انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 8 از 13:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  13  پسین »

10 راه ساده برای آرامش بخشیدن به زندگی


زن

 
کینه به دل نگیرید تا قلبی سالم داشته باشید

کینه به دل نگیرید تا قلبی سالم داشته باشید
تحقیقات نشان می دهد احساسات منفی به خصوص کینه و نفرت بر سلامت بدن و بیش از همه قلب تاثیر گذاشته و موجب بروز انواع بیماریهای قلبی می شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل ازمهر ، بررسی ها نشن می دهد ، احساسات منفی به گسترش التهابات مزمن کمک می کند. اما بیشترین تاثیر را در قلب گذاشته و مشخص شده که 10 سال کینه و رنجش پی در پی درمردان به سیستم ایمنی آنها آسیب رسانده و آنها را در معرض خطر بیماری قلبی قرار می دهد.
بر اساس این گزارش ، احساسات حاکی از خشم و رنجش احتمال ابتلا به اختلالات مرتبط مانند دیابت نوع دو و فشار خون بالا را افزایش می دهد و زمینه را برای بروز این گونه بیماریها مساعد می کند.
تحقیقات نشان می دهد ، مردان عصبانی بیشتر در معرض التهاب مزمن هستند. افرادی که نسبت به دیگران دچار خشم و نفرت می شوند بدن را در جریان انواع آسیبها قرار می دهند و این احساسات را بیشتر در قلبشان تجربه می کنند به همین دلیل قلبشان پس از مدتی از عملکرد طبیعی خود خارج می شود.
چنین افرادی با کینه و خشم زیاد نه تنها بیشتر در معرض افسردگی قرار می گیرند بلکه سیستم ایمنی خود را نیز تضعیف کرده و انواع التهابات در بدنشان افزایش می یابد.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
میخواهی خوشبین شوی ؟؟؟

مثبت اندیشی چیزی فراتر از اعتقاد کورکورانه است و قدرت آن بر زندگی انسانها بسیار زیاد و شگفت انگیز است .

خوشبین ها تقریباً درهمه ی جنبه های زندگی بهتر از بدبین ها عمل می کنند ومعمولا به موفقیتهای بیشتری نائل شده و از موفقیتهای اجتماعی لذت بیشتری می برند . انسانهای خوشبین همچنین کمتر مستعد پذیرش افسردگی و بیماریهای جسمی هستند . " مارتین ای . پی . سلیگمن " پروفسور روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا می گوید : " شواهدی وجود دارد که خوشبینی ، سیستم دفاعی وحفاظتی بدن را تقویت می کند ."

روانشناسان معتقدند خوشبینی وبدبینی ، عاداتی هستند که ما از زمان کودکی می آموزیم و والدین ما الگو و سرمشق ها ی ما هستند . به یاد بیاورید هنگامی که در اثر ترکیدن لوله آب ، خانه جدید شما غرق آب شد، پدر شما آه و ناله کرد که " چرا من چنین خانه بدی را انتخاب کردم ؟ " یا گفت : " در قرار داد ما تضمین شده که همه چیز بی عیب و نقص باشد، بنابراین من از معمار ساختمان می خواهم لوله کشی ساختمان را تعمیر کرده و خسارت به وجود آمده را جبران کند"؟ سلیگمن می گوید : " خوشبینی ، یک روش عادی برای توضیح شکستها به خودتان است ".

انسان بدبین معتقد است اتفاقات بد ، از شرایطی دائمی و ثابت نشأت می گیرد: " من در امتحان ریاضی مردود شدم ، چون استعداد یادگیری اعداد و ارقام را ندارم " و اتفاقات خوب ، از شرایطی موقتی ناشی می شود: " همسرم امروز به من یک شاخه گل هدیه کرد ، چون روز کاری خوبی داشته ". اما انسان خوشبین ، شکست را به عوامل موقتی نسبت می دهد " من در امتحان رد شدم چون دقت نکردم " و موقعیت های مطلوب را به عوامل پایدار: " او برای من گل هدیه آورد، چون مرا دوست دارد ".

بدبین اجازه می دهد ناامیدی در بخشی از زندگی اش وارد شود و به سایر بخشها نفوذ و سرایت کند . به عنوان مثال وقتی به شخصی گفته می شود به طور موقتی از کار بر کنار شده است ، انسان بدبین نه تنها به خاطر از دست دادن شغل خود احساس بدی دارد بلکه نگرانی اش را به سایر ابعاد زندگی خود منتقل کرده ، ابراز می کند که زندگی زناشویی اش در معرض خطر است و فرزندانش غیر قابل کنترل هستند، اما انسان خوشبین اجازه نمی دهد یک شکست ، تما م زندگی او را محدود کند ، او با خود فکر می کند " پس من در این شرایط، شغلی ندارم ، ولی من وهمسرم هنوز رابطه خیلی خوب و نزدیکی با هم داریم و فرزندانمان مایه افتخار ما هستند ".

وقتی مشکلی پیش می آید و کارها خراب می شود، بدبین ها خود را سرزنش می کنند : برای مثال اگر راننده دیگری به ماشین پارک شده آنها خسارت وارد کند ، آنها خود را سرزنش می کنند که چرا ماشین را در جای نامناسبی پارک کرده اند . اما انسان خوشبین چنین مشکلی را به اتفاق نسبت می دهد یا سعی می کند راه جدیدی پیدا کند : " دفعه بعد ماشین را در جایی که ماشین های کمتری وجود دارد ، پارک می کنم ."
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
آیا شما هم می خواهید یک انسان خوشبین باشید ؟
خوشبختانه عادتهای فرا گرفته شده می توانند به فراموشی سپرده شوند. تازه ترین تحقیقات نشان می دهد که خوشبینی ، مهارتی است که هر انسانی می تواند به خوبی آن را فراگیرد . در اینجا یک برنامه چهار مرحله ای توصیه می کنیم که به شما کمک می کند تا مثبت بیندیشید:
1- با افکار منفی مبارزه کنید
فرض کنید با تأخیر به محل کار خود رسیده اید ، پیش از آنکه خود را سرزنش کنید و بگویید : " من همیشه دیر می رسم " از خود ارزیابی دقیق و درستی داشته باشید. سعی کنید به خاطر بیاورید آخرین باری که با تأخیر به محل کارخود رسیدید ، چه زمانی بود، دیروز ؟ نه ، هشت هفته پیش . آیا تأخیر شما به این دلیل بود که برای جدا شدن از رختخواب تنبلی کردید؟ نه ، پسر نوجوان شما دیشب باک ماشین را خالی کرده بود و شما مجبور شدید برا ی پر کردن باک ماشین به پمپ بنزین بروید .
بدترین فیلمنامه را تصور کنید که بر خلاف انتظار، بهترین فیلم را در پی داشته باشد ؛ شما آه و ناله می کنید که " من حتما اخراج خواهم شد "، اما ، شاید رئیس شما در ترافیک گیر افتاده باشد و حتی دیرتر از شما به محل کار برسد . در مرحله بعد ، سناریویی را که احتمال وقوعش بیشتر است ، مجسم کنید : همچنان که شما با دستپاچگی و به سرعت به سمت میز کار خود می روید ، رئیس با اخم وعصبانیت به شما نگاه می کند . دستپاچه کننده و باعث شرمندگی است ، ولی کشنده که نیست .

در نتیجه به فکر یافتن یک راه حل باشید . یا در وقت صرف نهارهم کار کنید یا چند دقیقه زودتر خانه را ترک کنید تا در صورت بروز تأخیرهای پیش بینی نشده ، فرصت کافی در اختیار داشته باشید.

2- برنده بودن را تمرین کنید
" در امتحانات ، افرادی که تصور می کنند نتیجه خوبی خواهند گرفت و موفق خواهند بود، بسیار بهتر از آنانی که از خود انتظار مردود شدن دارند، عمل می کنند ، اگر برای امتحانی که در پیش دارید ، احساس نگرانی می کنید ، پیش از روز امتحان ، خود را مجسم کنید در حالی که سرجلسه امتحان نشسته اید و برگه امتحان در مقابلتان قرار دارد و شما با یاد خداوند و کمک خواستن از او شروع به خواندن سؤالات کرده و به خوبی به آنها پاسخ می دهید . درهنگام مواجهه با صحنه واقعی ، این تمرین فکری به شما اطمینان و نیروی اراده خواهد داد.
3-به خودتان اعتبار و ارزش بدهید
به موفقیت های خود در گذشته اعتراف کنید . اتفاقات خوبی را که برای شما به وجود آمده ، به عنوان نتیجه تلاش های خودتان تجزیه و تحلیل کنید . " عکس هایی که در تعطیلات گرفتید ، عالی بودند نه به این خاطر که دوربین به خوبی ساخته و طراحی شده بود ، بلکه به خاطر مهارت شما در زمینه نور و ترکیب اجزای صحنه ." " مهمانی شما در فضای باز موفقیت آمیز بود، نه به این دلیل که هوا خوب و مساعد بود ، بلکه این موفقیت به خاطر تدارک خوب و مهارت های اجتماعی شما بوده است ." از موفقیت ها ی خود تجلیل کنید ( موفقیت های خود را جشن بگیرید ) : " من قفل در را تعمیر کردم بدون این که مجبور باشم از نجار کمک بخواهم ، حالا من به شیوه جدیدی با خود رفتار خواهم کرد ." احساس افتخار و مباهات ، نسبت به کمالات و فضایل خود ، برای شما یک احساس خود ارزشی می سازد.
4- برا ی خود ، هدف تعیین کنید
دقیقاً تعیین کنید که قصد دارید چه کاری انجام دهید . مثلا ً متعهد شوید که هفته ای یک بار به صورت داوطلبانه در مؤسسات خیریه فعالیت کنید . هدفهای بزرگ را به هدفهای کوچکتر تقسیم کنید ، تا زیر بار سنگین وظایفتان فلج نشوید. با دستیابی به هر هدف اولیه ، شاهد یک پیشرفت خواهید بود. شما در مورد آنچه در آینده اتفاق می افتد ، احساس انرژی و هیجان خواهید داشت و این ، نشانه و قدرت یک انسان خوشبین است
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
برای مقابله با مشکلات، شوخ طبع باشید

یک متخصص روانپزشکی در خصوص راهکارهای مقابله با استرس گفت: استفاده از سیستم‌های حمایتی کارشناسان و مشاوران، حل مسئله، آرام سازی، حدیث نفس، شوخ طبعی، ورزش کردن و سیستم خود پاداشی و تشویق خود، هشت راهکار ساده در از بین بردن استرس محسوب می‌شوند.
دکتر حامد محمدی کنگرانی در گفت وگو با ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به موقعیت‌های استرس زا در طول زندگی اظهار داشت: زندگی سرشار از وقایع استرس آمیز است که علاوه بر برخی از موقعیت‌های استرس زا همواره می‌تواند با انسان همراه باشد با این حال استرس همیشه مشکل نیست و در بسیاری از موارد قابل کنترل است.
این متخصص روانپزشکی، غربالگری استرس‌ها را امری ضروری دانست و اظهار داشت: استرس‌ها در ابتدا غربال شده و سپس به استرس‌های روزانه و طولانی مدت تقسیم می‌شوند به طوری که برخی از استرس‌ها اختلالات و افسردگی‌ها را به دنبال خواهند داشت، علاوه بر این اگر استرس طولانی مدت درمان نشود، فرد دچار اختلال انطباقی خواهد شد به طوری که اختلال در روابط اجتماعی، کار و خواب را در پی خواهد داشت.
وی در خصوص علائم ابتلا به استرس تصریح کرد: کم خوابی، عصبانیت، اختلال در روابط اجتماعی از شایع‌ترین علائم استرس است، علاوه بر این در صورت تشدید این علائم و برطرف نشدن آنها، افسردگی و اختلال انطباقی به سراغ فرد می‌آید. همچنین مشکلات قلبی، تنگی نفس از اختلالات شایع استرس است.
عضو کمیته رسانه انجمن روانپزشکان، با تقسیم بندی انواع استرس‌ها و پیامدهای آن افزود: اولین نکته در برابر استرس تقسیم بندی آن به استرس مثبت یا منفی است علاوه بر این وقتی فرد دچار استرس می‌شود باید اختلال خود را ارزیابی کرده ودر بررسی ابتدایی میزان ابتلا به استرس خود را سنجیده و سپس میزان ارزش موقعیت در ایجاد استرس و تنش را ارزیابی کند به طوری که این موقعیت تا چه میزان ارزش استرس را داراست.
وی ادامه داد: پس از ارزیابی استرس و در صورت مثبت بودن ارزش استرس، راهکارهای مقابله با آن مطرح می‌شود به طوری که برخی از افراد از روشهای هیجان مدار و یا مسئله دار استفاده می‌کنند به این منظور که فرد در روش هیجان مدار از کاهش هیجان اضطراب، ورزش کردن و یا دعا خواندن استفاده می‌کنند، همچنین جرو بحث از راهکارهای روش مسئله مدار محسوب می‌شود علاوه بر این روشهای سازگارانه و ناسازگارانه از دیگر راهکارهایی است که هر فرد استفاده می‌کند.
عضو کمیته رسانه انجمن روانپزشکان در خصوص روشهای غیردارویی مقابله با استرس افزود: به منظور مقابله و رهایی از استرس هشت راهکار غیر دارویی مرسوم است که ریلکسیشن، اولین حرکتی است که هر فرد می‌تواند استفاده کند بنابراین هر فرد باید از مهارت‌های کنترل خشم و عصبانیت و ورزش‌هایی از جمله شنا و پیاده روی استفاده کند.
دکتر محمدی، در خصوص اشتباه رایج در برابر مقابله با استرس افزود: استفاده از سیستم‌های حمایتی اطرافیان، پزشکان، روانپزشکان و تیم‌های درمانی، گام دوم برای مقابله با استرس محسوب می‌شود با این حال برخی از افراد در این مرحله به اشتباه از مشاوره‌های احساسی دوستان و افراد غیرمتخصص بهره می‌برند. بنابراین انتخاب دوست و روابط اجتماعی در تشدید و یا رفع اضطراب نقش مهمی را ایفا می‌کند.
حل مسئله، موثرترین روش در درمان استرس
این متخصص روانپزشکی با اشاره به وظایف مشاور، تصریح کرد: حل مسئله به همراه آرام سازی موثرترین روش جهت از بین بردن و مهار کردن استرس است به طوری که ارزیابی مشکل و مشاوره با کارشناسان، مهارتی در تصمیم گیری‌های روزانه محسوب می شود. با این حال در مشاوره هیچ فردی حق امر و نهی ندارد بلکه وظیفه اصلی یک مشاور صحبت کردن و نشان دادن راهکارهای درست است که در نهایت تصمیم گیری بر عهده خود مراجعه کننده است.
برای مقابله با مشکلات، شوخ طبع باشید
دکتر محمدی ادامه داد: یکی دیگر از روش‌های آرام سازی، صحبت کردن فرد با خودش است. همچنین برای مقابله با مشکلات و مسائل استرس زا، شوخ طبعی و بهره گیری از طنز کمک بسیاری در آرام سازی افراد می‌کند.
نظم را فراموش نکنید
عضو کمیته رسانه انجمن روانپزشکان عدم مدیریت زمان را عامل برخی از استرس‌ها دانست و اظهار داشت: نامنظم بودن و به هم ریختگی در امور در بسیاری از موارد تنش زا است به همین منظور افراد باید مهارت مدیریت زمان را آموخته و از آن استفاده کنند به طوری که برای فعالیت‌های خود، اولویت بندی کرده و کارهای غیر ضروری را حذف کنند.
این متخصص روانپزشکی در ادامه افزود: یکی از روشهای غیردارویی و موثر در آرام سازی افراد، استفاده از یوگا و شنا است، علاوه بر این منقبض کردن عضلات بدن بدون انجام حرکت فیزیکی نیز عامل موثری جهت از بین بردن استرس به شمار می‌آید به طوری که فرد بهتر است روی صندلی نشسته و پس از چند تنفس عمیق خاطرات خوب ذهن خود را مرور کند، سپس روی عضلات بدن تمرکز کرده و از انقباض سر انگشتان یک دست شروع و به عضلات دست دیگر و زانوها برسد.
دکتر محمدی، تمرکز کردن را روشی علمی دانست و افزود: وقتی فرد روی عضلات بدن خود تمرکز می‌کند به نوعی حواس او از مسائل استرس زا دور شده و با انجام حرکات ایزومتریک و بدون نرمش، آرامش کامل را تجربه خواهد کرد.علاوه بر این روشها، در صورت بروز رفتارهای درست و موثر، برای از بین بردن استرس، فرد خود را تشویق کرده و به خود پاداش دهد.
زنان در برابر استرس حساس‌ترند
این متخصص روانپزشکی، با اشاره به شایع بودن اختلال خلقی در زنان گفت: اختلال خلقی و افسردگی در زنان به علت هورمون‌های زنانه و هیجان مدار نسبت به مردان شایع‌تر است. علاوه بر این، زنان در برابر کنترل و مهارت استرس و همچنین اختلال انطباقی حساس‌تر هستند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
كلمه نمی‌توانم را از دایره كلمات و ذهن خود پاك كن


راه ثروتمند شدن تنها داشتن پدر پولدار و رسیدن به یك ارثیه كلان نیست. حتی اگر بهترین و ماهرترین كارشناسان و مشاوران مالی را در كنار خودتان داشته باشید باز هم ممكن است با اشتباهاتی هر چند جزئی همه‌شان را بر باد دهید. میلیونرها تكنیك‌های رفتاری را در زندگی شان رعایت می كنند كه مردم عادی از آن بی‌خبر هستند. برای مثال، پولدارها هیچ وقت فكر نمی‌كنند و نمی‌گویند: «من نمی‌توانم» بلكه از خود می‌پرسند: «چگونه می‌توانم؟» شاید نتوانید فراتر از افق ثروت خود را ببینید اما باید باور داشته باشید كه ثروت شما در چشمه‌ای كه آن را نمی‌بینید و نمی دانید كجاست، می‌جوشد و آن چشمه و كل ثروت شما در آنجاست.


تشكر كن و بپذیر

تصور كنید در صف پرداخت یك فروشگاه هستید، مقداری خرید كرده‌اید و برای پرداخت پول نوبت شما شده است، پولی كه همراه شماست 100 هزار تومان است اما خرید شما 102هزار تومان شده است، ناراحت می‌شوید و تمام جیب‌های لباس‌تان را می‌گردید، یك نفر از پشت سركه قصد فضولی هم ندارد شاهد ماجراست و به شما 2هزار تومان می دهد، چه كار می‌كنید؟

الف) زیر لب چیزی می گویید:خیلی ممنون نیازی نیست. اجناس را سر جای‌شان می‌گذارید و از خجالت فورا از فروشگاه خارج می‌شوید.

ب) چيزهایی كه بیشتر لازم دارید برمی‌دارید و بقیه را پس می‌دهید.

ج) با كمال احترام از آن فرد تشكر می‌كنید و پول را قبول می‌كنید و با خریدتان به خانه می‌روید و از خداوند و تمام كائنات به خاطر این هدیه كارگشا سپاسگزاری می‌كنید.

اگر جواب شما گزینه ج است باید به شما تبریك بگویم، دارید به پولدار شدن نزدیك می شوید. چون شكرگزاری و دریافت هدیه یكی از قانون‌های ثروتمند شدن است. قوانین را رعایت كنید و اصلا آن‌ها را نشكنید، باید با آغوش باز، نعمت‌ها و یاری دیگران را بپذیرید و شكر آن را به جا بیاورید. برای مثال برای هر قبضی كه پرداخت می‌كنید یا هر چكی كه می‌نویسید یك یادداشت تشكر بنویسید.


هدف ثروتمند شدن نیست

وقتی در یك مصاحبه از خانم اپرا وینفری(مجری معروف و یكی از زنان ثروتمند) سوال كردند كه راز ثروتمندی شما در چیست؟ پاسخ داد كه هرگز برای پول و میلیونر شدن تلاش نكرده است بلكه هدف او كمك به دیگران بوده كه به دليل همین هدف ثروت به‌صورت ناگهانی به سمتش سرازیر شده است. یادتان باشد اگر ثروتی هم ندارید می توانید از راه‌های دیگر به دیگران كمك كنید و دروازه های ثروت را به سمت‌تان باز كنید. یك لبخند هدیه دهید، دست یاری به دیگران بدهید، دوستان‌تان را در آغوش بگیرید، به اندازه یك ساعت از درآمد خود را به امور خیریه اختصاص دهید، برای سالمندان یا بیماران كتاب و مجله بخوانید و به ملاقات آن‌ها بروید. مقدار پولی كه می‌بخشید مهم نیست، مهم نیت شماست همیشه یادتان باشد بخشش به بازپس گرفتن ختم می‌شود. همه می‌دانند كه بخشش واقعی برای بازپس گرفتن صورت نمی‌گیرد اما این یكی از قوانین است، یادتان باشد برای رسیدن به هدف قوانین را نشكنید.

خلأ ایجاد كن

تا حالا عادت داشتید اشیاي بدون مصرف را انبار كنید؟ و فكر كنید یك روزی شاید به كارتان بیاید؟ آیا برای‌تان اتفاق افتاده كه پول‌های‌تان را جمع كنید و به این خاطر كه فكر می‌كنید در آینده شاید به آن محتاج باشید خرجش نكنید؟ تا حالا شده لباس‌های‌تان، كفش‌های‌تان، لوازم منزل و آشپزخانه‌تان و چیزهای دیگر را كه حتی یك بار هم از آن‌ها استفاده نكردید انبار كنید؟ درون خودتان چطور؟ تا الان پیش آمده خاطره خشم‌ها، ترس‌ها، جدایی‌ها و چیزهای دیگر را به خاطر بسپارید؟ باید به شما بگویم تا الان سخت در اشتباه بودید. دیگر به این كار ادامه ندهید! شما برخلاف مسیر كامیابی خودتان حركت می‌كنید. جا باز كنید. فضای خالی، تا اجازه دهید چیزهای جدید و نو به زندگی‌تان وارد شوند. باید خود را از شر چیزهای بی‌مصرف كه در شما و در زندگی‌تان هستند خلاص كنید تا كامیابی را به زندگی‌تان دعوت كنید. تا وقتی در جسم و روح خودتان احساسات بی فایده را نگه می‌دارید، نمی‌توانید جای خالی برای موقعیت‌های تازه به‌وجود آورید. با این فكر شما 2 پیغام را به مغزتان و زندگی‌تان می‌فرستید كه به فردا اعتماد ندارید و شایسته چیزهای خوب و تازه نیستید. به همین دلیل با انبار كردن همه چیزهای غیر قابل مصرف خودتان را سر پا نگه داشته‌اید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
0 واقعيت جالب درباره خواب ديدن


1- همه خواب مى‌بينند

مردها خواب مى‌بينند. زن‌ها خواب مى‌بينند. حتى بچه‌ها خواب مى‌بينند. همه ما خواب مى‌بينيم، حتى کسانى که ادعا مى‌کنند که خواب نمى‌بينند هم خواب مى‌بينند. در واقع، پژوهشگران دريافته‌اند که افراد معمولاً هر شب چند بار خواب مى‌بينند که هر کدام بين 5 تا 20 دقيقه طول مى‌کشد. بنابراين، در يک طول عمر معمولى، افراد به طور ميانگين شش سال را صرف خواب ديدن مى‌کنند!

2- اغلب خواب‌ها فراموش مى‌شوند

براساس برآوردهاى صورت گرفته توسط آلن هابسون، پژوهشگر خواب، در حدود 95 درصد خواب‌ها کوته زمانى پس از بيدار شدن، فراموش مى‌شوند. چرا به ياد آوردن خواب‌ها دشوار است؟ براساس يک نظريه، تغييراتى که در مغز در خلال خوابيدن اتفاق مى‌افتد از پردازش و ذخيره‌سازى اطلاعات که براى شکل دادن حافظه مورد نياز است، پشتيبانى نمى‌کند. اسکن مغزى از افراد به هنگام خواب نشان داده است که قطعه پيشانى، ناحيه‌اى که نقشى کليدى در شکل دادن حافظه بازى مى‌کند، در خلال خواب REM (حرکات سريع چشم)، يعنى مرحله‌اى که خواب ديدن اتفاق مى‌افتد، غيرفعال است.

3- همه خواب‌ها رنگى نيستند

با وجودى که در حدود 80 درصد خواب‌ها رنگى هستند امّا درصد کمى از افراد ادعا مى‌کنند که فقط خواب‌هاى سياه و سفيد مى‌بينند. در يک مطالعه، افرادى که در حال خواب ديدن بودند را از خواب بيدار مى‌کردند و از آ‌نها مى‌خواستند که از يک طيف رنگ، رنگى که مطابق با خوابشان بوده را انتخاب کنند. بيشترين رنگى که انتخاب شد، رنگ‌هاى روشن و ملايم بودند.

4- خواب زن‌ها و مردها متفاوت است

پژوهشگران به تفاوت‌هايى بين محتواى خواب‌هاى زن‌ها و مردها پى برده‌اند. در يک مطالعه، چنين نتيجه‌گيرى شده است که مردها بيشتر از زن‌ها خواب‌هايى درباره پرخاشگرى مى‌بينند. براساس گفته‌هاى ويليام دامهوف، پژوهشگر خواب، زن‌ها خواب‌هاى طولانى‌تر و با شخصيت‌ها و اشخاص بيشتر مى‌بينند. در ارتباط با شخصيت‌هايى که نوعاً در خواب‌ها ظاهر مى‌شوند، در خواب مردها تعداد شخصيت‌هاى مرد دو برابر تعداد زن‌هاست در حالى که زن‌ها درباره هر دو جنسيت تقريباً به طور برابر خواب مى‌بينند.

5- حيوانات هم احتمالاً خواب مى‌بينند

آيا تاکنون سگ يا گربه‌اى را ديده‌ايد که پا يا دمش را در هنگام خواب تکان مى‌داده است؟ هر چند با اطمينان نمى‌توان در اين مورد صحبت کرد اما پژوهشگران معتقدند که حيوانات نيز احتمالاً خواب مى‌بينند. حيوانات نيز مانند انسان‌ها، مراحل خواب شامل چرخه‌هاى REM و NREM را طى مى‌کنند. در يک مطالعه، به گوريلى چند نماد به عنوان ابزار ارتباطى آموخته شد. در يک مقطع، گوريل علامت «شکل خواب» را انتخاب کرد و اين احتمالاً نشانگر اين بود که تجربه خواب ديدن داشته است.

6- شما مى‌توانيد خواب‌هايتان را کنترل کنيد

خواب روشن خوابى است که شما با وجودى که هنوز در حال خواب هستيد اما از اين که داريد خواب مى‌بينيد آگاهى داريد. در خلال اين نوع خواب، شما مى‌توانيد غالباً محتواى خوابتان را کنترل يا هدايت کنيد. تقريباً نيمى از مردم مى‌توانند به ياد آورند که حداقل يکبار چنين خوابى را تجربه کرده‌اند و برخى افراد به دفعات چنين تجربه‌اى را داشته‌اند.

7- هيجانات منفى در خواب‌ها متداول‌ترند

در طول يک دوره چهل ساله، کاليون هال، پژوهشگر، بيش از 50 هزار خواب را از دانشجويان دانشکده ثبت کرد. اين گزارش‌ها در خلال دهه 1990 توسط يکى از دانشجويان هال به نام ويليام دامهوف در دسترس عموم قرار گرفت. گزارش خواب‌ها نشان داد که بسيارى از هيجانات از جمله شادى، لذت و ترس در خواب‌ها وجود داشته است. متداول‌ترين هيجانى که در خواب‌ها وجود داشته اضطراب بوده و به طور کلّى هيجانات منفى بسيار بيشتر از هيجانات مثبت بوده است.

8- نابينايان نيز خواب مى‌بينند

با وجودى که کسانى که قبل از پنج سالگى بينائيشان را از دست داده‌اند، در دوران بزرگسالى خواب‌هاى تصويرى نمى‌بينند امّا هنوز خواب مى‌بينند. عليرغم فقدان تصاوير، خواب افراد نابينا به همان پيچيدگى و روشنى افراد بيناست. خواب افراد نابينا به جاى حس تصويرى، معمولاً شامل اطلاعاتى از ديگر حواس نظير صوت، لمس، مزه، شنوايى و بويايى است.

9- در هنگام خواب ديدن، عضلاتتان فلج هستند

مشخصه خواب REM، مرحله‌اى که خواب ديدن در خلال آن اتفاق مي‌افتد، فلج عضلانى است. چرا؟ اين پديده، فقدان کشيدگى طبيعى عضلانى در خواب نام دارد و شما را از حرکت و نقش بازى کردن در خواب‌هايتان به هنگام خوابيدن باز مى‌دارد. اساساً به دليل آن که نورون‌هاى حرکتى تحريک نمى‌شوند، بدن شما حرکت نمى‌کند.

در برخى موارد، اين فلج عضلانى حتى تا 10 دقيقه پس از بيدار شدن نيز ادامه مى‌يابد. وضعيتى که به آن فلج خواب مى‌گويند. آيا تا کنون برايتان پيش آمده که وسط يک خواب وحشتناک از خواب پريده باشيد و ببينيد که قادر به حرکت نيستيد؟ با وجودى که اين تجربه ترسناکى است امّا به عقيده متخصصان کاملاً عادى است و تنها چند دقيقه طول مى‌کشد تا کنترل عادى عضلانى باز گردد.

10- بسيارى از خواب‌ها عموميت دارند

با وجودى که خواب‌ها غالباً به شدّت تحت تأثير تجربيات فردى ما هستند امّا پژوهشگران دريافته‌اند که برخى موضوعات در بين فرهنگ‌هاى مختلف، بسيار مشترکند. براى مثال، آدم‌ها در سراسر دنيا غالباً خواب‌هايى درباره تحت تعقيب بودن، مورد حمله قرار گرفتن و يا پرت‌شدن مى‌بينند. خواب‌هاى مشترک ديگر شامل رويدادهاى مدرسه، احساس يخ‌زدگى و بى‌حرکتى، دير رسيدن، پرواز و عريان بودن در بين جمع است.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
میان کار و زندگی خود تعادل ایجاد کنید۱

در گذشته مرز میان کار و زندگی شخصی تا حد زیادی مشخص بود، اما امروز گویا کار بر زندگی شخصی ما حمله‌ور شده و دیگر حفظ تعادل میان کار بیرون از خانه و زندگی شخصی براحتی امکان‌پذیر نیست.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پزشکان بدون مرز ، در نگاه اول شاید این مساله مهم به نظر نرسد اما باید بدانیم زمانی که تعادل میان زندگی کاری و شخصی به‌هم می‌ریزد، سطح استرس ما افزایش می‌یابد. یعنی هم کار و هم زندگی صدمه می‌بینند. پس باید به نحوی کنترل و آرامش خودمان را حفظ کنیم.

همه ما می‌دانیم دست یافتن به تعادلی میان کار و زندگی در دنیای پرسرعت و آشفته امروز کار ساده‌ای نخواهد بود، اما هنوز هم ایجاد چنین تعادلی امری دست یافتنی است.

با کار خود ازدواج کرده‌اید؟

شاید گذراندن ساعاتی طولانی در محل کار بخصوص زمانی که دنبال کسب ارتقای شغلی هستید برای شما وسوسه‌انگیز باشد. گاهی اوقات نیز اضافه کاری برای مخارج ضروری زندگی لازم است.

اما اگر شما بیشتر اوقات در حال کار کردن هستید، خوب است آگاه باشید که زندگی خانوادگی خود را در معرض خطری جدی قرار خواهید داد، چرا که صرف زمان زیاد در محل کار به جای خانه، موجب دلتنگی و ناراحتی اهل خانه و اوضاع آن می‌شود

بد نیست عواقب عدم تعادل مناسب در زندگی و کار را بدانیم و نسبت به آن آگاه باشیم.

یکی از اولین اثرات مخرب این عدم تعادل، احساس خستگی است. زمانی که شما خسته هستید به طور قطع نمی‌توانید کارآمد باشید و به نحو عالی کار خود را انجام دهید، همین نکته ممکن است منجر به‌لطمات و خسارات جبران‌ناپذیری به کار و موقعیت شغلی شما نیز بشود.

همچنین در این شرایط زمان‌هایی را هم از دست خواهید داد؛ آن زمان‌هایی که باید با خانواده، عزیزان و دوستان خود بگذرانید. وقتی شما بیش از حد درگیر کار و مسائل کاری می‌شوید، به طور حتم وقایع و اتفاقات زندگی خانوادگی را فراموش می‌کنید و به تعبیری آنها را از دست خواهید داد. البته این مشکل به همین جا ختم نمی‌شود، بلکه بتدریج منجر به آسیب دیدن احساسات شما شده و حتی ممکن است روابط شما با عزیزانتان را نیز تحت تاثیر قرار داده و به آن لطمه وارد کند. خوب است بدانید که اگر همیشه به فکر خود باشید، ایجاد و حفظ روابط دوستانه هم بسیار سخت خواهد بود.

و اما یکی دیگر از آثار منفی پذیرفتن مسوولیت‌های کاری زیاد، می‌تواند انتظارات بیش از حد دیگران باشد. اگر شما همیشه ساعات اضافه کاری داشته باشید، به طور حتم مسوولیت‌های بیشتری نیز به شما داده خواهد شد که این مطلب خود منجر به نگرانی‌ها و چالش‌های بیشتر در زندگی کاری شما می‌شود.

تا زمانی که کار کردن ادامه دارد و باید شرایط و نیازهای کاری را در نظر گرفت و در کنار آن به زندگی شخصی خود نیز رسید، این چالش‌ها ادامه خواهد داشت. پس بد نیست نکاتی کلی را برای بهبود تعادل میان کار و زندگی خود در نظر بگیریم.

فرصت‌های خود را بررسی کنید و زمانبندی مناسبی برای کار‌های مختلف در نظر بگیرید. برای این منظور یک هفته هر کاری را که انجام می‌دهید ـ چه کارهای مربوط به محیط شغلی و چه مسائل شخصی خودتان ـ بررسی کرده و در نظر بگیرید. پس از این مرحله خواهید توانست مسائل مهم و ضروری و مواردی را که موجب رضایت شما می‌شوند، تعیین کنید. در این موقعیت شاید بد نباشد اگر کارهایی که نمی‌توانید براحتی انجام دهید یا از انجام آنها لذتی نمی‌برید را از برنامه حذف کرده یا برای انجامشان از دوستان و همکاران خود کمک بگیرید.

شاید بد نباشد با کارفرمای خود صحبت کنید و درباره انعطاف‌پذیری ساعات کاری پیشنهادهایی بدهید. همه ما اگر بتوانیم کنترل بیشتری بر ساعات خود داشته باشیم، استرسمان کمتر خواهد شد.

باز هم فایده قدرت «نه» گفتن را مطرح کنیم. چه همکارتان از شما تقاضای انجام کاری اضافه را داشته باشد، چه معلم کودکتان از شما کاری بخواهد، به یاد داشته باشید که کاملا طبیعی خواهد بود اگر با احترام به او نه بگویید.
شما وقتی انجام این‌گونه کارها را ـ که فقط به خاطر احساس گناه یا اجبار انجام می‌دهید ـ رها می‌کنید، فضا و زمان بیشتری برای فعالیت‌های معنی‌دار و ارضاکننده خود پیدا خواهید کرد.

کار را برای محل کار بگذارید. با وجود انواع فناوری‌های مدرن و پیشرفته امروزی که می‌توان هر لحظه با هر کسی و تقریبا از هر مکانی ارتباط برقرار کرد، ممکن است هیچ مرزی میان کار با خانه و خانواده وجود نداشته باشد، مگر این‌که خودتان آن را ایجاد کنید.
پس خوب است آگاهانه تصمیم‌گیری کنید که زمان کار را از فرصت‌های شخصی خود جدا کنید. به عنوان مثال می‌توانید وقتی که در کنار خانواده هستید، تلفن همراه را خاموش کرده و رایانه شخصی خود را کنار بگذارید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
میان کار و زندگی خودتعادل ایجاد کنید۲

زمان خود را مدیریت کرده و وظایف کاری و خانوادگی خود را کارآمد و برنامه‌ریزی مفید کنید.
یک برنامه روزانه از کارهایی که قرار است انجام دهید، آماده کنید. در نهایت کارهایی که باید انجام شود را انجام داده و سایر کارها را رها کنید.

از پشتیبانی و حمایت کافی و لازم برخوردار باشید. در محل کار با همکارانی که می‌توانند به شما کمک کنند، همراه شوید.
بر عکس این مطلب نیز درست است، هنگامی که در سفرهای کاری هستید یا مجبور به اضافه کاری می‌شوید از دوستان و اقوام مورد اعتماد بخواهید تا در امور خانه به شما کمک کنند.

خودتان را فراموش نکنید. غذاهای سالم و مقوی خورده و ورزش مرتب و خواب کافی را نیز از یاد نبرید. هر روز زمانی خاص را برای انجام فعالیتی که از آن لذت می‌برید اختصاص دهید؛ کاری مانند کتاب خواندن و حتی بهتر از این، فعالیت‌هایی را برگزینید که می‌توانید با همسر، خانواده یا دوستان خود انجام دهید، مانند پیاده‌روی و...

به هر حال باید بتوان تعادلی میان کار و زندگی شخصی ایجاد کرد تا سلامت روحی و جسمی ما هم تامین شود.

تعبیر نادرست از تعهد

تعهد و انجام وظیفه را با بردگی اشتباه نکنید. شما می‌توانید ضمن پایبند بودن به وظایف حرفه‌ای خود از استقلال هم برخوردار باشید. شما یکی از ارزشمندترین افراد این سیاره خاکی هستید و باید بیشترین تعهد و مسئولیت را نسبت به خودتان داشته باشید. این فقط زندگی شماست. به همین دلیل عاقلانه نیست که اجازه دهید کسب و کار شما سایر جنبه‌های زندگی‌تان را هم تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

اگر برای کارتان خیلی ارزش قائل هستید و تمام فکر و ذکرتان را به فعالیت‌های شغلی‌تان اختصاص می‌دهید، معنی واژه تعهد را از بین برده‌اید. در واقع این به عهده خودتان است که نسبت به هر چیز و هرکس متعهد و پایبند باشید.

مدیری که مشغولیت‌های حرفه‌ای و کارش به او اجازه نمی‌دهد به خود بیشتر بپردازد برای تصدی مقام مدیریت مناسب نیست زیرا او قبل از آنکه مدیر مؤسسه‌ای باشد، مدیر اوضاع و شرایط زندگی خویش است و اگر به قدر کافی به خود نرسد و مسئولیت زندگی شخصی‌اش را به خوبی به مرحله اجرا نگذارد، در حرفه مدیریت هم موفق نخواهد بود.

شخصی که معتاد به کار است، با تنش و اضطراب و نگرانی حاصل از کار خیلی زود دچار خستگی جسمانی و ضعف اعصاب می‌شود و به سادگی موجودیت خود را به کارش می‌بازد و خود را از بین می‌برد. در اینجاست که واژه تعهد نسبت به کار مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد و افرادی که فقط به کارهای مربوط به شغل‌شان رسیدگی می‌کنند قربانی می‌شوند.

آنان دقت خود را صرفا به کارشان معطوف می‌دارند و با کار و تلاش خستگی‌ناپذیر، شرکت و مؤسسه‌ای را به منتهای درجه پیشرفت می‌رسانند و در این راه از کسب لذت و شادمانی زندگی خانوادگی به کلی محروم می‌شوند. در حقیقت فردی که تعهد نسبت به حرفه‌اش را به تعهد نسبت به خودش ترجیح می‌دهد، بزرگ‌ترین قربانی زندگی محسوب می‌شود.

مشارکت یا رقابت

افرادی که بیش از حد خودشان را با کارکردن مشغول می‌کنند از رقابت دست برنمی‌دارند و تمام رفتار و گفتارشان مبتنی بر رقابت است نه حاصل انتخاب آگاهانه.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، چند لحظه با خود بیندیشید و ببینید آیا شما هم تبلیغات و بازاریابی و رقابت را به دامی برای خود مبدل نکرده‌اید؟ بسیاری از مؤسسه‌ها و شرکت‌ها فعالیت خود را بر رقابت بنا کرده‌اند، بنابراین مسئولان این مؤسسه‌ها حس می‌کنند که ناگزیرند دست‌کم یک قدم از مؤسسه‌های دیگر جلوتر باشند یا به همین دلیل تلاش می‌کنند تا افراد خود را هم در این بازی دخالت دهند.

آنان با تمهیدات گوناگونی مانند ترفیع، پاداش و جایزه، کارکنانشان را به رقابت با یکدیگر برانگیخته و بدین‌ترتیب منطق رقابت را در ذهن ایشان جا می‌اندازند. اگر اجازه دهید رقابت، شما را در سیطره خود بگیرد، چه بسا بی‌اختیار خلق و خوی رقابت را به اعضای خانواده خود هم تسری داده و صحنه زندگی را به طور کامل به یک میدان مسابقه تبدیل می‌کنید.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
میان کار و زندگی خود تعادل ایجاد کنید ۳

در واقع پیشرفت قابل توجهی که امروزه در بخش صنعت و تکنولوژی مشاهده می‌شود حاصل قربانی‌شدن افراد بسیاری است. مدیران اداره‌ها به طور معمول برای به ثمر رساندن طرح‌ها و اهداف حرفه‌ای خود وقت زیادی صرف می‌کنند. آنان گرفتارتر از آن هستند که به خود بپردازند یا از حضور در جمع خانواده و مصاحبت با آنان لذت ببرند. در نتیجه رفته‌رفته تحت تاثیر خستگی جسمانی و فشار عصبی به سیگار و قرص‌های مسکن روی می‌آورند و با اطرافیان رفتاری سرد و خشک در پیش می‌گیرند.

برد و باخت

اگر شما در بازی تنیس از حریف خود شکست بخورید، چه چیزی را از دست می‌دهید؟

طبعا هیچ چیز را آنچه اتفاق افتاده این است که توپ را از روی تور به درستی هدایت نکرده یا آن را به خارج از محدوده زمین روانه کرده‌اید و حریف شما این حرکت را بهتر انجام داده است. با وجود این اکثریت قریب به اتفاق مردم پس از باخت در یک بازی دچار احساسات منفی می‌شوند و از بازی‌شان لذت نمی‌برند.

اما آیا مفهوم پیروزی سریع‌تر دویدن از حریف، پرتاب‌کردن توپ به فاصله دورتر یا آشنایی با ترفندهای بازی است؟ مطمئنا برد از باخت دلپذیرتر است. اما اگر از لحاظ عاطفی بیش از حد به پیروزی متکی هستید و شادمانی و اندوه شما در گروی برد و باخت است، نمی‌توانید به معنای پیروزی یا شکست پی ببرید. در واقع افرادی که برای کسب شادمانی به پیروزی متکی‌اند، از جنبه‌های تفریحی و سرگرم‌کننده بازی محروم می‌شوند و در تمام مدت ذهنشان را به میدان تاخت و تاز تنش‌ها و فشارهای عصبی مبدل کرده و قربانی می‌شوند.

نکته جالب اینکه در یک بازی هر چه کمتر به پیروزی بیندیشید، بیشتر می‌توانید بر اعصابتان تسلط داشته باشید و در نتیجه شانس پیروزی‌تان هم بیشتر می‌شود. اما متأسفانه به علت باورهای غلطی که در ذهن ما به وجود آمده فکر می‌کنیم بازی ما تنها زمانی ارزشمند است که بتوانیم بر حریف خود غلبه کنیم و ببریم.ولی باید بدانیم که گرچه پیروزی دستاورد شیرین و دلپذیری است اما باید مراقب هم باشیم که نتایج یک بازی در حفظ تعادل شخصیتی‌مان تأثیر نگذارد.

نگذارید قربانی شوید

اکنون به نظام فکری خود بیندیشید و تمام افکار و ایده‌هایی را که توسط آنها خود را کم‌ارزش‌تر از جایی که در آن کار می‌کنید می‌پندارید، از ذهنتان پاک کنید.

افکار، هیجانات، احساسات و واکنش‌های خود را کنترل و نظارت کنید و ببینید که آیا بیشتر از هر چیز به موفقیت شغلی خود علاقه‌مندید، یا گرفتارتر از آن هستید که بتوانید به خود بپردازید یا اینکه به راستی این وضعیت را ایده‌آل می‌پندارید؟

اگر این اوضاع و شرایط را نمی‌پسندید و می‌خواهید تغییرش دهید باید گرایش‌های خود را نسبت به کار و زندگی تغییر دهید و هر روز برای بهبود وضع ظاهر، طرز رفتار و مراقبت از خودتان وقت بگذارید. توجه به این موارد نیز می‌تواند شما را در این زمینه کمک کند:

فهرستی از اهداف خود را با ذکر انگیزه انجام آنها تهیه کنید. آنگاه با ارزیابی فعالیت‌های روزانه‌تان ببینید که آیا موجودیت خود را به کارتان باخته‌اید یا اینکه به تحقق اهداف شخصی خود هم فکر می‌کنید. شما فقط هنگامی می‌توانید وضعیت زندگی خود را دچار تحول و دگرگونی کنید که تمام جوانب رفتارتان را بررسی کنید و با تنظیم برنامه‌ای روزانه در جهت تعادل، آرامش و رضایت خاطر خود پیش بروید.

ساعاتی را به خود اختصاص دهید و آن را آنگونه که دوست دارید بگذرانید. شما می‌توانید به تدریج وقتی را که به مراقبت از خویش اختصاص می‌دهید افزایش دهید. هنگامی که شما اوقاتی از روز را به مراقبت از خود اختصاص می‌دهید، به تدریج لذت بردن بیشتر از لحظات‌تان را یاد می‌گیرید و بیشتر می‌توانید از لحظات خود استفاده کنید.

با تمرین و ممارست بیاموزید که پس از اتمام کار روزانه، تمام افکار و احساسات مرتبط با شغل خود را در محل کارتان جا بگذارید و از انتقال این گرایش‌ها به محیط خانه خودداری کنید. هنگام حضور در منزل، افکار خود را به کارهای آینده خود معطوف نکنید. به جای آن سعی کنید با اعضای خانواده‌تان گفت‌وگو کنید و از افکار و اوضاع و شرایط‌شان مطلع شوید.

در طول روز و در اوج مشغله‌های کاری خود چند دقیقه برای آرامش فکرتان وقت بگذارید. سعی کنید در طول این مدت فشارها و تنش‌های ناشی از کار را فراموش کنید. هنگام مرخصی‌ها یا تعطیلات آخر هفته نیز تا می‌توانید به خودتان برسید تا بتوانید با انرژی بیشتری مجددا سر کار بروید.

اگر از کارکردن در جایی که هستید لذت نمی‌برید در فکر استعفا باشید. نگذارید هراس و نفرت انجام کاری که به آن علاقه‌ای ندارید، توان‌تان را زائل سازد. هیچ‌گاه به صرف اینکه تغییر شغل امری خطیر و پرفراز و نشیب است، به کاری ملال‌آور و خسته‌کننده تن ندهید.

طوری زندگی کنید که گویی بیش از ۶ماه دیگر زنده نخواهید بود. برای اینکه به کوتاهی عمر خود پی ببرید به این نکته توجه کنید که عمر شما در مقایسه با عمر حیات زمین بسیار ناچیز است. به این ترتیب ۶ماه از عمرتان ممکن است تنها ۶دقیقه به نظر برسد. اکنون ببینید در این مدت به انجام چه کارهایی علاقه‌مند هستید و سعی کنید آنها را انجام دهید. برای این کار فکر نکنید حالا دیگر خیلی دیر شده و این کارها عملی نیستند.

به بازنشستگی و ناتوانی خود فکر نکنید. باور داشته باشید که پس از خلاص‌شدن از کار کنونی‌تان هم مفید و مؤثر خواهید بود و روزهای شاد و رضایت‌بخشی را پیش‌رو خواهید داشت.

از خود و اطرافیانتان انتظار نداشته باشید که هر کاری در حد کمال انجام شود. می‌توان با آرامش و اعتماد به نفس بیشتر در جهت اهداف خود گام برداشت و از آنها تجربه‌ای لذتبخش آفرید. توجه داشته باشید که فشار و تنش ناشی از رقابت‌جویی مانع از شکوفایی توانایی‌های درونی شده و امکان سبقت از رقبا را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد.

گاهی سعی کنید ساعت و تقویم خود را کنار بگذارید و ببینید آیا می‌توانید حتی یک روز را بدون برنامه‌ریزی قبلی سپری کنید و از اوقات زندگی خود به طور طبیعی لذت ببرید. برای این که تنش و فشار را از خود دور کنید، کارهای روزمره خود را صرفا از روی نیاز و بدون توجه به وقت معین یا عادت خاص انجام دهید.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
زن

 
ده اشتباه فاحش در آداب معاشرت

معرفی نکردن افراد
===========
چه در یک موقعیت شغلی باشید و چه اجتماعی، اگر فراموش کنید که دو نفر را به هم معرفی کنید، بسیار زشت و ناشیانه به نظر خواهد رسید زیرا شما تنها آشنای مشترک آنها هستید.
قوانین پذیرفته شده‌ای برای نحوه معرفی کردن حرفه‌ای وجود دارد (مثل اول گفتن نام فردی که از نظر حرفه‌ای مقام بالاتری دارد)، اما هیچکدام از آنها به اندازه اینکه یادتان نرود آنها را به هم معرفی کنید، مهم نیست.

تکان ندادن به خود برای تلفن حرف زدن
=======================
تقریباً در همه موقعیت‌های اجتماعی، آنهایی که در اتاق شما شریک هستند بیشتر از کسی که به شما زنگ یا پیامک می‌زند، مستحق توجه شماست. این مسئله وقتی سر میز شام یا موقعیت شخصی مشابهی هستید، قابل‌توجه‌تر خواهد بود اما برای هر موقعیتی که تنها نباشید صدق می‌کند. حتی اگر با افرادی کاملاً غریبه در یک صف ایستاده باشید، سعی کنید تا جایی که ممکن است تماس تلفنیتان را برای خودتان نگه دارید.

بحث کردن سر یک صورتحساب
====================
این یک قانون ساده برای موقعیت‌های غذا‌خوری دسته‌جمعی در بیرون از منزل است: همیشه برای پرداخت کردن یا سهیم شدن در پرداخت آماده باشید. باید پیش‌بینی کنید که یکی از اعضای گروه به خود اجازه بدهد که غذایی فوق‌العاده گران سفارش دهد. اگر چنین مسائلی بارها موجب اذیتتان بوده است، به جای اینکه در رستوران سر صورتحساب بحث کنید، در موقعیتی دیگر با آن برخورد کنید. علاوه‌ براین، خیلی راحت می‌توانید در چنین موقعیتی نشان دهید که فردی بخشنده و بزرگوار هستید.

دیر رسیدن
======
آدمها دوست دارند که حس کنند بر آنها ارزش گذاشته می‌شود و اگر به دنبال راهی مطمئن هستید که به کسی نشان دهید هیچ ارزشی برای او قائل نیستید، دیر سر قرارتان با او برسید. می‌توانید ۲۰ دقیقه دیرتر با یک توضیح خوب و منطقی برسید اما بالاخره بهانه شما هر چه که باشد، فرد مقابل به این فکر خواهد کرد که چرا باید بیش از شما برای رابطه‌تان ارزش و احترام قائل باشد.

بخصوص در یک موقعیت کاری، در برخورد با مشتریان و رئیس، دیر رسیدن راهی بسیار عالی برای جدا کرن کارمندان توانا و ملاحظه‌کار و کارمندان بهانه‌گیر و بی‌توجه است.

تقدیم نکردن محل نشستن خود
=================
به همان ترتیبی که بسیاری از قوانین آداب معاشرت برای این طراحی شده‌اند که فردی خودمحور به نظر نرسد، قانون "تقدیم محل نشستن خود به فردی که نیاز بیشتری به آن دارد" یکی از اصول شخصیتی اساسی انسان بوده و هیچ نیازی به بحث درمورد سیاست‌های جنسیتی ندارد.

شاید آن زن باردار یا پیرزن ناتوان آنقدرها نیازی به صندلی شما در اتوبوس نداشته باشند و شاید شما روز بسیار بدی داشته‌اید، پاهایتان درد می‌کند و اتوبوس هم پر از آدم‌های بدبخت و بیچاره است اما به هر ترتیبی هست از نیاز خود چشم‌پوشی کرده و صندلیتان را به فردی نیازمندتر تقدیم کنید.

برخورد ناپسند با پرسنل خدمات
===================
هیچ اشکالی ندارد که با اشاره ابراز کنید که از خدماتی رضایت نداشته‌اید اما درست نیست که اگر خیلی وضع مالی خوبی ندارید یا برای هزینه‌های آن خدمات آمادگی نداشتید، از تذکر دادن خودداری کنید. به همین ترتیب، درست هم نیست که بخاطر اشکالات خیلی کوچک غذای رستوران را پس بفرستید و با کارمندان و پرسنل طوری رفتار کنید که انگار مستخدم شما هستند.
آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟
     
  
صفحه  صفحه 8 از 13:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  13  پسین » 
خانه و خانواده

10 راه ساده برای آرامش بخشیدن به زندگی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA