حلقه ازدواج، محافظ فرزندان شماست آذين محبي نژاد يك حلقه شما را ياد چه مي اندازد؟ ازدواج ، عشق و شايد بشود گفت وفاداري.امروزه در اكثر كشورهاي دنيا اين حلقه البته- اگر در انگشت انگشتري دست چپ باشد- نماد ازدواج و به دست داشتن آن نشاني از دوام اين رابطه است.اما برخي از متاهل ها به دلايل مختلف اين نماد را هميشه به همراه ندارند.بعضيها به خاطر شغلي كه دارند (شايد جالب نباشد كه نماد عشق آدم دائم توي خمير نان باشد يا بخواهي با آن دستكش جراحي به دست كني يا...)، بعضيها به خاطر حساسيت پوستي و هزار دليل ديگر.اما اگر قبلا فقط همسرتان حق داشت از شما بخواهد حلقهتان را دست كنيد،حالا يك دليل محكم وجود دارد كه شما به دستور بچه هايتان بايد اين حلقه را به انگشت بيندازيد!يك روانشناس اجتماعي از دانشگاه آلبرتاي كانادا، ادعا مي كند كساني كه حلقه ازدواجشان را به دست نميكنند در مقايسه با كساني كه آن را هميشه به دست ميكنند،بيشتر بچههايشان را فراموش ميكنند. دكتر اندرو هارل همچنين ميگويد:<جوانان جذابي كه اين عادت را دارند،فراموش كارترين والدين براي فرزندانشان هستند.> دكتر هارل كه مدير يك آزمايشگاه پژوهشي جمعيت شناسي است،براي انجام اين پژوهش تعدادي از والدين و فرزندان را كه در مجموع 862 نفر بودند در 14 فروشگاه بزرگ آلبرتا مخفيانه مورد مطالعه قرار داد و به نتايج جالبي رسيد. او دريافت كه 14 درصد از همراهان بچه ها دست كم يك بار آن قدر از او غافل ميشوند كه بچه از ديد آن ها خارج شده و نزديك به 300 متر دور ميشود و اين فاصله براي پيشگيري از اكثر حوادثي كه ميتواند در كمين كودكان يك تا 7 ساله مورد مطالعه بوده باشد، خيلي زياد است. نكته جالب ديگر اينكه اين سهل انگاري در مورد پدران جوان، بيشتر از مادران جوان بوده و در حاليكه مردان جوان بدون حلقه 25 درصد مواقع كودكانشان را فراموش مي كردند،اين رقم در مورد زنان جوان بدون حلقه تنها 19 درصد بود.دكتر هارل ميگويد: <تحقيقات قبلي ما نشان داده بود كساني كه حلقه ازدواجشان را دست نميكنند، نسبت به ازدواجشان تعهد عاطفي كمتري دارند.اما اين پژوهش نشان داد اين عدم تعهد عاطفي نسبت به كل خانواده است.> وي مي گويد: <حقيقت اين است كه بودن به دنبال روابط عاطفي خارج از حيطه ازدواج توجه فرد را به فرزندانش نيز كاهش ميدهد و اين موضوع ميتواند در هر جايي اتفاق بيفتد، حتي جايي مانند فروشگاه كه بيشتر براي خريد كردن است نه براي خلق روابط عاطفي.>دكتر هارل نتايج اين تحقيق را در هفدهمين كنفرانس سالانه جمعيت شناسي دانشگاه آلبرتا ارائه كرد،مجمعي كه سال گذشته با نتايج تكان دهنده يك تحقيق ديگر او به شگفت آمده بود. سال گذشته در همين كنفرانس دكتر هارل اعلام كرد كه بر اساس پژوهش هاي او والدين از كودكان خوشگل بيشتر مراقبت ميكنند! امسال نيز او ادعا كرد كه در اين تحقيق هم كودكان زيبايي كه سن آنها از 3 سال كمتر بود ،بيشتر مورد توجه والدين قرار داشتند. وي همچنين ميگويد از ميان آنهايي كه حلقه ازدواجشان را به دست داشتند، والديني كه خود زيباتر بودند بيشتر به فرزندشان توجه داشتند و استدلال ميكند شايد والدين زيباتر مشكلات و دغدغه هاي كمتري در مورد زندگي و سلامتشان دارند و به اين ترتيب بهتر ميتوانند به كودكانشان توجه نشان دهند. وي ميگويد:<با وجودي كه ميدانم بيان اين نتايج اندكي خشن است اما ما بايد دليل حوادثي را كه براي بچه ها رخ مي دهند پيدا كنيم و با تغيير رفتارمان بهتر مراقب آنها باشيم.>
هر هفته يك نفر در اثر ليپوساكشن فوت مي كند مهرداد خاموش هر روز خبرهاي جديدي از جراحيهاي گوناگون منتشر مي شود كه به قصد زيبايي و نه به عنوان درمان، انجام مي شود. از عمل جراحي بيني گرفته تا جراحي شكم و ...اين جراحيهابه گونه اي كه به نظر مي رسد ،روي آوردن به اعمال جراحي زيبايي با اين رشد روز افزون بيشتر به يك تفريح تبديل شده تا ضرورت. اما در مورد پديدهاي به نام ليپوساكشن قضيه كاملا فرق ميكند. كساني كه ميخواهند از شر چربي هاي اضافه خود خلاص شوند و در عين حال سختي رژيم غذايي گرفتن را هم تحمل نكنند ، به اين كار روي آورده و خود را به تيغ جراحان مي سپارند، غافل از اينكه ممكن است جان خود را از دست بدهند . شايد باور اين موضوع كمي مشكل باشد، اما متاسفانه اين خبر كه هر هفته حداقل يك نفر بر اثر عمل جراحي ساكشن مي ميرند، واقعيتي است كه نميتوان از آن فرار كرد. باور كنيد! چند نفر روي صندليها در سالن انتظار نشسته اند. يكي از خانمها به قدري چاق است كه احساس ميكني هر لحظه ممكن است پايههاي صندلي بشكند. او تنها راه چاره را انجام عمل جراحي ميداند و معتقد است هيچ رژيم غذايي، او را از شر اين چربيهاي اضافي خلاص نمي كند. اين خانم در 45 سالگي با 155 سانتي متر قد 105 كيلو وزن دارد. هر بار سعي كرده با رژيم غذايي خودش را به وزن مطلوب برساند اما هر بار در نيمههاي راه خسته شده و باز روز از نو روزي از نو. او ميگويد: <بهترين راه عمل جراحي است ، شايد هزينه بالايي داشته باشد اما هر چه باشد خيلي زود از شر اين چربي هاي اضافه خلاص مي شوم. اگر بعد از عمل بدنم مناسب شود، آن وقت ديگر هيچ وقت غذاي چرب نمي خورم.> اين خانم در مورد خطر اين گونه عملهاي جراحي معتقد است:< به نظر من كه هيچ خطري ندارد. جراحي قلب كه نيست، مي خواهند چربي هاي اضافه بدن را ببرند و دور بيندازند، پس مطمئنا خطرناك نيست. > وي ميافزايد:< اينكه ميگويند خطرناك است به اين خاطر است كه اين عملهاي جراحي در بين خانمها فراگير شده است، با اين حرف ميخواهند ، زنها را بترسانند و از اين كار بازدارند. > او در حالي كه مي رود تا براي عمل جراحي اش آماده شود ، ميگويد: <علم پيشرفت كرده و ما نبايد براي استفاده از پيشرفت هاي علمي بترسيم، عمر دست خداست>! خانم محرابي نيز يكي ديگر از مراجعه كنندگان به اين كلينيك است. او 22 سال سن دارد، 160 سانتي متر قد و 100 كيلو وزن. وي به فارس ميگويد: <خيلي سعي كردم كه با رژيم غذايي چربي هاي اضافه بدنم را از بين ببرم اما متاسفانه موفق نشده ام. الان هم براي عمل ليپو ساكشن به اينجا آمدهام. دكترم معتقد است با اين عمل ميتوانم به وزن ايده آل برسم. > وي مي افزايد: <من فكر نميكنم اين عمل خطر زيادي داشته باشد، چون اگر خطرناك بود كه در مطب انجام نمي شد. پس عمل چندان مهم و خطرسازي نيست.> اين خانم در اين مورد كه آيا پزشك مورد نظر او مجوز اين كار را دارد، ميگويد: <مطمئنا اگر مجوز نداشت، نمي توانست به راحتي اينجا كار كند و تا به حال مطبش را تعطيل كرده بودند. > مادر اين دختر اما نظر ديگري دارد و مي گويد: <من اصلا راضي نيستم دخترم را به تيغ جراحي بسپارم. اگر او كمي در خوردن غذا مراعات كند و در يك باشگاه ورزشي هم ثبت نام كند نيازي به اين عمل ندارد. اما خودش دوست دارد خيلي زود لاغر شود.> او ميگويد:< من شنيدهام كه اين عملها خطرناك است، به خصوص اين كه در مطب انجام مي شود. اصلا راضي به اين كار نيستم اما هانيه حرفم را قبول نميكند. > هزينه عمل جراحي اين دختر مبلغي در حدود يك ميليون تومان مي شود. خانواده او براي پرداخت هزينه اين عمل تحت فشار قرار گرفتهاند، اما اصلا راضي به اين كار نيستند و هانيه خودش اصرار به اين عمل دارد. هيچ كس باور نمي كند متاسفانه هميشه وقتي صحبت از خطرات جراحيهاي زيبايي ميشود، هيچ كس باور نمي كند. با اپيدمي شدن اين گونه عملها در كشور ما و در بين زنان و مردان باور خطرناك بودن آن براي مردم كمي دشوار ميشود. اما در حال حاضر كشور ما در كل دنيا يكي از چند كشوري است كه در صدر انجام اعمال جراحي زيبايي قرار دارد . در حال حاضر مردان نيز به اين گونه عملهاي جراحي روي آوردهاند. تبليغات بسيار گستردهاي هم كه جراحان در اين زمينه انجام ميدهند به اين امر دامن ميزند. اما در مقابل براي آگاه كردن مردم از خطرات اين گونه عملها اطلاع رساني درستي صورت نميگيرد. واقعيت اين است كه مرگ و مير ناشي از جراحي هاي زيبايي غير ضروري در كشور ما رو به افزايش است . عوارض بعد از عمل، جراحي زيبايي گاهي بسيار پيچيده و سنگين است. متاسفانه در اين بين هيچ نظارتي بر كار متخصصان زيبايي صورت نميگيرد. زماني آنها مورد باز و خواست قرار ميگيرند كه حتما يكي از بيماراني كه براي انجام عمل به آنها مراجعه كرده اند دچار مشكل شده و به مراجع قضايي شكايت كند. يعني نوشدارو بعد از مرگ سهراب. هيچ كار پيشگيرانه در اين مورد صورت نميگيرد و متاسفانه بسياري از افراد سودجو با اين كار نام پزشكان متخصص و متعهد را نيز خدشه دار ميكنند. دستگيري تعدادي پزشك كه به صورت غير مجاز اقدام به اعمال جراحي زيبايي ميكردند، گواه اين مدعاست. اين پزشكان زماني دستگير شده اند كه يكي از بيمارانشان از آنها شكايت كرده است. ليپو ساكشن هفته اي يك قرباني مي گيرد رييس جامعه پزشكان متخصصان ايران در اين باره ميگويد:< حداقل در هفته يك نفر بر اثر انجام عمل ليپوساكشن جانخودراازدست ميدهد .> وي مي افزايد: <از هر 100 خانمي كه اقدام به برداشتن چربي مي كند، معمولا 3 نفر با مشكل رو به رو ميشوند و اين در حالي است كه روزانه بين 30 تا 50 نفر براي انجام چنين عملي به كلينيك ها و مطب ها مراجعه مي كنند.> دكتر ايرج خسرو نيا تصريح مي كند: <همين امر باعث شده تا پزشكان به دليل اينكه در ساير رشته هاي پزشكي درآمد چنداني وجود ندارد، براي بالا بردن سطح درآمد خود شروع به انجام اعمال جراحي زيبايي كنند.> رييس جامعه پزشكان متخصصان ايران ميگويد:< سازمان بازرسي وزارت بهداشت متولي نظارت بر اين گونه قضايا است، ولي متاسفانه وزارت بهداشت با اتكا بر قوانين قبلي مبني بر اينكه هر پزشك ميتواند در حيطه علم پزشكي خود اقدام به فعاليت كند، نميتواند پيش از وصول شكايت به اين موارد رسيدگي كند .> دكتر خسرونيا از افزايش تمايل جوانان به انجام جراحي هاي از اين دست ابراز نگراني كرده و ميافزايد:<برداشتن چربي برخي قسمت هاي بدن امروزه در بين جوانان به ويژه زنان جوان بسيار شايع شده است و ما ناظريم كه چگونه بسياري از اين افراد با مشكلات پس از عمل درگير ميشوند و يا در گاهي موارد جان خود را از دستميد هند.> وي ميافزايد: <تعداد زيادي از ليپوساكشنها توسط افراد غير متخصص انجام ميشود و متاسفانه عوارضي هم دارد، البته عوارض اين گونه عمل هاي جراحي حتي اگر جراح متخصص هم باشد، وجود دارد و ممكن است بيمار به آن دچار شود. > رييس جامعه پزشكان متخصصان ايران ميگويد:< يكي از خطرناكترين عوارض اين گونه جراحيها ايجاد <آمبولي ريه> است كه باعث مرگ فوري بيمار مي شود. از جمله ديگر عوارض اين جراحي ها عوارض بيهوشي و يا عفونت در شكم است. > دكتر خسرو نيا درباره افرادي كه اين گونه عمل ها را در مطب انجام مي دهند ، مي افزايد:< هر گونه عمل جراحي بايد در بيمارستان انجام شود، چرا كه ممكن است در حين عمل بيمار نياز به دستگاههاي تنفسي و يا امكانات ديگري داشته باشد كه در مطب موجود نيست .> دكتر خسرو نيا درباره نظارت نظام پزشكي بر اين گونه عمل هاي جراحي خاطر نشان ميكند:< رسيدگي به كار اين گونه پزشكان در صورتي امكان پذير است كه شكايتي از آنها شده باشد. چرا كه ما آمار دقيقي از پزشكاني كه اقدام به اين گونه عمل هاي جراحي ميكنند، نداريم.> وي در خصوص مجازات پزشكاني كه در موارد شكايت بيماران در زمينه عمل ليپوساكشن مقصر شناخته ميشوند، ميگويد:< اگر مشخص شود پزشك تخصص لازم را نداشته است و يا وسايل مورد نياز در مطب او موجود نبوده در صورت فوت بيمار، پزشك به پرداخت ديه كامل محكوم مي شود و در موارد ديگر مثلا اگر بيمار دچار عوارض بعد از عمل شده باشد، مجازات پزشك علاوه بر پرداخت خسارت بيمار توبيخ در پرونده و درج در روزنامه هاست.> روزانه بيش از 50 عمل ليپوساكشن در كشور ما انجام مي شود. هفتهاي حداقل يك تا دو نفر بر اثر انجام چنين عملي جان خود را از دست ميدهند. مردم همچنان روز به روز به انجام چنين عمل هايي روي ميآورند. هيچ نظارتي هم از سوي وزارت بهداشت و نظام پزشكي بر كار برخي مراكز درماني نيست.
شروع زندگي بدون قلب اضافه پس از 10 سال زندگي با 2 قلب جراحان قلب پيوندي دختر 12 ساله انگليسي را از سينه اش خارج كردند ياشار تقي زاده اخيرا يكي از انقلابيترين و عجيبترين جراحيهاي جهان در انگلستان بر روي يك دختر 12 ساله صورت گرفت. در اين جراحي خارقالعاده، قلب دوم اين دختر بچه انگليسي كه 10 سال قبل به او پيوند زده شده بود، از بدنش خارج شد. البته بدون اينكه مشكلي براي وي ايجاد شود. در واقع در طول اين 10 سال قلب خود بيمار استراحت كرده و اكنون توانايي پمپاژ خون را پيدا كرده است. نجات جان كودك دو ساله ماجرا از جايي شروع شد كه 10 سال قبل پزشكان بيمارستان هارفيلد در ميدلاسكس تصميم گرفتند براي درمان هناي 2 ساله كه دچار كارديوميوپاتي بود، يك قلب جديد پيوند بزنند. ماهيچههاي قلب هنا در اثر اين بيماري دچار اختلال شده بودند و اين باعث شده بود كه قلب او بزرگ شود. بر اساس آزمايشهاي 10 سال قبل، اندازه قلب هنا آن روزها در اثر كارديوميوپاتي 2 برابر قلب يك كودك 2 ساله شده بود. جراحان در آن زمان، براي هنا يك جراحي پيوند خاص انجام دادند. در اين جراحي، قلب جديد پيوندي در سمت راست قفسه سينه هنا قرار گرفت و به قلب خود هنا وصل شد در حالي كه قلب خود هنا در سمت چپ قفسه سينه دست نخورده باقي ماند. پس از اين پيوند، قلب جديد، مسئوليت پمپاژ قسمت اعظم خون هنا به بافتهاي بدن وي را برعهده گرفت. به اين ترتيب با اينكه قلب خود هنا قسمت مختصري از خون او را پمپ ميكرد، اما بيشتر فشاري كه روي قلب او بود، از بين رفت و قلب خود هنا فرصت يافت تا استراحت كند. قلب جديد هم مثل قلب خود هنا به سياهرگهاي بدن هنا متصل شده بودند، اما از آنجايي كه قلب پيوندي سالمتر بود، خون بيشتري وارد آن ميشد و بالتبع خون بيشتري را پمپ ميكرد. پروفسور پيتر وليبرگ، رئيس اداره قلب انگلستان در اين باره ميگويد: <جراحان در برخي موارد گمان ميكردهاند كه اگر قلبي كه به دليل التهاب حاد دچار نارسايي ميشود، براي مدتي استراحت كند، ميتواند دوباره توانايي خود را باز يابد و اين دقيقا چيزي است كه در مورد هنا رخ داده است. چرا كه قلب پيوندي به قلب خود هنا فرصت استراحت داده است. 10 سال پيش هنا قلب جديدي را در سمت راست قفسه سينه خود دريافت كرد كه در طول اين مدت وظايف اصلي قلب خود او را بر عهده داشته است.> رد پيوند قلب دوم قلب پيوند شده هنا خوب كار ميكرد تا اينكه در نوامبر گذشته طي يك چكاپ معمولي، مشخص شد كه سيستم ايمني بدن هنا اين قلب را به عنوان يك عضو غيرخودي شناسايي كرده و برعليه آن واكنش نشان داده است و اصطلاحا بدن هنا، قلب پيوندي را رد كرده بود. البته اين تنها مشكل چند وقت اخير هنا نبوده است چرا كه او در طول چند سال گذشته با نوعي سرطان بافتهاي لنفاوي نيز دست و پنجه نرم ميكرده است اما خوشبختانه در حال حاضر سرطان وي پس از يك دوره موفقيتآميز شيميدرماني در ژانويه 2006 بهبود يافته است. پس از رد شدن قلب دوم توسط سيستم ايمني بدن هنا، جراحان بيمارستان خيابان اورموند كبير در لندن، تصميم گرفتند كه قلب پيوندي را از سينه هنا خارج كنند و به قلب خود هنا اجازه دهند تا به تنهايي وظيفه پمپاژ خون او را برعهده بگيرد. قلب خود هنا براي 10 سال فرصت داشته كه استراحت كند و پزشكان معتقدند كه اين عضو هماكنون به اندازه كافي بهبود و توانمندي خود را بازيافته تا بتواند دوباره عملكرد طبيعي خود را داشته باشد. دكتر سرمگدي ياكوب، جراح پيوند قلب 10 سال پيش هنا، در اينباره ميگويد: <اينكه مجددا قلب هنا توانايي خود را باز يابد، آن روزها كمي غيرممكن به نظر ميرسيد ولي بالاخره اين ايده مطرح بود. لذا ما اين فرصت را به قلب او داديم و آنرا از سينه هنا خارج نكرديم و خب اين ايده به حقيقت پيوست و كار خودش را كرد.> جراحي خارج كردن قلب پيوندي بالاخره انجام شد، ولي در زماني كمتر از آنچه تصور ميشد حتي بهبود هنا پس از جراحي هم خيلي سريع پيشرفت. مادر هنا در اينباره ميگويد: <جراحي كه انتظار داشتيم در عرض 8 ساعت انجام شود، تنها در 4 ساعت انجام شد. حتي پزشكان گفته بودند كه شايد لازم باشد كه هنا هفتهها و يا ماهها در بخش مراقبتهاي ويژه بماند ولي او 5 روز بعد از جراحي از بيمارستان مرخص شد. خب پزشكان حق داشتند كه نتوانند پيشبيني كنند، چون بار اولشان بود كه چنين عملي انجام ميدادند.> هنا ديگر نيازي به مصرف داروهاي سركوب كننده ايمني كه معمولا در موارد پيوند تجويز ميشوند،ندارد. حال او بسيار خوب است و به گفته مادرش براي بازگشت به مدرسه بيتابي ميكند. مادرش درباره اين روزهاي شاد هنا ميگويد:"او فقط ميخواهد از زندگي لذت ببرد.
احتمال سكته قلبي 3 برابر مي شود فقط با روزي 10 نخ سيگار طي 10 سال كتر منوچهر قاروني متخصص قلب و عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران ميگويد: هر سيگاري روزي سيگار كشيدن را ترك ميكند اما كاش آن روز دير نشده باشد. دكتر علي غلامرضا نژاد اين روزها باز هم در كشورهاي اروپايي و آمريكايي، اقدامات زيادي براي مقابله با استعمال دخانيات در حال انجام است. در اسپانيا روي اتوبوسها تبليغات ضدسيگار جلوه جديدي به شهرها دادهاند. لازم نيست جاي دوري برويم. دكتر منوچهر قاروني، استاد قلب و عروق دانشگاه تهران به اندازه كافي در زمينه سيگار تجربه دارد. جملات زيباي او در مورد سيگار را بارها شنيدهايم: هر سيگاري روزي سيگار كشيدن را ترك ميكند اما كاش آن روز، روزي باشد كه ديگر دير نشده باشد. سيگار كشيدن چه قدر در بروز سكته قلبي موثر است؟ ببينيد سيگار يك عامل خطرساز بزرگ است كه باعث ميشود، انسان سكته كند. يك نفر ممكن است اسيداوريك بالا داشته باشد، يا بيماريهاي ديگري داشته باشد اما باعث افزايش شانس و احتمال سكته كردن او نشوند. اما فقط كافي است كه به يكي از 3 مشكل زير دچار باشد تا سكته كند. اين سه مشكل يكي چربي خون بالا، يكي فشار خون بالا و ديگري سيگاري بودن هستند. شما فقط كافي است يكي از اين 3 مشكل را داشته باشيد تا شانس و احتمال سكته كردن در شما به طور چشمگيري بالا برود. حالا از بين اين مشكلات، چربي خون بالا، فشارخون بالا، مرض قند و بالا رفتن اسيداوريك همگي ارثي هستند و شايد نتوان به طور كامل جلوي آنها را گرفت، اما سيگار اين طور نيست، تنها عامل خطرسازي كه ما را مستعد سكته ميكند و ارثي نيست، سيگار كشيدن است. حالا اين همه عامل خطرساز دور و بر ما ريخته است كه همگي تلاش ميكنند ما سكته كنيم. همه آنها هم تا حدود زيادي ارثي هستند و ما نميتوانيم آنها را به طور كامل حذف كنيم. پس چرا اين سيگار را كه ميتوانيم حذف كنيم از خودمان دور نكنيم، حداقل اين يك عاملي كه ميتوانيم حذف كنيم، بايد از خودمان دور كنيم. به نظر شما چرا اين قدر خطر سيگار زياد است؟ چون آدم سيگاري وقتي خوشحال است سيگار ميكشد. وقتي ناراحت ميشود باز سيگار ميكشد. وقتي غذا خوشمزه است و مثلا كله پاچه خورده است، سيگار ميكشد. وقتي غذا باب طبعش نيست و عصباني است، باز هم سيگار ميكشد. پس سيگار هميشه در كنار اين افراد است و به هر بهانهاي سيگار ميكشند. مثلا فرد سيگاري وقتي خسته است، سيگار ميكشد و به دنبال سيگار كشيدن احساس رفع خستگي و شادي و نشاط ميكند. اين حالت به علت آزادسازي موادي به نام <كاتكول آمينها> در خون است كه احساس قدرت به فرد ميدهند. اما مشكل اينجاست كه آزاد شدن اين مواد در خون به دنبال سيگار كشيدن، اثرات ديگري هم روي بدن فرد ميگذارد. مثلا سرعت ضربان قلب يا فشارخون فرد را بالا ميبرد كه ميتواند براي قلب مضر باشد، در ضمن ميزان چسبندگي و انعقاد خون را هم افزايش ميدهد كه باعث آماده شدن فرد براي ابتلا به سكته شده و رگهاي فرد تنگ ميشود. اين افزايش خطر سكته چقدر است؟ به خيلي چيزها بستگي دارد اما به طور ميانگين اگر فردي 10 سال روزي 10 نخ سيگار كشيده باشد، حدودا 3 برابر خطر سكته قلبي در او بيشتر است. بعضيها هستند كه ميگويند ما فقط روزي 3 تا 4 نخ سيگار ميكشيم يا ميگويند كه تعداد سيگارهايي كه ميكشيم به تعداد انگشتان يك دست هم نميرسد. آيا آنها هم در خطر هستند؟ بله. البته آنها هم در خطر هستند اما به مراتب خطر در آنها كمتر است. پس تعداد سيگاري كه فرد ميكشد خيلي مهم است. 100درصد. دوز خيلي مهم است. هر چه تعداد سيگاري كه فرد ميكشد، بيشتر باشد، احتمال درگيري عروق قلبي هم به طور متناسب و به شدت افزايش پيدا ميكند. ببينيد اگر بيماري را كه در طول 10 سال روزي 3 تا 4 نخ كشيده است را با بيماري كه 2 سال اما روزي 60 نخ سيگار كشيده است، مقايسه كنيد، ميبينيد كه بيمار دوم صدمات بيشتري به عروق خود وارد كرده است. ما اين يافتهها را دقيقا در آنژيوگرافيهاي خودمان ميبينيم. هر چه تعداد سيگار مصرفي بيشتر باشد، به مراتب آسيب قلبي هم بيشتر ميشود. به طور كلي بايد بگويم كه سيگار چيز خوبي نيست، حتي اگر روزي 2 تا 3 نخ باشد. ع خيلي از سيگاريها ميگويند كه ما سر سيگارمان فيلتر ميگذاريم. ع با اين حرفها نميتوانيم خودمان را گول بزنيم. اين فيلترها ممكن است كمي خطر سيگار را كمتر كنند اما آن را از بين نميبرند. همان دودي كه از سيگار در فضا بلند ميشود و شما آن را استنشاق ميكنيد اثرات مضر خودش را روي بدن ميگذارد. فيلتر اين هواي آلوده شده را كه ديگر تصفيه نميكند. پس جلوي همه مضرات سيگار را هم نميگيرد. ما آن زماني كه دانشجو بوديم در آزمايشگاه فيزيولوژي يك كار جالبي ميكرديم. ميآمديم فيلترهاي سيگار را در سرمهاي معمولي حل ميكرديم و بعد محلولي كه حاصل ميشد را به درون رگ گربه تزريق ميكرديم. گربه در كمتر از 5 ثانيه تشنج ميكرد و ميمرد. اين نشان ميدهد كه در ماده موجود در سيگار مواد سمي بسيار زيادي وجود دارند كه بسيار خطرناك هستند و سلامت ما را به خطر مياندازند. اين سيگار روي اطرافيان چه اثري ميگذارد؟ اطرافيان مظلوم افراد سيگاري هم به شدت آسيب ميبينند. مخصوصا همسر فرد سيگاري. البته اين اثرات نامطلوب از اثرات سيگار كشيدن كمتر است اما بالاخره فردي كه سيگار نميكشد فقط به علت مجاورت با يك سيگاري اثرات نامطلوبي را به طور ناخواسته دريافت ميكند. مثلا اگر يك فرد سيگاري روزي 20 نخ سيگار بكشد، همسر او هم كه سيگاري نيست، تنها به علت مجاورت با او مثل اين است كه روزي 5 نخ سيگار ميكشد. مردي كه به شدت سيگاري است )heavy smoker( باعث ميشود كه همسر و فرزندانش به طور ناخواسته يك light smoker شوند. بچهها مخصوصا خيلي آسيب ميبينند. چون حساس هستند. من هميشه ميگويم كه درگيري رگهاي ما مثل طبلي است كه امروز ميزنيم اما فردا صدايش درميآيد. اين بچهها امروز اگر چه اثراتي از سيگار كشيدن پدر و مادر نشان نميدهند اما عوارض آن در آينده گريبانگير آنها خواهد شد. مولانا داستاني دارد كه ميگويد دزدي ديوارخانه خواجهاي را سوراخ ميكرده است. خواجه از پشتبام ميبيند و ميگويد كه چه كار ميكني؟ ميگويد دارم طبل ميزنم. ميگويد پس صدايش كو؟ ميگويد صدايش فردا درميآيد. نيازي نيست كه كودك شما در همين سنين عوارض را نشان دهد. اين عوارض در 40 سالگي خود را نشان ميدهند. ع آقاي دكتر به نظر شما بهتر نيست كه سيگاريها به جاي سيگار از قليان يا پيپ استفاده كنند؟ ع بايد بگويم كه هيچ كدام از اينها خوب نيستند. ماجراي بد و بدتر است. همه آنها بدند اما سيگار از پيپ و قليان بدتر است. شما نميتوانيد به كسي توصيه كنيد كه پيپ يا قليان بكشد چون اينها هم عادتهاي خوبي نبوده و پر از عارضه هستند. من هيچوقت از مصرف اين مواد دفاع نكردهام. پيپ هم اگر چه كمتر از سيگار درگيري عروق ايجاد ميكند اما خوب نيست چون احتمال ابتلا به سرطانهاي لب و دهان در آن بيشتر از سيگار است. البته اين همه از بديهاي سيگار گفتيم بايد در اينجا بگويم كه سيگار بدون فايده هم نيست، سيگار براي بعضي از بيماريها مفيد شناخته شده است اما وقتي مقايسه كنيد ميبينيد كه اين منافع آن قدر كم هستند و مضرات سيگار آن چنان زياد و وحشتناك هستند كه اصلا نميارزد به خاطر اين منافع ناچيز، آن همه آسيب و خسارت به بدن وارد كنيم. براي ترك سيگار چه توصيهاي داريد؟ ترك سيگار بايد ملايم و به تدريج باشد. به طور ناگهاني سيگار را قطع نكنيد چون احتمال عود آن با اين روش زياد ميشود. اگر روزي 20 تا سيگار ميكشيد سعي كنيد كه هفته اول روزي 15 تا بكشيد. هفته دوم 10 تا، هفته سوم 5 تا و به همين ترتيب، بايد آرامآرام اين عادت را از سر خود بياندازيد. مثلا طي يكي دو ماه بهتدريج ترك كنيد. من يك بار در راديو يك جملهاي گفتم و خواهش كردم كه اين جمله را در خيابانها بزرگ بنويسند و آن جمله اين بود كه بالاخره هرفرد سيگاري يك روز سيگار را ترك ميكند اما خيلي وقتها اين روز روزي است كه ديگر خيلي دير شده است. ببينيد تمام افرادي كه سكته ميكنند توبه ميكنند و ديگر سيگار نميكشند اما كاش زودتر از اينها و قبل از اينكه سكته كنند، ترك ميكردند. براي ترك سيگار مواد مختلفي را تبليغ ميكنند مثل آدامس ترك سيگار يا چسب ضدسيگار، شما با اين وسايل موافق هستيد؟ تا حدودي موثر هستند. هم جنبه رواني دارند يعني از نظر رواني فرد سيگاري را تقويت ميكنند تا جلوي تمايلات خود را بگيرد و سيگار نكشد و هم اينكه به تدريج نيكوتين وارد بدن فرد ميكنند. اين نيكوتين هر زمان كه در خون فرد پائين بيافتد فرد تمايلش براي سيگار كشيدن بيشتر ميشود، حالا اين آدامس يا چسب ضدسيگار نميگذارد كه سطح نيكوتين در خون پائين بيفتد و بنابراين تمايل فرد براي سيگار كشيدن شعلهور نشود. خود اين نيكوتين مگر عارضه ندارد؟ چرا،دارد. اما اولا دوز آن كم است. بعد هم اينكه در سيگار مواد ديگري هم هستند كه عوارض زيادي دارند. اين چسبها فقط نيكوتين وارد بدن ميكنند اما ديگر مواد مضر سيگار را كه ندارند. پس در مجموع از خود سيگار خيلي بهترند. بعد هم اين مواد موقتي هستند و بعد از اينكه كمك كردند تا سيگاري سيگارش را ترك كند آنها هم به تدريج كنار گذاشته ميشوند. حالا اگر كسي سيگار را ترك كرد وضعيت عروق او طبيعي ميشود و خطر از بين ميرود؟ ثابت شده كه هر چه زمان بگذرد اين خطر كمتر ميشود. بنابراين هر كسي كه سيگار ميكشد ميتواند اميدوار باشد كه اگر سيگار را قطع كند بالاخره روزي اين خطر در او به مراتب كم ميشود. هر چه زودتر قطع شود هم بهتر است. پس هر زماني كه ماهي را از آب بگيريد تازه است.
ماهي، افسردگي را مي بلعد به دليل كاهش مصرف اسيدهاي چرب امگا3 طي 100 سال گذشته سن ابتلا به اين بيماري پائينتر آمده وشيوع آن بيشتر شده است. سارا حسنلو حتما طي سالهاي اخير اسم اسيدهاي چرب امگا3 را زياد شنيدهايد. اسيدهاي چرب امگا3 گروهي از اسيدهاي چرب با زنجيره بلند هستند كه در ساختمان خود داراي تعداد زيادي پيوندهاي غيراشباع هستند. دانشمندان معتقدند چربيهايي كه پيوندهاي غيراشباع دارند (نظير روغن مايع) نسبت به چربيهايي كه تمام پيوندهايشان اشباع است، كمتر سلامتي انسان را در معرض خطر قرار ميدهند و بنابراين توصيه ميكنند كه در تهيه غذاهاي روزمره از روغنهايي نظير روغنهاي گياهي و مارگارين استفاده شود كه عمدتا از همين اسيدهاي چرب غيراشباع (نظير امگا )3 تشكيل شدهاند. از طرف ديگر بدن نيز به اين چربيها نياز دارد، چرا كه اين چربيها از معدود چربيهايي هستند كه بدن قادر به توليد آنها نيست و تمام نياز خود را بايد از خارج و از طريق رژيم غذايي تامين كند. غذاهاي دريايي و ماهي حاوي اين چربيها هستند و ميتوانند به راحتي نياز بدن را تامين كنند. روغن گردوو كنجد نيز به مقدار زياد حاوي چربيهاي امگا3 هستند و بنابراين مصرف آنها طي سالهاي اخير توسط متخصصان تغذيه توصيه شده است. طي بيماريها و در شرايط استرس و همچنين در افراد مسن، بدن قدرت استفاده از اين چربيها را از دست ميدهد و بنابراين بايد ميزان آنها را در رژيمغذايي افزايش داد. متاسفانه هر چه جوامع رو به پيشرفت ميروند، ميزان استفاده از غذاهاي حاوي چربي امگا(3نظير ماهي و غذاهاي دريايي و روغن گردو و كنجد) كمتر ميشود.طي سالهاي گذشته، ميزان مصرف چربيهاي امگا3 در كشورهاي غربي نسبت به دهه گذشته به طور چشمگيري كاهش پيدا كرده و موجب نگراني متخصصان تغذيه شده است. با توجه به اينكه حدود 20 درصد از وزن خشك مغز انسان را اين چربيهاي غيراشباع تشكيل ميدهند، تامين كافي اين مواد براي سلامت و عملكرد مناسب مغز و حتي ديگر قسمتهاي بدن ضروري است. از اين گفتهها ميتوان چنين برداشت كرد كه اگر ميزان دريافت غذايي چربيهاي امگا 3 كافي نباشد، ممكن است عوارض ناخوشايندي بر روي سلامت مغز ايجاد شود. به همين دليل دانشمندان معتقدند علت ابتلا به برخي از بيماريهاي مغزي و رواني ممكن است بروز عدم تعادل در رژيم غذايي و دريافت ناكافي اين چربيهاي امگا 3 باشد. افسردگي به عنوان يكي از بيماريهاي مزمن، عودكننده، دردسرساز و حتي تهديدكننده حيات، سالهاست كه از نظر تشخيص و درمان براي پزشكان مشكلساز بوده است. طي 100 سال گذشته، سن ابتلا به اين بيماري پائينتر آمده و شيوع آن با پيشرفتهتر شدن جوامع رو به افزايش گذاشته است. همين عوامل باعث شده است كه توجه روانپزشكان به اين بيماري بيش از گذشته جلب شده و تلاش در جهت درمان آن هم بيشتر شود. در اين شرايط مسلما اگر بتوان اين بيماري را از طريق خوراكيها و تغيير رژيم غذايي درمان كرد، مسلما بسيار خوشايند خواهد بود. اگر چه تقريبا همه قبول كردهاند كه در بروز افسردگي عوامل متعددي نظير زمينه ژنتيكي، استرسهاي محيطي و غيره دخيل هستند، اما احتمال ميرود كه غذاها و رژيمغذايي نيز در اين ميان بياثر نباشند و با دستكاري و تغيير رژيم غذايي، بتوان به درمان اين بيماران كمك كرد. مروري بر روي مطالعاتي كه طي سالهاي گذشته انجام شده، نشان ميدهد كه تعداد تحقيقاتي كه اذعان داشتهاند مصرف يك رژيم غذايي غني از چربيهاي امگا3 را توصيه ميكنند، كم نيست. مطالعات نشان دادهاند كشورها و نژادهايي كه در رژيمغذايي روزمره خود زياد از چربيهاي امگا3، ماهي و غذاهاي دريايي استفاده ميكنند، كمتر در معرض ابتلا به برخي از بيماريهاي رواني مشابه با افسردگي قرار دارند. در اين جوامع، شيوع افسردگيهاي بعد از زايمان، اختلال رواني دوقطبي و اختلالات عاطفي فصلي بسيار كمتر از جوامع ديگر است. يك مطالعه جديد در نيوزلنديها نشان داده است كه وقتي ميزان مصرف ماهي در سبد غذايي خانوار افزايش پيدا ميكند، احساس افراد در مورد سلامت رواني خود به مراتب بهتر ميشود. البته بايد اذعان داشت كه برخي از پژوهشگران اهميت مصرف چربيهاي امگا 3 را زير سوال بردهاند. آنها معتقدند اثر چربيهاي امگا 3 بر روي خلقوخوي افراد، يك اثر مستقيم و واقعي نيست. آنها در مطالعات خود اثبات كردهاند، مواردي كه در رژيم غذايي خود بيشتر از ماهي و غذاهاي دريايي استفاده ميكنند، همان افرادي هستند كه در برنامهريزي زندگي خود وقت بيشتري را براي ورزش اختصاص ميدهند و به طور كلي زندگي سالمتر و استرسهاي كمتري دارند. به همين دليل اين طور نتيجهگيري ميكنند كه شيوع كمتر اختلالات خلقوخو در اين افراد نه به علت مصرف بيشتر اسيدهاي چرب امگا 3، بلكه به علت ورزش بيشتر و زندگي سالمتر آنهاست. به هر حال اكثر مطالعات به نفع اثرات مفيد مصرف و تجويز چربيهاي امگا 3 در درمان افسردگي هستند. يافتهها حاكي از آنند كه در خون افراد مبتلا به افسردگي، سطح امگا 3 كمتر از افراد عادي است. در ضمن، ميزان اين چربيها در غشاء سلولهاي گلبولهاي قرمز افراد سالخورده كمتر از افراد عادي است. در مطالعه بر روي استرالياييها هم مشخص شده است كه تنها يك درصد افزايش در ميزان چربيهاي امگا3، با 59 درصد كاهش در علائم افسردگي در زنان مبتلا به افسردگي پس از زايمان همراه است. نكته جالب اينجاست كه اگر سطح اسيدهاي چرب امگا3 در خون مبتلايان به افسردگي پائين باشد احتمال خودكشي آنها تا حدود 8 برابر نسبت به افسردههايي كه اين مشكل را ندارند، بيشتر ميشود. از طرف ديگر پژوهشگران متوجه شدهاند كه غلظت خوني اسيدهاي چرب امگا3 طي فصول مختلف سال متغير است. به طور كلي در بهار و تابستان غلظت اين مواد در خون افراد پائينتر از پائيز و زمستان است. اگر كمي به رژيم غذايي خود توجه كنيد، ميبينيد كه اين وضعيت با رژيم غذايي شما هم به خوبي همخواني دارد. ما در رژيمغذايي ايراني خود در فصول بهار و تابستان كمتر از ماهي و غذاهاي دريايي استفاده ميكنيم و همين امر ميتواند باعث كاهش غلظت اسيدهاي چرب امگا3 در خون شود. پژوهشها نشان دادهاند در همين فصولي كه غلظت اسيدهاي چرب در خون انسانها كم ميشود (يعني در بهار و تابستان) آمار خودكشيها هم بالاتر است.اين هم ميتواند نشانه ديگري از وجود ارتباط بين مصرف چربيهاي امگا 3 و وضعيت سلامت رواني افراد باشد. پس از به دست آمدن اطلاعاتي كه حاكي از وجود ارتباط بين افسردگي و چربيهاي امگا 3 بودند، دانشمندان اثرات مصرف اين چربيها را در برخي ديگر از بيماريهاي رواني نيز مورد بررسي قرار دارند و به نتايج موفقيتآميزي دست پيدا كردند. در حال حاضر دانشمندان معتقدند مصرف چربيهاي امگا 3 براي درمان مبتلايان به بيماري بياشتهايي عصبي و نيز زناني كه اختلالات رواني پيش از قاعدگي (يا همان نشانگان پيش از قاعدگي) مبتلا هستند، مفيد است. حتي به نظر ميرسد ميتوان از تغيير رژيم غذايي و تجويز چربيهاي امگا 3 در درمان اختلالات شخصيتي و حالات تهاجمي افراد نيز استفاده كرد. تنها 2 ماه استفاده از مكملهاي حاوي چربيهاي امگا 3 با بهبود قابل توجهي در علائم مبتلايان به اختلالات شخصيتي همراه بوده است. يكي از مهمترين ويژگيهاي اين درمان اين است كه تقريبا هيچگونه عارضه جانبي خاصي هم ندارد. دوز بالايي از اين داروها هم مورد نياز نيست و تنها مصرف يك گرم در روز چربي امگا3 ميتواند تا حدود 53 درصد از علائم افسردگي بيمار بكاهد. پژوهشگران حتي توصيه ميكنند در زناني كه سابقه ابتلا به افسردگي پس از زايمان دارند از هفته 34 بارداري از مكملها و غذاهاي حاوي امگا 3 استفاده شود تا احتمال ابتلا به افسردگي پس از زايمان كمتر شود. در واقع بايد گفت كه اين مداخلات غذايي تنها برخي از مداخلاتي هستند كه به نظر ميرسد در درمان اختلالات رواني مختلف و افسردگيها موثرند. استفاده از اسيدفوليك، آنتياكسيدانهاي مختلف، روي و سلنيوم نيز بهعنوان عوامل موثر در افسردگي و ديگر اختلالات رواني گزارش شدهاند. با توجه به اينكه ماهي و غذاهاي دريايي، غذاهايي بسيار لذيذي محسوب ميشوند، استفاده از آنها براي مبتلايان به اين بيماريها توصيه ميشود. شما تا به حال دارويي به اين خوشمزگي ديده بوديد؟
سن كه رسيد به 65... گلرخ ثريا شما چند سال داريد؟ 60، 65، 70، اينها همه سن شناسنامهاي شما هستند، در واقع شما همان سني را داريد كه احساس ميكنيد. چون پيري در ذهن انسان است. با روحيه مثبت جوانتر ميشويد و شور و انرژي بيشتري را در وجودتان احساس ميكنيد. در سالهاي اخير، پيشرفتهاي علمي و پزشكي افزايش طول عمر سالمندان و افزايش جمعيت سالمندان را به ارمغان آوردهاند، برآوردها حاكي از آن است تا سال 2030 ميلادي جمعيت سالمندان در دنيا از 9 درصد به 16درصد و در ايران از 5/6 به 17/5درصد افزايش مييابد. خاكستري شدن جمعيت، نيازمند نگاه ويژه به اين بافت از جامعه است كه به دليل شرايط سني با تقليل تواناييهاي جسمي و انواع بيماريها و مشكلات اجتماعي مانند بازنشستگي و بيمه روبرو هستند. مرزهاي سالمندي پيري فرآيندي است كه در آن پا به سن ميگذاريم. همه ما پير شدن را با شمارش سالهاي زندگي و جشن تولدهاي خود اندازهگيري ميكنيم. دانشمندان پيري را زوال تمام اعضا و سيستمهاي بدن در گذر زمان ميدانند و معتقدند پيرشدن شامل كاهش تواناييهاي بدن در پاسخگويي به استرسها و عدم تعادل واكنشهاي سيستمهاي مختلف بدن و در نتيجه افزايش احتمال بيماريهاست. پيرشدن، بخش مهمي از زندگي انسان است و ميتوان آن را مرحله نهايي تكامل و رشد انسان دانست كه به دنبال نوزادي، نوپايي، كودكي، نوجواني و جواني و ميانسالي، از راه ميرسد. جرانتولوژي شاخهاي از علم است كه درباره پيري و مسائل مربوط به آن بحث ميكند، متخصصان اين رشته پيري را يكنوع بيماري ميدانند، گرچه اين ديدگاه نسبت به پيري بسيار بحثانگيز است و مخالفان زيادي دارد. امروزه كمتر در مقالات علمي از پيري به عنوان يك بيماري ياد ميكنند. در اكثر كشورهاي جهان افراد بالاي 65 سال را سالمند به شمار ميآورند ولي اين ذهن انسان است كه جوان و يا پيربودنش را باور ميكند. مهم اين است كه انسان از بودن خود بهره ببرد و ثمربخش باشد، چه در جواني و چه در پيري. چرا پير ميشويم؟ پيرشدن فرآيندي بسيار پيچيده است و مكانيسمها و دلايل بسيار متفاوتي اين فرآيند را كنترل ميكنند. يك از تئوريهايي كه پيرشدن انسان را توضيح ميدهد <تئوري پيري برنامهريزي شده> است. براساس اين تئوري، پيرشدن انسان تحت كنترل ساعت زيستي بدن است كه با تغيير در بيان ژنها موجب كاركرد صحيح سيستمهاي مختلف بدن، ترميم نقايص موجود و واكنشهاي دفاعي بدن ميشود.تئوري ديگر<تئوري خطا> است كه طرفداران اين تئوري اعتقاد دارند، راديكالهاي آزاد مسئول تخريب آنزيمها، هورمونها و پرتئينهاي مهم بدن هستند كه در نهايت به پيرشدن و تخريب سلولها و اختلال در عملكرد سيستمهاي مختلف بدن ميانجامد. بفرماييد كپسول ضدپيري سلامت و تندرستي در دوران سالخوردگي، آرزوي همه است. تقويت بدن به وسيله مواد غذايي حياتي يكي از شرايط مهم براي حفظ سلامت و تندرستي در دوران سالخوردگي است. امروزه داروهاي ضدپيري بسياري در بازار وجود دارند كه همگي حاوي تركيبات آنتياكسيدان، ويتامين E و اسيدليپوئيك هستند و قادرند به طول عمر انسان بيافزايند. كشف ارتباط مستقيم ماده اي موسوم به ( DMAEدي متيل آمينواتانول) با پيري يكي از عمدهترين دستاوردهاي پزشكي ضد سالخوردگي است. DMAE يك ماده طبيعي و غيرقابل اجتناب براي ادامه زندگي انسان است كه در دوران جواني به صورت خودكار و به مقدار زياد در بدن توليد شده و از سلولهاي بدن در برابر خطرات خارجي محافظت كرده و انعطافپذيري و استحكام غشاء سلول را افزايش ميدهد. كمبود DMAE در دوران سالخوردگي موجب آسيب سلولي،كوتاهي عمر سلولها و چروكيدگي پوست ميشود. همچنين كمبود DMAE، كاهش قدرت تمركز و فراموشي را در سالمندان بهوجود ميآورد. امروزه كپسولهاي DMAE به صورت دارويي بدون نسخه در بازار موجودند، تحقيقات جديد نشان ميدهند اين دارو كه حاوي ويتامينهاي ضروري، مواد معدني و نيز DMAE است، آسيبپذيري سلولها را كاهش داده و به افزايش طول عمر سلولهاي بدن ميانجامد . در كنار DMAE، هورمون رشد و ملاتونين را در افزايش طول عمر انسان موِثر ميدانند. علاوه بر داروهاي ضد پيري، گروهي از دانشمندان اعتقاد دارند محدودكردن كالريهايي كه در طول روز با خوردن مواد غذايي وارد بدن ميكنيم، در افزايش طول عمر موثر است. پيري و هزار و يك درد وقتي پيري از راه ميرسد، هزار و يك درد را بهدنبال خود ميآورد، از فشارخون گرفته تا درد مفاصل و مشكلات گوارشي. در سالمندي پوست انعطاف پذيري و نرمي خود را از دست داده و چروكيده و بيرنگ ميشود و موها سفيد شده و كمپشت ميشوند. با بالارفتن سن و رسوب چربي در رگهاي خوني اين رگها تنگشده و ديوارهشان سخت ميشود همچنين مويرگهاي برخي اندامها خون كمي دريافت ميكنند و موجب افت كاركرد قلب و عروق و بالارفتن فشارخون ميشود. دستگاه عصبي با بالارفتن سن، سرعت و كيفيت عملكرد سابق خود را نخواهد داشت چون با افزايش سن، تعداد زيادي از سلولهاي عصبي مغز ميميرند و اختلالاتي مانند فراموشي، عدم تمركز و آلزايمر براي سالمندان بهوجود خواهد آمد. بهدليل اختلال در آنزيمهاي گوارشي و حركات اجزاء مختلف دستگاه گوارش، سالمندان توانايي هضم غذاهاي چرب و سنگين را از دست داده و به سوء هاضمه و در مواردي سوءتغذيه مبتلا ميشوند . زنان در اين سنين با رسيدن به سن يائسگي قدرت باروري خود را از دست ميدهند و فعاليت جنسي مردان نيز تا حد زيادي كاهش مييابد. گرچه بيشتر سالمندان تصور ميكنند از سلامت برخوردارند، اما از هر 5 سالمند حداقل 4 نفر مبتلا به بيماريهاي مزمن هستند.كاهش شنوايي، سرطان، بيماريهاي تنفسي، سكته، ديابت، فشارخون بالا، اختلال بينايي، بيماريهاي قلبي و عروقي، مشكلات دهان و دندان از بيماريهاي شايع دوران سالمندي است. اما با روشهايي آسان و كمهزينه ميتوان از بروز اين بيماريها پيشگيري كرد و از شدت آنها كاست. ورزش و پيادهروي، رژيم غذايي مناسب، كنارگذاشتن مصرف زياد چربي، قند و غذاهاي سرخكرده، كنترل وزن، كنار گذاشتن سيگار و آزمايشهاي منظم دورهاي به شما كمك خواهند كرد كه در دوران سالمندي، سلامت بيشتري داشته باشيد. مو سپيدهاي جامعه در جامعه ما براساس ارزشهاي اخلاقي و انسجامي كه در كانون خانواده وجود دارد، اكثر سالمندان در كنار فرزندان خود زندگي ميكنند و يا اينكه در خانهاي مستقل زندگي كرده و فرزندانشان زود به زود به آنها سر ميزنند و يا حتي اگر ناتوانيهايي داشته باشند، پرستاراني بهصورت تماموقت براي پدر و مادران خود استخدام كرده و بر نگهداري و حمايت از والدين سالمند خود نظارت و فعاليت دارند. اما به هر حال بهدليل مشكلات مالي يا نبودن سرپرست تعدادي از سالمندان كشورمان در خانه سالمندان زندگي ميكنند و حتي گاهي بعضي از سالمندان بهدليل آنكه با دوستان و همسالان خود راحتتر هستند و ميتوانند با آنها از خاطرات گذشته بگويند و روابط و پيوند عميقي برقرار كنند، خود خانه سالمندان را برميگزينند. بازنشستگي يكي ديگر از مشكلات سالمندان در جامعههاي شهري است. اكثر سالمندان بازنشستگي را به معناي پايان فعاليتهاي اجتماعي و شغلي ميدانند و احساس ميكنند ديگر مفيد نيستند در حالي كه اگر با ديدگاهي روشن به اين پديده نگاه كنيم ميتوان آن را آغازي براي فعاليتهاي شغلي و حرفهاي سبكتر و فعاليتهاي فرهنگي و اجتماعي دانست چرا كه سالمندان بهدليل تجربه و كمالي كه به آن رسيدهاند، قابليت بر عهدهگرفتن مسئوليت را دارند. اگر سالمندان در گذشته درآمد خوبي داشته و پسانداز مناسبي براي اين دوران اندوخته باشند و همچنين از حمايتهاي دولتي (مانند حقوق بازنشستگي و بيمه خدمات درماني) برخوردار باشند، معمولا با اين پديده، مشكل اساسي نخواهند داشت. سالمندان ضد ضربه خود شما و يا تعدادي از سالمندان اطراف شما، شايد سالمنداني باشيد كه از هزارتا جوان سرزندهتر و شادابتر هستيد. سالمندان را ازنظر شخصيت ميتوان در يكي از اين 4 گروه جاي داد: <سالمندان يكپارچه> سالمنداني پخته، آرام و انعطافپذير هستند كه در زندگي بسيار فعالاند و با دوران سالمندي خود به بهترين شيوه ممكن كنار آمدهاند. گروهي ديگر از سالمندان، مبارزه جو و جاه طلب هستند و براي كنترل رويدادها و كسب موفقيت در عرصههاي مختلف زندگي و كار تلاش مي كنند. اين سالمندان را سالمندان <ضد ضربه> مينامند. <سالمندان وابسته> در برابر اتفاقات دوران سالمندي مانند پيري و تنهايي تسليم ميشوند و براي ادامه زندگي بايد به كسي يا كساني مانند فرزندانشان تكيه داشته باشند. گروهي ديگر از سالمندان ازنظر عملكرد ذهني و تفكر دچار ضعف هستند و رضايتي از دوران سالمندي خود ندارند، اين گروه از سالمندان <سالمندان متلاشي> ناميده ميشوند. شما هم با كمي تلاش ميتوانيد سالمند موفق و آرامي باشيد و از دوران سالمنديتان لذت ببريد؛ ممكن است دلتان براي عزيزي تنگ شده باشد، از كمبود درآمدتان ناراحت باشيد و يا از عواقب بيماريهايي كه به سراغتان آمده است، ناآرام شده و نگران شده باشيد. زماني كه مسائل خارج از اختيارما هستند ميتوانيم توانايي خود را در برخورد با مسائل افزايش دهيم و در كنار آن خودتان به خودتان كمك كنيد؛ ميتوانيد خودتان را به كارهايي كه به آنها علاقه داريد مشغول كنيد و براي زندگيتان برنامه داشته باشيد، فراموش نكنيد اكثر كارهاي بزرگ دنيا در سنين بالا انجام شدهاند.
وقتي شكم كم مي آورد فرشاد كسرائي بيشتر مردان به كارشان بيشتر اهميت ميدهند تا به بدنشان! شايد براي همين باشد كه در محل كارشان تحرك كمتري دارند و شايد بهخاطر همين كارشان باشد كه در خانه نيز انواع و اقسام بهانهها را ميآورند تا كمتر از جايشان تكان بخورند! البته گاهي حق با آنهاست و بعد از يك روز كاري سخت و از صبح تا شب بيرون بودن آنقدر خسته اند كه نميتوانند كه تحرك بيشتري داشته باشند، چه برسد به اينكه به ورزش نيز فكر كنند. همه اينها از زندگي شهري و ماشيني سرچشمه ميگيرد و بدين ترتيب تغيير شيوه زندگي و كمبود تحرك و تغيير شيوه تغذيه باعث چاقي شكمي ميشود كه در بيشتر مردان امروزي مشهود است و اما چه بايد كرد؟ اگر از مردان بپرسيد چرا ورزش نميكنند، بهانههاي مختلفي ميآورند. بعضيها ميگويند كه ساعات كاري زياد نميگذارد كه وقتي براي ورزش داشته باشند، بعضيها در كنار خانواده بودن را بهانه ميكنند و گروهي ديگر تلويزيون را مقصر ميدانند. كارشناسان و محققان با مطالعات زيادي كه بر روي مردان انجام دادهاند، اين بهانهها و روشهاي مقابله با آنها را مشخص كردهاند و با آزمايش اين روشها به نتايج شگفتانگيز و سريعي در جهت رفع مشكل جهاني اضافه وزن در مردان رسيدهاند. وقت نداريد! <اين ديگه از اون حرفهاست! مگر ممكنه كه حتي روزي 20 دقيقه هم وقت نداشته باشيد، ممكنه؟ خب اشكالي نداره براي اين هم راهحلي وجود داره: روزي 10 دقيقه ورزش كنيد، اينكه ديگه ممكنه، مگه نه؟> راهحل 10 دقيقهاي: براي اين راهحل بايد حركات ورزشي ساده را ياد بگيريد: حركات شنا، درازنشست و بارفيكس. ابتدا يك دقيقه در جا بدويد تا بدنتان گرم شود. سپس با اشتياق هر چه بيشتر به 9 دقيقه باقيمانده بشتابيد، كاري كنيد كه هر چه انرژي داريد در اين 10دقيقه تمام شود. ابتدا با حركت شنا شروع كنيد. تا ميتوانيد حركت شنا را انجام دهيد تا تمام انرژي شما مصرف شود. در ابتدا اين حركات خيلي سخت است و حتي ممكن است خيلي با 10 دقيقه فاصله داشته باشيد ولي اگر هر روز اين حركات را انجام دهيد، بدنتان ورزيده ميشود و به اصطلاح به روي فرم ميآيد. به اين ترتيب كه هر روز ميتوانيد حركات بيشتري انجام دهيد. در حالت ايدهآل در 10 دقيقه 100 تكرار از هر حركت را ميتوانيدانجام دهيد. تصور كنيد! چه تناسب اندامي! راهحل 15 دقيقهاي: ورزش صبحگاهي تلويزيون! همراه با اين برنامهها شويد و 15 دقيقه ورزش صبحگاهي انجام دهيد. برنامههاي بسيار خوبي هر روز صبح براي ورزش شما پخش ميشود، پس فقط تماشاگر نباشيد خودتان هم وارد عمل شويد ومطمئن باشيد كه پس از اين ورزش صبحگاهي بسيار با نشاط خواهيد بود و با انرژي بيشتري به سركار خواهيد رفت. راهحل 20 دقيقهاي: اگر ميتوانيد 20 دقيقه در روز براي ورزش وقت بگذاريد، ابتدا 10 دقيقه بدويد و سپس راهحل 10 دقيقهاي را انجام دهيد، يعني براي 10 دقيقه بعدي شنا برويد بارفيكس بزنيدو حركت درازنشست را انجام دهيد. راهحل 25 دقيقهاي: تمرينات قلبي عروقي را با تمرينات قدرتي (با وزنه) تركيب كنيد. دو سري حركت قدرتي را پشتسر هم انجام دهيد و بلافاصله 60 ثانيه حركت قلبي عروقي سنگين انجام دهيد. مثلا بر روي يك تردميل با شيب زياد بدويد يا به يك كيسه بوكس مشت بزنيد، يا يك دقيقه طناب بزنيد. 30 ثانيه استراحت كنيد و دوباره اين روند را ادامه دهيد. در حين انجام حركات قدرتي بايد توجه كنيد كه وضعيت بدن شما صحيح باشد تا بهترين نتيجه را بگيريد. يك مثال براي اين راهحل: دمبل زدن 12( تا 15 تكرار) درازنشست 15( تا 20 تكرار) دويدن 60( ثانيه) استراحت 15( تا 30 ثانيه) بارفيكس 10( تا 15 بار) شنا 10( تا 15 بار) طناب زدن 60( ثانيه) ميتوانيد انواع حركات با وزنه را در اين مدل انجام دهيد. راهحل 30 دقيقهاي: 10 دقيقه حركات كششي انجام دهيد، سپس 20 دقيقه بدويد.اگر هر يك از اين راهحلها را 3 بار در هفته انجام دهيد، پس از مدت كوتاهي متوجه خواهيد شد كه اندامتان دارد متناسب ميشود. نداشتن وقت براي صبحانه خوردن است زيرا با خوردن صبحانه انرژي كافي براي كار در طول روز خواهيد داشت. به علاوه خوردن صبحانه از افراط در خوردن ناهار جلوگيري ميكند. مشكل بسياري از مردان زياد غذا خوردن به هنگام ناهار نيز است. پس هميشه سعي كنيد كه صبحانه بخوريد و اگر كه وقت نداريد، از راهحل زير استفاده كنيد: راهحل: دكور آشپزخانه و خانهتان را عوض كنيد. سبد ميوه را در جايي بگذاريد كه در دسترس باشد تا هنگام خروج از خانه بتوانيد يك يا دو ميوه را در سر راهتان برداريد. با اينكار به راحتي هنگام خروج از خانه يك سيب، گلابي، موز يا هر ميوهاي كه دوست داريد برميداريد و آنرا قبل از رسيدن به سرويس يا هنگام رانندگي ميخوريد. ميتوانيد هر روز صبح يك قرص مولتيويتامين نيز بخوريد، 5 ثانيه بيشتر طول نميكشد ولي مطمئن خواهيد بود كه اگر كمتر غذا بخوريد، ويتامينهاي مورد نياز بدن تامين خواهد بود. زيرا يك رژيم كمكالري، مقادير كافي از ويتامينهاي گروه B را كه براي كسب انرژي از مواد غذايي لازمند، ندارد. خيلي نوشابه يا آبميوه مينوشيد يا با چايتان خيلي قند ميخوريد؟ همه اينها كالريهاي اضافي به همراه خواهد داشت و باعث چاقي شما ميشود. راهحل: يك بطري آب بخريد و آنرا پر از آب كنيد تا هر زمان كه تشنهتان شد از آن بنوشيد. به هنگام شام و ناهار نيز سعي كنيد نوشابه نخوريد و بهجاي آن آب بنوشيد. همچنين پروتئين و چربي كه در غذا وجود دارد، نياز بدن شما را به آب افزايش ميدهد. به غذاهاي حاضري و آماده معتاد شدهايد؟ راهحل: شايد فكر ميكنيد كه با خوردن اين نوع غذاها(انواع ساونديچ، برگر، پيتزا) در وقتتان صرفهجويي ميشود ولي موقعي كه خودتان غذا نميپزيد، بيشتر ميخوريد و در نتيجه اضافه وزنتان بيشتر خواهد شد. با يك برنامهريزي كوچك هفتگي ميتوانيد اين مشكل را برطرف كنيد. غذاهاي هر روزتان را اگر وقت نداريد، شب قبل بپزيد و هر روز مقدار غذايتان را مشخص كنيد و با خود ببريد. خواهيد ديد كه اينطور در وقتتان بيشتر صرفهجويي خواهيد كرد. بهعلاوه ارزش غذايي گوشت و مرغي كه خودتان ميپزيد به مراتب بيشتر از انواع برگر است كه از بيرون ميخريد. نميتوانيد جلوي خودتان را بگيريد؟ راهحل :1 غذايتان را با خوردن سالاد شروع كنيد و بهجاي استفاده از سسهاي پرچرب (مانند مايونز) از روغن زيتون و سركه استفاده كنيد. با خوردن سالاد كه حاوي مواد پرفيبر است معده شما كمتر با مواد پركالري و پرپروتئين پر خواهد شد. راهحل :2 حتما ماهي را جزء برنامهغذايي خود در هفته قرار دهيد. گوشت كمچرب ماهي به شما كمك ميكند تا زودتر احساس سير بودن كنيد. بهعلاوه در ماهي مادهاي وجود دارد كه باعث تحريك ترشح لپتين ميشود. لپتين، هورموني است كه اشتها را كنترل ميكند و ذخيره چربي را متعادل ميسازد. زياد تلويزيون ميبينيد؟ راهحل: بهجاي لم دادن روي مبل يا خوابيدن روي كاناپه، بر روي زمين سفت و سخت بنشينيد يا دراز بكشيد. با اين كار در همان مدت زمان و با همان كانال تلويزيوني، كالري بيشتري خواهيد سوزاند. ميپرسيد چرا؟ زيرا وقتي كه روي زمين مينشينيد، حركات بيشتري انجام ميدهيد و بيشتر جابهجا ميشويد تا وقتي كه بر روي مبل و كاناپه هستيد. اين جابهجا شدنها و حركات ريز، باعث مصرف كالريهاي بيشتري در روز ميشود.
زنان باردار داراي مشاغل پراسترس از ساعات كار خود بكاهند خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران محققان هلندي اعلام كردند زنان بارداري كه به طور تمام وقت در مشاغل پراسترس و پرفشار مشغول به كار هستند بايد ساعت كار خود را به حدود 24 ساعت در هفته در طول دوران بارداري كاهش دهند. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) بررسيهاي اين محققان نشان داد كه كودكان اين مادران شاغل اغلب به مشكلات جدي سلامتي دچار ميشوند. بر اساس اين پژوهش كه شرح آن در ماه جاري ميلادي منتشر شده است، زنان بارداري كه بيش از 32 ساعت در هفته در يك كار پر استرس مشغول به فعاليت هستند، احتمال اينكه نوزادانشان فراوان گريه كنند، يا با وزن كمتر از حد طبيعي متولد شوند بيشتر است و به علاوه خود مادران نيز با مشكلات دوران حاملگي مواجه ميشوند. مطالعه بر روي 7000 زن باردار در آمستردام نشان داده است زناني كه 32 ساعت در هفته يا بيشتر در يك كار پر استرس مشغول هستند اغلب نوزادانشان دچار كاهش وزن قابل توجهي ميشوند به طور متوسط تفاوت وزن اين نوزادان با نوزادان طبيعي حدود 150 گرم است. به اين ترتيب به توصيه متخصصان اگر اين زنان باردار و شاغل بخواهند نوزادان سالمي داشته و خودشان نيز در سلامت اين دوران را بگذرانند بايد ساعت كارشان را به 24 ساعت معادل 3 روز در هفته كاهش دهند. اين مشكل تقريبا بين 2 تا 3 درصد از كل بارداريها را شامل شده و تقريبا باعث 60 هزار موارد مرگ و مير در سراسر جهان در هر سال ميشود.
اسفناج به علت داشتن يد براي مبتلايان به گواتر مفيد است اسفناج داراي ويتامينهاي K ، D ، C ، B ، A و نياسين، مواد معدني و املاحي مانند آهن، فسفات، فسفر، پتاسيم، کلسيم و يد است. به گزارش سرويس «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، اسفناج يکي از سبزيجات بسيار مفيد براي مبارزه با سرطان است. اين سبزي خطر ابتلا به سرطان را پايين كاهش و در پيشگيري از آن مفيد است. اسفناج به علت داشتن منيزيم تا حدودي جلوي پيشرفت سرطان را ميگيرد و محرک کليهها بوده و کار و فعاليت آنها را زياد ميکند. اين گياه ترشحات صفرا را افزايش و حرکات دودي شکل روده را تقويت ميکند. يکي ديگر از خواص درماني اسفناج درمورد بيماري قند است. افرادي که بيماري قند دارند بايستي در روز دو الي سه مرتبه اسفناج ميل کنند. آب اسفناج به علت دارا بودن املاح معدني، کلروفيل و آهن در تامين عناصر معدني و ضروري بدن همچنين سازندگي خون مؤثر بوده و از آن در رفع کم خوني ها مي توان نتايج درماني گرفت. اسفناج همچنين در تقويت بيماران در دوره نقاهت و رفع خستگيهاي جسماني و روحي اشخاص مسن و اطفال اثرات مفيد دارد و در عين حال به علت داشتن فسفات براي بيماران نقرسي، رماتيسمي، ورم روده، معده و سنگهاي صفراوي ضرر دارد و اسيد اوريک و اوره و ميزان فشارخون را افزايش ميدهد. بنابراين به علت داشتن آهن و املاح معدني موجود و مقدار زياد ويتامين B به رشد موها کمک مي کند. همچنين براي افرادي که مبتلا به کم خوني هستند مصرف آن فوق العاده مفيد است. اسفناج در موارد رفع سرفههاي خشک، آسم، رفع سردرد، دل درد، کمردرد، تب هاي حاد، گواتر و رفع تشنگي، گرفتگي صدا و بيماري هاي مقاوم پوست استفاده ميشود.
عرضه شير شتر در كشورهاي غربي بزودي ممكن است شير شتر به عنوان تازهترين غذاي مقوي وارد بازار شده و قفسه فروشگاههاي مواد غذايي سالم را پر كند. به گزارش پايگاههاي اينترنتي، سازمان ملل خواستار فروش شير شتر شده است. اين شير سرشار از ويتامين ب و ث است و ۱۰برابر شير گاو آهن دارد. شير شتر كه كمي شورتر از شير معمولي است بطور گستردهاي در كشورهاي عرب مصرف ميشود و براي توليد پنير بسيار مناسب است. برخي از مهمترين پخشكنندگان مواد غذايي براي فروش اين محصول در انگليس ابراز علاقه كردهاند. علاوه بر مواد معدني و ويتامين، تحقيقات نشان داده است پادتنهاي موجود در شير شتر ممكن است براي غلبه بر بيماريهايي نظير سرطان، ايدز،آلزايمر و هپاتيت ث مفيد واقع شوند. در همين حال تحقيقات براي يافتن نقش آن در كاهش خطر ابتلا به ديابت و بيماريهاي قلبي نيز ادامه دارد. سازمان خواروبار و كشاورزي ملل متحد، فائو از توليدكنندگان خواسته است فروش اين محصول به غرب را آغاز كنند. اين سازمان اميد دارد گروههاي كمككننده و سرمايهگذاران به توسعه اين بازار كمك كنند. يكي از مسئولان اين سازمان قابليتهاي اين محصول را بسيار بزرگ توصيف كرد. او ميافزايد ۲۰۰ميليون مشتري بالقوه در جهان عرب و دهها ميليون نفر ديگر در اروپا، آمريكا و آفريقا وجود دارند. با اين حال يكي از مشكلات اين محصول كه هنوز حل نشده است مسئله استفاده از دماي بسيار بالا براي ماندگاري بيشتر اين شير در محيط است. سخنگوي بنياد تغذيه بريتانيا ميگويد: "شير شتر ميتواند افزودني مفيدي براي رژيمهاي غذايي باشد چرا كه داراي كلسيم و ويتامن ب است و از چربي كمتري نسبت به شير معمولي گاو برخوردار است". "با اين حال اين شير گران تر از شير گاو است و مزهاي دارد كه ممكن است برخي از مردم از آن خوششان نيايد