ارسالها: 14491
#51
Posted: 30 Jul 2013 13:00
هرگز نمی توان به گذشته باز گشت
هرگز نمی توان به گذشته باز گشت و خوشبختی در آن روزها را احساس کرد. چه دیر می فهمیم که خوشبختی پنهان در همان روزهایی بود که آن را بدون شادی سپری کردیم! می گویی چه سکوتی دنیا را فرا گرفت اگر هر کسی به اندازه عملکردش صحبت می کرد! می گویم می دانم که خسته ای و شاید زندگی آن جشنی نبود که تو آرزویش را داشتی اما حالا که به آن دعوت شدی سعی کن از همه خوشبخت تر باشی؛ و این را بدان که خوشبختی نوعی «شادی» است که هیچ وقت با تقسیم کردن کم نمی شود.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#52
Posted: 30 Jul 2013 13:03
تمرین کنید که مثبت صحبت کنید
یک حرف از طرف شما می تواند یک مرحم باشد یک یک بمب. یک حرف مثبت باعث می شود احساس خوبی داشته باشید. یک حرف منفی باعث می شود احساس ناامیدی و شکست کنید.
می گویند نحوه پیش فرض فکر کردن بیش تر افراد منفی است. اگر شما از آن آگاه نباشید، این افکار منفی می توانند به راحتی تبدیل به صحبت های منفی شوند. یک فهرست شخصی تهیه کنید. آیا می خواهید خوش بین باشید یا بدبین. به طور ذاتی به کدام طرف گرایش دارید؟ آیا گرایش دارید بیش تر اوقات به افکار دلگرم کننده فکر کنید یا افکار ناامید کننده؟
اگر به سمت بدبین بودن گرایش دارید سعی کنید صحبت های مثبت تری داشته باشید. به الگوهای فکری خود توجه کنید و کاری کنید منفی کردن وارونه شود. کتاب بخوانید یا از وسایل دیگری استفاده کنید تا الگوهیا فکری مثبت را تقویت کنید. شما می توانید یک فرد امیدوار و مثبت در یک دنیای افسرده و منفی باشید.
یک چراغ روشن و مثبت در یک دنیای تاریک و منفی باشید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#53
Posted: 30 Jul 2013 13:05
تاثیرگذاری بر دیگران، هنر هرکس نیست!
1- عمل متقابل
ما همواره می خواهیم که لطفی را جبران کنیم. کارهایی را برای دیگران انجام دهید تا آنها احساس اجبار کنندن که باید در مقابل، برای شما کاری انجام دهند. حتی لطف های کوچک نیز در برخی مواقع با لطف های بزرگ پاسخ داده می شوند. حقیقت این است که اندازه لطفی که به دیگران می کنید اهمیت چندان ندارد و مهم انجام آن است.
2- نفوذ
ما به سخنان افرادی که فکر می کنیم مهم هستند با دقت بیشتر گوش می دهیم. پس تلاش کنید کسی باشید که مهم جلوه کند. آراسته و خوب لباس بپوشید و کارت ویزیت درخور توجهی برای خود تهیه کنید. خوش پوش باشید و هوشمندانه رفتار کنید تا دیگران به شما اهمیت بدهند.
3- تعهد و ثبات
نسبت به تصمیم هایی که گرفته اید متعهد باشید. برای مثال ممکن است به یک مشتری وعده دهید که کالایی را برای او تهیه می کنید. مهم نیست که این کالا چقدر ناچیز و کم ارزش باشد اما اگر در تهیه آن تعهدت و پیگیری نشان دهید به طور حتم احترام و توجه مشتری را جلب خواهید کرد و سفارش های بزرگتر و پرسودتر از راه می رسند.
4- اعتبار اجتماعی
مردم از جمعیت پیروی می کنند. تنها گروه کوچکی هستند که کاری را انجام می دهند و بقیه تنها از دیگران پیروی می کنند. هر کاری می توانید انجام دهید تا نشان دهید که افراد زیادی از کسب و کار شما استقبال می کنند. اگر به لشکری از دیگر مشتری های خوشحال و راضی خود اشاره کنید، مشتری فعلی نه تنها مقاومت کمتری در مقابل شما خواهد داشت بلکه قدرت چانه زنی خود را نیز از دست می دهد.
5- دوست داشتنی باشید
مردم به کسی «بله» می گویند که او را دوست دارند. روابط مثبت پایه همه تعاملات موفق است. نقطه اشتراکی میان خود و فردی که در مقابل شما قرار گرفته بیابید. زادگاه مشترک، تیم ورزشی محبوب، مسیر تردد یکسان و مانند اینها می توانند نقطه آغازی برای جلب نظر دیگران باشند.
سعی کنید همچون آنها سخن بگویید تا با شما احساس راحتی بیشتری بکنند و تمام لطف خود را نثار شما کنند. فراموش نکنید واقعا سخت است به کسی «نه» بگویید که واقعا شبیه شماست.
6- کمیابی و ضرورت
ما آنچه را که نمی توانیم داشته باشیم، می خواهیم. فرقی هم نمی کند یک گوشی تلفن باشد یا حضور در یک دانشگاه معتبر، هر چه تحقق خواسته ای سخت تر باشد، علاقه ما به داشتن آن نیز بیشتر می شود. به همین خاطر محصول خود را به محصولی ویژه تبدیل کنید. برای مثال لیست انتظار تهیه کنید و یا محدوده زمانی خرید تعیین کنید.
ما معمولا تا مجبور نشویم، خرید نمی کنیم. پس ابتدا یک استراتژی صحیح طراحی کنید تا با استفاده از آن کاری کنید که مشتری ها با توجه به سختی های تهیه کالای شما، برای داشتن آن تمایل بیشتری پیدا کنند.
اکنون دیگر شما نیز از رازهای تاثیرگذاری بر دیگران مطلع هستید، رازهایی که بیشتر شما برای اینکه بتوانید بهبود مهمی در توان تاثیرگذاری خود بر دیگران ایجاد کنید، به آنها نیاز دارید. این نکات باید همیشه و همه جا مورد استفاده قرار گیرند. آنها تنها به دنیای کسب و کار محدود نمی شوند، بلکه هر جایی که تعاملی با دیگر انسان ها دارید، به تاثیرگذاری بر آنها نیز نیاز دارید.
به سختی می توان بدون توان تاثیرگذاری بر دیگران، روابط کاری و شخصی مناسبی داشت. مهم نیست که چه شغلی دارید و چه می کنید، اگر تنها یک انسان در اطراف شما وجود دارد که با او سر و کار دارید، پس باید تاثیرگذار باشید و به یاد داشته باشید که تاثیرگذاری بر دیگران یک ضد ارزش به حساب نمی آید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#54
Posted: 30 Jul 2013 13:08
خودخواهی و راهکارهای آن
تیپ های شخصیتی و خودخواهی
انسان ها تیپ های شخصیتی متفاوتی دارند. شخصیت خودشیفته، شخصیتی است که خود را بالاتر از دیگران و ستودنی می داند و خود را محور محیط پیرامون و دنیا می پندارد. شخصیت خودشیفته نماد بارز انسان خودخواه است، چنین افرادی از دوران کودکی چنان بار آمده اند که گویی همه چیز باید حول محور آن ها بچرخد و اگر غیر از این باشد، اتفاق ناخوشایندی افتاده است. چنین افرادی ممکن است از سوی نزدیکان و خانواده با همین خصوصیات پذیرفته شوند اما در تعاملات اجتماعی قطعا با مشکلات زیادی روبه رو می شوند که چون قدرت پذیرش آن را ندارند و از آن تحت عنوان بی عدالتی یاد می کنند.
در واقع فرد خودشیفته همه خوبی ها را برای خودش می خواهد و با بدی ها نیز تا زمانی که به ضررش نباشد کنار می آید. اما زمانی که جایگاه وی به هر دلیلی به خطر بیفتد، دنیای ذهنی وی همان ویژگی ها و خصلت ها را طور دیگری تعبیر می کند. از سوی دیگر دوست داشتن خود بخشی از توان و ظرفیت روانی همه انسان هاست که بدون آن نمی توانند ادامه حیات دهند.
تعاملات انسان در زندگی پیچیده امروزی باعث شده است که نحوه نگرش به خود متحول شود، زندگی مدرن، عناصر و ابزارهایی را به انسان تحمیل کرده است که مستقیم و غیر مستقیم روابط خود را با دیگران تحت تأثیر قرار می دهد؛ در این فرآیند انسان برای حفظ منافع خود، دفع خطر، رفع احساس تهدید و ایجاد پناهگاه امن، گویی راه دیگری جز فربه کردن حس خودخواهی پیدا نکرده است. به عبارت دیگر فرد برای پیگیری اهداف و اغراض خود به خودخواهی دامن می زند.
نکته این جاست که مرز خود دوستی با خودخواهی از چگونگی تعاملات اجتماعی فرد مشخص می شود. عملکرد فرد خودخواه باعث ایجاد ترس، تهدید یا آزار یا پایمال شدن حقوق دیگران می شود و باید مانع از رشد آن شد. در مقابل عملکرد فردی که خود را دوست دارد باعث رشد و شکوفایی روانی، اجتماعی و فردی می شود بدون این که مانعی سر راه دیگران ایجاد کند و این ویژگی پذیرفته شده است.
راهکارها
در ادامه مطلب به چند راهکار که در غلبه بر خودخواهی تاثیر دارد، اشاره می کنیم.
1 - بپذیرید که خودخواه هستید زیرا اگر این اولین قدم را طی نکنید برای روبه روشدن با آن به آمادگی کامل نرسیده اید. این گام بسیار دشوار است و صداقت زیادی می طلبد. لازم است چند روز به رفتار و حرکات خود بیندیشید و رفتارهای خودخواهانه را تشخیص دهید.
2 - بپذیرید که بعضی خصوصیات شما ناپسند است. همه ما از ناراحتی و رنج کشیدن دوری می کنیم، البته می توان همچنان خودخواهانه زندگی کرد اما برای رشد و تکامل باید سختی کشید.
3 - یاد بگیرید که تا نبخشید نمی توانید خودخواهی را از خود دور کنید. بخشنده باشید و بدون داشتن توقع، نیکی کنید. ممکن است احساس کنید مورد ظلم واقع شده اید اما باید بدانید انسان فطرتا بخشنده است و هر قدر انسان ببخشد، عملکرد او به انسانیت نزدیک تر می شود. بنابراین در لحظات حساس و دشوار زندگی، تصمیمات درست بگیرید.
4 - در برابر خودخواهی دیگران صبور باشید. ممکن است در راه مبارزه با خودخواهی تنها باشید و اطرافیان همچنان خودخواهانه به زندگی ادامه دهند. با آن ها صبور باشید و از رفتارهای آنان، عمق زشتی خودخواهی را دریابید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#55
Posted: 30 Jul 2013 13:11
13 راه برای داشتن طول عمر بیشتر!
۱- خود و فرزندتان را به خوردن صبحانه عادت دهید، حتی اگر یك میوه یا یك لیوان آب میوه تازه باشد.
۲- از خوردن میان وعده های غذایی بین صبحانه و ناهار و ناهار و شام غافل نشوید. سعی كنید در این وعده ها بیشتر از میوه و سبزی، كیك و كلوچه های كم شكر با یك لیوان شیر استفاده كنید.
۳- در هنگام گرسنگی، تنقلات نخورید. استفاده از مواد غذایی كم ارزش مثل چیپس و پفك تنها باعث ایجاد عادات غذایی ناسالم می شود و هیچ نقشی جز بر هم زدن رژیم غذایی شما نخواهند داشت.
۴- روزانه ۸ تا ۱۰ لیوان آب بنوشید.
۵- از خوردن شام سنگین، حجیم و پرچرب بپرهیزید. خوردن سالاد و سبزی به همراه روغن زیتون را در كنار شام (البته سبك) فراموش نكنید.
۶- مصرف گوشت قرمز را به ۲ مرتبه در هفته كاهش دهید و سعی كنید بیشتر از ماهی و مرغ و میگو استفاده كنید.
۷- در تهیه غذا به روش صحیح پخت و حفظ موادغذایی توجه كنید. حتماً قبل از طبخ، چربی های زاید گوشت و مرغ را بكنید و بیشتر از روش بخارپز و كباب كردن استفاده كنید.
۸- بلافاصله پس از صرف غذا به رختخواب نروید. ۳ ساعت فاصله بین شام و خواب كافی است.
۹- از مصرف زیاد نمك خودداری كنید.
۱۰- هرگز پس از صرف غذا، چای ننوشید زیرا مانع از جذب آهن می شود.
۱۱- به اندازه كافی میوه و سبزی بخورید. خوردن روزانه ۵ واحد میوه و سبزی تازه و متنوع برای داشتن بدن سالم ضروری است.
۱۲- مصرف غذاهای آماده حاوی چربی های اشباع و سس را محدود كنید.
۱۳- از انجام روزانه نیم ساعت ورزش كوتاهی نكنید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#56
Posted: 30 Jul 2013 13:12
دختردارها شادترند!
در این یافته که باعث تعجب بسیاری از والدین شده، محققان متوجه شدند دو فرزند دختر به احتمال کمتری با یکدیگر به مشکل برمی‌‌خورند، با یکدیگر رفتار بهتری دارند و به ندرت والدین خود را آزار میدهند. این روان‌شناسان ادعا کردند، فرزندان دختر راحت‌تر با هم کنار می‌‌آیند، توجه بیشتری به یکدیگر داشته و اعتماد بیشتری به والدین خود دارند. اما بیشتر شدن تعداد دختران نه تنها شرایط را بهتر نمی‌کند، بلکه ممکن است به فاجعه بیانجامد.
تحقیقات نشان می‌‌دهد خانواده‌هایی که دارای 4 فرزند دختر هستند مشکلات بیشتری برای کنترل دعوا‌ها و مشکلات بین اعضای خانواده دارند.
محققان مطالعاتی را روی 2هزار و 116 زوج که دارای فرزندان زیر 16 سال بودند انجام دادند تا به بهترین ترکیب فرزندان برای رسیدن به آرامش در خانواده پی ببرند. میزان شادی و رضایت از زندگی در بین خانواده‌هایی که دارای 2 دختر هستند بیشترین میزان است.
اما برعکس پدر و مادرهایی که دارای 4 فرزند دختر هستند به طور متوسط باید هر روز 4 دعوای خانگی را حل و فصل کنند. بعد از دو دختر، ایده‌‌آل‌‌ترین حالت داشتن یک پسر و یک دختر است و سومین ترکیب محبوب در بین والدین، داشتن دو پسر است. والدین معتقدند پسر‌ها به یکدیگر توجه زیادی نشان میدهند و دوستان خوبی میشوند، اما بعد از آن که آنها بزرگ میشوند اعتماد آنها به پدر یا مادر کمتر می‌شود.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#57
Posted: 30 Jul 2013 13:13
منطقی تصمیم بگیر
اگر موفقیتی به دست آورده اید، پیشرفت و ترقی خوبی خواهید کرد. شاید به تو حسادت کنند، اما تو سرت پی کار خودت باشد. چون بعضی ها هستند که می خواهند تو را از خوشبختی دور کنند. پس منطقی تصمیم بگیر. از حسادت دیگران فقط باید به خداوند پناه برد. از تجربه و آزمایش هیچ گاه نترسید و روزهای زندگیتان را جدی بگیرید. ماموریت شما در زندگی، تغییر دادن جهان نیست، چون که نمی توانی. پس به دنبال تغییر خودت باش.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#58
Posted: 30 Jul 2013 13:19
یاد بگیرید مدعی باشید، ابراز وجود کنید !
یک من جدید ،با اعتماد به نفس!!
کسی در صف فروشگاه مواد غذایی نوبت شما را می گیرد . شما دارید آتش می گیرید اما هیچ چیز نمی گویید. شما با رئیس خود اختلاف نظر دارید، اما چیزی نمی گویید اینها برای شما آشناست ؟
با خودتان می گویید : من اعتماد به نفس دارم ، من با هوشم ، و من می دانم چه می خواهم. چرا نمی توانم آن را بگویم ؟ مدعی بودن – قاطعانه ایستادن وبیان آنچه در ذهنتان است به صورت روشن و محترمانه – شاید سخت به نظر برسد . ما نگرانیم اگر آنچه را که نیاز داریم درخواست کنیم ، دیگران را برنجانیم و یا یک توجیه برای ردکردن با جمله :" می دونی چیه ... " بشنویم . بنابراین ما حرفمان را ناگفته رها می کنیم .
حامی خود باشید
دفاع از خود ، بیشتر یک چالش برای بیان نیازهای شما است. ممکن است وضعیت اقتصادی باعث شود که برا ی درخواست ارتقا شغلی تردید کنید . اگرچه شاید هزینه ای که برای حمایت از خود می پردازید بسیار زیاد باشد ولی این کاررا انجام دهید .کارولین آدامز میلر، نویسنده کتاب "بهترین زندگی خودرا خلق کنید " می گوید : " وقتی چیزی را که می خواهید می گویید ، شادتر وبا اطمینان بیشتری خواهید زیست" . کسانی که در محل کار بهترصحبت می کنند ، زمان بیشتر و روابط بهتری دارند .
حالا چگونه دراین مهارت حیاتی استاد شویم ؟ میلر می گوید : "کلید آن سه چیز است : دانستن آنچه می خواهید، باوراین که حق شماست و پیدا کردن شجاعت بیان آن "
1 با دوستان و خانواده
با کمال تعجب، قاطع بودن در برابر نزدیکترین و عزیزترین کسان شما می تواند سخت ترباشد . میلر می گوید: "آنها کسانی هستند که ما بیشتر از همه دوستشان داریم ، ما ترجیح می دهیم خودمان ناراضی باشیم تا اینکه آنها را نا امید کنیم ." برای مسائل پیچیده، ما باید یک عمر با عادات بد قدیمی بجنگیم تا بتوانیم به جای کلمه "حتما" وقتی منظور واقعی ما" به هیچ وجه است"، آن را بگوییم .
میلر می گوید: درست است، پافشاری روی موضع خود در این موارد می تواند ناراحت کننده باشد ، اما ارزش این را دارد که در نتیجه آن روابط شما قوی تر شود . این تاکتیک ها را امتحان کنید :
" نه " بگویید
مثال - خواهرتان همیشه از شما می خواهد از بچه ها مراقبت کنید ، دوست شما می خواهد شمارا به کلاسی بکشاند که ازآن متنفر هستید ...
راه حل : یک نفس عمیق بکشید و در آرامش کامل فقط بگویید : "نه ، نمی توانم این کاررا انجام دهم " ، اگر او اصرار کرد ، تکرار کنید. فقط یک یا دو کلمه " نه ، نمی توانم " حتی اگر چند بار دیگر هم اصرار کرد همین کاررا انجام دهید. هر بار جمله را کوتاه تر کنید تا اینکه در آخر فقط بگویید "نه " . این به طرز فوق العاده ای موثر است چرا که به شما اجازه می دهد بدون ناراحتی چیزی را که می خواهید بیان کنید .
به ارزش های خود بچسبید
مثال - شما نیاز دارید تا فامیل به تصمیمات شما در مورد بچه هایتان احترام بگذارند . مثلا از دخالت پدرو مادرتان در پرورش آنها جلوگیری کنید .
راه حل: وقتی که شما درباره یک موضوع حساس صحبت می کنید بهتر است با من شروع کنید .منظور بیان خواسته های شماست که جزء حقوق شما به شمار می آید . این توضیحات ازطرف دیگر می تواند طرف مقابل را در وضعیت دفاعی قرار دهد و منجر به تشدید بحث شود . پس آن را ساده و خلاصه کنید : " من می خواهم بچه هایم را به روش خودم تربیت کنم " همین !
یک الگو را بشکنید
مثال - شاید دوستانتان همیشه رستوران ها را انتخاب می کنند (و شاید گرانترین ها را) یا همسرتان هربار مکان سفرتان را مشخص می کند .
راه حل: این یکی در روابط نزدیک بسیار اتفاق می افتد. اینجا نیز موقعیت "من" کلید اصلی است . نه را با گفتن چیزی که طرف مقابل از شنیدنش خوشحال می شود ، ملایم کنید . مثلا " این پیشنهاد خوبیست اما من دوست دارم الان فیلم ببینم "
2 در محل کار
آیا ترفیع شما تعویق افتاده ؟ دوست دارید کاربهتری انجام دهید ؟ با کسانی کار می کنید که مرتب دستاوردهای شمارا می دزدند و به نفع خود استفاده می کنند ؟ شما می دانید که باید چه کار کنید !!
"ابراز وجود یکی از مهم ترین ابزارها برای رسیدن به موفقیت است " این را گابریلا کورا، یک روانپزشک متخصص در مسائل محل کار می گوید" برای اینکه قادر باشید یک اندیشه را بیان کنید ،آن را دقیق و در زمان مناسب مطرح کنید " .خوشبختانه، این یک هنر یادگرفتنی است.
روش های زیر را دنبال کنید :
درخواست ترفیع خود را بیان کنید و آن رابگیرید
بهترین چیزهای خودتان را نشان دهید . دکتر کورا توصیه می کند :" باید پرونده خودتان را با ارائه دو یا سه مورد از کارهای ارزشمندتان در شرکت مطرح کنید "
و همینطور نگاهی به آینده نیز دارای اهمیت است : "در مورد کارهایی که در آینده قصددارید انجام دهید و هم راستای اهداف رئیستان هستند صحبت کنید ". با این کار شما قدرت مذاکره با مدیرتان را پیدا می کنید چرا که برا ی او ارزشمند تر خواهید بود . اگر مخالفت کرد چه ؟ آیا می توانیم در مورد عملکردمان دوباره صحبت کنیم ؟ شما نباید اصرار کنید بلکه فقط باید نشان دهید که به اندازه کافی به تواناییهای خود ایمان دارید .
بهترین ایده را در جلسه بیان کنید
اول شروع نکنید .اگرچه ممکن است فکر کنید همیشه بهتر است ایده هایتان را اول از همه بیان کنید ، هوشمندانه تر است که اول گوش کنید . دکتر کورا نصیحت می کند که :" ببینید چطور می توانید ایده خودرا روی ایده دیگران سوار کنید ". صبر کنید تا دو یا سه نفر صحبت کنند ، سپس شروع کنید ، چیزی شبیه این بگویید " ایده من ،که ممکن است با ایده سارا خوب جواب دهد اینست که ...."
به خاطر داشته باشید که قاطعیت کمک می کند ، بنابراین مورد خود را در 3 تا 5 جمله بیان کنید. دکتر کورا می گوید :"وقتی مردم اعتماد به نفس ندارند ،سعی می کنند تا خیلی کم یا خیلی زیاد حرف بزنند ونقطه نظرشان مشخص نیست. "
3 در اجتماع
مثال - در رستوران پیش خدمت نوبت شما را برای سفارش رعایت نمی کند یا فردی که قبل از شما از تریدمیل استفاده کرده آن را خیس عرق کرده است .
شاید خیلی ها فکر کنند که با دادزدن سر غریبه ها مشکل حل می شود ، به هرحال شما دیگر مجبور نیستید آنها را دوباره ببینید .ولی خیلی ها در این موارد چیزی نمی گویندچون احساس می کنند مهارت کمی در بیان دارند. نکات زیر این کار را ساده تر کنید :
شکایت کنید
مثال - نمی دانید وقتی پیراهنی خریده اید که با یک بار شستن خراب شده است ، چگونه درخواست خسارت کنید !
آرتور گالگو ، مدیرموسسه ارائه سرویس خدمات مشتریان شرکت ها ، می گوید : "در وهله اول بگویید که تا چه حد از محصول و یا نام تجاری لذت برده اید ، سپس مشکل را شرح دهید و در مرحله بعد اظهار امیدواری کنید که شرکت مسئولیت کالای خود را پذیرفته و مشکل را حل کند "
نمونه:"من همیشه از اینجا خرید می کنم ، اما تی شرتی که خریده ام با یک بار شستن خراب شده.می خواهم که آن را عوض کنم و یا اینکه خسارت آن را به من بپردازید "
درخواست ازکسی برای جلوگیری از کار آزاردهنده
اگر شما عادت ندارید آنچه در ذهن دارید را بیان کنید ،عکس العمل شما ممکن است نگاه خیره و یا صدای اه بلند باشد ، اما این بیان غیرکلامی خشم شمارا به مقصودتان نمی رساند و حس خوبی نیز در باره خود نخواهید داشت . بهتر است در حالت طبیعی بمانید و خواسته خود را صراحتا بیان کنید .
همیشه حواستان باشد و دنبال فرصت برای بیان خود باشید ، از آن فرار نکنید ، در ابتدا شاید سخت باشد ولی بعداین کاررا دوست خواهید داشت و اعتماد به نفستان روز به روز افزایش پیدا می کند
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#59
Posted: 30 Jul 2013 13:22
بر ویژگی های عالی زندگی خود تمرکز کنید ( شمشیر دو لبه ی تفکر منفی )
تصمیم بگیرید به جای کاستی های زندگی خود بر برتری های آن تمرکز کنید و این کار را تبدیل به عادت سازید.
به بیان بهتر، تلاش کنید به جای تمرکز کردن بر نداشته ها عادت تمرکز بر داشته هایتان را در خود پرورش دهید.
مجموعه ی چنین عادت هایی ساختار منش و شخصیت شما را تشکیل می دهند و تعیین می کنند که شما چه جور آدمی خواهید شد و زندگی تان را چگونه سپری خواهید کرد.
ما باید به گونه ای آگاهانه برخی عادت ها را در خودمان پرورش دهیم، وگرنه مانند بیش تر مردم جامعه، زندگی مان را به گونه ای خودکار سپری خواهیم کرد.
راه پرورش این عادت، گرفتن روزه ی فکری است.
البته این بدان معنا نیست که حتی یک فکر منفی را از سر نگذرانیم. منظور این است که اگر فکری منفی از سرمان گذشت آن را بر زبان نرانیم، بلکه آن را کنار بگذاریم، فراموش کنیم یا فکر دیگری را جایگزین آن کنیم.
اگر جمله یا عبارتی منفی ناخواسته از زبانمان پرید بی درنگ بگوییم «منظور من آن نبود، بلکه منظورم این است که . . . . . » و آن گاه بر چیزی خوب و مثبت تمرکز کنیم.
هدف این است که مدت هفت شبانه روز، حتی در شرایط دشوار و در مواقعی که کسی ما را ناامید و دلشکسته می کند نگذاریم هیچ فکر یا احساسی منفی در ما لانه گزیند. یا حتی در مواقعی که با وجود به کار باردن تمام تلاش مان به در بسته خورده باشیم.
همین جا باید متذکر شوم که کلید موفقیت در این است که هفت شبانه روز پیاپی کاملاً مثبت باشید و نگذارید حتی در یک فکر یا بیان منفی وا بمانید. بی درنگ آن را رها کنید. اگر این کار را نکنید و برای مثال در سومین روز با هجوم افکار منفی مواجه شوید باید از اول شروع کنید.
جالب این جاست که پس از پشت سر گذراندن موفقیت آمیز چهار یا پنج روز، رویدادی بسیار منفی روی خواهد داد. این آزمونی برای تعیین میزان مصمم بودن شماست. در پایان روز هفتم، احساس خواهید کرد آدم دیگری شده اید.
یکی از تکالیف این ماه شما گرفتن روزه ی فکری هفت روزه است. این کار به منظور این است که عادت توجه کردن به داشته ها به جای نداشته ها و تمرکز بر راه حل به جای مشکل را در خود پرورش دهید تا از این طریق زندگی تان را دگرگون سازید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
ارسالها: 14491
#60
Posted: 30 Jul 2013 13:23
من پا فشاری می کنم تا کامیاب شوم
پاداشی که در زندگی نصیب هر شخص می شود، در انتهای سفر مشخص می شود نه در شروع آن و در اختیار من نیست که بدانم چند گام باید بردارم تا به هدفم برسم. شاید در قدم هزارم، با شکست رو به رو شوم، اما گام بعدی، موفقیت به همراه داشته باشد.
هرگز تا زمانی که پیچ را دور نزنم نمی توانم حدس بزنم که چند گام دیگر تا موفقیت باقی است.
همیشه گام بعدی را بر خواهم داشت. به ترتیب. گام به گام. در حقیقت یک گام در هر زمان، کار دشواری نیست.
من پا فشاری می کنم تا کامیاب شوم.
من شکست را از صحنه ی ذهنم پاک می کنم و از فرهنگ لغاتم کلمات و عباراتی هم چون: ترک کردن، نتوانستن، قادر نبودن، غیر ممکن، بدوم سؤال، احتمالاً، شکست، کار ساز نیست، نا امیدی و . . . . . را حذف می کنم زیرا این ها کلمات و لغاتی است که نادان ها از آن استفاده می کنند.
من از یأس دوری می کنم.
اما اگر این بیماری، فکرم را چرکین کند، روی آن کار می کنم. من تحمل می کنم و باقی می مانم.من به موانع پیش پایم توجه نمی کنم و در عوض، به اهداف بالای سرم فکر می کنم. زیرا می دانم هنگامی که این صحرای خشک پایان یابد، به چمن زارهای سر سبز می رسم.
من پا فشاری می کنم تا کامیاب شوم.
من توجهم را به دستور العمل ها و قوانین قدیمی، معطوف می دارم و آن ها را در زندگی به کار می بندم. من خوب می دانم که هر شکست، شانس مرا در تلاش بعدی، برای کسب موفقیت، بیش تر می کند. هر کلمه ی «نه» ای که می شنوم، مرا به شنیدن «آری» نزدیک تر می کند.
هر ترشرویی که می بینم مرا برای لبخندهای آتی آماده می کند. با هر بد شانسی که رو به رو می شوم، آن را بذری برای خوش شانسی های فردا می انگارم. باید شب را داشته باشم تا از روز سپاس گزار باششم. گاهی باید شکست بخورم تا حداقل یک بار برنده شوم.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
صفحه 6 از 13