ارسالها: 12930
#571
Posted: 14 Aug 2014 18:22
ده علامت هشدار دهنده بیماری آلزایمر
بیماری آلزایمر عامل اصلی دمانس یا زوال عقل است. علائم آن شامل از دست دادن حافظه، قضاوت و استدلال و تغییراتی در حالات و رفتار می باشد.
گاهی افراد به این علائم توجهی نمی كنند و تشخیص نمی دهند كه چنین اختلالی وجود دارد. از آنجا كه علائم بتدریج ظاهر می شود ممكن است كه مدت طولانی جلب توجه ننماید و اشتباهاً تصور شود این رفتارها بخشی از روند پیری است .
بسیار حائز اهمیت است كه اگر شاهد چنین علائمی بودید به یك پزشك متخصص مغز واعصاب مراجعه نمائید ، شاید این علائم مربوط به وضعیت قابل درمان دیگری باشد . چنانچه تشخیص طبی بیماری آلزایمر باشد با انجمن آلزایمر ایران تماس بگیرید .
جهت آگاهی شما انجمن آلزایمر ایران فهرستی از علایم شایع را تهیه كرده است ( بعضی از آنها ممكن است مربوط به انواع دیگر دمانس باشد .) به این فهرست توجه كنید . چنانچه بعضی از علایم در فردی وجود داشته باشد بهتر است به یك پزشک متخصص بیماری های اعصاب مراجعه كند تا مورد بررسی كامل قرار گیرد .
ده علامت هشدار دهنده:
1ـ اختلال حافظه
اختلال حافظه، در حدی كه در كارهای روزانه ایجاد مشكل میكند.طبیعی است كه افراد قرارهای ملاقات، اسامی همكاران و یاشماره تلفن دوستی را فراموش كنند ولی بعداً بخاطر می آورند، بیمار مبتلا به بیماری آلزایمر ممكن است اغلب مسائل را فراموش بنماید و بعداً هم بخاطر نیاورد ، بالاخص مسائلی را كه جدیداً اتفاق افتاده باشند فراموش می نمایند.
2ـ مشكلات در انجام كارهای عادی
افراد پر مشغله ممكن است گهگاهی حواسشان پرت شود.مثلاً هویجی را كه برای پای غذا پخته اند را بر روی اجاق گاز جا بگذارند . و تا پایان نهار هم بخاطر نیاورند. فردی با بیماری آلزایمر توانایی درست كردن حتی قسمتی از پخت غذا را ندارد . ممكن است فراموش كند كه غذا خورده است .
3ـ ضعف بیان
برای همه افراد گهگاهی پیش می آید كه در پیدا كردن لغات مناسب دچار مشكل بشوند ، ولی فرد مبتلا به بیماری آلزایمر ممكن است گاهی كلمات ساده را از یاد ببرد و لغات نامناسب جایگزین نماید ، درنتیجه جملات او نامفهوم می شوند .
4ـ گم كردن زمان ومكان
بطور طبیعی ممكن است افراد گاهی روز ، هفته و یا مقصدشان را فراموش كنند ولی دوباره با تمركز بیاد بیاورند. فرد مبتلا به بیماری آلزایمر ممكن است در خیابان راه خود را گم كند و نداند كه چگونه به آنجا رفته است و یا نتواند از آنجا راه خانه خود را دوباره پیدا نماید .
5ـ ضعف یا كاهش قضاوت
ممكن است فرد مبتلا به بیماری عفونی مراجعه به پزشك را به تعویق بیاندازند ولی بالاخره این كار را انجام میدهد. اما فرد مبتلا به بیماری آلزایمر نه مشكلاتش را درك می كند و نه مراجعه به پزشك را ضروری می داند . بدلیل اشكال در تصمیم گیریهای ساده مثلاً ممكن است لباسهای زمستانی را در گرمای تابستان بپوشد .
6ـ مشكلات در تفكر ذهنی
گاه و بی گاه ممكن است افراد رسیدگی به حساب هایشان را مشکل بدانند. اما فرد مبتلا به بیماری آلزایمر ارقام را كاملاًفراموش می كند و نمی داند با آنها چكار بكند.خیلی ها جشن تولد را برگزار نمی كنند ولی فرد مبتلا شاید دیگر نداند كه جشن تولد چه معنایی دارد؟
7ـ جابجا گذاشتن اجسام
هر كسی ممكن است كه موقتاً كلید یا كیف پولی را سر جایش نگذارد . فرد مبتلا به بیماری آلزایمر ممكن است اجسام را در جاهای نامربوط بگذارد، مثلاً اطو را در فریزر و یا ساعت مچی را در قندان بگذارد.
8ـ تغییرات در حالات و رفتار
همه میتوانند گهگاهی غمگین و یا بد خلق باشند ، حالات فرد مبتلا به بیماری آلزایمر میتواند سریعاًتغییر كند و بی هیچ دلیل ، آرامش به اشك و خشم تبدیل شود .
9ـ تغییرات در شخصیت
شخصیت افراد با سن قابل تغییر می باشد،ولی شخصیت فرد مبتلا به بیماری آلزایمر می تواند دچار دگرگونی گردد . ممكن است كاملاًسر در گم ، بدبین و یا منزوی شود .این تغییرات شامل بی تفاوتی ، ترس و یا رفتارهای نا مناسب نیز هست .
10ـ از دست دادن انگیزه
بطور طبیعی افراد گاهی از كار خانه ، فعالیتهای تجاری و یا وظایف اجتماعی خسته می شوند ولی در نهایت دوباره انگیزه های خود را پیدا می كنند، فرد مبتلا به بیماری آلزایمر ممكن است نسبت به وقایع و رویدادهای محیط زندگی و خانواده اش كاملاًبی تفاوت بنظر بیاید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#572
Posted: 14 Aug 2014 18:22
با این کارها خون خود را تصفیه کنید
محیط زندگی آلوده و افزودنیهای مضر از دغدغههای همگانی است. به همین دلیل برنامههای سمزدایی روبه گسترش است زیرا با پیروی از این برنامهها با روشی طبیعی از بروز بیماری ها جلوگیری میشود.
تصفیه خون یکی از موارد پراهمیت است زیرا جریان خون موادغذایی حیاتی و اکسیژن را به اندامهای بدن میرساند. هنگامی که سموم در جریان خون باشند، اندامها آسیب میبینند و در معرض خطر قرار میگیرند و در این زمان سردرد، مشکل تنفس، خستگی، آلرژی و... ظاهر میشوند.
برای پیروی از این برنامه باید موارد زیر را مورد توجه قرار داد.
مصرف غذاهایی که جریان خون را تصفیه میکنند باید در دستورالعمل غذایی قرار گیرند. این موادغذایی شامل اسفناج، مارچوبه، موسیر، ترهفرنگی، کرفس و هویج است. از اینرو توصیه میشود اسفناج، کرفس و هویج به سالاد افزوده شود، موسیر و ترهفرنگی را نیز باید خرد کرد و همراه با سوپ مصرف کرد. مارچوبه بخارپز شده نیز به املت اضافه شود.
مصرف غذاهای مفید برای کبد، از آنجایی که کبد یکی از مهمترین اندامهایی است که سموم بدن را جدا میکند، خوردن غذاهای مفید برای کبد، برای تصفیه خون نیز مفید خواهد بود. این موادغذایی شامل سبزیجات تلخ دارای برگ سبز، خردل سبز، کلمپیچ، شاهی آبی و... است که باید در برنامه غذایی روزانه گنجانده شوند.
مصرف غذاهای غنی از فیبر مانند پودر تخم کتان، جوی دوسر و پاپایا، آناناس، آلو و... برای رودهها مفید است و سلامت را افزایش میدهد. تنظیم حرکات رودهای برای تصفیه خون ضروری است زیرا یبوست باعث میشود سموم دوباره جذب و وارد جریان خون شوند.
مصرف چای سبز به دلیل برخورداری از خواص آنتی باکتریال از زمانهای قدیم در چین رواج داشته است. این چای همچنین برای سلامت عمومی و طول عمر نیز مفید است. کاتچئینهای موجود در چای سبز خون را رقیق میکنند و از اینرو از تشکیل لختههای خونی جلوگیری میشود.
این چای همچنین در کاهش قند خون و سطح کلسترول مفید است لذا توصیه میشود روزانه حداقل سه فنجان چای سبز نوشیده شود.
کاهش میزان مصرف غذاهای فرآوری شده. توصیه میشود به جای مصرف غذاهای فرآوری شده از موادغذایی خانگی استفاده شود زیرا افزودنیها و نگهدارندههای مصنوعی مضر و سوخت و ساز آنها برای بدن دشوار است.
از اینرو باید از موادطبیعی، غلات کامل، میوهها و سبزیجات فصلی و منابع پروتئینی مانند گوشت بوقلمون بیشتر استفاده شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#573
Posted: 14 Aug 2014 18:23
خوردن آب قند در افت فشارخون بیتاثیر است
این تصور که افراد به هنگام افت فشار بایستی آب قند مصرف کنند تا بهبود پیدا کنند تصور غلطی است و در واقع این افراد با مشکل افت قند خون مواجه هستند.
از عواملی که منجر به افت فشارخون در افراد می شود می توان به اسهال، استفراغ، نخوردن غذا و یا بیماری های قلبی و عروقی اشاره کرد.
این تصور که افراد به هنگام افت فشار بایستی آب قند مصرف کنند تا بهبود پیدا کنند تصور غلطی است و در واقع این افراد با مشکل افت قند خون مواجه هستند و به دلیل رژیم های غذایی غلط و یا نخوردن غذا قند خون آنها پایین می آید.
افراد به هنگام افت فشار خون با مصرف مقداری نمک یا آب میوه بهبود پیدا می کنند اما کسانی که دائما مشکل افت فشار خون دارند بایستی به پزشک مراجعه کنند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#574
Posted: 14 Aug 2014 18:24
سرطان ریه کشنده ترین سرطان است
سرطان ریه در مراحل اولیه هیچ نشانه ای ندارد و بیماران اغلب زمانی به پزشک مراجعه می کنند که بیماری در مراحل پیشرفته قرار دارد. شاید به همین دلیل باشد که سرطان ریه کشنده ترین سرطان در انسان محسوب می شود.
متاسفانه سرطان ریه در مراحل ابتدایی هیچ نشانه ای از خود بروز نمی دهد و اغلب، بیماران زمانی به پزشک مراجعه می کنند که سرطان در مراحل پیشرفته قرار دارد. با این حال آگاهی از نشانه های شایع این بیماری سبب می شود که این سرطان مهلک در ابتدایی ترین و درمان پذیرترین مرحله ممکن تشخیص داده شود.
شایع ترین نشانه سرطان ریه، سرفه است که در صورت تهاجم تومور به لایه پوشاننده مجاری تنفسی به وجود می آید. با این حال، علایم زیر هم می توانند نشانه وجود یک توده در ریه باشند.
در صورت بروز هر کدام از علائم زیر باید حتما به پزشک مراجعه کنید:
* افزایش تعداد یا شدت سرفه در فرد سیگاری
* سرفه به همراه خلط خونی، حتی اگر میزان خون اندک باشد.
* درد مبهم یا مشخص در قفسه سینه
* تنگی نفس در اثر فعالیت
* خشونت یا تغییر صدا که بیشتر از 2 هفته طول کشیده باشد.
* عفونت های مکرر ریه و مجاری تنفسی
* بروز خس خس سینه به صورت حاد
سرطان ریه ممکن است با یک سری علایم غیر اختصاصی مانند ضعف، خستگی، کاهش وزن و کاهش اشتها و علایم تهاجم به قسمت های دیگر بدن مانند درد استخوان و سردرد نیز همراه باشد. کشف سریع و درمان زود هنگام این بیماری در بقا و بهبود کیفیت زندگی بیمار نقش بسیار مفیدی دارد.
علل ایجاد سرطان ریه
علت ایجاد سرطان در همه جای بدن یکسان است. در سیستم کنترل تقسیم سلول های قسمتی از بدن اختلال ایجاد می شود. این اختلال ممکن است به صورت خود به خودی یا در اثر عوامل ناشناخته و یا در بیشتر موارد به علت تماس سلول با یک سری عوامل مخرب و زیان بار که به عوامل سرطان زا مشهور هستند، ایجاد شود.
مهم ترین عامل سرطان زایی که سبب تغییرات سرطانی سلول های ریه می شود ترکیبات زیان بار مختلف موجود در دود سیگار هستند.
مصرف سیگار هنوز هم مهم ترین عامل خطر ابتلا به سرطان ریه محسوب می شود. خطر ابتلا به سرطان ریه با افزایش مقدار و مدت تماس با دود تنباکو افزایش می یابد و هر چه سن شروع مصرف سیگار پایین تر باشد، خطر ابتلا بیشتر است
دانشمندان از حاصل ضرب تعداد پاکت سیگار در روز ضرب در تعداد سال هایی که فرد سیگار کشیده است، استفاده می کنند. به عنوان مثال کسی که به مدت 20 سال روزی 1 پاکت سیگار کشیده است از نظر خطر ابتلا به سرطان ریه با کسی که به مدت 10 سال روزی 2 پاکت کشیده است، برابر است.
مطالعات متعدد هم چنین نشان داده اند که خانم های سیگاری بیشتر از آقایانی که همان مقدار سیگار می کشند به سرطان ریه مبتلا می شوند. این افزایش ممکن است به دلیل حساسیت بیشتر خانم ها به مواد سرطان زای موجود در دود سیگار باشد.
دومین علت شایع ابتلا به سرطان ریه گاز رادون است. رادون گاز بی رنگ و بی بویی است که از تجزیه ی طبیعی اورانیوم در آب، خاک و مصالح ساختمانی قدیمی در زیر زمین ساختمان های قدیمی تولید می شود. تنفس گاز رادون با افزایش خطر ابتلا به سرطان ریه مربوط شناخته شده است.
آلودگی هوای شهرهای صنعتی از دیگر عوامل مؤثر در بروز این سرطان مهلک است. مطالعات انجام شده در ایران نشان داده است که میزان بروز سرطان های ریه غیر وابسته به سیگار در ایران بیشتر از آمار سایر کشورها است.
محققین علت احتمالی این تفاوت را آلودگی هوای شهرهای بزرگ ایران و وجود مقدار بیشتر مواد سرطان زای ناشی از مصرف سوخت های غیر استاندارد می دانند.
تماس های شغلی با ترکیباتی مانند آزبست، کلرید وینیل، نیکل، کروم و هیدروکربن های آروماتیک نیز از دیگر عوامل خطر ساز ابتلا به سرطان ریه به شمار می روند.
ترک سیگار در بیمارانی که سال ها سیگاری بوده اند، خطر ابتلا به سرطان ریه را به طرز چشمگیری کاهش می دهد و هر چه مدت زمان ترک سیگار طولانی تر شود، این خطر بیشتر کاهش می یابد؛ به طوری که حدود بعد از 20 سال ترک کامل سیگار، خطر ابتلا به سرطان ریه تقریباً برابر با یک فرد غیرسیگاری می شود.
عمر مبتلایان به سرطان ریه
دبیر اجرایی جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات با عنوان این مطلب که 97 درصد علت ابتلا به سرطان ریه ناشی از مصرف مواد دخانی است، اظهار داشت: مبتلایان به سرطان ریه بعد از سه سال می میرند.
دکتر محمدرضا معدنی گفت: بررسی ها نشان می دهد که با استنشاق دود مواددخانی بیش از چهار هزار نوع ماده شیمیایی و 20 نوع ماده سمی خطرناک و کشنده وارد بدن می شود که زمینه ابتلا به انواع بیماری های خطرناک را فراهم می کند.
وی از وجود سیانور، بنزن، فلزات سنگین، سرب و... دود سیگار خبر داد و افزود: وجود این مواد موجب بروز بدخیمی های متعدد و سرطان هایی همچون ریه ، حنجره، حفره دهان، حلق، مری، معده، لوزالمعده، کلیه و... می شود.
دبیر اجرایی جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات با اشاره به علاقه برخی خانواده ها برای استفاده از قلیان به عنوان یک تفریح، افزود: متاسفانه برخی از خانواده ها و والدین تصور اشتباهی از قلیان و مصرف این ماده دخانی دارند و فکر می کنند دود قلیان هیچ خطری برای سلامت آن ها ندارد. در حالی که هر وعده قلیان نه تنها برابر با استعمال 70 نخ سیگار است بلکه علاوه بر اثرات زیانبار و سوء بر روی بدن موجب بروز عفونت های قارچی و میکروبی نیز می شود.
سر نخ خطر ابتلا به سرطان ریه در ناخن انگشت پا
پزشکان در یک تحقیق جدید ادعا کرده اند که سرنخ خطر احتمالی ابتلا به سرطان ریه می تواند در ناخن های انگشتان پا نهفته باشد.
نتایج این تحقیق نشان داده است: مردانی که مقدار نیکوتین در ترکیبات ناخن انگشتان پای آن ها زیاد است، 3/5 برابر بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان ریه هستند و درعین حال سابقه زمانی سیگار کشیدن فرد در این رابطه تاثیری ندارد بدین معنی که بدون توجه به سابقه استعمال دخانیات، هر فرد سیگاری ممکن است در معرض این خطر قرار داشته باشد.
مجله تخصصی لایوساینس دراین باره گزارش داد: محققان تاکید دارند این یافته به پزشکان هشدار می دهد که برای معاینه افراد سیگاری فقط طول مدت سیگار کشیدن را در نظر نگیرند بلکه فاکتورهای زیان بار و مهم دیگری هستند که در آزمایشات و مطالعات ممکن است نادیده گرفته شوند در حالی که تشخیص احتمال سرطان در این افراد بسیار مهم و تعیین کننده هستند.
متخصصان دانشگاه کالیفرنیا در این پژوهش تاکید کردند: حتی افرادی هم که مدت کوتاهی است سیگار می کشند، می توانند در معرض خطر ابتلا به سرطان ریه باشند چون ممکن است تعداد کمتری سیگار بکشند، اما دود آن را خیلی عمیق تر استنشاق کنند که این امر تاثیر منفی تر و وخیم تری بر روی بدن فرد می تواند داشته باشد.
این متخصصان خاطرنشان کردند: علت انتخاب ناخن انگشتان پا این بوده که ناخن ها به کندی رشد می کنند و سطح نیکوتین در این بافت در مقایسه با بزاق و ادرار ثبات بیشتری دارد. بنابراین اطلاعات دقیق تری را در اختیار پزشکان و محققان قرار می دهد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#575
Posted: 14 Aug 2014 18:25
انواع سرطان چگونه بوجود می آید؟
سرطان به رشد غیرطبیعی سلول های بدن گفته می شود به عبارت دیگر، هر عامل داخلی و خارجی که مکانیسم طبیعی اعضای بدن را بهم بزند سبب می گردد تا رشد آن عضو نامنظم شده و سبب بروز سرطان گردد.
وی افزود در حقیقت اگر انسانی از رژیم غذایی صحیح استفاده می کند و از عوامل خطرزای محیطی پرهیز نماید احتمال بروز سرطان در او بسیار اندک می باشد بهتر است بدانیم که چه عواملی سبب بروز انواع مختلفی از سرطان می شوند.
علل سرطان لب: سیگار،تابش طولانی مدت اشعه آفتاب.
علل سرطان حفره دهان: الکل، کمبود آهن و ویتامین و سیفلیس و علل قارچی و ویروسی.
علل سرطان گلو: سیگار، الکل.
علل سرطان مری: سیگار، الکل، چای داغ، علل ناشناخته، ماهی دودی ، تریاک، ترشی جات زیاد، کمبود غذایی.
علل سرطان ریه: سیگار، ترکیبات رادیو اکتیو و معدنی.
علل سرطان معده: تغذیه نامناسب، علل گوارشی، ارث، علل ناشناخته، جنس(بیشتر در مردان هست و در گروه خونی A ).
علل سرطان روده: مصرف زیاد چربیهای حیوانی و مصرف کم سبزیجات و میوه جات و ارث، علل داخلی.
علل سرطان کبد: هپاتیت مزمن، مصرف اتانول و الکل، داروهای دوپینگ.
علل سرطان کیسه صفرا: سنگهای مزمن کیسه صفرا.
علل سرطان لوزالمعده(پانکراس): علل ناشناخته، عفونتها، سیگار، گوشتهای حیوانی.
علل سرطان کلیه: سیگار، ارث، ناشناخته.
علل سرطان مثانه: انگل شیستوزومیا، سنگ مثانه، داروها، عفونتها و مواد شیمیایی
علل سرطان پروستات: ناشناخته، ترکیبات نفتی، علل هورمونی.
علل سرطان تخمدان: استروژن زیاد، علل ناشناخته.
علل سرطان پستان: ژنتیک، زنانی که پس از 30 سالگی آبستن می شوند، اشعه یونیزان، زنانی که هرگز حامله نمی شوند.
علل سرطان پوست: اشعه آفتاب، مواد معدنی، پوست روشن، آرسنیک، خالهای مادرزادی بدخیم.
علل سرطان چشم: ارث، ناشناخته.
علل سرطان گوش: عفونتهای مزمن، اشعه خورشید، علل مادرزادی.
علل سرطان مغز: منشا از سایر سرطانهای بدن بویژه پستان و علل ناشناخته.
علل سرطان استخوان: عفونتها، مادرزادی، تشعشع و مواد شیمیایی، ناشناخته.
علل سرطان بینی: اشعه خورشیدی زیاد، خالهای بدخیم.
علل سرطان تیروئید: سابقه تابش اشعه رادیو اکتیو به سر و گردن، جنسیت (زنان 3 برابر بیشتر از مردان).
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#576
Posted: 14 Aug 2014 18:26
درمان نکردن آلرژی ازعوامل بروزپولیپ وسینوزیت است
عدم درمان آلرژی از جمله عوامل بروز پولیپ است زمانی که موجب گرفتگی بینی می شود زمینه ساز بروز سینوزیت در فرد می شود، ضمن اینکه سینوزیت هم می تواند عامل تشدید کننده این بیماری باشد، همچنین آلرژی در فرد نیز می تواند از عوامل بروز سینوزیت در فرد باشد.
پولیپ بینی در واقع التهاب و تورم شدید مخاط بینی است اما برخلاف تصور برخی، پولیپ بینی تومور نیست بلکه به دلیل تورم شدید مخاط بینی به صورت توده هایی در می آید.
عدم درمان آلرژی از جمله عوامل بروز پولیپ است و زمانی که موجب گرفتگی بینی و انسداد تخلیه سینوس ها می شود زمینه ساز عدم ترشحات سینوس و بروز سینوزیت در فرد می شود ضمن اینکه سینوزیت هم می تواند عامل تشدید کننده این بیماری باشد و باید گفت اثرات متقابلی دارند همچنین آلرژی در فرد نیز می تواند از عوامل بروز سینوزیت در فرد باشد.
سه عامل منجر به بروز سینوزیت در فرد می شود و باید گفت هر عاملی که منجر به انسداد سینوس ها شود موجب بروز سینوزیت در فرد می شود مانند پولیپ بینی همچنین گاهی ترشحات بینی از حالت عادی غلیظ تر بوده ودر اثر بیماری های زمینه ای خوب تخلیه نمی شوند و در نهایت زمینه ساز بروز سینوزیت در فرد می شوند.
در بینی محلی برای تخلیه ترشحات سینوس ها وجود دارد که بنا به دلایل مادرزادی در تخلیه این ترشحات اختلال بوجود آمده و منجر به بروز سینوزیت در فرد می شود.
در برخی از موارد جهت درمان سینوزیت فرد بایستی جراحی آندوسکوپی شود اما در افرادی که مشکل پولیپ، بزرگی شاخک های بینی، انحراف تیغه بینی و یا یک اختلال مکانیکی دارند این جراحی صورت می گیرد.
برخی معتقدند پولیپ بینی موجب بروز بیماری های قلبی می شود اما باید گفت این مشکل به طور غیرمستقیم در بروز بیماری های قلبی نقش دارد و هر عاملی که باعث انسداد بینی شود در تنفس فرد اختلال ایجاد کرده و وی دچار کمبود اکسیژن و در نهایت بروز بیماری های قلبی می شود.
نکته مهم در خصوص پولیپ بینی این است که همیشه اولین راه درمان پولیپ جراحی نیست و همه نوع پولیپ نیاز به جراحی ندارد بلکه در درجه اول کسانی که پولیپ دارند بایستی بررسی شود که این بیماری آنها ناشی از چیست و اگر فرد مبتلا به پولیپ بینی با زمینه آلرژی داشته باشد بایستی ابتدا تحت درمان های طبی قرار گیرد مخصوصا بیماری زمینه ای در این افراد بایستی کنترل شود و تنها زمانی که درمان های طبی جوابگو نباشد و تورم مخاط بینی به حدی شدید باشد که غیرقابل تغییر است اقدام به جراحی می کنیم.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#577
Posted: 14 Aug 2014 18:29
علل غیرمعمول کمردرد و درمان آن
1- بارداری
غالبا همراه با بارداری، کمردرد نیز وجود دارد. این درد کمر در اثر تغییر انحنای کمر و موقعیت کودک در داخل شکم بوجود می آید. به علاوه تاثیر هورمون زنانه استروژن و هورمون شل کننده رباء باعث شل شدن ساختارهای پشت و کمر می شود. ورزش و کشش لگن، برای فروکش کردن این درد توصیه می گردد. همچنین خانم های باردار باید تحت نظر پزشک حالت بدنی خود را حفظ کنند.
2- مشکلات تخمدان
کیست تخمدان، فیبروئید رحم و اندومتریوز (رشد بافت رحمی در محلی دیگر مثل لگن و تخمدان) نیز می توانند باعث کمردرد شوند. این دردها توسط آزمایشات زنانه تشخیص داده می شود.
3- تومورها
درد کمر می تواند در اثر تومور خوش خیم و یا بدخیم به وجود آید. منبع این تومورها، در استخوان ستون فقرات و لگن و یا در جاهای دیگر می باشد و به طرف کمر پخش می شود. نشانه ها از درد موضعی تا درد شدید و از دست دادن عملکرد عصب و عضلات (بی اختیاری ادرار و مدفوع) متفاوت است و بستگی به بافت عصبی درگیر شده توسط تومور دارد. تشخیص تومور به وسیله اشعه ایکس، اسکن توده استخوان، CAT ( پرتونگاری محوری) و MRI ( دیدن بافت های درونی بدن) صورت می گیرد.
4- مشکلات کلیوی
مشکلات کلیه مثل سنگ کلیه و وجود زخم و خونریزی در کلیه می توانند باعث درد کمر و پشت شوند. توسط آزمایش ادرار، آزمایش جریان صدا ( ultrasound ) و دیگر آزمایشات شکمی می توان مشکلات کلیه را تشخیص داد.
برای درد مزمن کمر، بهترین درمان استراحت در منزل می باشد و بعد از آن پیاده روی، شنا و دوچرخه سواری
دلایل غیر معمول کمردرد
1- عفونت یا خونریزی لگن
معمولا خونریزی لگن بدون وارد آمدن ضربه، رخ نمی دهد. در افرادی که داروهایی برای رقیق کردن خون مصرف می کنند (مانند وارفارین)، خونریزی لگن دیده شده است. در این بیماران، درد شدید سیاتیک یکی از نشانه های خونریزی پشت لگن و شکم است و این خونریزی، عصب نخاعی را می فشارد و باعث درد کمر می گردد.
عفونت لگن نیز کمیاب است. دیورتیکولوز (پارگی ابتدای روده بزرگ)، بیماری کرون (بیماری روده ای)، کولیت اولسراتیو (التهاب روده) ، التهاب لگن به همراه عفونت لوله های فالوپ و رحم و حتی آپاندیسیت نیز می تواند موجب عفونت لگن گردد. عفونت لگن غالبا همراه با تب و کاهش فشار خون می باشد.
2- بیماری Paget
بیماری استخوانی است که در آن، شکل استخوان طبیعی نیست. ضعف استخوان و تغییر شکل آن موجب درد استخوان می شود. این بیماری در افراد بیشتر از 50 سال دیده شده است. وراثت و برخی بیماری های ویروسی از علل ایجاد این بیماری می باشند. سفت شدن مناطق ستون فقرات می تواند موجب درد شدید گردد.
تشخیص این بیماری توسط اشعه ایکس صورت می گیرد. با این وجود گاهی بیوپسی استخوان ضروری می باشد. اسکن استخوان برای تعیین وسعت بیماری مهم است، چرا که در برخی مواقع این بیماری می تواند بیشتر از یک ناحیه استخوان را درگیر کند. آزمایش خون و فسفاتاز قلیایی نیز در امر تشخیص و درمان مفید می باشد. داروهای مورد استفاده شامل: آسپیرین، ضد التهاب ها، ضد دردها، داروهایی که تغییر و تبدیل استخوانی را کم می کنند مانند کلسی تونین.
3- عفونت غضروف و یا عفونت استخوان ستون فقرات
این عفونت ها بسیار کم رخ می دهند و غالبا همراه با تب می باشند. باکتری استافیلوکوک و باکتری سل موجب این عفونت ها می گردند. سل یک نوع عفونت باکتریایی است که مفاصل خاصره های خاجی را درگیر می کند.
4- تورم رگ آئورت
در افراد مسن، آترواسکلروزیس می تواند منجر به ضعف دیواره رگ های خونی (به خصوص آئورت) در شکم گردد. این ضعف باعث برآمدگی دیواره آئورت می گردد. این تورم علائمی را ایجاد نمی کند، اما در برخی افراد باعث علائم ضربان دار و درد شکم می گردد. برای درمان این تورم، جراحی لازم می باشد.
5- زونا ( shingle)
زونا، عفونت مهم عصبی می باشد. اعصاب پوست و یک یا چند سطح از ستون فقرات (راست و یا چپ بدن) را درگیر می کند. بیماران مبتلا به زونا، قبلا آبله مرغان داشته اند. پس از برطرف شدن آبله مرغان، ویروس آن به صورت نهفته در درون ریشه های عصب نخاع وجود دارد. در بیماران دچار زونا، این ویروس باعث عفونت در اعصاب حسی می شود و منجر به درد عصبی می گردد. درد کمر اولین علامت زونا و بعد از آن بثورات پوستی می باشد.
چه درمانی برای کاهش درد کمر مفید است؟
- برای درد مزمن کمر، بهترین درمان استراحت در منزل می باشد و بعد از آن، پیاده روی، شنا و دوچرخه سواری.
- اگر اضافه وزن دارید، با یک متخصص تغذیه مشورت کنید تا وزن تان پایین بیاید، زیرا وزن زیاد، فشار بر بافت های نرم پشت وارد می کند.
- از وزنه برداری و حمل اشیای سنگین جدا خودداری کنید.
- با ورزش یوگا نیز می توانید از درد کمر رهایی یابید.
- کیسه آب گرم نیز بسیار مفید است.
- آب لیمو و مقداری نمک را با هم مخلوط کرده و به فردی که درد کمر دارد، بدهید تا بنوشد.
- سیر یکی از درمان های درد کمر می باشد. 2 تا 3 حبه سیر را در صبح بخورید تا درد کمر تمام شود.
- اگر نمی توانید سیر بخورید، 10 حبه سیر را در 60 گرم روغن بپزید تا حبه های سیر به رنگ قهوه ای درآیند. با این کار روغن سیر به وجود می آید. هنگامی که روغن سیر خنک شد، آن را بر محل درد بمالید و مدت سه ساعت بگذارید تا بماند. بعد از آن یک دوش آب گرم بگیرید. این درمان را تا 15 روز ادامه دهید تا درد کمر به کلی برطرف شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#578
Posted: 14 Aug 2014 18:30
راه حلی برای کنترل سوزش معده
سوزش معده با اولین لقمه شروع می شود. زمانی که یک لقمه از پیتزای گرم و چسبنده پپرونی را می بلعید، دستگاه گوارش وارد عمل می شود.
اسیدها به داخل معده سرازیر شده تا غذاها را تجزیه کند. در بسیاری از افراد به دلیل نقص دریچه مری، اسیدهای معده به داخل مری بازگشت می کند و باعث ایجاد احساس سوزش در قفسه سینه می شود. سوزش معده (ترش کردن)از مشکلات بسیار رایج می باشد که بسیاری از افراد از آن شکایت می کنند.
علل سوزش معده
زمانی که اولین لقمه را قورت می دهید، در طول مری حرکت کرده تا وارد معده شود. دریچه پایینی مری که در محل اتصال مری به معده قرار دارد و اسفنکتور مری نام دارد باز شده تا غذا از مری به معده سرازیر شود. سپس دریچه باید بسته شود تا از برگشت اسیدها به داخل مری ممانعت کند. در بعضی افراد این دریچه به درستی عمل نمی کند و اجازه نمی دهد که اسید معده به داخل مری تراوش کند و همین مسئله باعث ایجاد درد و آزار می شود. البته همه افراد مبتلا به رفلکس اسیدی از سوزش معده رنج نمی برند و برعکس بسیاری از افراد مبتلا به سوزش معده دچار رفلکس اسیدی نیستند و ناراحتی آنها ناشی از اختلالات دیگری است.
علائم رفلکس اسیدی
نشانه سوزش معده احساس دردناک و سوزنده در وسط قفسه سینه است. این درد معمولا بعد از صرف غذا شروع می شود و تا چند ساعت بعد از آن ادامه می یابد. این ناراحتی ممکن است با دراز کشیدن و یا خم شدن بدتر هم شود. سایر علائم سوزش معده شدید عبارتند از : احساس مزه ترش در پشت گلو، مشکل بلع و احساس چسبنده بودن غذا به قفسه سینه و یا گلو، سرفه های مزمن و یا حملات آسم نیز می تواند از دلایل رفلکس اسیدی باشد.
افراد تحت خطر
بعضی از عادت های خاص می تواند عملکرد دریچه مری را تحت تاثیر قرار دهد. اضافه وزن، خوردن وعده های غذایی سنگین، پوشیدن لباس های تنگ و استعمال دخانیات از جمله عوامل بروز این اختلال می باشد.
احتمال ابتلا به بیماری رفلکس مری- معده
سوزش معده معمولا خطر جدی برای سلامت کل بدن به همراه ندارد. با این حال اگر به صورت شدید ، متوالی و پایدار بروز کند به طوری که بیش از 2 مرتبه در هفته این احساس را تجربه کنید می تواند دال بر ابتلا به بیماری رفلکس مری- معده باشد. عدم توجه به درمان این اختلال می تواند منجر به التهاب ، زخم و تغییر سطح مری شود که بعدها تبدیل به سرطان می شود.
کنترل سوزش معده
با تغییر جزئی در روال رژیم غذایی می توان این عارضه را کنترل و درمان نمود. ابتدا بهتر است حجم هر وعده غذایی را کم کنید. 3 تا 4 ساعت قبل از خواب شام را صرف کنید و بعد از آن از خوردن هله هوله و یا سایر خوراک ها اجتناب کنید. بعضی از غذاها با افزایش بیش از حد اسید معده و یا شل کردن دریچه مری- معده ابتلا به سوزش معده را افزایش می دهد. مثلا گوجه فرنگی، پیاز، سیر، شکلات، نعناع، غذاهای چرب و مرکبات مثل پرتقال و گریپ فروت این عارضه را تشدید می کند. همچنین لازم است سایر غذاهای چاشنی دار که این اختلال را تحریک می کنند محدود کرد.
بعضی نوشیدنی ها مثل قهوه، چای، الکل و آب پرتقال نیز باعث بروز سوزش معده می شود. آب بهترین نوشیدنی می باشد که اسیدهای دستگاه گوارش را رقیق می کند.
در هنگام خواب سر خود را بالاتر از بدن قرار دهید. اگر در شب دچار سوزش معده می شوید بهتر است بالشی بلندتر زیر سر قرار دهید. این کار مانع از بازگشت اسید معده به داخل مری می شود. همچنین بهتر است به طرف چپ بدن قرار گیرید ، در این حالت سوزش معده تخفیف می یابد.
از پوشیدن لباس های تنگ اجتناب کنید. برداشتن فشار از روی امعاء و احشا روش مناسبی برای پیشگیری از ابتلا به سوزش معده می باشد.
سوزش معده در دوران بارداری
بیشتر زنان باردار به خاطر این اختلال به خصوص در ماه های دوم و سوم بارداری شکایت می کنند. این عارضه در این دوران به دلیل تغییرات هورمونی و افزایش فشار به دستگاه گوارش بروز می کند. علائم خفیف سوزش معده در دوران بارداری با تغییر در روش زندگی قابل درمان است. مثلا افزایش توالی صرف غذا و کاهش حجم وعده ها ، اجتناب از خوابیدن بلافاصله بعد از صرف غذا ، عدم مصرف غذاهای چاشنی دار و سرخ شده. چنانچه علائم شدید باشد بهتر است قبل از مصرف هر دارو به پزشک مراجعه کنید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#579
Posted: 14 Aug 2014 18:30
چه موقع تبخال می زنید و راه های سرایت آن
اگر شما یک بار به تبخال که بیماری مسری است مبتلا شدید، این ویروس در سلولهای عصبی پوستتان نهفته باقی میماند و ممکن است دوباره به صورت عفونتی فعال در همان محل اول یا نزدیک به آن ظاهر شود.
شرایطی همچون تب، آنفلوآنزا، سرماخوردگی، فشارهای روحی و روانی، صدمات به لب یا جراحیهای روی نواحی دهان و لب، سوء تغذیه و قرار گرفتن در معرض نورخورشید از جمله موارد فعال شدن ویروس خفته هستند.
راه سرایت تبخال
تبخال میتواند در نتیجه تماس مستقیم پوستی و بوسیدن، از فردی که تاول روی پوستش وجود دارد، به فرد دیگری منتقل شود. ویروس تا زمانی که ترشحات مرطوب در تاول وجود دارند، انتقال مییابد. استفاده از وسایل مشترک فرد آلوده مانند وسایل غذاخوری، حوله و... نیز در صورت وجود تاول میتواند موجب سرایت بیماری شود.
درمان تبخال
ویروس تبخال در بدن کسی که در گذشته به آن مبتلا شده، باقی میماند و به سادگی از بدن شخص خارج نمیشود. تبخال، دورهای 7 تا 10 روزه دارد و اغلب بدون درمان ناپدید میشود. شما میتوانید از انواع کرمها برای نرم کردن تبخال و مسکنها و کمپرس سرد و گرم برای تخفیف درد استفاده کنید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#580
Posted: 14 Aug 2014 18:40
بيماري وسواس(از ابتلا تا درمان)
وسواس چیست ؟
وسواس عبارت است از تکرار بدون اراده افکار ناخوشایند . اگر چه فرد می فهمد که این افکار نامناسب وغیر عادی است لیکن قادر به دور کردن آنهانیست . وسواس تا اندازه ای در همه افراد بشروجود دارد ومظاهر آن در شک و تردید،عدم قدرت در تمرکز فکری ، فراموشی و گاهی کم خوابی دیده می شود .
وسواس هنگامی غیر عادی محسوب می شود که شخص مبتلا به آن می فهمد که فکری که او را به خود مشغول کرده بسیار قوی است و سعی می کند که آنرا از خود دور سازد ولی چون قادر نیست احساس می نماید که فکر مذکور بر او مسلط شده است .
وسواس یک ایده، فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر یا مضر که با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بیمار متوجه بیگانه بودن حادثه نسبتبه شخصیتخود بوده از غیر عادى و نابهنجار بودن رفتار خودآگاه است.روانشناسان وسواس را نوعى بیمارى از سرى نوروزهاى شدید مىدانند که تعادل روانى و رفتارى را از بیمار سلب و او را در سازگارى با محیط دچار اشکال مىسازد و این عدم تعادل و اختلال داراى صورتى آشکار است.
روانکاوان نیز وسواس را نوعى غریزه واخورده و ناخودآگاه معرفى مىکنند و آن را حالتى مىدانند که در آن، فکر، میل، یا عقیدهاى خاص، که اغلب وهمآمیز و اشتباه است آدمى را در بند خود مىگیرد، آنچنان که حتى اختیار و اراده را از او سلب کرده و بیمار را وامىدارد که حتى رفتارى را برخلاف میل و خواستهاش انجام دهد و بیمار هرچند به بیهودگى کار یا افکار خودآگاه است اما نمىتواند از قید آن رهایى یابد.
وسواس به صورتهاى مختلف بروز مىکند و در بیمار مبتلاى به آن این موارد ملاحظه مىشود :
اجتناب؛ تکرار و مداومت؛تردید؛شک در عبادت؛ترس؛دقت و نظم افراطى؛اجبار و الزام؛احساس بن بست؛عناد و لجاجت.
علائم دیگر:
در مواردى وسواس بصورت، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدى، آتش زدن جایى، درآوردن جامه خود، بیقرارى، بهانهگیرى، بىخوابى، بدخوابى، بىاشتهایى،... متجلى مىشود آنچنانکه به اطرافیانش این احساس دست مىدهد که نکند دیوانه شده باشد.
اشخاصی که مبتلا به وسواس هستند اعتماد به نفس ندارند و خود را موجودی بی ارزش و ناچیز می شمارند. ولی چون نمی توانند افکار وسواس را دور اندازند. بیشتر احساس مقاومت می کنند.
اینگونه افراد معمولا بسیار تکامل جو می باشند. لیستی از علائم و مقیاس های درجه بندی در اینجا آورده شده است که برای تشخیص اختلالات روانی وسواس فکری عملی کمک خواهد کرد. ولی هیچ لیستی کلی نمی تواند چنین کاری انجام دهد، شما باید با پزشک خود یا یک روانشناس مشورت کنید تا اطمینان یابید.
اختلالات دیگر از جمله افسردگی و اضطراب می توانند تا حدودی مشکلات مشابهی را با عث شود.پس اگر شما بعضی ازاین علائم را دارا هستید،حتما بدان معنی نیست که بیماری شما اختلال روانی وسواس فکری -عملی است .
بنابراین مهمترین سوالی که شما باید بپرسید این است که آیا افکار، عادتها سد راه زندگی شغلی، زندگی اجتماعی یا زندگی خصوصی شما هستند؟
مقیاس وسواس فکری-عملی
مواردی که ذیلا می آیند مقیاس اندازه گیری شدت وسواس فکری عملی است که معمولا در کلینیک ها اندازه گیری میشود. بهبود آن معمولا با درمان انجام می شود گر چه علائم بیماری شخص به مرور زمان ممکن است تغییر یابد.
جزئی
شخص مدت کوتاهی را برای مقاومت در برابر علائم صرف می کند و تقریبا هیچ گونه تداخلی در فعالیت های روزمره وجود ندارد.
رفتار وسواس فکری -عملی غیر قابل تشخیص درمعاینات بالینی
علائم ملایم بوده و قابل توجه برای خود شخص و برای بیننده می باشد و باعث تداخل ملایمی در زندگی شخص می شود که شاید مدت زمان کوتاهی در مقابل آنان ایستادگی شود. علائم به آسانی برای دیگران قابل تحمل هستند.
رفتار وسواس فکری-عملی کلینیکی
علائم تداخل مشخصی با زندگی معمولی دارند، شخص انرژی زیادی را برای مقاومت و کمک گرفتن از دیگران صرف می کند تا امور زندگی روزمره ی خود را بگذراند
رفتار وسواس فکری- عملی شدید
علائم بیماری در این مرحله عاجز کننده و مداخله گرند. فعالیت روزمره یک کشمکش فعال است شخص شاید تمام وقت خود را برای ایستادگی در برابر علائم صرف کند وکمک زیادی را از اطرافیان برای ایفای وظیفه ی خود جلب نماید.
رفتار وسواسی فکری -عملی بسیار شدید
علائم کاملا فلج کننده هستند شخص نظارت مستقیمی را در اموری مانند خوردن، خوابیدن وغیره نیاز دارد. حتی جزئی ترین تصمیم گیری ها یا جزئی ترین فعالیت ها حمایت پرسنل را طلب می کند این شدید ترین حالت است .
اگر شما خود را در شماره ی ۷ یا بالاتر از آن قیاس کرده اید بهتر است مشورتی با یک روانپزشک یا روانشناس داشته باشید ولی اگر با موفقیت علائم خود را می توانید کنار بگذارید. یک مشاور شاید به شما کمک کند نحوه ی زندگی خود را بهتر نمایید.
انواع وسواس:
وسواسهایى که تمام فکر و اندیشه افراد را تحت تاثیر قرار داده و احاطهشان مىکند معمولا بصورتهاى زیر است:
وسواس فکرى:
این وسواس بصورتهاى مختلف خود را نشان مىدهد که برخى از نمونههاى آن بشرح زیر است:
اندیشه درباره بدن:
بدین گونه که بخشى مهم از اشتغالات ذهنى و فکرى بیمار متوجه بدن اوست. او دائما به پزشک مراجعه مىکند و در صدد بهدست آوردن دارویى جدید براى سلامتبدن است.
رفتار حال یا گذشته:
مثلا در این رابطه مىاندیشد که چرا در گذشته چنین و چنان کرده؟ آیا حق داشته است فلان کار را انجام دهد یا نه؟ و یا آیا امروز که مرتکب فلان عملى مىشود آیا درست مىاندیشد یا نه؟ تصمیمات او رواستیا ناروا ؟
در رابطه با اعتقادات:
زمانى فکر وسواسى زمینه را براى تضادها و مغایرتهاى اعتقادى فراهم مىسازد. مسایلى در زمینه حیات و ممات، خیر و شر، وجود خدا و پذیرش یا طرد مذهب ذهن او را بخود مشغول مىدارد.
اندیشه افراطى:
زمانى وسواس در مورد امرى بصورت افراط در قبول یا رد آن استبا اینکه بیمار خلاف آن را در نظر دارد ولى بصورتى است که گویى اندیشه مزاحمى بر او مسلط است که او را ناگزیر به دفاع از یک اندیشه غلط مىسازد، از آن دفاع و یا آن را طرد مىکند بدون اینکه آن مساله کوچکترین ارتباطى با زندگى او داشته باشد; مثلا در رابطه با دارویى عقیدهاى افراطى پیدا مىکند بگونهاى که طول عمر، بقاى زندگى و رشد خود را در گرو مصرف آن دارو مىداند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتیجهاى دست نیابد.
2-وسواس عملى:
وسواس عملى به شکلهاى گوناگون خود را بروز مىدهد که ما به نمونهها و مواردى از آن اشاره مىکنیم :
شستشوى مکرر:
مردم بر حسب عادت تنها همین امر را وسواس مىدانند و این بیمارى در نزد زنان رایجتر است.
رفتار منحرفانه:
جلوه آن در مواردى بصورت دزدى است و این امر حتى در افرادى دیده مىشود که هیچگونه نیاز مادى ندارند.
دقت وسواسى:
نمونهاش را در منظم کردن دگمه لباس و... مىبینیم و وضعیت فرد بگونهاى است که گویى از این امر احساس آرامش مىکند.
شمردن:
شمردن و شمارشها در مواردى مىتواند از همین قبیل بحساب آید مثل شمردن نردهها با اصرار بر این که اشتباهى در این امر صورت نگیرد.
راه رفتن:
گاهى وسواسها بصورت راه رفتن اجبارى است. شخص از این سو به آن سو راه مىرود و اصرار دارد که تعداد قدمها معین و طبق ضابطه باشد. مثلا فاصله بین دو نقطه از ده قدم تجاوز نکند و هم از آن کمتر نباشد.
3- وسواس ترس:
صورتهاى ترس وسواسى عبارت است از: ترس از آلودگى - ترس از مرگ - ترس از دفع - ترس از محیط محدود - ترس از امرى خلاف اخلاق - ترس از تحقق آرزو.
4-وسواس الزام:
در این نوع وسواس نمىتواند خود را از انجام عمل و یا فکرى بیرون آورد و در صورت رهایى از آن فکر و خوددارى از آن عمل موجبات تنش در او پدید خواهد آمد.
وسواس در چه کسانی بروز می کند؟
الف) در رابطه با سن
تجارب حیات عادى افراد نشان مىدهد که وسواس همگام با بلوغ و در غلیان شهوت در افراد پایه گرفته و تدریجا رشد مىکند. اگر در آن ایام شرایط براى درمان مساعد باشد بهبودهاى نسبى و دورهاى پدید مىآید وگرنه بیمارى سیر مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جایى که خود بیمار به ستوه مىآید.
ب) در رابطه باهوش:
بررسیهاى علمى نشان دادهاند که وضع هوشى آنها در سطحى متوسط و حتى بالاتر از حد متوسط است. وسواسىهایى که داراى هوش اندک و یا با درجه ضعیف باشند بسیار کمند بر این اساس رفتار آنها نباید حمل بر کمهوشى شان شود.
ج) در رابطه با اعتقاد
د) در رابطه با شخصیت و محیط:
تجارب نشان دادهاند آنهایى که در زندگى شخصى حساسترند امکان ابتلایشان به بیمارى وسواس بیشتر است و غلبه وسواس بر آنها زیادتر است. در بین فرزندانى که والدینشان معمولا محکومشان مىکنند این بیمارى بیشتر دیده مىشود.
پارهاى از تحقیقات نشان دادهاند که شخصیت والدین و حتى صفات ژنتیکى، روابط همگن خویى و محیطى در این امور مؤثرند بهمین نظر وسواس در بین دوقلوهاى یکسان بیشتر دیده مىشود تا در دیگران، اگر چه ریشههاى اساسى و کلى این امر کاملا مشهود نیست.
مساله شخصیت را اگر با دامنهاى وسیعتر مورد توجه قرار دهیم خواهیم دید که این امر حتى در برگیرنده افراد و اشخاص از نظر جوامع هم خواهد بود. وسواس بر خلاف بیمارى هیسترى است که اغلب در جوامع عقب نگهداشته شده دیده مىشود، در جوامع بظاهر متمدن و پیشرفته و حتى در بین افراد هوشمند هم بمیزانى قابل توجه دیده مىشود.
ریشه هاى خانوادگى وسواس
در مورد ریشه و سبب این بیمارى مطالب بسیارى ذکر شده که اهم آنها عبارتند از وراثت، شخصیت زیر ساز یا الحاقى، وضع هوشى، عوامل اجتماعى، عوامل خانوادگى، عوامل اتفاقى، رقابتها، منعها و... که ما ذیلا به مواردى از آن اشاره مىکنیم.
الف) وراثت:
تحقیقات برخى از صاحبنظران نشان داده است که حدود چهل درصد وسواسیها، این بیمارى را از والدین خود به ارث بردهاند، اگرچه گروهى دیگر از محققان جنبه ارثى بودن آن را محتمل دانسته و قایل شدهاند، انتقال زمینههاى عصبى مىتواند ریشه و عاملى در این راه باشد.
ب) تربیت :
در این مورد مباحثى قابل ذکرند که اهم آنها عبارتند از:
۱- دوران کودکى:اعتقاد گروهى از محققان این است که پنجاه درصد وسواسهاى افراد در سنین جوانى و پس از آن از دوران کودکى پایهگذارى شده و تاریخچه زندگى آنها حاکى از دوران کودکى ویژهاى است که در آن کشمکشها و مقاومتها و سرسختىهاى فوق العاده وجود داشته و کودک در برابر خواستههاى بزرگتران تاب مقاومت نداشته است.
۲- شیوه تربیت:در پیدایش گسترش وسواس براى شیوه تربیت والدین نقش فوق العادهاى را باید قایل شد. بررسیها نشان مىدهد مادران حساس و کمال جو بصورتى ناخودآگاه زمینه را براى وسواسى شدن فرزندان فراهم مىکنند و مخصوصا والدینى که رفتار طفل را بر اساس ضابطه خود بصورت دقیق مىخواهند و انعطاف پذیرى کمترى دارند در این رابطه مقصرند. تربیتخشک و مقرراتى در پیدایش و گسترش این بیمارى زیاد مؤثر است. نحوه از شیر گرفتن کودک بصورت ناگهانى، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و کنترل کودک در رفتار مربوط به نظم و تربیت و دقت او هم در این امر مؤثر است.
۳- تحقیر کودک:عدهاى از بیماران وسواسى کسانى هستند که دائما این عبارت به گوششان خورده است که: آدم بى عرضهاى هستى، لیاقت ندارى، در خور آدم نیستى، بدرد زندگى نمىخورى... و از بابت عدم لیاقتخود توسط والدین، مربیان، خواهران، و برادران ارشد رکوفتشنیده و تنبیه شدهاند. این گونه برخوردها بعدا زمینه را براى ناراحتى عصبى و یا وسواس آنها فراهم کرده است.
۴- ناامنىها:پارهاى از تحقیقات نشان دادهاند برخى از آنها که دوران حیات کودکى آشفتهاى داشته و با ترس و نا امنى همساز بودهاند بعدها به چنین بیمارى دچار شدهاند. آنها در مرحله کودکى وحشت از آن داشتهاند که نکند کار و رفتارشان مورد تایید والدین و مربیان قرار نگیرد. اینان در دوران کودکى براى راضى کردن مربیان خود مىکوشیدند و سعى داشتهاند که دقتى افراطى درباره کارهاى خود روا دارند و در همه مسائل، با باریکبینى و موشکافى وارد شوند.
۵- منعها:گاهى وسواس فردى بزرگسال نشات گرفته از منعهاى شدید دوران کودکى و حتى نوجوانى و جوانى است. مته بر خشخاش گذاردن والدین و مربیان، ایرادگیریهاى بسیار، توقعات فوق العاده از زیر دستان، اگر چه ممکن است کار را برطبق مذاق خواستاران پدید آورد معلوم نیست عاقبتخوش و میمونى داشته باشد.
۶- خانواده افراد وسواسى: بررسیها نشان داده اند:
- اغلب وسواسىها والدین لجوج داشتهاند که در وظیفه خواهى از فرزندان سماجتبسیار نشان مىدادهاند.
- ایرادگیر و عیبجو بودهاند اگر مختصر لغزشى از فرزندان خود مىدیدند، آن را به رخ فرزندان مىکشیدند.
- خسیس و ممسک بودهاند به طورى که کودک براى دستیابى به هدفى ناگزیر به شیوهاى اصرارآمیز بوده است و بالاخره افرادى کم گذشت، طعنه زن، ملامتگر، بودهاند و کودک سعى مىکرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور کند تا سرزنش نشود.
درمان :
براى درمان مىتوان از راه و رسمها و وسایل و ابزارى استفاده کرد که یکى از آنها تغییر محیطى است که بیمار در آن زندگى مى کند.
۱- تغییر آب و هوا: دور ساختن بیمار از محیط خانواده و اقامت او در یک آسایشگاه و واداشتن او به زندگى در یک منطقه خوش آب و هوا براى تخفیف اضطراب و درمان بیمار اثرى آرامش بخش دارد و این امرى است که اولیاى بیمار مىتوانند به آن اقدام کنند.
۲- تغییر شرایط زندگى:از شیوههاى درمان این است که زندگى بیمار را در محیطى دیگر بکشانیم و وضع او را تغییر دهیم. او را باید به محیطى کشاند که در آن مساله حیات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصیت او از دستبردها دور و در امان باشد بررسیهاى تجربى نشان مىدهند که در مواردى با تغییر شرایط زندگى و حتى تغییر خانه و محل کار و زندگى بهبود کامل حاصل مىشود.
۳- ایجاد اشتغال و سرگرمى:تطهیرهاى مکرر و دوبارهکارىها بدان خاطر است که بیمار وقت و فرصتى کافى براى انجام آن در خود احساس مىکند و وقت و زمانى فراخ در اختیار دارد. بدین سبب ضرورى است در حدود امکان سرگرمى او زیادتر گردد تا وقت اضافى نداشته باشد. اشتغالات یکى پس از دیگرى او را وادار خواهد کرد که نسبتبه برخى از امور بىاعتماد گردد، از جمله وسواس.
۴- زندگى در جمع:فرد وسواسى را باید از گوشهگیرى و تنهایى بیرون کشاند. زندگى در میان جمع خود مىتواند عاملى و سببى براى رفع این التباشد. ترتیب دادن مسافرتهاى دستجمعى که در آن همه افراد ناگزیر شوند شیوه واحدى را در زندگى پذیرا شوند، در تخفیف و حتى درمان این بیمارى مخصوصا در افرا کمرو مؤثر است.
۵- شیوه هاى اخلاقى:رودربایستىها و ملاحظات فیمابین که هر انسانى بنحوى با آن مواجه است تا حدود زیادى سبب تخفیف این بیمارى مىشود. طرح سؤالات انتقادى توام با لطف و شیرینى، بویژه از سوى کسانى که محبوب و مورد علاقه بیمارند در امر سازندگى بیمار بسیار مؤثر است و مىتواند موجب پیدایش تخفیف هایى در این رابطه شوند و البته باید سعى بر این باشد که انتقاد به ملامت منجر نشود روح بیمار را نیازارد. احیاى غرور بیمار در مواردى بسیار سبب درمان و نجات او از عوامل آزار دهنده و خفت و خوارى ناشى از پذیرش رفتارهاى ناموزون وسواسى است و به بیمار قدرت مىدهد. باید گاهى غرور فرد را با انتقادى ملایم زیر سؤال برد و با کنایه به او تفهیم کرد که عرضه اداره و نجات خویش را ندارد تا او بر سر غرور آید و خود را بسازد. باید به او القا کرد که مىتواند خود را از این وضع نجات دهد. همچنین باید به بیمار اجازه داد که درباره افکار خود اگر چه بى معنى است صحبت کند و از انتقاد ناراحت نباشد.
۶- تنگ کردن وقت:بیش از این هم گفتهایم که گاهى تن دادن به تردیدها ناشى از این است که بیمار خود را در فراخى وقت و فرصتببیند و براى درمان ضرورى است که در مواردى وقت را بر فرد وسواسى تنگ کنند. در چنین مواردى لازم استبا استفاده از متون و شیوههایى او را به کارى مشغول دارید به امر و وظیفهاى او را وادار نمایید تا حدى که وقتش تنگ گردد و ناگزیر شود با سر هم کردن عمل و وظیفه کار و برنامه خود را اگرچه نادرست استسریعا انجام دهد. تکرار و مداومت در چنین برنامهاى در مواردى مىتواند بصورت جدى در درمان مؤثر باشد.
۷- زیرپاگذاردن موضوع وسواس:در مواردى براى درمان بیمار چارهاى نداریم جز اینکه به او القا کنیم به قول معروف به سیم آخر بزند، حتى با پیراهنى که آن را او نجس مىداند و یا با دست و بدنى که او تطهیر نکرده مىشمارد و به نماز بایستد و وظیفهاش را انجام دهد. به عبارت دیگر بیمار را وا داریم تا همان کارى را که از آن مىترسد انجام دهد. تنها در چنین صورت است که در مىیابد هیچ واقعهاى اتفاق نمىافتد.
شیوه هاى اصولى در درمان وسواس:
الف) روانپزشکى:
اگر رفتار و یا عمل وسواسى شدید شود نیاز به متخصص روانى و درمانگرى است که در این زمینه اقدام کند. کسى که تعلیمات تخصصى و تحصیلىاش در روان پزشکى او به او اجازه مىدهد که براى شناخت ریشه بیمارى و درمان بیمار اقدام نماید. علاوه بر اینکه در زمینه ریشهیابىها کار و تلاش کرده و دائما در رابطه با خود هم اقداماتى بعمل آورده و لااقل حدود ۳۰۰-۲۰۰ ساعتى هم در رابطه با شناختخویش گام برداشته است. اینان اجازه دارند که در موارد لازم نسخه بنویسند و یا داروهایى تجویز کنند و یا شیوههاى دیگرى را براى درمان لازم مىبینند بکار گیرند.
بیماران را گاهى لازم است که در مؤسسات روانپزشکى و گاهى هم در بیمارستانها به طرق روانکاوى و رواندرمانى درمان نمایند و در موارد ضرور باید آنها را بسترى نمود. درمان بیمارى براى برخى از افراد بسیار ساده و آسان و براى برخى دیگر بسیار سخت است ; بویژه که شرایط اقتصادى و اجتماعى بیمار هم در این امر مؤثر است.
ب) روان درمانى:
این هم نوعى درمان است که توسط روانکاو یا روانشناس صورت مىگیرد و آن یک همکارى آزاد بین بیمار و درمان کننده مبتنى بر اعمال متقابل است که بر اساس روابطى نسبتا طولانى و طبق هدف و برنامه ریزى مشخصى به پیش مىرود. درمان اختلال بهصورت مکالمه و صحبت و یا هر شیوه مفیدى که قادر به اصلاح زندگى روانى فرد باشد انجام مىگیرد. در این درمان گاهى هم ممکن است دارو مورد استفاده قرار گیرد. البته اصل بر این است که بر اساس شیوه مصاحبه و گفتگو زمینه براى یک تحول درونى فراهم شود.
اصولى در روان درمانى:
در روان درمانى افراد، همواره سه اصل مورد نظر است و مادام که به این جنبهها توجه نشود امکان اصلاح و درمان نخواهد بود:
الف - اصلاح محیط:
غرض محیط زندگى بیمار، توجه به امنیت آن، بررسى اصول حاکم بر جنبههاى محبتى و انضباطى، نوع روابط و معاشرتها، فعالیتهاى تفریحى، گردشها، تلاشهاى جمعى، مشارکتها در امور،... است.
ب - ارتباط خوب و مناسب:
در روان درمانى آنچه مهم است داشتن و یا ایجاد روابط خوب و مناسب همدردى و همراهى، کمک کردن، دادن اعتبار و رعایت احترام، وانمود کردن حق بجانبى براى بیمار، تقویت قدرت استدلال، بیان خوب، خوددارى از سرزنش و... .
ج - روانکاوى و روان درمانى:
که در آن تلاشى براى ریشهیابى، ایجاد زمینه براى دفاع خود بیمار از وضع و حالات خود گشودن عقدهها، توجه دادن بیمار به ریشه و منشا اختلال خود، القائات لازم و...
مشاوره و درمان روانی:
در درمان غیردارویی، از الگوهای مختلف برای کاهش این اختلال بهره میگیرند که به برخی از آنها به طور اجمال اشاره میکنیم زیرا از این تکنیکها متناسب با نوع و شدت و ضعف بیماری استفاده میشود:
۱) شناخت درمانی، در این روش طی جلسات مکرر و متعدد، بینش بیمار درباره تعارضهای درونی خود به کمک رواندرمانگر تغییر مییابد.
۲) رفتار درمانی: روشهای متعدد و متنوعی است از کارشناس مربوطه بیمار را به کارها و فعالیتهایی جهت کاهش سطح اضطراب و در نتیجه فکر یا عمل وسواس او وا میدارد.
۳) گاهی نیز روانشناس با ایجاد ارتباط با خانواده بیمار به کاهش ناهماهنگیهای احتمالی در خانواده و تصحیح ارتباطات خانوادگی آنها میپردازد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ویرایش شده توسط: pixy_666