ارسالها: 9253
#51
Posted: 15 Nov 2013 00:31
مردها فکر میکنند و زنها احساس!
یکی از مواردیکه زنها و مردها به هم نیاز دارند از نظر حس طبیعی و ذاتی آنها میباشد. چیزی که واقعیت دارد این است که پتانسیل عظیمی در زنها برای حرکت نهفته است که از آن استفاده نمیشود! و اینکه تنها در صورت شناخت آن میتوان بهترین استفاده را از آن کرد...
باید بدانید که زنها عموماً میل ندارند که بازور کار کنند بلکه مایلند مردها آنها را هدایت کنند و نیز بدانید که زنها دوست دارند حس کنند که وجودشان برای کار لازم است و این حس را تنها شوهران میتوانند در آنها بوجود بیاورند..به عبارت دیگر زنها حس میکنند و مردها فکر میکنند....
اگر یکم به زنها و مردها نگاه کنید میبینید که مردها مرض رئیس شدن دارند!!!! ولی زنها دوست دارند که یک معاون قوی باشند. مردها همیشه برای انجام کاری کله خرابند! میزنند تو دل کار. اگر هم موفق نشدند دو مرتبه شروع میکنند. و این بار آماده تر و بهتر حمله میکنند. زنها معمولاً سیاست یک هدف یک شلیک را رعایت می کنند. آنها هدف را در نظر میگیرند و روی یک خط مستقیم به سمت آن میروند و در راه فکر مخافظت از دیگران را نیز میکنند در حالیکه آقایان اگر لازم باشد یه پایی هم روی دیگران میگذارند!!!
این احتیاطها، حساسیت زن را در مقایل خطر بیشتر میکند و ترس عاملیست که سراسر زندگی زن را فرا میگیرد.
آقایان باید بدانند که زنها به پشتوانه آنها نیاز دارند....آقایان..ترس و وحشت زن هیچ دلیل واضحی ندارد ولی این حس سد بزرگی در سر راهش می باشد. آنچه همسرتان را میترساند نتیجه اضطرابی است که زن فکر میکند نمیتواند موفق شود. اگر زیر حملات و فشارها موفق نشود مایوس خواهد شد و تنها وجود شماست که میتواند به وی اطمینان بدهد اگر همه چیز نابود شده شما همچنان در کنارش هستید که از او محافظت کنید!
نکاتی را که لازم است بدانید کوتاه و مختصر برایتان فهرست کردهام....
1- طوری رفتار کنید که زن بداند وجودش حتماً لازم است، زیرا اگر این کار را نکنید افکارش او را بجایی میکشاند که فکر میکند وجودش غیر ضروریست و شما وی را با چهارچوب در یکی میبینید!! زنها دوست ندارند با ریسکی که میکنند زندگیشان از هم بپاشد و تنها مردان هستند که این اطمینان را در آنها بوجود میآورند.
2- اجازه بدهید که زنها استقلالشان را حفظ کنند و بتوانند از ایده هایشان استفاده کنند. باور کنید شما باید این اطمینان را به آنها بدهید.
3- فکر نکنید نظر یک زن نمیتواند چاره گشا باشد.. این افکار قدیمی را بریزین دور.. نظر را از هرکسی هست بپذیرید و به آن فکر کنید....
4- آقایان..لطف کنید بدانید زنها اگر موفقیتی بدست میآورند سریعاً آن را با شما تقسیم میکنند. پس نگران نباشید!!!!
5- او را تنها نگذارید.. به زنتان اطمینان بدهید حتی اگر میخواهد کره زمین را هم منفجر کند شما با او خواهید بود!!!..بگذارید امتحان کند!!!!
6- آقایان...بدانید اگر بتوانید ترس عدم موفقیت را در همسرتان از بین ببرید میشوید بهترین همسر دنیا!!...!!! باور کنین چیزی جز قدرشناسی بدست نمیآورید.
7- آقایان...در صورت شکست همسرتان به وی آرامش بدهید نه اینکه پتکی بشوید و بر سرش فرود بیاید... همانطوریکه در موفقیت هایش صورتحساب جلوش میگذارید در شکستهایش هم بفرمایید حساب کنید!!!!!!!
8- افکارتان را تحمیل نکنید...!.. واقعاً دلیلی ندارد چون شما مرد هستید نظرتان قابل اجرا باشد...
9- بدانید قدرت و اعتماد بنفس مرد بعلاوه سنجش و دورنگری زن، اعتدال در زندگی مشترک را تضمین میکند...
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#52
Posted: 15 Nov 2013 00:49
چیزهایی که مردان آرزو دارند زنان بدانند
وقتی نظرت را بیان می کنی من به توافتخار می کنم حتی اگر به نظر بعضی ها اشتباه باشد.
فکر می کنی با سرعت رانندگی می کنم؟ باید وقتی که توی ماشین نیستی سرعتم را ببینی.
خرید یعنی یک کار سخت و طاقت فرسا.
وقتی کار اشتباهی میکنم به من بگو- ولی فقط یک بار.
من فقط به چشم تو جذاب هستم نه به چشم خواهر، دوست ویا همکارانت.
در مورد رابطه ام با دوستانم بحث نکن. وجود آنها بهترین نشانه است که من آدم قابل تحملی هستم.
از اینکه آرایش نکرده ای نترس، چهره ی طبیعی جذاب تر است. دست از سر آن ابروها بردار.
من دوست ندارم موقع رانندگی به من بگویی از کدام طرف بروم. رانندگی کردن من را خوشحال می کند، فرقی ندارد به کجا می روم.
من هم از در آغوش گرفتن و دستان تو را در دست گرفتن خوشم می آید و دلیلی هم ندارد که حتماً به رابطه جنسی ختم شود.
من اگر دروغ می گویم برای این است که تو احساس بهتری داشته باشی. از دست من عصبانی نباش، تو که از اول هم به دنبال حقیقت نبودی.
وقتی در مورد یک مسأله ی بی اهمیت و احمقانه عصبانی می شوی به هوشت شک می کنم.
اگر موقع آماده شدن از تو می پرسم " کمک نمی خوای" یعنی دیر شده.
هیچ وقت از من نخواه که لباست را انتخاب کنم. من همیشه پیشنهادهای اشتباهی می دهم که باعث می شود بیشتر دیرمان شود.
وقتی بدون دلیل خاصی به محل کارم تلفن می کنی، من کاملاً گوش نمی کنم بلکه ایمیل هایم را چک می کنم.
از اینکه از ظاهرم تعریف کنی خوشم می آید فقط نگو " با نمک شدی."
از مدل موی دم اسبی خوشم می آید.
وقتی من را به خنده می اندازی دوست دارم وقت بیشتری را با تو بگذرانم.
درست است. وقتی با دوستانم هستم خیلی بلند می خندم. همیشه هم همین طور خواهد بود پس بهتر است با این مسأله کنار بیایی.
درست است که آقایان دوست دارند مشکلات خانم ها را حل کنند؛ اما دیدن تو وقتی خودت از پس مشکل بر می آیی خیلی جذاب تر است.
گاهی از اینکه هر زنی بخواهد با من سر کند تعجب می کنم، چه برسد به اینکه فردی به خوبی تو باشد؛ پس ممنون.
هروقت که تو آشپزی کنی خوشحال می شوم.
اگر بتوانی توپ گلف را ۱۵۰ یارد پرتاب کنی دوباره عاشقت می شوم.
نه یادم نمی آید فلانی چی گفت یا دیگری یا هر کس دیگری. من آدمم، ضبط صوت که نیستم.
وقتی می فهمی که احتیاج دارم زمانی را با دوستانم بگذرانم بیشتر عاشقت می شوم.
از من انتظار نداشته باش اخبار جدید را برایت بگویم. فراموش می کنم.
هیچ وقت نگو "من تو را از خودت هم بهتر می شناسم،" هیچ کس نمی تواند
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#53
Posted: 15 Nov 2013 00:59
پیشنیاز رابطه زناشویی لذت بخش برای زن، عشق است
«تفاوتهای جنسی بین زن و مرد به طور طبیعی وجود دارد و این تفاوتها اختلال نیست و زمانی که زن و شوهر از این تفاوت جنسی خود آگاه نباشند میان آنها فاصله میافتد.»، گفت:« زمانی که مرد بخواهد میزان عشق و علاقه همسر خود را بسنجد یکی از شاخص هایش داشتن رابطه جنسی خوب است و در مقابل زن دوست دارد همسرش عشق و علاقه خود را به صورت کلامی و رفتاری ابراز کند و پیشنیاز رابطه زناشویی برای زن، عشق است.»
««تفاوت های جنسی بین زن و مرد به طور طبیعی وجود دارد و این تفاوت ها اختلال نیست بلکه به صورت کاملا طبیعی بین زن و مرد وجود دارد.مهمترین تفاوت جنسی بین زن و مرد تفاوت در چرخه پاسخ جنسی است.با اولین نگاه به منحنیهای پاسخ جنسی در مردان و زنان میتوان دریافت که چرخه پاسخ جنسی زنان در تمام مراحل کندتر و آرام تر از چرخه پاسخ جنسی آقایان است، یعنی به هنگام روابط زناشویی مرد بلافاصله تحریک شده و به اوج لذت جنسی میرسد در حالی که حالت تحریک در زن تازه شکل گرفته و در حال افزایش است.»
« اگر منحنی پاسخ جنسی را رسم کنیم در این منحنی مرد در حالی که به اوج لذت جنسی نزدیک میشود در زن برانگیختگی جنسی در نیمه و حتی کمتر از نیمه راه قرار دارد، ازسوی دیگر برانگیختگی مرد پس از ارضاء بلافاصله فروکش می کند و به پایان میرسد اما در زن برانگیختگی بسیار کند و آرام فروکش میکند.»
«این حالت متفاوت در زن و شوهر را میتوان به دو دیگ خالی و پر تشبیه کرد، یعنی مرد دیگی لبریز است که میخواهد هر چه سریعتر خالی شود و در مقابل زن دیگی خالی است که میخواهد پر شود.بنابراین مهمترین نکته در این میان فرصت دادن مرد به زن است تا از تحریکات پر شود و اگر چنین نشود زن هرگز از رابطهاش احساس رضایت نمی کند و ناکام میماند و مرد هم ارضا عمیق و کاملی را احساس نمیکند و بنابراین به دفعات بیشتری خواهان روابط زناشویی است و زمانی که زن زیربار این رابطه به دلیل عدم تحریکات کافی و زمان لازم برای تحریک شدن نمی رود مرد شکایت می کند که همسرش به او توجهی نمیکند در صورتی که اگر یک رابطه به خوبی انجام شود کیفیت خوب باعث میشود کمیت را تحت الشعاع قرار دهد و با داشتن یک رابطه زناشویی خوب نیاز به زناشویی مکرر کم میشود.»
«تفاوت جنسی دیگر بین زن و شوهر این است که در یک رابطه زناشویی ممکن است زن بتواند چندین بار اوج لذت جنسی را تجربه کند اما این حس در مردان به این صورت نیست مرد در یک رابطه زناشویی فقط یک بار میتواند به اوج لذت جنسی برسد.»
«ما در مثالی مرد را به خورشید و زن را به ماه تشبیه میکنیم یعنی مردان در پاسخ و برانگیختگی جنسی کمتر دچار نوسان هستند و به طور نسبی همیشه برای برقراری رابطه زناشویی آمادگی دارند اما در زنان همانطور که نمیتوان ماه را همیشه به صورت قرص کامل دید زنان نیز چنین هستند یعنی خانم ها در میل جنسی و پاسخ دهی به تحریکات جنسی همسر نوساناتی دارند و این نوسان در طول ماه و حتی در دورههای مختلف زندگی (بارداری ،شیردهی ،.....) وجود دارد.»
«از دیگر تفاوت های جنسی موجود در بین زن و مرد این است که مرد اگر برای برقراری رابطه زناشویی با همسر خود تمایلی نداشته باشد هرگز نمیتواند نقش بازی کند چرا که در صورت بیمیلی قادر به نزدیکی یا انزال نیست .اما زن به راحتی میتواند نقش بازی کند و به دلیل وجود همین تفاوت میتوان به یک اصل مهم اشاره کرد که در اکثر مواقع مرد باید برای برقراری رابطه زناشویی با همسرش پیشقدم شود چرا که اگر مرد برای نزدیکی تمایلی نداشته باشد این رابطه ناکام میماند اما زمانی که مرد برای نزدیکی پیشقدم میشود زن می تواند نقش تحریک کننده را برای همسرش ایفا کند.»
«از دیگر تفاوت های جنسی زن و مرد این است که بعد از بلوغ در مردان و زنان سائقه جنسی ایجاد می شود اما در زنان، برخی آن را احساس نمی کنند و فقط زمانی احساس نیاز می کنند که برانگیخته شوند، ازاینرو پیشقدم نشدن زن برای رابطه زناشویی با همسر نباید به عنوان بیمیلی یا سرد مزاجی وی از سوی شوهرش تلقی شود.»
« زمانی که مرد بخواهد میزان عشق و علاقه همسر خود را بسنجد یکی از شاخصههایش داشتن رابطه جنسی خوب است و در واقع میتوان گفت پیش نیاز عشق برای مرد رابطه زناشویی خوب است و در مقابل زن دوست دارد همسرش عشق و علاقه خود را به صورت کلامی و رفتاری ابراز کند و ایجاد فضاهای عاشقانه و روابط عاطفی و صمیمی و متعهدانه نشان دهنده عشق همسر است و در واقع پیش نیاز رابطه زناشویی برای زن عشق است.»
« زمانی که زن و شوهر از این تفاوت جنسی خود آگاه نباشند تفاوت نگرش پیدا می کنند و میان آنها فاصله میافتد و مرد احساس میکند که همسرش سرد مزاج است و زن در مقابل احساس میکند که شوهرش به او فقط به چشم ابزار و وسیلهای برای رسیدن به هدف نگاه میکند و اینجاست که نه زن عشق شوهرش را احساس می کند و نه مرد از یک رابطه زناشویی خوب با همسرش بهرهمند میشود.»
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#54
Posted: 15 Nov 2013 01:02
هنر گفت و گو در زندگي زناشويي
هم صحبتي زن و شوهر با هم، براي رشد و بقاي احساس صميميت آنها نقش قطعي دارد. . گفت و گويي که پايان خوش دارد نشانه صميميت است. طرفين از اين که مي توانند آزادانه حرف بزنند و
نظور يکديگر را بفهمند لذت مي برند. اما متأسفانه «بسياري از زوج ها» و شايد بتوان گفت «اغلب» آنها از مهارت هاي لازم براي گفت و گو با يکديگر برخوردار نيستند و بي آنکه بخواهند گرفتار
سوءتفاهم و دلسردي و تکدر خاطر مي شوند. بعضي از زوج ها مي گويند:با هم صحبت مي کنيم اما صحبت ما سرد و بي روح است» مسئله اين است که طرفين موضوعات مورد علاقه يکديگر را
طرح نمي کنند. از آن گذشته طراوت و شادابي گفت و گوهاي اوايل آشنايي، ديگر وجود ندارد و طرفين اقدامي براي جلب نظر يکديگر صورت نمي دهند. دليل ديگر اين است که زن و شوهر نتوانسته اند
گفت و گو براي حل مشکلات را از مکالمات خوشايند جدا کنند. بنابراين وقتي يکي از آنها با يک تعريف محبت آميز شروع مي کند، ديگري ممکن است فرصت را براي طرح يکي از گرفتاري هاي خود
مناسب بپندارد، در نتيجه گفت و گوي محبت آميز و لذتبخش کمياب مي شود. براي داشتن يک گفتگوي صميمي با همسر مان بهتر است از آداب و مقررات گفتگو بيشتر بدانيم و انها را در گفتگوي خود
بکار ببنديم. قانون شماره 1- با همسر خود هماهنگ شويد.زن و شوهر براي اين که بتوانند با يکديگر ارتباط سازنده برقرار کنند بايد در مسير صحبت يکديگر قرار گيرند، زيرا در بسياري از مواقع زن
و شوهر با آنکه درباره ي موضوع واحدي صحبت مي کنند اما روش صحبت آنها به قدري متفاوت است که نمي توانند با هم هماهنگ شوند. ممکن است زن يا شوهر قصد تسکين ناراحتي همسر خود را
داشته باشد،اما بر شدت ناراحتي او بيفزايد. متأسفانه بسياري از زوج ها در مخابره افکار و احساسات خود به يکديگر با دشواري روبه رو هستند. بعضي خواسته هايشان را چنان طرح مي کنند که به
درک طرف مقابل منجر نمي شود؛ عقايد خود را مبهم طرح مي کنند، از طرح موضوع اصلي طفره مي روند ، حاشيه مي روند و با اين حال خيال مي کنند که همسرشان موضوع را دقيقاً و آن طور که
هست درک مي کند. يکي بيش از حد وارد جزئيات مي شود و ديگري به قدري در کلمات صرفه جويي مي کند که کلامش تفهيم نمي شود و هر دو بر اين باورند که به تفاهم ميان خود کمک مي کنند.
توجه داشته باشيد که همسر شما با گفت و گوي خود ، گاهي فقط به حمايت شما و گاهي نيز به راهنمايي هاي عملي شما نياز دارد، پس بايد نسبت به اشاره ها و احساسات همسرتان حساس باشيد تا راه
هاي مناسب ارتباط با همسرتان را پيدا کنيد.قانون شماره2 - با علاقه گوش بدهيد.گاهي اوقات زن شکايت مي کند که شوهرش به حرف هاي او گوش نمي دهد و حال آنکه شوهر در مقام اعتراض مدعي
است که همه حرف هاي او را شنيده است. بررسي هاي به عمل آمده نشان مي دهد که در اين زمينه اختلاف جنسي مشهودي وجود دارد. زن ها هنگام گوش کردن با ابراز کلماتي نظير «آره»، «عجب»
و تکان دادن سر، به گوينده مي فهمانند که به حرف هاي او گوش مي دهند و حال آن که مردها هنگام گوش دادن بيشتر سکوت مي کنند. گاه شما فراموش مي کنيد که گفت و گو مبادله اطلاعات و نقطه
نظرهاست. صحبت کردن و جواب نگرفتن در حکم صحبت با ديوار است. اگر شما هنگام گوش دادن سکوت اختيار مي کنيد احتمالاً مي توانيد به اشاره کردن و تکان دادن سر، عادت کنيد و نشان دهيد که
به راستي گوش مي دهيد و همسرتان را از ترديد بيرون آوريد. قانون شماره 3: از قطع صحبت اجتناب کنيد.قطع صحبت براي کسي که اين کار را مي کند احتمالاً طبيعي به نظر مي رسد اما ممکن است
در کسي که صحبت او قطع مي شود ايجاد نارضايتي و افکار منفي کند. «او به حرف هايم گوش نمي دهد، تنها مي خواهد خودش حرف بزند».قطع صحبت هم مانند ساير عادات فردي, ممکن است بخشي
از طرز مکالمه اشخاص باشد و برخلاف برداشت احتمالي کسي که صحبتش قطع مي شود ارتباطي با خود محوري و يا مخالفت طرف مقابل نداشته باشد. زن و مرد ها در اين زمينه رفتار متفاوتي نشان
مي دهند. مردها بيش از زنها صحبت را قطع مي کنند، اما قطع کردن صحبت توسط آنها, تنها مشمول حال زن ها نمي شود بلکه هنگام صحبت با مردهاي ديگر هم ، همين رفتار را دارند. بنابراين زني
که براي قطع صحبت از سوي همسرش دلايل منفي مي تراشد بايد به خاطر داشته باشد که اين رفتار ممکن است مربوط به طرز صحبت و عادت رفتاري همسرش باشد. اما با اين حال بهتر است کسي
که در حين مکالمه صحبت را قطع مي کند تا پايان صحبت صبر کند. از سوي ديگر ممکن است مردي با تأني و با جملات فاصله دار حرف بزند و زنش که حاضر جواب و بي قرار است مرتب به ميان
صحبت او پريده، رشته کلامش را قطع کند. در اين شرايط ممکن است مرد عصباني شود و زن را مورد انتقاد قرار دهد. غافل از اين که رفتار خانم اوبه خاطر عادت رفتاري اش است. قانون شماره4:
ماهرانه سؤال کنيد.سؤال مي تواند آغازگر صحبت و ادامه آن ، و در نهايت اسباب توقف و ناتمام ماندن آن گردد. بعضي ها طبيعتاً کم حرف هستند، در برخورد با اين اشخاص مي بايد زمينه صحبت را
فراهم نمود. گاه يک سؤال دقيق و حساب شده مي تواند به گونه اي اعجاب انگيز همسر شما را به صحبت تشويق کند. اما يک پرسش نابهنگام، طعنه آميز يا بي تناسب مي تواند از ادامه صحبت جلوگيري
کند. در برخي ازمواقع، لحن عتاب انگيز و يا پرخاشگرانه سؤالات مسئله ساز مي شود: «چرا ديشب دير آمدي؟»، «چرا اين همه به خودت رسيده اي؟ » در بسياري از موارد سؤالاتي که با «چرا»
شروع مي شوند توليد اشکال مي کنند، علتش اين است که اين قبيل سؤالات اغلب مخاطب را در موضع دفاعي قرار مي دهد. سؤالاتي که با «چرا» شروع مي شوند، اغلب بي اعتمادي و يا حتي سوء ظن
را تداعي مي کند. مي توان براي اجتناب از اين مشکل ، سؤالات را به شکل ديگري مطرح کرد مثلاً به جاي «چرا دير کردي؟» مي توان پرسيد «مشکلي پيش آمده که دير به منزل برگشتي؟» در اين
صورت همسرتان از اين که شما نگران او هستيد و يا دوست داريد در جريان مشکلات او قرار گيريد خوشحال خواهد شد. قانون شماره 5: سياست و نزاکت به خرج دهيد.در صحبت با همسر خود،
کلمات را با سياست و با رعايت همه جوانب ادا کنيد، سعي کنيد لحن خوشايندي داشته باشيد. و با زيباترين و بهترين عبارت ها همسرتان را مخاطب قرار دهيد اين كار روح اورا از شادماني لبريز مي
كند. مي توانيد اگر خواستيد ياد صحبت هاي مؤدبانه روزگار قبل از ازدواج بيفتيد.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#55
Posted: 15 Nov 2013 01:10
روش بخشیده شدن بعد از اشتباه را یاد بگیرید !
یادتان نرود که اگر کسی قرار است شما را ببخشد، آغاز این جریان و این شروع دوباره باید از خود شما باشد. چه تغییراتی باید در خودتان بدهید، چه راه هایی باید بروید که بتواند خساراتی که زده اید را کمرنگ کند و برای فرد مقابل تان امکان فراموش کردن آن لحظات سخت را فراهم کند.
● برای تغییر آماده شوید
به گزارش سایت ایران ویج ، یادتان نرود که اگر کسی قرار است شما را ببخشد، آغاز این جریان و این شروع دوباره باید از خود شما باشد. چه تغییراتی باید در خودتان بدهید، چه راه هایی باید بروید که بتواند خساراتی که زده اید را کمرنگ کند و برای فرد مقابل تان امکان فراموش کردن آن لحظات سخت را فراهم کند. در خودتان راه یک تغییر واقعی را باز کنید نه اینکه تنها برای به دست آوردن دل او به تلاش های موقتی دست بزنید. درس هایی که از این اتفاق گرفتید و تغییراتی که باید در خودتان، شیوه زندگی و رفتارتان بدهید را فهرست کنید. هرازگاهی به این نوشته مراجعه کنید و نگذارید آنچه باید برای همیشه یادتان باشد، فراموش شود.
● بگذارید احساساتش را بیرون بریزد
به این فکر کنید که ممکن است رفتار شما تا چه حد به کسی ضربه زده باشد. خودتان را جای او بگذارید. آیا حالا از صمیم قلب احساس تاسف می کنید؟ به او بگویید که متاسفید. شاید لازم باشد این جمله را بارها و روزها تکرار کنید. به او بگویید که می دانید رفتار شما چه عواقبی داشته است و چه بهایی را دیگران به خاطر شما پرداخته اند. بگذارید سرتان داد بزند، بدی های تان را به رختان بکشد، خشمش را بروز دهد و تا آنجا که می خواهد در انتقام گیری لفظی پیش برود. تنها از این طریق است که او احساس می کند احساساتش شنیده شده است و می تواند پشیمانی واقعی شما را درک کند.
● همیشه بخشیده نمی شوید
خودتان بهتر می دانید که چه کرده اید. گاهی آنقدر به کسی آسیب می رسانید که نمی توانید به سادگی توقع بخشش داشته باشید. در این شرایط نه عذرخواهی شما و نه بهبود رفتارتان هیچ کدام نمی تواند جای زخم بزرگی که به او زده اید را بپوشاند. شاید در این موقعیت ها بهترین راه این باشد که عذرخواهی کنید و از زندگی او بیرون بروید.
● گوش به فرمان باشید
کمی فاصله بگیرید. وقتی کسی به خاطر شما آسیب دیده است؛ دیدن دوباره شما برایش یعنی یادآوری آن آسیب ها. از او بپرسید که آیا می تواند شما را ببخشد؟ آیا دوست دارد از همین لحظه برای جبران کردن آنچه انجام داده اید دست به کار شوید یا اینکه کمی از او فاصله بگیرید؟ به او اطمینان دهید که این فاصله گرفتن شما به معنای فراموش کردنش نیست بلکه می خواهید به او برای شروعی دوباره زمان دهید.
● ماجرا را ساده نبینید
از اینکه او از شما دوری کند یا اینکه برخورد سخت و سردی با شما داشته باشد نرنجید. هر زمانی که احساس کردید او بیشتر از حقش پیش می رود، کاری که کرده اید را به یاد بیاورید. آیا هنوز هم فکر می کنید که برای تلخ بودن هیچ حقی ندارد و باید مثل قبل با شما رفتار کند و وانمود کند که هیچ اتفاقی نیفتاده است؟
● انتظار نداشته باشید که فراموش کند
زمانی که از کسی طلب بخشش می کنید و او به شما پاسخ مثبت می دهد، فکر نکنید که همه مشکلات تمام شده است. ارتباط شما ممکن است تا مدت ها مثل قبل پیش نرود. یادتان باشد که در اوج اعتماد با او چه کرده اید پس تا مدتی توقع نداشته باشید مثل روز اول به شما اعتماد کند.
● ببخشم؟ نبخشم؟
مقابله به مثل می کنیم: این نظریه معتقد است که آدم ها زمانی که مورد لطف دیگری قرار می گیرند، خود را به او مدیون می دانند. بخشیدن اشتباهات هم گاهی می تواند در گروه همین لطف ها قرار گیرد بنابراین آدم ها اغلب کسانی را می بخشند که قبلا مورد بخش شان قرار گرفته اند اما این ماجرا می تواند شکل دیگری هم پیدا کند. گاهی آدم هایی که درون خود نسبت به طرف مقابل شان و کارهایی که در حق او کرده اند احساس عذاب وجدان می کنند، فکر می کنند که بخشیدن اشتباهات آن فرد جزئی از وظایف شان و تنها راه سبک کردن بار این عذاب وجدان است. برای آن ها مهم نیست که فرد مقابل از آنچه در حقش انجام داده اند با خبر باشد. آن ها فقط سعی می کنند که با این بخشش به خود آرامش بیشتری بدهند.
به گناهکار درس می دهیم: این نظریه معتقد است که ما با بخشیدن، فرد مقابل را به تکرار کارش تشویق می کنیم. طرفداران این عقیده می گویند اگر فرد خطاکار نتیجه کارش را نبیند و به راحتی بخشیده شود، هیچ چیز نمی تواند او را از انجام دوباره اشتباهاتش منصرف کند. از نظر آن ها نبخشیدن اشتباهات دیگران، احتمال اشتباهاتی که فرد مقابل ما ممکن است در آینده در رفتارهایش بروز دهد را از بین می برد و به همین دلیل است که ما برای هر اشتباهی باید به دیگران یک درس حسابی بدهیم و هرگز با بخشیدن شانس اثبات قدرت خود را از بین نبریم
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#56
Posted: 15 Nov 2013 01:37
خانم ها، در زندگی زناشویی تان حسود باشید
حسادت همیشه بد نیست. حسادت میتواند منافعی هم داشته باشد. بعضی از پزشکان معتقدند وجود کمی حس حسادت در عشق لازم است. این حسادت میتواند از رابطه و زندگی زناشویی شما در برابر خطرهای واقعی محافظت کند.
خانم ها، در زندگی زناشویی تان حسود باشید
حسادت همیشه بد نیست. حسادت میتواند منافعی هم داشته باشد. بعضی از پزشکان معتقدند وجود کمی حس حسادت در عشق لازم است. این حسادت میتواند از رابطه و زندگی زناشویی شما در برابر خطرهای واقعی محافظت کند.
بیایید اول با مفهوم حسادت آشنا شویم. حسادت، نگرانی و ترس از یک رقیب احتمالی است که فکر میکنید علاقه یا محبت همسرتان را به خود جلب کرده است.
این احساس میتواند شامل شک و تردید نسبت به خیانت همسرتان یا کسی که دوستش دارید باشد.
سه نوع حسادت وجود دارد
نوع اول بر اساس یک رقابت شکل میگیرد. این نوع حسادت معمولا زمانی بروز پیدا میکند که پای یک رقابت واقعی در میان است.
نوع دوم حسادت، برنامه ریزی شده است. این احساس زمانی رخ میدهد که شما همسرتان را به حسادت متهم میکنید در حالی که آن کسی که واقعا دارد حسادت میکند خود شما هستید.
در نهایت نوع سوم حسادت، توهمی است. در این نوع حسادت، فرد سناریوهای خیالی در ذهن خود درست کرده و در نتیجه حسودی میکند.
آیا حسادت همیشه بد است؟
خب نه، حسادت همیشه بد نیست. حسادت میتواند منافعی هم داشته باشد. بعضی از پزشکان معتقدند وجود کمی حس حسادت در عشق لازم است.
این حسادت میتواند از رابطه و زندگی زناشویی شما در برابر خطرهای واقعی محافظت کند. گاهی کمی حسادت سالم میتواند ارتباط متقابل شما با همسرتان را بهتر کند، مرز و محدوده زندگی مشترک شما را مشخص نماید و احساس مسئولیت و تعهد شما را افزایش دهد.
اگر چه در صورتی که خانم شما حسود است، به چیزهایی بیشتر از درک معنا و مفهوم حسادت نیاز دارید. برای کسانی که حسادت بر زندگی مشترک آنها سایه انداخته، چند توصیه ویژه دارم که باید مورد توجه قرار دهند.
صبور باشید
شاید به نظر برسد کسی که با او ازدواج کرده اید همیشه موضع حسادت را در پیش میگیرد اما این موضوع تا ابد مشکل ساز نخواهد بود. آدمها رشد میکنند، تغییر میکنند و عاقلتر میشوند.
چیزهایی که اوایل ازدواج شما را آزار میدهد، ممکن است بعدها اهمیت چندانی نداشته باشند. صبر و شکیبایی در مقابله با این مشکل کمک زیادی به شما خواهد کرد.
اعتماد سازی کنید
هرچه بیشتر اعتماد را وارد زندگی مشترکمان میکردم، همسرم راحتتر میتوانست حس حسادت خودش را کنترل کند. کارهایی بود که میتوانستم برای جلب اعتماد همسرم انجام دهم.
مثلا او میدانست که من هنگام کار در ساعت ناهار با همکاران زن ناهار نمیخورم، مگر اینکه جمع بزرگی از دوستان و همکاران در کنار هم نشسته باشیم.
دانستن این موضوع باعث میشد او دیگر وقتی به این فکر میکرد که من الان دارم چه کار میکنم، دچار حسادت توهمی نشود.
عزت نفس همسرتان را افزایش دهید
ریشه بسیاری از حسادتهای همسرتان در کمبود عزت نفس اوست. راهی پیدا کنید تا عزت نفس همسرتان را افزایش دهید.
او را تشویق کنید در یک کلاس فوق برنامه شرکت کرده یا به طور منظم ورزش کند. به روشهای گوناگون از تیپ ظاهری یا طرز صحبت کردن او تعریف کنید.
اگر همسرتان احساس کند به او احترام میگذارید و دوستش دارید، به سختی گرفتار حسادت میشود
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#57
Posted: 15 Nov 2013 02:10
مرد بی مسئولیت رابطه را بشناسید
این سال های اخیر روابط on و off زیاد شده است. یعنی چه؟ یعنی یک آدمی بیاید در زندگی یک آدم دیگر به نحوی که هروقت خودش خواست باشد و هروقت نخواست، نباشد. یک بار رابطه بوق آزاد بزند و طرف دیگر آنسوی خط بگوید «الو» و یک بار دیگر بگوید «مشترک مورد نظر در دسترس نیست.»
این روزها روابط on و off زیاد شده است چون لابد آدم ها انقدر خودشان را دوست دارند که فقط زمانی که نیاز دارند گوشی رابطه را روشن نگه می دارند. نیازشان که برطرف شد بی خیال نیاز طرف مقابل گوشی را خاموش یا سایلنت می کنند تا آرامششان به هم نخورد.
این روزها مدل روابط عاطفی بین زن و مرد، قطعی و وصلی دارد چون یکی از دو طرف که اغلب مرد رابطه است، حاضر نیست مسئولیت یک رابطه دائم و روشن را بپذیرد. بنابراین زن رابطه را فقط وقت هایی که خودش نیاز عاطفی یا جنسی دارد، می خواهد و باقی زمان ها باید برسد به کار و زندگی خودش.
مرد رابطه که در گذشته در مخیله اش هم نمی گنجید که بدون بهانه و دلیل قرص و محکمی
چون «ازدواج» به زن رابطه نظر داشته باشد در این سال ها به خوبی فرا گرفته است که می تواند بدون تعهد و احساس مسئولیت نیازهای خود را برطرف کند و هرگاه اراده کرد نقطه پایانی بر رابطه خود بگذارد.
البته با رشد چنین روابطی، زن هم کم کم آموخته است که طاقت خود را زیاد کند و آماده قطع دوستی و شروع رابطه ای جدید باشد. اما هنوز و به طور ذاتی زن به دلیل میل به ازدواج، همواره به دنبال رابطه ای با آینده روشن است و از همین رو آسیب بیشتری را در این روابط متحمل می شود.
زن به دلیل میل ذاتی به ازدواج از سوی مرد به اصطلاح روشنفکر(!) مورد تمسخر قرار می گیرد. از سوی دیگر نیز به دلیل داشتن چنین حسی و البته دارا بودن رگه های احساسی قوی، دانسته و ندانسته مورد سوء استفاده قرار می گیرد؛
مرد درابتدا با ابراز علاقه به شیوه های مختلف زن را به خود وابسته می کند و بعد از این وابستگی برای رسیدن به اهداف خود سود می برد.
معمولا زن ها در روابط موقت به دلیل وابستگی عاطفی و رسیدن به ازدواج سعی می کنند امتیازاتی به طرف مقابل و به خواسته های مرد تن بدهند تا رابطه را همچنان حفظ کنند اما در نهایت وقتی از نظر مرد زمان اتمام رابطه برسد، زن به راحتی حذف می شود.
این روزها زنان، دانسته و یا ندانسته با تن دادن به این روابط on و off، مرد رابطه را جسورتر کرده اند. تاجایی که مرد، داشتن چنین روابط بی قیدی را حق مسلم خود و امری طبیعی تلقی می کند. حتا برخی زنان از اینکه بگویند دوستی را به قصد ازدواج می خواهند پرهیز می کنند، چون همواره این امکان هست که به کوته بینی متهم شوند و اینکه همه چیز را در ازدواج می دانند.
شاید بد نباشند زنان و دختران بار دیگر به طبیعت خود نگاهی بیاندازند و بی پروا از خواسته ها و حق خود دفاع کنند و کمتر شرایط را برای مورد سواستفاده قرار گرفتن مهیا کنند.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#58
Posted: 15 Nov 2013 20:31
همسرتان خیانت نمیکند به شرطی که ...
قطعا هنوز عاشق هم هستید! اما شاید کافی نیست. برای اینکه همسرتان به یک رابطه پنهانی وارد شود، نهتنها عشق میان شما، بلکه وجود فرزندان یا داشتن یک زندگی به ظاهر آرام هم کافی نیست.
ماجرای خیانت از روزی که همسرتان با نفر سومی صحبت میکند، آغاز نمیشود. سابقه این اتفاق به ماهها و حتی سالها قبل از آشنایی او با زن دیگری برمیگردد. به روزهایی که بیتوجه به خطری که پشت در خانهتان کمین کرده، تنها با خیال اینکه همدیگر را دوست دارید به ریزهکاریهای ارتباطتان بیتوجهی میکردید. اگر میخواهید با این ریزهکاریها آشنا شوید. این صفحه را با دقت بخوانید و توصیههایمان را هر روز در خانه تمرین کنید.
تو یک فرشته نیستی
گرچه حفظ یک رابطه زناشویی سختترین نوع حفظ یک رابطه است اما باید بدانیم در هر رابطهای از هر نوع و هر شکل هر فرد فقط میتواند خود را تغییر دهد نه هیچکس دیگر را. پس به جای کنترل کردن همسرتان و بازی کردن نقش کارآگاه، صادقانه و دور از تعصب به چالشها و مشکلات زندگی مشترک خود نگاه کنید. برای شروع بهتر است نگاهی به رفتارها و باورهای خود بیندازید. سهم شما از فاصلهای که میان شما و همسرتان ایجاد شده چقدر است؟ بهتر است تصویر فرشتهمانندی که از خودتان ساختهاید را پاک کنید و با پذیرفتن اشتباهاتتان برای برطرف کردنشان تلاش کنید.
خسته نشوید
ایمن کردن زندگی مشترک، کار یک روز و ۲ روز نیست. ساختن روابط مطلوب نیازمند تلاش مداوم است. گرچه میزان همخوانی و شباهت شما و همسرتان تاثیر مثبت زیادی در دوام یک ارتباط موفق دارد اما آنچه در ایجاد و حفظ رابطه زناشویی اهمیت بیشتری دارد، برخورد مناسب با ناسازگاریها و ناهماهنگیهاست. به عبارت دیگر آنچه موجب شکست در رابطه میشود تفاوتهای شما نیست بلکه نوع نگاهتان به تفاوتهاست، پس مراقب خطرساز شدن نگاهتان باشید.
عادی نشوید
یکی از بهترین راههای دستیابی به صمیمیت و نزدیکی در رابطه زناشویی خلاقیت و جستوجوی راههای تازه است. پختن یک غذای جدید و متفاوت با کمک همان موادی که میدانید همسرتان از خوردنشان لذت میبرد، تماشای یک فیلم خوب در آخر هفته، خرید و یک تفریح تازه برای خلق چند ساعت متفاوت و وقت گذراندن با هم یا حتی ایجاد تنوع و تغییر در ظاهرتان همه راههای به ظاهر ساده اما تاثیرگذاری هستند که کسالت را از زندگی شما دور میکنند. وارد شدن به خانهای که همیشه یک شکل است، خوردن غذاهایی که همیشه یک طعم میدهند و دیدن فردی که هیچ وقت به ظاهرش نمیرسد حتی اگر در روزهای اول ایجاد مشکل نکند به مرور خستهکننده و عادی میشود و بیش از حد عادی شدن همان اتفاقی است که میتواند زندگی مشترکتان را به خطر بیندازد.
صمیمی شوید
مهمترین انگیزه زن و مردی که به سوی روابط فرازناشویی کشیده میشوند، تجربه مجدد صمیمیت فردی و جنسی است چراکه در چنین رابطهای هیچ یک از طرفین به عیبجویی، سرزنش و تهدید یکدیگر نمیپردازند. پس صمیمیت و دوستی را جایگزین رفتارهای مبتنی بر کنترلگری مانند سرزنش، تنبیه و... کنید.
مثبتها را ببینید
همسرانی که ویژگیهای مثبت یکدیگر را به خاطر میسپارند و نکات منفی یکدیگر را به کل شخصیت هم نسبت نمیدهند و تلاش بیشتری برای تغییر نقاط ضعف خود میکنند، به احتمال بسیار کمی با این بحران روبهرو میشوند. محرمانه نگه داشتن رازها و ناتوانیهای همسر از نشانههای ارتباط موفق است.
قدر شناس باشید
بد نیست بدانید در میان تمامی دلایلی که ممکن است همسرتان را از شما ناراضی کند، ۵۴درصد موارد به قدرنشناس بودن همسرشان اشاره میکنند. آمارها نشان میدهد که ۱۲ درصد پرخاشگری همسر و ۱۱ درصد نبود شرایط لازم برای بحث در مورد عواطف و احساسات واقعی را دلیل جدایی عاطفی میدانند. فقدان ارزشها و علایق مشترک هم در این میان در مراتب بعد قرار دارد. این آمارها نشان میدهد که مهمترین تفاوت فرد سوم نسبت به شما، رفتار اوست که سبب میشود همسرتان احساس کند خواستنیتر و دوستداشتنیتر است، پس تا دیر نشده، خودتان این حس را در او ایجاد کنید.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#59
Posted: 15 Nov 2013 23:18
اشتباهات رایج خانم ها در زندگی مشترک
با خودتان فکر میکنید که با همسرتان رابطهای ناموفق دارید چون بین شما و همسرتان قواعد مشترکی یا چیز ثابت و استانداردی وجود ندارد، چون شما مثل خیلی از زوجهایی که فکر میکنید خوشبختند نیستید، چون رابطه شما با زوجهای رویایی که در فیلمها میبینید، متفاوت است. همه اینها باعث میشود، دیگر احساس خوشبختی نکنید و همین بهمرور روی رفتارهایتان تاثیر بگذارد و روزبهروز از همسرتان دورتر شوید اما اگر بدانید تمام رازهای خوشبختی و داشتن یک زندگی مشترک ایدهآل در دسترس هستند، دیگر نه تنها حسرتی نخواهید داشتبلکه روزبهروز بیشتر هم عاشق هم میشوید.
یک رابطه خوب رابطهای است که 2 نفر شبیه هم فکر کنند
هیچوقت نمیتوانید به مسائل، از چشم همسرتان نگاه کنید چون شما 2 نفر کاملا آدمهای متفاوتی هستید، شما 2 نفر به لحاظ ژنتیک، فیزیولوژیکی، روانی و گذشته خانوادگی کاملا متفاوت هستید. اگر هم کاملا شبیه هم فکر کنید، مشکلات رابطهایتان حل نخواهد شد. زنها و مردها از 2 دنیای متفاوت هستند، شما نمیتوانید تفاوتهای اساسی بین دیدگاههایتان را محو کنید یا بپوشانید، چون این کار هم غیرطبیعی است و هم در بعضی مواقع خطرناک. بهتر است بدانید زندگی با فردی که متفاوت فکر میکند و شما را تکمیل میکند، خیلی لذتبخشتر از کسی است که کاملا شبیه شماست. به همین دلیل تفاوتها را با روی باز قبول کنید و آنها را باورکننده زندگیتان بدانید.
رابطه خوب رابطهای است پر از علائق و فعالیتهای مشترک
اگر علائق مشترک یا فعالیتهای مشترکی نداشته باشید، هیچ اشکالی در رابطه شما وجود ندارد. اگر شما و همسرتان خود را مجبور کنید که با هم فعالیتهای مشترک داشته باشید، نتیجهای نخواهد داشت جز استرس، فشار و تضاد، پس چیزی را را به زور وارد رابطه نکنید.
یک رابطه خوب شبیه قصههای عاشقانه است
بله، باید بین شما و همسرتان احساسات عاطفی عمیق و به عبارت صحیحتر، عشق وجود داشته باشد اما خودتان را گول نزنید، نباید انتظار داشتهباشید زندگی شما همانند داستانهای عاشقانه فیلمها باشد. حقیقت این است که شما در دنیای واقعی زندگی میکنید. با عشق زندگی کردن متفاوت از زمانی است که فرد تازه عاشق شده است. وقتی فرد تازه عاشق میشود یعنی؛ در اولین مرحله عشق قرار دارد و باقی ماندن در این مرحله غیرممکن است. در یک رابطه کامل شیفتگی، شیدایی فلجکننده اولیه، به مرحلهای عمیقتر از عشق رسیده است. اشتباه است که گمان کنید وقتی هیجانات و شیداییهای اولیه از بین رفت یعنی؛ عشق از بین رفته است. فکر نکنید که دیگر در رابطه شما عشق به وجود نخواهد آمد، بلکه رابطه شما در حال واردشدن به مراحل دیگر و متفاوتی از عشق است، یاد بگیرید این مراحل را آگاهانه هدایت کنید تا به تجربه عمیقتری از عشق برسید.
اگر بتوانید شریکتان را تغییر دهید خوشبخت هستید
در این تله نیفتید که فکر کنید اگر بتوانید شریک زندگیتان را تغییر دهید رابطه موفقتری خواهید داشت. شما هر 2 مسئول رابطه هستید. بیایید این فکر کودکانه را کنار بگذاریم که عاشق شدن یعنی پیدا کردن کسی که بتواند خوشحالمان کند و مسئولیت ناراحتی یا خوشحالی ما برعهده او باشد ، مسئولیت خوشحالی هر کسی فقط به عهده خودش است. اگر رابطه شما پر از اضطراب و محنتزده است، شاید مهمترین شخصی که باید تغییر کند خود شما باشید. وقتی در همه مشکلات به دنبال مقصر باشید ناخودآگاه رفتاری تخریبگر پیدا میکنید که همین رفتار نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه اوضاع را خرابتر هم میکند ، سعی کنید تمام رفتارهای تخریبگرتان را شناسایی کنید و آنها را دور بیندازید.
در یک رابطه خوب همسرتان نباید هیچ عیبی داشته باشد
هیچ کس کامل نیست، اگر همسرتان عادتهایی عجیب و غریبی دارد در صورتی که این عادتها توهینآمیز و تخریبگر نیست میتوانید به راحتی با آنها کنار بیایید. به جای اینکه روی نقاط ضعف او تمرکز کنید، ویژگیها و خصوصیتهایی را به یاد بیاورید که در رزهای اول به خاطر آنها جذب او شدید، شاید آن روزها بعضی از همین عادتهای خاص و عجیب و غریب شما را به او جذب کردهبود، اگر یک رفتارخیلی طبیعی نباشد و به چشم دیگر مردم، خارج رفتارهای مرسوم باشد دلیل نمیشود که برای رابطه بد باشد و به آن آسیب برساند. دقت کنید همسری که عادتهای کمی عجیب دارد کاملا متفاوت است از همسری که مشکلات جدی دارد، پس این 2 مورد را با هم اشتباه نگیرید. زمانی همسر شما مشکلات اساسی دارد که رفتارهای او آسیبزننده و تخریبکننده باشد، یعنی به لحاظ بدنی یا جسمی به شما آسیبی بزند یا اینکه به خودش لطمه برساند مثلا اینکه اعتیاد داشته باشد.
در یک رابطه خوب تمام مشکلات حل میشوند
در زندگی هر زوجی اختلافهایی وجود دارد، خیلیها هستند که گمان میکنند اگر نتوانند این اختلافات جدی را حل کنند دیگر خوشبخت نخواهند بود اما جالب است بدانید 90درصد مشکلات ارتباطیای که وجود دارد، غیرقابل حل است. چیزهایی در زندگی وجود دارد که شما و همسرتان تا آخر عمر هم نمیتوانید درباره آنها به یک نظر برسید، بنابراین باید به نوعی بین خودتان آن را حل کنید. بالاخره باید یکی کمی از خواستههایش کوتاه بیاید. شما باید با هم توافق کنید که در زمانهایی که اختلاف به وجود میآید، به دلیل ارتباط عاطفیای که بینتان وجود دارد با هم کنار بیایید و فقط بهدنبال رسیدن به خواسته خود نباشید.
رابطهای خوب، یعنی صرفا صلح
خیلیها از بحث و مشاجره میترسند چون گمان میکنند هر بحث و مشاجرهای نشانه ضعیف بودن رابطه است و اینکه رابطه در خطر است، باید بدانید حتی خوشبختترین زوجها هم با هم بحث میکنند. اگر نگرش خود را تغییر دهید حتی بحث و مشاجره میتواند به رابطه کمک هم بکند چون هم تنشها را تخلیه میکند و هم وقتی بتوانید احساساتتان را بدون توهین یا ترس از جدایی مطرح کنید به طرف مقابل اعتماد بیشتری خواهید کرد. نگران این زیاد بودن تعداد بحثهایتان نباشید بلکه نگران چگونگی بحثها و مشاجرهها باشید، بحثهای شما باید قانون داشته باشد، این قانونها عبارتند از :
1. هیچگاه به شخصیت طرف مقابل توهین نکنید به جای آن فقط به موضوع بحث بپردازید.
2. وقتی خیلی عصبی هستید به دنبال بهانهگرفتن نباشید.
3. دعوا را تا سرحد مرگ ادامه ندهید.
4. بهتر است بعد از دعوا به لحاظ عاطفی به هم نزدیک شوید.
در یک رابطه خوب همه احساسات ابراز میشوند
ممکن است با بیرون ریختن تمام حسها و آنچه در سینه دارید احساس خوبی پیدا کنید اما زمانهایی هست که برای بیرون ریختن احساسات مناسب نیست و نه تنها در نزدیک کردن شما به هم موثر نیست بلکه میتواند آسیبهایی به رابطه وارد کند که هیچ وقت بهبود نیابد. بسیاری از رابطهها زمانی خراب میشوند که یکی از زوجین نمیتواند مورد خاصی را ببخشد و فراموش کند و در موقعیتهایی، مرتب آن را به رخ همسرش میکشد. قبل از آنکه چیزی بگویید که پشیمان شوید، زبانتان را در دهان نگهدارید و کمی به خودتان وقت دهید که بفهمید دقیقا چه احساسی دارید و چرا میخواهید این حرف را بزنید.سگاهی بسیاری از حرفها زدهمیشود بدون اینکه آنها منعکسکننده احساسی باشد و بیشتر به هدف تخریب شخصیت طرف مقابل گفته میشود چنین حرفهایی نباید بین زوجین گفته شود.
تنها یک راه درست برای ساختن یک رابطه خوب وجود دارد
هیچ چیز بیشتر از یک حقیقت نمیتواند کمککننده باشد. هیچ راه دقیقا درستی وجود ندارد تا بتوان همسری خوب یا پدر و مادری خوب بود. نمیتوان وقتی مشکلات و چالشهایی در زندگی هویدا میشوند دقیقا راه درست را مشخص و تعیین کرد. آنچه برای زندگی شما موثر و کاراست ممکن است همان نباشد که در کتابها نوشته شده است یا چیزی نباشد که دوستان موفق و خوشبختتان میگویند، زندگی شما مختص به خودتان است. اگر شما و همسرتان روشی دارید یا کاری انجام میدهید که روابطتان را بهبود میدهد و شما را به هم نزدیکتر میکند، به آن بچسبید و با حرف هیچکس آن را کنار نگذارید. اگر هردوی شما با قانونها و اصولی که دارید راحت و راضی هستید، مهم نیست چه قانونها و اصول دیگری وجود دارد شما میتوانید قانون خودتان را بنویسید. فراموش نکنید که نباید تعصب داشته باشید و خیلی سفت و محکم از همسرتان بخواهید تنها به یک روش ویژه به شما ابراز علاقه کند. او را آزاد بگذارید تا به هر شکلی راحت است عشقش را به شما ابراز کند؛ هیچ «سبک و راه درستی» برای بیان عشق وجود ندارد. حقیقت این است اگر همسر شما احساساتش را کاملا متفاوت بیان میکند دلیل نمیشود که احساساتش کمتر از بقیه باشد یا ارزش کمتری داشته باشد
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم
ارسالها: 9253
#60
Posted: 16 Nov 2013 02:14
مرد زندگيتان را عاشقانه دوست داريد اما ايرادهاي كوچكي در رفتار او وجود دارد كه شما را آزار ميدهد،
مثلا اينكه خانه نامرتب است يا هميشه برايتان كادوهايي آزاردهنده ميخرد و... شايد زماني كه نامزد بوديد چندان برايتان اهميتي نداشت كه او در خانه خيلي نامنظم و كثيف است ولي از زماني كه با او زير يك سقف رفتهايد اين مسئله بهشدت آزارتان ميدهد. قبل از هرچيز بايد بدانيد، بهطور حتم هيچچيز با غر درست نميشود. مردها خيلي راحت صحبتها و دليلهاي منطقي را قبول ميكنند چون مسلما آنها نيز نميخواهند، همسرشان را آزار دهند. در اينجا راه اصلاح 8 تا از بدترين عادتهاي آقايان را براي شما آوردهايم كه در آنها هيچ غرزدني براي اصلاح وجود ندارد.
عادت بد يك
تميزي را به شوهرتان ياد بدهيد
شايد يكي از گلايههاي بسياري از خانمها نامرتببودن همسرشان در خانه است مثلا اينكه بعد از استفاده از دستشويي آن را تميز نميكند و براي خانم هيچچيز بدتر از مواجه شدن با يك دستشويي كثيف نيست.
راهحل: اول اجازه دهيد او بداند كه دوست نداريد پشت او راه برويد و كثيفكاريهايش را تميز كنيد مثلا اينكه هميشه بعد از او دستشويي را تميز كنيد. دوم اينكه سعي كنيد، با او به يك توافق برسيد و مثلا اينكه شما بايد چه كاري انجام دهيد و او چه وظيفهاي در خانه دارد. اينگونه او نيز بهتر ميتواند انتظارات شما را بداند و آنها را عملي سازد.
عادت بد 2
برگشت به دوران نامزدي
در دوران نامزدي و آشنايي، او مدام برايتان كادو ميخريد، گل هديه ميداد، كاملا حواسش به شما بود و هميشه سعي ميكرد كه شما را خوشحال كند وبا همين كارها باعث شد شما اورا انتخاب كنيد. ولي بعد از ازدواج تمام بيرون رفتنهايتان محدود به رستوران محله شده و شايد سالي يكبار براي تولد، رستوراني خاص برويد. چه اتفاقي براي آن قرارهاي عاشقانه افتاد؟ بسياري از مردان بعد از ازدواج آن رفتارهاي پرشور خود را از دست ميدهند و فراموش ميكنند كه اين رفتارها چقدر براي شما مهم است.
راهحل: اينجا جايي است كه شما بايد خلاق باشيد! مثلا ميتوانيد يك كنسرت خوب يا تئاتر جالب يا هر برنامهاي كه براي هر دوي شما هيجان انگيز است را انتخاب كنيد وبا يك پيامك به او پيشنهاد دهيد و حتي براي اينكه روز و ساعت برنامه را يادش نرود روي يك كاغذ بنويسيد و به ميزش بچسبانيد. مردها دوست دارند، بهطور روشن خواسته شما را بدانند.
عادت بد 3
رك به او بگوييد كارهايش را بكند
از وقتي ازدواج كردهايد مدام مجبور بودهايد لباسها و جورابهاي كثيف او را از گوشه و كنار خانه جمع كنيد، روزنامههاي نيمه خوانده شده او را مرتب كنيد، از اطراف خانه ليوانهاي خالي چايياش را برداريد و اين كارها ديگر برايتان تبديل به يك عذاب شدهاست.
راهحل: اول از همه با خود فكر كنيد كه آيا او هميشه اينگونه رفتار ميكند وشما را مجبور ميكند كه وسايلش را جمع كنيد يا گاهي و فقط اين بار است كه شما ناراحت شدهايد و قبلا مشكلي نداشتيد، سپس به او بگوييد كه چقدر برايتان آزاردهنده است كه تبديل به يك خانهدار تمام وقت شدهايد و از او بخواهيد كه تغييري در اين وضعيت ايجاد كند. شايد اين راهحل بهنظرتان بسيار ساده و پيش پاافتاده باشد ولي باور كنيد كه تاثير دارد. مردان تا وقتي شما بهطور روشن انتظار و خواستهتان را مطرح نكنيد آن را عملي نميكنند. اين بار اين روش را امتحان كنيد مثلا به او بگوييد: «براي من بسيار آزاردهنده و ناراحتكننده است كه هميشه فقط من مسئول جمعآوري لباسها باشم. اگر لباسهاي تميز را در كمد و لباسهاي كثيف را در سبد لباسهاي كثيف بگذاري كمك بزرگي به من ميكني.» در حرفهايتان كاملا نشان دهيد كه كمك او ميتواند چقدر خوشحالتان كند و بعد از اينكه خواهش شما را هم عملي كرد از او تشكر كنيد.
عادت بد 4
موبايل را كنار بگذار آقاي شوهر
اين روزها ديگر مثل قديم نيست كه اعضاي خانواده در يك محيط صميمي و بدون دغدغه دور هم جمع ميشدند و با هم حرف ميزدند. امروزه چيزهاي زيادي مثل تلفن، اينترنت و... وجود دارند كه حواس را پرت ميكنند و در نتيجه نميتوان با تمركز كامل باهم صحبت كرد، اين مشكل جايي بيشتر ميشود كه شوهر شما يك گوشي هوشمند مثل آيفن هم داشته باشد. معمولا او هيچگاه گوشي را زمين نميگذارد و مدام در حال بازي و... با گوشي است.
راهحل: اول از همه اجازه دهيد او بفهمد شما از اينكه مدام ببينيد او سرش در گوشي است اصلا لذت نميبريد و بيشتر ترجيح ميدهيد كه هنگام صحبت بهصورت شما نگاه كند. وقتي متوجه شود كه اين عادتش شما را آزار ميدهد آمادگي آن را پيدا ميكند كه آن را كم كند. در اين حالت شما ميتوانيد با روشهاي مبتكرانهاي اين عادت را از او دور كنيد.
عادت بد 5
از او بخواهيد گوش كند
يكي از گلايههاي رايج خانمها اين است كه شوهرانشان به حرفهاي آنها گوش نميدهند. اين مشكل از جايي آغاز ميشود كه خانمها گمان ميكنند، خواسته يا انتظارشان براي طرف مقابل روشن است اما در حقيقت در اغلب موارد اينگونه نيست. البته ممكن است كه اين عادت بد نيز در شوهر شما وجود داشته باشد كه وقتي حرف ميزنيد عكسالعمل مناسبي نداشته باشد اما انصاف داشته باشيد، شايد او واقعا نداند كه واكنش درست چيست.
راهحل: اين را به خاطر داشتهباشيد كه اگر شوهرتان شما را دوست داشته باشد هركاري براي خوشحال كردنتان ميكند. بنابراين مطمئن شويد كه احتياج و خواستهتان را به روشني براي او مطرح كردهايد و قرار نيست او خود چيزي را متوجه شود بلكه شما بايد اول از او بخواهيد.
عادت بد 6
براي شوهرتان داستان بگوييد
هر كسي يك نوع كادو و هديه را دوست دارد بعضي از خانمها وسايل دستساز و ظريف را دوست دارند، بعضيها كادوهاي زيبا و پر آب و رنگ دوست دارند، بعضي ديگر نيز ترجيح ميدهند، چيزي هديه بگيرند كه احتياج دارند مثل يك وسيله خانه يا... بعضي هم كادوهايي گران قيمت. بنابراين به مردان حق دهيد كه به درستي ندانند شما چه نوع كادويي دوست داريد و در واقع ممكن است نظر آنها با شما در مورد يك كادوي خوب متفاوت باشد.
راهحل: براي او يك داستان بسازيد يعني يك خاطره بسازيد كه در آن يكي از دوستانتان كادويي براي شما خريده كه اصلا دوستش نداشتيد مثلا يك پشتي صندلي هديه داده درحاليكه شما ترجيح ميداديد، يك كفش يا كيف زيبا هديه بگيريد.
عادت بد 7
فقط حق داري بازيهاي تيم محبوبت را ببيني عزيزم
بيشتر مردها طرفدار يك يا چند تيم ورزشي هستند و اين علاقهشان قبل از آشنايي با شما نيز وجود داشته است اما تفاوت بعد از ازدواج اين است كه چون مسئوليتهاي بيشتري در قبال خانواده دارند بهنظر ميآيد كه در ديدن مسابقهها زيادهروي ميكنند در صورتي كه قبلا نيز به همين مقدار مسابقهها را تماشا ميكردند.
راهحل: خيلي آرام به دور از هيجان و احساسات يا بدون عصبانيت به او بگوييد كه زمانهايي كه او روي كاناپه مسابقات ورزشي را نگاه ميكند، شما احساس تنهايي و ناراحتي ميكنيد. سپس راهحل را به او پيشنهاد دهيد: از او بپرسيد به چه تيمهايي علاقه دارد و حتما بايد بازي آنها را تماشا كند، سپس با هم قرار بگذاريد كه فقط بازي اين تيمها را ببيند و بقيه وقتش را به خانواده اختصاص دهد. يك فكر ديگر هم ميتواند اين باشد كه به او پيشنهاد دهيد، به فرزندانتان فوتبال يا هر ورزش مورد علاقهاش را بياموزد. آن وقت، وقت كمتري مقابل تلويزيون و وقت بيشتري را با بچهها ميگذراند.
عادت بد 8
به ظاهر خودش بياهميت است
حقيقت اين است كه بسياري از مردان متوجه نميشوند يا برايشان مهم نيست كه مثلا رنگ تيشرتشان با شلوارشان هماهنگ نيست يا اصلا تميز نيستند.
راهحل: خوشبختانه بسياري از مردان خوشحال ميشوند كه كسي در اين زمينه كمكشان كند بهخصوص اگر بدانند كه خوشتيپي و مرتبيشان شما را هم خوشحال ميكند، به جاي اينكه از او ايراد بگيريد و قيافهتان را كج و معوج كنيد با او در مقابل كمد لباسهايش برويد و يك لباس مناسب پيشنهاد دهيد و سپس به او بگوييد كه چه مرد خوشتيپ و فوقالعادهاي شدهاست.
بودی تـــــــو تو بغلم
گردنت بود رو لبم