انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 35 از 43:  « پیشین  1  ...  34  35  36  ...  42  43  پسین »

مراحل رشد از جنینی تا بزرگسالی


زن

 
عوامل مؤثر بر رشد کودک-نشاط

شور زندگي
كودكان شاد معمولا سالم و پر انرژي هستند و شادكامي به خودي خود انگيزه نيرومندي براي انجام كارهاست...

عوامل مؤثر بر رشد کودک-نشاط

روی هم رفته كودكان شاد با آرامش بيشتري ناكاميها و موانع را مي پذيرند و سعي مي كنند راهي براي رفع و عبور از آنها پيدا كنند. شادكامي مطمئنا مشوق همه نوع تماسها و فعاليتهاي اجتماعي است، زيرا مردم معمولا واكنش مثبتي نسبت به شادابي از خود نشان مي دهندو شادكامي باعث مي شود كه كودك چهره دوستانه اي داشته باشد كه خود نقطه شروع خوبي براي انواع ارتباطات شخصي است.

از طرف ديگر اندوه و ناراحتي توان و انرژي كودك را تحليل مي برد و سلامت جسماني عمومي او را كاهش مي دهد. اين امر به نوبه خود مانع از اين مي شود كه انرژي او صرف فعاليتهاي هدفدار شود، زيرا كودكان اندوهگين انرژي خود را با در خود فرو رفتن، روياپردازي و تاسف براي خود هدر مي دهند و كودك ناشاد گرايش به گوشه گيري و به خود مشغول شدن دارد. ناشاد بودن انگيزه، عزم و ميل به موفقيت را خاموش مي كند. كج خلقي و رفتار بازدارنده در كودكان ناشاد بسيار شايعتر است و مانع از آن مي شود كه آنها از تجربيات چيزي بياموزند.

چگونه مي توانيد به كودك خود كمك كنيد؟
شادي مي تواند به يك عادت تبديل شود و وظيفه شما است كاري كنيد كه كودك شما اين عادت را كسب كند. به همين ترتيب ناشاد بودن هم مي تواند به يك عادت تبديل شود و شما وظيفه داريد مانع آن شويد. البته داشتن دوران كودكي شاد تضمين كننده زندگي موفق در دوران بزرگسالي نيست، ولي حداقل فايده آن اين است كه زير بناي موفقيت را مي سازد در حالي كه ناشاد بودن اساس ناكامي را بنا مي كند.

مهمترين مساله ايجاد فضاي شاد خانوادگي است كه لازمه آن آسايش و رفاه نسبي اعضاي خانواده است. شما با هر وضعيت فرهنگي و اقتصادي مي توانيد تفريحات مناسب را انتخاب كنيد. وضع قوانين مشخص در مورد صرف اوقاتي براي بازي و شادي به همه شما كمك مي كند تا از برنامه منظمي پيروي كنيد.

در عين حال دستورات منع كننده براي بازي كودك و شاد بودن او، اگر مكرر و همه جانبه باشد مي تواند توانايي ذاتي كودك را براي سرگرم كردن خود و لذت بردن از بازي زائل كند.
     
  
زن

 
ادامه دارد
     
  
زن

 
آموختن مذکر بودن

از شش تا سیزده سالگی: آموختن مذکر بودن
در حدود شش سالگی تغییر مهمی در پسران رخ می دهد. در این سن جنسیت مذکر پسران به صورت ناگهانی بروز پیدا می کند...

آموختن مذکر بودن

حتی پسرهایی که زیاد تلویزیون تماشا نکرده اند، یکباره علاقه مند می شوند که شمشیربازی کنند، شنلی مانند زورو بپوشند، دعوا کنند، کشتی بگیرند و سروصدای زیاد برپا کنند. اتفاق دیگری نیز رخ می دهد که واقعاً اهمیت دارد که سراسر جهان مشاهده شده است: پسربچه ها در حدود شش سالگی به پدر، پدرخوانده یا هر مرد دیگری که در اطرافشان باشد «می چسبند» و می خواهند با او باشند، از او بیاموزند و از رفتارش الگوبرداری کنند. آنها می خواهند «بدانند که چگونه یک انسان مذکر» باشند.
پسربچه ها در حدود شش سالگی به پدر، پدرخوانده یا هر مرد دیگری که در اطرافشان باشد «می چسبند» و می خواهند با او باشند، از او بیاموزند و از رفتارش الگوبرداری کنند. آنها می خواهند «بدانند که چگونه یک انسان مذکر» باشند.
اگر پدری در این زمان به پسرش بی توجهی کند ، پسر برای جلب توجه او با تمام وجود تلاش می کند. یک بار با پسری مشاوره می کردم که به بیماری سختی دچار شده بود، اما هیچ دلیل واضحی برای بیماری اش وجود نداشت. او در بخش ICU بستری بود. وقتی پدرش که یک کارشناس بود و برای شرکت در کنفرانسی به خارج از کشور رفته بود، بازگشت، پسر بهبود یافت. وقتی پدر برای کنفرانس دیگری عازم سفر شد، مجدداً بیماری پسر عود کرد. از پدر خواستیم که شیوه ی زندگیش را تغییر دهد، زیرا او سالی هشت ماه در سفر بود. او این کار را انجام داد و از آن به بعد پسر دیگر بیمار نشد.
پسرها صرفاً برای آنکه علاقه ی پدرشان را به خود جلب کنند حتی ممکن است دزدی کنند، رختخواب خود را خیس کنند، در مدرسه رفتار خشونت باری داشته باشند و به مشکلات رفتاری مختلفی دچار شوند.

مادران همچنان مهم هستند

این تغییر علاقه ی ناگهانی کودک به پدر به معنای آن نیست که مادر صحنه را ترک می کند. در برخی کشورها مادران اغلب در این سن از پسرانشان فاصله می گیرند تا «آنها را پرطاقت پرورش دهند». در انگلیس نیز خانواده های مرفه پسرانشان را در این سن به مدارس شبانه روزی می فرستند، اما موضوعی که کمتر در مورد آن صحبت شده، «شهامت تربیت مردان خوب» است. پسران باید بدانند که می توانند روی مادرشان حساب کنند و مجبور نیستند بر احساسات لطیف خود سرپوش بگذارند. اگر آنها بتوانند در عین حال که به مادرشان نزدیک هستند، پدر را نیز به جمع خود اضافه کنند، همه چیز به بهترین نحو پیش می رود. اگر پدری حس می کند که فرزندش بیشتر مجذوب دنیای مادرش شده است (که ممکن است چنین باشد) باید مشارکت خود را بیشتر کند، نه آنکه مادر را سرزنش نماید! شاید او پدری سختگیر است و توقعات بیش از حدی دارد و پسرش از او می ترسد.

پنج نکته ی ضروری برای پدری کردن

از سنین پایین شروع کنید. از دوره ی حاملگی همسرتان پدری کردن را شروع کنید. در مورد آرزوهایتان برای فرزندتان صحبت کنید. در هنگام تولد نوزاد حضور داشته باشید. از همان ابتدا در مراقبت از کودک مشارکت کنید. این زمان برای ایجاد ارتباط بسیار مهم است. مراقبت از نوزاد اولویت های زندگی تان را تغییر می دهد. پس مراقب باشید! پدرانی که از نظر جسمی از کودک مراقبت می کنند، مجذوب آنها شده و با آنها هماهنگ می شوند. (این را جاذبه می نامند.)
مردان می توانند در خواباندن مجدد نوزادان در نیمه شب مهارت پیدا کنند – در آغوش گرفتن و راه رفتن، آرام تکان دادن آنها، به آرامی آواز خواندن یا هر کار مفید دیگری! به خود اجازه ندهید که در مورد کودک، بی دست و پا باشید – به این کار ادامه دهید. از همسرتان و دیگر دوستان مجرب کمک بگیرید و به توانایی خود افتخار کنید.
حتی اگر شغلی تخصصی دارید ، آخر هفته یا تعطیلات خود را به کودک اختصاص دهید. از دو سالگی به بعد، از همسرتان بخواهید آخر هفته چند ساعتی به میهمانی یا گردش برود و شما را با کودک نوپا تنها بگذارد (به این ترتیب متوجه توانایی های خود می شوید).
وقت صرف کنید. این امر اهمیت زیادی دارد. توجه کنید، این جمله در کل کتاب برای پدران بسیار مهم است: اگر همواره هفته ای پنجاه و پنج یا شصت ساعت کار می کنید، به عنوان یک پدر، کار درستی نمی کنید.
     
  
زن

 
چند دستورالعمل برای والدینی که کودکشان دچار لکنت زبان است

دستورالعمل اول :
نحوه گوش دادن به صحبت های کودک و عکس العمل خودتان را در مقابل او مطالعه نمایید.
برای دو یا سه روز اول ، گاه به گاه ذهن خود را بر روی ارزیابی نحوه گوش دادنتان به حرفهای کودک متمرکز نمایید

چند دستورالعمل برای والدینی که کودکشان دچار لکنت زبان است

بررسی کنید که چگونه و در چه حالتی به صحبت های کودک گوش می دهید؟ چقدر و چند بار در روز به حرفهای او با اشتیاق گوش جان می سپارید ؟ چه نوع صحبت های کودک ، توجه شما را بیشتر جلب می کند ؟ طرقی را که معمولاً در طول روز به صحبت های کودک گوش می دهید یادداشت کنید : از گوش دادن فقط به قسمت کمی از صحبت های کودک گرفته ، تا زمانی که به همه حرفها و کلمات او به طور کامل و با دقت گوش می دهید. آیا همیشه اجازه می دهید قبل از این که شما شروع به صحبت کنید ، کودک حرفهایش را تمام کند ؟ آیا وقتی که او سعی می کند صحبت کند از او نمی خواهید که عجله کرده ، زود حرفهایش را تمام کند؟ به عبارت دیگر آیا او را به تعجیل در سخن گفتن وادار نمی کنید ؟ کدام قسمت از حرفهای کودک را واقعاً می شنوید ؟ او معمولاً چقدر صحبت می کند و حرف هایش با شما بیشتر راجع به چه چیزهایی است ؟ هنگامی که کودک بدون توجه به این که شما مشغول کار مهمی هستید یا درباره موضوع مهمی صحبت می کنید ، شروع به حرف زدن می کند واکنش شما چگونه است ؟ وقتی که خیلی جدی به حرفهای کودک گوش می دهید چگونه و چند دفعه به صورت او نگاه می کنید ؟ شرح مختصری درباره نحوه گوش دادن خودتان به حرفهای کودک بنویسید . توجه شما نسبت به نحوه گوش دادن به حرفهای کودک ، مقدمه لازمی برای اجرای دستورالعمل های بعدی است .

دستورالعمل دوم :

سعی کنید واکنش و نحوه گوش دادنتان به حرفهای کودک را اصلاح نمایید.
در یکی دو روز بعد سعی نمایید میزان گوش دادن به صحبت های کودک خود را تغییر دهید و آن را اصلاح کنید . بدیهی است که انتظار نداریم هر وقت که کودک دهانش را باز کرد ، با دقت تمام به حرفهایش گوش دهید و نیز درست نیست که فقط به بعضی از حرف های او که ظاهراً مهم هستند گوش بدهید. بلکه در نهایت ، ممکن است به این نتیجه برسید که بهتر است به طور کلی با دقت به حرفهای او گوش بدهید . شما ممکن است میزان گوش دادن به صحبت های کودک را در موقعیت هایی که قبلاً بدان توجهی نداشتید تغییر دهید . همین طور، ممکن است نحوه واکنش خود را نسبت به رفتار کودک ، زمانی که او با حرفهایش صحبت شما را قطع می کند ، تغییر دهید و تعدیل نمایید . اما مسئله مهم این است که شما حتماً بتوانید رفتار و عادات مربوط به گوش دادن خود را بدون آنکه گرفتار افراط و تفریط شوید ، تغییر داده ، آن را اصلاح نمایید .

دستورالعمل سوم :

سعی کنید احساساتی را که در ورای کلمات کودک است ، درک کنید
پس از انجام دادن دو دستورالعمل فوق الذکر ، در چند روز آینده سعی نمایید با خیال راحت و کاملاً آگاهانه و هوشیارانه به همه ی صحبت های کودک خود ( وقتی که با شما یا دیگران سخن می گوید ) به طور کامل گوش دهید و گذشته از الفاظ ، به مقصود و منظور او پی ببرید. در واقع جدای از ظاهر کلمات ، او چه می خواهد بگوید؟ به شیوه صحبت کردن و رفتار کلامی او توجه نمایید . به خاطر داشته باشید که به جز الفاظی که کودک به زبان می آورد ، صحبت های او همیشه متضمن پیامهای احساسی و تلویحی برای شماست . توجه کنید که او چگونه از صدایش ، تغییر دادن آهنگ کلماتش ، مکث ها ، تکرار کلمات و جملات ، ترتیب کلمات و جمله بندی ها ، حالت نگاهش به شما و یا نگاه نکردنش به چهره شما ، برای ابراز احساسات و ابلاغ پیامش استفاده می کند.
آیا او معمولاً با حالت و خوی تند و با نق و گریه با شما صحبت می کند ، ولی با دیگران این حالت را ندارد ؟ آیا او از فرد خاصی در خانواده می ترسد ؟ آیا معمولاً بالا رفتن آهنگ صدای گله آمیز او را در گفتن کلمه ی " مامان" زمانی که نیاز به توجه شما دارد تشخیص می دهید ؟ آیا او به هنگام صحبت با بعضی از افراد خاص ، کلمات را بیشتر تکرار می کند در حالی که با بعضی دیگر چنین نیست ؟ آیا زمانی که کودک با عروسک ، اسباب بازی و یا با همبازی های تخیلی حرف می زند، تن صدای او به گونه ای ، متفاوت از زمانی است که با شما یا دیگران صحبت می کند؟ آیا هنگام صحبت با عروسک و همبازی های تخیلی ، در او اعتماد به نفس بیشتری می بینید ؟ به عبارت دیگر آیا کودک با عروسک ها و یا اسباب بازی ها و همبازی های تخیلی خودش به صورت دستوری و آمرانه صحبت می کند ؟
به خاطر داشته باشید ، زمانی که ذهن کودک بیشتر مشغول بعضی از موضوعات و سؤالات خاص است ، ممکن است این نوع اشتغال ذهنی حاکی از اضطراب و ترسهای پنهانی او باشد.
خوب به صحبت های کودک گوش کنید ؛ دقت کنید که آیا بیشتر اوقات راجع به موضوعات خاصی صحبت می کند و سؤالات مشخصی مطرح می نماید یا نه ؟ اگر چنین باشد ، این نوع تمایل کودک در طرح موضوعات و سؤالات خاص ، احتمالاً نشانه ای است از ترس هایی که در وجود او نهفته است .
توجه به پیروی از این سه دستورالعمل ساده و در عین حال بسیار اساسی ، مسلماً به شما کمک خواهد کرد تا با دید بهتر و ادراک بیشتر به صحبت های کودک گوش کرده ، در برابر کلمات و جملات او و همچنین احساسات مهمی که در پشت جملات کودک وجود دارد ، واکنش متناسب و مطلوبی نشان دهید . در حقیقت ، این مهم ترین جوهره و صفت یک شنونده خوب بودن و لازمه ی خوب صحبت کردن است . همچنان که بتدریج نسبت به زمانی که باید کاملاً به حرف های کودک گوش کنید و نیز مواقعی که احساس می کنید چندان ضرورتی برای این کار نیست ، پی می برید ، سعی کنید با روشهایی که به نظرتان مطلوب می رسد ، به کودک بفهمانید و او را راضی و قانع نمایید که وقتی مشغول انجام کارهای روزانه خود هستید و آن طوری که شایسته است نمی توانید به صحبت های او گوش بدهید ، به این معنا نیست که شما او را دوست ندارید و یا کم دوست دارید . بعضی از مواقع عمداً ( به طوری که کودک هم متوجه شود ) بعضی از کارهای مهم را که در دست دارید رها نموده ، با کودک خود صحبت کنید و به گونه ای که بایسته است احساس و علاقه و محبت خودتان را ابراز نمایید.

دستورالعمل چهارم :

مواقعی را که ضروری دارد فوراً به حرف های کودک گوش کنید ، مشخص نمایید
آخرین دستورالعمل :، سعی کنید در رفتار و گفتار کودک هر نوع علامت ، اشاره و یا پیام ضمنی را که هشداری است از نیاز مبرم او به وجود شما ، و ضروری است که فوراً با همه ی وجود و توجه کامل کارهایتان را رها کرده ، به حرفهای او گوش کنید ، تشخیص دهید . این علامت ها ، معمولاً مدت ها قبل از این که کودک به حالت گریه و نق بیفتد ، ظاهر می شوند . البته تشخیص این علائم ممکن است مدت زمانی طول بکشد ، زیرا این حالت ها هر روز اتفاق نمی افتد . وقتی این علائم ظاهر می شوند ، مواظب تغییرات چهره ، حالت های بدن و حرکاتی که نشانه قهر و عقب نشینی کودک است ، باشید . ضرورت گوش دادن به حرفهای کودک ممکن است از طریق تغییری که در تن صدای کودک ، آهنگ تند کلمات ، و یا با مکث ها و تکرارهای غیرعادی کلمات ایجاد می شود ، قابل تشخیص باشد .
از آنجا که گوش دادن ، مهمترین بخش جریان برقراری ارتباط است و نیز از آنجا که گوش دادن به حرفهای دیگران مستقیماً به احساس انسان مربوط می شود ، بی تردید اصلاح و تقویت عادات خوب گوش دادن ، تأثیر مستقیمی بر روانی و سلامت کلامی فرزندتان خواهد داشت.
     
  
زن

 
چگونه می توان با برقراری ارتباط کلامی با کودک ، لکنت او را برطرف کرد؟

سعی کنید با کودک خود هم صحبت شوید و او را یک جانبه مورد خطاب قرار ندهید
شیوه ای که شما با کودکتان صحبت می کنید در ارتباط نزدیک با چگونگی گوش کردن شماست ؛ اگر چه بعضی وقت ها ، به نظر می رسد کودک شما نیاز دارد که او را مخاطب قرار دهید و مواردی را گوشزد نمایید ...

چگونه می توان با برقراری ارتباط کلامی با کودک ، لکنت او را برطرف کرد؟

چرا که باید او را نسبت به بعضی از چیزها آگاه کنید ، مقررات و آداب و آیین زندگی را به زبان ساده برایش تبیین نمایید ، بعضاً او را متنبه سازید ، یا رفتارش را با صدا و کلمات خود کنترل نمایید . اما به رغم میل خودتان ، متوجه می شوید که در بیشتر مواقع و بدون این که ضرورتی داشته باشد ، به جای هم صحبت شدن با کودک ، او را یک جانبه مخاطب قرار می دهید و خطاب به او سخن می گویید.
تعجب نکنید از این که بعضی از کودکان بیش از دیگران نسبت به این نوع صحبت آمرانه و بمباران مکرر آنان با کلمات ، فوق العاده حساس هستند . بدون شک شما می توانید با تلاش آگاهانه و هوشمندانه در کاهش روش صحبت آمرانه و افزایش مدت زمان صحبت دوستانه با کودک و برقراری ارتباط متقابل موفق باشید و از واکنش های ناخوشایند کودک در برابر صحبت های یک طرفه پیشگیری نمایید . در این صورت زمانی که با کودک گفت وگو می کنید ، بی تردید شاهد تبادل درونی دیدگاه ها و احساسات خواهید بود. سعی نمایید شیوه سخن گفتن شما با کودک به تدریج تبدیل به سهیم شدن در تجارب یکدیگر شود . این روش برای هر دوی شما خوشایند و نشاط آور خواهد بود.
صحبت های خود را با کودکتان ، برای چند روزی ، روزانه در حدود 5 دقیقه ضبط نمایید و بعد سعی کنید با گوش دادن به نوار ضبط صوت دریابید که چه میزان از صحبت های شما با او به صورت یک طرفه و آمرانه بوده است . سپس با برنامه ای که پیش بینی می کنید در چندین نوبت درباره موضوعات مختلف و برای مدت زمان بیشتری با کودک به صحبت بنشینید. در این نشست ها از او سؤالاتی بکنید که به رفتار خودش مربوط نمی شود . اگر کودک می تواند از تجارب روزانه خود صحبت کند، اجازه بدهید کارهای خود را در طول روز برای شما بازگو نماید . اما اگر بازگو کردن فعالیت های روزانه کودک برای او مشکل اسـت، اصرار نکنید و فشاری به او وارد ننمایید .

با رفتار خودتان سعی کنید این باور را در کودک به وجود آورید که شما می توانید با صبر و حوصله کافی به حرف های او گوش دهید . در این نشست سعی کنید با صحبتهای دلگرم کننده خود گفت و گو با کودک را پر ثمر نمایید. دقت کنید که اظهارات ، نظریات و صحبت هایی را که جنبه قضاوت و انتقاد دارد به حداقل برسانید . با این روش بدون تردید می توانید زمینه لازم را برای صحبت روان و سلیس و راحتی که کودک شما سزاوار آن است ، فراهم نمایید.

برای گفتار کودک ، الگوی مناسبی ارائه نمایید

تصور ما این است که شما حتماً سعی دارید الگوی مناسبی برای صحبت کردن کودک خود ارائه نمایید و به همین دلیل همواره خیلی روشن ، صریح و شمرده صحبت کرده ، از کلمات و جملات مناسبی برای نامیدن چیزهای مختلف و شرح وقایع و اتفاقات استفاده می کنید . ما مطمئن هستیم که شما همیشه در صحبت هایتان با کودک ، از لغات و ترکیب کلمات و جملاتی که متناسب با سن و سطح فهم و ادراک اوست استفاده می نمایید . آیا شما برحسب عادت ، خیلی تند و روان صحبت می کنید ؟ اگر چنین است باید کاملاً متوجه باشید ؛ زیرا ممکن است کودک شما سعی کند که نحوه حرف زدن شما را ، بدون آنکه واقعاً از نظر قدرت و مهارت کلامی برایش مقدور باشد ، تقلید نماید. لذا در این صورت به طور طبیعی دچار لکنت و وقفه زبان می شود . اگر فکر می کنید که این مسئله در مورد شما صدق می کند ، پس بهتر است که کوشش کنید آهسته و شمرده تر صحبت نمایید. هنگام صحبت کردن ، از مکث های طبیعی و لازم غافل نشوید . اگر به هنگام صحبت با کودک ، جملات شما خیلی طولانی و پیچیده بوده یا مطالب شما پیوستگی و ارتباط لازم را نداشته باشد ، به احتمال زیاد کودک در فهمیدن حرف های شما با مشکل مواجه شده ، در ارائه پاسخ های مطلوب دچار تردید می شود . این قبیل شرایط ، از جمله زمینه هایی است که موجب می شود کودک به هنگام گفتن پاسخ ، دچار ناروانی کلامی گردد. بنابراین همواره سعی کنید تا آنجا که برایتان مقدور است از جملات ساده و کوتاه استفاده نمایید.
نکته دیگر این که ، آیا به هنگام گوش دادن به صحبت های کودک بعضاً این تمایل در شما بوده است که حرفش را قطع کرده ، جملات او را صرفاً به دلیل این که می دانید چه می خواهد بگوید ، قطع کنید ؟ این کار هم که انجامش واقعاً ضرورتی ندارد ، بی جهت موجب افزایش اضطراب و فشار روانی کودک می شود .

با صبر و حوصله به کودک فرصت دهید که راحت صحبت کند.

به یقین شما می توانید عادت کنید که واکنش و صحبت صبورانه ای داشته باشید . با رفتار مهربان خود ، با صبر و حوصله و بردباری تان به کودک خویش ثابت کنید که مادر و پدر ، همیشه برای گوش کردن به صحبتهای او وقت دارند.
برای کودک تجارب خوشایندی از صحبت کردن فراهم نمایید
.به طور مسلم شما تاکنون با گوش دادن به حرفهای کودکتان ، به گونه ای که ما تشریح نمودیم ، مسئله صحبت کردن را برای او به مسئله ای خوشایند و نشاط آور تبدیل نموده اید. اما انتظار ما از شما بیش از اینهاست . شما می توانید حتی زمانی که کودک اولین سال زندگی خود را می گذراند و هنوز صحبت کردن را نیاموخته است ، سخن گفتن با کودک را با فعالیت های خوشایند توام نمایید. مثلاًً خواندن شعر یا سرود به هنگامی که کودک را در آغوش گرفته ، آرام آرام تکان ( تاب ) می دهید برای هر دوی شما نشاط آور و آرامش بخش خواهد بود . بیشتر وقت ها راجع به کارهایی که در منزل یا بیرون از منزل انجام می دهید برای کودک صحبت کنید . هر چقدر صحبت ها و فعالیت های خوشایند و یا به دیگر سخن ، تفریحات و سرگرمی های کلامی را در خانواده بیشتر نمایید ، کودک شما سریع تر می آموزد که صحبت کردن می تواند خوشایند و لذت بخش باشد . از سوی دیگر ، این نوع فعالیت های کلامی خوشایند ، جبران کننده اوقاتی خواهد بود که از کلام برای متنبه نمودن ، تنبیه ( تنبیه شفاهی ) ، سرزنش و تکذیب رفتار کودک استفاده می شود .بعضی از مواقع نیز لازم است همه اعضای خانواده ، به حرف های کودک کاملاً توجه نماید ، ولو این که این کار مستلزم کنترل رفتار و جلب توجه دیگر خواهران و برادران کودک باشد . علاوه بر این ، آنها ( خواهران و برادران ) لازم است یاد بگیرند به جای این که همیشه خودشان توجه دیگران را جلب کنند ، فرصت بدهند تا دیگران هم صحبت کنند . البته اگر کودک هم به نوبه خود بخواهد که در صحبت ها متکلم وحده باشد ، به او نیز باید به گونه ای فهمانده شود که دیگران هم لازم است صحبت کنند . در هر حال در این زمینه آنچه بسیار مهم است این است که از فراهم نمودن زمینه ها و تجارب دلسرد کننده و یاس آور برای کودک باید اجتناب ورزید
     
  
زن

 
چگونه با کتاب خواندن و قصه گفتن می توان به رشد تکلمی کودک کمک کرد؟

برای کودک قصه بگویید و یا کتاب بخوانید
با صدای گیرا و رسا قصه گفتن برای کودک و یا خواندن کتاب داستان برای او نیز تأکیدی است بر بُعد خوشایند ارتباط کلامی . قصه گویی و خواندن کتاب های داستان برای کودک در جهت جلب توجه او ، از اهمیت به سزایی برخوردار است ...

چگونه با کتاب خواندن و قصه گفتن می توان به رشد تکلمی کودک کمک کرد؟

در موقع قصه گفتن و یا خواندن کتاب سعی کنید با صدای نسبتاً بلند ، و آهنگ و نظمی خاص این کار را انجام دهید . زمانی که قصه های خاص و مورد علاقه کودک را چندین مرتبه نقل کردید و یا خواندید ، به او فرصت بدهید تا در صورتی که تمایل و آمادگی دارد ، بعضی از جملات قصه را تکرار نماید و یا این که همه ی قصه را با کلمات خودش برای شما بازگو کند . اگر احساس می کنید که مهارتی در قصه گویی ندارید ، می توانید با صحبت کردن در مورد تصاویر و عکس های دوست داشتنی ، به ویژه آنهایی که با خود خاطره و حکایتی را به همراه دارند با او ارتباط برقرار کنید. از زندگی و خاطرات دوران کودکی خودتان و یا از کارهای جالب خود کودک در گذشته ، وقتی که کوچکتر بود ، برای او بگویید . همه ی بچه ها شنیدن قصه ها و خاطره ها را دوست دارند . از بازگو کردن قصه های ترس آور اجتناب کنید ، زیرا اگر چه ممکن است داستان های ترسناک برای کودک جالب و لذت بخش باشد ، اما نهایتاً موجب آزردگی ذهن و روان او خواهد شد . شما باید کارهایتان را به گونه ای برنامه ریزی نمایید که هر روز فرصتی داشته باشید تا بدون درگیری و مزاحمت و با خیال راحت برای کودک قصه بگویید و یا داستان مصور بخوانید . اگر برنامه قصه گویی شما برای کودک با برنامه های تلویزیون همزمان شده است ، باید ترتیبی بدهید که در ساعات مشخصی تلویزیون خاموش باشد.
به کودک کمک کنید تا احساسات خود را با صحبت کردن ابراز نماید.
سعی کنید در طول هفته یا ماه ، حتی المقدور ، چندین دفعه به کودک بگویید و یا به گونه ای نشان دهید که به او علاقه مند هستید و دوستش دارید . بی تردید برای کودک بسیار مشکل خواهد بود که بتواند در موقع لزوم این قبیل احساسات بسیار ارزشمند را بدون برخورداری از یک الگوی مطلوب ابراز نماید .
به چه چیزی می خندید ؟ اگر خنده شما به چیزهایی باشد که موجب ناراحتی و دلگیری کسان دیگر شود ، در واقع نحوه خنده نابجا و رفتار ناشایست را به کودک خود آموزش می دهید . کودک نیاز دارد درباره حرفها و کارهای خنده دار و افراد خندان چیزهایی بداند ، بنابراین از خندیدن خودتان برایش صحبت کنید و به او بگویید که چه عاملی باعث خنده شما می شود . به او بفهمانید که شما به چیزهای خنده دار می خندید و نه به چیزهای ناراحت کننده .
موقعی که کودک عصبانیت و خشم خودش را ابراز می کند ، با دقت و حوصله لازم پیش او رفته و به حرف هایش گوش کنید . با او در مورد چیزی که سبب ناراحتی و عصبانیت او شده بحث کنید . کودک ممکن است به دلایل متعددی مانند دلسردی ، سرخوردگی و پافشاری در انجام کاری مطابق میل خودش ، عصبانی و خشمگین شده باشد . احساس واقعی از ناراحتی و یا احتمالاً تقلیدی از خستگی مفرط و عصبانیت های شخص شما می تواند علت بروز خشم کودک باشد.
با کودک درباره این که همیشه راههای بهتری برای ابراز احساسات او وجود دارد ، صحبت کنید . او را متقاعد نمایید که می تواند خواستهای مشروع خود را بدون اوقات تلخی و عصبانیت به دست آورد. در این زمینه برای او چند مثال عینی و محسوس بزنید و روش هایی را که می تواند با تمسک به آنها احساسات خود را به شیوه ای مطلوب و سودمند ابراز کند ، برایش تبیین و تشریح نمایید. زمانی که کودک نسبت به روش های مناسب تری که می تواند با استفاده از آنها احساسات خود را ابراز کند ، آگاهی پیدا می کند ، تعارض هایی که موجب بسیاری از ناروائی های کلامی او می شود ، به طور محسوس کاهش می یابد
     
  
زن

 
نقش الگوهای صوتی در رشد تکلمی کودک

بررسی و تحلیل الگوهای صوتی
اگر به آهنگ صدا ، بالا رفتن تن صدا و تغییراتی که در چگونگی صدای شما و کودکتان ، که به هنگام گفت و گو ایجاد می شود ، گوش دهید ، متوجه احساساتی که در پس این نوع تغییرات و ارتعاشات صوتی وجود دارد خواهید شد. ضبط صوتی را برای ضبط صدایتان آماده نمایید ، بگذارید مدتی روشن باشد و صداهای مختلف را ضبط کند ، به صورتی که شما توجه چندانی به آن نداشته باشید ( احساسی از این که صدای شما ضبط می شود نداشته باشید)...

نقش الگوهای صوتی در رشد تکلمی کودک

. سپس به قسمت هایی از صحبت های خودتان گوش دهید ، دقت کنید که به چه چیزی گوش می دهید . احتمالاً به خوبی متوجه می شوید که وقتی از دست بچه عصبانی بودید و یا این که کلاً خسته و ناراحت و بی حوصله بودید ، چقدر بلند صحبت کرده اید. همچنین متوجه خواهید شد که وقتی تن صدایتان زیاد بلند می شود ، طنین صدای شما خیلی سرد و خشک و خشن جلوه می کند . حتی احتمالاً متوجه تغییرات غیرعادی و ناموزون صدای خودتان نیز می شوید ، زیرا صدایتان به شدت بلند شده ، سخت و خشن می شود و زمانی که سعی می کنید صبور باشید و اعصاب تحریک شده خودتان را کنترل نمایید ، صدایتان به طور غیرمنتظره آهسته و آرام می شود . بعضی اوقات تغییرات ناگهانی صدای شما در جهت فوق العاده آهسته صحبت کردن می تواند حاکی از این باشد که شما دیگر حوصله سر و کله زدن با کودک را ندارید و می خواهید بدون هیچ اقدام خاصی او را به حال خود رها کنید. اما مواقعی نیز بر عکس ، ممکن است صدای آرام شما با احساسی از رفتار مهرآمیز نسبت به کودک همراه باشد. البته ما نمی خواهیم تصور کنیم که تن صدای شما به هنگام صحبت با کودکتان همیشه همین طور است ؟ در حالی که وقتی با دیگران صحبت می کنید به گونه ای دیگر است . در هر حال سعی نمایید تغییرات و اصلاحاتی در تن صدا و آهنگ صحبت کردن خودتان ایجاد کنید ، تا طنین کلام شما مملو از احساسات مثبت ، سودمند و سازنده باشد .

اوقاتی را برای نزدیکی هر چه بیشتر با کودک در نظر بگیرید.

بدون تردید ، شما قدر لحظاتی را که احساس صمیمیت و نزدیکی خاصی نسبت به کودک خود داشته اید ، به خوبی می دانید . این حالات ، به هنگامی که جملات و کلمات زیادی بین شما و کودک رد و بدل نمی شود ، وقتی که شما به اتفاق هم کاری را انجام می دهید ؛ قدم می زنید ، شیرینی می پزید ، وسیله ای را درست می کنید و یا کارهای مشترکی را که نیاز به صحبت چندانی ندارد انجام می دهید ، بیشتر اتفاق می افتد. اگر این حالت ها بیشتر اتفاق بیفتد ، ولو این که برای زمان بسیار کوتاهی باشد ، بدون شک به کودک کمک خواهد کرد تا از امنیت خاطر ، خودپنداری و اعتماد به نفس بیشتری برخوردار گردد. در این شرایط معمولاً لکنت زبان کودک به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد . اگر به نظر شما این گونه نزدیکی ها و صمیمیت ها در محیط زندگی تان به ندرت اتفاق می افتد ، قطعاً شما می توانید لحظات و موقعیت های متنوعی را برای چنین رابطه پراحساس و صمیمانه ای بیافرینید.
بعضی وقت ها کافی است که با کودک همبازی شوید و به اتفاق هم با مکعب های چوبی اش چیزی بسازید ( با وسایل بازی او ساختمان سازی کنید و کارهای مشابه ) . برای چند دقیقه ای با هم اسباب بازی هایش را جمع کنید و یا به گردشگاهی رفته ، با هم قدم بزنید. البته ممکن است برنامه ای که شما طرح می کنید لزوماً منجر به یک رابطه فوق العاده صمیمی با کودکتان نشود ، چرا که بیشتر این لحظات احساسی ، خود به خود ، به طور طبیعی و پیش بینی نشده ایجاد می شوند . اما بی تردید شما می توانید به تدریج آنچنان رابطه محبت آمیزی با کودک خود برقرار نمایید که بدون صحبت و گفت و گوی چندانی ، این احساس در او تقویت شود که شما شدیداً او را دوست دارید و به وجودش افتخار می کنید . یادتان باشد که استفاده از کلمات محبت آمیز و ابراز علاقه لفظی ، بدون رفتار غیرکلامی و اعمالی که نشان دهنده این گونه دوستی باشد ، ارزش و معنای چندانی ندارد و کودک خیلی زود این واقعیت را درمی یابد
     
  
زن

 
چگونگی برقراری ارتباط غیرکلامی با کودک

بدون شک استفاده از کلمات ، تنها طریق برقراری ارتباط بین افراد نیست . مبنا و معنای اساسی احساس آرامش و سرزندگی در خانواده شما و یا فقدان آن عمدتاً به مجموعه ای از رفتارها و ارتباطات غیرکلامی بین شما و کودکتان بستگی دارد...

چگونگی برقراری ارتباط غیرکلامی با کودک

بسیاری از مردم تصور می کنند که برقراری ارتباط صرفاً در استفاده از کلمات شفاهی برای بیان نظریه ها و اندیشه هایشان خلاصه می شود . در حالی که چنین نیست و مفهوم برقراری ارتباط صرفاً در صحبت ها محدود نمی شود . احتمالاً شما خود به خوبی به این امر واقف بوده اید ، اما بعضی ها این نکته مهم را با بزرگ شدن کودکشان فراموش می کنند . کودک شما حتی قبل از این که شروع به صحبت کند ، بدون آنکه درک صحیحی از کلمات داشته باشد ، به گونه ای صداهای نامفهوم را ادا می کرد که گویا می خواست صحبت کند و در هر حال قصد او از ایجاد این صداهای تند و سریع ، برقراری ارتباط با شما بوده است . اگر در آن موقع به او توجه نموده و به اصوات صحبت گونه اش پاسخ داده اید ، بی تردید ، هم شما و هم کودک از حسن برقراری ارتباط لذت برده اید . همچنان که کودک بزرگ می شود ، ابتدا کلمات نامفهومی را به زبان می آورد ، و سپس قادر می شود که کلمات قابل درکی را برای ایجاد همان ارتباط عاطفی که بدان نیازمند است ، تلفظ نماید . افراد بزرگسال نیز همین کار را می کنند ، یعنی در واقع گاهی کلمات حقیقی ، تبدیل به رفتار غیر کلامی می گردد و به معنای لفظی آنها توجه نمی شود. مثلاً ما می گوییم « صبح بخیر » بدون این که در ذهنمان به فکر معنای لغوی هر یک از کلمه ها باشیم. این روش معمول ما برای برقراری ارتباط با دیگران است .
اگر شما به دقت به سخنان کودکتان گوش فرا دهید ، متوجه می شوید که او برای جلب توجه و برقراری ارتباط از کلمات و گفتار استفاده می کند : مامان مثل این که یه چیزی رفته توی چشم من ! – بابا ببین اینجای پایم قرمز شده ! در این حالت ها ، در واقع ، نکته مهم نحوه پاسخی نیست که شما به کودک می دهید ، بلکه موضوع حائز اهمیت صرف توجهی است که به او می نمایید . آیا کودک شما مرتباً این نوع سوالات را تکرار می کند ؟ آیا این طور نیست که او سعی می کند هر طور شده خودش را به شما نزدیک کند؟ به عبارت دیگر می خواهد با خود شیرینی کردن برای خودش جایی باز کند . همچنان که نسبت به مسئله مهم ارتباط عاطفی که عمدتاً توام با این قبیل سؤالات و صحبت های کودک است بیشتر حساس می شوید، می توانید این نوع سؤالات یا نیازهای کودک را به شیوه ای مطلوب و ارضا کننده پاسخ دهید ، با این توجه که در واقع کودک با این سؤالات می خواهد گاه به گاه توجه شما را به خودش جلب نماید.
به دنبال راه هایی باشید که بتوانید احساسات مثبت غیر کلامی خودتان را نشان دهید.
هر وقت که برایتان مقدور بود به چهره کودک نگاه کنید و لبخندی بزنید . اگر او پرسید که چرا می خندید ، خیلی ساده بگویید : به این دلیل که تو را خیلی دوست دارم. گاه ، وقتی کودک به شما نزدیک می شود ، دست نوازشی بر سر او بکشید و یا برای لحظه ای او را در آغوش بگیرید. حالت چهره و همچنین کلمات شما بیانگر خوشحالی و شادمانی تان از وجود کودک خواهد بود . به کودک کمک کنید تا کارهای مشکل را با خیال راحت و خوشحالی انجام دهد ، اما خاطرتان باشد که از او انتظار تشکر و قدردانی زبانی نداشته باشید .
     
  
زن

 
کودک شما در چه مواقعی بیشتر دچار لکنت زبان می شود ؟

زندگی روز به روز کودک
در مراقبت و تربیت کودک ، غیر از صحبت کردن با او ، کارهای بسیار زیادی می توان انجام داد . در زندگی کودک خردسال فرصت های متنوعی برای رشد متعادل و بدون دغدغه او و نیز موقعیت هایی برای ایجاد ضعف و احساس ناامنی در کودک وجود دارد ...

کودک شما در چه مواقعی بیشتر دچار لکنت زبان می شود ؟

البته ما قصد نداریم که دستورالعمل جامعی در زمینه رویارویی با مشکلات تربیت کودک ارائه دهیم. لذا در اینجا صرفاً به ابعاد خاصی از مسائل تربیتی که متضمن بسیاری از فرصت ها و امکانات خوب برای پیشرفت و تقویت روانی و سلاست کلامی کودک است ، اشاره می کنیم .

وقت غذا :

اگر کودک شما خیلی سخت و با دردسر غذا می خورد و غذا خوردن او برای هر دوی شما یک مسئله جدی است ، شاید بهتر باشد که در موقعیت و شرایط غذاخوردن کودک تجدید نظری بکنید. آیا کودک شما در موقع غذاخوردن بیشتر به لکنت می افتد؟ به نظر شما کودک دچار چه نوع تعارضات درونی می شود ؟ آیا وقتی که کودک غذا می خورد با او صحبت می کنید و یا این که مرتباً او را سرزنش می کنید ؟ پیشنهاد ما این است که ابتدا خواست های خودتان را مورد بررسی مجدد قرار دهید. آیا شما در واقع بدین جهت نگران هستید که کودک به اندازه کافی غذاهای مورد نظر را نمی خورد ؟ معمولاً وقتی که برای کودک غذاهای مناسبی که او نسبت به آنها نگرش و حساسیت منفی چندانی ندارد ، تهیه شود و قبل از غذا به او خوراکی های متفرقه داده نشود ، نهایتاً خود کودک احساس گرسنگی می کند و به مقدار لازم غذا خواهد خورد. اگر به هنگام غذا خوردن ، کودک اظهار بی اشتهایی می کند ، سعی کنید برای مدتی تغییراتی در زمان و مکان غذا خوردن به وجود آورید . آیا شما خیلی نگران نحوه غذا خوردن کودک هستید ؟ اگر واقعاً می خواهید عادت مطلوب غذا خوردن را به او آموزش دهید ، بهتر است این کار را به صورت یک بازی و یا وقتی که او مثلاً مشغول خوردن بستنی است انجام دهید. در بقیه اوقات کوشش کنید تمایلات و کشش های درونی تان را برای اصلاح رفتار کودک کنترل نمایید . آیا شما انضباط کودک را با مسئله خوردن و آشامیدن یکی می دانید؟ سعی کنید در خوردن ، فشار زیادی به او نیاورید، در این کشمکش ( از شما اصرار و از کودک انکار ) کودک به بهای ضرری که متوجه هر دوی شما خواهد بود برنده می شود ؛ برای این که شما نمی توانید به زور او را وادار به غذا خوردن کنید. در این مورد زیاد اصرار و کوشش نکنید ، با این کار فقط خودتان و دیگران را آزرده و ناراحت می کنید . شما می توانید زمان و مکان غذا خوردن کودک را کنترل کنید و در واقع همین هم کافی است . اگر شما در وقت صرف غذا ، معمولاً راجع به مشکلات خودتان ( بزرگسالان خانواده ) بحث می کنید ، بهتر است این کار را متوقف کنید و به زمان دیگری موکول نمایید .

وقت خواب :

در ارتباط با خوابیدن کودک هم شما نمی توانید به اجبار او را وادار کنید که به رختخواب برود و بخوابد . اگر در آنجا هم اصرار و ابرام داشته باشید ، بزودی متوجه خواهید شد کسی که زمان خوابیدن را در کنترل خود دارد ، کودک است .
کلید اصلی نیل به نظم و عادت مطلوب در هر امری ، ثبات داشتن و ثابت قدم بودن در آن است . ما مطمئن هستیم که شما با بسیاری از شگردهایی که کودک برای ایجاد تأخیر در خوابیدن خود استفاده می کند و هر بار به تشریفات پیچیده این مسئله می افزاید ، آشنا هستید . از این رو سعی نکنید که بر این تشریفات پیچیده چیزی اضافه کنید . هر چه ساده تر ، بهتر. معمولاً اول شب زمان مناسبی است که برای کودک کتاب بخوانید ، اما این کار را باید هر چه زودتر انجام داد و نمی بایست آن را تا دیروقت به تعویق انداخت . قبل از این که کودک برای خواب آماده شود ، او را بغل کنید و با نوازش کردن به او آرامش ببخشید.

مشکلات دستشویی رفتن :

از آنجا که شما نمی توانید به زور کودک را وادار کنید که به دستشویی برود و نیز نمی توانید همه حوادثی را که اتفاق می افتد ، کنترل کنید بهتر است که از تلاش بی جهت خودداری فرمایید. اگر هم در تربیت خویشتن داری و آموزش کنترل دفع به کودک فوق العاده سخت گیر بوده اید ، به احتمال قوی این روش هم موفق نبوده است . اگر شب ادراری ( یا روز ادراری ) کودک همچنان به عنوان یک مسئله جدی ادامه می یابد ، بسیار مهم است که برخورد شما با او به گونه ای باشد که کودک احساس شکست و ناتوانی نکند . شما قطعاً می توانید به او کمک کنید اما نباید چنین تصور کنید که به رغم این که کودک با کثیف کردن رختخواب و لباس هایش شما را ناراحت و عصبانی می کند ، به او رسیدگی می کنید ؛ بلکه باید چنین بیندیشید که او پاره ای از وجود شماست . با مُبرّا ( پاک ) کردن احساسات کودک از گناه و بی کفایتی ، زمینه یادگیری کنترل ادرار را برای وی هموار کرده ، در درازمدت کارها را برای خودتان و او آسان می کنید.

رفتارهای عمومی کودک :

تردید ، ضعف شخصیت ، از دست دادن حس اعتماد به نفس و احساس شکست ، وقتی در کودک به وجود می آید که خواست های شما بسیار بیشر از ظرفیت و توانایی های او باشد و تلاش کودک در نیل به ایده آل های شما با ناکامی های مکرر مواجه گردد. آیا واقعاً سطح انتظارات شما از رفتار و اعمال کودک فوق العاده بالاتر از قابلیت های اوست ؟ به خاطر داشته باشید که اغلب اوقات ، مشکلات گویایی در این قبیل شرایط نامطلوب بروز پیدا می کند و گفتار کودک نسبت به چنین وضعیت هایی شرطی می شود .

انتظارات والدین :

بعضی از اوقات ما انتظار داریم که کودک عبارات یا تعارفات اجتماعی خاصی را ، ولو این که چندان درکی از معانی آنها ندارد، به طور طوطی وار به زبان آورد. اگر شما از کودک خود انتظار دارید که همواره بهترین رفتار و گفتار را داشته باشد ، در واقع انتظار شما از او فوق العاده زیاد است . او را درک کنید و با توجه به سن ، استعداد و علایق او ، توقعات معقولی داشته باشید و صبوری به خرج دهید. به طور مسلم ما اطمینان داریم که شما همانند بعضی از والدین نیستید که وقتی کودکشان حاضر نمی شود در برخورد با دیگران سلام و احوال پرسی کند و یا بعضی دیگر از تعارفات اجتماعی را به زبان بیاورد، برای جبران خجالتی که ظاهراً کشیده اند ، شخصیت کودک را با جملات ناخوشایندی تحقیر و تخریب می نمایند. گذشته از همه اینها ، توجه داشته باشید که او هنوز یک بچه کوچک است . اگر شما در چنین شرایطی از رفتار کودکتان دچار شرم می شوید، به یقین انتظارات شما از کودک ، فوق العاده نامعقول و غیرمنصفانه است.

احساسات ، کنش ها و واکنش های ما

با عصبانیت و خشم ناگهانی کودکتان چه می کنید؟ بدیهی است اِعمال بعضی از روشهای کنترل لازم است . بی تردید ، کودک نیز باید یاد بگیرد چگونه به طور مؤثر و مطلوب عواطف و احساسات خودش را مهار نماید. اگر برخورد شما با کودک صرفاً این گونه باشد که او همیشه احساسات خود را سرکوب کند ، ناروانی های کلامی که معمولاً در این مواقع بیشتر بروز پیدا می کند ، به صورت اغراق آمیزی وجود کودک را فرا می گیرد . با هر روشی که در نظر دارید به او بیاموزید که احساسات خویش را کنترل نماید ، اما باید از القای این مطلب که او به دلیل این که احساساتی می شود ، بچه بدی است ، اجتناب داشته باشید . او را هرگز و به هیچ وجه خجالت زده و شرمگین نکنید. قطعاً شما می توانید در فرصت مقتضی درباره رفتار احساساتی کودک با او صحبت کنید و برایش با زبان خوش و خیلی دوستانه شرح دهید که او می تواند به طرق مطلوب دیگری احساسات خود را ابراز نماید. این کار به او کمک خواهد کرد که بداند بین « داشتن احساس » و این که فرد « با احساسش چه می کند » تفاوت وجود دارد.
     
  
زن

 
چگونگی مقابله با عواملی که سبب لکنت کودک می شوند

رفتار خودتان را تصحیح کنید ، نه رفتار کودک را !
اگر شما دقت و حوصله به خرج دهید ، احساسات خصمانه و پرخاشگرانه کودکتان ، بدون این که مشکلات دیگری بروز کند ، قابل حل خواهد بود . بی تردید ، کودک نهایتاً یاد می گیرد که احساسات خود را با شیوه مطلوبی کنترل نماید . اگر شما با واکنش های خودتان کاری کنید که در او احساس شرم و گناه به وجود آید، در واقع به وی القاء می کنید که او کودک بدی است ...

چگونگی مقابله با عواملی که سبب لکنت کودک می شوند

وقتی که کودک احساسش این باشد که او از نظر شما بچه بدی است ، دیگر از او چه انتظاری دارید، به غیر از این که ناراحت شده و از اعتماد به نفسش کاسته شود؟ ممکن است به نظر شما کسی که رفتار خصمانه و پرخاشگرانه دارد، باید از این اخلاقش احساس گناه کند و خجالت بکشد. اگر چنین است ، در واقع شما ناخواسته می خواهید شیوه تربیتی را که احتمالاً خودتان با آن بزرگ شده اید در مورد کودکتان نیز به کار برید . اگر شما صرفاً به دلیل داشتن احساسات خصمانه و پرخاشگرانه احساس گناه می کنید و یا اگر هنوز نمی دانید که چگونه این احساسات را کنترل کرده ، خودتان را آزاد نمایید، در این صورت در آموزش دادن به کودک برای کنترل چنین احساساتی با مشکل جدی مواجه خواهید شد.
در اینجا ، احتمالاً لازم است که شما ابتدا رفتار خودتان را تغییر دهید . به آهنگ و تن صدای خودتان ، وقتی که از دست کودک عصبی می شوید ، خوب گوش کنید؛ زیرا بدون توجه به چگونگی حل کردن مسئله یا بحران فعلی ، چگونه می توانید رفتار خودتان را اصلاح کنید؟
برای این که کودک بداند وقتی که عصبانی و خشمگین بودید واقعاً چه می خواستید ، مطلب را به او بگویید ( آموزش دهید) .او نیاز به توضیحات شما دارد. بهتر است به کودک کمک کنید تا دریابد که شما احساس کردید که لازم است احساسات خودتان را رها ( تخلیه ) کنید . در هر حال او نیاز به توضیح و توجیه شما دارد. انتظار نداشته باشید که کودک یک دفعه و با سرعت واکنش های هیجانی خود را تغییر دهد . او به زمان و تجربه احتیاج دارد و شما هم می بایست کوچکترین سعی و تلاش او را در جهت کنترل هر چه بیشتر احساساتش تشویق و ترغیب نمایید.

خواهران و برادران کودک

اگر کودکتان خواهران و برادرانی دارد ، مسلماً شما می دانید که آنها تا چه اندازه می توانند در کمک به روانی کلامی کودک مؤثر باشند و یا این که برعکس مانع رشد طبیعی او بشوند . خواهران و برادران کودک خردسال او را تحریک می کنند که صحبت کند و بعضاً به او ( به کودک ) فرصت نمی دهند که حرفش را بزند . بچه های شما مثل جوجه های پرنده در آشیانه محبت ، هر کدام به گونه ای در جلب توجه شما با هم رقابت می کنند و معمولاً کسی که سریع تر و بلندتر از دیگران صحبت می کند ، بیشتر در جلب توجه شما موفق می شود .
باید توجه داشت که در خانواده های چند فرزندی ، به خاطر کودکی که زمینه لکنت زبان دارد ، لازم است که با کنترل رفتار دیگران ، فرصت های مناسبی را برای صحبت کردن وی فراهم نمود. اگر به نظر می رسد که کودک ل گوشه گیر است و یا به مراتب ، کمتر از دیگران صحبت می کند و همیشه دچار تردید است، به توجه و حمایت شما بیشتر نیاز دارد. البته این بدان معنا نیست که کودک اجازه داشته باشد همیشه ، وقت و بی وقت صحبت کند و همین طور نباید مقررات خشکی در مورد برادران و خواهرانش وضع کنید تا هیچوقت حرف او را قطع نکنند. در این موارد رفتاری معقول داشته باشید. اگر کودک را بیش از حد حمایت کنید ، او به تدریج دست به هر کاری که برای وی امتیازی نسبت به دیگران محسوب می شود ، خواهد زد . شما باید در تعیین و تشخیص زمانی که لازم است از حق کودک در صحبت کردن حمایت کنید انعطاف داشته باشید . وقتی که کودک دچار ناراحتی و بحران (از هر نوع) می شود نیاز بیشتری به توجه و کمک شما دارد . اما دقت داشته باشید که بحران کودک یک مشکل واقعی باشد و نه ساختگی و تصنعی . اگر هم
در تشخیص این که "آیا بحران کودک واقعی است و یا این که او تظاهر می کند ، دچار تردید شدید " باز شایسته است که به او توجه کنید
اگر چه بچه های شما هر کدام به شیوه خاصی ارتباط برقرار می کنند ، باید به همه آنها فرصت شنیدن حرفهایتان را بدهید. این قبیل تفاوت های موجود امری است کاملاً طبیعی و مطلوب . وجود تفاوت های فردی در خانواده ، به فرزندان شما ویژگی های شخصیتی مشخص و مجزایی می دهد. این چنین نگرشی نسبت به تفاوت های فردی باید درباره افراد خارج از خانواده هم صادق باشد. هرگز از تفاوت های فردی در زمینه ویژگی های شخصی ، برای مقایسه ، تحقیر و تخریب شخصیت کسی استفاده نکنید. مثلاً اگر شما از آنهایی که از شخص معلول می ترسند و یا احیاناً به او می خندند ، انتقاد می کنید و در عوض به کودک خود می گویید که تفاوت های فردی چیز خوبی نیستند، این کار شما باعث می شود تفاوت هایی که کودک شما با دیگران دارد ، مثل مشکل در صحبت کردن ، برایش خیلی بزرگ جلوه کند .

انضباط

لازم است به بعضی از رهنمودهای کلی که در ارتباط با چگونگی احساسات کودک نسبت به خودش و دیگران موثر است ، توجه خاصی مبذول دارید. هر چیزی که به کودک احساسی از ناتوانی و شکست بدهد ، بر مهارت کلامی او تأثیر منفی می گذارد و گویایی اش را دچار وقفه می کند. همزمان ، شما نیز می بایست کودک را متقاعد نمایید که سعی کند رفتار مناسبی از خودش نشان بدهد ، به گونه ای که رفتارش برای شما و سایر اعضای خانواده به راحتی قابل قبول باشد . روشی که شما با کودک برخورد می کنید ، تأثیر مستقیمی بر احساسات او خواهد داشت.
همواره طریقی از صحبت کردن ( خطاب و عتاب کردن ) که برای تنبیه یا تشویق کودک استفاده می کنید ، بسیار مهم است
و کلمات و اظهارات شما می تواند به عنوان تنبیه و آزرده خاطر نمودن کودک مورد استفاده قرار گیرد . وقتی با صحبت کردن ، کودک را سرزنش و تنبیه می کنید ، صدای خودتان را آنقدر بلند نکنید که قابل کنترل نباشد ؛ در هر حال به خاطر داشته باشید که تنبیه کودک فوق العاده گران تمام می شود .اگر شما در تنبیه کلامی کودک فوق العاده خشن می شوید و به اصطلاح از کوره در می روید ، عکس العمل کودک در برابر این رفتار طغیان گرانه شما چگونه است ؟ آیا او خشکش می زند و یا این که نگاهش نشان می دهد که فوق العاده ترسیده است؟ آیا خشم و عصبانیت آنقدر وجود شما را فرا می گیرد که دیگر قادر نیستید توجهی به رفتار کودک داشته باشید و واکنش های او را در این لحظات حساس و بحرانی بررسی نمایید؟ در هر حال ، در این شرایط ، شما از احساسات خودتان به عنوان چوب دستی و شلاقی برای اصلاح رفتار کودک استفاده می کنید. این شیوه ها ممکن است در کوتاه مدت کارساز باشد ، اما این هم به قیمت قربانی کردن امنیت روانی کودک خواهد بود. بعضی از والدین نیز ، به گونه ای دیگر از احساسات و عواطف برای ضربه زدن به کودک استفاده می کنند ، مثلاً به کودک می گویند : اگر مرا دوست داری و می خواهی که من هم تو را دوست داشته باشم ، همیشه باید کاری را که من از شما می خواهم انجام دهی . اما در مجموع در ارتباط با رفتارهای کودک ، بهتر است به گونه ای مستقیم و غیر مستقیم به او بفهمانید که اگر به رفتارهای نامطلوب خودش ادامه دهد ، شما فرصت چندانی برای ابراز علاقه و محبت تان نسبت به او نخواهید داشت.
همه روشهای انضباطی ، اعم از تشویق ها و تنبیه ها را بیازمایید. ملاحظه نمایید که کدام یک از این روشها ( تشویق یا تنبیه ) نشان دهنده نگرش مثبت و محبت محسوس شما نسبت به کودک است؟ از آن دسته روشهای انضباطی که فوق العاده هیجانی ، کسل کننده ، سرد و خشن می باشند ، اکیداً اجتناب داشته باشید . خودتان منصفانه قضاوت کنید . شما قطعاً نمی خواهید که در روش های انضباطی خود به صورت اتفاقی و باری به هر جهت عمل کنید و نیز مایل نیستید که خیلی سخت گیر و متعصب باشید.

فشار روانی

فعالیت های روزانه ای را که کودک شما به نحوی به آنها مشغول است ، مورد بررسی دقیق قرار دهید. آیا فعالیت ها و مشغله های کودک خیلی زیاد است و گاه به دلیل این که سایر اعضای خانواده نیز به بعضی از آن فعالیت ها علاقه نشان می دهند ، کودک مجبور می شود از مشغله ای به مشغله دیگر بپردازد؟ اگر کودک به کودکستان و یا آمادگی می رود، فعالیت ها و برنامه های آموزشی او چگونه است؟ شما چگونه می توانید برنامه زندگی روزانه کودک را به نحوی کامل کنید که او از فعالیت و استراحت کافی برخوردار باشد ؟ آیا کودک در مدرسه و منزل، به تناوب از دقایق و لحظات ساکت و آرام بهره می برد؟ و یا این که برعکس ، کودک شما اوقات زیادی را در سکوت و تنهایی با خودش می گذراند، و به همین دلیل بعضاً وقتی کسی را که به او توجه خاص دارد می بیند ، فوق العاده هیجان زده می شود ؟ آیا کودک شما بیشتر وقتها با بزرگسالان همدم است؟ آیا در میزان فعالیت ها و استراحت های کودک تعادل و موازنه مطلوبی وجود دارد؟ پرداختن به این سؤالات به شما کمک خواهد کرد که محیط زندگی خود را به گونه ای آماده کنید که کودک بدون آن که به دلیل مواجه شدن با خواست های زیاد دچار فشار روانی شود ، از انگیزه های حیاتی کافی برخوردار گردد. به خاطر داشته باشید که هر گونه نگرش و یا رفتار شما که به نحوی موجب پدید آمدن احساسی از گناه ، شرم ، دلسردی و نا امیدی ، بی کفایتی ، طرد و یا نگرانی و دلواپسی در کودک شود ، او را با فشار روانی مواجه می سازد که تظاهر این فشار غالباً به صورت اختلال در تکلم عادی کودک مشخص می شود . بدون شک شما می توانید در به حداقل رسانیدن فشار روانی کودک به او کمک کنید.فشار روانی از عوامل مهم ایجاد کننده لکنت است
     
  
صفحه  صفحه 35 از 43:  « پیشین  1  ...  34  35  36  ...  42  43  پسین » 
خانه و خانواده

مراحل رشد از جنینی تا بزرگسالی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA