ارسالها: 1460
#21
Posted: 9 May 2011 16:50
نقض قانون ماكس پلانك در فواصل كوتاه
فيزيكدانان mit با نقض قانون "ماكس پلانك" در مورد فواصل كوتاه نشان دادند كه انتقال گرما در فواصل بسيار كوتاه كمتر از 10 نانومتر مي تواند هزار برابر شديدتر از پيش بيني هاي قانون اين دانشمند آلماني باشد.
به گزارش خبرگزاري مهر، ماكس پلانك فيزيكدان آلماني در سال 1900 قانون پرتوهاي جسم سياه را ارائه كرد. اين قانون روش پراكندگي گرما را در طول موجهاي مختلف تابش از يك جسم ايده آل بدون قابليت انعكاس نشان مي دهد. به اين جسم ايده آل غير قابل انعكاس، جسم سياه گفته مي شود.
اين قانون بيان مي دارد كه تابش گرماي مرتبط با طول موجهاي مختلف، يك الگوي دقيق دارد كه با دماي جسم تغيير مي كند.
اكنون دانشمندان موسسه تكنولوژي ماساچوست نشان دادند كه اين قانون تنها در مورد فواصل دور و در مقياسهاي بزرگ صادق است و در مورد فواصل كوچك نقض مي شود.
اين محققان در اين خصوص اظهار داشتند: "ماكس پلانك بسيار دقيق بود و تائيد كرده بود كه اين تئوري تنها براي سيستمهاي بزرگ اعتبار دارد اما نمي دانست كه پيش بيني هايش در چه شرايطي قبل بررسي هستند."
براساس گزارش نانو لترز، اين پژوهشگران با استفاده از يك سطح فلزي و يك سطح شيشه اي بسيار كوچك و يك ميكروسكوپ با نيروي اتمي توانستند تغييرات دمايي را كه ميان اين دو جسم مبادله مي شود با دقت بسيار بالايي اندازه گيري كنند.
به اين ترتيب دريافتند كه در فاصله 10 نانومتر (10 ميليارديوم متر) انتقال گرمايي مي تواند هزار برابر شديدتر از پيش بيني هاي قانون پلانك باشد.
منبع : سایت علمی نخبگان جوان
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است
ارسالها: 270
#22
Posted: 23 May 2011 06:33
وقتي روبات معني دستدادن را ميفهمد
با افزايش توانايي روباتها و استفاده آنها از تواناييهاي بينايي و شنوايي، پژوهشگران درتلاشند احساس لامسه را نيز به اين ماشينها بيافزايند. پوست مصنوعي، يكي از تازهترين دستاوردهاي روباتيك به شمار ميرود.
ابوالفضل كريمي: شايد پوست يكي از تعيين كنندهترين معيارها براي زيبايي باشد ، اما براي روباتها طراحي يك پوست كارآمد ميتواند نقش مهمي در مقبوليت آنها در اجتماع بازي كند. يك پوشش حساس به تماس ميتواند از آسيب وارد كردن تصادفي اين روباتها به ديگران پيشگيري كند.
به گزارش نيوساينتيست، در ماه مي / ارديبهشت ، تيمي از موسسه تكنولوژي ايتاليا، آي.آي.تي در جنوآ اولين پوست حساس به لمس را كه براي روبات انساننماي iCub طراحي شده است به آزمايشگاههاي سراسر اروپا خواهد فرستاد. آي.آي.تي و شركايش توانستهاند سنسورهاي قابل انعطافي را بسازند كه روباتها را قادر به لمس دنياي اطرافشان ميكند.
جورجيو متا دانشمندان روبوتيك در آي.آي.تي در اين باره گفت: «پوست يكي از تكنولوژيهايي بود كه كمبود آن در روباتهاي انساننما احساس ميشد. يكي از اهداف ساخت اين روباتها ارتباط آسان و نزديك با انسان است. اما اين موضوع زماني امكانپذير است كه روبات از آنچه توسط اعضاي موتوري قدرتمندش لمس ميكند، آگاه باشد».
پوستي از سيليكون
متخصصان روباتيك تاكنون روشهاي متعددي را امتحان كردهاند تا بتوانند يك پوست حسگر بسازند. در نمونههاي اوليه مانند روبات CB2 كه در دانشگاه اوزاكاي ژاپن طراحي شده، چند صد سنسور داخل يك پوست سيليكوني قرار گرفت.
ريچارد واكر از موسسه Shadow Robot واقع در لندن گفت: «اكنون روشهاي بسيار زيادي براي حس كردن در حال پديدار شدن هستند. اما تا زماني كه اين روشها روي روباتهاي متعددي آزمايش نشوند، نميتوان گفت كدام يك از آنها براي چه كاربردي مناسب هستند».
متا ميگويد: «علاوه بر اين ، معيارهاي زيادي وجود دارد كه بايد در پوست وجود داشته باشد. براي مثال پوست بايد قابل انعطاف باشد، مساحت زيادي را بپوشاند و قادر باشد حتي كوچكترين تماسها را در هرجايي روي خود تشخيص دهد».
iClub
يك روبات انساننما و در اندازه يك كودك سه و نيم ساله است. بودجه اين پروژه توسط كميسيون اروپا تامين شده است. خصوصيات تكنيكي iCub كاملا متن باز بوده و تاكنون بيش از 15 آزمايشگاه در سراسر اروپا نمونههاي خود از اين روبات را ساختهاند. بنابراين آي.آي.تي براي تست كردن پوست طراحي شده خود روباتهاي زيادي در اختيار خواهد داشت.
اين پوست از بوردهاي مثلثي شكل قابل انعطافي ساخته شده كه مدارهاي الكتريكي روي آن چاپ شده است . اين بوردها به عنوان سنسور عمل كرده و قسمت زيادي از بدنه iCub را ميپوشاند. هر مثلت قابل انعطاف 3 سانتيمتر است و داراي 12 اتصال مسي خازني است. بين اين بردها و لايه خارجي كه از جنس ليكراست و يك تماس فلزي بين هر كدام از اين اتصالات مسي برقرار ميكند، يك لايه لاستيك سليكوني به عنوان جدا كننده قرار ميگيرد . لايه ليكرا و مدارهاي قابل انعطاف دو طرف خازنهاي حس كننده فشار اين پوست را تشكيل ميدهند.
با اين شيوه طراحي ، 12 پيكسل لمسي يا taxel در هر مثلث حس خواهد شد. اين دقت taxel ميتوان الگوهايي مانند چنگ انسان را روي بازوي روبات تشخيص داد.
اين روبات ميتواند فشاري به اندازه وزن يك گرم را روي هر taxel حس كند. همچنين اين پوست به سنسورهاي حس كننده دما كه از نيمهرساناها ساخته شدهاند نيز مجهز است. قرار است اولين نمونه از اين پوست در ماه مي / ارديبهشت ارائه شود.
آي. آي. تي همچنين تصميم دارد يك لايه از پليمر پيزوالكتريك يا PVDF به اين پوست اضافه كند. زيرا سنسورهاي خازني فقط فشار مطلق را اندازهگيري ميكنند، اما PVDFها در هنگام تغيير شكل بر اثر تماس ولتاژي توليد ميكنند كه از آن ميتوان براي تخمين نرخ تغييرات فشار استفاده كرد.
بنابراين اگر يك روبات نوك انگشتش را روي يك سطح بكشد ، ميتوان با كمك لرزشي كه در اثر اصطحكاك توليد ميشود جنس سطح را حدس زد. با چنين حساسيتي ميتوان تخمين زد كه چه ميزان نيرو براي بلند كردن اشيا مختلف مانند يك بشقاب چيني لغزنده لازم است.
پوست كوانتومي
فيليپ تيسام، رئيس شركت بريتانيايي پراتك در شمال يورك شاير چندان علاقهاي به پوستهاي حسگر كه با خازنها ساخته شدهاند ندارد ، چرا كه معتقد است بر اثر استفاده پي در پي ، اين پوستها حساسيت خود را از دست ميدهند.
پراتك در عوض يك ماده الاستيك و كشي را به نام كامپوزيت تونلي كوآنتومي QTC معرفي كرده است. اين محصول از يك لايه پليمري مانند لاستيك سيليكوني تشكيل شده كه توسط نانوذرات ميخي نيكل پر شده است. يك ولتاژ در سراسر اين پوست منتشر ميشود و زماني كه فشرده ميشود، همراه با كوچك شدن پليمر ، فاصله بين نانوذرات تغيير پيدا كرده و باعث جريان پيدا كردن الكترونها يا تونل شدن آنها از يك نانوذره به ناحيه بعدي كه در حال لمس شدن است ميشود. مقاومت الكتريكي اين ماده سريعا كاهش پيدا ميكند و به نسبت نيرويي كه به سطح وارد شده، ميتوان ميزان تماس را اندازهگيري كرد.
در آزمايشگاه رسانهاي موسسه تكنولوژي ماساچوست، ام.آي.تي، آدام ويتسون در حال ساخت يك پوست حسگر مبتني بر QTC براي شركتهاي روباتسازي تجاري است. اما به جاي استفاده از يك پوست سخت و چسبان ، ويتون از يك پوشش رهاتر استفاده كرده كه بيشتر شبيه به لباس است.
اما قابليتهاي شگفتانگيز ديگري نيز ميتواند توسط QTCها پيادهسازي شود . براي مثال ميتوان از QTC به عنوان يك بيني الكتريكي استفاده كرد.
در صورتي كه پليمر اصلي به درستي انتخاب شود، ميتوان از واكنشهايي كه بين گازهاي فرار شيميايي در فضا انجام ميشود استفاده كرده و به اين ترتيب ميتوان يك بيني الكتريكي طراحي كرد كه قادر است براي مثال نشت گاز را در خانه تشخيص دهد. وينتون در اين باره گفت : اين بدان معناست كه ما ميتوانيم قابليتهايي به روباتها اضافه كنيم كه پوست خودمان قادر به انجام آن نيست.
البته اين بدين معنا نيست كه پوست ما در ساخت اين تكنولوژيهاي جديد تاثيرگذار نبوده است. Shadow Robot به زودي آزمايش يك سرانگشت حساس به لمس شبيه به انسان را در پايگاه راهاندازي Syntouch در كاليفرنيا آغاز ميكند.
اين سرانگشت از يك كيسه پر از مايع تشكيل شده است كه درست مانند يك انگشت واقعي به نظر ميرسد و مجهز به سنسورهايي است كه ميتوان لرزش ، فشار و دما را اندازهگيري كند.
به هر حال هر كدام از اين تكنولوژيها كه با موفقيت بيشتر همراه شد، پوستهاي حسگر روباتها ميتواند به ما در ارتباط بهتر با اين ياران انساننماي آينده كمك كند.
منبع:ایسنا
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ویرایش شده توسط: libertycity
ارسالها: 1460
#23
Posted: 24 May 2011 11:42
نانوماهوارهها در جستجوي زمينهاي ديگر
مهندسان ام.آي.تي اخيرا نانوماهواره جديدي به نام ExoPlanetSat (ماهواره سيارات فراخورشيدي) ساختهاند كه تنها هدفش، پيدا كردن سيارات شبيه به زمين و سكونتپذير در ديگر منظومههاي ستارهاي است.
ستاره سمائي: ExoPlanetSat نانوماهوارهاي با ظرفيت 3 ليتر و ارتفاع 10 سانتيمتر، عرض 10 سانتيمتر و طول 30 سانتيمتر، تقريبا به اندازه دو نان باگت چسبيده به هم است و احتمالا در سال 2012 / 1391 پرتاب خواهد شد.
به گزارش پيسيوورلد، ظاهرا اين ماهواره ام.آي.تي بخشي از برنامه ماهوارههاي مكعبي است كه براي اولين بار در كالپلي (دانشكده پليتكنيك دانشگاه كاليفرنيا) آغاز شد، كه به طور نمونه ماهوارههايي در قالب مكعبهاي 10 در 10 سانتيمتر توليد كرد و بعد با اضافه كردن مكعبها، ماهوارههاي بزرگتري در ابعاد 10 در 10 در 20 سانتيمتر (يا مثل اين مورد 10 در 10 در 30 سانتيمتر) توليد كرد.
بر خلاف ماهوارههاي سنتي بزرگ كه در آن واحد صدها يا هزاران ستاره را رصد ميكنند، ExoPlanetSat تنها به يك ستاره خواهد نگريست. با اينكه ماهوارههاي بزرگتر براي شناسايي تعدادي ستاره كه پتانسيلي مشابه منظومه شمسي دارند، مناسبند، اما براي شناسايي تكستارههايي كه واقعا شبيه منظومه شمسي باشند و احتمال وجود سيارات زمينمانند در آنها زياد باشد، مناسب نيستند ( يا حداقل ماموريت اوليهشان چنين چيزي نبوده است).
سارا سيگر، استاد علوم نجوم و فيزيك به وبسايت تكنولوژيريويو گفته كه هدف از ساخت ExoPlanetSat، جايگزيني با فضاپيماهاي بزرگتر (مثل فضاپيماي كپلر ناسا) نيست بلكه براي توسعه اين فضاپيماهاست.
براي شروع، گروه با استفاده از ماهوارههاي بزرگ، بانك آماري گستردهاي از ستارگان بالقوه را جمع ميكند. از اين همه، بهترينها انتخاب ميشوند و محققان بر روي همين ستارههاي برگزيده متمركز ميشوند. بعد وقتي سياره در حال گردشي از كنار ستارهها ميگذرد، نانوماهواره با اندازهگيري تغييرات درخشش ستاره، به دنبال سيارات ميگردد. با محاسبه ميزان كمنورشدن ستاره و استفاده از اطلاعات از پيش تعيين شده در مورد اندازه و درخشش ستاره (كه از طريق روشهاي مختلفي از جمله تداخلسنجي نوري جمعآوري شده) گروه ميتواند اندازه سياره را محاسبه كند و با استفاده از دوره تناوب گردش به دور ستاره، فاصله سياره تا ستاره را برآورد كند.
اما اين نانوماهوارهها چه ويژگي خاصي دارند؟ ExoPlanetSat بايد ميزان روشنايي ستاره را به طور دقيق اندازه بگيرد و به گفته سيگر، در تمام طول مطالعه بر روي آن ستاره، فوتونهاي وارده بايد به همان شكاف پيكسل (روي ردياب نور) برخورد كند. اگر فضاپيما مختل شود، اندازهگيريها غير قابل اطمينان خواهند بود. با توجه به دقت مورد نياز، اين گروه از ارتباطات فضايي بسيار پيشرفتهاي استفاده ميكند كه براي موازنه ردياب شمارشگر و فضاپيما به كار گرفته خواهد شد.
ظاهرا، عمل موازنه بسيار دقيق است كه چشم انسان نميتواند حركت ردياب شمارشگر را ببيند؛ چراكه اين نانوماهواره بسيار بهتر از تمام نانوماهوارههايي است كه تا پيش از اين ساخته شده بود.
ارزش اين نانوماهواره، وقتي به توليد انبوه برسد، فقط 600 هزار دلار خواهد بود؛ جزئيات بيشتر اين خبر را ميتوانيد در وبسايت Technology Review دنبال كنيد.
منبع: خبر آنلاين
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است
ارسالها: 1460
#24
Posted: 24 May 2011 11:44
در جستجوي هوشمندان فرازميني، كپلر به ستي كمك مي كند
تلسکوپ فضایی کپلر تا کنون ۱۲۳۵ سیاره یافته است و بر اساس یافتههای این تلسکوپ بیش از ۵۰ میلیارد سیاره در کهکشان راه شیری وجود دارد.
اكنون محققان دانشگاه كاليفرنيا و منجمان پروژهٔ ستي با استفاده از اين فهرست بينظير ۸۶ سياره از اين ۱۲۳۵ سياره را انتخاب كردهاند و تلسكوپهاي راديويي را به سوي آنها نشانه گرفتهاند، شايد كه سيگنالهايي از حياتي متمدن دريافت كنند. اندازه ي اين سيارهها هم اندازه ي زمين تا سيارههايي بزرگتر از مشتري و دماي سطحي آنها بين صفر تا ۱۰۰ درجه سلسيوس، دمايي مناسب كه احتمال وجود آب مايع و درنتيجه وجود حيات را بالا ميبرد، برآورد شده است. امواج در محدودهاي دريافت و بررسي ميشوند كه خط ۲۱ سانتي متر يا ۱۴۲۰ مگاهرتز در مركز اين طيف است، اين خط در طيف مربوط به هيدروژن است. تحقيقات از روز ۱۸ ارديبهشت امسال(1390 - شمسي) آغاز شد و منجمان طي ۲۴ ساعت اطلاعات مربوط به ۸۶ سياره را با تلسكوپ گرين بَنك، بزرگترين تلسكوپ راديويي هدايت شدني در جهان، جمع آوري كردند. نخست اين اطلاعات به طور كلي تحليل شد و منجمان از كاربران عضو طرح ستي خواسته تا با كامپيوترهاي خانگي خود به بررسي و دريافت جزئيات بيشتر بپردازند. اين بررسيها احتمالا يك سال طول خواهد كشيد.
منبع: ماهنامه نجوم
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است
ارسالها: 1460
#25
Posted: 24 May 2011 11:45
پژوهشگران به كشفيات جديدي در رابطه با دنباله دار هارتلي دست يافتند
به گفته محققان موسسه علوم سياره اي، براي اولين بار دنباله داري با هسته چرخان و آهنگ چرخش متغير مشاهده شده است. انتظار ميرود تا اين مشاهدات به همراه اطلاعات به دست آمده از ملاقات اخير كاوشگر اپوكسي (EPOXI) ناسا با دنباله دار ۱۰۳پي- هارتلي (۱۰۳P/Hartely) به محققان كمك كند تا درك تازه اي از دنباله دارها و نقش احتمالي آنها در كمك به كاوشهاي فضايي، داشته باشند.
به گفته دكتر نلين ساماراشينا (Nalin H. Samarasinha) از موسسه علوم سيارهاي: «فهميدن ساختار دنباله دارها ارتباط مستقيمي با تلاشهاي بشر در كاوشهاي سيارهاي دارد. اجرام كوچك منظومه شمسي مانند دنباله دارها و سياركها مي توانند به عنوان ايستگاههاي احتمالي و ذخيرهاي براي منابع مورد نياز كاوشهاي فضايي بشر در منظومه شمسي مورد استفاده قرار گيرند. براي اين منظور، لازم است ويژگيهاي ساختاري اين اجرام را بدانيم تا حداكثر بهره را از سرمايه گذاري خود ببريم».
يك تيم از پژوهشگران با استفاده از تلسكوپ ۱/۲ متري رصدخانه ملي كيت پارك (Kitt Park National Observatory) در آريزونا به مدت ۲۰ شب در بازه زماني ۱۰ شهريور تا ۲۴ آذر ۱۳۸۹ به مطالعه دنباله دار چرخان هارتلي پرداختند. مشاهدات انجام شده حاكي از تغييرات مشخص در دوره تناوب چرخش دنباله دار است. به گفته دكتر ساماراشينها: «حالت چرخش هسته يك دنباله دار يك پارامتر اساسي در تفسير دقيق مشاهدات ديگر هسته است. مطالعات ما حاكي از آن هستند كه هسته دنباله دار هارتلي در حالتي است كه به آن چرخش برانگيخته گفته مي شود و دوره تناوب چرخش آن در مدت زمان مشاهده به وضوح افزايش پيدا كرده است».
دنباله دار هارتلي يك دنباله دار كوچك با هستهاي به قطر ۲ كيلومتر است. اما براي دنباله داري با اين اندازه هارتلي بيش از اندازه فعال است. علت تغييرات دوره تناوب چرخش اين دنباله دار گشتاور ايجاد شده از فوران گازهايي است كه از بخش يخي دنباله دار خارج مي شوند.
اطلاعات به دست آمده از اين تحقيق و تحقيقات مشابه به همراه مشاهدات كاوشگر اپوكسي ناسا راجع به ساختار دنباله دارها ميتواند به پژوهشگران كمك كند تا بهترين راه را براي مقابله با دنباله دارهايي كه ممكن است با زمين برخورد كنند بيابند. به نظر دكتر ساماراشينها: «اگر چه به شدت نامحتمل است كه يك دنباله دار با زمين برخورد كند، ولي چنين برخوردي مي تواند در ابعاد منطقهاي و جهاني خرابي هاي زيادي به محيط زيست و حيات روي زمين وارد نمايد. ولي خوشبختانه براي اولين بار ما در آستانه دست يافتن به اين توانايي هستيم تا خسارتهاي چنين برخوردي را كاهش دهيم. براي اين منظور ميبايست خواص مواد تشكيلدهنده دنبالهدارها را بدانيم چرا كه روش مقابله با يك جسم سخت و محكم با يك جسم سست متفاوت است».
منبع: ماهنامه نجوم
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است
ارسالها: 1460
#26
Posted: 24 May 2011 11:46
ركورد سرعت انتقال دادهها شكست
به گزارش مهر، با چنين سرعت بالاي انتقالي مي توان با استفاده از يك فيبر نوري كل اطلاعات موجود در كتابخانه كنگره آمريكا را در عرض 10 ثانيه انتقال داد.
طي سال هاي اخير جهش در مسير انتقال پر سرعت اطلاعات با استفاده از فناوري هاي ارتباط از راه دور نوري پيشرفتهاي چشم گيري داشته است. در حالي كه فناوري هاي قديمي تر فيبرنوري رشته اي از اطلاعات را در نوري تك رنگ رمزگشايي مي كرد، رويكردهاي جديد از تكنيك هاي متعددي براي افزايش انتقال سرعت اطلاعات استفاده مي كند.
در ميان اين رويكردها مي توان به فناوري به نام OFDM اشاره كرد كه در آن از تعدادي از پرتوهاي ليزري براي رمزگشايي رشته هاي متفاوت از اطلاعات در نورهاي رنگي متفاوت استفاده مي شود و در نهايت تمامي اين اطلاعات از طريق يك فيبر نوري واحد انتقال داده مي شوند. فناوري كه مي تواند به واسطه استفاده از بيش از 500 پرتو ليزري پرهزينه و پر مصرف باشد.
از اين رو محققان تلاش كردند راهكاري بيابند تا بتوانند با تك پرتو ليزري داراي پالسهاي به شدت كوتاه اطلاعات را با سرعتي بالا انتقال دهند. در اين پالس هاي نوري تعدادي از رنگ هاي گسسته نوري وجود دارند كه به «فركانس شانه اي» شهرت دارند. زماني كه اين پالسها از ميان يك فيبر نوري انتقال داده مي شوند، مي توان رنگهاي متعددي را به آنها افزود يا از آنها استخراج كرد و يا با تركيب آنها با يكديگر 350 رنگ متفاوت را به وجود آورد كه مي توان هر يك از آنها را در قالب جريان اطلاعاتي ويژه خود رمزگشايي كرد.
در اين فناوري جديد، استفاده از شيوه هاي سنتي جداسازي رنگها در انتهاي فيبرنوري كارايي ندارد از اين رو محققان ابزاري كه به «تبديل نوري سريع فوريه» شهرت دارد را در انتهاي فيبر نوري كار گذاشتند تا با استفاده از آن بتوانند جريان اطلاعاتي را با سرتي بالا دريافت كنند.
تبديل فوريه معادله مشهور رياضي است كه مي تواند بر اساس زماني كه بخش هاي مختلف پرتو دريافت مي شوند، نورهاي متعددي را از يك پرتو نوري ورودي استخراج كند. محققان با به كار گرفتن اين معادله در قالب نوري توانستند نور دريافت شده را به چندين مسير كه در زمانهاي متفاوت به مقصد مي رسند، تبديل كرده و آنها را دوباره در يك ردياب تركيب كنند.
منبع: جام جم
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است
ارسالها: 1460
#27
Posted: 24 May 2011 11:48
ساخت حافظه كوانتومي
نخستين حافظه كوانتومي كه ميتواند درهمتنيدگي كوانتومي را ذخيره كند و باز پس بدهد، در سوئيس ساخته شد. درهمتنيدگي از پديدههاي شگرف و رازآميز فيزيك كوانتومي است كه باعث ميشود دو ذره (يا دو سيستم) در وضعيت يكديگر شريك باشند و در واقع يك تابع موج كوانتومي مشترك داشته باشند. در نتيجه، اندازهگيري روي هر يك از اين ذرات، وضعيت ذره ديگر را نيز – هر چه قدر هم دور باشد – تحتتاثير قرار ميدهد. اين «اثر از دور»، هسته اصلي بسياري از فناوريهاي شگرف فيزيك مدرن، نظير رمزنگاري كوانتومي، ترابري كوانتومي و محاسبات كوانتومي است. ديدگاه بسياري از فيزيكدانان اين است كه درهمتنيدگي، منبعي است مثل آب يا انرژي كه ميتوان از آن بهره گرفت و مايلند كه بتوانند درهمتنيدگي را توليد كنند، استفاده كنند و حتي آن را ذخيرهكنند. در 40 سال اخير، پژوهشهاي بسياري در زمينه توليد و استفاده از درهمتنيدگي صورتگرفته است، اما تا به امروز موفقيتي در ذخيرهسازي آن به دست نيامده بود.
اخيرا "كريستوف كلاسِن" و همكارانش در دانشگاه ژنو توانستند نشان دهند كه چگونه ميتوان درهمتنيدگي را ذخيرهكرد و آن را به شكل اوليهاش، آزادكرد. دستگاه آنها متشكل از دستهاي از اتمهاي نئوديميوم است كه در بدنه يك بلور سيليكات ايتربيوم جاسازي شدهاند. اين سيستم بعد از سرد شدن ميتواند فوتونها را جذب و ذخيرهكند. اين گروه سوئيسي يك زوج فوتون درهمتنيده توليد كردند. يكي از آنها را به داخل اين سيستم فرستادند تا ذخيره شود. وقتي فوتون جديدي از اين سيستم ساطع شد، آنها به روش متعارف موسوم به "آزمايش بِل"، اين فوتون و فوتون ديگر (زوج آن) را آزمودند و مشاهده كردند كه اين دو نيز درهمتنيده هستند.
اين مشاهده به چند دليل مختلف، بسيار قابل توجه است. نخست اين كه براي بقاي درهمتنيدگي، لزوماً همه بدنه بلور – كه شيئي به ابعاد تقريبي يك سانتيمتر است – بايد در درهمتنيدگي دخيل باشد. مبادله درهمتنيدگي بين فوتون (يك موجود ميكروسكوپي يا ريزمقياس) و بلور (جسم ماكروسكوپي يا بزرگ مقياس) امري فوقالعاده است. دوم، توانايي انتقال درهمتنيدگي از يك فوتون متحرك به يك جسم ثابت (بلور) است و با توجه به اين كه اين آزمايش با فوتونهاي طول موج مخابراتي (1338 نانومتري) انجام شدهاست، نشان ميدهد كه درهمتنيدگي متحرك با سرعت نور ميتواند ساكن شود و دوباره به حركت درآيد.
اما شايد شگفتآورترين وجه ماجرا آن باشد كه بشر موفق شدهاست درهمتنيدگي را ذخيره و بازتوليد كند. درهمتنيدگي پديدهاي بسيار گذرا و ناپايدار است و به آساني در برهمكنش ذره و محيط، از بين ميرود. توانايي ذخيره اين پديده كوانتومي، در را به روي فناوريهاي جديدي، همچون تكراركنندههاي كوانتومي و حتي شايد روزي مخابرات و اينترنت كوانتومي باز ميكند.
منبع : شبكه فيزيك هوپا
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است
ارسالها: 1460
#28
Posted: 31 May 2011 14:34
فتوولتاييك
فتوولتاييك(به انگليسي: Photovoltaics) يا به اختصار PV به يكي از انواع سامانههاي توليد برق از انرژي خورشيدي ميپردازد. در اين روش با بكارگيري سلولهاي خورشيدي، توليد مستقيم الكتريسيته از تابش خورشيد امكان پذير ميشود. سلولهاي خورشيدي از نوع نيمه رسانا ميباشند كه از سيليسيوم يعني دومين عنصر فراوان پوسته زمين ساخته ميشوند. وقتي نور خورشيد به يك سلول فتوولتاييك ميتابد، بين دو الكترود منفي و مثبت اختلاف پتانسيل بروز كرده و اين امر موجب جاري شدن جريان بين آنها ميگردد. مي توان فتوولتايك را در دسته فناوريهاي انرژيهاي تجديد پذير (نوشو) قرار داد.
انرژي خورشيدي
مقدار انرژي تابشي خورشيد بر روي كره زمين ۶۰۰۰ برابر كل مصرف انرژيهاي ساليانه بر روي زمين است كه اين مطلب نشان دهنده اهميت توجه به اين منبع در تامين نيازهاي روزمره بشر است. اگر تا به حال انرژي خورشيدي رقيبي جدي براي سوختهاي فسيلي محسوب نميشده است، به دليل پايين بودن تاريخي قيمت سوختهاي فسيلي بوده است. اگر چه هنوز هم فناوري استفاده از انرژي خورشيدي به بلوغ خود نرسيده است، اما رسيدن به اين تكامل نزديك است. بسياري از كشورهاي جهان در تلاشند تا با جايگزيني انرژي خورشيدي در توليد حرارت و الكتريسيته حداكثر استفاده از اين منبع انرژي را به دست آورده و زيانهاي ناشي از مصرف سوختهاي فسيلي را كاهش دهند.
تاريخچه فتوولتاييك
عبارت فتوولتاييك "Photovoltaic" تـركـيـبي از كلمه يونانـي "Photos" به معـني نـور با "Volt" به معناي توليد الكتريسيته از نور است. كشف پديده فتوولتاييك به فيزيكدان فرانسوي Edmond Becquerel نسبت داده ميشود كه در سال ۱۸۳۹ با چاپ مقالهاي (Becquerel , ۱۸۳۹) تجربيات خود را با باتريتر (Wet Cell) ارائه نمود. او مشاهده نمود كه ولتاژ باتري وقتي كه صفحات نقرهاي آن تحت تابش نور خورشيد قرار ميگيرند، افزايش مييابد.
اما اولين گزارش از پديده PV در يك ماده جامد در سال ۱۸۷۷ بود وقتيكه دو دانشمند كمبريج R.E. Day و W.G.Adams در مقالهاي به انجمن سلطنتي تغييراتي كه در خواص الكتريكي سلنيوم وقتي كه تحت تابش نور قرار ميگيرد را، توضيح دادند ( Adams and Day , ۱۸۷۷ ).
در سـال ۱۸۸۳ Charles Edgar Fritts كه يك مهندس برق اهل نيويورك بود، يك سلول خـورشـيدي سلنيومي ساخت كه از برخـي جهات شـبـيه به سـلـولـهاي خورشـيـدي سيليكوني امروزي بود. اين ســلـول از يك ويـفـر نازك سـلنيوم تشـكيـل شده بـود كه با يك تـوري از سـيـمـهـاي خيـلي نازك طـلا و يك ورق حفاظـتي از شـيشه پوشانده شده بود. اما سـلول سـاخت او خـيلي كم بازده بود. بازده يك سـلول خورشيدي عبارت از درصدي از انرژي خورشيدي تابيده به سطح آن ميباشد كه به انرژي الكتريكي تبديل شده باشد. كمتر از ٪۱ انرژي خورشيدي تابيده شده به سطح اين سلول ابتدايي به الكتريسيته تبديل ميشد. با وجود اين، سلولهاي سلنيومي سرانجام در نورسنجهاي عكاسي به طور وسيعي بكار گرفته شد.
سلولهاي خورشيدي (فتوولتاييك)
عنصر اصلي فناوري فتوولتاييك، سلول خورشيدي است. سلولهاي فتوولتاييك (PV) كه عموم آن را با نام سلولهاي خورشيدي ميشناسند، از مواد نيمه رساناي حالت جامد تشكيل شدهاند. سيليكون، عموميترين ماده نيمه رسانا است كه به واسطهٔ فراواني آن در سلولهاي PV مورد استفاده قرار ميگيرد. اگر چه سليكون عنصر فراواني است و درصد زيادي از پوسته زمين را تشكيل ميدهد، ولي سلولهاي سيليكوني به خاطر فرآيند ساخت و خالص سازي سيليكون، قيمت بالايي دارند .
فناوريهاي مختلف سلولهاي خورشيدي
سيستمهاي فتوولتاييك كه در حال حاضر به صورت صنعتي توليد ميشوند، از نظر فناوري به دو دسته كلي سيليكون كريستالي به عنوان فناوري نسل اول و فيلم-نازك به عنوان فناوري نسل دوم دستهبندي ميگردد. سلولهاي سيليكون كريستالي به انواع مونوكريستالي، پليكريستالي و كريستال نواري تقسيم ميگردد. فناوريهاي كليدي و مهم فيلم-نازك را نيز ميتوان شامل a-Si، CIS و CIGS و CdTe دانست. نسل سوم سلولهاي فتوولتاييك نيز كه بيشتر در سطح آزمايشگاهي توليد ميشوند و مراكز پژوهشي در حال توسعه آنها ميباشند، به سلولهايي اطلاق ميشود كه توانايي عبور از حد Shockley-Queisser را دارند يعني داراي بازده نامي بالاتر از ۳۲٪ ميباشند. از انواع اين سلولها ميتوان به نانوسازههاي سيليكوني، مبدلهاي Up/Down، سلولهايHot Carrier و سلولهاي ترموالكتريك يا Hot Lattice اشاره كرد.
توليد سلولهاي خورشيدي در جهان
بازار جهاني توليد سلولهاي PV با رشد چشمگيري در حال پيشرفت است. اين رشد از سال ۲۰۰۳ در حدود ۵۰٪ در سال بوده است. در سال ۲۰۰۶ ظرفيت توليد سلولهاي فتوولتاييك در سطح جهان به ۲،۵۲۰ مگاوات رسيد. در اين سال سهم سلولهاي فتووولتاييك كريستالي بيش از ۹۰٪ و سهم سلولهاي PV فيلم-نازك در حدود ۸٪ بوده است. با توجه به رشد سريعتر توليد سلولهاي PV فيلم-نازك (سالامه در حدود ۸۰٪) پيش بيني ميگردد تا سال ۲۰۱۰ رقم سهم اين سلولها به ۲۵٪ تا ۳۰٪ برسد.
رقم توليد سلولهاي فتوولتاييك در سال ۲۰۰۷ به بيش از ۳٫۴ گيگاوات رسيده است. در اين بين شركتهاي ژاپني كه با روند رو به كاهش سهم خود از توليد سلولهاي فتوولتاييك در جهان مواجه هستند، در حدود ۲۶٪ بازار را در اختيار داشته اند. شركتهاي چيني ولي با رشد خيره كننده از سهم ۲۰٪ در سال ۲۰۰۶ به ۳۵٪ در سال ۲۰۰۷ دست يافته اند.
نصب سلولهاي خورشيدي در جهان
ظرفيت نصب شده فتوولتاييك در سال ۲۰۰۷ در جهان به ركورد بيش از ۲٫۸26 مگاوات رسيده است. در اين بين، كشور آلمان با در دست داشتن ۴۷٪ ظرفيت نصب شده جهان به ۱٫۳۲۸ مگاوات رسيده است. پس از آلمان، اسپانيا با رشد خيره كننده ۴۸۰ درصدي و در دست داشتن ۲۳٪ از ظرفيت جهان به رقم ۶۴۰ مگاوات رسيده است. پس از اين دو كشور، ژاپن با ۲۳۰ مگاوات و آمريكا با ۲۲۰ مگاوات و در دست داشتن حدود ۸٪ بازار جهاني در رتبههاي بعدي قرار دارند.
منبع : شبكه فيزيك هوپا
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است
ارسالها: 1460
#29
Posted: 31 May 2011 14:51
۳ سفينه بيگانه در راه زمين
صبح روز - 7 خرداد 1390 - يكي از نشريات داخل كشور نوشت: «3 سفينه كه يكي از آنها 240 كيلومتر قطر دارد، هماكنون پشت مدار پلوتو است و تا پاييز سال آينده به مدار زمين ميرسد». شما اين مطلب را باور ميكنيد؟
ابتدا اين مطلب را تمام و كمال بخوانيد تا در مورد جزئيات آن بحث كنيم.
«مشاهده بشقابپرندهها (يوفو) به ويژه در اواسط قرن بيستم در نقاط مختلف جهان بارها و بارها گزارش شد، به حدي كه ديگر ناديده گرفتن اشياي عجيب و غريبي كه هر ازچند گاهي در آسمان رويت ميشدند، بدون اينكه هيچ توضيحي بتوان درباره ماهيتشان ارائه كرد، ممكن نبود. در اين راستا سرويسهاي ويژه در كشورهاي مختلف دنيا شروع به احداث واحدهاي محرمانه و خاص براي دفاع هوايي كردند و لابراتوارهاي مخفي براي تحقيق درباره اين وقايع شكل گرفت. اخبار محرمانهاي كه هرازگاهي از اين لابراتوارها و مراكز تحقيقاتي سري به بيرون درز ميكند، بيانگر آن است كه دانشمندان پس از اين همه سال تحقيق و بررسي موفق شدهاند قطعاتي از سفينههاي بيگانگان فضايي و يا حتي خود فضاييها را مورد مطالعه قرار دهند. به هرحال با گذشت زمان، علم به طور قطع اين مشكل را نيز از سر راه برميدارد، چنانكه برخي شواهد حاكي از آن است كه در اين عرصه كشفيات خارقالعادهاي انجام شده است و شاهد اين مدعا اخبار جنجالي و مهيجي است كه به تازگي از گروه تحقيقاتي «SETI» به بيرون درز كرده است. اين گروه با عنوان «مركز ويژه تحقيقات و جمعآوري اطلاعات درباره فضاييها» يك سازمان مستقل غيرتجاري است. در اين اخبار چنين آمده است: «۳ سفينه غولپيكر به سمت زمين در حركتاند، بزرگترين آن ها ۲۴۰ كيلومتر پهنا دارد و ۲ سفينه ديگر كوچكترند. در حال حاضر اين اشياء فضايي خارج از مدار پلوتن هستند.
اين سفينه ها توسط سيستم تحقيقاتي «هارپ» رديابي شدهاند. بخشي از ماموريت اين سيستم كه در آلاسكا واقع شده، تحقيق درباره رويدادهاي فضايي و رديابي سيگنالهاي مشكوك از اعماق فضاست. به گفته محققان مجموعه SETI، اين اشياء ويژگيهايي دارند كه تنها مي توان گفت سفينه هاي فضايي هستند و زماني كه به مدار مريخ برسند، به خوبي توسط تلسكوپهاي اپتيكال قابل رويت خواهند بود. ظاهرا دولت آمريكا نيز در جريان اين واقعه قرار گرفته است.
نكته ديگر اين است كه به گفته محققان، طبق محاسبات اين سفينهها دسامبر ۲۰۱۲ به زمين ميرسند!
تاريخي كه براي رويارويي احتمالي با تمدن فضايي تخمين زده شده، به نوعي با تقويم معروف و قديمي Mayan ارتباط پيدا ميكند چرا كه اين تقويم نيز ۲۱ دسامبر ۲۰۱۲ خاتمه يافته است. آيا اين تنها يك تصادف است؟ شايد، گرچه محققان مجموعه تلسكوپهاي SETI نيز كه ۵۰ سال است به طور دائم در حال رصد فضا براي رديابي بيگانگان هستند، اميدوارند چنين باشد، با وجود تمامي يافتههاي بهدستآمده، بسياري محققان معتقدند ما در عرصه كشف ناشناختههاي اين جهان عظيم و كهكشانها و سيارات تنها گروهي تازه وارد محسوب ميشويم، چرا كه تمدنهاي ديگري علاوه بر تمدن ما ميلياردها سال است كه در حال رصد عالم هستياند.
در اين رابطه شايعات و اخباري نيز منتشر شده است مبني بر آنكه آمريكايي ها بسياري از اطلاعات را درباره يافتههاي به دستآمده روي سطح كره ماه در قالب اسناد محرمانه خود طبقهبندي كردهاند. يك مقام عاليرتبه چيني و عضو برنامه فضايي اين كشور چندي پيش تصاويري را ارائه كرد كه ردپاهايي را روي سطح كره ماه نشان ميداد. اين مقام عاليرتبه اعلام كرد كه اين اطلاعات را از يك منبع معتبر به دست آورده است. وي آمريكاييها را به پنهانسازي اطلاعات و يافتهها در اين زمينه متهم كرد. روي اين عكسها تاريخ ۳ آگوست ۱۹۶۹ درج شده بود يعني ۲ هفته پس از اين كه آرمسترانگ و آلدرين در تاريخ ۲۰ جولاي ۱۹۶۹ قدم روي سطح كره ماه گذاشتند.
اين شواهد نشان مي دهد، كه مواد و شواهد به دست آمده از اين ماموريت توسط ناسا مورد مطالعه قرار گرفته و سپس در قالب اسناد محرمانه طبقهبندي شده است. نيويوركتايمز نيز سال گذشته يك گزارش افشاگرانه ديگر در اين باره منتشر كرد. در اين گزارش «مائو كان» يك مقام عاليرتبه چيني اعلام كرده بود كه بيش از هزار عكس از آرشيو مخفي ناسا به دستش رسيده كه نه تنها ردپاهايي را روي سطح ماه نشان ميدهد، بلكه حتي استخوانهاي انساني را به تصوير كشيده كه برخي از اجزاي آن نيز ناقص است.
در گزارش هاي ناسا در اين مورد چنين آمده بود كه به احتمال قوي اين اسكلتهاي ناقص از يك سفينه فضايي روي سطح كره ماه انداخته شده است و شايد فضاييها برخي نمونههاي بافتها را براي تحقيقات نزد خود نگه داشتهاند. اين عكسها توسط يك كاوشگر ماه گرفته شده بود و نبود هوا ضبط جزئيات دقيق از مدار ماه را امكانپذير ميكرد، به گونهاي كه تصاوير استخوانها كاملا واضح و قابل شناسايي بود.
دكتر «كن جانستون»، رئيس سابق بخش كنترل ديتا و عكسهاي آزمايشگاه كره ماه ناسا، در اين رابطه چنين اظهارنظر كرده است كه فضانوردان آمريكايي بقايا و ويرانههاي قديمي را روي سطح كره ماه كشف و عكسبرداري كردهاند كه سرمنشاء آنها طبيعي نبود و به نوعي ساخته دست يك تمدن بود. وي از توضيح بيشتر در اين باره خودداري كرد.
با اين تفاسير به نظر ميرسد فضانوردان آمريكايي مكانيسمهاي ناشناخته عظيمي را روي سطح كره ماه ديدهاند. تمامي اين اطلاعات توسط دولت آمريكا در قالب اسناد محرمانه طبقهبندي شده است. حال اين پرسش مطرح ميشود كه آيا تمامي اين وقايع يك حقيقت انكارناپذير است يا تنها حدس و گمانهاي تقريبي است. براي يافتن پاسخ اين پرسش بايد تا دسامبر ۲۰۱۲ منتظر بمانيم».
انصافا اين مطلب مولفههاي باورپذير زيادي دارد: توهم توطئه، ارضاي حس كنجكاوي مخاطب، پنهانكاري دولتهاي غربي، نام بردن از افرادي با نام دانشمند، استناد به اسناد طبقهبنديشده كه دسترسي به آنها براي عموم مردم ناممكن است، آخرالزمان و مواردي از اين دست. بنده ميگويم اين مطلب سراسر اشتباه است. چرا؟ استدلالهاي زير را بخوانيد تا بهتر متوجه شويد.
1- يوفو يا اشياي پرنده ناشناس ساليان درازي است كه توجه مردم را به خود جلب كرده است. گزارشهاي بسياري از مشاهده اجرام پرنده ناشناس در شرايط مختلف جوي مطرح شده كه در اغلب آنها، فرد گزارشدهنده در وضعيت طبيعي قرار نداشته و شرايط جوي هم طوفاني بوده است. تاكنون بارها و بارها دانشمندان به بررسي اين گزارشها پرداختهاند و جالب اينكه براي تقريبا تمام آنها توضيحي طبيعي يافتهاند. اغلب اين گزارشها مربوط به پديدههاي طبيعي متنوعي است كه ماهيت كامل برخي از آنها براي دانشمندان هنوز مشخص نيست؛ اما ميل بشر به كشف ناشناختهها بسيار قويتر از آن است كه توضيح پديدهاي طبيعي را بهجاي موضوع شگفتانگيز موجودات فضايي بپذيرد. آذرگويها، صاعقههاي توپي، روشنايي غيرمعمول سيارات در شرايط خاص نجومي، پديدههاي جوي مانند ابرهاي شبتاب و ... از جمله اين پديدههاي طبيعي هستند. راستي تاكنون از خود پرسيدهايد چرا در ميان اين همه گزارشهاي مختلف از مشاهده يوفو، خبري از يك دانشمند يا يك فرد تحصيلكرده نيست؟
2- پروژه ستي (SETI) كه مخفف عبارت «جستجوي هوشمندان فرازميني» است، با هدف شناسايي پيامهاي راديويي موجودات هوشمند فرازميني فعاليت ميكند و با استفاده از آنتنهاي راديويي قوي از جمله تلسكوپ 350 متري آريسبو كه بزرگترين بشقاب راديويي روي زمين است، درتلاش است نشانههايي از پيامهاي الكترومغناطيسي ارسالي موجودات هوشمند فرازميني را آشكار كند. با اين حال هنوز هيچ نشانهاي از اين پيامهاي احتمالي بهدست نياورده است.
3- كشف 3 سفينه فضايي در وراي مدار سياره كوتوله پلوتو و تعيين ابعاد يكي از آنها كه 240 كيلومتر پهنا دارد، ادعاي كوچكي نيست. براي اينكه بتوان وجود جسمي را در فضا تشخيص داد، تنها 2 راه وجود دارد، يكي شناسايي اثر گرانشي جسم مورد نظر و ديگري دريافت امواج الكترومغناطيسي از آن. سفينههاي فضايي حتي در ابعاد 240 كيلومتر نيروي گرانشي آنچناني ندارند كه بتوانند روي حركت اجسام بزرگ منظومه شمسي (سيارات، قمرهاي سيارات، سياركها و برخي دنبالهدارهاي بزرگ) تاثير بگذارند. (دقت كنيد بيشتر فضاي داخلي اين سفينهها خالي است و به همين دليل جرم اين سفينه در مقايسه با اجرام سماوي هماندازه بسيار كمتر است). براي اينكه بتوان اين تاثيرگذاري را تشخيص داد، ميبايست براي دوره زماني قابل توجهي تاثيرات گرانشي متقابل اين اجسام را بررسي كرد و اين درحالي است كه پروژههاي فعلي رصدي اجرام كمربند كوييپر به زحمت ميتوانند اجسامي كوچكتر از 1000 كيلومتر را تشخيص دهند؛ چه رسد به جسمي 240 كيلومتري كه خيلي سريع از كنار اين اجرام عبور ميكند. (به منطقه پشت سياره نپتون از فاصله 30 واحد نجومي از خورشيد تا فاصله 500 واحد نجومي، كمربند كوييپر گفته ميشود. هر واحد نجومي معادل فاصله متوسط زمين تا خورشيد يا حدود 150 ميليون كيلومتر است)
اگر منظور خبر اين باشد كه اين اندازهگيري به روشي مانند رادار يا تداخلسنجي انجام شده، بايد گفت كه اجسام موجود در اين فاصله بهقدري دور هستند كه پرتوهاي رسيده از زمين به آنها فوقالعاده كمانرژي است و بههمين دليل، تاكنون كسي نتوانسته با اين روشها ماهيت سيارات كوتوله كمربند كوييپر و دنبالهدارهاي موجود در آن را تشخيص دهد؛ سفينه فضايي كه جاي خود دارد.
4- پروژه هارپ، آزمايشي است براي بررسي يونوسفر زمين و متاسفانه برخي افراد، خواسته يا ناخواسته آن را به هر پديده طبيعي و غيرطبيعي رويداده در ساليان اخير مرتبط ميكنند. (براي آنكه در مورد هارپ بيشتر بدانيد، اينجا را كليك كنيد). در ضمن، موقعيت پروژه هارپ براي آشكارسازي اجرامي كه در صفحه دايرهالبروج حركت ميكنند (مانند سيارات) بسيار بد است، چرا كه در آسمان آلاسكا، اجرام منظومه شمسي در ارتفاع بسيار پاييني از افق حركت ميكنند و اين درحالي است كه هارپ اصولا براي بررسي محدوده بالاي سر خود طراحي شده است.
5- اگر ابعاد اين سفينه فضايي واقعا 240 كيلومتر باشد، از حوالي مدار سياره اورانوس نيز با تلسكوپهاي آماتوري قابل تشخيص است و نيازي نيست تا مدار مريخ نزديك شود. نزديكترين فاصله اورانوس با زمين 18.2 واحد نجومي است و نزديكترين فاصله مريخ با زمين حدود نيم واحد نجومي!
6- اينكه در دسامبر 2012 چه اتفاقي خواهد افتاد، موضوعي است كه خيلي در مورد آن بحث شده و فرضيههاي متعددي از چگونگي نابودي زمين در آن مطرح شده است. واقعيت اين است كه در دسامبر 2012، دوره طولاني تقويم مايايي به پايان ميرسد و تقويم جديد از نو آغاز ميشود. لحظهاي كه به گفته رييس ماياي باستان «اتفاق مهمي روي خواهد داد»، شبيه به لحظه تحويل سال در تقويم هجري شمسي است و اهميت آن هم چيزي بيش از اين نيست. متاسفانه اشتباه در ترجمه متون باستاني مايا و برداشت شخصي برخي افراد، اين رويداد شناختهشده را به سوژه داغ فيلمهاي هاليوودي تبديل كرده است. براي كسب اطلاعات بيشتر در اين مورد، .
7- فرض كنيد اين سفينه در پشت مدار پلوتو (با فاصله 40 واحد نجومي از خورشيد) وجود دارد و ميخواهد تا دسامبر 2012 يعني 19 ماه ديگر به زمين برسد. براي اينكه سرعت زياد اين جسم را درك كنيد، به مدار دنبالهدار هالي دقت كنيد. دنبالهدار هالي هر 76 سال يكبار به دور خورشيد ميگردد. در نزديكترين فاصله، اين دنبالهدار به 0.6 واحد نجومي از خورشيد ميرسد و در دورترين فاصله به 35 واحد نجومي از خورشيد. 35 واحد نجومي جايي بين مدار نپتون و پلوتو است. براي آنكه دنبالهدار هالي از دورترين فاصله مداري به نزديكي مدار زمين برسد، 38 سال يا 456 ماه زمان نياز دارد.
اين درحالي است كه سفينه موردنظر 19ماهه مسافت بيشتري را طي ميكند و بنابراين سرعت متوسط آن حداقل 24 برابر سرعت دنبالهدار هالي است. اگر مسير حركت سفينه را خطي مستقيم فرض كنيم، سرعت متوسط آن براي رسيدن به زمين 430هزار كيلومتر بر ساعت يا 119 كيلومتر بر ثانيه است، با اين سرعت ميتوان در كمتر از 1 ساعت از زمين به ماه رسيد! (توجه داشته باشيد كه مسير حركت اين فضاپيما تحت تاثير گرانش خورشيد يك منحني است و بنابراين، مقدار سرعت متوسط بيشتر از اين مقدار خواهد بود و سرعت لحظهاي در زمان رسيدن فضاپيما به مدار زمين حدود 130 كيلومتر بر ثانيه است. با اين حال فرض ميكنيم بيشترين سرعت فضاپيما همان 119 كيلومتر بر ثانيه باشد) . براي مقايسه، جالب است بدانيد سريعترين ابزاري كه انسان تاكنون روانه فضا كرده، فضاپيماي ويجر1 است كه پس از 33.5 سال سفر ميانسيارهاي و كمك از جاذبه سيارات براي افزايش سرعت، هماكنون به فاصله 117 واحد نجومي از خورشيد رسيده و با سرعت 3.6 واحدنجومي بر سال (17 كيلومتر بر ثانيه) از خورشيد دور ميشود.
ممكن است بگوييد فضاييهايي كه توانستهاند فضاپيمايي به قطر 240 كيلومتر بسازند، حتما به فناوري دستيابي به سرعتهاي بسيار زياد هم رسيدهاند. بياييد حساب كنيم اين فضاييها چند وقت است كه در راه هستند. نزديكترين منظومه ستارهاي به زمين، منظومه آلفا-قنطورس در صورتفلكي قنطورس است و نزديكترين ستاره اين منظومه به خورشيد، ستاره پروكسيما-قنطورس كه 4.2 سالنوري (40هزارميليارد كيلومتر) با زمين فاصله دارد. اگر اين فضاپيما از اين منظومه بهراه افتاده باشد و سرعتش هم در تمام طول مسير ثابت مانده باشد، آنگاه 335 ميليارد و 300ميليون ثانيه در راه بوده تا به زمين برسد، اين مقدار يعني 10600 سال؛ به عبارت ديگر، آنها حدود 11هزار سال پيش از منظومه آلفا قنطورس به راه افتادهاند تا 19 ماه ديگر به زمين برسند. تازه اين در شرايطي است كه فرض نكنيم آنها در حال گشتوگذار در فضاي ميانستارهاي بودهاند تا به اينجا برسند. منظومههاي ستارهاي دورتر هم كه جاي خود دارند.
8- متاسفانه خيلي از افراد اين دو موضوع را با هم اشتباه ميگيرند، اول اينكه آيا غير از زمين، در جاي ديگري در جهان حيات وجود دارد و دوم، اينكه آيا يوفوها مربوط به همان موجودات فرازميني هستند كه به زمين سرك ميكشند. پاسخ سوال اول بسيار روشن است: تعداد ستارگان موجود در كهكشان راهشيري چيزي حدود 200 ميليارد عدد است كه حداقل نيمي از آنها داراي منظومههاي سيارهاي هستند. اينها غير از مقدار تخميني 400 ميليارد سياره ديگري است كه دانشمندان بهتازگي كشف كردهاند در فضاي ميانستارهاي سرگردانند. كهكشان راهشيري هم يكي از چندصدميليارد كهكشاني است كه تخمين زده ميشود در عالم قابل مشاهده وجود داشته باشد. بنابراين هرقدر احتمال وجود حيات را اندك درنظر بگيريم، بازهم تعداد قابل توجهي سياره نامزد وجود حيات فقط در كهكشان خودمان وجود خواهد داشت. ديگر كهكشانها كه جاي خود دارند.
از سوي ديگر، اگر معادله مشهور فرانك درك را حل كنيد، ميبينيد كه در حال حاضر حدود 50 تمدن فرازميني در پهنه كهكشان راهشيري وجود دارد كه به سطحي از تمدن دست يافته كه ميتوان با آنها ارتباط برقرار كرد. براي كسب اطلاعات بيشتر،
اما پاسخ به اين سوال كه آيا اين موجودات در گذشته با زمينيها ارتباط برقرار كردهاند يا گزارشهاي رسيده درمورد يوفوها مرتبط با اين موجودات است، بسيار دشوار است. از عمر عالم 13 ميليارد و 750 ميليون سال ميگذرد. كهكشان ما، راهشيري حدود 12 ميليارد و 700 ميليون سال عمر دارد. سن خورشيد، ستاره و تنها منبع انرژي منظومه شمسي به 5 ميليارد سال رسيده و از تشكيل سياره زمين بيش از 4.5 ميليارد سال ميگذرد. نخستين گونههاي حيات 4 ميليارد سال پيش روي زمين پديدار شدند و در طول اين زمان بسيار طولاني، حيات روي زمين چندين و چند بار تا مرز انقراض كامل پيش رفته است. با اين حال، انسان به عنوان پيشرفتهترين موجود زنده روي زمين فقط 100 سال است كه آنقدر پيشرفت كرده كه بتواند دنياي اطراف خود را بهتر بشناسد و با فضاهاي دوردست ارتباط برقرار كند. اگر همين حسابوكتاب را براي ديگر اجرام موجود در عالم و منظومههاي ستارهاي دور و نزديك انجام دهيد، ميبينيد كه ممكن است تمدنهاي فرازميني فراواني در گذشته پديد آمده و هماكنون نابود شده باشند. اما اين ايده كه موجودات فرازميني پيشرفته و توانمندي كه توانستهاند ابزاري براي سفر در فواصل كيهاني اختراع كنند و چنين زحمتي را تحمل كردهاند تا به زمين برسند، صرفا با زمينيها قايمباشك بازي ميكنند و آنها را سركار ميگذارند، خيلي با عقل جور درنميآيد!
9- در مورد برنامه آپولو و برنامههاي سفر به ماه كه اطلاعات تاريخي بسيار زيادي وجود دارد كه براي كسب اطلاعات بيشتر ميتوانيد به آنها مراجعه كنيد. اما در مورد ادعاي تصاوير ارسالي از وجود استخوان بر سطح ماه، آنهايي كه با نورشناسي آشنايي دارند، ميدانند براي آنكه ماهوارهاي از ارتفاع 100 كيلومتري سطح ماه بخواهد چيزي مثل يك استخوان را با وضوح كامل در سطح ماه تشخيص دهد، ميبايست حداقل بتواند جسمي به ابعاد 1 سانتيمتر را تفكيك كند (يعني كوچكترين نقطه تصوير متناظر با مربعي به ضلع 1 سانتيمتر باشد) و براي چنين تفكيكي به تلسكوپي با گشودگي 6.7 متر نياز داريم. اين درحالي است كه تلسكوپ فضايي هابل كه در سال 1990 / 1369 در مدار زمين قرار گرفته، آينهاي به قطر 2.4 متر دارد و تلسكوپ فضايي جيمزوب كه قرار است سال 2013 / 1392 به فضا پرتاب شود از آينهاي 6.5 متري بهرهمند خواهد شد. وجود دوربيني به گشودگي چند متر سوار بر فضاپيمايي روباتيك، آنهم چهلوچند سال پيش، چيزي است كه از توان بشر آن روز خارج بود. حتي ماهوارههاي زميني هم از وجود چنين دوربيني بيبهرهاند! براي آنكه ببينيد دوربينهاي ماهوارههاي فعلي چه جزئياتي را ميتوانند در سطح ماه تشخيص دهند،
هنوز فكر ميكنيد اين 3 سفينه فضايي وجود دارند و تا 19 ماه ديگر به زمين ميرسند؟ نظرات خود را براي بنده بفرستيد تا در مورد آنها بحث كنيم. كسي چه ميداند، شايد شما توانستيد بنده را قانع كنيد!
منبع: خبرآنلاين
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است
ارسالها: 1460
#30
Posted: 31 May 2011 15:00
افسانه ناپديد شدن يخهاي بام دنيا به واقعيت ميپيوندد؟
محققان سازمان تحقيقات فضايي هند با استفاده از تصاوير ماهوارهاي در تحقيقاتي كه 15 سال به طول انجاميد، دريافتند كه 75 درصد از يخهاي هيمالايا در حال كم شدن هستند.
به گزارش سرويس پژوهشي ايسنا، هدف از اين پروژه، بررسي پايههاي علمي افسانه ناپديد شدن يخهاي بام دنياست. بررسي اين محققان هندي در پي هشدار يك كميسيون تخصصي زيستمحيطي بوده است كه اعلام ميكرد يخهاي بام دنيا تا سال 2035 به طور كامل از بين ميروند. بررسيهاي محققان سازمان تحقيقات فضايي هند، اگرچه پيشبينيهاي كميسيون تجسس را تائيد نميكرد، اما با اين وجود، دلايل نگران كنندهاي را در مورد كاهش يخهاي اين سلسله جبال ارائه داد.
مدير اين پروژه در مركز كاربردهاي فضايي در احمدآباد هند در اين خصوص اظهار كرد: نميتوانم بگويم كه ما در شرايط خوبي قرار داريم، چرا كه ميبينيم 75 درصد از يخها كم شدهاند. ما اين نتايج را به زودي در يك مجله علمي منتشر ميكنيم.
بر پايه اين گزارش، اين تحقيقات حوزههاي آبخيز ايندوس، گنگ، براماپوترا و مناطقي از چين، نپال، بوتان و پاكستان را بررسي كرده است. همچنين سازمان تحقيقات فضايي هند تائيد كرده است كه در 15 سال اخير ابعاد يخها به طور متوسط 3.75 كيلومتر كاهش يافته و 17 درصد نيز از سال 1989 هيچ تغييري را به ثبت نرساندهاند و 8 درصد نيز درحال حاضر در فاز توسعه قرار دارند.
منبع: خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است