انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
خانه و خانواده
  
صفحه  صفحه 38 از 43:  « پیشین  1  ...  37  38  39  ...  43  پسین »

مراحل رشد از جنینی تا بزرگسالی


زن

 
کودکان خجالتی

تعداد قابل توجهی از كودكان پیش دبستانی كه در خانه پرحرف و مطمئن به خود هستند در اجتماع به صورت وابسته به دیگران و خجالتی ظاهر می شوند. در اینجا به چگونگی كمك به آنها می پردازیم.

کودکان خجالتی

در جشن تولدی كه همه دوستان مریم 4 ساله با یكدیگر اوقات خوبی را می گذراندند او از پیوستن به جمع آنها خودداری می كرد. مادرش می گوید: «به جای این كه با بچه ها بازی كند پای مرا محكم گرفته و گریه می كند.» او در جمع هرگز آرام و قرار ندارد و نمی تواند از بودن با دیگران لذت ببرد.

در حالی كه بعضی از كودكان 4-3 ساله نمی توانند رفتارشان را كنترل كنند، بسیاری از بچه های پیش دبستانی كمرو و خجالتی به سختی خود را با محیط اجتماعی خود وفق می دهند، این گونه كودكان در خانه كاملاً پرحرف و فعال هستند ولی در دنیای خارج از منزل اعتماد به نفس ندارند. اگرچه كودكان خجالتی ممكن است به صورت غیراجتماعی خود را نشان دهند ولی در واقع این طور نیستند. یكی از كارشناسان می گوید: «آنها به افراد و موقعیت های جدید علاقه دارند، اما اضطرابشان مانع از برقرار كردن روابط اجتماعی می شود.»

به عقیده یكی از كارشناسان، اكثر كودكان كمرو، ذاتاً خجالتی به دنیا می آیند. به نظر می رسد آسیب پذیری آنها در برابر افراد و موقعیت های جدید ارثی است و علائم آن در ظاهرشان همان گونه كه از روش های روان شناسی مشخص می شود، نمایان است.تحقیقات اخیر نشان می دهد كه قسمت خاكستری مغز افراد خجالتی فوق العاده فعال است كه این قسمت از مغز واكنش های عاطفی بسیار دقیق را كنترل می كند. دقیقاً مانند عكس العمل های سریعی كه افراد عادی در هنگام خطر از خود نشان می دهند و از آن می گریزند، افراد خجالتی نیز هنگام قرار گرفتن در موقعیت های اجتماعی احساس نگرانی می كنند.

برای این كه كودكان پیش دبستانی كمرو و خجالتی به تشویق زیادی نیاز دارند، لذا ترتیب دادن و هماهنگ كردن وقایع ساده ای مانند تعیین زمان مشخص بازی، آنها را بیشتر آماده می سازد. البته برای این كه یك كودك خجالتی را بتوان از پوست خود بیرون آورد راه ساده ای وجود ندارد. به عقیده یكی از كارشناسان: «اگر شما به زور و اجبار او را وادار به این كار كنید، فرزندتان بیشتر از پیش در كارش پافشاری می كند.» اینك به معرفی چند روش می پردازیم كه به كودكان خجالتی كمك می كند تا احساس راحتی بیشتری كنند:

1- مدرسه خوب و بزرگی انتخاب كنید: كودكان خجالتی در محیطی مناسب می توانند شكوفا شوند. سعی كنید مدرسه ای انتخاب كنید كه نسبت معلم به دانش آموزان بیشتر از 1 به 20 نباشد. قبل از شروع كلاس ها فرزندتان را به مدت چند روز به مدرسه جدیدش ببرید، همچنین او می تواند معلم ها را از نزدیك ببیند و با محیط مدرسه آشنا شود. به معلمش بگویید كه او خجالتی است و با كمك یكدیگر برنامه ای طراحی كنید تا فرزندتان احساس راحتی بیشتری كند. با آموزگار او در طی سال تحصیلی ارتباط نزدیك داشته باشید تا بدین وسیله بتوانید در حل مشكلاتش راحت تر برخورد كنید.

2- به فرزندتان فرصت آمادگی دهید: اگر كودكتان بداند كه در تمام موقعیت ها چه اتفاقی می افتد، نگرانی او كم می شود. مثلاً چند روز قبل از یك جشن تولد، شما او را به خانه دوستش ببرید تا با والدین او آشنا شده و همچنین از وقایعی كه قرار است در این جشن اتفاق افتد آگاه شود. به نظر روان شناسان بهتر است كودك را از یك هفته قبل برای انجام كاری یا تجربه جدیدی آماده ساخت. مثلاً اگر قرار است كه فرزندتان را به دندان پزشكی ببرید یك هفته زودتر او را به مطب برده تا محیط آنجا را ببیند و احساس راحتی بیشتری كند.

3- به حرف های او با صبر و حوصله گوش كنید: كودكتان را تشویق كنید تا در مورد آن چه كه او از آن واهمه دارد صحبت كند و سعی كنید بدون این كه نگرانی اش را فراموش كند برروی تجربیاتش تأكید كنید. باید بگویید: «بعضی اوقات من هم این احساس را دارم.»

4- در خانه با او تمرین كنید: بازی های مختلفی خارج از فعالیت های روزمره فرزندتان انجام دهید مانند ملاقات با یك شاگرد جدید در مدرسه. كارها و بازی هایی كنید تا او بتواند به طور یكسان همه موقعیت های اجتماعی را تجربه كند. به فرزندتان كمك كنید تا آن چه را كه انجام می دهد، تجربه كند. مثلاً اگر كودك دیگری عروسكش را می خواهد با هم بازی كنند و یا اگر پسربچه ای سعی در گرفتن اسباب بازیش را دارد تا با همدیگر از آن وسیله استفاده كرده و لذت ببرند. به عقیده روان شناسان «تكرار بعضی از بازی ها و نقش ها كمك می كند تا فرزندتان كمتر احساس ترس و نگرانی كرده و راحت تر دوستی صمیمانه ای با دیگران داشته باشند.»

5- بدبینی او را از بین ببرید. خجالتی بودن معمولاً از الگوها و تفكرهای منفی كه باعث بدبینی می شود نشأت می گیرد (مانند بچه ها مرا دوست ندارند) با تقویت و جایگزین كردن افكار مثبت به فرزندتان در از بین بردن بدبینی و تفكرهای منفی ذهن او كمك كنید. (مثل شما خیلی خوب با آن بچه بازی كردید) و او را تشویق كنید كه خود را باور كند و بداند كه او هم می تواند مثل دیگران خوب بازی كند و كاری را انجام دهد.

اگرچه، معمولاً فكر می كنیم خجالتی بودن یك معضل اجتماعی است ولی این گونه افراد در آینده بزرگسالانی حساس و سرشار از حس همدردی هستند. یكی از روان شناسان می گوید: «آنها یك دنیای غنی و پربار مخصوص به خود دارند.» آنها وقتشان را در تجزیه و تحلیل می گذرانند كه چرا مردم كارهایی می كنند كه آنها انجام می دهند و به طور كلی تصورات و افكار عجیب و غریبی دارند. «در حقیقت برخی از بازیگران معروف از دوران بچگی تاكنون با مشكل كمرویی و خجالتی بودنشان مبارزه می كنند.»

در پایان، به دلیل این كه كودكان خجالتی آمادگی زیادی در گوشه گیری دارند، پس بهتر است بزرگسالان مواظب رفتار خود باشند و به كودكشان اجازه دهند تا نظاره گر كارهای اجتماعی آنها به عنوان بخشی از زندگی روزمره شان باشند. با این وجود بهتر است كه صبور باشید. اگرچه به فرزندتان كمك می كنید تا با یك برنامه ریزی صحیح در موقعیت های جدید احساس خوب و راحتی داشته باشد، ولی نتایج كارتان به مرور زمان خود را نشان دهد.

چگونه كودكانی مستقل داشته باشیم
ممكن است كودكانی كه در بیرون از خانه به طور عادی رفتار می كنند می توانند در موقعیت های خاصی خجالتی و كمرو شوند. مثلاً، اگر فرزندتان دوست دارد تا در جشن تولد كنار شما بماند، مشكلی نیست ولی باید در چارچوب قوانین مشخص شده ای قرار گیرد. به او بگویید: «می توانی برای چند دقیقه پیش من باشی، ولی من دوست دارم با بچه های دیگر بازی كنی.» یا «در جشن تولد روی پای من نمی نشینی.»

در طول مسیری كه به جشن تولدی می روید او را از اوضاع و احوال آنجا آگاه كنید. (بگوئید: ما الان داریم به جشن تولد یكی از دوستانت می رویم، وقتی به آنجا برسیم، می بینی كه همه بچه ها با یكدیگر بازی می كنند، سپس به شما یك آب نبات می دهند و قبل از این كه به خانه بیایی همه با هم كیك می خورید.) اگر قرار است كه او را در آنجا بگذارید و سپس خودتان بروید، بگویید چه وقت برمی گردید (بعد از این كه همگی كیك خوردید، دنبالت می آیم). همچنین اگر قرار است كه در جشن تولد بمانید، ولی فرزندتان می ترسد كه شما او را ترك كنید، كودك را از این كه جایی نمی روید، مطمئن سازید.
     
  
زن

 
وروجک

(فرزندان ناسازگار(1
هر نوزادی که پا به دنیای هستی می‌گذارد از عالی‌ترین و کامل‌ترین امکانات رشد برخوردار است. او در بهترین حالت خود آفریده می‌شود، کافی است خانواده و محیطی مناسبی در اختیارش باشد تا به کمال برسد.

وروجک

اکثر زوج‌های جوان نیز در آغاز زندگی مشترک خود تصاویر زیبا و لذّت‌بخشی از فرزند یا فرزندانی که قرار است در آینده داشته باشند در ذهن خود ترسیم می‌کنند، امّا هستند والدینی که با به دنیا آمدن و بزرگ شدن تدریجی فرزندشان کاخ آرزوها و امیدهای خود را سرنگون و تخریب شده می‌بینند. آنان اغلب رفتارهای ناسازگارانه فرزند خود را با صفاتی مثل: لجباز، پرخاشگر، گستاخ، حاضرجواب، وروجک، قانون شکن، بهانه‌گیر، دروغگو، شلخته، بی‌اعتنا، عصبی و ... بیان می‌کنند.

غالباً والدینی که برای فرزند پروری آموزش ندیده باشند، برای برخورد درست و سازنده با رفتارهای ناسازگارانه فرزندشان آمادگی و مهارت لازم را ندارند، بنابراین:

عده‌ای با محکوم کردن خطاها و ناسازگاری‌های فرزندشان به زور و تهدید متوسل می‌شوند.

عده‌ای با طبیعی پنداشتن رفتارهای ناسازگارانه فرزندشان پرچم تسلیم را بالا می‌برند.

عده‌ای نیز با آزمایش و خطا تلاش می‌کنند تا روش بهتری را برای کنترل فرزندان خود پیدا کنند.

بدیهی است به دلیل وجود تفاوت‌های فردی و ویژگی‌های منحصر به فرد هر کدام از فرزندان یک شیوه ی ثابت برای تربیت همه ی فرزندان وجود ندارد ولی با تکیه بر نقاط مشترک تمام کودکان و نوجوانان می‌توان از شیوه‌های تربیتی و برخورد صحیح با ناسازگاری‌های فرزندان که توسط متخصصان ارائه شده است بهره گرفت تا شرایط پرورش آرام و لذت‌بخش فرزندانمان، بیش از پیش مهیا شود.

از این رو، طی دو مقاله به شیوه ی عملی برخورد با ناسازگاری‌های فرزندان می‌پردازیم.

رفتار‌های ناسازگارانه:
رفتارهایی هستند که با نظر پدر و مادر، اطرافیان و جامعه سازگاری ندارد.

رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسیار بدی را در اطرافیان ایجاد می‌کند به‌طوری که خود نیز تحت تأثیر واکنش‌های ناخوشایند آن، از سوی دیگران واقع می‌شوند.

انواع رفتارهای ناسازگارانه:
روانشناسان معمولاً رفتارهای ناسازگار را در سه طبقه تقسیم‌بندی می‌کنند:

1- اختلال بیش فعالی و کمبود توجه

2- اختلال لجبازی و نافرمانی

3- اختلال سلوک

گرچه شباهت‌های زیادی بین آن‌ها وجود دارد، ولی ویژگی‌های متمایزکننده‌ای هم در آن‌ها به چشم می‌خورد. ممکن است علایم هر سه طبقه در یک کودک دیده شود که برای آشنایی بیشتر به رفتارهای هر کدام اشاره می‌نماییم:

کودکان بیش فعال و کمبود توجه:
- نمی‌توانند رفتارشان را کنترل و تنظیم کنند.

- نمی‌توانند رفتارهای هماهنگ و مناسب با اطرافیان، از خود نشان دهند.

- با علامت‌هایی مثل کم‌ توجهی، حواس‌پرتی و کمبود تمرکز همراه می‌باشند.

- رفتارهای تکانشی آن‌ها بیش از حد معمول است.

- در کارهایی که به آن‌ها علاقه و مهارت داشته باشند، هیچ تفاوتی با همسالان خود ندارند.

- خیلی سریع توسّط محرک‌های خارجی دچار حواس‌پرتی می‌شوند و از کار و وظیفه‌ی اصلی خود (غالباً تکالیف مدرسه) باز می‌مانند.

- اغلب وسایلشان را گم می‌کنند و فراموشکارند.

- مرتب حرکت می‌کنند و آرام و قرار ندارند.

- میان صحبت دیگران می‌پرند و تامل ندارند.

- نوبت را رعایت نمی‌کنند.

- سریع از کوره در رفته و اشیا را به سوی دیگران پرتاب می‌کنند.

- رفتارهای جسورانه و خطرناکی از خود نشان می‌‌دهند.

- در توجه به جزئیات ناتوانند.

- در صحبت کردن مستقیم با آنان، به نظر می‌رسد به گوینده توجهی ندارند و گوش نمی‌کنند.

- قادر به پی‌گیری دستورات نیستند و کارها را نیمه کاره رها می‌کنند.

- از کارهایی که نیاز به تلاش ذهنی دارد اجتناب می‌کنند.

- کارهای خود را ناتمام رها می‌کنند.

کودکان لجباز و نافرمان:

- رفتار‌های منفی و نابهنجار از آن‌ها زیاد دیده می‌شود.

- از قوانین روزمره سرپیچی می‌کنند.

- زود قهر می‌کنند و قشقرق به راه می‌اندازند.

- با بزرگترها بیش از حد بحث و جدل می‌کنند.

- دیگران را در امور مقصر می‌دانند و از آزار و اذیت و ناسزاگویی به آنان دریغ ندارند.

- عصبانی و زود رنج‌اند.

- رفتارهای خشونت‌آمیز دارند.

- کینه‌توز و انتقام گیرنده‌اند.

کودکان اختلال سلوک:

- معمولاً به حقوق دیگران تجاوز می‌کنند.

- رفتارهایی مانند قلدری و تهدید دیگران دارند.

- در نزاع و کتک‌ کاری از وسایل خطرناک مانند چاقو و ... استفاده می‌کنند.

- معمولاً دست به سرقت می‌زنند.

- به اموال عمومی و دیگران تخریب می‌رسانند.

- فرار از خانه و مدرسه در آن‌ها بیشتر دیده می‌شود.

در مقاله بعد به علل و انگیزه های ناسازگاری در فرزندان می پردازیم.
ادامه دارد...
     
  
زن

 
چراناسازگار؟

(فرزندان ناسازگار(2
( مقاله ی قبل(وروجک
علل و انگیزه‌های ناسازگاری فرزندان:
1- علل ارثی: گروهی معتقدند بسیاری از ناسازگاری‌های کودکان ریشه در سرشت و طینت آن‌ها دارد که به همراه ژن از طریق والدین به آن‌ها منتقل می‌شود.

چراناسازگار


2- علل زیستی: مانند نقص عضو، اختلال در بینایی و شنوایی و اختلال در مغز و دستگاه‌های عصبی در قبل یا حین یا بعد از تولد می‌تواند از دیگر عوامل باشد.

3- علل روانی: مانند وجود فشارهای درونی، میل به استقلال، وجود تعارض و کشمکش در زندگی روزمره خصوصاً زمانی که کودک خود را بی‌پناه و بدون پشتوانه احساس کند، عادات عصبی مانند ناخن جویدن و انگشت مکیدن و ... در او مشاهده می‌شود.

4- علل عاطفی: مانند احساس محرومیت از محبّت والدین، ناکامی از دستیابی به اهداف مورد علاقه، ولادت کودک جدید در خانواده، عدم امنیت عاطفی به هر دلیل ممکن.

5- علل اجتماعی: مانند نابسامانی و اختلاف و درگیری بین اعضای خانواده، متارکه‌ی والدین، بدآموزی از الگوهای خانه و مدرسه و جامعه، عدم مقبولیت در بین دیگران، یادگیری رفتارهای نامطلوب از گروه همسالان، عدم نظارت کافی والدین، عدم وجود قانون منصفانه و قاطع در خانه و مدرسه، مشکلات اقتصادی و ... .

6- علل تربیتی: مانند عدم یا افراط محبت، ناهماهنگی بین عاملان تربیتی در خانه و مدرسه و جامعه، برآورده کردن تمام خواسته‌های کودک بدون چون و چرا و یا بالعکس، تنبیه بدنی و آزارهای روانی، مقایسه و تحقیر و سرزنش کودک و ...

چگونه با رفتارهای ناسازگارانه‌ی فرزندان برخورد کنیم؟
1- اگر خود تحت فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمی‌توانیم رفتار و گفتار خود را کنترل کنیم، بهتر است قبل از انجام هر کاری در مورد فرزند به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم که تحقیقات نشان داده است اگر والدین بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد.

2- افکار غلط و انحرافی در باره‌ی فرزند خود نداشته باشیم. مثلاً «فرزندم این کار را می‌کند تا حرص مرا در بیاورد. »یا« او باعث تمام مشکلات در خانه است.» چنین افکاری زمینه‌ی به وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به فرزند مهیا می‌کند و یقیناً بر رفتار ما و او اثر منفی می‌گذارد.

3- از ارائه ی دستورات مبهم، کلّی و تکراری اجتناب کنیم. مثلاً به جای این که بگوییم :«خودت را جمع و جور کن» شفّاف و مشخص بگوییم که از او چه می‌خواهیم مثلاً «دوست دارم تا پنج دقیقه دیگر دفتر و کتاب‌هایت را از وسط اتاق جمع کنی».

4- به جای سخنرانی و بحث و جدل، کوتاه و موثر با لحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تأثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد چه عاقبتی در انتظار اوست.

5- به یاد داشته باشیم عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاه مدت باشد. مثلاً نگوییم «برای همیشه از این خانه خواهم رفت» یا «حق نداری از این به بعد تلویزیون تماشا کنی» بهتر است بگوییم امروز از دیدن این برنامه محروم هستی و یا این هفته تو را به پارک نمی‌برم.

6- انجام دادن خواسته‌هایمان را وظیفه ی او ندانیم بلکه بعد از انجام دادن دستوراتمان او را با کلام و هدایای مورد علاقه تشویق نماییم.

7- با مشارکت فرزندمان لیستی از مهمترین قوانین در خانه به ترتیب اهمیت و همراه با روش انجام دقیق آن‌ها تهیه کرده و پس از مشخص کردن نوع محرومیت برای انجام ندادنشان، با قاطعیت اجرا کنیم.

8- عوامل مشکل‌ساز را شناسایی و در جهت رفع آن‌ها اقدام نماییم.

9- به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و ... فرزندان بیشتر توجّه کنیم.

10- سعی کنیم فرصتی را ایجاد کنیم تا کودکان بتوانند نسبت به رفتارهای نامناسب خود فکر کنند.

11- ارتباط خود را با مدرسه و مسئولان بیش از پیش تقویت کنیم.

12- از تنبیه بدنی اکیداً خودداری نموده و در صورت نیاز از محروم سازی‌های کوتاه مدّت استفاده کنیم.

13- برای شنیدن مسائل و مشکلات فرزندان وقت بگذاریم.

14- از سرزنش و تحقیر کردن و مقایسه‌ی فرزندان جداً خودداری کنیم.

15- ضمن تقویت ابعاد معنوی در فرزندان، روش‌های آرامش‌دهی دینی رابه آن‌ها آموزش دهیم از جمله:

ذکر و یاد خدا (الا به ذکرالله تطمئن القلوب)

توکل به خدا، جهت خاموش کردن خشم

صلوات بلند

نماز خواندن
16- علایم هشداردهنده ی خشم را به فرزندان آموزش دهیم تا بتوانند خشم خود را بهتر کنترل کنند از جمله علایم:

علایم جسمی مثل (افزایش ضربان قلب، سریع شدن تنفّس، عرق کردن، سفت شدن عضلات، داغ شدن بدن و ...)

علایم فکری مثل (ازش متنفّرم، می‌خوام بزنمش، داره به من زور میگه و ...)

علایم رفتاری مثل (داد زدن، تهدید کردن، لرزیدن، لگد و کتک‌زدن، گریه کردن و ...)

17- روش‌های «آرامش‌دهی» را به آن‌ها آموزش دهیم از جمله:

الف- تنفس عمیق: یعنی دم عمیق با یک شماره و نگهداری هوا در شش‌ها تا چهار شماره و بعد بازدم آهسته با دو شماره.
ب- تجسم: یک تصویر آرامش بخش مثلا خود را شناور داخل یک قایق که به آرامی همراه امواج تکان می‌خورد ، تجسم کنید یا تصوّر یک ساعت شنی که عصبانیت مثل دانه‌های شن به آرامی از بدنش خارج می‌شود.

ج- روش آدم آهنی و عروسک پارچه‌ای: از او می‌خواهیم مثل یک آدم آهنی عضلات خود را سفت کند و بعد از پانزده ثانیه عضلات خود را مثل یک عروسک پارچه‌ای شل کند.

د- حرف زدن‌های مثبت با خود: ولش کن، بی‌خیال، خونسرد باش، نمی‌گذارم مرا عصبانی کند و ...

18- یکی از دلایل عصبانیت و ناراحتی فرزندان این است که نمی‌توانند احساسات خود را به درستی بیان کنند، با کمک عکس و فیلم و نقّاشی یا صورتک‌های کارتونی انواع احساسات مثل (خشم، ترس، شادی، غم و ...) را به آن‌ها آموزش دهیم.

19- چون بسیاری از ناسازگاری‌های کودکان به دلیل عدم آشنایی والدین با مهارت‌های زندگی است توصیه می‌شود. مهارت‌های ارتباطی مثل :گوش دادن، ابراز وجود، حلّ مساله و تصمیم‌گیری و دیگر مهارت‌های زندگی را خود بیاموزیم و به فرزندانمان نیز آموزش دهیم.

20- در مورد کودکان بیش فعّال علاوه بر موارد فوق رعایت موارد زیر تأکید می‌شود:

الف- دارو درمانی مستمر زیرنظر روانپزشک که ممکن است تا چند سال طول بکشد، چرا که با تشخیص و مراقبت درست اکثریت قریب به اتّفاق آنان تا پایان دوره‌ی نوجوانی درمان می‌شوند.

ب- تأمین خواب مناسب شبانه به هر طریق ممکن، حتّی با اعلام خاموشی برای تمامی اعضای خانواده، مثلاً ساعت 9شب.

ج- پرهیز از خوردن قند و شکر، نوشانه‌ی گازدار، کاکائو، چیپس، پفک و ... .

د- آموزش والدین در زمینه شیوه‌ی برخورد با آن‌ها و نحوی کمک کردن به فرزند بیش فعّال‌شان در انجام کارهای روزانه.
     
  
زن

 
انگشتان خوشمزه!

مکیدن انگشت در کودکان
مکیدن انگشت یا پستانک در نوزادان و کودک کوچک یک واکنش طبیعی است :زیرا مکیدن در کودکان یک رفلکس طبیعی است که از زمانی که در رحم مادر بوده اند ، شروع شده است و به صورت عادت به مکیدن از 3-4 ماهگی شکل می گیرد.

انگشتان خوشمزه!

مکیدن شست یا انگشت یکی از اعمال سازشی اولیه است که کودک به وسیله ی آن خود را خوشحال می کند این عادت یک احساس عمیق امنیت به کودک می بخشد که او به آن احتیاج دارد.

مکیدن و جویدن ، یکی از روشهایی است که نوزادان و کودکان کوچک به وسیله ی آن می توانند محیط اطراف خود را لمس کنند. کودک در سنین شیر خوارگی اغلب بعد از غذا خوردن ، انگشت خود را می مکد. برخی دیگر از کودکان به محض اینکه پستانک را از دهانشان بیرون بیاورند این کار را می کنند.

اگر کودک نتواند در دوره ی شیر خوارگی غریزه ی مکیدن را از طریق مکیدن شیر و از پستان مادر و پستانک ارضاء کند ، به شیوه هایی مانند مکیدن شست و غیره جبران می کند.
اگر نوزاد و یا بچه ی کوچک شما چیزی در دهان می کند و یا انگشت خود را می مکد ، وادارش نکنید که از این کار خودداری کند زیرا اگر این کودکان در محیطهای طبیعی و شرایط عادی رشد کنند و محبت ها و توجه لازم والدین وجود داشته باشد موجب می شود که کودک به محیط اطراف توجه داشته باشد و با امکانات تازه ای که اورا با دنیای جدید پیوند می دهد آشنا شود و به تدریج کمتر به مکیدن انگشت روی می آورد و کم کم آن را به طور طبیعی تا قبل از 3-4 سالگی کنار می گذارد.

اگرغریزه ی مکیدن پس از یک سالگی به تدریج کمرنگ تر نشد ، علل مختلفی مانند:

حسادت ،افسردگی ، تغییرات جدید ناخوشایند تولد یک بچه ی جدید ، ترس از والدین و یا رفتن به کودکستان .


همین طور ممکن است کودک بدون علت و طبق عادتی که در او تقویت شده است این کار را انجام دهد. اگر مکیدن انگشت در سنین بالا مخصوصاً در سالهای قبل از مدرسه رفتن مشاهده شود، اختلال است و باید این مسئله را جدی گرفت.

عوارض و مشکلاتی که مکیدن می تواند به بار آورد:
اگر این اختلال در سنین مدرسه وجود داشته باشد باعث می شود که کودک از طرف دیگر همسالان مورد تمسخر قرار گیرد و باعث کاهش اعتماد به نفس در وی می شود.

از دیگر مشکلات این است که هنگامی که کودک انگشت خود را می مکد باعث می شود دهانش باز بماند و عادت کند همیشه از طریق دهان تنفس کند.همچنین مکیدن انگشت در بعضی مواقع باعث می شود کودک به علت اینکه زبانش در حالت عادی نمی ماند سرزبانی صحبت کند.

همین طور مکیدن انگشت می تواند یک کودک را آنقدر آرام کند که دیگر توجه ای به اطراف نداشته باشد مثل مدرسه و معلم. کودک خیال پرداز شده و نمی تواند به چیزی توجه و تمرکز کند.

توصیه می شود والدین این مشکل را در این مواقع جدی بگیرند:

1- کودکان از 3 سال به بالا که اکثر مواقع انگشت می مکند.

2- کودکانی که زبانشان را موقع صحبت به پشت دندانها می گذارند و تلفظ خوب انجام نمی دهند.

3- مواقعی که رشد دندانها آغاز شده و مکیدن انگشت می تواند تأثیری در رشد دندانها داشته باشد.

4- زمانی که کودک به درجه ی درک مسائل رسیده باشد و بتواند مفهوم حرفهای شما را درک کند.

مکیدن انگشت در سنین بالا ، معمولاً شبها قبل از خواب ، موقع گرسنگی ، هنگام تماشای تلویزیون ، بی خوابی و بیماری و استرس مشاهده می شود.
کودکان معمولاً با روشهای مختلفی با استرس برخورد می کنند یکی از روشهای برخورد کودکان با استرس به دست آوردن امنیت از طریق مکیدن انگشت می باشد.

برای از بین بردن این عادت معمولاً بعد از دوران شیرخوارگی استفاده از تنبیه، تلخ کردن یا بستن شست و یا سرزنش و بی حرکت کردن آرنج بی فایده است و حتی موجب تشدید می شود.

به یاد داشته باشید:
برخورد نادرست باعث می شود این عادت در کودک گسترش پیدا کند.

اگر شما بخواهید کودکی که اختلال مکیدن انگشت دارد از این کار دست بردارد،باید اول جستجو کنید که چرا این عادت را ترک نمی کند؟

با چه شرایط استرس زایی دست به گریبان است؟

شرایط خانواده و فاکتورهای اجتماعی تأثیر زیادی روی شخصیت بچه های بزرگتر دارد. آیا در مدرسه و یا خانه استرس وجود دارد؟

اگر والدین به علت انگشت مکیدن کودکشان پی ببرند ، اغلب می توانند با تغییر آن علت ، عادت کودکشان را ترک دهند زیرا اگر آن مسئله که باعث به وجود آمدن استرس در کودک شده حل شود کودک راحت تر عادتش را ترک می کند. گاهی هم کودکان انگشت خود را می مکند که جلب توجه کنند . حتی اگر این توجه منفی باشد، از سوی والدین به خاطر انگشت مکیدن سرزنش می شوند.

توصیه هایی برای از بین بردن عادت مکیدن انگشت:
با بچه ها صحبت کنید و بگویید که چرا باید این عادت را ترک کنند این ترک عادت به یکباره برای کودک مشکل است.
در ابتدا سعی کنید قرارهائی برای کودک بگذارید. برای مثال فقط هنگام تلویزون انگشتش را به دهان نبرد و به مرور زمان موقعیتها و زمانها را زیادتر کنید.

با کودک قرار اشاره ای بگذارید و در نزد دیگران با آن اشاره ها به او بفهمانید که این کار را نکند.

مکیدن انگشت برای کودکان بیشتر در مواقعی پیش می آید که بی کار هستند و یا عدم اطمینان دارند در این مواقع وسیله ای به دست او دهید تا حواسش پرت شود. مثل اسباب بازی و یا خوراکی خوشمزه و یا کاری را که دوست دارید به او محول کنید و یا در بازی با او همراه شوید و سرگرمش کنید.

بهترین و مؤثرترین شیوه آن است که کودک را به طور غیرمستقیم به سمت اصلاح رفتار نامطلوب فوق هدایت کنیم و او را به کارهایی که مورد علاقه اش می باشد واداریم تا به تدریج این عادت از بین برود.
از بین رفتن این عادت یک روزه امکان پذیر نیست . حداقل روی 3 ماه وقت فکر کنید.

با کودکان مثبت برخورد کنید او را تنبیه نکنید. وقتی انگشت خود را می مکد به او بی محلی کنید و وقتی این کار را انجام نمی دهد با او مثبت برخورد کنید و توجه تان را به او بیشتر کنید.

هر روزی که انگشتش را نمی مکد روی کارت ستاره ای بچسبانید و در ازاء تعداد معینی از ستاره ها به او هدیه دهید.
اگر کودک خودش مایل است برای یادآوری بصری یک نوار چسب به انگشتش بچسبانید این مسئله می تواند به او کمک و یادآوری کند.

هنگامی که کودک خواب است و انگشتش در دهانش است دستش را از دهانش خارج کنید.

در بعضی مواقع یک دندانپزشک می تواند به این قضیه کمک کند به این صورت که برای کودکان توضیح دهید مکیدن انگشت چه عوارضی می تواند روی دندانها داشته باشد و حتی گاهی تصویری از دندانهای نامرتب را به آنها می توان نشان داد. البته باید کودکان به درجه ی درک مسائل رسیده باشند تا بتواند متوجه صحبتها شوند. در کل موارد ذکر شده با ترکیب واکنش های مثبت والدین نسبت به کودک می تواند به ترک عادت انگشت مکیدن کمک کند.
     
  
زن

 
رازی که باید گفت

سوء رفتار رفتاری است که بر خلاف میل فرد در مورد او انجام می‌شود. در واقع نوعی سوء استفاده از قدرت است که معمولاً برروی کودکان یعنی آن‌هایی که ضعیف و بی‌دفاع هستند انجام می‌گیرد. مهم است بدانیم که همه‌ی افراد قابلیت سوء رفتار دارند و هرچه زودتر مانع سوء رفتار گردیم احتمال تکرار آن در آینده نیز کمتر خواهد شد.

رازی که باید گفت

نکته‌ی بسیار مهم این است که سوء رفتار و قلدری بر پایه پنهان‌کاری استوار می‌گردد و ادامه می یابد. بنابر این شکستن سکوت و قطع پنهان‌کاری گام اساسی در پیشگیری از ادامه سوء رفتار و قلدری است.
رازهایی که نباید راز باقی بماند

همه‌ی افراد رازهای خوب را دوست دارند. همه‌ی افراد دوست دارند به آن ها اعتماد شود و رازهای خوب با آن‌ها در میان گذاشته شود. ولی همه‌ی رازها جزو رازهای خوب نیستند. بعضی رازها بد است و رازهای بد حداقل یکی از خصوصیات زیر را داراست:

1- خبر از آسیب و صدمه به کسی یا چیزی می دهد.

2- حاوی خبری زشت یا مطلبی زشت راجع به کسی است.

3- همراه با تهدید است: به کسی نمی‌گویی و گرنه ...!

4- به فرد احساس ناراحتی، نا امنی یا ناخشنودی می‌دهد.

5- توأم با اجبار به انجام کاری است که برای فرد یا دیگران ناخوشایند است.

6- ممکن است در برگیرنده‌ی خراب‌کاری، دزدی، قلدری، سوء مصرف مواد یا سوء رفتار باشد.

7- انجام کاری غیر معمول را درخواست می کند.

8- اغلب از افراد می‌خواهد این راز را از پدر، مادر، خانواده، معلم یا دوستان مخفی نگاه دارد.

9- اغلب تکرار می‌شود.

کودکان باید فرق رازهای خوب و بد را بدانند و یاد بگیرند که نباید رازهای بد را مخفی نگاه دارند. به کودکان باید آموخت که بعضی بزرگترها قابل اعتماد هستند و می‌توان مسائل را با‌ آنان در میان گذاشت. بزرگ‌ترها باید یاد بگیرند که اگر کودکی رازی را برایشان آشکار ساخت:

1- به صحبت‌های او با دقت و حوصله گوش فرا دهند. 2- آنان را از کمک و حمایت خودشان مطمئن کنند.3- نگذارند کودکان خودشان را سرزنش نمایند یا احساس گناه کنند.4- آنچه او می‌گوید را جدی بگیرند و به عنوان واقعیت بپذیرند. 5- حتی اگر شواهد کافی وجود ندارد به احساس خودشان و کودک اعتماد کنند و موضوع را دنبال نمایند. 6- افرادی که مسئول پیگیری این امور هستند را مطلع نمایند و مسئولیت را به آن‌ها واگذار نمایند. 7- سلامتی و ایمنی کودک را در اولویت اول قرار دهند.

قلدری در مدرسه

قلدری می‌تواند از مشکلات جدی مدرسه و از شایع‌ترین موارد سوء رفتار در جامعه باشد. قلدری سوءاستفاده از قدرت است. قلدری می‌تواند به سه‌نوع کلامی، جسمی یا روانی صورت گیرد. قلدران مدرسه بچه‌هایی را که نمی‌توانند از خود دفاع کنند مکرراً مورد طعنه، ناسزا، آزار، تهدید و تمسخر قرار می‌دهند. بعضی اوقات قربانیان مورد تهاجم فیزیکی نیز قرار می‌گیرند. قلدران می‌توانند هر نوع ظاهر، چهره یا هیکلی داشته باشند. آن‌ها اغلب نترس و تهاجمی هستند و متکی به نفس به نظر می‌رسند. آن‌ها مشهور و حتی نزد عده‌ای محبوب هستند و اغلب گروهی از هواداران آن ها را همراهی می‌کنند. مهارت‌های اجتماعی، توانایی مدیریت، مهارت دوست‌یابی و جاذبه‌ای که هواداران را دور آن‌ها جمع می‌کند در آن‌ها فراوان است. به همین سبب ممکن است حتی مورد تحسین یا مورد غبطه نیز قرار گیرند. بعضی قلدرها دچار اختلال بیش‌فعال -کم توجهی (ADHD) هستند. بعضی از آن‌ها در منزل مورد سوءرفتار قرار دارند و همین باعث می‌شود دیگران را در مدرسه مورد سوءرفتار قرار دهند. در قلدرها برخلاف ظاهر مطمئنی که دارند درصد بالایی از اختلالات خلقی (تقریباً برابر میزان اختلالات خلقی در قربانیان قلدری) گزارش شده است. در هرحال قلدرها از هر نوع که باشند نیاز به مداخلات روانپزشکی دارند.

خصوصیات فرد قربانی

بچه‌هایی که مورد قلدری قرار می‌گیرند( قربانیان) می توانند هرچهره یا هیکلی داشته باشند ولی معمولاً ریز جثه‌تر ، کم سن‌تر، ضعیف‌تر و دارای اعتماد به نفس و محبوبیت کم‌تر هستند. آن‌ها ترسو هستند، نمی‌توانند احساسات خود را بیان کنند و مهارت‌های ارتباطی ضعیفی دارند. تنها و خجالتی هستند و استعداد افسردگی و اضطراب در آن‌ها بالاست. قربانی قلدری بودن اعتماد به نفس را تخریب می‌کند. تأثیرات این عارضه می‌تواند تا بزرگسالی نیز ادامه داشته باشد و احتمال افسردگی را افزایش دهد. متأسفانه بسیاری از کودکانی که در مدرسه تهدید یا مسخره می شوند این مسئله را با بزرگسالان مطرح نمی‌کنند. اگر قربانیان سکوت خود را بشکنند بهتر می‌توانند شرایط را تغییر دهند. کافی است عضوی از کارکنان مدرسه یا یک کارشناس بهداشت روان در جریان قرار گیرد.
برخی در مواجهه با قلدری بی‌تفاوت به نظر می‌رسند زیرا نمی‌دانند چه‌کار کنند و بعضی ممکن است چون تنها ماجرا را تماشا می‌کنند و هیچ اقدامی نمی‌کنند به صورت غیر مستقیم موجب تشویق مهاجم شوند. قلدری به دلیل سکوت ادامه می‌یابد بنابر این اولین قدم در پیشگیری از قلدری «شکستن سکوت» است. مؤثرترین مانع قلدری، واکنش دانش آموزان دیگر است. باید به دانش آموزان آموزش داده شود که تماشا کردن قلدری بدون اینکه در برابر آن اقدامی نماییم به معنی همدستی با قلدر است. ایفای نقش و بازی از روش‌هایی است که می‌تواند دانش آموزان را از آسیب‌های ناشی از قلدری آگاه نماید.
     
  
زن

 
کودکم دزدی می کند!

فرزند خوبی دارید. در کل کاملاً از او راضی هستید؛ او درسش را می خواند، تکالیفش را به موقع انجام می دهد، در کارهای منزل و خارج از منزل به شما کمک می کند، با دیگران رفتار خوب و مؤدبانه ای دارد و... اما آنچه باور کردنش سخت است و به شدت شما را آزار می دهد، این است که همین بچه ی خوب، دزدی می کند! قبل از هر گونه اقدامی باید نخست دانست که چرا کودکان گاهی دزدی می کنند و چگونه می توان به آنها کمک نمود.

کودکم دزدی می کند!

چرا کودکان و نوجوانان دست به دزدی می زنند؟

گرایش به دزدی در بین کودکان سنین مختلف (از پیش دبستانی تا نوجوانی) می تواند به علل بسیاری صورت گیرد:
کودکان در سنین کودکی اولیه معمولاً اشیاء و چیزهایی را که دوست دارند، بر می دارند؛ بدون آنکه بفهمند بایستی در قبال آن اجازه بگیرند یا قیمتی پرداخت نمایند.

کودکان سنین دبستان، معمولاً می دانند که نمی بایست بدون اجازه ی صاحب شیء، آن را بردارند و یا اینکه مفهوم پرداخت قیمت جنس را در قبال برداشتن آن متوجه می شوند، اما به هر حال شیء را بر می دارند چون از خود کنترل کنندگی کافی بهره مند نیستند.

در سنین پیش نوجوانی و نوجوانی، کودکان می دانند که نباید دزدی کنند، اما معمولاً به این علت دست به دزدی می زنند که هیجان مربوط به این کار را تجربه کنند و یا گاهی اوقات چون دوستانشان مبادرت به دزدی می نمایند، آنها نیز به این کار تشویق می گردند. هر چقدر که میزان خود کنترل کنندگی فرد افزایش پیدا کند، مبادرت به دزدی، بیشتر به شکل جرم گونه خود نزدیک می شود.

ممکن است دلایلی پیچیده تر از آنچه ذکر شد نیز در بروز رفتار دزدی در کودکان و نوجوانان دخیل باشد. مثلاً علت رفتار دزدی می تواند خشم بچه ها یا تمایل آنها به جلب توجه دیگران باشد. یا بالعکس چنین رفتاری می تواند منعکس کننده ی مشکلات و استرس های آنها در محیط زندگیشان باشد. این مشکلات ممکن است در خانه، مدرسه، جمع دوستان و... برای کودک به وجود آمده باشند. برخی از کودکان به علت برخی مشکلات عاطفی یا مورد سوء رفتار واقع شدن به دزدی دست می زنند. در این گونه موارد رفتار دزدی آنها به عنوان فریاد کمک خواهی آنها تلقی می گردد. در سایر موارد، علت بروز رفتار دزدی، این است که کودک یا خانواده ی وی، نمی توانند هزینه ی مالی آنچه را که کودک می خواهد و یا حتی نیاز دارد تأمین نمایند. در چنین مواردی رفتار دزدی جهت تأمین مایجتاج کودک، بروز می کند. به هر حال، علت دزدی هر چه که باشد، والدین وظیفه دارند ریشه های آن را شناسایی نمایند تا از تبعات احتمالی که در پی خواهد داشت، پیشگیری نمایند.

چه می توان کرد؟

زمانی که دزدی کودکان به اصطلاح «لو می رود»، رفتار و برخورد والدین بسیار تعیین کننده است. در چنین مواردی نوع واکنشی که والدین نشان می دهند بستگی به آن دارد که آیا اولین باری است که دزدی صورت گرفته و یا اینکه دزدی کردن به صورت یک الگوی رفتاری تکراری در کودک مشاهده شده است:

در کودکان کوچک تر، والدین بایستی به وی کمک کنند تا بفهمد که دزدی کردن کار نادرستی است؛ اینکه برداشتن لوازم دیگران بدون اجازه ی آنها یا پرداختن قیمتشان کار بدی است و ممکن است باعث رنجش گردد. مثلاً اگر کودک پیش دبستانی از مغازه ای بدون اجازه، عروسک یا شکلاتی را برداشت باید ضمن تشریح و توضیح دلایل فوق، او را تشویق و راهنمایی کرد تا شکلات را به صاحبش پس بدهد یا سر جای خود بگذارد. در صورت امکان، با پرداخت قیمت کالا یا کسب اجازه از صاحبش آن را برای کودک خریداری نمایند و به وی اجازه دهند این فرایند را مشاهده نماید تا یاد بگیرد. اما اگر مثلاً شکلات را خورده باشد، والدین بایستی او را به مغازه بازگردانند و از وی بخواهند مسأله را با صاحب آن در میان گذارده، عذرخواهی نموده، قیمت آن را پرداخت نماید.

در مورد کودکان پیش دبستانی، بسیار مهم است که کالای دزدیده شده، به صاحبش بازگردانده شود. در سال های اول و دوم دبستان، کودکان باید بدانند که دزدی کردن گناه است و کار نادرستی محسوب می گردد اما بایستی به آنها کمک کنید تا دید دقیق تر و روشن تری نسبت به تبعات این کار نیز به دست آورند. مثلاً اگر کودک از مدرسه، مداد رنگی دوستش را به خانه آورد و شما مطمئن بودید که بدون کسب اجازه این کار را کرده است، بایستی با او صحبت کنید و به او بگویید تصور کند یکی از دوستانش ماژیک او را بدون اطلاع و بدون اجازه اش بردارد و به خانه ببرد. در این صورت او چه احساس بدی خواهد داشت؟ والدین بایستی او را تشویق و ترغیب نمایند که مداد رنگی دوستش را پس بدهد و از او عذرخواهی نماید یا حتی قبل از رفتن به مدرسه به دوستش تلفن کند و عذرخواهی نماید که اشتباهاً مداد رنگی او را با خود به همراه آورده است و قول دهد که فردا حتماً آن را پس خواهد داد.

زمانیکه یک نوجوان دست به دزدی می زند توصیه می شود که والدین او را در جبران این سرقت همراهی کنند. مثلاً در صورتی که سرقت از مغازه انجام شده است، والدین حتماً به همراه فرزند خود به آنجا مراجعه نمایند و از او بخواهند مسأله را توضیح داده، عذرخواهی نمایند. ابداً از اینکه فرزندتان احساس شرمندگی کند یا ممکن است با اعتراف به دزدی و معذرت خواهی از صاحب مغازه آبرویش بریزد،ناراحت نباشید. همین احساس شرمندگی از باز پس دادن کالای دزدیده شده، بهترین درسی است که نوجوان برای تکرار نکردن این کار یاد می گیرد. تنبیه بیشتر (خصوصاً تنبیه بدنی) بعد از پس دادن کالای سرقت شده، ضرورتی ندارد؛ چرا که ممکن است کودک را خشمگین کند و برعکس، احتمال وقوع مجدد دزدی را افزایش خواهد داد و یا حتی ممکن است کودک را خشمگین کند و برعکس، احتمال وقوع مجدد دزدی را افزایش خواهد داد و یا حتی ممکن است او را وادار به انجام رفتارهای بدتری نماید.

کودکان در هر سنی باید بدانند که دزدی فقط برداشتن کالای دیگران نیست. بلکه هر گونه سوء استفاده از اموال دیگران نوعی دزدی محسوب می شود. همین طور باید بدانند که دزدی جرم است و عواقب بدی در پی دارد و حتی ممکن است منجر به زندان رفتن گردد.
گاهی کودکان از والدین خود دزدی می کنند. در چنین مواردی باید از او خواست مبلغ دزدیده شده را بازگرداند و یا اگر آن را خرج کرده، تنبیه هایی از قبیل کار کردن در منزل یا کمک در انجام امور و خرید و... را برایش در نظر بگیرد و یادآوری کنید که این کارها را به ازای مبلغی که برداشته است انجام خواهد داد.

البته بسیار مهم است که والدین این نکته را در نظر داشته باشند که نباید مبالغ زیاد پول خود را در دسترس قرار دهند به طوری که برای کودک دسترسی به آن آسان باشد؛ چرا که این کار خیلی از کودکان را به دزدی وسوسه می کند. علاوه بر این هرگز برای کودک دام نگسترید. هرگز مبالغ پول را عمداً در دسترسش قرار ندهید تا او را هنگامی دزدی کردن «دستگیر» نمائید! این کار بسیار به حس اعتماد بین والدین و کودک لطمه وارد می آورد.

زمانیکه دزدی کردن تداوم می یابد...

اگر سرقت در فرزندتان رفتار تکراری شد، بایستی از کمک حرفه ای بهره گیرد. چرا که تنبیه های تکراری در این زمینه مشکلات بزرگتری ایجاد خواهند کرد. حدود یک سوم نوجوانانی که چند بار دست به دزدی زده اند اقرار می کنند که ترک این عمل برایشان بسیار سخت و یا حتی غیرممکن است. بنابراین خیلی مهم است که به کودکان از همان سنین پایین فهماند که دزدی کردن کار بسیار اشتباهی است و ممکن است تبعات منفی بسیاری را به همراه داشته باشد و در صورتیکه به این کار ادامه دهد ممکن است تا پایان عمر مشکلاتی برایش فراهم سازد. در چنین مواردی توصیه می شود که از کمک افراد ذی صلاح استفاده کنید. این افراد ذی صلاح ممکن است مشاور خانوادگی شما، روانشناس، پزشک خانواده که بتواند شما را به درمانگران و مشاورین در این زمینه ارجاع دهد، مشاور مدرسه، روحانی محل و سایر گروههای حمایتی باشند. علت دزدی هر چه که باشد، زمانیکه به صورت رفتاری تکرار شونده در آید، بایستی مسأله را با درمانگران و مشاوران دارای این تخصص در میان گذارید تا جهت حذف این رفتار اقدام و تلاش نمایند.
     
  
زن

 
تیک عصبی در کودکان

(تیکها در کودکان(1
تیک، انقباض غیرارادی و ناگهانی ماهیچه است. عادت تیک می تواند در رفتارهایی نظیر شانه بالا انداختن، پلک زدن، تنگ کردن چشمها، تکانهای تند سر یا شانه، شکلک در آوردن، تکان دادن سر به طرفین یا پایین آوردن سر و یا چین دادن بینی دیده شود. این تیکهای حرکتی در دوران کودکی کاملاً معمول هستند. با آماری که انجمن روانپزشکی آمریکا گزارش داده است، پنج الی بیست و چهاردرصد از کودکان دارای نوعی تیک هستند.

تیک عصبی در کودکان

تیک در مردها سه برابر بیشتر از زن هاست و تیکهای مزمن بیشتر بین سنین شش تا دوازده سالگی دیده می شود.

تیکهای گذرا

تیکهای حرکتی معمول که اغلب در حدود سه و نیم سالگی شروع می شوند به کودکان کمک می کنند تا انرژی عصبی را آزاد کنند. هفتاد و پنج درصد از کودکان این نوع تیک را در عرض شش ماه پست سر می گذارند.

اگر کودک شما گرفتار تیک شد، بهترین راه ، نادیده گرفتن آن است. به آن توجه نکنید یا به کودکتان برای ترک آن نق نزنید.
شما می توانید برای جلوگیری از تبدیل شدن این عمل به یک عادت، با تمرین کردن روشهای پیشگیرانه که بعداً در این سلسله مقالات توضیح داده می شود، به کودکانتان کمک کنید ولی تیکهای گذرا نباید در برنامه ی کامل ترک عادت مورد توجه قرار گیرد.

تیکهای مزمن

اگر تیک بیش از دوازده ماه ادامه یابد، تیک مزمن محسوب می شود. تیکهای مزمن پایدار هستند و معمولاً انقباض ماهیچه در آنها بیش از حد و بسیار شدید است. این تیکها مشخصاً به صورت حمله های دوره ای صورت می گیرند و غالباً شدت آنها ماه به ماه، روز به روز یا حتی ساعت به ساعت تغییر می کند. در حقیقت رفتار تیکی ممکن است برای هفته ها یا ماهها کاملاً محو شود اما دوباره ظاهر گردد. تیکهای مزمن می توانند و باید با برنامه ای که در این سلسله مقالات شرح داده می شود، متوقف شوند.

علتها

زمانی اعتقاد بر این بود که تیکها علامت بیرونی احساسات سرکوب شده و تعارضات و کشمکشهای درونی اند. امروزه در بسیاری از نقاط جهان آن را ترکیبی از عوامل محیطی و زیستی می دانند.
تاریخچه ی خانوادگی در مورد تیکها نشان می دهد که تقریباً در یک سوم همه ی موارد محققان بر این باورند که مسئله ، پایه ی ژنتیکی دارد یا در برخی حالات ممکن است این عادت از طریق تقلید به دست آید. همچنین مشخص شده است که رفتارهای تیکی در زمان فشارهای عصبی افزایش می یابد که این امر به «تیک عصبی» منجر می شود.

پیشگیری عادت

اگر در خانواده ی شما سابقه ای از رفتارهای تیکی دیده می شود، راههایی وجود دارد که شما می توانید احتمال رشد تیک مزمن در کودکتان را کاهش دهید. اگر کودک شما از تیکها رنج می برد، اطلاعات ذیل می تواند برای کاهش تکرار و شدت این عادت مورد استفاده قرار گیرد.

کاهش فشار روحی

به لحاظ این که رفتارهای تیکی غالباً با فشار روحی تشدید می شوند، عناصری را در زندگی کودکتان جستجو کنید که ممکن است منشأ ناراحتی یا نگرانی او گردند. آیا آنان تلاش می کنند که از تکالیف مدرسه و درسها عقب نمانند؟ آیا انتظارات ورزشی آنان بالاست؟ آیا مشکلات زناشویی شما باعث پریشانی آنها می شود؟

برای کاهش تنش های احتمالی کودکان، تا آن جایی که ممکن است برای ایجاد آرامش و اطمینان و حذف موقعیتهای فشارزا بکوشید و با آنان رئوف و مهربان باشید. تعداد تیک اغلب با کاهش فشار روحی، تقلیل می یابد.

در مقاله ی بعد به بررسی کمبودهای غذایی درایجاد تیک درکودکان و بحث آگاهی خود کودکان از تیک هایشان می پردازیم.
ادامه دارد...
     
  
زن

 
تیک را درآینه ببین!

(تیکها در کودکان(2
(قسمت اول(تیک عصبی در کودکان
حذف عاملهای محرک
آغاز برخی تیکها همانند یک واکنش طبیعی به تحریک بدنی است. یک یقه ی خیلی تنگ یا خیلی بلند می تواند باعث تکان دادن سر یا بالا کشیدن شانه شود. عینکهای نامناسب یا خستگی چشم می تواند عادتهای پلک زدن، تنگ کردن چشم یا چین دادن بینی را موجب شود. کلاه هایی که بند دارند و بندشان زیر چانه قرار می گیرد می تواند باعث تکان دادن سر به طرفین یا به طرف پایین شود.

تیک را درآینه ببین!

بعضی اوقات شما می توانید با گوش به زنگ بودن به علایم ناراحت کننده و با حذف منبع تحریک، از عادت تیک پیشگیری کنید.

بررسی کمبودهای غذایی

اکثر متخصصان تغذیه بر این باورند که تیکهای پایدار ممکن است به علت کمبود پتاسیم یا منیزیم یا هر دو باشد.
غذاهای خیلی شیرین و کافئین موجود در شکلاتها و نوشابه ها عدم تعادل پتاسیم و منیزیم را تشدید می کنند. اگر تمایل دارید روش پیشگیرانه ای اتخاذ کنید، برنامه ی غذایی کودکتان را تنظیم کنید و از پزشک معالجتان بخواهید که برنامه ی غذایی مکمل و قابل دسترس را برای بازگشت دوباره ی پتاسیم و منیزیم مورد نیاز آنان، به شما ارائه دهد.

شناسایی محرک

رفتارهای تیکی در یک الگوی غیرقابل پیش بینی ظاهر و محو می شوند. ولی اگر شما به مدت دو هفته با استفاده از نمودار ترک عادت، رفتار کودکتان را در نظر داشته باشید، ممکن است قادر شوید انواع معین حالتهایی که تیک را تحریک می کند، مشخص کنید. نظارت خود را در طی زمانی که انتظار می رود با کودکتان باشید مثلا در تعطیلات آخر هفته، شروع کنید. هر رویداد تیکی را روی نمودار علامت بزنید و قبل از تیک و در طی تیک به فعالیت کودک توجه ویژه ای مبذول دارید. این اطلاعات به شما برای کاهش یا حذف موقعیتهای تشدید کننده ی تیک کمک خواهد کرد.

خودآگاهی

در اکثر موارد کودکان از تیکهایشان کاملاً بی اطلاعند. به لحاظ این که آنان نمی توانند عملی را که از آن آگاهی ندارند متوقف سازند، اولین گام در ترک عادت این است که به آنان دقیقاً نشان دهیم در حین یک تیک چگونه به نظر می رسند. در زمانی که احتمالاً بر طبق نمودار نظارت بر عادت، انتظار تیک وجود دارد با کودکتان در جلوی آینه بایستید و با هم مراقب حرکت تیک باشید. خودتان تیک را تقلید کنید و سپس کودکتان را به انجام حرکت ارادی تیک تشویق کنید.

کودک یازده ساله یک عادت تیکی داشت که باعث می شد مدام پلک بزند و بینی اش را به شدت چین دهد. این عادت زمانی که تکالیف مدرسه اش را انجام می داد، بیشتر آشکار می شد. یک روز وسط انجام تکالیف مدرسه، مادرش او را به طرف آینه ی حمام برد و توضیح داد که می خواهد کاری را که کودک با چشمها و بینی اش انجام می دهد، خودش ببیند. مادرعادت او، یعنی تنگ کردن چشمها را تقلید کرد و در چند ثانیه کودک یک تیک را تجربه کرد. مادرش از او خواست که این عمل را به تفصیل شرح دهد. بگوید که چه احساسی به او دست می دهد و توضیح دهد که چگونه ماهیچه هایش سفت و بعد شل می شوند. آنان بیشتر از چند دقیقه مراقب بودند تا این که تیک دوباره ظاهر شد. گرچه همکلاسیها گاه و بی گاه به تیک او می خندیدند، ولی خودش از این که می دید و احساس می کرد که دارد واقعاً این کار را انجام می دهد، تعجب زده شده بود.
در مقاله ی بعد به بررسی «پاسخ های جایگزین» در مقابله با تیک کودکان می پردازیم.
ادامه دارد...
منبع : کتاب بچه های خوب ،عادت های بد- ترجمه :میر محی الدین گلباز
     
  
زن

 
تیک تیک ، تاک تاک

(تیکها در کودکان(3
(قسمت اول(تیک عصبی در کودکان
(قسمت دوم(تیک را درآینه ببین!
هر صبح کودکانتان را تشویق کنید تا جلوی آینه بایستند و آگاهی هایشان را با تمرینی که تمرین منفی نامیده می شود، افزایش دهند. این تکنیک مستلزم تکرار عمدی یک تیک است که کمک می نماید تا کودکان از حرکات بدنی مرتبط با تیکهایشان آگاهتر شوند. همچنین با تحت کنترل قرار دادن رفتار غیر ارادی قبلی، کودکان می توانند کنترل انقباض ماهیچه را عملاً فراگیرند.

تیک تیک ، تاک تاک

هر روز آن کودک 11 ساله عادت پلک زدن و چین دادن بینی اش را بارها و بارها پشت سر هم و به طور سریع انجام می داد تا این که ماهیچه های مربوطه کاملاً خسته می شدند. استفاده ی بیش از حد از ماهیچه هایی که به تیک مربوط اند، حرکت غیرارادی را در طی روز تضعیف می کرد و این تکنیک ، توانایی او را برای تشخیص احساسات مرتبط با حمله ی یک تیک، افزایش می بخشید.

گام بعدی در این مرحله از این آگاهی این است که خود کودک نظارت بر تیک را به عهده بگیرد. به آن کودک یک کپی از نمودار نظارت بر عادت داده شد و به او گفته شد در هر زمانی که احساس کرد پلک می زند، یک علامت روی نمودار بگذارد. در آغاز غالباً نیاز بود که مادرش به او پلک زدنش را خاطرنشان سازد، ولی همچنانکه تمرینات روزانه ی آگاه کننده ی آینه، کودک را از حرکات بدنی مربوط به تیکش با خبر می ساخت، برای او اطلاع از پلک زدن آسان تر می شد.

آگاهی و خود نظاره گری ،به تنهایی می تواند تکرر رفتارهای تیکی را کاهش دهد. سپس همان طور که کودکانتان از این عادت آگاهی می یابند، می توانند از پاسخهای جایگزین برای مقاومت در برابر تمایلات ماهیچه که به تیکها منتهی می شوند، استفاده کنند.

شما می توانید اثرات آگاهی و نظارت را با کمک پاسخهای جایگزین زیر که شامل فعالیتهای متناوب و تمرینات آرامش بخش می باشد، تقویت کنید و افزاش دهید.
فعالیتهای متناوب به کودکانتان می آموزد که با جایگزین کردن یک حرکت متقابل، بر تیک غلبه یابند.

این تکنیک باعث سفت شدن ماهیچه های مقابل ماهیچه های درگیر تیک می شود. دستورالعملهای زیر را می توان برای تیکهای لیست شده مورد استفاده قرار دارد. این دستورالعملها می توانند درباره ی نوع حرکت عضلانی ای که با سایر تیکهای کودکانتان مقابله می کند، اطلاعاتی به شما بدهند. تمرینات آرامش بخش، باید هر روز به مدت پانزده دقیقه انجام شود و سپس هر زمانی که شما و کودکانتان متوجه تیک شدید، به مدت سه دقیقه تکرار شود.

پلک زدن چشم

چشمها را کاملاً باز کنید و برای هر ده ثانیه که خیره می شوید، پنج ثانیه عمداً پلک بزنید.

تکانهای تند و سریع سر

در حالی که چانه را پایین و به طرف گردن نگاه می دارید، ماهیچه های گردن را بکشید و سفت کنید. بعد دست را روی صورتتان بگذارید و سر را در خلاف جهت حرکت تیک، روی دستتان فشار دهید.

شکلک در آوردن

به آرامی ماهیچه های فک را جهت بستن محکم دهان، سفت کنید و لبها را به هم فشار دهید.

تکانهای تند شانه

در حالی که شانه ها را به طرف پایین می کشید، بازوها را به طور محکم به دو طرف بدن فشار دهید. به مدت یک دقیقه خود را در این وضعیت نگاه دارید.

تمرینات آرامش بخش

اگر نمودار نظارت بر عادت کودکانتان ارتباطی بین فشار عصبی و عمل تیک نشان دهد، مطمئن باشید که باید تمرینات آرامش بخش را در برنامه ی روزانه تان بگنجانید. زمانی که آنان یاد بگیرند چگونه در مجموع ، واکنش شان را نسبت به تنش کنترل کنند، شما شاهد کاهش در کثرت و شدت تیک خواهید بود.
منبع :کتاب بچه های خوب ،عادت های بد- ترجمه: میر محی الدین گلباز
     
  
زن

 
(بچه های خوب ، عادت های بد(1

تعداد زیادی از کودکان عادتهای بد دارند. برخی پی در پی بینی شان را چین می دهند، برخی گوشهایشان را می کشند، بسیاری لب پایین شان را مک می زنند و برخی موها یا لبهایشان را می جوند. لیست عادتهای بد دوران کودکی همین طور ادامه دارد، بنابراین امکان پرداختن به همه ی آنها وجود ندارد. ولی با نگاهی ویژه به عادتی نظیر انگشت توی بینی کردن، صدا در آوردن از بند انگشتان، ضرب گرفتن با انگشتان، پیچ و تاب دادن پا و جویدن لپ، در این سلسله مقالات به شما نشان خواهیم داد که تقریباً چگونه هرعادت بدی را می توان با استفاده از برنامه ها ی ارائه شده از بین برد.

(بچه های خوب ، عادت های بد(1

پیشگیری عادت
اکثر عادتها را، اگر از ابتدا به تکرار آنها توجه شود، می توان تضعیف کرد و از بین برد. در این مرحله هدف شما کاهش تعداد دفعات عادتی است که همه روزه انجام می گیرد. این امر شانش تبدیل شدن آن را به یک عادت دایمی کاهش می دهد. زمانی که می بیند کودکانتان رفتاری را انجام می دهند که شما مایل به ادامه ی آن نیستید، توجه خود را به صورت منفی نشان ندهید. اگر دختر شما دریابد که با انگشت توی بینی کردن می تواند فوراً فریاد شما را درآورد که «بس است، دستت را از توی بینی ات در بیار!» بعید است که چنین فرصتهایی را برای جلب توجه شما از دست بدهد. در عوض توجه تان را به زمانهایی که این عمل را انجام نمی دهد، معطوف کنید. برای مثال در حین تماشای تلویزیون به او بگویید: «چه قدر عالی است که می بینم برنامه ی تلویزیون را بدون انگشت توی بینی کردن تماشا می کنی.» اگر شما غالباً این کار را انجام دهید، کودک شما به زودی از عمل انگشت توی بینی کردن به عنوان وسیله ای برای جلب توجه و تحسین شما، دست خواهد کشید.

همچنین شما می توانید با شیوه ی منحرف کردن مداوم کودکتان از عادت، باعث ضعیف شدن عادت شوید. برای مثال اگر پسر شما از بند انگشتانش صدا درمی آورد، در زمانی که احتمال انجام این عمل می رود به طرف او یک توپ پرت کنید، برای او مداد رنگی و کاغذ بیاورید و به او چیزی بدهید که دستهایش را مشغول به کار نگاه دارد.

همچنین شما می توانید با نظارت کردن برخود، از تشکیل عادتهای بد پیشگیری کنید. والدینی که عادتهای عصبی نظیر ضرب گرفتن با انگشتان یا تکان دادن مداوم پا دارند، برای کودکانشان الگو می شوند و کودکان یاد می گیرند که درست به همان شکل از تنش رهایی یابند.

شناسایی محرک
قبل از آن که به کودکانتان بگویید حالا زمان ترک عادت بدشان فرا رسیده، به مدت یک هفته زمان، مکان و چگونگی انجام دادن رفتار کودکانتان را زیر نظر بگیرید.

خودآگاهی
اگر کودکانتان به عادتشان توجه نکنند و آن را احساس ننمایند، هرگز قادر به ترک آن نخواهند بود.
آگاهی با یک گفت و گوی آرام بین او و شما آغاز می شود. به کودکانتان توضیح دهید که دقیقاً کدام رفتار به یک عادت تبدیل شده است و چرا بهتر است این عادت ترک شود. برای مثال انگشت توی بینی کردن غیربهداشتی است، لپ جویدن خودآزاری است. به دنبال عاملهایی بگردید که ترک عادت را برای کودک خوشایند و جذاب کند و سپس برنامه ی ترک عادت را تشریح کنید. شما برای عملی شدن برنامه به همکاری کودکتان نیاز خواهید داشت. بنابراین تا زمانی که لازم است، بحث و تشریح و ترغیب را ادامه دهید.

سپس با کودکتان در جلوی یک آینه بنشینید و به او بگویید که خودش را در حال انجام عادت ،تماشا کند. بذارید ببیند که در حین انجام این عادت بدن او چه عملی انجام می دهد و دقیقاً این عادت در نزد سایر مردم چگونه به نظر می رسد، تمرین در آینه را هر روز در طی برنامه ی ترک عادت انجام دهید.

سپس به کودکتان بگویید زمانی که عادت را انجام می دهد، او را با اشاره کردن آگاه می سازید. در ابتدا کودکتان به شخصی نیاز دارد تا این عادت را در او متوقف سازد، زیرا در اکثر موارد هیچگونه اطلاعی از انجام آن ندارد. وقتی کودکانی که پاهایشان را به طور مداوم تکان می دهند، انگشت توی بینی شان می کنند، لبهایشان را می جوند و از بندهای انگشتانشان صدا در می آورند، متوجه عادتشان واقعاً تعجب زده خواهند شد.

در مقاله ی بعد به بررسی چند عادت بد ونوع رفتار مناسب با آن خواهیم پرداخت.
ادامه دارد...
     
  
صفحه  صفحه 38 از 43:  « پیشین  1  ...  37  38  39  ...  43  پسین » 
خانه و خانواده

مراحل رشد از جنینی تا بزرگسالی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA