ارسالها: 105
#101
Posted: 19 Dec 2011 08:25
انجام تکالیف بچه ها در خانه را سازماندهی کنید
انجام تکالیف درسی در منزل یکی از دغدغههای اصلی خانوادهها است و این امر بیشتر به دلیل نبود مهارتهای لازم برای انجام تکالیف و مدیریت انجام آن، هم از سوی دانش آموز و هم از سوی اولیا آنان است.
دوره راهنمایی زمانی است که عادات دانش آموز در مورد انجام تکالیف درسی شکل میگیرند. دانش آموزان باید بتوانند بدون اتلاف وقت درس روز خود را مطالعه کرده و تکالیفشان را انجام دهند.
بسیاری از دانش آموزان در این سن دچار افت تحصیلی میشوند که یکی از دلایل عمده آن این است که این دانش آموزان به علت نداشتن مهارتهای سازماندهی، نمیتوانند تکالف خود را به خوبی انجام دهند.
تکالیف انجام نشده و نمرات تنبیهی که به خاطر انجام ندادن آنها میگیرد معمولا دانش آموز را به ستوه میآورد.
سازماندهی، مهارتی است که حتی میتواند به دانش آموزانی که ضعف در یادگیری دارند هم کمک کند.
دوره راهنمایی مرحلهای است که بچهها باید مهارت سازماندهی و برنامهریزی صحیح را بیاموزند تا در باقیمانده دوره تحصیل بتوانند با بهره گیری از آن موفقتر عمل کنند.
بسته انجام تکالیف:
در آغاز سال تحصیلی، برای دانش آموز خود دو سری کامل از ملزومات و لوازم تحریر خریداری کنید. یک سری را در مدرسه یا در کوله دانش آموز بگذارید و یک سری را برای انجام تکالیف داخل منزل قرار دهید. به این ترتیب وقت دانش آموز برای پیدا کردن مدادی که نوکش تیز باشد یا خودکار و ورق آماده استفاده در منزل، تلف نمیشود.
لوازمی را که برای انجام تکالیف در مدرسه خریداری کردهاید، در مدرسه یا در کوله دانش آموز بگذارید و برای انجام تکالیف در منزل از آنها استفاده نکنید. به این ترتیب احتمال اینکه دانش آموز وسایلش را در منزل جا بگذارد هم به صفر میرسد.
کتابچه تکلیف درسی:
30 برگ کاغذ را در یک فولدر دو جیبه قرار دهید. هر برگ از کاغذها برای تکالیف یک روز مدرسه است.
از دانش آموز خود بخواهید روی هر برگ تاریخ بزند و جدولی سه ستونه در آن رسم کند. در این جدول هر ردیف اختصاص به یک درس دارد.
ستون اول جدول، مربوط به روند کار در کلاس است،
ستون دوم شرح مربوط به انجام تکالیف در منزل را شامل میشود
و ستون سوم هم مربوط به نظر آموزگار میشود.
مثلا برای روزی که دانش آموز امتحان دارد، از او بخواهید در ستون تکالیفش، سوالات امتحانی را نیز بگنجاند و آموزگار هم بتواند تلاش دانش آموز را ببیند. بیشتر معلمها از دیدن و امضای هر روزه جدولی که مبین تلاش دانش آموز است، خوشحال میشوند.
شما هم به عنوان والدین دانش آموز برنامه ریزی کنید که هر روز بعد از ظهر، این جدول را ببینید و در جریان کم و کیف انجام تکالیف فرزندتان قرار بگیرید.
ایجاد این کتابچه انجام تکالیف باعث افزایش ارتباط بین شما و معلم دانش آموزتان میشود.
اطمینان داشته باشید پس از 12 هفته،این شیوه ثبت تکالیف برای فرزند شما به صورت یک عادت درمیآید.
تهیه فولدرهای ورودی و خروجی دار:
برای هر ماه یک تقویم تک صفحهای درست کنید. این صفحه برای تکالیفی است که در تاریخهای معینی باید انجام شوند.
این تقویم تکالیف، در پایان ساعت کلاس پر میشود و مربوط است به تکالیفی مثل امتحانات مستمر،امتحانات نیم ترم ویا کارها و پروژههای تحقیقی که برای هر درس تعیین میشوند.
به تعداد دروس فولدر دو جیبه تهیه کنید و روی هر فولدر نام یک درس را بنویسید. جیب سمت چپ فولدر حاوی تکالیفی است که برای یک رویداد درسی باید انجام شود و جیب سمت راست فولدر جای تکالیف انجام شدهای است که باید به آموزگار ارایه شوند.
وقتی دانش آموز شما به خانه میآید همه اوراق و تکالیف باید در جیب سمت چپی فولدر هر درس باشد و جیب سمت راستی فولدر باید خالی باشد، وقتی که تکالیف دانش آموز تمام شد باید تمامی اوراق مربوط به تکالیف به جیب سمت راست فولدر منتقل شده باشد.
به خاطر داشته باشید که شما هم به طورمرتب با توجه به تقویم تکلیف، نگاهی به تکالیف انجام شده دانش آموز داشته باشید و از توجه و همراهی با دانش آموز خود غافل نشوید.
چراغی در دست، چراغی در دلم.
زنگار ِ روحم را صیقل میزنم.
آینهای برابر ِ آینهات میگذارم
تا با تو
ابدیتی بسازم
ارسالها: 12930
#103
Posted: 3 Jan 2013 20:24
پایداری خانواده در گرو سلامت جنسی
از شهرستان... تا تهران با مینیبوس 5 ساعت راه است و آنها دو سه شب پیش، این راه را از شهر خودشان تا مرکز فوقتخصصی ناباروری آمدهاند که رازشان را فاش کنند و بگویند صاحب فرزند نمیشوند، اما مشکلشان جدیتر از این حرفهاست.
آنها نمیدانند که چه طور ممکن است پس از چهار سال ازدواج هنوز.... مساله این است که.... حتی خجالت میکشند دردشان را بگویند، فقط سرخ میشوند و سرشان را پایین میاندازند، اما پزشک معالج شان میگوید «بیماری جسمی ندارند، مساله آنها نوعی اختلال جنسی است که با آموزش صحیح حل میشود.»
زن و مرد هر دو تحصیلکردهاند. طاهره، کارشناس ارشد یکی از رشتههای علوم انسانی است و حمید، دکترای همان رشته را دارد و در دانشگاه درس میدهد، اما هیچ کدام از آنها درباره مسائلی که امروز از پزشک مرکز میشنوند آگاهی نداشتهاند، نه پیش از ازدواج و نه حتی پس از آن.
طاهره شرم داشته به مرکز بیاید، اما حمید گفته است حالا که شنیدههایشان را از این و آن امتحان کردهاند و نتیجه نگرفتهاند، چه اشکالی دارد به مرکز درمان ناباروری هم سری بزنند؟
آزمایشها را که گذراندهاند، فهمیدهاند جزو 40 درصد زوجهایی نیستند که در آنها، زن نابارور است. جزو 40 درصد زوجهایی که مرد، نابارور است هم نیستند. جزو 10 درصد زوجهایی که هر دو طرف، نابارور هستند هم به حساب نمیآیند و حتی در گروه 10 درصد زوجهای ناباروری که دلیل ناباروریشان ناشناخته است هم نمیگنجند و آن وقت، پزشکان معالج در طبقات بالایی مرکز به آنها گفتهاند «چرا به کلینیک سلامت جنسی در طبقه همکف سری نمیزنید؟» و آنجا بوده که هر دو فهمیدهاند ازدواجشان، پس از 4 سال هنوز یک ازدواج «به وصال نرسیده» است.
طاهره و حمید تنها زوجی نیستند که بدون بیماری جسمی، دچار اختلال جنسی هستند. آن طور که دکتر سیدعلی آذین، که در یک مرکز فوق تخصصی ناباروری فعالیات میکند ، میگوید: «بیش از 50 درصد زوجهایی که به دلیل اختلال جنسی به کلینیک ویژه این مرکز مراجعه میکنند هیچ بیماری جسمی ندارند و فقط به دلیل ناآگاهی و محرومیت از آموزشهای صحیح برای برقراری یک ارتباط موفق، دچار مشکلات جدی در زندگی زناشوییشان شدهاند.
چرا میآیند؟
بجز طاهره و حمید، فقط یک زوج دیگر در سالن کلینیک سلامت جنسی به انتظار نشستهاند. مرد حاضر نیست چیزی بگوید اما زن جوان آهسته نجوا میکند «دیگر مثل گذشته نیستم....» و حرفش با هیس کشیده شوهرش، نصفه میماند. پسری جوان هم بیرون از سالن قدم میزند و حاضر نیست چیزی بگوید جز چند کلمه «دو جنسی هستم. میخواهم جراحی کنم.»
شایعترین مشکل مردان مراجعهکننده به کلینیک، براساس گفتههای آذین، «اختلال نعوظ» و«انزال پیش از موعد» است و زنان را «بیمیلی جنسی» به کلینیک میکشاند.
به اعتقاد او وقتی حرف از اختلالات جنسی میشود حتی در به کار بردن واژهها هم باید محتاط بود. برای مثال او اصرار دارد مردم و رسانهها به جای اصطلاح «سرد مزاجی» از اصطلاح «کمبود میل جنسی» استفاده کنند: «اگر بگویید سردمزاجی، یعنی فرد ذاتا از نظر جنسی سرد است، در حالی که وقتی میگویید کسی دچار کمبود میل جنسی است، یعنی میتوان با مشاوره و برخی درمانها مشکلش را حل کرد.»
این عضو هیات علمی جهاد دانشگاهی از میان افرادی که برای مشاوره به کلینیک مراجعه کردهاند، زنی را به یاد میآورد که دچار کمبود میل جنسی شده بود، اما هیچ مشکل فیزیکی نداشت و پس از چند جلسه مشاوره مشخص شد او و همسرش، در طول روز دائما با هم مشاجره میکنند و دلیل کاهش میل جنسی زن همین بوده است. زوج دیگری هم بودهاند که ازدواج اجباریشان باعث کاهش میل جنسی هر دو طرف شده بود.
مردانی هم به کلینیک مراجعه کردهاند که دلیل مشکلشان در ارتباط، صرفا اضطراب شدید بوده است و پس از درمان اضطراب، کاملا احساس سلامت میکنند و....
آذین تاکید میکند «حل مشکل جنسی یک زوج، بدون حضور هر دو طرف دشوارتر میشود حتی اگر مشکل اصلی به ظاهر از سوی یکی از آنها باشد.»
جای خیلیها خالی است :
متوسط سنی مراجعهکنندگان به این کلینیک، براساس آمارگیری ماهانهای که در آن انجام میشود، کمتر از 30 سال است، گرچه این رقم نشان میدهد زوجهای جوان به سلامت جنسیشان اهمیت میدهند، مدیر مرکز به بخش منفی این جریان هم فکر میکند: تقریبا در همه کلینیکهای سلامت جنسی جای نوجوان ها، زوجهای میانسال و سالمندان هنوز خالی است.
او، نگران نوجوانهایی است که بدون آموزشهای جنسی لازم وارد دنیای بزرگسالها میشوند و میخواهند اطلاعاتی را که نیاز دارند نه از مبادی صحیح، بلکه از راههایی نامطمئن مثلا گروههای همسالان یا سایتهای اینترنتی کسب کنند و معلوم نیست این منابع تا چه حد درست و بدون سوءنیت اطلاعات را ارائه بدهند.
او نگران زوجهای میانسال و سالمندی است که نمیدانند برای حفظ رضایتشان از زندگی و جلوگیری از بسیاری از بیماریهای روانی، باید ارتباط جنسیشان را در زندگی مشترک حفظ کنند؛ نگران زنان یائسهای است که عرف اجتماعی و باورهای نادرست آنها را به این نتیجه رسانده که زندگی جنسیشان به پایان رسیده است و باور نمیکنند که از نظر علمی و با در نظر داشتن افزایش امید به زندگی، آنها پس از یائسگی میتوانند تا سالها به فعالیت جنسیشان ادامه دهند.
نگران همه دخترها و پسرهای جوانی است که خیال میکنند تنها شروط لازم برای ازدواج، سربازی رفتن پسر و منفی بودن آزمایش ابتلا به اعتیاد و بیماریهای مقاربتی است و نمیدانند که بدون آموزش مهارتهای جنسی، زندگی مشترکشان میلنگد و از آمارهای اعلام شده از سوی وزارت بهداشت و قوه قضاییه بیخبرند؛ مثلا نمیدانند که کمتر از چهار سال پیش، کارشناسان در کنگره ملی سلامت و خانواده اعلام کردند 50 تا 60 درصد طلاقها در کشور به دلیل مشکلات جنسی است و هنوز هم این مشکل یکی از پنج علت اصلی طلاق در کشور محسوب میشود.
نیاز زیاد است، مراجعه اندک :
گرچه طبقاتی که به درمان ناباروری و سقطهای مکرر اختصاص دارد، همیشه شلوغ و پر رفت و آمد است، کلینیک سلامت جنسی در طبقه همکف شلوغ نیست و تعداد مراجعانش در روز گاهی به شمار انگشتهای دست میرسد، اما خلوتی این کلینیک سلامت جنسی و کلینیکهای سلامت جنسی دیگر ـ که شمارشان در کشور بسیار اندک است ـ همان طور که آمارها گواهی میدهند، دلیل بر بینیازی مردم از آموختن مهارتهای جنسی نیست، بلکه برای بسیاری از زوجها، داشتن مشکلی جنسی در زندگی مشترک، رازی مگوست که ترجیح میدهند برای حل آن به راههای دیگری بجز مراجعه به کلینیک سلامت جنسی متوسل شوند.
آذین به نکتهای که باعث بیمیلی زوجها به مشاوره جنسی شده است اشاره میکند «درمان ناباروری و استفاده از خدمات کلینیکهای سلامت جنسی هنوز تحت پوشش بیمه نیست و این یعنی متاسفانه متولیان سلامت در کشور، هنوز چنین مسائلی را جزو جنبههای مهم سلامت افراد نمیدانند.»
طاهره و حمید که از اتاق مشاوره بیرون میآیند، قدم تند میکنند و بسرعت از کنار زن و مرد جوان نشسته بر صندلیهای نارنجی سالن انتظار، میگذرند. مشکل آنها، گرچه مشکل بسیاری از زوجها در سراسر کشور است، فقط شمار اندکی از آنها مثل طاهره و حمید جرات میکنند برای حلش به کلینیک بیایند. زوج جوان که بلند میشوند تا به اتاق مشاوره بروند، زن نرسیده به در اتاق آهسته به مرد میگوید «شاید بهتر باشد به دکتر بگوییم که ما....» و حرفش باز با هیس کشدار شوهرش نیمهتمام میماند.
کلینیک سلامت جنسی چندان شلوغ نیست، اما کمی مراجعان این مرکز به معنی بینیازی مردم از آموختن مهارتهای سلامت جنسی نیست.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 489
#104
Posted: 16 Apr 2013 01:38
پیامکهایی که خانومها نباید برای آقایون ارسال کنند!!
همه ما دوست داریم پیامک بفرستیم. پیام ها عشق بی پایان و دلبستگی روزافزون ما را نسبت به فردی نشان می دهند. با این حال، چند پیام هست که با فرستادن آنها به مرد زندگی تان، بجای آنکه او را بیشتر جذب کنید، فرارش می دهید.
پیامک ترسناک شماره 1: "نمی تونم بهت فکر نکنم."
اگر بعد از چند هفته از اولین ملاقاتتان و در موارد نادر این پیام را بفرستید، اشکالی ندارد، ولی اگر درست بعد از اولین ملاقات تان آن را بفرستید، بزرگترین اشتباه زندگی تان را مرتکب شده اید... به خصوص اگر مکرراً یا درست یک روز بعد این کار را بکنید. در شروع روابط رمانتیک، آقایان در مورد خانم ها، احتمال می دهند که طرفشان فکر "تور زدن" آنهاست، همانطور که خانم ها احتمال می دهند طرفشان یک "آشغال" باشد. پس اگر در فرستادن پیام از همان ابتدا اشتباه کنید، ممکن است او را فراری دهید. به نظر ما بهتر است بعد از اولین ملاقات، یک پیامک بیشتر نفرستید و مثلاً بگویید: "شب خوبی بود و خوش گذشت. امیدوارم باز هم از این شب ها داشته باشیم." و بعد تا چند روز پیامکی نفرستید. با این رویه، طرفتان می فهمد که تأثیر خوبی بر روی شما گذاشته است، ولی در عین حال می داند که شما هم باید به زندگی تان برسید و او بدون آنکه تحت فشار قرار بگیرد، می تواند افکار خود را در مورد شما نظم بدهد و به نتیجه برسد.
پیامک ترسناک شماره 2: "باید حرف بزنیم."
این پیام را هر وقت بفرستید، تأثیر بسیار بدی دارد. کسی که این پیام را دریافت می کند حس می کند که قرار است مورد سرزنش قرار بگیرد، در حالیکه هنوز دقیقاً نمی داند قضیه چیست. درست است که وقتی خانم ها ناراحت هستند، می خواهند آقایان کارشان را ول کنند و مشکل آنها را حل کنند، ولی این پیام مانند تله و منبع عصبانیت و ناامیدی برای طرفتان است، بدون آنکه بداند جریان چیست. پس بجای آنکه این پیام را برای او بفرستید، با او تماس بگیرید و مسئله را مطرح کنید یا اگر گوشی را برنمی دارد، برایش پیام صوتی بگذارید. فرستادن این پیامک برای مرد زندگی تان فقط شکنجه کردن اوست و مشکلی را حل نمی کند.
پیامک ترسناک شماره 3: "OK"
ما دوست داریم در طول روز برای او پیامک بفرستیم و در مورد هر اتفاقی که برایمان می افتد به او اطلاع دهیم. بنابراین اگر پیام هایمان تبدیل به یک کلمه شود، طرفمان می فهمد که مسئله ای پیش آمده و در حالت هشدار قرار می گیرد. یعنی وقتی پیامکی می فرستید که با نحوه پیامک زدن شما همخوانی ندارد یا نشان دهنده بی رغبتی شما به فرستادن پیام یا ناراحتی شما از اوست، باعث می شود که طرفتان در آن ور خط بیتاب و نگران شود.
پیامک ترسناک شماره 4: "الان تو یه مغازه یه جفت کفش خوشگل دیدم."
این پیامک از دو طریق برای مردتان مشکل ساز است. اول اینکه یه عنوان درخواست پول برای خریدن آن کفش ها تلقی می شود یا شاید فکر کند که رابطه شما از حالت دوستی در آمده است. پیامک های مادی وقتی با هم نیستید به منزله ترفندهایی برای بدست آوردن مردی است که برای شما خرید کند. آقایان دوست دارند خانم ها در مورد چیزی که می خواهند رک و راست باشند و بیشتر دوست دارند این جمله را بشنوند "میخوام اون کفش هارو برام بخری" نه اینکه با پیامک به آنها بگویید چه چیزهایی دوست دارید و چه چیزهایی دوست ندارید. به علاوه، اگر شما سرنخ هایی به او بدهید که نشان دهد او را برای پولش می خواهید، او قطعاً فرار می کند. این نوع پیامک ها باعث می شوند که او در مورد احساسات شما به خودش و آینده ای که برای هر دوی شما متصور است، گیج شود، زیرا گیر کردن در موقعیت "دوستی" بجای نامزدی برای او وحشتناک است.
پیامک ترسناک شماره 5: "من حس می کنم دچار روزمرگی شده ایم."
این پیامک برای رابطه ای که پر دست انداز است، وحشتناک است. همچنین نشانه هشداردهنده ای مبنی بر "من در مورد رابطه مان مجدداً فکر می کنم" است که اغلب آقایان دوست ندارند در مراحل اولیه آشنایی با کسی آن را بشنوند. اگر روز خوبی نداشته اید، باید پیامک تان بیانگر این باشد که روز خوبی نداشته اید و او می فهمد که باید کاری کند که اوضاع بهتر شود. هیچ کس دوست ندارد فکر کند روی لبه تیغ است و هر لحظه ممکن است زندگی شما دور انداخته شود!
پیامک ترسناک شماره 6:هر چیزی که با این عبارت آغاز شود "مامانم میگه ما باید ..."
اگر درگیر مشکلات مربوط به عشق، زندگی و/یا رابطه هستید، اینکه به او پیامک بزنید که مادرتان با انتخاب گام بعدی در زندگی شما، مسئله را حل کرده است، باید بگوییم او از این پیامک خوشش نمی آید.
مردها می خواهند بدانند که خودتان دو نفر هستید که با هم فراز و نشیب زندگی را طی می کنید. او می داند که والدین مشاورین خوبی می توانند باشند، ولی در این کار هم حد و مرزی وجود دارد که در مورد رابطه شما دونفر، والدین نباید از این مرزها عبور کنند. پس از همین حالا مرزها را مشخص کنید و به آنها پایبند بمانید.
پیامک ترسناک شماره 7: "الان ..... (نامزد قبلی) را دیدم/با او حرف زدم"
همیشه گذشته در جایی که نباید خود را نشان دهد، ظاهر می شود و از آنجائیکه زندگی های امروزی آنلاین شده اند، ملاقات تصادفی با نامزد قبلی شاید بسیار محتمل باشد. اگر نامزد قبلی، شما را فراموش نکرده باشد، حتی باعث می شود که یک رابطه محکم از هر دو طرف دچار نوسان شود. باید به طرفتان اطمینان دهید که همه چیز را در مورد گذشته به او گفته اید و همه چیز حل شده است، و این مسئله تبدیل به سرطانی که شانس شما برای خوشبختی را خراب می کند، نشود. گذشته ها را فراموش کنید و تا حدی که برایتان مقدور است دیگر در مورد نامزد یا عشق قبلی تان حرفی نزنید
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ویرایش شده توسط: behnaz1989