انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 13 از 16:  « پیشین  1  ...  12  13  14  15  16  پسین »

بهتر زندگی كنیم


مرد

 
کاش اين چيز ميزاى اين تاپيک رو يکى خيلى وقت پيش به ننه باباى ما هم مى گفت!
هى!
از وقتى چشم باز کردم دعوا بود... به قول مارى "بگذريم..."
من اگه يه روزى اون کسى رو که مثل "دعوا نمک زندگيه " رو پيدا کنم يه کتک مفصل نثارش مى کنم!
زندگى ما شور شد!شوووووررررررر!
     
  ویرایش شده توسط: sinarv1   
زن

andishmand
 
​​۱۰ ترفند ساده برای سال اول ازدواج



این روش‌ها درست مثل زیربنای یک ساختمان هستند. وقتی از‌‌ همان ابتدا برای زندگی مشترک خود زحمت بکشید و مسوولیت‌پذیر باشید، ‌ مطمئنا بنای اصلی زندگی شما هم بهتر خواهد شد. کار‌شناسان خانواده این روش‌ها را در ۱۰ فرمان طبقه‌بندی می‌کنند:

۱-قبل از هر چیز عاشق خودتان باشید: تعجب نکنید! تا وقتی که هر یک از شما برای خودش ارزش قایل نشود، نمی‌تواند برای دیگری مفید باشد. به خودتان اهمیت بدهید. سعی کنید همیشه طوری زندگی کنید که کمترین فشار و استرس را متحمل شوید. شاد بودن شما فاکتوری است که باعث احساس رضایت و شادی در همسرتان هم خواهد شد.

۲-آسان‌گیر و شوخ‌طبع باشید: با شروع زندگی مشترک، باید کم‌کم بیاموزید که بهتر است به مشکلات خندید. اگر برای حل مسایل خود راه‌های منطقی را که بلد بودید به کار بردید ولی باز هم مشکل حل نشد، خیلی سخت نگیرید. مطمئن باشید خوش‌اخلاقی شما و گذر زمان دو عاملی هستند که دست به دست هم می‌دهند و هر ناممکنی را ممکن می‌کنند.

۳-نوبتی عصبانی بشوید: تصور کنید همسرتان پس از یک روز کاری سخت به شما می‌رسد و شروع می‌کند به شکایت کردن از در و دیوار و غر زدن و نق زدن. بهتر است اجازه بدهید خودش را خالی کند، البته تا جایی که رفتارش شما را آزار ندهد. بعد از تمام شدن حرف‌های همسرتان، شما هم فرصت دارید مشکلاتی را که در طول روز برایتان پیش آمده برای او تعریف کنید. به این شکل هر دوی شما هم می‌شنوید و هم شنیده می‌شوید. می‌توانید بعد از برگشتن اوضاع به حالت عادی بیشتر و مفصل‌تر در مورد مسایل با هم بحث کنید.

۴-با هم حرف بزنید: شما و همسرتان هر دو انسان‌های بالغی هستید. پس نیاز‌ها و خواسته‌هایتان را خیلی روشن و منطقی با هم در میان بگذارید. هر دوی شما باید بدانید که همسرتان کجا و چه وقت به شما نیاز دارد. علاوه بر آن خط‌قرمزهای یکدیگر را هم باید بشناسید یعنی وقتی در حل مساله‌ای نیازی به دخالت شما نیست، به زور خود را وارد ماجرا نکنید.

۵-پیش هرکسی که می‌رسید، درددل نکنید: تا حد ممکن مشکلات زندگی مشترک خود را بیرون از خانه نبرید. سعی کنید همه مسایل را خودتان دو نفری حل کنید. نهایتا اگر به نتیجه نرسیدید، فقط از کار‌شناسان و مشاوران خانواده کمک بگیرید. مثلا فرض کنید همسر شما خیلی شلخته است. اگر این مساله را پیش دوستان و نزدیکان خود بازگو کنید، احتمالا هرکس نظر خودش را برای بهبود اوضاع می‌گوید ولی هیچ‌یک از نظراتی که اطرافیان می‌دهند علمی و کار‌شناسانه نیست. بنابراین به احتمال خیلی زیاد مشکل به هیچ‌وجه حل نخواهد شد. تنها اتفاقی که می‌افتد این است که اعتبار و شخصیت همسر شما و به تبع آن آبروی شما به خطر می‌افتد.

۶-نقاط‌قوت و ضعف یکدیگر را بشناسید و سپس تقسیم کار کنید: بیشتر آدم‌ها دوست ندارند قبول کنند که برخی دیگر می‌توانند کار خاصی را بهتر از آن‌ها انجام دهند ولی پس از ازدواج باید وجود بعضی استعدادها‌ی خاص را در همسر خود قبول کنید. درست همان‌طور که او هم وظیفه دارد توانایی‌های ویژه شما را بشناسد. مثلا ممکن است یکی از شما دو نفر استعداد بهتری در برنامه‌ریزی مالی داشته باشد. خوب بهتر است تنظیم خرج خانه به این فرد سپرده شود. البته مواظب باشید این تقسیم وظایف تبدیل به دیکتاتوری نشود. یعنی مشورت هر دوی شما در چنین اموری لازم است اما بهتر است برنامه‌ریزی کلی را کسی که توانایی بیشتری دارد انجام بدهد.

۷-محبت و عشق خود را ابراز کنید: اهمیت ابراز عشق به همسر را شاید بار‌ها در مقالات روان‌شناسی مختلف شنیده یا خوانده باشید اما واقعا چند نفر را می‌شناسید که همیشه و هر روز این کار را انجام ‌دهند؟ خود را عادت بدهید که حتما این توصیه را عملی کنید چون واقعا ساده و موثر است. اگر در خانه هستید و همسرتان از بیرون برمی‌گردد، به پیشواز او بروید. هر روز یکدیگر را در آغوش بگیرید و ببوسید. از گفتن جمله دوستت دارم هرگز خسته نشوید. این جمله هیچ‌وقت تکراری نمی‌شود و همیشه اثرگذار است.

۸-به هر بهانه‌ای از همسر خود تعریف کنید: وقتی همسرتان لباس خود را عوض می‌کند به او بگویید چقدر دوست‌داشتنی شده. یا مثلا بگویید فلان رنگ چقدر به او می‌آید. چقدر خوب آشپزی می‌کند، چقدر خوب صحبت می‌کند یا چقدر زیبا می‌خندد...

۹-لازم نیست همیشه کارهای مشترکی انجام دهید: شما و همسرتان هر دو به زمان‌هایی برای تنها بودن نیاز دارید. در این اوقات هریک از شما می‌تواند به سرگرمی مورد علاقه خودش برسد. مثلا وقتی شما کتاب می‌خوانید همسرتان تلویزیون ببیند. یا وقتی شما در اینترنت وب‌گردی می‌کنید او آشپزی یا باغبانی یا هر کار دیگری که دوست دارد انجام دهد.

۱۰-تاریخ‌های مهم رابطه‌تان را جشن بگیرید: از هر مناسبتی برای جشن گرفتن استفاده کنید. تاریخ اولین آشنایی، اولین ملاقات، خواستگاری، ازدواج یا هر چیز دیگری. این جشن می‌تواند خیلی ساده، رمانتیک و به اصطلاح دونفره باشد. مثلا شام مخصوصی درست کنید و روی میز شمع بگذارید. همین کار به‌نظر ساده موجب تداوم عشق شما خواهد شد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
۱۸ تکنيک براي آرام شدن در ۵ دقيقه



براي غلبه بر استرس هاي روزانه، نياز به سفر نيست و راه هاي سريع تري هم پيدا مي شود.


در صندوق پست الکترونيکي‌تان ۳۶۴ ايميل تازه داريد، تلفن ميز کارتان مرتب زنگ مي‌خورد؟ چاي روي شلوار تازه‌تان ريخته و آن را کثيف کرده، جلسه ۵ دقيقه ديگر شروع مي‌شود و شما هنوز تايپ گزارشتان را تمام نکرده‌ايد؟ الان بهترين زمان براي اين است که آرامش پيدا کنيد! سفر به يک جزيره خوش آب و هوا و پياده‌روي در جنگل يا لب ساحل در يک آخر هفته رويايي راه‌حل ايده‌آلي براي خداحافظي با نگراني‌ها و استرس‌هاست ولي خيلي وقت‌ها ما فقط 5 دقيقه يا کمتر وقت داريم تا خودمان را پيدا کنيم و به آرامش برسيم. راهش را بلد نيستيد؟ نگران نباشيد ما 18 روش‌ را براي رسيدن به آرامش برايتان پيدا کرد‌ه‌ايم.

خوراکي‌ها و نوشيدني‌ها

چاي سبز: به جاي اينکه از عصبانيت بنفش شويد، بهتر است با نوشيدن يک فنجان چاي گياهي، سبز شويد. چاي سبز منبع ليتينين است؛ ماده‌اي که به آرامش و تسکين خشم کمک مي‌کند. اين‌بار که عصباني شديد، کمي آب بجوشانيد، چاي سبز دم‌کنيد و از نوشيدن آن لذت ببريد.


شکلات:
فقط يک تکه شکلات مي‌تواند اعصاب شما را تا حد زيادي آرام کند! شکلات تلخ سطح کورتيزول يا همان هورمون استرس را در خون شما تنظيم مي‌کند و متابوليسم بدن را ثابت نگه‌مي‌دارد.


عسل:
شيريني را جايگزين استرس کنيد و يک قاشق عسل بخوريد. عسل علاوه بر اينکه مرطوب‌کننده طبيعي پوست و آنتي‌بيوتيک است، تورم مغز را هم کاهش مي‌دهد و به کاهش رخوت و اضطراب کمک مي?کند.


انبه:
يک سفر استوايي را بدون ترک کردن ميزکارتان تجربه کنيد! از يک استراحت 5 دقيقه‌اي براي پوست کندن و خوردن يک انبه آب‌دار استفاده کنيد که به کاهش استرس و خشم هم کمک مي‌کند. نگران ريختن آب آن روي لباس و چانه‌تان نباشيد چون قطعا کاهش استرس و رسيدن به آرامش ارزشش را دارد.

آدامس:
نعنايي، ميوه‌اي يا هر طعم ديگري که دوست داريد. جويدن آدامس يک راه سريع و آسان براي مبارزه با خشم است. پس از چند لحظه جويدن آدامس، سطح کورتيزول خون و عصبانيتتان کاهش پيدا مي‌کند.

خوراکي ترد:
گاهي‌وقت‌ها هيچ‌چيز بهتر از خوردن يک خوراکي ترد نمي‌تواند خشم را کاهش دهد. نتايج تحقيقات نشان مي‌دهد آدم‌هاي بزرگسال هنگام خشم يا استرس بيشتر از هميشه هوس خوراکي?هاي ترد يا شور مي‌کنند. البته با توجه به مضرات اين خوراکي ها بهتر است از خوراکي هايي مانند خيار، کاهو و کرفس يا هويچ استفاده کرد.

آرامش درون


تمرکز:
نيازي نيست به ميان دشت‌ها و کوه‌ها برويد. 5 دقيقه سکوت و آرامش مي‌تواند همان مزاياي مديتيشن را داشته باشد. شواهدي وجود دارد که نشان مي‌دهد اختصاص دادن دو زمان کوتاه براي آرامش و سکوت در طول روز مي‌تواند افسردگي و استرس را کاهش دهد. روي تنفستان تمرکز و احساس کنيد همه اضطراب‌ها از وجودتان خارج مي‌شوند.

سر گذاشتن روي بالش يا کوسن:
روزهايي هست که تنها چيزي که ما نياز داريم، يک چرت نيمروزي خوب و طولاني است اما هيچ‌وقت امکان چرت زدن وسط روز و در محيط کار وجود ندارد. اگر يک بالش پيدا کرديد، آماده سفري کوتاه براي آرام شدن شويد. علاوه بر اين، مي‌توانيد از اين تصوير ذهني استفاده کنيد؛ سرتان را براي مدت کوتاهي زمين بگذاريد و حس کنيد بالش، اسفنجي است که تمام اضطراب‌هاي شما را مي‌شويد و از بين مي‌برد.

نفس عميق کشيدن:
راه آسان‌تري هم براي آرام شدن وجود دارد؟ نفس‌هاي آرام، شمرده و عميق به کاهش فشارخون و ضربان قلب کمک مي‌کند. سعي کنيد روش‌هاي مختلفي را براي عميق نفس کشيدن امتحان کنيد.

ريلکس‌کردن پيشرفته:
مضطرب هستيد؟ فقط کافي است ياد بگيريد؛ انقباض، رها کردن و تکرار! اين روش شامل فشرده کردن ماهيچه‌هاي قسمتي از بدن براي رسيدن به وضعيت آرامش است. اين روش را که هنرپيشه‌ها هم استفاده مي‌كنند براي به خواب رفتن هم مناسب است.

شمارش معکوس:
نه، اين يک تست هوش نيست اما راهي مناسب براي آرام شدن محسوب مي‌شود. وقتي نگراني‌هايتان بيش از حد شدند، سعي کنيد از 1 تا 10 بشماريد و سپس شروع به شمارش معکوس کنيد. وقتي مشغول شمردن و تمرکز کردن روي اعداد هستيد، فکر مصاحبه‌هاي کاري و مشغله‌هاي ديگر کمرنگ‌تر مي‌شوند.

بستن چشم‌ها:
کافي است در شلوغي و هياهوي روزمره چند دقيقه پلک‌هايتان را روي هم بگذاريد. اين کار يکي از روش‌هاي بسيار آسان براي به دست آوردن آرامش و تمرکز است.

ماساژ:
وقتي امکانش را نداريد که پيش ماساژور حرفه‌اي برويد، مي‌توانيد براي آرام کردن ضربان قلبتان با دست خودتان، پا يا گردن خود را ماساژ دهيد. همچنين ماساژ براي افرادي که زماني زيادي را صرف کارکردن با کيبورد مي‌کنند هم کمک خوبي است. مقداري لوسيون به دست‌هايتان بماليد و ماهيچه‌هاي شانه، گردن و سر خود را ماساژ دهيد تا استرستان کاهش يابد.

آب سرد ريختن روي مچ دست:

سراغ آب خنک برويد. وقتي استرس و اضطراب سراغتان آمد، مقداري آب خنک روي مچ دستتان بريزيد و کمي هم به پشت لاله گوشتان بزنيد. اين کار کمک مي‌کند در تمام بدنتان احساس آرامش کنيد.

شانه کردن موها:
باور کنيد! حتي اگر تا همين حالا ۱۰۰ بار اين کار را انجام داده‌ايد، باز هم با ريتم‌هاي ديگر آن را تکرار کنيد. شانه کردن موها، شستن ظرف‌ها و بافتني مي‌تواند به آرامش روان و جسم کمک کند.

محيط جديد

تنهايي:
بعضي افراد فقط به 5 دقيقه زمان براي تنها ماندن نياز دارند تا بتوانند افکارشان را مرتب و آرامش پيدا کنند.

دريافتن خورشيد:
اين هم از آفتاب و به همين راحتي کمي از نگراني‌هاي شما برطرف شد! اگر يک روز آفتابي است، بيرون برويد، کمي قدم بزنيد و از آفتاب بهره بگيريد. نور آفتاب براي افرادي که از افسردگي رنج مي‌برند، موهبت بزرگي است.

تماشاي منظره بيرون:
قرار نيست منزل روبرويي را ديد بزنيد يا در رفت و آمدهاي توي خيابان كنجكاوي کنيد. وقتي اوضاع کمي پيچيده شد، کار را فقط براي 5 دقيقه رها کنيد و از پنجره نگاهي به بيرون بيندازيد. نگاه کردن به مناظر طبيعي مانند درخت‌ها، پارک‌هاي عمومي و رفت و آمد مردم خيلي بيشتر از نگاه کردن به تلويزيون مي‌تواند فکر شما را آرام كند و اضطرابتان را کاهش دهد.

اين بوهاي آرامبخش

«من؟ استرس؟ چي مي‌گي؟! ها ها ها» خنده يکي از راه‌هاي عالي براي مبارزه با استرس است. يک کتاب پر از لطيفه‌هاي خنده‌دار کنار دستتان داشته باشيد يا حتي سري به سايت‌هايي که کليپ‌هاي خنده‌دار دارند، بزنيد. اما تنها خنده نيست که دواي استرس و اضطراب است بلکه گاهي بوها هم در اين زمينه جادو مي?کنند.بايستيد و بو کنيد! برخي بوها مي‌توانند حالات و احساسات منفي درون ما را تغيير دهند. حتما شما هم موافقيد که عصباني بودن آن هم وقتي مشغول بو کردن گلي هستيد، کار خيلي سخت و دشواري است. يک گلدان پر از گل‌هاي محبوبتان را نزديک ميز کار قرار دهيد و هرگاه احساس خستگي کرديد سراغ آنها برويد و با لذت بويشان کنيد.

کرم‌هاي خوشبو استفاده کنيد. فقط چند ثانيه طول مي‌کشد تا مقداري لوسيون خوشبوي اسطوخودوس، برگ چاي يا هر گياه معطر و آرامش‌بخش ديگري را روي کف دستتان بريزيد و انگشت‌هايتان را به هم بماليد. اين بوي ملايم و لطيف مي‌تواند سطح استرس و نگراني شما را کاهش دهد.

همچنين بوييدن يک ليموي تازه مي‌تواند به کاهش ترشح هورمون‌هاي استرس در بدن کمک کند. بوي خوش قهوه را هم از دست ندهيد. همين حالا به آشپزخانه برويد و قهوه با شير درست کنيد و بوي خوشش را احساس کنيد چون بوي قهوه هم مي‌تواند به کاهش هورمون‌هاي استرس کمک کند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
زن

andishmand
 
وقتي شروع به دوست داشتن خودم كردم ...چارلي چاپلين

وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،

فهمیدم زمانی که سعی میکنم به کسی آرزوهایم را تحمیل کنم، با وجود دانستن اینکه نه زمان مناسب است و نه آن آدم آماده، چقدر میتواند این کار برای آن شخص دشوار باشد، حتی اگر آن شخص خود من باشم.
امروز معنای آن را میدانم و آن را احترام مینامم.
وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم,

متوجه شدم که اندوه و احساسات من میخواهند من را متوجه سازند که خلاف حقیقتم زندگی میکنم .
امروز آن را واقعیت می خوانم.

وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،
از آرزوی داشتن یک زندگی دیگر دست کشیدم و توانستم ببینم که همه چیز در گرداگرد من دعوتی بوده است برای رشد من.
امروز آن را تکامل مینامم.

وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،
از دزدیدن زمان آزاد خود و طراحی پروژه های بزرگ برای آینده دست کشیدم.
امروز فقط آن کاری را میکنم که برایم خشنودی با خود به همراه دارد، آنچه را که دوست دارم و آنچه که دلم را شاد میکند، به آن شکل و ریتم مخصوص و متعلق به خودم.
امروز آن را سادگی مینامم.

وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،
خودم را از چنگ تمام چیزهائی که برایم سالم نبودند رهانیدم، از غذاها، انسانها، اشیاء، موقعیتها، از تمام آن چیزهائی که مرا با خود به زیر میکشیدند .
ابتدا آن را «خودخواهی سالم» مینامیدم، اما امروز میدانم که نامش خود دوستی است.

وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،
از خواست اینکه همیشه حق با من باشد دست کشیدم و از اینکه همه کارهای من باید درست باشند و به این ترتیب کمتر دچار اشتباه شدم.
امروز آن را تواضع مینامم.

وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،
دیگر از اینکه در گذشته زندگی کنم و نگرانی بخاطر آینده ام داشته باشم سرپیچی کردم.
حالا فقط در لحظه اکنون زندگی میکنم، جائی که همه چیز در آن به وقوع می پیوندد، و در حال حاضر هر روز اینچنین زندگی میکنم، و آن را کیفیت مینامم.

وقتی من شروع به دوست داشتن خود کردم،
پی بردم که تفکرم میتواند سد و بیمار ساز باشد. اما وقتی که با دلم یکی شدم، ذهنم دارای یار ارزنده ای گردید.
من امروز این اتحاد را هوشمندی قلب مینامم.

ما دیگر از اختلافات، درگیریها و مشکلات با خود و دیگران نمی هراسیم، زیرا که ستاره ها هم گاهی با هم تصادف میکنند و از این خرابی دنیای زیبای تازه ای تشکیل میگردد.
امروز این را زندگی مینامم .

(سخنرانی چارلی چاپلین در هفتاد سالگی خود در تاریخ ۱۶. آپریل ۱۹۵۹) ​​
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
مرد

 
۱۷ راهی که به سلامت ختم می شود

گاهی برای یافتن سلامتی از دست رفته به دنبال کارهایی هستیم که نه تنها موجب بازگشت سلامتی ما نمی شود بلکه وضعیت ما را هم بدتر می کند.

۱) فقط وقتی گرسنه هستید غذا میل کنید، مصرف غذا هنگامی که غذای قبلی هضم نشده عامل رخت بربستن سلامتی است.

۲) به اندازه کافی از مایعات استفاده کنید بدون تمایل به نوشیدنی ها از آنها استفاده نکنید.

۳) حتما به اندازه کافی فعالیت جسمی داشته باشید. پیاده روی و سایر ورزش های مورد علاقه را فراموش نکنید. توان جسمی شما در انتخاب نوع و میزان فعالیت جسمی مهم است. معمولا در سنین بالا بهترین فعالیت جسمی پیاده روی است.

۴) به اندازه کافی استراحت کنید و خواب به اندازه داشته باشید.

۵) خانم ها در هنگام پریود و یک ماه پس از زایمان از قرار گرفتن در محیط سرد و مصرف غذاهای سرد مزاج خودداری کنند. همچنین استراحت کافی داشته باشند و از اضطراب بپرهیزند.

۶) عواطف و هیجانات خود را سرکوب نکنید و آنها را با نزدیکان و دوستان شفیق در میان بگذارید.

۷) ادرار خود را نگاه ندارید و به پاک نگاه داشتن روده بزرگ توجه کنید. تعریق کافی برای سلامتی مفید است.

۸) از هوای تازه و خنک استفاده نمایید.

۹) در رژیم غذایی خود بیشتر از میوه ها و سبزیجات بهره ببرید تا از گوشت.

۱۰) مصرف آب و مایعات را افزایش دهید تا ادرار شما، صبح که از خواب برمی خیزید پررنگ نباشد، بلکه به رنگ زرد لیمویی باشد.

۱۱) ۶ تا ۷ ساعت خواب شبانه توصیه می شود. روزهای تابستان یک ساعت چرت پس از ناهار رطوبت کافی به بدن شما می رساند.

۱۲) در شرایطی که تحت فشار عصبی قرار می گیرید، دستور تنفس و تمرینات ذهنی آرام بخش را به کار ببرید.

۱۳) فعالیت جسمی و ورزش را در هوای خنک صبح زود یا شامگاه انجام دهید.

۱۴) از هوا، محیط و فعالیت هایی که موجب افزایش گرمی و خشکی بدن و کم آبی می شود پرهیز نمایید.

۱۵) بیش از اندازه چای و قهوه مصرف نکنید.

۱۶) همه چی را به اندازه انجام دهید فعالیت زیاد و ورزش شدید هم برای سلامت مضر است.

۱۷) از بی خوابی و کم خوابی (کمتر از ۵ ساعت) و دیروقت به رختخواب رفتن خودداری کنید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
زن

 
راهکارهای عملی برای اینکه شادی را بیاموزیم

همه می‌دانیم که بسیاری از افراد دائما غمگین، تحریک‌پذیر و زودرنج هستند. علاوه بر این، هر روز با افراد بسیار شادی روبه‌رو می‌شویم که شاید گاهی غمگین شوند و یا دچار استرس‌های روزمره شوند، اما می‌ببینیم که آنها به خوبی استرس‌هایشان را کنترل می‌کنند، از روش‌های مناسبی برای مدیریت استرس‌ها در زندگی‌شان استفاده می‌کنند و در نتیجه، روزهایشان پرثمرتر و لذت‌بخش‌تر می‌شود.

شایداین سؤال مطرح شود که آیا این افراد از همان ابتدا که به دنیا می‌آیند شادند. شاید عده‌ای آنها را افرادی خوش‌اقبال بدانند که همواره بخت با آنها یار بوده است. بسیاری از افراد معتقدند که پول شادی می‌آورد و افراد پولدارتر شادتر از بقیه افراد هستند. اما در مورداین که واقعا چه چیزی شادی بیشتری می‌آورد "دانیل کافمن" روان‌شناس دانشگاه پرینستون پاسخی دارد. او که به خاطر ساخت ابزاری برای سنجش شادی برنده جایزه نوبل شده است، در بررسی‌های خود متوجه شد که چهار فعالیت باعث شادی افراد می‌شود که عبارتند از: فعالیت‌های اجتماعی، استراحت، عبادت و خوردن. بعد از این چهار فعالیت، ورزش و تماشای تلویزیون در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

یکی از مهم ترین سؤالات در مبحث شادی این است که تا چه اندازه شادی ما تحت کنترل ماست.

دکتر سونیا لی یو بمیرسکی به بهترین وجه به این سئوال پاسخ داده است. بمیرسکی معتقد است که زندگی شاد ما شبیه نموداری است که 50 درصد از آن در کنترل ژن، 10 درصد در کنترل شرایط محیطی و فقط 40 درصد در کنترل ماست. پژوهش‌های تجربی بر روی دوقلوها نشان داده است که هر شخصی با یک سطح معین از میزان شادی به دنیا می‌آید. بدین معنا که هر فردی بعد از احساس شادی بسیار زیاد و یا غم بسیار زیاد، دوباره بعد از مدتی به همان سطح معین میزان شادی و غم برمی‌گردد.

مهم نیست چه اتفاقی در زندگی ما می‌افتد- خوب، بد یا فوق‌العاده. ما کلا تمایل داریم که به وضعیت نقطه تعادل یا همان نقطه معین خود برگردیم. مثلا یک هفته پس از حادثه سونامی، کودکان خانواده‌های آسیب‌دیده با لبخند به مدرسه‌هایشان می‌رفتند. تحقیقات نشان می‌دهد که ما تمایل به بودن در حالت طبیعی داریم. هیچ‌گاه نه در اوج شادی و نه در اوج غم باقی نخواهیم ماند. حتی یک مطالعه نشان داده افرادی که در تصادف اعضای بدنشان را از دست داده‌اند بعد از مدتی دوباره تمایل به شاد بودن را از خودشان نشان می‌دهند، هرچند شاید هیچ‌گاه نتوانند به میزان سابق شاد باشند. برای مثال، ما شاید یک هفته بعد از تصادف عصبی و مضطرب باشیم، اما بعد از هشت هفته به حالت طبیعی‌مان برخواهیم گشت.

تحقیقات " دیوید لکین " از دانشگاه مینه‌سوتا، نیز «نقطه تعادل» شادی را تأیید می‌کند. تحقیقی که لکین بر روی چهار هزار دوقلو متولد مینه‌سوتا طی سال‌های 1936 تا 1955 انجام داد نشان داد حدود 50 درصد از رضایت زندگی افراد از برنامه ژنتیکی آنها ناشی می‌شود و در واقع، ژن‌ها نحوه برخورد مناسب با استرس‌های زندگی، سطوح اضطراب و افسردگی آنها را تعیین می‌کنند و بدین طریق بر میزان شادی ما اثر می‌گذارند. طبق نظریه بمیرسکی، 10 درصد از بهزیستی کلی افراد نیز تحت تأثیر عوامل محیطی مانند مذهب، موقعیت اجتماعی، وضعیت تأهل، درآمد و غیره قرار دارد.

از نظر بمیرسکی، 40 درصد باقی مانده از نمودار شادی ما در کنترل ماست. یعنی ما تا 40 درصد فرصت افزایش سطح شادمانی را داریم و این کار از طریق فعالیت‌های ارادی‌مان انجام می‌شود.

بمیرسکی در طول هفده سال کار و تلاش مداوم که روی راه‌های افزایش شادی انجام داد، دریافت که افراد شاد دارای الگوهای فکری و رفتاری خاص هستند که چند نمونه از این نوع فعالیت‌ها و افکار در زیر آمده است.
زندگی شاد,افراد بسیار شاد, راه‌های افزایش شادی

افراد شاد:
ـ وقت زیادی را صرف خانواده و دوستان، تربیت بچه‌ها و لذت بردن از این روابط می‌کنند.
ـ قدردان چیزهایی که در زندگی دارند هستند.
ـ در کمک کردن به دیگران پیش قدم هستند.
ـ لذت‌ها و خوشی‌های زندگی‌شان را حفظ می‌کنند و تلاش می‌کنند در لحظه حال زندگی کنند. بنابراین، وی به این نتیجه رسید که راه‌های زیادی برای افزایش شادی وجود دارد. اما در مجموع، به این نتیجه رسید که سه تمرین وجود دارد که افراد در صورت انجام دادن آن طی یک دوره دو سه ماهه می‌توانند شادی‌شان را افزایش دهند.

تمرین قدردانی:
در این روش، افراد تمامی چیزهایی را که در زندگی‌شان دارند و قدرشان را نمی‌دانند می‌توانند در دفترچه‌ای ثبت کنند تا هر روز مشاهده شان کنند و قدرآنها را بدانند. یا می‌‌توانند نامه‌ای به دوست یا والدین خود بنویسند و از زحماتی که برایشان کشیده‌اند قدردانی و تشکر کنند. تمرین‌های قدردانی باعث بهبود خلق افراد می‌شود. در تأیید این مطلب، «رابرت امونز» از دانشگاه کالیفرنیا، دریافت که افرادی که سلامتی خود را حفظ می‌کنند و احساس شادی زیادی می‌کنند معمولا قدردان چیزهایی هستند که در زندگی دارند. این افراد حتی هنگام بیماری نیز راحت‌تر با درد کنار می‌آیند و بهبودی سریع‌تری دارند.

تمرین نوع‌دوستی یا مهربانی:
روش دیگر آن‌طور که روان‌شناسان مثبت‌گرا نام نهاده‌اند، نوع‌دوستی یا مهربانی است. در این روش، به افراد تعلیم داده می‌شود که چگونه برای دیگران کارهای نیک انجام دهند. مثلا می‌توانند برای ملاقات با بیماران به بیمارستان‌ها بروند و یا به دیگران در کارهایشان کمک کنند. افراد حداقل باید به طور میانگین پنج فعالیت این چنینی در هر روز انجام دهند. این فعالیت‌ها می‌تواند هم برای دوستان انجام شود و هم برای غریبه‌ها؛ هم خودانگیخته و ناگهانی باشد و هم با طرح و برنامه قبلی. مهم نیست که این فعالیت‌ها حتما قابل توجه و بزرگ باشد.

ترویج خوش‌بینی:
در این روش، آموزش داده می‌شود که افراد در دفترچه خود بهترین حالت از آینده خود را ترسیم کنند و درباره آن به تفصیل بنویسند.

بمیرسکی گزارش کرده است که افرادی که به مدت سه ماه این تمرین‌ها را انجام داده‌اند گفته‌اند که احساس شادی بیشتری نسبت به قبل دارند. شما نیز می‌توانید این روش‌ها را در یک دوره سه ماهه امتحان کنید. مطمئن باشید ضرر نمی‌‌کنید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

andishmand
 
بگـو چـی ‌دوست داری تا بگـم چـی کـم داری ؟



امروز هوس چه كرده‌ايد؟ دل‌تان كباب كوبيده مي‌خواهد يا سوفله سبزيجات؟ براي‌تان عجيب است كه بعد از مدت‌ها هوس كرده‌ايد يك بسته كامل چيپس نمكي بخوريد؟ اصلا مي‌دانيد كه سر و كله اين هوس‌ها از كجا پيدا مي‌شود؟ ما به شما مي‌گوييم كه چرا گاهي به شكل غيرقابل كنترلي دل‌تان يك غذا يا خوراكي خاص مي‌خواهد.

از نظر متخصصان، كمبود برخي از مواد معدني، اسيدآمينه‌ها يا ويتامين‌ها و پروتئين‌ها مي‌تواند هوس خوردن ماده‌اي خاص را در شما ايجاد كند. پس تصور نكنيد كه ميل‌تان به خوردن چنين خوراكي‌هايي گذرا و بي‌ضرر است بلكه اين هوس را به عنوان يك زنگ‌ خطر جدي بگيريد و سعي كنيد كمبودي كه بدن‌تان را به اين حال انداخته با تغذيه مناسب برطرف كنيد.

هوس نمك كرده‌ايد؟

بدن‌تان سديم كم دارد

هرچقدر هم كه به نمك دوست‌ها بگوييد، باز هم نمكدان را از كنار ليوان آب‌شان بر نمي‌دارند. درست است كه شكل گرفتن ذائقه غذايي به شما اجازه نمي‌دهد كه كمتر از ميزان خاصي نمك بخوريد اما از نظر متخصص هوس غذا يا خوراكي شور كردن هم مي‌تواند نشانه يك كمبود در بدن‌تان باشد.

ولع مصرف غذاهاي شور نشانه اين است كه سطح سديم در بدن بيش از اندازه كم است و گفته مي‌شود كه احساس عطش بيش از اندازه بعد از انجام حركات ورزشي يا در زماني كه بيمار هستيد، به همين دليل ايجاد مي‌شود. سديم يك ماده معدني مهم است كه به حفظ تعادل آب در بدن و تنظيم فشار خون كمك مي‌كند و اگر سطح آن در بدن‌تان پايين باشد، احتمالا ميل شديدي به خوردن پفك يا پاپ‌كورن شور پيدا مي‌كنيد و هيچ وقت نمي‌توانيد يك بشقاب برنج كم نمك را قورت دهيد.

براي حل مشكل چه بخوريم؟ كرفس و هويج.


زبان بدن‌تان را بفهميد

هميشه به آزمايش‌هاي وقت‌گير و پرهزينه براي فهميدن كمبودهاي بدن نيازي نيست. گاهي درد، سوزش، خارش و ديگر مشكلات بدن‌تان نقش زبان او را بازي مي‌كنند و به شما مي‌گويند كه چه كمبود‌هايي دارد.

اگر مدام خسته هستيد

آهن بدن‌تان كم است.

اگر پوست‌تان مي‌خارد

روي بدن‌تان كم است.

اگر سرتان شوره مي‌زند

ويتامين A بدن‌تان كم است.

اگر مدام عفونت مي‌گيريد

سلنیوم بدن‌تان كم است.

اگر كمردرد و پا درد داريد

ويتامين D بدن‌تان كم است.

خشکی دور دهان و بيني‌

یعنی ويتامين B12 ‌شما كم است.

هوس شيريني‌ كرده‌ايد؟

بدن‌تان كروم كم دارد

اگر قند تصفيه شده و كربوهيدرات بخوريد، جريان خون‌تان سريع مي‌شود و ميزان قند خون‌تان نامتعادل مي‌شود. چاره‌اي كه بدن شما براي مقابله با اين افزايش سريع قند خون در نظر مي‌گيرد، ترشح انسولين بيشتر است. اين درحالي است كه با به تعادل رساندن وضعيت سلامت بدن‌تان و دريافت به اندازه مواد مغذي، مي‌توانيد اين مشكل را برطرف كنيد. طبيعي است كه وقتي سراغ شيريني‌جات مي‌رويد، سطح قندخون‌تان بالا مي‌رود و انسولين بيشتري در بدن‌تان آزاد مي‌شود اما مي‌دانيد كمبود چه ماده‌اي است كه اين نياز را در شما ايجاد مي‌كند؟

از نظر متخصصان، كساني كه سطح ماده معدني كروم در بدن‌شان پايين است، بيشتر به خوردن شيريني تمايل نشان مي‌دهند، به همين دليل اگر ميزان كروم مورد نياز را به بدن‌تان برسانيد، كمتر هوس شيريني مي‌كنيد.

يك صبحانه مفصل حاوي پروتئين+ كربوهيدرات مي‌تواند حال‌تان را بهتر كند؛ مثلا مي‌توانيد تخم مرغ را با نان چاو‌دار بخوريد.

در ساعات بعدي روز هم سراغ سبزيجات برويد. با اين كار به بدن‌تان كمك مي‌كنيد تا سطح قند خونش را ثابت نگه‌ دارد. با چنين برنامه‌اي وقتي به ساعت چهار عصر مي‌رسيد ديگر آنقدر قند خون‌تان افت نمي‌كند كه مجبور شويد شيريني بخوريد.

براي حل مشكل چه بخوريم؟ دل و قلوه، گوشت گاو، مرغ، هويج، سيب زميني، كلم بروكلي، مارچوبه و تخم‌مرغ.

هوس شكلات كرده‌ايد؟

بدن‌تان منيزيم كم دارد

به محض اينكه مضطرب مي‌شويد و فكرتان مشغول مي‌شود، سراغ شكلات مي‌رويد؟ اصلا شكلات كاكائويي ‌مهمان هميشگي خانه شماست؟ متخصصان بر اين باورند كه بدن شكلات دوست‌ها منيزيم كم دارد. منيزيم نه تنها سيستم ايمني بدن‌تان را تقويت مي‌كند و ضد التهاب به شمار مي‌آيد، بلكه مي‌تواند با حفظ تعادل سيستم عصبي بدن‌تان و كم كردن اضطراب شما، خيال شكلات خوردن را از سرتان بيرون كند؛ اين درحالي است كه ادعا مي‌شود بدن 80 درصد آدم‌ها كمبود منيزيم دارد.

منيزيم براي استخوان‌هاي شما هم خوب است و بهترين راه دست پيدا كردن به آن، خوردن يك تكه شكلات تلخ 70درصد است.
يك كاسه ماست كم چرب يا شيرموز در صبح، ماهي در ناهار و آووكادو در بعد از ظهر، مي‌تواند هوس شكلات كاكائويي خوردن را از سرتان بيندازد. گذشته از اين، نصف فنجان سويا بو داده تقريبا نيمي از منيزيم لازم در روز را فراهم مي‌كند.

براي حل مشكل چه بخوريم؟ سبزي‌هاي تيره برگ‌دار خام يا پخته، اسفناج تازه، كلم پيچ يا برگ، چغندر، آجيل و مغزهايي مثل بادام يا دانه آفتابگردان، بذر كتان و گردو.

هوس كربوهيدرات كرده‌ايد ؟

بدن‌تان تريتوفان كم دارد

اگر مدام دل‌تان نان، ماكاروني، سيب‌زميني و اساسا هر نوع كربوهيدرات انباشته‌اي مي‌خواهد، احتمالا بدن‌تان يك اسيد آمينه ضروري به نام تريتوفان را كم دارد. تريتوفان اسيد‌آمينه‌اي است كه اعصاب شما را در دست مي‌گيرد و به خلق و خوي‌تان شكل مي‌دهد و گذشته از اين، مي‌تواند در ساخت سروتونين به بدن شما كم كند و باعث شود كه خلق متعادل‌تر و آرام‌تري داشته باشيد.

بالا رفتن سطح قند خون مي‌تواند به رسيدن اسيد آمینه به مغز كمك كند. گذشته از اين، تريتوفان نقش ضروري در تنظيم چرخه خواب و بيداري بدن و حتي هضم غذا ايفا مي‌كند و كمبودش مي‌تواند باعث خلق پايين و اضطراب هم بشود.

اگر اين اسيد آمينه در بدن‌تان كم است، به جاي خوردن كربوهيدرات بيشتر سطح پروتئين مصرفي‌تان را بايد بالا ببريد تا ساخت آن در بدن‌تان بيشتر شود و كمتر سراغ سيب‌زميني سرخ كرده و برنج برويد.

براي حل مشكل چه بخوريم؟ بوقلمون، تخم مرغ، موز و گردو.

هوس گوشت كرده‌ايد؟

بدن تان آهن و روي كم دارد

بعضي از آدم‌ها همیشه خوردن يك غذاي گوشتي مفصل را به هرغذاي سبك مدرني ترجيح مي‌دهند. براي آنها هيچ چيز جاي كباب كوبيده و ژيگو را نمي‌گيرد و هيچ وقت در ‌مهماني، قبل از خوردن خورشت پرگوشت سراغ خوراك سبزيجات نمي‌روند. از نظر متخصص، بدن چنين افرادي به روي و آهن نيازمند است.

آهن نقش مهمي در بالا بردن سيستم ايمني بدن ايفا مي‌كند و به نوعي حامل اكسيژن در بدن هم تلقي مي‌شود؛ به همين دليل بدن كساني كه آهن‌شان كم است، خسته مي‌شود و زود از نفس مي‌افتد.

روي هم نقش مهمي در تقويت سيستم ايمني بدن ايفا مي‌كند و فردي كه سطح اين ماده معدني در بدنش پايين است، بيشتر مستعد ابتلا به بيماري‌هاي مربوط به ضعف سيستم ايمني بدن، سرما خوردگي و آنفلوآنزا خواهد بود. روي همچنين براي تقويت موها و ناخن‌ها‌ي‌تان ضروري است و باعث مي‌شود پوست سالمي داشته باشيد.

براي حل مشكل چه بخوريم؟ گوشت قرمز، عدس، اسفناج، تخم كدو تنبل، پنير و نان سبوس‌دار.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

 
به نظر من اولین قدم برای موفقیت در زندگی مشترک و ساختن آینده روشن برای بچه ها، ازدواج آگاهانه و با چشم بازه
خدا نکنه خشت اول رو معمار کج بذاره وگرنه ال ثریا دیوار کج میره
ازتون خواهش میکنم با چشم و گوش باز همسرتون رو انتحاب کنید
     
  
زن

 

انرژی منفی را از خود دور کنید !!!!!

خوشبختانه، راه‌هایی وجود دارد که به آزاد کردن این انرژی از خودمان و کوتاهتر کردن مدت زمانی که موجبات ناراحتی ما را فراهم می‌کند، کمک می‌کند.


تابحال شده گفتگویی با کسی داشته باشید که یک تا دو روز ناراحت تان کرده باشد؟ شاید کسی در زندگیتان باشد، مثل رئیستان یا یکی از اعضای خانواده که این اتفاق با او مدام تکرار می‌شود؟ در مکالمات و اتفاقات انرژی رد و بدل می‌شود و اگر این اتفاق برای تان افتاده باشد احتمالاً انرژی منفی دریافت کرده‌اید. اگر این اتفاق در دفعات مختلف با بعضی آدمها برایتان تکرار شود، این احتمال وجود دارد که آن افراد عادت به صادر کردن انرژی منفی دارند و شما هم نمی‌دانید چطور باید از شر آن انرژی منفی خلاص شوید. مخصوصاً برای آن دسته از ما که حساس‌تر هستند رها کردن این انرژی منفی می‌تواند خیلی دشوار باشد.

اینکه صبر کنید این انرژی به خودی خود پراکنده شود ممکن است یک تا دو روز طول بکشد اما خیلی بد است اگر مدت زمان طولانی بعد از این که کسی به خاطر یک گفتگوی ضعیف یا ناآگاهی کسی چه کلاماً و چه غیره تاثیر منفی بگذارد، اذیت شود. خوشبختانه، راه‌هایی وجود دارد که به آزاد کردن این انرژی از خودمان و کوتاهتر کردن مدت زمانی که موجبات ناراحتی ما را فراهم می‌کند، کمک می‌کند.

1 - یک راه ساده آن این است که خیلی راحت خودتان را تمیز کنید. وقتی معمولاً دیگران این توصیه را به ما می‌کنند بیشتر منظورشان از نظر فکری است اما اینکار را می‌توانید فیزیکی هم انجام دهید. دست‌ها، پاها، سر و پشتتان را با یک برس یا دستمال تمیز کنید انگار که می‌خواهید یک لایه گرد و خاک از روی بدنتان تمیز کنید. بلافاصله بعد از این که ابرهای تیره انرژی منفی از روی بدنتان بلند شد، احساس خوبی پیدا خواهید کرد. بهتر است این عمل را در فضای باز و در طبیعت انجام دهید. این روش، روش اولیه است و سایر روش‌ها باید به دنبال این انجام شوند.

2 - یک تکنیک دیگر این است که با عقب دادن شانه‌ها، آن را از شانه‌هایمان بیندازیم. انرژی، مخصوصاً انرژی منفی مثل خشم که وقتی کسی کار بدی در حق تان انجام می‌دهد ایجاد می‌شود، معمولاً روی شانه‌های شما می‌نشیند. با چندین بار عقب دادن شانه‌ها به تکان خوردن آن انرژی کمک می‌کنید و وقتی آن انرژی به حرکت درآید می‌توانید آن را دور بیندازید به جای اینکه در جای خود بماند.

3 - فوت کردن آن هم یک راه فیزیکی دیگری است که کمکتان می‌کند. پس یک نفس عمیق بکشید و هوا را به سرعت و با قدرت از دهانتان بیرون کنید. این کمک می‌کند انرژی منفی از محیط درونیتان بیرون بیاید.

4 - نمک دریایی هم می‌تواند انرژی منفی را تغییر دهد. یک محلول ساده که از چند قاشق غذاخوری نمک‌ دریایی خوب با چند قاشق روغن نارگیل یا زیتون درست شده است می‌تواند کمک تان کند. این محلول را با یک فنجان آب داغ مخلوط کنید تا نمک دریایی در آن حل شود و آن را به آرامی زیر دوش روی سر و بدنتان بریزید. آن را چند دقیقه خوب روی پوست سرتان و بدنتان ماساژ دهید و به این روش محلول پاک‌کننده خانگی خودتان را ساخته‌اید. بعد پوستتان احساس فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند و انرژی منفی قبل به انرژی مثبت تبدیل می‌شود. خوابیدن در وان با آبی که یک فنجان نمک دریایی در آن ریخته شده است هم به ریلکس شدن شما و از بین بردن انرژی منفی کمک می‌کند.

در این مورد هم مثل مشکلات دیگر بدن، پاکسازی عمیق بدن هم می‌تواند مفید باشد. این کار مخصوصاً اگر منتشر کننده این انرژی منفی خودتان باشید خیلی موثر است زیرا این احتمال وجود دارد که مقدار زیادی انرژی منفی را در درونتان نگه می‌دارید. پاکسازی روده و کبد خیلی کمک می‌کند زیرا احساسات ساکن معمولاً در روده جای می‌گیرند و یک کبد سمی معمولاً زودتر خشم را احساس می‌کند. در واقع، اگر کبدتان تمیز باشد، احساس کردن خشم سخت‌تر خواهد شد. اما احساسات ساکن می‌توانند در هر جای بدن رخنه کنند و برای بیرون آوردن آنها نیاز به پاکسازی عمیق بدن است.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

 

آموزش دور کردن انرژی منفی از خود

هر چه بیشتر منفی بافی کنیم و راهی هم برای رها ساختن آن نیابیم انرژی خود را راکد نگه داشته ایم.
تعریف انرژی منفی با اصطلاحات علمی سخت است، ولی مسلما هر کسی آن را تجربه کرده است.
وقتی افراد با هرگونه مشکلی مواجه میشوند یا شکست میخورند، سرزنش، احساس گناه، تأسف خوردن و اضطراب مقداری انرژی منفی تولید میکند. این بدان مفهوم نیست که آنها بد یا منفی هستند ولی به این معناست که آنها با منبع درونی انرژی مثبتشان قطع رابطه کرده اند!

شاید شما تجربه رفتن به جایی یا بودن با افرادی را دارید که باعث میشوند احساس بدی پیدا کنید؛ احتمالا احساس خستگی بکنید. گر چه سخت است علت دقیق ناراحتیتان را معلوم کنید ولی به هر حال آن را احساس میکنید. در عوض، امکان دارد شما در کنار بعضی افراد خود به خود احساس بهتربودن و داشتن آرامش بیشتر بکنید.
این تجربیات اتفاقی نیست؛ اینها نتیجه تبادل مشخص انرژی است. وقتی شخصی انرژی کمی دارد، فقط بودن با فرد دارای انرژی زیاد به او نیرو میدهد، در عین حال از انرژی خود آن شخص اندکی کاسته میشود. انتقال انرژی از شخصی به شخص دیگر موجب برقراری تعادل و توازن میشود.

مثلا اگر شما احساس خوبی دارید و با کسی که احساس بدی دارد ارتباط برقرار میکنید، بعد از مدتی آن فرد احساس بهتری پیدا میکند و احساس خوب شما کمتر خواهد شد. ممکن است این تغییر را خود احساس نکنید ولی طی چند ساعت یا چند روز متوجه میشوید که احساس خوبی ندارید. درک این تشابه به توضیح تبادل انرژی مثبت و منفی که همیشه در جریان است، بیشتر کمک میکند.

وقتی منفی بافی میکنیم چه اتفاقی میافتد
هرچه بیشتر منفیبافی میکنیم و راهی هم برای رها ساختن آن نمییابیم انرژی خود را راکد نگه میداریم.
وقتی درگیر منفیبافی میشویم ممکن است سعی کنیم اعتماد و اطمینان داشته باشیم ولی وقتی دست به کاری خطیر میزنیم، همچنان دستخوش اضطراب و سردرگمی میشویم؛ بدینترتیب اعتماد به نفس ما زائل شده است. ما آرزوی درونیمان را برای فعالیت بیشتر و پیشرفت کردن احساس میکنیم ولی متوجه میشویم عقب نگه داشته شده ایم.
اما وقتی درگیر منفی بافی میشویم، شاید دلمان بخواهد شاد باشیم ولی احساس میکنیم که با افسردگی و تأسف خوردن برای خود، بیشتر در خود غرق میشویم. لذت ما کم میشود و احساس میکنیم میل درونیمان شادبودن است اما آن را نمییابیم. این فرایند در افرادی با حساسیت کمتر که از کمبودهای خود بی اطلاع هستند، متفاوت است. آنها تاحدودی شاد هستند ولی این افراد از دیرباز مفهوم لذت بردنهای واقعی را از بین برده اند.
فراموش نکنیم وقتی منفی بافی میکنیم ممکن است بخواهیم نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم ولی هنوز گرفتار احساس گناه و بیارزشی هستیم. ما نمیتوانیم خلوص، معصومیت و خوبی را که حاصل آن است احساس کنیم.
ما به خاطر اشتباهات گذشتهمان احساس تباهی و بیهودگی میکنیم و نمیتوانیم خودمان را ببخشیم. در نتیجه احساس میکنیم در قبال دیگران مسئول هستیم. اگر هنگام کودکی برای اشتباهاتمان تنبیه میشدیم ممکن است خودمان هم مجازات کردنمان را ادامه دهیم.
روحهای حساس، منفی گرایی دیگران را به درون خود میکشند چون آنها بیشتر در معرض خطر هستند. منفی گرایی که آنها احساس میکنند ترکیبی از منفی بافیهای خودشان همراه با منفی بافی های دیگران است. آنها مانند اسفنج به هر جا که میروند منفی بودن و احساسات منفی دیگران را به درون خود میکشند.

اما چیزی که به دیگران اجازه میدهد حساسیت کمتری داشته باشند توانایی فرونشاندن احساسات است. بعضی افراد هنگام عصبانیت نیاز ندارند احساساتشان را مورد بررسی قرار دهند تا به احساس بهتری برسند. این افراد فقط میخواهند احساساتشان را انکار کنند یا نپذیرند و سرانجام به راه خودشان بروند. این روش برای افرادی که حساسیت کمتری دارند مفید است ولی برای کسانی که حساسترند نمیتواند مفید واقع شود.
در واقع افراد، منفیگرایی خود را سرکوب میکنند، آنها نهتنها این احساسشان را به دیگران منتقل میکنند بلکه منفیگرایی کمتری را از جهان جذب میکنند.

تبادل انرژی
افراد حساس کسانی هستند که انرژی منفی بیشتری جذب میکنند. مگر اینکه خودشان از حساسیتشان به نوعی کم کنند. این افراد بسیار تأثیرپذیر هستند و اغلب زود مریض میشوند و نسبت به خودشان احساس منفی دارند.
در واقع بیش از حد خوردن یکی از راههای کمکردن حساسیتمان یا زائلساختن احساساتمان است. وقتی افراد گرفتار هر یک از موانع موفقیت شخصی هستند، اغلب با انرژی مثبت خود واقعیشان قطع ارتباط میکنند و به جای آن انرژی منفی به بیروو
یفرستند.

بعضیها به دلیل نوع زندگیشان، دوستانشان و طرزفکرشان، انرژی منفی منتشر میکنند. این افراد ممکن است در تمام مدت یا بعضی اوقات این انرژی منفی را منتشر کنند اما افرادی که با طبیعت واقعی خود بیشتر در تماس هستند، خودبهخود انرژی مثبت منتشر میکنند. بودن در کنار این افراد حال شما را عملا بهتر میکند، به همین دلیل است که ما به سوی افراد موفق کشیده میشویم.

تخلیه انرژی منفی
نخستین گام در فراگرفتن فرایند تخلیه انرژی منفی، رسیدن به آرامش بیشتر و مراقبه و برقراری تعادل است. درست همانطور که شما توانایی جذب انرژی توسط نوک انگشتانتان را در مراقبه دارید، قدرت بیرون فرستادن آن را هم دارید.
دومین گام برای بیرون فرستادن انرژی منفی، فرستادن انرژی منفی به جایی است که صدمهای به آن نمیزند. انرژی منفی توسط طبیعت جذب میشود و صدمهای به آن نمیزند. به همین دلیل است هنگامی که گرفتار استرس یا اضطراب هستید، با رفتن به گردش در جنگل یا طبیعت خودبهخود به آرامش بیشتری دست پیدا میکنید. همچنین با توجه به همین موضوع بعضی افراد از رفتن کنار دریا یا درازکشیدن در آفتاب، لذت میبرند. عوامل طبیعی با جذب انرژی منفی، انرژی مثبت منتشر میکنند.

گیاهان، گلها و درختان معمولا بهترین هدف برای تخلیه انرژی هستند. برای اغلب افراد گلها بسیار قدرتمند هستند و میتوانند به بهبود حال آنها کمک کنند.

اکنون میتوانیم درک کنیم که چرا افراد از دریافت گل به عنوان هدیه خوشحال میشوند یا چرا وقتی میخواهیم به کسی ابراز علاقه کنیم به او گل هدیه میدهیم. وقتی شخصی گلی را به عنوان هدیه دریافت میکند، آن گل به او کمک میکند تا احساسات منفی خود را رها کند و به حس بهتری دست یابد.

محل دیگر برای تخلیه انرژی منفی ظرف پر آب، وان حمام، استخر، حوض یا دریاچه است.
هرچه حجم آب بیشتر باشد قدرت تخلیه انرژی هم بیشتر است. آب، انرژی منفی را جذب میکند؛ برای حفظ جریان انرژی و استفاده از مراقبه و مدیتیشن منظم، مهم است روزانه ۸ تا ۱۰ لیوان آب بنوشید.

آتش عنصر نیرومند دیگری از طبیعت است که ما میتوانیم برای تخلیه انرژی منفی خود از آن استفاده کنیم. به اوقات خوشی فکر کنید که میتوانید دور یک آتش جمع شوید و داستانهای مختلف تعریف کنید.
آتش قادر است انرژی منفی را از ما دریافت کند؛ بنابراین برای دورشدن از انرژی منفی میتوانیم از آن استفاده کنیم.
این آگاهی مهم درباره انرژی میتواند به راحتی اشتباه فهمیده شود؛ مثلا ممکن است شخصی از بودن در کنار افرادی با انرژی منفی یا سرزنشکردن دیگران برای مشکلات، مضطرب شود.

اگر شما انرژی مثبت زیادی دارید، گرفتن انرژی منفی بخش اجتنابناپذیر زندگی است. شما نمیتوانید از آن فرار کنید.
به جای اینکه درصدد اجتنابکردن از انرژی منفی باشیم، فقط نیاز داریم برای تخلیهکردن و رهایییافتن از آن مصمم باشیم. این تبادل طبیعی انرژی بسیار شبیه وضع هوا در طبیعت است. یک سیستم فشار ضعیف همیشه یک سیستم فشار قوی را جذب میکند.

جریان هوای گرم همواره در یک اتاق سرد بالا میرود. اگر خانه شما گرم و راحت است و پنجرهها دو جداره نیستند، در زمستان جریان هوای سرد را خواهید داشت و گرمای درون تحت تأثیر سرمای بیرون قرار خواهد گرفت؛ حتی اگر دستتان را به پنجره نزدیک کنید، جریان هوا ر احساس میکنید. طبیعت همیشه در جستوجوی تعادل است. به همان صورت، وقتی که شما انرژی مثبت زیادی دارید، انرژی منفی را هم جذب میکنید.
رمز موفقیت شخصی این است که با شارژ مجدد میتوانید ادامه دهید و سپس انرژی منفی را که جذب میکنید تخلیه کنید.
کوشش برای اجتناب از انرژی منفی در صورتی مهم است که خسته و بیمار هستید. ولی اگر هر روز با مراقبه و مدیتیشن و دریافت آرامش و رهایی به هر طریقی که خود سراغ دارید، خود را تقویت سازید و سپس عشق خود را با اطرافیان تقسیم کنید، بیشترین رضایت خاطر را خواهید داشت. همچنان که قدرتتان را برای جذب انرژی مثبت و تخلیه انرژی منفی تقویت میکنید، مقابله با چشمان منفیگرا شما را نیرومند میسازد.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
صفحه  صفحه 13 از 16:  « پیشین  1  ...  12  13  14  15  16  پسین » 
خانه و خانواده

بهتر زندگی كنیم

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA