ارسالها: 406
#12
Posted: 3 Jul 2011 16:52
فقر مثل تبری تیز ریشه و بنیان خانواده را از بین و موجب گسستگی روابط خانوادگی میشود.
مـــن..
عــاشـــق نــيــســـتـــم..فقط گاهي حرف تو كه ميشود..
دلــم مــثــل ايــنــكــه تــب كــنـــد....گرم و سرد ميشود..
آب مــيــشـــود... تــنـــگ مــيـشــود..
ايــن عــشـــق نــيســـت..
هـــــســـــــت ؟؟؟؟؟
ارسالها: 2557
#15
Posted: 11 Oct 2012 10:07
مفهوم فقر در بسیاری از فرهنگ ها فقر را به معنای «عدم تکافوی ضروریات زندگی» تعریف کرده اند. چنین تعریفی به طور کلی، دقیق و جامعنیست؛ زیرا ضروریات زندگی هر جامعه در طول زمان و مکان ابعاد و اشکال گوناگونی دارد و از جامعه ای به جامعه دیگر دگرگون می شود. از این رو، تعیین یک تعریف علمی برای «فقر» که برای هر زمان و مکان صادق باشد، ممکن نیست. ولی آنچه مسلم است فقر زائیده دو عامل تعیین کننده چون کمبود و مالکیت است. بدین معنی که در بسیاری از جوامع همه چیز به قدر وفور وجود نداردو تقاضا بیش از عرضه است در نتیجه هر چه که برای زندگی ضروری و کمیاب است ارزش اقتصادی پیدا می کند و به محض اینکه ارزشمند می شود در بسیاری از کشورها عده قلیلی آن را تصاحب می کنند و عده کثیری از آن محروم می گردند. به دنبال این امر کسانی که امکان دستیابی به شیئی نادر را ندارند نسبت بدان احساس «فقر» می کنند؛ مثلاً تاکنون وفور هوای تنفسی و امکان همگان برای برخورداری از آن موجب شده است که هنوز هوای تنفسی در احتکار قرار نگیرد و ارزش اقتصادی پیدا نکند؛ در نتیجه کسی هم نسبت به هوای تنفسی احساس فقر نمی کند ولی اگر روزی بشر در ماه مستقر شود،بواسطه صدور هوا از زمین به ماه یا تولید هوا در ماه، بواسطه کم- یابی، هوای تنفسی ارزش اقتصادی پیدا می کند و کسانی که در ماه ساکن باشند و بدان دسترسی کمتری داشته باشند احساس فقر می کنند و بهر وسیله است برایزنده ماندن درصدد دستیابی بدان بر می آیند.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#16
Posted: 11 Oct 2012 10:08
تعیین خط فقر هر چند از دیدگاه جامعه شناسی تعریف دقیق فقر و تعیین حدود آنخالی از اشکال نیست، ولی پژوهشگران ضوابط و معیارهای ویژه ای چون درآمد سرانه، میزان مصرف روزانه کالری، مساحت سرانه مسکن، مصرف سرانه مواد غذایی و پوشاک، میزان برخورداری از آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و حتی سرگرمی و تفریح را تعیین کرده و براساس آن خط فقر را مشخص می کنند.
انواع فقر فقر را می توان از دیدگاه حد گسترش آن به فقر جمعی، گروهی و فردی تقسیم بندی کرد؛ مثلاً در مناطقی که تعداد مصرف کنندگان «ضروریات زندگی» بیش از عرضه آن می باشد، فقر جمعی پدید می آید.
نوع دیگری از فقر، «فقر دوره ای» نام دارد؛ این گونه فقر معمولاً در نتیجه کاهش موقتی امکانات زندگی در پیرو خشک سالی در زمینه اقتصاد، کشاورزی، قطع تجارت در اقتصاد بازرگانی و یا بیش تولیدی در اقتصاد صنعتی پدیدار می شود.
در برابر فقر دوره ای که جنبه جمعی داشته و گذرا می باشد، «فقر فردی» قرار دارد که ناشیاز موقعیت جامعوی فرد می باشد.این نوع فقر از اراده و اختیار افراد بیرون است. در اکثر جوامع پیرمردان و پیرزنانی که قدرت کار ندارند، بیوه زنانی که نان آور خویش را از دست داده اند، یتیمانی که بی سرپرست شده اندو … دچار فقر فردی هستند.
نوع دیگری از فقر وجود دارد که مستقیماً تحت تاثیر گرایش های دینی و بنا بخواست فرد پدید می آید که باید آن را «فقر آرمانی» نامید؛ مثلاً در ادیانی چون بودایی و مسیحیت جایگاه ارجمندی به فقر اختصاص داده می شده و آنرا نوعی تقوا می پنداشتند و برای پیروان خویش فقر را از صفات «جمیله» می شمردند.
«فقر فرهنگی» نوع دیگر فقراست و در سطح خرد فقر فرهنگی عبارت از قرار گرفتن در معرض انواع آسیبهای اجتماعی و فرهنگی میباشد که فرد به طور مستقیم یا غیرمستقیم دچار آن است. مثل بیسوادی والدین یا بیسرپرستی و...
جیمز کلمن فقر فرهنگی را نداشتن ارتباط متقابل مستمر با خانواده و نیز منزلت اجتماعی پایی نکه ناشی از عدم احساس امنیت در کنش متقابل اجتماعی میباشد. مانند: کمتوجهی خانواده، طلاق والدین، اعتیاد والدین، کمسوادی والدین و... می داند.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#17
Posted: 11 Oct 2012 10:12
رابطه فقر فرهنگی با قانونگریزی بیسوادی و کمسوادی، ناآگاهی و جهل به قانون، تعدد و تنوع خرده فرهنگها و توزیع و استفاده نابرابر از امکانات و خدمات آموزشی و فرهنگی در سطوح محلی و ملی و گسترش روزافزون ارتباطات فراملی، به پیدایش و تشدید تفاوتها و تعارضات عقیدتی، ارزشی و هنجاری در بین افراد و گروههای اجتماعی منجر میگردد. در چنین شرایطی افراد و گروههای اجتماعی اگر از نظر خانوادگی نیز دچار نابسامانی باشند، بر سر تشخیص اهداف و راههای نیل به اهداف دچار سرگردانی میشوند و از نظر اخلاق نظری و اخلاق عملی دچار تعارض میگردند و بر هنجارها و قواعد عمل نمیکنند و انگیزه مشارکت در امور عامال منفعه و خیر عمومی را از دست میدهند. این افراد در جهت نیل به اهداف فردی با صرف هزینههای عمومی به خودخواهی خود ادامه میدهند و از جامعه انتقام میگیرند.
نظریه ساختاری فرصت و ارتباط بین فقر و قانونگریزی «رابرت مرتن» در نظریه ساختاری فرصت در مورد ارتباط فقر با قانونگریزی این گونه استدلال میکند که جامعهای که تأکید زیادی بر موفقیت مادی دارد و میزان دارایی را معیار موفقیت افرادمیشناسد، ثروت به عنوان یک هدف فرهنگی و اجتماعی شناخته میشود و غالب مردم عملاً میپذیرند که موفقیت، قاطعانه با معیار ثروت و مادیات سنجیده میشود. از آنجا که قشر کوچکی در جامعه دسترسی گستردهای به امکانات و اهدافمالی دارند، ولی قشر وسیعتری دسترسی ناچیزی به شیوههای درآمدزا، آنچنان که موافق و مطلوب معیارهای سنجش موفقیت باشند، مییابند. بنابراین برای گروه مردم (فقرا) ابزار و هدف اجتماعی بر هم منطبق نیستند. این گروه هدف را مطلوب میداند ولی امکان دسترسی به آن را ندارد. از نظر مرتن در این شرایط مردم فقیر به روشهای مختلف سعی بر انطباق اجتماعی مینمایند. سعی این افراد در گزینش شیوههای انطباق با هدف اجتماعی ممکن است به طیفی از رفتارهای مختلف، از قبیل فراهم آوردن امکانات جدید برای خود که مورد قبول جامعه نیست و یا رویآوری به رفتارهای غیرقانونی برای کسب درآمد و ثروت باشد. در مجموع از نظر مرتن وقتی فقر در جامعه گسترش مییابد که جامعه ابزار و امکانات تولید ثروت را یکسان توزیع نمینماید و استعداد و توانایی اعضای جامعه برای تلاش مشروع نیز به طور یکسان پرورش نمییابد. بنابراین در این شرایط باید انتظار داشت که فقرا برای تطبیقپذیری، رفتارهای غیرقانونی بیشتری برای پاسخگویی تقاضاها و رفع نیازهای ضروری خود انجام دهند.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#18
Posted: 11 Oct 2012 10:16
رابطه انحرافات اجتماعی با فقر برخی از جامعه شناسان فقر را از عوامل به وجود آورنده جرم دانسته، می گویند که در فرد تهیدست عقده حقارت ایجاد می شود و او را به ارتکاب جرم وامی دارد.
در پیوند برخی از انواع کجروی ها با فقر مانند روسپیگری، گدایی و برخی از دزدی ها، بیماری های روحی و … تردیدی نیست و بررسیهای متعددی گواه بر آن است؛ «فورناساری دی ورس» (Formasari di verce) که یکی از پیشتازان جرم شناسی است، در طی یک بررسی نشان داده است که در ایتالیا خانواده های فقیر ۶۰ درصدجمعیت را تشکیل می دادند ولی جرایم مربوط به آنها ۸۵ درصد تا ۹۰ درصد درصد کل جرایم بوده است.
تحقیقات دکتر «سیریل برت» (Dr. Cyril Burt) در کتاب «بزهکار جوان» (The Young Delinquent) حاکی است که ۱۹ درصد جرایم مربوط به فقرای لندن بوده است در صورتی که آنان ۸ درصد جمعیت را تشکیل می دادند.
«آلفرد مارشال» (Alfred Marshall) در کتاب تاریخی خود درباره تئوری «اقتصادی سرمایه داری» (۱۸۹۱) به عامل فقر در پیدایش پدیده های نا بهنجار اجتماعی اشاره کرده، می نویسد: «درست است که برغم فقر، تحت تاثیر عوامل دینی، روابط دوستی و محبت های خانواده، ممکن است انسان احساس بزرگترین خوشبختی را بکند و امکان یابد استعدادهای خویش را شکوفا سازد ولی با وجود این باید اذعان داشت که در محیط فقر، بویژه در مناطق پرجمعیت، فقر اقتصادی موجب از بین رفتن و پژمرده شدن استعدادهای انسانی می شود.»
مارکس معتقد است که جنایت، فحشا، فساد و رفتار خلاف اخلاق در درجه نخست ناشی از فقر است که زائیده سیستم سرمایه داری است. بدین سان که عده معدودی با در اختیار گرفتن وسایل تولید، ثروت ها را به طور نامساوی تقسیم می کنند و تناقضات جامعوی را پدید می آورند؛ مطالعات اجتماعی نشان می دهد در کشورهایی که توزیع ثروت به صورت عادلانه نباشد، هر روز فقرا فقیرتر و اغنیا ثروتمندتر می شوند، فاصله طبقاتی فزونی می یابد و به علت عدم آموزش های اجتماعی و ضعف فرهنگی و فقدان احساس همبستگی ناشی از مادی گرایی وفردگرایی، که از اختصاصات جامعه های در حال توسعه است، افراد قادر به هدایت درست ستیز علیه این بی عدالتی اجتماعی نیستند، درنتیجه، شاهد آنیم که ارزشهای اجتماعی فاقد اعتبار می شود، نظارت اجتماعی سست می گردد و بزهکاری و تبهکاری عمومیت پیدا می کند.
می توان در حالت کلی اثرات فقر را برای روی شخص و جامعه این گونه بیان کرد؛ فقر روی تندرستی، چگونگی فرهنگ خانواده و امکانات تحصیلی اثر میگذارد. مقدم بر همه فقر مانع میشود که فرد به عنوان عضو فعال جامعه وظیفه و دین خود را نسبت به جامعه انجام داده و از حقوق جامعوی، سیاسی و اقتصادی بهره مند شود.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 2557
#19
Posted: 11 Oct 2012 10:18
نکات پایانی: نکته اول اینکه نباید چنین انگاشتکه همه فقرا بزهکار هستند، بقول دکتر «سیریل برت»: «اگر اکثر مجرمان و منحرفان فقیر باشند اکثر فقرا مجرم و بزهکار نیستند.»
در تمام جوامع می توان میلیون ها نفر را که درآمد قلیل داشته و فقیرانه زندگی می کنند، پیدا کردکه هرگز مرتکب جرمی نمی شوند و از جاده «درستی» منحرف نمی گردند.
نکته دوم اینکه نباید این گفته را که «انحرافات در میان طبقات پایین جامعه از سایر طبقات بیشتر است» به طور کامل صحیح دانست چرا که مقدار زیادی از انحرافات ناشی از طبقات کم رفاه، بیشتر از گروه های مرفه جامعه، تحت مراقبت مقامات دولتی است. علت این امر آن است که برخی بزهکاری های گروه های توانگر با معیارها و ضوابط موجود منافات دارد؛ مثلاً دزدی در دفاتر ثبت می شود ولی کم فروشی، گران فروشی، تقلب به انواع و اقسام مختلف و امور نظیر آن یا کمتر اعلام می شود و یا کمتر ثبت می گردد؛ بویژه جرایم مربوط بهکارمندان و گروه «یقه سفیدان» کمتر تحت پیگرد قرار می گیرد.
«ساترلند» (Sutherland) در تحقیقاتی که در میان سوداگران و صاحبان حرف به عمل آورده است، چنین می نویسد:« تئوری هایی که جرم شناسان درباره ارتباط انحرافات با فقر ساخته اند ناقص است؛ زیر اولاً: آنها نمونه هایی را که بر اساس تبار اقتصادی و اجتماعی برگزیده اند، به کار میگیرند؛ ثانیاً: آنها دامنه کار خود رابه مجرمین «یقه سفید» گسترش نمی دهند؛ ثالثاً: این نمونه ها نمی توانند دلیل مجرمیت طبقات پایین باشند، زیرا همه انواع جرایم را در تمام جامعه در بر نمی گیرند.»
نکته پایانی اینکه برای جلوگیری از انحرافات اجتماعی در درجه اول باید به توزیع درآمدها در جامعه توجه داشت چرا که یکی از مهم ترین عوامل بوجود آورنده و تشدید کننده فقر، توزیع ناعادلانه درآمدها در جامعه است که این نابرابری های اقتصادی زاینده فساد، تباهی و انواع کجروی هاست. بنابراین باید کوشش خود را در راه بهبود وضع توزیع درآمدها به کار گیریم و به نابرابری های اقتصادی فایق آئیم.
روزگار غریبی ست نازنین ...
ارسالها: 1495
#20
Posted: 12 Oct 2012 18:25
ما تو ایران بدون تقصیر دچار انواع فقر ها هستیم اگه ماشین رو هم داشته باشی اونجور که دوست داری نمیتونی ازش استفاده کنی یا خونه نه پارتی نه صدای بالا همه چی باید یواشکی باشه من دوست دارم شیشه های ماشینو بدم پایین تو جاده چالوس اونم هوای سرد و صدای ضبط هم تا اخرش باشه بی روسری که تو موهات باد بپیچه
اما حیف نمیشه
تو ایران طبفه متوسط هم یک جورایی فقیرن مگه از اون مرفه های بیدرد باشی الان طبقه متوسط یعنی ماهی ۴یا۵میلیون تومن در اومد حداقل البته نه تو تهران واسه شهرستانهایی مثه مشهد میگم
وقتی کارمند از ۸۰۰ تا ۱۲۰۰ میگیره ببینید متوسط و پایین و فقیر کی ها هستن
مکن آنگونه که آزرده شوم از خویت .....دست بر دل نهم و پا بکشم از کویت