ارسالها: 270
#11
Posted: 4 Jun 2011 18:21
گالیلئو گالیله (به ایتالیایی: Galileo Galilei) (۱۵ فوریهٔ ۱۵۶۴ - ۸ ژانویهٔ ۱۶۴۲) دانشمند و مخترع سرشناس ایتالیائی در سدههای ۱۶ و ۱۷ میلادی بود. گالیله در فیزیک، نجوم، ریاضیات و فلسفه علم تبحر داشت و یکی از پایهگذاران تحول علمی و گذار به دوران دانش نوین بود.
بخشی از شهرت وی به دلیل تأیید نظریه کوپرنیک مبنی بر مرکزیت نداشتن زمین در جهان است که منجر به محاکمه وی در دادگاه تفتیش عقاید شد. گالیله با تلسکوپی که خود ساخته بود به رصد آسمانها پرداخت و توانست جزئیات سطح ماه را مشاهده کند.
گالیله در ۱۵ فوریه ۱۵۶۴ در شهر پیزای ایتالیا به دنیا آمد. پدر گالیله، وینچنزو (Vincenzo Galilei) از موسیقیدانان به نام بود. گالیله دارای پنج خواهر و برادر دیگر بود
ابتدا قرار بود در کلیسا برای کشیش شدن مشغول شود اما پدرش وی را به تحصیل در رشته پزشکی در دانشگاه پیزا فرستاد. گالیله طب را نیاموخت اما به جای آن به مطالعه ریاضیات پرداخت و به آن علاقه مند شد به گونهای که در سال ۱۵۸۹ توانست به عنوان مدرس ریاضیات در همین دانشگاه به کار مشغول شود.
سه سال بعد به دانشگاه پادوا رفت و به تدریس هندسه، مکانیک و نجوم پرداخت. وی تا سال ۱۶۱۰ آموزش و پژوهش را در این دانشگاه ادامه داد و بیشترین دستاوردهای علمی و تحقیقاتی وی مربوط به همین دورهاست.
گالیله پیرو مذهب کاتولیک از دین مسیحیت بود. وی با مارینا گامبا Marina Gamba ارتباط داشت و از وی دارای دو دختر و یک پسر شد، اما هرگز با او ازدواج نکرد . پسر گالیله که در اواخر عمر وی به همراه او زندگی میکرد و یکی از زندگی نامه نویسهای گالیه هم هست، همواره از این بابت که گالیله با مادرش ازدواج نکرده بودهاست وی را سرزنش میکرد.البته گالیله با اینکه هرگز با Marina Gamba ازدواج نکرد، اما وظایف یک همسر را در قبال او و نیز وظایف یک پدر را در قبال فرزندانش به نحو احسن انجام داد. او آنقدر متعهد بود که از برادر خود هم حمایت زیادی کرد.
گالیله در ۸ ژانویه ۱۶۴۲ در سن هفتاد و هفت سالگی درگذشت.
محاکمه گالیله در کلیسا
گالیله در دادگاه تفتیش عقاید
در سال ۱۶۱۰ انتشار یافتههای علمی وی در تائید نظر کوپرنیک مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید باعث شد تا وی از سوی کلیسا مورد بازجویی و تفتیش عقاید قرار گیرد. این نظریه مخالف نص کتاب مقدس بود و از سویی با نظریات ارسطو که کلیسا حامی آن بود همخوانی نداشت. وی مجبور به امضای توبه نامهای با این مضمون شد:
« در هفتادمین سال زندگی در مقابل شما به زانو درآمدهام و در حالی که کتاب مقدس را پیش چشم دارم و با دستهای خود لمس میکنم توبه میکنم و ادعای خالی از حقیقت حرکت زمین را انکار میکنم و آنرا منفور و مطرود مینمایم.
وی شش سال بعد رسما از تدریس نظریه کوپرنیک در دانشگاه منع شد و تا سالها بعد مرتب مورد بازخواست کلیسا قرار میگرفت. سرانجام گالیله علیرغم اعتقاد درونی اش، مجبور شد اعتراف کند که نظریه ارسطو درست است و زمین مرکز جهان است.
دستاوردها
گالیله در پیدایش شیوه علمی سنجش و بررسی نقش مهمی داشت. به باور گالیله یکی از برجستهترین دانشمندان رنسانس در اوایل قرن ۱۶ «بدون ابزار شناخت علمی نمیتوان به علم دست یافت.» او معتقد بود که: «برای شناخت علمی بجای گمانه زنی، باید هر چیز را اندازه گیری و سنجش کرد. آنچه را که نمیتوان اندازه گرفت را نیز باید کوشش کرد که قابل اندازه گیری کرد.» او همچنین نوشت که: «قانون طبیعت با زبان مادی نوشته شدهاست.» روش علمی تازه نخستین گام اساسی بشر بسوی کشف یک دنیای تازه بود و راه را برای انقلاب علمی و فنی و اختراعات تازه و دگرگون ساز گشود . دوران نوزایی در حقیقت دوران آزادی انسان از قید و بند طبیعت و نیز جهل خود خواسته انسان بود . طبیعت دیگر چیزی نبود که ماورا انسان قرار گرفته باشد و انسان تنها چیزهایی درباره اش میداند، بلکه طبیعت به موضوع کار، تجربه و کاربرد انسان تبدیل شد.
برخی گالیله را مخترع تلسکوپ میدانند. در سال ۱۶۰۹ شایع شد که در سوئیس با ترکیب عدسیها توانستهاند وسیلهای برای مشاهده اشیای دور دست اختراع کنند . وی در همین سال توانست اولین تلسکوپ خود را با ترکیب کردن چند عدسی بسازد که از قدرت کمی برخوردار بود اما گالیله با آن توانست مشاهدات علمی فراوانی کند.
گالیله نخستین کسی بود که چهار ماه سیاره مشتری را رصد کرد.
با رصد راه شیری گالیله دریافت که تعداد ستارگان این مجموعه بیشتر از آن است که قابل شمارش باشد.
گالیله نخستین کسی بود که جزئیات سطح ماه را با تلسکوپ مشاهده و ثبت کرد. وی همچنین دریافت که نور ماه حاصل انعکاس نور خورشید است و این نور از خودش نیست
منابع
در ویکیانبار منابعی در رابطه با گالیلئو گالیله موجود است.
↑ مشارکتکنندگان ویکیپدیا، «John Howard»، ویکیپدیای en، دانشنامهٔ آزاد. (بازیابی در ۲۲/۴/۸۶).
↑ همان
↑ گالیله از دانشنامه رشد، بازدید ۲۲ تیر ۸۶
↑ تلسکوپ گالیله وبگاه سیمرغ، بازدید ۲۰ تیر ۸۶
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 270
#13
Posted: 14 Jun 2011 18:27
نیکولا تسلا: تسلا فردی است که در هنگام روشن کردن یک سوئیچ بزرگ الکتریکی باید تصویر وی را در ذهن داشت. وی به عنوان مخترع رادیوی بی سیم و ژنراتورهای ای-سی که کلید آغاز عصر الکتریک به شمار می رود، شناخته می شود. وی همچنین به عنوان نابغه دیوانه نیز شناخته می شد زیرا بسیار کم خوابیده و از بدن خود به عنوان ابزاری رسانا برای نمایش دستاوردهایش در جمع استفاده می کرد
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 270
#14
Posted: 14 Jun 2011 18:28
فریمن دیسون: وی در زمینه های علم فیزیک و نویسندگی داستانهای علمی تخیلی بسیار چیره دست بوده است. دیسون در سال ۱۹۶۰ نظریه ای را مبنی بر نیاز انسان در تولید لایه ای محافظتی برای محاصره منظومه خورشیدی و حداکثر استفاده از نور خورشید ارائه کرد. این لایه اکنون با عنوان لایه دیسون شناسایی می شود. دیسون عمیقا به حیات ماورایی اعتقاد داشته و بر این باور بود انسان طی چند دهه آینده قادر به برقراری ارتباط با موجودات ماورائی خواهد بود
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 270
#15
Posted: 14 Jun 2011 18:29
ورنر فن براون: وی در سن ۱۲ سالگی قطار اسباب بازیش را از ترقه پر کرده و در میان خیابانی شلوغ در آلمان منفجر کرد. این عمل نشانه از پدیده ای بود که در آینده در حال وقوع بود. وی در نهایت به عنوان مغز برنامه های موشکی وی-دو هیتلر به عنوان اسیر جنگی به زندان افتاد و سپس راه خود را به سوی فضا و اکتشافات فضایی باز کرد. وی در حالیکه در برنامه های فضایی آمریکا دست داشت به عنوان استاد فلسفه و غواصی نیز مشغول به کار بود
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 270
#16
Posted: 6 Jul 2011 18:56
زیست نامه مازلو:
آبراهام مازلو در سال 1908 متولد شد. او در سال 1934 دکتری خود را از دانشگاه ویسکانسین ایالات متحده آمریکا دریافت کرد و تا سال 1951 در دانشگاه بروکلتین تدریس می کرد. در سال 1943 تئوری سلسله مراتب نیازها را در مجله روانشناسی ارائه داد. در سال 1945 کتاب "انگیزه و ویژگی های شخصی" را به چاپ رساند و در سال 1970 فوت کرد. آبراهام مازلو با تئوری سلسله مراتب نیازها شناخته شده است. او یکی از پیشاهنگانی بود که به روابط انسانی توجه داشت و با نگرش وظیفه گرایی مخالف بود. هنگامی ارزش تئوری مازلو به عنوان یکی از تئوری ها و نگرشهای با ارزش در زمینه مدیریت معرفی می شود که منابع انسانی سازمان را در حکم یکی از داراییهای سازمان بنگریم.
ارکان اندیشه مازلو:
معمولا اندیشه مازلو همراه با تفکرات و تئوریهای مک گریگور و هرزبرگ در زمینه انگیزه ها و تئوریهای X , Y مورد گفتگو و بحث قرار می گیرد. دو محقق دیگر مدیریت مک لندو داکینسون معتقدند نیازهای مربوط به کارکردن و انجام کار نیز عبارت از نیازهای پیوستگی و تعلق به گروه و ساختار اجتماعی، نیاز قدرت و موقعیت و ابزارهای مربوط به آن است.
هرزبرگ به عوامل بازدارنده مانند شرایط کار، روابط بین کارکنان، حقوق و مزایا، مهارت سرپرستی و خط مشی ها و سیاستهای مدیران اشاره می کند و عوامل انگیزشی از نقطه نظر او تشخیص هویت حرفه ای و شخصیتی، تعیین و امکان تحصیل هدف، مسئولیت های شغلی و اختیارات و فرصتهای ترفیع و ارتقاء است. تئوری مازلو توسط کریس آرجایریس و بلیک تکمیل شد. این دو اندیشمند معتقدند خلاقیت و نوآوری های افراد در سازمان تابع فراهم آوردن امکان اظهار نظر و ایجاد شرایط مناسب برای ابراز آن است. آرجایریس به ماتریس کارکنان و وظیفه اشاره می کند و ایجاد تعادل و تراز در این دو نگرش را بهترین فرصت برای مدیران می داند.
تا بدین ترتیب به اجرای وظایف سازمان پایبند باشند و به ارضاءمندی کارکنان نیز توجه شود. مدیران اجرایی و با تجربه نیز به نظریات مازلو احترام می گذارند و معتقدند این تئوری کمک مؤثری در اداره سازمان است. اندیشمندان دیگری به نام خانم تویلادل در سال 1988 در انگلستان فهرستی از جزئیات نیازهای تئوری مازلو تهیه کرد که بسیار با ارزش است.
به طور کلی نظریات مازلو نه تنها در محیط کار بلکه در محیط و ساختار جامعه مؤثر است. زیرا در طبقه بندی مازلو قسمتی از نیازها باید در جامعه ارضاء شوند و تنها به محیط کار و سازمان ارتباط پیدا نمی کند. این کلان بینی از آن جهت بسیار مهم است که امروزه مدیران معتقدند قسمت مهم رضایت مندی کارکنان بستگی به زندگی برون سازمانی و اجتماعی آنها دارد یعنی شرایط زیستی و اجتماعی و آزادیها و امکانات جوامع زیستی. اگرچه از تئوری و اندیشه مازلو بیش ازپنجاه سال می گذرد اما هنوز در زمینه مدیریت نیروی انسانی از اعتبار ویژه ای برخوردار است.
دورنمای اندیشه مازلو:
مازلو در مطالعات خود در مرحله نخست نیازهای انسانی را گروه بندی کرد و پس از طبقه بندی نیازها برای آنها سلسله مراتبی از ضروری ترین تا کمترین نیازها منظور کرد. مازلو معتقد بود هنگامی که یک نیاز برآورده شد انسان به تأمین نیاز دیگر توجه می کند و ترتیب سلسله مراتب تأمین نیازها از پایین هرم به بالای هرم حرکت خواهد کرد. طبقه بندی مازلو به ترتیب تأمین نیازهای فیزیولوژیکی یا جسمی، نیازهای ایمنی و امنیت، نیازهای اجتماعی و نهایتاً رضایت مندی شخصی در کسب دانش است. اگرچه او هرمی را برای رفع نیازها ارائه نداد اما امروزه با کار سایر اندیشمندان بر روی تئوری او شکل بندی و طبقه بندی نیازها به صورت هرم درآمده است و به نام هرم سلسله مراتب نیازها مشهور است.
بر همین اساس پنج سطح نیازهای بشری را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد:
1- نیازهای ضروری: برای نجات یا رفع ضروریات فیزیولوژیکی است. معمولاً این نیازها بسیار ابتدایی هستند در سایر حیوانات نیز این نیازها مشاهده می شوند مانند: نیاز به غذا، آب، خواب، مسکن و محل امن و نیازهای جنسی؛
2- نیازهای ایمنی و امنیت: در بشر اولیه این گونه نیازها همراه با آزادی و رهایی و رویارویی با خطرات فیزیکی و جسمی بود. در جامعه متمدن امروز این گروه از نیازها شامل ایمنی و امنیت و تأمین نیازهای مالی است. بنابراین تأمین شغل و امنیت شغلی همراه با حقوق و دستمزد مناسب، مکمل نیازهایی از گروه خطرات فیزیکی شده است، مانند دوری و محافظت در مقابل سوانح، تأمین امنیت اجتماعی و دور آینده نگری شغلی؛
3- نیازهای اجتماعی: از آنجایی که ویژگی های انسان در زندگی اجتماعی متبلور می شود بنابراین انسان نیاز دارد تا به گروه های اجتماعی جامعه بپیوندد و با آنان زندگی کرده و نیازهای خود را برآورده نماید؛
4- نیازهای دوربرد: انسان نیاز به احترام از طرف دیگران دارد. این احترام گذاردن می تواند به دلایل قدرت، تفکر و دانش، تجربه، اندوخته های مالی و موقعیت های اجتماعی و یا حتی ارشدیت و مقبولیت شغل باشد؛
5- نیازهای خود ارضاء: در نهایت انسان علاقمند است تا از فرصتها در حداکثر توان بهره گیری کند. مثلاً مهارت کامل را در شغل داشته باشد. این نیازها را خود تأمینی یا ارضامندی می نامند؛
مازلو معتقد است بی توجهی به هر یک از این عوامل سبب ایجاد مشکلات در تأمین سایر نیازها می شود. مازلو اعتقاد دارد این سلسله مراتب به هیچ وجه یک شکل بندی قطعی و دائمی ندارند و در مقابل جوامع، افراد، ساختارهای فرهنگی باید انعطاف پذیر باشد.
اما برداشت عموم اندیشمندان این است که در سلسله مراتب هرم نیازها، به طور قطع باید یک نیاز کاملاً برآورده شود و سپس به طیف دیگری گام برداشته شود. در حالیکه مازلو معتقد است این طور نیست بلکه انسان نیز مانند حیوانات زمانی که قسمتی از یک طیف از نیازها را برآورده کرد به طیف دیگر وارد می شود و حتی نیمه رضایتی از یک نیاز برای او کفایت می کند. بنابراین یک تداخل در تأمین و ارضاء نیازهای گروه ها وجود دارد.
اگرچه مازلو شرایط زندگی اجتماعی بشر را مورد تحلیل قرار داد اما نظر او بیشتر توجه به مدیریت نیروی انسانی و کارکنان در سازمانها بود. مازلو نتیجه گیری می کند اگر مدیران نسبت به تشخیص نیازهای کارکنان اقدام کنند می توانند جلب رضایت آنان را بدست آورند و در نتیجه همواره رضایت مندی کارکنان با افزایش بهره وری همراه است.
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 270
#17
Posted: 6 Jul 2011 19:00
ارنست رادرفود
اين فيزيكدان و شيميدان بزرگ به سال 1871 در زلاندنو در خانواده اي متوسط به دنيا آمد و در كودكي به همراه خانواده اش به انگلستان مهاجرت كرد و تا آخر عمر در همانجا ماند. با دريافت كمك هزينه هاي تحصيلي توانست درس بخواند. در 1893 درجه ي فوق ليسانس را با عاليترين نمرات به صورت همزمان در دو رشته ي رياضيات و فيزيك رياضي دريافت كرد. به صورت تشويقي به او اجازه داده شد 1سال در دانشگاه بماند و از آزمايشگاه آن استفاده كند ولي اين مدت را به تحقيق در باره ي مغناطيسي شدن آهن از طريق تخليه ي برقي هر بسامد اختصاص داد.
در 1895كمك هزينه ي ديگري به همراه شغلي در آزمايشگاه به او پيشنهاد شد كه بلافاصله پذيرفت. اين بار با انجام آزمايشاتي در باب عناصر پرتوزاي شناخته شده -كه روز به روز در حال افزايش بودند- توانست پرتو هاي آلفا، بتا و گاما را شناسايي كند. بعد ها دريافت كه ذره ي آلفا همان اتم هليم است. از ديگر كارهاي او محاسبه ي دقيق تر عدد آووگادرو است. اما بزرگترين كشف او كشف ساختار هسته ي اتم است. او فهميد كه اتم، تشكيل شده از مقدار زيادي فضاي تهي، هسته ي باردار بسيار كوچك و بسيا چگال در مركز، و بار هاي مخالف كه به طريقي در فضاي خالي اطراف آن قرار گرفته اند.
به پاس آزمايشات و خدمات رادر فورد در سال 1908 جايزه ي نوبل را به او اعطا كردند. همچنين به عضويت جامعه ي پادشاهي و استادي دانشگاه نائل آمد. اين محقق و انديشمند فرزانه در 1973 در گذشت
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 270
#18
Posted: 6 Jul 2011 19:06
استفان هاوكينگ؛ نابغهاي كه ازمحدوديتها نميهراسد
استفان هاوكينگ، نابغه فيزيك جهان در دوران معاصر، گرچه اكنون تنها مشتي از پوست و استخوان است و روي ويلچر گذران عمر ميكند و تنها دو انگشت از كل اعضاي بدنش قدرت تحرك دارند، اما ارزش و اعتبار وي تا آنجاست كه كرسي دانشگاهي را در دانشگاه كمبريج در اختيار دارد كه بيش از 200 سال پيش نيوتون داراي آن بوده است.
هاوكينگ كه به او اينشتين دوم نيز معروف است، تمام تلاش خود را به خرج داده است تا تئوري تاريخي نسبيت اينشتين را با افزودن نظريههاي مربوط به كوانتوم تكميل كند و در كل معادلهاي موثر و قابل قبول براي كل فعل و انفعالات در عالم هستي ارائه كند. وي كه در ژانويه 1942 در آكسفورد به دنيا آمده است، همواره رياضيات را دنبال كرده؛ اما جالب اين است كه او در دوران تحصيلات مقدماتي، دانشآموزي خيره و سركش بوده است و همواره به جهت برخورداري از سطح معلومات علمي بالاتر نسبت به همكلاسيهاي خود سعي داشت كه كتابهاي درسي را به زير سوال برده و نواقص آنها را به معلمان خود گوشزد كند. هاوكينگ دانشآموزي بد خط بوده و در عين حال اغلب اوقات با معلمان و ساير اطرافيان جر و بحث ميكرد. او برخلاف اينشتين، عاشق كتابهاي تخيلي و علمي است و با الهام گرفتن از آنها و پردازش مغزي فوقالعاده سريع خود در دروس دانشگاهي پيشرفت كرد تا آنجا كه در دانشگاه جزو موفقترين دانشجويان همدوره خود بود. اما با ظاهر شدن علائم بيماري لاعلاج ALS پزشكان اعلام كردند كه استفان در نهايت تا 3 سال ديگر زنده خواهد ماند. با اين حال مقاومت مثال زدنياش در برابر اين بيماري موجب شده است تا همگان بگويند وي تا كنون نزديك به 30 سال قاچاقي زندگي كرده است. نابغه فيزيك جهان حتي در سال 1958 ميلادي سفري به دور دنيا داشت، اما پس از بازگشت، به عارضه گرفتگي راه تنفسي مبتلا شد و در نهايت نيز با انجام عمل جراحي صداي خود را از دست داد. نكته جالب توجه ديگر درباره هاوكينگ روح شوخطبعي و طنزگونه وي است كه تمامي آنها را با حالاتي از چشمان درخشان خود به اطرافيان منتقل ميكند. همچنين ميگويند، هاوكينگ اعتراض يا ناراحتي خود به شخصي را حتي اگر هم به شوخي باشد، با وارد كردن ضربهاي محكم و دردآور با ويلچر فوق مدرن خود به وي نشان ميدهد.
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 270
#19
Posted: 6 Jul 2011 19:10
اروین شرودینگر (به انگلیسی: Erwin Schrödinger) (۱۸۸۷ - ۱۹۶۱) فیزیکدان اتریشی و تنها پسر رودولف شرودینگر بود او از جمله کسانی بود که در تئوری موج مشارکت داشت. او درسال ۱۹۰۶ وارد دانشگاه وین شد و در سال ۱۹۱۰ دکترایش را گرفت و پس از آن در جنگ جهانی اول حضور یافت. در سال ۱۹۲۰ (میلادی) نظریهای موسوم به مکانیک کوانتومی پای به عرصه نهاد و بهوسیله اروین شرودینگر به مفیدترین شکلش به شیمیدانان عرضه شد.در سال ۱۹۲۱ به دانشگاه زوریخ رفت و در سال ۱۹۲۶ او اساسیترین معادله غیر نسبیتی در مکانیک کوانتومی که برای توصیف تحول حالت یک ذره است با نام معادله شرودینگر به ثبت رساندو با کمک از اصل عدم قطعیت هایزنبرگ مدل جدید اتمی را به نام ابر الکترونی ارائه داد.او در سال ۱۹۳۳ به همراه پل دیراک فیزیکدان انگلیسی به دلیل ایده مکانیک موج برنده جایزه نوبل در فیزیک شد.در سال ۱۹۳۵ به همراه آلبرت انیشتین نظریه گربه شرودینگر را ارائه داد.در سال ۱۹۳۶ او به سمت رییس دانشگاه گراتس اتریش درآمد.در سال ۱۹۳۸ به دلیل ورود نازیها به اتریش او اتریش را ترک کرد.او در سال ۱۹۶۱ و پس از بازگشت به وین درگذشت
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 270
#20
Posted: 10 Jul 2011 18:42
اپنهايمر
رابرت اپنهايمر در 1904 در نيويورك به دنيا آمد . در ابتداي جواني با تهيه رساله اي در مورد انوار مغناطيسي ، استادانش را در اعجاب فرو برد . در دوازده سالگي جوان ترين عضو معدن شناسان نيويورك بود و جوان ترين عضو بعد از او شصت سال داشت .
وي در دانشگاه معروف هاروارد ، دوره چهار ساله را ، سه ساله به پايان رساند . در سال 1925 در حاليكه در كليه دروس سرآمد ديگران بود فارغ التحصيل گرديد و سپس به آرزويي كه اكثر جوانان دارند ، يعني تحصيل در كمبريج رسيد . وي در حاليكه بيش از 25 سال نداشت به مقام پروفسوري نائل گرديد . در مارس 1942 سرپرستي تحقيقات وزارت جنگ امريكا را در « لس آنجلس » به عهده گرفت و از سال 1947 مدير انجمن مطالعات و تحقيقات عالي پرينستون كه بودجه هنگفتي داشت و مخصوصاً ايجاد تماس و اجتماع مغزهاي متفكري چون اينشتاين ، بوهر و اليوت بود گرديد .
وي سازنده واقعي بمب اتمي است . در سال 1945 وقتي به او خبر رسيد كه اولين بمب اتمي آمريكا وحشيانه در هيروشيما منفجر شده است ، از فرط پريشاني بيمار شد . وي در اين زمان گفت فيزيكدانان به منبعي دست يافته اند كه مشحون از گناه و شر است و رهايي از آن غير ممكن مي نمايد . مطالعات پيش از جنگ جهاني دوم او پيرامون اتم و تئوري « كوانتوم » راه را براي خرد كردن اتم باز كرد . در بحبوحه جنگ دوم وي در راس آزمايشگاه اتمي آمريكا شخصاً سه بمب اتمي اوليه را بوجود آورد . اپنهايمر پس از چندي در برابر كنگره آمريكا اظهار داشت كه انرژي اتمي بايد انقلابي در زمينه امور عمراني بشر فراهم سازد نه آنكه دنيا را ويران سازد . متعاقب آن از موسسه تحقيقات اتمي آمريكا استعفا داد و براي تبليغ نظريات صلح جويانه خويش رهسپار اروپا شد و در انجا از طرف لرد برتراند راسل ، اينشتاين و بوهر و كليه علماي معروف طي اعلاميه هايي تاييد شد . تنها اثر وي « فكر باز » نام دارد . او در فوريه سال 1967 درگذشت.
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.