ارسالها: 12930
#51
Posted: 1 Mar 2015 22:40
تجمع معلمان معترض در تهران، خوزستان و چند استان ایران
شماری از معلمان ایران در اعتراض به "تبعیض بین کارکنان دولت و کمی بودجه آموزش و پرورش" در تهران، خراسان رضوی، خوزستان و چند استان دیگر تجمع کردند.
معلمان معترض، خواستار اجرای کامل نظام و حقوق هماهنگ کارکنان دولت هستند، به این صورت که معلمان دارای مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به اندازه سایر کارمندان دولت با مدرک مشابه حقوق بگیرند.
آنان میگویند که در مقایسه با سایر کارمندان دولت، حقوق معلمان با مدارک تحصیلی مشابه، کمتر است.
یکی از معلمان در حاشیه تجمع کرمانشاه به خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران گفته است که با وجود داشتن مدرک دکترا، حقوق او ماهانه یک میلیون و ۴۰۰ هزار تومان و به گفته او بسیار کمتر از حقوق سایر کارمندان دولت با مدرک مشابه است.
یکی از شعارهای اصلی معلمان معترض این بود: "ما از فرق مینالیم نه از فقر".
بعضی از معلمان هم به بودجه اختصاص داده شده به وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۳۹۴ اعتراض دارند.
ایلنا، خبرگزاری کار ایران میگوید که به اعتقاد این معلمان در شرایطی که وزارت آموزش و پرورش با ۵ هزار میلیارد تومان کسری بودجه مواجه است، نمیتواند به نیازهای کارکنان این وزارتخانه پاسخ دهد.
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران پیشتر به ایرنا گفته بود که فرهنگیان از مجلس انتظار دارند بودجه آموزش و پرورش هم مشابه بخش سلامت و بهداشت که افزایش ۷۰ درصدی داشته، امسال افزایش یابد.
به گفته آقای لنگرودی، گرچه دولت با مشکل کاهش قیمت نفت مواجه است، اما افزایش ۱۴ درصدی حقوق فرهنگیان با تورم همخوانی ندارد و "دولت باید با جابهجایی، بخشهایی از ردیفهای بودجهای موجود را به آموزش و پرورش تزریق کند."
علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش ایران هم در واکنش به این خواستهها چند روز پیش به ایرنا گفته بود "بر اساس وعده و قولی که سازمان مدیریت و برنامهریزی برای پرداخت بودجه داده است، این وزارتخانه به معلمان اعلام کرده که معوقات آنان را پرداخت خواهد کرد."
او در عین حال گفته است که اگر قولی که داده شده عملی شود، وزارت آموزش و پرورش سعی میکند بخش عمده مطالبات را تا پایان امسال پرداخت کند.
امروز، علاوه بر تهران و خراسان رضوی و خوزستان، معلمان در شهرهای چند استان دیگر از جمله استانهای فارس، لرستان، هرمزگان، کردستان و قزوین هم تجمع کردهاند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#52
Posted: 1 Mar 2015 22:44
گسترش "فساد علمی" و "ابتذال" در دانشگاههای ایران
تقلب علمی در ایران در قالب خرید و فروش پایاننامههای دورههای دانشگاهی و کارهای پژوهشی ابعاد گستردهای یافته و مراجع رسمی از این وضع آگاه هستند اما تاکنون نتوانستهاند برای مبارزه با آن راه کاری پیدا کنند.
وبسایت خبری "فرارو" روز شنبه (۹ اسفند) گزارش مفصلی از گسترش "فساد علمی" در ایران منتشر کرده است. فرارو مینویسد در ماههای گذشته بحث گسترش فساد و تقلب علمی در مراکز دانشگاهی به موضوع و معضل بزرگ تبدیل شده است. موضوع، پس از افشای سرقتهای علمی چند استاد برجسته رشته فلسفه دانشگاههای معتبر کشور برجستهتر شده است.
با وجود بازتاب گسترده این سرقتها و افشای جسته و گریخته دیگر فسادهای علمی در مجامع دانشگاهی و برخی شبکههای اجتماعی، وزارت علوم و مراجع رسمی همچنان در این باره سکوت کردهاند. این گزارش میگوید، ظاهرا مراجع رسمی به خوبی از میزان فساد علمی در کشور اگاه هستند اما تاکنون نتوانستهاند برای مبارزه با آن راه کاری پیدا کنند.
دکتر حسن حسینی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران به فرارو گفته است، نتیجه یک پژوهش در این باره که توسط او و یکی از دانشجویانش تهیه شده نشان میدهد که پدیده تقلب علمی در قالب پایاننامه نویسی و کارهای پژوهشی سالهاست در جامعه ایران گسترش یافته است.
این استاد به افزایش بیسابقه مراکز تهیه پایاننامه در تهران و شهرستانها اشاره کرده و گفته است: «در تهران و شهرستانها موسسات مشاوره آموزشی و پژوهشی تاسیس شدهاند که کار پژوهشی تولید میکنند. تا به حال ۲۶ مرکز مشاوره پژوهشی و آموزشی در حوالی میدان انقلاب شناسایی شدهاند که در این تحقیق با آنها گفتوگو شده است.»
طبق تحقیق دکتر حسینی و دانشجویش، قیمت تولید مطالب علمی در مقاطع و رشتههای گوناگون، متفاوت است. به عنوان مثال پایاننامه مهندسی و فنی در مقطع کارشناسی ارشد ۴ تا ۱۰ میلیون و در مقطع دکترا ۱۲ تا ۱۷ میلیون تومان، پایاننامه پزشکی ۵ تا ۷ میلیون، پایاننامه دکترای علوم انسانی ۶ تا ۱۲ میلیون و مقالات "موسسه اطلاعات علمی" (ISI) از دو میلیون تومان به بالا قیمت دارند.
خریداران اصلی پایاننامهها چه کسانیاند؟
بیشتر خریداران تولیدات موسسات فروش پایاننامهها را دانشجویان دانشگاههای "پیام نور" و "آزاد" و تعداد کمتری از آنها را دانشجویان دانشگاههای معتبری مانند دانشگاه تهران و بهشتی تشکیل میدهند. افرادی که این کارهای علمی را تولید میکنند نیز عمدتا فارغالتحصیلان ارشد یا دکترای دانشگاههای آزاد و پیام نور هستند که در دوران دانشجویی خود، افراد زبدهای از نظر تحصیلی بودهاند.
طبق تحقیقات دکتر حسینی، برخی از موسساتی که محتوای علمی تولید میکنند، تحت عنوان مشاوره تحصیلی و پژوهشی و دارای مجوز هستند. تعدادی از این موسسات نیز مجوز ندارند، اما میگویند کار ما غیرقانونی نیست، چون قانونی برای منع تولید متون علمی وجود ندارد: «در واقع در ایران به این دلیل که در هیچ حوزهای قانون کپیرایت رعایت نمیشود، در بحث تولیدات علمی نیز این اصل رعایت نمیشود.»
اما دلایل ایجاد و گسترش موسسات تولید پایاننامه و کارهای پژوهشی چیست؟ دکتر حسینی در این باره به فرارو گفته است: «یکی از دلایل این است که کلاسهای دانشگاهی ما توان آموزش صحیح همه افراد را ندارند. اگر از این کلاسها افرادی بیرون میآیند که توان تولید پایاننامه، پژوهش، پروپوزال (طرح تحقيق) و... را دارند، پس چرا بقیه افراد نمیتوانند اینکار را کنند؟»
دلیل دیگر به گفته این استاد دانشگاه این است که سیستم آکادمیک ایران هر چه جلوتر آمده، نگاه کمی به آموزش عالی بر نگاه کیفی غلبه پیدا کرده است: «برای مثال در دانشگاه آزاد دادن دو نمره را منوط به انتشار دومقاله در مجلات علمی کردهاند، که این خود کمیشدن آموزش را نشان میدهد. این کمیشدن به عضویت در هیئت علمی نیز کشیده شده است؛ دانشجویی که مدرک و تعداد مقالههای بیشتری دارد، شانس بیشتری نیز برای عضویت در هیئت علمی دارد.»
دکتر حسینی میگوید، بسیاری از افراد با پول توانستهاند مدارک و تولیدات علمی بیشتری به نام خود ثبت کنند و در این سیستم کمی، پیشرفت کنند. در کنار این افراد، کسانی نیز بودهاند که مطالب علمیشان را خودشان تولید کردهاند، اما نتوانستهاند پیشرفت کنند.
او میافزاید، برای ارتقاء از استادیاری به دانشیاری و یا از دانشیاری به استادی، تنها صرف اینکه فرد چه تعداد مقاله و مطلب چاپ کرده باشد، میتواند ارتقاء یابد و هیچ آزمونی برای مشخص شدن سطح سواد وجود ندارد؛ از فرد خواسته نمیشود تا سخن بگوید یا به صورت کتبی در یک جلسه چیزی بنویسد تا میزان علم او سنجیده شود.
یکیدیگر از دلایل افزایش تقلب علمی در ایران، مدرکگرایی است. این استاد دانشگاه میگوید، در هیچ یک از کشورهای توسعهیافته چنین ولعی برای دریافت مدرک وجود ندارد. حجم عظیم افرادی که در ایران به سمت مدرکگرایی میروند، در هیچکجای دنیا دیده نمیشود.
دانشگاهها به ابتذال کشیده شدهاند
دکتر حسینی در ادامه بحث کمیشدن علم در ایران میگوید، قوانین و حوزه آکادمیک ما از افراد میپرسند چند تا تولید علمی داری؟! نمیگویند از کجا آوردهای؟ و از افراد نمیخواهند تا حرف بزنند و بنویسند. این وضعیت در همه حوزهها هست، اما در حوزه آکادمیک، اهمیت آن بیشتر است. ما اگر بخواهیم به دستاوردهای مختلف برسیم باید علم تولید و پیشرفت کند، اما وقتی همچنان جادههای ما خراب است، پلهای ما میشکند، ساختمانهایمان بیکیفیت است و... به این معناست که علم پیشرفت نکرده است.
این استاد دانشگاه معتقد است که بنیان دانشگاههای ایران به دلیل کمیشدن علم به "ابتذال" کشیده شده است. او میافزاید: «ما در این سیستم افراد معروف و سرشناسی را داریم که با تقلب علمی به درجات بالای دانشگاهی رسیدهاند. ما با چنین ابتذالی در هیچ حوزهای مقابله نمیکنیم. متاسفانه باید بگویم که دانشگاه در ایران بدل به منبعی فاسد شده است.»
این عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با ابراز ناامیدی از امکان اصلاح وضع موجود موسسات آموزش عالی در ایران گفته است: «از نظر من امید زیادی به اصلاح این وضعیت وجود ندارد، چرا که مفاسد حتی در میان کسانی که باید رسیدگی کنند حضور دارد. فساد در بدنه وزارتخانهها، فرمانداریها و سایر بخشهای اجرایی و علمی ما رسوخ کرده است. در بدن انسان وقتی یک توده سلولی فاسد شود، به سایر اندامها انتقال پیدا میکند، و متاسفانه همین اتفاق در بدنه جامعه ما نیز رخ داده است. هنگامی که تقلب از چهارچوبهای کوچکی مانند یک کلاس درس در دوره کارشناسی آغاز میشود، مطمئنا به بالاتر از آن و در سطح وسیع آن گسترده میشود.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#53
Posted: 2 Mar 2015 21:56
صدای زنانه، عامل قرارداد نبستن با استاد دانشگاه
روزنامه شرق می نویسد : «دکتر قاسم اکسیریفرد»، در آستانه ٤٠سالگی هنوز مانند جوانان بهغایت درسخوان دیده میشود. او با نظم قدم برمیدارد. کولهپشتیاش انگار عضوی از بدنش شده و با موهای سهسانتی بههمریخته، ته ریش جوگندمیشده و عینک قابضخیمش، یک «شریفی» تمامعیار است. از آن دست از فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف که با رتبه اول المپیاد فیزیک در سال١٣٧٤ وارد این دانشگاه صنعتی شده و «شریف» تبدیل به یکی از سکوهای پرتاب او به سطح اول کرسیهای علمی جهان شده است. قاسم اکسیریفرد پس از پایان تحصیلاتش در شریف و دانشگاه علوم پایه زنجان، برای تحصیل در مقطع دکترا به یکی از معتبرترین دانشگاههای اروپا در زمینه ریاضی، فیزیک و علوم اعصاب یعنی به موسسه بینالمللی مطالعات پیشرفته«SISSA» رفت و با نمره عالی در مقطع دکترا از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. « استادم اصلا تمایل نداشت از ایتالیا بروم. خیلی به من اصرار کرد. در سیسا «SISSA» میتوانستم خیلی پیشرفت کنم اما خب فکر کردم در ایران مفیدتر خواهم بود و برگشتم.» قاسم اکسیریفرد در بهمنماه١٣٩٢، همزمان با فراخوان جذب هیات علمی وزارت علوم، جذب دانشگاه صنعتی خواجهنصیر شد. در ترمهای ابتدایی فیزیک پایه را تدریس کرد اما همزمان با تدریسش، پرونده او در هیات تاییدصلاحیت عمومی دانشگاه خواجهنصیر بررسی میشد.
اما در اردیبهشت سال١٣٩٣، اکسیریفرد و شاگردانش با شوک عجیبی مواجه شدند. «در جلسه بررسی صلاحیت عمومی اساتید دانشگاه خواجهنصیر، پس از سوالهای فراوان، بهعنوان آخرین سوال از من پرسیدند اگر در کلاس درس دانشجویان استاد را به سخره بگیرند چه میشود؟ گفتم من از آنها تشکر میکنم و رد میشوم.»
اکسیریفرد وقتی مشغول حرفزدن میشود، دستهایش در فضا میچرخد و چشمهایش بهطور هماهنگ حرکت دستهایش را دنبال میکنند:«وقتی این سوال را پرسیدند، از نظر فکری کمی بههم ریختم تا زمانی که اعلام کردند صلاحیت فردی و عمومی شما در کمیته بررسی صلاحیت عمومی اساتید رد شده است. ماهها رفتوآمد کردم و بههیچوجه علت را به من نگفتند و تا ماهها طفره میرفتند. تا روزی که در نمازخانه دانشگاه بلندگو را از امامجماعت مسجد گرفتم و اوضاع را برای دانشجویان مطرح کردم، پس از آن امامجماعت و نماینده ولیفقیه در دانشگاهها پیگیر کار من شدند و از جانب امامجماعت دانشگاه شنیدم، کمیته صلاحیت عمومی دانشگاه خواجهنصیر صلاحیت فردی من را رد کردهاند، چرا؟ چون من صدایم نازک است و بهاصطلاح آنان صدای زنانهای دارم و احتمال دادهاند در کلاس درس مورد تمسخر دانشجویان قرار بگیرم.»
اکسیریفرد، دستهایی که در هوا میچرخید را روی میز تکیه داد، حرکت چشمهایش آرامتر شد و جرعهای آب خورد.
اکسیریفرد متولد اصفهان اما بزرگشده جهرم است. صدای نازکی دارد، اما پس از دوتاسهدقیقه همکلامشدن با او تنصدایش مانند دقایق اول تعجببرانگیز نیست. رزومه اکسیریفرد نشان میدهد، او در فیزیک یکنخبه یا یکنابغه است. او دکترایش را در رشته ذرات بنیادین گرفته و حالا همزمان با تدریس نافرجام در دانشگاه خواجهنصیر طوسی پژوهشگر مقیم پژوهشگاه دانشهای بنیادین است. او قصد دارد به دانشگاه برگردد و میخواهد تمامقد نسبت به عدم تمدید حکم تدریس اعتراض کند و حقش را بگیرد. اکسیریفرد کار تدریس خود را در بهمنماه سال گذشته در دانشگاه خواجهنصیر طوسی آغاز کرده و در بهمنماه امسال دانشگاه خواجهنصیر طوسی قرارداد تدریس او را تمدید نکرده است. «در اولین دیداری که با رییس دانشگاه خواجهنصیر داشتم، ایشان سفارش کردند که آییننامههای مربوط به حقوق اساتید را مطالعه کنم. چندروز وقت گذاشتم و آییننامهها را خواندم. چندین تضاد در آنجا دیدم، به مسوولان دانشگاه این مساله را گفتم و آنها پیشنهاد دادند اگر تضاد دیدی شکایت کن. شکایت کردم و بعد گفتند مسوولان این دانشگاه از شکایت شما ناراضیاند و بهتر است برای پیگیری بهتر روند استخدامی خود شکایت را پس بگیری و پس گرفتم.»
اکسیریفرد پس از جذب در دانشگاه خواجهنصیر طوسی در تابستان سالجاری به کمیته بررسی صلاحیت عمومی اساتید رفت تا صلاحیتهای او بررسی شود. «اعضای این کمیته علاوهبر مسوولان دانشگاه، شامل دونفر از اعضای هیاتعلمی دانشگاه هم میشود و تکتک اعضای این کمیته بهتنهایی حق وتوی قرارداد یک فرد را دارند، مثلا اعضای هیاتعلمی حاضر در کمیته میتوانند بگویند فلان فرد صلاحیت عمومی برای انتقال مفاهیم به دانشجویان را ندارد و وقتی این را بگویند قرارداد فرد وتو میشود. در این جلسه سوالاتی از من پرسیده شد که یکی از آنان درباره خداشناسی بود. سوال دیگر درباره این بود که دانشجویان درباره اعضای هیاتعلمی چه نگرشی دارند؟ که گفتم از دانشجویان بپرسید و البته گفتم معمولا دانشجویان اساتید را جدی نمیگیرند. در سوالی دیگر پرسیدند سطح علمی دانشجویان را چگونه ارزیابی میکنم که پاسخ دادم در کلاسهایی که دارم معمولا تا پنجدرصد دانشجویان فوقالعاده خوباند اما بخش زیادی از دانشجویان انگیزهای برای مطالعه ندارند و من باید سعی کنم در انتهای کلاسم یا در پایانترم تعداد خوبها را افزایش دهم و بقیه کلاس را هم فوقالعاده بهتر کنم.»
«گفتند استاد باید انسان کامل باشد»
بعد از جلسه کمیته ارزیابی صلاحیت عمومی طی نامهای به اکسیریفرد اعلام شد، صلاحیت عمومی برای تدریس را ندارد. او اما به این راحتی با ماجرا کنار نیامد«یکعده میگفتند صلاحیت عمومی و یکعده میگفتند صلاحیت فردی. گزارهای که در پیگیریها داده شد، این بود که به من میگفتند، شما کمینههای لازم برای عضویت در هیاتعلمی دانشگاه را ندارید. وقتی این مساله را به من گفتند، گفتم ممنونم اما به من بگویید که این کمینهها چه هست و براساس کدام مستندات بنده این کمینهها را ندارم. حتی اعضای آن کمیته نیز به این سوال من نمیتوانستند جواب بدهند. در این مقطع بار فکری شدیدی بر من وارد شد و به مسجد دانشگاه رفتم و بلندگو را از امام جماعت مسجد گرفتم و موضوع را بیان کردم. گفتم از بنیاد ملی نخبگان گرند پژوهشی دکتر آشتیانی را دریافت کردهام که معادل ٢٠میلیونتومان است، گفتم معادل این گرند را به هر فردی میدهم که بتواند مستندی برای من بیاورد که چرا من ردصلاحیت شدم.»
اکسیریفرد در ترم اول، کلاس پایه فیزیک یک و سیالات و موج و در ترم دوم سیالات و ذرات را تدریس میکرد. او به کمک حاج آقا سیاح امام جماعت مسجد توانست دلیل ردصلاحیتاش را متوجه شود« گفتند براساس بند١٦ کارگروه تعیین صلاحیتهای عمومی، به علت تن صدایتان که زنانه بوده است، شما صلاحیت توانایی انتقال مفاهیم علم و دانش را به دانشجویان ندارید و نامه را به هیات جذب انتقال دادند.»
اکسیریفرد تن صدایش آرامتر میشود«به من گفتند استاد باید انسان کامل باشد. بگذریم از اینکه آیا این ادبیات اسلامی است، اخلاقی است؟ آکادمیک است، آیا من نقصی دارم که انسان کامل نباشم؟»
تایید صلاحیت از سوی ٩استاد خارجی، ٧٧استاد ایرانی و ٤٣٠دانشجو
آنطور که اکسیریفرد روایت میکند، دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجهنصیر حمایت بالایی از او داشتهاند. دانشجویان حتی تا پای تعطیلی کلاسها هم پیش رفتند اما، اکسیریفرد مانع آنها شد. او ٤٣٠امضا از سوی دانشجویان دانشگاه خواجهنصیر در حمایت از خود دارد که مستندات آن در دفتر روزنامه «شرق» موجود است.
همچنین اعضای هیاتعلمی موسسه مطالعات پیشرفته ایتالیا (SISSA) در نامهای به رییس دانشگاه خواجهنصیر طوسی از او حمایت کردهاند و او را دارای شرایط تدریس معرفی کردند؛ موسسه بسیار معتبری که دانشجویان فیزیک آن را به واسطه حضور ادوارد ویتن از پژوهشگران پیشرو جهان در نظریه ریسمان (پایهگذار نظریه-م) و نظریه میدانهای کوانتومی در این موسسه میشناسند. ازسوی دیگر ٧٧استاد فیزیک ایرانی نیز صلاحیت تدریس او را تایید کردهاند که عمدتا استادان دانشگاههای آکسفورد، هاروارد، تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان، صنعتی شریف، صنعتی اصفهان و پژوهشگاه دانشهای بنیادی هستند.
روایت اکسیریفرد اما ادامه دارد: «شرمنده دانشجویان هستم، چون دانشجویانی که به آنها درس دادم، هیچ وقت مرا سخره نکردند، شاید مشکل من با گفتاردرمانی حل شود، در این سالها برای درمان تلاش کردم، یکبار با آقای دکتر ایزدی صحبت کردم اما حاضر نشدند من را عمل کنند، ایشان گفتند صدای شما صدای سالمی است و تارهای صوتی شما سالم است و گفت من چرا باید عمل کنم؟ از طرف دیگر، شما تصور کنید یکاستاد کچل باشد، یا خیلی چاق باشد. شاید یک استاد چشمهایش انحراف شدید داشته باشد، باید از تدریس محروم شود؟»
دستخط جعفر توفیقی در نامه اکسیریفرد
اکسیریفرد میگوید علاوهبر چهرههای اشارهشده، اشخاصی همچون پروفسور ثبوتی، موسس دانشگاه علوم پایه زنجان، دکتر رضا منصوری، فیزیکدان ایرانی و استاد دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف و جعفر توفیقی، وزیر سابق علوم از او در این اتفاقات حمایت کردهاند.
تا جایی که در یکی از نامههای قاسم اکسیریفرد برای درخواست تجدیدنظر به رییس دانشگاه صنعتی خواجهنصیرالدین طوسی، جعفر توفیقی نوشته است: «استاد ارجمند جناب دکتر خاکیصدیق، رییس محترم دانشگاه خواجهنصیر طوسی، با سلام، در چندروز اخیر، در جریان مسایل پیش آمده برای جناب دکتر اکسیریفرد قرار گرفتم، در همین مدت نامههای زیادی دریافت کردم که حکایت از تایید شخصیتهای بزرگ علمی در رشته فیزیک از ایشان را داشت. جای بسیار نگرانی است که اینگونه چهرههای علمی و خدمتگزار، را از دست بدهیم. از شما استاد فرهیخته انتظار میرود که با تدبیر خود این مشکل را مرتفع نمایید تا جناب آقای دکتر اکسیریفرد بتوانند با علاقه و انگیزه به کار خود در آن دانشگاه ادامه دهند.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#54
Posted: 3 Mar 2015 00:22
تجمع سکوت معلمان در چندین شهر ایران
تجمعات اعتراضی سکوت معلمان در اعتراض به وضعیت معیشتیشان، روز یکشنبه (۱۰ اسفند-۱ مارچ) در تهران و سایر شهرستانهای ایران برگزار شد.
آنگونه که خبرگزاری "ایلنا" گزارش داده، در تجمع تهران که با حضور "مشهود" ماموران امنیتی در مقابل مجلس شورای اسلامی برگزار شد، حدود ۲ هزار معلم شرکت داشتند.
به نوشتهی "ایلنا"، معلمان معترض، پلاکاردهایی نیز در دست داشتند که بر روی تعدادی از آنها نوشته شده بود «همه جامعه به معلمان مدیوناند»، «سکوتم از رضایت نیست»، «ما از فرق مینالیم، نه از فقر» ،«معلم، فرهنگساز جامعه را دریابید»، «معلم بیدار است، از تبعیض بیزار است»، و «بر روی تختههای خود بنویسید یک با یک برابر نیست».
آنها در این بیانیهی پایانی خود در کنار مسائلی چون دستمزد، تبعیض میان معلمان و سایر کارمندان دولت، و کسری بودجه وزارت آموزش و پرورش، خواهان آزادی بی قید و شرط همکاران زندانی خود از جمله رسول بداقی، محمود باقری و مختاری اسدی و نیز لغو کلیه احکام صادرشده توسط هیاتهای تخلفات اداری برای فعالان صنفی معلمان شدند.
در این میان وبسایت "کانون صنفی معلمان ایران"، تشکلی که تجمعات روز یکشنبه معلمان به دعوت آن برگزار شد، در گزارشی کوتاه نوشته که تجمع مقابل مجلس در سکوت و آرامش برگزار شد و تجمعکنندگان بعد از دو ساعت، بیانیهی خود را با یکدیگر همخوانی کردند تا صدایشان به گوش مجلسیها برسد.
این وبسایت همچنین از بازداشت دستکم یک نفر در این تجمع خبر داده اما نوشته که فرد بازداشتشده، معلم نبوده است.
در همین حال، صبح یکشنبه و ساعاتی قبل از آغاز تجمع تهران، معلمان در مقابل ادارات آموزش و پروش در مراکز استانها و حتی در شهرهای کوچکتر تجمعاتی را برگزار کردند.
مشهد، شیراز، قزوین، خرمآباد، اهواز، بوشهر، بندرعباس، کرمانشاه، ایلام، الیگودرز، پاوه، مریوان، و دلفان، از جمله نزدیک به پنجاه شهری بودند که ادارات آموزش و پرورش آنها به محل گردهمایی معلمان تبدیل شد. در برخی از شهرها دانشآموزان و نیز معلمان بازنشسته نیز در حمایت از معلمان شرکت داشتند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#55
Posted: 4 Mar 2015 15:19
مسمومیت دهها دانشجو در خوابگاه دانشگاه شیراز
بر اساس گزارشها، تعدادی از دانشجویان ساکن خوابگاه « پردیس ارم» دانشگاه شیراز پس از صرف شام در سلف سرویس این خوابگاه در روز یکشنبه، دهم اسفند، مسموم شدهاند. اورژانس کشور مسمومیت غذایی را دلیل این اتفاق عنوان کرده است.
در حالی که اورژانس کشور تعداد این دانشجویان را ۷۰ نفر اعلام کرده، روابط عمومی دانشگاه شیراز از «بیماری» ۱۴۰ دانشجو خبر داده است.
به گفته روابط عمومی دانشگاه شیراز، از شب یکشنبه دهم اسفند تا شب دوشنبه، حدود ۱۴۰ نفر از دانشجویان ساکن در خوابگاه«پردیس ارم» این دانشگاه «دچار بیماری با علائم کوفتگی، بدن درد، بیحالی و دلدرد و بعضاً تب و لرز» شدهاند.
این در حالی است که به گفته وبسایت خبرنامه دانشجویان ایران، در روزهای یکشنبه و دوشنبه حدود ۱۹۰ نفر از دانشجویان دختر و ۵۰ نفر از دانشجویان پسر دانشگاه شیراز دچار مسمومیت «شدید» شدهاند.
این وبسایت شرایط دانشگاه شیراز پس از این اتفاق را «نامناسب» توصیف کرده و از برگزاری تجمعهایی در این دانشگاه خبر داده است.
در همین حال مجتبی خالدی، سخنگوی اورژانس کشور، نیز گفت که خبر «مسمومیت» دانشجویان در یک مجتمع خوابگاهی دوشنبه شب به اورژانس اطلاع داده شده است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا، وی اضافه کرد: «پس از حضور اورژانس مشخص شد که ۷۰ تن از دانشجویان این دانشگاه پس از صرف شام دچار مسمومیت شدند که خوشبختانه با اقدامات انجام شده از سوی عوامل اورژانس، اکثر آنها در محل به صورت سرپایی تحت درمان قرار گرفتند و تنها دو نفر برای انجام اقدامات درمانی بیشتر به بیمارستان منتقل شدند.»
به گفته سخنگوی اورژانس کشور، نتایج اولیه نشان میدهد که وجود مسمومیت در غذای شام این دانشجویان علت این اتفاق بوده است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، سال گذشته نیز تعدادی از دانشجویان دانشگاه شیراز پس از صرف غذای سلف سرویس خوابگاه «پردیس ارم» این دانشگاه مسموم شده بودند.
در آذرماه نیز هشتاد تن از دانشجویان دانشگاه جهرم در استان فارس در پی مسمومیت غذایی، راهی مراکز درمانی شده بودند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#56
Posted: 5 Mar 2015 14:18
نامه ۱۸۰۰ دانشجوی ترک زبان به روحانی: به وعده تدریس زبان مادری عمل کنید
بیش از ۱۸۰۰ دانشجوی آذربایجانی از حسن روحانی، رئیس جمهور ایران خواستهاند که به وعدههای انتخاباتی خود مبنی بر "تدریس به زبان مادری"، "به رسمیت شناختن زبان ترکی" و "تاسیس فرهنگستان زبان و ادب ترکی" عمل کند.
حسن روحانی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در یکی از بیانیههای خود اعلام کرده بود که متعهد و مصمم است که بندهایی از قانون اساسی را که مربوط به حقوق اقوام ایرانی است عملی کند.
"تدریس به زبان مادری ایرانیان (کردی، آذری، عربی و...) به طور رسمی در سطوح مدارس و دانشگاهها" از جمله وعدههای آقای روحانی برای تحقق اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی است.
اکنون این دانشجویان با ابراز نگرانی از عملی نشدن این وعده های انتخاباتی، خواستهاند که قوانین لازم برای اجرای بندهای سوم، پانزدهم و نوزدهم قانون اساسی برای "رفع تبعیضهای موجود" تدوین شود.
بر اساس اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی زبان و خط رسمی در ایران فارسی است، اما استفاده از زبان های محلی و قومی در مطبوعات و رسانه ها و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است.
اصل نوزدهم قانون اساسی ایران هم می گوید مردم ایران از هر قوم و قبیله ای که باشند از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
امضاکنندگان این نامه، "نگاه سیاسی برخی مسئولان و رویکردهای امنیتی" در رابطه با مسئله آموزش به زبان مادری را موجب وارد آمدن "خسارت جبرانناپذیر بر پیکر فرهنگی و هویتی اقوام" در ایران ارزیابی کردهاند.
به همین دلیل، از حسن روحانی خواستهاند که "در تعامل با سایر قوا و ارگانهای مربوطه، موجب تغییر نگاه امنیتی نسبت به اقوام [و ملتهای ساکن در ایران] و فرهنگهای مختلف و تبدیل ساختار و روشهای امنیتی به نظام مدیریت علمی و کارآمد شود."
دانشجویان امضاکننده این نامه همچنین خواهان تاسیس فرهنگستان زبان و ادب ترکی شدهاند.
حسن روحانی بیستم خرداد ۱۳۹۲ در سخنرانی انتخاباتی خود در تبریز وعده داد که دولتش فرهنگستان زبان و ادب ترکی را تاسیس خواهد کرد.
این نامه در حالی منتشر شده که به گفته شماری از فعالان دانشجویی آذری، "اتابک سپهری از فعالان این کمپین در شهر پارسآباد مغان به دلیل جمعآوری امضا از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده است".
آنها همچنین به سایت خبری اویاننیوز گفتهاند که امضای دانشجویان دانشگاههای پیام نور ارومیه، نقده و پارسآباد "ازسوی حراست این دانشگاهها ضبط شده است".
به گفته این فعالان دانشجویی آذری، متن این نامه به همراه ۱۸۱۱ امضا برای خبرگزاریهای رسمی فرستاده شد، اما آنها از انتشار آن "خودداری کردهاند".
امضاکنندگان این نامه در عین حال از اقدامات "ناقصی" همچون ایجاد شبکههای استانی صدا و سیما و "اجرای ناقص" اصل ۱۵ قانون اساسی انتقاد کردهاند.
به گفته آنها، اقدامات مورد اشاره در حل مشکلات موثر نبوده و حتی "گاهی زمینه بروز مشکلات جدیدی را نیز فراهم کرده است".
اجرای اصول قانون اساسی ایران در زمینه استفاده از خط و زبان در مطبوعات و رسانههای گروهی از قبیل شبکههای تلویزیونی و رادیویی استانی با مشکلی مواجه نبوده است، اما بخش دیگر این اصول که به "تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی" اشاره میکند، تا به امروز اجرا نشده است.
دانشجویان دانشگاههای شهرهای ارومیه، زنجان، کلیبر، دانشگاه سراسری تبریز، دانشگاه سراسری مراغه و دانشگاه آزاد اسلامی مشکینشهر، این نامه را که به دفتر ریاست جمهوری فرستاده شده، امضا کردهاند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#57
Posted: 10 Mar 2015 22:50
زنان معلم، قربانی نگرشهای جنسیتی
ایران وایر - آیدا قجر : شنبه نهم اسفند ماه «محیالدین بهرام محمدیان»، رییس «سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی» وابسته به وزارت آموزش و پرورش گفت حضور معلمان زن در کلاسهای درس پسران در مقطع ابتدایی باعث رشد این دانش آموزان با «گرایشهای زنانه» و «رفتارهای نامتجانس» میشود.
او اضافه کرد که این مساله باعث خواهد شد مردان «نسل آینده» بیش تر به سوی استفاده از «رنگ صورتی» بروند.
محمدیان در حوزه علمیه، شاگرد روحانیونی چون «صادق خلخالی» بوده و رتبه نخست اولین کنکور «دانشگاه امام صادق» را نیز کسب کرده است.
اگرچه اظهارنظر محمدیان در مورد تاثیر معلم زن بر هویت جنسیتی دانشآموزان اولین بار است مطرح میشود اما او پیشتر نیز از تفکیک جنسیتی در حوزه آموزش حمایت کرده و در روزهای پایانی دولت محمود احمدینژاد از تالیف کتاب «سبک زندگی» با تفکیک جنسیتی خبر داده بود.
محمدیان در آذر ماه سال جاری گفت که درس «آموزش و مدیریت خانواده» به دوره متوسطه اضافه خواهد شد و متون آن احتمالا تفکیک جنسیتی میشوند.
تفکیک جنسیتی محتوای درس ها در سال گذشته نیز مورد تاکید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفت. طبق نظر وی، کتابهای درسی پسران باید حول مسایل مربوط به «کار و زندگی» و محتوای درسی دختران بر محور «خانهداری و تربیت فرزندان» باشد.
در سطحی گسترده تر، کنار گذاشتن معلم های زن از مدرسه ها به دلیل جنسیت آنها، مسالهای است که پیشتر از سوی «عبدالوحید فیاضی»، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در راستای سیاست «تعادلسازی جنسیتی» مطرح شده بود.
او با اشاره به این که ۵۳ درصد معلم ها و ۴۸ درصد دانشآموزان را زنان و دختران تشکیل میدهند، خواستار محدود کردن استخدام زنان در این حوزه شد. این در حالی است که در کشورهای اروپایی نیز بیش تر معلم های مدرسه ها را زنان تشکیل میدهند؛ ۸۰ درصد معلم ها در فرانسه زن هستند.
طبق آمار سال ۱۳۵۵، ۵۲ هزار مرد و ۶۲ هزار زن در دبستانهای دولتی و دو هزار و۲۰۰ مرد و۵هزار زن نیز در دبستانهای غیردولتی به حرفه معلمی مشغول بودند.
این آمار در حال حاضر به گفته «یوسف نوری»، رییس مرکز آمار و فنآوری وزارت آموزش و پرورش، ۵۳۲ هزار زن و ۴۸۱ هزار مرد است که در نسبت با مکان جغرافیایی این رقم متفاوت است.
دلایل این تفاوت به گفته «شیرزاد عبداللهی»، کارشناس مسایل آموزش و پرورش، به نگاه مکانهای جغرافیایی مختلف به جنسیت و قوانین بستگی دارد: «در شهرها و استانهای محروم هنوز شغل معلمی برای مردان جذاب است و مسایل فرهنگی و تعصب نیز اشتغال خانمها را محدود کرده است. از سوی دیگر، تراکم خانمها در کلانشهرها، استفاده از قانون انتقال به تابعیت از همسر است.»
با وجود چنین باورهایی درباره معلم های زن، کارشناسان و نیروهای تصمیمگیرنده نیز معتقدند زنان به دلیل جنسیت خود صبور و خویشتندار هستند و برای جلوگیری از افت عاطفی به دلیل جدا شدن ناگهانی کودک از محیط خانواده، نیاز به حضور معلم های زن دارند تا کمی از مهر مادری را برای آن ها جبران کنند.
طبق تعریف جمهوری اسلامی، اولویت نقش زنان در محیط خانواده، تربیت فرزندان و همراهی با همسر است. تاکید بر این مساله همواره در اسناد، طرحها، لوایح و قوانین تصویب شده وجود دارد.
«سعید پیوندی»، استاد جامعهشناسی مقیم پاریس که در زمینه نظام آموزشی و تعلیم و تربیت تخصص دارد، با تاکید بر این که حرف های محمدیان پایه علمی و آکادمیک ندارد، به نکته این مقام دولتی درباره رنگ صورتی اشاره می کند و می گوید: «در بسیاری از نظامهای آموزشی جهان، زنانه شدن کادر آموزشی پدیده گستردهای است. بنابراین، اگر چنین رابطهای درست بود، ما باید شاهد پدیده خیلی وسیع و اجتماعی بودیم که به راحتی به چشم میآمد. با توجه به آنچه که میدانیم، برقرار کردن رابطه میان جنسیت معلم و هویت جنسی و جنسیتی دانشآموزان اعتبار علمی و آکادمیک ندارد. از سوی دیگر، در همهجای دنیا نوع رنگها به خاطر مجموع رفتارهای اجتماعی در بعد جنسیتی مطرح میشود و این بعد در روندهای جامعهپذیری مشارکت میکند. پدر و مادرها در انتخاب رنگها برای لباس کودکان به دنیا نیامده نیز به جنسیت او توجه میکنند؛ مسالهای که در ساختن اسباببازیها یا فیلمهای بچهها رعایت میشود. اینها همه نشانههای جنسیتی و مورد اعتراض فمینیستهای فعال جهان است. اگر جوامع با آگاهی و هوشیاری با این مساله برخورد کنند، در بلند مدت میتوان اثرات این تفکیک جنسیتی رنگها را کاهش داد. این امر اما در کوتاهمدت به دلیل بعد فرهنگی و رفتار اجتماعی عمیق، عملی نیست.»
طرح این موضوع در ایران از نظر این جامعهشناس اما سوالبرانگیز است: «پوشش معلمان یا اشیای مورد استفاده آنها در مدارس ایران رنگهایی مرده، غیرشاد، غیرجذاب و بزرگسالانه دارند. رنگهای شادی مانند صورتی در این محیط وجود ندارد که معلم های زن بتوانند از طریق آن احیانا بر دانشآموزان پسر اثر بگذارند. این رنگها در مکانهایی هستند که بچهها به همراه پدر و مادر یا اطرافیان خود در آن زندگی می کنند.»
از سوی دیگر، ابراز هویت جنسی در جامعه ایران تابویی سراسری است که در اکثر مواقع به دلیل قوانین جمهوری اسلامی به خودسانسوری منتهی میشود. طبق این قوانین، مجازاتهای سنگینی برای هویتهایی غیر از زن و مرد و روابطی غیر از دگرباشی تعیین شده است.
پیوندی با اشاره به این موضوع می گوید: «از آنجایی که مساله هویت جنسی در ایران موضوعی ممنوعه است و عملا نظام آموزشی در این موارد مقابل همه سکوت میکند، خیالات و تصورات بچهها بسیار قوی میشوند و دستیابی به این اثر نیاز به تحقیق جدیتر دارد.»
اما دغدغه مسوولان حذف عشق از کل جامعه است: «اسم این سیاست را "بیگانه با عاطفه جنسیتی" یا "بدون عشق تربیت کردن بچهها" میگذارم. یعنی تمام نشانههای دوست داشتن جنس مخالف یا دیگری که کودکان میتوانند آموزش ببینند، از کتابهای درسی یا گفتمان آموزشی حذف میشود. تمام نشانههایی که بچهها میتوانند از آن در خیالات خود تصویری از رابطه عاشقانه دو نفر داشته باشند، کنار میرود. این مساله به دیگر حوزهها و کل جامعه نیز سرایت کرده است. از اینجا است که موضوع هویت جنسیتی در ایران تبدیل به موضوع پیچیدهتری میشود چون باید فکرشود که چهگونه در نظام آموزشی که هیچ صحبتی از این مسایل به میان نمیآید، بچهها میتوانند پاسخ سوالهای طبیعی خود را پیدا کنند. اما مسوولان حتی آخرین جاهایی که میتواند آموزشدهنده عشق یا علاقه شود را محدود میکنند. در نتیجه آن، کودک عشق را یاد نمیگیرد و با رابطه عاطفی - عاشقانه بیگانه میشود.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#58
Posted: 11 Mar 2015 11:52
رییس یکی از دانشگاههای استان کرمان به اتهام اختلاس بازداشت شد
ایران وایر : دادستان عمومی و انقلاب استان کرمان از بازداشت یکی از رؤسای دانشگاههای استان کرمان به اتهام اختلاس خبر داد.
به گزارش کرنا، «دادخدا سالاری» گفت:«با توجه به گزارش های ارسالی و تحقیقات انجام شده توسط سازمان بازرسی کل استان کرمان، متهم به همراه دو تن از همدستانش، به اتهام برداشت غیرقانونی چندین میلیارد ریال از حسابهای دانشگاه و واریز به حساب شخصی، توسط دادسرای عمومی و انقلاب کرمان دستگیر و با قرار بازداشت موقت به زندان معرفی شد. »
به گفته وی، تحقیقات روی این پرونده همچنان ادامه داد.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#59
Posted: 21 Apr 2015 17:45
آخرین اخبار مرتبط با اجرای حکم پنج سال حبس دبیرکل سازمان معلمان ایران
تنها سه روز پس از تجمع هزاران نفر از معلمان در تهران و شهرستانهای بزرگ و کوچک ایران، ماموران امنیتی و قضایی با ورود به منزل علیرضا هاشمی، "دبیرکل سازمان معلمان ایران"، وی را بازداشت و جهت سپری کردن محکومیت ۵ سال حبسش به زندان اوین منتقل کردند.
آنگونه که طاهره نقیئی، "قائممقام سازمان معلمان ایران" به خبرگزاری "ایلنا" گفته، ماموران اجرای حکم، حدود ساعت ۷ صبح روز یکشنبه (۳۰ فروردین-۱۹ اپریل) به منزل آقای هاشمی وارد شدند اما از آنجا که او به مدرسه رفته بود، از طریق همسرش با وی تماس گرفتند تا به منزل برگردد. "دبیرکل سازمان معلمان ایران" پس از این تماس، سریعا به منزلش بازگشت و توسط ماموران بازداشت شد.
انتقال علیرضا هاشمی به زندان اوین، در ارتباط با بازداشت او در بهار ۱۳۸۹ صورت گرفته که در اردیبهشتماه آن سال و در آستانهی "روز معلم" به همراه شماری دیگر از فعالان صنفی معلمان توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد و بیش از یک ماه را در بند ۲۰۹ زندان اوین سپری کرد.
او بعدتر در مهرماه ۱۳۹۲ از سوی مقیسه، رییس شعبهی ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به دو اتهام «اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» به ۵ سال حبس محکوم شد که این حکم در همان سال، در دادگاه تجدیدنظر عینا تایید شد.
به گفتهی خانم نقیئی، در صدور این حکم، به فعالیتهای صنفی آقای هاشمی و دیدارهای او با خانوادههای معلمان زندانی استناد شده بود.
علیرضا هاشمی نخستین بار در اسفندماه ۱۳۸۵ و در جریان اعتراضهای صنفی گستردهی معلمان در آن سال، بازداشت و مدتی را در زندان اوین تهران سپری کرده بود. او در ارتباط با آن بازداشت نیز ابتدا به ۳ سال زندان محکوم شد اما آن حکم بعد از اعادهی دادرسی، در دیوان عالی کشور، لغو گردید.
در همین حال، اسماعیل عبدی، "دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران" در گفتگویی با خبرگزاری "آنا" تاکید کرده که پس از رایزنیهای صورتگرفته با وزارت آموزشوپرورش، اجرای محکومیت حبس علیرضا هاشمی همچون محکومیتهای مشابه علیاکبر باغانی و محمود بهشتی لنگرودی، نایبرییس و سخنگوی این کانون متوقف شده بود و قرار نبود به اجرا در بیاید.
آقای عبدی ضمن مرتبط دانستن به اجرا درآمدن این حکم با اعتراضات ماههای اخیر معلمان، خاطرنشان کرده که آقای هاشمی و سازمان متبوعش در این اعتراضات شرکت نداشتند و با انتشار بیانیهای اعلام کرده بودند که «بهتر است این اعتراضات صورت نگیرد».
از سوی دیگر، "سازمان معلمان ایران" نیز روز یکشنبه با انتشار بیانیهی تازهای به بازداشت دبیرکل خود واکنش نشان داده است.
این سازمان، در بیانیهی خود از علیرضا هاشمی به عنوان «یکی از سمبلهای عقلانیت و کنشگری اجتماعی» یاد کرده و نوشته که این اقدام، با هدف «دور نمودن حرکت صنفی معلمان از مسیر مدنیت و عقلانیت و سوق دادن آن به سمت افراطیگری و تندروی است».
این بیانیه همچنین از دولت حسن روحانی خواسته تا وعدهی خود مبنی بر «تبدیل فرهنگ امنیتی به امنیت فرهنگی» را به یاد بیاورد و «ضمن شنیدن صدای اعتراضات بر حق معلمان،ِ برای جلوگیری از ایجاد فضای امنیتی چارهای بیاندیشد».
در حال حاضر، علاوه بر علیرضا هاشمی، رسول بداقی، محمود باقری و مختار اسدی، سه معلم دیگری هستند که دوران محکومیت حبس خود را سپری میکنند.
گفتنی است از نخستین روزهای اسفندماه سال گذشته، معلمان ایران با برگزاری تجمعات اعتراضی همزمان در مقابل مجلس شورای اسلامی در تهران و ادارات آموزش و پرورش در شهرستانها، نسبت به کم بودن دستمزد خود نسبت به سایر کارمندان دولت، بودجهی پایین وزارت آموزش و پرورش، اعتراض کردهاند و همچنین خواهان آزادی معلمان زندانی و لغو احکام قضایی تعدادی دیگر از معلمان شدهاند.
آخرین این اعتراضات، روز پنجشنبه (۲۷ فروردین) در تهران و دهها شهر کشور برگزار شد و آنگونه که تشکلهای صنفی معلمان اعلام کردهاند، قرار است در روز ۱۷ اردیبهشتماه نیز تجمع بزرگ دیگری به مناسبت هفتهی معلم برگزار شود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#60
Posted: 23 Apr 2015 13:03
یک دانشآموز دختر در کهریزک به خاطر «پیوند کلیه» از مدرسه اخراج شد
یک عضو انجمن بیماران کلیوی ایران روز چهارشنبه دوم اردیبهشت از «اخراج ناباورانه» یک دانش آموز دختر توسط مدیران مدرسهای در کریم آباد کهریزک به دلیل پیوند کلیه خبر داد.
داریوش آرمان به خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است که دختر هشت سالهای به نام «شکیلا رخشانی» پس از تحمل دو سال درد و رنج دیالیز به تازگی با حمایتهای انجمن بیماران کلیوی، پیوند کلیه شده بود.
وی افزود پزشک معالج این دانش آموز تایید کرده که «دوران نقاهت شکیلا تمام شده است و این دانش آموز برای ادامه زندگی معمولی هیچ مشکلی ندارد».
با این حال، آن گونه که آقای آرمان گفته است، «مسوولان مدرسه قیام واقع در کریمآباد کهریزک به رغم حضور چند روزه دانش آموز پیوند کلیهای در کلاس اول، به والدین وی اعلام کردهاند به هیچ عنوان حاضر به پذیرش این دانش آموز نیستند».
این عضو هیات امنای انجمن بیماران کلیوی افزوده که مسوولان مدرسه در پاسخ به اعتراضهای مادر این دختر گفتهاند، «از آنجا که نگران پس زدن پیوند کلیه شکیلا هستند به همین خاطر از پذیرش او در مدرسه خودداری کردهاند و به هیچ عنوان نیز حاضر نیستند او را بپذیرند».
به نظر میرسد این نخستین بار در ایران است که مدیران یک مدرسه، دانش آموزی را به دلیل مشکل فوق اخراج کردهاند. آموزش و پرورش هنوز به این خبر واکنش نشان نداده است.
آقای آرمان اقدام مدرسه یاد شده را «نقض حقوق شهروندی یک کودک ایرانی» دانسته و گفته است: این در حالی است که شکیلا رخشانی «به هیچ بیماری مسری، عفونی یا واگیردار مبتلا نیست».
وی از مسوولان آموزش و پرورش استان تهران خواسته که هر چه زودتر شرایط بازگشت این دختر بچه را به پشت میز مدرسه فراهم کنند، «چرا که در غیر این صورت این دانشآموز و خانوادهاش با مشکلات شدید روحی و روانی روبرو خواهند بود. حتی ممکن است به خاطر مشکلات روحی، کلیه پیوندی دختر کوچولو نیز از کار افتاده و او دوباره به چرخه دیالیز بازگردد که وقوع این اتفاق بسیار خطرناک خواهد بود».
پیوند کلیه در ایران روندی بسیار دشوار دارد و به گفته کتایون نجفیزاده رییس اداره پیوند و بیماریهای خاص وزارت بهداشت، سالانه تنها بین دو هزار و ۷۰۰ تا سه هزار پیوند کلیه در کشور انجام میشود.
این در حالی است که بر اساس آمار اعلام شده در ماههای پایانی پارسال، بیش از ۲۶ هزار بیمار دیالیزی در لیست انتظار پیوند اعضا هستند و به گفته مقامات وزارت بهداشت سالانه حدود ۱۰ درصد بیماران دیالیزی از دنیا میروند.
خانم نجفیزاده در تیر ماه ۹۳ گفته بود که افزایش تعداد بیماران دیالیزی در هر سال حدود چهار هزار نفر است، یعنی سالانه هشت درصد بر تعداد این بیماران افزوده میشود.
در همین حال، محمدرضا گنجی، رییس انجمن نفرولوژی ایران در سال ۹۲ گفته بود که این بیماران ۸۰ درصد هزینهها را شخصا پرداخت میکنند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟