ارسالها: 151
#231
Posted: 15 Feb 2012 05:44
زنده شدن عنکبوتها پس از مرگ؟
آیا امکان بازگشت به زندگی پس از مرگ وجود دارد؟! بی تردید این یکی از آرزوهای بزرگ بشر از ژرفنای تاریخ تاکنون بوده است و طبیعی است که پاسخ این پرسش تاکنون منفی بوده است.
اما به تازگی پژوهشگران دانشگاهی در کشور فرانسه، به طور کاملا اتفاقی با پدیده ی مشابهی مواجه شده اند که آنان را در حیرت فرو برده است.
بخش خبری بنیاد نشنال جئوگرافیک گزارش میدهد که گروهی از پژوهشگران دانشگاه "رن” در کشور فرانسه که مشغول آزمایش بر روی عنکبوت ها بودند متوجه شدند که گونه خاصی از این جانور به طرز عجیبی پس از مرگ دوباره به زندگی باز میگردد.
این دانشمندان برای انجام یک کار پژوهشی بر روی عنکبوت ها، ۳۶۰ عدد عنکبوت ماده از سه گونه ی مختلف را گرد آورده بودند تا میزان تاب آوری این سه گونه را در برابر غرق شدن زیر آب بسنجند.
این مجموعه متشکل از سه نوع از گونه عنکبوت گرگی، دو نوع از گونه عنکبوت نمکزار و یک نوع نیز گونه عنکبوت گرگی جنگلی بودند.
پژوهشگران این عنکبوت ها را برای مدت طولانی در ظرف آب شور بدون امکان دسترسی به سطح قرار دادند و تنها هر دو ساعت، به کمک یک برس به آنها ضربه خفیفی وارد آوردند تا از واکنش آنها اطلاع حاصل نمایند.
همانگونه که انتظار میرفت، گونه ی عنکبوت گرگی جنگلی با نام علمی Pardosa lugubris زودتر از سایرین جان خود را از دست داد. این عنکبوت پس از گذشت ۲۴ ساعت، دیگر هیچ واکنشی نسبت به تکانه ها نشان نداد.
عنکبوت نمکزار چندین ساعت بیشتر دوام آورد. اما این عنکبوت نیز که در متون علمی با نام Pardosa purbeckensis شناخته میشود پس از ۲۸ ساعت تلف شد.
مقاوم ترین گونه این عنکبوت ها در برابر غرق شدن گونه ای با نام علمی Arctosa fulvolineata بود. این عنکبوت به طور میانگین بیش از ۳۶ ساعت در زیر آب تاب آورد و به تکانه ها واکنش نشان داد، اما این گونه ی مقاوم نیز در نهایت زیر آب شور و تحت تاثیر فقدان اکسیژن جان داد.
دانشمندان پس از اطمینان از فقدان هرگونه واکنش نشانگر وجود حیات در تمامی نمونه های آزمودنی، آنها را از آب خارج کرده و به قصد وزن کردن در محلی قرار دادند تا آب آغشته به بدن آنها خشک شود. در این زمان بود که رویداد شگفت انگیز رخ داد!
با گذشت زمانی نزدیک به دو ساعت، عنکبوت هایی که به باور دانشمندان در عالم مردگان سیر میکردند، یکایک به زندگی بازگشته و بر روی ۸ پای خود برخواستند!
پروفسور "ژولین پتیون” ضمن بیان اینکه برای نخستین بار است که با پدیده ی ورود به کُمای اختیاری در میان بندپایان در هنگام غرق شدگی مواجه میشویم ادامه میدهد: "این پدیده البته پیشتر در جانوران دیگری مشاهده شده بود و در جهان این گونه از جانوران بی سابقه نیست”.
این عنکبوت شناس که هم اکنون در بلژیک به سر میبرد در توجیه این پدیده ی شگفت انگیز چنین توضیح میدهد: "این عنکبوت ها در مواقعی که برای مدت طولانی زیر آب قرار گرفته و به اکسیژن دسترسی نداشته باشد، به طور موقت بدن خود را در حالت کُما قرار میدهد تا تنها اعضای کلیدی بدنشان از اکسیژن و انرژی باقی مانده استفاده نمایند”. این پژوهشگر این واکنش شگفت بدن عنکبوت ها را، عکس العملی در برابر سیلاب های طبیعی میداند که بعضن سبب میشوند که عنکبوت ها به حکم اجبار چند ساعتی را در زیر آب بگذرانند.
پروفسور پتیون در انتها ضمن اظهار شگفتی مجدد از حاصل مشاهداتش می افزاید: "ما واقعا گمان نمیبردیم که عنکبوت ها هم بتوانند وارد کُما شوند. این پدیده براستی ما را غافلگیر کرد”.
Dream what you want to dream
Go where you want to go
Be what you want to be
Because you have only one life
And one chance to do all the things
You want to do
ارسالها: 151
#232
Posted: 15 Feb 2012 05:46
توضیح تکاملی راه راه بودن پوست گورخر: دفع حشرات
ویکتوریا گیل
گزارشگر علمی، بی بی سی
اینکه وجه مشخصه بسیار متمایز گورخرها، یعنی پوست راه راه آنها، به چه دلیل در روند تکامل این حیوان ظاهر شده برای چند دهه موضوع بحث دانشمندان بوده است.
اکنون محققان مجاری و سوئدی می گویند که این معما را حل کرده اند.
به گفته آنها این خطوط برای دفع حشرات خونخوار است.
این گزارش در نشریه "زیست شناسی تجربی" (Experimental Biology) حاکیست که این الگوی خاص باعث می شود گورخر هدف جذابی برای حشرات نباشد.
کلید این پدیده در چگونگی انعکاس نور توسط خطوط سیاه و سفید نهفته است.
سوزان آکسون از دانشگاه لوند و از اعضای تیم تحقیق بین المللی که این مطالعه را انجام داد گفت: "ما مطالعه را با بررسی اسب هایی با پوست سیاه، قهوه ای و سفید شروع کردیم. دریافتیم که در اسب های سیاه و قهوه ای نور به صورت افقی پولاریزه می شود."
این جلوه باعث جذابیت زیاد این اسب های تیره برای حشرات شد.
این بدان معنی است که نور منعکس شده از پوست تیره اسب - که به چشمان یک حشره گرسنه می تابد - در یک سطح افقی حرکت می کند.
دکتر آکسون و همکارانش دریافتند که حشره موسوم به "مگس اسبی" یا تابانوس شدیدا جذب این امواج "مسطح" می شود.
او توضیح داد: "از یک پوست سفید نور غیرپولاریزه منعکس می شود."
امواج نوری غیرپولاریزه در هر سطحی حرکت می کنند و برای حشرات خیلی کمتر جذابند. در نتیجه اسب های سفید در مقایسه با اسب های تیره خیلی بیشتر از این مگس ها در امان هستند.
پس از این کشف بود که تیم محققان به بررسی گورخرها علاقه مند شد.
آنها می خواستند بدانند که چه نوع نوری از بدن راه راه گورخرها منعکس می شود، و این مساله چه تاثیری بر مگس ها که پرآزارترین دشمن آن است دارد.
دکتر آکسون به بی بی سی گفت: "ما یک صحنه آزمایشی درست کردیم و الگوهای مختلف را روی تخته ها نقاشی کردیم."
او و همکارانش یک تخته سیاه و چند تخته منقش به الگوهای راه راه - با عروض مختلف - را در یک مزرعه اسب در منطقه ای روستایی در مجارستان قرار دادند.
او توضیح داد: "ما چسب حشرات را روی تخته ها چسباندیم و مگس هایی که به هرکدام چسبیدند را شمردیم."
به گفته خانم آکسون تخته راه راهی که بیش از همه به الگوهای واقعی بدن گورخر نزدیک بود خیلی کمتر از بقیه مگس ها را جذب کرد، "حتی کمتر از تخته های سفیدی که نور غیرپولاریزه منعکس می کرد."
"این غافلگیرکننده بود زیرا در یک الگوی راه راه هنوز نواحی تیره که نور پولاریزه را به صورت افقی منعکس می کند وجود دارد. اما نوارها هرچه باریکتر، جذابیت آنها برای مگس ها کمتر."
تیم محققان برای بررسی واکنش مگس ها به یک هدف سه بعدی واقعی تر، چهار ماکت با ابعاد واقعی با پوستی چسبناک را در مزرعه قرار دادند - یکی قهوه ای، یکی سیاه، یکی سفید و یکی راه راه مثل گورخر.
محققان هر دو روز یک بار مگس های به دام افتاده را جمع کردند و دریافتند که ماکت گورخر کمترین مگس را جذب کرده بود.
با این حال بعضی زیست شناسان تکاملی می گویند که این مطالعه سایر توضیحات برای راه راه بودن گورخر را مردود نمی کند.
Dream what you want to dream
Go where you want to go
Be what you want to be
Because you have only one life
And one chance to do all the things
You want to do
ارسالها: 6216
#235
Posted: 2 Mar 2012 07:29
تقویت هوش
دانشمندان معتقدند که در زمان تولد تعداد مشخصی سلول های مغزی داریم که به مرور با پیر شدن تعداد بسیار زیادی از آنها را از دست می دهیم. تحقیقات گسترده در این باره نشان داده اند که سلولهای مغزی جدید در طول زندگی نیز برخلاف آنچه در گذشته تصور می شد، تولید می شوند و مغز در صورت استفاده هر چه بیشتر از آن ، قابلیت رشد و حجیم تر شدن را دارد. تحقیقات و مطالعات حاکی از آن است که به عنوان مثال قسمتی از مغز رانندگان که مربوط به کنترل نقشه یابی تصویری است، رشد بیشتری دارد. همچنین بخشی از مغز پیانیست ها و نوازندگان متبحر هم که کنترل و اداره موزیک را در اختیار دارد، حجم بیشتری دارد. از طرف دیگر، تحقیقاتی که اخیراً در این مورد انجام شده ، حاکی از آن است که افرادی با مشغله های مهارتی بالا مانند : مهندسان و معلمان دارای سیناپس ( محل اتصال دو رشته عصبی به یکدیگر) های بیشتری هستند. سیناپس ها همان رابطین بین سلول های مغزی هستند که به ذخیره سازی اطلاعات کمک می کنند.
شاید در آینده ای نزدیک پزشکان قادر باشند سلول های جنین را که می توانند به هر نوع سلول های مورد نیاز تبدیل شوند، به مغز بشر تزریق کنند. به این طریق می توان بیماری هایی نظیر آلزایمر و پارکینسون ( بیماری تحلیل اعصاب ، لرزش دست یا پا ) را درمان نمود و برای افراد سالم نیز راهی باز کرد تا بتوانند با فکر سالمشان ارتباط برقرار کنند.
اما تا آن زمان برسد ممکن است فرصت فعلی از دست برود. پس می توانیم با استفاده از چند راه ساده توانایی سلول های مغزی را در حد ماکزیمم آن حفظ کنیم.
– با ورزش سلول های مغزی خود را به کار اندازید:1
تحقیقات انجام شده نشان می دهند افرادی که تمرینات فیزیکی انجام می دهند، سلول های مغزی بهتری را پرورش می دهند. دانشمندان در مطالعات مؤسسه تحقیقات بیولوژیکی دریافتند موش های بالغی که تحت ورزش کردن قرار گرفته اند، سلول های جدید بسیاری را در قسمت هیپوکامپوس مغز خود (بخشی که مربوط به یادگیری و حافظه است) کسب کرده اند. از طرف دیگر ثابت شده که انجام حرکات ورزشی دلخواه و مورد علاقه تأثیرات چند برابر نسبت به انجام یک سری حرکات ورزشی مشخص دارد. این مطلب می تواند به این معنی باشد که راهی بیابید تا از ورزش کردن لذت ببرید ، نه این که فقط مجبور به انجام آن باشید. به این طریق هم باهوش تر می شوید و هم شادتر زندگی می کنید.
چه باید کرد؟
یک ورزش را به طور مستمر انجام دهید. مانند: دو ماراتن، دویدن تفریحی و غیره ؛ یا این که یک یار در تمرین کردن برای خود در نظر بگیرید تا انجام حرکات را جالب تر و ادامه کار را سهل تر کند. هیچکس نمی تواند به درستی مشخص کند که چه مقدار ورزش برای سلول های مغز کافی و مناسب است، اما در مورد موش ها حدود 4 تا 6 مایل پیاده روی در روز مؤثر بوده است.
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ارسالها: 151
#236
Posted: 5 Mar 2012 12:26
اینشتین اشتباه نکرده بود، چیزی سریعتر از نور حرکت نمیکند
برخلاف ادعای دانشمندان ایتالیایی : اینشتین اشتباه نکرده بود، چیزی سریعتر از نور حرکت نمیکند.
دانشهای بنیادی - پژوهشگران آزمایش اوپرا که شهریورماه گذشته ادعا کردند نشانههایی از حرکت ذرات نوترینو با سرعت بیشتر از سرعت نور را مشاهده کردهاند، اعلام کردهاند این اندازهگیری احتمالا به دلیل خطای انسانی است!
مجید جویا: آشکار ساز OPERA در ماه سپتامبر / شهریور گذشته این ادعای انقلابی را مطرح کرد که توانسته نوترینوهایی را با سرعت بالاتر از سرعت نور به دام بیندازد، ادعایی که در صورت اثبات به معنای پایان حکمرانی نظریه نسبیت خاص آلبرت اینشتین بر فیزیک مدرن بود.
اما به گزارش نیوساینتیست، اکنون به نظر میرسد که این کشف بزرگ پیش از این که باعث تغییر قوانین فیزیک شود، باعث جدیتر شدن نظارت بر تجهیزات خواهد شد، چرا که اکنون سخن از خطای انسانی در این نتیجه عجیب به میان آمده است.
پایان اینشتین!
در ماه سپتامبر / شهریور، پژوهشگران آزمایش OPERA دادههایی را گردآوری کرده بود که نشان میداد نوترینوهایی که در آزمایشگاه سرن در نزدیکی سوئیس تولید شده بودند و در مسیر 730 کیلومتری به آشکارساز اپرا در آزمایشگاه ملی گران ساسوی ایتالیا فرستاده شده بودند، 60 نانوثانیه سریعتر از یک پرتو نور به مقصد رسیدهاند. یعنی اگر به جای نوترینوها، یک پرتو نور از سرن تابیده میشد، زمان رسیدن آن به مقصد 60 نانوثانیه دیرتر از این بود.
برای برخی، این نتیجه سیلی محکمی برای نظریه نسبیت اینشتین بود، که بیان میدارد که هیچ ذرهای قابلیت حرکت با سرعت بالاتر از سرعت نور را ندارد. اگر یک ذره توانسته باشد از این حد سرعت بگذرد، آنگاه یک قرن گذشته و تمام آزمایشهای دیگری که صحب بقیه بخشهای این نظریه را نشان داده بودند، به زیرسوال میرفت.
باز هم فیبر نوری
لوکا استانکو، یکی از 15 عضو گروه 160 نفره اپرا است که حاضر به امضای بیانیه اولیه نتایج نشد، چون آن را بیشاز حد مقدماتی میدانست. او میگوید:«اگر این اشتباه اثبات شود، قطعا به دلیل خطای انسانی است. من سعی کردم بگویم که محتاطتر باشید».
خیلی از فیزیکدانها به این نتیجه مشکوک بودند، ولی به نظر میرسید که اندازه گیریها به دقت انجام شده و به سطح آماری چشمگیری رسیده است. ولی بر مبنای بیانیهای که اپرا دیروز منتشر کرد، دو مشکل احتمالی در این آزمایش کشف شده است. همانگونه که خیلی از فیزیکدانها به نتایج عجیب این آزمایش گمان داشتند، هر دوی این مشکلات به استفاده این آزمایش از سیستم مکانیاب جهانی GPS برای همزمان کردن ساعتهای اتمی هر دو سوی این مسیر برمیگشت. اول، گذر زمان در ساعتها بین رسیدن سیگنال سنکرونکننده باید در نظر گرفته میشد و اپرا اکنون میگوید که احتمالا این کار به درستی انجام نشده است. دوم، احتمالا یک اتصال مشکلدار بین سیگنال جیپیاس و ساعت اصلی اپرا وجود داشت.
البته غیر از مسئله اتصال خراب فیبر نوری، یک احتمال دیگر هم وجود دارد: این که احتمالا نوترینوها حتی از آنچه در آزمایش قبلی پیشبینی شده بود هم، سریعتر حرکت میکنند!
خطای احتمالی دوم مربوط به نوسانسازی است که برای اعمال برچسبهای زمانی برای سنکرون کردن جیپیاس به کار میرفت. طبق بیانیه اپرا، خطای این نوسانساز میتواند منجر به اشتباه در برآورد زمان سفر نوترینوها و اضافهتر محاسبه شدن این زمان شده باشد. به عبارت دیگر، در این حالت، نوترینوها در عمل سریعتر از آنچه در گزارش چند ماه پیش اپرا اعلام شده بود حرکت میکنند. استانکو میگوید: «ما در مورد پایداری زمان بندی کاملا مطمئن نیستیم».
خبر اشتباه اپرا را اولین بار همین دیروز یک منبع ناشناس به ساینساینسایدر اطلاع داد. بر مبنای این گزارش، شاید اتصال نادرست فیبر نوری، مقصر اصلی در این اثر 60 نانوثانیهای بوده باشد.
بیانیه رسمی اپرا اما به این امر اذعان نمیکند و میگوید که احتمالا دو منبع برای نقطه خطا در دو سوی این مسیر وجود دارند و هنوز در حال کار بر روی آن است. اولین مورد مربوط به نوسانسازی است که برای تولید برچسبهای زمانی در میان سنکرون سازی جیپیاس استفاده میشود. و نقطه دوم هم مربوط به اتصال فیبر نوری است که سیگنال جیپیاس خارجی را به ساعت اصلی اپرا متصل میکند.
در ادامه بیانیه وعده داده شده که با رفع مشکل، آزمایش در سال 2012 تکرار شود و همچنین گزارش جامعی نیز در مورد خطای آزمایش سال گذشته منتشر شود.
کارن هانتر یکی از اعضای اپرا از دانشگاه هامبورگ آلمان، میگوید: «گروه در این زمان تصمیم گرفت که در بیانیه خود به کمیتها اشاره نکند، چون ما باید همه چیز را دوباره بررسی کنیم و یافتههای خود را کاملتر و با دقت بیشتری مورد بحث و بررسی قرار دهیم».
سخنگوی سرن، جیمز گیلیز هم هشدار میدهد که پاسخ واقعی هنوز معلوم نیست. «یک توضیح احتمالی وجود دارد، ولی ما تا زمانی که آزمایشهای بیشتری انجام نشود نمیتوانیم در مورد پرتو مطمئن باشیم».
آزمایشگاههای دیگری هم نوترینوها را خواهند آزمود. آزمایش MINOS در آزمایشگاه فرمی در باتاویای ایلینوز، قرار است که نتایج این آزمایش را با ارسال یک پرتو نوترینو از مینسوتا بیازماید.
Dream what you want to dream
Go where you want to go
Be what you want to be
Because you have only one life
And one chance to do all the things
You want to do
ارسالها: 6216
#237
Posted: 24 Mar 2012 08:28
چگونه می توان مانند مادر ترزا زندگی کرد ؟
آنچه دوست دارید را انجام بدهید : مادر ترزا (اگنس) زمانی احساس کرد که خداوند وی را به سوی کمک به فقرا و خواهری یتیمان صدا می زند .وی این ندا را با کشیشهای معبدی که در آن بود مطرح کرد تا شاید بتواند احساسش را بهتر درک کند مادرترزا همیشه به یاد داشت یکی از کشیشها به او چنین گفت " اگر تو با این فکر که خداوند تو را برای خدمت به او و بندگانش و همسایگانت صدا می زند شاد هستی پس کار را انجام بده .این الهام نشانه ی حرفه توست لذت عمیق قلبی مانند آهنربایی است که مسیر زندگی را نمایان می کند "
مطالعه ی مستمر (همیشگی ) : مطالعه به اگنس کمک کرد تا عمق مخمصه ای که افراد بیجاره درآن گرفتار بودند را دریابد .تلاشهای ثابت وی آموختن سبب شد تا به معرفت وشفای درون برسد .
برای رندگیتان هیچ مرزی قابل نشوید : هنگامی که وی کلیسا را برای خدمت به افراد تهی دست و محتاج ترک کرد همگان مشتاق بودند دلیل این کار را بدانند وی در جواب به این پرسشها تنها یک پاسخ داد "وظیفه ی من کمک به مردم فقیر است هم اکنون احساس می کنم باید به میان آنها بروم و با کمک به آنها بتوانم باری از روی دوش آنها بر دارم شاید روزی فرا رسد که احساس کنم این وظیفه را باید در کلیسا انجام دهم اما اکنون می دانم جای من بیرون از آن است" وی با شکستن محدودیتها و قدم گذاشتن به دنیای ناشناخته ها به چهره ای همیشگی ماندگار بدل شد
هرگز برای طلب آنچه می خواهید نترسید : مادر ترزا به تنهایی اقدام به ساخت میسیونری چاریتی کرد که هزینه و روابط خاص خود را می طلبد وی با شهامت و جرات درخواست پول و تجهیزات دارویی کرد و از افراد متمول خواست تا برای کمک به نیازمندان و فقرا به یاری او بشتابند . دقیقا" برای خود مشخص کنید خواهان انجام چه کاری هستید ؟ مادر ترزا می دانست دقیقا می خواهد چه کند ؟ وی می دانست اولویتهایش ابتدا افراد بسیار فقیر سپس افراد فقیر و پس از آن افراد با وضعیت مالی نامناسب است .وی با مشخص کردن هدفها و طبقه بندی آنها توانست به خوبی از عهده وظیفه الهی اش برآید .
شرایط آنچه که می خوهی انجام دهی را خود تجربه کن : مادر ترزا برای آنکه بفهمد فقر چیست و فقیر ترین افراد را شناسایی کند خود نیز در وضعیت فقر زندگی می کرد وی همیشه به یارانش می گفت : تا فقر را نشناسیم نمی توانیم بدانیم فقیر کیست و با فقر و سخت زندگی کردن ما قوی تر خواهیم شد .
خوش رو باش حتی اگر احساس خوبی نداری : حتی اگر در زندگیتان مشکلاتی دارید که شما را ناراضی و ناراحت میکنند اگر قیافه ای عبوس داشته باشید مشکل شما حل نخواهد شد برعکس باید خود را در وضعیت خوبی از لحاظ روحی قرار دهید و مطمئنا این گونه می توانید بهتر از پس مشکلات برآیید مادر ترزا یکی از شرایط افرادی که مایل به همکاری با وی بودند را خوشرو بودن قرار می داد و در ابتدا به آنان می گفت درآغاز روز با سلام و لبخند با یکدیگر روبه رو می شویم و تمام طول لبخند روی لبها ی ما باقی می ماند لبخند آغار عشق ورزیدن است "
از تجربه ها بیاموزید : مادر ترزا همیشه معتقد بود با نشستن در خانه و کتاب خواندن میزان اندگی تجربه می توان بدست آورد بلکه کسب تجربه واقعی در میان مردم و با مواجه شدن با مشکلات حقیقی زندگی بدست می آید .
نگذارید کهولت سن مانع فعالیتهای شما شود : مادرترزا در سن 85 سالگی سه حمله قلبی داشت اما اجازه نداد این مساله سبب از کار افتادگی اش شود وی دراین سن می گفت " همیشه برای پاسخ مثبت دادن آماده ام "
به ندای قلبتان گوش دهید :ترزا همیشه به ندای قلبش گوش می سپرد و طبق آن عمل می کرد .
متواضع باشید : هرگز به شرایط و موقعیها یی که به دست می آورید مغرور نشوید .مادر ترزا پس از بدست آوردن جایزهای زیاد و محبوبیت بسیار از فعالیتهایش عقب نشینی نکرد و همچنان با عشق و ایثار به کمک و یاری نیازمندان می پرداخت .
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ارسالها: 767
#238
Posted: 24 Mar 2012 13:23
بزرگترین تالار تاریخ که قرار بود به جولانگاه هیتلر تبدیل شود
همشهری دانستنیها/شماره 48/حسن محبوب فومنی:
فولکس هال یا تالار ملت بنایی بیمانند بود که نازیها قصد ساختن آن را داشتند. قرار بود صدای هیتلر در این ساختمان که به آن گروب هال (تالار بزرگ) یا رومس هال (تالار پیروزی) هم گفته میشد طنین بیندازد. و در این ساختمان غولپیکر نازیها اقتدارشان را به رخ دهها هزار حضار بکشند. گنبد عظیمالجثه و شگفتآور فولکس هال را خود آدولف هیتلر با همکاری معمارش آلبرت اشپیر طراحی کرده بود.
اما این پروژه هیچوقت به پایان نرسید و رویای نازیها سر از خاک بلند نکرد.در آستانه شروع جنگ جهانی دوم، آلمان یکی از حساسترین دورههای تاریخش را میگذراند. هیتلر با نقض پیمان ننگین ورسای قصد داشت اقتصاد آلمان را در جهان، اول کند. البته تا حدودی هم موفق شد.
هیتلر طرحهای عظیم عمرانی را شروع کرد. او اولین اتوبان دنیا را ساخت و با کمک معمارش آلبرت اشپیر، سروسامانی به چهره ساختمانهای برلین و شهرهای مجاور داد ولی او در یک تحول روحی سعی کرد غیرممکن را به ممکن تبدیل کند؛ طرحی که اگر به سرانجام میرسید میتوانست زبان تکتک معماران و مهندسان عمران را بند بیاورد.
حتی رویای این ساختمان عظیم هم هر کسی را شگفتزده میکند. کارگران آلمانی به کندن پی آن مشغول شدند ولی با شروع جنگ، هیتلر نتوانست بودجه لازم برای ساخت فولکس هال را تامین کند و به همین خاطر پروژه در بدو شروع، نیمهکاره رها شد.
چرا واژه فولکس هال؟
واژه «فولک» (به معنی ملت)، طنین ویژهای در اندیشههای نازی داشت. اصطلاح «جنبش فولکیش» را میتوان به معنی «جنبش مردم» در نظر گرفت که از همان واژه فولک اقتباس شده بود و در اندیشه نازیها معنای مقدسی داشت.قبل از جنگ جهانی اول، این طرز فکر پدید آمد که فولکیش، هنر را در تودههای مردم آلمان گسترش خواهد داد.
این کلمه معمولا به مردمان نژاد آریایی تلقی میشود. بر پایه افسانههای اساطیری یونان آگوستوس، اولین امپراتور رم، خانهای در منطقه پلاتین داشت که به معبد آپولو،الهه هنرهای زیبا و فرزند زئوس میرسید.بر همین اساس هم هیتلر چنین طرحی در ذهن داشت و میخواست که محل زندگیاش به وسیله یک راه، به ضلع شمالی فولکس هال (تالار ملت) که محل اجتماعات مردم بود، مرتبط شود، که در آن راه یک سازه طاق مانند قرار داشت.
تولد اندیشهای رویایی
در هفتم ماه می1938، هیتلر بهصورت خصوصی از طرح این ساختمان واقعا عظیم که به گفته آلبرت اشپیر قرار بود بر اساس معبد هادریان ساخته شود بازدید کرد. هیتلر در این دیدار به این طرح علاقهمند شد و آن را تحسین کرد و گفت که از سال 1925 چنین طرحی که به اسم فولکسهال شناخته شود، در ذهنش بود. هیملر گسلر، یکی دیگر از معماران برجسته حکومت نازی مباحثاتی که در زمستان سالهای 04-1939 بین او و هیتلر مطرح شده را ثبت کرده؛ آن هم در زمانی که هیتلر احساسات معماری رومی خود را بروز داد.
او از قول هیتلر مینویسد: «وقتی من این ساختار را مشاهده کردم، انصافا بدون هیچ توضیح، عکس یا پیشفرضی به قدمتش علاقهمند شدم... برای مدتزمان کوتاهی که من در این مکان (کنار ماکت گنبد) ایستاده بودم... چه ابهتی!... من به این گنبد روباز، خیره شده بودم و جهان را در آن مشاهده میکردم و احساس کردم که باید نام معبد روی آن گذاشت... ».
در 24 جون 1940 وقتی فرانسه فتح شد، هیتلر همراه با آلبرت اشپیر و هرمان گسلر و آرنو برکر، مجسمهساز نامی به بازدید ساختمانهای منتخب فرانسه، از جمله معابد و ساختمانهای قدیمی پاریس پرداختند. احساسات معابد و معماری رومیان در او زنده شد. با این وجود، هیتلربه خاطر اینکه چنین سازههای پرشکوهی در آلمان وجود نداشت کاملا افسرده شده بود، افسردگی او توسط گسلر و برکر به صورت شخصی ثبت و یادداشت شده است.
طراحی اولیه
طرح اولیه فولکس هال، توسط هیتلر به اشپیر داده شد. این طرح یک سرسرای سنتی سه گوش داشت که با 10 ستون و یک تیغه مستطیل شکل میانی و کوتاه حمایت میشد و در پشت آن ساختمان اصلی گنبدیشکلی قرار داشت.
گسلر در یادداشتهای خود نوشت که سرسرای معبدی که در طرح هیتلر بود، یادآور معبد پانتئون هادریان و بهسبک فردریش گیلی و کارل فردریش شنکل، دو تن از معماران نامی آلمانی است. تنها قسمتهای روی سر ستون که به وسیله ستون گرانیتی قرمز با سر ستونی به سبک مصری حمایت میشد تفاوت داشتند. این مدل ستون هم قبلا در سرسرای بیرونی اتاق مطالعه هیتلر در باغ خارج از ساختمان جدید صدارت رایش استفاده شده بود.
معبد اسرارآمیز
ساختمان غول آسای فولکسهال، مهمترین و باابهتترین سازه در طول دورانها از نظر اندازه و به کار بردن سمبلها بود. مکان ساخت این سازه در مرکز برلین درنظر گرفته شده بود؛ جایی که قرار بود پایتخت جهان شود.ابعاد این سازه به اندازهای زیاد بود که در صورت ساخته شدن، ساختمانهای دیگر برلین در محور شمال تا جنوب در برابرش کوتوله بودند.
گنبد این سازه که زیرش تریبون گرانیتی قرار داشت، از همین نقطه حدود 315 در 315 متر مساحت داشت (منظور مساحتی است که تیریبون، تا نقطه مقابلش در طرف دیگر سازه دارد) ارتفاع خود تریبون تا کف، 74 متر و ارتفاع خود سازه 290 متر بود.
قطر خود گنبد هم 250 متر بود که با انجام این محاسبات، اشپیر دچار سردرگمی شده بود. در واقع قطر این گنبد، 15 متر از قطر گنبدی که گسلر برای ایستگاه قطار مونیخ طراحی کرده بود، بیشتر بود. با مقایسه فولکس هال با «پانتئون» (معبد عظیمی که هادریان امپراتور روم باستان، آن را ساخت) شباهتهای زیادی میان آن دو آشکار میشود.
در فولکس هال دیوار بزرگی که در قسمت شمال و انتهای این سازه واقع بود، 50 متر ارتفاع و 28 متر عرض داشت و با موزاییک طلا ساخته شده بود.و با عقابی به ارتفاع 24 متر تزئین شده بود. در پایین این قسمت، تریبون هیتلر قرار داشت.
از همین مکان او میتوانست 180هزار نفر شنونده را روبهروی خود ببینید که در محوطه میانی ساختمان میایستادند و بعضیها نیز در سه ردیف دایره وار متحد المرکز که با 100 ستون مرمر به ارتفاع 24 متر حمایت شده بود، مینشستند. این ستونها با شاهتیرهای فلزی با پوشش مس بودند که با پی این گنبد در ارتباط بودند.
سه ردیف نشیمنگاه متحد المرکز که قطرش 140 متر بود، هیچ شباهتی به پانتئون ایتالیا نداشت؛ اما نشیمنگاهش مانند طراحی تالار کنگره نورنبرگ توسط لودویک روف بود که بر اساس کولوسئوم (آمفیتئاتر عظیم رومیها که برای جنگ گلادیاتورها طراحیشده بود) طراحی شده بود. دیگر ویژگیهای داخلی فولکس هال به وضوح مدیون معماری معبد پانتئون هادریان بود؛ مثل گنبد کنگره دار پنجره مانند.
دومین قسمت معبد، پنجره نماهای میان ستونها بود که در طرح اشپیر به صورت یک منطقه متحدالشکل در بالا ایجاد شده بود که در آن یک تو رفتگی کمعمق مستطیلشکل وجود داشت. چینش و اندازه تزئینات خارجی فولکس هال، همهاش استثنایی بود و گفته میشد که این طرح برای هیچیک از طرحهای شهرسازی نازیها، اجرا نشده بود. گنبد این معبد طبق معمول توسط اشپیر طراحی شد. اشپیر فکر میکرد که درنهایت این ساختمان تبدیل به پرستشگاه هیتلر و جانشینهایش خواهد شد.
این سازه معبدوار بسیار پیچیده بود و مانند ساختمان آگوستوس (اقامتگاه آینده هیتلر) بود که به معبد آپولو (فولکس هال) راه داشت.هیتلر آرزو داشت نظام جدید خود را مستقر کند. بدیهی است که پیش از این میخواست در قسمت معماری و نمایاندن تجملات، برتری جدید خود را نشان دهد.
در بالای گنبد که شبیه فانوس بود؛ عقاب حریصی به چشم میخورد که برخلاف معمول چنگالش در سواستیکا (صلیب شکسته) فرو نرفته بود بلکه در یک کره فرو رفته بود. این ترکیب عقاب و کره، یادآور پیکرنگاری دوران امپراتوری رم است. بهطور نمونه مجسمه کلودیوس، که در دست راستش یک عقاب با یک گوی بود. این گنبد بزرگ مانند پانتئون با به قصدنشان دادن سنبلها ساختهمیشد و گنبد امپراتوری جهانی هیتلر بود.
اشپیر در مصاحبه با مجلهای گفت: «هیتلر اعتقاد داشت که در قرنی که گذشت، گنبدهای غول پیکر اهمیت و قداست خاصی پیدا کردند و چنین گنبدی تبدیل به مکان مقدسی برای ناسیونال سوسیالیسم میشود؛ مانند کلیسای سنپیتر در رم برای رومیهای کاتولیک. »
مشکلات احتمالی معماری و عمرانی
با وجود اینکه فولکس هال هیچگاه ساخته نشد؛ اما منتقدان ادعا میکنند که این بنا مشکلات شدید معماری و عمرانی داشت. برای هیچکس شنیدن صدای سخنران ممکن نبود یا ممکن بود میزان صدای سخنران بعد از انعکاس آن در سالن ، برای هر شنوندهای کرکننده باشد.
در مصاحبهای که جیمز دانل در زندان اسپاندائو با اشپیر کرد، اشپیر گفت که دائما مشغول مرور نقدهایی است که به سبک معماریاش شده و بسیاری از نظراتش را تصحیح کرده است. یکی از مشکلات، این بود که در زمستان و زمان سردسیری، تنفس کردن 180هزار نفر زیر این گنبد، باعث سقوط قطرات آب میشود! و یعنی پس از مدت کوتاهی در اثر رطوبت حاصل از تنفس 180هزار نفر که به بالا میرفت در سالن باران میبارید! چنین چیزی در دهههای بعد از جنگ با مقیاس کوچکتری در سالن گود یر ایر داکت در اوهایو، با نور و میزان رطوبت بالا آزمایش شد.
با وجود اینکه برلین روی مناطق گل و لایی بنا شده؛ اما مهندسان با انجام چندین آزمایش، رفتار خاک را در مقابل سازه بزرگ مورد بررسی قرار دادند. یکی از سازههای تست شده، «شوربلاستنگس کورپر» است (معنایش به فارسی «عضو متحمل بارهای سنگین» است.)این سازه آزمایشی به صورت قارچ استوانهای شکل است که از 120تن، بتن تشکیل شده و 18 متر ارتفاع دارد.
به گفته بعضی از مهندسان، خاک برلین تحمل حمل چنین سازهای با چنین وزنی را نداشت.در محل طاق پیروزی که هیتلر میخواست برای آلمان بسازد، چیزهای کوچکی ساخته شده بود؛ طاقی که قرار بود به فولکس هال برسد. متفقین توانایی از بین بردن یا منفجر کردنش را نداشتند چون ممکن بود به خانههای نزدیک آن آسیب بزند؛ به همین جهت همانجا ولش کردند. در سال 1995 با استفاده از این اثرات، بنای یادبودی برای هولوکاست ساخته شد.
راه حلهای احتمالی
بیایید مشکل بارندگی در سالن را به دو قسمت تقسیم کنیم:
وقتی که رطوبت با سقف سرد بتنی گنبد برخورد میکند و آن رطوبت به صورت قطره درمیآید و در نهایت با اضافه شدن رطوبتهای خارجی، سنگین میشود و قطره سقوط میکند.
رطوبت در فضای گازی زیر گنبد جمع شده، به صورت توده متراکم در آمده و مانند ابر بارانزا، قطرات کوچک خود را روی سر حضار اسپری میکند. که البته احتمال چنین رخدادی بسیار پایین است.
در مورد مشکل اول- همانطوری که در مقاله دیدیم- گنبد از داخل بهصورت پنجرهای بود و میتوان با استفاده از لولههای کوچک حمل آب که از دید عموم پنهان است، این قطرات را حمل کرد و با داکتهای مخصوص، این آب را به سمت زمین و خارج از تالار هدایت کرد.
در ضمن تنها نوع سقفهایی که هیچگاه آب از روی آنها سرازیر نمیشود و به پایین نمیچکد اشکال هرم و نیمکره است. این اشکال در صورت بهوجود آمدن قطرات آب روی سقف، با استفاده از نیروی جاذبه به صورت خودکار آب را به طرفین هدایت کرده و درنهایت به دیوارهای عمودی طرفین یا مستقیما به زمین منتقل میکنند. یکی از دلایلی که در حمامهای سنتی عمومی، سقف را به صورت هرمی یا نیمکرهای میسازند همین عامل است.
در مورد مشکل دوم هم باید گفت که وقتی هیتلر میخواست چنین بودجهای صرف چنین سازه عظیمی کند، حتما بودجه کوچکی هم صرف تهویه هوای مناسب تالار میکرد و قطعا طراحی دستگاه غولپیکر تهویه هوا برای مهندسان نخبه مکانیک و تاسیسات آلمان کار سختی نبود.
با استفاده از دستگاه عظیم تهویه هوا میتوان به سادگی تمامی این مشکلات را حل کردالبته جای تعجب ندارد که چنین ایرادهای عجیب و غریب از سازه گرفته شده و از حرفهای خود اشپیر، بر ضدسازه استفاده شود. چون او در زندان چنین اعترافی کرد!
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#239
Posted: 24 Mar 2012 13:59
آیا میدانید : داریوش در پاییز و زمستان 518 – 519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد.
آیا میدانید : داریوش بعد از تصرف بابل 25 هزار یهودی برده را که در آن شهر بر زیر یوق بردگی شاه بابل بود آزاد کرد.
آیا میدانید : داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهرای بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.
آیا میدانید : اولین بار پرسپولیس به دستور داریوش بزرگ به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید و کل ساخت کاخ ۶۵ سال به طول انجامید.
آیا میدانید : داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن – کره – عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار مرخصی داشتند.
آیا میدانید : داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق همراه بوده است.
آیا میدانید : تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است.
آیا میدانید : داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گذاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند.
آیا میدانید : داریوش برای اولین بار در ایران وزارت راه – وزارت آب – سازمان املاک – سازمان پست و تلگراف ( چاپارخانه ) را بنیان نهاد.
آیا میدانید : اولین راه شوسه و زیر سازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد.
آیا میدانید : داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد.
آیا میدانید : فیثاغورث که بدلایل مذهبی از کشور خود گریخته بود و به ایران پناه آورده بود توسط داریوش بزرگ دارای یک زندگی خوب همراه با مستمری دائم شد.
آیا میدانید : در طول سلطنت داریوش کبیر 242 حکمران بر علیه او شورش کرده بودند و او پادشاهی بوده که با 242 مورد شورش مقابله کرد و همه را برا جای خود نشاند و عدالت را در سرتاسر ایران بسط داد . او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت..
داریوش در سال 521 قبل از میلاد فرمان داد : من عدالت را دوست دارم ، از گناه متنفرم و از ظلم طبقات بالا به طبقات پایین اجتماع خشنود نیستم.
آیا میدانید آئین زرتشت نخستین انقلاب انسانگرایی و آزادیخواهی در تاریخ بود. تمام نوشتارهای تاریخی نشان میدهد که چه اندازه این انقلاب جهان را به پیش کشاند و چه اندازه بر فرهنگ جهانی تاثیر گذاشت .
آیا میدانید : تحولی که زرتشت در فرهنگ ایران به وجود آورد زنهای ایرانی را در تمام زمینه ها هم تراز مردان کرد و زنها از چنان آزادی برخوردار شدند که مانند آنرا در هیچ جایی از دنیای باستان نمیتوان یافت. درآن زمان یونانیها با زنان خود مانند برده رفتار میکردند و ارسطو میگفت زن نمیتواند روح داشته باشد. (پل دو بروی: تاریخ فلسفه زرتشت، پاریس 1984 رویه 110)
آیا میدانید : هیچ صفحه ای از کتابهای تاریخ نمیتواند گواه دهد که یک نفر بزور به اندیشه زرتشت وارد شده باشد. اگر جز این بود زمانی که ایرانیان امپراطوری جهانی درست کرده بودند، یونان و هند و مصر و تمام خاور میانه و نیمی از آفریقا زرتشتی شده بودند. ( پل دو بروی: تاریخ فلسفه زرتشت، پاریس 1984 رویه 114)
آیا میدانید در فرمان آزادی کورش (قانون حقوق بشر). که 2541 سال پیش با خط میخی روی استوانه بزرگی نوشته شده و امروز در موزه لندن است، این جمله ها آمده اند: « انسانها آزادند که هر خدایی را که دلخواه آنها است بپرستند، آنها آزادند که در کشور دلخواه خویش زندگی کنند، همگی باید در آرامش و صلح زندگی نمایند.....». ( و. ایلرز : ترجمه استوانه کورش از خط میخی، 1974 : ی. کیله: تفسیر نوشتار استوانه کورش، 1973 )
آیا میدانید : پس از آزادی یهودیان از اسارت بابل بوسیله کوروش بزرگ، ساختن معبد اورشلیم بوسیله داریوش و جمع آوری تورات بوسیله خشایارشاه، سه پادشاه ایران، پیامبران یهودی همچون ایسایی، ژرمی، ازقیل ودانیل، کورش بزرگ را در تورات « فرستاده خدا و پیام آور آزادی» خواندند. (ژرار ایزرایل: کورش بزرگ، پاریس 1987)
آیا میدانید دولت های هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد
ارسالها: 767
#240
Posted: 27 Mar 2012 10:36
1- جن جانوریست دارای شعور؛ و فیزیکی غیر ارگانیک ؛ که از لحاظ شان وجودی ؛ از دید ادیان پایینتر از انسان و بالاتر از حیوان جای می گیرد .در فرهنگ فارسی به آن دیو و در فرهنگ عرب به آن جن و در فرهنگ لاتین demon یا jinn نام گرفته است. جن به معنای چیزی است که؛ پوشیده شده ؛و منظور پوشیده ماندن او از حواس ماست.
۲- خصوصیات فیزیکی جن از دید انسان؛ اعجاب آور است. عنصر اصلی وجودی جن آتش است وبه علت نداشتن عنصر خاک ؛در وجودش مانند بارباپاپا ؛می تواند به هر شکل و اندازه ای تبدیل شود. و بسیاری از چیزها را در یک آن ؛جا به جا کند .همچنین سرعت نقل مکان بسیار بالایی دارد. می تواند مثلا ظرف ۵ دقیقه فاصله بین لاهور و تهران را طی کرده و برگردد.
۳- جن ابزار ساز نیست ؛ وبه علت خصوصیات فیزیکی منحصر بفرد ؛قادر است در هر مکان و شرایطی زندگی کند ؛وبرای همین به خانه و مسکن نیازی ندارد. زیرا سرما و گرما و باد و بوران بر او کارگر نیست .جن به وسایل حمل و نقل بی نیاز است ؛ و از اینجا می توان فهمید که جن ها دارای صنعت و تکنولوژی نیستند ؛ و شهر و کاشانه ای ندارند مکان معمول زندگی آنها کوه وجنگل و دشت است.
۴- جن مانند همه جانداران غذا مصرف می کند . اما به مقداری بسیار کمتر از انسان.
۵- جن ها مثل انسان جنسیت ونر یا ماده دارند . تولید مثل می کنند و تشکیل خانواده می دهند ؛ و به صورت جماعت زندگی می کنند و جامعه ندارند.
6- جن نسبت به انسان زیاد عمر می کند . حدود ۱۰۰۰ سال به بالا .جن هایی که در سوره ی جن از آنها نام برده شده ؛ که وقتی اولین بار آیات قرآن را شنیدند ؛ از شدت ازدحام داشتند بر سر هم خراب می شدند ؛ احتمالا هنوز زنده اند . جن ها مانند انسان داناونادان ؛ .فرمانده و فرمانبردار ؛ ارباب و بنده ؛ کافر و متدین ؛ شفیق و شرور دارند.وقتی که مردند از بین میروند و نیازی به قبر و گورستان ندارند.
۷- جن دارای عقل است . اما نه عقل ابزار ساز و عقل فلسفی و خلاقیت هنری .عقل جن به معنای قوه ی ارزیابی امور روزمره یا همان عقل معاش ؛ و قوه تشخیص است ؛ به اضافه هوشی سرشار ؛ اعم از قدرت خواندن فکر و جستجو و یافتن گذشته و آینده.
۸- جن ها مانند انسان نامگذاری می شوند ؛ و دارای اسم و رسم و شهرت هستند دارای زبان خاص ؛ و قوه تکلم هستند و قادر به فهم زبان آدمیان.
۹- معروف ترین جن ؛ ابلیس ؛ یا همان شیطان نام دارد ؛ که وصف حال او را شنیده اید ؛ که چون بسیار در قرب به حق کوشید به جایگاه فرشته های مقرب رسید ؛ اما چون حاضر به سجده بر انسان ؛ یعنی شریک قرار دادن بر خدا نشد از درگاه رانده شد.
۱۰- جن در شرایطی قادر به تسخیر انسان ؛ و انسان در شرایطی ؛ قادر به تسخیر جن است . انسان مسخر شده را مجنون؛ یا دیوانه ؛یا دیو زده ؛ و جن تسخیر شده را ؛موکل می نامند. گویند خود جنیان بر سه قسمند: دیو.؛جن وپری ؛که از لحاظ مکانی ؛ مادون فرشته هستند.
۱۱- جن می تواند در مواردی تربیت شده ؛ به انسان خدمت کند. چنین سنتی در میان جنگیران ایران و پاکستان وهند وجود دارد . اما به طور کل ؛ نه بودا ؛ نه دالای لاما ؛ نه اولیا الله ؛ و نه عرفا و نه پیامبران هیچکدام ؛به مدد خواستن از موجوداتی که مثل انسان ؛خطا و اشتباه و گناه می کنند ؛توصیه نکرده اند اما همگی؛ وجود آنها را تایید کرده اند .
۱۲- جنیان مانند امواج رادیویی و ماهواره ای ؛با ما هستند ظاهر نمی شوند ؛اما حاضرمی شوند و بعضی از انها ؛درخانه ها و بدن شخصیت های ضعیف ؛رفت و آمد می کنند. یکی از راه های دور کردن جنهای مزاحم ؛خواندن و آویختن ۴ آیه از قران است ؛ که با قل شروع می شوند . و بسیاری ادعیه ؛که درکتب مختلف وجود دارند.اماراه دورکردن انسان شرورچیست!؟
۱۳- جن ها ؛ بعضی از ما را؛ به شکل همزاد و غیر همزاد دوست دارند؛ کمکمان می کنند ؛همینطور جواهرات و اشیای قیمتی ما ؛ازجمله انگشترهایی با نگین سنگ (مخصوصا عقیق)را بسیار دوست دارند (ومخصوصا اگر بر آن آیات و اوراد حک شده باشند) .اگر دوستمان داشته باشندو سخنی باماداشته باشند ؛بیشتربه خوابمان می ایند و دلسوزی خود را اعلام می کنند .خیلی ازآنها خدمتگذار ارواح اولیا هستند و دست ماراگرفته اندو خیلی ها هم به کرداراکثرآدمیان اهل شیطنت.بیشتر آنها بی ضررند و مثل ما گرفتار این دنیا و درگیر و دار تقدیر خویشند.
۱۴- اما آنان که ماورای طبیعت ؛ و موجوداتش را باور ندارند؛ چند دسته اند :کسانی که انچه که نمی بینند را باور ندارند . اینها معمولا فقط آنتی تزقصه های جن وپری مادربزرگ ها هستند؛ که حتی زحمت دانستن کوچک ترین اطلاعاتی جز نقد داستان گرمابه های تاریک وکوتوله های پاسمی و عروسی جن ها رابه خودشان نداده اند. این تیپ آدمها از ۷ سالگی که مادر بزرگه داستان های جن وپری را برای ترساندن و خواب کردنشان تعریف می کرده ؛هنوز زیر لحاف هستند.و یا اینکه هارد دیسک کوچکشان از مسئله پر شده و دیگر تاب و یارای درک و پذیرش راز را ندارند.مثل من چهارتا کتاب خوانده اند و تمام ماجرا را در همان چهارتا دیده اند.و گروهی که پوچ یا ابسورد هستند: کسانی که خویش را منکرند چه رسد به ماورای خویش . و گروه آخر کسانی که جنها ؛ دستشان می اندازند و در مجالس احضار ارواح ؛در نقش یک روح برایشان شیرین کاری می کنند ؛تا فردا در مدح روح ؛کتاب چاپ کنند و جایزه بگیرند.
جن برای انسان ؛ از انسان خطرناک تر نیست . همانطور که انسان برای کوسه ؛ از کوسه خطرناک تر است!(در تاریخ بشر حتی یک مورد مرگ انسان به دست جن گزارش نشده در حالی که فقط در دوره حکومت استالین ۳۵ میلیون روس به قتل رسیدند آمار کشتار جنگ های مذهبی صلیبی و جنگ های جهانی و قومی و قبیله ای پیش کش) در حقیقت هیچ چیز ؛ هراس ناک تر و هوس ناک تر از انسان نیست ؛ که به قول توماس هابز :انسان گرگ انسان است.
۱۵- در کل؛ و بدون در نظر گرفتن موارد خاص ؛ آنها به ما کاری ندارند .ماهم به آنها کاری نداریم . ازدود و دم و سر و صداهای شهر و بوی فاضلاب و …… فراریند .مثل ما کار و مکافات دارند. و دست آخر اینکه ؛به عقیده من: با تمام این اوصاف ؛تفاوت اساسی با ما ندارند زیرا که : آنها هم رنج می کشند.
در ايران صنعت بزرگي دارم به نام صنعت دين در اين صنعت براي رفع و ارضاي قدرت طلبي ولايت فقيه و براي نياز مالي خمس و زكات و براي ارضاي نیاز جنسي صيغه وجود دارد