ارسالها: 14491
#141
Posted: 2 Sep 2013 11:12
با قهر همسر چه کنم؟
یک قانون کلی درباره شکل گیری و ادامه رفتارهای منفی وجود دارد: رفتارهای منفی با وجود آسیب زایی شان در صورتی ادامه پیدا می کنند که پاداش دریافت کنند و تقویت شوند. مثال زیر به روشن تر شدن این موضوع کمک می کند:
کودکی را در نظر بگیرید که در خیابان از والدینش تقاضای خرید یک خوراکی را دارد که برای او مضر است. والدین با خواسته او مخالفت می کنند. کودک که دوست دارد به خواسته اش برسد شروع می کند به گریه کردن و جیغ و داد کشیدن. والدین هم به خاطر جلوگیری از گریه او خواسته اش را برآورده می کنند. به دست آوردن خوراکی نقش پاداش برای رفتار گریه کردن و جیغ زدن را دارد. اگر این ماجرا باز هم تکرار شود، کودک یاد می گیرد که در صورت گریه کردن و جیغ زدن به خواسته اش می رسد و این رفتار با وجود آزار دهنده بودنش ادامه پیدا می کند.
درباره رفتار قهر کردن همسرتان نیز باید بررسی کرد که چه پاداش هایی برای این رفتار دریافت می کند. چندین احتمال وجود دارد:
- ممکن است قهر کردن وی باعث شود شما خواستههایش را سریع تر و بهتر اجابت کنید.
- ممکن است او به طور معمول از جانب شما توجه و محبت کافی را دریافت نمی کند و از این طریق می تواند توجه و محبت بیشتری دریافت کند.
اگر این نکات درباره شما و همسرتان صدق می کند باید به برطرف کردن آن کمک کنید.
خاموش شدن یک رفتار منفی در صورتی اتفاق می افتد که ارتباط آن رفتار با پاداش هایی که دریافت می کند قطع شود. درباره مثال کودک، اگر والدین بخواهند رفتار جیغ زدن و گریه کردن کودکشان از بین برود، باید برای مدتی گریه های او را تحمل کنند و خواسته های همراه با گریه و جیغ وی را اجابت نکنند. از طرف دیگر در صورت بروز رفتارهای مثبت، تشویق و توجه ویژه نشان دهند. بعد از مدتی این عادت بد، کم کم به سمت خاموشی خواهد رفت.
محبت فراموش نشود!
شما نیز می توانید با حذف پاداش هایی که در پاسخ به قهر همسرتان می دهید به کم شدن رفتار منفی وی کمک کنید.البته این به تنهایی کافی نیست. در مواقع عادی سعی کنید توجه و محبت کافی نسبت به او ابراز کنید تا دیگر دلیلی برای استفاده از روش های منفی باقی نماند.
احتمال دیگری هم که می تواند وجود داشته باشد این است که شاید در رابطه شما مسائل و دلخوری های جزئی زیادی از گذشته به طور حل نشده باقی مانده و کوچک ترین موردی دوباره یادآور مسائل گذشته و دلخوری می شود. اگر فکر می کنید این مسئله درباره شما صدق می کند با همسرتان در شرایط عادی و آرام گفت وگو کنید و مسائل گذشته را بیان و البته حل و فصل کنید.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#142
Posted: 2 Sep 2013 11:16
چگونه با همسران منفی باف زندگی کنیم؟
ین نشانههای ساده به شما میگویند که او ذاتا فردی منفی باف است و در مورد همه چیز مثل کار، ازدواج، مردم، آینده و اساس زندگی نگرشی منفی دارد.
آیا همسرتان در کنار شما از مشکلات و مصائب زندگی حرف میزند در حالیکه در کنار دیگران، خودش را شخصی مثبت و امیدوار نشان میدهد؟ آیا او هر روز آه میکشد و امیدواریهای ساده شما را مسخره میکند و از همه چیز انتقاد میکند؟
این نشانههای ساده به شما میگویند که او ذاتا فردی منفی باف است و در مورد همه چیز مثل
کار، ازدواج، مردم، آینده و اساس زندگی نگرشی منفی دارد. شاید شما فکر کنید ازدواج و رابطه شما او را اینگونه کرده است اما واقعیت این است که همسرتان همیشه و در همه موارد اینگونه است و ممکن است به مرور زمــان منفیتر، منتقدتر و عصبانیتر شود. با افرادی که شاد، امیدوار و اهل معاشرت هستند رفت و آمد کنید.
تعمدا رفت و آمدتان را با این افراد بیشتر کنید. تلاش کنید تا دوستان بیشتری پیدا کنید به ویژه زوج هایی که می توانند الگوی مناسبی برای همسر منفی باف تان باشند و همسرتان را تحت تاثیر قرار می دهند.
کاملا مشخص است که چه کسانی در جمع های دوستانه و خانوادگی پا به پای همسرتان با بدبینی درباره کار، درآمد، تفریح، فرزندان، سیاست و اجتماع حرف می زنند. سعی کنید به مرور زمان این زوج ها یا دوستان را از زندگی تان دور کنید و راه را برای دوستان بهتر باز کنید.
مطمئن شوید که در زندگی تان دوستان، فعالیت ها، عادت ها و علایقی وجود دارند که به اندازه کافی روحتان از آنها تغذیه می کند و به شما کمک می کنند تا شاد و امیدوار باشید.
اگر چیزهایی در رابطه تان وجود دارند که زیاد خوشایند نیستند باید بتوانید آنها را حل کنید و یا خلاها را با جایگزین های مناسب پر کنید تا از لحاظ احساسی و روانی در تعادل قرار بگیرید. همسر منفی باف تان را تشویق کنید تا کتاب های خوب بخواند، به موسیقی گوش کند و از آرزوها و فعالیت های دلخواهش صحبت کند.
مراقب باشید روحیه و خلق و خویتان تحت تاثیر رفتار و گفتار همسر منفی باف تان قرار نگیرد.
آنقدر در این ارتباط وابسته نباشید که شرایط بد روحی اش، شما را هم به همان اندازه پریشان کند. اگر می خواهید همسر منفی باف تان را تغییر بدهید نباید به همان شیوه عمل کنید و خلق و خویتان را شبیه او کنید. مثلا شما نباید تمام روز افسردگی بگیرید چون همسرتان سر صبحانه درباره مشکلات و ناامیدی ها و ناکامی های زندگی حرف زده است.
رفتار همسر منفی باف تان نباید الگو و تعیین کننده شما باشد. قدرت شخصی تان را فراموش نکنید. به جای اینکه تحت تاثیر نگرش منفی همسرتان قرار بگیرید، او را تحت تاثیر خـــــودتان قرار بدهید و شادی ها و امیدواری هایتان را بیشتر کنید. اگر رفتار همسرتان مسری است خلق و خوی شما هم مسری است. مطمئن باشید که او هم نمی تواند مقاومت کند و واکنش های مثبت را نشانتان خواهد داد.
با همسر منفی باف تان درباره چیزهایی که قدرشان را می دانید و شکرگزار هستید حرف بزنید و نشانش بدهید چه چیزهای ارزشمند کوچک و بزرگی وجود دارند.
اگر از دیدن یک پرنده زیبا یا یک درخت سرسبز لذت می برید و احساس خوبی پیدا می کنید آن را به همسرتان هم انتقال بدهید. اگر از لطف دوستی بهره مند شده اید به همسرتان بگویید که از وجود او لذت می برید و ویژگی هایش را یادآوری کنید. حتی اگر او به ظاهر تحت تاثیر قرار نگرفته باشد باز هم شما نیاز دارید که شکرگزار و قدردان لحظات خوب زندگی تان باشید و صدای این قدردانی را بشنوید. این کار به شما کمک می کند تا به این فکر کنید چه چیزهای خوبی در زندگی تان وجود دارند به جای اینکه به چیزهای بد توجه کنید.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#143
Posted: 2 Sep 2013 11:19
با مردان سختگیر چه کنیم؟
چنانچه پس از ازدواج متوجه شدید همسرتان تغییر کرده و دارای رفتاری خودخواهانه و ریاست طلبانه شده است، بدانید که تنها نیستید و بسیاری از زنان دیگر هم با این مشکل مواجهاند! در اینجا سعی میکنیم راهکارهایی را برای مقابله با این مردان برای شما ارائه دهیم.
ازدواج اتحاد زندگی است. اما واقعاً چه اتفاقی میافتد که شوهری که باید در سختیها و مشکلات زندگی شریک و همدم باشد، خودش باعث به وجود آمدن این سختیها و مشکلات میشود؟
بیشتر مردها این قابلیت را دارند که شدیدا سختگیر و ریاستطلب شوند به طوری که برقراری ارتباط با آنها بسیار دشوار شود. با اینحال، اصولا مردان در روابط زناشویی نسبت به زنان بیشتر ریاستطلب هستند. بنابراین، درک این مسئله که همسرتان سختگیری میکند یا اینکه فقط میخواهد از شما حمایت کند بسیار اهمیت دارد. بدون شک زندگی با چنین مردی مهارت زیادی میخواهد که البته امکانپذیر است.
شوهر سختگیر چه کسی است؟
- شوهران سختگیر معمولا احساس ناامنی و مالکیت شدیدی دارند. آنها مدام نگران از دست دادن داراییهای شخصی خود هستند از جمله همسرشان. به همین خاطر همیشه همهچیز را تحت نظر و کنترل خود نگه میدارند.
- شوهر سختگیر هرازگاهی پیامها و تماسهای موبایلتان را چک میکند.
- او هر چند دقیقه و یا هر چند ساعت یکبار با شما تماس گرفته و یا برایتان پیامک میفرستد تا از شما خبردار شود.
- هنگامی که شما قصد دارید با دوستانتان بیرون بروید، مخالفت کرده و اوقات تلخی به وجود میآورد.
- هنگامی که شما با همکاران، اقوام و کلا هرکسی که جنسش مذکر است، صحبت بکنید، به شما مشکوک میشود.
با همچین مردی چه کنیم؟
هیچ شوهری زیر بار این مسئله نمیرود که سختگیر و ریاستطلب است. به نظر خودش، او تنها دارد از شما مانند یک شوهر دلسوز و مهربان، محافظت و مراقبت میکند!
اغلب مردان به صحبتهای منطقی بهتر واکنش نشان میدهند تا به صحبتهای احساسی. پس سعی کنید اشتباهاتش در چند روز گذشته را دقیق و با ذکر مثال به او گوشزد کنید. این کار باعث میشود دیدگاه شما را درک کند.
به خاطر داشته باشید «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی.» پس از اینکه نظرتان را به شوهرتان گفتید، توقع نداشته باشید که همه چیز به یک چشم بر هم زدن درست شود. او باز هم اشتباهاتش را تکرار خواهد کرد. صبور باشید و بخشنده، اما هر بار مسئله را به او یادآوری کنید که مهمترین گام همین یادآوری است. فراموش نکنید، انجام این کارها برای او عادت شده و همانطور که همه میدانیم ترک عادت خیلی دشوار است.
گاهی اوقات، مردها احساس خوبی نسبت به اعمالشان دارند و به این سادگیها حاضر به ترک و یا تغییر آن نیستند. علاوه بر آن، شوهرتان وخامت اوضاع را درک نکرده است. او بر این باور است که شما به زودی به این کارها و رفتارها عادت خواهید کرد. حالا نوبت شماست. به او هشدار دهید که در صورت ادامه این رفتار شما هم رویهتان را تغییر داده و یا حتی ممکن است این مسئله را به والدین خود یا او بگویید.
مراقب پارانویید ها باشید
این درست که سختگیری و شکاکی و حساسیت در خیلی از مردها صرفا به خاطر روحیه خاص و آموزش های اجتماعی و خانوادگی است اما مرز بین سختگیری و پارانویا خیلی نزدیک است. افراد مبتلا به پارانویا یا بدبینی مرضی کسانی هستند که مدام توهم توطئه دارند. آنها فکر می کنند دیگران همیشه چیزی برای پنهان کردن دارند و نیات واقعی شان را نشان نمی دهند. به همین دلیل به شدت در کار دیگران سرک می کشند و آنها را کنترل می کنند تا از دیگران رودست نخورند.
پارانویید ها آدم های باهوشی هستند، در حالت عادی رفتار بیمارگونه ای در آنها نمی بینید. آنها همه چیز را زیر نظر دارند و کوچکترین چیزی از دید آنها پنهان نمی ماند. پارانویا به دو شکل دیده می شود. یا اختلال شخصیت پارانوییدی که در آن فرد نسبت به همه مظنون است و با این شکاکی همه را آزار می دهد. او فکر می کند دیگران برای نقشه می کشند و چیزهایی را از او پنهان می کنند. شکل دیگر این مشکل، فاز بیمارگونه پارانویا است که با توهم و هذیان همراه است و اختلال پارانوییدی فرد، زندگی شخصی و اجتماعی او و اطرافیانش را به شدت دشوار می کند. چنین فردی خطرناک است و ممکن است توهم های عجیب پارانوییدی داشته باشد که برای برطرف کردن این شک ها، دست به کارهای عجیب و پرخطری بزند.
تشخیص پارانویید بودن یک فرد چیزی است که فقط از عهده مشاور و روانشناس بر می آید. بنابراین با دیدن این نشانه های مرضی به همراه نامزدتان به مشاور مراجعه کنید و مراقب باشید این شک برای همسرتان به وجود نیاید که شما و مشاور علیه او تبانی کرده و برای او نقشه ای دارید.
اختلالات شخصیتی، از جمله اختلال شخصیتی پارانوییدی به سختی درمان می شوند. بنابراین اگر در نامزدی شاهد این اختلال بودید، بی توجه از کنار آن نگذرید و قبل از ادامه نامزدی، حتما با مشاور صحبت کنید. در خیلی از موارد، جدایی در دوران نامزدی بهتر از طلاق بعد از ازدواج است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#144
Posted: 2 Sep 2013 11:27
با مرد بچه ننه چه کنیم؟
با مرد بچه ننه چه کنیم؟
برای او تنها زن مثالزدنی مادرش است. از کوچکترین فرصتی برای بودن در کنارش استفاده میکند و بدون اجازه او آب هم نمیخورد. در زندگی یک مرد بچهننه، هیچ تصمیمی بدون حمایت مادر گرفته نمیشود و رازی که مادرش از آن بیخبر باشد، وجود ندارد. اگر هنوز هم مطمئن نیستید که خواستگار یا همسرتان یک مرد بچهننه است، از این تست کمک بگیرید و بعد از مطمئن شدن، از باید و نبایدهای رفتار با چنین مردی باخبر شوید.
از شما حمایت نمیکند؟
وقتی خانوادهاش بیدلیل و منطق از شما انتقاد میکنند یا مسبب ناراحتیتان میشوند، از شما دفاع نمیکند و حتی جلوی دیگران، فورا حرفهای مادرش را تکرار میکند و انتظار دارد که حق را به او بدهید؟ شما به حمایت همسرتان حتی در کوچکترین لحظات زندگی نیاز دارید. گاهی ممکن است حق با شما نباشد و او هم سرزنشتان کند اما نیاز دارید که در مقابل دیگران انگشت اتهام را به سمت شما نگیرد.
پول توجیبی میگیرد؟
آیا خواستگارتان هنوز از نظر مالی به خانوادهاش وابسته است و حتی اگر شغلی دارد، دغدغهای برای پسانداز و آیندهنگری ندارد؟ چنین مردی احتمالا به پشتوانه خانوادگیاش دلگرم است و دوست دارد دیگران مسئولیت زندگی او را بر عهده بگیرند. شما قرار نیست با یک مرد ثروتمند زندگی کنید اما کسی که به آن نیاز دارید، مردی است که از نظر مالی به کسی وابسته نباشد و برای ساختن یک زندگی مستقل تلاش کند.
منتظر نظر دیگران است؟
شما قرار است وارد یک وادی جدید شوید و تصمیمهای جدی برای آیندهتان بگیرید، اما او همیشه برای گرفتن هر تصمیمی به نظر دیگران تکیه میکند. گاهی هم وقتی در مورد موضوعی صحبت میکنید، نظرش را ابراز میکند اما به محض مواجه شدن با مخالفت دیگران، تصمیم تازهای میگیرد. اگر نامزدتان نمیتواند تنها با کمک شما تصمیمی برای آیندهاش بگیرد، احتمالا در رده بچهننهها جا دارد. درست است که شما به مشورت با کسانی که تجربه بیشتری دارند نیاز دارید، اما قرار نیست اجازه دهید که دیگران برای همه زندگیتان تصمیم بگیرند.
مدام از نامزد قبلیاش میگوید
برای شما وارد شدن به یک زندگی تازه یعنی کنار گذاشتن همه تجربههای تلخ یا شیرین گذشته. اما او هنوز شادی یا خشم زندگی گذشتهاش را فراموش نکرده است و مدام درباره نامزد قبلی یا تجربههای خواستگاری ناموفق قدیمیاش صحبت میکند. برای چنین مردی، بسیاری از گرههای احساسی هنوز باز نشدهاند و او نتوانسته با اتفاقاتی که برایش افتاده، کنار بیاید. چنین مردی هنوز عقدهها، خشمها و ترسهای حلنشدهای دارد و قرار است این کولهبار را با خودش به این رابطه بیاورد.
شما را با مادرش مقایسه میکند؟
از انتخاب لباس گرفته تا وسایل خانه، دوست دارد از مادرش الگوبرداری کند و شما را مدام با مادرش مقایسه میکند؟ در هر موردی که اظهارنظر میکنید، میگوید: «اما مادرم...» و شما را با این رفتار آزار میدهد؟ برای او تنها زن دنیا مادرش است و نمیتواند از راهی که این زن مثالزدنی نرفته، برود. او فقط حاضر است به یک شیوه زندگی کند؛ شیوه مادرش! اما آیا شما میتوانید این سبک زندگی را بپذیرید؟
سنگهایتان را وا بکنید!
اگر هنوز با چنین مردی پیمان ازدواج نبستهاید، بهتر است قبل از پاسخ مثبت، با او در این مورد صحبت کنید. برایش توضیح دهید که داشتن استقلال فکری، مالی و رفتاری تا چه حد برایتان مهم است و از اینکه دوست دارد به وابستگیاش پایان دهد مطمئن شوید. اگر او چنین شرطی را برای ازدواج پذیرفته، بهتر است مدت دیگری در دوره نامزدی بمانید و او را بیشتر محک بزنید و بدانید آیا به وعدههایش پایبند بوده و برای تغییر تلاش کردهاست؟
زندگی با چنین مردی آسان نیست. پس اگر برای ازدواج با او مصمم شدهاید، بهتر است این واقعیت را بپذیرید. ممکن است برخی حرفها، کارها و رفتارهایش عمیقا شما را آزار دهد، پس باید از همیشه صبورتر باشید
عجله نداشته باشید
اگر با یک بچهننه زندگی میکنید یا تصمیمتان را گرفتهاید که به چنین خواستگاری جواب مثبت دهید، باید صبور باشید. این افراد به سادگی تغییر نمیکنند و در بسیاری از موارد، نسبت به تغییر کردن موضع میگیرند. باید بپذیرید که تبدیل کردن او به یک مرد مستقل اتفاقی نیست که یکروزه بیفتد و شاید سالها برای تغییر شخصیت او به زمان نیاز داشته باشید.
خط پایان را بشناسید
از همان روز اول رفتارهای اینچنینی همسرتان، شما را آزار میداده و هر راهی را برای پایان دادن به آنها رفتهاید؟ اگر با وجود این مرد زندگی شما هنوز تغییری نکردهاست باید بپذیرید که او با همین ویژگیهایش شریک زندگی شماست. آیا میتوانید او را بپذیرید و بدون تلاش برای تغییر در کنارش بمانید یا گمان میکنید که تحملتان تمام شده و باید به این زندگی بینتیجه پایان دهید؟!
شرایط را درک کنید
زندگی با چنین مردی آسان نیست. پس اگر برای ازدواج با او مصمم شدهاید، بهتر است این واقعیت را بپذیرید. ممکن است برخی حرفها، کارها و رفتارهایش عمیقا شما را آزار دهد، پس باید از همیشه صبورتر باشید. اگر او را با وجود این شخصیت پذیرفتهاید، پس نباید با نشان دادن وابستگی فکری و اقتصادیاش به دیگران، آشفته و ناراحت شوید. در قدم اول او را همینطور که هست، بپذیرید و بعد برای تغییر تلاش کنید.
با خانوادهها وقت بگذرانید
ممکن است در آغاز راه فاصله گرفتن همسرتان از خانوادهاش او را بترساند و نسبت به ادامه این شكل زندگی مردد باشد. پس هیجانزده عمل نکنید و تا زمانی که شرایط آرامتر شود صبر کنید. جدا کردن او از خانوادهاش به قیمت بحث و قهر به شما کمکی نخواهد کرد. یادتان نرود به میان آمدن پای قهر، یعنی ناموفق بودن شما در حل مشکل.
با او حرف بزنید
احساستان را به همسرتان بگویید و برایش توضیح دهید که چه رفتارهایی شما را آزار میدهد. او را از این موضوع که قصد ندارید رابطهاش را با خانوادهاش قطع کنید مطمئن کرده و برایش توضیح دهید که دیگر مسئولیت خانواده خودش را برعهده دارد و باید حواسش به وظایفش باشد.
با مادرش دوست شوید
اگر همسرتان به مادرش وابستگی زیادی دارد، بهتر است ارتباط خوب و نزدیکی با مادرشوهرتان برقرار کنید. ممکن است گاهی نیاز داشته باشید که از طریق او روی همسرتان تاثیر بگذارید. از طرف دیگر زمانی که همسرتان ببیند با گارد بسته با مادرش برخورد نمیکنید، با آرامش بیشتری به سمت شما کشیده میشود و از اینکه شما هم مادرش را دوست دارید، احساس رضایت میکند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#145
Posted: 2 Sep 2013 11:30
همسر آزاری و نشانه های آن!
برای اینکه نامتان در فهرست همسرآزارها جا بگیرد، نیازی نیست که شریک زندگیتان را کتک بزنید و چماق به دست بالای سرش بایستید. گاهی انجام رفتارهای سادهای که خودتان هم از کودکی با آنها بزرگ شدهاید یا در میان آدمهای دور و برتان دیدهاید، میتواند شما را به داشتن رفتارهای خشونتآمیز متهم کند. میخواهید از قالبهای کلیشهای که خیلی از زوجها براساس آن رفتار میکنند بیرون بیایید و سلامت زندگی مشترکتان را بالاتر ببرید؟ پس این زنگ خطرها را بشناسید. اگر شما تنها 7 نشانه از این 9 نشانه را در ارتباطتان بروز میدهید، باید بگوییم که از همسرتان سوءاستفاده میکنید و به همسرآزاری مبتلا هستید.
برای هم اسم میگذارید؟
همسرتان را با واژههایی مثل «کدو» یا «لاکپشت» صدا میکنید و ایرادهای او را با نسبت دادنش به یک موجود زنده به رخش میکشید؟
گذاشتن اسم بهدليل تحقیر یا نسبت دادن یک ویژگی ناپسند روی شریک زندگیتان، میتواند یکی از نشانههای این رفتار باشد. درست است که روانشناسان هم توصیه میکنند در یک رابطه عاشقانه، یک اسم لطیف و عاشقانه را برای همسرتان انتخاب کنید و هرازگاهی با آن واژه صدایش کنید اما اسمهای تحقیر کننده هرگز در این گروه جا نمیگیرد. عاشقهایی که خشونت کلامی را در رفتارشان بروز میدهند به جای انتقاد از همسرشان ویژگیهای او را به شکلی تحقیر کننده بیان میکنند و مثل یک برچسب آن را روی همسرشان میچسبانند. مهم نیست که این واژهها با آرامش و خنده به زبان بيايد یا با یک لحن تند. این صفتها در هر شرایطی که ادا شوند، به ارتباط شما آسیب میرسانند. اگر میخواهید دست از این خشونت بردارید در مورد ویژگیهای منفی همسرتان با او صحبت کنید و بهجای اسمگذاری روی او، با هم برای محو کردن این ویژگیها تلاش کنید.
رئیس زندگی شما هستید؟
بهدليل اینکه اتومبیل یا خانه به نام شما باشد یا پساندازتان در حساب شما قرار داشته باشد، با همسرتان بحث میکنید و دوست دارید کنترل تمام داراییها یا تصمیمگیریهای زندگی مشترکتان دردست شما باشد؟
اگر شما به مشترک بودن این زندگی اعتقادی ندارید و گمان میکنید همسرتان با دادن تمام اختیارات و داراییها به شما، عشقش را نشان میدهد، خشونت رفتاری اساس زندگی مشترک شماست. زندگی با چاشنی خشونت رفتاری، اقتدار شما را در این رابطه بیشتر نمیکند بلکه قدرت کاذبی را برایتان میسازد که ممکن است با سادهترین اتفاق از دست برود. فراموش نکنید یک رابطه عاشقانه، میدان قدرتنمایی نیست.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#146
Posted: 2 Sep 2013 11:31
چگونگی ارتباط با همسر پرخاشگر
بی تردید خشم و عصبانیت زمینه ساز ایجاد حس تنهایی و در نتیجه افسردگی و مختل شدن نظام زندگی خصوصا زندگی زناشویی است. افرادی كه جنبه خودكنترلی آنها تا حدودی كم است می بایست مسئولیت این جبهه گیری ها را بر عهده گرفته و............
پرخاشگری از هدف آسیب رساندن سرچشمه میگیرد. بر اساس تعریف عملیاتی ارائه شده، پرخاشگری تمایل یه شرکت در اعمال آسیبزای فیزیکی و روان شناختی برای کنترل اعمال دیگران است. در ایران یکی از عمده ترین علتهای مرگ و میر جوانان پرخاشگری آنها به یکدیگر است. نگاهی کوتاه به اطراف نشان خواهد داد که همانگونه که الیوت ارونسون گفته است عصر ما عصر پرخاشگری است.
عوامل خانوادگی پرخاشگری
خانواده میتواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از:
-نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک
- وجود الگوهای نامناسب
- تاثیر رفتار پرخاشگرایانه
- تنبیه والدین و مربیان
عوامل محیطی
عواملی که در پیرامون انسان هستند می توانند در بروز یا تشدید پرخاشگری یا تعدیل آن اثر گذار باشد که برخی از اینگونه عوامل عبارتند از:
زندگی در ارتفاع خیلی بلند تغذیه ناقص الگوهای اجتماعی رسانه های گروهی و بازیهای ویدیوئی و زندگی در محیط های شلوغ پرازدحام و پر سر و صدا.
با این مقدمه احتمالا متوجه شده اید که بی تردید خشم و عصبانیت زمینه ساز ایجاد حس تنهایی و در نتیجه افسردگی و مختل شدن نظام زندگی خصوصا زندگی زناشویی است. افرادی كه جنبه خودكنترلی آنها تا حدودی كم است می بایست مسئولیت این جبهه گیری ها را بر عهده گرفته و برای درمان خود از انجام توصیه های مشاورین امر غفلت نورزند چرا که ادامه دار شدن این پرخاشگری در کانون خانواده خصوصا در قبال همسر می تواند موجبات تزلزل نظام خانواده را ایجاد کند.
لذا در ادامه به خانمهایی که دارای همسر عصبانی و پرخاشگر هستند این توصیه ها را ارایه می دهیم:
* ابتدا باید مطمئن شوید كه مشكل ساز اصلی خودتان نیستید. باید یقین كنید كه اشتباه نمی كنید. سپس می توانید مطمئن باشید كه طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشكلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.
* اگر مطمئن شوید كه بددهنی شریك زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیكی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینكه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.
* آگاهی دقیق از میزان و زمان بددهنی همسرتان، به شما كمك می كند از تهاجم او آسیب كمتری ببینید.
* فردى كه از همسرش توجه، عاطفه و محبت مى خواهد باید توجه داشته باشد كه دیگرى نیز این حق را دارد كه چنین انتظارى داشته باشد. از سوى دیگر، درك نیازهاى واقعى و طبیعى همسر به دور از اینكه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده كردن آن موجب رضایت از زندگى مى شود و بى توجهى به آن خودخواهى است.
* با قاطعیتی آمیخته با احترام، از او بخواهید عادت خویش در به كار بردن زور و قدرت مردانه را ترك كند، لازم است به او بگویید تا خواسته های شما را دقیقا ندانم نمی توانم كاری برای شما بكنم. خوب است تا در این مورد وارد مذاكره شویم و با مصالحه پیش ببریم. لذا وقتی كه احساس پرخاشگری دارد بایستی به خودش زمان بدهد، قدم بزند تا بتواند ناراحتی حقیقی و گله هایی را كه با شما دارد؛ از عصبانیت ناشی از مشكلاتی مانند مسائل مربوط به كارش را تشخیص داده و با هم قاطی نكند. آنگاه گفتگو را از سر بگیرد. حتی امكان دارد بخواهد به اتاقی دیگر برود و به بالش ضربه بزند.(اطاقش را خالی كند) تازمانی كه از رفتار خود پشیمان شود و بتواند ناراحتی های بیرون از منزل را درمان كند. به او اجازه بدهید بداند علی رغم اینكه از او حمایت می كنید تا خودش را از شر خشم كهنه پاكسازی كند، نباید آن را به شما منتقل كند.
* همسر پرخاشگر شما، نیاز دارد از كمكهای تخصصی بهره مند شود تا خشم خود را بشناسد و درمان كند. شوهر شما وقتی با شما قهر می كند و یا احتمالا الفاظ ركیك به كار می برد به احتمال زیاد از خودش متنفر می شود، اما چون راه و روش دیگری نمی شناسد و نمی داند چطور باید عمل كند این گونه عمل می كند. شما می توانید به متخصص خبره ای مراجعه كنید تا همسرتان مدیریت خشم را فرا بگیرد و منشا اولیه عصبانیت او پیدا شود.
* ضمن اینكه در مقابل شوهر خود كه وجودش در زندگی شما مهم و مۆثر است، باید از موضع خود حمایت كنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل كنید و قدم پیش بگذارید كه پایه های اصلی زندگی تان استحكام خود را از دست ندهد. یكی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#147
Posted: 2 Sep 2013 11:37
این عوامل موجب کاهش تحریک جنسی اقایان میشود!
افسردگی
مغز مرکز اصلی در ایجاد و پردازش تحریکات جنسی است. در حقیقت هیجان و اشتیاق جنسی از مغز آغاز می شود. بیماری افسردگی تمایلات جنسی را کاهش داده و در اغلب موارد منجر به اختلالات نعوظ در مردان می شود. از سوی دیگر بسیاری از داروهایی که در درمان افسردگی به کار می روند نیز می توانند تحریکات جنسی را مهار کرده و نعوظ را با مشکلاتی همراه سازند.
الکل
در بسیاری از جوامع، افراد برای بهبود خلق و خوی خود الکل می نوشند. اما افراط در مصرف الکل موجب اختلال در نعوظ می شود. این مشکل معمولا موقتی است و با گذشت زمان برطرف می شود.
داروها
بسیاری از داروها عملکرد جنسی را تحت تاثیر قرار داده و با اختلالات نعوظ همراه هستند. برخی داروهای فشارخون، مسکن ها و داروهای ضد افسردگی از این دسته داروها به شمار می روند. مواد مخدر از جمله آمفتامین ها، کوکائین و ماری جوانا نیز موجب بروز مشکلات جنسی در مردان می شوند.
استرس
غرق شدن در مسئولیت های بی شمار شغلی و مشکلات روزمره زندگی، نشاط و سرزندگی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. استرس و اضطراب، بسیاری از بخش های بدن از جمله دستگاه تناسلی مردان را با مشکل روبرو می سازد. مقابله با استرس از طریق ایجاد تغییراتی در شیوه زندگی مانند ورزش منظم، خواب کافی، تغذیه مناسب و در صورت لزوم مراجعه به پزشک، می تواند وضعیت سلامت و آرامش فرد را بهبود بخشیده و عملکرد جنسی را نیز اصلاح نماید.
عصبانیت و خشم
رومانتیک و احساساتی بودن در زمانی که شما خشمگین و عصبانی هستید تقریبا غیر ممکن به نظر می رسد، حتی اگر علت خشم شما ارتباطی به همسرتان نداشته باشد. عدم ابراز خشم و یا ابراز نامناسب آن موجب اختلال در عملکرد جنسی به ویژه در آقایان می شود.
نگرانی و تشویش
نگرانی در مورد این که نتوانید در رابطه جنسی خود موفق عمل کنید، برقراری این رابطه را برایتان مشکل تر می سازد. نگرانی در مورد سایر ابعاد زندگی نیز برعملکرد جنسی شما تاثیر گذار است. نگرانی شما به هر دلیلی باشد موجب ترس و انزوا شده و شما را در چرخه باطلی گرفتار می سازد که نتیجه آن اختلال در زندگی جنسی و رابطه عاطفی می باشد.
عوارض میانسالی
اضافه وزن و چاقی عملکرد جنسی شما را تحت تاثیر قرار می دهد. در مردان چاق ترشح هورمون جنسی مردانه یعنی تستوسترون کاهش یافته و تمایلات جنسی و نعوظ با اختلال روبرو می شوند. همچنین چاقی در اغلب موارد با فشارخون بالا و سخت شدن شریان ها نیز همراه است که در این حالت جریان خون در دستگاه تناسلی مردان کاهش می یابد و نعوظ را با اختلالاتی روبرو می سازد.
عدم اعتماد به نفس
وقتی شما خودتان را دوست ندارید، نمی توانید از همسر خود توقع داشته باشید که احساس کاملا مثبتی به شما داشته باشد. تصویر ذهنی منفی نسبت به خود موجب نگرانی شما در مورد عملکرد جنسی تان شده و کیفیت رابطه جنسی شما را به شدت کاهش می دهد.
کاهش میل جنسی
میل جنسی پایین مترادف با اختلال نعوظ نیست اما بسیاری از عواملی که موجب اختلال در نعوظ می شوند می توانند علاقه و تمایل شما به رابطه جنسی را نیز کاهش دهند. عدم اعتماد به نفس، استرس، نگرانی و برخی داروها اشتیاق به برقراری رابطه جنسی را کم می کنند.
وضعیت سلامتی
بسیاری از بیماری ها موجب اختلال در اعصاب، عضلات و جریان خون مورد نیاز برای نعوظ می شوند. دیابت، فشارخون بالا، تصلب شرایین، ضایعات نخاعی و بیماری ام اس می توانند منجر به اختلالات نعوظ شوند. اعمال جراحی برای رفع مشکلات پروستات و مثانه نیز اعصاب و عروق خونی کنترل کننده نعوظ را تحت تاثیر قرار می دهند.
رفع اختلالات نعوظ
شاید به عقیده بسیاری از افراد، مشاوره با پزشک در مورد زندگی جنسی خود سخت و غیر ممکن به نظر برسد، اما این اقدام بهترین و تنها روش موثر برای درمان مشکلات جنسی و بازگشت به زندگی جنسی سالم است. پزشک منشا مشکل شما را پیدا کرده و با مداخلاتی همچون توصیه به تغییر شیوه زندگی مانند ترک سیگار و کاهش وزن، دارو درمانی، هورمون درمانی، روان درمانی و مشاوره روانشناسی مشکل جنسی شما را معالجه می نماید.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#148
Posted: 2 Sep 2013 11:44
قواعد شوخی در زندگی مشــــترک
حاصل از بین رفتن فاصله ها صمیمیت است؛ یعنی همسران با هم صمیمی می شوند و از هم خجالت نمی كشند.
شوخی حالتی است كه در صمیمیت پیش می آید. شوخی حالتی مثبت در ذهن است و موقعی ایجاد می شود كه فردی، موضوعی ناهمخوان، غیرمنتظره یا سرگرم كننده را بگوید یا انجام بدهد یا موقعیتی با همین توصیف برای كسی اتفاق بیفتد كه دیگران را بخنداند.
اما در زندگی مشترك همیشه شوخی باعث خنده نمی شود. گاهی شوخ طبعی زیاد باعث دلخوری می شود. وجود شوخی در زندگی مشترك لازم است و نبود آن و خشكی رفتار همسران با هم می تواند مشكل ساز شود. در ادامه به نكات بیشتر و دقیق تری راجع به شوخ طبعی همسران اشاره می كنیم.
شخصیت های شوخ طبع
شوخ طبعی خصلتی است كه بعضی افراد از آن برخوردارند. افراد شوخ طبع معمولا از خنداندن دیگران لذت می برند. این افراد زیاد می خندند و اهل لطیفه گفتن و تعریف كردن خاطرات خنده دار هستند و اتفاقات را از دید طنز می نگرند.
در میان این افراد، كسانی هستند كه زندگی را نیز شوخی می گیرند و هیچ اتفاقی نمی تواند آنها را ناراحت كند و در واقع در شوخی كردن و به شوخی گرفتن مسائل افراط می كنند. معمولا همسران این دسته آنها را بی مسوولیت می دانند؛ چون هیچ وقت نگران مشكلات و اتفاقات نیستند و همسرشان مجبور است به جای آنها هم نگران باشد.
همسران كسانی كه زندگی را شوخی می گیرند و در مسائل مهم زندگی جدیت ندارند، به مرور عصبی و پرخاشگر می شوند و دیگر شخصیت همسران شوخ طبع شان برایشان جذاب نیست و گاهی عذاب آور هم هست. این افراد باید به یاد داشته باشند كه زندگی را باید جدی گرفت و در قبال آن احساس مسوولیت كرد. افراد شوخ طبع چون می توانند استرس و اضطراب را براحتی از خود دور كنند، با كمی تغییر در رفتارشان می توانند به همسرشان آرامش دهند نه این كه با شوخی گرفتن همه چیز او را عصبی كنند. این افراد می توانند از آرامش شان در جهت مثبت استفاده كنند.
افراد شوخ طبع، كسانی هستند كه همه چیز را مسخره می كنند و مسخره كردن را با شوخی اشتباه می گیرند. همسران این افراد اعتماد به نفس خود را از دست می دهند؛ چون دائما در حال مسخره شدن هستند. این افراد از اشتباهات لغوی تا زمین خوردن یا نقاط ضعف افراد نمی گذرند و آنها را به سخره می گیرند. آنها متوجه این موضوع نیستند كه همسرانشان دلشكسته و غمگین می شوند. توجه كنید كه مضحكه قرار دادن یك نفر در جمع، جنبه طنز ندارد و حتی شوخی هم نیست. این كار موجب افزایش تنش در جمع و كاهش سطح بهداشت روانی می شود و در همسران باعث از بین رفتن دوستی و محبت بین آنها خواهد شد.
دسته ای دیگر از افراد شوخ طبع، كسانی هستند كه در عین شوخ طبعی با مسوولیت و جدی اند و به دیگران و بخصوص همسرشان احترام می گذارند و مواظبند با شوخی، كسی را ناراحت نكنند. این افراد با شوخ طبعی خود به دیگران آرامش می دهند و باعث می شوند دیگران در كنار آنها شاد باشند.
حال فرض كنید یك فرد بسیار جدی با شخصی ازدواج كند كه همه چیز را به شوخی می گیرد و به هیچ چیز زندگی اهمیت زیادی نمی دهد. شخصیت های متضاد، ابتدای كار برای هم جذابند؛ اما وقتی وارد زندگی می شوند، این تفاوت های آشكار باعث ایجاد مشكلات در زندگی می شود. فرد جدی می خواهد توجه همسرش را بر مسائل زندگی متمركز و با همكاری جدی او مشكلات را حل كند؛ اما همسرش می خواهد او سختگیر نباشد و همه چیز را اینقدر جدی نگیرد. این همه فاصله در اختلاف عقیده مشكل ساز است، مگر این كه هر دو طرف از این همه جدیت یا این همه شوخ طبعی دست بردارند و به تعادل برسند.
شوخی یا بیان دلخوری ها ؟
بعضی افراد برای این كه اعتراض ها و ناراحتی های خود را بیان كنند، از راه شوخی وارد می شوند و با جمله های كنایه آمیز حرف خود را می زنند. این كار تا جایی كه به بی احترامی و مسخره كردن نینجامد، اشكالی ندارد. شما باید در رفتار همسرتان دقت كنید و از شوخی های او متوجه منظورش بشوید، اما این دقت نباید تبدیل به یك وسواس شود، طوری كه هر شوخی را به منظور ناراحتی برداشت كنید. اما بیان دلخوری ها برای زمانی كه نمی توان براحتی حرف دل را زد، می تواند یك راه باشد كه البته نباید در آن افراط كرد.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#149
Posted: 2 Sep 2013 11:47
با شوهر چشم چران چه باید کرد؟
يك مطالعه در انگلستان نشان داده مردها بهطور ميانگين روزانه 43 دقيقه را صرف خيره شدن به جنس مخالف ميكنند كه اين ميزان برابر با 259 ساعت يا تقريبا 11 روز در سال است. جمع اين زمان در فاصله بين 18 تا 50 سالگي يك مرد ميشود بيش از 11 ماه و 11 روز. يعني يك مرد انگليسي در اين فاصله، قريب يك سال از عمرش را صرف كاري كرده كه در فرهنگ ما اسمش «چشم چراني» است.
لازم نيست فكرش را بكنيم كه مردان ما چقدر با مردان انگليسي مثلا، شباهت يا تفاوت دارند. آن قاعده معروف زنانه مشكل را حل ميكند: «مردها سر وته يك كرباسند!» همه شنيدهاند كه مردان از راه چشم عاشق ميشوند و زنان از راه گوش. اين تعبير عوامانهاي است از يك عنوان، از فهرست بيپايان تفاوتهاي ميان زنان و مردان. واقعيت اثبات شده و گريزناپذير اين است كه مردان در برابر جنس مخالف، ذاتا جستوجوگرند و چشم مهمترين ابزار جستوجوست.
ببينيد كجا هستيد
تشخيص اينكه همسرتان با نگاهش از چارچوبهاي زندگي مشتركتان خارج ميشود آسان نيست. شما نميتوانيد به مردي كه از قوم و فرهنگ ديگري است يا از شهر و كشور ديگري آمده، بهراحتي چنين برچسبي بزنيد. فراموش نكنيد كه براي تشخيص درستي يا نادرستي يك رفتار، حتما بايد به مسائل فرهنگي و مذهبي جامعه توجه كنيد. اين مسائل فرهنگي ميتواند حتي از شهري به شهر ديگر هم متفاوت باشد. به همين دليل، بدون درنظر گرفتن اين فرهنگ نبايد حكمي را صادر كنيد. ممكن است در فرهنگ فرد مقابلتان، رفتاري كه از نظر شما ناپسند است، كاملا طبيعي و شايسته تلقي شود؛ پس اگر با فردي كه فرهنگ و تربيتي متفاوت از شما دارد ازدواج كردهايد، نميتوانيد انتظار داشته باشيد كه او همانطور كه از كودكي به شما القا شده است رفتار كند. شايد بد نباشد گاهي هم دنيا را از دريچه باورهاي او ببينيد و بعد در مورد رفتارهايش قضاوت كنيد.
سنگهايتان را وا بكنيد
اگر ميخواهيد زندگي مشترك موفقي داشته باشيد، قبل از ازدواج نظرات خود را در مورد محدوده روابط زن و مرد (از جمله نگاه، صحبت كردن و...) با همسر آيندهتان در ميان بگذاريد تا به نگاه مشتركي دست يابيد. درصورتي كه شما محدودههايي كه مورد نظرتان هست را توضيح دادهايد و با خواستگارتان در مورد پايبند بودن به اين مرزها توافق كردهايد، قضاوت در آينده برايتان راحتتر خواهد شد، زيرا شما با توجه به اين قراردادها ميتوانيد رفتار همسرتان را بررسي كرده و در موردش قضاوت كنيد. شما ميتوانيد بگوييد كه آيا فلان رفتار همسرتان در چارچوبي كه قبلا در موردش توافق كرده بوديد جا ميگيرد يا طبق اين چارچوب، رفتار انجام شده نادرست و سزاوار مجازات است.
اين نگاه، همان نگاه است؟
اگر ميخواهيد همسرتان را بهدليل نگاهش متهم كنيد، بايد بتوانيد رفتاري را متفاوت از رفتارهاي هميشگياش ببينيد و بعد مهر چشمناپاكي را رويش بچسبانيد. بعضي از افراد همين كه همسرشان چشم در چشم فرد نامحرمي بيندازد يا با او گفتوگو كند، او را متهم ميكنند ولي آيا واقعا اينگونه است؟ آيا در پشت اين نگاه سوء لذت وجود دارد؟ يا اين فقط يك تصور است و هيچ راهي براي اثبات اينكه اين نگاه ناشايست است وجود ندارد؟ اگر شما با هر رفتار همسرتان برانگيخته ميشويد، بهتر است قبل از قضاوت در مورد او، خودتان را زير ذرهبين قرار دهيد. اگر نتوانيد ذهنتان را مديريت كند، با گذشت زمان دامنه اين سوءظنها بيشتر ميشود و هر حركتي از طرف مقابل زير ذرهبين قرار ميگيرد.
فكرتان را الك كنيد
بعضي از افراد چون خودشان بهصورت خودآگاه يا ناخودآگاه به اين رفتار تمايل دارند، آن را به ديگران نسبت ميدهند. درواقع آنها گاهي با يادآوري گذشتهاي كه داشتهاند و گاهي بهدليل تصوراتي كه هنوز در زندگيشان جريان دارد، همسرشان را متهم به رفتاري ميكنند كه يا انجامش نداده يا مقصود نادرستي از انجام دادنش نداشته است. سعي كنيد حساب گذشته را از امروزتان جدا كنيد و نه براي آنچه پشت سر گذاشتهايد كسي را متهم كنيد و نه بهدليل گذشته او، روي رفتارهاي امروزش حساسيت به خرج دهيد.
منتظر آينده باشيد
يك رفتار زماني قابل بررسي و مجازات است كه تكرار شود. اگر تنها يكبار احساس كرديد كه همسرتان با نگاهي كه از نظر شما ناپسند است به فرد ديگري چشم دوخته، در موردش قضاوت نكنيد. اما ممكن است اين توصيه شما را به دام ديگري بيندازد، پس مراقب باشيد! افرادي كه براي نخستين بار با چنين رفتاري از سوي همسرشان روبهرو ميشوند، ابتدا دچار ترديد ميشوند و براي اينكه ترديدشان به يقين تبديل شود، هر نگاه و رفتار همسرشان را زير ذرهبين قرار ميدهند و نسبت به او حساس ميشوند. بايد بدانيد اين حساسيتها به رفع مشكل كمك نخواهد كرد بلكه باعث اضطراب بيشتر و گاهي بيماري وسواس و بدبيني ميشود. اين رفتارها نهتنها بهخود شما آسيب ميزند بلكه طرف مقابلتان را هم دچار تنش ميكند و ممكن است كه در آينده اين تنش به تكرار رفتار ناشايست تبديل شود.
آسمان و ريسمان نبافيد
اگر واقعا يقين پيدا كرديد كه همسرتان به شكلي متفاوت به زنان ديگر نگاه ميكند، زياده روي نكنيد و اين رفتار او را به ديگر جنبههاي زندگيتان تعميم ندهيد، مثلا هرگز نگوييد او به زنان ديگر نگاه ميكند، پس مرا دوست ندارد يا اينكه او به ديگران نگاه ميكند، پس حتما رفتارهاي نادرست ديگري را هم انجام ميدهد كه من از آنها بيخبرم. درصورت مشاهده چنين رفتاري، سعي كنيد بيشتر از قبل مديريت زندگيتان را به دست بگيريد و نگذاريد اين رفتار همسرتان ديگر حوزههاي زندگيتان را هم بهخود درگير كند.
قانونهاي تازه وضع كنيد
اگر ميخواهيد همسرتان با شما همراه شود و بيشتر براي دوام زندگي مشتركتان تلاش كند، انتظاراتتان را در محدوده شرع و عرف با او در ميان بگذاريد و اگر بعد از آن رفتارش را انكار كرد، ابتدا اين انكار را بپذيريد. حالا شما هم با او همكلام شدهايد، وقت آن است كه مجددا با كمك او چارچوب جديدي را براي حدود روابطتان تعيين كنيد و در موردشان با او به توافق برسيد. از او بخواهيد در آينده به اين تفاهمنامه پايبند باشد تا اگر اين اصول مشترك را بار ديگر ناديده گرفت، بتوانيد برخورد جديتري را درنظر بگيريد.
عمليات انتحاري ممنوع!
احتمالا بعد از اينكه احساس كرديد همسرتان به شكلي متفاوت به زنان ديگر نگاه ميكند، دچار خشم زيادي خواهيد شد يا احساس ناتواني خواهيد كرد. اما قبل از نشان دادن هر واكنشي، بايد بهخود فرصت دهيد تا اين خشم را مديريت كنيد و تا قبل از آنكه عنان ذهنتان را در دست بگيريد، نبايد واكنشي نسبت به رفتار او نشان دهيد. بعد از فروكش كردن هيجان و خشمتان، بار ديگر آن رفتار را بازبيني كنيد؛اگر بعد از اين بررسي دوباره به اين نتيجه رسيديد كه رفتار همسرتان صحيح نبوده است، آن را صريحا با او درميان بگذاريد و نگرانيهايتان را به همسرتان بگوييد.
با متخصصها درددل كنيد
اگر ترديد داريد و نميدانيد كه قضاوتتان در مورد همسرتان درست است يا نه، قبل از آنكه او يا خودتان را متهم كنيد، با يك متخصص مشورت كنيد. شما ميتوانيد با كمك چنين فردي بدانيد آيا مشكل از توهمات شما ناشي ميشود يا اينكه همسرتان با رفتارهايش درحال ضربه زدن به زندگي مشتركتان است. شايد رفتار او از مشكلات ديگري ناشي شده باشد و تنها با كمك يك متخصص بتوانيد آن را ريشه يابي و اصلاح كنيد.
سفره دلتان را باز نكنيد
درست است كه شما نگرانيد و رفتار همسرتان هم آزارتان دادهاست اما هيچ وقت با افراد غيرمتخصص (مثلا اعضاي خانواده و يا دوستان) راجع به اين موضوع صحبت نكنيد چون باعث تخريب شخصيت همسرتان در مقابل آنها ميشود. حتي اگر همسرتان مرتكب چنين رفتاري شده باشد، ممكن است در آينده رفتار خود را اصلاح كرده و به قانونهاي مشتركتان پايبند شود. اما يادتان نرود نظر منفي ديگران در مورد او، حتي بعد از اين تغييرات هم عوض نخواهد شد و حتي اگر به همسري ايدهآل برايتان تبديل شود هم، ديگران تنها او را بهعنوان فردي كه نگاه ناپاك دارد ميبينند.
بچهبازي ممنوع!
هيچ وقت براي انتقام دست به عمل متقابل نزنيد يا خشم خود را بهصورت يك رفتار منفعلانه (مثلا قهر كردن بدون اينكه دليلش را به همسرتان بگوييد) بيان نكنيد. احتمالا اين رفتارهاي كينهجويانه خشم فرد مقابل را برخواهد انگيخت و موجب رفتار نابخردانه ديگري خواهد شد. اگر بخواهيد براي درس دادن به همسرتان، او را به اين شيوهها مجازات كنيد، در نهايت زندگيتان درگير يك سيكل معيوب عمل و عكسالعمل خواهد شد كه هيچگاه پايان نمييابد و تنها به شما و زندگيتان آسيب ميزند.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#150
Posted: 2 Sep 2013 11:56
چگونه از یکنواخت شدن رابطه با همسرمان جلوگیری کنیم؟
چه عواملی باعث می شود آن همه رعایت احترام، فداکاری ها و مهربانی های قبل، پس از مدتی به دلسردی و خستگی تبدیل شود؟ دکتر احمد آقامحمدی، مشاور ازدواج و خانواده به این پرسش پاسخ داده است.
تندرستی : زن و مرد بعد از ازدواج با قرارگرفتن در جریان زندگی و رو به رو شدن با رویدادهای متفاوت و تغییر اولویت ها، کمتر به انگیزه های درونی که تا قبل از آن حرف اول را می زدند، توجه می کنند. قبل از ازدواج به هزاران دلیل عاشقانه، طرفین در تلاش هستند که دائم خود را با خواسته ها و تمایلات طرف مقابل تطبیق دهند و رضایت طرف مقابل را جلب کنند.
حتی اگر یکی از طرفین مصرانه روی خواسته هایش تاکید کند. طرف مقابل با گذشت از خواسته اش چشم پوشی می کند و در نتیجه روابط با روندی صعودی که روز به روز جذاب تر می شود، ادامه پیدا می کند. پس چه عواملی باعث می شود آن همه رعایت احترام، فداکاری ها و مهربانی های قبل، پس از مدتی به دلسردی و خستگی تبدیل شود؟ دکتر احمد آقامحمدی، مشاور ازدواج و خانواده به این پرسش پاسخ داده است.
یک نواختی می تواند با خود بی حوصلگی، کسلی و بی اهمیت شدن نسبت به همه چیز را بیاورد و درمواردی حادتر منجر به افسردگی یا جدایی همسران از یکدیگر یا طلاق عاطفی شود. بعد از ازدواج و زندگی زیر یک سقف، خیلی وقت ها فرصت ایجاد خلوت، تفکر و تأمل در مورد خود و طرف مقابل و اقداماتی مثل سورپرایزکردن یا تجزیه و تحلیل رفتارها کمتر و تقریبا همه کارها و اقدامات افراد روتین و تکراری می شود. دیگر آن شوق قبل از دیدار و آن سرخوشی و انرژی بعد از ملاقات وجود ندارد.
اگر به موارد زیر توجه نکنیم پس از مدتی، زندگی تبدیل به یک حس کسل کننده، بی رنگ و خالی از تنوع می شود.
از خودمان شروع کنیم
اگر از یک ارتباط زناشویی که دلخواه شما نیست رنج می برید اولین گام این است که خود را اصلاح کنید. در یک ارتباط دوطرفه کمتر می توان فقط یک نفر را به عنوان منشا تمام مشکلات دانست. سرنوشت خود را به دست بگیرید و برای تغییر زندگی و روابط زناشویی خود برنامه ریزی کنید. رفتارهای غلط خود را اصلاح کنید و انجام بعضی از وظایفی را که تا قبل از این فراموش کرده بودید از سر بگیرید. همان طور که اشاره شد زندگی زناشویی یک ارتباط دوطرفه است و قسمتی از این جریان از سمت شماست؛ بنابراین ابتدا خودتان را تغییر دهید.
دوست داشتن به همان شوری قبل
برای دوست داشتن اما و اگر را فراموش کنید. همسر شما نزدیک ترین فرد به شماست. او را بدون هیچ قید و شرطی دوست بدارید. هیچ مادری برای دوست داشتن فرزندش کلمه اگر به کار نمی برد. هرکسی باید همان طور که هست دوست داشته باشد. شرط گذاشتن برای دوست داشتن، فاصله بین شما را بیشتر و بیشتر می کند.
خلاقیت در رابطه زناشویی
در رابطه خود با همسرتان خلاقیت داشته باشید و تنوع ایجاد کنید؛ به طور مثال واژه های محبت آمیز را از گفتار خود حذف نکنید. این واژه ها، وازه های هیجان انگیزی هستند. هرچند وقت یک بار همسرتان را با یک پسوند یا پیشوند مثل عزیزم و... صدا بزنید. اگر مهارتی دارید، به همسرتان نیز بیاموزید. همین لحظات آموزش می تواند یک تنوع در رابطه تان باشد. روزهای تولد و سالگرد ازدواج را از دست ندهید چراکه این روزها بهترین فرصت برای ایجاد یک تنوع حسابی در بین روزهای یکنواخت زندگی است. هرکس به زمان هایی برای خودش نیاز دارد که از یک سرگرمی لذت ببرد یا با دوستانش جمع شود.
اگر همسر شما فوتبال دوست دارد یا به موسیقی علاقه مند است، درحالی که شما به آن علاقه ندارید از او ایراد نگیرید. او را تشویق کنید که رابطه بیشتری با دوستان خود داشته باشد. او از این مصاحبت ها لذت خواهد برد. مطالعات نشان می دهد افرادی که در کنار دوستان شان بوده اند، سالم تر بوده و زندگی طولانی تری داشته اند.
قبلا هم این بودیم!
«کی وقتداره قرار بذاره بره بیرون»، «کی دیگه حوصله داره نامه عاشقانه بنویسه؟»، «اون که غریبه نیست. هر لباسی که بپوشم براش فرقی نمی کنه» این اشتباهی است که بسیاری از زوج ها مرتکب آن می شوند. به خاطر بیاورید در روزهای اول زندگی مشترکتان چه کارهای رمانتیکی انجام می دادید که حالا فراموش کرده اید! او را به شام دعوت می کردید، در سالگرد ازدواجتان لباس مورد علاقه او را می پوشیدید، هر چند وقت یک بار آلبوم خاطراتتان را مرور می کردید و شاید ده ها کار دیگر که منحصر به رابطه شما بوده است. اگر خودتان بخواهید امروز هم می توانید باز آن روزها را بسازید.
قدر همدیگر را بدانیم
مدتی که از زندگی زناشویی می گردد، زن و شوهر دیگر از هم تشکر نمی کنند یا کمتر تشکر می کنند. همه روزه دلیلی برای تشکر از همسر خود پیدا کنید و آن را در قالب جمله ای ساده و زیبا بیان کنید؛ مثلا به او بگویید: «از موفقیت در کارت خوشحالم». از اینکه با او ازدواج کرده اید ابراز خرسندی کنید و از شیوه زندگی او تعریف کنید.
زمانی که به او می گویید: «از اینکه فرزندمان را به مدرسه می بری ممنونم» به او می فهمانید که به نقش پدری یا مادری او هم اهمیت می دهید.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟