ارسالها: 12930
#1,491
Posted: 6 Jul 2015 00:04
کشف موجود عجیب و ناشناخته جدید
در سواحل شرقی روسیه بقایای یک موجود غولپیکر دریایی پیدا شده که منقاری مانند پرندگان و دُمی پشمالو دارد. دانشمندان هنوز به درستی ماهیت این جانور را تشخیص ندادهاند.
به گزارش فرادید، به نظر میرسد این جانور جهشیافتهی ماقبل تاریخی کمی شبیه دلفین باشد، اما اندازه آن دو برابر یک انسان بالغ است. لاشه این جانور عجیب در سواحل نزدیک فرودگاه «شاخترسک» در جزیره «ساخالین» پیدا شده است. جزیره ساخالین در شرق روسیه قرار دارد و فاصله آن تا ایالات متحده کمتر از فاصله آن تا مسکو است.
تصاویری که از منتشر شده حکایت از بدن خزدار جانور دارد و همین مسئله موجب حیرت زیستشناسان شده است. نیکولای کیم، معاون دپارتمان پیشبینی شرایط جویِ موسسه تحقیقاتی ساخالین، معتقد است که این جانور یک دلفین بزرگ است: «بر اساس ویژگیهای پوستی این جانور میتوانم بگویم که گونهای نادر است. البته تردید دارم که این جانور در آبهای روسیه زندگی کند. به نظرم با جریان گرم به اینجا آمده است. قبلا پیش آمده که گونههای حارهای و نیمهحارهای به اینجا بیایند و وقتی شرایط مناسب شد در همینجا بمانند، اما اغلب میمیرند. من حتم دارم که این جانور یک دلفین است، هرچند که خز دارد و هیچ دلفینی خزداری هم تاکنون دیده نشده است.»
برخی میگویند که این جانور شبیه دلفین رودخانه گنگ در مناطق هند، پاکستان، نپال و بنگلادش است. دلفین رودخانه گنگ با انواع دیگر دلفینها متفاوت است، اما حتی آنها هم خز نداشته و طولشان نیست از ۲.۴ متر بیشتر نمیشود. اما لاشه پیدا شده بسیار بزرگتر از دلفین رودخانه گنگ است.
بیش از ۴۰ گونه دلفین در جهان وجود دارد که بزرگترین آن «اورکا» نام داشته و طولش نیز به ۱۰ متر میرسد. البته اورکا با نام «نهنگ قاتل» شناخته میشود. گفته میشود که دلفینها در بدو تولد موی کوتاهی دارند اما پس از تولد تمام آن از بین میرود. در حال حاضر دو نظریه برای این جانور وجود دارد. نظریه اول اینکه این جانور با جلبک رشتهای پوشانده شده و نظریه دوم نیز این است این جانور متعلق به دوران ماقبل تاریخ بوده و تاکنون در لایه منجمد مدفون بوده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,492
Posted: 6 Jul 2015 00:36
بدترینها برای سندرم رودهی تحریکپذیر
شکمتان پیچ میزند، نفخ میکند و مدام به دستشویی میروید اما مشکلتان همچنان ادامه دارد. احتمالاً از مشکل سندرم رودهی تحریکپذیر رنج میبرید. البته علائم همه یکسان نیست اما به احتمال زیاد مصرف برخی مواد غذایی مانند محصولات لبنی، برخی سبزیجات و غیره باعث تشدید مشکل میشود.
در این مطلب شما را با مواد غذایی نامناسب برای سندروم رودهی تحریکپذیر بیشتر آشنا میکنیم. با ما همراه باشید...
محصولات لبنی
محصولات لبنی حاوی میزان زیادی لاکتوز هستند. شیر حاوی میزان زیادی از این ماده است. البته در پنیرهایی مانند ریکوتا و همچنین خامه و بستنی نیز به میزان قابل توجهی لاکتوز وجود دارد.
بهتر است به جای نوشیدن شیر از نوشیدنیهایی بر پایهی نارگیل یا فندق و یا شیر شاهدانه استفاده کنید و به جای پنیرهای اشاره شده از پنیرهای سخت مانند چدار و غیره استفاده کنید.
میوههای حاوی فروکتوز بالا
تمام میوهها حاوی فروکتوز هستند اما میزان این ماده در برخی از میوهها بیشتر است. فروکتوز در اغلب موارد باعث ایجاد مشکل در روده میشود. از بین میوههای سرشار از فروکتوز میتوان به هندوانه، سیب، گلابی، میوههای خشک و آبمیوهها اشاره کرد.
بهتر است از میوههایی مانند موز، انگور فرنگی، انگور، پرتقال یا لیموترش استفاده کنید.
سبزیجات حاوی فروکتان بالا
برخی سبزیجات به طور طبیعی حاوی فروکتان هستند. این کربوهیدرات برای افرادی که رودههای حساسی دارند مشکل ایجاد میکند. فروکتان به میزان بالا در خانوادهی کلمها مانند بروکلی، گل کلم و غیره و همچنین در پیاز، سیر، ترهفرنگی، مارچوبه و آرتیشو یا همان کنگرفرنگی وجود دارد.
بهتر است از سبزیجات دیگری مانند هویج، اسفناج و دیگر سبزیجات برگ سبز، کدو، گوجهفرنگی، کدوحلوایی و بادمجان استفاده کنید.
حبوبات
حبوبات حاوی کربوهیدراتهایی هستند که به سختی هضم میشود. این مواد غذایی منبع فوقالعادهی فیبر محسوب میشوند اما با این حال برای افرادی که دستگاه گوارش حساسی دارند مناسب نیست. بنابراین اگر از سندرم رودهی تحریکپذیر رنج میبرید حواستان به لوبیاها، عدس، نخود و سویا باشد.
بهتر است از دانههای دیگری مانند کینوا که سرشار از پروتئین هستند و همچنین از گندم سیاه و ارزن و غیره استفاده کنید.
مواد غذایی حاوی polyol
این ترکیب به طور طبیعی در مواد غذایی مختلفی مانند قارچها وجود دارد اما از آن به طور گستردهای در ترکیب مواد غذایی صنعتی که با شیرینکنندههایی مانند سوربیتول یا مانیتول تهیه شدهاند استفاده میشود.
بهتر است به جای استفاده از مواد غذایی که دارای شیرینکنندههای مصنوعی هستند از شربت افرا یا شیرینکنندههای طبیعی استفاده کنید.
چند توصیهی کلی
یادداشتبرداری کنید و تغذیهی سالم داشته باشید
اگر دچار اسهال، یبوست یا نفخ میشوید بهتر است یک دفترچه یادداشت داشته باشید و هر آنچه میل میکنید (که باعث بروز علائم احتمالی میشوند) را در آن یادداشت کنید. اگر هر مادهی غذایی با شما سازگار نباشد بلافاصله یعنی حدود یک تا چند ساعت بعد علائم خود را نشان میدهد. به عقیدهی متخصصان یادداشت برداری باعث میشود که شما دقیقتر تأثیر مواد غذایی را روی رودههایتان ارزیابی کنید.
متأسفانه با وجود اینکه برخی مواد غذایی بسیار مفید هستند (مانند حبوبات، کلمها و غیره) اما مصرف آنها شما را به دردسر خواهد انداخت. اما باید بدانید که همهی افرادی که دچار این سندرم هستند علائم یکسانی نسبت به مواد غذایی اشاره شده نشان نمیدهند. بنابراین در گام اول نیازی نیست که این مواد غذایی سرشار از مواد مغذی را به طور کلی از برنامهی غذاییتان حذف کنید. بلکه بهتر است یادداشتبرداری کنید و در خصوص مواد غذایی و تأثیر آنها بر شرایط بدنیتان با پزشک مشورت کنید. در این صورت شما میتوانید یک برنامهی غذایی سالم داشته باشید که بدون تحمل درد و مشکلی از خواص مواد غذایی مفید بهرهمند شوید.
خودتان را نگه ندارید
هر زمانی که احساس نیاز به دستشویی داشته باشید خودتان را نگه ندارید. مقاومت کردن در برابر نیاز به دستشویی باعث تشدید علائم میشود.
به اندازهی کافی بخوابید
کمبود خواب باعث تشدید علائم رودهی تحریکپذیر میشود. توصیه میکنیم سر ساعت مشخصی بخوابید و بیدار شوید. باید هر شب حداقل 7 ساعت بخوابید. برای داشتن خواب باکیفیت بهتر است در طول روز فعالتر باشید و به طور مرتب نیز ورزش کنید. به عقیدهی متخصصان 20 تا 30 دقیقه ورزش به مدت حداقل 3 مرتبه در هفته برای شما مفید است. ورزش به رودهها کمک میکند تا انقباضهای نرمالی داشته باشند. به این ترتیب احتمال بروز یبوست و نفخ خواهش پیدا میکند. علاوه بر این ورزش منظم باعث کاهش استرس میشود که یکی از عوامل بروز و تشدید سندرم رودهی تحریکپذیر است.
حواستان به ملینها باشد
زمانی که رودهها تنبل میشوند و فرد احساس یبوست میکند به سراغ ملین میروند. توصیه میکنیم به جای مصرف خودسرانهی ملینها با پزشک مشورت کنید. چون استفادهی نادرست از این داروها نتیجهی عکس داده و باعث یبوست میشود.
پروبیوتیک ها را دریابید
مصرف محصولات غذایی حاوی پروبیوتیک یا مکمل آن باعث تسکین و کاهش نفخ، گاز معده و دلدرد و غیره میشود. بهتر است با پزشک مشورت کنید تا برحسب علائم و نیازهای شما مکملهای لازم را تجویز کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,493
Posted: 6 Jul 2015 11:54
تلاش بیپایان برای تعیین زمان دقیق
یک ثانیه در بامداد دهم تیر ماه به ساعت رسمی جهانی اضافه شده است، این یک ثانیه که ثانیهی کبیسه نامیده میشود، در دورههای نامنظم به این ساعت افزوده می شود.
در بامداد دهم تیر ماه امسال نیز برای بیستوششمین بار از سال ١٩٧٢، ثانیه کبیسه به ساعت جهانی اضافه شد و هدف از این اضافه شدن در واقع تلاش برای ساخت یک ساعت جهانی واحد است.
شاید این سوال که «ساعت چند است؟» یک سوال عادی باشد اما علیرغم آن چه که در گوشی همراه خود میبینید، اعلام دقیق آن برای دانشمندان کار دشواری است. چون زمین با سرعت غیرثابتی به دور خورشید میچرخد و تلاش برای مرتبط کردن شب و روز همهی کارها از زمانبندی پروازها تا سیستمهای ناوبری کشتی و بازار بورس را تحت تاثیر قرار میدهد.
امروزه با گذر زمان فناوری هر چه بیشتر کارهای ما را مدیریت میکند و خلا وجود یک زمانبندی جهانی بیش از پیش احساس میشود. اما تلاشهای زیادی در طول تاریخ برای این منظور صورت گرفته است که در ادامه به آنها میپردازیم:
اکتبر ۱۸۴۰ میلادی: زمان راهآهن معرفی شد
انسانها از زمانی که با مفهوم زمان آشنا شدهاند آن را بوسیلهی موقعیت خود نسبت به خورشید میسنجیدهاند اما استفاده از خورشید، کار را برای فواصل دور دشوار میکند چرا که غروب و طلوع آفتاب در همهی نقاط زمین همزمان رخ نمیدهد.
شرکتهای راهآهن انگلیس در تلاش برای معرفی زمان واحد جهانی، زمان را در یک نقطه از انگلیس به عنوان مبدا در نظر گرفتند. این زمان در سال ۱۹۴۷ میلادی زمان گرینویچ نامیده شد و امروزه نیز به عنوان اولین تلاش بشر برای ایجاد زمان واحد جهانی شناخته میشود.
سال ۱۹۵۵ میلادی: ساعت اتمی ساخته شد
وابستگی زمان به چرخش زمین برای مدت طولانی نیاز انسانها به زمانی واحد را برطرف کرده بود اما چرخش زمین سرعت ثابتی ندارد. این سرعت معادل ۱.۴ میلیثانیه در یک قرن کاهش مییابد و وجود عواملی در ساختار زمین نیز باعث تغییر در این حرکت می شود.
این نابهسامانیها در چرخش زمین با گسترش خطوط هوایی و دیگر اختراعهای ناوبری مشکلساز شد و این وسایل حمل و نقل نیاز به زمان دقیقتری نسبت به قطارها داشتند. بنابراین دانشمندان تصمیم گرفتند تا زمان را براساس لرزش اتم سزیم اندازهگیری کنند. ساخت ساعت اتمی در سال ۱۹۵۵ میلادی کامل شد و با دقتی مثالزدنی شروع به کار کرد. این ساعت در طی قرنها فقط یک ثانیه خطا خواهد داشت.
سال ۱۹۶۷ میلادی: خورشید جای خود را به اتم سزیم میدهد
موسسهی ملی استاندارد معیار تعیین زمان را اتم سزیم اعلام کرد و از آن زمان خورشید جای خود را به اتم سزیم داد. این ساعت که به عنوان ساعت هماهنگ جهانی شناخته میشود، جایگزین زمان گرینویچ به عنوان استاندارد تعیین ساعت شد.
این تغییر بزرگ در ساختار زمان تعریف یک ثانیه را نیز عوض کرد و موسسهی استاندارد ملی معیار سنجش ثانیه را به جای حرکت اجرام آسمانی، لرزش اتمهای سزیم اعلام کرد.
سال ۱۹۷۲ میلادی: ثانیهی کبیسه معرفی میشود
ساعت جهانی یک مشکل عمده داشت و این بود که سیستم ناوبری دریایی را دشوارتر کرد. دریانوردان جهت حرکت و موقعیت خود را با فرمولی محاسبه میکردند که ترکیبی از موقعیت کنونی ستارهها و خورشید و ساعت گرینویچ است. چون ساعت جهانی به طور کلی ارتباط تعیین ساعت با اجرام آسمانی را قطع کرد، کار این دریانوردان نیز بسیار دشوار شد.
برای رفع این مشکل، هرگاه اختلافی بیش از نه دهم ثانیه بین زمان گرینویچ و ساعت جهانی پیش آمد، یک ثانیه به ساعت جهانی افزوده میشود. این اتفاق به طور تقریبی یک بار در هر دو سال به رخ میدهد. این تغییر باعث میشود تا دریانوردان از دقت ساعت اتمی استفاده کرده و در عین حال به راحتی مسیر خود را تعیین نمایند.
اول جولای سال ۲۰۱۲ میلادی: آیا ثانیه کبیسه فاجعه ایجاد میکند؟
زمانی که ثانیهی کبیسه به ساعت جهانی در سال ۲۰۱۲ اضافه شد سایتهای مانند لینکدین، یلپ و بسیار از سایتهای بزرگ دچار اختلال شدند. سیستم رزرو اینترنتی خطوط هوایی کانتاس مختل شد و ۴۰۰ پرواز دچار تاخیر شدند.
عدم ثبات سرعت حرکت زمین، در عین حال نامنظم نیز هست، این یک ثانیه به صورت دستی و در فواصل زمانی نامنظم به ساعت جهانی افزوده میشود. این اتفاق باعث توقف ساعت جهانی به مدت یک ثانیه میشود و اگر قصد انجام عملیاتی در آن یک ثانیه داشته باشید، سیستم شما دچار اختلال خواهد شد.
۳۰ ژوئن ۲۰۱۵ میلادی: حل مشکل برای همیشه؟
بار دیگر در روزهای اخیر توجهات به سمت ثانیهی کبیسه جلب شده بودند و با اتکای روزافزونی که به فناوری داریم، کاهش این یک ثانیه میتواند اختلالهای زیادی را نتیجه دهد. شاید در آینده در اثر این یک ثانیه شاهد سقوط هواپیماها، از کار افتادن بازارهای بورس و اختلالات امنیتی نیز باشیم.
احتمال میرود با فشارهای اخیر و مخالفتهایی که با این تغییرات زمانی در سرتاسر دنیا شده است، شاهد متوقف شدن این رویه باشیم. چرا که حذف ساعت گرینویچ مانند ۳۰ سال قبل برای دریانوردان مشکلساز نخواهد بود و امروزه با استفاده از سیستم جیپیاس، مشکل مسیریابی آنها نیز حل شده است. البته توقف این رویه نیز باعث ایجاد اختلافی بزرگ و بزرگتر بین زمان خورشیدی و اتمی خواهد شد.
اما شاید این اختلاف برای بسیاری قابل قبول باشد چون هیچ زمانی به صورت کامل دقیق نیست. همهی روشهای موجود تخمینی از زمان هستند و هر چقدر هم که به زمان واقعی نزدیکتر شویم، همچنان در حد تخمین هستیم و دقتی صد درصدی نخواهیم داشت.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,494
Posted: 6 Jul 2015 11:58
نظریهای جدید برای یافتن منشا تکامل و حیات
منشا حیات چیست؟ این سوالی است که امروزه نیز در پاسخ به آن نمیتوان با اطمینان تمام سخن گفت اما به تازگی فیریکدانی در دانشگاه MIT نظریهای ارائه داده و ادعا میکند حیات موجودات و تکامل آنها از روی شانس نبوده و ریشه در قوانین فیزیکی دارد.
فرضیههای معروف دستهای از نور، انفجاری عظیمالجثه و شانسی بزرگ را دلیل وجود حیات میدانند اما اگر نظریهی جدید مطرح شده صحیح باشد، نقش شانس در این دلایل بسیار کمرنگ خواهد شد. این نظریه منشا تکامل در حیات را قوانین فیزیکی میداند و مسیر تکامل را امری بدیهی میشمارد.
از دیدگاه فیزیکی تنها یک تفاوت عمده بین موجودات زنده و دستهای ساکن از اتمهای کربن وجود دارد: موجودات زنده در گرفتن انرژی از محیط و باز پس دادن آن به صورت گرما بسیار بهتر عمل میکنند. جرمی اینگلند، استادیار ۳۱ سالهی دانشگاه MIT مدعی است که فرمولی ریاضی را استخراج کرده که میتواند این ظرفیت را توصیف کند.
این فرمول بیان میکند که اگر دستهای از اتمها که انرژی خود را از منبعی خارجی مانند خورشید یا سوخت شیمیایی، تامین میکنند در حمام گرمی مانند جو زمین یا اقیانوس قرار بگیرند، ساختار خود را به گونهای تغییر میدهد که انرژی بیشتری آزاد کنند. این اتفاق بدین معنا است که در شرایط مشخصی ماده میتواند مهمترین عامل فیزیکی در ارتباط با حیات یعنی انرژی را کسب کند. اینگلند میگوید:
میتوانید از دستهای از اتمها شروع کنید، اگر به آن انرژی کافی بدهید و به مدت طولانی آن را در معرض نور قرار دهید، دور از ذهن نیست که این اتمها به یک گیاه تبدیل شوند.
نظریهی اینگلند، نظریهی داروین را رد نمیکند، اما تحولات نظریهی داروین را از روی شانس و اقبال نمیداند و بیان میکند که این تحولات پایههای فیزیکی دارند. اینگلند اینگونه ادامه میدهد:
قطعا من نظریهی داروین را نمیتوانم رد کنم اما از دید فیزیکی تحولات نظریهی داروین میتواند موردی خاص از یک پدیدهی عمومی در فیزیک باشد.
نظریهی او به تفصیل در مقالهی اخیر وی توضیح داده شده است و اینگلند در سخنرانیهایی که در دانشگاههای سراسر دنیا خواهد داشت درصدد توجیه و اثبات نظریهی خود خواهد بود. البته این نظریه اختلافی بین همکاران او ایجاد کرده است، چرا که عدهای معتقدند ایدهی او ناقص است و گروهی دیگر نظریهی اینگلند را پیشرفتی بزرگ در دنیای علوم میدانند.
اینگلند گامی شجاعان برداشته و همهی دانشمندان امیدوارند تا این نظریه بتواند منشا حیات و روند تکامل را توصیف کند. آتیلا زابو، بیوفیزیکدان آزمایشگاه شیمی-فیزیک در موسسهی ملی سلامت در این باره میگوید:
جرمی از بااستعدادترین دانشمندانی است که تا به حال دیدهام. اصالت ایدهی او مرا بسیار تحت تاثیر قرار داده است.
اما افرادی نیز هستند که خیلی تحت تاثیر قرار نگرفتهاند. یوجین شاکنوویچ استاد شیمی، بیولوژی شیمیایی و بیوفیزیک در دانشگاه هاروارد میگوید:
ایدههای جرمی جالب بوده و پتانسیل زیادی برای کار کردن دارند اما فعلا این ایده در حد یک حرف است و نمیتوانیم آن را در پدیدههای اطراف خود ببینیم.
نظریههای اینگلند تا حدود زیادی دقیق هستند اما فرمول او که نشاندهندهی نیروی محرکه تحولات حیات است تا به حال به اثبات نرسیده است، با این حال او ایدههای برای آزمایش این فرمول در آزمایشگاه دارد و امیدوار است بتواند آن را اثبات کند. مارا پرنتیس، استاد فیزیک دانشگاه هاروارد میگوید:
او درصدد انجام کاری است که بسیار متفاوت به نظر میرسد از دیدگاه اورگانیسمی، ایدهی او بینظیر است و خواه درست باشد خواه غلط ارزش بسیاری برای انجام تحقیقات دارد.
در دل نظریهی اینگلند، قانون دوم ترمودینامیک وجود دارد که به قانون افزایش آنتروپی و یا پیکان زمان نیز مشهور است. در واقع این نظریه بیان میکند که انرژی همواره تمایل به آزاد و پخش شدن دارند. انتروپی معیاری برای سنجش پراکندگی انرژی در بین ذرات است و نشان میدهد که تمایل هر ذره برای نفوذ در فضا چقدر است. راههای زیادی برای پراکنده کردن انرژی وجود دارد اما متمرکز کردن آن کاری بسیار دشوار است. پس در واقع زمانی که ذرات ساختار خود را تغییر میدهند، در تلاش هستند تا ساختاری را ایجاد کنند که انرژی به راحتی پخش شود.
در نهایت به حالتی میرسیم که تعادل ترمودینامیکی نامیده میشود، در این حالت انرژی به طور مساوی بین ذرات تقسیم شده و انتروپی در بیشترین مقدار خود قرار دارد. برای مثال اگر یک فنجان چای را در مای محیط باز قرار دهید پس از مدت چای شما دمایی برابر با دمای محیط خواهد داشت. این اتفاق برگشتناپذیر است چرا که ممکن نیست چای دوباره بتواند از هوای اطراف خود انرژی از دست رفته را پس بگیرد مگر آنکه انرژی محیط به صورت اتفاقی در لیوان چای متمرکز شود که تقریبا این اتفاق غیرممکن است.
هر چند انتروپی یک سیستم ایزوله و یا بسته در طی یک فرآیند افزایش مییابد اما در سیستم باز ذرات میتوانند با بالا نگه داشتن انتروپی اطراف خود، انتروپی خود را در حد پایینی نگه دارند که این اتفاق به معنای تقسیم نامساوی انرژی در بین ذرات خواهد بود. اروین شرودینگر در نوشتهی خود با عنوان زندگی چیست مدعی بود که موجودات زنده نیز باید این کار را انجام دهند. برای مثال یک گیاه، انرژی زیادی از نور خورشید میگیرد و سپس از آن برای ساخت شکر استفاده میکند و پس از انجام این کار نور مادون قرمز از خود ساطع میکند که نوع رقیقتر و نامتمرکزتری از انرژی است. با از بین رفتن نور خورشید و در طی هر فرآیند فتوسنتز، انتروپی جهان افزایش مییابد و در عین حال گیاه با حفظ ساختار منظمی درونی، خود را از نابودی نجات میدهد.
حیات اطراف ما قانون دوم ترمودینامیک را نقض نمیکند اما برای مدتی طولانی فیزیکدانها در اعمال آن بر روی سیستمی مانند سیستم حیات در اطراف ما ناتوان بودند. در عصر شرودینگر، دانشمندان معادلات قانون دوم ترمودینامیک را تنها بر روی سیستم بسته اعمال میکردند و در اعمال آنها بر روی سایر سیستمها عاجز بودند. در حدود سال ۱۹۶۰ میلادی ایلیا پیجوجین پیشرفتهای خوبی در پیشبینی رفتار سیستم باز که انرژی ضعیفی از منبع بیرونی دریافت میکند، کسب کرد و توانست جایزهی نوبل شیمی را در سال ۱۹۷۷ میلادی از آن خود کند. اما رفتار سیستمهایی که از تعادل دور هستند و نیروی محرکهی زیادی از منابع بیرونی دریافت میکنند، غیر قابل پیشبینی است.
این شرایط در اواخر دههی ۱۹۹۰ میلادی توسط کریس یارزینسکی از دانشگاه مریلند و گاوین کروکس از آزمایشگاه ملی لاورنس در برکلی، دست خوش تغییر شد. با افزایش بیشتر انتروپی در واقع برگشتناپذیری سیستم نیز بیشتر میشود. این رابطهی به نظر ساده بر تمامی فرآیندهای در تعادل و یا غیرتعادلی قابل اعمال است و محدودیتی ندارد و توانسته دانش ما را نسبت به فرآیندهایی که بسیار از تعادل فاصله دارند نیر بیشتر از قبل کند. اینگلند، که در دو زمینهی بیوشیمی و فیزیک تحصیل کرده است، دو سال است که آزمایشگاه خود در دانشگاه MIT را راهاندازی کرده است و میخواهد دانش فیزیک آماری خود را بر روی بیولوژی اعمال کند.
با استفاده از روابط یارزینسکی و کروکس، او رابطهای عمومی از قانون دوم ترمودینامیک را برای ذرات در شرایط خاص، استخراج کرد. این ذرات از منبع خارجی مانند امواج الکترومغناطیس، انرژی بالایی دریافت میکنند و میتوانند آن خود را درون حمام انرژی تخلیه کنند، این رده از سیستمها در واقع فرآیندهای انجام شده توسط تمام موجودات زنده را در برمیگیرد. اینگلند سپس توضیح میدهد که چرا این سیستمها تمایل به تغییر و افزایش برگشتناپذیری خود دارند. اینگلند میگوید:
با استفاده از این رابطه به سادگی میتوان نشان داد که فرآیندهای محتمل، فرآیندهایی هستند که برای پخش کردن بیشتر انرژی، انرژی بیشتری نیز از منبع خارجی جذب میکنند. این اتفاق به این معناست که خوشهای از اتمها که توسط حمامی از انرژی مانند جو یا اقیانوس احاطه شدهاند، تمایل دارند تا طراحی خود را به گونهای تغییر دهند که تقابل بهتری با منابع مکانیکی، الکترومغناطیس و یا شیمیایی انرژی در محیط داشته باشند.
خود جایگزینگری که فرآیندی تعیین کننده در تحولات روی زمین است، مثالی برای اینگونه فرآیندها است که با گذر زمان تمایل به جذب و پخش انرژی بیشتری از خود نشان میدهند. بهترین روش برای پخش بیشتر انرژی تکثیر جمعیت است.
اتفاقاتی مانند جهشهای ژنتیکی آنی، موقعیت جغرافیایی و موارد مشابه دیگر که روند تکامل در حیات انسان را تعیین کردهاند در واقع بدون قانون نبودهاند و ریشه در تمایل ماده برای پخش انرژی بیشتر دارند.
این نظریه در مورد مواد بیجان نیز صادق است. اینگلند اینگونه ادامه میدهد:
بسیار جالب است که بسیاری از پدیدهها را میتوان با این نظریه توجیه کرد. حتی بسیاری پدیدههای ناشناختهی دیگر نیز در اطراف ما وجود دارند که با این نظریه میتوان چگونگی اتفاق افتادن آنها را شرح داد.
دانشمندان پیش از این نیز تکثیر را در پدیدههای غیرزنده مشاهده کرده بودند و بنابر تحقیق جدیدی که فیلیپ مارکوس استاد دانشگاه برکلی آمریکا انجان داده است، مشاهده شده که گردابهها در سیالهای آشفته بیوقفه با گرفتن انرژی از تنش با سیال کناری، در حال تکثیر خود هستند. این پدیدهها هر چه بیشتر صدق کردن روابط اینگلند را تایید میکنند.
علاوه بر خود جایگزينی، برخورداری از ساختار بزرگ نیز میتواند پخش کردن انرژی توسط ماده را تسریع کند. یک گیاه که در واقع از اتمهای کربن تشکیل شده است در جذب و نشر انرژی خورشید از خود اتم کربن بسیار بهتر عمل میکند، بنابراین شواهد، اینگلند مدعی است که تحت شرایطی خاص، مواد چه جاندار و چه بیجان خود را سازماندهی خواهند کرد. او میگوید:
دانههای برف و شن و گردابههای جریان آشفته همگی درصدد ایجاد ساختاری برای جذب و پخش هر چه بیشتر انرژی هستند.
کارل فرانک که فیزیکدانی در دانشگاه کرنل است میگوید:
اینگلند باعث شده که در ذهن من تفاوت موجودات زنده و غیرزنده مانند گذشته شفاف نباشد.
ایدهی اینگلند قطعا در سالهای پیشرو بیشتر و بیشتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. او در حال حاضر در حال انجام شبیهسازیهای نرمافزاری است تا نشان دهد که ذرات ساختار خود را برای پخش بیشتر انرژی جذب شده، دچار تغییر میکنند.
پرنتیس که سرپرست آزمایشگاه تجربی بیوفیزیک در دانشگاه هاروارد است، میگوید نظریهی اینگلند را با مقایسهی سلولها با جهشهای مختلف و پیدا کردن ارتباطی بین مقدار انرژی پخش شده توسط سلول و سرعت تکثیر آن، میتوان مورد آزمایش قرار داد. اگر ارتباط بین این دو پدیده در تمامی سلولها رابطهی یکسانی داشته باشد میتوان از درستی نظریهی اینگلند اطمینان حاصل کرد.
برنر که استاد ریاضی و فیزیک کاربردی در هاروارد است، امید دارد نظریهی اینگلند را با ساختار میکروسکوپی خود از مواد، تطبیق دهد و بررسی کند که آیا با این نظریه میتوان پیشبینی کرد که کدام خود جایگزینی و یا تغییر ساختاری به وقوع خواهد پیوست. این سوال یکی از سوالات بنیادی تمامی علوم است.
محققان معتقدند اگر قانون کلی برای پیشبینی تکاملها در جهان اطراف وجود داشته باشد، میتوانند قدمهای بعدی پیشرفتهای علمی را سریعتر و زودتر بردارند.
اگر دیدگاه اینگلند اثبات شود به دانشمندان این اجازه را خواهد داد تا به جای یافتن توجیهی داروینی برای هر پدیده، کلیتر و علمیتر تفکر کنند. برای مثال زیستشناسان با دیدن مشخصهای اینگونه تفکر نمیکنند که دلیل وجود این ویژگی در موجود زنده گزینشپذیری بیشتر آن نسبت به مشخصهی دیگر بوده است، بلکه خواهند دانست که مشخصهی حاضر راه را برای پخش انرژی بیشتر برای موجود هموارتر میکن.
پرنتیس میگوید:
گاهی تفکر در مورد یک موضوع ریز و خاص باعث میشود تا نتوانیم آن را توجیه کنیم اما اگر کمی وسیعتر و با دیدی باز به آن بنگریم کلید حل مشکلات را خواهیم یافت.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,495
Posted: 6 Jul 2015 11:59
چگونه میتوان IQ کاربردی را تقویت کرد؟
پس از آنکه تست هوش یا همان آزمایش سنجش IQ ایجاد شد، بسیاری این آزمایش را به عنوان یک منبع برای سنجش هوش افراد پذیرفتند و در نظر بسیاری، هوش یک استعداد ذاتی است که محیط پیرامون انسان نقشی را در کم رنگ یا پررنگ کردن آن ندارد. اما هم اکنون و پس از گذشت سالها، انتقادات فراوانی به این متد سنجش هوش وارد شده است.
تست IQ در بسیاری از موارد به عنوان یک مرجع برای سنجش هوش افراد در نظر گرفته میشود، اما در سالهای گذشته بسیاری از کارشناسان مبنا قرار گرفتن این تست بدون در نظر گرفتن شرایط محیطی پیرامون افراد، نادرست خوانده و انتقادات فراوانی را به این روش وارد میکنند.
این افراد کودکی را مثال میزنند که در یک خانوادهی تهیدست در طبقهی اجتماعی با محیطی پرخشونت رشد کرده و زبان انگلیسی نیز زبان دوم وی است. در مقابل کودکی قرار دارد که در یک محیط و خانوادهی آرام رشد کرده، راهی مدرسهای ممتاز شده و محیط پیرامون وی نیز برای مطالعه و تحصیل مساعد است. آیا چنین شرایطی منجر به پیشرفت و افزایش IQ در کودک دوم نمیشود؟
بسیاری از روانشناسان با بررسی محیط افراد تردیدهایی را در این خصوص مطرح کردهاند. البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که نحوهی استفاده از هوش ذاتی افراد از اهمیت بالایی برخوردار است.
همچون بسیاری از عملکردها که به مغز انسان وابسته است، هوش نیز این وابستگی را داشته،اما در شرایط مشخصی تعریف میشود. برای مثال از هوش برای تصمیمگیری استفاده می شود و تصمیمگیری نیز یکی از جنبههای رفتار انسان است که در آن احساسات، اطلاعات فرد، استرس و نگرانی و نگرش سایر افراد موجود در محیط بسیار تاثیرگذار است.
برای سنجش تاثیرگذاری موارد اشاره شده، روانشناسان مفهوم هوش کاربردی یا IQ کاربردی را مطرح کردهاند که هوش افراد را در عمل تعریف میکند. به اعتقاد این افراد میتوان با در پیش گرفتن روشهایی IQ افراد را تقویت کرد.
در قدم اول باید از سلامت و تندرستی مغز خود اطمینان حاصل کنید. شما از مغز خود استفاده میکنید و در واقع همچون خودروی خود که از آن استفاده میکنید، کاربر مغز خود نیز هستید؛ یقینا یک خودروی تقویت شده و سالم بهتر و کارآمدتر از یک خودرو است که بی توجه استفاده شده است. مغز شما برای کارکرد صحیح و درس باید از یک خواب شبانهی مناسب بهره ببرد.
همچنین باید در هر زمان برای انجام یک کار تمرکز کرد. انجام دادن چند کار در آن واحد به طور قطع توانایی شما را در انجام هر کدام از کارها به نحو احسن کاهش میدهد.
استفاده از الکل، دخانیات و یک رژیم غذایی پرچرب مشکلاتی را برای سیستم گردش خون ایجاد میکند که همین موضوع روی عملکرد مغر تاثیر گذاشته و در نتیجه منجر به اثرات منفی در IQ میشود.
یقینا همیشه نمیتوان به یک محیط ساکت که عاملهای برهم زنندهی تمرکز در آن جایی ندارند، دسترسی پیدا کرد، اما فعالیت در چنین محیطی کار را برای مغز انسان بسیار راحتتر میکند.
در قدم بعدی بهتر است تمام عواملی که ذهن شما را تحت تاثیر قرار میدهد، شناسایی کنید. ذهن و مغز انسان با هم ارتباط دارند؛ بصورت کلی هر سلول در بدن انسان بصورت شیمیایی با احساسات فرد، سطح استرس و میزان مساعد بودن حال عمومی فرد در ارتباط است.
یک سیستم پیامرسان پویا در بدن انسان وجود دارد که وظیفهی آن انتقال پیامها به غشا خارجی سلولهای بدن است و مرکز این سیستم ارسال پیام نیز جایی نیست جز مغز انسان. پیامها دریافت شده از ذهن انسان وارد مغز شده و سپس به خروجیها ترجمه شده تبدیل میشود. این چرخه در صورتی که مشکلی نظیر اضطراب، ناراحتی، خستگی، اضافه وزن، بیماری، اعتیاد به انواع مواد مخدر، تحت درمان بودن با داروهای شیمیایی و سوء تغذیه وجود نداشته باشد، به بهترین شکل ممکن کار میکند.
در صورتی که یکی از مشکلات اشاره شده در انسان وجود داشته باشد، ذهن انسان درگیر این موضوعات شده و افراد باید بهعنوان کاربر مغز خود، همیشه سعی کنند خود را عاری از چنین مشکلات و مسائلی نگهداری کنند.
نهایتا، IQ کاربردی به میزان قابل توجهی به توجه افراد بستگی دارد. قابلیت تمرکز در بهترین حالت ممکن زمانی که بدن در آرامش کامل به سر میبرد از جمله تواناییهایی است که تنها از راه تکرار و تمرین حاصل میشود. مدیتیشن یکی از اصلیترین ابزارها برای تقویت این توانایی است که نیاز به انجام کارهای بسیار پیچیدهای نیز ندارد. برای مثال میتوان نشستن با چشمان بسته در مکانی که سکوت در آن برقرار است، میتواند بسیار یاری کننده باشد.
جلوگیری از ایجاد خستگی در زمان کار نیز میتواند بسیار راهگشا باشد؛ برخواستن از سر میز کار پس از چند ساعت فعالیت و دور زدن در محیط کاری میتواند تا حدودی خستگی را از تن به در کند. البته یکی از مواردی که حتی افراد باهوش نیز از آن چشم پوشی میکنند، همین موضوع است که مداومت در آن نهتنها به بالا رفتن تمرکز کمک نمیکند، بلکه هوشیاری را نیز افزایش نمیدهد.
در زمان تصمیمگیری انسان میتواند تصمیم نهایی خود را با کمک از بخش سطحی ذهن خود که ویژگیهایی نظیر بی ثبات بودن و تحت تاثیر بودن را دارد، اتخاذ کند. در عوض میتوان از بخش عمیقتری از ذهن که بسیار با ثبات، پایدار و وابسته به شخص است، کمک گرفت. این بخش در واقع همان عقل یا خرد انسان است. براساس تحقیقات صورت گرفته افراد مسنتر در تستهایی که نیاز به تجربه و یاری گرفتن از خرد دارد، بهتر از جوانانی که ویژگیهای نظیر تصمیمگیری سریعدارند، عمل میکنند.
البته باید به این نکته اشاره کرد که با تمرین و تکرار میتوان هر دو ویژگی را به بهترین شکل ممکن تقویت کرد. از جملهی تمرینهای اشاره شده میتوان به مدیتیشن، تمرکز حواس، تفکر و تامل و همچنین متدهای مشابه اشاره کرد.
هوشیاری کامل و رعایت برخی نکاتی که در بالا به آنها اشاره کردیم میتواند منجر به بالا رفتن هوشیاری و در نتیجهی اتخاذ تصمیمات بهتری شود که نتیجهی آن رسیدن به موفقیت خواهد بود. بسیاری از افراد موفق که داشتن IQ بالا به آنها نسبت داده میشود، با بهرهگیری از چنین شرایطی به صورت ناخواسته بهترین تصمیمات ممکن را اتخاذ میکنند که نتیجهی آن موفقیت روزافزون برای چنین افرادی است. یکی از مواردی که باعث افزایش هوش کاربردی یا همان IQ کاربردی میشود، خوب فکر کردن است که داشتن چنین ویژگی به شرط تحقق عوامل اشاره شده محقق میشود. افرادی که در یک خانوادهی تحصیل کرده با اشتیاق به یادگیری بزرگ میشوند، ناخواسته در شرایطی قرار میگیرند که هر دقیقه از آن را میتوان به عنوان یک کلاس به منظور موفقیت در نظر گرفت، چراکه چنین افرادی از کودکی با مفاهیم موفقیت آمیز آشنا میشوند، در حالی که سایر افرادی که از چنین شرایطی بی بهرهاند، خود باید برای ورود به این مسیر تصمیمگیری کنند که داشتن قدرت تصمیمگیری در این مورد مستلزم داشتن تجربهی کافی است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,496
Posted: 6 Jul 2015 14:33
امکان تلقین به موشها در خواب
دانشمندان با بررسی مغز موشها متوجه شدهاند که آنها توانایی خواب دیدن دارند و حتی میتوان این رویاها را دستکاری نیز کرد.
تحقیقات توسط دانشمندان در موسسهی فیزیک صنعتی و موسسهی تحصیلات عالی شیمی در پاریس نشان میدهند که محققان میتوانند بر روی رویاهای موشها در خواب تاثیر گذاشته و آنها را تغییر دهند. دانشمندان الکترودهایی در بخش هیپوکمپوس مغز موش که حاوی سلولهایی هستند که سیگنالهای الکتریکی ارسال میکنند، قرار دادند. پس از تحت نظر گیری موش در محلی مشخص، محققان موفق به شناسایی سلولهایی شدند که در آن مکان شروع به فعالیت میکنند.
زمانی که موشها خواب بودند، با رویا پردازی موشها در مورد آن محل، الکترودها فعالیت همان سلولهای مشخص شدهی قبلی را نشان میدادند. همزمان با ارسال سیگنال توسط سلولها، محققان با استفاده از الکترودها سیگنالهایی را به نقاط متفاوتی از مغز موش ارسال میکردند. در واقع آنها با محل مشخصی در مغز موش در حال خواب ارتباط برقرار میکردند. پس از بیدار شدن موش، دانشمندان مستقیماً سراغ سلولهایی رفتند که با آنها ارتباط برقرار کرده بودند. کریم بنچنان که یکی از دانشمندان این گروه است میگوید:
رفتار موش یک رفتار خودکار نبود. کاری که ما انجام دادیم در واقع ایجاد ارتباط بین بخش مشخصی از مغز و بخشی در پاسخ به آن است که هر دو برای موش قابل دسترس هستند.
فعال بودن سلولهایی که محققان در حال خواب به آنها سیگنالهای مصنوعی ارسال کرده بودند نشان میداد آنها توانستهاند فعالیت سلولهای مغزی موش در حالت بیداری را نیز تحت تاثیر قرار دهند.
تحقیقات مشابه نشان میدهند که موشها سفرهای آیندهی خود را نیز در خواب برنامهریزی میکنند. محققان در کالج لندن چهار الکترود در مغز موش قرار دادند. موشها در محلی T مانند در حال حرکت بودند. در یکی از شاخههای محل T مانند غذایی قرار داده بودند که موش آن را میدید اما نمیتوانست به آن دسترسی داشته باشد.
سپس در حالی که الکترودها در مغز موشها بودند، آنها خوابیدند. محققان تحت نظرگیری فعالیت سلول را ادامه دادند و متوجه الگویی جدید در نحوهی ارسال سیگنال توسط سلولها شدند. زمانی که موشها بیدار شدند، محققان غذا و مانع جلوی آن را برداشتند و فعالیت سلولهای مغزی موش را بررسی کردند. در کمال تعجب همان الگوی فعالیت در خواب در بیداری او نیز صادق بود، گویا که موش در خواب در حال نقشه ریزی برای رسیدن به غذا بوده است.
اما اشکالاتی نیز به این تحقیقها وارد است. در تحقیق دوم خواب بودن موشها حتمی نیست و احتمال دارد آنها با انجام استراحتی کوتاه به فکر چگونگی رسیدن به غذا نیز بودهاند. مشکل دوم این است که آیا مغز موشها مانند مغز انسانها عمل میکند یا خیر. برای پاسخ به این سوال محققان باید الکترودهایی در مغز انسان قرار دهند که کاری بسیار خطرناک است.
البته محققان در دانشگاه دیویس کالیفرنیا توانستهاند وجود سلولهای مکانی در مغز انسان را به اثبات برسانند. به نظر میرسد که تلقین برای انسانها نیز در آینده ممکن خواهد بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,497
Posted: 6 Jul 2015 23:40
تحقیقات جدید نشان از احتمال وجود احساسات در حشرات دارند
شاید تا به حال متوجه احساسات حیوانات اطراف خود به خصوص سگها شدهاید اما در مورد حشرات چطور؟ آیا یک زنبور میتواند خشمگین شود و یا به زنبوری دیگر حسودی کند؟
برای اکثر افرادی که با پردندگان و یا حیوانات سر و کار دارند، احساسات آنها پوشیده نیست. حتی شاید شما نیز تا به حال متوجه احساسات مختلف حیوانات شده و یا ابراز احساسات بین دو حیوان از دو نوع مختلف را نیز دیده باشید. با وجود این نشانهها و تحقیقات گستردهی دانشمندان، در حال حاضر نیز عدهای از افراد وجود احساسات در حیوانات را قبول ندارند.
در سال ۲۰۱۲ میلادی بود که دانشمندان موفق به اثبات هوشیار بودن حیوانات شدند. با این وجود در فضای آزمایشگاهی تنها سگها بودهاند که احساسات پیچیده مانند حسودی را از خود نشان دادهاند و شواهد کمی نیز از ابراز احساسات مثبت از طریق سفیدی چشم در گاوها خبر میدهند. اما آیا حشرات نیز احساس دارند؟
احساسات به چه معنی هستند؟
ابتدا باید به تعریف احساسات بپردازیم که در عین سادگی بسیار پیچیده است و حتی امروزه نیز دانشمندان عقاید مختلفی در مورد تعریف احساسات دارند. اثبات وجود احساس برای ما کار آسانی است چرا که آن را همه روزه تجربه میکنیم اما تعریف آن برای هیچ کس آسان نخواهد بود.
یک تعریف کلی از احساسات که در همهی زمینههای علم از علم عصبشناسی تا فلسفه و روانشناسی صادق باشد، تقریبا غیر ممکن است. اختلاف در این مورد به قدری زیاد شده که استاد معروف عصبشناسی به نام جوزف لدو، خواستار حذف کلمهی احساسات از لغتنامههای علمی شده است.
با وجود صدها تعریف برای احساس، شاید تعریفی که بیشترین کاربرد را داشته باشد این است که « احساسات شامل رفتارهایی میشوند که بروز دادنی بوده و در ارتباط با حالتهای درونی مغز هستند و ما به عنوان یک انسان همانطور که از نامش مشخص است آن را حس میکنیم»
به دلیل طبیعت این احساسات که بستگی زیادی به موجود بروز دهندهی آن دارند، نمیتوان احساسات انسانها را با سایر موجودات مقایسه کرد و رفتاری مشابه رفتار انسان را از آنها انتظار داشت و واضح است که از حیوانات نیز نمیتوان در مورد احساسات آنها سوال کرد. پس راهکار درک این موضوع چیست؟
زاویهی دیگری که از آن میتوان به موضوع نگاه کرد این است که در واقع احساسات روش بروز دادن تفسیر نقشهی عصبی ارگانیسمها و بخشی از مغز آنها که هموستات را تحت نظر دارد، است. هموستات مشخصهای از یک سیستم است که در آن متغیرها قانونمند میشوند تا شرایط درونی نسبتا با ثبات باقی بمانند.
اساساً یک ارگانیسم مقدار زیاد یا کمی از یک چیز را از درون یا محیط اطراف خود تجربه میکند که در واقع تغییری در حالت تعادل بهینه است. سپس این تفاوت را مغز ما از روی نقشهی عصبی متوجه میشود. سپس ما تشخیص مغز خود را از دو طریق تجربه میکنیم. اول به عنوان یک حس درونی که در رفتار ما تاثیر میگذارد و دوم رفتار احساسی که حالت ما را به دیگران نشان داده و منتقل میکند.
آزمایشی بر روی زنبورهای عسل
مثال شگفتانگیزی که تجربهی احساسی یک حشره را نشان میدهد در زنبورهای عسل مشخص شده است.
همانطور که اشاره شد، احساسات بر رفتارها و اعمال ما تاثیر میگذارند. تصور کنید که در خانهی شما دزدی اتفاق افتاده باشد، در عین حال هم ناراحت، هم شوکه و هم بسیار عصبانی هستید. با این که اطرافیان شما سعی در دلداری دارند اما شما تنها نکات منفی همه چیز اطراف را میبینید. حتی به قدری ناراحت میشوید که غذای مورد علاقهتان نیز یرای شما طعمی ندارد.
این اتفاق دقیقاً همان چیزی بود که زنبورهای عسل مورد آزمایش با آن مواجه شدند. گردبادی توسط دستگاههای مصنوعی ایجاد شد تا به آنها حس غارت کندویشان را القا کند و آنها را به بالاتربن حد ممکن عصبانت برساند.
سپس این زنبورها در معرض محلولهایی که بوهای خاصی داشتند قرار گرفتند. اولین محلول دارای اکتان بود که به زنبورها آموزش داده شده بود که این بو در ارتباط با طعمهای شیرین و خوشمزه است. دومین محلول دارای هگزانول بود که به زنبورها طعمی تلخ را القا میکرد.
این زنبورها که اتفاق بدی را تجربه کرده بودند، بدون توجه به طعم شیرین و خوشمزه، خود را برای نشان دادن رفتاری تند نسبت به طعم تلخ آماده کرده بودند، دقیقا مانند انسانها زنبورها نیز به نظر بسیار خشمگین بودند و به طعم مورد علاقهی خود توجهی نداشتند. در عوض زنبورهایی که این گردبادها را تجربه نکرده بودند توجه کامل خود را به طعم شیرین و مورد علاقهی خود معطوف کرده بودند.
با این وجود و در حالی که رفتار زنبورها به نظر از روی خشم بوده است اما دانشمندانی که این آزمایش را انجام داده بودند، اطمینان کاملی به آن چه که دیدند، نداشتند و از احساسی خواندن این رفتار زنبورها امتناع میکردند.
این در حالی است که اگر یک سگ پس از مرگ مالک خود، از خوردن غذای مورد علاقهاش خودداری کند، این رفتار را مسلماً پای احساسی بودن این حیوان خواهیم نوشت.
آزمایشی بر روی مگسهای ژالهدوست
آزمایشی مشابه بر روی مگسهای میوهی گرسنه انجام شد. این آزمایش برای تلقین ترس به این مگسها طراحی شده بود. محققان با انداختن سایه بر روی آنها سعی داشتند تا به این مگسها القا کنند که دشمن در بالای سر آنها بوده و در حال نزدیک شدن به آنها است. تصور کنید که صدای شلیک گلوله از تفنگی را بشنوید. تغییرات احساسی و رفتاری تا زمان رسیدن به جایی امن در شما مشهود خواهند بود، این اتفاق دقیقاً در مگسها نیز مشاهده شد.
سایه بر سر این مگسها افکنده و سپس از سر آنها کشیده شد. با افتادن سایه، مگسها از خوردن میوهی مورد علاقهی خود دست کشیدند و به جایی امن فرار کردند. مگسها حتی پس از گذشت دقایقی نیز از برگشت به محل خودداری میکردند. این نشان می دهد که سایه حتی بعد از رفع شدن نیز مگسها را تحت تاثیر قرار داده است. حتی محققان در این آزمایش شاهد تغییر در اندازهی ترس مگسها نیز بودند. آنها با گذراندن سایه از روی مگسها به صورت متوالی باعث ایجاد ترس بیشتر شدند و مگسها برای اطمینان از امنیت محیط، مدت بیشتری را در پناهگاه خود سپری کردند.
با وجود این که محققان رفتار مگسها را فراتر از یک عکسالعمل عادی میدانند اما این برخورد را در دستهی احساسات واقعی طبقه بندی نمیکنند. آنها این رفتار را نوعی رفتار دفاعی از طرف مگسهای ژالهدوست ارزیابی کردهاند.
آیا حشرات حس همدلی دارند؟
همانطور که قبلا نیز اشاره شد، دومین بُعد از احساس، بروز دادن آن است تا اطرافیان نیز از حالت درونی فرد مطلع شوند. به این منظور باید فرد دارای توانایی همدلی باشد تا بتواند سیگنالهای رفتاری ارسال شده از طرف مقابل را دریافت کرده و به آنها پاسخ دهد.
در تحقیقی جدید خر خاکی توانسته رفتار همدلی مانند را از خود به نمایش بگذارد. محققان متوجه شدهاند که این حشرات هنگام تجربه کردن حس آرامش با انجام رفتارهایی سعی میکنند همنوعانی که در کنار آنها هستند را نیز آرام کنند.
ممکن است به نظر برسد که این رفتار در واقع یک تقلید از سوی همنوعان است اما تحقیق جدید منتشر شده در فروردین ماه امسال، مسری بودن احساسات در بین خوکها را نیز به عنوان نمودی از همدلی به اثبات رسانده است.
آیا حشرات احساسات را تجربه میکنند؟
در حال حاضر نمیتوان به درستی نشان داد که حشرات تا چه اندازه میتوانند احساسات را تجربه کنند اما تحقیقات اخیر قدمهای آینده برای مشخص شدن احساسات حشرات را پایهریزی کردهاند.
امیدواریم با نقشه برداری از مدارهای عصبی که اساس رفتار ترس مانند مگسها، خشم مانند زنبورها و یا همدلی مانند خر خاکی هستند، بتوانیم احساسات حشرات را با آن چه که خود ما به عنوان احساسات تجربه میکنیم، مقایسه کنیم.ممکن است در آینده شباهتهای عجیبی که بین مغز انسانها و حشرات وجود دارند، بیشتر نیز بشوند و دانشمندان را بیش از پیش شگفت زده کنند.
خوشبختانه ما به آرامی در حال درک این مطلب هستیم که انسانها برتر مطلق نیستند و باید به حیوانات نیز بها داده شود. همانطوری که ممکن است ما عاشق شویم و یا احساس حسودی کنیم، حشرات نیز میتوانند این احساسات را تجربه کنند.
قدر مسلم این که ما نمیتوانیم احساسی که یک زنبور هنگام خشم و یا یک مگس هنگام ترس تجربه میکند را درک کنیم، حتی از فهم احساساتی که انسان دیگری تجربه میکند نیز عاجز هستیم. باید به این نکته توجه کرد که احساسات به قدری متغیر هستند که احساسات خودمان را نیز نمیتوانیم به خوبی تعریف کنیم، پس طبیعی است که مشخص کردن احساسات حشرات نیز کار آسانی نباشد.
چارلز داروین مشهور میگوید « حتی حشرات نیز خشم، حسادت و عشق خود را با صداهایی عجیب، بروز میدهند.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,498
Posted: 7 Jul 2015 13:01
مصرف کم سبزی و حبوبات و میوه، خطرسازترین مشکل تغذیهای ایرانیان
نتایج یک تحقیق بین المللی که با همکاری گروه از محققان و دانشمندان ایرانی درباره تاثیر تغذیه در مرگ ناشی از بیماریهای قلبی-متابولیک (بیماریهای قلبی و عروقی و دیابت و سکتههای مغزی) در بیست کشور خاورمیانه و شمال آفریقا انجام شده، نشان میدهد که فشار خون مهمترین عامل مرگ در اثر این بیماری ها در تمام این کشورها است.
در تمام این کشورها، بیماریهای قلبی-متابولیک عامل نزدیک به نیمی (۴۳%) از مرگهای زودرس (زیر هفتاد سال) است.
در ایران هم فشار خون بالا (بالای ۱۱۵) مهمترین عامل خطرساز و باعث مرگ ۲۰۳۵ نفر در ازای هر یک میلیون نفر جمعیت است.
تغذیه نامناسب در ایران دومین عامل خطر ساز برای مرگ ناشی از بیماریهای قلبی-متابولیک (۱۹۷۶ مورد در میلیون) است.
اضافه وزن و چاقی، کلسترول بالا و قند خون بالا در ردههای بعدی قرار دارند.
در میان عوامل تغذیهای، مصرف کم غذاهای محافظ مثل سبزیجات و حبوبات، میوه و غذاهای دریایی و غلات سبوسدار بیشتر از بقیه در ایجاد بیماریهای قلبی-متابولیک نقش دارند.
علاوه بر این نمک زیاد و اسیدهای چرب ترانس (روغن نباتی جامد) هم در میان عوامل تغذیهای هستند که باعث ایجاد این بیماریها در ایرانیان میشوند.
این تحقیق نشان داد که در تمام این کشورها زنان در تمام گروههای سنی ضریب توده بدنی (BMI) و کلسترول تام بیشتری از مردان دارند، اما از نظر فشار خون و قند خون تفاوتی بین زنان و مردان وجود نداشت.
تنها تفاوت قابل ملاحظه از نظر تغذیه در بین زنان و مردان این است که مردان به طور کلی بیشتر از زنان نمک مصرف میکنند.
اما در مجموع مرگ ناشی از بیماریهای قلبی-متابولیک در مردان بیشتر از زنان است و یکی از مهمترین دلایل آن تغذیه نامناسب است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,499
Posted: 7 Jul 2015 13:08
کشف یک سم کشنده در سماور و کتری
آرسنیک نیز یک ماده مسموم کننده میباشد که مصرف طولانی مدت آبهای دوباره جوشیده باعث بروز مشکلات جدی برای بدن چون سرطان، بیماریهای قلبی، مشکلات عصبی و حتی ناباروری میشود.
این هشدار را جدی بگیرید که برای دم کردن چای آب سرد شده کتری را مجددا نجوشانید.
بارها اتفاق میافتد که برای درست کردن چای آب کتری را پس از جوش آمدن خاموش کنید و پس از مدتی فراموش خواهید کرد که از آن استفاده کنید و مجدد مجبور به جوشاندن آن هستید.
باید این هشدار را جدی بگیرید که برای دفعه بعد از انجام این کار دست بردارید، چرا که آب مجددجوشیده شده تبدیل به مواد خطرناکی میشود که سلامتی را تهدید میکند باید گفت که با این کار ترکیبات خطرناکی در آب جوش انباشته میگردد، به جای آنکه از این مواد پاکسازی کردند از این دست ترکیبات میتوان به آرسنیک،نیترات و فلورید اشاره کرد.
نمک کلسیم از جمله ترکیباتی است که با این کار در آب انباشته شده و ایجاد سنگ کیسه صفرا میکند و در صورت مصرف بیش از حد این آب بروز سنگهای کلیوی را نیز به همراه خواهند داشت.
حال آب دوباره جوشیده شده چگونه بر روی بدن اثر میگذارد؟
نیترات یک ماده سمی است، زمانی که این ماده موجود در آب درمعرض حرارت بالا قرار میگیرد ترکیبات نیترات آن کاملا تغییر یافته و به نیتروسامین تبدیل میگردد گفتنی است که این ماده به شدت سرطان زا بوده و انواع سرطانها را شامل میگردد.
آرسنیک نیز یک ماده مسموم کننده میباشد که مصرف طولانی مدت آبهای دوباره جوشیده باعث بروز مشکلات جدی برای بدن چون سرطان، بیماریهای قلبی، مشکلات عصبی و حتی ناباروری میشود.
جذب فلوراید بالا نیز باعث ایجاد مشکلات عصبی میشود که این اتفاق در کودکان منجر به تاخیر شناختی میگردد.
برای آنکه از مشکلات در امان بمانید کافی است کتری را از آب جوش سرد شده خالی کرده و مجددا آب بریزید و بجوشانید.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#1,500
Posted: 8 Jul 2015 14:58
نتیجه یک تحقیق: به جوانی، پیر میتوان گشت
سرعت پیر شدن افراد با یکدیگر تفاوت بسیار زیادی دارد و روند پیری در سنین متفاوت و با سرعت متفاوت آغاز میشود.
گروهی از محققان بینالمللی، حدود هزار نفر را که همگی در یک سال (۷۳-۱۹۷۲) در نیوزیلند متولد شده بودند از بدو تولد زیر نظر گرفتند و بعد میزان پیری را در آنها در سنین ۲۶، ۳۲ و ۳۸ سالگی ارزیابی کردند.
این ارزیابی، شامل بررسی هجده عامل مربوط به بیماریهای مزمن ناشی از افزایش سن بود، از جمله کارکرد دستگاه تنفس، قلبی و عروقی، کلیوی، کبدی، سیستم ایمنی، سلامت دندان و لثه و میزان تخریب DNA.
به علاوه کاهش فعالیت جسمی و ذهنی و تصور این افراد از جوانی یا پیری خودشان نیز در نظر گرفته شد.
پژوهشگران از اینکه آثار پیری را در سن پایین (۲۶ سالگی) در این افراد شناسایی کردند متعجب شدند.
علاوه بر این تفاوت سرعت پیری نیز محققان را شگفتزده کرد، در حالیکه همه افراد مورد مطالعه ۳۸ سال داشتند، سن زیستی (بیولوژیک) آنها بین ۲۸ تا ۶۱ سال متغیر بود.
بنابراین توان جسمی و ذهنی آنها نیز تفاوت واضحی نشان میداد و مثلا بهره هوشی (IQ) آنها که سن زیستی بیشتری داشتند، کاهش یافته بود.
در مدتی که محققان ارزیابیهای مربوط به سن زیستی این افراد را انجام میدادند، سن زیستی برخی حتی یک سال هم بیشتر نشد، اما برخی تا سه سال پیرتر شدند.
پروفسور تری مافیت از پژوهشگران این تحقیق به بیبیسی گفت: "هر جنبه زندگی که از سن تقویمی استفاده کنیم، به خطا میرود. اگر درباره سن زیستی بیشتر بدانیم، عدالت و برابری بیشتر رعایت خواهد شد."
او همچنین معتقد است که سن بازنشستگی برای کسانی که "در اوج" توانایی هستند اما مجبورند بازنشسته شوند، ناعادلانه است.
این پژوهشگران در مرحله بعد به دنبال این سوال خواهند رفت که چه عواملی بر سرعت پیر شدن تاثیر می گذارد.
آنها فکر می کنند یافتن روشهایی برای کاستن از سرعت پیری می توانند به درمان بیماریها کمک کند.
با شناسایی عوارض پیری در افراد جوان، پیشگیری زودهنگام از بیماریهای مزمن ناشی از افزایش سن، مثل بیماریهای قلبی یا دمانس بیش از پیش امکانپذیر خواهد شد.
با این حال پیری در انسان به جز عوامل زیستی و ژنتیکی، محصول عوامل محیطی و اجتماعی هم هست.
از این رو به تحقیقات بیشتری نیاز هست تا روشن شود آیا تجربیات دوران کودکی (مثلا سوء رفتار) یا فقر و محرومیت بر روند پیری تاثیر دارد یا نه.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟