعیت های اجتماعی می روند و تا دوره بعدی نیاز خود،همسر یا زن مورد علاقه خویش را به فراموشی می سپارند،و توقع دارند فریاد شكوه و شكایت زنان بلند نشود چراكه، این كاركرد برای روحیات و تمایلات مردانه بسیار طبیعی و عادی است.
اما اگر یك مرد بخواهد به شكلی زندگی كند كه، در كنار خواسته ها و تمایلات خود،خواسته و نیاز زن مورد علاقه خود را در نظر بگیرد لازم است،یك سری مهارتها و تواناییهایی را كسب كند و به موضوعاتی توجه نماید كه نتیجه این توجهات جلب رضایت زنان با احساس،معقول ووظیفه شناس است.
گاه مردان ادعا می كنند كه پس از یك روز كاری، و پس از رنجها و سختی هایی كه در طول روز متحمل شدند، حق دارند، پس از وارد شدن به خانه،وقتی را به خود اختصاص دهند و در این زمان به تفریح و استراحت شخصی مشغول شوندو زن مورد علاقه آنها اجازه ندارد از او بخواهد ساعت های حضور در خانه را با هم تقسیم كنند،چرا كه مردان خود وظیفه خویش را به خوبی می دانند و در زمان مقتضی همه عشق و محبت خود را به یكباره نثار او می كنند.
بیشتر مردان هم عقیده دارند كه بعد از چند بار مقاومت می توانند همه احساسات زنانه را تغییر دهند و برنامه ای پیش روی او بگذارند تا همه عشق و نیاز خود را در یك موقع مقرر از مرد دریافت كند.
این طرز برخورد و خلقیات بیشتر از سوی مردانی است كه جنس زن را به خوبی نشناخته اند و تصور می كنند،همه احساسات و عواطف زنانه، با یك همبستری و یك هم آغوشی برآورده شده و زنان تا نوبت بعدی هم آغوشی، هیچ نیاز عاطفی دیگری ندارند.
اما بر عكس برای زنان این نوع هم آغوشی، تبادل عشق و احساسات نیست بلكه بسیاری از زنان این نوع همبستری بی مقدمه را، یك نوع تجاوز محسوب می كنند چرا كه برای زنان عشق و محبتی معنا دار است كه همیشه جاری و پیوسته باشد و تنها رنگ و بوی جنسی نداشته باشد.
مردانی كه اهل تلاش و كوشش هستند خود را غرق كار و فعالیت می كنند ، این فعالیت به قدری آنها را سرگرم میكند كه كمتر فرصت می كنند به زندگی مشترك بینیشند و نیازهای عاطفی و روحی همسر خود را مد نظر قرار دهند.دسته دیگری از مردان كه فرصت فراغت بیشتری دارند بعد از تشكیل زندگی مشترك گاه و بیگاه یاد دوران مجردی را زنده كرده و این اوقات را با دوستان سپری می كنند یا به رفتار و كارهایی مراجعه میكنند كه این نوع رفتار برای آنها در زمان تجرد آرامش بدنبال داشته است.
اما مشكل اصلی از آنجا آغاز میشود كه گاه این سر گرمی ها یا كار و فعالیت، مردان را كاملا به خود مشغول می سازد.مردان هم تصور می كنند همین كه گاه و بیگاه در كنار همسر خود قرار می گیرند تا نیاز غریزی خود را رفع كنندبرای زن هم همین توجه و حمایت كافی است.
مردان اغلب با دوستان خود هم دردو دل كرده و زنان را موجودات زیاده خواه ، پر توقع و كنترل گر معرفی می كنند و یكدیگر را تشویق می كنند كه نباید اسیر این زیاده خواهی های زنان شد. وبهتر است از آنها فاصله گرفت تا از این راه به كنترل در آیند! البته فرهنگ غلط اجتماعی هم به این امر دامن می زند و مردان تصور می كنند اگر به نیازهای زن توجه كنند، زنان بر آنها چیره خواهند شد.
اما همین كه زنان وارد زندگی مشترك می شوند بر آورده شدن نیازهای عاطفی و غریزی در آنها باعث می شود تا به زندگی و مردی كه هستی خود را به پای او ریخته اند عشق بورزند.هر چه زمان می گذرد زن به همسر خود بیشتر وابسته می شود و دوست دارد برای تداوم این عشق و محبت از مرد مورد علاقه خود تضمین دریافت كند. مردان با برآورده شدن نیازهای مختلف فرصت می یابند تا به وظایف اصلی خود مانند كار و فعالیتهای اجتماعی فكر كنند كه افراط و زیاده روی در كار موجب جدا شدن فكر و اندیشه آنان و بدنبال آن دور شدن فیزیكی از همسر خویش می شود.
اما در زنان، برآورده شدن نیازهای مختلف، همسو با احساسات و ساختار فكری آنها می باشد و آنان با سیراب شدن از عشق و محبت بیشتر به همسر و زندگی خود دلبسته می شوند. شكاف بین زن و مرد در خانواده هایی كه روابط اصولی و منطقی بین زن و مرد حاكم نباشد در زمان بچه دار شدن، به اوج خود می رسد. و هرچه تعداد فرزندان بیشتر باشد این شكاف عمیق تر می گردد.
زنان با كمال ناباوری شاهد تلخ ترین تجربه خود می شوند .و همین تشویش و اضطراب ناشی از دور شدن مرد باعث رفتارهایی از آنان می شود كه مردان تصور میكنند زنان موجودات پر توقع و زیاده خواه هستند.
زنان تصور می كنند كه مردان با پرداختن به كار و فعالیت های مختلف از انها دور می شوند و مردان هم تصور می كنند همین كه در حد رفع نیاز خود به زن نزدیك می شوند كانون عشق و احساس او را سیراب می سازند.زنان برای كانون توجه شدن تلاش می كنند.گاه رفتار آنها پر خاشگر می شود و گاه همچون مادر, همسر خود را مورد توجه قرار میدهند.آنها همه راهها را امتحان می كنند تا همسرشان آنگونه كه آنان دوست دارند رفتار كند.
اما هنگامی كه از تلاش خود نتیجه ای دریافت نكردند مأیوس و ناامید می شوند.دسته ای از این زنان در سایه این ناامیدی و و احساس نا امنی، خود را به فعالیت های مختلف سرگرم می كنند و دسته ای دیگر دچار روان پریشی و افسردگی می شوند. در چنین زمانی اغلب مردان همسر خود را زنی می یابند كه از همه جنبه های زندگی دل زده شده و نه تنها كوچكترین تلاشی برای بهبود زندگی ندارد بلكه این افسردگی همچون بختك بر زندگی آنها سایه افكنده است.
این وضعیت برای مردان توجیهی است تا بیشتر به كار و فعالیت بپردازندیا از راههای گوناگون خود را سرگرم كنند.در این مقطع مردانی كه با غیر از همسر خود رابطه برقرار می كنند از چنین زنان بیگانه بسیار راضی و خوشنود می شوند چون این زنان بطور مقطعی از آنان انتظار دارند و هم اینكه چنین زنانی بیشتر به خاطر نیاز مادی خود با دیگران رابطه برقرار می كنند.و این زبانی است كه برای چنین مردانی، قابل فهم تر از احساس زنانه است.
بعضی مردان متمول هنگامی كه از همسر خود فاصله می گیرند سعی می كنند، فاصله میان خود و همسرشان را با پول و امكانات مادی فراوان پر كنند .اگر چه بسیاری از این زنان به شدت به سمت مدگرایی و خرید های گوناگون رو می آورند، اما به هر حال همین زنان هم در وجود خود، خلاء عاطفی و روانی را حس می كنند.
به همین خاطر این افراد به دلیل عقده های روانی كه در درون خود می ریزند كاملا نا آرام و شكننده هستند.دسته ای از زنان هم به هنگام سرخوردگی از همسر خود به شدت به مسائل مذهبی , عبادت و راز و نیاز رو می آورند و از این راه آرامش را به خود تلقین می كنند.از آنجایی كه اغلب دینكاران نالیدن, گریه و اشك وآه را ترویج می كنند برای چنین افرادی مذهب و مراسم مذهبی پایگاهی است تا بار عقده های درونی خود را سبك كنند.
اغلب زنان توقعات سخت و غیر معقولی ندارند بلكه مردان به واسطه تفاوت های مغزی و فرهنگی نمی توانند این نیازها را در راس برنامه خود قرار دهند یا نگرانند اگر به خواسته های عاطفی زنان توجه نشان دهند، آنها پر توقع بار بیایند، یا از ارزش مردانگی آنها كاسته شود.
اما این نوع مردان باید توجه داشته باشند كه مهر ومحبت و مورد توجه بودن، حق طبیعی یك زن است،و محروم كردن او از این حق طبیعی موجب عصیان و سركشی او یا موجب افسردگی یا بیماریش می شود.
بسیاری از زنان چون از این حق طبیعی محروم می شوند سعی می كنند اختیار همه زندگی را دردست بگیرند تا از این راه كمبودهای خود را جبران كنند.در صورتی كه مردان ماهر و با درایت باشند از راه محبت به موقع، حتی زنان سلطه جو را هم به زنان مسئولیت پذیر تبدیل می كنند.
اینكه پیوسته توصیه می شود مردان نباید خود را اسیر خواسته های زنانه كنند،این نیست كه مردان باید زنان را از حق مسلمشان محروم كنند بلكه به این معنی است كه هر انسان عاقلی موظف است در زندگی خود جانب اعتدال را رعایت كند و چنان خود را فرمانبر همسر (یا فرد دیگر)قرار ندهد كه لجام زندگی او از هم گسسته شود و از نظر اجتماعی ارزش خود را از دست بدهد.
مسلم است اگر زنی مایل است در زندگی بیش از حد معقول و معمول هزینه كند،یا توقعات او به شكلی است كه نظام خانواده را به كلی ویران می سازد باید در مقابل خواسته های چنین افرادی مقابله كرد و هرگز ارزش های اخلاقی و تفكر خردگرایانه را نباید فدای هیچ فردی نمود.
نظام رابطه یك زن و مرد هم مانند یك سیستم شراكت مالی است كه هر دوطرف مقابل سرمایه و تجربه خویش را وارد كاری مشترك كرده اند، تا در مقابل این تعامل نتیجه یا سودی را دریافت كنند،حال اگر شما
بخواهید حقوق شریك مالی خود را نادیده بگیرید او عكس العمل نشان می دهد و به هر ترتیب در مقابل تمامیت خواهی و بی توجهی شما واكنش نشان می دهد و در نهایت اگر به این نتیجه رسید كه شما حق و حقوق او را رعایت نمی كنید تصمیم به جدائی از شما را می گیرد.
برعكس شما هم نمی توانید حق و حقوق خود را به شریك مالی خود ببخشید یا سیاست های مالی غلط او را به نحوی اجرا كنید كه سرانجام این شركت منجر به ورشكستگی شود.
نظام خانواده و رابطه زن و مرد هم به همین شكل است و زن و مرد از راه ادامه این ارتباط تصمیم دارند تا نیازهای عاطفی،روانی و جنسی خویش را برآورده كنند و اگر قرار باشد طرف مقابل حق و حقوق آنها را نا دیده بگیرد،آنها از این نوع رابطه یا زندگی سرخورده می شوند.
راه كار
زنان فهیم و با درایت عنوان می كنند كه ما می دانیم كه كار و تلاش و رسیدن به موقعیت های برتر اجتماعی در رأس هدف ها و تمایلات مردان است و ما انتظار نداریم مردان این هدف اصلی زندگی خود را فدای ما كنند اما ما دوست داریم این كار و فعالیت اجتماعی به نحوی برنامه ریزی شود كه مردان فرصت داشته باشند
بخشی از زندگی شبانه روزی خود را معطوف ما كنند.ما اگر احساس كنیم مرد موردعلاقمان در كنار كار و فعالیت خود به یاد ماست و این توجه را حتی با یك تلفن زدن نشان می دهد،برای ما كافی است تا از او انرژی كافی دریافت كنیم،وحس كنیم كه عشق و محبت او نسبت به ما مستتر و مداوم است.
از سوی دیگر ما نیاز داریم تا مرد مورد علاقمان پس از فراغت از كار و فعالیت اجتماعی پس از اینكه در كنارمان قرار گرفت ساعتی را بطور واقعی به ما اختصاص دهد.نه اینكه تلویزیون تماش كند و یا روزنامه و كتاب بخواند و وانمود نماید كه مشغول شنیدن حرف های ما است.
او اگر بخواهد در این ساعت كه در كنار ماست به كارهای روزانه خود بینیشد، ما زود متوجه می شویم و احساس می كنیم كار روزانه خود را بر ما ترجیح می دهد.ما دوست داریم مردان این بیعت و این قراداد با هم بودن را بطور دائم تمدید كنند و عشق و محبت خود را بر زبان جاری كنند.
برای ما كلمه "عزیزم دوستت دارم" مانند اكسیژن هوا ضروری و حیات بخش است .ما از دنیای مرموز و اسرار آمیز مردان بیزاریم،ما دوست داریم مردان ما را به خلوت فكری خود راه دهند و افكار،رؤیاها و آرزوهای خود را شفاف و بی پرده برای ما بازگو كنند.
ما نمی خواهیم آنها همه وقت خود را به ما اختصاص دهند اما از سوی دیگر انتظار داریم كار و فعالیت و دل مشغولی آنها آنقدر به درازا نكشد كه ما را به كلی فراموش كنند تا جایی كه وقتی با ما هستند هم، به امور دیگر خود فكر كنند.
ما دوست داریم وقتی خود را در اختیار مرد مورد علاقه خود قرار دهیم كه، از او، عشق و محبت مستمر و مداوم دریافت كرده باشیم،او به ما بها بدهد، برایمان ارزش قائل باشد و به ما بفهماند كه، تنها برای رفع نیاز جنسی خود در كنار ما قرار نمی گیرد و این كار او در تداوم عشق و محبتی است كه به ما دارد،
بنابراین ما از او امنیت،صمیمیت و وفاداری دریافت می كنیم و از این راه به اوج لذت می رسیم.اما زمانی كه احساس می كنیم او تنها موقع نیاز جنسی خود،می خواهد به ما نزدیك شود،
او را یك بیگانه به تصویر در می آوریم كه تنها قصد سوء استفاده از ما را دارد، در حالی كه هیچ ارزشی برای ما قائل نیست، پس طبیعی است كه او عشق و محبت خود را در راه دیگری به مصرف می رساند،در این موقع حس بدی در ما بیدار می شود، احساس نا امنی، وحسی كه ما را وا می دارد او را مورد باز خواست قرار دهیم.
ما زنان مانند شما مردان كه در كار خود جدی و دارای برنامه ریزی هستید در كار عشقبازی خود چندان جدی و خشك و با برنامه نیستیم،ما اهل ناز كردنیم و شما باید ناز ما را بخرید. این نیست كه وقتی به عشق ورزی و ابراز احساسات نیاز داریم، به طور سیستماتیك از شما بخواهیم به ما محبت كنید.
هنگامی كه لب به گله و شكایت باز می كنیم،دنیا بر روی سر شما مردان خراب نشود كه دنبال راه چاره باشید و مدام در گوش ما زمزمه می كنید كه راهكار چنین و چنان است،كافی است در آن لحظه، ما را بغل كنید دستی بر سر و صورتمان بكشید و با ما اظهار عشق و علاقه كنید تا همه این گله و شكایت ها به عشق و دل دادگی مبدل شود.
در حقیقت گاهی یك راه جلب توجه ما غُر زدن است،ما غر می زنیم تا شما ما را نوازش كنید، ناز ما را بكشید و ما را مورد توجه خود قرار دهید.
ما كار سختی از شما نمی خواهم كه از مطرح كردن خواسته هایمان دلخور شدید،ما قصد كنترل دائمی شما را نداریم،ما پر توقع و زیاده خواه نیستم،شما مردان تصور نكنید اگر به ما عشق و محبت ورزیدید ما لجام گسیخته و غیر قابل كنترل می شویم .
بر عكس عشق و محبت ما را رامتر وآرامتر می كند سطح توقعات ما را پایین می آورد، و خیالمان از جانب شما راحت می شود، كه عشقی كه حق ما بود به دیگری نثار نمی كنید.شاید هم از اینكه نیاز به عشق ما مداوم است مضطرب شدید؟
در نگاه اول برای شما مردان كمی بعید است كه بتوانید یك بار اضافی همچون یك عشق و محبت دائمی را با خود حمل كنید اما همینكه این عشق در وجود شما لانه كرد و آن را به صورت ملكه ذهنی خود در آوردید،خیلی زود در می یابید كه همین عشق یك آرامش بدون وصف به شما هدیه می كند كه همین عشق می تواند شما را در مقابل بسیاری از آسیب ها بیمه كند.
آنچه ما را خشنود و سرزنده نگه می دارد عبارت است از اینكه ما از جانب شما مردان احساس تعهد و وفاداری و پایبندی كنیم،گاهی از ما تمجید،تعریف و تحسین كنید و از به زبان آوردن جمله"عزیزم دوستت دارم" كوتاهی نكنید، ما را به خلوتگاه ذهن خود راه دهید و از آنچه در ذهن می گذرانید ما را مطلع كنید،هرگز آدم مرموز و اسرار آمیز به نظر نیایید،
با ما مكالمه و ارتباط داشته باشید و به حرف هایمان خوب گوش فرا دهیدهنگامی كه با ما رابطه برقرار می كنید ما احساس امنیت و آسودگی خاطر می كنیم.
برای ما در زندگی اهمیت قائل باشید و برای اجرای برنامه های زندگی نظر ما را هم جویا شوید،در زندگی گفتار و رفتاری داشته باشید كه ما به ثبات قدم شما و قابل اعتماد بودنتان تكیه كنیم.در طول شبانه روز، فارغ از هر فكر متفرقه،
انگیزه
ذهن ما انباشته از باور است.بسیاری از این باورها نسل در نسل به ما منتقل شده و ما تصور می كنیم این باورها توسط دیگران بازبینی و اصلاح شده ویا از ناحیه مقدس به ما منتقل گردیده است،
پس ما بدون آنكه آنها را نقد و برسی كنیم،برای تصمیم گیری در زندگی خود به طور ناخودآگاه از این باورها کمک می گیریم.ابزار باز بینی باورها خرد است،
خرد زمانی می تواند وظیفه خود را انجام دهد كه ما از راه مطالعه، تحقیق و استدلال آن را پرورش داده باشیم.انبوه باورهای فسیل شده در ذهن، به ما اجازه نمی دهد از خرد خود پیروی كنیم مگر آنكه آن را بیدار نگه داریم
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#38
Posted: 14 Nov 2013 23:18
آیا رابطه جنسی قبل از ازدواج درست است؟
اکثرآ زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کافی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلات زیادی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است
یک تحقیق جدید نشان داد که زوجهایی که برای برقراری رابطهجنسی تا زمان ازدواج خود صبر میکنند، بعدها رضایت ارتباطی و جنسی بالاتری نسبت به آنهایی که نزدیکی جنسی را قبل از ازدواجشان تجربه میکنند، دارند.
اطلاعات مربوط به این تحقیق که در طول دو سال بر روی ۲۰۳۵ زوج متاهل انجام گرفت در مجله روانشناسی خانوادگی در ایالات متحده امریکا به چاپ رسید.در این تحقیق، شرکتکنندگان علاوه بر سوالاتی درمورد سطح رضایت و ارتباط به این سوال نیز پاسخ دادند: «ازچه زمان در این رابطه، ارتباط جنسی را آغاز کردید؟»
محققان این تحقیق دریافتند که زوجهایی که تا زمان ازدواجشان برای ایجاد رابطهجنسی صبر کرده بودند، ۲۲ درصد ثبات ارتباطی، ۲۰ درصد رضایت ارتباطی، ۱۵ درصد کیفیت ارتباط جنسی و ۱۲ درصد گفتگو و ارتباط کلامی بهتر و بالاتری را گزارش داده بودند.
یکی از محققین این مطالعه میگوید، «سعی ما این نیست که بگوییم هر زوجی که قبل از ازدواج نزدیکی جنسی برقرار میکنند، رابطهشان با شکست مواجه میشود. اما کاملاً از نتیجه تحقیقمان مطمئن هستیم و میدانیم که این مسئله تغییر زیادی در ارتباط ایجاد میکند. کسانیکه میخواهند صمیمیتشان را در رابطه بیشتر کنند حتماً باید این را در نظر داشته باشند.»
البته به گفته این محققان، بسیاری از جوانان تصور میکنند بدون داشتن تجربه جنسی با طرفمقابل، رسمی کردن رابطهشان ریسک بزرگی خواهد بود. یکی از این محققین میگوید، «نظرات مختلفی درمورد اینکه چه مدت تا نزدیک کردن رابطه دو طرف باید صبر شود یااینکه اصلاً انجام آن درست است یا نه وجود دارد. به دلیل ما تصمیم گرفتیم در این مورد تحقیق کنیم».
او میگوید تحقیق آنها توانسته است اطلاعات لازم درمورد تاثیر زمان و تکرار نزدیکی جنسی بر رابطهها را فراهم آورد. به گفته این محقق، اگر رابطه جنسی قبل از تعهد و رسمی شدن رابطه ایجاد شود، میتواند موجب بروز سردرگمی و گرفتار شدن زودرس در رابطه شود. درحالیکه محدود کردن رابطه جنسی در ارتباط شفافیت بیشتری برای دو طرف میآورد زیرا عمل جسمی موجب تعهد عمیقتر میشود.
این تحقیق بحث مذهبی را نیز وارد جریان میکند، به این معنا که باوجود سطح مذهبی بودن افراد، فایده صبر کردن برای ایجاد رابطهجنسی یکسان خواهد بود.
جامعهشناسی که این تحقیق را مطالعه کرده بود، درمورد یافتههای آن اینطور نظر میدهد:
«زوجهایی که ماهعسل را زود شروع میکنند--یعنی رابطهجنسی را قبل از ازدواج با هم تجربه میکنند--وقتی نوبت به کیفیاتی که موجب ثبات و قابل اتکا بودن ارتباط میشود میرسد، متوجه میشوند که ارتباطشان رشد نیافته است.»اگر زوجی قبل از ازدواج، ارتباط جنسی را شروع کردند، بد نیست که دست نگه داشته و رابطه خود را ارزیابی کنند تا مطمئن شوند همه چیز متعادل و درست است.
یک مسئله که باید حتماً ارزیابی کنند این است که این مسئله--ارتباط جنسی--تا چه میزان بر رابطه آنها غالب و چیره شده است. آیا به ارتباط کلامی و سایر فاکتورهای رابطه هم فضای پیشرفت داده شده است؟ آیا چیزی فراتر از جذابیت جنسی بین دو طرف وجود دارد؟ اگر زوجی واقعاً میخواهد ارتباط قوی و باثباتی داشته باشد، باید این سوالات را از خود بپرسند.
رابطهجنسی اهمیت زیادی دارد اما دو نفر باید بتوانند با هم حرف بزنند، اهداف مشترکی در زندگی داشته باشند و بتوانند با موانع زندگی در کنار هم مقابله کنند، نه اینکه فقط تفریح و لذت را تجربه کنند
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#39
Posted: 14 Nov 2013 23:21
نکاتی مهم برای روزهای اول ازدواج
ازدواج و از تب و تاب افتادن احساسات عاشقانه، از آن تجربههای ناخوشایندی است که بسیاری از زوجها درگیر آن هستند. گاهی در رابطهای هستید که مدتها در انتظارش بودهاید، اما حالا احساس خوشبختی نمیکنید ...
گاه حس میکنید کسی را که عاشقانه دوست داشتید گم کردهاید یا او ناگهان به آدم دیگری تبدیل شده است یا شاید فکر کنید که از اول درباره او اشتباه کردهاید و این چیزی نبوده که میخواستید. این نه مساله پیش پا افتادهای است و نه چیزی که بتوانید به سادگی از آن چشمپوشی کنید. از خودتان میپرسید این اتفاق کی و چگونه رخ داده است؟
چطور ممکن است چنین اشتباهی کرده باشید؟ و چرا همه نقشههایتان غلط از آب درآمده؟ غمگین و دلسرد میشوید، امیدهایتان را بر باد رفته میبینید و بارها و بارها حال و گذشته رابطهتان را زیرورو میکنید. اما اینها چیزی را عوض نمیکند؛ این اتفاقی است که افتاده و از این پس، نوع مواجهه شماست که اهمیت دارد.
بنابراین توصیه می کنیم قبل از این که سایه سردی بر زندگی تان بیفتد، این نکته ها را بخوانید و به کار ببندید:
زندگى مشترك عرصه كمال است نه صحنه پیكار
بنابراین یار و یاور هم باشید و سعى نكنید بر همسرتان تسلط یابید. به عبارت دیگر با هم و در كنار هم باشید نه جدا از هم و رو در روى هم! خانواده زمانى موفق خواهد بود كه در آن هماهنگى وجود داشته باشد و همه اعضا در یك محفل انس با كمال صمیمیت و شادى زندگى كنند. بنابراین همسران جوان باید از هر نوع رفتارى شامل طعنهزدن، تحقیر و مقایسه كردن همسر با دیگران و... پرهیز نمایند.
از ابراز محبت نسبت به یكدیگر دریغ نورزید
ابراز محبت به موقع در زندگى مشترك، نشاط و طراوت و علاقه را به دنبال خواهد داشت. این امر فقط لازمه چند روز نخستین ازدواج نیست بلكه با گذشت زمان نهال نوپاى زندگى به درختى تناور تبدیل مىشود كه نیاز بیشترى به آبیارى دارد. با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم، مىتوان این درخت تناور را براى همیشه بارور و باطراوت نگاه داشت و بر نشاط آن افزود.
عاشقانه به هم نگاه كنید
نحوه نگریستن هر یك از ما به دیگرى، به « چگونه بودن ما » بستگى دارد نه به « چگونه بودن او ». شیفتگى زمانى حاصل مىشود كه فكر كنید همسرتان فردى باشكوه، ناب، صمیمى، خوش خُلق و خوش برخورد است. این شیوه نگرش به همسران جوان مىآموزد به جاى اینكه عشق را جستجو كنند، با عشق و محبت به زندگى نگاه كنند.
زبان نگاه، زبان مؤثرى است. شما با نگاه كردن به طرف مقابل به او مىفهمانید به صحبت كردن با وى علاقهمند هستید. حالات نگاه كردن اثر معجزهانگیزى در ایجاد صمیمیت میان زوجین جوان دارد. میل به صمیمیت نه تنها جنبه جسمى بلكه جنبه روانى نیز دارد.
وقتى اشتباه می كنید، صادقانه و صمیمى اعتراف كنند
صداقت و اظهار پشیمانى و ندامت تنها علاج واقعه است. قبول نكردن اشتباه و نپذیرفتن خطا، اختلافات را دامن خواهد زد.
در مطرح كردن مسائل ناخوشایند و نامطلوب سعى كنید خود را هم دخالت دهید
مثلاً به جاى اینكه بگویید « چرا با فلانى این طور برخورد كردى »، بهتر است بگویید: « كاش با فلانى این طور برخورد نمىكردیم. »
اگر خطایى از همسر خود مشاهده نمودید، زود از كوره در نروید
سفره دلتان را نزد هر كسى باز نكنید. بخصوص پیش پدر و مادرتان درددل نكنید زیرا این كار موجب سرافكندگى همسرتان شده و امكان آشتى را بسیار ضعیف مى كند.
اگر می خواهید عشق و علاقهتان تداوم داشته باشد
نخست باید بدانید زمان كافى را براى با هم بودن و ابراز محبت كردن اختصاص بدهید. سعى كنید به انگیزه عشق و ازدواجتان بیندیشید؛ با همسرتان در باره نخستین روزهاى آشنایى و دوران خوشِ اولین روزها گفتگو كنید. یادآورى شادىها و رویدادهاى شیرین، هم وجودتان را گرم كرده و هم تازگى و طراوت رابطه شما را با همسرتان حفظ خواهد كرد.
انعطافپذیرى یكى از ویژگىهاى مهم براى ایجاد سازگارى بیشتر و سلامت روانى است
با چشمپوشى و نرمش نسبت به برخى رفتارهاى كودكانه و لجبازىها نه تنها مىتوان از تنشهاى بىدلیل پیشگیرى نمود، بلكه مىتوان از همان اول زندگى بنیاد خانواده را مستحكم نمود. زوجهاى جوان باید به خاطر داشته باشند كه مسائل و موارد اختلاف و یا اختلافبرانگیز را براى رسیدن به یك دیدگاه مشترك طرح نمایند، نه به تكرار و تثبیت كدورتها و دشمنی ها
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#40
Posted: 14 Nov 2013 23:30
قابل توجه متاهل ها
نتایج مطالعه اخیر توسط پژوهشگران در ایالات متحده، انگلستان و آلمان روی 242 زن 18 تا 32 ساله كه دچار اختلالات غذا خوردن بودند، نشان داد در دوسوم آنها دریافت کالری محدود باعث كاهش عملکرد جنسی میشود...
این مطالعه نشان میدهد كاهش وزن، اضطراب و استرس با کاهش میل جنسی رابطه دارد. به گفته سیرا، یكی از این محققان، لاغری مفرط نیز باعث اختلال در عملكرد هیپوتالاموس، غده هیپوفیز و تخمدان میشود و در نهایت از سیكل قاعدگی منظم جلوگیری میكند. هر ماه با سیكل قاعدگی مقداری تخمك آزاد میشود كه با به هم ریختن سیكل قاعدگی، در تولید این تخمكها اختلال بهوجود میآید بنابراین اگر موادمغذی موردنیاز را مصرف نكنید و وزنتان بیشازحد كم باشد، بارداری موفقی نخواهید داشت.
به گفته این محقق، شاخص توده بدن طبیعی بین 18 و 24 است که در مرز توصیههای وزارت بهداشت کانادا برای زنان و مردان است. همچنین از آنجا که چربی در تولید هورمونهای جنسی، نقش موثری دارد، باید از گرفتن رژیمهای غذایی بسیار کمچرب پرهیز كنید و چربیهای سالمی مانند روغن زیتون یا کانولا، آووکادو، ماهی و آجیل (مانند بادام یا گردو) را در برنامه غذاییتان بگنجانید. البته وزن بالا نیز میتواند عملکرد جنسی را مختل كند و اگر در این شرایط فرد اقدام به بارداری كند، اضافه وزن میتواند در رشد و سلامت تخمكها اختلال ایجاد كند.
اضافه وزن بر میل جنسی زنان نیز تاثیر میگذارد. در مردان مبتلا به چاقی شكمی، اسپرم بیش از حد گرم میماند و در کیفیت و تحرک آنها تاثیر میگذارد.
پیش از این نیز در سال 2006 براساس نتایج مطالعهای در دانشگاه هاروارد كه روی بیش از 22 هزار مرد 40 تا 75 ساله انجام شده بود، مشخص شد احتمال بروز اختلال نعوظ در مردان چاق و كمتحرك، 5/2 برابر بیش از مردانی است كه اضافه وزن ندارند یا حداقل به مدت 30 دقیقه در روز ورزش سنگین انجام میدهند. نتایج مطالعاتی از این دست، تاكید دوبارهای است بر اهمیت و نقش سبك زندگی سالم.
گرچه سبك زندگی امروزی، مشاغل و تفریحات و سرگرمیها، اینگونه ایجاب میكند كه به سمت مصرف خوراكیهای ناسالم و كمتحركی پیش رویم، اما مهم این است كه بخواهیم و هوشیار باشیم كه تن دادن به این شرایط، چه تبعاتی برایمان در بر خواهد داشت و باید برای مقابله با آن برنامهریزی كنیم.
تحقیقات جدید نشان میدهد در افراد چاق، كاهش وزن حدود 10 كیلوگرم باعث تحریك هورمونهای جنسی (آزادشدن هورمون تستوسترون) میشود. همچنین تقویت عضلات لگن، پیروی از یك رژیم غذایی كمچرب، مصرف موادمغذی، میوه و سبزیها نیز در كنترل قندخون و كلسترول و افزایش میل جنسی موثر خواهد بود.
فعالیتهای ورزشیای كه باعث افزایش جریان خون در نواحی عضلانی بزرگ بدن ران، باسن و لگن میشود (مانند پیادهروی تند به مدت روزی 20 دقیقه 3 بار در هفته) در بازگشت میل جنسی تاثیرگذار هستند.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم