ارسالها: 6216
#121
Posted: 24 Mar 2012 08:49
چرا کودکم می ترسد ؟
رشد و بالدگی کودک همانطور که در جسم او تغییراتی ایجاد می کند ویژگیهای روانی او را نیز متفاوت می سازد .کودک با پیداکردن توانایی های جدید برای سازش با محیط علاوه بر کسب مهارتهای تازه با ترسهای تازه نیز مواجه می شود . یک کودک تازه متولد شده تا حدود سن 6 ماهگی به دلیل آسیب پذیری عصبی بیشتر از صداها ی ناگهانی و بلند به شدت می ترسد و از آنجا که برای ادامه زندگی به مراقبت های بزرگسالان و با لاخص مادر نیازمند است رها شدن و مورد عدم مراقبت قرار گرفتن او را دچار ترس می سازد .اما همین کودک در فاصله سنین 6 تا 9 ماهگی با توجه به افزایش سازگاری با محیط به لحاظ صوتی و نیز بدست آوردن توانایی های جدید از مواجهه با افرادی که نمی شناسد دچار ترس می شود و به مادر پناه می آورد در حالیکه ترس کودکان یکساله معمولا" به جدایی از مادر انتقال پیدا می کند .همچنین کودکان یکساله به دلیل آنکه توانایی های حرکتی جدیدی برای کاوش در محیط خود پیدا کرده اند و این تواناییها هنوز به مهارت تبدیل نشده اند از آسیب دیدگی بدنی می ترسند .با گسترش قوه ی تخیل کودک در 2 سالگی این ترس به موجودات خیالی اتقال می یابد در سن 3 سالگی کودکان در مواجهه با برخی حیوانات مانند سگ و همچنین تنهایی احساس ناخوشایندی پیدا می کنند و این مسئله با توجه به نیاز کودک برای برقرای رابطه ی اجتماعی با دیگران و افزایش خزانه ی لغات برای ایجاد ارتباط کلامی و تبادل نظر کلملا" طبیعی است . در سن 4 سالگی شمار زیادی از کودکان از تاریکی می ترسند و بین سنین 6 تا 12 سالگی موقعیتهایی مانند مدرسه – آسیب دیگی بدنی و مشکلات اجتماعی می تواند درآنها ایجاد ترس نماید در فاصله سنین 13 تا 18 سالگی ترس نوجوانان غالبا" به موقعیتهایی که میتواند آسیب دیدگی بدنی و یا اجتماعی ایجاد کند .انتقال می یابد و این در حایست که از سن 19 سالگی به بعد ترس ها به آسیب دیدگی بدنی و رویدادهای طبیعی مانند سیل – زلزله و ....معطوف می گردد.
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ارسالها: 6216
#122
Posted: 24 Mar 2012 08:51
شانزده ساله ها چه خصوصیاتی دارند ؟
شباهت های زیادی بین سنین شانزده ساگی و ده سالگی وجود دارد .در هر دو مقطع رشد اجتماعی به موازات رشد احساسی حرکت می کند . بدخلقی و بی حوصلگی نوجوان پانزده ساله در سن سانزده سالگی به خوش خلقی و رفتار مثبت تبدیل می شود .او در این سن انتقاد پذیر نیز می باشد و اگر باور کند که انتقاد واقعی و صحیح است تلاش زیادی را انجام داده تا خود را تغییر دهد. زمانی که نوجوان شانزده ساله از انتقادات دیگران صدمه می بیند و ناراحت می شود احساسلتش را فرونشانده و صحبت نمی کند تا انتقاد کننده گان دور شوند اواحساسات واقعی خود را با دوستان صمیمی اش در میان می گذارد .
علاقه او به آزادی و استقلال به حس خود مختاری از والدین و سایر بزرگسالان تبدیل می شود .در این سن او می داند که باید روی پای خود بایستد و متکی به دیگران نباشد .خود باوری او با تعهد به جامعه و دیدگاه جدید نوجوان شانزده ساله در مقیاس با یکسال قبل خوشحا ل تر و اجتماعی تر است .حالا در برخوردهای اجتماعی نظیر معرفی کردن والدین به دوستانش راحت تر عمل می کند .به طورکلی موقعیت های اجتماعی کمتر باعث ایجاد استرس در او می گردد. همانند کودک ده ساله که ده سالگی را بهترین سن می داند ، نوجوان شانزده ساله نیز سن خود را بهترین سن می داند او خوب را از بد تشخیص داده و هردو حالت را می پذیرد شاید به خاطر حس جدید خوشتن پذیری است که او درباره انتخاب کار و شغل زیاد نگران نیست او درک می کند که انتخاب های زیادی پیش رو دارد و نیازی نیست که بلافاصله انتخاب نماید
معمولا" نوجوان شانزده ساله انتخاب خود را مورد ورود به دانشگاه انجام داده است این درحالی است که در کشور ما اکثر نوجوانان پس از پایان دوره دبیرستان علاقمند هستند تا وارد دانشگاه شوند .این حس مدرک گرایی در نوجوانان ما طبیعی نبوده و کاذب است . نوجوانان شانزده ساله در برخورد با بزرگسالان متعاداتر هستند .والدین و نوجوانان به نسبت یکسال قبل کمتر درباره موضوعاتی که باعث تشنج در خانواده می شود بحث می کنند والدین در این سن نوجوانان خود را آزادتر می گذارند و کمتر نگران ساعت بازگشت آنان به خانه هستند .علت نیز این می باشد که نوجوان شانزده ساله مسوولیت پذیر تر شده است و اگر دیرتر از حد انتظار به خانه بیاید حتما" پدر و مادر را در جریان خواهد گذاشت . حس جدید خود مختاری و خویشتن پذیری مزیتی دارد و آن است که دیگر نوجوانان مجبور نیستند برای نشان دادن انتقال با والدین مجادله کنند.
نوجوان شانزده ساله نسبت به چند سال قبل مادرش را بهتر می پذیرد او درک می کند که نگرانی های مادرش واقعی است و جنبه کنجکاوی و رسیدگی به کارها ی او را ندارد این وضعیت در مورد پدران کمی فرق می کند .گرچه شنزده سالگی پذیرش پدررا به همراه دارد ولی نوجوان شانزده ساله در باز و بی پرده بودن با اوجانب احتیاط را رعایت می کند بنابراین دختری که به مهمانی دعوت شده است سعی می کند این حقیقت را از پدرش مخفی سازد زیرا می ترسد که پدر به او اجازه این کار را ندهد .به نظر می رسد پدران نیز رفتارهای نوجوانان شانزده ساله را پذیرفته اند .پدران هنوز نوجوان خود را نصیحت می کنند ولی نسبت به یکسال قبل با تندی با آنان صحبت نمی کنند. خصوصیات این سن باعث شده که نوجوان شانزده ساله والدینش را بهتر از گذشته درک کرده و از آنان قدر دانی کند .
روابط نوجونان شانزده ساله با یکدیگر بهبود می یابد مطمئنا" نوجوان شانزده ساله بیشتر وقت خود را با دوستانش می گذراند و همین امر می تواند تا حدودی اصطکاک خانودگی را کاهش دهد نوجوان شانزده ساله از تصدیق همسالان و دوستانش لذت می برد و سعی می کند نظر والدین را به طرف آنان جلب کند او حتی ممکن است برادر یا خواهر نوجوان خود را تائید کند و بگوید : مادر نگران نباش او بچه فوق اعاده ای است و می داند چگونه گلیم خود را از آب بیرون بکشد .
نوجوان شانزده ساله در برخورد با دوستانی که از او بزرگتر هستند احساس راحتی بیشتری می کند جر وبحث های سال های اولیه نوجوانی به مباحث مورد علاقه تبدیل می شود .نوجوانا شانزده ساله به جای چشم و هم چشمی و حسادت به حمایت یکدیگر می پردازند . نوجوان شانزده ساله در خارج از خانه دوستان بسیاری دارد و وقت زیادی را با آنان می گذراند تا با خانواده خویش روابط دوستانه در مقایسه با سال های اولیه نوجوانی واقعی تر شده است و حالا نوجوانان این موضوعات با یکدیگر بحث می کنند و از داشتن علایق مشترک با دوستانشان لذت می بند .
علاقه و فعالیت های نوجوان شانزده ساله ممکن است معطوف به تیم های ورزشی ،موزیک ، اسکی و ...شود .گاهی اوقات نیز این فعالیتها وارد زندگی آنان می شود .بیشتر نوجوانان شانزده ساله دوست دارند گواهی نامه رانندگی بگیرند و مهارت و مسوولیت را در رانندگی شان نشان دهند والدین نیز گاهی اوقات به این امر احترام گذاشته و به نوجوانانشان اجازه می دهد تا از خودرو خانواده استفاده کنند .بدست آوردن گواهی نامه رانندگی برای نوجوانان این سن باعث کسب اعتماد به نفس بیشتری در آنان می شود .بیشتر نوجوانان این سن دوست دارند شغلی داشته باشند تا بتوانند استقلال خود را بیشتر حفظ کنند . نوجوانان شانزده ساله بندرت تلویزیون تماشا می کند .گرچه بیشتر آنان علاقه خود را به خواندن بیان می کنند ولی عملا" تن به خواندن و مطالعه نمی دهند البته مطالعه روزنامه ها و مجلات دراین مورد اسثناست .پسران احتمالا" مجلاتی را می خوانند که درباره ی ورزش ، خودرو ،کامپیوترو... مقالاتی دارد . دختران نیز احتمالا" مجلاتی را می خوانند که موضوعاتی در مورد طراحیلباس ، رژیم غذایی و همچنین داستانهای روانتیک داشته باشد . به طور معمول نوجوان شانزده ساله به قدری درگیر کار با مسیل اجتماعی است که کمتر وقت می کند فعالیت هایی نظیر تماشای تلویزیون یا رفتن به سینما یا خواندن مطالب علمی را انجام دهد.
برای بیشتر نوجوانان شانزده سالگی نقطه عطف در تحصیلات آنان است .برای نوجوانانی که برنامه ریزی کرده اند تا وارد دانشگاه شوند .دبیرستان بسیلر جالب است .در عوض دبیرستان برای نوجوانانی که قصد ادامه تحصیل ندارند بسیار خسته کننده است . نوجوان شانزده ساله احساس می کند که با والدین همسالان و سایر بزرگتر ها برابر هستند او حالا قادر است درباره ی موضوعات بحث کند و در سایر فعالیت ها نیز شرکت کند .مطمئنا" شانزده ساله ها همانطور که به رشد و تکامل خود ادامه می دهند با مشکلات جدیدی مواجه خواهند شد .در این میان نقش والدین بسیار مهم است آنان هستند که باید با تدبیر و حوصله نوجوانانشان را در طی این مرحله یاری دهند .( والدین باید بدانند که سنین دوازده تا شانزده ساگی سنین بسار حساس و مهمی است . در این سنین آنان باید رفتار نوجوانانشان را درک کرده و آن را بپذیرند در این صورت جوانانی شاد و بشاش خواهند داشت ). انجام این مهم به طور مستقیم به جامعه برمی گردد زیرا جامعه ی پویا جامعه ای است که جونان آن اعتماد به نفس داشته باشند از حقارت ها و عقده ها دور باشند و فقط به سازندگی و پویایی جامعه فکر کنند .پس بیاییم برای ساختن فردایی آباد به تربیت فرزندانمان اهمیت دهیم زیرا آنان ضامن ساختن فردایی آباد هستند.
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ویرایش شده توسط: mahsadvm
ارسالها: 6216
#123
Posted: 24 Mar 2012 08:53
هفت روش خوب بین زن و شوهر
هفت نگرش اساسی و لازم برای ایجاد یک رابطه خوب و حمایتی و ایجاد عشق واقعی در پیگر خانواده وجود دارد این هفت نگرش عبارتند از : عشق – توجه – درک – احترام – قدردانی – پذیرش و اعتماد یمام این حالتها به درجات گوناگونی حضور دارند وقتی شخصی از لحاظ احساسی حس کند که حمایت شده است .وقتی توانایی بیان نیازهای احساسی مان را پیدا کنیم احساسات مثبت نظیر آرامش ، خوشحالی ، قدردانی ، رضایت ، هیجان و اعتماد به طور خودکار تولید می شوند .
عشق : عشق یک حالت رابط واحد وپیوندی است عشق می گوید ممکن است من وتو باهم فرق داشته باشیم ولی نقاط مشترک زیادی نیز داریم من خودم را در تو و تورا در خودم می بینم از نظر ذهنی عشق با درک بیان می گردد ازاین نظر عشق یک ارتباط احساسی بین شما و همسرتان ایجاد می کند عشق می گوید : من با احساسات شما در ارتباط هستم و احساسات مشابه ای با شما دارم .
توجه : توجه یعنی از لحاظ احساسی به نیازهای شخص مقابل جواب دادن توجه یعنی نشان دادن علایق عمیق یا علاقه قلبی براب خوشحال کردن همسرتان وقتی ما به شخصی توجه می کنیم نشانه آن است که خوشحالی یا عدم خوشحالی شخص مقابل تاثیر پذیرفتها ایم هر قدر به همسرتان بیشتر توجه داشته باشید به طور طبیعی سعی می کنید بیشتر همسرتان را مورد حمایت قرار دهید توجه نوعی قدردانی است که برای فرد بسیار مهم است ئتوجه به همسرتان می گوید که او استثنایی است .
درک : با درک کردن همسرتان و نیازهای او زندگی از دید او معنی می یابد .با درک کردن او دیگر نیازی به تغییر رفتارش ندارید زیرا او را کاملا"شناخته و درک کرده اید وبه وسیله درک قادر می شوید جهان را از میان چشمان شخص دیگر ببینید درک می گوید : قبل از آنکه من شما را قضاوت کنم کفشهایم را در می آورم و برای مدتی با کفشهای شما راه می روم .
احترام : احترام یعنی تائید حقوق ، آرزوها و نیازهای شخصی همسرتان شما با جان ودل به نیازها و آرزوهای او احترام می گذلرید نه با ترس و اضطراب احترام ارزش و اهمیت شخص و نیازهای او را تائید می کند احترام نگرشی اشت که شخص را تحریک کرده تا از صمیم قلب به شخص دیگر خدمت کند و احترام گذار زیر او شایسته آن می باشد .
قدردانی : قدردانی ارزش تلاشها یا رفتار همسرتان را تائید می کند .قدردانی واکنش طبیعی به حمایت شدن است قدردانی به ما اهام میکند که به سوی دیگری با رضایت کامل و خوشحالی برگردیم قدردانی در واقع واکنش ما نسبت به عملکرد مثبت طرف مقابلمان خواهد بود .
پذیرش : پذیرش همسرتان به منزله این است که رفتار او مشتاقانه دریافت شده است پذیرش بدین معنا است که شما طف مقابل را قبول کرده اید ودر حقیقت پذیرش با حس قدردانی از آنچه دریافت کرده ایم همراه است .پذیرش یک شخص به معنی تائید این مطلب است که رفتار او از نظر شما قابل قبول است پذیرش یعنی شما قصد ندارید همسرتان را تغییر دهید در واقع اشتباهات او را بخشیده اید .
اعتماد : اعتماد یعنی شما صفات مثبت شخصیت همسرتان مثل درستکاری ،صداقت ، اعتماد ،انصاف و خلوص نیت را تائید می کنید وقتی اعتماد در روابط زن وشوهر جایی نداشته باشد آن دو معمولا" به نتایج منفی و غلط با توجه به نیت شخصی رو می آورند عدم اعتماد در زندگی زناشویی شک و دودلی برایتان به ارمغان می آورد .اعتماد در رابطه زناشویی زمانی رشد می کند که هر کدام از طرفین درک کنند دیگری هرگز قصد صدمه زدن به او را ندارد
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ارسالها: 6216
#130
Posted: 21 Apr 2012 05:37
چهره شناسي و گرايش جنسي افراد
چهره شناسي و گرايش جنسي افراد ابراز علاقه افراد به جنس مخالف براي پيام رساني جهت ازدواج ٬ دوستي ٬ عشق و... عميقآ به نوع کارکتر و خصوصيات شخصي افراد وابسته است. مجلس جشني را در نظر بـــگيريد که در آن قريب به هزار زن و مرد وجود دارد و همه به نوعي در اين شادي سهيم هستند حــــــال براي هر شخصي که فرد مخاطب خود را پيدا و يا انتخاب مي نمايد. تفاوتهاي بارزي جهت انتقال پيامهاي عاشقانه نسبت به فرد ديگر وجود دارد زنان و دختران در اينگونه مجالس شيوه هاي فـوق العاده پنهاني را براي عشوه گري و دلربايي در اختيار دارند . بر عکس٬مردان براي جلب نظر خـــــانمها تمامي شيوه ها و غرايز به تور انداختن را آشکارا به اجرا در مي آورند. مردان با خنده هاي بسيار بلند و صحبتهاي واضح و تکانهاي زياد سر و دست و بعضي اوقـات جدا شدن از جمع و در قسمتي از سالن تنها شدن و آشکارا شدن و يا سيگار کشيدنهاي متفــکرانه و يا محکمتر از ديگران کف زدن و... امثال اينها به هر طريق ممکن خود را آشکار و منفرد ميسازند - زنان٬بسيار ارام و پنهان و در لابلاي جمعيت مردان را ورنداز مي کنند چنانچه کسي مدنظر آنان قرار گيرد و تمايل به او پيدا نمايند در اين صورت يک نگاه آرام و آشکار به او خواهند نمود و سپس به نقطه ديگري خيره مي شوند تا چنانچه فرد مورد نظر شان متوجه نشد و يا علاقه اي نشـــان نداد لطمه اي به غرورشان وارد نشود در صورتيکه باصطلاح دوزاري طرف افتاد و متوجه خانم شـد و تمايلي ايراز نمود در اين شرايط خانم نگاه ديگري همراه با مکث و تامل ابراز خواهد کرد و چــون در اين شرايط هردو روي هم کليد کرده اند اداي خانم ها آغاز شده و وارد مرحله عـــــشوه گري و دلربايي مي شوند خندههاي ملايم ٬ مرتبآ با لباس خود ور رفتن و در گوشه اي براي جلوه گـري بهتر نمايان شدن ٬ چرخش زبان بدور لبها ٬ و امثال اين حرکات تمامآ براي ابراز تمايل بوده و جزء اميال نفساني افراد منظور مي گردد. در علم چهره شناسي ٬ بعضي خصوصيات و نمادهاي چهره بوضوح گرايش افراد را به اين مقوله آشکار مي سازد بعنوان مثال؛ - زناني که چشمان درشتي دارند اغلب از ابراز عشوه گري و دلربايي پرهيز کرده و با نــگاههاي خيره خود به زمين يا يک نقطه خاص ٬ اطمينان دارند که همين درشتي چشمها ٬ بــنيان آقايان را از جا خواهد کند. - زناني که نوک بيني شان متمايل به پايين است استاد مسلم هنر عشوه گري و دلربايي اند. - زناني که گوشه چشمانشانم به طرف بالا است زمينه قوي عشوه گري و طنازي را دارند. - به طور کلي ضخيم بودن ابروي راست نسبت به چپ نشانه بي تفاوتي اين افراد نسبت به دلربايي و طنازي طرف مقابل است. - مرداني که فرم ابروهايشان با هم فرق دارد و يکي بالاتر از ديگري قرار دارد بسيار خجالتي و متواضع هستند نگاه کردن آنان به چهره زنان حتي براي امر ازدواج برايشان کار دشواري است. - مردان با چشمان سبز يا آبي بشدت تمايل جنسي داشته و هنر آنرا نيز دارند و در مــعاشقه هيچ چيز کم نمي آورند - وجود خطوط ريز زير پلک پاييني چشم ٬ نشانگر تمايل شديد و آمادگي فرد براي دلربايــــي و معاشقه است اين افراد خود اساسآ جذابيت خاصي داشته و چندان نيازي به سعي و تـــلاش ندارند مردان طاس و يا نسبتآ طاس ٬ مرداني با سينه هاي پرمو ٬ مرداني با پيشاني M شکل ٬مرداني با لبان تيره از اشتهاي زياد جنسي برخوردارند. - دهان کوچک يعني طغيان و فواران يکباره و سريع شهوت. - ابرو کماني ها قدرت شهواني بالايي دارند. و...... مـنبع : کتاب فراسوي چهره ها نوشته : دکتر محمود انوشه چهره شناسی با قیافه شناسی متفاوت است. چهره شناسی یعنی اینکه از روی شکل اعضای صورت به خصوصیات افراد پی بردن و قیافه شناسی یعنی از روی رفتار فرد در موقعیت خاص به خصوصیات او آگاه شدن. کسی که شل دست می دهد و هنگام دست دادن توجهش به اطراف است بدبین و مردد است و قابل اعتماد نیست. کسی که محکم دست می دهد به خاطر صمیمی بودن نیست بلکه او مشکل دارد و کسی که در این بین دست را کمی می فشارد و به چشمها خیره می شود و سر تکان می دهد قابل اعتماد و شخصی مثبت است. پیشانی بلند نشانه هوش و ذکاوت و توانایی های فکری است. دماغ بزرگ نشانه محبت است. چانه استخوانی نشانه حساسیت و زود رنجی و چانه گرد نشانه پشتکار و اراده است. فرو رفتگی که در بعضی از افراد در چانه شان دیده می شود نشاندهنده توانایی جذب جنس مخالف است.))
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....