انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 6 از 44:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  43  44  پسین »

Knowledge about Marriage | دانستنیهای زندگی زناشویی


زن

 
5 راه برای راه یافتن به افکار مردان



اگر می‌خواهید به قلب یک مرد دست یابید باید ابتدا به مغز او راه یابید.چند دفعه تابحال شگفت زده شده اید که این مرد به چه چیزی فکر می‌کند؟!



5 راه برای راه یافتن به افکار مردان:

برای بدست آوردن قلب یک مرد باید ابتدا به مغز او راه یابید.

چند دفعه تابحال شگفت زده شده اید که این مرد به چه چیزی فکر می‌کند؟! اگر می‌خواهید به قلب یک مرد دست یابید باید ابتدا به مغز او راه یابید. مشکل بیشتر مردها این است که خیلی سخت برای گفتن افکار و احساساتشان لب به سخن باز می‌کنند.

اگر به این 5 فن مجهز باشید مردان راحتتر سفره دلشان را برایتان باز خواهند کرد، سپس شما می‌توانید بهتر برای یک رابطه بهتر تلاش کنید و نهایتاً لذت بیشتر از باهم بودنتان ببرید.

1.اجازه بدهید او درک کند که علاقه نشان می‌دهید به آنچه که می‌گوید. هیچ مردی به شما اجازه نمی دهد به افکارش راه یابید مگر اینکه بداند که شما به آنچه که او می‌گوید توجه و علاقه نشان خواهید داد. یکی از بهترین راهها برای منتقل کردن این موضوع به او این است که از طریق زبان بدنتان وارد شوید. برای نشان دادن تمایل خود به گفته های او، نگاه طبیعی به او و باز کردن بازوانتان به نشانه گرایش به او بهترین راه است.

اجازه دهید به او بداند که شما متوجه اید که چه می‌گوید آنهم با یک سرتکان دادن یا با حرکت دادن به پیشانیتان.

همچنین تحت تأثیر قرار گرفتن، مثلاً وقتی که او تحت فشار باشد در گفتن داستان خود و ببیند که شما هم همین گونه اید، احساس بهتری خواهد داشت. این کار مثل این است که گفته باشید من می‌فهمم که چه احساسی داری یا من خودم را جای تو می‌گذارم.

2.لطفاً داوری و قضاوت نکنید. هیچ مردی افکار واقعی اش را نمی گوید اگر دریابد که تحقیر یا نکوهش می‌شود. اظهاراتی مانند چطور توانستی این کار را انجام دهی یا اگر من بودم چنین نمی کردم را رها کنید.

آزادی این را به او بدهید که آشکارا و صادقانه هر آنچه که می‌خواهد توضیح دهد بدون قضاوت شما، آنگاه شما شگفت زده خواهید شد. شما مجبور هم نیستید که او را ببخشید یا با او موافق باشید. شما با این کار به راحتی محیطی آزاد را برای او ایجاد کرده اید که هر آنچه فکر می‌کند برای شما بگوید.

3.از بکار بردن کلمه چرا بپرهیزید. وقتی روانشناسان دوره کارآموزی خود را سپری می‌کنند، از آنها می‌خواهند تمرین کنند که کلمه چرا را از دایره لغاتشان حذف کنند. زیرا پرسیدن چرا به طور مکرر، انرژی منفی می‌دهد و شرایط را بحرانی و حساس می‌کند.

وقتی که شما از یک مرد بپرسید که چرا این کار را اینطور انجام داده ای، او اینطور استنباط خواهد کرد که به او گفته اید که تو احمق هستی که روی زمین این را ه را برای این کار انتخاب کرده ای! حالا او قبل از اینکه جملاتتان را تمام کرده باشید حالت تدافعی به خود می‌گیرد.

تمرین کنید که به جای استفاده از کلمه چرا بگویید درباره این موضوع به من بیشتر بگو.

4.هرگز نگویید ما نیاز به گفتگو داریم. هیچ چیز بهتر از این جمله نمی تواند یک مرد را وادار کند که کمتر حرف بزند. این جمله حامل این پیام است که او کار اشتباهی کرده است که در دردسر افتاده و باید درباره اش توضیح دهد. او گفتگو را قبل از شروع کردنش متوقف خواهد کرد.

بهترین راه برای مطرح کردن یک موضوع مهم به آرامی و غیر مستقیم وارد شدن به آن است. زمانی که هر دوی شما مشغول انجام آن هستید را انتخاب کنید مثل آشپزی و یا تمیزکاری سبک، که او راحتی بیشتری احساس کند. به خاطر داشته باشید وقتی او درگیر فوتبال جمعه شب است برای این کار به او نزدیک نشوید.

5.گوش دادن واقعی را یاد بگیرید. شما همیشه شانس شنیدن افکار او را نخواهید داشت. چندین بار شده است که شما وقتی که او صحبت می‌کرده است در فکر دیگری بوده اید یا شاید هم فکر می‌کرده اید که در جواب به او چه بگویید؟!

این موضوع بسیار مهم است که اکنون را با او باشید تا اینکه به افکارتان اجازه دهید همه جا باشد غیر از با او. یک مرد می‌تواند احساس کند که شما واقعاً می‌خواهید حرفهای او را بشنوید یا خیر. درست شنیدن بهترین راه برای رسیدن به یک گفتگوی واقعی است که او هم بتواند حقیقت را به شما بگوید.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
ده خواسته ای که زنان از همسرانشان دارند ؟



این دستورات مختص به زوج خاصی نیست ؛ اینها ده چیزی است که تعداد بسیار زیادی از همسران از شوهرانشان می‌خواهند.

این دستورات مختص به زوج خاصی نیست ؛ اینها ده چیزی است که تعداد بسیار زیادی از همسران از شوهرانشان می‌خواهند.توجه کنید اینها خواسته‌های آنهاست نه نیاز زوحی شان . از لحاظ فردی هرکسی مسئول نیاز‌های عاطفی خویش است و باید آنها را پر کند .

ما معتقدیم ۴ نیاز روحی اساسی وجود دارد :
نیاز به دوست داشتن ودوست داشته شدن
نیاز به تعلق داشتن
نیاز به داشتن تصور ذهنی خوب از خود
نیاز به آزادى .


و اما خواسته‌های همسرتان از شما:


۱)هر روز به او بگویید که دوستش دارید :


هر کسی دوست دارد تایید شود و بداند که اطرافیان او را دوست دارند .بهترین راه برای تایید همسرتان – که برایش بسیار مهم است –این است که خیلی ساده هر روز به او بگویید دوستش دارید . گاهی دستانش را بفشارید و این جمله را زمانی که شما را بدرقه میکند بگویید .

۲)درک کردن و بخشش داشتن :


روزهایی هست که همسرتان اشتباهاتی انجام دهد و یا کمتر به شما رسیدگی کند . همیشه به خاطر داشته باشید که هیچ کس کامل نیست . در این مواقع خواسته همسرتان این است که او را درک کنید و او خود را سزاوار بخشش شما می‌داند . بدانید که هیچ رابطه ای بدون بخشش دوام ندارد.

۳)گفتگو کنید :


نگذارید کار به جایی برسد که هیچ حرفی با همسرتان نداشته باشید درباره بچه‌ها کارتان و حتی آب و هوا با هم صحبت کنید.چرا که گفتگو نکردن اولین جرقه‌های یک رابطه سرد است.

۴)وقتی برای همسر و فرزندانتان اختصاص دهید :


این زمان به دست شما محقق می‌شود و باید کیفیت با هم بودن را بالا ببرید یعنی تمام طرح‌ها و برنامه‌های آن روز را به میل آنها هماهنگ کنید . فقط خالی کردن برنامه روزانه برای با هم بودن کافی نیست بلکه باید برای این زمان برنامه ریزی کنید و به خود ثابت کنید که برای عزیزترین‌های زندگی تان عشق و احترام قائلید.

۵)بیشتر بگویید بله به جای نه:


عادت به منفی نگری و مخلفت شما را از عزیزانتان دور میکند . سعی کنید دربرابر بعضی خواسته‌ها نه نگویید .با گفتن همین کلمه ساده بله همسرتان را متعجب و خوشحال کنید.

۶)خوب گوش دهید:


همسرتان را با این مهارت میتوانید عاشق تر کنید . همسر شما فقط گوش‌های شما را برای شنیدن نمیخواهد بلکه باید با قلبتان به او گوش دهید و او را بفهمید .

۷)دلبستگی و مهربانی:


چقدر در طول روز به همسرتان میگویید لطفا یا متشکرم یا اورا میبوسید . متاسفانه بعضی از زوجین فراموش میکنند با هم مهربان باشند و این کلید موفقیت را در زندگی از دست میدهند .

۸)بعضی از وظایف خانه و کودک را با هم تقسیم کنید:


یکی از مهمترین دعواهای زناشویی بر سر همین مساله جزئی است.خرده کاری‌های خانه و بچه‌ها تنها مسائل همسرتان نیستند چه خوب است کمی غرور و سبقه خانودگی خود را کنار بگذارید و با این کار زندگی شیرین تری داشته باشید . شاید اوائل سخت باشد اما خود کم کم معجزه اندک کمک به همسر را خواهید دید .

۹)اوغات فراغت و برنامه ریزی:


اگر همسر شما شاغل است ساعات بیکاری او و اگر همسرتان شاغل نیست خود به او مرخصی دهید . این روزها بگذارید او آزاد باشد و نگران بچه‌ها ، شما ؛ خانه ؛ و .. نباشد . بگذارید در این اوغات فراغت به خود و خواسته‌های شخصی اش برسد .

۱۰) به او سفارش کنید و خود نیز مراقب سلامت روحی و جسمی خودتان باشید:


بساری از مردان مراقب سلامتی خود نیستند و این برای همسرانشان مشکل بوجود می‌آورد و این افراد به سلامتی طرف مقبل هم اهمیت نمیدهند و لی به خاطر داشته باشد همسرتان نمیتواند مدام دنبال شما باشد. چرا که او عشق شما و همسر شماست نه مادرتان و خود نیاز به توجه دارد ؛ پس به سلامتی خود و او اهمیت دهید
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
گفتگو، شرط لازم یک رابطه زناشویی رضایت‌بخش



مطلب زیر توصیه های خانم لورا بلتران (Laura Beltran)، روان درمانگر مسا‍‌یل جنسی است.زوجهای جوان توصیه های ایشان را حتما مطالعه نمایند


بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کا فی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و.... قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است .


رابطه جنسی گاهی از اوقات می‌تواند نامطلوب و یا حتی دردناک باشد. با این حال اغلب به جای اینکه در مورد آن صحبت کنیم، سکوت می‌کنیم و چیزی نمی‌گوییم، چرا که نمی‌دانیم چگونه در مورد روابط جنسی‌مان باب گفتگو را باز کنیم.

ولی افرادی هستند که راه های برقراری گفتگو را در این رابطه با استفاده از کلمات مناسب پیدا کرده‌اند.

مطلب زیر توصیه های خانم لورا بلتران (Laura Beltran)، روان درمانگر مسا‍‌یل جنسی است.
از مهمترین توصیه‌های خانم بلتران برای داشتن یک رابطه جنسی رضایت‌بخش، گفتگو در باره این رابطه است. به نظر او اگر افراد در مورد رابطه جنسی‌شان اصلاً صحبت نکنند و یا کم صحبت کنند، از داشتن یک رابطه خوب محروم می‌مانند.

به اعتقاد لورا بلتران حتماً باید به طرف مقابل گفت که ازچه چیزی خوشمان می‌آید و چه چیزهایی برای ما نامطلوب هستند.

مشکل اینجاست که در اغلب موارد جرات گفتگو در مورد رابطه جنسی را نداریم، چون قبل از هر چیز نمی‌خواهیم طرف مقابل را برنجانیم و از سوی دیگر اغلب خجالت می‌کشیم و به خودمان می‌گوییم که این چیزها قابل بیان نیستند.

گاهی هم چیزی نمی‌گوییم چون دوست داریم همه چیز خود بخود و بدون درخواست، آنطور که می‌خواهیم پیش برود.

به عقیده خانم بلتران، صرف دوستن داشتن و عاشق یکدیگر بودن لزوماً موجب سازگاری جنسی نمی‌شود. او همچنین تاکید می‌کند که سازگاری جنسی بین دو فرد، از پیش وجود ندارد و با هم به لذت جنسی رسیدن را می‌توان آموخت.

او می‌گوید، باوجود اینکه انقلاب جنسی موجب شد مسایل جنسی وارد عرصه جامعه شوند ولی در حوزه خصوصی صحبت در مورد این مسایل هنوز به راحتی امکان‌پذیر نیست.

خانم بلتران فکر می‌کند که با طرح بیش از حد مسایل جنسی در رسانه‌ها، الگوهای جنسی جدیدی به افراد تحمیل شده است. مثلاً تعیین تعداد روابط جنسی در هفته یا مدت زمانی که برای هر رابطه باید صرف شود و مواردی از این دست.


مشکل اینجاست که این الگوها افراد را نسبت به بی‌عیب و ایراد بودن خود نگران می‌کند. همین نگرانی ممکن است مانع گفتگوی آزاد بین دو نفر شده، رابطه را از حالت طبیعی آن خارج کند و به آن جنبه تصنعی و ساختگی بدهد.

به نظر لورا بلتران نباید فراموش کرد که گذشت زمان نقش بسیار مهمی در ایجاد سازگاری جنسی بین دو نفر ایفا می‌کند و باید طرفین به هم فرصت شناخت لازم برای رسیدن به همخوانی جنسی را بدهند. از سوی دیگر نباید این زمان را نامحدود تلقی کرد و تنها بعد از گذشت ماه‌ها، مسائل نامطلوب را یادآور شد. این امر می‌تواند بیش از اینکه به رابطه کمک کند، مساله‌ساز شود. به عنوان مثال شخص می‌تواند نتیجه‌گیری کند که طرف مقابل تظاهر می‌کرده و در واقع لذتی از رابطه جنسی نمی‌برده است.

خانم بلتران معتقد است که قانونمندی‌های جهانی و راه‌حل های معجزه‌آسا برای برخورداری از یک رابطه جنسی رضایت‌بخش وجود ندارد و هر زوج باید راه و روش خاص خود را برای رسیدن به لذت جنسی پیدا کند.
برای این متخصص روابط جنسی، مهمترین اصل برای داشتن یک رابطه رضایت بخش، گفتگو است، ولی نه هر گفتگویی. باید کلمات را سنجید و به دقت انتخاب کرد. او توصیه می‌کند که وقتی در مورد رابطه جنسی صحبت می‌کنیم به روشنی خواسته‌هایمان را بگوییم و از کنایه زدن و در لفافه صحبت کردن پرهیز کنیم.

چگونگی بیان کردن مسائل می‌توانند نقش مهمی در حل آنها داشته باشند. انتقاد باید سازنده باشد. به عنوان مثال به جای اینکه بگویید تو خشنی و من این کاری که می‌کنی را دوست ندارم، می‌توان گفت، وقتی با لطافت برخورد می‌کنی لذت می برم. باید به طرف مقابل راه‌های جدید نشان داد و او را راهنمایی کرد. به این ترتیب در دفعات بعدی او بهتر می‌تواند خود را با خواسته‌های شما تطبیق دهد.

خانم بلتران توصیه می‌کند که برای گفتگو در مورد مسائل جنسی، باید زمان مناسبی را نیز انتخاب کرد. برای مثال ایرادهای طرف مقابل را درست بعد از اتمام رابطه جنسی بر شمردن، ممکن است بیش از هر چیز موجب برانگیختن خشم او شده و یا او را بیازارد و رابطه بعدی را دشوارتر کند.

صحبت کردن در مورد مسائل جنسی به نظر خانم بلتران برای مردها به مراتب دشوارتر از خانم‌هاست چرا که اغلب مردها حرف زدن در مورد اینگونه مسائل را یا نیاموخته‌اند و یا تنها در قالب شوخی و فخر فروشی در جمع دوستانشان به اینگونه مسائل اشاره کرده‌اند.

او فکر می‌کند که مراجعه به مجلات امروزی هم هیچ کمکی در این زمینه نمی‌کند، چرا که استناد به مطالب آنها بیش از هر چیز، مردان را در مقابل فهرست بلندبالایی از کارهایی که باید تنها و تنها به یک شیوه انجام داد قرار می‌دهد. شرایطی که در آن دیگر به هیچ وجه نمی‌توان از میل و لذت شخصی صحبت کرد.
به نظر خانم بلتران افراد قبل از هر چیز باید بدانند چه چیزی موجب لذتشان می‌شود و دریابند چگونه می‌توانند لذت ببرند.
اغلب، مشکل زمانی ایجاد می‌شود که فرد، لذت خود را فراموش می‌کند و تمام وقت خود را در طی رابطه، وقف لذت طرف مقابل می‌کند. به نظر این متخصص، در روابط جنسی کمی خودخواهی بد نیست و از طرف دیگر کلیشه‌ها را نیز باید کنار گذاشت.

به عنوان نمونه بسیاری از زن‌ها فکر می‌کنند که مرد به تنهایی تعیین کننده کیفیت رابطه جنسی است و بهتر است، نقش فعال را در این رابطه دونفری به او محول کرد. از طرف دیگر آنها دوست دارند با مردی طرف باشند که افکار مردسالارانه نداشته باشد. برخوردی دوگانه که موجب سردرگمی مردها می‌شود. برای پرهیز از این مشکل، خانم بلتران معتقد است، زنان نیز باید در رابطه جنسی و برای رسیدن به لذت، نقش فعالی ایفا کنند.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
تفاوت‌های رفتاری زن و شوهرهای شاد و ناراضی



تفاوت ازدواج‌های شادکام و ناشاد را حداقل تا حدودی می‌بایست در پرتو شیوه‌‌ای تعیین کرد که طرفین به فشارهای روانی پاسخ می‌دهند و یا با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند.
نگاه اجمالی
رضایتمندی زنانشویی را نمی‌توان صرفا بر اساس فشارهای روانی بیرونی تعیین کرد زیرا تمامی ا‌زدواج‌ها دست کم با یک یا چند فشار روانی مواجه هستند. تفاوت ازدواج‌های شادکام و ناشاد را حداقل تا حدودی می‌بایست در پرتو شیوه‌‌ای تعیین کرد که طرفین به فشارهای روانی پاسخ می‌دهند و یا با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند.

پاداش‌ها

یک منبع بسیار با اهمیت رضایت‌مندی در ازدواج عبارت است از پاداش‌هایی که طرفین به یکدیگر می‌دهند. بسیاری از عوامل باعث استحکام ازدواج می‌شوند اما پاداش‌های ادراک شده مهمترین عامل است. پاداش‌های زیادی برای‌‌ این کار وجود دارد و برای افراد مختلف چیزهای متفاوتی از کار کرده پاداش دهنده برخوردارند. مصاحبت و دوستی یکی از پاداش‌هاست. سایر پاداش‌ها عبارتند از داشتن یک همبازی مناسب در بازی یا کسی که با او بتوان به پیاده روی پرداخت، کسی که با او خاطرات مشترکی داشته باشیم و یا کسی که با او به تجربه‌های جدید دست یابیم. تحسین و تمجید نیز می‌تواند نقش پاداش دهنده داشته باشد و باعث حفظ ازدواج شود.

ادراک درست و دقیق

زوج‌های شادکام در شناخت یکدیگر توفیق دارند. آنها یکدیگر را به درستی و با دقت ادراک می‌کنند. ولی زن و شوهرهای ناراضی چنین نیستند. بسیاری از موانعی که بر سر راه ادراک دقیق و درست قرار دارند می‌توانند ادراک دقیق در ازدواج تداخل کنند. زوج‌های ناراضی معمولا در موقعیت‌های مثل قرار ملاقات (خواستگاری) در پی شناخت یکدیگرند. در این موقعیت‌ها هر دو نفر به مهمترین نحو رفتار کرده و ممکن است اختلافات عقاید خود را در آن دوره به حداقل ممکن برسانند. در نتیجه ممکن است در زمان ازدواج یکدیگر را نشناسند. حتی اگر زن و شوهرها واقعا در همان بدو ازدواج یکدیگر را بشناسند ممکن است از ادراک تغییرات همسر خود باز بمانند.

ارتباط و تبادل نظر

همسران چگونه می‌توانند یکدیگر را بهتر بشناسند؟ اولین ابراز مسیر برای به حداقل رساندن کژفهمی ‌در ازداوج، تبادل پیام است. اگر زن و شوهرها در وضعیت گشوده و بی‌پرده با یکدیگر صحبت کنند، احتمال اینکه یک نفر بدون آگاهی طرف مقابل تغییر کند، وجود نخواهد داشت و طرفین از آنچه دیگری را خشنود یا ناشنود می‌سازد، بیشتر مطلع بوده و اگر همسر او درباره امری ناراحت باشد متوجه این قضیه می‌شود. یکی از لازمه‌های تبادل پیام عبارت است از زمان، تا وقتی زوج‌ها ان قدر با یکدیگر به سرنبرند که از سطح روابط مصنوعی فراتر روند، این گفتگو نمی‌تواند سر بگیرد.

مهارت مسئله گشایی

بین دو نفر همیشه احتمال اختلاف نظر وجود دارد و شیوه ادراک و حل این اختلاف‌ها با شادکامی‌ازدواج ارتباط دارد. زن و شوهرهای شادکام گرایش به آن دارند که به هنگام بروز مشکل به بحث راجع به آن بپردازند، زوج‌های ناراضی ظاهرا آن را نادیده می‌گیرند. اما این زوج‌ها مشکلات خود را از یاد می‌برند. در عوض آنها را همچون سندی لاک و مهر شده حفظ می‌کنند تا بعدها در یک مشاجره بزرگ مجددا آن را به جریان بیندازند.

زوج‌های شادکام و ناراضی از لحاظ نوع راه‌حل‌هایی که در نظر می‌گیرند فرق می‌دارند. زن و شوهرهای ناموفق در اغلب اوقات به راه‌حل‌هایی می‌رسند که در آن یک نفر برنده و دیگری بازنده مطلق است. در زوج‌های شادکام احتمال استفاده از مصاحبه بیشتر وجود دارد. در این حالت هر دو نفر تا حدودی تسلیم می‌شوند و در عین حال به قسمتی از آنچه می‌خواستند می‌رسند. حالت دوم آن است به توافق دو جانبه دست یابند یعنی بکوشند پاداش‌های هر دو طرف را به حداکثر برسانند. علاوه بر این، زوج‌های شادکام دریافتن راه‌های کاهش تنش یا حل مشکلات معزل غالبا ابتکار و خلاقیت بیشتری دارند.

کمک تخصصی به ازدواج‌های مسئله‌دار

زمانی به نظر می‌رسید راه حل یک ازدواج ناشاد کشتن همسر باشد. امروزه راه‌حلی که به ازهان همه می‌رسد طلاق است اما عشق سومی‌‌ وجود دارد که همان مشاوره زنانشویی است که امکان حفظ ازدواج و در عین حال، کوشش برای هر چه لذت بخش‌تر کردن آن را فراهم می‌سازد.
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
چگونه زندگی زناشویی خود را جذاب و محکم تر کنیم؟



بیایید با به خاطر آوردن لحظه‌ای که برای نخستین بار مردی را که امروز همسر شماست دیدید، کار را شروع کنیم. به یادآوردن این لحظه، در بازگشتن به روزهای اول زندگی مهم است.

بیایید با به خاطر آوردن لحظه‌ای که برای نخستین بار مردی را که امروز همسر شماست دیدید، کار را شروع کنیم. به یادآوردن این لحظه، مهم است. آیا به خاطر می‌آورید که هر بار که برای دیدن شما به خانه‌تان می‌آمد، چقدر مرتب و منظم و خوش‌لباس بودید؟ آیا آن حمام گرفتن‌های طولانی و سپس آرایش کردن‌ها و عطر زدن‌ها و شادابی و خوش برخوردی‌های خود را به یاد دارید؟ در آن زمان خیلی مطمئن بودید و به قدری هیجان داشتید که برای دیدن او دقیقه شماری می‌کردید. با شور و هیجان برای دیدنش می‌رفتید و می‌دانستید که از دیدن شما و از بودن در کنار شما خوشحال خواهد بود.

شما خود می‌دانید که تنها کسی هستید که شوهرتان از دیدن شما دچار هیجان و شادی می‌شود.

به خاطر آورید که شما تنها دختری بودید که او برای زندگی، بانوی خانه و شریک اصلی زندگی خویش از میان آن همه دختر انتخاب کرد. شما تنها کسی هستید که او برای هم‌زبانی و همدلی و همراهی خویش در مسیر پرفراز و نشیب زندگی آینده خویش برگزیده است، در حقیقت تنها کسی هستید که می‌توانید هر وقت که بخواهید او را به اوج آسمان‌ها بفرستید.

پرتحرک، با حرارت و جذاب باشید!

یکی از نیازهای اساسی شوهر شما این است که شما از نظر درونی و ظاهری هر روز برای او تازه‌تر و جذاب‌تر باشید. او عاشق تمامی ‌وجود شماست. در حقیقت مشتاق و آرزومند آن است که هر روز از باغ پرطراوت وجود شما گلی تازه بچیند.

ظاهر آراسته و پوشش زیبای شما همان چیزی است که شوهر شما در نخستین برخورد پس از ورود به خانه، از شما می‌خواهد. او می‌خواهد موقع مراجعت به منزل، دختر رویاهایش واقعاً یک خانم به تمام معنا باشد، با تمام ویژگی‌های یک زن زیبا و طناز، شادابی و شیطنت یک دختر جوان و سرزنده، لطافت و طراوت یک گل. این نیاز و انتظار واقعی یک مرد از همسر خود است.

خانم‌های عزیز، به خاطر بسپارید که مردها آدمهای عجیبی هستند. یک مرد قبل از اینکه به شخصیت یک زن توجه کند، ابتدا سر و وضع ظاهری او را می‌بیند.

هرگز از ظاهر آراسته خود به‌منظور دیگر غیراز جلب و بیان محبت استفاده نکنید. مطمئن شوید که نیت و رفتار شما با لباس پوشیدنتان متناسب است و هرگز قصد ندارید از این ابزار برای سلطه به همسر و رسیدن به اهداف پنهانی استفاده نمایید. او کاملاً احساس خواهد کرد و عکس‌العملی برخلاف خواسته شما نشان خواهد داد.

چگونه همسرمان را به خانه جذب کنیم؟

به جای اینکه شوهر خسته شما به هنگام ورود به خانه، در آشپزخانه یا اطاق‌ها به دنبال همسرش بگردد، بی‌درنگ برای استقبالش به جلوی درب خانه بروید. بگذارید آن لحظه‌ای که به خانه وارد می‌شود، یک لحظه شاد و زیبا باشد. با صورت آرایش کرده در حالی که رایحه عطر از وجود شما به مشام می‌رسد، خرامان خرامان به طرف در بروید. به این ترتیب نه تنها می‌توانید به ابراز محبت او پاسخ بدهید بلکه خود شما هم نیاز به این ابراز محبت دارید. اگر او با حالتی عصبی و خسته و کوفته به خانه می‌آید، با دیدن قیافه مرتب و منظم شما خستگی از تنش بیرون می‌رود.

لباس‌های خوب و زیبای شما مخصوص میهمانی نیست!

آیا در حالی که لباس جذاب و زیبایی بر تن دارید در جلو در به استقبال شوهرتان رفته‌اید؟ اکثر زنان سعی دارند که بهترین لباسشان را در مهمانی‌ها بپوشند و به رخ سایر خانم‌ها بکشند ولی هیچ‌وقت این کار را در مورد شوهرانشان نمی‌کنند. شوهرتان نیز نیاز دارد که شما رویاهایش را برای داشتن یک زن شیک برآورده سازید. هرگز اجازه ندهید که شوهرتان پی ببرد وقتی که به خانه برمی‌گردد همسرش با چه «لباس و آرایشی» منتظرش است، این عمل، باعث می‌شود او احساس خاصی نسبت به لحظه ورود به منزل پیدا کند. این، درست مانند همان احساسی است که انسان در موقع باز کردن بسته‌بندی یک هدیه دارد.

شما می‌توانید با پوشیدن لباس‌های گوناگون و جالب، نظر شوهرتان را نسبت به‌خود جلب کنید. اگر فرزند بزرگ سال دارید، طبیعتاً هنگامی‌که در خانه هستند از پوشیدن لباس‌های نامناسب در حضور آنها خودداری کنید. ولی بچه‌ها لباس‌های زیبای شما را دوست دارند، چون زندگیشان را از یکنواختی خارج و هیجان‌انگیزتر می‌کند.

شوهر شما دوست دارد که شما خوب لباس بپوشید، او شما را دوست خواهد داشت زمانی که احساس کند که می‌خواهید وی را خوشحال کنید. هنگامی‌که نیاز او به مشاهده یک زن جذاب و شاداب و طناز در خانه برآورده شد، به‌قدری سپاسگزار شما خواهد بود که احساس وظیفه برای برآوردن نیازهای شما را خواهد کرد، بدون اینکه شما از او چیزی خواسته باشید. همین امشب این موضوع را آزمایش کنید!
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
آشنایی با برخی از مهارت‌های همسرداری



مقدمه
همسرداری مهارتی است که زن و شوهر با شناخت توانمندی‌ها ، تفاوت‌ها و حساسیت‌های یکدیگر ، بتوانند به نیازهای جسمی ، عاطفی ، روانی و جنسی طرف مقابل پاسخ دهند، بطوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند.

تفاوت‌های روان‌شناختی زنان و مردان در زندگی مشترک
میزان اعتماد به نفس زنان با احساس اطمینان آنان از «دوست داشته شدن» رابطه مستقیمی دارد، در حالی که مردان ، زمانی از اعتماد به نفس کافی برخوردارند که بتوانند درخواست‌های همسران خود را برآورده کنند.


زنان دوست دارند برای حل شدن یک موضوع درباره آن صحبت کنند، (حتی اگر وقت زیادی صرف نمایند)، در حالی که مردان این عمل زنان را پرحرفی تلقی می‌کنند.


زنان دوست دارند که شوهرانشان محبت خود را ابراز کنند و به آنان بگویند که چقدر دوستشان دارند، اما مردان فکر می‌کنند که همسرانشان باید بدانند که «من فقط او را دوست دارم، نیازی به گفتن نیست.»


وقتی مردان از زنان خود حمایت می‌کنند، آنان را در حل مشکلاتشان توانمندتر می‌سازند، و به زندگی امیدوارتر و علاقه‌مندتر می‌کنند.


زنان فرمان بردن را دوست دارند، ولی معتقدند این فرمان بردن باید عاشقانه باشد، در این صورت حاضر به هر گونه ایثار و فدارکاری خواهند بود.


هنگامی که مردان دیر می‌کنند، زنان با سؤال‌های چرا دیر کردی؟ ، کجا بودی؟ و ... در حقیقت دلواپسی و نگرانی توأم با عشق و علاقه را به همسر خود ابراز می‌کنند. اما شوهران فکر می‌کنند که همسرانشان می‌خواهند آنها را زیر سوال ببرند و افرادی بی‌مسئولیت و غیرمطمئن جلوه دهند.


وقتی شوهران فکر می‌کنند که برای زندگی و همسرشان مفید هستند، احساس ارزشمندی و توانمندی می‌نمایند ولی زنان زمانی این احساس را دارند که فکر کنند برای همسرانشان عزیز هستند.


مردان پس از گوش کردن به صحبت‌های همسر خود بلافاصله می‌خواهند مشکل را حل کنند، بنابراین به راهنمایی آنان می‌پردازند، در صورتی که شاید زنان فقط می‌خواستند احساساتشان را بیان کنند.


زنان میزان ارزشمندی و علاقه شوهرانشان را به خود با میزان برآورده شدن خواسته‌هایشان محک می‌زنند.


مردان یا باید سعی کنند خواسته‌های منطقی آنان را برآورده کنند و یا آنان را با دلایل صحیح متقاعد سازند.
کلیدهای برقراری ارتباط صحیح با خویشان همسر
به خانواده همسرمان نیز به اندازه خانواده خود احترام بگذاریم.


با خانواده همسر خود همانگونه رفتار کنیم که با خانواده خود رفتار می‌نماییم.


به هیچ‌یک از خانواده‌ها اجازه دخالت در زندگی خود را ندهیم. در صورتی که خانواده‌ها قصد راهنمایی داشته باشند، فقط از تجربه‌های آنان استفاده کنیم و تصمیم نهایی را با مشورت همسر خود اتخاذ نماییم.


در صورت بروز اختلاف ، از در میان گذاشتن موضوع یا نزدیکترین خویشاوندان نیز پرهیز کنیم، زیرا اینکار موجب گسترش دامنه اختلاف می‌شود.


در حضور خویشان به همسر خود بیشتر توجه کنیم و او را در گفتگوها شرکت دهیم.


در صورت بروز مشکل از سوی خانواده زن یا مرد، عضو همان خانواده باید مشکل را حل کند، زیرا هر یک از همسران به خوبی خانواده خود را می‌شناسند و بهتر می‌توانند چاره جویی نمایند.


از چشم هم چشمی و حسادت بپرهیزیم.


به آداب و رسوم خانواده همسرمان احترام بگذاریم، چنانچه برخی از آنها را صحیح نمی‌دانیم، هرگز آنان را به خاطر پایبندی به آداب و رسوم خود استهزا نکنیم.


لازم است گاهی همسران به تنهایی به دیدار خانواده خود بروند (اینکار موجب ارضای محبت مادر و فرزندی می‌شود).


این واقعیت را بپذیریم که علاوه بر همسر، پدر و مادر حق مسلمی بر گردن ما دارند، بنابراین در صورت ضرورت ، هر یک از همسران باید بخوبی از خانواده خود حمایت کنند.
آشنایی با برخی از مهارت‌های همسرداری

شاد باشیم: شاد بودن همیشه ارزشمند است، پس سعی کنیم خود را خوشحال و سرحال نشان دهیم تا خستگی را از تن شریک زندگی خود دور کنیم.


صبور باشیم: اگر رفتار همسرمان را خوشایند نمی‌دانیم، بهتر است با حوصله و تأمل و در شرایط مناسب او را از چگونگی رفتارش آگاه کنیم.


منطقی رفتار کنیم: مسائل را منطقی و درست بررسی کنیم و بجای منافع شخصی ، مصالح زندگی مشترک را در نظر بگیریم و بی‌طرفانه قضاوت کنیم.


کم توقع باشیم: از همسرمان آن قدر انتظار داشته باشیم که بتواند به انتظارات پاسخ بدهد.


مثبت نگر باشیم: با بیاد آوردن لحظات شیرین زندگی بدبینی را از خود دور کنیم، به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیندیشیم و جنبه‌های خوب زندگی را فراموش نکنیم.


خوش بین باشیم: داشتن نگاه خوش‌بینانه به زندگی و اطرافیان باعث ایجاد آرامش و بذل محبت و عاطفه می‌شود.


یکدل باشیم: درک متقابل موجب ایجاد تفاهم می‌شود و یکدلی بوجود می‌آورد.


شنونده خوبی باشیم: هنگامی که همسرمان با ما صحبت می‌کند، حتی الامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با اشاره و سرتکان دادن نشان دهیم که به حرف‌های او توجه داریم.


مشوق همسر خود باشیم: برای رفتارها و صحبت‌های همسرمان ارزش قائل شویم و با یادآوری موقعیت‌های موفق گذشته او را تشویق کنیم تا آینده بهتری داشته باشد.


به پیشرفت یکدیگر اهمیت دهیم: آنقدر صمیمی باشیم که پیشرفت و ترقی همسرمان یکی از آرزوهای ما باشد، در حقیقت اولین کسی که از این پیشرفت سود می‌برد ما هستیم.


خوش قول باشیم: برای حرف‌ها و قول‌های خود ارزش قائل شویم و خود را در مقابل آنها مسؤول بدانیم، خوش قولی نشانه احترام به خود و همسر است.


به شخصیت همسرمان احترام بگذاریم: و حرمت یکدیگر را نزد خانواده و دوستان و ... حفظ کنیم.


ارتباط کلامی و عاطفی خود را حفظ کنیم: سعی کنیم با همسر خود درباره مسایل مختلف گفتگو کنیم. صحبت کردن بهترین راه آگاهی از افکار و احساسات همسر می‌باشد.


با یکدیگر مهربان باشیم: همسرمان را جزئی از وجود خود بدانیم، خوبی‌هایش را بازگو کنیم، برایش خوبی خواهیم و در راه کمک به همسرمان تمام تلاش خود را بکار ببریم با مهربانی می‌توانیم مالک قلب‌های یکدیگر باشیم و رابطه گرم و صمیمی برقرار کنیم.

محبت‌پذیر و قهر گریز باشیم: منش توأم با مهربانی و دوری از قهر و کینه صفت همسران فداکار است. تلاش کنیم که آیینه زندگیمان شفاف و بدون غبار کدورت باشد.


راستگو باشیم: صداقت و راستی از بهترین سرمایه‌های زندگی مشترک است. هرگز نباید به دروغ و نیرنگ متوسل شویم حتی اگر حقیقت به نفع ما نباشد. فراموش نکنیم که دروغ پایه‌های زندگی را سست می‌کند.


محیط خانواده را با صفا کنیم: فضای عاطفی خانواده باید چنان مطلوب و دوست داشتنی باشد که همسرمان در آن احساس رضایت خاطر کند و از امنیت روانی برخوردار باشد.


به ارزشهای دینی، اخلاقی و خانوادگی پایبند باشیم: ارزش‌ها از ارکان و ستون‌های اصلی خانواده محسوب می‌شوند و مقید بودن به ارزش‌ها موجب دوام و استحکام خانواده می‌شود و اصالت آن را حفظ می‌کند.


به نیازهای همسر توجه کنیم: رفتار دلنشین و توام با متانت موجب می‌شود، خواسته‌های خود را به راحتی بیان کند.


بهداشت روانی همسر را تأمین کنیم: در سایه سلامت جسمی و روانی می‌توانیم به هدف‌های خود برسیم، بنابراین باید به رفتار او توجه نماییم و از افسردگی و خمودیش جلوگیری کنیم.


با یکدیگر مشورت کنیم: هر یک از همسران باید حق داشته باشند نظر و پیشنهاد خود را بیان کنند. با مشورت کردن، راه رسیدن به زندگی سالم کوتاه‌تر می‌شود.


قدر شناس باشیم: از همسرمان به خاطرانجام وظایف ، مسؤولیت‌ها و همکاری‌هایش قدردانی کنیم. برای ابراز سپاسگزاری و تشکر به کلمه‌های خاصی نیازمند نیستیم!


برنامه‌ریزی کنیم: در حقیقت برنامه‌ریزی به زندگی خانوادگی نظم و سامان می‌بخشد.


الگوی خوبی باشیم: طوری رفتار کنیم که الگوی رفتاری مناسبی برای همسر و فرزندان خود باشیم.

خود را به جای همسرمان بگذاریم:دنیا را از دریچه نگاه او ببینیم و از خود بپرسیم «اگر من جای او بودم چه می‌کردم ؟»


میانه رو متعادل باشیم: حضرت علی علیه‌السلام فرموده‌اند «خیر الامور اوسطها». پس اگر در تمام امور زندگی ( خوردن ، خوابیدن ، مسافرت و حتی محبت کردن و ...) اعتدال را رعایت کنیم، کمتر دچار مشکل می‌شویم.


با جملات زیبا از همسر خود دلجویی کنیم: یک جمله شورانگیز می‌تواند طوفانی از خشم و غضب و نفرت را خاموش کند و بنای زندگی را از خطرات گوناگون دور سازد.


روابط زناشویی را بسیار مهم بدانیم: عدم توجه به این روابط موجب ایجاد مشکلات مختلف خانوادگی ، روحی و روانی برای هر یک از طرفین می‌شود و زندگی را با خطرهای جدی روبرو می‌کند.


همسر خود را راضی کنیم: باید طوری رضایت همسرمان را جلب نماییم که مطمئن باشیم هیچوقت ما را ترک نمی‌کند و یا در هیچ مشکلی ما را تنها نمی‌گذارد.


برای سخن و پیشنهاد همسرمان احترام قائل شویم و خود را عقل کل ندانیم: باور داشته باشیم که همیشه همه چیز را همگان دانند.


فرمان ندهیم: نباید خانه را به پادگان تبدیل کنیم. متوجه باشیم که خانه کانون عشق و محبت است، نه محل یکه تازی و خشونت.


تعصبات غلط و افکار مزاحم را از خود دور کنیم: افکار مزاحم مانند خوره ، سلامت روانی انسان را از میان می برند. بهتر است به جای اعمال تعصبات دست و پا گیر ، انرژی خود را صرف توجه به همسر و خانواده نماییم.


از ازدواج خود اظهار پشیمانی نکنیم: زندگی و روابط خود را با دیگران مقایسه نکنیم و از یاد نبریم که زندگی هر کسی مطابق سلیقه و عقل و درایت او اداره می‌شود.


روی نقاط ضعف همسر خود انگشت نگذاریم: هر فردی ممکن است در موارد مختلف دچار ضعف باشد، آشکار کردن و بزرگ جلوه دادن این نقاط ضعف موجب ایجاد کدورت می‌شود. هرگز نباید از نقطه ضعف‌ها به عنوان اسلحه‌ای برای سکوت یا شکست دادن همسر استفاده کنیم.

مقابله به مثل نکنیم: از رفتارهای تلافی جویانه بپرهیزیم و سعی کنیم به جای مقابله به مثل ، رفتار مناسب را به او یادآوری نماییم.

کلمات کلیدی : موارد مربوط به همسر داری , چگونه همسر خود را راضی نگه داریم , چگونه همسر داری را یاد بگیریم , آداب زناشویی و همسرداری
من هم خدایی دارم
     
  
زن

 
نکاتی در مورد شناخت همسر








مقدمه:

بسیاری از افراد بدون هیچ شناختی بایکدیگر پیوند زناشویی می‌بندند، درحالیکه حتی از شیوه ارتباط با یکدیگر و خصوصیت عمومی مردان و زنان نیز آگاهی ندارند. نکات زیر به ما کمک می‌کند تا شناخت بهتری از همسرانمان داشته باشیم و از تنش در روابط پیچیده امروزی در خانواده پیشگیری کنیم.


آنچه زن‌ها باید بدانند:

‌مردان این روزگار از زنان خود چیزی بیش از یک کدبانوی خانه‌دار و مراقبت فرزندانشان انتظار دارند. مردها از زنان می‌خواهند تا در زمینه‌‌های عاطفی و احساسی از آنها حمایت کنند.

زن عاقل از تلاش‌های شوهرش برای راضی کردن او قدردانی می کند.

وقتی مرد، خشمگین و ناراحت یا رنجیده است، مجاب کردن او با بحث و گفت‌وگو، بی‌مورد است.

وقتی مردی به تکرار از علاقه زنش به خود مطلع شود، سالم و قدرتمند باقی می‌ماند (مردان در این مورد به اشتباه احساس بی‌اعتنایی می‌کنند.)

واکنش‌های صمیمی زن و ابراز تشکر و امتنان چونان آینه‌ای است که تصویری درخشان را منعکس می‌سازد.

مردها اغلب به آنچه در وجودشان می‌گذرد، توجه نمی‌کنند و آن را بروز نمی‌دهند.

درچرخه صمیمیت؛ نزدیک شدن، دور شدن، دوباره نزدیک شدن و فاصله دوباره، عشق را محکم‌‌تر می‌کند.

از نشانه‌های بیرون آمدن از مرحله تنهایی مرد، گرفتن دست همسرش و همچنین صحبت کردن با او است.

مرد زمانی احساس علاقه می‌کند که زنش از کارهای او تشکر کند.

اگر می‌خواهید همسرتان اصلا‌ح شود، اورا همان‌طور که هست بپذیرید.

به اشتباه گمان می‌کنیم که همسرمان باید مانند ما بیندیشد و احساس کند.

پند و اندرز و راه نشان دادن به مرد تنها در صورتی می‌تواند مفید باشد که مرد مستقیما این را از همسرش بخواهد.

بزرگترین اشتباه زن در رابطه زناشویی این است که نیازهایش را به همسرش اطلاع ندهد.

زنان اغلب مقاومت همسرشان را در کمک کردن، اشتباه ارزیابی می‌کنند.

وابستگی بیش از اندازه به همسر هرگز درست نیست.

مردها می‌خواهند تمجید و تحسین شوند.

اغلب زن‌ها متوجه نیستند که بی‌اعتمادی آنها نسبت به همسرشان تا چه اندازه آنها را رنج می‌دهد.

خواسته‌هایتان را از رابطه خود با همسر مطرح کنید و این تصور را نداشته باشید که همسرتان از آنچه در ذهن شما می‌گذرد، آگاه است.

اگر در برابر احساسات همسرتان مقاومت کنید، احتمالا در برابر این احساسات در درون خود مقاومت می‌کنید.

نگویید من مخالفم،‌ بگویید؛ <من فکر می‌کنم ... به نظر من...>

زنان با درک نیازهای عاطفی همسرشان،‌ می‌توانند از منبع نارضایتی او آگاهی بیشتری به دست آورند.

سه نشانه تنش در مردها عبارت است از: پس کشیدن، غر و لند کردن و ‌سکوت نمودن.

مردها همسران خنده‌رو را دوست دارند.


آنچه مردها باید بدانند:


زنان روزگار ما دیگر نیاز چندانی به این ندارند که همسرشان در زمینه‌های مالی و فیزیکی از آنها حمایت کنند. به جای آن، یکی از خواسته‌های مهم آنها این است که در زمینه‌های احساسی و عاطفی مورد حمایت قرار بگیرند.

شوهر عاقل، پیوسته با کارهایش به زن می‌گوید که موجودی منحصر به فرد است و به همسرش می‌گوید که او را دوست دارد و این همان چیزی است که زن به آن احتیاج دارد.

زنان می‌خواهند شنونده‌ای داشته باشند که به حرفشان گوش دهد.

هر چه فشار روحی بر زن بیشتر شود، آرام گرفتن و لذت بردن از امور خوشایند زندگی، برایش دشوارتر می‌گردد.

بیاموزیم که در مواقع دشوار وطوفانی، همسرمان را دوست بداریم.

وقتی زنی احساسات خود را در میان می‌گذارد، بدون توجه به شدت خشم و اتهاماتی که می‌بندد، درواقع خواهان همدلی است.

مردها صرفا با گوش کردن به احساسات منفی زن از آنها موجوداتی مقبول‌تر و مثبت‌تر می‌سازند.

علت اصلی کاهش علا‌قه زنان به همسرشان این است که به قدر کافی درک نمی‌شوند.

زنان به رفتار محبتآمیز بها می‌دهند و چنین رفتاری برآنان در هر حالتی تاثیر فراوان دارد.

زنان برای ابراز محبت، به مقدماتی احتیاج دارند و مردها گاه به اشتباه گمان می‌کنند که همسرانشان آنها را دوست ندارند.

زن به موج شبیه است و با رفتارهای همسرش حرمت نفسش مانند موج بالا و پایین می‌رود.

مرد نیاز دارد که همسرش از کار مفیدی که انجام داده، تشکر و قدردانی کند.

وقتی مرد، همسرش را تایید می‌کند، متقابلا مورد تایید او قرار می‌گیرد.

مرد، روزانه به مدت بیست دقیقه باید به شکلی به همسرش توجه کند که انگار برای رییسش کار می‌کند یا به مشتری خویش خدمت می‌کند.

برای زنان ارتباط برقرار کردن صرفا به معنای در میان گذاشتن اطلاعات نیست بلکه به معنای در میان گذاشتن عواطف و احساساتشان است.

زنان در خواندن ذهن، مهارت بیشتری دارند.

احساس امنیت خاطر بهترین و شیرین‌ترین چیزی است که مرد می‌تواند به همسرش بدهد.

زن‌ها در صورتی شاد می‌شوند و احساس خوشبختی می‌کنند که احساس کنند، نیازشان برآورده خواهد شد.

زنان دوست دارند که از همسرشان نامه‌های محبتآمیز دریافت کنند.

زنان، همسران انفعالی و تابع را دوست ندارند.

ارتباط مستقیم چشمی در گفت‌وگوی دوطرفه برای زنان بسیار مهم است.

زنان به مهر و محبت همسرشان احتیاج دارند.

مردها به هنگام گفتن مشکلات از طرف همسرشان دچار اشتباه می‌شوند. تصور می‌کنند که همسرشان از او انتقاد می‌کند.

به هنگام باز کردن در ماشین مردها باید پیش قدم بشوند. با این کار می‌توانند مهر و محبت خود را به همسرشان نشان دهند.

تو گوش نمی‌دهی! گفتن این جمله از سوی زنان، یعنی: تو به من توجه کامل نداری.

وقتی زنان با همسرشان به بیرون از منزل (طبیعت، سینما، پارک و...) می‌روند احساس خوبی به آنها دست می‌دهد و می‌توانند بر مرد تاثیر بگذارند.

نیازهای اصلی زنان عبارتند از: توجه، درک، احترام، محبت، تایید ‌و دریافت اطمینان خاطر.

وقتی به زن، اعتماد و اطمینان خاطر می‌دهید، به او می‌گویید که پیوسته مورد مهر و محبت است.

مرگ یک زندگی زناشویی در چهار مرحله اتفاق می‌افتد: مقاومت، رنجش، بی‌اعتنایی، سرکوب

کلمات کلیدی : همسر داری , چگونه همسر خود را جذب کنیم , چگونه افکار همسر خود را بخوانیم , همسر شناسی
من هم خدایی دارم
     
  
مرد

 
بعد از اینکه بچه دار شدیم ، رابطه زناشویی مان تمام شد!!
این زوج از زمانیکه تبدیل یه یک خانواده شدند ، رابطه زناشویی شان را قطع کردند. آیا این ازدواج عاقبتی خواهد داشت؟

زن می گوید :

ما برای همدیگر دشمن شده بودیم :

بیتا ۳۷ ساله ، ؛ نه سال است که ازدواج کرده و به همراه همسر و پسر ۲ ساله اش"محیا" زندگی می کنند. او می گوید:" زندگی من و حمید از زمانیکه بچه دار شدیم تغییر کرد. اما نمی دانستیم تا این حد از هم دور شده ایم. آنقدر گرفتار رسیدگی به محیا شده بودیم که همدیگر را فراموش کرده بودیم. زمانیکه محیا را می خواباندم ساعت ۹.۳۰ شب بود – آنقدر خسته بودیم که به جز تماشای تلویزیون کاری نمی توانستیم بکنیم.

مدام با هم بحث می کردیم. من و حمید دیدگاه های متفاوتی در مورد بچه ها داشتیم ، اما به جای اینکه با هم به توافق برسیم دشمن همدیگر شده بودیم. "پول و رابطه زناشویی " قسمت های ناراحت کننده زندگی مان شده بودند. در بستر هم با هم توافق نداشتیم – من رابطه زناشویی را برای هفته ای یک بار کافی می دانستم اما حمید بیشتر می خواست. اما این روزها به کلی نسبیتا به آن بی علاقه شده ام. اگر به حمید بگویم که میلی به رابطه زناشویی ندارم یا در موقعیتی نیستم که بتواننم این کار را انجام بدهم ، حمید شروع به فریاد می کند که تو نسبت به نیازهای من بی توجهی ؛ اما این رفتار او مرا عصبی می کند ، اما آیا طبیعی است که ما ماههاست با هم رابطه زناشویی نداشته ایم ؟

حمید متخصص کامپیوتر است و ما از درآمد او امرار معاش می کنیم ، به خاطر اینکه من از زمانیکه بچه دار شده ام کارم را رها کردم. حمید فکر می کند که من ولخرجی می کنم. وقتی غذا را از بیرون می خرم عصبانی می شود ، اما بعضی اوقات پس از یک روز خسته کننده رسیدگی به محیا انرژی برای آشپزی کردن ندارم.

متاسفانه ، تفاوت های ما تبدیل به مشکلات بزرگی شده ؛ حمید سر من فریاد می زند ، مرا تحقیر می کند و به من می گوید "تو احمقی". بعد از دعوا او روی کامپیوترش می کوبد تا آرام شود و من هم در رختخوابم گریه می کنم. مدام خودم را سرزنش می کنم و خودم را مقصر می دانم که نمی توانم با حمید رابطه زناشویی داشته باشم.

من فرزند سوم یک خانواده پرجمعیت بود. به پدرم خیلی نزدیک بودم اما با مادرم همیشه دعوا می کردم . او زنی سخت گیر و مقرراتی بود و می خواست من همان کاری را بکنم که او می خواست. همه زندگی ام مطابق میل مادرم رفتار کردم ، اما او هیچ وقت آنطور که باید قبول نداشت . در مورد برادرهایم وضعیت متفاوت بود. به آنها خیلی اطمینان داشت

بیتا ادامه می دهد :

در ۲۶ سالگی حمید را در کلاسی ملاقات کردم ، بلافاصله عاشقش شدم . او بلند قد و زیبا بود ، با موهای قهوه ای و چشمان آبی ؛ یک شب بعد از کلاس با بچه ها به بیرون رفتیم . آن شب در مورد موضوعات مختلفی صحبت کردیم و متوجه شدیم چقدر بهم شباهت داریم ؛ هر دو ما مادران سخت گیری داشتیم و.... در طول چند هفته بعد متوجه شدیم که دلمان می خواهد بقیه عمرمان را در کنار یکدیگر بگذرانیم

ازدواج زودهنگام ما سرشار از آرامش و تفریح بود. هر دو کارمان را دوست داشتیم و آنقدر درآمد داشتیم که یک خانه از خودمان داشته باشیم. بعضی اوقات درمورد رابطه زناشویی با هم بحث می کردیم اما موضوع آنقدر جدی نبود که نگران کننده باشد.

زمانیکه محیا پسرمان بدنیا آمد بسیار هیجان زده بودیم و من فکر می کردم هر چه فرزندان بیشتری از حمید داشته باشم وابستگی مان بهم بیشتر می شود . اما ما هم مانند پدر و مادرهای دیگر بیشتر وقت مان صرف رسیدگی به فرزندمان می شد و به همین خاطر وقتی برای هم نداشتیم ، بعضی اوقات همدیگر را فراموش می کردیم. بعد از مدتی در مورد تربیت و رسیدگی به محیا دچار اختلاف شدیم.

علی رغم اینکه من مدت بیشتری را با محیا می گذراندم و به نیازهای وی بیشتر آشنا بودم ، حمید نظرات دیگری داشت. برای مثال محیا با پوشک کمی گشاد راحت تر بود . به حمید یاد می دادم که چگونه محیا را پوشک کند اما او آنقدر پوشک را تنگ می بست که من خطوط قرمز را روی پاهای محیا می دیدم. زمانیکه پوشک محیا را چک می کردم حمید شروع به فریاد زدن می کرد و من را متهم می کرد که به کار های وی بی اعتنا هستم. اخیرا محیا جیغ می زند ولی من فقط به او هشدار می دهم ، اگر به کارش ادامه دهد او را ترک می کنم. اما حمید فکر می کند باید او را تنبیه بدنی کند ، و به او یک پس گردنی می زند. می ترسم اگر محیا به این رفتارش ادامه دهد حمید او را کتک بزند.

دوستان من فرزندی ندارند و نمی توانند درک کنند که من چه می گویم. مادرم هم کمکی به من نمی کند ، با اینکه هر روز به من تلفن می کند و گهگاهی به من سر می زند. او روشهای تربیتی مرا مسخره می کند و این باعث می شود من سرخورده شوم ، بنابراین حمید مرا مجبور می کند که رفت و آمدهایم را محدود کنم. اما من فکر می کنم رفتار مادرم چه درست باشد چه غلط ، من به کمک و حمایت های وی نیاز دارم.

هفته گذشته با حمید در مورد شام بحث مان شد و به یک دعوای بزرگتر ختم شد ؛ رابطه زناشویی. حمید به من گفت یک احمق هستم و مرا به دیوار چسباند و بعد به گوشه ای پرت کرد. از او می ترسیدم به همین خاطر محیا را در آغوش گرفتم و به خانه برادرم رفتم. زمانیکه فردای آن روز به خانه بازگشتم ، به حمید گفتم که هنوز دوستش دارم اما از دست او ناراحت هستم. به وی گفتم :" دلم برای صمیمیت و نزدیکی که قبل از بدنیا آمدن محیا داشتیم تنگ شده است و دوست دارم آن احساس برگردد".

حمید می گوید :

در مورد کتک زدن بیتا در آن شب :

می دانستم با این رفتارم چیزی درست نمی شود. حمید ۳۶ ساله با صدای گرفته و غمگینی ادامه داد:" بلافاصله از بیتا عذرخواهی کردم . مطمئن بودم که مرا می بخشد ، اما می دانستم که این طغیان احساسات من نتیجه دو سال سرخوردگی است. بیتا تنها کسی نیست که ناراحت و غمگین است".

پذیرفته بودم که بعد از بدنیا آمدن محیا دیگر هیچ وقت مانند گذشته رابطه زناشویی نخواهیم داشت. اما من بابت درخواست نیازهای جنسی ام عذرخواهی نمی کنم. آن شب احساس ناامیدی می کردم و دیگر از سردی و بی میلی های بیتا خسته شده بودم .

آن روزها تحت فشار مالی هم بودم ، چون اکنون تنها نان آور خانه من هستم . بیتا بعد از بدنیا آمدن محیا دست از کار کشید ، و من از او حمایت می کردم ، اما عادت های او هیچ گاه تغییر نکرد. لباس های گران قیمت برای خودش و محیا می خرید و یا سراغ مواد آرایشی و بهداشتی با مارک های معروف می رفت . همیشه هم شام از بیرون سفارش می داد. من ترجیح می دادم حتی اگر همسرم خسته است و حوصله آشپزی ندارد غذای حاضری بخوریم.

مادر بیتا هم یکی دیگر از مشکات زندگی ما است. او مدام بیتا را ناراحت می کند ؛ به طرز وحشتناکی رک است ، مدام حرف می زند . زمانیکه به بیتا می گویم که رفت و آمد خود را با مادرش محدود کند ، او به من می گوید که من نمی فهمم. اما اینجا واقعا حق با من است. اگر نتوانیم دست از جنگ و دعوا برداریم مجبوریم از هم جدا شویم.در حال حاضر تنش و فشار روانی زیادی در خانه داریم و این برای فرزندمان هم خوب نیست. آیا برای زندگی ما راه دیگری وجود دارد؟

می دانم که همیشه نمی توانم درست ترین کار را انجام بدهم :

دوران بچگی من وحشتناک بود. پدرم یک بازرگان بود که اغلب وقتش در سفر می گذشت ، بنابراین مادرم مسئولیت تربیت ما را بر عهده داشت ، او اجازه نمی داد من با بچه های دیگر بازی کنم. اگر در مدرسه نمره کم می گرفتم جلوی دوستانم مرا تحقیر می کرد و می گفت :" تو باعث خجالت من هستی " یکبار زمانیکه دبیرستانی بودم ، مادرم من و چند تا از بچه های همسایه را به مدرسه می برد . سر یک موضوع کوچک مرا به داخل ماشین هل داد و جلوی دوستانم مرا کتک زد. هنوز هم بعد از بیست سال آن تحقیر و نفرت را احساس می کنم.

زمانیکه به کلاس مشترکی که در دانشکده هنر برپا میشد پیوستم ، مجذوب دختر موقرمز کلاس مان شدم. اما من پشت ظاهر بیتا یک انسان فهمیده و عاقل را می دیدم. آن موقع که با همکلاشی ها به بیرون رفتیم در آستانه خواستگاری از وی بودم. تنها چند هفته بعد ما عاشق همدیگر شده بودیم.

وقتی پدر شدم بسیار هیجان زده بودم ، اما وقتی از سرکار برمیگشتم آنقدر خسته بودم که نمی توانستم به محیا توجه کافی نشان بدهم. اما سخت گیری های بیتا هم دیوانه کننده بود. او کارهای مرا چک می کرد تا ببیند من کارم را درست انجام داده ام یا نه . به علاوه هر وقت به محیا غذا می دادم یا مشغول تعویض پوشک او بودم در اطرافم پرسه می زد و مرا تماشا مر کرد. این کار او به من این احساس را می داد که من هیچ وقت نمی توانم کار درست را انجام بدهم. بنابراین من هم عصبانی می شدم و فریاد می زدم.

جدا از تمام مشکلات مان زندگی ام را دوست دارم. دوست دارم بزرگ شدن محیا را ببینم ، دوست دارم با بیتا دو نفری پسرمان را تربیت کنیم ، و خانه ام سرشار از آرامش و شادی باشد .

مشاور می گوید :

مسئله این زوج خیلی معمولی است و کاملا طبیعی است که زن و مردی که برای بار اول دارای فرزند می شوند صمیمیت و نزدیکی گذشته شان را از دست بدهند. اغلب زوج ها ، در نیمه راه خسته می شوند و از اینکه همسرشان به فرد دیگری غیر از او توجه نشان می دهد احساس حسادت می کنند ، که اغلب هم این اتفاق برای فرزند اول می افتد. حقیقت این است که حمید و بیتا در خلال این دو سال فکری برای نزدیک شدن نکرده اند و حالا باید این شکاف عمیق را پر کنند.

بعد از اینکه متوجه شدم این زوج در مورد تربیت فرزندشان هم دچار اختلاف عقیده هستند ، فهمیدم که مسئله شان پیچیده و دشوار است. هر دو آنها دچار کمبود اعتماد به نفس هستند ، که این احساس نتیجه رفتاری است که مادرانشان در کودکی با آنها داشته اند ؛ به گفته بیتا و حمید مادران آنها دارای تربیت سخت گیرانه و بسیار مقرراتی بوده اند. بنابراین آنها سعی دارند که خودشان را به یکدیگر اثبات کنند ، یعنی به دیگری نشان دهند که حق با اوست و او آگاهی بیشتری از امور دارد.

در وهله اول ، باید بررسی می کردم که در گذشته چه عاملی باعث شده بود تا مادران این دو نفر رفتار سخت گیرانه ای با آنها داشته باشند. بعضی افراد به طور ناآگاهانه شحمیدی انتخاب می کنند که شبیه به مادر یا پدرشان باشد و درست همان رفتاری را داشته باشد که در بچگی با آنها داشته اند. بیتا و حمید رفتارهای یکدیگر را مانند رفتار مادرشان دیده اند و ناخودآگاه به یکدیگر علاقمند شده اند. بیتا از نظر احساسی حمید را تحت فشار قرار می دهد و ایده های مختلفی که در مورد تربیت فرزندشان دارند نیز گویای همین مسئله است. وقتی شما در کودکی از سخت گیری و رفتارهای خشونت آمیز رنج می کشیدید دوست ندارید ببینید همسرتان با فرزندتان این رفتار را دارد همانگونه که بیتا از رفتارهای خشونت آمیز حمید رنج می کشد.

اصرار و پافشاری بیتا در مورد اینکه او بهتر از حمید در مورد تربیت بچه می داند مربوط به احساس عدم امنیت وی می شود نه به خاطر این که آگاهی بیشتری دارد و یا احساسات مادرانه اش اجازه برخورد های ناراحت کننده با فرزندش را به وی نمی دهد. به این خاطر که مادر بیتا احساس لیاقت و شایستگی وی را در او سرکوب نموده بود. به خاطر همین بیتا دوست دارد در زندگی زناشویی اش نقش رهبر و تصمیم گیرنده را داشته باشد.

مادر حمید هم یک زن بددهان و فحاش بوده است ؛ او هم به صورت لفظی حمید را رنج می داد و هم او را تنبیه بدنی می کرد. حمید با این احساس بزرگ شد که هیچ وقت نمی تواند مادرش را خشنود و راضی کند . او در بیتا زنی مانند مادرش دیده بود ، زنی سخت گیر ، و آماده برای سلطه بر خود!

زمانی که فردی اعتماد به نفس داشته باشد روابط اجتماعی خوب دارد ، می تواند کلمه "نه " را بشنود و "نه" را هیچ وقت کلمه رد و عدم پذیرش نمی داند. اما زمانی که فردی از کمبود اعتماد به نفس رنج می برد ، نمی تواند با دیگران ارتباط سالمی داشته باشد. پس زمانیکه بیتا نمی خواست رابطه زناشویی داشته باشد ، حمید نتوانست دلایل منطقی این موضوع را ببیند ؛ در عوض ، او این مسئله را یک توهین شخصی تلقی کرد و عصبانیتی را که از مادرش داشت به همسرش منتقل کرد. اگر بیتا می گفت که خسته است و یا حوصله این کار را ندارد ، باید حمید سعی می کرد مشکل را به سادگی حل کند .

همانگونه که بیتا احساس می کند مادر خوبی است ، حمید هم نیاز دارد تا احساس یک پدر خوب را در مورد خودش تجربه کند. عدم امنیت ، اگر این احساس را داشته باشید هیچ وقت والدین خوبی نخواهید شد. بهتر است به جای مواخذه کردن و زیر سئوال بردن یکدیگر با هم به توافق برسید . به آنها گفتم بعضی اوقات تنبیه بدنی کوچک در حد پس گردنی زدن برای فرزندان لازم است. اما نباید به گونه این باشد که این عادت شما شود و فرزندتان از این رفتار شما تحقیر بشود. اگر شما فرزندتان را تحقیر کنید مطمئن باشید زمانیکه آنها خود تبدیل به پدر و مادران جوانی شدند آنها هم همین رفتار را در مورد فرزندان شان خواهند داشت. همچنین به بیتا و حمید گفتم زمانیکه یکی از شما در حال مواخذه کردن فرزندتان است طرف دیگر نباید از فرزندتان طرفداری کند و باید در مقابل دیگری سکوت اختیارکند.

در قدم بعدی باید حمید یاد می گرفت که چگونه خشم خود را کنترل کند. به او گفتم روی یک کاغذ بنویسد که چرا عصبانی می شود ، فریاد می کشد و با زبان و گفتار زشت با بیتا صحبت می کند. دلایل وی اینها بودند " بیتا فکر می کند همیشه حق با اوست" یا "بیتا ولخرجی می کند در حالیکه من به سختی کار می کنم". این روش بسیار موثر بود چرا که حمید متوجه شد دقیقا چه عواملی باعث عصبانیت او می شود. او گفت " من حرفهایی به زبان می آوردم که هیچ شوهری به همسرش آن ها را نمی گوید". او ادامه می دهد " من کاری کردم که بیتا بین من و خودش یک دیوار بکشد". به وی گفتم که راههای دیگری هم وجود دارد که بدون رنجش و آزار دیگران بتوانی عصبانیت خود را نشان بدهی. به خاطر همین حمید در یک باشگاه ثبت نام کرد و انرژی خود را در آنجا تخلیه می کرد.

مشاور ادامه می دهد :

در قدم بعدی از بیتا درخواست کردم که به حمید یک نامه بنویسد ، و در آن از نگرانی هایش در مورد زندگی زناشویی شان بنویسد. زمانی نامه را به حمید دادم که بیتا در مطب حضور نداشت . بیتا در نامه نوشته بود اگر دوباره سر من فریاد بکشی و با القاب زشت مرا خطاب کنی تو را ترک می کنم. حمید بعدها به من گفت آن نامه برای من یک زنگ خطر بود. بعد از خواندن آن نامه فهمیدم بیتا چقدر از رفتارهای من ناراحت است . اما او هیچ وقت شدت ناراحتی و رنجش خود را به من نشان نداده بود.

این روش خیلی موثر بود چرا که این زوج تصمیم گرفتند از این پس هر زمان با مشکلی مواجه می شوند برای هم یک نامه بنویسند و در آن احساسات خود را بیان کنند. من به بیتا و حمید یک روش برای کنترل خشم و عصبانیت آموزش دادم که شامل ۵ مرحله می شد :

۱) به آنها توصیه کردم زمانیکه با مشکلی مواجه می شوند فضای خانه را تغییر دهند ، برای مثال یک شام خوشمزه با هم بپزند .

۲) در مورد برنامه های شخصی که دارند با همدیگر صحبیتا کنند. برای مثال یک به بیتا بگوید: من امشب کار دارم دیر به خانه می آیم ، شام منتظر من نباش".

۳) در مورد موضوعی که باعث بحث و رنجش آن دو شده از همدیگر سئوال کنند و بپرسند چرا این موضوع ناراحت شان کرده است؛ مثلا حمید از بهم ریختگی خانه ناراحت است ، باید به بیتا بگوید زمانیکه به خانه می رسم و خانه را نامرتب می بینم احساس سرگردانی و آشفتگی می کنم.

۴) باید نحوه درخواست کردن شان را تغییر دهند . برای مثال بیتا باید بگوید " من دوست ندارم جوراب هایت را کف اتاق بیندازی ، لطفا آنها را در سبد لباس های کثیف بینداز "

۵) با همدیگر برنامه ریزی کنند و برای خود یک هدف در نظر بگیرند ، ایده ای که بیتاوان در طول زمان آن را پرورش داد ، هدفی که قابل دسترس باشد " مثلا ؛ دوست داریم که روزی زمانی فراهم کنیم تا روزهای تعطیل را با همدیگر بگذرانیم".

بیتا و حمید این برنامه را هر شب بعد از خوابیدن محیا تمرین می کردند ؛ حمید گفت " این کار به ما کمک کرد تا بتوانیم بهتر و راحت تر با همدیگر ارتباط برقرار کنیم" . در نتیجه از نظر عاطفی بهم نزدیکتر شدند و رابطه زناشویی شان را آغاز کردند.

حمید گفت :" بیتا را تشویق کردم تا روابط خود را با مادرش محدود تر کند. به وی گفتم مجبور نیستی رابطه خود را به کلی با مادرت قطع کنی ، اما وقتی وی تو را ناراحت می کند ضرورتی ندارد که رنج بکشی ، مودبانه گفتگویت را با او قطع کن ". بیتا توصیه حمید را پذیرفت ، تماس های روزانه خود را با مادرش قطع کرد و رابطه خود را به دیدارهای کوتاه مدت محدود کرد. در نهایت بیتا گفت حالا احساس می کنم که می توانم با مادرم کنار بیایم.

حمید و بیتا جنگیدن را کنار گذاشتند و رابطه شان هر روز پیشرفت می کرد. با تغییر رفتارها ، صمیمیتی را که به دنبالش بودند را یافتند. حمید می گفت :" برای مان آسان نبود که زندگی مان را خراب کنیم ، اما شانس با ما یار بود ؛ من و بیتا دوباره عاشق همدیگر شده ایم".
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
زن

 
خيلي از همسران تصور مي‌كنند پس از زايمان بايد تا هفته‌ها رابطه زناشويي نداشته باشند؛ چون ممكن است برقراري چنين رابطه‌اي باعث آسيب به مادر شود. باور غلط ديگري كه در اين مورد رواج دارد، بهتر بودن سزارين نسبت به زايمان طبيعي براي برقراري رابطه زناشويي بعد از آن است. البته بعضي اوقات هم مشغوليت بچه‌داري باعث مي‌شود كه زوج‌ها خودشان و يا رابطه زناشويي‌شان را فراموش كنند كه اين نكته هم مي‌تواند در درازمدت عوارض نامطلوبي بر روابط زوجين بگذارد. درباره اين موارد با دكتر ملك‌منصور اقصي، متخصص زنان و زايمان و استاد دانشگاه تهران گفتگو كرده‌ايم...

بعد از زايمان، تا چه مدتي محدوديت و منع رابطه زناشويي وجود دارد؟
در يك مدت زمان خاص پس از زايمان، توصيه ما اين است كه رابطه زناشويي وجود نداشته باشد و علت آن هم اين است كه مي‌خواهيم محل چسبندگي جفت ترميم پيدا كند چون مثل يك زخم باز مي‌ماند. جفت از ديواره كنده شده و خو‌ن‌ريزي‌هاي معمول بعد از زايمان، از همين محل است. تا اين زخم ترميم پيدا نكرده، بهتر است رابطه‌ زناشويي نداشته باشند. اين زمان حدود 3 هفته طول مي‌كشد. در قديم مي‌گفتند تا 6 هفته. اما امروز مي‌گويند تا 3 هفته هم كفايت مي‌كند.

آيا اين مدت براي زايمان طبيعي و سزارين فرق دارد؟
مسلما شرايط زايمان طبيعي و سزارين باهم فرق مي‌كند. اگر زايمان طبيعي باشد چون در محل، ممكن است برش و بخيه زده شده باشد و اين زخم در طول 2 هفته بهبود پيدا مي‌كند، چنانچه مشكل خاصي پيدا نكند، همين 3 هفته كافي است.

در مورد سزارين چه طور؟
بستگي دارد به نوع سزاريني كه انجام شده است. اگر همراه با چسبندگي زياد يا بروز عفونت باشد، ممكن است رابطه‌ زناشويي همراه با درد باشد. يعني پس از رابطه‌ زناشويي، زن يك درد مبهمي در ناحيه لگن خود حس مي‌كند. در حقيقت، با حركت احساس درد مي‌كند. بالاخره سزارين يك برش است. شكم باز شده و دست خورده، در بهترين شرايط هم سزارين تا حدي چسبندگي ايجاد مي‌كند. بنابراين زايمان طبيعي از اين جهت بهتر است و برخلاف تصور عوام كه فكر مي‌كنند سزارين براي رابطه زناشويي‌شان بهتر است، بايد اشاره شود كه پس از يك زايمان طبيعي و سالم، رابطه زناشويي در مقايسه با سزارين مطلوب‌تر است.

يا اين چسبندگي، به غير از درد محدوديت ديگري هم براي رابطه زناشويي ايجاد مي‌كند؟
نه، فقط همان درد را ايجاد مي‌كند. پس از زايمان نكته‌ ديگري كه وجود دارد، زماني است كه مادر شير مي‌دهد. در اين شرايط فعاليت تخمدان‌ها متوقف شده و اين مي‌تواند باعث كم شدن ترشحات واژن و خشكي آن شود. اگر زن چنين احساسي را دارد، بهتر است از ژل‌هاي لوبريكانت استفاده كند كه محلول در آب است.
     
  
مرد

 
نقش جاذبه جنسی و تفاهم جنسی در ازدواج موفق
جاذبه جنسی ریشه در ژنتیك افراد دارد و از این جهت ممكن است فردی از جهت جنسی برایمان جداب بوده و یا فردی برایمان در نگاه اول جذاب نباشد .

اما اینكه چرا این جذابیتها بین ما و فرد دیگری بوجود میآید رابطه مستقیمی با بیوشیمی جنسی فرد مقابل و خود ما دارد ، اگر آن فرد هم مثل ما از خود امواج درونی جنسی منتشر كند برای ما جذابیت خواهد داشت وگرنه ممكن است از نظر جنسی اهمیت زیادی برای او قائل نباشیم .تمام مطالبی كه عنوان شد مربوط به برخوردهای اولیه میباشد كه نقش موثری در تفكرات آینده ما دارد .

در مورد جاذبه جنسی باید بدانیم :

  • هنگامی كه رابطه را با كسی كه از لحاظ جنسی برایتان جذاب نیست ادامه میدهید خود را نا خواسته به سمت خیانت پیش میبرید .
  • همیشه جذابیت جنسی باید ارتباط شما و نامزد و یا همسرتان را از حالت دوستی معمولی خارج كند و معنای دیگری به آن بدهد .
  • اگر در ابتدای رابطه جذابیت جنسی زیادی احساس نمیكنید تقریباً غیر ممكن است در ادامه این جذابیت افزایش پیدا كند .

اما بحث مهمتر تفاهم جنسیست :

  • این نوع تفاهم دیگر به نگاه اول و برداشتهای سطحی اولیه بستگی ندارد ، این تفاهم با مرور زمان و بوجود آمدن دیگر انواع تفاهمات در كنار هم حاصل میشود .
  • بعنوان یك نكته باید گفت كه جذابیت جنسی به دوام و بقای زندگی زناشوئی كمك میكند ولی همه مشكلات را حل نمیكند .
  • دو نفر برای آنكه بتوانند در كنار یكدیگر بمانند نیازمند تفاهمات فكری و جسمی و روحی هستند .
  • هر قدر دیگر تفاهمات بهتر و بیشتر حاصل شده باشد تفاهم جنسی هم میتواند بهتر حاصل شود .
  • جاذبه جنسی یكی از اركان تفاهم به حساب می آید و در صورت وجود آن دیگر تفاهمات تسهیل می شود . و زمانی كه شما با فردی از نظر فكری و روحی و جسمی تفاهم دارید در ایجاد تفاهم جنسی موفقتر خواهید بود .

از این صحبتها نباید این برداشت را داشته باشیم كه هر فردی كه در نگاه اول از جذابیت جنسی بالائی در چشم ما برخوردار نیست نمیتواند همسر خوبی باشد بلكه این اشارات به آن معنا بود كه زندگی مشترك نمیتواند بدون جذابیتهای جنسی موفق باشد .اما همچنان وجود بعضی جذابیتهای جنسی بهمراه تفاهمات فكری و روحی و . . . . میتواند تفاهمات جنسی خوبی بوجود بیاورد .

مهم این است كه این تفاهمات همه جانبه باشد و سهل انگاری و یا از روی گرسنگی جنسی و یا چشم پوشی بر روی مسائل و یا ترس از روبرو شدن با مشكلات نباشد .گاهی مشكلات را در ذهنمان كوچك جلوه میدهیم و علت آن ترس از روبرو شدن با آن مشكلات است و یا تظاهر به تفاهم میكنیم در حالی كه این تفاهم نبوده و یك نیاز غریزی صرف و نگرش تك بعدی بوده است .

در چنین مواقعی با ترس از روبرو شدن با مشكلات، مشكلات بزرگتری بوجود آورده ایم و خود را در رنج قرار داده ایم .باید اشاره كنم همه مشكلات بد نیستند بلكه فقط مشكلاتی كه ما را نا امید و ناتوان میكنند برای زندگی ما خطر ناك هستند بخاطر همین باید با مشكلات روبرو شد و آنها را حل كرد .باید با مسائل زندگی از ابتدا صادقانه روبرو شد .تفاهم جنسی قابل رشد است اما جاذبه جنسی قابل افزایش نیست ، افزایش تفاهم جنسی به این عامل بستگی دارد كه چقدر در دیگر تفاهمات با همسر و یا نامزدتان به موفقیت رسیده باشید و چقدر برای هم قابل درك باشید و چقدر برای اینها سعی كنید .
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
صفحه  صفحه 6 از 44:  « پیشین  1  ...  5  6  7  ...  43  44  پسین » 
خانه و خانواده

Knowledge about Marriage | دانستنیهای زندگی زناشویی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA