ارسالها: 3119
#102
Posted: 2 Oct 2011 06:43
۱۱ اشتباه مهلک آقایون حین رابطه جنسی با همسر
با اینکه
هم آقایون و هم خانمها در رابطه جنسی
مرتکب اشتباه می شوند، اما اینبار فقط می خواهیم اشتباهات آقایون را طرح کنیم.
1. اینکه فقط
در تختخواب دنبالش باشید.
بعد از یک روز طولانی و خسته کننده، وقتی با هم روی ملحفه ها می غلتید، اگر از
قبل هیچ پیش درآمدی نبوده باشد، احتمال اینکه وارد اتفاق اصلی شوید بسیار کم است. دنبال
کردن همسرتان یک کار تمام وقت است. زن ها خیلی دوست دارند که مردشان دنبالشان باشد
و بهترین روش دنبال کردنشان، دنبال کردن فکری است. بگذارید بفهمد که به او فکر می کنید
و تمایلاتتان تمام روز متوجه اوست.
2. حرف نزدن
و مستقیم عمل کردن.خیلی
از مردها به اشتباه تصور می کنند که رابطه جنسی حتماً پیش می آید. به نظرتان
رابطه جنسی بخشی از زندگی زناشویی است، درست است؟ اگر این باور را دارید، باید
بیشتر از این جمله ساده که، "عزیزم می خوای سکس داشته باشیم؟" تلاش
کنید. بااینکه ممکن است تصور کنید که این جمله هیچ ایراد و اشکالی ندارد اما گفتن
آن به این شکل آن را یک اجبار نشان می دهد. سعی کنید کمی رک تر بگویید،
"عزیزم، می خوامت!"
3. رها کردن
خودتان.ممکن است بعد از
ازدواج خودتان را رها کنید، به خودتان رسیدگی نکنید و حتی وزنتان بالا برود.
خودتان را کامل رها نکنید. بااینکه برگرداندن همه چیز به وضع قبل از مجردی و تبدیل
این شکم پر از چربی به شکم شش تکه قبل از ازدواج کمی سخت است، اما عجله نکنید.
همسرتان شوهری می خواهد که از خودش مراقبت کند، از بهداشت عمومی گرفته تا نحوه
لباس پوشیدنتان و وضعیتتان—چه از نظر جسمی، چه فکری و چه روحی.
4. زود رفتن
سر کار اصلی.اگر بخواهید
زود سراغ اندام اصلی در رابطه جنسی بروید، چه با دست باشد و چه اندام جنسی تان،
اصلاً ایده خوبی نیست. همسرتان باید قبل از اینکه سراغ آن بروید خوب تحریک شده
باشد. روی کل بدن او تمرکز کنید. از نوک سر تا نوک پا. و ذهنش را فراموش نکنید.
شده است تابحال درمورد افکارش در این مورد سوال کنید؟
5. نادیده
گرفتن کلیتوریس (چوچوله).
خیلی از مردها ممکن است تصور کنند که توانایی ارگاسم خانم ها به دخول بستگی دارد.
بااینکه دخول همراه با لذت است اما راه اصلی برای ارضاء کردن او جای دیگری است.
تنها عملکرد
کلیتوریس لذت دهی است. پیس هیچوقت آن را نادیده نگیرید. اگر شما یکی از بسیار
مردانی هستید که می دانید چه می گوییم، به کتابخانه رفته و یک کتاب آناتومی پیدا
کنید. درمورد بدن او مطالعه کنید و مطمئن باشید که او قدردانتان خواهد بود.
6. فراموش
کردن محرک های جنسی دیگر.
بیشتر زن ها نواحی تحریک کننده دیگری هم به جز سینه ها، نوک سینه ها و اندام
جنسیشان دارند. این سه متداول ترین این نواحی هستند که برای مردان حین پیش درآمد
رابطه جنسی تحریک کننده تر هستند اما باید صبر کنید که همسرتان اجازه آن را به
شما بدهد. از او بپرسید که چه دوست دارد و بعد چیزی که می گوید را به خاطر بسپرید.
برای پیدا کردن نواحی تحریک کننده همسرتان وقت بگذارید: گردن، شانه ها، پشت،
باسن، پاها هم جزء نواحی متداول تحریک کننده در بدن هستند. همیشه یادتان باشد یکی
از تحریک کننده ترین جاهای بدن او، گوش هایش است.
7. دنبال
امتیاز بودن.خیلی از
مردها می خواهند فقط "کمی" به دست بیاورند. باید بفهمید که رابطه جنسی
زمانی خوب است که هر دوی شما در آن شریک باشید. سعی کنید در همان لحظه زندگی کنید.
8. اکتشاف
نکردن خیالپردازی های همسرتان.همه زن ها یک روی شهوانی دارند. بااینکه بعضی از آنها نمی دانند که این جنبه شان
کجاست اما تحقیقات نشان داده است که زنان با خیال پردازی های واضح و آشکار خیلی
بیشتر از خیالپردازی های رمانتیک تحریک می شوند. اگر دوست دارید که همسرتان برای
شما "لباس دلخواهتان" را تن کند اما او حوصله ندارد، چرا شما نباید چنین
کاری برای او بکنید؟
9. اینکه فکر
کنید باید مثل یک هنرپیشه فیلم پورنو رفتار کند.یکی از بدترین چیزهایی که ممکن است مردی از همسرش
انتظار داشته باشد این است که خیال پردازی هایی که فقط در فیلم های پورنو می تواند
ببیند را برای او انجام دهد. این واقعیت نیست. او یک شیء نیست، با او مثل یک ابزار
رفتار نکنید.
10. اینکه فکر
کنید یکبار برای او کافی است.یکبار ارگاسم کامل شده است و کاملاً راضی است، درست است نه اشتباه می کنید!
خیلی از زنان مثل مردان با یک ارگاسم راضی نمی شوند. حتی اگر به ارگاسم شدن دوباره
خودتان هم راضی باشید اما باید بدانید که دخول تنها راه ارضا کردن همسرتان نیست.
راه های دیگری هم برای لذت دادن به او وجود دارد.
البته باید اول
مطمئن باشید که به ادامه کار تمایل دارد. مردها ممکن است تصور کنند که اگر ارگاسم
بیشتری نصیب همسرشان کنند، معشوق بهتری هستند. اگر او کاملاً ارضا شده باشد و دیگر
تمایلی به ادامه کار نداشته باشد، این درست نیست. اگر با این شرایط بخواهید کار را
ادامه بدهید آنوقت از جسم او برای ارضاء نفستان استفاده می کنید و این اصلاً کار
جالبی نیست!
11. اینکه
خیلی سریع پیش بروید.کُند
پیش بروید. سعی کنید از با هم بودن لذت ببرید. اما اگر زمانتان کم است ممکن است
نتوانید اما اگر وقت کافی دارید، عجله نکنید. کند پیش بروید، ریلکس باشید و لذت
ببرید!
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#103
Posted: 2 Oct 2011 06:46
چرخه طبیعی عمل جنسی در مردان
گرچه عمل جنسی یک فرآیند مداوم است اما پژوهشگران آن را به 6 مرحله تقسیم می کنند...
1.اولین مرحله ضروری میل جنسی یا «لیبیدو» است.
«انگیزش» یا «تحریک جنسی» طبیعی نمونه کاملی از متحدشدن ذهن و بدن است. برای ایجاد این انگیزش، لازم است چارچوب ذهنی مناسب و مقدار هورمون كافی جنسی مردانه یا تستوسترون موجود باشد. امیال جنسی در دوران بلوغ، هنگامی که میزان تستوسترون شروع به افزایش می کند، شكل می گیرند.
میزان تستوسترون با افزایش سن روندی رو به نزول دارد اما در بدن بیشتر مردان به اندازه ای تستوسترون تولید می شود که میل جنسی شان در سراسر زندگی شان حفظ شود. در هر مرحله از زندگی، نگرانی، استرس یا افسردگی ممکن است با وجود اینکه جسم مرد سالم است، میل جنسی اش را مهار کند. روابط جنسی با ایجاد حالتی از برانگیختگی که ناشی از آمیزه ای از افکار شهوانی و تحریک حسی است آغاز می شود.
تحریك حسی می تواند شامل حس لمس، بینایی، بویایی، چشایی یا شنوایی باشد. منطقه ای از مغز به نام «هیپوتالاموس» آثار تصاویر و احساسات شهوانی را هماهنگ می کند و پیام های مربوط به میل جنسی را از طریق طناب نخاعی به لگن می فرستد که به اعصاب دستگاه عصبی خودمختار در آن منطقه می رسند. اعصاب حسی از پوست آلت تناسلی و سایر مناطق حساس بدن نیز به طور مستقیم بدون اینکه مغز دخیل باشد، به این اعصاب خودمختار متصل می شوند.
2.تحریك كافی اعصاب خودمختار، آنها را فعال می كند.
این اعصاب مرحله دوم پاسخ جنسی مردانه، مرحله برانگیختگی را با رساندن پیام های شیمیایی به شریان های آلت تناسلی شروع می کنند و باعث می شوند گشاد و خون بیشتری وارد آنها شوند. خون به درون 2 «جسم غاری»، 2 میله متشکل از بافت اسفنجی که دارای مجاری عروقی بسیاری هستند، سرازیر می شود. این ورود خون، اجسام غاری را متورم می كند و نعوظ یا راست شدن آلت رخ می دهد. اجسام غاری متورم شده بر وریدهای کوچک آلت تناسلی هم فشار می آورند و با این كار مانع از خروج خون اضافی می شوند، بنابراین نعوظ آلت حفظ می شود.
پزشکان برای سال ها نعوظ را یک رخداد هیدرولیک می دانسته اند که به افزایش 6 برابری میزان خون ورودی به آلت تناسلی می انجامد، اما نتایج پژوهش ها نشان داده است نعوظ یک پدیده شیمیایی هم است. یک ماده شیمیایی با مولکولی کوچک به نام «اکسید نیتریک» به اعصاب اجازه می دهد تا با یکدیگر و با شریان های آلت تناسلی ارتباط برقرارکنند.
اکسید نیتریک از طریق یک ماده واسطه به نام «گوانوزین مونوفسفات حلقوی» اثر خود را بر شریان ها اعمال می کند. این کشف هم برای دانشمندان مهم بود و هم زمینه ساز پیشرفت مهمی برای درمان مردان مبتلا به اختلال کارکرد نعوظی شد.
3 سومین مرحله فعالیت جنسی،
مرحله کفه ای است که معمولا 30 ثانیه تا 2 دقیقه به طول می انجامد سرعت ضربان قلب و فشار خون با ادامه فعالیت جنسی افزایش می یابد و خون بیشتری به بافت های بدن تلمبه می شود. آلت تناسلی تنها بخشی از بدن نیست که این جریان خون اضافی را دریافت می کند؛ در بیشتر مردان حین فعالیت جنسی سرخ شدن صورت به علت تجمع خون رخ می دهد و خود بیضه ها متورم می شوند و 50 درصد افزایش اندازه پیدامی کنند. حین مرحله کفه ای، پروستات و کیسه های منی برای انزال آماده می شوند و شروع به ترشح مایع می کنند.
4.فعالیت جنسی در مرحله چهارم ارگاسم (اوج لذت جنسی)
به همراه انزال منی به اوج می رسد. دستگاه عصبی خودمختار در این مرحله نیز مسوول است و عضلات در اپیدیدیم، مجاری منی بر و پروستات را به انقباض وامی دارد و باعث رانده شدن منی به جلو می شود. در همین زمان پیام های عصبی عضلات گردن مثانه را منقبض می کند، در نتیجه منی به جای اینکه داخل مثانه پس بزند، به درون پیشابراه رانده می شود. انزال معمولا همراه لذتی بسیار است که ارگاسم نامیده می شود. تقریبا در همه مردان، هنگام انزال سرعت ضربان قلب به اوج می رسد.
5.مرحله پنجم فعالیت جنسی،
فروکش کردن یا «برطرف شدن تورم» است که در آن آلت تناسلی به حالت شل ابتدایی خود بازمی گردد. ازبین رفتن تورم آلت معمولا پس از انزال رخ می دهد اما گاهی زودرس و در صورتی که عمل جنسی با یک فکر یا رویداد مداخله گر قطع شود، اتفاق می افتد.
6.مرحله نهایی عمل جنسی،
آرام ترین مرحله آن است. این مرحله را «مرحله مقاوم» می گویند که 30 دقیقه (در مردان جوان) تا 3 ساعت (در مردان سالمندتر) به طول می انجامد و در آن هنگام آلت تناسلی به تحریک جنسی پاسخی نمی دهد.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#104
Posted: 2 Oct 2011 06:54
۱۰ توصیه برای آنکه دچار کاهش میل جنسی نشوید
1. مراقب فشارخون تان باشید:
15 تا 70 درصد مردانی كه دچار فشارخون بالا هستند روابط جنسی رضایت بخشی ندارند. در واقع فشارخون بالا عروق خونی را تخریب می كند و سبب سختی و قطورشدن شراین می شود كه اصطلاحا به آن سختی شرایین یا تصلب شرایین می گویند.
در نتیجه خون به راحتی در آلت تناسلی مردان جریان پیدا نمی كند و نعوظ صورت نمی گیرد. به آقایان توصیه می شود مرتبا فشارخون خود را اندازه بگیرند و آن را پایین تر از 5/8/13 حفظ كنند.
بهترین كار برای پایین آوردن فشارخون كاهش مصرف نمك، چربی و قند و مصرف بیشتر میوه و سبزیجات است.
فراموش نكنید استرس هم می تواند فشارخون را افزایش دهد.
2. چربی های دور شكم تان را آب كنید
نتایج تحقیقاتی كه در سال 2006 روی 286 مرد انجام شد، نشان داد 74 درصد مردانی كه مبتلا به نشانگان متابولیك هستند دچار انزال زودرس می شوند. در حقیقت نشانگان متابولیك می تواند در كاركرد هورمون های جنسی مردانه اختلال ایجاد كند و سبب كاهش مدت نزدیكی و انزال زودهنگام شود.
برای پیشگیری از این موضوع مراقب این 5 نشانه باشید.
1. اجازه ندهید اندازه دور كمرتان از 102 سانتی متر بیشتر شود.
2. فشارخون تان نباید از 5/8/13 بالاتر رود.
3. تری گلیسیرید خونتان از 5/1 گرم در لیتر بالاتر نرود.
4. HDL یا كلسترول نباید پایین تر از 4/0 گرم در لیتر باشد.
5. قند ناشتا بالاتر از یك گرم در لیتر نباشد.
در صورتی كه 3 تا 5 مورد از موارد زیر در مورد شما صادق نیست یعنی به نشانگان متابولیك مبتلا هستید.
3. رابطه جنسی مرتب داشته باشید هر چه رابطه جنسی بیشتری داشته باشید ناتوانی جنسی كمتر به سراغ شما می آید :
چون عروق و اعصاب دخیل در انزال قوی تر می شوند. نتایج تحقیقاتی كه در فنلاند روی 989 مرد 55 تا 75 ساله انجام شد، نشان داد برقراری كمتر از یك بار رابطه جنسی در هفته احتمال ناتوانی جنسی را 2 برابر می كند.
برای پیشگیری از این موضوع لازم است حتما در هفته یك یا دو بار رابطه داشته باشید.
4. مراقب كلسترول خونتان باشید:
وقتی میزان چربی خون در مردان بالا می رود چربی در دیواره عروق رسوب می كند و سبب تنگی و غلظت خون می شود. این موضوع خود باعث ایجاد اختلال در نعوظ می شود و به دنبال آن اختلالات جنسی و ناتوانی بروز می كند. طبق بررسی های انجام شده از هر 50 مردی كه دچار مشكلاتی در نعوظ هستند 20 نفر دارای چربی خون بالاست. داشتن تغذیه متعادل، عدم مصرف زیاد قند و چربی و به ویژه چربی های ترانس و مصرف زیاد میوه و سبزیجات می تواند به كاهش چربی خون كمك كند. كاهش وزن و انجام فعالیت بدنی مرتب هم به كاهش كلسترول كمك می كند.
5. از پیش نیازها نگذرید :
برقراری رابطه جنسی بدون پیش نیازها كه نوازش و برقراری رابطه عاشقانه است نباید تبدیل به عادت شود. زنان از این نوع رابطه ها لذت نمی برند و این موضوع می تواند به مرور زمان زوجین را از هم زده كرده و سبب بروز اختلالات در رابطه شود.
6. مصرف الكل را كنار بگذارید:
الكل سبب ضعیف شدن عروق خونی و اعصاب درگیر در نعوظ می شود و ترشح تستوسترون توسط بیضه ها را افزایش می دهد. شاید مصرف كم الكل بتواند توانایی جنسی شما را افزایش دهد اما مصرف زیاد آن سبب ناتوانی جنسی می شود. بهتر است مصرف آن را كاملا كنار بگذارید تا دچار اختلالات جنسی نشوید.
7. مراقب قندخونتان باشید:
افزایش قندخون می تواند بر رابطه جنسی اثر منفی داشته باشد. افراد مبتلا به دیابت معمولا دچار تصلب شرایین می شوند و در نتیجه نعوظ در آنها به خوبی صورت نمی گیرد. از سوی دیگر دیابت در كاركرد اعصاب آلت تناسلی هم اختلال ایجاد كرده و مانع نعوظ می شود. كنترل قندخون و انتخاب برنامه غذایی مناسب می تواند تا حد زیادی از بالا رفتن قندخون جلوگیری كند. 8. آرام باشید استرس های روزانه می تواند احتمال ابتلا به ناتوانی های جنسی را افزایش دهد. وقتی احساس ترس یا اضطراب می كنید قدرت نعوظ كاهش می یابد. در صورتی كه مردی احساس آرامش نكند این وظیفه همسر است كه با نوازش كردن گردن، كمر و پاها به آرامش او كمك كند. 9. سیگار را ترك كنید بررسی ها نشان داده است كه سیگار كشیدن می تواند سبب ناتوانی جنسی شود. در واقع نیكوتین در عروق رسوب می كند و تنگ شدن عروق نعوظ را به تاخیر می اندازد. كشیدن روزی 2 سیگار جریان یك سوم از خون در بیضه ها را كاهش می دهد.
طبق تحقیقات انجام شده در سال 2007 ترك سیگار می تواند به سرعت ناتوانی جنسی را بهبود دهد. فراموش نكنید سیگار كشیدن می تواند سبب بروز ناراحتی های قلبی، افزایش فشارخون، دیابت و چاقی شود. 10. خانم ها به آقایان اعتماد به نفس بدهند در صورتی كه همسر شما به ناتوانی جنسی مبتلا شده با بیان این موضوع كه این مساله چندان اهمیتی ندارد و درمان پذیر است و اینكه عشق در زندگی مشترك مهم ترین موضوع است سعی كنید به او اطمینان خاطر و اعتمادبه نفس بدهید تا برای درمان مشكل خود زودتر اقدام كند
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 1748
#105
Posted: 2 Oct 2011 09:00
آلزایمر تنها در مقابل همسر
زندگی زناشویی چیزی نیست كه یك شبه نابود شود. رفتارها و حركات هر یك از زوجین بتدریج میتواند این زندگی مشترك را مستحكمتر كند یا آن را به زوال و نابودی بكشاند. اگر میخواهید زندگی زناشویی خوب، عاشقانه...
انسان برای بهتر زیستن نیازمند برنامه ای دقیق می باشد که به نیاز های مادی و معنوی او پاسخ داده شود. در زندگی مشترک توجه به حقوق زوجین اهمیت زیادی دارد و تمام نیازها باید به درستی درک شود و توسط همسران مورد توجه قرار گیرد . کانون های خانوادگی در یک جامعه خود به خود راه کمال و پیشرفت طی خواهند نمود و این در صورتی است که به همه حقوقی زوجین در زندگی توجه شود . راز پایداری زندگی مشترک و بهره مندی همسران از یک زندگی موفق آگاهی از حقوق و نیاز های یکدیگر و پاسخ به آنهاست.
زندگی زناشویی چیزی نیست كه یك شبه نابود شود. رفتارها و حركات هر یك از زوجین بتدریج میتواند این زندگی مشترك را مستحكمتر كند یا آن را به زوال و نابودی بكشاند. اگر میخواهید زندگی زناشویی خوب، عاشقانه و بادوامی داشته باشید یكسری از كارها و اعمال را هرگز نباید انجام دهید؛ چرا كه این اعمال از صمیمیت شما كاسته و زندگیتان را با چالش روبهرو میكند.
همسر خود را فراموش نكنید و در اثر روزمرگیها او را نادیده نگیرید
برای چند لحظه به این سوال فكر كنید: آیا شما به همان اندازه كه با دوستتان مهربان، مودب و باملاحظهاید، با همسر خود نیز همان رفتار را دارید؟ در مورد بیشتر ما جواب منفی است. بگذارید بیشتر روی این مطلب بحث كنیم. اكثر ما، خیلی چیزها را زود فراموش میكنیم. پس از مدتی، به نظر میرسد كه ما درباره همه مهربانیهای كوچك و بزرگ همسرمان نسبت به خود، دچار فراموشی میشویم؛ یا اگر هم فراموش نكنیم، تصور میكنیم كه این بخشی از اخلاق همسرمان و جزو وظایف اوست و باید وجود داشته باشد. وقتی ارتباط زناشویی به این نقطه رسید كه به جای قدردانی از طرف مقابل، مهربانیهای او را نادیده بگیریم یا آنها را یك وظیفه بدانیم، مشكل آغاز میشود.اما شما میتوانید این دیدگاه را عوض كنید. باید شروع كنید به از بین بردن این فرض كه آنچه همسرتان برای شما انجام میدهد از سر وظیفه است. در حقیقت، به شما پیشنهاد میكنیم كه یك تكه كاغذ برداشته و آنچه همسرتان برای شما انجام میدهد، یادداشت كنید؛ خواه آن كارها كوچك باشند یا بزرگ. سپس صادقانه از خود بپرسید كه از میان كارهایی كه همسرتان برای شما انجام میدهد، در مورد كدام یك احساس سپاس و قدرشناسی از خود بروز دادهاید؟
اگر در حال حاضر ارتباط قوی و محكمی با همسرتان دارید، صداقت شما این ارتباط را عمیقتر خواهد كرد. اگر باور ندارید این روند را با دقت بررسی كنید. سعی كنید قبل از این كه شروع به صادق بودن كنید، رفتار همسرتان را ارزیابی كنید. شاید موثرترین راه برای اظهارنظر قطعی صحبت كردن با همسرتان راجع به احساساتتان باشد
هرگز سعی نكنید ذهن همسرتان را بخوانید
هیچ گاه فكر نكنید كه شما میدانید كه همسرتان به چه فكر میكند و چه احساسی دارد. در این روش احتمال خطا خیلی زیاد است و فرض غلط باعث خطاهای بعدی میشود. به طور مثال این شرایط را در ذهنتان تصور كنید:
شما در حال قدم زدن به سمت سالن نشیمن منزل هستید و همسرتان را میبینید كه روی مبل نشسته و به دیوار زل زده است و لبهایش را میگزد. در این حالت اولین حس شما ترس است. با خود فكر میكنید «من چه كاری كردم. چرا او از دست من عصبانی است؟» شما به او نزدیك میشوید و موضوع را سوال میكنید و انتظار دارید كه او با شما با صدای بلند حرف بزند. اما او آرام به سمت شما برمیگردد. حالت عصبانیت او از بین میرود و با ناراحتی میگوید: «من اخراج شدم.» و شما در دل میگویید «خدا را شكر، حداقل او از دست من ناراحت نیست»!
در این مثال، زن فرضهای خود را مرور كرده و میفهمد كه شوهرش از دست او ناراحت نبوده است! چقدر اتفاق میافتد كه ما فرضهای غلط در ذهن داشته باشیم و آنها را باور كنیم بدون این كه از صحت آنها مطمئن شویم.در اغلب اتفاقات زندگی، فرضها و تصورات یا غلط هستند یا فقط بخش كوچكی از آنها درست است.
شاید حالات همسر شما ناشی از مشكلاتی باشد كه در بیرون داشته و هیچ ارتباطی به طرز رفتار شما با او نداشته باشد. پس هرگز در ذهن خود فرضهای مختلف در مورد رفتار همسرتان نپرورانید.
هرگز طرف مقابل را ملامت و سرزنش نكنید و او را مقصر ندانید
چقدر گفتن این جملهها كه: «تقصیر تو است. تو مرا مجبور به این كار كردی. همش تقصیر توست كه ارتباط بین ما خراب شده. به خاطر تو من احساس بیچارگی میكنم.» آسان است. خیلی سخت است كه به خودمان نگاه كنیم و بـپـرسـیـم «نـقـش من در ایجاد مشكلات در ارتباطمان چیست؟» مشكل مقصر دانستن طرف مقابل این است كه با این كار هرگز هیچ مسالهای حل نمیشود و تقریبا همیشه منجر به یك واكنش منفی خواهد شد.
وقتی هر یك از زوجین طرف مقابل را مقصر بداند، نتیجه یك درگیری و كشمكش یا یك جنگ تمامعیار خواهد بود.
همسر شما اكنون در نقش دشمن شماست كه شما یا باید او را خلع سلاح كنید یا حتی به هر قیمتی كه شده نابودش كنید.
پس داروی مقصر دانستن طرف مقابل چیست؟ جواب ساده است: خودتان مسوولیت را به عهده بگیرید. تمرین این كار سخت است. ترك این احساس كه همیشه حق با شماست، مشكل است. یك حقیقت در مورد ازدواج این است: این كه تصور كنید همیشه حق با شماست، خیلی سادهلوحانه است. در این حالت شما برندهاید، اما ارتباطتان با شكست مواجه میشود.
در رابطه بدون صداقت، هیچ صمیمیتی وجـود نـدارد.وقـتـی واقـعا منظورتان «نه» است و «نه» میگویید، یا منظورتان «بله» است و شما شروع به «بله» گفتن میكنید، صداقت دارید. صداقت شما اعتماد متقابل را در رابطهتان افزایش میدهد
آیا نمیخواهید كه ارتباطتان برنده باشد؟ چون در این حالت شما هم برنده خواهید بود.
از خودتان بپرسید: «من چه كاری كردهام كه باعث ایجاد فاصله و دلخوری شده؟» اگر مطمئن نیستید بگذارید كمكتان كنم. در اكثر موارد شما مقصرید!
بـرای این كه به جای مقصر دانستن طرف مقابل، مسوولیت رفتارتان را خودتان بپذیرید، میتوانید این تمرین را انجام دهید. ابتدا لیستی از همه آنچه كه شما همسرتان را به آنها متهم میكنید و او را مقصر میدانید، بنویسید. مثلا «به خاطر تو خانه به هم ریخته است» یا «تو دلیل دوستی فرزندمان با یك دوست ناباب هستی چون هرگز وقتت را با او نمیگذرانی.» سپس به خودتان نگاه كنید و آنچه شما مسوولش هستید را یادداشت كنید. بعد از آن به دنبال راهحلهایی در هر یك از آن موقعیتها بگردید. در مثال آخر شاید بهتر بود كه این گونه به همسر تذكر داده میشد كـه «مـن نـگـران فرزندمان هستم كه با دوستان نابابی میچرخد. دوست دارم راجع به این كه چه كار میتوانیم بكنیم تا اوضاع بهتر شود با هم صحبت كنیم.» در این حالت وقتی با احترام با طرف مقابل صحبت میكنید، او خودش خواهد فهمید كه باید وقت بیشتری را با فرزندش سپری كند.
وقتی منظورتان «نه» است، جواب مثبت ندهید
ما اغلب از گفتن «نه» به همسرمان میترسیم. شاید از این واهمه داریم كه او عصبانی شود یا شاید، اگر به او بگوییم «متاسفم، من نمیخواهم این كار را انجام دهم»، همسرمان ناراحت شود و احساس گناه كنیم. پس به جای این كه بگوییم كه واقعا چه میخواهیم، برعكس آن را انجام داده و اغلب احساس ناراحتی میكنیم. مشكل «بله گفتن» در هنگامی كه منظور ما «نه» است، این است كه ما در ارتباطات خود، تصنعی عمل كرده و چهره واقعی خود را پنهان میكنیم. در رابطه بدون صداقت، هیچ صمیمیتی وجـود نـدارد.وقـتـی واقـعا منظورتان «نه» است و «نه» میگویید، یا منظورتان «بله» است و شما شروع به «بله» گفتن میكنید، صداقت دارید. صداقت شما اعتماد متقابل را در رابطهتان افزایش میدهد. به احتمال زیاد، تغییر رفتار در شما، در ابتدا شاید برای همسرتان تهدیدكننده به نظر رسد. به یاد داشته باشید كه او عادت ندارد كه شما را صادق ببیند. او شاید شگفتزده شود وقتی میبیند كه همه «بله»های شما واقعی هستند.مهم است بدانید كه هر گاه قـوانـیـن خـود را در ارتـباطتان تغییر میدهید، احتمال كشمكش و ناسازگاری وجود دارد. ناسازگاری اغلب برای رشد یك ارتباط لازم است. در حین این تضادها 2 نفر درك عمیقتری از یكدیگر پیدا خواهند كرد و رشته محكمتری بینشان پدیدار میشود.
اگر در حال حاضر ارتباط قوی و محكمی با همسرتان دارید، صداقت شما این ارتباط را عمیقتر خواهد كرد. اگر باور ندارید این روند را با دقت بررسی كنید. سعی كنید قبل از این كه شروع به صادق بودن كنید، رفتار همسرتان را ارزیابی كنید. شاید موثرترین راه برای اظهارنظر قطعی صحبت كردن با همسرتان راجع به احساساتتان باشد. فرآیند رسیدن به سطح عمیقتری از صداقت اغلب سخت اسـت امـا اگـر بـه آن نـقـطـه رسـیـدیـد خـواهید دید كه تلاشهایتان ارزشش را داشته است.
سعی كنید این تمرین را انجام دهید: ادامه این جمله را روی كاغذ بنویسید: «میترسم كه به همسرم بگویم كه...» سپس لیست را بر اساس اهمیت مرتب كنید. تصور كنید كه به همسرتان راست گفتهاید و تصور كنید كه در حین انجام آن چه حسی دارید. سعی كنید به آسانی نفس بكشید و به خود قوت قلب و آرامش بدهید.
حالا كه شما قادر به تصور صحبت با همسرتان هستید، میتوانید این ریسك را در واقعیت هم انجام دهید. با آسانترین مورد شروع كرده و كمكم تمام لیست را انجام دهید.
نقش بازی كردن به معنای بیان احساسات و بروز رفتارها به صورت غیرمستقیم است. مثلا به دلیل اینكه نمیتوانید به طور مستقیم به طرف مقابل بگویید كه از دستش عصبانی هستید، با كارهای دیگر سعی در جلب توجه او داشته باشید. این عمل اغلب ناآگاهانه بوده و در یك ازدواج مرتبا رخ میدهد
از سكوت به عنوان یك سلاح استفاده نكنید
سكوت یك سلاح كشنده است. پرداختن به یك جنگ لفظی خیلی بهتر از یك سكوت مرگبار است چرا كه در یك دعوای لفظی لااقل شما از آنچه كه رنجتان میدهد، حرفی به میان میآورید. پس اگر نمیخواهید ارتباطاتتان را قربانی كنید، باید یاد بگیرید كه چگونه رنجشهای خود را به روشی كه شنیده، فهمیده و حل شود بیان كنید. این مهارت یكی از مهمترین مهارتها در یك ارتباط است و بدون آن مشكلات كـوچـك بـه مـشكلات خیلی بزرگ حل نشدنی تبدیل میشود. پس چگونه میخواهید یاد بگیرید كه همه آنچه را كه گفتنش برایتان سخت است، بگویید؟ و چگونه به همسرتان آنها را خواهید گفت در حالی كه واكنش او را نمیدانید؟ این كارها ساده نیست اما بدون آن یك ارتباط موثر شكل نمیگیرد پس روش زیر را امتحان كنید.
ابتدا لیستی از آنچه باعث رنجش شما شده، بنویسید مثلا «من به خاطر ... از دست تو ناراحت شدم.» سپس نامهای به همسر خود در مورد آنچه شما را آزار میدهد، بنویسید. او را متهم نكنید. سعی كنید از یك نقطه صمیمانه و مثبت شروع كنید مثلا: «عزیزم، احساس میكنم كه نیاز به صحبت در مورد خودمان دارم. من عاشق تو هستم و مـیخـواهـم زنـدگـیـمـان هـر روز بـهتر شود. آنچه كه میخواهم به تو بگویم شاید ناراحتت كند. اما هدف من ناراحت كردن تو نیست. آنچه من میخواهم نزدیكی هر چه بیشتر ماست. اما چیزهایی هست كه میخواهم در موردشان درد دل كنم. لطفا در مورد آنچه نوشتهام فكر كن و سعی كن عصبانی نشوی. گفتنش سخت است اما: من در مورد ... ناراحت هستم.»همه ناراحتیهای خود را به یكباره به همسرتان نگویید. فقط تعدادی از موارد خیلی مهم كه آزارتان میدهد را بیان كنید. اگر از نقش خود در ایجاد مشكلات به وجود آمده آگاهید به آنها هم اشاره كنید. این كار به تاثیرپذیر كردن نامه، كمك شایانی میكند.
نقش بازی نكنید
نقش بازی كردن به معنای بیان احساسات و بروز رفتارها به صورت غیرمستقیم است. مثلا به دلیل اینكه نمیتوانید به طور مستقیم به طرف مقابل بگویید كه از دستش عصبانی هستید، با كارهای دیگر سعی در جلب توجه او داشته باشید. این عمل اغلب ناآگاهانه بوده و در یك ازدواج مرتبا رخ میدهد.
افراد با به هم ریختن منزل و بینظمی، افسردگی و حتی خودكشی، سعی در فهماندن حرفشان به طرف مقابل میكنند؛ ولخرجی هم یكی دیگر از این روشهاست. راههای زیادی وجود دارد كه شخص به طرف مقابلش بـفـهـمـاند كه از دست او عصبانی است.اما راه درمان چیست؟! ارتباط مستقیم! یاد گرفتن چگونگی صحبت كردن با همسر، راجع به آنچه واقعا در ذهن شما میگذرد. با نقش بازی كردن هرگز به ریشه مشكل نخواهید رسید و فقط به خود و دیگری صدمه وارد میكنید.
تهدید نكنید
در ازدواج باید همهچیز منصفانه باشد. بیایید با هم روراست باشیم، حتی عاشقانهترین ارتباطات هم میتواند به جنگ و نزاع تبدیل شود. در این بازی خطرناك هیچ چیز جز برنده شدن، طرفین را خوشحال و راضی نمیكند. تهدیدهای فیزیكی و كلامی و سوءاستفاده از طرف مقابل، سلاحهای نزاعهای زناشویی هستند.
تنها نصیحتی كه به چنین زوجهایی میتوان كرد این است كه سریعا به دنبال كمك بگردند و خود را از وضعیت موجود نجات دهند. از آنجا كه اكثر زوجین تمایلی به جنگ و دعوا ندارند و همواره در جهت ایجاد ارتباطی عاشقانه در تلاشند، لذا به همه توصیه میشود كه هرگز طرف مقابل را تـهـدیـد نـكـنـنـد یـا عـمـلـی برای ترساندن همسرشان و سوءاستفاده از او انجام ندهند.
همه ما نقصهایی داریم و همه زوجین راجع به نقصهای طرف مقابلشان آگاهند اما در حین دعوا تمایل به استفاده از این آگاهیها برای تخریب طرف مقابل اوج میگیرد. اما سعی كنید مقاومت كنید. در غیر این صورت مطمئن باشید كه همسرتان به یك یا چند روش پاسخ خواهد داد: او یا مهربانانه پاسخ میدهد یا شما را نادیده میگیرد. اما هیچكدام از اینها مشكل را حل نمیكند
اصلا مهم نیست كه چقدر از دست همسرتان عصبانی هستید. خود را متعهد به انجام كارهای زیر كنید: تحت هیچ شرایطی به تهدید كلامی یا فیزیكی همسرتان نپردازید. اگر واقعا نمیدانید كه تهدید چیست بدانید كه هر جمله، حالت یا عملی كه برای ایجاد درد روحی یا جسمی در همسرتان، انـجـام میدهید، نوعی تهدید است. زوجی كه تهدید میكند، كسی است كه عمیقا احساس صدمه دیدن و رنج توسط همسرش را تجربه كرده یا شاید خودش به صورت فیزیكی یا كلامی دچار سوءاستفاده شده و تنها روشی كه برای رهایی از دردهایش میشناسد، رنج دادن طرف مقابل است.
اگر در واقعیت، زوجی در این شرایط ارتباطی خطرناك باشند اولین سوالی كه میتوان از آنها پرسید این است كه «آیا شما واقعا میخواهید كه به هم آسیب بزنید؟» اكثر اوقات پاسخ این است: «نه، من فقط وقتی او به حرفهایم گوش نمیدهد خیلی عصبانی میشوم» یا «من از آنچه برایمان رخ داده متنفرم اما خیلی سعی كردهام كه او مرا بفهمد ولی او به من گوش نمیدهد. پس من به جایی میرسم كه میخواهم آزارش بدهم.
در این حالت زوجین تصور میكنند كه آزار طرف مقابل تنها راه برای حمایت از خودشان است.
هرگاه احساس كردید كه از خشم نسبت به همسرتان لبریز شدهاید به شیوه زیر عمل كنید: به اتاقی بروید كه كسی مزاحتمان نشود. با دست یا یك راكت تنیس، به یك بالش ضربه بزنید تا جایی كه احساس كنید خشمتان تخلیه شده است. شاید فریاد زدن یا جیغ كشیدن در حین ضربه زدن به بالش بتواند در تخلیه خشمتان موثر باشد. سپس یك كاغذ برداشته و همه آنچه باعث رنجشتان شده برای همسرتان بنویسید. هر جمله را اینگونه آغاز كنید: «من از دست تو ناراحتم بخاطر ....» در این نامه راجع به تنهایی و رنجشتان و آنچه باعث كدر شدن روابطتان شده بنویسید.
همسرتان را تحقیر نكنید
تحقیر كردن باعث كم شدن ارزش همسرتان پیش خودش میشود. در این زمینه میتوان به مثالهای زیر اشـاره كـرد: «تـو تـنـبـلی»، «تو بیمسوولیت و غیرقابل اعتمادی» یا «تو یك پدر و همسر بد هستی.» همه ما نقصهایی داریم و همه زوجین راجع به نقصهای طرف مقابلشان آگاهند اما در حین دعوا تمایل به استفاده از این آگاهیها برای تخریب طرف مقابل اوج میگیرد. اما سعی كنید مقاومت كنید. در غیر این صورت مطمئن باشید كه همسرتان به یك یا چند روش پاسخ خواهد داد: او یا مهربانانه پاسخ میدهد یا شما را نادیده میگیرد. اما هیچكدام از اینها مشكل را حل نمیكند.
ویرایش شده توسط: marmolakman
ارسالها: 3119
#107
Posted: 18 Oct 2011 07:36
نکاتی عالی برای بوسیدن
واقعاً چه لزومی دارد زوجهای عاشق درمورد نکات بوسیدن بدانند؟ چرا نباید خودشان تجربه کنند و از طریق آزمون و خطا اسرار بوسیدن را کشف کنند. پاسخ مشخص است: بوسیدن نمودی فیزیکی و احساسی از عشق و علاقه است. نکات بوسیدن میتواند به ما کمک کند کمی اعتمادبهنفس پیدا کنیم تا بتوانیم بیشتر روی تجربه طرفمقابل خود متمرکز شویم، تا خودآگاهیمان.
1. آماده کردن موقعیت
نکته1: بهداشت ضروری است!
خیلی مهم است که دندانها خوب و تمیزی داشته باشید، نفستان خوشبو باشد، بوی خوش بدهید و به بهداشت شخصیتان توجه کنید. توجه به بهداشت فردی نشاندهنده احترامی است که برای فردمقابل قائل هستید. این انگیزه موجب جذابتر شدن شما برای طرفمقابل میشود.
2. به طرفمقابلتان توجه کنید
نکته2: این فقط برای شما نیست!
مشخص است که بوسیدن یکی از لذتبخشترین و صمیمانهترین زمانی است که زوجها در کنار هم میگذرانند. به همسرتان فکر کنید، نه فقط به حسی که خودتان پیدا میکنید. آرام پیش بروید، عجله نکنید. تا جایی که میتوانید ریلکس باشید و به حس طرفتان هم توجه داشته باشید. معمولاً خانمها بخاطر پیوند عاطفی بوسیدن را بیشتر از آقایان دوست دارند.
3. از زبان بدن به درستی استفاده کنید
نکته 3: اجازه بدهید زبان بدنتان صحبت کند!
ممکن است همسرتان خیلی خوب به شما واکنش دهد: آیا ریلکس هستید؟ بوسیدن را با تماس فیزیکی مناسب آغاز کنید: نزدیک شده و او را در آغوش بگیرید، از تماس بدنتان با یکدیگر و صمیمیت فیزیکی و احساسی که ایجاد میکند لذت ببرید. قبل از بوسیدن، لبخند بزنید تا لذتی که حس میکنید را به طرفتان منتقل کنید. به آرامی صورت او را در دستانتان گرفته یا دستتان را روی پشت یا پهلوهای او قرار دهید. کمی سرتان را به جلو خم کنید تا سرهایتان به هم نزدیک شوند. تماس بعدی باید با لبهایتان باشد نه بینیهایتان.
4. اینکه چطور شروع کنید اهمیت دارد
نکته 4: نرم و آرام شروع کنید!
قبل از اینکه به سراغ بوسههای طولانیتر بروید، به آرامی لبها را لمس کنید، آهسته، آرام و نرم. بستن چشمها در این نقطه باعث میشود بتوانید روی حس لبهایتان تمرکز کنید. یادتان باشد، نرم و ساده، لبها روی لب. عجله نکنید! اکثر مردها دچار حمله آدرنالین میشوند که باعث میشود بخواهند سریعتر به سراغ رابطه جنسی بروند. از طرف دیگر زنان به زمان بیشتر برای آماده شدن برای سکس نیاز دارند.
5. حرف بزنید
نکته 5: ارتباط کلامی اهمیت دارد!
برخی از انواع ارتباط لذتبخشتر از سایر انواع آن هستند! بله موقع بوسیدن در حال ارتباط هستید! با بوسیدن، آغوش گرفتن و نوازش کردن نوعی ارتباط غیرکلامی حاصل میشود. اما نباید ارتباط کلامی را هم نادیده بگیرید: با هم حرف بزنید. عشق ورزیدن و به زبان آوردن جملات و کلمات عاشقانه و احساسی لذت آن صمیمیت را دوچندان میکند و آن را به سطحهای مختلفی میکشاند: فیزیکی، احساسی، عقلانی و روحانی.
6. طعم بینالمللی
نکته 6: بوسه فرانسوی
تا اینجا درمورد بوسیدن با لبهای بسته صحبت کردیم. با متمرکز شدن روی طرفمقابل، با واکنشی که از خود نشان میدهد میفهمید که تجربه او تا آن زمان چگونه بوده است. سعی کنید به آرامی نوک زبانتان را از میان لبها او رد کنید. سپس به نرمی نوک زبانتان را روی لبهای او بکشید. زبانتان را با زور وارد دهان او نکنید: صبر کنید، عقب بکشید و منتظر واکنش او باشید.
چه به تازگی ازدواج کرده باشید یا سالیان سال، استفاده از این نکات برای بوسیدن به شما و همسرتان کمک میکند به سطح عمیقتری از صمیمیت برسید. یادتان باشد بوسیدن یک بخش مهم از آمادگی و پیشمقدمه برای رابطه جنسی است، ازاینرو بااستفاده از نکات میتوانید صمیمیت خود و همسرتان را چندبرابر کنید.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#108
Posted: 24 Oct 2011 07:16
بزرگترین برداشتهای غلط عشقی
بالاخره هر فردی در روند اجتماعی شدن و گسترش زندگی اجتماعی خود تجربه علاقه مند شدن را بارها تجربه می کند. علاقه مند شدن به خودی خود اتفاقی صد در صد طبیعی است اما مشکل آنجاست که به دلایلی این علاقه مندی یک سویه مطلق و یا یک سویه نسبی و یا بدون هدف باشد.
معمولا”تجربه دفع شدن از سوی کسی که به وی علاقه داشته اید تجربه ای بسیار ناخوشایند است که حتی ممکن است در مواردی که طرفین اهل عقل و منطق نباشند منجر به جنایاتی هم بشود! آنچه مهم است این است که مسلما”شما به عنوان یک سوی آن رابطه در روند خود دچار اشتباهی بوده اید که نتیجه آن چنین رفتاری دفع کننده در جواب شما بوده است.
اما مهمترین اشتباهات چیست؟
1-در هیچ رابطه ای عشقی طرفین ماجرا تمایل ندارند که طرف خود را بدون محک زدن بیشتر پذیرا شوند و این موضوع از سوی خانمها جدی تر است اما در این میان نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن این است که فاصله بین محک زدن و دفع کردن را بفهمید و بی دلیل خود را خفیف نکنید! محتوای حرفهایی که می شنوید و یا در پیامک و مسنجر می بینید خیلی مهم هستند. سعی نکنید برای خودتان ببافید! علاقه واقعی ممکن است منجر به سوء تفاهم و درگیری فکری بشود اما در شرایط عادی منجر به تاکید فراوان و مداوم بر عدم امکان ادامه رابطه نمی شود.
2-خود و طرف خود را ارزیابی کنید و به طرف خود حق بدهید! اغلب افراد گزینه مد نظرشان کسی است که ممکن است به دلایلی دارای سطح بالاتری در برخی موارد اجتماعی باشد. ممکن است شما فردی تحصیلکرده و با شعور در جامعه باشید اما اینها هرگز جای موقعیت مالی را نمی گیرد. پس اگر به هر این دلایل امکان ادامه رابطه هدفمند وجود ندارد خود را به آب و آتش نزنید که اگر به نتیجه برسید نیز خفت خود را خرید کرده اید. در این مورد خانمها دید عمیق تری دارند. آنها در روابط خود دنبال هدف هستند و شما را به خوبی ارزیابی می کنند و از ازدواج خود انتظار سکوی پرش دارند.
3-حقایق را انکار نکنید. جملاتی مانند “تو بسیار خوب و شایسته ای”و سپس بعد از آن “اما….”یا “مطمئنا”تو میتوانی هر کسی را خوشبخت کنی اما …”نشان دهنده نوعی رد کردن محترمانه هستند اگر چنین جوابهایی شنیدید محترمانه کنار بکشید آنقدر ادامه ندهید تا صراحتا”پوزه تان خاک مال و احساساتان لگد مال شود!
4-در محبت کردن افراط نکنید چون موجب زده شدن افراد در ابتدای رابطه می شود به خصوص اگر تبدیل به نوعی ابراز محبت تعقیب گونه و بازجویانه باشد.
5-هرگز بابت کم نیاوردن رابطه ای را قطع و یا ادامه ندهید. ممکن است طرف شما دوستی تازه پیدا کرده باشد و یا اقلا”وانمود کند چنین است تا شما راحتتر او را رها کنید. اگر واقعا”چنین است خیالتان راحت که آن رابطه تمام شده است به خصوص اگر بعد از مدت قطع رابطه و یا کمرنگ شدن رابطه چنین اتفاقی بیافتد. در این موارد سعی نکنید سینه ستبر کنید و بخواهید پلهای خراب را بازیابی کنید.
6-قبول کنید در بسیاری موارد طرف شما آنچه نبوده که شما می پنداشتید! رویاها و تخیل نقش اساسی در روند عاشق شدن افراد دارند و به خصوص در سنین پایینتر این رویاها از معشوق و یا معشوقه الگوی کاملی از بشریت می سازد که آن رویا قابل فراموش کردن نیست.
7-زود وارد فاز پیشنهاد ازدواج نشوید. این موضوع روابط را به سرعت دچار بحران خواهد کرد مگر آنکه مطمئن باشید واقعا”شرایطش فراهم است.
8-هرگز کسی که شما یکی از گزینه های زندگی اش هستید را اولویت زندگی خود قرار ندهید! اجازه ندهید کسی شما را در آب نمک بخواباند! این نوع افراد به شدت غیر قابل اطمینان هستند و رابطه با آنها معنایی ندارد.
9-رابطه با کسی که به دلیل فراموش کردن عشق قبلی اش به شما روی آورده بزرگترین حماقت است. شما هم برای فرار از عشق و علاقه قبلی خود وارد یک رابطه جدید نشوید.
10-افرادی که خیلی خیلی زود خودمانی می شوند و یا وارد مقولات سکس می شوند افرادی بسیار با تجربه در این امور هستند. پس اگر شما هدفتان رابطه تان صرفا”یک دوستی بر مبنای سکس نیست مراقب باشید گول رفتارشان را نخورید. این موضوع صرف آقایان نیست خانمها هم ممکن است برای به دام انداختن شما چنین در باغ سبزهایی نشان دهند. در هر حال اگر هدفتان رابطه عشقی بوده و چنین سیگنالی در رابطه کوتاه مدت و نه میان مدت و درازمدت دیدید بدانید علامت خوبی نیست!
11-خود را نابود نکنید! دنیا چند میلیارد انسان دارد و شما هم یک نفر هستید و هیچ الزامی وجود ندارد که به کسی که به شما علاقه ندارد به زور علاقه نشان دهید.
12-افرادی که به طور دوره ای و نا منظم ناگهان شدید علاقه نشان می دهند ممکن است از شما برای پر کردن خلاء عاطفی در یک رابطه معلق عشقی استفاده کرده باشند یعنی از شما در بازه های زمانی که مورد توجه گزینه عشقی اصلی خود نیستند برای پر کردن خلاء عاطفی بهره گرفته اند. این موضوع در خانمها در قیاس با آقایان شایعتر است.
13-نوع رابطه را درک کنید. ممکن است هدف طرف مقابل شما از ابراز علاقه و یا واکنش مثبت به آن استفاده از موقعیت شما برای پیشبرد اهداف و برنامه هایش باشد. پس سعی کنید بفهمید طرف شما واقعا”از شما چه می خواهد و بی دلیل برای خود گلیم سیاه نبافید! این نوع روابط که تیغ زنی محترمانه و عشقی هستند خیلی زیاد شایع نیستند اما برای فرد بازی خورده بسیار ناراحت کننده هستند.
14-این را قبول کنید رابطه عشقی هم نوعی معامله و ثمن آن داشته های شما شامل جوانی، زیبایی و موقعیت و …است. اگر طرف شما در زمانی به هر دلیلی با گزینه بهتری روبرو شد و او را انتخاب کرد این را درک کنید که این علاقه از ابتدا روی همان معیارها بوده و بنابراین قطع آن رابطه را به فال نیک بگیرید.
15-شما دارای ایراد نیستید! کاملا”هم شایسته و لایقید اما ایراد کار آنجاست که در انتخاب خود ممکن است اشتباه کرده باشید. اگر چنین است اعتماد به نفس خود را از دست ندهید! فراموش نکنید اگر کسی این مشخصه شما را هدف گرفته است بدون شک ذره ای علاقه به شما ندارد.
16-دروغ نگویید! از خود بت نسازید!
17-خود را سرزنش نکنید. به دنبال به روز کردن زندگی خود باشید. سعی کنید به زندگی عادی برگردید. این را فراموش نکنید زمانی که شما در حال عذاب دادن خود با رویاهای خود هستید طرف شما ممکن است در حال لذت بردن از زندگی اش باشد پس خود را بابت افکار چرت نابود و فرسوده نکنید. پایداری عشقی بسیار خوب و ممدوح است اما نه برای کسی که فقط در رویای شما است!
18-بدانید که دنیا همیشه به شما فرصتهای تازه خواهد داد. سعی نکنید تجربه ناخوش گذشته را در تجارب جدید خود داخل کنید. اگر با کسی آشنا شدید فرض را بر این نگذارید که همه مانند هم هستند! هوشمند باشید تا دوباره گزیده نشوید اما مراقب باشید همان داستانی که بر سر شما پیاده شده را بر سر کسی پیاده نکنید!
19-بدترین تجربه شکست عشقی بی اعتمادی به عشق و علاقه های بعدی است که ممکن است بسیار بسیار هم عمیق و خالص و صادقانه باشد. اگر چنین است به استقبال این ابراز احساسات طرف خود بروید.
20-طبیعت انسانی خود را انکار نکنید! بسیاری از افراد با یک شکست عشقی دچار این حس می شوند که از ما گذشت! بی خیال! این افکار را به دور بریزید. همین حالا هم به دور بریزید. همین شمایی که دارید این متن را می خوانید آرزوی بسیاری افراد هستید! طبیعت انسانی بر اساس نیاز به ابراز محبت و محبت دیدن است پس دستان خود را بر روی چشمان و گوشهای خود قرار ندهید که مبادا پیامی جدید از گوشه دلی دریافت کنید!
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#109
Posted: 22 Nov 2011 07:06
چطور بعد از یک دعوا دوباره آشتی کنیم؟
با وجود اینکه ما یکدیگر را دوست داریم اما باز هم شرایطی پیش میآید که نمیتوانیم جلوی دعوا و نزاع را بگیریم و با یکدیگر دعوا نکنیم حتی با افرادی که آنها را خیلی دوست داریم و برایمان خیلی عزیز هستند، و
ناگزیر به دعوا روی میآوریم. بالاخره روزهایی پیش میآید که نه فقط با همسرمان بلکه با عزیزترین و یا بهترین دوست و یا همکار مان نزاعی میکنیم و همه این مسائل باعث میشود که شاید ما چند روز از این
افراد دوری کنیم. دعواها و نزاعها یک جنبهی مهم دیگر هم دارد و آن این است که، این دعوا و نزاعها، انسان را میسازد فقط به شرط این که از این دعواها درس یاد بگیریم و دوباره این اعمال را تکرار نکنیم و اگر
دوباره با هم چین با مشکلی روبرو شدیم بدانیم چگونه بدون اینکه دعوایی داشته باشیم مسئله را با گفتگو حل کنیم!
برای اولین مرحله این موضوع یعنی دعوا را از دو جنبه مورد بررسی قرار میدهیم: مسلما اگر در زمان بحث، دعوا شدت و تندی زیادی نداشته باشد و به آرامی دعوا کنیم و صبر بیشتری به خرج دهیم. آشتی کردن و برقراری دوباره ارتباط راهی سادهتر خواهد بود. اما در جنبهی دوم اگر دعوا شدت بیشتری داشته باشد و به یکدیگر ناسزا بگویم و یا در حین دعوای حتی یکدیگر را بزنیم، این رابطه را به سختی میتوانیم برقرار کنیم و یا حتی زمانی که این رابطه برقرار شد، دیگر آن صمیمت سابق را ندارد و مثل چینی ترک خوردهای میباشد که با یک ضربه کوچک برای همیشه میشکند و فنا میشود... همیشه این موضوع را به هنگام دعوا بخاطر داشته باشید تا حدی جلو بروید که جایی برای بازگشت داشته باشید و به قول ما ایرانیها همهی پلهای پشت سر خود را خراب نکنید که دیگر راهی برای بازگشت نداشته باشید. اگر هر کسی نقش خود را به درستی انجام دهد و مسئول کارهایی که انجام میدهد باشد ، در اینصورت کشش انسانها به یکدیگر بیشتر میشود و در وحلهی اول از دعوا باید جلوگیری کرد و هر کس نقش خود را ایفا کند تا تقصیر و اشتباه خود را به گردن دیگری نیندازیم، چون معمولا همهی ما ،انسانها از اینکه اشتباه خود را بپذیریم واهمه داریم و عادت کردهایم که فرار کنیم و چه طور و چگونه باید فرار کرد؟ راهش را این گونه ارزیابی میکنیم که باید آن را به گردن دیگری بیاندازیم. اولین گام برای آشتی کردن این است که بپذیریم همهی انسانها نظرات مختلفی نسبت به یکدیگر دارند و مسلما ما و شخصی که با او نزاع داشتهایم نیز دارای ایدهها و عقاید متفاوتی هستیم و اولین گام این است که این موضوع را بپذیریم و نظرات یکدیگر را حتی متفاوت قبول کنیم و برای صحبتهای یکدیگر ارزش قائل شویم. و مهم تراز اینکه بعد از دعوا به دنبال انتقام جویی نباشیم وبه دنبال این نباشیم که بعد از دعوا با صحبتهای و یا رفتارمان دیگری را تحقیر کنیم و یا اینکه قصد آزار او را داشته باشیم به جای این کارها به تفاهم برسید و با یکدیگر سازش کنید. حالا چند دلیل را با هم بررسی میکنیم تا به جوابی برسیم تا بتوانیم از این ماجراها جلوگیری کنیم: ۱٫ دلایل دعوا و نزاع:
از خودتان علت اصلی دعوا را بپرسید. گاهی وقتها دلایل دعواهای خیلی ساده است اما به دلیل صبر و تامل زیاد بر روی این مسائل تبدیل به مشکلاتی عمیق میشوند. و به نظر غیر قابل حل میشوند. برای
همین باید زمانی که به این مشکلات ساده برمیخوریم تازه اول آن است و به جاهای بقرنج نرسیده است آنها را حل کنیم اما چطوری حلشان کنیم؟ با گفتگو، اما گفتگویی بدون هیچ گونه دعوای و قصد و نیت
انتقام گرفتن و یا تحقیر طرف مقابل پس با چه نیتی؟ فقط با امید اینکه بتوانیم آن را حل کنیم و به روابط سابق خود با خوبی و خوشی ادامه دهیم.
۲٫ اعتماد و اطمینان به یکدیگر:
آشتی کردن با دیگری، هرگز به این معنا نیست که دیگری شکست خورده است و یا اینکه نظر او کاملا اشتباه بوده است و این شما بودهاید که حرف درست را زدهاید و حق داشتهاید. و هنگامی که قانع شدید که
رابطه را ادامه بدهید باید بدانید که او (طرف مقابلتان) را همان جوری که هست قبول کنید تا هنگامی که دوباره همچین موضوعی پیش آمد کرد، دیگر ناراحت نشوید و بدانید که رفتار او همیشه بدین سبک است. و
نکتهی دیگر این که همیشه و در رابطهی با هر موضوعی حق با شما نیست. ارتباط با دیگران و افرادی که آنها را دارید مسلما همیشه مهمتر ازآن هستند که در روابط خود به دنبال مقصر بگردید. زیرا اشخاصی که این
تیپی هستند، بعد از اینکه مقصر را پیدا کردند مدام عادت دارند به او بگویند که تو اشتباه کردی، تو این کار را انجام دادی و از این مدل صحبتها و خودشان باعث قطع رابطه شان میشوند. و برای بازگشت، و آشتی
و مصالحه کردن باید قبول کنیم که یکدیگر را همان طوری که هستیم بپذیریم و هیچ یک از دیگری برتر نیست.
۳٫ از لحاظ روحی خود را برای آشتی آماده کنید و بعد پیش بروید:
اگر احساس میکنید که حتی یک درصد برای مصالحه و سازش آمادگی ندارید به هیچ وجه پیش نروید زیرا ممکن است که صحبتی شود و شما کنترل خود را از دست دهید و اوضاع از اینکه هست بدتر شود برای
همین گفته میشود که از لحاظ روحی آمادگی کامل داشته باشید و بعد جلو بروید. شما از خود گذشتگی کنید و علی رغم تمامی هیجانات منفی خود که به نوعی شما را از این کار منع میکند اما باز هم به
سمت طرف مقابل خود بروید، و رابطه را ادامه دهید. این کار شما باعث میشود که او از کردهی خود پشیمان شود و ارزش شما را بهتر درک کند. در دعواها به تنهایی پیش نروید و قضاوت پیش از موعد نداشته
باشید و مانند نوجوانان پرخاش جو و یکه تاز نباشید. شما باید یک فرقی با نوجوانان داشته باشید.
۴٫ اثر کلمههایی که در روابط استفاده میکنید نقش بسزایی دارد:
صحبت کردن خوب است و اینکه کسی قادر باشد به وسیله صحبت کردن رابطه برقرار کند اما باید در صحبتهای خود دقت کنید و بدانید که چه کلمهای را در کجا به کار ببرید!! راههای زیادی برای برقراری رابطه وجود
دارد مثلا: کارهای را که با استفاده از اجزای صورت خود انجام میدهید و یا کارهای که با استفاده از اجزای بدنتان و ژستهای مختلفی که از خود در میآورید انجام دهید. برای مثال با رئیس یا دوستتان دعوایی
دارید ولی به دلیل احترام زیادی که برای او قائل هستید و یا مقام بالایی که آن شخص دارد نمیخواهید با او وارد بحث و جدل شوید برای همین هنگامی که او بر میگردد و در واقع شما از دید او خارج هستید و قادر
به دیدن شما نیست، برای او شکلک درمیآورید، او این حرکت شما را نمیبیند و حتی روحش نیز از این کار شما خبر ندارد ولی شما به نوعی با این کار خود که برای او شکلک درآوردهاید و یا به او دهن کجی
کردهاید و یا هر کار دیگری که با اجزای صورت و یا بدنتان انجام میدهید باعث میشود که از درون احساس خوبی داشته باشید و نیز از همه مهمتر این احساس را دارید که با این کار خود را از درون ارضاء کردهاید.
۵٫ نوع آخر مخصوص دعواهای همسران است، زن و شوهرهایی که با یکدیگر و در زیر یک سقف با هم زندگی میکنند:
همسران با یکدیگر دعوا و نزاع دارند اما دوباره در این جا متذکر میشویم هنگامی که میبینید کار و دعوا دارد بالا میگیرد و به قول ما ایرانیها: "کار دارد به جاهای باریک کشیده میشود" خود را کنار بکشید و
اجازه ندهید دعوا بالاتر رود و در همان جا به بحث تان ایست بدهید کار فوقالعاده سخت و مشکلی است اما خشم خود را پنهان کنید و اجازه ندهید که همسرتان متوجه شود شما هنوز ناراحت و عصبانی هستید
تا او هم مصمم شود و دعوا و نزاع را به پایان برسانید. هنگامی که گفتگویتان به دعوا رسید این نکته را به یاد داشته باشید که ادامهی این گفتگو فایدهای ندارد و هر لحظه موقعیت و حریمهای که در زندگی مشترک
بین همسران وجود دارد را به مخاطره میاندازد. به همسر خود نشان دهید علی رغم تمام اشتباهاتی که ممکن است انجام دهد باز هم او را دوست دارید. این روشی است برای اینکه به او بگویم که واقعا قصد
آشتی کردن داریم.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#110
Posted: 5 Dec 2011 04:04
شوهـرتان را رمـزگشـایی کنیـد!
حتی اگر همسر شما یک مریخی تمام عیار باشد، با چند تکنیک ساده می توانید او را بیشتر بشناسید و رفتارهایش را رمزگشایی کنید. قطعا شما هم دوست دارید بدانید که همسر عجیب و غریب تان واقعا حرف ها و حرکاتش چه معنایی دارد؛ پس بهتر است کمی بیشتر به دنیای مردانه وارد شوید و بدانید که چه رفتارهایی از شما می تواند چه تاثیراتی روی همسرتان و رفتارهایش بگذارد. قبل از هر چیز باید تمام تصورات عامیانه تان را در مورد مردها و رفتارهای شان فراموش کنید و برای کسب یک شناخت واقعی و منطقی از شوهرتان قدم بردارید.
● پیش داوری ممنوع!
پیش فرض های بی معنا را کنار بگذارید. هیچ وقت نگویید «مردها خودخواهند»؛ «مردها هیچ چیز نمی فهمند» و... شما نمی توانید به خاطر تفاوت هایی که در نشان دادن احساسات، رفتارهای تان و حتی شیوه تصمیم گیری تان دارید او را متهم کنید. به جای اینکه چنین تصورات عامیانه ای را مطرح کنید، سعی کنید همسرتان را بشناسید. اگر به او یک شاخه گل می دهید و بازخوردی نمی گیرید به جای تکرار این حرف ها سعی کنید ببینید که از چه راه دیگری او عشقش را به شما ابراز می کند. آیا حمایت کردن راه اوست یا اینکه شیوه دیگری که با راه شما متفاوت است را انتخاب می کند؟
● تفاوت ها را بپذیرید
مردها و زن ها متفاوتند و یک راه برای رمزگشایی رفتارهای مردها، پذیرش واقعی این تفاوت است. برای مثال مردها زیاد در مورد احساسات شان حرف نمی زنند و حتی اغلب اوقات وقتی با آنها در این مورد صحبت هم بکنید واکنش دلخواه تان را نمی گیرید یا اینکه مردها ترجیح می دهند بعد از برگشتن از سر کار چند دقیقه ای به حال خودشان رها شوند، پس در این شرایط اگر برای صحبت کردن اصرار کنید قطعا واکنشی که انتظار دارید را دریافت نخواهید کرد. این تفاوت ها را بپذیرید و روی همسرتان براساس همین تفاوت ها قضاوت کنید.
● جرقه ها را بزنید
ارتباط تان را با پرسیدن سوال آغاز کنید. مردان زیاد اهل شروع کردن مکالمات و روشن کردن چراغ ارتباط نیستند. این به این معنا نیست که آنها منزوی یا خودخواهند و بلد نیستند با آدم ها ارتباط برقرار کنند بلکه این تنها یکی از همان تفاوت هایی است که باید مورد توجه قرارشان دهید. اگر دوست دارید مردتان در ارتباط با شما فعال عمل کند خودتان جرقه اش را بزنید و بعد ببینید که او چطور روی مسیری که شما انتخاب کردید پیش می رود. کلید شما تنها یک سؤال است، پس هر زمانی که دیدید حرفی برای گفتن میان شما نیست از این کلید استفاده کنید.
● او همین چیزی است که هست
آسان ترین راه برای شناخت مردها واژه های شان است. درحالی که زنان گاهی یک واژه ساده را به کار می برند و انتظار دارند همسرشان یک تهدید یا معنای پیچیده را از آن استنباط کند. مردها هرگز این راه را نمی روند؛ آنها چیزی را می گویند که واقعا می خواهند بگویند. اگر می گوید خسته است پس خسته است. اگر می گوید دوست تان دارد پس دوست تان دارد. کمتر مردی است که برای حرف زدنش یک کد گذاری پیچیده طراحی کند پس اگر او چیزی می گوید که متوجهش نمی شوید به جای تلاش برای رمزگشایی از او بخواهید که در مورد منظورش بیشتر توضیح دهد. مطمئن باشید که او با توضیحات بیشتر همه ابهامات تان را برطرف خواهد کرد.
● پیش بینی کنید
سعی کنید واکنش های همسرتان به رفتارهای تان و همین طور مسائلی که در زندگی پیش می آید را بشناسید. چه رفتاری او را از کوره در می برد و چه حرفی می تواند او را کاملا آرام کند. این موضوع کمی زمان می برد اما اگر با دقت واکنش های همسرتان را بررسی کنید می توانید در مدت کوتاهی خشمش را کم کنید و زندگی تان را جوری پیش ببرید که او روزبه روز بیشتر احساس آرامش کند و به همین دلیل بیشتر عاشق تان شود.
● به جای او حرف نزنید
بگذارید که خودش را آن طور که می خواهد شرح دهد. اگر در هر لحظه از صحبت کردنش حرفش را قطع کنید یا اینکه برای کامل کردن جمله اش تلاش کنید هرگز او را نخواهید شناخت. این اتفاق فقط در لحظاتی که او مستقیما در مورد خودش و احساساتش حرف می زند نمی افتد بلکه شما می توانید در تمام لحظاتی که او در مورد اجتماع، کار، دوستان، خانواده و خودش صحبت می کند به دید او نسبت به زندگی پی ببرید و بیشتر با آنچه واقعا هست، آشنا شوید.
● رویا بافی نکنید
ممکن است شما به انتظار این که همسرتان روزی تغییر می کند با او ازدواج کرده باشید و بعد از ازدواج از او بخواهید که تغییراتی در شغلش، درآمدش، رفتارش یا حتی ظاهرش اعمال کند. اگر همسرتان حاضر باشد برای رضایت شما هر کاری بکند، ممکن است این خواسته شما را هم بپذیرد و برای اعمال این تغییرات به شما وعده هایی هم بدهد اما درست زمانی که همسرتان موفق به عملی کردن هیچ کدام از قول هایش نمی شود، زندگی شما وارد یک سراشیبی خطرساز می شود و از خود می پرسید چرا او با وجود این که نمی تواند سر قولش بماند مدام به شما وعده ساختن آینده ای متفاوت را می دهد؟ اگر قرار است ازدواج کنید یا این که ازدواج کرده اید، باید همسرتان را همانطور که هست بپذیرید. شاید او در جزئیات به مرور زمان تغییراتی بکند اما هرگز در ویژگی های اصلی شخصیتی یا شیوه زندگی او نمی توانید تغییرات بزرگی را ایجاد کنید.
● او اعتراف نمی کند
همه مردها اینطور نیستند اما بسیاری از آن ها از اعتراف به اشتباهات و شکست شان می ترسند. اگر همسرتان اشتباهی کرده اما به سختی حاضر به عذرخواهی می شود، گمان نکنید که او متوجه کار نادرستش نشده او فقط از این که قدرتش را از دست بدهد و مثل یک بازنده مقابل شما جلوه کند می ترسد. سعی کنید با آرامشی که بعد از صلح شما برقرار می شود به او بگویید که گاهی به همین جمله ببخشید و متاسفم احتیاج دارید و این جملات ساده می تواند اعتماد شما را به منطق او بیشتر کند اما هرگز در لحظه اتفاق روی این موضوع کلنجار نروید و تنش ها را بیشتر نکنید.
● مردها ریزبین نیستند
به اطلاعاتی که در مورد آدم ها به شما می دهد چندان تکیه نکنید. مردها هرگز نمی توانند به اندازه زنان ریز بین باشند و به همین دلیل ممکن است بخشی از این اطلاعات که برای شما اهمیت حیاتی دارد برای شان بی اهمیت بوده و از گفتن شان خودداری کنند. سعی کنید این توصیف او در مورد آدم ها و موقعیت ها را تنها به عنوان یک پیش زمینه باور کنید و تا زمانی که خودتان با آن افراد یا شرایط روبه رو نشده اید در موردشان قضاوت نکنید. نمی گوییم که آن ها همیشه در اشتباه هستند بلکه تنها معتقدیم آن ها به خیلی از جزئیاتی که برای شما مهم و ارزشمند است توجه چندانی ندارند و برای آن ها ظاهر ماجرا همه ماجراست.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه