ارسالها: 14491
#21
Posted: 14 Feb 2014 14:42
فشار همسالان
در سنین نوجوانی و جوانی برای هر دو جنس فشار زیادی از طرف دوستان و همسالان برای برقراری رابطه نزدیک با غیرهمجنس ایجاد می شود. به طوری که دختران داشتن دوست پسر را نشانه جذابیت و پسران داشتن دوست دختر را نشانه قدرت و احساس مردانگی می دانند.
فرصت های اجتماعی بیشتر
در تحقیقات مشخص شده است گاهی صرف نمایش مکرر یک محرک معین، رفته رفته نگرش خوشایندتری نسبت به آن پدیده به وجود می آورد. شاید به وجود آمدن بیشتر زمینه های آشنایی، مجاورت، اوقات خوش، دیدن مداوم و طولانی افراد در طی یک دوره و ... یکی از دلایل به وجود آمدن و به خصوص شیوع علاقه و گرایش به جنس مخالف باشد. البته این بدان معنا نیست که به وجود آمدن زمینه های حضور زنان و دختران در عرصه های اجتماعی مانند مردان، بد و نکوهیده است، بلکه بدین معناست که در روند طبیعی این موضوع، پیدایش و شیوع بیشتر گرایش به جنس مخالف به دلیل فراهم شدن زمینه های مناسب، افزایش می یابد.
شیوه های فرزند پروری والدین
نوع روابط با غیر همجنس در نوجوانی و جوانی، رابطه نزدیکی با پیوند بین والدین و نوجوان در کودکی دارد. اگر فرد در کودکی حضور فعال، حساس و همیشگی والدین را تجربه کند، بر روابط نوجوانی او تاثیر مطلوبی می گذارد.
در یک پژوهش در آمریکا، نشان داده شد حمایت والدین از نوجوانان خود و درگیر شدن در زندگی آنها، تاثیر مهمی بر رفتار دوستی نوجوان دارد. در بین نوجوانانی که می گویند آنها هرگز درباره مشکلات خود با اعضای خانواده بحث و گفتگو نمی کنند، احتمال گرایش به جنس مخالف و اعمال رفتارهای پرخطر جنسی شایع تر است.
نوجوانان پسر، که حمایت عاطفی بسیاری از والدین خود دریافت می کنند، و دخترانی هم که با مادرانشان صحبت می کنند، کمتر در معرض خطر برقراری روابط خطرناک با غیرهمجنس قرار دارند. نوجوانی که در دوره کودکی خود پاسخ های مناسبی به نیازهای عاطفی و جسمی اش از سوی والدین دریافت نکرده، ممکن است به دلیل احساس طرد از سوی والدین در صورت ارتباط با غیر همجنس به سرعت در روابط درگیر شود تا احساس کند به دوست پسر یا دختر خود بسیار نزدیک است.
همچنین نداشتن علاقه برای تشکیل خانواده، بالا رفتن سن ازدواج، کمبود محبت، نیاز به همدلی و ابراز عاطفه، زندگی در خانواده با روابط ضعیف عاطفی، ناآگاهی از خود و جنس مخالف، چشم و هم چشمی و ... از جمله عوامل تاثیرگذار بر افزایش گرایش به روابط احساسی بین دختر و پسر در این دوران است.
آشفته سریم !
شانهی دوست کجاست ؟
ارسالها: 12930
#22
Posted: 27 Mar 2014 04:15
۳۰ نکته برای پیروزی در قرارهای ملاقات عاشقانه
١- در آنھا شک ایجاد کنید و ھیچ گاه به طور قطعی نظر مثبت خود را به زبان نیاورید. مردھا عاشق بازی ھای تعقیب و گریز ھستند پس این امتیاز را به آنھا بدھید.
٢- ھر طوری شده ببینید که آیا او با خانم ھای دیگر به عنوان یک دوست ساده ارتباط برقرا می کند یا خیر. با این کار شما متوجه می شوید که به زنھا به عنوان شیئی برای برقراری رابطه جنسی نگاه می کنند یا نه.
٣- ھیچگاه از مشروبات الکلی استفاده نکنید. یکی از دوستان من در قرار ملاقاتش بسیار عصبی شده بود و بی رویه مشغول نوشیدن بود. ھنگام برگشت آقا با ماشین مدل جدید خود او را به خانه می رساند که ناگھان حال خانم بد شد، اما او جرات نکرد به آقا بگوید تا ماشینش را نگه دارد و اصلا ھم دلش نمی خواست که ماشین جدید او را کثیف کند به ھمین دلیل مجبور شد داخل کیف دستی اش...! لازم به گفتن نیست که آنھا دیگر ھیچ گاه دوباره با ھم قرار نگذاشتند.
۴- اگر به ھر شکلی شما را به یاد پدرتان می انداختند، بھتر است ھر طور شده از دستشان فرار کنید.
۵- اگر معیارھایتان را پایین بیاورید می توانید ھمین فردا ازدواج کنید. اما ما به شما پیشنھاد می کنیم که این کار را انجام ندھید. به جای اینکه وقت خودتان را بر روی ارتباطی که دوامی ندارد صرف کنید، بھتر است برای پیدا کردن مرد ایده آل خود منتظر بمانید.
۶- اگر با مردی برخوردید که می خواست از شما مراقبت کنید، خیلی زود از او فرار کنید! چون آخر کار شما مجبور می شوید که از او مراقبت کنید.
٧- انتقاد پذیر نباشید به ویژه در مورد مسائل مربوط به غذا. یک خانم حق دارد ھر زمان ھر غذایی که دوست داشت بخورد.
٨- ظاھر بین نباشید. من خانم ھایی را می شناسم که به این دلیل که ظاھر آقا خوب نیست ( سرش خیلی بزرگ است ) بوی خوبی نمی دھند (به تازگی حمام نکرده) و یا حتی درست نفس نمی کشند ( صدای تنفسشان بلند است) آنھا را رد می کنند و اصلا اجازه آشنایی بیشتر را به آنھا نمی دھند.
٩- از خودتان بازی در نیاورید. ( دروغ گفتن و کلک زدن) در روز ملاقات به اندازه کافی مشکل وجود دارد و دیگر جایی برای انجام چنین کارھایی باقی نمی ماند.
١٠ – برقراری ارتباط جنسی را فقط به بعد از ازدواج محول کنید.
١١ – لازم نیست در ھمان اولین ملاقات سفره دلتان را باز کنید و در مورد تمام مسائل صحبت کنید. به ھر حال در قرارھای ملاقات بعدی نیز باید چیزی برای گفتن داشته باشید.
١٢ – خودتان را از مردھایی که تصور می کنند شخصیت ھای کارتونی زن دارای جاذبه جنسی می باشند دور نگه دارید.
١٣ – به جای اینکه قیافه او را تحلیل و بررسی کنید، ببینید که آیا او مرد خوبی است و با شما رفتار خوبی دارد یا خیر.
١۴ – در یک زمان با بیش از یک مرد قرار ملاقات نگذارید، ھر چند ھر دوی آنھا از موضوع با خبر باشند. این کار خسته کننده و اغتشاش آور است. شاید زمانی فرا رسد که بخواھید از شر دیگران خلاص شوید و فقط با یکی از آنھا ارتباط داشته باشید.
١۵ – شما در صورتی می توانید مرد ایده آل خود را پیدا کنید که که بدانید به دنبال چه ھستید و سپس در خودتان جسارت جستجو پیرامون این امر را ایجاد کنید.
١۶ – اگر یک مرد را تنھا بر اساس جاذبه ھای جنسی اش ارزیابی می کنید، متاسفانه ھنوز به مرحله ای نرسیده اید که بتوانید ارتباط خود را پیچیده تر کنید.
١٧ – اگر بخواھید منتظر فردی بمانید که دوستش دارید، صرفا در حال تلف کردن وقت خود ھستید و خودتان را خسته می کنید. اگر واقعا از کسی خوشتان آمده خیلی راحت موضوع را با او در میان بگذارید.
١٨ – ببینید که ایا لباس ھایش را خودش می شوید یا مادرش برای او این کار را انجام می دھد. یک مرد باید متکی به خودش باشد.
١٩ – اگر جذب او نشده اید ( حالا او ھر چقدر ھم که می خواھد زیبا باشد) رابطه شما موفق نخواھد بود.
٢٠ – زمانی مرد ایده آل خود را پیدا می کنید که خودتان نیز خانم ایده آلی باشید ( به این معنا که اعتماد به نفس داشته و از خودتان راضی باشید)
٢١ – نقش بازی نکنید. من زمانی عاشق نامزد فعلی ام شدم که خیلی راحت جلو آمد و گفت : "سلام، چطوری؟" به ھمین سادگی و بدون ھیچ آلایشی.
٢٢ – به دنبال مردھایی که تنھا از پول صحبت می کنند نروید. این عمل معمولا نشانه ای از نا امنی است.
٢٣ – در اولین قرار ملاقات به ھیچ وجه در مورد ازدواج صحبت نکنید.
٢۴ – زمانی که کنار یکدیگر نشستید به مردھای دیگر توجه نکنید و مطمئن شوید که او نیز خانم ھای دیگر را زیرنظر نگرفته است!
٢۵ – چیزی را حدس نزنید. با این کار فقط ضربه می خورید. یکی دوبار بیرون رفتن به این معنا نیست که با کسی مچ شده اید و در یک رابطه قرار دارید.
٢۶ – واقع گرا باشید. مادرم ھمیشه به من می گفت باید با مردی ازدواج کنم که قد بلند، خوش تیپ و موفق باشد. اما حقیقت این است که خود من قیافه بدی ندارم، قدم کوتاه است و جزء قشر متوسط جامعه ھستم. من باید واقع گرا باشم. زمانی که اینطور شد توانستم عشق حقیقیم را در زندگی پیدا کنم.
٢٧ – عشق بورزید. زمانیکه از طرف مقابل خوشتان آمد می توانید با او شوخی کنید، ارتباط مکرر چشمی برقرار کنید و بازوانش را بگیرید. البته این کار را باید زیرکانه انجام دھید ( ھمه چیز را یکدفعه آشکار نکنید) تا او تصور نکند که شما دچار عقده ھای پنھان روانی ھستید.
٢٨ – وقتی نمی خواستید در کنار او باقی بمانید شروع کنید به صحبت کردن در مورد مسائل خسته کننده مثل کامپیوتر. این کار تاثیر خاصی دارد.
٢٩ – قبل از اینکه بر سر قرار حاضر شوید دندانھایتان را مسواک کنید. ھیچ چیز انزجار آور تر از این نیست که ھنگام خندیدن سبزی اسفناج لای دندان ھایتان گیر کرده باشد.
٣٠ – قرار نگذاشتن خیلی بھتر از باختن در قرارھای ملاقات است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 33
#23
Posted: 11 Jul 2014 15:38
من تو زندگیم بهم یاد دادن تو هر جایی و هر شرایطی که بودم حرفی که تو دلمه رو نگهش ندارم.میدونم بالاخره ی جایی ضرر میکنم بواسطه این کارم ولی تا الانش واسم خوب بوده حداقلش دلم آروم می گیره که حرفمو زدم حالا یا اون چیزی که میخوام میشه یا نمیشه.پررو نیستم ولی خجالتی هم نه...
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد ، طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم
ارسالها: 1135
#24
Posted: 3 Dec 2014 20:43
بابا خجالت نداره که
اصلا بزار یه راهکار بدم
ببین درصورت خجالت یعنی تو وزیدت یا زنت خوب بگو تا ۳ میشماریم لباسامون رو در میاریم خوب بعد صورت جفتتون رو به دیوار باشه خوب یعنی پشت به پشت بعد ۱ ۲ ۳ رو که گفتی تو لباساتو در نیار بزار اون در بیاره خوب بعد بگو هوهوهوهو وهوش کنید از خونه بیرونش کنید خیلی حال میده
ولی خجالت کشیدید ۱۲۳ رو که گفتی لباساتنو در بیارید
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 254
#25
Posted: 3 Dec 2014 21:07
این مسئله امروز جامعه نیست این مسئله جزو باورهای غلط سناخته شده توی جامعه ماست و از گذشه دور جامعه بهش مبتلا بوده و اونم اینکه
...تنهایی...
نیمه دیگر من است
وقتی تو را...
ندارمت.....!
کاش...!
ارسالها: 2890
#26
Posted: 24 Jul 2015 15:20
زندگی جنسی افسرده ها چگونه است؟
افسردگی از آن دست اختلالات روان است که فعالیتهای جسمی را تحت تاثیر قرار میدهد. افسردگی ممکن است تا جایی پیش برود که شخص مبتلا به آن هیچ فعالیتی را خوشایند نداند و حتی از فعالیتهای معمول روزانه نیز خیلی زود خسته شود. معمولا افراد افسرده دچار اختلال خواب میشوند. گاهی اشتهایشان بسیار کم و گاهی خیلی زیاد میشود و گاهی نیز دچار دردهای بدنی میشوند که توجیه مناسبی برایشان پیدا نمیشود. در کنار این مشکلات، میل جنسی نیز در آنها کاهش مییابد تا جایی که سلامت جنسیشان به خطر میافتد، اما چه رابطهای میان اضطراب و افسردگی و اختلالات جنسی وجود دارد؟
دکتر علوی، با اشاره به اینکه افسردگی را میتوان یک بیماری جسمی دانست که بسیاری از فعالیتهای بدن را مختل میکند، میگوید: مغز انسان، فعالیتهای مختلف بدن را از طریق مواد شیمیایی خاصی به نام ناقلهای عصبی کنترل میکند. یکی از این ناقلها «دوپامین» نام دارد که واسطه احساس لذت است؛ مثل لذت از غذا خوردن، لذت از تفریحات و همینطور لذت از فعالیت جنسی.
در افسردگی، عملکرد این ناقل عصبی به هم میریزد و در نتیجه، فعالیت جنسی هم آسیب میبیند. این روانپزشک میافزاید: یکی دیگر از هورمونهای مغزی «سروتونین» نام دارد که آن هم در فعالیت جنسی و انزال موثر است. افرادی که از داروهای ضد افسردگی استفاده میکنند با اختلالاتی در ترشح سروتونین و اختلال در میل یا فعالیت جنسی روبهرو هستند.
عوارض داروهای ضد افسردگی
خوب است بدانید برخی داروهای ضد افسردگی عوارض جنسی برجستهای دارد. دکتر علوی با اشاره به این مطلب توضیح میدهد: یک دسته از داروهای بسیار رایج ضد افسردگی، داروهای مهارکننده اختصاصی باز جذب سروتونین است. این داروها ممکن است سبب کاهش میل جنسی در آقایان و خانمها شود و انزال را نیز در آقایان به تاخیر بیندازد. این روانپزشک تاکید میکند: البته همه بیماران افسرده دچار چنین عوارضی نمیشوند و بسیاری از آنها با بهبود افسردگی، بهبود قابل توجهی در میل جنسی را نیز تجربه میکنند.
توجه داشته باشید که هم زنان و هم مردان از افسردگی و اضطراب آسیب میبینند، اما علائم اختلالات جنسی در مردان و زنان تفاوتهای اساسی هم دارد. زن افسرده ممکن است خود را برای شریک جنسیاش جذاب نداند و مرد افسرده نیز ممکن است فکر کند توانایی مردانگی خود را از دست داده و دیگر نمیتواند همسر ایدهآلی باشد. چنین برداشتهایی در کاهش اعتماد به نفس فرد موثر است و به نوعی بر شدت افسردگی میافزاید.
استرس، مشکلات جنسی میآورد
استرس و اضطراب از آن دست اختلالات روحی است که در بروز بسیاری بیماریها و مشکلات جسمی و حتی کارکرد جنسی موثر است. دکتر علوی با اشاره به اینکه استرس و اضطراب نیز باعث آشفتگی در کارکرد جنسی میشود، میگوید: آشفتگی فکر و اشتغال خاطر با مسائل مختلف سبب میشود فرد، رابطه جنسی مطلوبی نداشته باشد. همچنین، اضطراب ممکن است سبب درد لگنی در خانمها و انزال زودرس یا دیررس در آقایان بشود. این روانپزشک با تاکید بر اینکه علائم اختلالات جنسی در مردان و زنان، تفاوتهای اساسی باهم دارد، اظهار میکند: زنان افسرده یا مضطرب ممکن است به ارگاسم، یعنی اوج لذت جنسی، دست پیدا نکنند یا دچار دردهای لگنی شوند. در مقابل، مردان افسرده و مضطرب نیز دچار تاخیر در انزال میشوند.
افسردگی؛ موثر در بروز ناباروری
دکتر علوی، درباره اینکه آیا افسردگی و استرس میتواند منجر به ناباروری شود، میگوید: باید توجه داشت که افسردگی وجوه مختلف زندگی و عملکرد بسیاری از اعضای بدن را تغییر میدهد. تغییرات اشتها در افسردگی ممکن است به کاهش یا افزایش شدید وزن منجر شود که این عوارض با چرخه قاعدگی زنان مداخله میکند و میزان باروری را کاهش میدهد. از سوی دیگر، فرد افسرده ممکن است دچار اعتیاد به سیگار یا الکل شود و این اختلالات سبب کاهش توان تولید مثل میشود.
این متخصص روانپزشکی با تاکید بر اینکه مطالعات متعددی رابطه بین افسردگی و استرس را با ناباروری نشان دادهاست، میافزاید: در مردان، استرس با کاهش سطح تستوسترون و تغییرات هورمونی همراه بوده که بر کیفیت و کمیت اسپرمها اثرگذار است. حتی برخی بررسیها نشان داده است که ترس از مادر شدن نیز در برخی زنان با کاهش باروری همراه است. از سوی دیگر ابتلا به افسردگی در دوران بارداری نیز ممکن است سبب اختلال در مراقبت فرد از خود، بیتوجهی به نکات تغذیهای و مراجعه مرتب به پزشک شود که بر سلامت جنین تاثیرگذار است.
بهرهگیری از درمانهای روانپزشکی
خیلیها مایلند بدانند که برای درمان افسردگی و اضطراب در افرادی که دچار اختلالات جنسی هستند از چه روشهای درمانی میتوان کمک گرفت. دکتر علوی در اینباره میگوید: بیشک مشاورههای روانپزشکی و روانشناسی و دریافت درمانهای مناسب دارویی یا غیردارویی به فرد کمک میکند تا بر استرس و اضطراب خود غلبه کند. حتی برخی مطالعات نشان دادهاست که این درمانها ممکن است به بروز بارداری و رفع اختلالات باروری هم کمک کند. بیشک، مداخلات درمانی بر بهبود شرایط روانی فرد و کیفیت زندگی او اثر مطلوبی خواهد داشت.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#27
Posted: 13 Nov 2015 00:26
خجالتی ها مشکل روانی دارند؟
خجالت و کمرویی از جمله عواطف اجتماعی است که در رفتارهای اجتماعی برخی افراد بروز می کند
دکتر قنبری، روان پزشک: دلتان می خواهد وقتی وارد یک جمع می شوید چطور با شما رفتار شود؟ قطعا دوست دارید از شما استقبال به حرف هایتان گوش داده شود، اما اگر از قضا احساس کنید در جمعی که به آن وارد شده اید معذب هستید و مدام می خواهید خودتان را از نگاه دیگران بدزدید و خدا خدا می کنید کسی با شما صحبت نکند، احتمالا جزو آدم های خجالتی هستید.
خجالت و کمرویی از جمله عواطف اجتماعی است که در رفتارهای اجتماعی برخی افراد بروز می کند. اینکه این حالت از کجا می آید، ذاتی است یا اکتسابی، چقدر از آن طبیعی است و چقدرش آزاردهنده است و راهکارهای مقابله با آن همگی از جمله سوال هایی است که در این گفت و گو به آنها پاسخ داده شده است.
خجالتی بودن چطور تعریف می شود؟
خجالت از جمله رفتارهایی است که می تواند افراد را از زندگی عادی روزمره باز دارد. اغلب افراد خجالتی آنقدر با موضوع خجالتشان درگیر هستند که تیپ شخصیتی به نام تیپ شخصیت اجتنابی به خود می گیرند. این افراد در جمع های ناآشنا سخت وارد می شوند و برای ایجاد دوستی های جدید دچار مشکل هستند و معمولا مشکل جراتمندی دارند.
یکی از مواردی که بیشتر این افراد با آن درگیر هستند در «نه» گفتن است. اگر کاری از آنها خواسته شود که نخواهند انجام دهند نمی توانند به بگویند و اغلب به خاطر خجالتشان مورد سوءاستفاده افراد دیگر قرار می گیرند. فرد خجالتی حتی زمانی که نظر مخالف دارد نمی تواند نظرش را بگوید چون نگران است که طرد شود.
برعکس افراد درونگرا، این افراد میل به دوستی دارند و خیلی علاقه دارند در جمع پذیرفته شوند. ولی از ترس طرد شدن شروع به دوستی نمی کنند چون احساس ترس و اضطراب دارند و فکر می کنند کفایت لازم را برای اینکه مورد قبول جمع واقع شوند، ندارند.
به طور کلی همه این علائم در اختلال شخصیت اجتنابی مشخص می شود. جالب است بدانید که شیوع این اختلال 10 تا 12 درصد است و در آقایان و خانم ها چندان تفاوتی ندارد. سن شیوع آن هم معمولا از نوجوانی است گرچه مزاج خجالتی بودن از بچگی در برخی افراد وجود دارد.
آیا افرادی که اضطراب اجتماعی دارند هم درجاتی از خجالتی بودن را نشان می دهند؟
اصطلاح دیگری به نام ترس اجتماعی هم وجود دارد که خصوصیاتی بسیار شبیه اختلال اجتنابی دارد. قطعا همه ما درجاتی از ترس اجتماعی را تجربه کنیم، مثلا وقتی قرار است سخنرانی داشته باشیم یا به صورت شفاهی درس جواب دهیم. این اضطراب دو نمونه دارد؛ یکی نمود ذهنی و شناختی است که در آن فرد مدام در ذهنش نگران قضاوت دیگران است و می ترسد نتواند از عهده اجرای نقشی که به او سپرده شده بربیاید.
یکی دیگر نمود جسمی است که با حالت برافروختگی صورت، لرزش صدا و دست، تپش قلب و تعریق خودش را نشان می دهد. گاهی اوقات این ترس اجتماعی به قدری زیاد است که در کارهای بسیار پایه فرد هم اخلال ایجاد می کند. مثلا اینکه حتی نمی تواند قیمت یک کالا را بپرسد یا در حضور دیگران غذا بخورد و... که این موضوع باعث می شود از جمع اجتناب کند.
این افراد ولع بودن با دیگران را دارند اما به دلیل ترسی که دارند نمی توانند پیشقدم شوند. گاهی اوقات هم این اضطراب درونی است و دیگران متوجه آن نمی شوند که به این حالت اضطراب اجتماعی گفته شود.
خجالتی بودن با نداشتن اعتماد به نفس چه ارتباط دارد؟
بدون شک این دو ارتباط زیادی با یکدیگر دارند. اعتماد به نفس نقش بسیار مهمی در شکل گیری زیربنای شخصیت اجتنابی دارد. اعتماد به نفس از کودکی شکل می گیرد و دو جزء دارد؛ یکی جزء ژنتیکی و یکی جزء یادگیری.
گاهی اوقات کودکان با خوی محتاط متولد می شوند که این جزء ژنتیکی محسوب می شود و به اصطلاح مزاج نامیده می شود که از کودکی در فرد وجود دارد. مثلا کودکی خجالتی است و مدام پشت مادرش قایم می شود و دیرآشناست، اما اینکه بچه ای مزاج به اصطلاح دیرآشنا دارد و دلیل کافی برای ایجاد اختلال اجتنابی نیست.
خیلی اوقات با تشویق و اعتماد به نفس دادن می توان به تجربه موقعیت های جدید در کودک کمک کرد. اگر در این سن کودک را تشویق کنیم باعث می شود مزاج شرم را اگر هم دارد با اعتماد به نفس زیاد کمرنگ کند.
خجالتی بودن وقتی اختلال است که مانع پیشرفت و باعث نارضایتی فرد شود
چطور می توان خجالتی بودن را از درونگرا بودن تفکیک کرد؟
فرد درونگرا ممکن است خجالتی باشد اما این طور نیست که هر فرد درونگرایی خجالتی باشد. یعنی یک درصدی از افراد درونگرا خجالتی هستند و احساساتشان را کمتر بروز می دهند ولی در اغلب موارد افراد درونگرا اصلا خجالتی نیستند و اعتماد به نفس خوبی دارند. این افراد احساساتشان را کمتر بروز می دهند و این ویژگی شخصیتی آنهاست.
مرز تشخیص این دو کجاست؟
گرفتن شرح حال در تشخیص این دو نوع شخصیت بسیار کمک کننده است. فرد درونگرا در موقعیت های جدید به هیچ عنوان دچار اضطراب نمی شود. فرد درونگرا تنهایی را ترجیح می دهد و بروز احساسات ندارد و این به هیچ عنوان اختلال محسوب نمی شود ولی اختلال اجتناب که به دلیل خجالت زیاد بروز می کند همان طور که گفته شد نوعی اختلال است و باید درمان شود.
خجالتی بودن اختلال محسوب می شود؟
خجالتی بودن در صورتی اختلال است که هم مانع پیشرفت فرد شود و هم او را ناراضی کند. در غیر این صورت در جوامع شرقی و از جمله جامعه ما درجاتی از خجالتی بودن پسندیده محسوب می شود مثلا اینکه در جوامع غربی تماس چشمی مستقیم تشویق می شود در حالی که در جوامع شرقی این نوع نگاه گاهی بی ادبی محسوب می شود و با توجه به فرهنگ متفاوت است.
راهکارهای درمانی برای افرادی که خجالت مانع از فعالیت های روزانه شان شده چیست؟
برخی راهکارهای درمانی دارویی است. این افراد به علت شکست هایی که در اثر همین مشکل در آنها به وجود آمده ممکن است همزمان دچار افسردگی شوند یا اختلالات اضطرابی دیگر را تجربه کنند. بنابراین در این مواقع دارو به کمک فرد می آید ولی روان درمانی اهمیت بیشتری دارد.
از جمله کارهایی که انجام می شود آموزش جراتمندی است.
در این نوع آموزش به افراد یاد داده می شود تا بتوانند نه بگویند و این خیلی به تمرین نیاز دارد. مثلا به آنها گفته می شود به یک فروشگاه بروند و قیمت برخی اجناس را سوال کنند اما نخرند و از مغازه بیرون بیایند. ذکر این نکته مهم است که برخی اوقات همین ناتوانی در نه گفتن فشاری به فرد خجالتی می آورد که او را پرخاشگر می کند. چون احساساتش را بروز نمی دهد.
یکی دیگر از تمرین ها آموزش مهارت های اجتماعی است، اینکه چطور فرد وارد صحبت شود، چه موضوعاتی را مطرح کند که بتواند در جمع روند صحبت را ادامه بدهد و گوش دادن فعال داشته باشد و تماس چشمی خوبی داشته باشد. حتی موقعیت حرکتی فرد در توجه اطرافیان به او اثر می گذارد مثلا اگر قوز کند و خمیده باشد و از بدنش درست استفاده نکند نشان می دهد اعتماد به نفس پایینی دارد و جمع به او اعتماد نمی کند و همه اینها مهارت هایی است که فرد خجالتی باید به دست بیاورد.
در روند درمان تکالیف از کم به زیاد است. با توجه به ترس اجتماعی ای که فرد دارد این تکلیف آنقدر انجام می شود تا اضطراب نسبت به آن موضوع کاملا برطرف شود. در مورد اضطراب اجتماعی هم وقتی فرد مثلا سخنرانی دارد و در مدرسه و سر کلاس باید ارائه داشته باشد داروهایی به او تجویز می شود که اگر مصرف کند اضطرابش کنترل می شود و می تواند اجرای خیلی خوبی داشته باشد. دراصل دارودرمانی برای کاهش اضطراب است.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 355
#30
Posted: 22 Nov 2016 10:37
آره اولش سخته ولی بعدش دیگه میشه یه جور عادت مثله غذا خوردن
زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ... واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حرکت باشی ... .((آلبرت انیشتین))