ارسالها: 270
#21
Posted: 10 Jul 2011 18:58
امیرمهدی بدیع (۱۲۹۴ - ۱۳۷۳) تاریخشناس، نویسنده و پژوهشگر ایرانی. اثر مهم او کتاب یونانیان و بربرها در ۱۵ جلد است که به زبان فرانسوی نوشته شده و به تحریفهای تاریخنگاران یونانی در باره ایران باستان میپردازد. این اثر به باور پییر اوبه، ناشر فرانسوی آن «ضمن درسی که از روششناسی به ما میآموزد، به یاری تاریخ نگاران منحصرا یونانی که بیرحمانه و آشکارا آنان را مورد انتقاد قرار میدهد، به نحوی موفقیت آمیز چیزی را استوار میکند که بسیاری حس کردهاند و هرگز جرات افشای آن را نداشتهاند.» ترجمه فارسی این کتاب در سال ۱۳۸۵ برنده جایزه کتاب سال شده است.
امیر بدیع، در ۱۸ دیماه ۱۲۹۴خورشیدی، در همدانزاده شد. پس از درگذشت پدرش، دکتر مهدیخان بدیعالحکما نام «مهدی» را برای یادمان پدر، بر نام خود افزود و به نام «امیر مهدی بدیع» شناخته شد. دورهٔ تحصیل دبستان و دورهٔ اول دبیرستان را میان سالهای ۱۳۰۱تا ۱۳۱۱ه.خ در مدرسهٔ آلیانسهمدان گذراند؛ از همین سال رهسپار فرانسهشد و تا سال ۱۳۱۶تحصیلات متوسطه را در پاریس تکمیل کرد. سپس در دانشگاه لوزان(سوئیس) به تحصیل در رشتهٔ ریاضیات و فیزیک پرداخت، و آن گاه میان سالهای ۱۳۱۹ تا ۱۳۲۰ در مدرسهٔ عالی رم(ایتالیا) سرگرم تحصیل زبان و ادبیات لاتینشد. از سال ۱۳۲۹به مدرسهٔ عالی پلیتکنیک زوریخ(سوئیس) وارد شد، و تا سال ۱۳۲۶دورهٔ عالی ریاضیات و فلسفهٔ علوم را با دریافت درجهٔ دکتری در آن رشته گذراند. آن سالها که همزمان با جنگ جهانی دومبود به دلیل نرسیدن هزینهٔ تحصیل و زندگی در اروپا به او بسیار سخت گذشت. پس از پایان تحصیلات دانشگاهی، در کشور سوئیس اقامت گزید، و بعدها خلوت عارفانهای را در دهکدهٔ ایتالیاییزبان «آسکونا» در شرق سوئیس یافت. امیرمهدی بدیع در شهریور ۱۳۷۳ (سپتامبر ۱۹۹۴) در سوئیس درگذشت. امیرمهدی بدیع، پیوسته با یاد و نام سرزمین نیاکانی، با عشق به تاریخ و حکمت باستانی ایران، یکسره به پژوهش پرداخت و به نوشتن آثاری سترگ و ماندنی همت گماشت. امیرمهدی بدیع که در سال ۱۳۱۲ در سن ۱۸ سالگی برای ادامهٔ تحصیل به اروپا رفت و تا پایان عمر در آن جا ماندگار شد، دانشمند و فلسفهدان بزرگی بود که پس از تحصیل در رشتههای ریاضی، فیزیک، ریاضیات عالی، مهندسی، فلسفه و ادبیات، با تألیف کتابهایی به زبان فرانسه مانند اندیشهٔ روش در علوم (سوئیس، ۱۹۵۳) در ۷ جلد و توهّم گسترشپذیری بیپایان حقیقت (سوئیس، ۶۰-۱۹۵۷) در ۲ جلد و نیز هگل و مبادی اندیشهٔ معاصر، پایههای پذیرش خود را به عنوان دانشمندی صاحبنظر در غرب استوار کرد و مورد ستایش قرار گرفت، او سپس با تألیف کتابهای آیین و گفتار زرتشت و ۵ جلد کتاب یونانیان و بربرها با چنان توطئهٔ سکوتی روبرو شد که چه بسا علت اصلی خانهنشینی او تا پایان عمر گردید. امیرمهدی بدیع با آشنایی و چیرگی به زبانهای باستانی یونانی و لاتینی و زبانهای امروزی فرانسوی، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی، به گفتهٔ خود، دست کم ده بار تاریخ هرودوترا کلمه به کلمه و سطر به سطر به زبان اصلی و ترجمهٔ اروپایی خوانده و مدت ۲۰ سال به راستی حتی یک روز را بدون اندیشه دربارهٔ آن چه هرودوت دربارهٔ ایرانیان نوشته سپری نکرده است[۱]. او افزون بر هرودوتتمام نویسندگان باستانی یونان و روم که نوشتههایشان به نحوی با موضوع مورد نظر مربوط میشدهاند (مانند توسیدید، پلوتارک، دیودورس سیسیلی، کتزیاس(از طریق فوتیوس)، گزنفون، آیسخولوس(اشیل)، افلاطون، پائوزانیاس، افوروس، استرابون، لوکیاس، لیکورگوس، ایسوکراتس، آریستوفان، کرنلیوس نپوس، تئوپومپوس، یوستینوس، نیوکولاس دمشقی، کرنلیوس تامسوس و...)، آثار نویسندگان عصر جدید آلمان، فرانسه، انگلیس، ایتالیا و آمریکا (گاستون ماسپرو، بوسوئه، ولتر، پُل کلوشه و...) را نیز بیرحمانه به نقد کشیدهاست. آنچه از مجموع پژوهشهای او میتوان دریافت آن است که گرچه تواریخ هرودوتدر واقع افسانهٔ دروغ و غرضورزانهای است که به منظور خدمت به تبلیغات آتن در عصر پریکلس برای خوشایند و روحیهبخشی به آتنیها و کمک به ایشان در تسلط بر سایر دولت-شهرهای یونانی نوشته شده، ولی از شوربختی ایرانیان و به علت مقاصد گوناگون اروپاییان در هر دوره که با این هدف سازگار بوده (رومیان به علت رویارویی با سلسلههای اشکانیو ساسانی، غرب مسیحی به علت رویارویی با اسلام و برای دامن زدن به جنگهای صلیبی، و سپس اروپاییان دو سدهٔ گذشته به علت مقاصد استعماری در شرق و بهخصوص در خاورمیانه و ایران در ۳۰۰ سال گذشته) وقتی در سراسر قرن بیستم تمام کتابهای تاریخ غربیان چه مدرسهای و چه دانشگاهی نه تنها دروغهای عجیب و آشکار هرودوت را پذیرفته و مورد استناد قرار دادند، بلکه در بسیاری جاها از آن نیز فراتر رفته و با تفسیرهای دلخواهانه و ضدعلمی بر آب و روغن آن افزوده و پیوسته ایرانیان را خوار کرده، و گناهکار و وحشی و واپسمانده وانمود کردهاند و این در واقع اروپاییان بودهاند که برای واژهٔ «بربر» که از نظر خود یونانیان معنایی جز «بیگانه و غیر یونانی» نداشتهاست، بار معنایی «وحشی» را تراشیدهاند.
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 270
#22
Posted: 10 Jul 2011 19:05
لایب نیتز
لایبنیتز فیلسوف، ریاضی و فیزیک دان آلمانی (1646-1716) اولین کسی بود که بیان کرد ذات ماده انرژی می باشد.او کل جهان را به یک مخلوق حساب شده تعبیر کرده بود و معتقد بود کل جهان همانند یک ساعت می باشد که سازنده آن خدا می باشد.
او معتقد بود که تمامی شاخه های علوم (انسانی ، تجربی، تئوری و …) از نظام واحدی پیروی می کنند و اصول مشترکی بر آنها حاکم می باشد. نگاه او به هستی بر این اساس بود که یک روح و خرد واحد در راس همه امور بر جهان حاکم می باشد که بر تمام ذرات جهان احاطه دارد.
با نظر نیوتن مخالف هستم
نیوتن معتقد بود که ماده مقداری از خلاء - فضا - را پر کرده است و از نظر او میزان خلاء در هستی به مراتب بیش از ماده بود اما لایب نیتز با این موضوع مخالف بود و اعتقاد داشت که ” هرچه مقدار ماده بیشتر باشد فرصت بیشتری برای خداوند فراهم است که حکمت و قدرت خود را اعمال کند”. او حتی می گوید من قبل از انتشار نیوتن معتقد شدم که جاذبه متناسب است با عکس مربع مسافت، و من بر این نظریه همه به دلیل انی و هم لمی دست یافتم و در شگفتم که چرا نیوتون به دلیل لمی من دست نیافته است”
اصول دکارت از یقین کامل برخوردار نیست
او در ارتباط با فلسفه دکارت می گوید : “اگر دکارت اصول خود را مانند اصول هندسه اقلیدس صرفا” بر اساس استدلال عقلی بنا می کرد، تفکر او موفقیت کامل داشت. اما اشکال کار او این است که این اصول را مانند علمای هندسه بر اساس عقل محض اثبات برهانی نکرده است. بنابر این اصول او از یقین کامل برخوردار نیست.”
حرکت از سکون مطلق آغاز نمی شود و به سکون مطلق هم نمی گراید
او در ارتباط با یکی از اصول فلسفی خود می گوید “تمامی طبقات مختلف اشیاء که مجموع آنها کل جهان را تشکیل می دهد، در علم خداوند شبیه به نقاط روی یک منحنی در صفحه مختصات می باشد … بنابراین انسان با حیوان، حیوان با نبات، نبات با سنگواره و … همه در مجموع روی این منحنی حلقه های به هم پیوسته یک زنجیر را تشکیل می دهند.”
وی در تشریح بیشتر این مطلب که آنرا قانون اتصال می نامد می گوید : ” … در طبیعت طفره وجود ندارد. این همان قانونی است که من آنرا اتصال نامیده ام. قانون اتصال حاکی از آن است که ما همیشه از کوچک به بزرگ و یا برعکس حرکت می کنیم و در این حرکت همیشه حدود واسطه ای وجود دارد. حرکت از سکون مطلق آغاز نمی شود و به سکون مطلق هم نمی گراید.
برگرفته از کتاب فلسفه لایب نیت
نادر شاه افشار: از دشمن بزرگ نباید ترسید اما باید از صوفی منشی جوانان واهمه داشت.
ارسالها: 1460
#24
Posted: 1 Jan 2012 14:53
داوید هیلبرت
داوید هیلبرت (زادهٔ ۲۳ ژانویه ۱۸۶۲ در کنیگسبرگ، پروس شرقی؛ درگذشت ۱۴ فوریه ۱۹۴۳ در گوتینگن آلمان)، ریاضیدان آلمانی و یکی از مشهورترین ریاضیدانهای قرن نوزدهم و همچنین، اوایل قرن بیستم. او یکی از تأثیرگذارترین ریاضیدانان در گسترش و پیدایش مکانیک کوانتومی و حتی نظریه نسبیت میباشد. از کارهای دیگر او، بنیانریزی و گسترش آنالیز تابعی است.
او در کونیگسبرگ متولد شد و در سال ۱۸۸۴ از دانشگاه این شهر درجه دکتری گرفت و قریب ۱۰ سال را به تدریس در آن دانشگاه گذراند. سپس در ۱۸۹۵ به استادی دانشگاه گوتینگن رسید وتا آخر عمر در این شهر زیست.
تلاشها و دستاوردها
هیلبرت یکی از مؤسسان ریاضیات قرن بیستم و در بسیاری جهات، بهوجود آورنده مکتب صورتگرایی ریاضیات است که در ریاضیات محض این قرن نفوذ زیادی داشتهاست. یکی از دستاوردهای اساسی او در صورتگرایی، مبناهای هندسی (foundations of geometry) اوست، که برخلاف مبانی آکسیوماتیکی نسبتاً شهودیتر اقلیدس، در بنا کردن هندسه بر مبنای آکسیوماتیکی محض مطرح شدهاست. کارهای ریاضی اوبسیار عمیق ومتنوع است. از جمله میتوان تئوری پایاها، تئوری میدانهای جبری و تحقیق در مبانی هندسه و تحقیق در مبانی ریاضیات ومعادلات انتگرالی وفیزیکی را ذکر کرد. او سهم عظیمی در آنالیز ریاضی داشت. فضاهای برداری بی نهایت بعدی ابداعی او که به فضاهای هیلبرت مشهورند راه را برای بنیانگذاری آنالیز تابعی گشود.
در سال ۱۹۰۰ در کنگره بینالمللی ریاضیات، قرن تازه را با مطرح کردن فهرست مشهور ۲۳ مسئلهای خود، افتتاح کرد. مسائلی که از آن زمان تاکنون ریاضیدانان را به خود مشغول کرده، مبلغ عظیمی از آثار مهم هشتاد سال گذشته را بوجود آوردهاند.
بنا به دلایل فوق، هیلبرت اغلب به عنوان ریاضیدانی مطلقاً محض شناخته میشود، اما وی رئیس سمینار فیزیک اتمی مشهور گوتینگن نیز بود، که تاثیر عظیمی بر توسعه نظریه کوانتوم داشت.
مرد=زن
جداسازیهای جنسیتی توهین به انسانیت است