انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 14 از 16:  « پیشین  1  ...  13  14  15  16  پسین »

بهتر زندگی كنیم


زن

 

ذهنتان را از افکار منفی پاک کنید

در یکی از افسانه های قدیمی شمال اروپا چنین آمده که " افکار و خاطرات، دو موجودی هستند که میتوانند سرنوشت هر انسانی را تحت کنترل خود بگیرند."
تاریخچه زندگی هر یک از ما، برایمان کتابخانه یا مجموعهای را فراهم کرده که آن را خاطرات می نامیم.
خاطرات ، چه آنچه بهوضوح در خاطر ما نقش بسته و چه آنهایی که در پس پرده فراموشی موقت نهان شده، در زندگی روزمره و رفتار هرکسی میتواند نقشی سازنده یا مخرب داشته باشد. اگر احساس میکنید که اعتمادبهنفس کافی ندارید و فاقد انگیزه کافی برای انجام خواستههایتان هستید ، بیگمان خاطرات شما در این وضعیت نقش مؤثری ایفا میکند.این صداها ممکن است برآمده از ضمیر ناخودآگاه شما باشند و شما از وجود آنها آگاه نباشید، مگر اینکه در گذشته دقیق شوید.

هنگامی که این حس به شما دست میدهد که به اندازه کافی کاری را خوب انجام نمیدهید و یا اینکه فکر میکنید از نظر شخصیتی دچار ضعف هستید ، کمی تعمق کنید و ببینید آیا در گذشته یا هنگام کودکیتان، کسی چون والدین، پدربزرگ یا مادربزرگ و یا حتی فرزند بزرگتر خانواده جملهای منفی درباره شما به زبان آوردهاند که در خاطر شما نقش بسته است؟

ممکن است این گفته تنها یک کلام فیالبداهه بوده که آن شخص بدون منظور به زبان آورده ولی در آن لحظه به اندازهای روی شما اثر گذاشته که در ذهن شما نقش بسته است. گوینده چنین کلماتی هر کس میتواند باشد؛ پدر و مادر یا نزدیکان شما در گذشته، همسر یا دوستان فعلی یا حتی خود شما!

اینکه چه کسی به زبان آورده مهم نیست، مهم این است که شما آنها را به خاطر سپردهاید و اگر آنها را از بین نبرید و فراموش نکنید، آنها شما را از بین خواهند برد؛ یعنی اینکه هر زمان که شما کوشش میکنید تا برای بهبود وضعیت درسی، شغلی و بهطور کل وضعیت زندگیتان، تلاش مثبتی را آغاز کنید، با هجوم به ذهنتان، افکار منفی جایگزین برنامههایی که در ذهن دارید، میشوند و از انجام کار، منصرف میشوید.

در یکی از افسانههای قدیمی شمال اروپا چنین آمده که " افکار و خاطرات، دو موجودی هستند که میتوانند سرنوشت هر انسانی را تحت کنترل خود بگیرند." هنگامی که خاطرات قدیمی روی انسان اثر منفی میگذارد، تنها افکار مثبت فرد به او کمک میکند. این خاطرات همچون صفحه خراب گرامافون، کلمات و عبارات منفی را مدام در ذهن تکرار میکنند تا آنکه در افکار شما جا بگیرند و نهادینه شوند و کمکم بهصورت عادت درآیند.

اما شما میتوانید آنها را با جایگزین کردن افکار مثبت از ذهن خود پاک و یا اینکه بیاثر کنید. این فرضیه راحت است اما عمل به آن کمی مشکل است. فقط باید از ته دل خواستار آن باشید و ابتدا باید آن کلمات، افکار و خاطرات را به یاد بیاورید و همه را بنویسید. این زمان میتوانید جمله ها و کلمه های متعادل کننده را بیابید.

بهطور مثال اگر در ذهن شما این جمله نقش بسته که «تو باهوش و زرنگ نیستی!» میتوانید با این جمله آن را خنثی کنید: «من برای تمام کارهایی که میخواهم انجام دهم به اندازه کافی زرنگ و باهوشم». پس از نوشتن اینگونه جملات، آنها را روی میز کار و یا در هر جای خانه که میخواهید قرار دهید. هنگامی که خاطرهای که بار منفی دارد، به ذهن شما هجوم میآورد، کمی تامل کنید نفس عمیقی بکشید و کلام مثبت و خنثیکننده آن را با «حقیقت این است که...» به خود بگویید.

با این کار، شما آن خاطره یا گفته قدیمی را طور دیگر و متعادلتر در ذهن خود جای میدهید. هرچه هست باید باور کرد که شمای امروز با شمای دیروز خود بسیار فرق دارید و تواناییهای کسب شده در گذر زمان شما را تواناتر و مقاومتر کرده است. پس برای بهبود شرایط زندگی خود خاطرات قدیمی را فراموش، کمرنگ یا متعادل کنید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را‍‍
با دست های روشن تو می توان گشود
     
  
زن

andishmand
 
مطلب زیر بسیار شگفت انگیزاست لطفا حتما با دقت بخوانید:

بر اساس علم فیزیک کوانتوم و طبق نظر ولفگانگ پاولی ،هر چیزی در جهان ارتعاش منحصر به فرد دارد.وی به خاطر کشف قانون جدید ماهیت معروف به" اصل انحصار پاولی" موفق به اخذ جایزه نوبل شد و مورد تحسین آلبرت انیشتین قرار گرفت.
ما در فیزیک آموخته ایم که همه الکترون ها سه ویژگی دارند:
الف) سطح انرژی
ب)چرخش
ج)مدار

فیزیکدان ها برای محاسبه ی "عدد کوانتومی" هر الکترون،این سه ویژگی را با هم ادغام کردند.
پاولی ثابت کرد که "هیچ دو الکترونی در جهان هستی ، دارای عدد کوانتومی یکسانی نیستند.

برای بررسی این قانون مثالی میزنیم.سیبی را برمی داریم و از میان میلیاردها الکترون درون آن،فقط یکی را انتخاب میکنیم و نام ان را "اریک" می گذاریم. عدد کوانتومی اریک عددی بسیاربسیار طولانی است، اما برای ساده شدن کار عدد کوانتومی 23 در نظر میگیریم.
پاولی ثابت کرد در هیچ کجای جهان هستی، در هیچ سیب دیگری در دنیا ،در هیچ ستاره ای در کهکشانهای دوردست و حتی در هیچ موی سبیل یک موش قطبی ، الکترونی با عدد کوانتومی 23 پیدا نخواهد شد.

حال اگر دستمالی برداریم و سیب را برق بیندازیم چه می شود؟ از اصطکاک به وجود آمده انرژی تولید می شود و این انرژی ، عدد کوانتومی اریک را افزایش می دهد.برای مثال ناگهان عدد اریک به 26 ارتقا می یابد.درست در لحظه ای که این اتفاق روی می دهد، تنها الکترونی که تا ان لحظه ،چه در انسوی کهکشان راه شیری و چه در حلیم صبحانه شما، دارای عدد کوانتومی 26 بوده ، دستخوش تغییر می شود.

وقتی سیبی را برق می اندازید، وقتی فرزند خود را می بوسید،وقتی به همسایه تان ناسزا می گویید، وقتی برادرتان را می بخشید، وقتی پشت خود را می خارانید، دستور زنجیره ای از بازتاب ها را به جهان هستی ابلاغ می کنید.
هر گاه اندیشه ای در ذهن یکی از هفت میلیارد ساکن کره خاکی جرقه می زند، الکترونها در گستره ی جهان هستی دستخوش تغییر می شوند. جهان ما برای حفظ توازن خود ، لحظه به لحظه آرایش خود را تغییر می دهد.
پروفسور پاولی با اثبات این فرضیه در سال 1945 برنده جایزه نوبل شد.
ما دندانه های مستقل و مجزای یک ماشین غول پیکر نیستیم.همه ما را در کنار هم در پتوی زنده ی عظیم الجثه ای پیچیده اند که بعضی ها نام ان را آگاهی نهاده اند.

اگر هر الکترون دارای ارتعاش منحصر به فرد باشد، پس هر شی در جهان ، واجد ارتعاشی مخصوص به خود است.علم بر آموزه های فلاسفه مهر تایید می زند که:
- همه چیز در جهان هستی به هم مرتبط است.
- اندیشه فقط بر ماده تاثیر نمی گذارد ، اندیشه خودِ ماده است.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

 
andishmand
جناب اندیشمند مطلب فوق واقعا فوق العاده بود. یعنی نسرین الان که داره نطرش رو تایپ میکنه آنچه در ذهنش میگذره بر کل هستی تاثیر داره. وای چقدر جالب و در عین حال چقدر ترسناک . یعنی ما اینقدر مسئولیم !!!؟؟؟
نه بسته ام به کس دل نه بسته کس به من دل
چو تخته پاره بر موج رها رها رها من
     
  
زن

andishmand
 
nnasrin: یعنی ما اینقدر مسئولیم !!!؟؟؟
فکر کنم مسئولیم نسرین عزیز ، دیگه تا حالا باید دونسته باشیم که بطور کلی اونچه از اندیشه ما میگذره گاهی به عملکرد ما می انجامه و عملکردهای انسان چقدر تاثیر در زندگی خود اون شخص ، و بالطبع بر جامعه داره . نمونه هاشو در زندگی می بینیم و نیازی به معادله و اثبات نیست .
بخاطر همینه که آرامش و امنیت روانی اینقدر توصیه میشه ، چون ذهن و اندیشه مخرب تاثیرگذار در کل جامعه میشه
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
زن

andishmand
 
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  
مرد

 
*مرتضی نظری
پژوهشگر آموزش و پرورش و توسعه انسانی

چگونه می توانیم به فرزندان خود کمک کنیم تا در میدان مغناطیسیِ شبکه‌های ارتباطی و القائات رسانه ها، ایدئولوژی‌ها و امواج ماهواره‌ها، قدرتِ انتخاب خود را از دست ندهند؟ گُم نشوند؟ و ضمن حرکت با دنیای جدید بی‌اصالت نشوند؟ 10 پیشنهاد ما پاسخ به این پرسش هاست:

۱. نحوه برخورد با ایرانیت و اسلامیت؛ چگونه؟

به فرزندانمان یاد بدهیم با هفت هزار سال فرهنگ ایران، واقع گرا و منطقی برخورد کنند. برخوردی نه از روی تقلید و نه تسلیم، نه پذیرش و نه پرستشِ بی دلیل و نه نفی و نه انکار.
پس چگونه؟ "برخورد نقادانه و پرسشگرانه."
اینکه هر سخنی را به نام زرتشت و کوروش و اسلام نپذیریم. کمک کنیم تا فرزندان ما هوشمندانه و از روی فکر با تاریخ و فرهنگ خود برخورد کنند تا دچار آشفتگیِ هویتی نشوند. افزایش کانال‌های ماهواره‌ای و مجازی، خطر نیست، خطر اصلی آنجاست که نسل جوان توان تشخیص و ارزیابی گذشته خود را از دست بدهد. اجبار، اصرار و فشار هم هیچ گاه جواب نداده است.

۲. دو بال برای پرواز !

هرگونه اقدام برای کمرنگ کردن وجه ایرانی یا اسلامی فرهنگ و یا به مواجهه کشاندن این دو، تلاشی بی ثمر است. هرگز نباید به دنبال اثبات غلبه دادن یکی بر دیگری باشیم. اگر در محیط خانواده به این تعادل توجه نکنیم، کمکی به هویت یابی درست فرزند خود نکرده ایم. جشن ها، عیدها و مناسبت های و آداب بزرگ آیینی و ملی را باید احترام کنیم و پاس بداریم.

۳. فرهنگ مدارا و ادب ایرانی

به فرزندانمان از روحیه مدارا و تفاهم ایرانیان بگوییم. احترام به دیگران، ادب و نجابت ایرانی را به فرزندانمان در عمل بیاموزیم. بگوییم که در منش نیاکان ما و در دیرینه فرهنگ و ادب ایرانی، خشونت طلبی و ستیزه گری با ادیان و مردمان دیگر سرزمین ها جایی نداشته است.

۴. شادمانی و خردورزی

به فرزندان خود بگوییم که در فرهنگ ایرانی به مناسبت های مختلف و در فصل ها، ماه‌ها و روزهای سال بیش از سی جشن برگزار می شود که هر کدام از زیبایی و فلسفه خاصی برخوردارند. ستایش ایزد یگانه و پاسداشت خرد از ویژگی های بارز جشن های ایرانی است. قرآن هم می گوید کسی که ایمان به خدا دارد نه محزون می شود و نه می ترسد. این "خاطرِ جمع و شادمانی" سهم کسانی است که خدا را حاضر و ناظر بر اعمال و رفتار خود می دانند. پس فرهنگ ما، فرهنگ خردورزی و شادمانی است و نیاز جامعه امروز ما بیش از هر چیز به شادی و عقلانیت است.

۵. نقشه ایران

حتماً در خانه یک نقشه ایران داشته باشیم. این خوب نیست که بچه های ایران سخت ترین اسامی باشگاه ها و بازیکنان تیم های اسپانیا، پرتقال و انگلیس را با لهجه اصلی تلفظ کنند اما ندانند جاذبه های جهانی آذربایجان، سیستان و بلوچستان یا گیلان و مازندران و لرستان چیست؟ دزفول به چه معناست؟ جیرفت و کاشان و نیشابور کجاست؟

6. دست کم، ده پیروزی و شکست!

ما لازم داریم تا نسل های جدید بدانند این کشور از رهگذر چه حوادث تلخ و سختی به اینجا رسیده است و اگر حاکمان و نیاکان گذشته چگونه عمل می کردند امروز در نقطه بهتری بودیم و اکنون ما باید چگونه حرکت کنیم تا مورد مؤاخذه آیندگان قرار نگیریم.

7. دست کم 10 مورد از ابتکارات شگفت انگیز نیاکان!

به فرزندان خود بگوییم ایرانیان، 4500 سال پیش توانستند چشم مصنوعی بسازند. پدیده ای که تا سال ۲۰۰۸ نظیر نداشته است. و بگوییم که نیروی دریایی سپاه ایران در عصر هخامنشیان مجهز به سیستم مکان یاب بوده و نیز بگوییم بیشتر فرضیه های نیوتن و دکارت درباره فرضیه نور و انعکاس و انکسار آن به ابن سینا، ابن هیثم و ابوالحسن فارسی تعلق دارد. بچه های ایران باید بدانند که "غیاث الدین جمشید کاشانی" ۱۶۰ سال زودتر از سیمون استون، ریاضیدان بلژیکی به تعریف کسور اعشاری و کاربرد آن ها پرداخته است. به بچه های ایران حتماً بگوییم بیش از 300 اختراع، ابداع و خدمت بزرگ به بشریت منحصراً در کارنامه ایرانیان ثبت شده است. باید این ها را بدانند تا با خود فکر کنند چرا عقب افتادیم و اکنون مسؤولیت ما چیست؟

8. سفر به ایران!

یک مسافرت خاطره انگیز و با آگاهی، از مطالعه ده ها کتاب تاریخی درباره فرهنگ ایران اثربخش تر است. سفرهای خوب، بهترین و لذت بخش ترین آموزشگاه برای فرزندان ما برای گم نکردن ایران است! آنچه به سفر طعم و رنگ فرهنگی و هویتی می بخشد، کیفیت مسافرت‌های ماست. نقشه خوانی، تاریخچه مختصری از مقصد سفر، آشنایی با جاذبه های فرهنگی و گردشگری و حتما معاشرت با مردمان آنجا از جمله راههایی برای معنی دار شدن مسافرت‌های ماست.

9. مفید بودن را بیاموزیم نه معروف بودن را !

به بچه های خود یاد بدهیم مفید بودن از معروف بودن بهتر است. امروز و فردای ایران به آدم های مفید بیشتر از آدم های معروف نیاز دارد. ما به جای آنکه به دنبال این باشیم که فرزندمان در آینده "کسی بشود و سری در بین سرها در بیاورد"، بهتر است تلاش کنیم فرزندانمان برای خود و مردم کشورشان مفید باشند.

و پیشنهاد پایانی؛

10. کسی که وطنش ایران را دوست دارد یعنی؛

عشق و علاقه به وطن اگر به اصلاح و تغییری در رفتار ما منجر نشود، صرفاً یک احساس زودگذر و تعلق بی ثمر است. به فرزندان خود در عمل یاد بدهیم کسی که وطنش ایران را دوست دارد یعنی:
کم فروشی نمی کند، به اطرافیانش اعتماد می کند، اگر کاره ای شد و چند روزی بر مسندی نشست خیانت نمی کند، با هر نوع آسیب رساندن به وطنش اعم از آسیب به منابع ملی و عمومی و یا خدشه به اعتماد و سرمایه اجتماعی مخالف است، هرگز غارتگران بیت المال را دوست ندارد، تحت هیچ شرایطی دروغ نمی گوید، به توسعه فردی خود می پردازد، به هموطنانش کمک می کند، کمتر قضاوت می کند و بیشتر مطالعه می کند
     
  
مرد

 
كتابخانه هايى دردنيا هست كه به جاى كتاب ميتونى يك آدم رو كه داوطلبانه اومده انتخاب كنى و به عنوان كتاب زنده به داستانش گوش كنى...

فرصت هم صحبت شدن رو از هم دیگه دریغ نکنیم
     
  
مرد

 
یکی از دوستام و خانمش میخواستن از هم جدا بشن
ی روز تو یه مهمونی بودیم ازش پرسیدم خانومت چه مشکلی داره که میخوای طلاقش بدی؟
گفت : یه مرد هیچ وقت عیب زنشو به کسی نمی گه....
وقتی از هم جدا شدن پرسیدم چرا طلاقش دادی ؟!
گفت آدم پشت سر دختر.مردم حرف نمیزنه ....
سالِ بعدش خانومش با یکی دیگه ازدواج کرد...
یه روز ازش پرسیدم خب حالا بگو چرا طلاقش دادی ؟
گفت: یه مرد هیچوقت پشت سر زنِ مردم حرف نمی زنه...
یادمان نرود کثیفترین انسان کسی است که راز دوران دوستی را به وقت دشمنی فاش سازد.
اگر پشت سر یک زن بد شنیدید
بدانید دو حالت دارد :
اگر گوينده مرد است بی شک توانایی به دست آوردن او را نداشته است
!!! اگر زن است بدانید توانایی رقابت با او را نداشته !!
     
  
مرد

 
در خاطرات نيل آرمسترانگ نوشته بود:
من آدم حساسی نيستم.
وقتی خانه‌ی والدينم را ترك كردم گريه نكردم،
وقتي در ناسا كار پيدا كردم گريه نكردم،
و حتي وقتی روی ماه پا گذاشتم گريه نكردم،
.
اما وقتی از روی ماه به زمين نگاه كردم، بغضم گرفت.
با ترديد با پرچمی كه بنا بود روی ماه نصب كنم بازی می‌کردم.
از ان فاصله رنگ و نژاد و مليتی نبود.
ما بوديم و یک خانه ‌ی گرد آبی .
با خود گفتم انسانها برای چه میجنگند؟
دستم را به سمت زمین گرفتم و تمام دارایی ام و کره زمین
با آن عظمت پشت دستم پنهان شد و من اشک ریختم
     
  
مرد

 
چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و در خورجین گذاشته و به راه افتاد.
چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمده و گفت:
"به گردنت بزنم یا به لبت؟"

چوپان گفت:
"آیا سزای خوبی این است؟"

مار گفت:
"سزای خوبی بدی است."

قرار شد تا از کسی سوال بکنند، به روباهی رسیدند و از او پرسیدند.

روباه گفت:
من تا صورت واقعه را نبینم نمی‌توانم حکم کنم، پس برگشته و مار را دوباره درون بوته‌های آتش انداختند، مار به التماس برآمد.

روباه گفت:
"بمان تا رسم خوبی از جهان برافکنده نشود."
     
  
صفحه  صفحه 14 از 16:  « پیشین  1  ...  13  14  15  16  پسین » 
خانه و خانواده

بهتر زندگی كنیم

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA