انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 14 از 18:  « پیشین  1  ...  13  14  15  16  17  18  پسین »

Marriage | ازدواج


زن

andishmand
 
تو صیه هایی برای ماندگاری زندگی مشترک

کمبودها و اشتباهات خود را به گردن دیگری نیندازید.

اگر اشتباه کردید ، آن را صادقانه پذیرا باشید.

به یکدیگر مرتب ابراز علاقه و محبت کنید.

اگر اتفاق ناخوشایندی در زندگیتان رخ داد ، خو د را سهیم بدانید.

عاشقانه و رومانتیک با هم برخورد کنید.

در مواقع بروز یک مشکل با همسرتان درد دل کنید.

برای مطرح کردن هر موضوعی نیاز به زمان و مکان خاصی وجود دارد.

اگر اشتباهی از همسرتان سر زد ، صبور باشید.

به همسرتان احترام بگذارید و عواطف و احساسات درونی اش را درک کنید.

نسبت به همسرتان مسئولیت پذیر باشید.

در پی تلافی کردن نباشید.

همسرتان را هرگز آزار ندهید.

فردی انعطاف پذیر باشید.

صبر و شکیبائی همسرتان را بعنوان وظیفه او تلقی نکنید.

- در زندگی مشترک اگر میخواهید به جاودانه ها برسید ، باید همدل باشید و همصدا !! همراه باشید و همپا ، همزبان باشید و همگام !

- اگر میخواهید ماندگاری زندگیتان زبانزد خاص و عام شود ، از خود بین بودن دست بردارید! همیشه شما گام نخست را درست برداریدو بعد از همسرتان بخواهید تا او نیز این بار قدم درست را بردارد ! هیچوقت نظر خود را به همدیگر تحمیل نکنید.

- زندگی مشترک همان گونه که از نامش پیداست ، یعنی یک مسیر و جاده دو طرفه ! قرار نیست یکی با سرعتی وصف ناپذیر جرکت کند و دیگری کاملا" بیحرکت و نظاره گر باشد.

- برای همدیگر احترام و ارزش قائل شوید. زندگی مشترک را به معنی و مفهوم واقعیش قدر بدانید ، در کنار هم و با هم به دنبال یافتن آرزوها و دست پیدا کردن به عاشقانه ها باشید. به یکدیگر در تمام شرائط زندگی عشق بورزید!
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
مرد

 
بازنده های رقابت ازدواج چه کسانی هستند؟

معیارهای ازدواج، همان مولفه های موفقیت و شکست در ازدواج هستند که اگر درست انتخاب شوند و پایبند به آنها باشید، نتیجه آن خوشبختی خواهد بود و اگر سطحی و گذرا انتخاب شوند، ازدواج شما را به شکست و ناکامی می کشانند.




ازدواج رقابت است. رقابت شما با زندگی خودتان. اگر برنده این رقابت باشید یک عمر از زندگی تان رضایت خواهید داشت و در غیر این صورت، بازنده زندگی خواهید بود. اما فکر می کنید در این رقابت، چه کسی برنده می شود؟


بگذارید اول سراغ بازنده ها برویم. این طور شاید راه های بیشتری برای برنده شدن در رقابت ازدواج باقی بماند.
دو گروه در امر ازدواج دچار خطا می‌شوند و احتمال باخت شان نزدیک به صد در صد است :

1 - افراط‌ گرها :
این گروه از افراد دنبال فرشته‌ها می‌گردند و می‌خواهند با کسی ازدواج کنند که همه معیارها را داشته باشد.

2 - تفریط ‌گرها :
این گروه از افراد بدون توجه به مسائل و معیارهای مهم، ازدواج می‌کنند و گمانشان این است که می‌توانند طرف مقابل را آن‌چنان که می‌خواهند تغییر دهند.

رمزهای موفقیت در ازدواج
معیارهای ازدواج، همان مولفه های موفقیت و شکست در ازدواج هستند که اگر درست انتخاب شوند و پایبند به آنها باشید، نتیجه آن خوشبختی خواهد بود و اگر سطحی و گذرا انتخاب شوند، ازدواج شما را به شکست و ناکامی می کشانند. در جمع‌بندی معیارها یک‌ سری خطوط زرد و قرمز وجود دارد:

_ خطوط قرمز:
خطوطی هستند که اگر کسی یکی از آنها را داشته باشد شما با او ازدواج نمی‌کنید، مثل رابطه غیرمشروع جنسی قبل از ازدواج، اعتیاد و...؛

_ خطوط زرد :
خطوطی هستند که اگر در کسی مشاهده کنید حساسیت شما را برمی‌انگیزد و دقتتان را برای ازدواج زیاد می‌کند که آیا می‌توانید با این شرایط با او زندگی کنید یا نه؟ خط زرد چیزی نیست که نتوانید با آن کنار بیایید.

هر سه خط زرد؛ با یک خط قرمز برابری می‌کند. خطوط زرد و قرمز استانداردی ندارد و برای هر فرد نسبی و منحصر به خود اوست. مثلاً کسی که خیلی مذهبی است نماز برایش یک خط قرمز است. پس هر کس خودش خطوط زرد و قرمزش را مشخص می‌کند.

روان‌شناسان معیار خطوط زرد و قرمز را خود افراد می‌دانند ولی در رابطه با تعداد مجاز این خطوط در افراد معتقدند که تعداد خطوط قرمز در فرد انتخاب‌شده برای ازدواج باید حداکثر پنج و خطوط زرد باید حداکثر ده مورد باشد، بیشتر از اینها جایز نیست.

ازدواج‌های ممنوع
* با افرادی که سوءظن ( بدبینی بیمارگونه ) دارند ازدواج نکنید.
* با افرادی که وسواس در فکر، عمل ( پاکی و نجاست ) و.. دارند ازدواج نکنید.
* با افرادی که افسردگی حاد ( ماژور ) دارند ازدواج نکنید.
* ازدواج‌های احساسی ممنوع است، یعنی زمانی که شما آن‌قدر احساسی شده‌اید که حاضر به تحقیق نیستید.
* ازدواج با معتادان، الکلی‌ها، رباخواران و کلاً افرادی که به‌سمت خطا می‌روند ممنوع است.
* ازدواج با افرادی که در گذشته یک‌بار ازدواج کرده‌اند و طلاق گرفته‌اند یا رابطه دوستی با جنس مخالف داشته‌اند و حالا که سراغ شما آمده اند هنوز ذهن و دلشان دچار درگیری مثبت ( عاطفی ) و منفی ( تنفر و کینه ) با رابطه قبلی است ممنوع است
* ازدواج با محارم ( نسبی، سببی و رضاعی ) و کفار از دید اسلام ممنوع است.
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
مرد

 
چطور همسر آینده ام را بشناسم؟


این سوالی است که خیلی از کسانی که در آستانه ازدواج قرار دارند از روان شناس یا مشاور پیش از ازدواج خود می پرسند. این که همسر شما چه شخصیتی دارد یکی از مهم ترین سوال هایی است که باید به آن جواب دهید.این که طرف مقابل ما درچه خانواده ای تربیت شده است ازجمله مواردی است که حتماً باید قبل از ازدواج معلوم شود.

توجه به نوع برخورد پدر و مادر همسرتان با یکدیگر، همچنین برخورد آنان با فرزندان شان ( به خصوص همسر آینده تان ) اطلاعات زیادی به شما می دهد.البته معمولاً خانواده ها از خودشان ویترین ارائه می دهند، اما به تدریج و با زیرکی می توانید شیوه های ارتباطی خانواده همسرتان را کشف کنید.معمولاً از دو طریق می توان این کار را انجام داد. یا با توجه به مرزهای خانوادگی یا با توجه به سبک فرزندپروری. که در این شماره شناخت انواع مرز های خانوادگی را مورد بررسی قرار می دهیم. توجه داشته باشید که اگر نوع مرز بندی خانواده ای که شما در آن بزرگ شده اید با مرز بندی خانواده همسر آینده تان متفاوت باشد احتمالا در زندگی مشترک دچار مشکل خواهید شد.

مرزهای درون خانواده
هر خانواده ای برای خودش مرز بندی مخصوصی دارد. هر خانواده ای از دو زیرمجموعه والدین و بچه ها هم تشکیل شده است.این خانواده در یک قرارداد نانوشته توافق کرده اند هر کسی چه وظیفه ای در قبال خودش و خانواده اش دارد، چه آزادی هایی و چه محدودیت هایی دارد.توجه به مرزهایی که بین افراد وجود دارد، می تواند تربیت خانوادگی همسر آینده تان را نشان دهد.

الف) مرزهای درهم تنیده
این خانواده ها در بین روان شناسان خانواده به « خانواده با درهای باز » مشهور هستند. در این خانواده ها همه چی شلم شورباست. بی قانونی مطلق، ملغمه ای که در آن هیچ کسی شکل خودش را پیدا نکرده است. همه به شدت به هم وابسته اند، مشق های بچه کوچک را بیشتر وقت ها بچه بزرگ می نویسد، جای مشخصی برای خواب پدر و مادر در نظر گرفته نشده است، یا اگر در نظر گرفته شده باشد کاربری های دیگری هم مثل محل بازی و احتمالاً خواب بچه ها را نیز پیدا کرده است. همه لباس همدیگر را می پوشند، دست همه در جیب همدیگر است و شماره رمز کارت بانک پدر را همه دارند.این خانواده ها باعث فلج روانی بچه ها می شوند و باعث می شوند بچه ها هیچ وقت کاملاً مستقل شدن را یاد نگیرند. بچه های این خانواده همیشه بچه و وابسته نگاه داشته می شوند و مهارت های ارتباط درست و بااحترام به حریم شخصی دیگران، هیچ وقت در این خانواده ها یاد گرفته نمی شود.

ب - مرزهای خشک و بی انعطاف ( مرزهای بسته)
این یکی دقیقاً برعکس اولی است. در خانواده هایی که مرزبندی داخلی شان خشک است شاید بیشتر با یک پادگان نظامی روبه رو هستیم. هر کس کار خودش را انجام می دهد. هیچ کس به هیچ کس کمک نمی کند؛ حتی اگر واقعاً عضو خانواده درمانده باشد. هیچ کس هیچ کس را تشویق نمی کند و هیچ کس دلش برای کسی نمی سوزد.در این خانواده ها وظیفه هر کس خیلی خشک مشخص شده است.مثلاً پدر در هر حال باید پول دربیاورد، مادر هر روز غذا بپزد، پسر هر روز به مدرسه برود و در یک ساعت مشخص برگردد. دختر به دانشگاه برود و... این خانواده ها از نظر قدرت به یک پادگان نظامی و از لحاظ عاطفه به یک مجمع الجزایر خانواده نام شبیه هستند.بچه هایی که در این خانواده ها پرورش می یابند، عزت نفس پایینی دارند و برای شروع رابطه صمیمانه با دیگران به شدت مشکل خواهند داشت.

ج - مرزهای منعطف
خیلی از خانواده ها مرزهای شان نه کاملا در هم تنیده است و نه کاملا خشک است. خانواده هایی که مرزهای منعطف دارند در درجه اول مرزهای شان را مشخص کرده اند. یعنی خیلی واضح و روشن، هرکس وظیفه خودش را می داند، کسی ابهام ندارد که چه کاره است. مادر خانه می داند خرید تا کجای کار با اوست و از کجا آن طرف تر با پدر خانواده. در شرایط معمول کسی سلیقه خودش را به دیگری اعمال نمی کند و کسی لباس دیگری را نمی پوشد. خلاصه این که هر کسی حریم خودش را درست و حسابی می شناسد و برای حریم دیگر اعضا هم احترام قائل است. همه اینها یک «اما» دارد. در خانواده های سالم، در شرایط ضروری این مرزها و وظیفه ها قابل تغییرند. مثلاً اگر در این خانواده وظیفه پسرها بعد از اتمام تحصیلات، استقلال مالی تعریف شده بود، پدر در عین احترام به این قانون می تواند یک سرمایه مالی هم برای شروع کار پسر در نظر بگیرد. در این خانواده ها مرزها با یک منطق خانوادگی تعیین شده اند. اما عاطفه می تواند این مرزها را جابه جا کند.
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
مرد

 
اسرار زندگی مجردی مان را به نامزدمان بگوییم یا نه؟

یكی از نکات بسیار مهم در جلسات خواستگاری این است که فرد تا چه حد می تواند اسرار زندگی خود را به فرد مقابل بیان نماید؟ آیا اگر خطا و اشتباهی یا مسئله ای در زندگی اش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند یا نه؟ مبادا بیان این اسرار دست مایه ای برای سركوب وی توسط همسرش در زندگی زناشویی آینده گردد؟

اسرار زندگی را می توان مانند مباحث امنیتی اطلاعات به چهار طبقه ( بکلی سری، سری، خیلی محرمانه و محرمانه ) تقسیم نمود. در زندگی نیز برای مسائل خود طبقه بندی داشته باشید.

1 - در جلسات اول خواستگاری می توانید مسائلی را مطرح کنید که دیگران اطلاع و آگاهی دارند ولی خواستگار شما از آن بی اطلاع است. مثلاً در محل و فامیل همه می دانند شما با یک ازدواج غیر موفق روبرو بوده اید بهتر است این نکته را قبل از قرار خواستگاری به اطلاع فرد مورد نظر برسانید که اگر با شنیدن این موضوع نظرش تغییر می کند قبل از جلسات خواستگاری و ایجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.

2 - گاهی ازدواج تا مراحلی پیش رفته است و بعد به دلایلی انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسی هم انجام نگرفته است در این شرایط لازم نیست قبل از خواستگاری اطلاع دهید ولی در آخر جلسه اول خواستگاری باید برای فرد تشریح کنید. برخی از اسرار را که جز خانواده شما کسی از آن اطلاع ندارد نباید در جلسات اول بیان کنید. شما می توانید در مراحل بعد و به میزان اعتمادی که به فرد مقابل پیدا کرده اید، او را از این اسرار مطلع سازید.

3 - هرگز نباید از اشتباهات و لغزش هایی که در دوران مجردی انجام داده اید و کسی هم از آن باخبر نیست و شما نیز توبه کرده اید و یقیناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخنی به میان بیاورید. زیرا گناهان وخطاها امری ما بین ما و خدای ماست، و هیچ کس اجازه ندارد آبروی خود را جلوی دیگران ببرد. علاوه بر این هرگز از فرد مقابل نخواهید كه به اینگونه مسائل اشاره کند.

ولی اگر مسئله ای قبل از ازدواج برای شما پیش آمده و شما مرتکب جرم وخطایی شده اید و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، باید حتماً به نحوی آن را برای فرد مقابل بیان کنید.

4 - گفتن تمام جزئیات ( عصبانیت های موردی، بی نظمی های موردی، ضعف در مهارتهای زندگی و... ) لازم نیست زیرا مفسده دارد و باعث نگرانی و ایجاد تردید می شود و زمینه وسوسه های شیطانی را فراهم می آورد و ممکن است فرد مقابل اینگونه برداشت کند که مشکل بسیار بزرگ بوده و فقط قسمتی از آن گفته شده است. به همین ترتیب گفتن جزئیات و مسائلی که به زندگی مشترک مربوط نمی شود لازم نیست، پرسیدن از آنها نیز لزومی ندارد بنابراین پرسش درباره اینکه چه گناهی مرتکب شده ای؟، آیا دوست پسر یا دختر داشته ای؟، چند تا خواستگار برایت آمده است؟، به خواستگاری چند نفر رفته اید؟ و... لازم نیست و گاهی توهین و بی حرمتی به شمار می رود و پیامدهای منفی بسیاری دارد.

5 - از گفتن عیبی که خواستگاریتان را به هم می زند، ابا نداشته باشید، چون در غیر این صورت خانه را درزمین سستی بنا کرده اید. عیبی که امکان دارد گفتن آن یک خواستگاری را به هم بزند،نگفتن آن یک زندگی را به هم خواهد زد .

6 - اگر شما دارای نقص عضو یا بیماری هستید باید به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتوانایی های آن و روش درمانش توضیح دهید. بهتر است در این موارد از پزشک بخواهید شرح بیماری شما را به طور دقیق و شفاف به زبان فارسی مکتوب بنویسد و آن را به فرد ارائه دهید وبا معرفی پزشک خود از آنها بخواهید هرگونه سوالی که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.

7 - اگر فرد مقابل شما دارای نقص عضو یا بیماری است، نباید عجولانه و ناآگاهانه تصمیم بگیرید، بلکه باید بر اساس میزان ظرفیت و تحمل خود یا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمی تصمیم گیری کنید و هرگز به فکر تغییر اوضاع نباشید.
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
مرد

 
نظر حامد بهداد در مورد ازدواج با زنان ایرانی

خزر نیوز: حامد بهداد، بازیگر سینمای ایران اخیرا در مصاحبه ای با یکی از نشریات فارسی زبان خارج از کشور در پاسخ به اینکه چرا زن ایرانی نمی گیرد گفت: زن های ایرانی خیلی خشن هستند، تازه وقتی کتکشان می زنی شکایت می کنند و در مورد حقوق زنان حرف می زنند، به جای اینکه مثل زنان مالزی بعد کتک خوردن دستشان را به روی سینه شان جفت کنند و تعظیم کنند و بگویند ارباب عفو بفرمایید، تهدید می کنند که مهریه ام را به اجرا می گذارم و پدرت را در می آورم! با آن مادر حسودت! بعد هم بچه را با خودشان می برند و تو را می اندازند زندان - خنده!!!


زنان ایرانی همیشه از تبعیض و خشونت برخی مردان فارغ از شغل و نسبت و گرایش های فکریشان ضربه های جبران ناپذیری خورده اند و شوخی شوخی هایی که روزی رنگ جدی به خود گرفته اند و مشخص نیست این گونه توهین ها حتی با عنوان مزاح چه زمانی پایان می پذیرد. تکذیب و یا عذرخواهی رسمی این هنرپیشه، کمترین کاری است که می توان تصور کرد...!!!!!

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود

حکیم عمر خیام


*******

مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .
     
  ویرایش شده توسط: LorenzoLotto   
زن

 
شباهت‌های ضروری در ازدواج

خیلی ها معتقدند که باید برای انتخاب همسر، به شباهت ها دقت کنند و همسری را بر گزینند که تا حدودی شبیه خودشان باشد. اما عده ای دیگر معتقد به تفاوت ها هستند و می گویند تضادها و تفاوت ها، زندگی را خیلی هیچان انگیز تر و جالب تر می کنند.
شما طرفدار کدام رویه هستید؟ فکر می کنید چقدر تفاوت و چقدر تشابه زندگی شما را جذاب تر می کند؟


1) شباهت در خلق و خو:
کلمه خلق و خو خیلی کلی است اما اگر دقیق تر بخواهید باید بگوییم شما هر دو باید یک تیپ شخصیتی داشته باشید. یا هر دو درون گرا باشید یا هردو برون گرا. زندگی یک آدم درون گرا با یک برون گرا واقعا سخت است. این خلق و خو موروثی است و با تمرین و تلاش تغییر نمی کند. شاید مهارت های فرد در برخی زمینه ها قدری بهتر شود اما دگرگون نمی شود.
تصور کنید شما بخواهید تعطیلات آخر هفته را به سفر بروید و همسرتان دوست داشته باشد مطالعه کند یا به تنهایی قدم بزند.

یا به یک عروسی دعوت شوید و شما از یک ماه قبل برنامه ریزی کنید برای این که یک شب به یاد ماندنی داشته باشید اما درست روز عروسی، همسرتان بگوید که نیاز به آرامش دارد و بهتر است شما به تنهایی راهی مهمانی شوید. می بینید؟ سنگ روی سنگ بند نمی شود!

2) شباهت در علایق:
شما به حد مشخصی از شباهت ها نیاز دارید تا بتوانید بدون هدر دادن انرژی در زندگی تان پیش بروید. تفاوت داشتن علایق شما، باعث می شود برای تصمیم گیری روی هر مورد جزئی، وقتی را برای توجیه یکدیگر صرف کنید،

تمایلات طرف مقابل را بشنوید، دلایل خود را توضیح دهید و خیلی وقت ها بدون توجیه شدن، صرفا برای مراعات حال طرف مقابل حرف او را بپذیرید. هرچه زن و مرد در زمینه های بیشتری علایق مشترکی داشته باشند، زندگی برایشان شیرین تر می شود و انتخاب آسان تر.


3) شباهت در ارزش ها:
این یکی از آن شباهت های بسیار ضروری است. تفاوت ارزشی و اعتقادی معمولا بهانه اختلاف های زیادی است که زندگی را از ریشه سست می کند.

اگر برای شما شهرت پیدا کردن در شغلتان ارزش باشد و برای همسرتان مهاجرت و داشتن یک زندگی حداقلی در یک کشور دیگر، آب تان با هم در یک جوی نخواهد رفت. درباره ارزش ها مذهبی هم این قضیه بسیار مهم است.
اگر شما اعتقاد به خدا را به معنی دینداری بدانید و همسرتان پایبند به واجبات و مستحبات باشد، آن وقت است که با هم به مشکل برمی خورید. چون برای هر مساله کوچکی باید با هم وارد بحث شوید و عقاید طرف مقابل را زیر سوال ببرید.


4) هوش:
فهمیدن سطح هوشی طرف مقابل در برخوردهای اول کار ساده ای نیست اما کم کم می توانید در مراوداتی که دارید، این را درک کنید. تفاوت هوش داشتن باعث می شود یک نفر در زندگی رئیس باشد و دیگری مرئوس. یکی آدم عاقل قصه باشد و دیگری فرد خطاکاری که همیشه گیج می زند.
و در نهایت طرف باهوش قضیه احساس می کند همه بار زندگی روی دوش اوست و همسرش توانایی درک زندگی، اداره خود و زندگی و فهمیدن حرف های او را ندارد. توجه کنید که منظور از هوش، میزان تحصیلات نیست.
هوش علاوه بر توانایی درک و استدلال و استنتاج، به حیطه هیجان فرد هم مربوط می شود. این که کسی نمی تواند خشم خود را کنترل کند، با کسی همدردی داشته باشد، محبتش را نشان دهد، بر استرس خود مسلط باشد و یا قبل از عمل، فکر کند، نشان دهنده کم هوشی او در حیطه هیجانات است.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
خطرناکترین ازدواجها !!!

خواستگاری با ویژگیهای ظاهری خوب، شرایط مالی مناسب برایتان پیدا شده و احساس می کنید اگر با او ازدواج کرده و در جمع ها حاضر شوید، حسادت همه آدمهای جمع را متوجه خود می کنید و چشمشان را با این انتخاب شایسته خیره می کنید؟


اگر شما با این 8 بهانه می خواهید به خواستگارتان جواب مثبت دهید، کمی صبر کنید. ممکن است بعد از ازدواج با چنین دلایلی، آینده خوبی در انتظار تان نباشد.

شاید عاشق نشده باشید اما در ذهن تان دلایلی داشته باشید که شما را به سمت ازدواج هل می دهد. اتفاقاتی که دور و بر تان افتاده یا حرف هایی که می شنوید، شما را از دوران مجردی دلزده می کند و فکر می کنید وقت آن رسیده که رنگی به زندگیتان بدهید و پوشیدن یک لباس سفید رویایی را تجربه کنید. نه گمان می کنید که نیمه گم شده تان پیدا شده و نه در مقابل خودتان مرد رؤیاهایتان را می بینید. اما باز هم احساس می کنید که باید به تنهایی پایان دهید و با گفتن یک بله، زندگیتان را زیر و رو کنید. اگر شما با این 8 بهانه می خواهید به خواستگارتان جواب مثبت دهید، کمی صبر کنید. ممکن است بعد از ازدواج با چنین دلایلی، آینده خوبی در انتظار تان نباشد.


از این خانه خسته ام
نظارتها و سختگیریهای پدر و مادرتان یا اختلافی که با یکی از اعضای خانواده دارید آزارتان می دهد؟ گمان می کنید اگر ازدواج کنید، از شر این حرف و حدیثها راحت می شوید و خودتان برای زندگیتان تصمیم می گیرید؟ دعواهای همیشگی پدر و مادرتان شما را کلافه کرده و دوست دارید از این خانه پر از آشوب بیرون بیایید؟ فشار مالی ای که خانواده را درگیر کرده نمی گذارد به آرزوهایتان برسید و می خواهید از زیر این فشار فرار کنید و فرد دیگری را مسئول زندگی خود کنید؟ اگر چنین دلایلی باعث شده به ازدواج فکر کنید دست نگه دارید. ازدواجی که انگیزه اش بیرون آمدن از خانه پدری باشد، بیشتر از هر شکل دیگری از ازدواج احتمال دارد به شکست ختم شود. روانشناسان می گویند، اگر می خواهید یک ازدواج موفق داشته باشید، باید بدون چنین محرک هایی برای تشکیل زندگی قدم بردارید و در واقع هدف شما از این شروع تازه، تنها عشق تان به همسر آینده تان باشد وگرنه از چاله به چاه می افتید.

می ترسید بهتر از او پیدا نکنید
بعد از مدتها یک موقعیت خوب ازدواج پیدا شده و گمان می کنید اگر به او نه بگویید، دیگر نمی توانید با فرد بهتری آشنا شوید؟ هیچ حسی نسبت به او در دل تان نیست اما وقتی دو دو تا چهارتا می کنید، می بینید که او بهترین گزینه برای ازدواج است؟ اگر با چنین دلایلی به سمت ازدواج می روید، دست نگه دارید؛ شاید حق با شما باشد و نتوانید دیگر به چنین موقعیتی برسید اما آیا ارزش دارد که یک عمر بدون عشق زندگی کنید؟ گمان نکنید خواستگار امروز تان، آخرین فردی است که به شما پیشنهاد ازدواج می دهد. شاید بخت بهتری برای شما وجود داشته باشد و از آن بی خبر باشید.

شناسنامه آزارتان می دهد؟
به سنی رسیده اید که دوستانتان سر خانه و زندگی شان رفته اند و گمان می کنید اگر مجرد بمانید، از قافله آنها عقب می مانید و دیگر جایی در جمع شان ندارید؟ از قضاوت دیگران می ترسید و اینکه در این سن هم به چشم یک فرد مجرد دیده شوید آزارتان می دهد؟ اگر پایان دادن به مجردی تنها انگیزه شما برای ازدواج است، باید بگوییم که در اشتباهید. ترس از تنهایی و نگرانی نسبت به نگاهی که جامعه به شما دارد، دلیلی منطقی برای ازدواج نیست. شاید شما با این انتخاب، به جمع متاهل ها وارد شوید اما ازدواجی که پشت آن انگیزه احساسی دیگری وجود نداشته باشد یا انتخاب فردی که با معیار های تان همخوانی ندارد و تنها قرار است نقش همسری را برایتان ایفا کند، نمی تواند به خوشبختی شما بینجامد.

باید این ارتباط را به جایی برسانم
شاید در دوره نامزدی به سر می برید اما هنوز ذهنتان پر از شک و تردید است؟ یک دنیا اختلاف کوچک و بزرگ دارید که هنوز نتوانسته اید حل شان کنید اما از طرف دیگر، گمان می کنید حالا که حرفتان همه جا پیچیده و همه انتظار دارند شما را زیر یک سقف ببینند، باید به ازدواج تن بدهید؟ احساس می کنید مدت طولانی ای نامزد بوده اید و دیگر نمی توانید بدون او زندگی کنید اما از طرف دیگر تصمیمی که برای ازدواج گرفته اید شما را هیجان زده و خوشحال نمی کند؟ اگر شما با چنین بهانه هایی برای برگزار کردن جشن عروسیتان تدارک می بینید، صبر کنید. دوره نامزدی دوره شناخت است و تنها مقدمه ای برای ازدواج نیست. حالا که این دوره را پشت سر گذاشته اید، باید بتوانید به این سؤال ها پاسخ بدهید: آیا شناختی که از او به دست آورده اید، به شما می گوید که همسر ایده آلی برای تان نخواهد بود؟ آیا هنوز به زمان بیشتری برای شناختنش نیاز دارید و فکر می کنید این دوره برای نامزدیتان کوتاه بوده است؟ اگر پاسخ شما به این دو سؤال مثبت است، قبل از آنکه فاجعه ای بیافرینید، در تصمیم تان تجدید نظر کنید.

می خواهم انتقام بگیرم
یک نامزدی شکست خورده را پشت سر گذاشته اید یا از مردی که چند سال با او زیر یک سقف زندگی کرده اید طلاق گرفته اید؟ یعنی جدایی تلخ و آزاردهنده ای را پشت سر گذاشته اید و می خواهید با ازدواج با فرد دیگری، به این شریک قدیمی نشان دهید که هیچ نیازی به او ندارید و کسی هست که در زندگی شما را شاد کند؟ اگر دلایل شما برای بله گفتن به خواستگار جدید تان اینهاست، بیشتر فکر کنید. لجبازی با فردی دیگر یا انتخاب یک شریک تازه برای فرار از تنهایی، هرگز نمی تواند به خوشبختی شما منجر شود.

چشم دیگران را خیره می کنم
خواستگاری با ویژگیهای ظاهری خوب، شرایط مالی مناسب برایتان پیدا شده و احساس می کنید اگر با او ازدواج کرده و در جمع ها حاضر شوید، حسادت همه آدمهای جمع را متوجه خود می کنید و چشمشان را با این انتخاب شایسته خیره می کنید؟ شما دوست دارید دیگران با دیدن همسرتان یک آه بکشند و به توانایی هایتان در انتخاب چنین همسری احسنت بگویند؟ می خواهید دیگران را شگفت زده کنید اما هنوز آن حسی که باید را به این خواستگار جدید ندارید و در شخصیتش ویژگیهایی می بینید که شما را آزار می دهد؟ اگر شما به خاطر شرایط اجتماعی، ظاهری، خانوادگی و شغلی یک فرد می خواهید با او ازدواج کنید و برای خودتان در کنارش اعتباری بخرید، باید بیشتر حواستان را جمع کنید. درست است که دیگران همسرتان را با این شرایط می بینند اما آنچه در زندگی مشترک شما را راضی نگه می دارد، خود این فرد است که فارغ از شغل،خانواده و پولش در کنار شما می نشیند.

باید جای خالی او را پر کنم
کسی که برایتان بسیار عزیز بوده را از دست داده اید و احساس می کنید دنیا شما را تنها گذاشته؟ از اینکه هر روز به یک خانه بدون او وارد شوید عذاب می کشید و هیچ کس شما را آنطور که می خواهید تسلی نمی دهد؟ فردی پیدا شده که می خواهد در این غم از دست دادن با شما شریک باشد و اجازه دهد که غصه هایتان را با او قسمت کنید؟ شاید شما این احساسات را با عشق اشتباه گرفته باشید و فکر کنید هرکه می تواند شریک خوبی برای غم هایتان باشد، شریک خوبی هم برای زندگیتان خواهد شد؟ اشتباه می کنید! شما در زندگی تنها به کسی احتیاج ندارید که این درد از دست دادن را برایتان تسلی دهد. اگر این احساسات دلیل شما برای انتخاب یک فرد است، باید کمی بیشتر به موقعیتی که دارید فکر کنید و نگذارید که غم هایتان شما را به زندگی ای وارد کنند که تضمینی برای دوامش وجود ندارد.

فکر می کنید بعدا درست می شود؟
نامزد یا خواستگار شما ویژگیهایی دارد که نمی توانید با آنها کنار بیایید؟ برایتان تصمیم می گیرد و شما را به اجرایشان مجبور می کند؟ عقایدتان را نادیده می گیرد و می خواهد مثل او فکر و زندگی کنید؟ شما را از آرزوهایی که دارید محروم می کند و برایتان خط و نشان می کشد؟ بددهن است و حرمتها را نگه نمی دارد؟ خسیس است یا باتنبلی فرصتهایش را از دست می دهد؟ اگر نامزد شما این ویژگیها را دارد و گمان می کنید که بعد از ازدواج می تواند آنها را تغییر دهد اشتباه می کنید. شما باید همسر آینده تان را همانطور که هست ببینید و احساس کنید با همین ویژگیها و شرایطی که دارد برایتان قابل پذیرش است. باور کنید بعد از ازدواج معجزه نمی شود و همسر بدخلق شما، یک شبه به یک فرشته تبدیل نمی شود.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
تاثیر مثبت ازدواج

زندگی، تلاشی برای رویاندن بذر وجود و شکوفاندن غنچه فطرت در مزرعه حیات است. آرامش روح، در زندگی آمیخته به معنویت و خداجویی است. زندگی هشیاران، اندیشه درباره سرمایه و سود ماندگار و نتیجه اخروی است، سرمایه شان امید و ایمان و سودشان، آرامش روح و روان است. زندگی غافلان به دو بخش تقسیم می شود: نیمه اول به امید نیمه دوم، نیمه دوم به حسرت نیمه اول! آیا حیف نیست که زندگی بگذرد، بی آنکه به بلوغ انسانی برسیم؟
ازدواج، سازنده و رشد دهنده است و روح تعاون و احساس مسئولیت را بر می انگیزد وخداوند به اقدام کنندگان به ازدواج، وعده ی توسعه رزق می دهد. در این مقاله قصد داریم با آوردن مقدمه ای کوتاه، به تاثیرات مثبت ازدواج، که راهی جهت رسیدن به بلوغ انسانی است اشاره کنیم.
1) آرامش
ازدواج، مایه ی آرامش فکری و روحی جوان و احساس شخصیت و اعتماد به نفس می شود و او را از بی عاری و بیکاری و بی برنامگی و ناامیدی می رهاند و جلوی برخی گناهان را می گیرد و موجب صیانت روحی و اخلاقی جوان می شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز فرموده است:من تزوج فقد احرز نصف دینه فلیتق الله فی النصف الباقی.
هر کس ازدواج کند، نیمی از دین خود را نگه داشته است، پس در نیمه باقی مانده، از خداوند پروا کند و تقوا بورزد.
وقتی اصل ازدواج تا این حد مهم، کارساز، گناه سوز، مصلحت آفرین و مفسده زداست، کمک به آن نیز اهمیت می یابد و برای پدر و مادر، تلاش در این راه و فراهم کردن مقدمات و زمینه ی آن، یک تکلیف محسوب می شود و زدودن موانع و برطرف کردن دشواری‌های ازدواج، و ترویج آسان سازی ازدواج و آسان گیری در این زمینه به عنوان یک فرهنگ عمومی، وظیفه به شمار می آید.
کسی که از بیم فقر و تنگدستی ازدواج نکند، به خداوند بدگمان شده است، خدایی که فرماید: اگر فقیر باشند، خدا از فضل خویش آنان را بی نیاز و غنی می سازد.
2) تلاش معاش
ایجاد بستر مناسب و انگیزه ی قوی تر برای تامین معاش و در آمد، از آثار مثبت دیگر ازدواج است. گرچه نباید بی حساب و بدون سنجش دست به ازدواج زد و لازم است که شرایط اقتصادی و توانایی‌های مالی هم لحاظ شود، ولی وعده ی خداوند را نیز نباید فراموش کرد که قول داده است تنگدستی را به غنا تبدیل کند و جایی برای بیم از فقر باقی نگذارد. پس ایجاد روحیه ی توکل و اعتماد به لطف الهی، بعد مثبت دیگری از تشکیل خانواده است.
خداوند متعال، ضمن دستور به ازدواج با دختران و جوانان شایسته و صالح می فرماید: ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله و الله واسع علیم.
چنانچه تنگدست و فقیر باشند، خداوند آنان را از فضل خویش بی نیاز و توانگر می سازد، خداوند وسعت بخش و داناست.
از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) روایت است که فرمود: من ترک التزویج مخافه العیلة (الفقر) فقد ساء ظنه بالله عزوجل ان الله عزوجل یقول: ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله.
کسی که از بیم فقر و تنگدستی ازدواج نکند، به خداوند بدگمان شده است، خدایی که فرماید: اگر فقیر باشند، خدا از فضل خویش آنان را بی نیاز و غنی می سازد.
در حدیث رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نیز توصیه شده که ازدواج کنید، زیرا که برای شما روزی آورتر است: اتخذوا الاهل فانه ارزق لکم.
3) احساس مسئولیت
کسی که ازدواج نکرده است، خود را آزاد حس می کند و مسۆول نمی شناسد. در نتیجه، استعدادها و خلاقیت‌های انسانی او هم بروز نمی کند. اما با ازدواج، بار اداره ی زندگی را بر دوش می کشد. این تعهد و احساس مسئولیت، سازنده است. کلا هر نوع مسئولیت پذیری، انسان را به تلاش و آشکار ساختن استعداد و توانایی خویش وا می دارد.
4) برنامه ریزی
از سوی دیگر، حسابگری، نظم، برنامه ریزی و به تعبیر روایات، تقدیر معیشت لازمه به دوش کشیدن تعهد اداره یک زندگی مشترک و تامین همسر و فرزندان و تربیت شایسته اولاد است.
از آنجا که تربیت نسلی با ایمان، مۆدب، سالم و موفق، برای خود انسان نیز مایه ی آبرو و حیثیت اجتماعی است، این رسالت سنگین نیز به نوع دیگری توانایی‌های شخص را به مرحله ی ظهور و بروز می رساند.
5) حق شناسی
ازدواج، سبب می شود که حقوق متقابل میان دو انسان پدید آید. این سازنده است. ارتباط‌های خانوادگی و پیوندهای فامیلی، دامنه این حقوق و وظایف اخلاقی و اجتماعی را گسترده تر می سازد و سامان بخش روابط انسانی می گردد. کمک به ازدواج جوانان و تشکیل خانواده، کمک به ساخته شدن انسان‌های مسئولیت پذیر، مدیر و صالح است و یکی از راه‌های عمده و موفق مبارزه با گناه در جامعه، تسهیل ازدواج است.این، هم تکلیف والدین و افراد خیر و توانمند را سنگین می سازد، هم روشنگر راهی برای آنانی است که در اندیشه صلاح و سلامت قشر جوان جامعه اند، هم وظیفه خود جوانان را در این زمینه روشن می کند. با تقویت و ترویج و تسهیل این سنت نبوی، بهتر می توان با منکرات مقابله کرد و سدی در برابر هجوم فساد فرهنگی بیگانه پدید آورد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  ویرایش شده توسط: nazi220   
زن

 
با شوهر رفيق​باز چکار کنيم؟


خیلی‌ها قبل از ازدواج نگران روابط دوستانه‌شان هستند و فکر می‌کنند این روابط را با ازدواج و بچه‌دار شدن از دست می‌دهند. حقیقت این است که این روابط بعد از ازدواج از دست نمی‌روند بلکه تغییر می‌کنند و این تغییر نتیجه‌ ترکیبی از عواملی مثل کم شدن وقت آزاد و تغییر اولویت‌های زندگی برای زوج‌هاست. زوج‌ها معمولا از روابط همسرشان خارج از رابطه دونفره‌شان استقبال نمی‌کنند مخصوصا وقتی همسر می‌خواهد بدون زن یا شوهرش با دوستانش روابط اجتماعی داشته باشد. اما ارتباط با دوستان یک نیاز است و محدود کردن همسر در این مورد منطقی نیست.

دور شدن از دوست‌های قدیمی و اختصاص دادن تمام وقت به رابطه با همسر، ممکن است بعد از مدتی حس بدی در شما ایجاد کند. دوستان از ما حمایت می‌کنند و نمی‌گذارند احساس تنهایی کنیم. آنها با تشویق و حمایت خود حتی می‌توانند در بهبود رابطه با همسر مفید باشند. با درک و پذیرش طرف مقابل می‌توان روابط دوستانه را طوری تغییر داد که بدون ایجاد مشکل و حساسیت در طرف مقابل، بتوان آنها را ادامه داد. این راهنمایی‌ها به شما کمک می‌کند بتوانید دوستانتان را همچنان حفظ کنید.



چقدر برای کی وقت بگذاریم؟

نگهداری از رابطه دوستانه‌ خوب، نیاز به صرف وقت و انرژی و تلاش دارد. همان‌طور که در رابطه زناشویی پیشرفت می‌کنید، باید یاد بگیرید زمان و انرژی لازم را بین رابطه با دوستان و رابطه با همسرتان تنظیم کنید، بنابراین طبیعی است که وقت کمتری برای گذراندن با دوستان‌تان داشته باشید. این یک اصل است و وقتی آن را بپذیرید، راحت‌تر می‌توانید مسائل بعدی را مدیریت کنید.

بعضی از دوستان درک می‌کنند که باید به شکل تازه‌ای برای وقت ‌گذراندن با شما برنامه‌ریزی کنند. اما بعضی دیگر توانایی این درک را ندارند. این مشکل به خصوص در رابطه با دوستان مجرد پررنگ‌تر می‌شود. آنها درک درستی از موقعیت فعلی شما ندارند و ممکن است از شما دلخور شوند. دوستی‌ها تجربه‌های منحصر به فردی به ما هدیه می‌کنند که برای تقویت اعتماد به نفس ما مفید هستند. اما حیف است که به خاطر آن، به رابطه با همسرتان خدشه وارد شود. بدیهی است که در این برهه از زمان نزدیک‌ترین فرد به شما باید همسرتان باشد، نه دوست‌تان، بنابراین باید دنبال تعادلی بگردید که به سازش با همسرتان آسیب وارد نکند.

برای مثال وقتی شما نیاز دارید وقتی را به تنهای با دوستان‌تان بگذرانید باید از قبل برای آن برنامه‌ریزی کنید و برای همسر و دوستان‌تان شرایط را توضیح دهید. ممکن است شما هفته‌ای یک ناهار را برای گذراندن با دوستان‌تان در نظر بگیرید. وقتی این برنامه‌ریزی را انجام می‌دهید، هیچ‌کدام از دو طرف ناراحت نخواهند بود. به علاوه می‌توانید بخشی از دیدارهای حضوری را با تماس‌های تلفنی جبران کنید. در کنار گذراندن وقت به تنهایی، می‌توانید از دوستان‌تان خواهش کنید بعضی وقت‌ها با شما و همسرتان در کنار هم ارتباط داشته باشند. این کار باعث می‌شود دوستان و همسرتان با شناخت و درک یکدیگر، تلاش شما برای تعادل برقرار کردن در روابط را هم درک کنند.


بگو کی مهم‌تر است؟

همان‌طور که رشد می‌کنید و وارد مراحل مختلف زندگی می‌شوید، اولویت‌های شما در زندگی هم عوض می‌شوند. برای مثال رسیدگی به دوستی که با خواهرش قهر کرده به خودی خود کار بسیار پسندیده‌ای است اما نه وقتی نوزاد شما در خانه است و نیاز دارد مدام کنارش باشید یا روزی که همسرتان بیمار است، بهتر است برای گردش با دوستان‌تان قرار نگذارید. شما بعد از ازدواج یا بچه‌دار شدن در درون خودتان هم تغییر احساس می‌کنید.


ممکن است از صرف یک شام آرام در کنار همسرتان بیشتر از شهربازی رفتن با دوستان‌تان لذت ببرید. این احساس طبیعی است و نباید برای آن نگران شوید. ممکن است دوستان‌تان احساسات منفی خود را درباره این تغییرات به شما منتقل کنند اما اگر توقعات آنها غیرمنطقی است بهتر است از آن چشم بپوشید و سعی کنید برای‌شان توضیح دهید. مطمئن باشید دوستان‌تان بعد از ازدواج موقعیت فعلی شما را درك خواهند کرد. برای اینکه بفهمید چقدر از توقعات دوستان‌تان منطقی است، می‌توانید خود را جای همسرتان بگذارید. ببینید در شرایط مشابه از او چه توقعی دارید. اگر دوست دارید کنارتان بماند، شما هم به نیازش احترام بگذارید.

آدم‌فروش نباش!

خیلی از دوستان شما، مخصوصا دوستان مجرد ممکن است درگیر مسائلی باشند که برای همسر شما خوشایند نباشد. این مسائل مخصوص دوران آنهاست و درمیان گذاشتن آنها با همسرتان احتمالا برای آنها خوشایند نخواهد بود، علاوه‌بر اینکه ممکن است باعث حساسیت همسر شما شود. مشکلات شخصی از رابطه با همسرتان را هم بهتر است زیاد به دوستان‌تان نگویید. آنها حرف همسرتان را نشنیده‌اند و ممکن است یک‌طرفه به قاضی بروند. در عین حال مطرح کردن لحظات احساسی زن و شوهر با دوستان مجرد هم کار درستی نیست. احتمال زیاد دارد که دوست مجرد شما نتواند با شنیدن این حرف‌ها در حس شما شریک شود.
خیلی‌ها مخصوصا در ماه‌های اول ازدواج دوست دارند مدام از زندگی خود با دوستان‌شان حرف بزنند اما این حرف‌ها معمولا برای دوستان جالب نیست و آنها را عصبی خواهد کرد. پس تا جایی که می‌توانید رازدار باشید. علاوه بر این دقت کنید نکات منفی که احتمالا دوست‌تان از همسرتان یا برعکس از هم می‌گویند را برای طرفین مقابل عنوان نکنید، حتی برای شوخی یا حتی بسیار کوتاه.

همان‌طور که خیلی از چیزها در زندگی شما با ازدواج تغییر می‌کند، روابط دوستانه شما هم ممکن است، تغییر کند. در مورد روابط خود خوب فکر کنید. آنهایی که برای‌تان مهم‌تر است را در ذهن مشخص کنید و برای تمدید روابط با آنها برنامه‌ریزی کنید. شما می‌توانید دوستان جدیدی هم پیدا کنید. دوستانی که زوج باشند و شما بتوانید همراه با همسرتان در کنار آنها وقت بگذرانید. این به معنی کنار گذاشتن دوستان سابق نیست، بلکه توصیه‌ ما پیدا کردن دوستان جدید است. شما می‌توانید با همسر دوستان همسرتان دوست شوید و به این روش روابط خود را گسترش دهید. کسی که ازدواج کرده نیاز به مصاحبت با افرادی دارد که ازدواج کرده‌اند. شما می‌توانید از تجربیات جدید خود با هم حرف بزنید و لحظات خوشی را بگذرانید.



وقتی لو می‌روی!

کافی است یک‌بار، فقط یک‌بار همسرتان متوجه شود شما با فرد خاصی، بدون اطلاع او ارتباط دارید. این موضوع به طور ناخودآگاه او را نگران و حساس می‌کند و البته حق با اوست. شما نباید روابطی را که با دوستان‌تان دارید از همسرتان پنهان کنید یا درباره آنها به او دروغ بگویید. همسر شما باید بداند شما با چه کسانی ارتباط دارید. همین‌طور که حق شماست که از روابط همسرتان مطلع باشید. با همسرتان حرف بزنید. برای او تعریف کنید که روابط دوستانه چقدر در روحیه شما موثر است و چقدر به آنها نیاز دارید. البته این را هم بگویید که اولویت شما فقط اوست و هیچ‌کسي نمی‌تواند جای او را برای‌تان بگیرد. حرف زدن بیشتر از چیزی که فکر می‌کنید در زند‌گی‌تان موثر است.

این مردان رفیق‌باز

زنان آمادگی بیشتری دارند که خود را در رابطه با همسر و بچه‌ها غرق کنند و تمام وقت‌شان را به این روابط اختصاص دهند. در مقابل مردها کمتر بعد از ازدواج دوستان‌شان را کنار می‌گذارند. زن‌ها به خاطر روحیه خود از مردها انتظار دارند مثل آنها رفتار کنند اما این درست نیست. بهتر است هر دو نفر درکنار اینکه با دوستان‌شان ارتباط دارند، همسرشان را هم به داشتن این روابط تشویق کنند. اگر همسر شما دوست‌های زیادی ندارد، می‌توانید به او برای گسترش روابطش کمک کنید. او را تشویق کنید دوستانش را به شما نشان دهد و هر از گاهی در مهمانی‌ها با حضور آنها شرکت کنید. مطمئن باشید اگر همسرتان را در داشتن روابط محدود کنید، او هم به خودش اجازه می‌دهد چنین توقعی درباره شما داشته باشد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
شما هم همسرتان را دوست ندارید؟!

در بعضی از ازدواج ها دیده می شود یکی از زوجین دائم این احساس را دارد که همسرش شخص دلخواهش نیست و از این موضوع احساس ناراحتی می کند. واقعیت این است که این حس تقریبا به سراغ بسیاری از افراد متاهل می آید، اما برای برخی افراد، حسی گذرا و موقتی است و برای برخی دیگر احساسی پایدار که دائم آنان را رنج می دهد.


مجردها مراقب باشند

قبل از هرچیز از آن جا که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است به افراد مجرد توصیه می کنیم که حتما در فرآیند انتخاب همسر بدون خجالت و رودر بایستی مشارکت فعال داشته باشید. اگر نمی توانید برای ازدواج تصمیم گیری کنید، احتمالا هنوز برای ازدواج کردن آمادگی ندارید. شما باید نظرات بزرگان خانواده و فامیل را جویا شوید و از تجربیاتشان استفاده کنید، اما هرگز تن به ازدواج اجباری ندهید. وجود علاقه در یک ازدواج به منزله نیروی محرکه و موتور یک ازدواج است و باعث می شود فرد انگیزه لازم برای حل مسائل زندگی مشترک را به دست آورد. اما خوشبختانه احتمال به وجود آمدن علاقه پس از ازدواج نیز صفر نیست. به بیان دیگر ما به هیچ وجه توصیه به ازدواج اجباری و بدون وجود علاقه نمی کنیم، اما اگر شما در حال حاضر در چنین رابطه ای قرار گرفته اید، لازم است قبل از هرگونه تصمیم گیری، برای ادامه زندگی مشترک تلاش کنید. یک مشاور خبره می تواند به شما در رسیدن به تصمیم درست کمک کند. جدایی همیشه باید به عنوان آخرین راه حل، مد نظر قرار گیرد.

اگر احساس می کنید از ابتدا همسرتان را نمی خواسته‌اید؛ بد نیست بدانید که:

_ دلسوزی کردن برای خودتان کمکی به شما نخواهد کرد. پس دست از ترحم کردن به خود بردارید.

_ از همسرتان باج خواهی نکنید، زیرا او در این موضوع که شما احساس می کنید ازدواج مطلوبی نداشته اید، نقشی ندارد و شما باید مسئولیت عواقب تصمیم خودتان را بپذیرید.

_ تحقیر همسر یکی از عواملی است که به شدت زوجین را نسبت به یکدیگر دلسرد می کند. همسرتان را تحقیر نکنید. با همسرتان بهترین رفتار را داشته باشید. برای ابراز خشم و ناراحتی خود از روش های دیگری استفاده کنید.

_ اگر از وی جدا نمی شوید، به این خاطر است که در نهایت شما از این ازدواج نفعی می برید. بنابراین به خاطر داشته باشید همسرتان به خاطر این که شما وی را ترک نمی کنید، مدیون شما نیست.

_ هر اشتباهی پیامدهایی دارد و متاسفانه اشتباه در انتخاب همسر، پیامدهای سنگینی دارد اما فراموش نکنید که در صورت اقدام به طلاق، فرد باید مسئولیت پیامدهای طلاق را نیز بپذیرد و خود را برای دست و پنجه نرم کردن با آن ها آماده کند.

اما اگر همسرتان برای ازدواج با شما تحت فشار بوده است؟! 3 انتخاب دارید...

اگر مطمئن هستید که شما ملاک های مورد نظر همسرتان را برای ازدواج نداشته اید و وی به نحوی برای ازدواج کردن با شما تحت فشار بوده است، به وی بگویید: "می دانم که ملاک های همسر دلخواه تو را از ابتدا نداشته ام و همیشه از این موضوع احساس ناراحتی می کنی. دیدن ناراحتی تو مرا هم ناراحت می کند. ضمن این که من هم نیاز دارم همسری داشته باشم که با علاقه با من زندگی کند. شاید تو در آن موقع خودت مرا انتخاب نکرده ای. ولی از تو می خواهم که حداقل اکنون انتخابگر باشی و با یکدیگر ببینیم می خواهیم با زندگی مشترکمان چه کنیم؟ ما سه انتخاب پیش رو داریم:

1 - اولین گزینه که به نظر من بدترین انتخاب است این است که به همین نحوی که تا به حال با یکدیگر بوده ایم، ادامه دهیم. یعنی کج دار و مریز به خاطر ناراحت نشدن خانواده هایمان، بچه ها یا ... تا آخر عمر در حالی که هیچ علاقه ای به من نداری، با یکدیگر زندگی کنیم.

2 - دومین انتخاب این است که برای جدایی اقدام کنیم و همه پیامدهای تلخ طلاق را که متوجه هر دو نفرمان و البته دامن گیر خانواده و بچه هایمان می شود بپذیریم...

3 - اما سومین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که مدتی زیر نظر یک مشاور جلسات درمانی یا مشاوره داشته باشیم و برای بهبود رابطه مان تلاش کنیم و در نهایت تصمیم خود را برای ادامه زندگی یا قطع آن بگیریم. من فکر می کنم در این صورت حتی اگر در نهایت از یکدیگر جدا شویم، حداقل مطمئن هستیم که تمام تلاش مان را کرده ایم و بعد تصمیم گرفته ایم."

صیانت از سرمایه بزرگ

وقتی در یک ارتباط زناشویی، مشکلات و تعارضاتی به وجود می آید، قطع آن رابطه و شروع یک زندگی جدید، دقیقا مثل این است که هدیه ای را که گرفته اید و می دانید چیست با هدیه دیگری که اصلا نمی دانید چیست، تعویض کنید! شاید در ابتدا این کار هیجان انگیز به نظر برسد، اما این احتمال نیز وجود دارد که چیزی به مراتب بدتر گیرتان بیاید!

احتمالا در این مدت بارها و بارها موضوعاتی در زندگی پیش آمده که باعث ناراحتی شما شده است و احتمالا بارها این فکر به ذهن شما خطور کرده است که شاید از همان ابتدا، انتخاب شما اشتباه بوده است و باید هرچه زودتر به زندگی مشترک خود پایان دهید. اما برای چند دقیقه به این موضوع فکرکنید که شما در این زندگی مشترک چه چیزهای زیادی یاد گرفته اید! احتمالا شما اکنون کاملا می دانید که چه مسائلی در رابطه تان سر جای خودش نیست و چه مسائلی می تواند باعث اذیت و آزار روحی شما و یا شریک زندگی تان شود. این سرمایه بزرگی است!

در ضمن خوب است که بدانید آمار نشان می دهد که نارضایتی زن و مرد در ازدواج دوم و سوم به مراتب بیشتر از ازدواج اول گزارش شده است. بنابراین وقتی شما می توانید یک رابطه مغشوش را به رابطه ای سالم و مسرت بخش تبدیل کنید، چرا این کار را انجام ندهید؟

4 خطری که زندگی مشترک را تهدید می کند

اگر همسرتان شما را تحقیر می کند، احتمالا خود وی از یک احساس حقارت شدید رنج می برد و با گرفتن انگشت اشاره به سمت دیگران، در حقیقت از این احساس که برایش بسیار سنگین است، فرار می کند. «جان گاتمن» که از زوج درمانگران برجسته دنیاست عقیده دارد هیچ چیزی مانند این چهار عمل خطرناک احتمال وقوع طلاق را بالا نمی برد:

1 - تحقیر کردن همسر
2 - حالت دفاعی به خود گرفتن و هیچ سهمی از مسئولیت مشکل را نپذیرفتن
3 - بیان انتقادهای مخرب
4 - کشیدن دیواری به دور خود و نداشتن هیچ واکنشی نسبت به صحبت های همسر و بی تفاوت بودن.

در نهایت سعی کنید به جای تمرکز بر موارد منفی موجود در همسرتان، تمرکز خود را بر مسائل مثبت و مشترک فی‌ما بین خود معطوف کنید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 14 از 18:  « پیشین  1  ...  13  14  15  16  17  18  پسین » 
خانه و خانواده

Marriage | ازدواج

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA