ارسالها: 24568
#81
Posted: 2 Aug 2013 21:43
ضمیر ناخودآگاه شما با نیروی عظیم و باور نکردنی
افرادی که اغلب اوقات می توانند تصمیمات درستی اتخاذ کنند یا ایده های منحصربه فردی دارند، بیشتر مواقع – آگاهانه یا ناخودآگاه – طرز فکر متفاوت و بدون محدودیت دارند. آنها اصولا به احساسات درونی ضمیر ناخودآگاه خود پاسخ مثبت می دهند.بینش درونی می تواند شما را در رسیدن به اهداف، تصمیم گیری درست، خلق ایده های جدید و یافتن پاسخ های ذهنی کمک شایانی کند.
در وجود همه افرادی که ذهن هوشیار و درک کننده دارند یک شریک مخفی وجود دارد که تقریبا برای همه مسایل زندگی، پاسخی در آستین دارد. این شریک مخفی را با نام ضمیر ناخودآگاه و بینش درونی می شناسیم.
راهکار برای مشکلات، الهام برای خلاقیت و ایده های ناب برای تغییر سبک زندگی که بینش هر فردی ارائه می دهد، از ناخودآگاه او در ترکیب یا تعادل با تمرکز و آرامش به دست می آیند. همه نویسنده ها، هنرپیشه ها، موسیقی دان ها و همه افراد موفق، ایده ها و خلاقیت ها خود را فقط از تمرین و آموزش های منطقی و آکادمیک به دست نیاورده اند، بلکه موفقیت آنها در نتیجه ترکیب این موارد با احساسات درونی و بصیرت ذاتی به دست آمده است.
به طور مثال، ایده ای به ذهنشان رسیده و گفته اند: «بله! همین است.» جایی که افراد به احساسات و صداهای درونی خود پاسخ مثبت می دهند و پاسخ های خود را از درون قلب و ذهنشان پیدا می کنند، مملو از احساسات و هیجانات مثبت در مورد حق به جانب بودن و «من کشف کرده ام»هاست. این نوع احساسات، توهم واهی یا کوته بینی نیستند، بلکه احساسات غیرقابل وصف از درک پاسخ درست و یافتن راهکار مناسب هستند.
ما افرادی را دیده یا در مورد آنها شنیده ایم که همیشه در مسیر درست که برای آنها نفع دارد، قرار دارند. شاید در این مساله شانس هم بی تاثیر نباشد اما همیشه هم شانس نیست که آنها را به موفقیت سوق می دهد. چیزی که باعث موفقیت دایمی این افراد می شود – آگاهانه یا ناخودآگاه – قابلیت گوش کردن به احساسات درونی و قوه ذهنیشان است که باعث می شود بهترین تصمیم را برای اینکه چه کاری را در چه زمانی انجام دهند، اتخاذ کنند.
عبارت هایی همچون «طرز فکرهای تخیلی» یا «متفاوت فکر کردن» تلاش های زبانی برای انتقال ارزش و اهمیت فراست درونی برای تصمیم گیری و پیدا کردن ایده های ناب هستند. افرادی که اغلب اوقات می توانند تصمیمات درستی اتخاذ کنند یا ایده های منحصربه فردی دارند، بیشتر مواقع – آگاهانه یا ناخودآگاه – طرز فکر متفاوت و بدون محدودیت دارند. آنها اصولا به احساسات درونی ضمیر ناخودآگاه خود پاسخ مثبت می دهند.
بینش درونی می تواند شما را در رسیدن به اهداف، تصمیم گیری درست، خلق ایده های جدید و یافتن پاسخ های ذهنی کمک شایانی کند.
چگونه به بینش حقیقی دست بیابیم؟
نخستین قدم، باور کردن و پذیرفتن این است که شما درون خود شریک عاقل و قدرتمندی دارید – ذهن ناخودآگاه شما – که می تواند راه درست برای اتمام کارها و رسیدن به اهداف را به شما نشان بدهد و اطلاعات و علم لازم برای شکل دادن به ایده ها را به شما می دهد. سعی کنید به طور متوازن و مداوم خود را برای پذیرفتن قدرت ضمیر ناخودآگاه آماده کنید و از تفکرات فلسفی و منطقی بگذرید و بیشتر به سمت درک احساسی و قبول آن پیش بروید. وقتی به این مرحله از هیجان و انگیزه رسیدید، با درک ضمیر خود، احتمالات و پتانسیل های واقعی زندگی خود را ستایش کنید.
سپس، به طور واضح در ذهن خود به این فکر کنید به دنبال چه چیزی هستید، چه اطلاعات یا بینشی نیاز دارید تا با کمک ضمیر درونی خود به اهداف خود دست پیدا کنید. با تمرکز فکری روی این مساله، ضمیر ناخودآگاه شما آغاز به کار می کند و شما نیز می توانید در این مسیر به او کمک کنید. چگونه؟ بیش از 20 مرتبه – مثلا هنگام خواب – با خود تکرار کنید: «ضمیرناخودآگاه من راه درست را به من نشان خواهد داد ... » یا «اکنون ضمیر ناخودآگاه من راهکار درستی به من می دهد.»
سپس به خود آرامش بدهید و اجازه دهید تا راهکارهای مناسب در ذهن شما نقش ببندند.
مراحل تمرینی
شما نیز باید با به دست آوردن اطلاعات بیشتر در مورد مشکل، سوال یا موضوع پیش آمده به ضمیر خود کمک کنید تا بهترین پاسخ را بیابد. سعی کنید تا حد امکان بیشترین اطلاعات را در مورد موضوع موردنظر پیدا کنید و نگران یافتن راهکار یا پاسخ هم نباشید. کاری که در این مرحله انجام می دهید، جذب اطلاعات ذهنی بیشتر است که جنبه های مختلف آن موضوع به طور جالبی شروع به بازی در مقابل یکدیگر می کنند.
در حالت آگاهی ممکن است به احساسات پیچیده خاتمه بدهید اما ضمیر ناخودآگاه شروع به یافتن پاسخ ها و راهکارها می کند و خیلی زود آن را به ذهن شما می فرستد.
پس از صرف زمان برای این کارها، اجازه دهید تا اطلاعات به دست آمده در ذهن شما بنشینند. به هیچ عنوان، برای یافتن پاسخ های فوری عجله یا هیجان نداشته باشید. فقط خاطرجمع باشید ضمیر ناخودآگاه شما در وقت مشخص خود پاسخ و راهکار درست را به شما ارائه خواهد داد.
این حالت زمانی به دست می آید که شما کاملا آرام هستید و به مشکل یا سوال خود فکر نمی کنید. در این حالت به طور ناگهانی فکری به ذهنتان خطور می کند و پاسخ سوال های خود را می یابید. منطق و قدرت درونیتان به شما کمک می کند تا راهکارهای مناسب که دنبال آنها بودید را پیدا کنید.
سرعت پردازش اطلاعات آگاهانه در مغز شما برابر دوهزار بیت در ثانیه است یعنی وقتی شما آگاهانه به موضوعی می اندیشید پتانسیل ذهن شما چنین سرعتی دارد و این درحالی است که سرعت پردازش واقعی اطلاعات در مغز شما چهارصد میلیارد بیت در ثانیه است ولی این سرعت پردازش در اختیار ناخوداگاه شماست یعنی توانی برابر 200 میلیون برابر آنچه در حالت عادی از آن بهره می برید.
اگر علاقمندید بتوانید با قدرت اعجاب انگیز ناخوداگاه خود آشنا شوید واز آن در حل مشکلات زندگی خود کمک بگیرید خودهیپنوتیزم را فرا بگیرید چون فقط در حالت خودهیپنوتیزم است که از قدرت ناخوداگاه خود بصورت آگاهانه می توانید بهره مند گردید.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#84
Posted: 6 Sep 2013 13:36
زیبا دیدن
چه كنيم كه زيبا ببينيم و معيارهاي زيبا بيني چیست؟
زيبا ديدن يك استعداد ذاتي و ادراكي است يعني برخي استعداد بيشتري براي زيبايي شناسي و درك زيبايي دارند اما صرف نظر از اين موضوع در باره ملاك هاي زيبا ديدن بايد گفت زيبا بين كسي است كه جهل را از خود دور مي كند.
هر كسي در عين حال يك بهره اي از عقل كل و عقل الهي دارد و كسي عقل را نساخته است، بلكه ما از عقل بهره منديم به اندازه استعداد خودمان و نمي توانيم آنرا بسازيم؛ بلكه او ما را مي سازد.
عقلي كه در ماست محدوديت هاي زيادي دارد در بند زمان و مكان و خواسته هاي نفساني و دنيايي ماست و بنابراين پرده هايي از جهل هم در برابر او وجود دارد و داراي حجاب است و تا آن اندازه كه هر چه اين حجابها بيشتر بر طرف شود روشنايي عقل بيشتر مي شود و هر چه روشنايي عقل در ما بيشتر باشد زيبايي بيشتر ديده مي شود تا جايي كه فرومايگي ها در ما كنار برود زيبايي ها را بيشتر و بيشتر خواهيم ديد و آن زيبايي واقعي و جمال مطلق را را ببينيم.
اين زيبايي واقعي در همين طبيعت هم تجلي دارد. معيار زيبايي شناختي كنار رفتن جهل است اما صاحبان بيان معتقدند كه چشمي زيبا بين است كه عالم را وجه الله ببيند.
مولوي هم میگويد:
هركه را هست از هوس ها جان پاك
زود بيند حضرت و ايوان پاک
چون محمد پاك بود زين نار و دود
هركجا رو كرد وجه الله بود
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#85
Posted: 10 Sep 2013 21:06
چگونه خریدی خوب و با صرفه داشته باشیم.
بر ای یک خرید خوب لازم است ؟
1- گرسنه نباشید
وقتی برای خرید مایحتاج زندگی به بازار می روید حتما" یک وعده غذائی ساده خورده باشید. گرسنگی و خرید ترکیب ناخوشایندی است که پشیمانی به بارمی آورد. بارها دیده شده که خیلی افراد هنگام خرید چیزهائی می خرند که بعدا" پشیمان می شوند گرسنگی و هیجان آنی می تواند باعث شود چندین برابر نیازتان خوراکی بخرید.
2- عمده خرید کنید
بعضی از کالاها مصرف مداوم دارند . مثلا" دستمال کاغذی ، لوازم شوینده و .... این نوع کالاها را که تاریخ مصرف طولانی مدت هم دارند در بسته های بزرگتر و چند لیتری بخرید تا هزینه هایتان کاهش یابد.
3– دوست داشتن کافی نیست
در بسیاری از موارد وقتی از افراد بویژه خانمها دلیل برخی خریدهایشان را جویا می شوید تنها پاسخی را که می شنوید دوست داشتن است اما دوست داشتن کافی نیست .برای یک خرید موفق باید برای هر خرید دلیل منطقی داشته باشید.
4-از بورس کالاها خرید کنید
خرید از عمده فروشیها یا بورس کالاها باصرفه تر است . چون وقتی وارد مکانی می شوید که چندین و چند فروشگاه با یک زمینه کالا مشغول کارند ، فضای رقابتی حاکم است و قیمتها شکسته خواهد شد.
5-مارکها را فراموش کنید.
برخی برندهای مشهور برای حفظ پرستیژ کاری اقدام به فروش کالا با قیمتهای بالا می کنند . این در حالی ست که می توانید خیلی از کالاهای با کیفیت را با قیمتی باورنکردنی تهیه کنید ، فقط چون برند مشهوری ندارند.پس لطفا" قید مارکهای پوشالی را بزنید.
6- خرید آنلاین
برخی فروشگاههای آنلاین برای جلب مشتری تخفیف های خوبی می دهند ، به آنها هم سری بزنید.
7- خرید خارج از فصل
یک پالتو یا بارانی در فصل تابستان خریدار ندارد پس فروشنده تخفیف خوبی می دهد ، بد نیست خرید خارج از فصل را هم در برنامه کاریتان قرار دهید.
8- جستجوگر باشید
معمولا" کالاهائی را که تاریخ مصرف کوتاهی دارند می توان به قیمت مناسبی خرید ، البته اگر حواستان جمع باشد و چشم تیزبینی داشته باشید، فروشنده ها از ترس از بین رفتن کالاها بویژه خوراکی ، خیلی خوب تخفیف می دهند مخصوصا" اگر تاریخ انقضایش نزدیک باشد، پس این بار موقع خرید به این نکته توجه بیشتری کنید.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#86
Posted: 12 Sep 2013 12:44
رمز موفقیت
روزی من با تاکسی عازم فرودگاه بودم. ما داشتیم در خط عبوری صحیح رانندگی می کردیم که ناگهان یک ماشین درست در جلوی ما از محل پارک خود بیرون پرید. رانندة تاکسی من محکم ترمز گرفت. ماشین سر خورد، و دقیقاً به فاصله چند سانتیمتری از ماشین دیگر متوقف شد!
راننده ماشین دیگر سرش را ناگهان بيرون آورد و شروع کرد به فریاد زدن به طرف ما. راننده تاکسی فقط لبخند زد و برای آن شخص دست تکان داد. منظورم این است که او واقعاً دوستانه برخورد کرد.
با تعجب از او پرسیدم: ((چرا شما اين رفتار را کردید؟ آن شخص نزدیک بود ماشین تان را از بین ببرد و ما رابه بیمارستان بفرستد!)) در آن هنگام بود که راننده تاکسی درسی را به من آموخت که هرگز فراموش نکرده و برايتان توضيح ميدهم:
((قانون کامیون حمل زباله.)) او توضیح داد که بسیاری از افراد مانند کامیون های حمل زباله هستند. آنها سرشار از آشغال، ناکامی، خشم، و ناامیدی در اطراف می گردند. وقتی آشغال در اعماق وجودشان تلنبار می شود، آنها به جایی احتیاج دارند تا آن را تخلیه کنند و گاهی اوقات روی شما خالی می کنند.
به خودتان نگیرید. فقط لبخند بزنید، دست تکان بدهید، برایشان آرزوی خیر بکنید، و بروید.
آشغال های آنها را نگیرید تا به افراد دیگر ی در سرکار، در منزل، یا توی خیابان پخش کنيد.
حرف آخر این است که افراد موفق اجازه نمی دهند که کامیون های آشغال روزشان را خراب کنند و باعث ناراحتی آنها شوند.
زندگی خیلی کوتاهتر از آن است که صبح با تأسف از خواب برخیزید، از این رو.....
((افرادی را که با شما خوب رفتار می کنند دوست داشته باشید. برای آنهایی که رفتار مناسبی ندارند دعا کنید.))
"زندگی ده درصد چیزی است که شما می سازید و نود درصد نحوه برداشت شماست"
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#87
Posted: 12 Sep 2013 17:15
با وجود این قرار نبودها بیائید بهتر زندگی کنیم
قرار نبوده تا نم باران زد، دستپاچه شویم و زود چتری از جنس پلاستیک روی سر بگیریم که مبادا مثل کلوخ آب شویم
قرار نبوده این قدر دور شویم و مصنوعی،
ناخن های مصنوعی، دندان های مصنوعی،
خنده های مصنوعی، آوازهای مصنوعی، دغدغه های مصنوعی ...
هر چه فكر میکنم میبینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم
تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم .
قرار نبوده همه از دم درس خوانده بشویم،
از دم دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم
بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرک های ما رد بشود
باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند، دراز بکشد نی لبک بزند با سوز هم بزند.
قرار نبوده این همه در محاصره سیمان و آهن،
طبقه روی طبقه برویم بالا
قرار نبوده این تعداد میز و صندلیِ کارمندی روی زمین وجود داشته باشد
بی شک این همه کامپیوتر و پشت های غوز کرده آدم های ماسیده در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بوده ...
تا به حال بیل زدهاید؟
باغچه هرس کردهاید؟
آلبالو و انار چیدهاید؟
کلاً خسته از یک روز کار یَدی به رختخواب رفتهاید؟
آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست.
این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،
برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان،
برای خیره شدن به جاریِ آب شاید،
اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز، شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشدهاند.
قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند و ساعت های دیجیتال به جایشان صبح خوانی کنند.
آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتماً،
که شاید لالایی طبیعت باشد برای به خواب رفتن ما تا قرص خواب لازم نشویم
و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود.
من فکر میکنم قرار نبوده کار کردن، جز بر طرف کردن غم نان،
بشود همه دار و ندار زندگی مان، همه دغدغه زنده بودن مان.
قرار نبوده کنار هم بودن و زاد و ولد کردن،
این همه قانون مدنی عجیب و غریب و دادگاه و مهر و حضانت و نفقه و زندان و گروکشی و ضعف اعصاب داشته باشد.
قرار نبوده این طور از آسمان دور باشیم و سی سال بگذرد از عمرمان و یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم.
قرار نبوده کرِم ضد آفتاب بسازیم تا بر علیه خورشید عالم تاب و گرما و محبتش، زره بگیریم و جنگ کنیم.
قرار نبوده چهل سال از زندگی رد کنیم اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی
یا چرمی یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد.
قرار نبوده من از اینجا و شما از آنجا، صورتک زرد به نشانه سفت بغل کردن
و بوسیدن و دوست داشتن برای هم بفرستیم ...
چیز زیادی از زندگی نمیدانم، اما همین قدر میدانم که این همه قرار نبوده ای
که برخلافشان اتفاق افتاده، همگی مان را آشفته و سردرگم کرده !
آنقدر که فقط میدانیم خوب نیستیم، از هیچ چیز راضی نیستیم، اما سر در نمیآوریم چرا ..
اما با وجود تمام قرار نبوده ها می تونیم ببینیم ، بفهمیم و انتخاب کنیم تا بهتر زندگی کنیم.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#88
Posted: 1 Oct 2013 20:37
۱۰ اصل برای اینکه ذهنی آرام داشته باشید.
ذهن خالي، محل مورد علاقه شيطان است. تمام كارهاي شيطاني در ذهن خالي روي خواهد داد. ذهن خود را با افكار مثبت و با ارزش پر كنيد.
۱. در كار ديگران دخالت نكنيد، مگر آنكه از شما درخواست كمك كند.
بيشتر ما با مداخله در امور ديگران، براي خود و آنها مشكلاتي ايجاد مي كنيم. ما معمولاً به اين دليل در كار آنها مداخله مي كنيم كه معتقديم راه ما، بهترين راه است. ما تصور مي كنيم كه منطق ما بهترين منطق است و كساني كه مطابق طرز فكر ما عمل نمي كنند، بايد مورد انتقاد قرار بگيرند و به مسير درست (كه همان مسير ماست) هدايت شوند. اين طرز فكر، وجود فرديت را انكار مي كند. خداوند هر يك از ما را منحصر به فرد آفريده است و هيچ دو نفري، نمي توانند يك جور فكر و عمل كنند. تمام مردان و زنان، به روش منحصر به فرد خودشان عمل مي كنند؛ بنابراين به فكر كار خود باشيد و آرامش را براي خود حفظ كنيد.
۲. حسود نباشيد
همه ما اين تجربه را كسب كرده ايم كه چگونه حسادت مي تواند آرامش ذهن را به هم بزند؛ مثلاً وقتي كه شما مي دانيد كه سخت تر از همكاران تان در اداره كار مي كنيد، اما گاهي اوقات آنها ترفيع مي گيرند و شما نمي گيريد، يا اينكه چند سال پيش كاري را شروع كرديد، اما به اندازه همسايه تان كه تازه يك سال است آن كار را شروع كرده، موفق نيستيد. مثال هاي متعددي از اين قبيل در زندگي روزمره وجود دارد، اما هيچ يك از آنها دليل نمي شود كه شما حسودي كنيد. به خاطر داشته باشيد كه زندگي هر كسي طبق سرنوشت او رقم مي خورد كه حالا جزئي از واقعيت اوست. اگر مقدر شده كه شما ثروتمند باشيد، هيچ چيز در دنيا نمي تواند شما را متوقف سازد و اگر اينگونه مقدر نشده باشد، هيچ كس نمي تواند به شما كمك كند. با سرزنش كردن ديگران، در قبال بداقبالي خود، كاري از پيش نمي بريد. مطمئن باشيد كه حسادت، شما را به جايي نمي رساند، تنها آرامش را از ذهن شما مي ربايد.
۳. ببخشيد و فراموش كنيد
اين روش، بهترين راه براي رسيدن شما به آرامش ذهني است. ما اغلب به دليل اينكه كسي به ما توهين كرده يا به ما ضرري رسانده است، احساسات ستيزگي را در قلب خود افزايش مي دهيم. ما شكايت ها و گلايه ها در خود را پرورش مي دهيم و نتيجه آن براي ما، تنها بي خوابي، زخم معده و افزايش فشارخون است. توهين يا صدمه ممكن است يك بار اتفاق بيفتد، اما با تشديد شكايات، مدام آن را به خود يادآوري مي كنيم. شما بايد به سرعت اين عادت بد را ترك كنيد. زندگي بسيار كوتاه تر از آن است كه بخواهد بازيچه چنين چيزهايي شود. ببخشيد و فراموش كنيد؛ تنها با بخشش و فراموش كردن است كه عشق شكوفا مي شود.
۴. به دنبال تاييد ديگران نباشيد
دنيا پر از آدم هاي خودخواه است. آنها به ندرت بدون انگيزه هاي خودپسندانه كسي را ستايش مي كنند؛ آنها ممكن است امروز شما را ستايش كنند، زيرا در قدرت هستيد، اما به محض اينكه جايگاه خود را از دست داديد، موفقيت شما را فراموش مي كنند و به دنبال پيدا كردن نقص و ايراد در شما خواهند بود. چرا تا حد مرگ براي به رسميت شناخته شدن تلاش مي كنيد؟ اين رسميت، ارزش اين همه تلاش را ندارد. وظايف خود را بسيار اخلاقي و صادقانه انجام دهيد و منتظر تاييد ديگران نباشيد.
۵. خودتان را مطابق با محيط پيرامون خود تغيير دهيد
اگر سعي كنيد فقط محيط را تغيير دهيد، موقعيت هايتان را از دست خواهيد داد. به جاي آن، سعي كنيد خودتان را مطابق با محيط اطراف خود تغيير دهيد. به محض انجام اين كار، حتي محيط پيرامون تان كه با شما سر جنگ داشت، به طور اسرارآميزي، تغيير مي كند و با شما همسو و هماهنگ مي شود.
۶. آنچه را كه درمان نمي شود، تحمل كنيد
بهترين راه براي تبديل ضرر به سود، همين است. هر روز با تعداد زيادي از ناملايمات، بيماري ها، آزردگي ها و حوادثي مواجه مي شويم كه نمي توانيم آنها را تحمل كنيم و يا تغييرشان دهيم؛ بنابراين بايد ياد بگيريم كه با آنها سازگار شويم. بايد بياموزيم با خوشرويي و بردباري، آنها را تحمل نماييم. به خودتان ايمان داشته باشيد؛ شما برحسب ميزان شكيبايي خود، قدرت و توانايي بيشتري را به دست خواهيد آورد.
۷. به اندازه توان خود مسئوليت به عهده بگيريد
لازم است اين پند، هميشه در خاطرتان بماند. ما اغلب تمايل داريم بيشتر از توان مان مسئوليت برعهده بگيريم؛ انگار اين امر، ذهن و منيت ما را راضي مي سازد، اما شما كه حدود خود را به خوبي مي شناسيد، چرا كار بيشتري را تحمل مي كنيد كه نگراني بيشتري را براي شما در بر خواهد داشت؟ شما نمي توانيد با فعاليت هاي بيشتر، ذهن خود را به سمت آرامش سوق دهيد؛ بنابراين درگيري هاي اضافي را كاهش دهيد و اوقات خود را صرف دعا، درون نگري و آرامش نماييد. اين كار افكاري را كه موجب بروز استرس و بي قراري در ذهن تان مي شود، كاهش مي دهد. ذهن آسوده، آرامش بيشتري در بر خواهد داشت.
۸. به طور مرتب تمركز را تمرين كنيد
تمرين تمركز، ذهن را آرام مي كند و افكار مزاحم را از بين مي برد. اين كار بالاترين درجه آرامش ذهن است. اگر هر روز نيم ساعت تمركز نماييد، ذهن تان در ۲۳ ساعت و نيم ديگر، آرامش كافي خواهد داشت و ذهن شما به سادگي قبل، درگير ناملايمات نمي شود. با افزايش زمان تمركز روزانه، سود بيشتري عايدتان خواهد شد. به علاوه، كارايي شما نيز افزايش مي يابد و قادر خواهيد بود نتايج بهتري را در زمان كمتري ارائه دهيد.
۹. ذهن خود را هرگز خالي نگذاريد
ذهن خالي، محل مورد علاقه شيطان است. تمام كارهاي شيطاني در ذهن خالي روي خواهد داد. ذهن خود را با افكار مثبت و با ارزش پر كنيد. فعالانه يك سرگرمي را دنبال كنيد و كاري را انجام دهيد كه علاقه شما را برانگيزد. شما بايد تصميم بگيريد كه چه چيزي بيشتر ارزش دارد؛ پول يا آرامش ذهن؟ ممكن است سرگرمي هاي شما اغم از كارهاي عام المنفعه يا كار مذهبي، هميشه پولي به همراه نداشته باشد، اما حس موفقيت و تكامل را براي شما در بر خواهد داشت؛ حتي زماني كه از لحاظ جسمي در حال استراحت هستيد، خودتان را مشغول خواندن يا مناجات با خدا نماييد.
۱۰. هيچ گاه كاري را به تعويق نيندازيد و هرگز افسوس نخوريد
انرژي و وقت خود را با «بايد» يا «نبايد» ها تلف نكنيد. روزها، ماه ها و سال ها ممكن است با اين مناظرات ذهني بيهوده تلف شود. شما هرگز نمي توانيد برنامه ريزي دقيق و همه جانبه اي داشته باشيد، زيرا هرگز نمي توانيد تمام اتفاقات آينده را پيش بيني نماييد. براي وقت خود ارزش قائل شويد و كارهايي را انجام دهيد كه به راستي لازم است انجام شود. مهم نيست كه اولين بار با شكست مواجه شويد؛ زيرا مي توانيد از اشتباهات خود درس بگيريد و بار ديگر موفقيت كسب نماييد. عقب نشيني و نگراني، كاري از پيش نمي برد، هرگز حسرت نخوريد؛ آنچه كه اتفاق افتاده، ديگر قابل تغيير نيست، حتي اگر تمام عمر حسرت آن را بخوريد.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand
ارسالها: 24568
#89
Posted: 6 Oct 2013 18:32
عشق چند حرف دارد؟!
) احترام متقابل:
احترام متقابل شامل حفظ حقوق انسانی دو طرف است؛ یعنی در رابطه امنیت جانی و فیزیکی، جنسی و عاطفی هر دو طرف حفظ میشود. بخش دیگر و مهم این احترام که بسیار اهمیت دارد، این است که طرف مقابل را دقیقا همانگونه که هست، بپذیریم و یک عمر با بیاحترامی کامل درصدد تغییر او به شکلی که دلمان میخواهد، نباشیم. این مشکل در روابط زیاد پیش میآید و خیلی از خانمها و آقایان با هم ازدواج میکنند با این امید که از فردای ازدواج بتوانند طرف مقابل را تغییر دهند و او را به شکلی که دلشان میخواهد، درآورند. اعتماد دو طرفه هم بخشی از احترام است. کسانی که بدون شواهد کافی به طرف مقابلشان بیاعتماد هستند، هیچگونه عشقی به او ندارند. متاسفانه در کشور ما به غلط پدیده تعصب حتی برای خود زنها هم به عنوان نماد دوستداشتن مطرح است. منظور از تعصب، غیرت داشتنهایی است که در آن کمی بدبینی وجود دارد. در چنین غیرتورزیهایی هیچ احترامی نیست. خیلی وقتها میبینیم خانمی به شوهرش میگوید من میدانم تو خیلی مرد خوبی هستی ولی زنها مکارند یا برعکس مردی به همسرش میگوید، من میدانم تو خیلی خوبی ولی مردها را نمیشناسی! چنین افرادی بدبینیهای خودشان را با این جملهها توجیه میکنند بدون اینکه حتی خودشان بدانند.
معمولا احترامی در باطن چنین رابطههایی نیست چون پشت این عبارتها این است که اگر حواسم نباشد، تو آدمی هستی که ممکن است کاری که نباید، انجام دهی. افرادی که چنین تفکراتی دارند، نمیتوانند ادعا کنند حسهایشان به خاطر عشق است. علت این حسها، ناامنی شخصی فرد است که باید درمان شود و معمولا ریشه در کودکی یا ریشههای فرهنگی دارد.
2) صمیمیت و عشقورزی:
دو آدم کنار هم در یک رابطه صمیمانه باید خوش بگذرانند، از اینکه کنار هم هستند، خوشحال باشند، از اینکه با هم به رستوران یا مسافرت میروند، لذت ببرند و به آنها خوش بگذرد و در عین حال عشقورزی و ابراز داشته باشند یعنی هم در عمل و هم در کلام، عاشقانه با هم رفتار کنند.
3) تعهد:
تعهد، معنای گستردهای دارد؛ یعنی من حواسم به تو هست، تو هم حواست به من باشد، من حواسم به حسهای تو هست، تو هم حواست به حسهای من باشد، من کاری نمیکنم یا حرفی نمیزنم که در تو حسهای بد ایجاد شود و تو هم کاری نکن یا حرفی نزن که در من حسهای بد ایجاد شود و ناراحت، عصبانی و غمگین شوم. یعنی سختیهای تو، سختیهای من هم است.) قدردانی: رأس چهارم عشق، قدردانی است و قدردانی یعنی اینکه خیلی ممنون که عاشق منی! در این دنیا 7 میلیارد زن و مرد وجود دارد؛ تقریبا 5/3 میلیون مرد و 5/3 میلیون زن، ممنون که از بین 5/3 میلیون مرد یا زن، مرا انتخاب کردی. متاسفانه در فرهنگ ما وقتی کسی دیگری را دوست دارد، طرف مقابل میگوید خب تو که هستی، پس بمان، من بروم سراغ بقیه! در حالی که باید قدردان کسی که ما را دوست دارد باشیم و مسوولیتهایی در قبالش بپذیریم.
سه ضلع یک رابطه عاشقانه
اگرچه عشق روی این چهار محوری که در بالا گفتیم استوار است اما هر رابطه عاشقانه ای مولفه هایی دارد که باعث می شود یک رابطه موثر و موفق یا شکست خورده و کوتاه مدت باشد. طبق نظر روانشناسان، عشق سه عنصر دارد: صمیمیت، هوس، تعهد. عشق زمانی بهترین حالت را دارد که هر یک از این سه عنصر را تقریباً به طور یکسان شامل شود.
تعهد:تا چه اندازه شما خود را وقف آن می کنید که رابطه تان را شاداب و با طراوت نگاه دارید؟ و یا تا چه اندازه با طرف مقابل تان صادق هستید؟ تعهد شامل مسئولیت پذیری، وفاداری و وظیفه شناسی است. تعهد در رابطه به مفهوم آن است که اکثر موانع و مشکلات را می توان با کمک یکدیگر از میان برداشت.
صمیمیت:
نزدیکی در رابطه را شامل می شود. اموری که شما و نامزدتان در آن سهیم هستید اما فرد دیگری از آنها آگاهی ندارد. رازها و تجربیات فردی و مشترک شامل این بخش می شود. صمیمیت امری فراتر از نزدیکی جنسی و فیزیکی است. این که تا چه اندازه شما در کنار او احساس راحت بودن می کنید و آیا قادر به بیان عقاید و نقطه نظرهای خود هستید و او واقعا به حرف های شما گوش می دهد شامل صمیمیت می شود.
هوس و شهوت: انرژی بخش رابطه تان شما در این بخش نهفته است. تمایل به بازگشت به منزل، تنها برای کنار او بودن، تمایلات جنسی، رمانتیک بودن، اشتیاق برای در کنار هم بودن و رفع سریع موانع برای وصال. این بخش به گرایش های جسمی شما اشاره دارد.
بر این اساس اگر رابطه شما از این الگوها پیروی کنند:
تعهد + صمیمیت و فقدان هوس: این رابطه در خطر فروپاشی قرار ندارد اما نیازمند خلاقیت و انگیزه برای شعله ور ساختن مجدد عشق است.
تعهد + هوس و فقدان صمیمیت: این رابطه عذاب آور است. گاهی اوقات انگیزه شدیدی آنها را جذب یکدیگر می کند اما سرانجام به یاس و ناکامی منجر می شود چون قادر نیست که رابطه شما را عمیق تر کند.
صمیمیت + هوس و فقدان تعهد: این رابطه یک شبه است. کشش و اشتیاق شدیدی حکمفرماست اما عدم امنیت از آنکه رابطه تا چه مدت دوام خواهد آورد هر دو فرد را مایوس می کند.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 24568
#90
Posted: 15 Oct 2013 21:33
راهکارهایی برای داشتن زندگی خوب و خوشبخت
خانواده کوچکترین جزء اجتماع است. اجتماعی که از خانواده های سالم تشکیل شده باشد. مسلماً اجتماعی است سالم، و شرط آنکه خانواده ای سالم باشد این است که افراد آن سالم باشند، لذا برای بهبود وضع اجتماع، تلاش برای بهبود وضع خانواده و افراد آن مهمترین مسئله است. در این راه هیچ چیز را نباید نادیده گرفت. باید از تجربیات همه کسانی که در این راه قدم برداشته اند استفاده کرد. سرنوشت خانواده بستگی به آگاهی افراد از احساسات و احتیاجات و طرحهای زیر بنایی مسائل خانوادگی دارد.
در زیر به برخی از راهکارهایی که زمینه ساز یک خانواده شاد و خوشبخت و ارتقاء روابط فی مابین اعضاء می شود اشاره خواهد شد.
1- برای زندگی خود محله مناسبی انتخاب کنید:
گذشته از این حقیقت که محل زندگی خود را با توجه به بودجه و امکانات خود انتخاب میکنیم، اما همین انتخاب که گاهی محدود هم هست باید با تفکر صورت گیرد. سوال اصلی این است همسایه های شما چه کسانی هستند؟ آیا در این محل تعداد بچه ها زیاد است؟ آیا فرزندان شما میتوانند به راحتی در خارج خانه رفت و آمد و بازی کنند؟ آیا در این محل مدرسه خوب، کتابخانه و خدمات مشابه وجود دارد؟ به خاطر داشته باشید کسانی که از محل زندگی خود راضی هستند 25 درصد بیشتر از دیگران از زندگی خانوادگی خود راضی هستند.
2- با فرزندان خود صحبت کنید.
ذهن پاک و دل صاف کودکان از رفتار پدر و مادر و بزرگترها، الگو گرفته و نقش می پذیرد، پس باید با رفتاری نیکو و مودبانه شخصیت آنها را ساخت.اگر با فرزندان خود ارتباط برقرار نکنید، احتمال اینکه آنها با بدبینی و احساس نا امنی رشد کنند بسیار زیاد خواهد بود. هنگامی که کودکان غمگین و گوشه گیر به نظر می آیند، این وظیفه شما است که گفتگو را آغاز کنید و به بهترین نحو دلیل ناراحتی او را بپرسید. فرزندان شما به توجه واقعی شما نیاز دارند و باید آنرا حس کنند.
3- افکار و خاطرات روزانه خود را بنویسید.
تحقیقات و آمار نشان میدهند والدینی که یک دفتر روزانه دارند، زندگی خانوادگی شادتری دارند. ثبت احساسات و افکارتان در باره جهان اطراف، امیدها و رویاها یا هرچیز دیگری که در ذهن دارید، علاوه بر ثبت خاطرات، یک فضای خصوصی و آرام بخش برایتان مهیا میکند.
4- کارهای منزل را باهمدیگر انجام دهید.
شاید تصور میکنید که انجام کارهای منزل به تنهایی ساده تر باشد. اما زمانی که کارها را بین همسران و فرزندان تقسیم شود، هم بستگی و احترام بیشتری به دنبال خواهد داشت. زمانی که کارهای خانه به طور عادلانه تقسیم شود، خوشبختی خانواده را تا 32 درصد افزایش خواهد داد.تشریک مساعی در انجام امور جاری محیط زندگی، نشانگر روابط حسنه بین زن و شوهر است قلم تغییر کند.
5- با خانواده همسرتان مهربان باشید.
داشتن رابطه خوب با والدین همسر، نه تنها موجب میشود که همه روزگار بهتری در کنار هم داشته باشند، بلکه شناخت بهتری از شریک زندگیتان به شما خواهد داد.
6- درباره تاریخ خانواده خود صحبت کنید.
شنیدن خاطرات و داستانهایی از نسلهای گذشته، موجب استحکام بنای خانواده و قدرت بخشیدن به ریشه های خانوادگی در ذهن کودکان خواهد شد. دانستن اینکه چه کسی هستیم و از کجا آمده ایم همواره جالب و در بسیاری مواقع افتخار آمیز است.
7- به خود اعتقاد داشته باشید.
هیچ چیز اسرارآمیزی در رسیدن به مقام یک پدر/مادر خوب وجود ندارد. والدین خوب کسانی هستند که در زندگی فرزندان خود حضور دارند و عشق بی قید و شرط خود را به آنان عرضه میکنند. آنها را درک میکنند و در مشکلات یاریشان میکنند. پس بهترین پدر و مادر ممکن باشید و از آنچه انجام میدهید شاد باشید.
8- فرزندانتان را نازپرورده نکنید.
کودکانی که توسط والدین بیش از حد حمایتگر بار می آیند، به سختی می توانند در خارج از محیط خانواده موفق باشند. سپر بلای فرزندان خود نشوید، بلکه مشکلات را برایشان توضیح دهید. به آنها بیاموزید که مسائل ناگوار همیشه وجود دارند اما شما همیشه سعی خواهید کرد برای رفع مشکلات آنها را یاری دهید.
9- با همسر و فرزندانتان مانند دوستان خود رفتار کنید.
معمولا ما بیش از حد روی میزان تحمل و حوصله همسر و فرزندان خود حساب میکنیم اما همیشه مراقب حال و هوای دیگران هستیم. با خانواده خود هم همانطور رفتار کنید که با دوست نزدیک خود رفتار میکنید. برایشان وقت بگذارید، به درد دلشان گوش دهید و گاهی با آنها به گردشهای خصوصی، خرید یا کافه بروید.
10- اعصاب خود را کنترل کنید.
تحقیقات نشان داده است که از هر ده خانواده، اعضای چهار خانواده عادت دارند در زمان بحث، فریاد بکشند. چنین رفتاری نه تنها برای کودکان بسیار مخرب است بلکه هیچ مشکلی را هم حل نمیکند. زمانی که از شدت عصبانیت نمی توانید درست فکر کنید، خود را از بحث بیرون بکشید.
11- مراسم و آداب خانوادگی خاصی ترتیب دهید.
مراسم خانوادگی شما میتواند یک گردهمایی سالیانه باشد یا پیک نیک هفتگی، مهم این است که چنین برنامه هایی در تقویت و هم بستگی خانوادگی تاثیر فراوانی دارند.
12- وقت شناس باشید.
شاید این مورد به نظر پیش پا افتاده باشد. اما وقتی در زمانی که تعیین کرده اید حاضر باشید، نه تنها حس احترام دیگران را برمی انگیزید، بلکه به فرزندان و همسر خود نشان میدهید که چقدر برایشان اهمیت قایل هستید.
13- با بزرگترها معاشرت کنید.
با خواهر و برادر، بزرگترهای فامیل و دوستان نزدیک خود معاشرت کنید. حضور این افراد میتواند در ایجاد الگوهای مناسب در فرزندانتان بسیار موثر باشد. تحقیقات نشان داده است کودکانی که با دوستان و بزرگسالان دیگر در خانواده معاشرت میکنند، شادتر هستند.
14- به آنها بگویید که دوستشان دارید.
حتی اگر علاقه شما به همسر و فرزندانتان امری واضح باشد، آنها نیازمند شنیدن آن هم هستند، از یادآوری عشق خود به عزیزانتان غافل نشوید.
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ویرایش شده توسط: andishmand