ارسالها: 489
#21
Posted: 8 Dec 2012 14:40
معاون مرکز امور زنان:دختر پس از ۴۰ سال به سن عقلی میرسد
این توهین نیست؟
زهرا سجادی معاون مرکز امورزنان رياست جمهوری ضمن دفاع از ايجاد محدوديت تازه برای خروج دختران زير ۴۰ سال از کشور،گفته است «دختر پس از ۴۰ سال به سن عقلی میرسد.»
معاون امور خانواده مرکز امور زنان و خانواده گفت: همانگونه که زن حتی در سن ۴۰ – ۵۰ سالگی باید با اجازه همسر خود گذرنامه دریافت کند، دختر نیز باید با اذن پدراین کار را انجام دهد.
به گزارش ایسنا زهرا سجادی گفت: درحال حاضر دختران ۱۸ ساله میتوانند بدون اذن پدر گذرنامه بگیرند، این در حالی است که در اسلام پدر بر دختر ولایت دارد و در موارد متعدد مانند ازدواج دختر با اذن ولی میتواند این کار را انجام دهد، اما قانونی تصویب میشود که همین دختر بدون اذن ولی میتواند از کشور خارج شود و چنین قانونی اجازه شرع ندارد.
وی در عین حال اظهارکرد: اگر دختری به سن ۴۰ سالگی برسد، چون سن عقلی او کامل شده است، میتواند خودش برای خروج از کشور برای مواردی مانند فرصتهای مطالعاتی و اخذ تخصص تحصیلی تصمیم بگیرد، اما دختران زیر ۴۰ سال از نظر شرعی نیز مجاز نیستند که بدون اذن ولی گذرنامه دریافت و از کشور خارج شوند.
سجادی در پایان درباره این نکته که دختران حتی بدون اذن ولی و با حکم دادگاه میتوانند ازدواج کنند، گفت: در شرایط خاص و هنگامی که ولی شرایط لازم را نداشته باشد، این حکم صادر میشود.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 1484
#22
Posted: 18 Jan 2013 02:17
فرزندم برای بچه های دیگر قلدری می کند،چطور رفتارش را اصلاح کنم؟
شایان، کودک 3 ساله ای است که گاهی برادر خود را می زند. این کار چیزی شبیه به زورگویی است. برای شایان مهم نیست که مادرش راجع به او چه فکری می کند. شایان نمی داند چگونه در این سن احساسات خودش را بروز دهد. مادرش می گوید من اصلا رفتارهای کودک م را دوست ندارم. اما باید چه کار کنم؟ ...
گاهی والدین بسیار آرام و خونسرد از قلدری و برخی رفتارهای فرزند خود بسیار تعجب می کنند. چنین والدینی اغلب تصور می کنند که فرزندشان نمی تواند با همسالان خود کنار بیاید و راه های برقراری ارتباط صحیح با بچه های دیگر را بلد نیست. به عنوان مثال فرزند آن ها در واکنش به نزدیک شدن یک کودک دیگر جیغ می کشد، موهایش را می کشد، او را هل می دهد و یا می زند. این رفتارها برای والدینی که نحوه صحیح برخورد با وی را نمی دانند، بسیار نگران کننده است.
همه کودکان تا حدی در دوران رشد و تکامل خود نسبت به دیگران رفتارهای تهاجمی بروز می دهند.
کودکان نو پا به طور مداوم علت و معلول پدیده ها را امتحان می کنند. با خود می گویند اگر من این کار را انجام دهم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ کودکی که چشم خرس عروسکی اش را درمی آورد، می خواهد همین کار را با کودک دیگری بکند! کودکان نمی دانند قدرت خود را چگونه باید کنترل کنند و حتی با آن چه کنند. آن ها توان درک « علت و معلول » و توان درک « درد » دیگران را ندارند. به همین دلیل یک کودک قلدر ممکن است ناگهان به سمت کودک دیگری حمله ور شود و به بهانه گرفتن اسباب بازی اش توسط او، هلش بدهد یا بزند، کودکان در سنین پایین نمی دانند که چگونه عصبانیت خود را نشان دهند و چون نمی توانند حرف بزنند، از توانایی فیزیکی برای نشان دادن عصبانیت خود استفاده می کنند.
به علاوه باید به خاطر داشت که هر کودکی سرشت خاصی دارد. بعضی کودکان آرام و ساکت می نشینند و برخی پرتحرک تر و فعال تر هستند و همین بچه ها هم بیشتر به تهاجم به سایر کودکان گرایش دارند. در طول زمان کودک یاد می گیرد که خودش را کنترل کند و همبازی خوبی برای سایر بچه ها باشد.
بنابراین درست نیست که بنشینید و کودکان تان هر کار که می خواهند انجام بدهند. اگر حالا دخالت نکنید و وارد عمل نشوید وقتی بزرگ تر می شوند به فردی کاملا زورگو تبدیل می شوند چون راه دیگری برای رفع احتیاجات خود پیدا نمی کنند.
والدین می توانند کودک فعال خود را مدیریت کنند و مهارت های مورد نیازش را به وی آموزش دهند. این نکته ها شاید به بسیاری از والدین کمک کند که بتوانند کودک خود را در مواقع قلدری بهتر مدیریت و کنترل کنند.
پیشگیری از قلدری کودکان باید از خانه شروع شود، بنابراین والدین باید از این لحاظ سرمشق های خوبی برای فرزندانش باشند و آنها را انجام قلدری برحذر دارند.
برای بحث کردن با کودک درباره قلدری این نکات را رعایت کنید :
1 - به او توضیح دهید که قلدری و زورگویی کردن هرگز قابل قبول نیست.
2 - قواعدی را در باره رفتار پرخاشگرانه تعیین کنید، و این قواعد را به طور محکم و مداوم اعمال کنید.
3 - به کودک تان سرمشق دهید؛ به کودک نشان دهید که برای به دست آوردن چیزی که می خواهد نیاز به تهدید کردن یا آزار دادن آنها نیست.
4 - انضباط را با تنبیهات غیرجسمی ایجاد کنید، مانند محروم کردن کودک از امتیازات
5 - وقتی تهاجمی رفتار می کند و به سمت کودکان دیگر حمله می برد، او را تنها نگذارید، کنارش بنشینید و حرکاتش را اصلاح کنید. وقتی با دست کودکی را هل می دهد، دستش را بگیرید و آرام روی دست کودک مقابل بکشید و به او یاد دهید که چگونه با دوستش رفتار کند. وقتی کودک دیگری را نیشگون می گیرد بگویید « دردش می گیرد، بهتر است با هم بازی کنید ».
اگر نمی تواند خودش را کنترل کند او را از سایر بچه ها به طور موقت جدا کنید و پس از مدتی دوباره برگردانید و آموزش ها را تکرار کنید.
به او نوازش و نازکردن را بیاموزید و بارها و بارها با او این کار را تمرین کنید.
6 - سعی کنید اسباب بازی های خشن را از دسترس او دور کنید. طبیعی است که اگر اسباب بازی خشن در دسترس او باشد، به بازی های خشن گرایش پیدا می کند.
7 - رفتارهای او را توضیح دهید. مثلا وقتی کودک دیگری را هل می دهد: « بگویید تو از دوستت عصبانی هستی چون اسباب بازی ات را گرفت ».
8 - او را تشویق کنید که احساساتش را به صورت کلمه بیان کند و نه با حرکت خشن. به عنوان مثال بگویید: وقتی عصبانی می شوی، بهتر است بگویی عصبانی هستم تا دیگران متوجه شوند. حتی کودکان کم سن و سال هم می دانند عصبانیت یعنی چه
9 - به دیگران بگویید که کودکتان تهاجمی رفتار می کند چون هنوز یاد نگرفته است احساساتش را به درستی بیان کند. تاکید کنید که بچه ها را دوست دارد و به تدریج یاد می گیرد که با بقیه مهربان باشد.
به خاطر داشته باشید که فراگیری مهارت های اجتماعی زمان زیادی می برد و صبوری، درک و هدایت شما، به کودک کمک می کند تا این مسیر را بهتر و سریع تر طی کند.
YEMARD
ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
ارسالها: 2890
#23
Posted: 24 Jul 2015 13:52
دنیای بدون زنان
دنیای بدون زنان، چنین دنیایی خواهد بود: مردان نه خود را می شویند و نه صورت خود را اصلاح می کنند. لباس خانگی ما بسیار ساده خواهد بود: پیراهن، عرق گیر،جوراب، حتی کفش های بیرون هم ساده خواهند بود.
دنیای بدون زنان، چنین دنیایی خواهد بود:
مردان نه خود را می شویند و نه صورت خود را اصلاح می کنند.
لباس خانگی ما بسیار ساده خواهد بود: پیراهن، عرق گیر،جوراب، حتی کفش های بیرون هم ساده خواهند بود.
نیازی به ظروف آشپزخانه و حتی غذا نیست؛ چند ظرف یک بار مصرف، چند تکه غذای سرد و پیتزا کافی است.
و برای خانه مان یک یخچال، جاروبرقی، تلویزیونی بزرگ و یک کنترل تلویزیون از راه دور کفایت می کند.
تنها برنامه های دو کانال تلویزیونی را تماشا می کنیم، شبکه خبری و ورزشی.
به همین دلیل می گویند مردان موجوداتی ساده هستند و اگر زنان در زندگی شان نباشند، زندگی ساده ای خواهند داشت.
اما شما زنان سلطان «جمع و جور کردن» هستید. پس از یک کار تمام وقت به خانه می روید و تازه کار تمام وقت منزل یعنی نقش همسر و مادر بودن شروع می شود. باید به همه امور رسیدگی کنید و اغلب این کارها را بدون کوچکترین کمک از سوی مردان انجام می دهید. بزرگترین تصمیمات خرید مربوط به شماست، نقش کلیدی در اجتماع دارید و گاهی برخی کارها را به منزل می آورید.
چگونه یک خانم تمام عیار باشید؟
به او نگویید، کجا دوست دارید بروید – به او نوع غذا و فضایی را که دوست دارید بگویید و بعد اجازه دهید محل آن را او انتخاب کند که فکر می کند مناسب شماست.
به او نگویید من خودم رانندگی می کنم – اجازه دهید او شما را به محل مورد نظر برساند.
به او نگویید که من صورتحساب را می پردازم – اجازه دهید خودش بپردازد.
سعی نکنید سینک ظرفشویی، ماشین یا هر چیز دیگری را خودتان تعمیر کنید – اجازه دهید او این کار را بکند، سطل زباله را بیرون نگذارید، خانه را نقاشی نکنید، چمن ها را کوتاه نکنید، تمامی اینها وظایف اوست.
جابجایی های سنگین را انجام ندهید – او با عضله ای قوی به دنیا آمده است تا کاناپه، تلویزیون، کتابخانه و امثال آن را جابجا کند.
از پختن یک غذا یا دو نوع غذا نترسید – آشپزخانه دوست شما و اوست.
شما زنان قدرت دارید
در دانشکده بهترین هستید و نمراتتان بهتر از آقایان است و مدیریت مدارس و تربیت بچه ها به عهده شماست، در حقیقت تغذیه و حمایت از روح و ذهن ما به عهده شماست. ما مردان بیش از آنچه شما بدانید، قدردان این موضوع هستیم، فقط به دلیل مغرور بودن به زبان نمی آوریم. «استیو هاروی» در کتاب «مثل یک مرد فکر کن، مثل یک زن رفتار کن» می نویسد: «در ذهن یک مرد، قدرتی که در یک زن نهفته است، وجود ندارد. به نظر ما، قدرت شما ناشی از یک چیز است، شما زن هستید. شما انگیزه بیدار شدن هر روزه ما هستید. مردان بیرون می روند و کار می کنند و پول به دست می آورند، فقط به خاطر زنان. به خاطر زنان، سوار ماشین های شیک می شوند. به خاطر زنان لباس شیک می پوشند، موهای شان را کوتاه می کنند و سعی می کنند که تمیز و براق جلوه کنند. همه این کارها برای این است که هر چه بیشتر شما را درگیر بازی خودمان کنیم و شما در واقع پاداش نهایی برای ما هستید.»
می دانم که برخی از شما به خاطر مسائلی که عنوان می کنم، آزرده خاطر می شوید و مثل این می ماند که قرص بزرگی را قورت داده اید اما ما مردان بازی های زیادی می کنیم، حقه های زیادی از کلاه مان بیرون می کشیم تا شما را مطمئن کنیم که خیلی برای مان مهم نیستید. به همین دلیل خیلی از زنان اینگونه این روزها بزرگ می شوند؛ آنان مرتبا از سوی مادر، خاله، مادربزرگ و دوستان خانم خود تشویق می شوند که درس بخوانید، شغل خوبی پیدا کنید تا زنانی مستقل باشید، بهای آن مهم نیست، فقط این کار را بکنید و یا اینکه مطبوعات مرتبا به شما یادآوری می کند به تکامل بخشیدن به خود بیندیشید. از مجله گرفته تا برنامه های تلویزیونی، پیام های بازرگانی و سایت ها و همه به شما می گویند که بایستی بهترین باشید تا بتوانید یک مرد خوب را به خود جلب کنید.
ما مردان خوب می دانیم که شما به قدر کافی زیبایی خود را دارید و فلان زن هم زیبایی خودش را دارد و شما نمی توانید مثل او باشید. اگر شما خودتان پول به دست آورید، ماشین خودتان، خانه خودتان، سیستم ایمنی خودتان را داشته باشید، همه چیز فریاد می زند که دیگر نیازی به ما مردان ندارید تا از شما حمایت و نیازهایتان را برطرف کنیم. اگر همه این موارد را داشته باشید واقعا چه نیازی به ما مردان است؟»
آقایان محبت می خواهند
اشتباه نکنید. ما نگران داشتن این امکانات از جانب شما نیستیم. می توانید پول، خانه و ماشین خودتان را داشته باشید اما اگر مردی واقعا به دنبال محبت شما باشد و شما هرگز اجازه ابراز عشق از طریق حمایت کردن و تامین نیازها و خواسته های تان را به او ندهید، پس چگونه احساس کند که مرد است؟ امکاناتی که از نظر مالی به دست می آورید و از نظر تحصیلی به آن می رسید هرگز جایگزین رابطه با یک مرد نخواهد شد. دی ان ای او اجازه این کار را نمی دهد. ترجمه این جمله: «ما مردان به زنانی که مثل یک مرد با ما رفتار می کنند، احترام می گذاریم و دوستشان داریم» پس اجازه دهید که ما فکرکنیم شما به ما نیاز دارید، ما نیاز داریم که توسط شما مورد نیاز واقع بشویم تا ماهیت خود را به عنوان مرد بودن به نتیجه برسانیم.
استیو هاروی می گوید: «البته شنیده ام که زنان می گویند «آنقدر خودم را حقیر نمی کنم که او فکر کند مرد است؛ او می خواهد پول، موفقیت و استقلالم را از من بگیرد تا من تحت کنترلش باشم.» ما می فهمیم و می توانیم حتی زنان قدرتمند را نیز هدایت کنیم. در حقیقت، ما محصول زنان قوی هستیم که توانسته اند زندگی شان را هدایت کنند. این یک موضوع پنهان نیست. شما به ما مردان اجازه می دهید که خود را رأس خانواده بدانیم، در صورتی که تصمیمات کلیدی در خانه و در رابطه با بچه ها به عهده شماست. می دانیم که مهم نیست چه کسی بیشترین درآمد را دارد، مهم این است که شما مسائل مالی را حل و فصل می کنید و تعیین می کنید که پول در چه راهی و کجا خرج شود.
می دانیم که اگر توافق می کنیم که درست عمل کنیم اما در نهایت برای حفظ آرامش، به کمک شما نیاز داریم. همه این موارد را می دانیم و مشکلی با آن نداریم اما اگر جملاتی بگویید که تاثیر ما را غیرضروری اعلام کنید و غرور ما را نادیده بگیرید، آن قوت دیگر به دنبال در کنار شما بودن نخواهیم بود. ما اینطور تصور می کنیم که اگر شما خودتان درآمد داشته باشید، یعنی به پول ما نیاز ندارید. اگر خود دست به کار شده و کارهایتان را انجام دهید، یعنی به حمایت ما نیاز ندارید. اگر نتوانیم از شما حمایت کنیم و خواسته هایتان را تامین کنیم، عشق ما به شما بی فایده خواهدبود. اگر اجازه ندهید، آنچه واقعا باید باشیم، باشیم، مطلقا نخواهیم گفت: «من مرد تو هستم.» پس چه اتفاقی می افتد؟ هیچ. خیلی زود از کنارتان دور می شویم. این حقیقت تلخی است اما واقعیت دارد. اگر زنان به آقایان بفهمانند که کمتر از یک شریک هستند، اتفاق های خوبی نمی افتد. پول و موفقیت شما او را می ترساند و تهدید می کند. بله، چون او را از نقش خود به عنوان یک مرد و یک تامین کننده دور می کند چون این انتظاری است که جامعه از او دارد و به آنان اینگونه یاد داده اند، که آنان باید مراقب و حامی شما باشند.
البته وقتی مردی جوان است و تجربه زیادی ندارد، کارهای عجیب و غریبی انجام می دهد؛ مثلا بیهوده پولش را خرج چیزهایی می کند که نیاز ندارد. به جای مغزش از بازویش استفاده می کند اما هر چه بزرگتر می شویم بیشتر می فهمیم که برای ابراز عشق به کشانی که دوستشان داریم، بایستی به عنوان یک مرد واقعی، تامین کننده خواسته های آنان باشیم. به یاد داشته باشید اگر زنی عادت بد به رخ کشیدن نقصان های یک مرد را داشته باشد، دیگر ان مرد سعی نمی کند که نیازهای او را تامین کند و برای خوشبختی آن زن هرگز کاری نمی کند.
چگونه باید از این موقعیت عبور کنیم؟
پول، شغل، تحصیل، غرور و افتخار ناشی از آن را رها نکنید. فقط یک خانم باشید، می دانم الان مثل ماشین و هلی کوپتر پلیس آژیر می کشید و عصبانی هستید اما این داغ کردن و ناراحتی، حقیقتی را که در مورد مردان می گویم، عوض نمی کند. برای آنها مهم نیست که چه موقعیت مالی، شرایط اجتماعی، درآمد و سابقه کاری داشته باشند، فقط می خواهند مراقب زن خود باشند.
می دانیم که شما به قدر کافی قوی هستید که تلویزیون را جابجا کنید اما اجازه بدهید او این کار را بکند و بگویید برای شما سنگین است و این یک کار مردانه است. می دانیم که پول زیاد دارید و می توانید پول شام را بپردازید اما همانجا بنشینید و اجازه دهید او پول شام را بپردازد. او وقتی با نامزدش یا همسرش بیرون می رود، وظیفه او انجام همین کارهاست. درست است، شما زن مستقلی هستید وبه او نیاز ندارید تا آشغال ها را بیرون ببرد یا قاب عکس را به دیوار آویزان کند یا به انبار برود و وسایل تعمیر سینک ظرفشویی را بیاورد اما اگر انگشت به دهان بگذارید و وانمود کنید که نمی توانید این کارها را بکنید و نیاز به مرد دارید تا آن را انجام دهد و با لبخند بر لب بگویید: «عزیزم، ممنونم که این کار را به خاطر من کردی، نمی دانستم بدون تو باید چه کار می کردم.» چه می شود؟
از همسرتان تعریف کنید
بسیاری از مردان، اگر بدانند که مورد نیاز هستند، مردان بهتری خواهند بود. در عصر جدید زنان این نقش های ضروری را از ما گرفته اند و ما آن را قبول کردیم اما در برخی موارد، شما می خواهید که بپذیرید زنانی قوی و تنها هستید یا اینکه می خواهید تنها یک خانم باشید. بنابراین وقتی می دانید که اگر یک خانم باشید، ما به شما آنچه را می خواهید و نیاز دارید می دهیم، چرا این کار را نمی کنید؟ خانم بودن به شما احساس آرامش و راحتی می دهد. چرا از فرصت آرام بودن استفاده نمی کنید؟ عزیزان، قول می دهم که خیلی سخت نیست، شما را نخواهد کشت و اگر کمی قدردانی به او نشان دهید، آنچه را نیاز دارید تامین خواهد کرد.
دوستی برای من تعریف می کرد: روزی نخواهد بود که ما «من و همسرم» از یکدیگر تعریف نکنیم. حداقل طی روز چندین مرتبه این کار را می کنیم اما یک روز، او مرا برای مراقبت از بچه ها در خانه تنها گذاشت تا کمی خرید و به کارهایش در بیرون از منزل رسیدگی کند. وقتی به خانه برگشت، مرا خسته و به هم ریخته از مراقبت بچه ها دید دنبال کردن بچه ها، کاری نیست که از عهده من بربیاید. منظورم این است که می توانم اما بسیار خسته کننده است. وقتی زنم وارد اتاق شد و صورت خسته مرا دید، گفت: «واقعا ممنونم که مراقب بچه ها بودی، تو پدر فوق العاده ای هستی!» پسر، نمی توانم بگویم چه احساس خوبی به من دست داد. کلماتی از دهانش خارج شد که انتظار آن را نداشتم.
همین تعریف کار من را تمام کرد. برایم بسیار آزاردهنده بود که تمام روز در خانه بنشینم و مراقب بچه ها باشم، در حالی که می توانستم خیلی کارهای دیگری انجام بدهم، اما همین تعریف باعث شد به یاد بیاورم که چرا در بازی هستم قدردانی و سپاس از یک مرد، نه تنها اطمینان و اعتماد او را تضمین می کند، بلکه از شما نیز بهترین می سازد. بهترین راه برای قدردانی این است که یک خانم باقی بمانید و به او اجازه دهید که مرد خانه باشد.
امروزه مطمئنم خانم بودن، هنری است که به فراموشی سپرده شده و برخی خانم ها باید درس هایی در این زمینه بیاموزند. چند نکته به شما می گویم تا بیاموزید چگونه می توانید خانم باشید، به خصوص در مواردی که رو در روی شوهر و نامزدتان قرار می گیرد اگر از روزهای اول ازدواج اینگونه عمل کنید، شاید خیلی کم پیش بیاید تا در آینده دچار مشکلات زناشویی شوید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 127
#25
Posted: 17 Nov 2015 23:46
خانم ها مدیرهای خوبی هستند
در کار خانه و بچه داری ومدیریت مالی حرف اول رو میزنند.اهل قناعت وپس انداز و...هستند.
شاید بخاطر غلبه احساسشون بر افکار گاهی دین ما اجازه مدیریت رو بهشون توی یکسری مسائل نمیده.
چون خودشون از بین میرن.
مثلا در دین داریم که اگه میخواهی زنت رو زود پیر کنی مدیریت اقتصادی خانه رو بده دست همسرت.
خوب مدیریت میکنه ولی چون غصه میخوره زود پیر میشه
در کل من معتقدم واقعا مدیریت زن ها از مردها بهتره.خصوصا در کارهای فرهنگی و تربیتی
ای کاش به جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی
ویرایش شده توسط: alirezamutamed
ارسالها: 2890
#26
Posted: 1 Dec 2015 17:33
چگونه زمان مان را مديريت کنيم که وقت کم نياوريم؟
مدیریت زمان به استفاده درست از زمان برمیگردد
مدیریت زمان به استفاده از زمان برمیگردد که برای دستیافتن به آن روشهای مختلفی وجود دارد.
ابراهیمی مقدم روانشناس : غاصبان زمان عواملی هستند که زمان را از بین برده و تلف میکنند و فرد برای مدیریت آنها برنامه خاصی ندارد.
لازم است فرد با برنامهریزی و مدیریت درست این عوامل را به حداقل برساند تا بتواند از زمان خود استفاده بهینه کند.
عوامل زیر تحت عنوان غاصبان زمان به شمار میروند:
1- تماسهای تلفنی مکرر یا طولانیشدن بیش از اندازه تماس تلفنی
2- ورود افراد بدون قرار قبلی به محیط زندگی یا محل کار
3- زمانهایی که در موقعیتهای خاص مثل ترافیک هدر میروند
چگونه زمان خود را مدیریت کنیم ؟
1- اولویت بندی کارها
فهرستی از کارهای روزانه یا هفتگی تهیه کنید و آنها را با توجه به اهمیتی که دارند دستهبندی کنید
بعد از اینکه این فهرست را تهیه کردید به نحوهی استفاده از زمان توجه کنید و سعی کنید زمان خود را بر فعالیتهای مهم متمرکز کنید.
2- کار امروز را به فردا نیندازید
هر چقدر کاری ناخوشایند و استرسزا باشد، احتمال به تعویق انداختن آن بیشتر است پس برای رهایی از این عادت میتوانید از نکات زیر استفاده کنید:
برنامهریزی کنید و برای این کار از یک دفترچه استفاده کنید و کارهای روزانه یا هفتگی خود را در آن یادداشت کرده و کارهای بزرگتر را به اجزای کوچکتر تقسیم کنید.
ممکن است گاهی احساس کنید که به برنامههایی که داشتید عمل نکردهاید اشکالی بهوجود نمیآید، اعتماد به نفس و تفکر مثبت به شما کمک میکند تا دوباره به مسیر اصلی خود برگردید.
3- تعهدات خود را مدیریت کنید
تعهدات بسیار زیاد یا بسیار کم تولید استرس میکند بنابراین برای مدیریت آنها به نکات زیر توجه کنید:
- خود را نسبت به مسائلی که برای شما مهم نیست متعهد نکنید.
- متعهد جدیدی برای خود ایجاد کنید و کاملاً به آن پایبند باشید.
- احساس مسئولیت کنید، تعهد خود را جدی بگیرید و از زیر کار شانه خالی نکنید.
- از ایدهها و پیشنهادات جدید استقبال کنید و سعی کنید بیشتر یاد بگیرید.
4- نه گفتن به درخواستهای نابجا و غیر مهم
بسیاری از اوقات قبول کردن درخواستهای نابجا و غیرضروری دیگران بخش قابل توجهی از وقت شما را به خود اختصاص میدهد، اگر قادر باشید با گفتن نه از انجام این امور خودداری کنید موفق شدهاید میزان قابل توجهی از وقت خود را مدیریت کنید.
5- استفاده بهتر از وقتهای مرده
تاکنون فکر کردهاید که روزانه چه قدر وقت شما در مسیر سرویس، ایستگاه اتوبوس و اتاق انتظار پزشک هدر میرود؟ شما میتوانید با همراه داشتن یادداشتهای درسی یا فلش کارتهای دروس مختلف ( مثل ادبیات، زبان، شعر و...) از این اوقات مرده به طور بهینه استفاده کنید.
6- یادگیری مهارتهای مطالعه مؤثر
مهارتهای مطالعه از قبیل تندخوانی، خلاصهنویسی و یادداشتبرداری، روش خواندن دروس، حتی تندنویسی و خوشنویسی میتواند در صرفهجویی وقت شما بسیار کارساز باشد بنابراین سعی کنید این مهارتها را یاد بگیرید تا اوقات شما بهتر مدیریت شود.
7- کنترل اوقات فراغت و تفریح
تفریح و استراحت به جا و به موقع موجب احیای انرژیروانی و جسمانی شما جهت انجام فعالیتهای اصلی میشود بنابراین اگر تفریح بخواهد زمان زیادی از وقت شما را به خود اختصاص دهد، دیگر کارایی ندارد و باید محدود شود، با این کار وقت جدیدی را برای خود به وجود میآورید.
8- تنظیمکردن وقت خواب
شب بهترین زمان برای استراحت و خواب است بنابراین عادت کنید روز را به انجام فعالیتهای درسی و تکالیف و شب را به خوابیدن اختصاص دهید زیرا کمخوابی باعث کاهش تمرکز شده و بیخوابی زیاد موجب بیماری در فرد میشود، در حالی که خواب کافی باعث تمرکز بیشتر و افزایش یادگیری میشود.
برنامهریزی و مدیریت
کار درست را در زمان درست انجام دهید
مدیریت زمان در کسب و کار
رهنمودهایی کلی برای استفاده بهینه از وقت در محیط کار وجود دارد که این رهنمودها در ذیل آمده است:
1- کار درست را در زمان درست انجام دهید
در سراسر روز کارهایی از فهرست را انجام دهید که بیشترین اولویت را دارند، این کار خیلی ساده است و به یک متدولوژی خاص نیاز ندارد در حالی که خیلی از ما کار درست را در زمان درست انجام نمیدهیم بنابراین با انجام کارها براساس اولویت کارهای خود را بهتر میتوانیم مدیریت کنیم.
2- قبل از ترک دفتر فهرست کارهای فردا ، امروز کنید
فهرست کارها را بررسی کنید به طوری که کارهای انجام نشده را در اولویت قرار دهید و کارهای انجام شده را پاک کنید این کار باعث میشود اقداماتی را که باید در مرحله دوم انجام دهید، بیاد آورید.
3- ساعات اوج کاری خود را پیدا کنید
ساعات اوج کاری خود را پیدا کنید. در این ساعات بیشترین انرژی و تمرکز را دارید و میتوانید در آنها مشکلترین کارها را انجام دهید.
4- از جلسات حداکثر استفاده را ببرید
برای برگزاری جلسه نکته را باید رد نظر بگیرید:
- جلسه را هنگامی برگزار کنید که موضوع آن اتفاق افتاده باشد.
- حوزههای بحث باید اولویتبندی شوند
- تنظیم دقیق زمان جلسه
5- به صورت مؤثر تنویض کنید
تنویض زمان بیشتری ایجاد میکند، اما این کار همیشه به سادگی قابل انجام نیست و بهتر است برای تنویض از فهرست اولویتبندی شده کارها نگاه کنید زیرا این فهرست در تعیین کارهای نیازمند تنویض کمک میکند.
در قدم بعدی اجازه دهید فرد مار را انجام دهد و مناسب است کار را در زمانهای از پیش تعیین شده مورد بررسی قرار دهید و دائماً بالا سرکار نایستید زیرا این کار فقط عملکرد را کاهش میدهد.
6- میز خود را مرتب کنید
فردی که روی میز شلوغ و درهم برهم کار میکند به طور متوسط روزی یک ساعتونیم، دنبال چیزهایی خود روی میز میگردد که با مرتب نگهداشتن آن میتوان هفت ساعتو نیم به هفته کاری اضافه کرد.
7- روشها را مناسب خود تطبیق دهید
برای مدیریت موفق زمان، باید یک سیستم مدیریت زمان مناسب خود طراحی کنید.
نتیجه علمی تمام این کارها و سیاستکذاری در بخش زمان، استفاده کردن از چیزی است که دیگر برگشتپذیر نیست و دست یافتن به آن غیر ممکن است زیرا هر فرد در هر لحظه فقط یکبار میتواند باشد پس او باید از مدتها قبل برای استفاده از لحظاتی که خواهند آمد برنامهریزی و مدیریت کند و بداند که مدیریت زمان از همهی مدیریتها در زندگی مهمتر است.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 127
#28
Posted: 25 Dec 2015 00:45
Shima57: سلام
من پسری دوازده ساله دارم که از کودکی به علت شاغل بودن پدرش در شهر دیگه با خودم حموم می بردمش تا اینکه تو 9 سالگی خواستم مجبورش کنم خودش تنهایی بره حموم ولی نمیره و می خواد با من بیاد حموم البته با وجود اینکه من با لباس زیر هستم هیچ رفتار غیر متعارفی انجام نداده که بگم از لحاظ جنسی باشه اصلا و رفتارش کاملا طبیعیه منم با این مسئله مشکلی ندارم فقط می خواستم بدونم در آینده مشکلی پیش نمیاد
با تشکر
از نظر تربیتی و روان شناختی؛ از نظر تربیتی باید بگوئیم کودک به راحتی رفتار مادر را تشخیص میدهد و آن را دنبال میکند. رفتار مادر برایش کاملاً آشنا است و حافظهاش مملو از خاطراتی از این رفتارها میباشد کودک از رفتار و شکل آنها عکس برداری میکند و در حافظه خود انبار میکند.
چشم و گوش کودک، چون دریچهای باز است میبیند ذهن کودک چون دوربین عکاسی است، که هر چه میبیند در آن منعکس شده و ثبت میگردد.
بنابراین رفتار والدین بخصوص مادر تأثیر فراوانی بر روی کودکان دارد.یکی از اشتباهات بعضی والدین این است که تصور میکنند بچهها چیزی نمیفهمند لذا با پوشش نامناسب در جلو فرزندان خود ظاهر میشوند. غافل از اینکه کودک آنچه را میبیند در حافظه خود ضبط کرده و روزی نمونه آن را از خود بروز خواهد داد.
بنابراین مادر قبل از پنج سالگی در مقابل کودکان پوشش مناسب داشته باشد تا تصویری که در ذهن کودک از مادر باقی میماند، تصویری زیبا و آراسته باشد. و الگوی مناسب از پوشش در ذهن کودک نقش ببندد.
هر چه کودک بزرگتر میشود ضرورت این عمل بیشتر میشود چون کودک بسوی بیدار شدن غریزه جنسی پیش میرود و برخورد با پوشش نامناسب مادر و خواهر او را تحریک میکند.
امّا اینکه بگوئیم بچه را با چنین وضع و پوشش عادت دهیم تا در محیط اجتماعی وقتی با چنین صحنههایی برخورد میکند برای آنها تحریک آمیز نباشد. تجربه غرب نشان داده چنین امری اتفاق نمیافتد. زیرا که روحیه تنوع طلبی انسان به دنبال شکلهای دیگر میرود. و شهوت حالت سیری ناپذیر دارد.
بنابراین شاید فرزند شما هیچ عکس العملی در حمام با شما نشان ندهد ولی تصاویر ضبط شده توسط دوربین ذهن او باعث بلوغ زودرس فرزند شما میشود واین ضریه رحی وجسمی سختی به فرزندتان وارد میسازد.
ازنظز روانشناسی بچه پسر باید از قبل از سن 5 سالگی به بعد با پدر خود به حمام برود.پدر هم باید در حمام پوشش متعارف ولباس زیر مناسب داشته باشد.
ای کاش به جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی
ارسالها: 127
#29
Posted: 25 Dec 2015 00:47
حذف شود
تکرارشد
ای کاش به جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پی صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی
ویرایش شده توسط: alirezamutamed
ارسالها: 12859
#30
Posted: 24 Dec 2016 22:26
یکی از شکلهای مدیریت در خانه و خانواده، واکنش سریع به مسائل پیرامونی است!
Make the REST of your life, the BEST of your life