ارسالها: 2890
#31
Posted: 25 Jun 2015 18:43
کمرویی و روش های درمان آن
انسان اصالتاً موجودی است اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران. بسیاری از نیازهای عالیه ی انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیت هایش فقط از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی می تواند ارضاء شود و فعلیت یابد.
در واقع خودشناسی، برقراری ارتباط مؤثر و متقابل با دیگران، پذیرش مسئولیت اجتماعی و نیل به کفایت اقتصادی از اهداف اساسی همه ی نظام های تربیتی است.
کمرویی غالباً با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت ها، گوشه گیری ها، تکروی ها، عزلت گزینی ها و تنهایی ها گسترده و شدیدتر می شود و درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرا می گیرد. مگر این که بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش های تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش کمرویی و تشدید آن پیشگیری کنیم.
در دنیای پیچیده ی امروز، یعنی در عصر ارتباطات سریع و پیوندهای اجتماعی، ضرورت هرچه بیشتر تعاون و همکاری های ملی و همفکری های علمی، حضور فعالیت فرهنگی و احاطه بر زنجیره ی علوم، فنون و تکنولوژی برتر؛ بدون تردیدپدیده ی کمرویی یک معلولیت اجتماعی است.
در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آن که تمایلی داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی و قابلیت های ارزشمند ایشان در پس توده ای از ابرهای تیره ی کمرویی، ناشناخته می ماند.
چه بسیار دانش آموزان و دانشجویان هوشمند و خلاقی که در مدارس و دانشگاه ها فقط به دلیل کمرویی و معلولیت اجتماعی، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و قدرت خلاقیت و نوآوری نمره ی کمتری از همسالان عادی خود عایدشان می شود؛ چرا که کمرویی یک مانع جدی برای رشد قابلیت ها و خلاقیت های فردی است.
پدیده ی کمرویی در بین بزرگسالان و افراد مسن بسیار پیچیده تر است و چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب موارد، نیازهای درونی، تمایلات، انگیزه ها، قابلیت ها، فرصت ها، هدف ها و برنامه های شغلی، حرفه ای و اجتماعی ایشان را به طور جدی متأثر و دگرگون کند.
پرداختن به پدیده ی کمرویی و بررسی مبانی روان شناختی آن از این رو حائز اهمیت است که تقریباً همه ی ما به گونه ای تجاربی از کمرویی را در موقعیت های مختلف داشته ایم. اما نکته ی مهمتر این است که بعضی ها در همه ی شرایط و موقعیت های اجتماعی به کمرویی قابل توجهی دچار می شوند. بنابراین می توان گفت که اکثر قریب به اتفاق مردم در مواردی از زندگی اجتماعی خود به گونه ای دچار کمرویی شده اند.
- بعضی هاصرفاً در مواقع و موقعیت های خاص دچار کمرویی می شوند.
- بعضی ها دربرخی از مواقع و موقعیت ها دچار کمرویی می شوند.
- بعضی ها درغالب مواقع و موقعیت ها دچار کمرویی می شوند.
- بعضی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان که شمارشان نیز قابل ملاحظه است،تقریباً در همه ی موقعیت های اجتماعی دچار کمرویی می شوند.
روند تحولات اجتماعی گویای این حقیقت است که مسئله کمرویی غالباً با گذشت زمان، فشردگی و پیچیدگی روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی، رقابت ها، گوشه گیری ها، تکروی ها، عزلت گزینی ها و تنهایی ها گسترده و شدیدتر می شود و درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرا می گیرد. مگر این که بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روش های تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش کمرویی و تشدید آن پیشگیری کنیم. باید توجه داشت که کمرویی می تواند به تدریج به صورت نوعی بیماری روانی (روان نژندی) درآید. بنابراین کمرویی باید هرچه زودتر شناسایی، پیشگیری و درمان شود.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ویرایش شده توسط: SARA_2014
ارسالها: 2890
#32
Posted: 25 Jun 2015 18:48
کمرویی چیست؟
کمرویی یک توجه غیرعادی و مضطربانه به خویشتن در یک موقعیت اجتماعی است که در نتیجه ی آن فرد دچار نوعی تنش روانی – عضلانی می شود، شرایط عاطفی و شناختی اش متأثر می گردد و زمینه ی بروز رفتارهای خام و ناسنجیده و واکنش های نامناسب در وی فراهم می شود. به دیگر سخن ، پدیده ی کمرویی به یک مشکل روانی – اجتماعی و آزار دهنده ی شخصی مربوط می شود که همواره به صورت یک ناتوانی یا معلولیت اجتماعی ظاهر می گردد. به کلام ساده، کمرویی یعنی «خود توجهی» فوق العاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا کمرویی نوعی ترس یا اضطراب اجتماعی است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعی گریز دارد.
بنابراین:
1. کمرویی رو به رو شدن با افراد جدید را برای فرد نگران کننده و دشوار می کند.
2. کمرویی وارد شدن به اماکن جدید و کسب و کار و تجارت تازه را برای فرد سخت می نماید.
3. کمرویی مخفی شدن از انظار و احساس عجز در عین توانمندی را سبب می شود.
باید توجه داشت که احساس کمرویی افراد همیشه در برابر انسان ها متبلور می شود و نه در برابر حیوانات، اشیاء و موقعیت های طبیعی و جغرافیایی.
کمرویی از دیدگاه بین فرهنگی
کمرویی پدیده ی گسترده و متنوعی است که نزد افراد، خانواده ها، جوامع و فرهنگ های مختلف معانی متفاوتی دارد. کودک یا نوجوانی ممکن است از نظر روان شناسی اجتماعی فردی کمرو باشد، اما از نظر خانواده یا مدرسه به عنوان یک کودک یا نوجوان مؤدب و متین تلقی گردد. به عبارت دیگر بعضی ها افراد کمرو را انسان هایی ساکت، مؤدب و محترم می دانند و تصور می کنند که این قبیل افراد، شهروندان سالم و بی آزاری هستند و برخی نیز افراد کمرو را انسان هایی مطیع، حرف گوش کن، مستعد و مقبول اجتماع می دانند.
بعضی نیز کمرویی را برای دختران امری عادی و صفتی مثبت تلقی می کنند و آن را برای پسرها یک ویژگی یا منش ناپسند می دانند، در حالی که کمرویی همان گونه که قبلاً اشاره شد، یک معلولیت اجتماعی و مانع رشد مطلوب شخصیت است و برای هر دو جنس امری است نامطلوب و نابهنجار.
برخی دیگر، کمرویی را در افراد، بخصوص نزد دختران مترادف باحیا و عفت می دانند و آن را تأیید، تمجید و تشویق می کنند؛ در حالی که «حیا» یکی از برجسته ترین صفات انسان های متعالی بوده، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. به بیان دیگر قدرت خویشتن داری امری است ارادی و ارزشمند و برعکس کمرویی پدیده ای کاملاً غیر ارادی، ناخوشایند و حکایتگر ناتوانی و معلولیت اجتماعی است.
پدیده ی کمرویی در کشورهای مختلف و از دیدگاه مطالعات بین فرهنگی، حاکمیت نظام های ارزشی متفاوت و غالب بودن بعضی از اهداف خاص تربیتی در خانه و مدرسه نیز بسیار مهم و قابل توجه است.
در بسیاری از جوامع غربی که کارگزاران آنها به طور مستقیم و غیرمستقیم مشوق و مروج رقابت های گسترده، فزون خواهی های فردی، آزادی های فوق العاده ی شخصی و سلطه طلبی و لجام گسیختگی فرهنگی هستند، به لحاظ شایع بودن همین اندیشه ی خودمحوری، برتری جویی، منفعت طلبی و پرخاشگری در خانواده و کلاس و مدرسه درصد افراد مبتلا به کمرویی فوق العاده کمتر از جوامعی است که کودکان و نوجوانان را به سختکوشی و تلاش، قناعت و سازگاری و تواضع تشویق می کنند.
اما در کشورهایی که مردم عمدتاً با تبعیت پذیری محض و شخصیت انفعالی زندگی می کنند، حکومت های دیکتاتورمنش، آزادی های مشروع فردی و اجتماعی را کاملاً محدود می کنند، فرصت تقویت احساس خودپنداری و رشد مطلوب شخصیت افراد فراهم نمی شود و زمینه ی پدیدآیی رفتارهای پرخاشگرانه، کمرویی و اجتماع گریزی بیشتر مشاهده می گردد. بر همین اساس در جوامع کمونیستی، کمرویی در میان اقشار مختلف جمعیت به مراتب بیش از جوامع دیگر است.
انتظار این است که در جوامع اسلامی با توجه به ارزش های والای قرآنی و وظایف و تکالیف شرعی فردی و گروهی، ضرورت پذیرش مسئولیت های اجتماعی و اتصاف به فضیلت های اخلاقی، کودکان، نوجوانان و بزرگسالان به دور از افراط و تفریط، در تربیت اجتماعی رشدی متعادل و متوازن داشته باشد و افراد، با تجلی شجاعت اخلاقی در گفتار و رفتار ایشان از کمرویی، جسارت و پرخاشگری برکنار باشند. بدون تردید مسلمانان کمرو نمی توانند در انجام بعضی از وظایف و مسئولیت های اجتماعی خود موفق باشند. فی المثل خمیر مایه ی ایفای وظیفه ی مهم امر به معروف و نهی از منکر برخورداری از شجاعت اخلاقی و مهارت برقراری ارتباط اجتماعی متقابل، مؤثر و مفید است.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#33
Posted: 25 Jun 2015 18:50
فرمول اعتماد به نفس برای خانم ها
ما با این اسلحه به دنیا نمی آییم بلکه باید خود درصدد دستیابی به آن باشیم. هر کسی همیشه این سلاح را در دست ندارد و تنها با صحبت کردن نمی توان آن را به دست آورد. بله از «اعتماد به نفس» صحبت می کنم ما خانم ها برای افزایش اعتماد به نفس در وجودمان با دشواری خاصی روبرو هستیم. اولین دلیل این دشواری این است که ما خانم ها به صورتی غریزی بیشتر از آنکه به خود توجه کنیم، بر مسایل اطرافیان متمرکز می شویم و طبیعی است که زمان کمتری برای پیشرفت و ارتقاء اعتماد به نفس در وجود خود می یابیم.
دلیل دیگر این که دختران حتی از ابتدای تاریخ، بیش از آنکه به داشتن جسارت و اعتماد به نفس تشویق شوند. به بی ارادگی و انفعال ترغیب می شده اند.
اما همه روزه هنگامی که تلویزیون را روشن می کنیم و یا شروع به خواندن روزنامه می کنیم. با حجم وسیعی از اطلاعات و اخبار در مورد خانم های موفق و با اعتماد به نفس بالا برخورد می کنیم . چگونه این خانم ها به خودباوری رسیده اند؟ چطور آنها با وجود همه سختی ها و مشکلات موجود، به سعی و تلاش خود ادامه داده اند؟
اگر از آنها در مورد اعتماد به نفس شان بپرسید، حتماً چنین فرمولی به شما ارایه می دهند:
مسئولیتی را بر عهده بگیرید.
این نکته اولین و مهمترین جزء فرمول اعتماد به نفس است شما و تنها خود شما می توانید در زندگی خود تحولی به وجود آورید.
اگر منتظرید که موقعیت خوبی به شما پیشنهاد شود. لازم است زمان زیادی را صبر کنید. این نکته را بدانید مسیری که شما را به قله اعتماد به نفس می رساند همان جاده ای است که خود قدم در آن نهاده اید و مطمئناً شخص دیگری نمی تواند شما را به قله برساند.
تجربه های جدیدی را در زندگی امتحان کنید. هر چیز جدید و نوینی را امتحان کنید در کلاسی که در زمینه آن آشنایی چندانی ندارید، شرکت کنید.
امتحان و آزمایش توانایی ها و قابلیت ها در حیطه ای جدید، راهی شگفت انگیز برای آموختن اعتماد و اتکا بر خویش است.
ابتدا طرح یک عمل را بریزید و سپس آن را به انجام رسانید. یک زمینه خاص برای پیشرفت شخصی و حرفه ای خود انتخاب کنید و از قبل اقداماتی را که برای دستیابی به آن لازم است، مرحله بندی کنید و برای هر مرحله زمان خاصی را در نظر بگیرید. اکنون وقت آن رسیده است که هر مرحله ای را براساس طرحی که از قبل پیش بینی شده ، بدون هیچ عذر و بهانه ای به پایان برسانید.
هر قدم کوچکی در انجام این مراحل، گام بزرگی است به سوی اعتماد به نفس شما!
در انجام کارهایتان پافشاری کنید.
زمانی که در میدان چالشی جدید قرار می گیرید مقاومت به خرج دهید. اعتماد به نفس واقعی از این اعتماد ناشی می شود که شما می توانید با اتکا بر توان خویش و بدون در نظر گرفتن نتیجه کار با سعی و تلاش عملی را انجام دهید و با جسارت تمام آن را به پایان رسانید.
اگر زمانی که اعتماد به نفس انجام کاری را دارید، مسئولیت انجام آن عمل را به تعویق بیندازید، هرگز آن را انجام نخواهید داد ؛ اما در حیطه علم روان شناسی، به این نتیجه رسیده ایم که تغییر رفتار سبب ایجاد تغییراتی در احساسات انسان می شود. بنابراین اگر عهده دار انجام کاری می شوید و آن را با اعتماد به نفس صوری و ظاهری انجام می دهید، مطمئن باشید احساس اعتماد به نفس واقعی در درونتان ریشه می دواند.
از انسان های موفق کمک بخواهید.
آیا شخص قابل اعتمادی را می شناسید که بتواند یکی پس از دیگری مسئولیت کارهای جدید و همراه با ریسک را عهده دار شود؟ ببینید که او چطور این کار را انجام می دهد! به خود جرئت دهید و با این گونه افراد ملاقات کنید و دریابید که چطور آنها مسئولیت های خطیر را برعهده می گیرند.
انسان های مطمئن به خود از کمک کردن به افراد خوشحال می شوند و از این طریق تلاش ها و تشویق هایی را که سبب شده امروز به چنین موقعیتی برسند تداعی می کنند.
اگر فکر می کنید به ورزشکاری موفق غبطه می خورید و یا اگر در مورد زنی که در شصت سالگی به دانشگاه پزشکی راه یافته است در روزنامه مطلبی خوانده اید و آهی آرزومندانه کشیده اید ، بدانید که همین جا و همین حالا فرمول اعتماد به نفس را در دست دارید.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#34
Posted: 13 Nov 2015 00:37
مچ استرس تان را بگیرید
مقابله با استرس
برای پیشگیری و کاهش استرس روشهای مدیریتی را درک کرده و از آنها استفاده نمایید
گاهی لازم است با استرس تان مچ اندازی کنید،خلاصه برای سلامت تان هم که شده لازم است یا شما برنده شوید و یا تسلیم او شوید. نکته مهم درباره استرس این است که یک دفعه شما را از بین نمی برد، بلکه مانند خوره ای به تدریج زندگی تان را تحت تاثیر قرار می دهد. پس تا دیر نشده است، مچ استرس تان را بگیرید تا بیش از این شما را آزار ندهد.
استرس حالت ناخوشایندی است که اگر آن را مدیریت نکنیم شما را مدیریت میکند و فشار شما را در دست میگیرد. مدیریت استرس با شناسایی منابع استرس در زندگی شروع میشود و این به راحتی امکان پذیر نیست. همیشه منبع استرس آشکار نیست و نادیده گرفتن استرسی که بر افکار، احساسات و رفتارتان القا میشود بسیار آسان است.
فقیهی روانشناس میگوید: استرس علل و عواملی است که روان انسان را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث ناراحتی و مشکل می شود، معمولا باید در ابتدا موقعیتی که فرد در آن قرار دارد، شناسایی شود و مشخص شود فرد در این موقعیت در چه جایگاهی قرار دارد و از کجا احساس ناراحتی می کند و چه عاملی باعث ناراحتی او شده است، معمولا نگرش فرد اگر مثبت باشد به آسانی میتوان آن مسئله را مورد تحلیل قرار داد و از فشار و عواملی که بر او ایجاد میشود، خود را مصون نگه دارد و خود را به فضایی که برای آرامش ایجاد میکند، هدایت کند. معمولا شناختهای انسان اگر غلط باشد و یا شناختهای نادرستی باشد یا شناختی که با شناختهای دیگر همراه نباشد برای او استرس ایجاد میکند، به عبارتی از یک طرف یکسری از آگاهیها باعث استرس میشود. معمولا عواملی که استرس ایجاد میکنند، این عوامل در واقع استرس زا نیستند بلکه نوع نگاهی که فرد به آن عامل دارد، میتواند خطرناک و منفی باشد و آسیب به فرد بزند و روان انسان را تحت تاثیر قرار دهد.
چگونه استرس را مدیریت کنید؟
برای پیشگیری و کاهش استرس روشهای مدیریتی را درک کرده و از آنها استفاده نمایید به عنوان مثال مدیریت زمان و اعتماد به نفس دو مهارت مهم در کاهش استرس هستند، زیرا بسیاری از مشکلات ناشی از فشارهای زمانی یا روابطی هستند که از طریق اعتماد به نفس بیشتر و رفتارهای کنترل شده قابل حل هستند.
دستهایتان را بشویید
برای کم کردن استرس راههای بیشماری وجود دارد. برخی از این راهها تنها در چند ثانیه بر سیستم عصبی بدن تاثیر میگذارند و آرامشی که بهخاطر اضطراب از دست رفته به بدن شما برمیگردانند. کمک گرفتن از آب گرم یکی از این راههاست. اگر اضطراب دارید، میتوانید با یک دوش آب گرم حال خود را بهتر کنید یا در وانی که از آب گرم پر شده، چند دقیقه دراز بکشید و برای آرام کردن فکرتان تلاش کنید؛ اما در صورتی که امکان دوش گرفتن ندارید، میتوانید تنها با شستن دستهایتان با آب گرم یا چند ثانیه قرار دادن دستتان زیر چنین آبی، حال خود را بهتر کنید.
ادا در بیاورید
برای رها شدن از استرس، گاهی چارهای جز زشت شدن ندارید. وقتی که فشار روانی به بدن شما حمله میکند، باید عضلات صورت، فک، گردن و سرتان را رها کنید تا آرامشتان را دوباره به دست بیاورید. نگران نباشید؛ کار پیچیدهای نیست. در خانه میتوانید به همان شکلک درآوردن خلاصهاش کنید و با کمی ادا درآوردن حال خود را بهتر کنید.
کرفس بجوید
چهره احمدرضا عابدزاده را یادتان هست؟ در مسابقات فوتبال همیشه با جویدن آدمس استرسش را کم میکرد. محققان میگویند شیوه او واقعا در کاهش اضطراب تاثیر دارد اما بررسیهای آنها نشان میدهد که راه بهتری هم برای خلاص شدن از استرس وجود دارد.
شما برای رسیدن به چنین هدفی، باید دستگاه گوارشتان را فریب دهید و وانمود کنید که در حال غذاخوردن هستید. اگر یکی از نزدیکان شما اضافه وزن داشته باشد، حتما دیدهاید که وقت عصبی شدن بیشتر غذا میخورد یا به هلههولهخوری رو میآورد. چنین فردی دقیقا با کمک دستگاه گوارشی که مشغول هضم غذاست، برای آرام شدن تلاش میکند. در چنین شرایطی، شما می توانید با هویج، کرفس و خوراکیهایی از این دست دستگاه گوارشتان را فریب دهید.
خط بکشید
وقتی در یک جلسه مهم با قلم و کاغذ حاضر شدهاید و اضطراب دارید، تنها به نوشتن نکات مهم جلسه کفایت نکنید، روی کاغذی که جلویتان گذاشتهاید، نقاشی بکشید و خط خطی کنید؟ این کار کمک می کند، استرس شما هر لحظه کمتر شود.
خودتان را بغل کنید
اغلب ما وقتی اضطراب داریم، به پناهبردن در آغوش مادرمان یا یکی از اعضای خانواده، آرام میگیریم اما اگر در لحظهای که اضطراب به جسم و روان شما حملهور شده تنهایید، میتوانید با در آغوش گرفتن خودتان تنشی که عذابتان میدهد را کم کنید.
سالاد بخورید
وقتی که استرس دارید ممکن است میلتان به خوردن شیرینی یا سیبزمینی سرخ کرده چند برابر شود. مغز شمایی که با استرس درگیر هستید، بیشتر از هر زمانی دوست دارد قند یا کربوهیدرات را به خود جذب کند اما همیشه برای پاسخ دادن به این نیاز، قرار نیست سراغ هلههوله بروید. برای اینکه استرس به چاقتر شدن شما یا از دست رفتن سلامتتان ختم نشود، میتوانید به سالاد خوردن رو بیاورید.
کفشهایتان را دربیاورید
اگر با رئیستان بحث کردهاید و حسابی استرس دارید، پشت میزکارتان برگردید و بلافاصله کفشهایتان را در بیاورید. وقتی کفش پایتان است، گردش خونتان دچار اختلال میشود و استرس بدنتان هر لحظه بیشتر میشود اما اگر کفشها را در بیاورید، اجازه میدهید پاهایتان نفس بکشند.
استرس و یک تصمیم غلط
پژوهشگران در یک مطالعه جدید نشان دادهاند که چگونه استرس میتواند نقاطی از مغز را که با توانایی کنترل شخص بر خود و تصمیم گیری ارتباط دارد، تحت تاثیر قرار دهد. معمولا تصمیمات مهم باید در شرایط استرسزا اتخاذ شوند. گاهی اوقات، این شرایط میتواند توانایی شما را در خویشتنداری به خطر اندازد که این نیز به نوبه خود میتواند بر فرایند تصمیمگیری تان تاثیر بگذارد.
کم کردن استرس
مچ استرس تان را بگیرید تا بیش از این شما را آزار ندهد
براساس این مطالعات برخی از روشهای عملی و علمی مقابله با استرس عبارتند از :
· کشیدن نفس عمیق و نوشیدن یک لیوان آب در مواقع بروز مشکل
· صحبت کردن
· نوشیدن هشت لیوان آب در روز
· تهیه فهرستی از موفقیتهای کسبشده و مرور روزانه آنها
· دیدن برنامههای طنز و خواندن پیامکهای خنده دار
· قدم زدن در طبیعت
· برقراری ارتباط با دوستان خوب و شاد
· کنارگذاشتن نگرانی از آینده
· بیان صریح خواستهها به همسر و مدیر
· برنامهریزی دقیق
· دوش گرفتن و استفاده از عطر
· تمیزنگه داشتن محیط کار و زندگی
· هنر 'نه' گفتن در صورت لزوم
· پوشیدن لباسهای راحت و شاد
· مشورت
· گریه کردن در مواقع ترس و ناراحتی
· افزایش اعتماد به نفس
· دادن فرصت اشتباه کردن به دیگران
· انجام حرکات ورزشی منظم
· اولویتبندی تمام امور در زندگی
· متعهد بودن در کار و روابط
· بیتوجهی به شایعات بیاساس
· تکرار مداوم این عبارت : هیچ انسانی کامل نیست.
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 517
#35
Posted: 18 Nov 2015 14:36
درود به دوستان
به نظرم این تاپیک یکی از تاپیک های بسیار مفید این سایت هست.. ولی در عین حال میبینم که خیلی سوت و کوره و طرفداری به اون صورت نداره
مخصوصا که تو نسل جدید، بچه های دهه ۸۰ و ۹۰ این عدم داشتن اعتماد به نفس خودش رو توی دوران دبستان و راهنمایی نشون میده. من بخاطر شغل دومم شرایطی هست که با بچه های این دوره زیاد در ارتباطم.. متاسفانه توی تمرین های گروهی یی که واسه این بچه ها میزاریم حدود ۷۰ درصد از این بچه ها توانایی سازگاری با محیط گروه رو ندارن و در بعضی مواقع رفتار های فوق العاده گوشه گیرانه و منزوی رو از خودشون نشون میدن. وقتی ازشون میخوایم که مدیریت یه گروه نهایتا ۵ نفره از همسن های خودشون رو داشته باشن شدیدا شونه خالی میکنن و هیچ اعتماد به نفسی برای داشتن مسئولیت ندارن. جدیدا زیاد شده، بچه هایی رو میارن باشگاه که خیلی دیر زبون باز کردن و علاقه ای به حرف زدن و بودن در محیط های اجتماعی رو ندارن. اکثر بچه ها طوری دارن بزرگ میشن که همه دنیاشون محدود میشه به محیط خونه و دبستان یا مهد کودکشون. متاسفانه امروزه والدین ناخواسته بچه ها رو از فضاهای اجتماعی دور نگه میدارن و با وسایل و لوازمی مثل تبلت و همه اون چیزایی که میدونین جلوی پیشرفت اعتماد به نفسشون رو میگیرن. لطفا اگر وقتی دارین که میتونین با بچه ها بگذرونین تا میتونین اونا رو توی فعالیت های جمعی استفاده کنین.. ازشون بخواین برنامه بریزن، یه برنامه ریزی رو بهشون بدین تا اجرا کنن، بهشون مسئولیت بدین، هر قدر کوچیک
بزارین جرات صحبت و اظهار نظر توی جمع رو به روش ادم بزرگا تجربه کنن. همزمان ضخصیت محترمانه رو براشون تعریف کنین..
حالا دوستان بازم بیان نیتونیم بیشتر دریاره ش بحث کنیم
The Search for Freedom
درک کردن سخته، درک نشدن سخت تر
ارسالها: 2890
#36
Posted: 1 Dec 2015 17:38
مبارزه با منفی ممنوع! به مثبت رای بده !
بهترین روش خلاصی از شر افکار منفی، سرمایهگذاری روی نقطه مقابل یعنی افکار مثبت است
چرا با وجود تلاشهای ضدجنگ در کل کره زمین، هر روز آتش جنگ بین کشورها شعلهورتر میشود و سلاحهای جنگی بیشتری ساخته میشود؟ چرا با وجودی که با همه ضدتبلیغی که علیه استعمال موادمخدر در سراسر جهان صورت میگیرد، هر روز شاهد به دام افتادن انسانهای بیشتری در یکی از شاخههای اعتیاد هستیم!؟
چرا با وجود این همه جلسه و هشدار در خصوص اثر گلخانهای و گرم شدن تدریجی کره زمین و نابودی یخهای قطبی و این همه تلاش گروههای مدافع محیط زیست، زمین هنوز گرمتر میشود؟
چرا اینقدر جهانی بیندیشیم، در همین محیط خانواده و فامیل هم میتوان به نمونههای بسیاری از رفتارها و اخلاقها و حرکات منفی اشاره کرد که با وجود ضدیت و مخالفت صریح همه بزرگان فامیل و عاقلان قوم، باز توسط بسیاری مورد اقبال قرار میگیرد و نسل به نسل تعداد بدرفتارها و بداخلاقها زیادتر میشود!؟ اما بهراستی چرا همه این مبارزات با منفی، جواب عکس میدهد و همیشه از یک جایی یک منفی، مقابل مبارزان سیاهی، قد علم میکند و آنها را به چالش میکشد.
پاسخ این سوال را باید در روش غلط برخورد با منفی جستوجو کرد.
میگویند مادرترزا راهبه معروف که عمر خود را برای کمک به فقرا و محرومین هندوستان و جهان صرف کرده بود هرگز در هیچ نهضت ضد جنگ شركت نکرد. نه برای اینکه او با جنگ موافق بود بلکه به این خاطر که معتقد بود مبارزه با سیاهی به نوعی زندهسازی و هویتبخشی به سیاهی و تاریکی است و راه درست آن است که انسان به جای پايین آوردن ارج و قرب خود و رو در رو شدن و همکلام شدن با سیاهی و زشتی، به سمت روشنایی برگردد و به تبلیغ سفیدی و پاکی برخیزد. میگویند مادرترزا همیشه میگفت:" هر وقت نهضت تبلیغ صلحی راه افتاد، نام مرا در اول لیست بنویسید!"
"پرم راوات" سخنران برجسته هندی که به زبان انگلیسی در کانال خاصی به نام صلح واژه (Word of Peace) هر شب از طریق کانالهای مختلف ماهوارهای و شبکههای تلویزیونی در سراسر جهان سخنرانی میکند، همیشه سوال جالبی میپرسد. او میگوید:" چرا همه کشورها وزارت جنگ دارند اما هیچ کشوری وزارت صلح ندارد!؟ چرا در همه کشورها کارخانجات ساخت سلاحهای جنگی وجود دارد، اما در هیچ کشوری کارخانه ساخت ابزارهای صلح و آشتی برپا نشده است!؟" به عبارت دیگر پرم راوات نیز معتقد است که به جای رو در رو شدن و گفتمان با سیاهی بهتر است به سمت مقابل آن یعنی سفیدی و صلح و آرامش برگردیم و به آن رای دهیم.
اگر نوشتههای منفی و فیلمهای ناهنجار و گفتهها و درسهای نادرست در دنیا زیاد شده، چرا وقت خود را برای محکومیت این منفیها هدر میدهی!؟ به جای آن نوشتهای مثبت و انرژیبخش بنویس! فیلمهای پرمعنا و اثرگذار بساز! درسهای درست و انرژیبخش و امیدوارکننده منتشر کن و به یکباره خیل مشتریان را از سمت منفی به آثار مثبت و انرژیآفرین بکشان. خواهی دید که با این شیوه در طول زمان سیاهی رنگ میبازد و از بین میرود و سفیدی تمام عالم را پر میکند.
اگر از افکار ناامیدکننده و منفی عذاب میکشی و نسبت به حرفها و گفتههای افراد منفی احساس ناراحتی میکنی، بیجهت خود را درگیر یافتن راهی برای زمین زدن این افراد، نكن. چرا که هر نوع کلنجاری با تفکر منفی به شکل غیرمستقیم جان بخشیدن و طولانی کردن عمر آن پدیده منفی است و بهترین روش خلاصی از شر این منفیها، سرمایهگذاری روی نقطه مقابل یعنی افکار مثبت و حرفهای انرژیبخش و امیدآفرین است. خواهی دید به محض چرخش به سمت پنجره مثبتها و خارج ساختن منفیها از مقابل چشمانت، جریانی آرامبخش کل زندگی تو را دربرمیگیرد و با هر گامی که به سمت مثبتها برمیداری، سایه منفیها روی تو و زندگیات کمرنگتر و کم رمقتر میشود و سرانجام زمانی میرسد که در اطراف تو چیزی جز برکت، امید، آرامش و غنا وجود ندارد.
پس به هیچ وجه وقت خود را به درگیری و کلنجار رفتن با افکار و رفتارها و گفتههاي افراد منفی هدر ندهید. به جای آن وقت و انرژی خود را صرف تولید و تقویت گفتار و پندار و کردار نیک کنید. خواهید دید که به طور معجزهآسایی شر و پلیدی از همه جنبههای زندگی شما محو میشود و همه انسانهای اطراف شما نيز در دریایی از آرامش و برکت شناور میشوند. تنها در آن موقع است که میفهمید چرا منفیها برای زنده ماندن اینقدر به توجه من و شما نیاز دارند!
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#37
Posted: 1 Dec 2015 17:45
نکاتي براي رهايي از آشفتگي هاي ذهنی
عدم تمرکز فکری و آشفتگی ذهنی اصولا منشا درونی و یا بیرونی و یا هر دو عامل را شامل می شود
عدم تمرکز فکری و آشفتگی ذهنی اصولا منشا درونی و یا بیرونی و یا هر دو عامل را شامل می شود .
بخشی از منشا درونی مربوط به حساسیت ها و هیجانات و افسردگی ها می باشد . لکن بخشی از منشا بیرونی ضعف و یا عدم تمرکز ذهنی مربوط به آثار محیط اطراف و یا خارج از آن است که به صورت انرژی و امواج وارد شبکه ضمیر ناخود آگاه می شود و اثر خود را بر جا می گذارد و موجبات حواس پرتی و اختلال در نظم فکر و ذهن ما را فراهم می سازد لذا هر چقدر میزان تبعات التهاب آمیز درونی و بیرون انسان کاهش یاید به همان میزان از نظر کمی و کیفی تمرکز فکر و ذهن قوی تر و بهتر خواهد شد.
همگی ما در طول روز با انواع تفکرات، جریانهای اطلاعات دریافتی و برنامهریزیها روبرو میشویم که موجب میشود تمرکز بر وظایف و آنچه در همان لحظه ملزم به انجام آن هستیم دشوار شود.برای مهار کردن این ذهن سرکش، مخصوصا در زمان کار و استفاده از اینترنت چارهای جز «حضور ذهن» نخواهیم داشت.
برای درمان آشفتگی ذهنی رعایت موارد زیر بسیار تاثیرگذار هستند:
1. مراقبه
حتی چند دقیقه مراقبه ساده می تواند برای از بین بردن آشفتگی ذهنی تان کافی باشد، به شما کمک می کند احساس پایدار تری داشته باشید و قدرت تمرکز تان را افزایش می دهد. برای انجام یک مراقبه ساده، زمان سنج را برای 5 دقیقه تنظیم کنید، چشمانتان را بروی نقطه مقابل تان متمرکز کنید و تمرکز تان را بروی نفس کشیدن تان منتقل کنید. هر زمان متوجه شدید که دارید درگیر افکارتان می شوید، نگران نباشید. فقط آگاهی تان را بروی تنفس تان بازگردانید بزودی متوجه می شوید که ذهنتان چقدر سرگردان بوده است.
2. در مورد آن صحبت کنید
صحبت کردن در مورد موضوعاتی که باعث آشفتگی ذهنی تان شده است دو مزیت اصلی بهمراه دارد: می تواند به شما احساس تایید شدن و شنیده شدن را بدهد، همچنین می تواند شما را با دیدگاه های مختلف دیگران آشنا بکند.
اغلب، فقط داشتن کسی که به حرف هایتان گوش بدهد و افکارتان را درک کند باعث می شود که فوریت و شدت و کثرت افکارتان از بین برود. به همان اندازه، شنیدن افکار و دیدگاه های فکری طرف مقابل می تواند شما را با بینش و وضوح و راهکارهای جدیدی آشنا کند.
دلیل آشفتگی ذهنی
نوشتن برنامه های روزانه در برطرف کردن آشفتگی ذهنی کمک می کند
3. یادداشت های روزانه
جریانی از آگاهی که از نوشتن نشریه روزانه بدست می آید راهی بسیار عالی برای برای منتقل کردن افکار و احساسات تان از ذهن تان بری کاغذ می باشد، بخصوص اگر توسط افکار خاصی در مورد شخص، موقعیت و یا رویداد بخصوصی پریشان خاطر شده باشید.
این نوع خاص از یادداشت های روزانه در تئوری آسان است، اما در ابتدا در عمل می تواند احساس غریبی به ما ببخشد و باید چند بار سعی کنید تا بتوانید از آن بهره کافی را ببرید. برای اینکه بیشتر جریان آگاهی یادداشت های روزانه را در خودتان ایجاد کنید, یک برگه خالی (یا سند کامپیوتری خالی) بردارید و بسادگی هر چه تمام تر هر آنچه که به ذهنتان می رسد را یادداشت کنید.
تمام افکارتان بروی کاغذ منتقل می شود، حتی شده بنویسید "من نمی دانم چه چیزی بنویسم".
وقتیکه از نشریه روزانه با سیستم جریان آگاهی استفاده می کنیم, خیلی ساده است که خود-سانسوری داشته باشیم و در مورد چیزی که نوشته ایم شروع به قضاوت کردن کنیم. برای اینکه این نوع از یادداشت های روزانه موثر باشد، سعی کنید هر گونه فکر اضافی در مورد چیزهایی که باید و یا نباید می نوشتید، کیفیت جمله بندی و گرامرتان، و اینکه چیزی را که نوشته اید چه احساسی در شما بوجود می آورد را متوقف کنید. این قبیل افکار اهمیتی ندارند; مهم ترین نکته این است که کانالی برای تخلیه افکارتان دارید،حالا هر چه که می خواهد باشد.
4. روگرفت حافظه
اگر مشغولیت ذهنی بروی موضوع بخصوصی ندارید، اما برای متمرکز ماندن بروی لیست کارهایی که باید انجام بدهید با خودتان کشمش دارید، طوفان ذهنی (brainstorming) و یا روگرفت حافظه می تواند روش موثری برای از بین بردن آشفتگی ذهنی تان باشد.
'رو گرفت حافظه' اصطلاحی است که توسط David Allen ابداع شده است، نویسنده کتاب Getting Things Done، که یکی از محبوب ترین سیستم های بهره وری در جهان است. وقتیکه از حافظه تان روگرفت تهیه می کنید، هر چیزی که فکرش را می کنید برای انجام دادن یا بخاطر آوردن کاری نیاز است، می نویسید، سپس این موارد را در قالب وظایف و یا پروژه های فردی سازمان دهی می کنید. هر چقدر اطلاعات بیشتری را در ذهنتان ذخیره کنید، افکارتان را آشفته تر احساس خواهید کرد. لیست کارهایی را که باید انجام بدهید از ذهنتان بروی کاغذ انتقال بدهید و فضای با ارزش ذهن تان را خالی کنید تا بتوانید بروی چیزهای دیگر تمرکز کنید.
5. مکان انجام فعالیت هایتان را تغییر بدهید
تغییر مکان انجام فعالیت ها ممکن است ساده تر از آن باشد که موثر بنظر برسد، اما اینکار واقعا جواب می دهد. وقتی کار مشابه ای را در یک مکان بارها و بارها انجام می دهیم (برای مثال، نوشتن گزارش در محل کار)، می توانیم در این عادت ذهنی که مربوط با آن مکان و یا فعالیت خاص است گیر بیافتیم. انتقال آن فعالیت به محیط جدید می تواند باعث بشود که با دید و تمرکز تازه ای به آن مواجه بشویم، و خستگی روانی که می تواند منجر به این شود که ذهنمان بروی چیزهای دیگر سرگردان شود را تسکین بدهیم .
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود